فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
عرفان نظری و عرفان عملی عرفان در لغت به معنی شناختن، آگاه شدن و بازشناسی اســت و بیشتر به معنای شناخت و معرفت خداوند استعمال می شود. و در اصطلاح، علم و ادراک خاصی اســت که از راه تزکیة نفس و تصفیة جان به دست می آید؛ یعنی از طریق سیر و سلوک، مکاشفاتی نصیب سالک می شود که از وقایع و حقایق هستی حکایت می کند و نیازمند تفسیر اســت.
علم عرفان به دو بخش «عرفان نظری» و «عرفان عملی» تقسیم می شود. عرفان نظری عبارت اســت از تفسیر مشاهدات عارف و یافته های حضوری و بی واسطة او از حقایق هستی که در قالب الفاظ و مفاهیم بیان می شود و گاهی به صورت استدلال های فلسفی به شکل بحث های علمی مطرح می گردد. گاهی به ضوابط و روابط کشف و شهود نیز عرفان نظری گویند. عرفان عملی همان مراحل سیر و سلوک اســت که نتیجة شهود قلبی حقایق هستی اســت.
امیرالمومنین علی علیه السلام که اهل عرفان و تصوّف سلسله های خود را به ایشان می رسانند، کلماتش الهام بخش معنویت و عرفان اســت. اما آیا او که امام العارفین اســت تنها به عبادت و ریاضت می پرداخت و در اجتماع حضور فعّالی نداشت؟ یا اینکه او علم و حلم، جنگ و زهد، آخرت و دنیا، تعقل و عزت نفس، فقر و غنا و... را با هم یک جا جمع کرده بود و فردی با کامل ترین ظرفیت انسانی اش بود؟ امام علی علیه السلام عرفان حقیقی را در به فعلیت رساندن تمامی استعدادهای بالقوه عینیت بخشیده بود.ایشان در نهج البلاغه می فرماید:
او کسی اســت که در میدان جنگ وقتی با دشمن روبرو می شود چهره اش باز می شود و می خندد، و در محراب عبادت با خدای خودش راز و نیاز می کند و می گرید.
«همانا خداوند متعال یاد خود را مایه صفا و جلای دلها قرار داده اســت. بدین وسیله پس از سنگینی، شنوا و پس ازکوری، بینا و پس از سرکشی مطیع می گردند. همواره در هر زمان و در دوره فترتها خدا را مردانی بوده اســت که در اندیشه های آنها را با آنها راز می گفته اســت و در خردشان با آنها سخن می گفته اســت.»
همچنین در معرفی اهل عرفان می فرماید:
«قَدْ أَحْیَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ حَتَّى دَقَّ جَلِیلُهُ وَ لَطُفَ غَلِیظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لَامِعٌ کَثِیرُ الْبَرْقِ فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِیقَ وَ سَلَکَ بِهِ السَّبِیلَ وَ تَدَافَعَتْهُ الْأَبْوَابُ إِلَى بَابِ السَّلَامَةِ وَ دَارِ الْإِقَامَةِ وَ ثَبَتَتْ رِجْلَاهُ بِطُمَأْنِینَةِ بَدَنِهِ فِی قَرَارِ الْأَمْنِ وَ الرَّاحَةِ بِمَا اسْتَعْمَلَ قَلْبَهُ وَ أَرْضَى رَبَّه»
«خرد خویش را زنده ساخته و نفس خویش را میرانده اســت، تا در وجودش درشتها نازک، و غلیظها لطیف گشته اســت و نوری درخشان در قلبش مانند برق جهیده اســت. آن نور راهش را آشکار و او را سالک راه ساخته اســت و درها یکی پس از دیگری او را به پیش رانده اســت تا آخرین در که آنجا سلامت اســت و آخرین منزل که بار اندازه اقامت اســت. آنجا قرارگاه امن و راحت اســت. پاهایش همراه با آرامش بدنش استوار اســت. همه اینها به موجب این اســت که قلب خود را به کار گرفته و پروردگار خویش را راضی ساخته اســت.»
در طول هزار و سیصد سال تربیت عرفای بزرگ در مکتب اسلام، هیچ عارفی نتوانسته جملاتی نظیر این سطرهای نهج البلاغه بیاورد.
«(عارف) خرد خویش را زنده ساخته و نفس خویش را میرانده اســت، تا در وجودش درشتها نازک، و غلیظها لطیف گشته اســت و نوری درخشان در قلبش مانند برق جهیده اســت.»
باور اینکه امام عارفان همان مرد میدان جنگ اســت، همان که از شمشیرش در میدان جنگ خون می چکد، همان که شب ها بیدار اســت و به در خانه یتیمان و بیوه زنان می رود، همان که وقتی چشمش به یک یتیم می افتد تاب ندارد، همان که در همان زمان درباره اش گفته اند هم گریان گریان اســت و هم خندان خندان! برای انسان سخت اســت! اما او کسی اســت که در میدان جنگ وقتی با دشمن روبرو می شود چهره اش باز می شود و می خندد، و در محراب عبادت با خدای خودش راز و نیاز می کند و می گرید.
امروزه ده ها فرقه وگروه عرفانی در دنیا ودر سطح کشور ما! در حال فعالیت اند که برخی از آنان به صورت مخفی و برخی در سطح تبلیغات مکتوب به فعالیت می پردازند و با نام عرفان و معنویت در رسانه های ارتباطی نفوذکرده و بهره های اقتصادی، سیاسی وفرهنگی می برند. در صورتیکه عالی ترین و دقیق ترین و ظریف ترین نکات پیرامون حقیقت عرفان و عرفان حقیقی در قرآن و روایات خصوصا کتاب گرانسنگ نهج البلاغه آمده اســت، و جوانان باید بدانند بهترین راه برای مقابله با عرفان های کاذب، شناخت عرفان حقیقی و اصیل و شناساندن آن به صورت روشمند در جامعه اســت.
منابع:
- آموزه های عرفانی از منظر امام علی علیه السلام، محمدامین صادقی ارزگانی، ص 21 و 22
- نهج البلاغه؛ خطبه 220،218
- مرتضی مطهری، مسأله شناخت، صص 76-74
خبرگزاری آریا -
رسیدن به موفقیت از آرزوهای هر فردی در زندگیش است. اما اینکه چطور به این مهم دست پیدا کنیم،راه کار های خاص خود را می طلبد که در زیر به مواردی از آن اشاره می کنیم: دقیقا تصمیم بگیرید که چه میخواهید: روشن بودن در این مورد یک شرط اساسی است. پیش از شروع کار هدف ها وتصمیم هایتان را بنویسید.
برنامه هایتان را روی کاغذ بیاورید:به ازای هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی می کنید به هنگام اجرای آن 5 یا 6 دقیقه در وقت خود صرفه جویی خواهید کرد.
80 درصد از دستاوردهای تان نتیجه 20 درصد از فعالیت شماست: همواره تلاش خود را روی این 20 درصد متمرکز کنید. مهم ترین و ضروری ترین کارهای شما آنهایی هستند که می توانند بیشترین تاثیر را چه مثبت و چه منفی روی کار و زندگی شما بگذارند. به جای تمرکز روی سایر کارها، تمام توجهتان را معطوف به این نوع کارها کنید.
نتایجی را که باید قطعا از کارتان به دست آورید تا بتوانید بگویید که به خوبی از عهده کار بر آمده اید مشخص کنید و در تمام مدت قاطعانه به دنبال به دست آوردن آنها باشید.
پیش از شروع، مقدمات کار را کاملا فراهم کنید:آمادگی تمام و کمال قبل از شروع کار مانع عملکرد ضعیف می شود.
همیشه یک شاگرد باشید:هرچه در ارتباط با کارهای ضروری و مهم تان دانش و مهارت بیشتری به دست آورید می توانید سریع تر آنها را شروع کنید و زودتر به اتمام برسانید.
استعدادهای منحصر به فرد خود را تقویت کنید:دقیقا مشخص کنید چه کاری است که در حال حاضر خیلی خوب انجام می دهید یا در آینده می توانید خیلی خوب انجام دهید سپس تمام توان خود را در انجام آن به کار گیرید.
هر بار یک قدم جلو بروید: اگر کارها را مرحله به مرحله انجام دهید، می توانید بزرگ ترین و پیچیده ترین کارها را به انجام برسانید. کمی استرس لازم است:تصور کنید که یک ماه دیگر بیشتر وقت ندارید طوری کار کنید که گویا مجبور هستید قبل از تمام شدن وقت تمام کارهای اصلی تان را به خوبی به اتمام برسانید.
خود را بشناسید:اوقاتی از روی را که از نظر ذهنی و جسمی کارایی بیشتری دارید مشخص کنید و مهم ترین و ضروری ترین کارهایتان را در این اوقات انجام دهید. به اندازه کافی استراحت کنید تا بتوانید بیشترین بازدهی را داشته باشید.
خودتان مشوق خودتان باشید: در هر شرایط یا موقعیتی به دنبال کسب نتایج خوب باشید. به جای تمرکز بر مشکلات به دنبال راه حل بگردید همواره فردی خوش بین و سازنده باشید.
مهم ها را در یابید:هیچ کس نمی تواند همه کارهایی که در دنیا هست انجام دهد پس کارهایی که باعث پیشبرد هدف شما می شود را انجام دهید.
اول سخت ترین کار را انجام دهید: روزتان را با سخت ترین کارتان آغاز کنید کاری که می تواند بزرگ ترین تاثر را بر خودتان و حرفه تان بگذارد، و تا وقتی آن را تمام نکرده اید دست از کار نکشید.
منبع:سلامت نیوز
خبرگزاری آریا - وقتی دو غول بزرگ دنیای محصولات دیجیتال به مصاف هم بروند کدام یک پیروز میدان خواهد بود؟ در این مقاله تاریخچه کوتاهی از دو شرکت سامسونگ و ال جی را از آغاز تاکنون، دستاوردهای مالی و چشم انداز پیش روی هر کدام را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
کلیک-رقابت بین دو غول بزرگ دنیای محصولات دیجیتال یعنی الجی و سامسونگ در عرصه ی تکنولوژی بر کسی پوشیده نیست. بیشتر از 50 سال است که این دو کمپانی هر کدام به گونه ای می خواهند از هم سبقت بگیرند و پیروز میدان باشند، گاهی یکی پیشرو است و گاهی دیگری عقب می ماند، و در این بین خبرهای جسته و گریخته ای هم از ماجراهایی در مورد ادعای جاسوسی صنعتی از آن دو شنیده می شود، خبرهایی همچون دزدیده شدن مدارک سری، جاسوسی از پروژه ها و ….
همین امر موجب التزام بالای کادر حراستی این دو شرکت به بررسی و مراقبت از ساختمان های این دو کمپانی شده است، به طوری که ورودی ساختمان های هر کدام از این دو شرکت بیشتر شبیه عبور از گیت امنیتی یک فرودگاه است تا ورودی یک ساختمان صنعتی، ماموران امنیتی کیفها را اسکن میکنند و به همراه داشتن دوربین عکاسی مجاز نیست حتی روی لنز دوربین گوشیهای موبایل نیز با چسب مخصوص باید پوشانده شود، شما حتی اجازه ی آوردن هیچ نوع فلش مموری یا هارد اکسترنال را هم ندارید و دوربینهای امنیتی مجهزی در تمام گوشههای ساختمان ساختمان به چشم می خورد.
ولی چیزی که مردم کشورهای دیگر از آن مطلع نیستند، گستره ی رقابت این دو شرکت در خود کشور کرهی جنوبی است، این رقابت از دنیای تکنولوژی فراتر رفته و وارد عرصه های دیگر شده است، هر کدام از این شرکتها قلمرو خاص خود را دارند. وقتی به فضای شهری نگاه می کنید می بینید که رستورانها و هتلهای این دو شرکت میان هم تقسیم شده اند و کارکنان هر کدام از شرکتها میدانند که نباید به محدوده ی فرمانروایی شرکت دیگر وارد شوند. سبک زندگی مردم در کشور کره هم از تاثیر این رقابت بی بهره نبوده است . شرکتهای بزرگ و مدیران آنها هم در کره جنوبی دارای جایگاه اجتماعی خاصی هستند که میتوان آن را با فرهنگ سلبریتیها در هالیوود مقایسه کرد.
برای توضیح بیشتر در مورد تاریخ این شکرت نخست باید با اصطلاح چائبول آشنا شوید. این اصطلاحی است که در کره به شرکتهای بزرگی که معمولا مالکیت خانوادگی دارند اطلاق میشود و در حال حاضر سامسونگ بزرگترین چائبول در کرهی جنوبی است و الجی هم توانسته است که همواره خود را در بین 5 چائبول برتر کره حفظ کرده. درآمدسامسونگ در سال 2013 304 میلیارد دلار بوده است، این رقم به صورت تقریبی برابر با 25 درصد کل تولید ناخالص داخلی کرهی جنوبی بوده است. درآمد الجی هم در سال 2014 به چیزی برابر با 104 میلیارد دلار بوده است. البته عملکرد مالی الجی و سامسونگ در سالها و زمینههای مختلف متفاوت بوده است. برای مثال در سهماههی دوم سال 2016 میلادی سامسونگ به لطف فروش خوب galaxy s7 و galaxy s7 edge بهترین سهماههی مالی را در دو سال اخیر تجربه کرد.
در مقابل الجی علیرغم ضرردهی بخش موبایل موفق شد به لطف فروش خوب لوازم خانگی و تلویزیون همچنان سوددهی داشته باشد. ظاهرا گوشی ماژولار lg g5 موفق نشده موفقیتی را که الجی انتظار داشته به ارمغان بیاورد.
خب ولی در اینجا داستان جالبتری برای شما از این دور رقیب دیرینه داریم، جالب است بدانید که در این ماجرا حتی یک وصلت خانوادگی هم صورت پذیرفته است. لی بیونگ چول (lee byung-chull) موسس سامسونگ و کو این هوای (koo in-hwoi) موسس الجی در یک شهر به دنیا آمدند، با هم به یک مدرسه رفتند و دوستی نزدیکی توام با احترام بین آنها برقرار بود. دوستی آنها تا به حدی زیاد بود که دختر دوم لی به همسری پسر سوم کو درآمد که حتی در سامسونگ کار میکرد.
لی بیونگ چول موسس سامسونگ در سال 1938 میلادی یک شرکت بازرگانی را در موطن خود گیونگسانگ تاسیس و نام آن را سامسونگ (به معنی سه ستاره) گذاشت. او در زمان جنگ کره دوران سختی را پشت سر گذاشت چون تقریبا تمام دارایی خود را از دست داد و با سرمایهی اندکی که برایش باقیمانده بود اقدام به راه اندازی یک کارخانهی قند کرد. در سوی دیگر کو این هوای صاحب کمپانی ال جی کار خود را از سال 1947 با تاسیس کارخانهی لوازم آرایشی «لوک های» (luk hai) آغاز کرد. او سپس در سال 1958 شرکت «گلداستار» (goldstar) را پایهگذاری کرد که بعدها به «الجی الکترونیکز» (lg electronics) تبدیل شد. علیرغم جایگاه کنونی دو شرکت در واقع این الجی بوده که ابتدا وارد صنعت تولید لوازم الکترونیکی شده است.
اما این دوستی زمانی به دشمنی تبدیل شد که در سال 1969 دولت کره برنامهای هشتساله را برای حمایت از صنعت نوپای لوازم الکترونیکی تصویب کرد. البته طبق شواهد سامسونگ حتی پیش از اعلام شدن این برنامه از سوی دولت، خود را برای ورود به دنیای صنعت لوازم الکترونیک آماده کرده بوده است.قصه ی این دشمنی شنیدنی است، پسر لی در زندگینامهی خود نوشته که پدرش با دوست خود کو ملاقات کرد و بعد از آن برنامهی سامسونگ را برای ورود به صنعت لوازم الکترونیکی به او اعلام کرده است. ولی کو از شنیدن این خبر برافروخته است و سر لی فریاد کشیده است. لی که از مخالفت دوست و فامیل سببی خود شوکه شده بوده محل را ترک کرده و از این پس دوران تاریک شروع شد و دوستی میان آنها به دشمنی تبدیل شده است.
وقتی به سابقه ی صف آرایی این دو شرکت به هم می رسیم، می بینیم که الجی و سامسونگ در ایران هم پیشینهای نسبتا طولانی دارند. کمتر ایرانی را میتوان یافت که در طول عمر خود حداقل از یکی از محصولات این دو شرکت استفاده نکرده باشد. گرچه شاید رقابت میان این دو غول تکنولوژی کرهای در ایران به اندازهی کره ملموس نباشد،و حتی بسیاری از این رقابت نیز یب خبر باشند، ولی در ایران هم هر کدام از آنها به ویژه در زمنیهی گوشیهای هوشمند و تلویزیون طرفداران خاص خود را دارند.
قطعاً هر پروژهای با کلید خوردنش سود و زیانهای خاص خودش را به همراه خواهد داشت، در برخی موارد پروژهای اجرا می شود تا با ضربه زدن به عدهای منافع چشمگیری را برای عده دیگر به همراه آورد.
بنابراین این پروژه ملی جز آن دسته پروژه های است که مردم در آن اهمیت بالایی دارند و قرار است سود این پروژه در جیب مردم رود و سلامت آنها را تضمین کند و به آنها ضمانت دهد گوشی موردنظر آنها اصالت دارد یا خیر؟
پس اگر بخواهیم جواب سؤالی که اول این گزارش پرسیده شد را بدهیم باید گفت:زیان این طرح برای آن قاچاقچی سودجویی است که گوشی موبایل را با ارزانترین قیمت و در بدترین شرایط وارد کشور و آن را در قالب بهترین گوشی ها به دست من و شما میدهد.
سودش هم برای من و شمایی است که با طرح رجیستری دیگر، در بازارِسیاهِ گوشی قلابی و قاچاق نخواهیم افتاد و گوشی باکیفیت خریداری میکنیم و بهزودی دست سودجویان و یقهسفیدان کوتاه خواهد شد.
منبع : تسنیم
در نهایت...
حال باید دید وزارت بهداشت که نسبت به انتقادات کارشناسی چهرههای نزدیک به دولت و طیف اصلاح طلبان سیاست برچسبزنی و عدم توجه را در پیش گرفته و از زیر بار آن شانه خالی میکند آیا میتواند در برابر انتقادات از تریبون عمومیکه مخاطبان عامتری دارد و البته انتقادات لحن تندتری نیز داشته، سکوت اختیار کرده و سیاست پیشین را ادامه دهد؟
به گزارش جامجم آنلاین به نقل از ایسنا، اگر نمیدانید فیلترینگ و مسائل مربوط به آن کجا پیگیری شده و تصمیماتی که برای فیلتر شدن سایتها گرفته میشود به کدام نهاد مربوط است، باید به کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اشاره کرد که این مسئولیت را از سال ۸۸ به عهده گرفته است.
کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه سال ۱۳۸۸ و در پی تصویب قانون جرایم رایانهای در مجلس شورای اسلامی بنیان نهاده شد. این کارگروه بر اساس ماده ۲۲ قانون جرائم رایانهای تشکیل شده و مسئولیت نظارت بر فضای مجازی و پالایش تارنماهای حاوی محتوای مجرمانه و رسیدگی به شکایات مردمی را به عهده دارد.
کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه زیر نظر دادستان کل کشور فعالیت میکند و ۱۳ عضو دارد. بر اساس قانون جرایم رایانهای، اعضای این کارگروه موظفند هر دو هفته یک بار جلسه تشکیل دهند و در این جلسات در خصوص فیلتر شدن وبگاههای مختلف، بحث و تبادل نظر و رایگیری میشود.
اعضای این کارگروه شامل دادستان کل کشور (رئیس کارگروه)، رئیس یا نماینده سازمان صدا و سیما، فرمانده نیروی انتظامی، یک فرد خبره در فناوری اطلاعات و ارتباطات به انتخاب کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، یک نماینده عضو کمیسیون قضائی و حقوقی به انتخاب این کمیسیون به تائید مجلس شورای اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، نماینده دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزرای اطلاعات، فرهنگ و ارشاد اسلامی، دادگستری، ارتباطات و فناوری اطلاعات، علوم تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش یا نمایندگانی از این وزرا هستند.
بنابراین در این کمیته که مسئولیت فیلترینگ را بر عهده دارد، بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات با احتساب وزیر و با حضور شخصی که به مسائل مربوط به فناوری آشنا باشد، نهایتا دو عضو حاضر دارد و از آن جایی که تصمیمات کارگروه با اکثریت نسبی حاضران معتبر خواهد بود، این دو عضو نهایتا میتوانند درصدی از تصمیمگیریها را شامل شوند.
فهرست مصادیق محتوای مجرمانه شامل هفت بخش محتوا علیه عفت و اخلاق عمومی، محتوا علیه مقدسات اسلامی، محتوا علیه امنیت و آسایش عمومی، محتوا علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی، محتوای مجرمانه مربوط به امور سمعی و بصری و مالکیت معنوی و محتوایی که تحریک، ترغیب، یا دعوت به ارتکاب جرم کند میشود و کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه موظف است به شکایات مربوط به مصادیق فیلترشده رسیدگی و نسبت به آنها تصمیمگیری کند و هر شش ماه گزارشی در خصوص روند فیلتر محتوای مجرمانه ارائه دهد.
همانطور که وزیر ارتباطات معتقد است، دسترسی آزاد به اطلاعات بدین معنا نیست که هر آنچه در فضای مجازی وجود دارد باید برای همگان آزاد باشد و به محتوای غیراخلاقی و مطالبی علیه امنیت کشور یا اعتقادات دینی هم دسترسی باشد، بلکه بدین معناست که فعالیت سازمانهای مختلف به طور یکسان در دسترس همه باشد. البته در اکثریت موارد هم انتظار مردم از رفع فیلتر دسترسی به همه مطالب نامناسب نیست.
واعظی درباره چگونگی فیلتر شدن سایتها در فیلترینگ هوشمند نیز میگوید: سایتهایی که غیراخلاقی، مستهجن و ضد امنیت نظام هستند، کلا مسدود میشوند، اما برای سایتهایی که ۸۰ درصد مطالب علمی داشته و در کنارش صفحات نامناسبی دارند، تلاش میکنیم درصدهای باقیمانده را مسدود کنیم.
او همچنین درباره طراحی رباتی در شرکت ارتباطات زیرساخت اطلاع داده بود که به واسطه بهرهگیری از آن امکان فیلتر خودکار سایتهای مستهجن فراهم شده و روزانه تعداد زیادی از این سایتها پالایش میشوند. با اجرای فاز اول فیلترینگ هوشمند سایتهایی که بخشی از مطالب آنها غیرمناسب است سایتها بهطور کامل از دسترس خارج نشده و تنها محتوای نامناسب آنها حذف شود.
در نهایت همانطور که واعظی در ارتباط با رفع فیلتر فیسبوک و توئیتر توضیح داده بود، این موضوعات در کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه رایانهای بررسی میشود. او همچنین گفته بود: دولت به طور جدی به استفاده صحیح مردم از این ابزارها تاکید دارد و ما وعده داده بودیم آنچه مورد استفاده مردم قرار دارد و در آنها شرایط غیراخلاقی وجود ندارد، آزادند به فعالیت خود ادامه دهند و تا زمان ایجاد شبکههای بومی با ایجاد محدودیت برای دسترسی مردم به شبکههای خارجی موافق نیستیم.
از طرفی سید ابوالحسن فیروزآبادی -دبیر شورای عالی فضای مجازی- که معتقد است چارهای جز فیلترینگ هوشمند نداریم و این برنامه باید موفق شود، میگوید: فیلترینگ هوشمند به طور خاص در جلسات شورا تصویب نشده است، اما یکی از زیر مجموعههای شبکه ملی است که مشخصات این شبکه در شورا در حال تصویب است.
بنابراین اگرچه مردم در موارد متعدد وزیر ارتباطات را متولی فیلترینگ و رفع آن میدانند، اما در اصل کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه است که برای این موضوع تصمیمگیری میکند که وزیر ارتباطات نیز تنها عضوی از این کارگروه محسوب میشود و رفع فیلتر شبکههای اجتماعی فیسبوک و توییتر یا تصمیم برای فیلتر شدن یا نشدن تلگرام و دیگر پیامرسانها و وبسایتها، از صافی این کارگروه میگذرد.
مجتهد در راه دریافت احکام شرعی تلاش می کند. مجتهد احکام شرعی را از منابع فقه اسلامی استخراج می کند. هر فرد مکلف باید از یک مجتهد تقلید کند.
در مکتب اسلام اجتهاد یک موضوع مهم و با سابقه است. از دیدگاه شیعه، اجتهاد از عصر معصومین (ع) تا به امروز در میان اصحاب ایشان رواج داشته است و دستخوش تحولات فراوانی گردیده و پیشرفت های زیادی داشته است.
مجتهد برگرفته از «اجتهاد» است. اجتهاد در واژه به معنای تلاش و کوشش است،اما مقصود از آن در اصطلاح اسلامی، بذل جهد و کوشش برای دریافتن احکام شرعی فرعی از منابع فقه اسلامی است که عبارتند از: قرآن، سنت، عقل و اجماع.
البته جمعی از فقهای شیعه اجماع را از این مجموعه استثناء کرده و منابع فقه شیعه را تنها شامل قرآن، سنت و عقل میدانند. عمده این افراد اخباریهای شیعه هستند که بزرگانی مانند شیخ حر عاملی از این دستهاند. البته جمعی از فقهای اصولی مانند محمدابراهیم جناتی و علی ریاحی نبی نیز اجماع را به کل حجت نمیدانند.
مجتهد به کسی گفته میشود که در پرتو تحصیلات عالیه خود در علوم فقه، اصول فقه، قواعد فقهیه، علم رجال، درایه، منطق، ادبیات، حدیثشناسی و تفسیر قرآن، بتواند احکام شرعی فرعی را از منابع آن که بیان شد، استخراج و استنباط نماید. همچنین سید محمد جواد غروی معتقد است که مجتهد باید در احکام الهی به علم یقینی برسد، زیرا احکامی را که خداوند مقرر فرموده همه تعلیلی است و بنا بر حکمتی آنها را معین کرده است که متضمن مصالح خلق میباشد. برای مجتهد شدن، شخص باید دورههای تحصیلی خاصی را در زمینه علوم یاد شده طی کند. این دورهها شامل سه بخش دوره مقدماتی، دوره سطح عالی و دوره درس خارج می باشد.
رسول اکرم (ص)
برخی از صحابه مانند مصعب بن عمیر و معاذ بن جبل را برای تبلیغ و تعلیم احکام دین،
به سرزمین های اطراف می فرستاد.
آن حضرت می فرمود: «از افتای بدون علم خودداری کنید که لعن فرشتگان را به دنبال خواهد داشت». |
این امر نشانگر آن است که فتوا دادن از سوی مفتی و فقیه و تقلید و پیروی کردن از طرف مردم، در عصر پیامبر (ص) مطرح بوده است و رجوع به فقیه پس از رحلت آن حضرت نیز همانند گذشته، ادامه داشت تا آنکه در دوران امام باقر و امام صادق (ع)، فزونی گرفت. فقیهان بی شماری در مکتب آن دو بزرگوار، تربیت و پرورش یافتند، که از آن جمله اند: ابوبصیر، یونس بن عبدالرحمان و ابان بن تغلب. در دوره معصومین (ع) به دلیل دسترسی به امام معصوم (ع) و محدود بودن مسائل مورد نیاز، مردم مسائل و مشکلات خود را از ایشان سؤال می کردند و در حقیقت قبل از این که مجتهدی به درجه اجتهاد رسیده باشد همه از امام معصوم (ع) تقلید می کردند ولی در همان زمان ها هم معصومین (ع) به بعضی از افراد عالم اذن اجتهاد و فتوا داده اند. در زمان صدر اسلام و در عصر ائمه اطهار و اصحاب آنان، اجتهاد گاهی به معنای «عمل به رأی شخصی» تلقی میشده است. به همین دلیل، سخنانی از دانشمندان و فقیهان آن برهه از زمان در مذمت اجتهاد رسیده است. مثلاً شیخ مفید متوفای سال ۴۱۳ هجری کتابی تحت عنوان «النقض علی ابن الجنید فی اجتهاد الرای» به رشته تحریر در آورده است و اجتهاد به رأی را رد نموده است. نمونه دیگر این که سید مرتضی متوفای سال ۴۳۶ هجری در کتاب خود به نام «الذریعه» میگوید: اجتهاد باطل است و امامیه، عمل به ظن و رأی و اجتهاد را جایز نمیدانند.
از قرن هفتم هجری، کلمه اجتهاد و مجتهد، معنای دیگری به خود گرفت و به معنای بذل جهد و تلاش در جهت استنباط احکام شرعی از منابع و دلائل فقه اسلامی به کار برده شد. بدین جهت، محقق حلی متوفای سال ۶۷۶ هجری در کتاب خود به نام «المعارج» تحت عنوان «حقیقة الاجتهاد» چنین میگوید: «اجتهاد در عرف فقها، بذل جهد و کوشش در امر استخراج احکام شرعیه است، و به این اعتبار، استخراج احکام از دلائل شرعی آن، اجتهاد میباشد».
به کسی که توانایی استخراج پارهای از احکام فقهی را پیدا کند مجتهد متجزی میگویند. بعضی فقها مانند علامه حلی و شهید اول و شهید دوم به آن قائل هستند بعضی دیگر آن را منع کرده و میگویند مجتهد کسی است که توانایی بر استخراج جمیع احکام داشته باشد.
این واژه در اصطلاح متشرعین، به معنای مجتهدی است که واجد شرایط خاص باشد. اکثر مراجع فعلی شرایط زیر را لازم میدانند؛
فقهای بسیاری نیز هستند که بسیاری از این موارد فوق را قبول ندارند.
مجتهد اعلم به کسی گفته میشود که در زمینه علوم مورد نیاز برای کسب اجتهاد که به آنها اشاره شد، از دیگر مجتهدان معاصر خود، دانشمند تر و آگاه تر باشد. معمولاً این اصطلاح، برای شناخت و تشخیص مرجع تقلید، مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا نیز بعضی از فقهای شیعه اعلمیت را قبول ندارند؛ محمد صادقی تهرانی، محمدابراهیم جناتی از جمله این افراد هستند.
مجتهد کسی است که می تواند حکم خدا را از کتاب و سنت استنباط کند. از بین مجتهدین کسانی می توانند مرجع تقلید باشند که دارای شرائط ویژه ای باشند. یعنی از مجتهدی باید تقلید کرد که مرد و بالغ و عاقل و شیعه دوازده امامی و حلال زاده و زنده و عادل باشد. و نیز بنابر احتیاط واجب باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد، یعنی در فهمیدن حکم خدا از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
اختراع جابربن حیان در زمینههای متعددی چون وسایل آزمایشگاهی، مواد شیمیایی، فرایندهای تبلور و تقطیر، استخراج و خالص سازی طلا و قلم نوری است.
بوموسی جابربن حیان متولد حدود سال 200 هجری شمسی معادل با 721 میلادی در توس - درگذشته حدود سال ۱۹۴ هجری شمسی معادل با ۸۱۵ میلادی در کوفه، دانشمند و کیمیاگر و فیلسوف ایرانی بود. او را «پدر علم شیمی» نامیدهاند و بسیاری از روشها (مانند تقطیر) و انواع ابزارهای اساسی شیمی مانند قرع و انبیق را به او نسبت میدهند. پژوهشگران بر این باورند که زادگاه او شهر توس در خراسان ایران است و او از یک خانواده ایرانی بوده است.
در اعتقادات و تبلیغات مرتبط با شیعه همواره جابر یکی از شاگردان بزرگ امام ششم شیعیان جعفر صادق معرفی میشود و آنچه مسلم است این است که جابر خود را شاگرد امام جعفر صادق میدانسته است.
در مورد تاریخ دقیق تولد و مرگ و محل تولد وی اختلاف نظر وجود دارد. به گفته برخی وی متولد سال ۱۰۰ هجری شمسی و وفات وی در سال ۱۹۴ هجری شمسی بوده است. برخی نیز او را متولد سال ۱۰۳ هجری شمسی دانسته و وفات وی را در سال ۲۰۰ هجری شمسی ذکر کردهاند. با این حال دانشنامه بریتانیکا وی را متولد سال ۷۲۱ میلادی و وفات وی را در سال ۸۱۵ میلادی (نزدیک به هزار و دویست سال پیش) ثبت کرده است.
جابر نخستین شیمیدان ایرانی است. وی اولین کسی است که به علم شیمی شهرت و آوازه بخشید و بیتردید نخستین مسلمانی است که شایستگی کسب عنوان شیمیدان را دارد.
طرح جابربن حیان و عقیدهاش این بود همچنان که طبیعت میتواند اشیاء را به یکدیگر تبدیل کند، مانند تبدیل خاک و آب به گیاه و تبدیل گیاه به موم و عسل بهوسیله زنبور عسل. تبدیل قلع به نقره در زیر زمین و … کیمیاگر نیز میتواند با تقلید از طبیعت و استفاده از تجربهها و آزمایشها همان کار طبیعت را در مدت زمانی کوتاهتر انجام دهد. اما کیمیاگر برای اینکه بتواند یک شیء را به شیء دیگر تبدیل کند، بهوسیلهای نیازمند است که اصطلاحا آن را اکسیر مینامند.
اکسیر در علم کیمیا، به منزله دارو در علم پزشکی است. جابر اکسیری را که از آن در کارهای کیمیایی خود استفاده میکرد، از انواع موجودات سهگانه (فلزات، حیوانات و گیاهان) به دست میآورد. او خود، در این زمینه میگوید: هفت نوع اکسیر وجود دارد:
فلزات اصلی هفت عدد هستند که عبارتند از: طلا، نقره، مس، آهن، سرب، جیوه و قلع.
این فلزات به تعبیر جابر اساس صنعت کیمیا را تشکیل میدهند. به عبارت دیگر قوانین علم کیمیا بر این هفت فلز استوار است. با این حال، خود این کانیها از ترکیب دو کانی اساسی، یعنی گوگرد و جیوه به وجود میآیند که به نسبتهای مختلف در دل زمین باهم ترکیب میشوند. بنابراین تفاوت میان فلزات هفتگانه تنها یک تفاوت عرضی است نه جوهری که محصول تفاوت نسبت ترکیب گوگرد و جیوه در آن است. اما طبیعت هر یک از گوگرد و جیوه تابع دو عامل زمینی و زمانی است. به عبارت دیگر، تفاوت خاک زمینی که این دو کانی در آن بوجود میآیند و همچنین تفاوت وضعیت کواکب به هنگام پیدایش آنها موجب میشود که طبیعت گوگرد و یا جیوه تفاوت پیدا کند.
قلع
دارای چهار طبع است. ظاهر آن سرد و تر و نرم و باطنش گرم و خشک و سخت است. پس هرگاه صفات ظاهر قلع به درون آن برده شود و صفات باطنی آن به بیرون آورده شود، ظاهرش خشک و در نتیجه قلع به آهن تبدیل میشود.
آهن
از چهار طبع پدید آمده است که از میان آنها دو طبع، یعنی حرارت و خشکی شدید به ظاهر آن اختصاص دارد و دو طبع دیگر یعنی برودت و رطوبت به باطن آن. ظاهر آن، سخت و باطن آن نرم است. ظاهر هیچ جسمی به سختی ظاهر آن نیست. همچنین نرمی باطن آن به اندازه سختی ظاهرش است. از میان فلزات، جیوه مانند آهن است. زیرا ظاهر آن آهن و باطن آن جیوه است.
طلا
ظاهر آن گرم و تر و باطنش سرد و خشک است. پس جمیع اجسام (فلزات) را به این طبع برگردان. چون طبعی معتدل است.
زهره (=مس)
گرم و خشک است ولی خشکی آن از خشکی آهن کمتر است زیرا طبع اصلی مس، همچون طلا، گرم و تر بوده است اما در آمدن خشکی بر آن، فاسدش کرده است. لذا با از میان بردن خشکی، مس به طبع اولیه خود برمیگردد.
جیوه
طبع ظاهری آن سرد و تر و نرم و طبع باطنیاش گرم و خشک و سخت است؛ بنابراین ظاهر آن همان جیوه و باطنش آهن است. برای آن که جیوه را به اصل آن یعنی طلا برگردانی، ابتدا باید آن را به نقره تبدیل کنی.
نقره
اصل نخست آن، طلا است ولی با غلبه طبایع برودت و یبوست، طلا به درون منتقل شدهاست و در نتیجه ظاهر فلز، نقره و باطن آن طلا گردیدهاست؛ بنابراین اگر بخواهی آن را به اصلش یعنی طلا برگردانی، برودت آن را به درون انتقال ده، حرارت آن آشکار میشود. سپس خشکی آن را به درون منتقل کن، در نتیجه، رطوبت آشکار و نقره تبدیل به طلا میشود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
آخرین گزارش تحقیقی و تحلیلی دولت در زمینه ارتباطات داخلی نشان میدهد که از مجموع ۱۵۰ میلون سیمکارت واگذار شده توسط اپراتورهای موبایل در کشور، بالغ بر ۷۱ میلیون سیمکارتهای واگذار شده بلااستفاده است.
معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی این وزارتخانه میگوید که از این میزان خط واگذار شده مجموعا 78,805,617 مشترک تا شهریور ماه فعال بودهاند.
مقایسه این گزارش با مدت مشابه سال گذشته نشان میدهد ظرف یک سال ضریب نفوذ تلفن همراه در کشور با رشد 6.81 درصدی و مجموع سیمکارتهای فعال در کشور نیز با رشد 2.46 درصدی مواجه شده است.
رشد 4.18 درصدی در میزان خطوط واگذار شده ظرف یک سال، در حالی اتفاق افتاده که اپراتورهای دوم و سوم ارتباطی از خرداد سال جاری تا شهریور (ظرف سه ماه) اقدام به جمعآوری 2,687,837 سیمکارت از سطح بازار کردهاند.
رشد سالانه واگذاری سیمکارت در حالی اتفاق افتاده که اپراتورها متوجه عرضه بیرویه خود که نهایتا منجر به بلااستفاده ماندن خطوط میشود، شده و سعی به جمعآوری خطوط بدون استفاده کردهاند.
براساس آخرین آمارها تا حال حاضر حداقل 71,432,822 سیمکارت بلااستفاده در کشور وجود دارد که عدد قابل توجهی است اما سهم شرکت ارتباطات سیار ایران، کنسرسیوم ایرانسل و شرکت ارتباطات تأمین شمس نوین در این میزان سیمکارت غیرفعال متفاوت و به شرح جدول زیر است:
همه ما درمورد موفقیت های کارآفرینان برتر جهان شنیده ایم و البته به میزان ثروت و محبوبیت آنها هم ممکن است حسودی کرده باشیم اما کارآفرین بودن به چه معناست؟
به گزارش آلامتو و به نقل از وبسایت چطور؛ این روزها واژهی کارآفرینی زیاد به گوشمان میخورد. در برنامههای مختلف تلویزیونی میبینیم میهمانان کارآفرین از نخستین روزهای شروع کسبوکارشان میگویند و اینکه چطور صاحب مشاغل موفق و پردرآمد شدهاند. شاید در مواجهه با این مصاحبهها از خودتان پرسیده باشید آیا من هم میتوانم کارآفرین باشم؟ اگر این جرقه در ذهنتان زده شده که به حوزهی کارآفرینی وارد شوید، ابتدا لازم است تصویر ذهنی درستی از این مفهوم بسازید. در ادامه با ما همراه باشید تا این مفهوم کلیدی را به شما معرفی کنیم.
کارآفرین به کسی گفته میشود که علاوه بر برخورداری از خلاقیت بالا، دارای روحیهی خطرپذیری است و میتواند برای حل مشکلات دنیای امروز راهکارهای عملی و مبتکرانه ارائه دهد. انسانهای کارآفرین موجب ظهور مشاغل جدید میشوند و میتوانند با تشخیص زودهنگام فرصتهای رشد، نیرو و نشاط تازهای به تشکیلاتی که سالها از عمرشان میگذرد ببخشند.
بارزترین شکل کارآفرینی راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به آن استارتاپ گفته میشود. در سالهای اخیر، مفهوم کارآفرینی از حوزهی کسبوکار فراتر رفته و به ابعاد اجتماعی و سیاسی نیز وارد شده است.
کارآفرینی طیف وسیعی از فعالیتها را شامل میشود که بسته به نوع کسبوکار و ایدهی پشت آن متفاوتند. از فعالیتهای کارآفرینی کوچکمقیاس که انفرادی و پارهوقت اجرا میشوند گرفته تا پروژههای وسیعتر که فرصتهای شغلی بیشتری را فراهم میکنند، همگی نمونههایی از کارآفرینی محسوب میشوند.
بسیاری از کارآفرینان برای تأمین سرمایهی لازم جهت شروع کسبوکار جدید خود میتوانند به سرمایهگذاران خطرپذیر (venture investors) یا سرمایهگذاران فرشته (angel investors) رجوع کنند. این قبیل سرمایهگذاران، نیازهای مالی استارتاپهای نوپا را برطرف میکنند و مهمترین منبع تأمین سرمایهی کارآفرینی به شمار میروند. ناگفته نماند این سرمایهگذاران فقط از استارتاپهایی حمایت خواهند کرد که پتانسیل سودآوری قابل توجهی داشته باشند یا سودآوری آنها پیشتر ثابت شده باشد.
این روزها، کارآفرینی به بخش جداییناپذیر مشاغل سازمانی تبدیل شده است. به فعالیتهای کارآفرینی در داخل شرکتها یا تشکیلات بزرگتر، کارآفرینی درونسازمانی (intrapreneurship) گفته میشود. این نوع کارآفرینی زمینهساز تأسیس شرکتهای اشتقاقی یا اِسپین-آف (spin-off) خواهد شد، به این معنی که بخشی از یک شرکت به کسبوکار مستقل تبدیل شده و در زیرشاخهی شرکت مادر فعالیت میکند. امروزه، شرکتهای بسیاری به پتانسیل سودآوریِ فعالیتهای کارآفرینی درونسازمانی پی بردهاند. برای مثال، گوگل به کارمندانش اجازه میدهد ۲۰ درصد اوقات کاریِ خود را به توسعهی پروژههای مبتکرانه اختصاص دهند.
«تخریب خلاق» (creative destruction) و «نوآوری تدریجی» (Incremental innovation) دو مفهوم مهم در مبحث کارآفرینی به شمار میروند که در ادامه، هر یک از آنها را با ذکر مثال معرفی میکنیم.
جوزف شومپیتر، اقتصاددان آمریکایی، میگوید:
کارآفرین کسی است که میخواهد و میتواند هر ایده یا طرح جدیدی را به یک نوآوری موفق تبدیل کند.
شومپیتر مفهوم تخریب خلاق را در علم اقتصاد مطرح کرد. این مفهوم برگرفته از آموزههای مارکس بوده و بر نوآوری اقتصادی و چرخهی کسبوکار دلالت دارد. شومپیتر معتقد بود تفکر خلاق موجب رشد اقتصادی مداوم و بلندمدت میشود. به عبارت دیگر، طراحی محصولات جدید و ابداع شیوههای نوینِ انجام کار نقش بسزایی در رونق کسبوکار دارند و به دلیل فروش بیشتر موجب پویایی اقتصادی خواهند شد. در فرآیندهای صنعتی، روی کار آمدن یک محصول جدید میتواند به قیمت کنار گذاشته شدن محصولات قدیمیتر تمام شود و به همین دلیل است که شومپیتر از تفکر خلاق به عنوان یک فرآیند تخریبگر یاد میکند. گوشیهای آیفون نمونهای از محصولاتی هستند که با این زمینهی فکری به بازار عرضه شدند.
در نوآوری تدریجی، تحولات بزرگ نتیجهی فرعی نوآوریهای کوچک دانسته میشوند. به بیان دقیقتر، نوآوری تدریجی یعنی ابداع روشهای جدید به منظور افزایش بهرهوری فرآیندهای در جریان. فعالیتهای مبتنی بر نوآوری تدریجی به دنبال بهبود فرآیندهای تولید هستند. تویوتا از جمله تولیدکنندگان برتر صنایع خودروسازی است که در فرآیندهای تولید بر نوآوری تدریجی تأکید دارد و از سیستم تولیدِ به هنگام (just-in-time) استفاده میکند. در این سیستم، تولید فقط بر اساس نیاز، در زمان نیاز و به تعداد نیاز انجام میشود. کاهش تولید ضایعات، افزایش هماهنگی میان بخشهای مختلف تولید، جلوگیری از اتلاف هزینه و در نتیجه، افزایش بهرهوری در طولانیمدت نمونههایی از پیامدهای سیستم تولید به هنگام است.
The post کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ appeared first on آلامتو.