مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شبهاتی درباره‌ی تحریف قرآن و پاسخ به آن‌ها (3)

[ad_1]

 

نویسنده: محمد حسن بن حرّ عاملی

مترجم: مریم سادات عربی

 

در ردّ ادلّه‌ى نویسنده‌ی معاصر

3-4- وجه سوم

در باب آنچه روایت شده است مبنی بر این که هر آنچه در میان امّت‌های پیشین روی داده، در امّت اسلامی هم مانند آن طابق النعل بالنعل و جزء به جزء (1) واقع ‌می‌شود.

پاسخ این مدعا بر دوازده وجه است:
اول - این که این حدیث بر اساس شیوه‌ی اصولیان نیاز به تصحیح سند دارد و یا نیاز دارد ثابت شود که این خبر محفوف به قرائن ظاهرالدلاله و سالم از معارض بوده است و بر اساس مذهب اخباریانی چون نویسنده‌ی معاصر و دیگران رجحان دارد که دوُنَهُ خَرطُ القَتاد (2). و این که اهل سنت آن را روایت کرده‌اند هم آن را از اعتبار ‌می‌اندازد و بلکه موجب تضعیف آن ‌می‌شود و به دلیل کثرت معارض، شهرت هم در اینجا فایده ای ندارد، وانگهی شهرت این حدیث بیشتر از شهرت تواتر قرآن نیست و اگر حجت باشد نقض غرض است.
دوم - این مطلب معلوم است و شکی در آن نیست که در امت‌های پیشین، همزمان در میان دو قوم حالت‌های متناقضی و امور متضادی روی داده است که اگر هر کدام از این دو مورد واقع شود اجتماع نقیضین است [که محال است]، یا موجب خروج از ظاهر حدیث، و این در عدم صحت حدیث کافی است.
سوم - عبارت «یقع مثله = مانند آن روی ‌می‌دهد»، قطعاً فعل مضارع به معنی آینده است، و ای بسا که آن اتفاق در امت ما واقع نشده باشد و بعداً در وقت دیگری اتفاق خواهد افتاد، در این صورت ‌نمی‌تواند دلالت بر وقوع آن در زمان گذشته داشته باشد، مؤید این برداشت روایتی است که کلینی در الروضة کافی در باب گفت و گوی امام صادق (علیه السلام) با منصور دوانیقی آورده است، به این مضمون که پس از بازگشت امام (علیه السلام) یکی از یاران از ایشان در باب این که دولت ایشان (ائمه) تا چه زمانی خواهد بود؟ امام صادق (علیه السلام) علامات آخر الزمان را بیان کرد تا آنجا که فرمود: «زمانی که دیدی قرآن مندرس شده و چیزهایی که از آن نیست در آن وارد شده و بر اساس هوی و هوس توجیه و تفسیر ‌می‌شود» (3)؛ این حدیث دلالت دارد بر نفی فزونی در قرآن و این که در آینده این امر حاصل ‌می‌شود، و معلوم است که از زمان امام صادق (علیه السلام) تا حال حاضر بر قرآن چیزی افزوده نشده است وگرنه برای ما نقل ‌می‌شد و به شهرت می‌رسید، بلکه تواتر پیدا ‌می‌کرد مانند تواتر خود قرآن یا غیر آن.
چهارم - چنین نیست که همه‌ی امت‌ها کتاب‌های خود را تحریف کرده یا چیزی بر آن افزوده باشند، بلکه معلوم است که بیشتر آنان کتاب‌هایی داشته‌اند که در بین آن‌ها، به صورت مضبوط و محفوظ باقی مانده بوده و تغییری در آن‌ها نداده بودند، پس چرا امت اسلامی از قبیل این امت‌ها نباشد، خصوصاً این که بهترین امت‌ها و پیامبرشان اشرف همه‌ی پیامبران است؟
چه چیزی خلاف این عقیده را موجب شده و مقتضی جزم و یقین به آن شده است؟ معلوم است که تغییر ندادن کتاب‌ها هم از جمله اموری است که در اقوام پیشین روی داده، بنابراین لازم است که این امر در امت اسلامی هم رخ داده باشد، حال اگر ملتزم به وقوع این هر دو امر بشویم، لازم می‌آید که این دو امر در دو زمان روی داده باشند، در این صورت ‌می‌گوئیم: زمان تحریف و تغییر متأخر است، به دلیلی که گذشت، و اگر مراد بیانِ صرفِ امکان آن باشد و نه وقوع آن، نزاع از میان برداشته ‌می‌شود.
پنجم - این خبر با ادله‌ی زیادی در تعارض است که تمسک به آن‌ها با وجود قوت آن ادله و ضعف این خبر ناممکن است.
ششم - مشابهت ادعا شده ظهور در عمومیت ندارد، زیرا الفاظ عموم در علم اصول معین است و این مورد از آن‌ها نیست چند عبارت «حذو النعل بالنعل» تا آخر در حدیث آمده است، زیرا مطابقت با واقعیت ندارد، پس قطعاً در هیچ یک از وجوه بلکه در بیشتر وجوه، احوال این امت با امت‌های پیشین همانند نیست، پس بنابراین باید تنها حمل بر این شود که فقط در بعضی از وجوه مشابهت دارند. شاید مراد از مشابهت در اینجا ناظر به این مطلب باشد که آنان برخی از آنچه را که بر پیامبرشان نازل شده است وانهاده‌اند، از این حیث که آن را به عنوان قرآن یا تأویل نازل شده با آن، یا حدیث قدسی جمع و تدوین نکردند، هر چند آنچه به عنوان قرآن تدوین کردند خالی از هرگونه فزونی و تغییر بود، حتی ‌می‌توان مشابهت و مماثلت را بر اختلاف در قرائت حمل کرد و حاصل این که مشابهت مطرح شده در این حدیث بر یکی از این دو امر صادق است و به وسیله‌ی آن بر بیش از این دو امر که متحقق هم نشده‌اند، ‌نمی‌توان استدلال کرد.
هفتم - بر فرض این که این مشابهت صراحت در عموم داشته باشد، حمل آن به نحو عام بر همه‌ی وقایع ناممکن است، زیرا واضح است که بسیاری از امور در امت‌های پیشین واقع شده است که مانند آن در این امت اتفاق نیفتاده است، بنابراین مشابهت و مماثلت را باید بدین گونه توجیه کنیم که غالباً به این صورت روی ‌می‌دهد، یا بر امکان وقوع آن حکم کنیم نه بر وقوع آن، و یا بر آنچه واقع نشده و بعداً روی خواهد داد، یا بر این که مشابهت مربوط به بعضی از جهات باشد، و یا بر این که آنچه رخ نداده امری استثنائی است، و هیچ عامی نیست که تخصیص نخورده باشد، حتی همین عام. استدلال امامیه در امر غیبت هم بر همین امر مبتنی است، چرا که عام در اینجا با فرضی عدم معارض حجت است، چنانکه در دیگر امور هم معلوم است و کلام ایشان را ‌می‌توان در باب اثبات امکان غیبت و ردّ بر عامه که آن را محال ‌می‌شمارند حمل کرد و در اینجا ادله‌ی وقوع، مانند ادله‌ی عدم وقوع فراوان است، حال چگونه می‌توان این خبر را بر عموم و ظاهر آن حمل کرد؟ [که ما به برخی از آن‌ها اشاره ‌می‌کنیم:]
حضرت آدم (علیه السلام) هزار سال زندگی کرد و به فرشتگان فرمان داده شد که او را سجده کنند، و از اولاد صلبی او گروه گروه [بر زمین] زندگی کردند. نوح (علیه السلام) دو هزار و پانصد سال زیست در حالی که فرزندش کافر بود و در بین قوم خود نُهصد و پنجاه سال ماند و قوم او در طوفان هلاک شدند. موسی (علیه السلام) بر کوه طور به واسطه‌ی درخت با خداوند صحبت کرد. ابراهیم (علیه السلام) در آتش افکنده شد. به سلیمان پادشاهی و بساط اعطا شد و او جنّ و شیاطین و باد را در تسخیر خود داشت. عیسی (علیه السلام) زن نگرفت. یوسف (علیه السلام) را برادرانش از خانه دور کردند. بسیاری از امت‌ها غیبت پیامبرانشان را در مدت طولانی، بعید ‌می‌دانستند، و بسیاری از این امت‌ها به صورت بوزینگان و خوک‌ها مسخ شدند، و بسیاری به رسولانشان مقام ربوبیت (خدائی) بخشیدند و بیشتر آنان با شمشیر مردم خود کشته شدند، و بعضی به آتش سوزانده شدند، و بعضی از این امت‌ها بین طلوع سپیده تا طلوع خورشید هفتاد پیامبر را کشته‌اند، و همه‌ی شرایع یا بیشتر آن‌ها به طور کلی منسوخ، و بر کثیری از ایشان در دنیا عذاب نازل گردیده، برخی در دریا غرق شدند و برخی به زمین فرورفتند و بعضی با صیحه یا طوفانی هلاک گشتند، و کثیری از کتاب‌های فرو فرستاده شده به زبانی غیر از زبان عربی بود و بعضی از این کتاب‌ها بر روی دوازده هزار پوست گاو کتابت شده بود، و برخی از آن‌ها به کلی طعمه‌ی حریق شدند و کسی نماند که چیزی از آن‌ها بداند، گاهی چنین بود که پیش از زمان امت اسلامی هزاران تن از انبیا و اوصیا و ائمه در یک زمان حضور داشتند و بیشتر انبیای سلف دعوت فراگیر نداشتند. معلوم است که وقایعی که ذکر شد در امت اسلامی روی نداده است، پس به ناگزیر باید به همان مطلبی که قبلاً گفتیم رجوع کرد و فرق بین آنچه در اینجا گفتیم با مطلب قبل هم روشن است.
هشتم - این حدیث خبر واحدی است که یارای معارضه باخبر متواتر را ندارد و ‌نمی‌تواند به آن ضرری برساند، دانستی که صرفِ وجود اختلاف منافاتی با تواتر ندارد، مانند نصِّ بر حضرت علی (علیه السلام)، با وجود این که از اهل سنت روایات زیادی نقل شده است که دلالت بر نفی نصّ ‌می‌کند، و هم اینکه پیامبر (علیه السلام) در حالی که وصیتی نکرد وفات نمود، که قبلاً از ایشان نقل کردیم.
نهم - اسانیدی که ما از طریق امامیه به آن‌ها دست پیدا کرده‌ایم ضعیف است و در طریق اهل سنت ضعیف‌تر است، پس روا نیست که در طعن بر قرآن به آن‌ها تمسک شود، و فرق بین این مورد و مورد اول نیز واضح است.
دهم - این حدیث در خور تأویل بلکه تأویل‌ها است، بنابراین صلاحیت معارضه با ادله‌ی قبلی که این تأویلات را ‌نمی‌پذیرند، ندارد، حتی اگر بتواند در مقابل آن‌ها مقاومت کند.
یازدهم - دانستی که اجماع فریقین در اینجا بر خلاف مضمون این حدیث است، بنابراین چگونه روا است که نقل این حدیث به توسط ایشان را بر خلاف اجماع خود آنان حمل کرد؟ بنابراین باید این خبر را به آنچه ما قبلاً گفتیم، حمل کرد.
دوازدهم - ما مضمون این حدیث را ‌می‌پذیریم، اما این حدیث متضمن چیزهایی است که در امت‌های گذشته رخ داده و معلوم است که جمع مُعَرَّف به الف ولام در اثبات معنای خود افاده‌ی عموم ‌می‌کند مبنی بر این که نظیر آنچه در بین همه‌ی امت‌های پیشین رخ داده است در بین این امت هم به وقوع خواهد پیوست، بنابراین لازم ‌نمی‌آید که آنچه در یک امت یا دو امت [مثلاً یهود و نصارا] از مجموع امت‌ها روی داده است عیناً در این امت هم واقع شود، اما در باب آنچه از کتاب‌های این امت‌ها کم شده و بحث ما هم از این قبیل است، چنان که گذشت این موضوع خارج از مضمون این حدیث است، این حدیث ‌نمی‌گوید که هر آنچه در یک امت از امت‌های پیشین روی داده است در این امت هم روی خواهد داد، بلکه اگر آن را بر این حمل کنیم دست به تأویل بعیدی زده‌ایم و از ظاهر آن بدون دلیل خارج شده‌ایم و چنان که دانستی با واقعیت هم مطابقت ندارد؛ بنابراین آشکار ‌می‌شود که این حدیث نه صحیح السند است و نه واضح الدلاله و از معارضی که قویتر از آن باشد هم عاری نیست، پس چگونه می‌توان به آن استدلال کرد؟
این سخن نویسنده‌ی معاصر هم: «ما ‌نمی‌گوئیم که سخنی دراز در قرآن وارده شده، بلکه ‌می‌گوئیم کلمه‌ای یا حرفی اضافه یا کم شده و حرکتی به حرکت دیگر تبدیل شده و آیه‌ای از جای خودش به جای دیگر تغییر یافته است.» از چند وجه مردود است:
اولاً - دلیل تو بر حصول فزونی و تغییر دلالت ‌می‌کند بی آن که مقید شود به این که آن کلامی طولانی بوده است یا کوتاه، تو را به قائل شدن به این احتمال ملزم ‌می‌سازد که هیچ چیزی از این قرآن از جانب خدا نازل نشده باشد، همان طور که آن‌ها همه‌ی خلافت را غصب کردند و معجزه‌ی الهی (قرآن) نیز باقی نماند؛ و ناتوانی مردم در حال حاضر در قبال معارضه با قرآن برای نویسنده‌ی معاصر فائده‌ای در بر ندارد، به سبب وجود احتمال این که اهل آن عصر و زمان به مراتب فصیح‌تر و بلیغ‌تر از اهل عصر ما بودند، و تحدّی بعد از وفات رسول الله (صلی الله علیه و آله) در باب این قرآن صورت نگرفته و فقط در زمان خود پیامبر با همان قرآن صحیح مُنزَل، واقع شده است وفساد لوازم این قول و بطلان آن معلوم است.
ثانیاً - بین سخن طولانی و کوتاه از جهت فساد و بطلان فرقی وجود ندارد، چون بنا به گفته‌ی تو محتمل است که در هر کلمه بلکه در هر آیه فزونی بی‌اصل و اساسی صورت گرفته باشد، بنابراین لازم ‌می‌آید که به صحت هیچ قسمتی از قرآن اطمینان حاصل نشود و بطلان این لازم بدیهی است پس ملزوم هم باطل است.
ثالثاً - این که تغییر را به حرف و کلمه و حرکتی اختصاص دهی سخن بی‌وجهی است، بلکه ممکن است کلام تامّی به آن افزوده شده و آیه یا آیاتی از آن کم شده باشد، و این که ما نتوانیم با آن معارضه کنیم و مانند آن سوره‌ای بیاوریم، چنانکه گذشت فایده‌ای در بر نخواهد داشت.
اما این گفته‌ی نویسنده‌ی معاصر که: «بیشتر آیات مصون از این تغییر بوده، چنانکه کسی که در آثار و احادیث معصومین (علیهم السلام) که جایگاه وحی الهی هستند تتبع کند به این مطلب پی خواهد برد» قابل اعتنا نخواهد بود:
اوّل - این که گفته‌ای اکثر آیات مصون از تغییر هستند، پذیرفته نیست چرا که درباره‌ی بیشتر آیات قرآن حدیث معتبری در کتاب مورد اعتمادی وجود ندارد که صحت آن را بیان کرده باشد.
دوّم - به این سبب که آنچه را که در تفسیر این آیات از ائمه (علیهم السلام) وارد شده است، ‌می‌توانیم حمل بر تقیه کنیم، چنان‌که خود نویسنده‌ی معاصر در موارد مشابه چنین کرده است، پس چگونه است که در اینجا غفلت کرده و حکم به عدم این احتمال داده است؟
سوم - بین تغییر در کمتر و بیشتر آیات فرق چندانی نیست، زیرا جایز دانستن تغییر، مستلزم فساد آن و عدم اطمینان و وثوق به قرآن است، در مورد هر آیه‌ای این احتمال هست که جزو آن اقلّی باشد که بنا بر قول شما صحیح نیست و مستلزم عدم جواز تلاوت قرآن برای کسی است که همه‌ی موارد صحت و سقم قرآن را تتبع نکرده باشد و هم عدم جواز قرائت برای کسی که در آن تتبع ‌می‌کند، نسبت به مواردی که صحت آن را احراز نکرده است.
اما این گفته‌ی نویسنده‌ی معاصر که «ما مأموریم که قرآن را با همین قرائات بخوانیم»، [باید پرسید] پس چرا این حرف را بر تقیه حمل نکنیم در حالی که وی موارد مهم‌تر از این را حمل بر تقیه کرده است، بنابراین لازم ‌می‌آید که تلاوت در غیر وقت تقیه جایز نباشد.
چهارم - جستجوی در اخبار و آثار در اینجا مفید یقین نیست، به این دلیل که در موارد زیادی این اخبار و آثار در تعارض با هم هستند و نیز برای این که نهایت چیزی که از اخبار به دست ‌می‌آید این است که اصحاب در مورد مطلبی از ائمه (علیهم السلام) سؤال کرده‌اند و ایشان آن را برایشان تفسیر کرده‌اند، اما غالباً تصریح نکرده‌اند که آنچه ‌می‌گویند قرآن است و اگر هم تصریح به آن کرده بودند به گمان نویسنده‌ی معاصر، احتمال تقیه در آن بوده است.
پنجم - قرآن، چنانکه در علم اصول مقرر شده است با اخبار آحاد ثابت ‌نمی‌شود و در این مطلب هیچ اختلافی وجود ندارد.
ششم - اخبار فراوانی در باب لزوم عرضه‌ی احادیث بر قرآن وارد شده است، حال اگر عرضه‌ی قرآن بر حدیث هم لازم ‌می‌شد در همه‌ی موارد یا در غالب موارد، مستلزم دَور بود، و لازم آمدن دَور در برخی موارد برای باطل بودن آن کافی است و این لازم قطعاً باطل است. توضیح مطلب اینکه ائمه (علیهم السلام) فرموده‌اند «هرگاه حدیثی به شما رسید آن را به کتاب خدا برگردانید، اگر با کتاب خدا موافق بود آن را بپذیرید و اگر مخالف کتاب خدا بود آن را وانهید»(4)، و بنا برقول نویسنده‌ی معاصر اعتمادی بر تنزیل قرآن نیست، مگر آن‌که حدیثی در مورد صحت چگونگی نزول آن وارد شده باشد، پائین‌ترین مرتبه این است که صحت حدیثی که متضمن اثبات نزول قرآن است خود موقوف بر موافقت آن با قرآن است و (از طرف دیگر) صحت قرآن هم بنا بر قول خصم متوقف بر حدیث است که این دَور است و لزوماً باطل.
اگر بگویی این ایراد بر این عقیده‌ی همه‌ی اخباریان وارد است که: به قرآن عمل ‌نمی‌شود، مگر این که تفسیر آن از معصومین (علیهم السلام) رسیده باشد؛ ‌می‌گویم: مراد آن‌ها این است که حدیث بر واضحات و محکمات قرآن عرضه ‌می‌شود و در تفسیر متشابهات جز به نصّ عمل ‌نمی‌شود، برخلاف گفته‌ی نویسنده‌ی معاصر که مرادش این است که در هیچ یک از آیات قرآن حکم به صحت نزول آن‌ها ‌نمی‌شود مگر به نصّ حدیث؛ که تفاوت این دو عقیده آشکار است؛ وانگهی احادیث فراوانی دلالت دارند بر این که هر حدیثی موافق قرآن نباشد، کنار گذاشتن و عمل نکردن به آن واجب است، چه رسد به این که بر صحت خبری حکم شود که دلالت بر طعن در قرآن دارد.
هفتم - اینکه گفته شود: چگونه ادعای حصول علم و یقین از طریق خبر ضعیف السندی دارید که بعضی از دروغ زنان و غالیان مطرود روایت کرده‌اند، به صرف وجود آن در بعضی از کتاب‌های شیعه؛ و به وسیله‌ی آن فرق را اثبات و احتمال تقیه را نفی ‌می‌کنید و ادعای عدم حصول علم به قرآنی را دارید که خاصه و عامه و معصومین (علیهم السلام) و همه‌ی امت اسلامی آن را نقل کرده‌اند؛ شبهه‌ای کاملاً ضعیف است که پیش از این با بخشی از ادله‌ی معارض و احتمالات آن را آشنا شدی.
هشتم - ‌می‌گوئیم: کدام غرض و مصلحت در استدلال بر نفی تواتر قرآن و طعن در آن و قدح در صحت آن وجود دارد و چه مفسده‌ای در ترک آن هست و آیا مرجع موثق تری یافته‌اید که به آن رجوع کنید؟
نهم - شأن کسی که به تفسیر قرآن ‌می‌پردازد آن است که در اول تفسیر خود اموری را که دلالت بر حجیت قرآن و اعجاز آن و تواتر و برتری آن و وجوب عمل به آن دارد ذکر کند، پس چه حُسنی دارد که مُفَسِّر در مقدمه‌ی تفسیر خود با دلائلی بی‌وجه، طعن و قدح در صحت قرآن بیاورد.
دهم - دانستی که نویسنده‌ی معاصر سخنش به اینجا رسید که گفت: «جز قرائت همین متن موجود و عمل به آن (همین متن) جایز نیست، اما معلوم نیست که همه‌ی این متن موجود قرآن باشد، اما در حکم قرآن است»، این سخن - در عین حال که تحکم است - متضمن فایده‌ای هم نیست و نتیجه‌ی نامطلوبی است برای این بحثی که نیازی به چنین نتیجه‌ای ندارد، بلکه روا هم نیست. بعضی از ایراداتی که آوردیم بر مجموع مدعیات معاصر وارد است.
اما این گفته‌ی وی که: «اجماع بر تواتر قرآن مانند اجماع بر بیعت با خلیفه‌ی اول است که بطلانش واضح است» و سخنانی مانند این را جواب داده‌ایم، در حالی که نیازی به پاسخ هم ندارد چرا که اجماع مورد توافق شیعه و سنی است، پس چگونه نویسنده‌ی معاصر ادعای مشابهت بین این دو امر را کرده است؟
شگفت‌تر پاسخ نویسنده‌ی معاصر درباره‌ی آیه (إِنَّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وإِنَّا لَهُ لَحَفِظُونَ) است مبنی بر این که قرآن در نزد اهل آن (ائمه (علیهم السلام)) تا هنگام ظهور
حضرت قائم محفوظ است (5). و استدلالش به قول پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که: [لن یفترقا حتّی یراد عَلی الحوض] (6)، چه مطابقتی بین دلیل و ادعای نویسنده‌ی معاصر وجود دارد، با ملاحظه‌ی کسانی که غایب هستند و چه مانعی دارد که نفی افتراق اشاره داشته باشد به این که هیچ کس جز عترت پیامبر علم به جمیع تفسیر و تأویل قرآن ندارد؟ یا غیر از آن‌ها، نمی‌تواند بدون مخالفت با حکمی از احکام آن به تمام آن (قرآن) عمل کند؟ و الله أعلم.

4-4- وجه چهارم

در باب ادعای نویسنده‌ی معاصر نسبت به وجود تصریحاتی از طریق شیعه

استدلال به آن از دوازده وجه باطل است:
اول - بسیاری از آنچه که او به آن اشاره کرده است و یا همگی آن‌ها، ضعیف السند است و استدلال به آن‌ها بر اساس مذهب اصولیان صحیح نیست، و چون در تعارض با ادله‌ی قویتر از خود هستند بنابراین استدلال به آن‌ها بر شیوه‌ی اخباریان نیز صحیح نیست، نحوه‌ی استدلال او بدین گونه است: آوردن بعضی از آیات و بیان سبب نزول بعضی از آن‌ها و این که در مورد چه کسی نازل شده و بیان آیاتی که تلاوت آن‌ها منسوخ شده و حکم آن‌ها باقی است، و یا بیان ذکر وحیی یا تأویلی که همراه با تنزیل نازل شده است و مانند آن (7).
دوم - همه‌ی آن‌ها محتمل تأویل، بلکه تأویلاتی هستند، پس با ادله‌ای که تأویل ناپذیر‌اند در تعارض نیستند، چنانکه گذشت.
سوم - دانستی که همه‌ی این ادله با ادله‌ی قویتر از خود که قبلاً به آن‌ها اشاره شد، در تعارض‌اند، در حالی که ضعیف‌تر از آن‌اند که حتی در برابر یکی از آن‌ها مقاومت کنند.
چهارم - نهایت چیزی که دریافت ‌می‌شود افتادگی بخشی از قرآن است، و نه چنان که وی ادعا کرده است عارض شدن فزونی و تغییر در آن، بنابراین منافاتی با تواتر در میان نیست هر چند که چندان صراحتی هم در نقصان ندارد.
پنجم - تنزیل اعم از قرآن است، بنابراین بر کلام قدسی و تأویلات مُنزّله نیز صدق می‌کند، کما این که در بیشتر منقولاتی که نویسنده‌ی معاصر به آن‌ها اشاره کرده نیز به آن تصریح شده است و نیز بر مفاهیم تأویل و توجیه و تغییر و حمل و مانند آن نیز اطلاق ‌می‌شود، گفته ‌می‌شود: شیخ روایتی را این گونه بیان کرد و ممکن است تنزیل آن (تفسیر) چنان باشد، و همه‌ی آنچه از طریق شیعه روایت شده، محتمل این وجوه است و غالباً قرینه‌ای هم دارد و در بعضی از آن‌ها احتمال حمل بر این معنی است که این بخش‌ها همان طور که در روایات آمده، نازل شده و آنگاه منسوخ گردیده، و سپس به صورتی در آمده که در قرآن فعلی موجود است.
ششم - این اخبار با یکدیگر در تعارض‌اند، زیرا بیشتر آن‌ها در دو جا آمده‌اند و بین آن‌ها اختلاف است، یکی از آن‌ها موافق با قرآن است، مانند این آیه: (فَمِنکُم کَافِرٌ وَ مِنکُم مُّؤمِنٌ) (8) که به این صورت و هم بر عکس آن روایت شده، چنانکه در کافی هر دو روایت در یک باب نقل شده (9)، حال چگونه به آن اعتماد و چگونه قرآن به امثال آن‌ها ثابت ‌می‌شود؟!
هفتم - در همه‌ی این روایات احتمال سهو راوی و یا اشتباه نسخه بردار هست، به قرینه‌ی اختلاف نسخه‌ها در بسیاری از بخش‌ها، حال چگونه با چنین روایاتی بر قرآنی اعتراض شود که همه‌ی مسلمانان در ضبط و ثبت آن نهایت دقت و توجه را به خرج دادند؟
هشتم - این‌ها اخبار ضعیفی‌اند، حال چگونه اعتراض به وسیله‌ی چنین روایاتی بر قرآنی جایز تواند بود که تواتر آن اجماعی است؟
نهم - کسانی که این احادیث را روایت کرده‌اند به تواتر قرآن تصریح دارند و با ادعای نویسنده‌ی معاصر مبنی بر عُروض فزونی و تغییر در آن مخالف‌اند، حال چگونه روایات آن‌ها را برچیزی که برخلاف اعتقاد و اجماع خودشان است، حمل کنیم؟ آیا تصریح صدوق را بر تواتر قرآن (10)، که قبلاً آمد ندیدی، با وجود این که خود او بعضی از این روایات را در کتاب‌های خود آورده (11) و همچنین است تصریح کلینی در اوائل کتاب کافی و آنچه که او در کتاب فضل القرآن (12) آورده است و گروه درخور توجهی از اصحاب ما امامیه چنین‌اند، این احادیث را تنها برای دلالت بر تفسیر بعضی از آیات و بیان تنزیل همراه با تأویل آن‌ها آورده‌اند.
آنچه ما گفتیم منافاتی ندارد با این گفته‌ی آنان که مذهب راوی حجت نیست، زیرا صراحتی در مخالفت با آنچه ما گفتیم ندارد و دلیل بر ضد آن هم فراوان است، و حاصل مطلب این که این روایات در ظاهر دلالتی بر مذهب راویانشان ندارند آنچنان که خصم ادعا کرده است (13)؛ وانگهی این راویان روایات کثیری نقل کرده‌اند که با روایات گذشته در تعارضی‌اند، اما چنین نقل‌هایی هم، با وجود داشتن ارجحیت از هر حیث بر روایات گذشته، حاکی از مذهب و عقیده‌ی راویانشان نیستند.
دهم - بنابراین اگر این مطالب، قرآن بودند قرائت آن‌ها جایز بلکه واجب می‌شد، پس معلوم می‌شود که آن‌ها تأویل همراه با تنزیل یا وحی غیر قرآنی (14) و یا منسوخ التلاوة بوده‌اند.
حمل این روایات بر تقیه هم غیر ممکن است زیرا:
1- به سبب اینکه خصم چنین ادعایی نکرده و یا تلاوت را در غیر وقت تغییر جایز ندانسته است؛ بلکه گاهی هم با حکم به مضمون آن‌ها موافقت نشان داده است.
2- به سبب عدم وجود معارضی که موجب عمل به تقیه و مانند آن شود.
یازدهم - آن چنان که در علم اصول مقرر شده است قرآن با خبر واحد ثابت نمی‌شود و مشخص است که هیچ یک از آن روایات به حد تواتر نرسیده است، حال چگونه گفته ‌می‌شود که بخشی از آن اخبار آحاد متواتراند، در صورتی که تواتر قرآن به وسیله‌ی خصم انکار ‌می‌شود؟
دوازدهم - هیچ یک از آن روایات صراحتی در نفی تواتر قرآن و وجود فزونی یا تغییر در آن ندارند، بلکه هر یک از این موارد محتمل یک وجه نزدیک یا وجوه متعدد است، بنابراین احتجاج به آن روایات براساس ادعای نویسنده‌ی معاصر جایز نیست.
در روضه‌ی کافی روایاتی آمده است که دلالت دارند بر این که اهل سنت حروف قرآن را حفظ کرده‌اند، در حالی که حدود آن، یعنی احکام و تفسیر آن را ضایع ساخته‌اند (15)، از این روایات برمی‌آید که تحریف به معنای تغییرِ تفسیر و تأویل بدون علم (16) به کار گرفته شده.
اهل سنت هم به کثیری از تصریحات شیعه، چنانکه نویسنده‌ی معاصر ادعا کرده است، اشاره کرده‌اند و آن‌ها را بر این که آیه در مورد چه کسی نازل شده و بیان تأویل همراه با تنزیل و بعضی از آیات منسوخ حمل کرده‌اند. بعضی از محققانِ علمای ما نیز آن‌ها را بر همین موارد حمل کرده‌اند.
بدان که پس از جستجوی (بسیار) هیچ سند صحیحی برای این احادیث، جز در موارد نادر، پیدا ‌نمی‌شود، در این میان صحیح‌ترین سند آن است که کلینی از هشام از ابی عبدالله (علیه السلام) روایت ‌می‌کند که حضرت فرمود: «قرآنی که جبرئیل (علیه السلام) برای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) آورد هفده هزار آیه بود (17)». اهل سنت هم نظیر آن را روایت کرده‌اند (18) و آن‌ها را بر موارد پیش گفته، حمل کرده‌اند (19) و شباهت این روایات به آنچه اهل سنت نقل کرده‌اند و ضرورت حمل آن‌ها بر همان موارد، امری آشکار است، با وجود این احتمال که منظور این بوده است که بعضی از آیات که یک آیه شمرده شده‌اند، در واقع دو یا سه و یا ده آیه بوده‌اند، بنابراین اختلاف تنها در نحوه‌ی شمارش آیات است، یا مراد از آیه (در این حدیث) معجزه و برهان و اخبار غیبی یا دقائق علوم است که در این صورت عددی که در حدیث آمده، عددی حقیقی است و یا به جهت مبالغه و کثرت ذکر شده. بنابراین دلالتی بر وقوع کاستی ‌نمی‌کند، و بر فرض که نقصی هم در آن حاصل شده باشد، مفسده‌ای در پی نخواهد داشت، به خلاف مواردی که چیزی به آن افزوده شده باشد. کلینی از ابو جعفر (علیه السلام) روایت ‌می‌کند که حضرت فرمود:
«هیچ یک از مردم ‌نمی‌تواند ادعا کند که همه‌ی قرآن را (همان طور که نازل شده) جمع کرده مگر شخصی کذاب و دروغگو، و آن را بدانسان که خداوند نازل کرده، کسی جمع و حفظ نکرد مگر علی بن ابیطالب (علیه السلام) و ائمه (علیه السلام) بعد از او (20)».
از همان حضرت است که فرمود:
«هیچ کس ‌نمی‌تواند چنین ادعایی بکند که همه‌ی قرآن، ظاهراً و باطناً در نزد او جمع شده است، به جز اوصیاء (21)».
‌می‌گویم: احتمال دارد که مراد، جمعِ علوم قرآن و تفسیر آن باشد، یا این که کسی جز آنان قرآن را، آنچنان که خداوند آن را از جهت تنزیل و تأویلِ همراه با تنزیل و یا ترتیب نزول از حیث تقدّم و تأخّر یا ناسخ و منسوخ نازل کرده حفظ نکرده است، حال پس از تنزیل نهایت چیزی که از این دو روایت فهم ‌می‌شود این است که بخشی از قرآن افتاده است، نه این که به این متن موجود، چیزی افزوده شده و این گذشته از ضعف سند این دو حدیث (22) و نیز همه یا اکثر احادیثی (23) است که نویسنده‌ی معاصر به آن‌ها اشاره کرده است. آنچه هم که وی از تفسیر علی بن ابراهیم و احتجاج طبرسی نقل کرده است با کمک آنچه که قبلاً گذشت، قابل تأویل است، در عین حال که در باب چنین مطلبی امکان اعتماد و استناد به این دو کتاب مذکور وجود ندارد و در تواتر کل و جزئیات این دو کتاب هم، چنانکه برخی از محققان یاد کرده‌اند، تردید وجود دارد.
در تهذیب از هیثم بن عروه نقل شده است که گفت: از ابا عبدالله (علیه السلام) در مورد این آیه «فَاغسِلُوا و وُجُوهَکُم وَ أَیدِیکُم و إِلَی المَرَافِقِ (24) سؤال کردم، فرمود:
«این چنین نازل نشده بلکه این گونه است: فاغسلوا وجوهکم و أیدیکم من المرافق»(25).
و شیخ آن را به این قرائت (26) حمل کرده است و علامه در مختلف چنین ‌می‌گوید:
«گفته نشود که این حدیث با تواتر قرآن در تعارض است و عمل به آن جایز نیست زیرا ‌می‌گوئیم ما آن را به گونه‌ای معنی ‌می‌کنیم که نه مطابق تنزیل آن است و نه تأویل آن، سپس امام (علیه السلام) آن را این گونه تفسیر کرد که مراد از «إلی» به معنی «مِن» است، پس حروف جرّ گاهی در جا و مقام دیگری قرار ‌می‌گیرند (27)».
قبلاً گذشت که تنزیل در چنین مواردی این گونه بکار برده می‌شود. بنابراین گفته ‌می‌شود: «نزلوا هذه الروایه علی کذا و یمکن تنزیلها علی کذا (28): این روایت بر این شکل نازل شده و ممکن است تنزیل آن این گونه باشد»، همه‌ی روایاتی که مانند این روایات هستند بسیار ضعیف بوده و ابایی از پذیرش تأویلات ندارند، و اگر هم لفظ تغییر و تبدیل در آن‌ها به اثبات رسد، آن را می‌توان بر این حمل کرد که بعضی از کلمات آن افتاده و این قسمتی از آن است و در تجویز آن به شرط آن که دلالت آن تمام باشد، مفسده یا ایرادی نیست.

پی‌نوشت‌ها:

1- بحارالانوار، ج 28، ص 8 و ج 51، ص 128.
2- کار محال کردن؛ کار چنان دشواری که گویی با دست خار باید چید.
3- روضه کافی: ص 37.
4- وسائل الشیعه: ج 17، ص 118.
5- زیرا که حفظ نسخه‌ی کامل قرآن فقط در نزد اهل بیت (علیهم السلام) و نه توده مردم، آن هدفی را که قرآن برای آن نازل شده است محقق ‌نمی‌سازد تا قرآن حجت بر مردم باشد، برای توضیح بیشتر (سلامة القرآن من التحریف؛ ص 129-130).
6- برای توضیح بیشتر، البیان، ص 211 و بعد آن.
7- برای توضیح، سلامة القرآن من التحریف، ص 40-90.
8- التغابن، 2. [م].
9- الکافی، ج 1، ص 413.
10- معانی الاخبار، صی 133.
11- ثواب الاعمال، ص 110؛ الخصال، ص 229.
12- الکافی، ج 2، ص 596.
13- بعضی از علما مانند نوری در فصل الخطاب (ص 25) و فیض کاشانی در تفسیر صافی (ج 1، ص 59 به بعد) چنین برداشتی داشته‌اند؛ در حالی که مقصود مؤلفان کتب حدیثی فقط گردآوردن احادیث است و بس، بی آنکه بخواهند بر اساس مضامین حدیث نتیجه گیری کنند و مضامین احادیث دلالتی بر مذهب راویان آنان ندارد (مصحح).
14- شیخ مفید در المسائل السرویه (83-84) درباره این اخبار ‌می‌نویسد: این‌ها اخبار آحادند که صحت آن‌ها قطعی نیست، لذا در این باب توقف ‌می‌کنیم و از آنچه در ظاهر مصحف آمده است بر حسب دستور ائمه عدول ‌نمی‌کنیم؛ هر چند قابل انکار نیست که قرائت بر دو وجه وارد شده است: 1- آنچه مصحف متضمن آن است 2- آنچه در اخبار در این باب آمده است.
15- نک: روضه کافی، ج 8، ص 53-54. [م].
16- از مضامین روایات و قرائن و شواهدی که در آن‌ها هست چنین بر می‌آید که واژه‌ی تحریف در نوع این روایات به دو معنی است: 1- حمل آیات بر غیر معانی آن‌ها که همان تحریف معنوی است 2- اختلاف قرائات. نک: البیان، ص 285 و 552؛ صیانة القرآن من التحریف، ص 175 و سلامة القرآن من التحریف، ص 72-75.
17- إنَّ القرآن الذی جاء به جبرئیل (علیه السلام) محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) سبعة عشرألف آیة (کافی، ج 2، ص 634). .
18- شاید مراد وی روایاتی باشد که در این منابع آمده: اتقان، ج 1، ص 72؛ الدر المنثور، ج 6، - ص 422؛ کنز العمال، ج 1، ص 460 و 481.
19- آنان این روایات و گزارش‌ها را بر تفسیر، تأویل، سنت، حدیث قدسی و منسوخ التلاوة حمل کرده‌اند. نک: سلامة القرآن، ص 201-212.
20- ما ادّعى أحد من الناس أنه جمع القرآن کلّه (کما أنزل)إلّا کذّاب، و ما جمعه و حفظه کما أنزله الله (تعالی) إلّا علی (بن ابیطالب) و الائمة (من بعده) علیه السلام (کافی، ج 1، ص 228).
21- ما یستطیع أحد أن یدعى أن عنده جمیع القرآن (کلّه)، ظاهره و باطنه غیر الاوصیاء (همان، همانجا.)
22- نک: مرآة العقول، ج 3، ص 30 و 32. علامه مجلسی به ضعف حدیث دوم حکم کرده است.
23- نک: آلاء الرحمن، علامه بلاغی، ص 26.
24- المائدة: 6.
25- تهذیب الاحکام، ج 1، ص 57.
26- همان.
27- مختلف الشیعه، ج 1، ص 277. [م].
28- همچنین نک: بیان، ص 85؛ سلامة القرآن، ص 59-63.
منبع مقاله: الحر العاملی، محمدبن‌الحسن؛ (1391)، رساله در اثبات تواتر قرآن، مریم سادات عربی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل.
منبع مقاله :
الحر العاملی، محمدبن‌الحسن؛ (1391)، رساله در اثبات تواتر قرآن، مریم سادات عربی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اوّل

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

کلیپ صوتی پاسخ شهید مطهری به انحرافات حسن …کلیپ صوتی پیش رو پیرامون پاسخ به شبهاتی است که سید حسن آقامیری در سخنانش مطرح کرده است اصلا نگران نباشید، همه انسانها به بهشت می …به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ، امروزه شبکه های اجتماعی به خصوص نوع موبایلی کدام آیه قرآن درباره حجاب است؟ شهر سوالدو آیه قرآن به صورت صریح بحث حجاب را مطرح کرده اند آیه ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب بررسی حدیثی منسوب به امام حسینع در مذمت …السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ پایگاه اطلاع رسانى موسسه جهانی سبطین علیهما …مقدّمه خداوند متعال دارای تقدس اصیل و ذاتی است و برخی از اشخاص و اشیاء به میزان انتساب نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی و مراجع تقلید در مورد …نظرقانوناساسیجمهوریبه حول و قوه الهی این وبلاگ در تاریخ با هدف معرفی اجمالی فرق اسلامی و دفع شبهات کلیپ صوتی پاسخ شهید مطهری به انحرافات حسن آقامیری روشنگری کلیپ صوتی پیش رو پیرامون پاسخ به شبهاتی است که سید حسن آقامیری در سخنانش مطرح کرده است اصلا نگران نباشید، همه انسانها به بهشت می روندآقامیری عذاب به گزارش گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز ، امروزه شبکه های اجتماعی به خصوص نوع موبایلی آن سعی کدام آیه قرآن درباره حجاب است؟ شهر سوال دو آیه قرآن به صورت صریح بحث حجاب را مطرح کرده اند آیه ۳۱ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب به طور بررسی حدیثی منسوب به امام حسینع در مذمت ایرانیان برهان «وقتی اسراء فارسی زبان ایرانیان را به مدینه آوردند، دوّمی عمر بن الخطاب خواست زنهای آنان پایگاه اطلاع رسانى موسسه جهانی سبطین علیهما السلام مؤسسه مقدّمه خداوند متعال دارای تقدس اصیل و ذاتی است و برخی از اشخاص و اشیاء به میزان انتساب خاص نظر قانون اساسی جمهوری اسلامی و مراجع تقلید در مورد اهل حق نظرقانوناساسی به حول و قوه الهی این وبلاگ در تاریخ با هدف معرفی اجمالی فرق اسلامی و دفع شبهات وارده


ادامه مطلب ...

100 بنای جذابِ معماری جهان (3)

[ad_1]

وب‌سایت روزیاتو: در بخش اول و بخش دوم این نوشته، با فهرستی از جذاب ترین بناهای معماری جهان آشنا شدیم. در این نوشته نیز بخش دیگری را به همراه تصاویرشان بر خواهیم شمرد. با بخش سوم از این مجموعه با ما همراه باشید:

60- ساختمان نعلبکی شکل فرودگاه «اسپیس پورت» که توسط «فاستر و شرکا» طراحی شده بنایی شبیه به یک سفینه بر روی سطح زمین را به وجود آورده است. این بنا در فاصله صحرای نیومکزیکو و آمریکا واقع شده است.

 

 جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



59- «برج تکامل مسکو» که همانند روبانی پیچیده شده و ساختاری شبیه به «دی اِن اِی» دارد.

 

 جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



58- «ایستگاه موریش کوالامپور» با طاق و مناره های قوسی شکل و تزئین شده را شاهد هستید که توسط معماری به نام «اِی بی. هوباک» طراحی شده است.

 

 جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 

 

57- در نزدیکی شهر کوچک «رونچمپ» فرانسه، شاهکار قرن بیستمی را از معمار پرآوازه جهان لوکوربوزیه به نام Chapelle La Notre Dame du Haut ملاحظه می کنید.

 

 جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 


 

56- خانه های شریفی ها در تهران را می بینید که اتاق های آن برای دیده شدن مناظر اطراف تا ۹۰ درجه به طرفین می چرخد.

 

 جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



55- در خیابان اول بلیگ شهر سیدنی، آسمانخراشی مدرن به ارتفاع حدود ۱۴۰ متر را مشاهده می کنید. این بنا برای افرادی که در داخل آن قرار می گیرند، منظره ای خیره کننده دارد.

 

 جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



54- ساختمان مرکزی برند «لویی ویتان» را در میان انبوهی از شیشه در پارک Bois de Boulogne شهر پاریس شاهد هستید.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



53- اگر به بالای ساختمان مرکز تجاری نیویورک در ایستگاه PATH نگاهی بیاندازید شاهکاری از تلاقی استیل و بتن را در طرح زیبای معمار اسپانیایی «سانتیاگو کالاتراوا» را شاهد خواهید بود.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



52- بنای Matrimandir در Pondicherry هند را می بینید که انعکاسی از آرامش اطراف است و برای آموزش های یوگا از این سکوت استفاده می شود.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



51- ساختمان هتل «مونت کالم» لندن را ملاحظه می کنید که هر بیننده ای را با توهم بصری مواجه می کند.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



50- کتابخانه «اسکندریه مصر» را شاهد هستید که در آن بیش از ۴ میلیون کتاب گنجانده شده است.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



49- تصویر «بریتیش لایبرری» بزرگ ترین مجموعه کتاب های جهان را شاهد هستید که توسط «کالین سنت جان ویلسن» با پله های موجدار، قفسه های شیشه ای و درخشنده و خطوط تیز طراحی شده است.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



48- موزه «ارداپگارد» در نزدیکی Jægersborg Dyrehave در کشور دانمارک با طراحی بی نظیر معمار معروف «ظاها حدید» را می بینید. بتون های سیاه رنگ این بنا با تغییر وضعیت جوی به خاکستری، تغییر رنگ می دهند.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



47- مرکز «ژرژ پمپیدو» در پاریس را ملاحظه می کنید. این مرکز که مجهز به موزه هنرهای معاصر، مرکز موسیقی و کتابخانه عمومی نیز است توسط «ریچارد راجرز» و «رنزو پیانو» طراحی شده.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



46- سالن کنفرانس و همایش «کلاید» یا «The Armadillo» در گلاسکوی اسکاتلند، از زیباترین مکان هایی است که علاقمندان می توانند در مرزهای شمالی از اجرای یک کنسرت در آن لذت ببرند.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



45- مرکز دایره ای «کانجو» در چین را می بینید که شبیه به یک شیرینی دونات است. این مکان با نمای جذاب خود، بزرگ ترین مرکز تجاری پلاستیک خام جهان به شمار می آید.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



44- فرودگاه «مستیا» در گرجستان که در آن اقامتگاه های مخصوص اسکی برای بازدیدکنندگان تعبیه شده. این مکان تنها درعرض سه ماه ساخته شد.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



43- «ساختمان جدید دانشکده جان جی» در شهر نیویورک، یکی از بناهایی است که هر آنچه یک دانشجو ممکن است به آن نیاز داشته باشد از آزمایشگاه، آشپزخانه و سایر امکانات را در اختیار او قرار می دهد.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم] 

 



42- موزه منحنی شکل La Cité du Vin در شهر بوردوی فرانسه را شاهد هستید که توسط گروه معماران XTU طراحی شده است.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم]

 



41- موزه سمبلیک «سلیمان رابرت گوگنهایم نیویورک» در شهر نیویورک را ملاحظه می کنید که توسط معمار بزرگ آمریکایی، «فرانک لوید رایت» طراحی شده و منظره زیبایی در بخش شرقی این شهر به وجود آورده است.

 

جذاب ترین بناهای معماری جهان [بخش سوم] 

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

پانزده مکان بی نظیر معماری جهان عکسمکعب آبی طرحی که تا به حال نظیر آن دیده نشده، طرحی که اولین بار با نقش های تراشیده جذاب ترین زن جهان توسط مجله زیبایی معرفی شد …میلا کانیس هنرپیشه مطرح و سرشناس هالیوودی توانست عنوان جذاب ترین زن دنیا را به خود پارسی نیوزخبرگزاری فارس با پیروزی پر گل آرسنال مقابل بازل و تساوی سن ژرمن توپچی‌ها به عنوان نقــــــش نگـــــــار بزرگترین بانک اطلاعاتی معماری و نقــــــش نگـــــــار بزرگترین بانک اطلاعاتی معماری و عمران بزرگترین بانک اطلاعاتی یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان …یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست همین دو ویژگی آشنایی با شهر ممنوعه شهر ممنوعه ؛ مجموعه معماریهای باستانی درخشان و سحرآمیز چین در مرکز بجینگ عکسهای زیباترین و جذاب ترین زنان معروف دنیا در …مجله ماکسیم فهرست جذاب ترین زنان سال جهان را منتشر کردبه گزارش پارس ناز در این فهرست معمارکده معماری مدرنمعماریمدرنمعماران موقعیت هایدلبرگ، آلمان کارفرما مساحت پروژه دانلود رایگان مقالات عمران و معماریمهندسی معماریمهندسی عمران مهندسی ساختمانمقالات مهندسیدانلود رایگان مقالات عصر ایران سایت تحلیلی خبری ایرانیان سراسر جهان خبرهای علمی فرهنگی هنری ورزشی سیاسی و در عصرایران پانزده مکان بی نظیر معماری جهان عکس مکعب آبی طرحی که تا به حال نظیر آن دیده نشده، طرحی که اولین بار با نقش های تراشیده شده بر جذاب ترین زن جهان توسط مجله زیبایی معرفی شد عکس میلا کانیس هنرپیشه مطرح و سرشناس هالیوودی توانست عنوان جذاب ترین زن دنیا را به خود اختصاص پارسی نیوز «خبرگزاری فارس» با پیروزی پر گل آرسنال مقابل بازل و تساوی سن ژرمن توپچی‌ها به عنوان تیم اول نقــــــش نگـــــــار بزرگترین بانک اطلاعاتی معماری و عمران نقــــــش نگـــــــار بزرگترین بانک اطلاعاتی معماری و عمران بزرگترین بانک اطلاعاتی یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان تصاویر لست سکند یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیاست همین دو ویژگی کافی است آشنایی با شهر ممنوعه شهر ممنوعه ؛ مجموعه معماریهای باستانی درخشان و سحرآمیز چین در مرکز بجینگ پکن دانلود رایگان مقالات عمران و معماری مهندسی معماریمهندسی عمران مهندسی ساختمانمقالات مهندسیدانلود رایگان مقالات مهندسی عکسهای زیباترین و جذاب ترین زنان معروف دنیا در سال مجله ماکسیم فهرست جذاب ترین زنان سال جهان را منتشر کردبه گزارش پارس ناز در این فهرست رزی کارشناس رسمی دادگستری رشته راه وساختمان مطالب مفید برای کارشناس رسمی دادگستری رشته راه وساختمان مطالب مفید برای رشته معماری نمونه سوالات معماری جهان خلاصه کتاب معماری جهان شاهکارهای معماری جهان زیباترین معماری جهان اشنایی با معماری جهان تاریخ معماری جهان سبک های معماری جهان معماری جهان


ادامه مطلب ...

نقش پویای وقف در حفظ محیط زیست (3)

[ad_1]

4. مواردی از کاربرد وقف در حفظ محیط زیست

نکته مهمی که در موضوع وقف در این روزگار باید به آن توجه داشت این اســت که نیازهای اساسی جامعه امروزی از جهاتی متفاوت از نیازهای مردمان دوران گذشته اســت؛ گسترش مسائل و مشکلات زیست محیطی و ضرورت حل آنها را می توان از جمله نیازهای امروزی مردم دنیا دانست. پس لازم اســت با توجه به نیازهای امروزی جامعه بشری ظرفیت های وقف مورد بهره برداری قرار گیرد، و با برنامه های زیر بنایی فرهنگ وقف در جامعه ترویج شود. برنامه هایی مانند اختصاص فصولی از کتابهای درسی به مسأله وقف، تبلیغات گسترده در رسانه های جمعی و ارتقاء آموزش و آگاهی مردم با نهاد وقف، معرفی وقف های جدید و اطلاع رسانی منافع آن، ساخت فیلم و سریال های جذاب، معرفی و تجلیل از واقفان بخصوص واقفانی با کاربرد های جدید، اصلاح موقوفه های متروک و کارآمد کردن آنها و اصلاح ذهنیت مردم نسبت به وقف از جمله مثال های قابل ذکر در این زمینه اند. بدیهی اســت پس از مدتی می توان نیکو کاران را به این جهت سوق داد تا اموالی را به منظور رفع نیازهای روز جامعه بخصوص نیازهای جمعی مانند محیط زیست که منافع همه مردم در گرو آن اســت، وقف نمایند و مالهای وقفی گذشته که بهره وری آن منتفی شده و به اموال یا املاک متروکه ای تبدیل شده اســت، با اجازه از حاکم شرع، احیا شده و منافع آن در حفظ محیط زیست یا دیگر موارد جمعی مصرف شود. اکنون به چند مورد اشاره کوتاهی می شود.

4-1. وقف آب

یکی از جمله موارد وقفی که از صدر اسلام بسیار رواج داشته اســت وقف آب در اشکال مختلف آن بوده اســت. امام علی ( علیه السلام ) چاه های زیادی را با دستان مبارک خویش حفر نمودند و آنها را وقف عامه مردم کردند تا برای شرب و آبیاری مزارع از آنها استفاده شود. هنوز هم برخی از آن چاهها در مدینه موجود بوده و در حال بهره برداری اســت که به « آبار علی » معروف اســت. بدون شک بیش از چهارده قرن اســت که گروهی از مردم مدینه از یک عمل خداپسندانه امام علی ( علیه السلام ) در آبیاری نخلستانهای خود بهره مند هستند و این نمونه ای از پویایی این نهاد در حفظ نخلستان ها و در عین حال محیط زیست مدینه اســت. شاید اگر این چاه ها موقوفه نبودند تاکنون از بین رفته بود یا حاکمان آن را به کار دیگری اختصاص داده بودند و چنین تأثیر همگانی از آن باقی نمانده نبود. در کشور ما نیز قنوات، چاه ها و آب انبارهای زیادی در گذشته توسط افراد خیر ایجاد و برای منافع عامه مردم و وقف شده اســت که برخی از آنها هنوز هم وجود دارند. لکن نیازهای این دوران اقتضا دارد تا شکل دیگری از وقف آب صورت پذیرد. با توجه به این که قرن بیست و یکم قرن « بحران آب » نام گذاری شده اســت و محیط زیست از این جهت در معرض تهدید بزرگی قرار دارد، لازم اســت تا مردم به مشارکت در اقدامات مربوط به آبخوانداری و آبخیز داری و رساندن آب به زمین های مزروعی به شیوه ای جدید و مکانیزه که از تبخیر بی مورد و هدر رفتن آب جلوگیری شود تشویق و راهنمایی شوند. همچنین هنوز هم روستاهای زیادی هستند که از آب آشامیدنی سالم بی بهره اند و لذا ایجاد شبکه لوله کشی آب شرب نیز می تواند جایگزین آب انبارهای وقفی باشد.

4-2. نمونه ای جالب در وقف آب

شادروان حاج محمد نیازی قریب به شصت سال قبل دو یادگار به یاد ماندنی از خود در شهر شیراز باقی گذاشته اســت. وی که ساکن آمریکا بود با خود عهد کرده بود در صورت موفقیت در زندگی برای وطنش شیراز که مردمانش در آن زمان از بیماری های زیادی رنج می بردند بیمارستانی بسازد. هنگام مراجعه به شیراز مشاهده می کند که عدم دسترسی مردم به آب آشامیدنی سالم عامل اصلی بسیاری از بیماری ها شده اســت. لذا همزمان با ساخت بیمارستان به شهرداری وقت پیشنهاد لوله کشی آب برای شیراز را می دهد که در نهایت عمده مخارج آن به دوش خودش می افتد و حدود 20 کیلومتر برای شهر شیراز لوله کشی می کند که 12 هزار خانوار در آن زمان صاحب آب لوله کشی می شوند. در کنار این کار بزرگ اقدام به تأسیس مجموعه بهداشتی و آموزشی بیمارستان نمازی به عنوان محلی برای آموزش و درمان می کند و مهمتر آن که درآمد حاصل از شبکه آبرسانی را نیز وقف بیمارستان می کند تا به طور دائمی هزینه بیمارستان تأمین و مردم از بیماری نجات یابند ( ریاحی، 1387: 1).

4-3. اهمیت کاشت درخت و وقف آن

اسلام برای گیاهان و درختان اهمیت بسیار فراوانی قائل شده اســت به گونه ای که در تعدای از آیات و روایات به منابع گیاهان و درختان اشاره شده اســت. در حدیث شریفی از پیامبر گرامی اسلام (ص) آمده اســت که فرموده اند:
« اگر قیامت بپا شود و در دست یکی از شما نهالی باشد، اگر بتواند بر نخیزد تا آن را بکارد، پس این چنین کند » ( احسانبخش 1369: 293). (1)
سیره عملی معصومین ( علیهم السلام ) نیز الگوی بارزی برای ماست تا با کاشتن چند درخت خود و آیندگان را از منافع آن بهره مند سازیم. بسیاری از نخلستان های مدینه توسط امام علی و دیگر امام معصوم ( علیهم السلام ) غرس و وقف شده اســت که هنوز هم وجود دارند. تاریخ وقف در ایران نیز بیانگر کثرت مزارع و باغات وقفی اســت که سالیان متمادی علاوه بر تأثیر مثبتی که در کل محیط زیست داشته، منافع عام یا خاص آن نیز استمرار داشته اســت که همه اینها الگویی زنده برای رفع مشکلات زیست محیطی ماست.
این نکته در ادبیات غنی ما به وفور مشهود اســت و از کودکی در ذهن همه ما نهادینه شده اســت که می گفتند: « دگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم و دگران بخورند ».
فرهنگ کاشت درخت و وقف آن امروزه کمرنگ شده اســت. رسانه های جمعی باید با ترویج دائمی این عمل نیک و بسیار مؤثر در محیط زیست، آن را به یک عادت خوب خداپسندانه تبدیل کنند و در طول سال به تبلیغات یک روزه ای به نام « روز درختکاری » بسنده نکنند. با توجه به افزایش روز افزون آلودگی هوا و مشکلات ناشی از جنگل زدایی در مناطق جنگلی کشور و بروز برخی از حوادث طبیعی که منجر به آتش سوزی جنگل ها می شود، لازم اســت تا کاشت مداوم و وسیع درخت، متناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه در قالب درختان وقفی برای عموم مردم ادامه یابد تا به یک فرهنگ تبدیل شود. تجربه ی برخی کشورها در این زمینه قابل ذکر اســت. به طور مثال، کاشتن درخت در یکی از مناطق اندونزی جزو شروط ازدواج تعیین شده اســت. به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از شبکه تلویزیونی العربیه شعار « درخت بکار، ازدواج کن » در استان جاوه ی اندونزی به یکی از شروط برای هر فردی تبدیل شده اســت که قصد دریافت مجوز ازدواج را دارد. این شرط طرفداران حفظ محیط زیست در اندونزی را خوشحال کرده اســت ( تابناک: 88/2/16).

4-4. منع قطع درختان در اسلام

درخت موجود زنده ای اســت که همانند دیگر موجودات حق حیات دارد و جز به مقدار ضرورت نمی توان آن ها را قطع کرد. اهمیت این مسأله تا حدی اســت که حتی در زمان جنگ هم سربازان از بسیاری از کارهای خلاف انسانی از جمله قطع درختان منع شده اند که این بیانگر روح والای انسانی در نظام تربیتی اسلام اســت. حتی تعالیم اسلامی رعایت حقوق گیاهان و حیوانات و محیط زیست را در کنار حقوق انسان ها سر لوحه کار خود قرار داده اســت:
1. نباید دژها و منازل دشمن را منهدم کرد مگر در صورت ضرورت.
2. بریدن درختان و انداختن آتش و یا مسلط کردن آب بر دشمن مکروه اســت ( مگر به ضرورت و این که راه چاره دیگری نباشد ).
3. زهر آلود کردن یا ریختن سم و مواد شیمیایی به آبشخورها جایز نیست ( فارسی، 1359: 27).
از امام صادق (ع) روایت شده اســت:‌ « درختان میوه را قطع نکنید که خدای تعالی عذاب را بر شما بر می انگیزد » (2) (احسانبخش 1369: 292).
امروزه قطع درختان و نابودی جنگل ها به معضلی جهانی تبدیل شده اســت، به طوری که بسیاری از کشورهای رو به توسعه مجبورند منابع طبیعی خود به ویژه جنگلها را از دست بدهند تا ارز لازم برای واردات ماشین آلات و دیگر کارخانه ها را تهدید نمایند. یک سیاستمدار برزیلی گفته اســت که: « اگر ما جنگلهای سرسبز خود را محافظت و نگهداری کنیم، آن وقت اســت که شکوفایی اقتصادی و صنعتی اروپا پایان پذیرفته اســت » ( لواسانی 1372: 16).

4-5. وقف و حیات وحش

آنچه امروزه به عنوان حفظ محیط زیست در جهان مطرح می شود و پیروان و طرفداران بسیاری به ویژه در حوزه فکری و فرهنگی دارد و نوعی پاسخ گویی به نگاه دوره ی جدید در تسلط بر طبیعت اســت، ما در سنت موقوفه ی قدیم شاهد جلوه های زیبایی از آن بوده ایم. یک نمونه آن درباره پرندگان مهاجر اســت. کشور ما محل عبور پرندگان مهاجر اســت که در فصل سرما از مناطق سرد سیری به طرف جنوب ایران پرواز می کنند، در موقوفات ما در قرن ها پیش برای غذای این پرندگان پیش بینی لازم شده اســت. برای پرندگانی که زمستان ها را در تالاب های ایران می گذراندند از درآمد های زمین های موقوفه ی کشاورزی سهمی تعیین می شده تا در ماه هایی که دانه به سختی در اختیار آنها قرار می گرفت، دانه ها را بریزند و از تلف شدن پرندگان جلوگیری کنند ( مسجد جامعی 1383). در روستای عزآباد استان یزد موقوفه ای بوده اســت که منافع آن باید صرف طعمه سگ کور شود ( سایت راسخون 1387 موقوفات قری و بلوکات )
سرمای شدید سال 1386 موجب شد تا حیوات زیادی برای تهیه علوفه به مناطق مسکونی و شهری پناه آورند. گرچه سازمان حفاظت محیط زیست اقداماتی در جهت تهیه دانه و علوفه برای آنان انجام داد، لکن همچنان این امر به عنوان یک ضرورت زیست محیطی قابل توصیه در امور وقفی مطرح اســت.

4-6. وقف و بیابان زدایی

موقوفه برای جلوگیری از حرکت شن های روان که امروز مسأله ی اساسی بعضی از شهرهای جهان و کشور ماست از قدیم مورد توجه واقفان بوده اســت. ما موقوفاتی داشته ایم که نیکوکاران شهرها سرمایه ای را به کار انداخته اند و درآمد آن عاید کسانی می شود که کارشان توقف شن های روان و حتی برگرداندن شن های روان بیابان از شهرها بوده اســت ( مسجد جامعی 1383 ). مناطق کویری وسیعی در کشور ما وجود دارد و دولت توان لازم در مبارزه با آن و مسأله بیابان زدایی را ندارد. پس منافع برخی از موقوفات می تواند با کاشت و درختان با شرایط اقلیمی هر منطقه از حرکت شن های روان جلوگیری کرده و در این زمینه به محیط زیست کمک کند.

4-7. وقف و آلودگی هوا

افزایش آلودگی هوا به خصوص در شهرهای بزرگ به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده اســت، به طوری که سالانه افراد زیادی در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند. درختان زیادی در شهرهای بزرگ بر اثر کثرت سرب و دوده از نفس کشیدن و تولید اکسیژن باز می مانند. مصرف آب برای انواع نیازهای خانگی، صنعتی و شهری رو به افزایش اســت و دهها مشکلات دیگر که برنامه های دولتی از حل آن عاجز اســت. لذا یک عزم ملی لازم اســت تا افراد درآمد های وقفی را به راه های گوناگونی در حل این گونه معضلات زندگی امروزی اختصاص دهند. به عنوان مثال در گذشته باغهای میوه ای را وقف می کردند تا میوه آن به استفاده افراد نیازمند یا عابران برسد، اما امروزه نیاز روز افزون شهروندان حتی فقرا و نیازمندان به فضاهای سبز به مراتب بیشتر از میوه درختان اســت. پس می توان با مساعدت های دولتی در ارائه زمین و تسهیلات دیگر مردم را تشویق کرد که به احداث و وقف پارک های مناسب در سطح شهر بپردازند. به علاوه، همان گونه که در گذشته موقوفاتی برای حمل و نقل حجاج، زوار یا در راه ماندگان وجود داشته اســت، امروزه نیز می توان درآمد موقوفاتی را به تهیه وسایل حمل و نقل عمومی اختصاص داد تا در کاهش آلودگی هوا و بهبود ترافیک شهری کمک کند.

5. مبارزه شدید اسلام با تخریب محیط زیست

5-1. نهی از فساد در روی زمین

یکی از آیات بسیار زیبا در اهمیت محیط زیست و حفظ آن آیه 77 سوره قصص اســت که می فرماید:
« در زمین فساد نکنید زیرا خداوند فساد کنندگان را دوست ندارد ». (3)
به طور کلی انسان از سه نوع رابطه در زندگی خود برخوردار اســت: رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با دیگر انسان ها و رابطه انسان با طبیعت. هر یک از این روابط حتی رابطه با طبیعت تأثیر بسزایی در تصمیم گیری های روزمره انسان خواهد داشت. پر واضح اســت که منظور این آیه شریفه تنها فساد اخلاقی در تمامی ابعاد آن نیست، بلکه دخالت های نابجای انسان ها در طبیعت که موجب نابودی منابع طبیعی و به هم خوردن زیست بوم می شود و حتی در بعضی موارد نابودی و انقراض برخی از گونه های گیاهی یا جانوری را به دنبال دارد نیز از مصادیق بارز فساد در زمین محسوب می شود، چرا که از دیدگاه اسلام تمامی موجودات حق حیات دارند و انسان در چارچوب معینی مجاز به استفاده از آنها اســت و تباهی آن تا حدی مذموم اســت که عاملان آن از دوستی خداوند محروم می شوند. بدیهی اســت هر که را خداوند دوست نداشته باشد، چه سرنوشتی خواهد داشت. نکته دیگر اینکه از دیدگاه اسلام وقتی همه امور از جمله مسائل زیست محیطی به زیر بناهای اعتقادی گره می خورد، خود بخود یک ضمانت اجرایی درون سیستمی و وجدانی بوجود می آید که بدون حضور هر گونه ناظر خارجی، افراد را از اقدام به چنین کارهایی باز می دارد. همچنین آیه ی دیگری بیان می کند که اگر تغییری در نعمت های الهی مشاهده می کنید، نتیجه عملکرد خود انسان اســت. (4)

5-2. توصیه به عمران و آبادانی

اسلام تأکید و توصیه فراوانی به کار و تلاش بخصوص در زمینه های کشاورزی، زراعت و عمران و آبادانی در روی زمین و حفظ و نگهداری محیط زیست دارد. امام علی (ع) می فرماید: « کسی که آب و زمینی در اختیار داشته باشد و آنگاه از فقر و تنگدستی رنج ببرد از رحمت الهی دور خواهد بود » (5) ( حر عاملی ج 24: 12).
عمران و آبادانی در اسلام به حدی مورد تأکید واقع شده که احیاء موات یکی از مصادیق تملک به حساب آمده اســت. یعنی اگر فردی زمین مواتی را احیا نماید، تا زمانی که بر روی آن کشت و کار می کند و از محصول آن استفاده می کند و آن را بی استفاده رها نکرده باشد، مالک آن زمین محسوب می شود و منافع حاصل از آن به وی تعلق دارد. همچنین امام علی (ع) به استاندار مصر می نویسد: باید به عمران و آبادانی زمین بیش از دریافت مالیات توجه کنی، زیرا تنها راه دست یابی بر مالیات زمین، عمران و آبادانی آن اســت و حکومتی که بدون کار عمرانی بر روی زمین به جمع آوری مالیات آن می پردازد در واقع به تخریب کشور و تباهی ملت پرداخته اســت و کار حکومت جز اندکی دوام نخواهد یافت ( نهج البلاغه: نامه 53).

6. وقف و تعلیم و تربیت

موقوفات زیادی در ترویج تعلیم و تربیت بخصوص علوم دینی و مدارس علمیه و طلاب وجود دارد. لکن از جمله موارد که امروزه ضرورت دارد، اختصاص موقوفاتی برای آموزشهای عمومی در زمینه محیط زیست و نحوه تعامل مردم با آن اســت. همچنین لازم اســت محیط بانان زیست گاههای طبیعی از آموزش اختصاصی مستمر و یادگیری آخرین دانش ها و تکنولوژی های جهانی در حفظ و توسعه محیط زیست برخوردار شوند.

7. وقف و عدالت بین نسلی

انفال و منابع طبیعی در اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار اســت و اختصاص آن به خدا و رسول بر اساس آیه اول سوره مبارکه انفال حاکی از آن اســت که افراد نتوانند بصورت انحصاری استفاده از آنها را در اختیار خود گیرند و عامه مردم را از بهره مندی آن محروم سازند. در موضوع فی ء نیز حکمت اختصاص آن به موارد مشخص مذکور در آیه 7 سوره حشر مبارزه با گرد آمدن اموال در دست طبقه معدودی از جامعه یعنی اغنیا و ثروتمندان اســت. (6) اصل 45 قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز انفال و ثروتهای عمومی را در اختیار حکومت اسلامی قرار داده اســت تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنه عمل شود. وقف نیز از جمله مواردی اســت که موجب می شود تا نسلهای بعدی از بسیاری از مواهب الهی بهره مند شوند و به نوعی عدالت بین نسلی در مورد آنان اجرا شود و نسل حاضر نتواند به تنهایی این منابع را مصرف کرده و موجبات تباهی آن را فراهم سازد.

8. تجربه های مشابه در کشورهای دیگر

حفاظت از محیط زیست جزو اهداف 400 موقوفه در کشور آلمان اســت.
بنیاد صندوق جهانی طبیعت (World-Wide Fund for Nature) در آلمان در سال 1963 با اهداف زیست محیطی تأسیس شد. اهمیت این نهاد در حال حاضر مرهون فعالیت های آن در دهه 80 میلادی اســت که رئیس شرکت فولکس واگن سرپرستی آن را بر عهده داشت که امروزه یک از اهداف مهم سیاسی و اجتماعی حفاظت از محیط زیست را تعقیب می کند. همچنین « موقوفات زیست محیطی آلمان »، که در سال 1982 با توجه به تمایل روز افزون شهروندان به حفظ محیط زیست بنیاد نهاده شد، با حمایت مالی و کار داوطلبانه مردم همچنان در سطح گسترده ای به فعالیت خود ادامه می دهد. این نهادها در سال 1990 از حمایت مالی دولت نیز برخوردار شدند. . این موقوفه تاکنون از 2000 طرح زیست محیطی به ارزش کل یک میلیارد مارک حمایت کرده و سالانه « جایز آلمانی محیط زیست » را به مبلغ یک میلیون مارک اهداء می کند ( الیزابت اهلر 1385: 38).

9. مشارکت مردمی و محیط زیست

تجربه تاریخی بسیاری از کشورها نشان دهنده نقش مؤثر مردم در حل بسیاری از معضلات اجتماعی اســت. در هر موردی که دولت ها به مردم اعتماد کرده و به آنها میدان داده اند، مردم به خوبی از عهده کار بر آمده و بدون کوچکترین چشم داشتی بزرگترین آثار را از خود به یادگار گذاشته اند. غیر از حماسه هشت سال دفاع مقدس که عملکرد ملت ایران به اسطوره ای در تاریخ تبدیل شد، باید به جهاد سازندگی اشاره کرد که خدمات شایانی برای محرومین انجام داد. از این تجربه می توان در حفاظت مردمی از محیط زیست استفاده مطلوب نمود.
امروزه گروه های مردمی زیادی در کشورهای مختلف جهان به طور داوطلبانه در حفظ محیط زیست تلاش می کنند، که در اروپا گروههایی در این زمینه فعالند که به « حزب سبز » معروفند.
در ویرجینیای غربی گروه حفاظت از رودخانه (River Coalition) که در حقیقت طرفداران پاکیزگی رودخانه ها هستند، برای حفظ و حراست 13 رودخانه از آلودگی و نگاهداری آنها به همان صورت طبیعی مبارزه می کنند. انگیزه این گروه تنها این نیست که از آلودگی جلوگیری کنند، بلکه کلوپ های زیادی تلاش می کنند تا منطقه سالمی را برای اوقات فراغت مردم فراهم سازند ( لواسانی 1372: 63).
در کشور ما نیز انجمن ها و گروه ها و نهادهای مردمی و غیر دولتی زیادی در استان های مختلف وجود دارند که برای حفظ محیط زیست فعالیت می کنند. اما مسئله اساسی در این مورد تأمین مالی این نهادها اســت تا توان لازم برای استمرار فعالیت های داوطلبانه را داشته باشند که وقف می تواند منبع مالی مؤثری برای نیل به اهداف عالی آنان باشد.

نتیجه گیری و پیشنهادها

امروزه توسعه اقتصادی در تمامی کشورها سرعت بسیار بالایی به خود گرفته اســت که خواه یا ناخواه تخریب و نابودی محیط زیست را در ابعاد مختلف به دنبال دارد. گرچه دولتها راهکارهایی را در پیشگیری یا جبران این خسارتها در برنامه های توسعه ای خود قرار داده اند، هزینه های گزافی که در اثر تباهی محیط زیست متوجه جوامع بشری می شود به حدی اســت که بودجه های دولتی توان مبارزه با آن را ندارد. یکی از بهترین راه هایی که می تواند در حفظ محیط زیست کمک نماید، مشارکت داوطلبانه مردمی در اشکال مختلف آن اســت. نهاد وقف به عنوان یکی از کارآمد ترین این روشها اســت که به طور مستقیم یا غیر مستقیم نیازهای مالی لازم در این زمینه را تأمین می کند، زیرا وقف از ویژگی استمرار و دوام برخوردار اســت که نسل های آینده را نیز شامل می شود و منابع زیست محیطی را برای آنان حفظ می کند و این امر بیانگر نمونه ای از پویایی برنامه های اسلامی اســت. برای توسعه فرهنگ وقف و به کارگیری منافع آن در محیط زیست در راه های زیر پیشنهاد می شود:
1. باز تعریفی از وقف به عنون راهی مؤثر در رفع نیازهای روز جامعه و نوآوری در وقف
2. بازخوانی برخی از وقف نامه های مرتبط با حفظ محیط زیست و معرفی آن به مردم
3. اختصاص صفحاتی از کتب مدارس به معرفی و کارآمدی نهاد وقف
4. تبلیغات مداوم رسانه های جمعی و افزایش آگاهی عمومی به وقف و محیط زیست
5. تهیه فیلم و سریال های مناسب در نقش وقف و کارآیی آن در حفظ محیط زیست
6. تجلیل مناسب از واقفین مخصوصاً واقفین مربوط به محیط زیست
7. عمران موقوفات متروکه و اصلاح ذهنیت های موجود در عدم کارآمدی اوقاف
8. برگزاری اردوها و دوره های آموزشی حفظ محیط زیست برای داوطلبان
9. تهیه، چاپ و توزیع بروشورهای آموزشی حفظ محیط زیست در بین مردم
10. تدوین و تصویب قوانین مربوط به تسهیلات لازم برای کمک به توسعه وقف
11. زمینه سازی مشارکت در وقف های بزرگ و اشتراک در موقوفات در حد توان.
منابع :
- احسانبخش، صادق (1366) آثار الصادقین. قم: دارالعلم
- اهلر، الیزابت (1385) « موقوفات و نهادهای عام المنفعه در آلمان ». مترجم: فرانک بحرالعلومی. مجله وقف میراث جاودان. سال 85، شماره 46.
- حائری یزدی، محمد حسن (1380) وقف در فقه و نقش آن در شکوفایی اقتصاد اسلامی. مشهد: آستان قدس رضوی.
- خمینی، روح ا... (1366) تحریر الوسیله. مترجم: علی اسلامی. قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
- رضایی، امید (1387) « جلوه هایی از نوگرایی در مصارف موقوفه های دهه های اخیر ». مجله میراث جاودان. سال 16، شماره 62، ص 56.
- سروش، محمد (1387) مجله وقف میراث جاودان، سال 87، شماره 2.
- شمس، عبدا... (1387) قانون اساسی از فرمان مشروطیت تا امروز. تهران: انتشارات دراک.
- فارسی، جلال الدین (1359) حقوق بین الملل اسلامی. تهران: انتشارات جهان آرا.
- قرائتی، محسن (1376) تفسیر نور. قم: مؤسسه در راه حق.
- مسجد جامعی، احمد (1383) « نقش موقوفات در خدمت رسانی فرهنگی و اقتصادی » هشتمین همایش سراسری وقف و امور خیریه. تهران: سالن اجلاس سران
- لطیفی، میثم و دیگران (1387) پرتوی از سیمای وقف در ایران اسلامی. تهران: سازمان اوقاف و امور خیریه.
- لواسانی، احمد (1372) کنفرانس بین المللی محیط زیست در ریو. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه.
- میر،جرالد (1387) مباحث اساسی اقتصاد توسعه. مترجم: غلامرضا آزاد. تهران: نشر نی.
- میر، جرالد - استیگلیتز، جوزف (1384) پیشگامان اقتصاد توسعه، آینده در چشم انداز. مترجم: غلامرضا آزاد. تهران: نشر نی.
-حلی، ابن ادریس (1410) السرائر. قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
- قرآن کریم.
- قمی، حاج شیخ عباس (1384) سفینة البحار و مدینة الحکم و الاثار. تهران: بنیاد پژوهشهای اسلامی.
- مجلسی، محمد باقر (1403 ق) بحار الانوار ج 44. لبنان، بیروت: مؤسسة الوفاء.
- محدث نوری، میرزا حسین (1408 ق) مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل ج 17. قم: مؤسسة آل البیت.
- مکی العاملی، محمد بن جمال الدین. الروضة البهیئة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ج 3. قم: دارالهادی للمطبوعات.
- نهج البلاغه. مترجم: سید جعفر شهیدی (1368) تهران: سازمان انتشارات آموزش انقلاب اسلامی.
www.rasekhoon.net
www.tabnak.ir

پی نوشت ها :

1. ان قامت الساعة و فی یداحکم الفسیله. فان استطاع ان لا تقوم الساعة حتی یغرسها، فلیغرسها ( محدث نوری، 1408، ج 13: 460).
2. عن ابی عبدالله (ع) انه قال: لا تقطعوا الثمار فیبعث الله علیکم العذاب صبا.
3. « ولا تبغ الفساد فی الارض ان الله لا یحب المفسدین » (قصص/77).
4. « ذَلِکَ بِأنَّ لَمْ یَکُ مُغَیِّرًا نِّعْمَهً أنْعَمَهَا عَلَی قَوْمِ حَتَّی یَغَیِّرُواْ مَا بِأنفُسِهِمْ وَ أنَّ اللهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ » (انفال/53).
5. من وجد ماء و ترابا ثم افتقر فابعده الله.
6. « کی لا یکون دولة بین الاغنیاء منکم » (حشر/7).

منبع مقاله :
سید امامی، کاووس؛ (1389)، اخلاق و محیط زیست ( رهیافتی اسلامی )، تهران: دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

هفته سوم آذر بهترین های اجتماعی و فرهنگیبا این همه، وجه اشتراک در حاصل کار فریبنده است؛ رأی برّنده‌ای که آدرونو و فوکو درباره وبلاگ یک مهندس تفکر و اقدام در برنامه ریزی استراتژیک برنامه ریزی استراتژیک


ادامه مطلب ...

داستان‌های خواندنی؛ کباب غاز (3)

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها: تصمیم گرفته‌ایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیریم «کباب غاز» به قلم محمدعلی جمالزاده دعوت می‌کنیم."دو ساعت بعد مهمان‌ها بدون تخلف، تمام و کمال دور میز حلقه زده در صرف‌کردن صیغه‌ی "بلعت" اهتمام تامی داشتند که ناگهان مصطفی با لباس تازه و جوراب و کراوات ابریشمی ممتاز و پوتین جیر براق و زراق و فتان و خرامان چون طاووس مست وارد شد؛ صورت را تراشیده سوراخ و سمبه و چاله و دست‌اندازهای آن را با گرد و کرم کاهگل‌مالی کرده، زلف‌ها را جلا داده، پشم‌های زیادی گوش و دماغ و گردن را چیده، هر هفت کرده و معطر و منور و معنعن، گویی یکی از عشاق نامی سینماست که از پرده به در آمده و مجلس ما را به طلعت خود مشرف و مزین نموده باشد. خیلی تعجب کردم که با آن قد دراز چه حقه‌ای به‌کار برده که لباس من این‌طور قالب بدنش درآمده اســت. گویی جامه‌ای بود که درزی ازل به قامت زیبای جناب ایشان دوخته اســت.

آقای مصطفی‌خان با کمال متانت و دل‌ربایی، تعارفات معمولی را برگزار کرده و با وقار و خونسردی هرچه تمام‌تر، به جای خود، زیر دست خودم به سر میز قرار گرفت. او را به عنوان یکی از جوان‌های فاضل و لایق پایتخت به رفقا معرفی کردم و چون دیدم به خوبی از عهده‌ی وظایف مقرره‌ی خود برمی‌آید، قلبن مسرور شدم و در باب آن مساله‌ی معهود خاطرم داشت به‌کلی آسوده می‌شد.

به‌قصد ابراز رضامندی، خود گیلاسی از عرق پر کرده و تعارف کنان گفتم: آقای مصطفی‌خان از این عرق اصفهان که الکلش کم اســت یک گیلاس نوش‌جان بفرمایید.

لب‌ها را غنچه کرده گفت: اگرچه عادت به کنیاک فرانسوی ستاره‌نشان دارم، ولی حالا که اصرار می‌فرمایید اطاعت می‌کنم.این‌را گفته و گیلاس عرق را با یک حرکت مچ‌دست ریخت در چاله‌ی گلو و دوباره گیلاس را به طرف من دراز کرده گفت: عرقش بدطعم نیست. مزه‌ی ودکای مخصوص لنینگراد را دارد که اخیرن شارژ دافر روس چند بطری برای من تعارف فرستاده بود. جای دوستان خالی، خیلی تعریف دارد ولی این عرق اصفهان هم پای کمی از آن ندارد. ایرانی وقتی تشویق دید فرنگی را تو جیبش می‌گذارد. یک گیلاس دیگر لطفن پر کنید ببینم.

چه دردسر بدهم؟ طولی نکشید که دو ثلث شیشه‌ی عرق به‌انضمام مقدار عمده‌ای از مشروبات دیگر در خمره‌ی شکم این جوان فاضل و لایق سرازیر شد. محتاج به تذکار نیست که ایشان در خوراک هم سرسوزنی قصور را جایز نمی‌شمردند. از همه‌ی این‌ها گذشته، از اثر شراب و کباب چنان قلب ماهیتش شده بود که باور کردنی نیست؛ حالا دیگر چانه‌اش هم گرم شده و در خوش‌زبانی و حرافی و شوخی و بذله و لطیفه نوک جمع را چیده و متکلم وحده و مجلس‌آرای بلامعارض شده اســت. کلید مشکل‌گشای عرق، قفل تپق را هم از کلامش برداشته و زبانش چون ذوالفقار از نیام برآمده و شق‌القمر می‌کند.

این آدم بی‌چشم و رو که از امام‌زاده داود و حضرت عبدالعظیم قدم آن‌طرف‌تر نگذاشته بود، از سرگذشت‌های خود در شیکاگو و منچستر و پاریس و شهرهای دیگر از اروپا و آمریکا چیزها حکایت می کرد که چیزی نمانده بود خود من هم بر منکرش لعنت بفرستم. همه گوش شده بودند و ایشان زبان. عجب در این اســت که فرورفتن لقمه‌های پی‌در‌پی ابدن جلو صدایش را نمی‌گرفت. گویی حنجره‌اش دو تنبوشه داشت؛ یکی برای بلعیدن لقمه و دیگری برای بیرون دادن حرف‌های قلنبه.

به مناسبت صحبت از سیزده عید بنا کرد به خواندن قصیده‌ای که می‌گفت همین دیروز ساخته. فریاد و فغان مرحبا و آفرین به آسمان بلند شد. دو نفر از آقایان که خیلی ادعای فضل و کمالشان می‌شد مقداری از ابیات را دو بار و سه بار مکرر ساختند. یکی از حضار که کباده‌ی شعر و ادب می‌کشید چنان محظوظ گردیده بود که جلو رفته جبهه‌ی شاعر را بوسیده و گفت "ایوالله؛ حقیقتن استادی" و از تخلص او پرسید. مصطفی به رسم تحقیر، چین به صورت انداخته گفت من تخلص را از زوائد و از جمله‌ی رسوم و عاداتی می‌دانم که باید متروک گردد، ولی به اصرار مرحوم ادیب پیشاوری که خیلی به من لطف داشتند و در اواخر عمر با بنده مألوف بودند و کاسه و کوزه یکی شده بودیم، کلمه‌ی "استاد" را بر حسب پیشنهاد ایشان اختیار کردم. اما خوش ندارم زیاد استعمال کنم.

همه‌ی حضار یک‌صدا تصدیق کردند که تخلصی بس به‌جاست و واقعن سزاوار حضرت ایشان اســت.

در آن اثنا صدای زنگ تلفن از سرسرای عمارت بلند شد. آقای استاد رو به نوکر نموده فرمودند: "هم‌قطار احتمال می‌دهم وزیرداخله باشد و مرا بخواهد. بگویید فلانی حالا سر میز اســت و بعد خودش تلفن خواهد کرد." ولی معلوم شد نمره غلطی بوده اســت.

اگر چشمم احیانن تو چشمش می‌افتاد، با همان زبان بی‌زبانی نگاه، حقش را کف دستش می‌گذاشتم. ولی شستش خبردار شده بود و چشمش مثل مرغ سربریده مدام در روی میز از این بشقاب به آن بشقاب می‌دوید و به کائنات اعتنا نداشت."

داستان‌های خواندنی؛ کباب غاز (1)

نویسنده: محمد علی جمالزاده

ادامه دارد ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، داستانهای داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک دانلود رایگان کتاب دانلود رایگان کتابهای محمد علی …نام کتاب نویسنده موضوع حجم صفحه دارالمجانین سید محمد علی جمالزاده داستان دانلود رایگان کتاب دانلود رایگان کتابهای محمد علی …دانلود رایگان کتابهای نویسندگان ایرانی ، کتابهای دارالمجانین قصه ما به سر رسید شمیم ادب کنایات و ضرب المثل های عامیانهچهارصد کنایه و ضرب المثل متداول و عامیانه د ر گوشه و کنار ما گردآورنده رضا عابدی عکس های زیبا از نوزادان عکس های زیبا از نوزادان عکس های زیبا از کودکان عکس های زیبا از نوزادانانواع غذا با مرغ ، گوشت پرندگان آموزش آشپزی آکا و …طرز تهیه سالاد مرغ و ذرت و لوبیا طرز تهیه کباب ران مرغ بدون استخوان طرز تهیه قلیه سیراس ام اس برای همه دسته بندی اس ام اس سنگین و فازبالا گفتم دوستت دارم ؛ گفت نظر لطفت است ؛ نظر دلم اخبار،اخبار گوناگون،اخبار جالب،اخبار جدید،دانستنی …اخبار جالبجالب انگیزمطالب جالب عکس جالبرکورد گینس اخباردانستنی های جالباخبار پله پله تا ملاقات خدا خواص میوه ها و سبزیجاتپرتقال بهترین میوه برای درمان چاقی پرتقال سرشار از ویتامین‌های ، و است و آهن


ادامه مطلب ...

داستان‌های خواندنی؛ پردیس (3)

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها: تصمیم گرفته‌ایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم. در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین «پردیس» به قلم فرخنده آقایی دعوت می‌کنیم.

زن ها از خنده ریسه رفته بودند و با مجله ها و روزنامه های لوله شده به سر و روی هم می کوبیدند. می گفتند پیرمرد با همین کارها ماریا را از خود متنفر کرده اســت. بعد ناگهان به ساعت هایشان نگاه کردند. بلند شدند و حوله هایشان را در ساک ها گذاشتند و لباس هایشان را پوشیدند و سوار موتور های قراضه شان شدند تا به مدرسه بروند. کلاه های بزرگ مضحک را به سر گذاشته بودند و همان طور که از ساحل دور می شدند، برایم دست تکان می دادند.

راهبه ها از دور پیدایشان شد. با هم حرف می زدند. باران ریزی شروع شده و پرنده ها رفته بودند. پیرمرد کنار ساحل، حوله اش را به دوش انداخته و نشسته بود. هر سه با هم راه افتادیم. من و میکله و سگش که آبچکان از پشت سر می آمد. پیرمرد شروع کرد به حرف زدن. گوشه های لب هایش کف کرده بود و آب دهانش از میان دندان های سیاهش بیرون می جهید. نمی فهمیدم چه می گوید. حوله ام را روی سرم کشیده بودم و صدای او را بی وقفه از میان شرشر باران می شنیدم. باران تند شده بود که به خانه او رسیدیم. مرا به خانه اش دعوت کرد. دو اتاق بود، یکی در طبقه بالا و یکی در طبقه پایین. انگشتش را به علامت سکوت روی بینی گذاشت. در اتاق طبقه اول را باز کرد. سگ با شتاب وارد شد و میکله فریاد زد: " مامان، من آمدم." و بعد با دست به من علامت داد که به طبقه بالا بروم. در اتاق بالا باز بود. اتاق نیمه مخروبه ای بود با تختخواب دونفره چوبی و شکسته ای در میان اتاق. یک عکس عروسی زردشده بزرگ و قاب گرفته و چند صلیب چوبی کهنه و عکس قدیسین با پونز به دیوارهای گچی صورتی رنگ، چسبانده شده بودند. از چهار گوشه اتاق آب باران،‌ چک چک توی سطل های پلاستیکی کثیف می ریخت. پیرمرد وارد شد و از من خواهش کرد بنشینم. صندلی شکسته و خیسی از ایوان آورد و ملافه ای رویش انداخت. شانه ای به موهایش کشید. از زیر سیگاری، سیگار برگ نیمه سوخته ای برداشت و روشن کرد. روی لبه تختخواب نشست. سرحال و هیجان زده بود و جوان تر به نظر می رسید. گفت که می خواهد اتاق را تمیز کند و بعد چند قوطی رنگ را از دستشویی آورد و نشانم داد. مرا به ایوان سرپوشیده برد که از یک طرف مشرف به ساحل بود و از طرف دیگرش، سربالایی خانه من دیده می شد. گاهی مرا ماریا خطاب می کرد و بعد معذرت می خواست. دست هایم را می گرفت و همان طور که حرف می زد به چشم هایم خیره می شد. بوی فضله پرندگان می داد و آب دهانش به صورتم می پرید. آب سطل های پلاستیکی را در ایوان خالی کرد و برایم گفت که می خواهد خانه را تمیز کند و همه چیز را تمیز و نو کند. از کمد چوبی شکسته ای که پر از کت و شلوارهای قدیمی بود، یک چمدان پر از کراوات و لباس های زرد شده بیرون آورد که یادگار روزهای دریانوردی اش بود. عکس سیاه و سفید خودش را روی عرشه کشتی نشانم داد و بعد باز دست هایم را در دست فشرد.

می خواست قول بدهم در کنارش خواهم ماند. می دانستم که نباید جواب بله یا نه بدهم. باید کمی تامل می کردم و با تردید پاسخ می دادم. باید نشان می‌دادم که با خود در جدالم و به او فرصت می دادم که حرف بزند. کلمات جاری شد. می خواست نظر مرا بداند و باز حرفش را تکرار می کرد. می دانستم از جواب های صریح رنجیده خاطر می شود. به دقت گوش می کردم.

از من می خواست بعد از تعمیر اتاق برگردم و آن جا بمانم. فقط باید فرصت می دادم که خانه را تعمیر کند و رنگ بزند.

ناگهان صدای فریاد پیرزن آمد که او را می خواند: "میکله،‌ میکله." و صدای سگ که به شدت پارس می کرد. پیرمرد انگشتش را به علامت سکوت روی بینی گذاشت و با هم آرام به طبقه پایین رفتیم. سگ کنار در ایستاده بود و پارس می کرد. میکله دستی به سر سگ کشید و مرا بدرقه کرد. دو کف دست را برای خداحافظی به هم چسباند و روی بینی گذاشت و به اتاق مادرش رفت.

هوا دیگر کاملا تاریک شده بود و باران تندی می بارید. حوله خیس را روی سرم انداختم. از سربالایی سنگلاخی که مرا به خانه ام می رساند، بالا رفتم. احساس می کردم سندل هایم در کثافت فرو می رود. بارها دیده بودم که به سگ ها موقع بالا رفتن زور می آید و همه سربالایی را پر از کثافت می کنند.

از پنجره اتاق، دریا را نمی دیدم ولی صدای هوهوی باد می آمد و سوز آن از درز پنجره به صورتم می خورد. در خلوت خانه کسی نبود که چیزی بپرسد. چشم هایم می سوخت و گونه هایم داغ شده بود. صورتم را روی شیشه میز می دیدم که دو چشم متورم و سرخ به آن چشم دوخته بودند.

حوله را روی سرم کشیدم و به ساحل برگشتم. راهبه ها چتر به دست با هم راه می رفتند و حرف می زدند. دریا سیاه و کف آلود بود. موج های سنگین به ساحل می خوردند و ساحل پر از صدف های رنگارنگ بود. از آن جا پیرمرد را توی ایوان نمی دیدم. چراغ اتاقش سوسو می زد. سندل هایم را در آوردم و به آب زدم. آب سرد بود، خیلی سردتر از همیشه. به سختی از میان موج های سنگین جلوتر رفتم. حوله ام با من بود. می دانستم که دلم برای آن تنگ خواهد شد. نو بود و دوستش داشتم. برای اولین بار احساس می کردم خوشحالم.

پردیس (بخش اول)

نویسنده: فرخنده آقایی

ادامه دارد ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


1 مارس 2015 ... داستانهای خواندنی؛ پردیس (3). تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان ...داستان های خواندنی؛ پردیس (3). برترین ها: تصمیم گرفته ایم از این به بعد با داستای های شیرین. ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم.12 مارس 2015 ... می دانستم یه دلم برای آن تنگ خواهد شد. نو بود و دوستش داشتم. برای اولین بار احساس می یردم خوشحالم. ,داستانهای خواندنی؛ پردیس (3) داستانک,پردیس ...تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم در این مطلب شما را به خواندن داستان شیرین ...18 سپتامبر 2016 ... داستانهای خواندنی؛ پردیس (3). تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان ... 3 .15 مارس 2016 ... مجله اینترنتی تاپک -تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم.داستانهای خواندنی؛ پردیس (3). برترین ها: تصمیم گرفتهایم از این به بعد با داستای های شیرین. ایرانی یا خارجی از آثار نویسندگان بزرگ و مطرح در خدمتتان باشیم.امروز برای شما دوستان گلم، یه داستان بسیار خواندنی و مفید و آموزنده رو در نظر گرفتم. ... جزئیات پیوستن پردیس افکاری به جم به همراه عکس و بیوگرافی ..... ساخت کسب و کار انلاین | 3 عدد آموزش متفاوت ووکامرس از 3 سایت جداگانه با تخفیف بسیار ...داستانهای خواندنی؛ پردیس (3) · داستانهای خواندنی؛ خوش اقبال · داستانهای خواندنی؛ کباب غاز (1) · داستانهای خواندنی؛ کباب غاز (2) · داستانهای خواندنی؛ کباب غاز (3) ...


کلماتی برای این موضوع

داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، داستانهای داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف گفتگوی خواندنی مطالب و عکس های جالبعکس های الیکا عبدالرزاقی و همسرش امین زندگانی گفتگوی خواندنی الیکا عبدالرزاقی میگنا تعریف سزارین ، علل انجام آن ، مزایا و معایب و تعریف سزارین ، علل انجام آن ، مزایا و معایب و عوارض انجام عمل سزارینگالری عکس های عاشقانه غمگین جدید و بغض آلود عکس های عاشقانهگالری عکس های عاشقانه غمگین جدید و بغض آلود نمکستان سری چهارم عکس های خفن خدمات جنسی به زنان پولدار در خانه های فساد پسران …جالب و خواندنیخانه جالب و خواندنی خدمات جنسی به زنان پولدار در خانه های فساد پسران خود فروش چهره واقعی بازیگران بازی تاج و تخت اخبار ستاره ها برخی از شخصیت ها و داستان های مجموعه برگرفته از دوره های مختلف تاریخ اروپا می باشندسوالات متداول موسسه زبان سفیر گفتمانصفحه اصلیسوالات خود در مورد نحوه دسترسی به سایت آموشگاه زبان سفیر و موسسه زبان سفیر می توانید یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را عظمت خانم؛ شیرزنی در نهضت جنگلعظمت خانم از زاویه‌ای دیگر هستی فیروزپور تاریخی که در زمانه خود مدون نشده باشد


ادامه مطلب ...

سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (3)

[ad_1]

مجله آشپزی مثبت: تا همین چند سال پیش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع اسـت؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و خیار یا همان سالاد شیرازی خودمان  که یا آن را با غذا می خوردیم یا آنکه اگر می خواستیم خیلی کلاس بگذاریم اول سالاد می خوردیم بعد غذا. غافل از اینکه  اگر اغراق نکنیم سالاد هزار و یک مدل دارد که خیلی آنها را به عنوان غذا می خورند.سالاد های پیشنهادی این شماره ما اغلب همین ویژگی را دارند. 

 

سالاد سیب زمینی  و انگور

 

مواد لازم: 

  • 4 عدد متوسط سیب زمینی
  • 10 عدد انگور درشت
  • 1 عدد سیب
  • 6 عدد گردو
  • 100 گرم  سینه مرغ پخته و برش زده شده  
  • 4 /3  ساقه کرفس
  • 2 /1 فنجان سس مایونز
  •  2 ق.س ماست
  • 1 ق.چ سس خردل
  • 2 /1 ق.چ فلفل سیاه
  •  به میزان لازم نمک و فلفل
  • 2 ق س روغن زیتون

 غذاهای+40  درجه

 

روش تهیه:
 

1. ابتدا قابلمه را آب کرده و روی حرارت قرار دهید؛ سیب زمینی ها را شسته و درون آب به مدت نیم ساعت قرار دهید تا بپزد؛ سپس آنها را آبکش کرده و پوست شان را بگیرید و روی تخته آشپزی به صورت مکعب های مساوی  برش بزنید. سیب زمینی ها را درون ظرف ریخته و به آن روغن زیتون، نمک و فلفل را اضافه کنید.


2. انگور ها را از وسط برش زده و همراه سیب های سفید مکعبی شکل و گردوهای خرد شده درون کاسه بریزید. در همین زمان؛ ساقه های کرفس را روی تخته آشپزی ساتوری کرده و همراه مرغ خرد شده  روی مواد بریزید.


3. وقت آن رسیده تا سس را برای سالاد درست کنید. سس مایونز را همراه با مقداری سس خردل مخلوط کرده و به آن ماست و فلفل سیاه را اضافه کنید و با یک چنگال آن را هم بزنید.  برای سرو سالاد سس را روی مواد بریزید.

 
یه جور دیگه:


شما می توانید مواد دلخواه خود را به آن اضافه کنید. به دلیل شباهت این سالاد به سالاد الویه می توان به جای انگور از نخود فرنگی یا تخم مرغ رنده شده استفاده کنید. 
 


 

سالاد پاستای فلامینگو و سوسیس

 

مواد لازم:
  • 400 گرم پاستای فلامینگو
  • 300 گرم گوشت چرخ کرده
  • 2 پیمانه کاهوی خرد شده
  • 1 پیمانه لوبیا قرمز پخته
  • 1 پیمانه سوسیس خرد شده
  • 2 ق س سس  گوجه‌فرنگی
  • 1 پیمانه گوجه‌فرنگی گیلاسی خرد شده
  • 2 عدد پیاز خرد شده
  • 2 عدد آووکادوی خرد شده
  • 2 ق س آب‌لیمو
  • 2 پیمانه پنیر فتای خرد شده
  • 1 پیمانه پنیر گودای  رنده شده
  • 2 /1 پیمانه سس خردل
  • 2 /1 پیمانه سس فرانسوی
  • به میزان لازم نمک و فلفل
  • به میزان لازم روغن

 غذاهای+40  درجه

 

روش تهیه:


1. در یک تابه مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود. حالا پیاز خرد شده را داخل آن تفت دهید. گوشت چرخ کرده را اضافه کرده و به تفت دادن ادامه دهید، سپس سس گوجه فرنگی را همراه با یک قاشق آبلیمو و مقداری نمک و فلفل داخل تابه بریزید. صبر کنید تا گوشت بپزد. 5 دقیقه قبل از آنکه تابه را از روی حرارت بردارید، سوسیس خرد شده را اضافه کرده و با مواد مخلوط کنید.


2. مقداری آب داخل یک قابلمه بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا جوش بیاید، سپس پاستا را همراه با کمی روغن داخل آن بریزید. صبر کنید تا پاستا کاملا نرم شود، سپس آن را آبکش کنید.


3. در یک کاسه بقیه‌ آب‌لیمو، سس فرانسوی، سس خردل  و مقداری نمک و فلفل را با هم مخلوط کنید و  آن را داخل یخچال قرار دهید .


4. در یک ظرف دیگرکاهوی خرد شده را همراه با لوبیا قرمز پخته، گوجه‌فرنگی خرد شده، آووکادوی خرد شده و پاستای پخته بریزید.  مخلوط گوشت و سوسیس را هم اضافه کرده و هم بزنید، سپس ظرف را داخل یخچال قرار دهید تا سالاد سرد شود.


5. موقع سرو، پنیر ها و سسی را که آماده کرده‌اید روی سالاد بریزید.

 

سالاد میگو

 

مواد لازم: 
  • 500 گرم میگوی پاک شده
  • 200 گرم برگ کاهو
  • 4 /1 پیمانه برگ نعنا
  • 4 /1 پیمانه ریحان
  • 2 عدد خیار
  • 200 گرم گوجه فرنگی گیلاسی کوچک
  • 2 ق س گشنیز خرد شده
  • 3 عدد پیازچه خرد شده
  • 4 ق س بادام زمینی خرد شده
  • 1 عدد پیاز خرد شده
  • به میزان لازم نمک، فلفل و روغن
  • مواد لازم برای سس
  • 2 ق س سس خردل
  • 2 /1 و 1 ق س شکر
  • 1 ق س سرکه سیب
  • 1 حبه سیر له شده
  • 3 ق س آبلیمو
  • به میزان لازم نمک و فلفل

 غذاهای+40  درجه

روش تهیه: 

 

1. ابتدا میگوها را آماده کنید. به این‌صورت که در یک تابه مقداری روغن بریزید و آن را روی حرارت قرار دهید تا داغ شود، سپس پیاز خرد شده را داخل آن تفت دهید.


2. میگو ها را آغشته به نمک و فلفل کنید. بعد از اینکه پیاز نرم و طلایی شد، میگوها را داخل تابه بریزید و همراه با پیاز آنها را تفت دهید.  بعد از اینکه میگوها کاملا سرخ شدند، تابه را از روی حرارت بردارید و صبر کنید تا میگوها خنک شوند.


3. گوجه گیلاسی‌ها را از وسط نصف کنید و داخل یک ظرف بریزید. برگ‌های کاهو و خیارها را حلقه‌ای خرد کرده و داخل کاسه بریزید. نعنا، ریحان، گشنیز، پیازچه و بادام زمینی ودر انتها میگو را اضافه کنید.


4. در یک کاسه مواد لازم برای تهیه سس را بریزید و با هم مخلوط کنید. به میزان لازم نمک و فلفل هم بریزید و خوب هم بزنید تا سس یکدستی حاصل شود. سس را تا موقع سرو، داخل یخچال بگذارید.


5. سس را روی سالاد بریزید و به آرامی هم بزنید تا سس به خورد سالاد برود، سپس سرو کنید.

سالاد یونانی بلغور و پنیر

 

مواد لازم:  

  • 1 پیمانه بلغور گندم
  • 2 /1 و 2 پیمانه آب
  • 1 عدد خیار
  • 1 عدد فلفل دلمه‌ای قرمز
  • 4 /1 پیمانه پیاز خرد شده
  • 4 /1 پیمانه جعفری خرد شده
  • 2/1 پیمانه پنیر فتای خرد شده
  • به میزان لازم نمک و فلفل
  • مواد لازم برای سس
  • 4 /1 پیمانه روغن زیتون
  • 1 ق س سرکه سیب
  • 1 ق س آبلیمو
  • 1 ق س سس خردل
  • 2 /1 ق چ پودر آویشن
  • 2 /1 ق چ پودر سیر
  • 2 /1 ق چ نعنای خشک شده
  • به میزان لازم نمک و فلفل

 غذاهای+40  درجه

1. ابتدا بغلور ها  را خوب بشویید و در سبدی بریزید تا آب اضافی‌اش گرفته شود، سپس آن را همراه با آب داخل یک قابلمه بریزید. صبر کنید تا آب جوش بیاید. بعد حرارت را کم کنید، درِ قابلمه را بگذارید و 25-20 دقیقه صبر کنید بلغورهای کاملا بپزد.باغورهای پخته را داخل یک سبد بریزید و صبر کنید تا خنک شوند.


2. در این میان سبزی‌ها را آماده کنید. به این‌صورت که خیار را بشویید و آن را نگینی خرد کنید. فلفل دلمه‌ای را هم بعد از شستو شو نگینی خرد کنید. خیار و فلفل خرد شده را داخل یک ظرف مناسب بریزید.


3. جعفری خرد شده، پنیر فتا، پیاز خرد شده و مقداری نمک و فلفل هم داخل کاسه بریزید و مواد را با هم مخلوط کنید. حالا نوبت اضافه کردن بلغورهای پخته اسـت. آنها را هم اضافه کرده و مواد را با هم مخلوط کنید.


4. برای درست کردن سس، همه‌مواد لازم را در یک کاسه خوب با هم مخلوط کنید تا سس حاصل شود. کمی از سس را بچشید و در صورت نیاز نمک یا آب‌لیموی بیشتری اضافه کنید.

5. سس را روی سالاد بریزید و به آرامی هم بزنید تا سس به خورد سالاد برود، سپس آن را سرو کنید.

 


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


13 سپتامبر 2016 ... سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (3). تا همین چند سال پیش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع است؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و خیار یا ...11 سپتامبر 2016 ... سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (2) ... 3. در این فاصله در یك كاسه سس سویا، كره بادام زمینی، سركه سیب، روغن زیتون، سیر له شده، آب و مقداری نمك ...14 سپتامبر 2016 ... سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (4) ... 3 عدد فیله مرغ; 2 /1 پیمانه پیاز خرد شده; 1 عدد بلال; 4 /3 پیمانه گوجه فرنگی گیلاسی; 5 پیمانه کاهوی خرد ...13 سپتامبر 2016 ... تا همین چند سال پیش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع است؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و خیار یا همان سالاد شیرازی خودمان که یا آن را با غذا ...آموزش آشپزی ، سایت آشپزیانواع سالاد آکاایران: تا همین چند سال پیش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع است؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و خیار یا همان سالاد ...تا همین چند سال پیش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع است؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و خیار یا همان سالاد شیرازی خودمان که یا آن را با غذا می خوردیم یا آنکه ...9 سپتامبر 2016 ... سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (1). تا همین چند سال پیش ... 3. کاهو را شسته و خرد كنید. پیازچهها را بعد از شست و شو خرد كنید. فلفل دلمهایها را هم ...سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (3) - آکا. مجله آشپزی مثبت: تا همین چند سال پيش اغلب ما فکر می کردیم سالاد دو نوع است؛ یکی سالاد فصل، دیگری سالاد گوجه و ...سالادهایی که هم غذا هستند، هم پیش غذا (4) - آکا ... مواد لازم براي 2 نفر: 1 عدد سينه مرغ 1 عدد پياز (ريز خرد شود) 3 ساقه كرفس 1 پيمانه جعفري ساتوري شده معادل يك دسته ...


کلماتی برای این موضوع

یازده پیش غذای خوشمزه و ساده آکاخیلی ا افراد ترجیح می دهند که قبل از غذا، پیش غذا میل کنند، پیش غذا معمولا باید سبک رژیم لاغری و کاهش وزن رژیم لاغری و کاهش وزن فقط با یک بار خواندن وبلاگ من حداقل کیلو وزن کم می کنید چون شما گام موثر برای تغییر سبک زندگیحجم غذا را کاهش دهید حتماً شما هم چشم‌غره‌های مادرتان را یادتان می‌آید یعنی اینکه آشپزی سالادهاهمانطور که می دانید یکی از هنرهای زیبا و قابل توجه تزیین سالاد های مختلف است که نقش یک هفته برنامه ی غذایی برای سحری و افطاردوستان گرامی برنامه غذایی که در زیر مشاهده می کنید، نمونه ای از یک هفته برنامه غذایی انواع سالاد آموزش آشپزی آکا و طرز تهیه هزاران غذا و طرز تهیه سالاد ماکارونی به روشی تازه سالاد گرم پنیر فتا و گوجه فرنگی آموزش تهیه سس راهکار تغذیه‌ای برای کاهش کلسترول خونبدون شک شما هم بارها و بارها شنیده‌اید که بیماری‌های قلبی مهم‌ترین دلیل مرگ و میر


ادامه مطلب ...