پینوشتها:
1.زرکشی از سمرقندی اسم برده: البرهان1: 229، اما سیوطی بدون ذکر نامی نقل قول کرده اسـت اتقان 1: 157 نوع 16، المسألة الثانیه. ظاهراً این سمرقندی، محمد بن یوسف، ناصرالدین مدنی فقیه حنفی باشد که نسبت به ائمه و علماء تندزبان بود و در سال 556هـ در سمرقند به شکنجه کشتندش.
2.رکن الاسلام عبدالله بن یوسف فقیه شافعی پدر امام الحرمین عبدالملک (م438)
3.اتقان1: 159-160.
4.کشاف اصطلاحات الفنون: 1162ذیل وحی قرآن و 941 «صلصلة الجرس»- کامل مبرد 2: 22، تعریفات جرجانی ذیل جرس، الاتقان1: 156 نوع 16، المسألة الثانیة، سبل الهدی2: 342.
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
عرفان نظری و عرفان عملی عرفان در لغت به معنی شناختن، آگاه شدن و بازشناسی اســت و بیشتر به معنای شناخت و معرفت خداوند استعمال می شود. و در اصطلاح، علم و ادراک خاصی اســت که از راه تزکیة نفس و تصفیة جان به دست می آید؛ یعنی از طریق سیر و سلوک، مکاشفاتی نصیب سالک می شود که از وقایع و حقایق هستی حکایت می کند و نیازمند تفسیر اســت.
علم عرفان به دو بخش «عرفان نظری» و «عرفان عملی» تقسیم می شود. عرفان نظری عبارت اســت از تفسیر مشاهدات عارف و یافته های حضوری و بی واسطة او از حقایق هستی که در قالب الفاظ و مفاهیم بیان می شود و گاهی به صورت استدلال های فلسفی به شکل بحث های علمی مطرح می گردد. گاهی به ضوابط و روابط کشف و شهود نیز عرفان نظری گویند. عرفان عملی همان مراحل سیر و سلوک اســت که نتیجة شهود قلبی حقایق هستی اســت.
امیرالمومنین علی علیه السلام که اهل عرفان و تصوّف سلسله های خود را به ایشان می رسانند، کلماتش الهام بخش معنویت و عرفان اســت. اما آیا او که امام العارفین اســت تنها به عبادت و ریاضت می پرداخت و در اجتماع حضور فعّالی نداشت؟ یا اینکه او علم و حلم، جنگ و زهد، آخرت و دنیا، تعقل و عزت نفس، فقر و غنا و... را با هم یک جا جمع کرده بود و فردی با کامل ترین ظرفیت انسانی اش بود؟ امام علی علیه السلام عرفان حقیقی را در به فعلیت رساندن تمامی استعدادهای بالقوه عینیت بخشیده بود.ایشان در نهج البلاغه می فرماید:
او کسی اســت که در میدان جنگ وقتی با دشمن روبرو می شود چهره اش باز می شود و می خندد، و در محراب عبادت با خدای خودش راز و نیاز می کند و می گرید.
«همانا خداوند متعال یاد خود را مایه صفا و جلای دلها قرار داده اســت. بدین وسیله پس از سنگینی، شنوا و پس ازکوری، بینا و پس از سرکشی مطیع می گردند. همواره در هر زمان و در دوره فترتها خدا را مردانی بوده اســت که در اندیشه های آنها را با آنها راز می گفته اســت و در خردشان با آنها سخن می گفته اســت.»
همچنین در معرفی اهل عرفان می فرماید:
«قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ حَتَّى دَقَّ جَلِیلُهُ وَ لَطُفَ غَلِیظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ کَثِیرُ الْبَرْقِ فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِیقَ وَ سَلَکَ بِهِ السَّبِیلَ وَ تَدَافَعَتْهُ الْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ السَّلَامَةِ وَ دَارِ الْإِقَامَةِ وَ ثَبَتَتْ رِجْلَاهُ بِطُمَأْنِینَةِ بَدَنِهِ فِی قَرَارِ الْأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ بِمَا اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ وَ أَرْضَى رَبَّه»
«خرد خویش را زنده ساخته و نفس خویش را میرانده اســت، تا در وجودش درشتها نازک، و غلیظها لطیف گشته اســت و نوری درخشان در قلبش مانند برق جهیده اســت. آن نور راهش را آشکار و او را سالک راه ساخته اســت و درها یکی پس از دیگری او را به پیش رانده اســت تا آخرین در که آنجا سلامت اســت و آخرین منزل که بار اندازه اقامت اســت. آنجا قرارگاه امن و راحت اســت. پاهایش همراه با آرامش بدنش استوار اســت. همه اینها به موجب این اســت که قلب خود را به کار گرفته و پروردگار خویش را راضی ساخته اســت.»
در طول هزار و سیصد سال تربیت عرفای بزرگ در مکتب اسلام، هیچ عارفی نتوانسته جملاتی نظیر این سطرهای نهج البلاغه بیاورد.
«(عارف) خرد خویش را زنده ساخته و نفس خویش را میرانده اســت، تا در وجودش درشتها نازک، و غلیظها لطیف گشته اســت و نوری درخشان در قلبش مانند برق جهیده اســت.»
باور اینکه امام عارفان همان مرد میدان جنگ اســت، همان که از شمشیرش در میدان جنگ خون می چکد، همان که شب ها بیدار اســت و به در خانه یتیمان و بیوه زنان می رود، همان که وقتی چشمش به یک یتیم می افتد تاب ندارد، همان که در همان زمان درباره اش گفته اند هم گریان گریان اســت و هم خندان خندان! برای انسان سخت اســت! اما او کسی اســت که در میدان جنگ وقتی با دشمن روبرو می شود چهره اش باز می شود و می خندد، و در محراب عبادت با خدای خودش راز و نیاز می کند و می گرید.
امروزه ده ها فرقه وگروه عرفانی در دنیا ودر سطح کشور ما! در حال فعالیت اند که برخی از آنان به صورت مخفی و برخی در سطح تبلیغات مکتوب به فعالیت می پردازند و با نام عرفان و معنویت در رسانه های ارتباطی نفوذکرده و بهره های اقتصادی، سیاسی وفرهنگی می برند. در صورتیکه عالی ترین و دقیق ترین و ظریف ترین نکات پیرامون حقیقت عرفان و عرفان حقیقی در قرآن و روایات خصوصا کتاب گرانسنگ نهج البلاغه آمده اســت، و جوانان باید بدانند بهترین راه برای مقابله با عرفان های کاذب، شناخت عرفان حقیقی و اصیل و شناساندن آن به صورت روشمند در جامعه اســت.
منابع:
- آموزه های عرفانی از منظر امام علی علیه السلام، محمدامین صادقی ارزگانی، ص 21 و 22
- نهج البلاغه؛ خطبه 220،218
- مرتضی مطهری، مسأله شناخت، صص 76-74
تفسیر پاسخ ها
امتیاز تعیین شده ی گزینه ها را جمع کنید و سپس تفسیر مربوط به خود را بخوانید.اگر جمع امتیازات شما پایین تر از 15 اســت:
روحیه ای جنگجو دارید. شما در بحث ها هرگز تسلیم نمی شوید و روحیه ای تحریک پذیر دارید. تا حدی خشن و سختگیر هستید و زود از کوره در می روید.اگر جمع امتیازات شما بین 15 تا 24 اســت:
غمگین هستید و پشت احساس لطیف تان غمی همیشگی نشسته اســت که آن را از دیگران پنهان می کنید. ثبات خلق ندارید و این بدترین حالتی اســت که باید اصلاحش کنید. معمولاً چیزی شما را شاد نمی کند، مگر این که بسیار غیرمنتظره باشد مثل پیدا کردن یک چمدان پر از اسکناس های درشت!اگر جمع امتیازات شما بین 24 تا 30 اســت:
انسانی مرموز هستید و پی بردن به آنچه که پشت نگاه شماست کار دشواری اســت، زیرا دوست ندارید احساس واقعی تان را بروز دهید. البته هنگامی که خوشحال هستید، شاید بتوان رنگ شادی حقیقی را در نگاه تان لمس کرد. شما می توانید دیگران را فریب و حقیقت را وارونه جلوه بدهید.اگر جمع امتیازات شما بالاتر از 30 اســت:
خوش مشرب هستید و مانند رودی آرام و همیشه جاری با دنیای اطراف خودتان هارمونی دارید. در برابر اظهار نظرهای متعصبانه ی دیگران واکنشی نشان نمی دهید. پاشنه ی آشیل شما در محبت اطرافیان اســت و بدترین حالت عاطفی تان وقتی اســت که یکی از دوستان شما ترک تان کند.عقل چون جبریل گوید احمدا *** گر یکی گامی زنم سوزد مرا
اما پیامبر از آنجا هم گذشت تا به مرتبهی «قاب قوسین اَو اَدنی» رسید. از آن هم درگذشت و مقام تدلّی پیش آمد.
جبرئیلِ عشقم و سدرهم توئی *** من سَقیمم، عیسی مریم توئی (22)
جبرئیل همیشه با رسول خدا بوده، تنها سه سال را گفتهاند که اسرافیل قرین وی بوده اســت. (23) هر شب ماه رمضان به دیدار نبی (صلی الله علیه و آله و سلم) میآمد (24) و قرآن را تا جایی که نازل شده بود با پیامبراکرم مقابله میکرد. (25) پیامبر دو سه بار او را به صورت اصلی خود رؤیت کرده اســت. (26) قرآن مجید نیز رؤیت فرشتهی وحی را در دو جا شهادت میدهد: «و (پیامبرخدا) هرگز به هوای نفس سخن نمیگوید. سخن او چیزی جز وحی خدا نیست. او را، (فرشتهی) بسیار توانا آموخته اســت. همان فرشتهی مقتدری که به خلقت کامل جلوه کرد. و او در افق اعلی بود. آنگاه نزدیکتر آمد و بر او نازل گردید. بدان نزدیکی که با او به قدر دو کمان و یا کمتر نزدیک شده بود. پس خداوند به بندهی خود وحی کرد آنچه وحی کرد، آنچه دید بر دلش هم نشست. آیا بر آنچه به چشم دیده انکار میکنند؟ یکبار دیگر هم او را دید. نزد سدرة المنتهی...» (53: 14-3) جای دیگری فرمود:
«همانا «قرآن» کلام رسول بزرگوار حق اســت و (این رسول) فرشتهی با قوت و قدرتی اســت که نزد خدای مقتدر عرش با جاه و منزلت اســت. او فرمانده فرشتگان و امین وحی خداست. پیامبر زمان شما هرگز دیوانه نیست و او این امین وحی را در افق آشکار دید...» (81: 19 به بعد.)
اما بیشتر اوقات وحی شنیده میشد و خود جبرئیل دیده نمیشد. در سورههای دیگر اشاره اســت که وحیها شفاهی بوده. مثلاً وقتی فرمان رسیده که «با شتاب و عجله زبان به قرائت قرآن مگشای که ما خود آن را مجموع و محفوظ داریم و آنگاه که بر تو خواندیم از آن خواندن پیروی کن...» (75: 16 به بعد) از این فهمیده میشود که القاء وحی شفاهی و شنیدنی بوده اســت. اضافه بر آن، در تمام آیاتی که با «قُلْ» «بگو» شروع میشود، توان گفت که وحی شفاهی و شنیدنی بوده، یعنی فرشتهی وحی دیده نمیشده اما وحی شنیده شده و ضبط گردیده اســت. قسمتی دیگر از این نوع وحیها را در سیرهی رسول خدا و یا کتب حدیث باز گفتهاند که از آنجا میشود آنها را استخراج کرد.
پینوشتها:
1.المحتسب1: 97، التیسیردانی75، النشر ابن جوزی2: 219، اتحاف 144، البحر ابن حیان 1: 317-318، القراءات الشاذة ابن خالویه8، المعرب جوالیقی113، 114، تفسیر طبری1: 346.
2.بخاری: تفسیر سورهی 2 باب2، الروض2: 402 تفسیر طبری1: 347.
3.دانیال 8: 16-27.
4.ایضاً 9: 21-27 (اشاره به ارمیا 25: 11 و 29: 10).
5.لوقا 1: 19
6.ایضاً 1: 26-38.
7.تلمود بمیدبار ربا 2: 9.
8.جبرائیل و میکائیل با هم، ساقدوشهای ازدواج آدم و حوا بودند. (برشیث ربا 8: 15) و شاهد دفن موسی (دواریم ربا11: 6)
9.تلمود: باوامصیما 86ب.
10.تلمود: پساحیم118 الف.
11.خنوخ9: 1 و 10: 9.
12.ایضاً 20: 7.
13.بخاری: الانبیاء1، ابن سعد 1/ 1/ 116؛ احمد 1: 274، 278، طیالسی: ح2731.
14.مقدمهی بل 19، 23، نولدکه1: 20 و بعد.
15.السیاسة المدنیة 49 به بعد.
16.تفسیر طبری1: 342، ابن سعد 1/ 1/ 115-116، مجمع الزواید8: 241-242، تفسیر ابن کثیر1: 238.
17.طبری1: 1890، بلاذری 96.
18.بخاری: صلاة1، حج76، احمد3: 121، 149، 288و 4: 207 و 5: 122 و 143، ابن سعد 1/ 1/ 70 و 96. مسلم: صلاة 260-266.
19.ابن هشام1: 260 (158 گوتینگن)، احمد4: 161، تاریخ طبری1: 1157.
20.بخاری: مواقیت الصلاة1، بدء الخلق6، مغازی12، مسلم: مساجد، ح166، 167، موطا: و قوت الصلاة1، مسند زید بن علی: ح109، تاریخ طبری1: 1157.
21.تفاسیر در سورهی إسرا (سورهی 17)، سفینة البحار2: 173 تا جایی که جبرئیل گفت: «لوْدَنوتُ انملةً لاحتَرقتُ» بحارالانوار6: باب33 معراج، شرح تعرف2: 44. به نقل از احادیث مثنوی فروزانفر.
22.مثنوی معنوی6: 386 نیکلسن.
23.سفینة البحار1: 143، تاریخ طبری1: 1249، 1255.
24.بخاری: بدء الوحی 5، احمد1: 288 و 363.
25.بخاری: الانبیاء1، ابن سعد 1/ 1/ 116.
26.مجمع البیان9: 173، 175 و 10: 446، صافی2: 618، الدرالمنثور سیوطی6: 123، بخاری: بدء الخلق7، مسلم: ایمان 280-287، سیرة حلبیه1: 268، موطأ: 70، نولدکه1: 22 و بعد، شپرنگر 1: 272، احمد 1: 395، 407 و 6: 50، 236 و 241، ترمذی، تفسیر سورهی والنجم3، سورهی 6: 5. بعضی از متصوّفه آن را اشارهای به رؤیت الهی میدانند. (کتاب التعرف کلاباذی 20-22.)
بخش نظارتی سرپرست بر کار نیروهای فروش، از مدیر فروش بیشتر اســت و مدیر فروش، نقش برنامه ریزی و سازماندهی را بر عهده دارد و به نوعی بُعد مدیریتی کارش افزایش می یابد، اما سرپرست باید روی مسیربندی متمرکز شود و بر کار فروشندگان نظارت داشته باشد و تعدد فروش روزانه محصول را کنترل کند. در رده های واحد فروش، سرپرست فروش نسبت به مدیریت فروش به مهارت های فنی بیشتری نیاز دارد، چرا که با رده های عملیاتی و نیروهای فنی در ارتباط اســت.
پس سرپرست فروش دارای مسئولیتی دو سویه اســت؛ هم با نیروهای فروش در ارتباط اســت و هم با مدیر فروش، و برای برنامه ریزی و سازماندهی بهتر باید به او کمک کند.
در مواقعی با توجه به معنای کنترل که برگردان به مسیر صحیح تعریف می شود، وقتی که راننده یا موزع یا ویزیتور مرتکب اشتباهی می شود، با توجه به نوع کار اشتباهی که انجام داده و شرایطی که در آن اشتباه رخ داده، با معلمی، تذکر، تشویق و تنبیه، نیرو را به مسیر اصلی باز می گرداند و یا در نهایت به این نتیجه می رسد که آن شخص، نیروی شایسته و مناسبی برای سازمان نیست و آموزش و کنترل و نظارت نتوانسته شخص را به راننده، موزع و ویزیتوری شایسته تبدیل کند و تیپ شخصیتی فرد مناسب این کار نیست و از ابتدا به خوبی انتخاب نشده اســت.
نکته اجرایی ساده ای نیز می توان افزود و آن دوره های آزمایشی برای نیروهایی اســت که در آغاز و یا حین استخدام، فعالیت می کنند. قطعا زیر نظر گرفتن نیروها، هم قابلیت ها را آشکار می سازد و هم نقایص و کاستی ها را. تشخیص زمان آزمایشی با چه کسی اســت؟ گاه اسیر رفتارهای کلیشه ای و ضوابط و قوانین و آئین نامه هایی هستیم که به زمان مشخص چند ماه اشاره می کند؛ در حالی که بهتر اســت بدانیم افراد می کوشند در همین ظرف زمانی مشخص، رفتارهای شان را متناسب با علائق سرپرستان هماهنگ سازند اما پس از اتمام دوره های آزمایشی عملا رفتارها تغییر می یابند.
سرپرستان باید به شدت مسئولیت پذیر باشند و بتوانند در نیروها انگیزه سازی کنند و با اطلاعات کاربردی و عملی و آموزش مفیدی که به فروشندگان می دهند، آنها را با انرژی مضاعف راهی بازار کنند تا در مسیرشان موفقیت بیشتری داشته باشند.
همچنین سرپرست باید نوع عملیات و فعالیت های رقبا را نیز پیگیری کند و گزارش دهد. او باید به مسئولیت مقایسه کنندگی در بازار را میان سازمان خود و سایر سازمان ها برای خود متصور شود. حجم و نوع فعالیت های سرپرستان فروش فوق العاده بالا و حساس اســت. با وجود این، بعضی از سرپرستان فروش به اشتباه تصور می کنند که با رسیدن به سمت سرپرستی، کارشان کمتر و استراحت و فراغت شان بیشتر شده اســت. ضروری اســت و به الزام، مسئولیت و انرژی سرپرست فروش از نیروهای زیرمجموعه اش بیشتر باشد و باید بازارگردی بالایی داشته باشد.
نکته آخری که می توان افزود این اســت که بعضی افراد در شغل فروشندگی خیلی موفق هستند اما در شغل سرپرست فروش اصلا موفق نیستند؛ در واقع به صورت فردی مدیریت بر خودشان قوی اســت اما این به معنای آن نیست که اگر فردی به خوبی خودش را مدیریت می کند و فروشنده خوبی اســت، پس الزاما سرپرست و یا مدیری قوی هم خواهد شد. خیلی از نیروهای فروش تصور می کنند حتما بعد از چند سال باید سرپرست فروش شوند؛ در صورتی که اینگونه نیست.
شیعه واقعی مشخصاتی دارد که امام صادق (ع) به این مشخصات می پردازد.
شیعه واقعی مشخصاتی دارد که امام صادق (ع) به این مشخصات می پردازد.
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) در شرح حدیثی از امام صادق (ع) می گوید:
امام صادق(ع) در مورد مشخصات شیعه واقعی میفرمایند:
«إنما شیعه الجعفر من عفه بطنه و فرجه و شده الجهاده و العمل الخافه و رجا الثوابه و خاف العقابه».
1) «من عفه بطنه»؛ حرام نخورد، عفت بطن داشته باشد، وسواس داشته باشد در حلال و حرام.
حالا اگر میدانید این آقا حرام خوار و رشوه خوار است،چرا به خانه او می روید
و غذا میخورید؟ شیعه کسی هست که حلال بخورد.
2) «و فرجه»؛ فرجش هم عفت داشته باشد. زنا نکند، گناه نکند، دامنش را آلوده نکند.
3) «و شده الجهاده» جد و جهدش هم در عبادت زیاد باشد. به فکر نماز اول وقت، نماز شب، نماز جماعت، خمس، مکه باشد.
4) «و العمل الخاف»؛ و هر کاری که میکند برای خدا بکند نه برای ریا. مسجد میسازد برای خدا، بیمارستان میسازد برای خدا.
5) «و رجا الثوابه»؛ امید ثواب هم داشته باشد. عبادت کند امید هم داشته باشد که خدا ثواب میدهد.
6) «و خاف العقابه»؛ از عقاب خدا هم بترسد.
اگر چنین انسانی دیدید که این صفات را دارد، شیعه امام صادق(ع) است.
باشگاه خبرنگاران جوان
خبرگزاری آریا - وقتی دو غول بزرگ دنیای محصولات دیجیتال به مصاف هم بروند کدام یک پیروز میدان خواهد بود؟ در این مقاله تاریخچه کوتاهی از دو شرکت سامسونگ و ال جی را از آغاز تاکنون، دستاوردهای مالی و چشم انداز پیش روی هر کدام را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
کلیک-رقابت بین دو غول بزرگ دنیای محصولات دیجیتال یعنی الجی و سامسونگ در عرصه ی تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست. بیشتر از 50 سال است که این دو کمپانی هر کدام به گونه ای می خواهند از هم سبقت بگیرند و پیروز میدان باشند، گاهی یکی پیشرو است و گاهی دیگری عقب می ماند، و در این بین خبرهای جسته و گریخته ای هم از ماجراهایی در مورد ادعای جاسوسی صنعتی از آن دو شنیده می شود، خبرهایی همچون دزدیده شدن مدارک سری، جاسوسی از پروژه ها و ….
همین امر موجب التزام بالای کادر حراستی این دو شرکت به بررسی و مراقبت از ساختمان های این دو کمپانی شده است، به طوری که ورودی ساختمان های هر کدام از این دو شرکت بیشتر شبیه عبور از گیت امنیتی یک فرودگاه است تا ورودی یک ساختمان صنعتی، ماموران امنیتی کیفها را اسکن میکنند و به همراه داشتن دوربین عکاسی مجاز نیست حتی روی لنز دوربین گوشیهای موبایل نیز با چسب مخصوص باید پوشانده شود، شما حتی اجازه ی آوردن هیچ نوع فلش مموری یا هارد اکسترنال را هم ندارید و دوربینهای امنیتی مجهزی در تمام گوشههای ساختمان ساختمان به چشم می خورد.
ولی چیزی که مردم کشورهای دیگر از آن مطلع نیستند، گستره ی رقابت این دو شرکت در خود کشور کرهی جنوبی است، این رقابت از دنیای تکنولوژی فراتر رفته و وارد عرصه های دیگر شده است، هر کدام از این شرکتها قلمرو خاص خود را دارند. وقتی به فضای شهری نگاه می کنید می بینید که رستورانها و هتلهای این دو شرکت میان هم تقسیم شده اند و کارکنان هر کدام از شرکتها میدانند که نباید به محدوده ی فرمانروایی شرکت دیگر وارد شوند. سبک زندگی مردم در کشور کره هم از تاثیر این رقابت بی بهره نبوده است . شرکتهای بزرگ و مدیران آنها هم در کره جنوبی دارای جایگاه اجتماعی خاصی هستند که میتوان آن را با فرهنگ سلبریتیها در هالیوود مقایسه کرد.
برای توضیح بیشتر در مورد تاریخ این شکرت نخست باید با اصطلاح چائبول آشنا شوید. این اصطلاحی است که در کره به شرکتهای بزرگی که معمولا مالکیت خانوادگی دارند اطلاق میشود و در حال حاضر سامسونگ بزرگترین چائبول در کرهی جنوبی است و الجی هم توانسته است که همواره خود را در بین 5 چائبول برتر کره حفظ کرده. درآمدسامسونگ در سال 2013 304 میلیارد دلار بوده است، این رقم به صورت تقریبی برابر با 25 درصد کل تولید ناخالص داخلی کرهی جنوبی بوده است. درآمد الجی هم در سال 2014 به چیزی برابر با 104 میلیارد دلار بوده است. البته عملکرد مالی الجی و سامسونگ در سالها و زمینههای مختلف متفاوت بوده است. برای مثال در سهماههی دوم سال 2016 میلادی سامسونگ به لطف فروش خوب galaxy s7 و galaxy s7 edge بهترین سهماههی مالی را در دو سال اخیر تجربه کرد.
در مقابل الجی علیرغم ضرردهی بخش موبایل موفق شد به لطف فروش خوب لوازم خانگی و تلویزیون همچنان سوددهی داشته باشد. ظاهرا گوشی ماژولار lg g5 موفق نشده موفقیتی را که الجی انتظار داشته به ارمغان بیاورد.
خب ولی در اینجا داستان جالبتری برای شما از این دور رقیب دیرینه داریم، جالب است بدانید که در این ماجرا حتی یک وصلت خانوادگی هم صورت پذیرفته است. لی بیونگ چول (lee byung-chull) موسس سامسونگ و کو این هوای (koo in-hwoi) موسس الجی در یک شهر به دنیا آمدند، با هم به یک مدرسه رفتند و دوستی نزدیکی توام با احترام بین آنها برقرار بود. دوستی آنها تا به حدی زیاد بود که دختر دوم لی به همسری پسر سوم کو درآمد که حتی در سامسونگ کار میکرد.
لی بیونگ چول موسس سامسونگ در سال 1938 میلادی یک شرکت بازرگانی را در موطن خود گیونگسانگ تاسیس و نام آن را سامسونگ (به معنی سه ستاره) گذاشت. او در زمان جنگ کره دوران سختی را پشت سر گذاشت چون تقریبا تمام دارایی خود را از دست داد و با سرمایهی اندکی که برایش باقیمانده بود اقدام به راه اندازی یک کارخانهی قند کرد. در سوی دیگر کو این هوای صاحب کمپانی ال جی کار خود را از سال 1947 با تاسیس کارخانهی لوازم آرایشی «لوک های» (luk hai) آغاز کرد. او سپس در سال 1958 شرکت «گلداستار» (goldstar) را پایهگذاری کرد که بعدها به «الجی الکترونیکز» (lg electronics) تبدیل شد. علیرغم جایگاه کنونی دو شرکت در واقع این الجی بوده که ابتدا وارد صنعت تولید لوازم الکترونیکی شده است.
اما این دوستی زمانی به دشمنی تبدیل شد که در سال 1969 دولت کره برنامهای هشتساله را برای حمایت از صنعت نوپای لوازم الکترونیکی تصویب کرد. البته طبق شواهد سامسونگ حتی پیش از اعلام شدن این برنامه از سوی دولت، خود را برای ورود به دنیای صنعت لوازم الکترونیک آماده کرده بوده است.قصه ی این دشمنی شنیدنی است، پسر لی در زندگینامهی خود نوشته که پدرش با دوست خود کو ملاقات کرد و بعد از آن برنامهی سامسونگ را برای ورود به صنعت لوازم الکترونیکی به او اعلام کرده است. ولی کو از شنیدن این خبر برافروخته است و سر لی فریاد کشیده است. لی که از مخالفت دوست و فامیل سببی خود شوکه شده بوده محل را ترک کرده و از این پس دوران تاریک شروع شد و دوستی میان آنها به دشمنی تبدیل شده است.
وقتی به سابقه ی صف آرایی این دو شرکت به هم می رسیم، می بینیم که الجی و سامسونگ در ایران هم پیشینهای نسبتا طولانی دارند. کمتر ایرانی را میتوان یافت که در طول عمر خود حداقل از یکی از محصولات این دو شرکت استفاده نکرده باشد. گرچه شاید رقابت میان این دو غول تکنولوژی کرهای در ایران به اندازهی کره ملموس نباشد،و حتی بسیاری از این رقابت نیز یب خبر باشند، ولی در ایران هم هر کدام از آنها به ویژه در زمنیهی گوشیهای هوشمند و تلویزیون طرفداران خاص خود را دارند.
پر واضح است اجرای طرح رجیستری، سود کلان قاچاقچیان قدرتمند موبایل را به خطر میاندازد ولی تعویقهای مکرر اجرای رجیستری، این سوال را ایجاد کرده که آیا این تعویق ماحصل دستهای پشت پرده است یا وزارت ارتباطات عزمی برای اجرای آن ندارد؟
به گزارش مشرق، سالها است که بازار چند میلیارد دلاری گوشیهای تلفن همراه در دست قاچاقچیان قرار دارد؛ بازاری که سالانه دهها میلیون گوشی تلفن همراه قاچاق در آن به فروش میرسد و هزاران میلیارد پول حاصل از فروش، در جیب قاچاقچیان میرود؛ قاچاقچیانی که 80 تا 90 درصد این بازار را قبضه کردهاند و خط و نشانهای ریز و درشت مسئولان و تکانهای اخطاری مکرر انگشت سبابه مدیران کشور در مبارزه بیامان با قاچاق هم کمترین اثری بر جدیتشان در قاچاق موبایل نداشته است و هر روز شاهد فروش گوشیهای تلفن همراه قاچاق در بازار و در ویترین مغازهها هستیم.
اما در این میان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز برای جلوگیری از افزایش واردات غیر قانونی موبایل، طرح رجیستر شدن تلفنهای همراه را در سال 93 پیشنهاد کرد که بر اساس آن وارد کنندگانی که اقدام به ورود قانونی موبایل به داخل کشور میکنند، شماره سریال کالاهای وارداتی توسط آنها ثبت و در اختیار گمرک و سازمان تنظیم مقررات قرار میگیرد و تنها گوشیهایی میتوانند سیم کارتهای موبایل را فعال کنند که به صورت قانونی وارد کشور شده و شماره سریال آنها در سیستم گمرک ثبت شده باشند.
به دنبال این تصمیم و با توجه به تجربه شکست قبلی اجرای این طرح در سال 85، نقدها، بحثها و اما و اگرهای بسیاری به راه افتاد که سرانجام مقرر شد با شناسایی و اصلاح نواقص طرح اجرایی شده قبلی، این طرح به صورت اصلاح شده اجرایی شود؛ اما پس از قطعی شدن موضوع، اجرایی شدن رجیستری در کشور به عنوان تنها راهکار مقابله با قاچاق موبایل، به کرات به تعویق افتاد.
نخستین تعویق در اجرای این طرح در حالی بود که معاون برنامهریزی، نظارت و هماهنگی اقتصادی ستاد مرکزی مبارزه باقاچاق کالا و ارز دوم شهریور ماه سال 94 اعلام کرد که با هدف مبارزه با قاچاق تلفن همراه طرح رجیستری (کدینگ) موبایل از مهرماه در کشور اجرایی میشود و تنها چند روز بعد از این اعلام بود که وزیر ارتباطات با اعلام تردید در خصوص اجرای این طرح، آب پاکی اجرای طرح در مهر 94 را روی دست همه ریخت. اما مدتی بعد از این تعویق، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز در آبان ماه همان سال با اعلام نهایی شدن اقدامات پیش نیاز اجرای این طرح، از اجرایی شدن رجیستری تا پیش از فرارسیدن سال 95 خبر داد. مسالهای که باز هم محقق نشد و نهایتا در اوایل تیرماه 95 با ورود اسحاق جهانگیری به موضوع، اجرای رجیستری رنگ و بوی تازهای یافت و معاون اول رئیس جمهور در صد و یازدهمین جلسه اعضای اصلی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مقرر کرد تا اجرای طرح رجیستری از اول مرداد ماه کلید بخورد.
پس از مصوبه معاون اول رئیس جمهور، حتی بدبینترین کارشناسان در خصوص این طرح نیز تصور میکردند که بالاخره طرح رجیستری به سرانجام میرسد و رجیستری از ابتدای مرداد ماه کلید خواهد خورد ولی اجرای این طرح مجددا نیز به تعویق افتاد و وزیر ارتباطات 3 مرداد را به عنوان زمان اجرای طرح آزمایشی و پایلوت این طرح عنوان کرد.
نکته جالب توجه آن بود که همزمان با داغتر شدن موضوع و نزدیک شدن به شمارش معکوس کلید خوردن طرح رجیستری که بسیاری از مردم، خود را برای اجرای آن آماده کردن بودند، خبر به تعویق افتادن مجدد این طرح منتشر شد و رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات که به عنوان وزارتخانه مسئول اجرای این طرح انتخاب شده بود با اعلام اینکه هنوز مقدمات لازم برای اجرای طرح رجیستری تلفن همراه مهیا نشده است، از تعویق اجرای این طرح خبر داد و گفت: از شش ماه گذشته جلسات متعددی توسط ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و وزات صنعت، معدن و تجارت برگزار شده است تا تصمیم گیری لازم برای زمان و نحوه اجرای این طرح صورت گرفت.
پس از آن بود که سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز با اشاره به دلیل توقف در اجرای این طرح، این توقف را ناشی از بروز اختلال و مشکل فنی در دقیقه 90 دانست و از اجرای این طرح طی هفته نخست مرداد ماه خبر داد اما این پایان ماجرا نبود و نه تنها این طرح در مرداد ماه اجرایی نشد، بلکه در شهریور و مهرماه نیز خبری از طرح رجیستری و اجرای آن به گوش نرسید.
به هر حال با گذشت حدود یک سوم ابتدایی آبان ماه، هنوز هیچ خبری از اجرای طرح رجیستری نیست و علیرغم گفته خورشیدی سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز که از انجام تستهای این طرح در وزارت ارتباطات خبر میدهد، معلوم نیست که این طرح سرانجام به مرحله اجرا خواهد رسید یا خیر؟ طرحی که علیرغم مطالبه عمومی و سهم 90 درصدی قاچاقچیان از بازار حدود 2 میلیارد دلاری این کالا در کشور، این وزارتخانه به عنوان متولی اصلی اجرای این طرح هیچ تاریخ مشخصی را به عنوان تاریخ اجرای این طرح عنوان نمیکند. مسالهای که اما و اگرهای بسیاری را به دنبال داشته و این سوال را در ذهن مردم پررنگ تر میکند که آیا این تعویق ما حصل دستهای پشت پرده قاچاقچیان است که منافع چند هزار میلیاردی آنها را به خطر میاندازد یا ...؟
پر واضح است اجرای طرح رجیستری، سود کلان قاچاقچیان قدرتمند موبایل را به خطر میاندازد ولی تعویقهای مکرر اجرای رجیستری، این سوال را ایجاد کرده که آیا این تعویق ماحصل دستهای پشت پرده است یا وزارت ارتباطات عزمی برای اجرای آن ندارد؟
اما در این میان ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز برای جلوگیری از افزایش واردات غیر قانونی موبایل، طرح رجیستر شدن تلفنهای همراه را در سال 93 پیشنهاد کرد که بر اساس آن وارد کنندگانی که اقدام به ورود قانونی موبایل به داخل کشور میکنند، شماره سریال کالاهای وارداتی توسط آنها ثبت و در اختیار گمرک و سازمان تنظیم مقررات قرار میگیرد و تنها گوشیهایی میتوانند سیم کارتهای موبایل را فعال کنند که به صورت قانونی وارد کشور شده و شماره سریال آنها در سیستم گمرک ثبت شده باشند.
به دنبال این تصمیم و با توجه به تجربه شکست قبلی اجرای این طرح در سال 85، نقدها، بحثها و اما و اگرهای بسیاری به راه افتاد که سرانجام مقرر شد با شناسایی و اصلاح نواقص طرح اجرایی شده قبلی، این طرح به صورت اصلاح شده اجرایی شود؛ اما پس از قطعی شدن موضوع، اجرایی شدن رجیستری در کشور به عنوان تنها راهکار مقابله با قاچاق موبایل، به کرات به تعویق افتاد.
نخستین تعویق در اجرای این طرح در حالی بود که معاون برنامهریزی، نظارت و هماهنگی اقتصادی ستاد مرکزی مبارزه باقاچاق کالا و ارز دوم شهریور ماه سال 94 اعلام کرد که با هدف مبارزه با قاچاق تلفن همراه طرح رجیستری (کدینگ) موبایل از مهرماه در کشور اجرایی میشود و تنها چند روز بعد از این اعلام بود که وزیر ارتباطات با اعلام تردید در خصوص اجرای این طرح، آب پاکی اجرای طرح در مهر 94 را روی دست همه ریخت. اما مدتی بعد از این تعویق، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز در آبان ماه همان سال با اعلام نهایی شدن اقدامات پیش نیاز اجرای این طرح، از اجرایی شدن رجیستری تا پیش از فرارسیدن سال 95 خبر داد. مسالهای که باز هم محقق نشد و نهایتا در اوایل تیرماه 95 با ورود اسحاق جهانگیری به موضوع، اجرای رجیستری رنگ و بوی تازهای یافت و معاون اول رئیس جمهور در صد و یازدهمین جلسه اعضای اصلی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مقرر کرد تا اجرای طرح رجیستری از اول مرداد ماه کلید بخورد.
پس از مصوبه معاون اول رئیس جمهور، حتی بدبینترین کارشناسان در خصوص این طرح نیز تصور میکردند که بالاخره طرح رجیستری به سرانجام میرسد و رجیستری از ابتدای مرداد ماه کلید خواهد خورد ولی اجرای این طرح مجددا نیز به تعویق افتاد و وزیر ارتباطات 3 مرداد را به عنوان زمان اجرای طرح آزمایشی و پایلوت این طرح عنوان کرد.
نکته جالب توجه آن بود که همزمان با داغتر شدن موضوع و نزدیک شدن به شمارش معکوس کلید خوردن طرح رجیستری که بسیاری از مردم، خود را برای اجرای آن آماده کردن بودند، خبر به تعویق افتادن مجدد این طرح منتشر شد و رییس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات که به عنوان وزارتخانه مسئول اجرای این طرح انتخاب شده بود با اعلام اینکه هنوز مقدمات لازم برای اجرای طرح رجیستری تلفن همراه مهیا نشده است، از تعویق اجرای این طرح خبر داد و گفت: از شش ماه گذشته جلسات متعددی توسط ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و وزات صنعت، معدن و تجارت برگزار شده است تا تصمیم گیری لازم برای زمان و نحوه اجرای این طرح صورت گرفت.
پس از آن بود که سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیز با اشاره به دلیل توقف در اجرای این طرح، این توقف را ناشی از بروز اختلال و مشکل فنی در دقیقه 90 دانست و از اجرای این طرح طی هفته نخست مرداد ماه خبر داد اما این پایان ماجرا نبود و نه تنها این طرح در مرداد ماه اجرایی نشد، بلکه در شهریور و مهرماه نیز خبری از طرح رجیستری و اجرای آن به گوش نرسید.
به هر حال با گذشت حدود یک سوم ابتدایی آبان ماه، هنوز هیچ خبری از اجرای طرح رجیستری نیست و علیرغم گفته خورشیدی سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز که از انجام تستهای این طرح در وزارت ارتباطات خبر میدهد، معلوم نیست که این طرح سرانجام به مرحله اجرا خواهد رسید یا خیر؟ طرحی که علیرغم مطالبه عمومی و سهم 90 درصدی قاچاقچیان از بازار حدود 2 میلیارد دلاری این کالا در کشور، این وزارتخانه به عنوان متولی اصلی اجرای این طرح هیچ تاریخ مشخصی را به عنوان تاریخ اجرای این طرح عنوان نمیکند. مسالهای که اما و اگرهای بسیاری را به دنبال داشته و این سوال را در ذهن مردم پررنگ تر میکند که آیا این تعویق ما حصل دستهای پشت پرده قاچاقچیان است که منافع چند هزار میلیاردی آنها را به خطر میاندازد یا ...؟
درباره اینکه چه کسی جان انسان را میگیرد , عزرائیل یا فرشتگان ؟ خداوند در قرآن پاسخ روشنی در این باره به انسان ها داده اسـت.
گرفتن جان انسان
خداوند در قرآن ، گاهی خداوند کارهایی را به خودش نسبت می دهد و گاهی همان کارها را به دیگری . مثلا در مورد گرفتن جان انسان ، یک جا می فرماید :« خدا جان مردم را می گیرد .» و در جای دیگر می فرماید :« ملک الموت (عزرائیل ) جان مردم را می گیرد . » و جای دیگر می فرماید :« فرشتگان جان مردم را می گیرند . »
قرآن به روشنی بیان می کند گرفتن جان انسان ها بر عهده ی یک نفر نیست و فرشتگان، رسولانی هستند که برای گرفتن جان های کسانی که هنگام مرگشان فرا رسیده اسـت به سوی آنها فرستاده می شوند تا جانشان را بستانند.
هنگام مرگ به گفته ی قرآن، نفس ماست که از ما گرفته می شود. یادمان باشد هیچ کاری در هستی انجام نمی شود مگر با اجازه خداوند و منطبق بر سنت الله (قوانین آفرینش) باشد حتی پیامبران برگزیده خداوند که برای هدایت بشر فرستاده می شوند فقط باید آنچه را خدا دستور می دهد به مردم بگویند و مطابق فرامین خدا عمل نمایند؛ مثلا روح الامین که قرآن را بر سینه پیامبر نازل می کند با اجازه خداوند اسـت و پیامبر اجازه هیچ دخل و تصرفی را از جانب خود در کلام وحی ندارد:(سوره 40 غافر آیه 78) وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَیْکَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَیْکَ وَمَا کَانَ لِرَسُولٍ أَن یَأْتِیَ بِآیَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّـهِ قُضِیَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِکَ الْمُبْطِلُونَ:و البته رسولانی را از قبل تو فرستادیم و از آنها کسی اسـت که داستانش را برای تو نقل کردیم و از آنها کسی اسـت که داستانش را برای تو نقل نکردیم و در شان و شایسته ی هیچ رسولی نیست که آیه ای را بیاورد مگر با اجازه ی خدا و وقتی دستوری از جانب خدا به حق گذرانده شود (اجازه ی آوردن آیه ای داده شود) و آنجاست که کسانی که به مسیر باطل می رفتند زیان می کنند.
می میرید با اجازه خدا!
و تنها خداست که می میراند و زنده می کند و خلق می کند و روزی می دهد و شفا می دهد و هدایت می کند و هر یک از این ها را که بخواهد توسط رسولان و فرشتگانش به انجام می رساند.
و هیچ کس نمی میرد مگر با اجازه خدا! (سوره 3 آل عمران آیه 145):وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّـهِ کِتَابًا مُّؤَجَّلًا وَمَن یُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن یُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ:و نبوده اسـت کسی بمیرد (کسی نمی تواند بمیرد) مگر با اجازه خدا و کتابی اسـت زمان دار و هر کس می خواهد پاداش دنیا را از آن به او می دهیم و آن کس که می خواهد پاداش آخرت را از آن به او می دهیم و به زودی شاکران را پاداش می دهیم.
بنابراین آنچه که رسولان خدا انجام می دهند همه از جانب خداست و در این کار ماموریت دارند (سوره 32 سجده آیه 11) قُلْ یَتَوَفَّاکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلَیٰ رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ:بگو فرشته ی مرگ شما را متوفی می کند (جانتان را به تمامی می گیرد) همان کسی که بر شما وکیل شده سپس به سوی پروردگارتان باز گردانده می شوید.
کلام آخر:
در قرآن، گاهی خداوند کارهایی را به خودش نسبت می دهد و گاهی همان کار را به دیگری، مثلاً در مورد گرفتنِ جان انسان، یک جا می فرماید:«اللّه یتوفّی الانفس» (سوره زمر، آیه 42) خدا، جان مردم را می گیرد.
و در جای دیگر می فرماید:«یتوفّاکم ملک الموت» (سوره سجده، آیه 11) ملک الموت «عزرائیل»، جان مردم را می گیرد.
و جایی دیگر مب فرماید:«تَوفّته رُسُلنا» ( سوره انعام، آیه 61) فرشتگان، جان مردم را می گیرند. هر سه تعبیر قابل قبول اسـت.
در بعضی آیات بیان می کند که فرشتگان جان ها را می گیرند و به عزرائیل تحویل می دهند و عزرائیل جان ها را به خدا تحویل می دهد.
شاید هم این گونه باشد:جان افراد عادی را فرشتگان می گیرند، جان افراد برجسته را عزرائیل می گیرد و جان اولیای الهی را خداوند می گیرد.
همان گونه که قرآن درباره اهل بهشت تعبیرهای مختلفی دارد؛ یک جا می فرماید:«یسقیهم ربّهم» (سوره انسان، آیه 21) خداوند آنان را سیراب می کند. در جای دیگر می فرماید:«یُسقَون فیها کأساً» (سوره انسان، آیه 17) اینها از طریقی سیراب می شوند و نامی از خداوند برده نشده اسـت.
در همه ی این بیانات نکته ی اساسی و مهم این اسـت که بدانیم هیچ کاری در هستی انجام نمی شود مگر با اجازه خداوند و منطبق بر سنت الله (قوانین آفرینش) باشد حتی پیامبران برگزیده خداوند که برای هدایت بشر فرستاده می شوند فقط باید آنچه را خدا دستور می دهد به مردم بگویند و مطابق فرامین خدا عمل نمایند.
فردا
مطالب مرتبط :
آیا زمان مرگ انسانها از از قبل تعیین شده اسـت؟
انسان بعد از مرگ در قالب جسم دیگری متولد می شود
آیا انسان پس از مرگ به بهشت یا جهنم میرود؟
لحظه مرگ آدمی چگونه می گذرد؟!
زمان مرگ چه حسی به انسان ها دست می دهد؟