فرآوری: آمنه اسفندیاری - بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
خلق یک حالت روحی اسـت که آدمی را در رفتار و کردار به حسن سلوک با مردم وادار می سازد. از جمله آرزوهایی که هر خردمند دوراندیش برای دست یافتن به آن بدون وقفه می کوشد این اسـت که دارای شخصیت جذاب، ارجمند، دوست داشتنی و گرامی در میان مردم باشد و این آرزو، درست همانند بدست آوردن علم، شجاعت و دیگر عادات پسندیده، یک آرزوی بسیار ارزشمند و هدفی بس والا به شمار می آید که تنها برای صاحبان فضل و شایستگی های ویژه قابل دسترسی اسـت. آنچه یاد آور شدیم، تنها زمانی موجب رفعت منزلت و شان انسان می شود که قرین حسن خلق باشد و در آیینه جمال و درخشش خیره کننده آن بتابد، وگرنه ارزش واقعی خود را از دست خواهد داد و به یک چهره ملالت آور مبدل خواهد شد. به همین دلیل اسـت که حسن خلق، ملاک ارزشها، رشته پیوند آنها، معیار شایستگی کسب مجد و عظمت و نیل به محبت و عزت به شمار می آید.
دین اسلام همواره پیروان خود را به حُسن خلق و نرم خویی و ملایمت در گفتار و رفتار فراخوانده و از درشتی و تندخویی بازداشته اسـت؛ چون این آموزه یکی از مهم ترین عوامل قدرت، موفقیت و پیروزی انسان در زندگی اسـت. چنانچه همین، عامل موفقیت پیامبران الهی بویژه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در جذب قلوب انسان ها و گسترش دین بوده اسـت.
دست دادن همراه با صمیمیت و احترام، اولین راه موثّر ارتباطى، به منظور تمرین خوش اخلاق بودن و جلب محبت دیگران اسـت
خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) از خلق کریم به تکریم یاد می نمایند و زیوریافتگان به آنرا بطور اعجاب انگیزی می ستایند و با شیوه های گوناگون تشویقی به آن ترغیب می کنند. پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: برترین شما کسانی اند که اخلاقشان نیکوتر، مهمان نواز، انس گیر، انس پذیر و سهل الوصول تر باشند.
امام باقر (علیه السلام) می فرماید: کاملترین مومنین از نظر ایمان، نیک خلق ترین آنان اسـت.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «انسان مومن پس از فرایض، با هیچ دستاویزی محبوب تر از خوی نیک، به محضر خداوند بار نمی یابد» و نیز آنحضرت فرمود: خداوند به بنده اش، بخاطر حسن خلق، به اندازه رزمنده راه خدا که دائما در جبهه حضور دارد، ثواب می دهد.
پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: انسان دارای خوی نیک همانند روزه دار شب زنده دار پاداش دارد.
نکته ای که پیش از پرداختن به این راه کارها لازم اسـت گفته شود، این اسـت که عامل زیربنایی برای خوش رفتاری، عوامل شخصیتی اسـت؛ زیرا تنها چیزی که اثری عمیق بر روابط ما با دیگران می گذارد، همین عوامل اسـت. عوامل رفتاری بدون داشتن پشتوانه شخصیّتی، فقط تأثیر موقّتی دارند.
بعضى از مردم به طور طبیعى خوش اخلاق و خوش برخوردند و این یکى از مواهب الهى اسـت که نصیب هر کس نشده اسـت. باید خدا را با تمام وجودش شکر گویند، ولى گروهى چنین نیستند، اما می توانند با تمرین و ممارست و به کار بستن اصولی دقیق، حسن خلق و خوش اخلاقی را در وجود خود زنده کنند و چنان در عمق جانشان نفوذ کند که طبیعت ثانویّه شود. (الأخلاق فى القرآن، ج 3، ص 123)
در این جا برخی از راه کارهای تحصیل خوش اخلاقى و مبارزه با بداخلاقى و علاج آن، که در کتاب های اخلاقی آمده، بیان می شود:
1. توجه به ارزش و آثار معنوی و مادی خوش اخلاقى و آثار نیک آن و همچنین زشتى بداخلاقى و آثار بد آن؛ براى این منظور بهترین راه، مطالعه آیات و روایاتی اسـت که در زمینه خوش اخلاقی و بداخلاقی وارد شده اسـت. (جامع السعادات، ج 1، ص 343 ? 344؛ الأخلاق فى القرآن، ج 3، ص 123)
2. تمرین و ممارست؛ (المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج 5، ص 103 ? 104) یعنی تمرین عملى خوش اخلاقى هنگام برخورد با دیگران. تمرین یکى از عوامل رشد و پرورش صفات اخلاقى اسـت. براى انجام رفتار و کردار پسندیده ای همچون خوش اخلاقی و خوش رویی، باید تمرین کرد تا به آن عادت نمود. حضرت امام علی (علیه السلام) فرمود: «نفست را به انجام اعمال پسندیده عادت ده» (لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواع1 محقق و مصحح: حسنی بیرجندی، حسین، ص 341) تمرین و تکرار نسبت به یک خصلت زیبا یا زشت، آن را به صورت عادت یا طبیعت دوّم انسان در می آورد؛ امام على (علیه السلام) فرمود: «عادت، طبیعت دوم اسـت» (تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص 43) وقتى چیزى به صورت عادت درآمد، به تدریج اعضا و جوارح انسان را کنترل کرده، بر وجود او مسلّط می شود؛ به فرموده امیر مومنان علی (علیه السلام): «عادت بر هر انسانى حکومت می کند» (عیون الحکم و المواع1 ص 403)
حتّى وقتى کسی عمیقاً غمگین و ناراحت اسـت، سعی کند خود را شاد نشان دهد و تبسّم نماید. چنان که امام على (علیه السلام) در توصیف مومن می فرماید: «شادى مومن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان اسـت» (عیون الحکم و المواع1 ص 226)
هر کس قادر اسـت در مدتی با یک تصمیم قوى و عزم جزم با رعایت اصل تدریج، به تمرین عملى در این زمینه بپردازد و در این مدت با رویى گشاده، لبى خندان و رابطه اى صمیمى برخورد نماید، نرم و زیبا سخن بگوید، که قطعاً نتایج خوبى خواهد گرفت. یکی از مهم ترین کارهایی که در این زمینه باید تمرین کرد سلام و احوال پرسى توأم با تبسم، دست دادن همراه با صمیمیت و احترام، اولین راه موثّر ارتباطى، به منظور تمرین خوش اخلاق بودن و جلب محبت دیگران اسـت. چنان چه در آموزه های دین اسلام، نسبت به سلام کردن، مصافحه، احترام و محبت، سفارش و اهتمام فراوان شده اسـت.
3. مطالعه احوال انسان های خوش اخلاق و بداخلاق؛ در جامعه افراد خوش اخلاق و بد اخلاق فراوانند. با کمی دقت در احوال دیگران خواهیم دید که افراد خوش اخلاق در زندگی و روابط خود موفّق تر و شادتراند، سالم تر زندگی می کنند و بیشتر مورد احترام مردم هستند. و در مقابل؛ افراد بداخلاق منزوی، و دارای شخصیتی شکننده تر هستند و از زندگی خود جز رنج و زحمت نصیبی ندارند.
4. پرورش عواطف انسانی: یکى از ابعاد مهم وجودى انسان عواطف طبیعى، انسانى و ایمانى او اسـت. دوست داشتن دیگران و ایجاد رابطه عاطفى با سایر انسان ها قابل رشد و تربیت اسـت. انسان های مهربان شاخص ترین و دوست داشتنی ترین افراد جامعه هستند. قسمت بزرگى از لذت و شادى زندگى از طریق ایجاد ارتباط عاطفى با دیگران تأمین می شود. باید توجه نمود که این شادى و لذت از طریق خوش اخلاقى؛ یعنى ایجاد رابطه عاطفى مثبت، محبت کردن و دوست داشتن دیگران به دست می آید و بد اخلاقى که در واقع همان رابطه عاطفى منفى اسـت، موجب کدورت و عذاب زندگى خواهد بود و دیگران را از گرداگرد انسان می پراکند.
حتّى وقتى کسی عمیقاً غمگین و ناراحت اسـت، سعی کند خود را شاد نشان دهد و تبسّم نماید. چنان که امام على (علیه السلام) در توصیف مومن می فرماید: «شادى مومن در چهره او، و اندوه وى در دلش پنهان اسـت» (عیون الحکم و المواع1 ص 226)