استیو جابز، ریچارد برنسون و مایکل دِل نامهای مشهوری برای بیشتر کارآفرینان و مصرفکنندهها هستند، و همهی آنها مثل شما، روزی از یک جایی شروع به کار کردند. سازندگان چنین امپراتوری هایی دارای ویژگیهای مشترکی هستند که آنها را تبدیل به افراد موفقی کرده اسـت.
منطقی به نظر میرسد، این طور نیست؟ بازارتان چیست و چه چیزی را میتوانید برای آن فراهم کنید؟ آیا بهترین محصول را در بازار دارید؟ رقیبانتان چه کسانی هستند؟ و چگونه میتوانید محصولی بهتر و متفاوتتر از آنچه اکنون در بازار وجود دارد، ارائه کنید؟
خیلی خوب اسـت اگر بتوانیم در صنعت، نامی برای خودمان دستوپا کنیم؛ ولی انگیزهمان همیشه این بوده اسـت که پرچم شرکتمان را به عنوان تولیدکنندهی محصول باکیفیت برافراشته نگه داریم، و پس از آن بر اساسِ کیفیتِ برندمان، به کسب شهرت بپردازیم.
آیا میتوانید یک نشان تجاری را که به شکل حرفهای طراحی شده باشد، تشخیص دهید؟ در این صورت، در این بازی شما یک گام از دیگران جلوتر هستید. اگر نتوانید خودتان و شرکتتان را به جهان معرفی کنید، دیگر کیفیت محصول یا خدماتتان اهمیت خاصی پیدا نمیکند.
اگر کسی در مورد محصول یا خدماتتان از شما سوالی بپرسد، همیشه باید پاسخ مناسبی برایشان داشته باشید. چند جملهی کوتاه یا یک مطلب ۱۴۰ کلمهای در فیسبوک در تعریف محصولتان، کاری که انجام میدهد و نحوهی استفاده از آن توسط مشتری تهیه کنید. و برای آنکه معرفیتان از محصول برای مخاطبین خاطرهانگیز باشد، هر مقدار زمان که لازم اسـت صرف کنید.
در هر صنعتی، همیشه باید اصول بالای اخلاقی را در دستور کارتان داشته باشید. مثلا در صنعت تولید شاهدانه، قدم نهادن در این مرحله از اهمیت بالاتری برخوردار اسـت. بقای طولانیمدت در این صنعت، درحالحاضر، در گروی رعایت اصول بالای اخلاقی اسـت. هرگز برای صرفهجویی در زمان یا هزینه از کارتان نزنید. همیشه بر اساس اصول اخلاقی و وجدان کاری عمل کنید.
در صنعت تولید شاهدانه – و به طور کلی در هر صنعتی – هر گام از تولید نیازمند یکپارچهسازی معیارهای انطباق با اصول اخلاقی اسـت. از زمانی که کار تولید آغاز میشود تا لحظهای که محصول نهایی به فروش میرسد، فعالیتهایتان زیر ذرهبین قرار میگیرند، و باید مطمئن باشیم که این کارها بهدست آدمهای متخصص انجام میپذیرد.
انطباق با اصول اخلاقی باعث ایجاد کنترل و توازن میشود، و از طریق آن به شما امکان میدهد همواره بر اساس قوانین و اصول پذیرفته شده، قدم بردارید.
ایجاد روابط راهبردی کلید اصلیِ توسعهی امپراتوری تان اسـت. نوع روابط از جانب کسانی که با آنها در رابطه هستید تعریف میشود؛ کسانی از قبیل فروشندگان، تولیدکنندگان، سازمانها و گروههای محلی. باید با خبرگان هر صنعت، سهامدارانِ همفکر، دولت و کارمندان اجرایی روابط قوی برقرار کنید.
این اتفاق یک شبه صورت نمیپذیرد و برای بهرهبرداری از آن باید سالها وقت بگذارید، ولی یافتن آدمهایی که بتوانند در ایجاد کسبوکار کمکتان کنند، بسیار برایتان مفید خواهد بود. و البته از رقیبانتان نیز غافل نشوید.
با فرهنگ سازمانیتان بهترین کارمندان را جذب کنید. به عنوان نمونه، شرکت کافیشاپهای زنجیرهای استارباکس به کارمنداناش مزایای فوقالعادهای ارائه میدهد و با این کار باعث میشود آنها در هر روز بهترین عملکردشان را نشان دهند. هدف ما نیز همین اسـت. کارمندانمان را تحسین کنیم، و آنهایی را استخدام کنیم که بتوانیم به کارشان افتخار کنیم.
تشکیل یک امپراتوری به صرف زمانِ زیاد، گذشتن از مراحل مختلف، ایجاد روابط جدید و یافتن افراد مناسب برای همکاری نیاز دارد. به علاوه، این توصیهی آخر را حتما به خاطر بسپارید: پیش از هر کاری در برنامهریزی کسبوکارتان، حتما یک وکیل و یک حسابدار خوب استخدام کنید.
با این کار خود را از اتلاف زمان، گریستن و سکتهی قلبی مصون میکنید. به متخصصینتان اعتماد کنید. آنها با بینش و هوشمندیشان در گام نهادن در مسیر درست، راهنماییتان میکنند.