هفته نامه پنجره - افشین شاعری: رئیس مرکز تحقیقات ایدز میگوید سونامی ایدز در راه اسـت و انگ و انکار این ویروس در بین مردم و ناآشنایی عموم مردم با این بیماری باعث پنهانکاری شدید آن شده اسـت. او نگران اسـت که در چند سال آینده شیوع این بیماری در کل جامعه از یک درصد جمعیت کشور بگذرد و سونامی ایدز در ایران شکل بگیرد.
مینو محرز، فوق تخصص بیماریهای عفونی، یکی از پیشتازان درمان و مبارزه با بیماری و عفونت ویروس ایدز در ایران اسـت و سالهاست در این زمینه تحقیق میکند، بیمار میبیند و حرف میزند، او در این مصاحبه روند گسترش این بیماری را در ایران تشریح میکند و البته از نگرانیها و بیمهای خود میگوید و در عین حال از تولید واکسن ایدز در دنیا خبر میدهد که تا چند سال آینده وارد بازار میشود.
روند تغییرات ایدز در کشور ما را چگونه ارزیابی میکنید؟
تغییراتی که در یکی دو سال اخیر اتفاق افتاده این اسـت که راه انتقال ویروس عوض شده اسـت و بیشتر از طریق تماس جنسی اسـت و این مهمترین تغییر اسـت چون تعداد خانمها هم چندین برابر شده اسـت و روند ابتلا هم روبه افزایش اسـت. هنوز نتوانستیم این روند را کنترل کنیم و هنوز باید خیلی کار کنیم. اطلاعرسانی درباره این بیماری از اول خیلی کمرنگ بوده اسـت، و این امر هنوز هم تداوم دارد، درحالیکه باید بهصورت مستمر به مردم آگاهیرسانی شود، البته نباید وحشت ایجاد کنند.
ما باید تا سال 2020 به هدف 90ـ90ـ90 برسیم، یعنی 90 درصد افراد در معرض خطر را کشف کنیم و مورد حمایت قرار دهیم، 90درصد بیماران مبتلا را کشف کنیم. 90 درصد مبتلایان را تحت درمان ببریم، ولی ما الان یک سوم مبتلایان را کشف کردهایم. تخمین ما از تعداد مبتلایان تقریبا سه برابر میزانی اسـت که گزارش شده اسـت.
استراتژی وزارت بهداشت الان این اسـت که برنامه PIT را اجرا کند و لازم نیست که به مراکز خاصی برای مشاوره و تست بیایند و هر کس که ارائهدهنده خدمات بهداشتی اسـت، میتواند تست ارائه کند. الان قرار اسـت در DICها تست ایدز به رایگان انجام شود و تمام کسانی که به این مراکز مراجعه میکنند و مصرف مواد دارند میتوانند تست شوند. و در این تست حداکثر در مدت یک ربع ساعت نتیجه آزمایش مشخص میشود.
بیماری ایدز از کی به ایران آمده اسـت و چه الگوهایی را سپری کرده اسـت؟.
از همان ابتدا، WHO به همه کشورها تست داد و همان موقع مشخص شد که دریافتکنندههای فرآوردههای خونی در حدود چهار تا شش درصد مبتلا هستند؛ چون ما فاکتور هشت خونی را از فرانسه میآوردیم. این بیماری به ایران نیز وارد شد. در همه دنیا هم خون و فراوردههای خونی اولین عامل انتقال این ویروس بود. البته خیلی زود این عامل کنترل شد و بهتدریج ما بهسمت انتقال جنسی میرفتیم که ناگهان اپیدمی در زندانها بین مصرفکنندگان مواد مخدر تزریقی به علت سرنگ مشترک ایجاد شد.
ظاهرا دهه 70 بود که در زندان کولونیهای این بیماری بهوجود آمده بود؟
بله و بعد با برنامه کاهش آسیب که ایران خیلی خوب آن را اجرا کرد. این ویروس در معتادان کنترل شد اما الان متاسفانه بهسمت انتقال جنسی رفته اسـت. مسئله مهم این اسـت که جوانان نسبت به این موضوع آگاهی ندارند، آموزش و پرورش چیزی در مورد مسائل جنسی یاد نداده اسـت، نه پدر و مادرها آموزش میدهند و نه تلویزیون صحبت میکند؛ بنابراین جوانان وارد محیطی میشوند که همه چیز در اطراف آنها هست و بالطبع وقتی آموزش ندارند خیلی زود بهسمت آسیبهای اجتماعی و بیبند و باریها میروند. اخیرا مصرف مواد روانگردان هم به آن اضافه شده و خیلی مشکلساز شده اسـت و من اعتقاد دارم که مسئله تزریق مواد باعث افزایش ایدز خواهد شد.
بهطور صریح بفرمایید آگاهیهایی که جوانان لازم دارند، چه نکاتی هست؟
اولا در مورد سکس ایمن و کلا در مورد این غریضه طبیعی باید بدانند. آموزش و پرورش باید در این مورد به دانش آموزان آموزشهایی را بدهد. سن ازدواج بالا رفته اسـت و میزان ازدواج پایین آمده اسـت و این یک واقعیتی اسـت که در جامعه ما وجود دارد. بالاخره این جوانان برای پاسخ به این غریضه با هم تماس خواهند داشت، باید به آنها یاد دهیم که سکس ایمن چیست و برای پیشگیری از ایدز از طریق تماس جنسی چکار باید کنند. ما در انگلیسی میگوییم (A .(ABC یعنی خویشتنداری که اگر فرد بتواند انجام دهد خیلی خوب اسـت. B یعنی وفاداری؛ یعنی فرد فقط یک شریک جنسی داشته باشد. C یعنی استفاده از کاندوم. اینها را باید یاد بدهیم و کاندوم باید در اختیار جوانان باشد. الان کاندوم کم شده و قیمتش بالا رفته اسـت و این مسئله برای بیماریهای مقاربتی و ایدز معضل ایجاد میکند.
مواد روانگردان چگونه تاثیرگذار بوده اسـت؟
وقتی افرادی مواد روانگردان استفاده میکنند، نمیتوانند تصمیم بگیرند که کار صحیح چیست؛ بنابراین اصلا از کاندوم استفاده نخواهند کرد. این ماده متانفتامین که در روانگردانها وجود دارد یک مقدار نیازهای جنسی را هم بالا میبرد. خیلی از کسانی که به ما مراجعه میکنند میگویند ما از این استفاده میکنیم، آیا این موجب ایدز میشود؟ و معلوم میشود که این مواد مورد استفاده قرار میگیرد.
یک پدیدههایی هست که درباره آن خیلی کم صحبت میشود، مسائلی مثل روابط خارج از خانواده یا مسائل بین دو جنس موافق آیا این مسائل هم وجود دارد؟
بله وجود دارد. هموسکشوالی (همجسنگرایی) وجود دارد و اخیرا موارد مثبت را در بین این افراد میبینیم. تماس خارج از خانواده که از نظر شرعی ازدواج موقت هم میتواند باشد وجود دارد، بنابراین تعداد شریک جنسی بیشتر میشود و از نظر پیشگیری از ایدز و بیماریهای مقاربتی وقتی آگاهی نداشته باشند میتواند خیلی مشکلساز شود.
اخیرا در جامعه خیلی میشنویم که افراد روسپی و کسانی که تن فروشی میکنند بخش قابل توجهی از مبتلایان هستند، در این مورد شما وضعیت را چگونه میبینید؟
ما مطالعهای روی این افراد در سطح ایران انجام دادیم. یک چیزی حدود ماکزیمم 4. 5 تا پنج درصد آنها مبتلا بودند ولی چیزی که ما دیدیم اینها متاآمفتامین (روانگردان) خیلی زیاد استفاده میکنند، بهخصوص آنهایی که اعتیاد هم دارند، برای اینکه بتوانند جواب مشتری بیشتری را بدهند و همین باعث میشود که از مشتری نخواهند که از کاندوم استفاده بکند.
در مورد این گروه چه پیشنهادی دارید؟
از نظر من این گروه از افراد هرچند اندک وجود دارند و نمیشود آنها را انکار کرد، فقط باید آنها را سالم نگه داریم تا جامعه را مبتلا نکنند و جامعه سالم بماند و این یک واقعیت اسـت که ما سالهاست داریم میگوییم.
از این جمعیت یک برآورد دارید که چه تعداد هستند؟
من آمار دقیق اینها را ندارم چون یک تعداد از اینها اصلا در خیابان نمیایستند و با تلفن کار میکنند و یک تعداد بهطور محدود در مراکزی هستند که در آنجا تحت محافظت خدمات میدهند که خیلی غیررسمی اسـت. اصلا نمیشود برآورد کرد. مشکل ما بیشتر با کسانی اسـت که دچار اعتیاد میشوند و برای اینکه پول بیشتری به دست بیاورند، میخواهند مشتری بیشتری داشته باشند، این را به ما در پرسشنامه به ما گفتند؛ چون ما با برخی روسپیهای شهر تهران مصاحبه کردیم، گفتند که اگر مشتری به ما پول بیشتری بدهد ما از او نمیخواهیم که از کاندوم استفاده کند. این به علت احتیاجی اسـت که دارند، باید این افراد را تحت مراقبت قرار داد و اعتیاد اینها را درمان کرد که حداقل چنین مشکلاتی پیش نیاید. استفاده از کاندوم و فرهنگ استفاده از کاندوم در کشور ما خیلی پایین اسـت و در این مورد باید بیشتر آموزش داده شود.
در مبارزه با ایدز فکر میکنید که کجاها نقاط بحرانی اسـت که باید بیشتر روی آن تمرکز کنیم تا بتوانیم این کوه را بیشتر از زیر آب بیرون بیاوریم و ببینیم؟
این افراد در جامعه هستند، در موارد جدیدی که شناسایی میشوند اصلا خودشان هم باورشان نمیشود که HIV دارند و آدمهای کاملا معمولی هستند؛ بنابراین اینها در جامعه هستند و فقط باید از آنها بخواهیم که بیایند و آزمایش بدهند. در این موارد جدید بعضی اوقات هیچکدام کار خطرناک و خاصی هم نداشتهاند، یعنی نه اعتیاد دارند و نه... و فقط قبل از ازدواج تماس جنسی داشتهاند و خودشان نمیدانستهاند که مبتلا هستند و ازدواج کردهاند و همسرشان را هم مبتلا کردهاند؛ بنابراین این ویروس در سطح جامعه دارد پیش میرود و نمیشود گفت که به قسمت خاصی باید برویم، همین اسـت که میگویم باید به همه جوانان آموزش داده شود که بیایند و بیشتر تست بدهند.
انجام این تست یک مقدار ممکن اسـت بحرانهای روحی و روانی ایجاد کند و استرس و فشار ایجاد کند، اینطور نیست؟
اصلا چنین چیزی نیست؛ اولا همه باید این را بدانند که این یک بیماری قابل کنترل اسـت و اگر هم بیماری را دارند باید بیایند و مشاوره بگیرند و اتفاقا خیلی هم بهتر اسـت زیرا تحت درمان قرار میگیرند؛ بهترین راه پیشگیری همین اسـت و این یک واقعیت اسـت که ما باید افراد HIV مثبت را کشف کنیم و تحت درمان قرار دهیم چون خیلی چیزها را نمیدانند و فکر میکنند که بیماری کشنده اسـت یا آگاهی آنها متعلق به دانش 30 سال پیش اسـت؛ بنابراین وحشت میکنند و ممکن اسـت اصلا نیایند. پارسال یک اتوبوسی که راه انداختند برای تست ایدز، خیلی عالی بود، گفتند بیایید تست دهید اما بعضی چنان علیه این کار شعار دادند که متوقف شد.
باید چنین جاهایی را ایجاد کنند و جوانان را تشویق کنند. متخصصان عفونی پیش من میآیند و میگویند در تهران این همه بیلبورد و تبلیغات شهری هست اما چرا حتی یکی در مورد ایدز نیست. یکی از راههای آگاهی رساندن همین کارهاست! باید برای آگاهیرسانی درباره ایدز بیلبورد و بنر شهری داشته باشیم و همه جا در سطح شهر راجعبه ایدز صحبت شود.
گروه سنی خاصی هستند که الان بیشتر در معرض ابتلاء باشند و لازم باشد بروند و همه آزمایش بدهند؟
در مطالعاتی که کردم درصد بالایی در دوره دبیرستان هم تماسهایی داشتند و از آنجا روابط را شروع میکنند ولی گروه سنی که باید برای تست ایدز مراجعه کنند از 20 سالگی شروع میشود. ما میخواهیم که حداقل افراد بین 20 سال تا 50 سال همه بیایند و تست بدهند.
شما چنین تقاضایی را مطرح کنید، آیا امکاناتش وجود دارد؟
بله، 100درصد. ما معتقدیم کسانی که رفتار پر خطر دارند همه باید بیایند و تست بدهند؛ رفتار پر خطر مثل تماس جنسی بدون کاندوم، چند شریک جنسی، اعتیاد، داشتن همسر و شریک جنسی همزمان، استفاده از مواد روانگردان. در حال حاضر خون و فرآوردههای خونی مشکلساز نیست. اما آقایانی که چند شریک جنسی دارند، تعدادشان زیاد اسـت و با وجودی که همسر دارند برخی ازدواج موقت هم دارند، حتما این افراد هم باید تست بدهند.
هزینه تست سریع ایدز در چه حدودی اسـت؟
تست سریع برای آزمایشگاه خصوصی را نمیدانم چون معمولا وزارت بهداشت به آزمایشگاه خصوصی کیت تشخیصی نمیدهد.
برنامههای وزارت بهداشت را کافی میدانید یا بر آن نقدی دارید؟
برنامههای وزارت بهداشت از نظر استراتژی و علمی چون من از اول در جریان هستم درست نوشته شده اسـت ولی بقیه ارگانها همکاری نمیکنند. بودجهای که باید برای ایدز بگذارند هیچوقت در اختیار وزارت بهداشت نیست.
بقیه ارگانهایی که میتوانند کمک کنند کدامها هستند؟
همه ارگانها. ایدز فقط یک مشکل بهداشتی نیست و یک مشکل اجتماعی اسـت و همه از بهزیستی و بیمه و... باید کمک کنند. آموزش و پرورش باید آگاهی بدهد، تلویزیون باید آگاهی درست بدهد.
به بیلبوردها و تبلیغات شهری هم اشاره کردید، در این مورد توضیح بیشتری بفرمایید.
شهرداری دو تا بیلبورد درباره ایدز گذاشت آنقدر سر و صدا کردند تا برداشتند وگرنه شهرداری حاضر به کمک بود و از نظر کارهای سلامت شهرداری خوب کار میکند. آنهایی که با این تبلیغات مخالف هستند مانند کبک سرشان را در برف فرو بردهاند و واقعیتها را نمیبینند.
این مخالفت که شما میگویید از طرف چه افرادی اسـت؟
نمیدانم. شاید فرهنگی اسـت. نمیدانم چه کسانی هستند. ما مشکل شرعی در زمینه مبارزه با ایدز نداریم و تمام آیات عظام این کار را تایید کردهاند و از این وضعی که وجود دارد نگران شدهاند و در همان اول اپیدمی هم که رهبر انقلاب به هر سه قوه دستور دادند. بنابراین اگر کسی مخالفت میکند نگرش منفی خودش اسـت.
مثل مسئله توزیع سرنگ که همان موقع هم مخالفتهایی بود و شما جزو کسانی بودید که تاکید داشتید که سرنگ رایگان به معتادان بدهند.
صحبت من علمی اسـت و به کارهای دیگر کاری ندارم. من میگویم وقتی شما میگویید برنامه کاهش آسیب؛ یکی از کارها دادن متادون اسـت، یکی دادن سرنگ و سوزن اسـت، نمیشود که یکی را رها کرد و بگوییم ما فقط متادون میدهیم. مریض به من میگوید من دوست دارم تزریق کنم و این را کنار نمیگذارم، من باید به این فرد سوزن بدهم یا نه؟ ما یاد گرفتهایم که خدمات بهداشتی را برای تمام مردم انجام دهیم. ما این برنامه را نداریم که آدمهای بد را کنار بگذاریم، خیلی از آدمها هستند که برای جامعه مشکلساز هستند ولی باید هر طور که شده به فکر ارائه خدمات بهداشتی به آنها با شیوه خودشان باشیم.
آن زمان آیتالله شاهرودی، رئیس قوه قضائیه بودند و ایشان با توزیع سرنگ موافقت کردند و قضیه را تصویب کردند.
بله و یک تبصره گذاشتند که ما این معتادان را خیلی به زندان نفرستیم زیرا هرچه بیشتر کسانی را که اعتیاد دارند در یک جا جمع کنیم، امکان اینکه این بیماریها را به هم انتقال دهند بیشتر اسـت زیرا زندان از نظر بهداشتی جایی اسـت که به راحتی این بیماریها را به هم انتقال میدهند و از آنجا بهجامعه آورده میشود و این باعث شد که بهخاطر مواد برای مصرف شخصی به زندان فرستاده نشوند و به مراکز رسمی توزیع متادون بروند. این کار خیلی اثر کرد ولی بعد از اینکه سیستم عوض شد، تبصرهها و آییننامههایی که هنوز قانون نشده بود، متوقف شد و بعد از آن دیگر تکرار نشد.
الان دوباره آمار ابتلا در زندانها نگرانکننده اسـت؟
الان دوباره جمعیت در زندان زیاد شده اسـت، هر چقدر جمعیت را در زندان اضافه کنید بدتر اسـت. جمع کردن معتادان در زندان و در یک جا غلط اسـت، اینها نباید در یک جا جمع شوند.
غیر از زندان بحث دیگرتان فقط تماس جنسی خارج از عرف اسـت، مثلا حاشیه شهرها و بیغولهها هنوز هستند...
همیشه از نظر بهداشتی مشکل ارائه خدمات به حاشیه شهرها را داریم، زیرا جزو سیستم نبودهاند. زمانی که برنامهریزی کردند، حاشیه شهر نداشتند و از ده شروع میشد و تا مرکز استان میآمد ولی الان بسیاری از رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی در حاشیه شهرها اتفاق میافتد. الان دارند سیستم را عوض میکنند و برنامهریزی جدید هم شده اسـت تا به حاشیه شهرها هم خدمات بهداشتی ارائه شود.
در مورد کاندوم یک مشکل دیگر هم وجود دارد که صحبت کردن درباره آن خلاف سیاست و برنامه توسعه جمعیت معرفی میشود. در این مورد نظر شما چیست؟
مسئله رشد جمعیت با مسئله افزایش و رشد بیماری ایدز را باید از هم مجزا کنیم؛ چون گروه هدف آنها هم فرق میکنند، در مراکز بهداشتی که قبلا برای پیشگیری از حاملگی کاندوم داده میشد، لازم نیست کاندوم توزیع شود اما باید برای افرادی که رفتار پر خطر جنسی دارند فکری بکنیم! این برای پیشگیری از ایدز اسـت و گروه آنها نیز با خانوادههایی که باید بچهدار شوند، فرق میکند. وقتی یک دستور داده میشود باید به فکر بقیه هم باشند، اگر کاندوم در مراکز برای معتادان و افراد روسپی مجانی نباشد، قیمت کاندوم بالا میرود و الان اینطور شده اسـت. جوان پیش من میآید، میگویم چرا از کاندوم استفاده نمیکنی؟ میگوید گران شده اسـت. این یک معضل اسـت و باید برای این منظور خاص کاندوم وجود داشته باشد.
یکی از مشکلاتی که افراد مبتلا دارند بحث انگ اسـت و همین باعث پنهانکاری میشود. این موضوع را شما چگونه میبینید؟
کاهش انگ در صورتی اتفاق میافتد که آگاهی جامعه بالا باشد. وقتی که مردم آگاهی ندارند، وحشت میکنند و این افراد با بیمار مبارزه میکنند نه با بیماری. بالا رفتن آگاهی کار رسانههاست. باید بهطور مستمر کار کنند چون خیلیها حقایق را نمیدانند و فکر میکنند اگر کنار مریض بنشینند این بیماری را میگیرند و نمیدانند که راههای انتقال بیماری چقدر محدود اسـت.
آیا از نظر علمی درست اسـت که بگوییم ممکن اسـت کسانی وجود داشته باشند که 10 سال اسـت که مبتلا هستند ولی هنوز به علائم بیماری نرسیدهاند؟
بله. اکثرا همینطور هستند. همینها هم باعث انتقال میشوند زیرا در غیر این صورت مراجعه میکنند و کنترل میکنند؛ بنابراین یا آنقدر بیمار هستند و علایم بیماری آشکار اسـت که مشخص میشود و این افراد اصلا تماس جنسی ندارند تا به کسی انتقال دهند. آن کسی انتقال میدهد کسی اسـت که خودش نمیداند و در ظاهر سالم اسـت.
در مورد درمان HIV هم بفرمایید، اگر به موقع تشخیص داده شود تا چه اندازه افراد میتوانند زندگی طبیعی داشته باشند؟
این بیماری با درمان قابل کنترل اسـت؛ مثل بیماریهای مزمن دیگر مانند دیابت، تیروئید و بیماریهایی که باید دائم دارو بخورند و با دانش فعلی دارند زندگی میکنند و هر آن هم ممکن اسـت درمان قاطع آن پیدا شود. ولی داروها، این بیماری را کنترل میکنند و دیگر HIV کشنده نیست و افراد مبتلا میتوانند عمر طبیعی داشته باشند و این به شرطی اسـت که مراجعه کنند و تحت درمان باشند.
این داروها تحت حمایت دولت اسـت و هزینه چندانی برای فرد مبتلا ندارد. دارو مجانی اسـت و تمام مراقبت و آزمایشهایی که مربوط به درمان اسـت همه رایگان توسط وزرت بهداشت ارائه میشود.
این افراد میتوانند صاحب فرزند سالم باشند؟
بله آنهایی که یکی از زوجین مثبت و یکی منفی اسـت، برای آنها اسپرم واشینگ میکنیم و با ای وی اف، خانم میتواند بچهدار شود و تاکنون هم تعداد زیادی داشتهایم که بچهدار شدهاند. در صورتی که خانم مثبت و آقا منفی اسـت هم میتوانیم IUI کنیم، اسپرم آقا را به خانم تلقیح میکنیم و بعد هم به خانم دارو میدهیم تا بچه مبتلا نشود و در رحم خودش بچه را نگه میدارد. اگر کسانی که مبتلا هستند از قبل بدانند و درمان را برای آنها شروع کنیم، این کار شدنی اسـت. حتی در خیلی از موارد داشتهایم که هر دو مثبت بودهاند، این افراد هم میتوانند بچهدار شوند، فقط باید بدانند و به موقع مراجعه کنند تا آنها را تحت درمان قرار دهیم و اگر ندانند بچه هم مبتلا میشود. فقط معمولا از آنها میخواهیم که به بچه شیر ندهند چون شیر دادن یکی از راههایی اسـت که ویروس را انتقال میدهد و حتی دولت امکانات تهیه شیر خشک را هم برای این افراد دارد.
چند وقت پیش خبرهایی منتشر شده بود که داروی درمان قطعی پیدا شده اسـت که ویروس را کاملا از بین برده بود، این خبر چقدر جدی اسـت؟
خیر هنوز از نظر علمی هیچکدام از این داروها تایید نشده اسـت و چیزی که اینبار در کنفرانس بینالمللی ایدز ارائه شد احتمالا تا دو، سه سال آینده واکسن موثر ایدز اسـت که استرالیا دارد رویش کار میکند و در آینده نزدیک وارد بازار میشود. واکسنی که بالای 90 درصد پیشگیری کند.
در مورد آینده بیماری ایدز در کشور هم بفرمایید.
ما از نظر اپیدمی سه تا فاز داریم؛ یکی فاز LOW، ما از آن مرحله به مرحله متمرکز آمدیم؛ یعنی الان در افراد با رفتار پرخطر بالای پنج درصد مبتلا داریم و در جمعیت کل هنوز شیوع ابتلا زیر یک درصد اسـت ولی اگر همینطور پیش برویم به مرحله سوم که مرحله شیوع عمومی اسـت میرسیم که مثل آفریقا و هند در حالت شیوع در جامعه عمومی تعداد مبتلایان در جمعیت کل بیشتر از یک درصد و در جمعیت پرخطر بیشتر از
پنج درصد اسـت.
شما این نگرانی را دارید که ما به این سمت برویم؟
بله. چندتا کشور بودند که این مرحله را گذراندند و بعد کنترل کردند و بعد از اینکه مثل یک بمب ترکید و یک پیک داشتند، توانستند کنترل کنند.
تایلند یکی از آنهاست، 40 درصد کل جمعیتش مبتلا بودند و الان خیلی خوب کنترل کرده اسـت. بخش مهم درآمد کشورش از SEX WORKER بود ولی توانست کنترل کند. کشورهای آفریقایی نیز با کمک درمانی که از NGOهای آمریکایی و اروپایی گرفتند در بعضی از کشورها که 60 درصد جمعیت HIV مثبت بودند، بهخصوص کشورهای زیر صحرای آفریقا که 25 درصد جمعیتش مبتلا بودند نیز توانستند روند رشد را کنترل کنند. با اینکه ساختار بهداشتی آنها از ما خیلی پایینتر اسـت و زیربنای بهداشتی ما استاندارد اسـت ولی آنها توانستند کنترل کنند و آگاهی برسانند ولی ما نه؛ کشورهای اروپایی هم که از همان اول در کنترل HIV موفق بودند.
فکر میکنید این خطر که در جمعیت کلی هم بالای یک درصد شود، با همین روند چند سال دیگر به این مرحله میرسیم؟
چون تصاعدی بالا میرود حساب ندارد، ممکن اسـت دو سال دیگر و شاید زودتر اتفاق بیفتد و ممکن هم هست که الان شده باشد و ما اطلاع نداشته باشیم.
الان بیشترین تمرکز شیوع در داخل کشور اسـت یا افرادی که به خارج کشور سفر میکنند و برمیگردند.
الان اصلا لازم نیست که روی خارج سفر کردهها متمرکز شوید، آن مزید بر علت میشود ولی اتقاق مهم در داخل اسـت.
آیا NGOها و خود مردم به اندازه کافی وارد این حوزه برای کنترل بیماری شدهاند و نقش خود را ایفا میکنند یا اصلا لازم هست که مردم وارد شوند؟
در همه جای دنیا NGOها با کمک دولت خیلی توانستهاند موثر باشند. ما متاسفانه NGOای که بهطور موثر در مورد ایدز کار کند، نداریم ولی یکی چیز خیلی خوب داریم که از NGO بهتر کار میکند و آن باشگاه یاران مثبت اسـت که اولین آن در مرکز ما در بیمارستان امام خمینی (ره) بود و الان 25 تا از این باشگاهها در ایران داریم و خود افراد HIV مثبت در این باشگاهها هستند و آموزش میبینند، اینها بهترین افرادی هستند که میتوانند برای کنترل ایدز در کشور موثر باشند و به دیگران آموزش بدهند.
باشگاه یاران مثبت چگونه کار میکند و فعالیت آن به چه صورت اسـت؟
افراد HIV مثبت و کسانی که مبتلا نیستند ولی از افراد خانواده مبتلایان هستند، تحت سرپرستی و برنامهریزی سازمان ملل هستند و در مورد بیماری و درمان آگاهی پیدا میکنند.
الان دو تا خط Hot line داریم که از همه جا زنگ میزنند و این افراد مردم را راهنمایی میکنند و آموزش میدهند. خودشان هم توانمند میشوند و آگاهی پیدا میکنند و به سطح جامعه میروند و میتوانند موارد جدید پیدا کنند و آنها را راهنمایی کنند که برای درمان بیایند.
اگر در جامعه انگ ایدز برداشته شود، اینها میتوانند خیلی بیشتر کار کنند. خیلیها اصلا نمیخواهند که چهرهشان مشخص شود وگرنه میتوانند بیشتر به تلویزیون بیایند و آگاهی دهند و بیشتر با مردم صحبت کنند.
بهخاطر این انگ حتی خیلیها هستند که خانواده درجه یک آنها هم در جریان نیست. این افراد خودشان در این باشگاه توانمند میشوند و بعد در جامعه برای درمان سایر مبتلایان و پایبندی به درمان و مشاوره با افراد مبتلا کار میکنند. وقتی که اینجا جمع میشوند احساس میکنند که تنها نیستند و شروع به فعالیت میکنند و دیگر باعث نمیشوند که افراد دیگری مبتلا شوند. بهعنوان یک NGO اینجا افرادی را داریم که میتوانند حتی برنامه تحقیقاتی و آموزشی بنویسند. در نتیجه هم خودشان فعال هستند و احساس میکنند که میتوانند کمک کنند و هم زندگی بهتری دارند و اکثرا اگر هم سابقه اعتیاد داشتهاند ترک کردهاند و همدیگر را تشویق میکنند
به گزارش مشرق، خبری که به عنوان واکنش تلگرام به مصوبه شورای عالی فضای مجازی منتشر شد، در واقع صحت نداشت و سایت CNET نیز در خبر خود تنها به تشریح مصوبه اخیر شورای عالی فضای مجازی پرداخته بود.مصوبه ای که بر اساس آن باید اطلاعات کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی مانند تلگرام به داخل کشور منتقل شود.
بررسی های جهانی نشان می دهد که بالغ بر 80٫5 درصد کاربران تلگرام را ایرانی ها تشکیل می دهند. محبوبیت تلگرام در ایران به حدی چشمگیر است که حدود 12 درصد از پهنای باند اینترنت کشور در اختیار تلگرام است و این سایت در رتبه 14 در دسترسی از طریق وب و رتبه 20 از طریق دسترسی موبایل در ایران قرار دارد.
براین اساس با توجه به اهمیت صرف زمان و استفاده کاربران ایرانی از این شبکه مجازی و سایر پیام رسان های آنلاین و ضرورت صیانت از فضای مجازی، شورای عالی فضای مجازی جلسه شنبه شب گذشته خود را به این موضوع اختصاص داد.
براساس مصوبه این جلسه شورا، شرکت های خارجی پیام رسان که داخل ایران فعالیت دارند، برای ادامه فعالیت خود ملزم هستند همه اطلاعات و فعالیت های مرتبط با شهروندان ایرانی را به داخل منتقل کنندومقررشد همه شبکه های پیام رسان برخط فعال کشور ظرف یک سال آینده انبارش یا ذخیره سازی داده های (دیتا) خود را در داخل کشور انجام دهند.
انتقال سرور تلگرام به ایران چند وقتی است که رسما
به عنوان یک مطالبه از سوی مسئولان مطرح است. ضرورت این موضوع زمانی بیشتر
مشخص می شود که بدانید کشور های توسعه یافته، صرفاً در صورتی که شبکه های
اجتماعی از قوانین آن ها تبعیت و سرور های خود را به داخل کشور آن ها منتقل
کنند به این شبکه ها اجازه فعالیت می دهند اما متاسفانه در کشور ما
شبکه های اجتماعی بیگانه بدون اخذ مجوز مشغول فعالیت هستند.
به گفته خرم آبادی دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، برخی شبکه های پیام رسان خارجی زمینه جرایم سازمان یافته را فراهم کرده اند.در واقع بنا به گفته بسیاری از صاحب نظران، ضرورت ایجاب می کند که برای مقابله با آسیب های ناشی از محتوای مجرمانه شبکه های اجتماعی خارجی، حفظ حریم خصوصی و اطلاعات کاربران ایرانی و ایجاد امکان رقابت برای پیام رسان های بومی اقدامات اساسی در کشور انجام شود.شبکه های پیام رسان خارجی در کشور امکاناتی دارند که در اختیار شبکه های پیام رسان داخلی نیست، واقعیت این است که هیچ قانونی برای شبکه های پیام رسان خارجی اعمال نمی شود و این شبکه ها مجوزی ندارند اما شبکه های پیام رسان داخلی باید مجوز های بسیاری برای فعالیت بگیرند که این تبعیض قانونی و شکست شرکت های داخلی در مقابل شرکت های پیام رسان خارجی است.
دراین رابطه تقی پور عضو شورای عالی فضای مجازی در برنامه یکشنبه شب «تیتر امشب» شبکه خبر اعلام کرد: شبکه پیام رسان تلگرام گفته می شود 20 تا 40 درصد پهنای اینترنت بین الملل را که وارد ایران می شود در اختیار دارد اما بخش خصوصی کشورمان برای راه اندازی پیام رسان باید پهنای باند بخرد و متحمل هزینه های بسیار شود. وی افزود: باید این مسئله و رعایت قوانین داخلی برای شرکت های پیام رسان خارجی الزام آور باشد و این شرکت ها تحت حاکمیت ما قرار بگیرند.
در همین رابطه اسفنانی؛ عضو کمیته تعیین مصادیق محتوای مجر مانه(کارگروه فیلترینگ) نیز در گفت وگو با خراسان گفت:هر کشوری در دنیا حق دارد مسائل امنیت ملی خود را به نحوی طراحی کند که بتواند کشورش را اداره کند.
وی خاطر نشان کرد: اگر چه تلگرام و شبکه های اجتماعی دیگر مزایای بالایی دارند اما در عین حال یک تهدید نیز محسوب می شوند با این وصف ودر شرایطی که نزدیک به 20 میلیون کار بر ایرانی در این شبکه ها فعال هستند باید چارچوب خاصی برآن حاکم باشد و سوال اساسی این است که چرا باید تلگرام میلیارد ها دلار از کاربران ایرانی درآمد کسب کند اما این شبکه حاضر نشود کمترین رعایتی را در مورد قوانین و مقررات و ارزش های ما داشته باشد.
وی افزود: هیچ کس با فعالیت شبکه هایی مانند تلگرام و… مخالفتی ندارد و حتی استقبال هم می کنیم چرا که از این فضا در عین آلودگی هایی که دارد؛ بهره های زیادی هم می توان برد و اگر برای مالکان تلگرام اهمیت دارد نباید در شرایطی که بیشترین کار بران تلگرام را ایرانی ها تشکیل می دهند، این فرصت را از دست بدهند و خواسته های ما را زیر پا بگذارند.
وی خاطر نشان کرد: در حال حاضرعلاوه بر سوء استفاده
های داده کاوی، متاسفانه شبکه های غیر اخلاقی فراوانی در تلگرام فعالیت
می کنند که فعالیت آن ها از ایجاد شبکه های عنکبوتی برای سوء استفاده
از دختران گرفته تا مدلینگ و… همگی تهدید به حساب می آید و می تواند
به بنیان خانواده ها آسیب بزند؛ بنابراین در چنین شرایطی مصوبه شورای عالی
فضای مجازی کاملا بجا و درست بوده و در نهایت هم این شبکه ها را ملزم
می کند که یا خود را با مقررات ما تطبیق دهند و یا این که امکان ادامه
فعالیت پیدا نکنند. وی اضافه کرد: آینده مهم است، براین اساس در حال حاضر
بسیاری از کشور ها فیس بوک داخلی یااینتر نت داخلی را طراحی کرده اند وما
هم باید پروژه های مشابه از این دست را در کشور به انجام برسانیم وکامل
کنیم.شاید بتوانیم تا یک سال دیگر دامنه این شبکه ها را در کشور قطع کنیم
وادامه فعالیت ندهیم اما این تا ابد امکان پذیر نیست.
وی افزود: حدود یک سال پیش هم ما از وزارت ارتباطات خواستیم برای انتقال
سرور های تلگرام به ایران وهمچنین امکان کنترل تلگرام از سوی ایران با این
شبکه مذاکره کند اما در نهایت با وجود نامه نگاری های مختلفی که
وزارت ارتباطات با این شبکه داشت، آن ها زیر بار نرفتند. اما اکنون نیز با
این مصوبه جدید و مهلت داده شده، در صورت عدم تمکین مسئولان تلگرام از در
خواست ایران برای انتقال سرور ها یشان به ایران و عدم ایجاد دسترسی برای
ایران جهت نظارت وکنترل بخش هایی ازاین شبکه در نهایت قطع دامنه از سوی
ایران بسیار محتمل خواهد بود.
همچنین آقا میری عضو کارگروه فیلترینگ چندی پیش درباره این که در رای کارگروه فیلترینگ برای فیلتر نشدن تلگرام آیا این شبکه ملزم شده سرور خود را به ایران منتقل کند، اظهارداشت: اگر تلگرام سرور خود را به ایران نیاورد، در رقابت با شبکه های اجتماعی دیگر حذف خواهد شد. این خواسته ها کاملاً منطقی است که بخشی از آن ها به پلیس فتا مربوط می شود.
گاهی جرم هایی در بستر تلگرام انجام می شود که شاکی و متهم دارد و زمانی که سرور در ایران نباشد قاضی باید به چه چیزی استناد کند و در نبود این امکان حقی ضایع خواهد شد. وی افزود:تلگرام اکنون عمده ترین شبکه اجتماعی مورد توجه در ایران است و مردم بسیار به این شبکه وابسته هستند و ما نیز به این وابستگی مردم توجه داریم.
وی ادامه داد: اما نمی شود یک شبکه اجتماعی وابسته به یک کشور در ایران فعالیت کند و قوانین ما را رعایت نکند و به آن ها اجازه فعالیت دهیم و در هیچ کشوری نیز چنین نیست.
وی ادامه داد: تلگرام حتماً باید به خواسته های ما تمکین کند.
سردار هادیان فررئیس پلیس فتا نیز در این باره پیشترگفته بود: دراولین خواسته ایران از تلگرام تاکید شده با توجه به حجم زیاد کاربران ایرانی این شرکت، تلگرام باید سرور های خود را به داخل خاک ایران منتقل کند.
چرایی قانون مند شدن تلگرام |
1 کنترل ناپذیر بودن فضای اخلاقی در تلگرام |
2 امکان سوء استفاده از نتایج داده کاوی |
3 تلگرام به قوانین ایران پایبند نیست |
4 ایجاد شبکه های عنکبوتی در تلگرام برای جرایم سازمان یافته |
5 آسیب های ناشی از محتوای مجرمانه شبکه های اجتماعی خارجی |
در حال حاضر بیشترین پرونده های ما در خصوص فعالیت
گروه های تروریستی در فضای شبکه تلگرام انجام می شود و طبق قوانین جهانی
تلگرام موظف به انتقال سرور های خود به داخل کشورمان است. البته مدیر
تلگرام پیشترعنوان کرده بود که به واسطه تحریم ایران قادر به انتقال
سرور های خود به داخل خاک کشورمان نیست و این در حالی است که در همین فضا
از فضای سایبری ایران استفاده می کند.
هادیان فر خاطر نشان کرد: در حال حاضر وزارت ارتباطات و پلیس اینترپل در حال پیگیری درخواست های ایران از تلگرام هستند و این شبکه در صورت تمایل برای ادامه فعالیت در ایران ملزم است سرور های خود را به خاک ایران منتقل کند. با این تفاسیر توپ در زمین «پاول دوروف»موسس تلگرام است که بخواهد 80 درصد کاربران خود را حفظ کندو یا با تمکین نکردن ازتصمیم ایرانی ها، تنها با 20 درصد کاربران خود به فعالیتش ادامه دهد.
نویسندگان: حاجیان، حق پرست
پایگاه رصد
به گزارش مشرق، به راستی آیا کسی صدای زنگ خطر فراموش شدن فرهنگ مکتوب ایرانی را در عصر جولان فضای مجازی شنیده است و این که چه آسیبی از سوی فضای مجازی، شبکه های اجتماعی اینترنتی و ارتباطات الکترونیکی، به زبان پارسی می رسد؟ واقعا استفاده افراطی از فضای مجازی به عنوان جایگزین فرهنگ نوشتن رسمی، به تدریج یادگیری نسل جوان را در زمینه زبان ملی یا مادری دچار آسیب جدی نمی کند؟
یکی از این آفت ها تلاش برای کم کوشی و کوتاه کردن کلمات به دلیل سرعت عمل در فضای مجازی است که به جان زبان فارسی افتاده است.
در هماندیشی «تاثیر فضای مجازی بر زبان فارسی» که در انتشارات فنی ایران با همیاری شورای ویراستاران برگزار شد، علی رضاقلی فامیان، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نوربه «دو گرایش در کاربرد زبان در فضای مجازی» اشاره کرد و گفت: یک گرایش زبانشناسی رایانشی است که به پردازش زبان طبیعی یا تبدیل متن به گفتار و برعکس میپردازد که این جا موضوع بحث نیست. گرایش دیگر زبانشناسی اینترنت است.
در این شاخه سه اصل بنیادی وجود دارد: اول اصل کمکوشی (کمینهسازی) یعنی تلاش کمتر برای انتقال بیشتر اطلاعات. اصل دوم «پرهیز از رسمیت» است؛ فضای مجازی را از هر لحاظ که نگاه کنیم، فضایی غیررسمی است. اصل سوم، «متن- تصویر» است به این معنی که نشانهها و تصویرها در کنار متن هستند و احساسات و افکار را با نشانهها بیان میکنند.از این رو این نگرانی درباره زبان فارسی هم وجود دارد و ما را برآن میدارد که این موضوع را قاعدهمند آسیبشناسی کنیم.
بر اساس آمار مرکز افکارسنجی دانشجویان تا شهریورماه 1395، 52 درصد مردم ایران عضو شبکههای اجتماعی هستند و 40 درصد روستاییان نیز از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند. شبکه اجتماعی تلگرام 28 میلیون عضو در ایران دارد. 66 درصد عموم و دانشجویان در تلگرام از محتوای طنز و سرگرمی استفاده میکنند. این آمار نشان می دهد فراوانی کاربران و کم توجهی اغلب آن ها به قواعد زبانی این خطر را برای زبان فارسی جدی تر می کند به ویژه که کاربران به دلیل تسلط کم به درست نویسی از زبان گفتار برای نوشتن استفاده می کنند.
مخدوش شدن مرز زبان گفتاری و نوشتاری
رضا شکراللهی با اشاره به فراگیر شدن استفاده از زبانِ گفتار در نوشتار می گوید: در آیندهای دور، زبان فارسی به عنوان زبان رایج نوشتار خواهد مرد. شواهد و قراینی موجود است که مهمترین آنها مسئله شکاف زبانی ناپایدار میان زبان گفتار و نوشتار است. به دلیل همین ناپایداری، احتمال از بین رفتن یکی به نفع دیگری بسیار است. البته تفاوت فارسی نوشتاری با گفتاری آنقدر زیاد نیست که به نظر مشکلساز باشد اما فارسی گفتاری به سرعت تغییر میکند ولی فارسی نوشتاری بسیار محافظهکار است و همین باعث عمیقتر شدن این شکاف میشود.
امروزه زبان گفتار در کنار زبان نوشتار رسمیت نسبی پیدا کرده است. از چاپ کتابهایی به این زبان گرفته تا رویکرد تازه رسانهها و حتی تبلیغات رسمی به استفاده از این زبان. ضمن آن که فضای مجازی عملاً در تسخیر این زبان است.
این ویراستار و پژوهشگر زبان فارسی به موضوع همگانی شدن نوشتن در سایه گسترش و پیشرفت فناوری پرداخت و گفت: برخلاف سیر هزار ساله اخیر امروزه همه مینویسند. اما در چرخش از زبان نوشتار به گفتار، اتفاقات دیگری هم میافتد که باید به آنها توجه کرد. مهمترین اتفاق غلبه فناوری در قالب موبایلمحوری است که فراهم شدن امکان نوشتن برای همگان، نیاز به سرعت بیشتر در نوشتن دارد و با زبان گفتار تناسب بیشتری برقرار می کند، استفاده از زبان تصویر و اموجیها (Emoji) در راستای نیاز به سرعت و تطبیقپذیری با زبان گفتار و هم در ساحت معنا و فقر واژگانی حتی در بیان احساسات، و به هم خوردن موازنه در تولید و مصرف متن که معمولا به زیان زبان نوشتار امروزی ختم میشود، برخی از پیامدهای این وضع است.
او سپس به مؤلفههای پویایی زبان از قبیل گسترش آن به دلیل پیدایش مفاهیم و اشیای جدید، سادهسازی، ایجاز اجباری و نزدیکتر شدن به زبان محاوره اشاره کرد و افزود: همه این عناصر در رویکرد زبانی جدید حاضر است ولی مسئله اصلی این جاست که پویایی زبان چه چشماندازی از نظر اندیشه برای زبان ایجاد میکند؟شکراللهی با شرح نمونههایی تجربهشده از تأثیر زبان گفتار بر زبان اندیشه گفت: به نظر میرسد زبان گفتار با محدودیت دایره واژگان ارتباط مستقیم دارد.
در چند سال اخیر با نوعی از نوشتار روبهرو هستیم با دایرهای بسیار محدود از واژگان،شاید حتی کمتر از300 کلمه. در جامعه موبایلمحور، زبان غیرگفتاردیگر در حوصله مخاطب عام نیست و این زبانِ حداقلی امروزه مورد پسند اکثر مردم است. جابهجایی ناگزیر زبان گفتار با نوشتار فقط جنبه پویایی ندارد، مسئله این است که الگو و نظام معنایی زبان گفتار را هم به نوشتار وارد میکند. مرز بین ادبیات شفاهی و مکتوب مخدوش شده است و چون الگوی قبلی برای آن در ذهن فارسیزبانِ عام وجود ندارد، معلوم نیست زبان گفتار در آینده بتواند از پس فکر و اندیشه هم برآید و به تعبیر دکتر آشوری، ممکن است واقعاً در آینده در سطح زبانی برای تفنن باقی بماند و کمتر حرف جدی به این زبان زده شود.
راجب یا راجع به
محمدمهدی سرلک، پژوهشگر رسانه چندی پیش دریادداشتی درروزنامه ایران نوشته بود:
نحوه نوشتن در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، سهل انگاری در انتخاب حروف درست با صدای مشابه، استفاده از اصطلاحات مخفف بدون هیچ پشتوانه ریشه شناسی، نبود تجربه نوشتن متن جدی و سایر رفتارهای زبانی در فضای مجازی شاید سبب توسعه ارتباطات و تبادل پیام باشد و کاربردهای مفید نیز داشته باشد که دارد اما زیان و آسیبی که به زبان و کارکردهای آن وارد می شود را نمی توان نادیده گرفت.
هم اکنون شاهد استفاده فراوان واژگان نادرست و ادبیات ناموزون در شبکه های مجازی هستیم و همچنین شاهد نوعی از نوشتار با عنوان «فینگیلیش» که بر ضمیر ناخودآگاه ما به مرور اثری خواهد گذاشت جبران ناشدنی و آن گاه شاهد نسلی هستیم که دانشجوی دکترای رشته حقوق واژه «قصاص» را به صورت «قساس» بنویسد یا در جای جای فضای مجازی شاهد استفاده از «راجب» به جای عبارت «راجع به» هستیم یا «حاظر» به جای «حاضر»!!! نوشتن یک متن درخواست برای استخدام توسط بسیاری از دانش آموختگان دبیرستان یا دانشگاه ما دشوار و گاه ناممکن است. چگونه می شود نسل های بعدی سعدی، فردوسی، خیام و جامی چنین بنویسند؟! چگونه می شود به این واقعیت بی اعتنا ماند؟
ریشه در فضای مجازی نیست بلکه ریشه در استفاده بی جا و زیاده خواهانه از این بستر پرفایده است. برای دانش آموزانی که هنوز به بلوغ نوشتاری نرسیده اند و تمرین و ممارست در نوشتن نکرده اند، استفاده بی رویه و اغراق آمیز از این ابزارها نتایج نامطلوبی به همراه دارد.آیا پسندیده نیست این حالت بی خیال منشانه را به خودآگاهی ملی و فرهنگی تبدیل کنیم؟ آیا نباید در قبال فرزندانمان مسئول باشیم تا انسان های فرهیخته ای باشند و اسباب افتخار ایران زمین شوند؟ چگونه می شود بدون تمرین نوشتن و انگیزه استفاده از قلم، ساختار ذهنی درستی برای درک و انتقال مطلب ایجاد کنیم؟ با توجه به اهمیت موضوع باید بر اشتباهات کرداری و کردار جمعی خود در این زمینه توجهی منتقدانه داشته باشیم.
مثلاً چه ایرادی دارد زبان پارسی را با کمک ابزارهای پرمصرف فناوری اطلاعات بیاموزیم و بیاموزانیم. همچنین در مدارس بر مهارت نوشتن و خواندن باید توجه بیشتری کرد؟ در نهایت نگذاریم تیغ بران فضای مجازی ابزار قتل فرهنگ ما باشد، بلکه از این موهبت برش دار، برای تعالی و تجلی فرهنگ اصیل خود استفاده کنیم. جان کلام نگارنده در این است که ریشه مشکل نه در زبان پارسی است و نه در فضای مجازی، بلکه ریشه مشکل جایی درون ما، در نوع رشد اجتماعی و در میزان آمادگی ما برای استفاده بهینه از فرصت هاست.
پایگاه رصد
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
توبه در لغت به معنای رجوع و بازگشت از گناه است و در اصطلاح عبارت است از: «رجوع از طبیعت [حیوانی] به سوی روحانیت نفس بعد از آنکه به واسطه معاصی و کدورت نافرمانی، نور فطرت و روحانیت محجوب به ظلمت و طبیعت شده است.» [چهل حدیث، امام خمینی، ص 231 ? 232] در قرآن هم به معنای « رجوع انسان گناهکار» آمده و هم به معنای «توفیق توبه دادن از طرف خداوند به بنده معصیت کار» و هم به معنای « قبول و پذیرش توبه از جانب خداوند متعال» آمده است.
در نتیجه، می توان گفت: هر توبه انسان، محفوف و پیچیده شده در دو توبه الهی است: یکی توفیق دادن به بنده برای توبه و دیگری پذیرفتن توبه بندگان است و ممکن است هر سه توبه را به معنای لغوی برگشت داد؛ به این معنی که توبه از انسان، رجوع از گناه و بازگشت از معاصی است و توبه اول از خداوند، رجوع به فضل و رحمتش به سوی بنده است و توبه دوم، رجوع به قبول آن از بنده است. [ر.ک تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج 8، ص 173]
در آیه ای از قرآن این سه معنی کنار هم جمع شده است؛ آنجا که فرمود: ثُمَّ تابَ عَلَیهِم لِیَتُوبُوا إِنَّ اللهَ هُوَ التَوّابُ الرَّحِیمُ؛[ توبه/ 118] «سپس خداوند به آنها برگشت (توفیق توبه داد) تا توبه و برگشت کنند. خداوند بسیار توبه پذیر مهربان است.»
«فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ» (بقره، 37) سپس آدم از جانب پروردگارش، کلماتى دریافت کرد (و با آنها توبه نمود)، پس خداوند توبه او را پذیرفت، همانا او توبه پذیر مهربان است.
به دنبال خروج از آن محیط آرام و پرنعمت، و هبوط به زمین پررنج و زحمت، آدم متوجه خطاى خود و فریب شیطان گردید، لذا از کار خود پشیمان و در فکر توبه شد. امّا چگونه توبه کند که به درگاه خداوند پذیرفته شود؟
اینجا نیز خداوند آدم را رها نکرد و کلمات و جملاتى را به او آموخت که با آن توبه کند. این کلمات آن گونه که در سوره اعراف آیه 23 آمده، چنین بوده است: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرین » خداوندا! ما بر نفس خود ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشى و بر ما رحم نکنى از زیانکاران خواهیم بود.
در روایات مى خوانیم که خداوند نام پنج نفر از نسل آدم را که قرن ها بعد از او ظاهر خواهند شد به او آموخت تا براى پذیرفته شدنِ توبه اش، آنان را واسطه بخشش و شفیع خود قرار دهد و او چنین کرد: «سَأَلَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ فاطِمَة وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ» «خداوند را به حق محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام)، سوگند داد و توبه اش پذیرفته شد.» (دُرّالمنثور ج 1ص 60)
*همچنان که توفیقِ توبه از خداست، چگونگى انجام توبه و راه آن را نیز باید از خدا دریافت کنیم. این آیه مى فرماید: کلمات و الفاظ توبه را خداوند به آدم آموخت.
* اگر توبه انسان واقعى باشد خداوند توبه او را مى پذیرد، زیرا او توّاب و توبه پذیر است.
* عذرپذیرىِ خداوند همراه با رحمت و محبت است، نه عتاب و سرزنش و یا منّت گذاردن و آبرو ریختن.
* اگر توبه شکستیم و گناه کردیم از لطف خداوند مأیوس نشویم، زیرا او توّاب یعنى بسیار توبه پذیر است و اگر دوباره توبه کنیم، بار دیگر توبه ما را مى پذیرد.
«توبه»، در لغت به معناى بازگشت مى باشد. هرگاه این کلمه به انسان نسبت داده شود، منظور بازگشت انسان از گناه است و هرگاه به خداوند نسبت داده شود، به معنى بازگشتِ رحمتِ الهى است. یعنى رحمتى را که خداوند به خاطر ارتکاب گناه از انسان سلب نموده، به دنبال بازگشت او از گناه به او بازمى گرداند.
در قرآن داستانهای فراوانی از توبه انبیاء علیهم السلام و غیر آنان بیان و مطرح شده است که ما به جهت استفاده بیشتر و کاربردی تر مطرح کردن توبه، به نمونه ای از توبه غیر معصومان اشاره می کنیم:
توبه غلام وحشی، قاتل حمزه
یکی از مشکل ترین و تلخ ترین حوادث برای رسول خدا صلی الله علیه و آله شهادت فجیع عموی بزرگوارش حضرت حمزه سید الشهداء علیه السلام بود. قاتل حمزه (وحشی) پس از کشتن حمزه، پهلوی او را درید و جگرش را به عنوان هدیه برای هند، همسر ابوسفیان برد. پیامبر با دیدن منظره فجیع شهادت حمزه، سوگند یاد کرد که به تلافی این جنایت، هفتاد نفر از مشرکان را بکشد؛ ولی بعداً نه تنها چنین تلافی نکرد، بلکه همان قاتل را نیز به سوی اسلام دعوت کرد و او را وادار به توبه ساخت.
ابن عباس نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و آله شخصی را نزد وحشی قاتل عمویش فرستاد تا او را به اسلام دعوت کند. وحشی به فرستاده پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: به او بگو: تو می گویی آن که مرتکب قتل یا شرک یا زنا شود، در روز قیامت با ذلّت گرفتار عذابی مضاعف خواهد شد و من تمام این کارها و گناهان را مرتکب شده ام، آیا باز هم راه برایم باز است؟ خداوند این آیه را نازل فرمود: [إلاّ مَن تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُلئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِم حَسَناتٍ]؛[ فرقان/ 70] « مگر آن که توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد. پس خدا اعمال زشت ایشان را به اعمال نیک تبدیل می کند.»
وحشی با شنیدن این آیه دوباره به پیامبر صلی الله علیه و آله پیغام داد: توبه و ایمان و عمل صالح شرطهای بسیار مشکلی است و من توان آن را ندارم. پس از مدّتی این آیه نازل شد: [إنَّ اللهَ لایَغفِرُ أن یُشرَکَ بِهِ وَ یَغفِرُ مادُونَ ذلِکَ لِمَن شَاءَ]؛[نساء/ 48] « به راستی که خداوند شرک ورزیدن را نخواهد بخشید، ولی آنچه را کمتر از آن است، برای کسی که بخواهد، خواهد بخشید.»
در روایات مى خوانیم که خداوند نام پنج نفر از نسل آدم را که قرن ها بعد از او ظاهر خواهند شد به او آموخت تا براى پذیرفته شدنِ توبه اش، آنان را واسطه بخشش و شفیع خود قرار دهد و او چنین کرد: «سَأَلَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ وَ فاطِمَة وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ» «خداوند را به حق محمّد، على، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام)، سوگند داد و توبه اش پذیرفته شد.» (دُرّالمنثور ج 1ص 60)
وحشی در پیام مجدد خود گفت: خداوند در این آیه وعده مغفرت را به کسانی داده است که خود بخواهد و من نمی دانم خدا می خواهد مرا ببخشد یا نه؟ پس از گذشت زمانی آیه ذیل نازل شد: ]قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أسْرَفُوا عَلی أنْفُسِهِم لاتَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ[؛[زمر/ 53] «بگو ای بندگان من که بر خویش اسراف روا داشته اید! از رحمت خداوند نومید نشوید. به راستی که خداوند همه گناهان را می بخشد. همانا او آمرزنده و مهربان است.»
وحشی با شنیدن این آیه گفت: اکنون آری. آن گاه به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرّف شد، اسلام آورد و از گذشته خود توبه کرد و در ادامه زندگی اش فداکاریهایی در راه مبارزه با دشمنان اسلام کرد.» [حیاة الصحابه، کاهلوندی، 140، ج 1، ص 41]
رابطه توبه و بالن شدن
رفتارهای گذشته ناامیدتان نکند
2سطح مختلف نا امیدی در قرآن
نتیجه نپذیرفتن عذرخواهی دیگران!