مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

داستانک؛ قصاب و سگ باهوش!

[ad_1]

 

 

 

 

  برترین ها: قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید.

کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین». ۱۰ دلار همراه کاغذ بود.

قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت.
سگ هم کیسه را گرفت و رفت.

قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد.

سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد.

قصاب به دنبالش راه افتاد.

سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد.
قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.

اتوبوس امد, سگ جلوی اتوبوس آمد و شماره آنرا نگاه کرد و به ایستگاه برگشت. صبر کرد تا اتوبوس بعدی امد دوباره شماره آنرا چک کرد. اتوبوس درست بود سوار شد.

قصاب هم در حالی که دهانش از حیرت باز بود سوار شد.

اتوبوس در حال حرکت به سمت حومه شهر بود و سگ منظره بیرون را تماشا می کرد. پس از چند خیابان سگ روی پنجه بلند شد و زنگ اتوبوس را زد. اتوبوس ایستاد و سگ با کیسه پیاده شد. قصاب هم به دنبالش.

سگ در خیابان حرکت کرد تا به خانه ای رسید. گوشت را روی پله گذاشت و کمی عقب رفت و خودش را به در کوبید. این کار را باز هم تکرار کرد اما کسی در را باز نکرد. سگ به طرف محوطه باغ رفت و روی دیواری باریک پرید و خودش را به پنجره رساند و سرش را چند بار به پنجره زد و بعد به پایین پرید و به پشت در برگشت.

مردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد.

قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد: چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه اســت. این باهوش ترین سگی هست که من تا به حال دیدم.

مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ این دومین بار تو این هفته اســت که این احمق کلیدش را فراموش می کنه.

پائولو کوئلیو


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …داستان عاشقانهداستان کوتاه عاشقانهداستانکداستان های کوتاه عاشقانهداستان کوتاه داستان،داستان عاشقانه،داستان آموزنده،داستان کوتاه …هرماشینی که دوست داشتید قسطی بخرید رونق کسب و کار شما از طریق طراحی وبسایت یک راه داستان کوتاه سایت تفریحی و کلیه حقوق مادی و معنوی و قالب این وب سایت متعلق به جذاب می باشدحکایت، حکایات، حکایات جالب، حکایات آموزنده، حکایات …مطلب زیبا و کوتاه خواندنی آدم ها گزیده ای از داستان های کوتاه ِ نویسندگان جهانریشه ضرب المثل ویکی بلاگریشهضربالمثلدر زمانهای قدیم که مردم نذر می کردند و غذا می پختن ، مردم برای گرفتن غذای نذری صف می چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام



لینک منبع :داستانک؛ قصاب و سگ باهوش!

Images for داستان؛ قصاب و سگ باهوش! داستان کوتاه سگ باهوش و قصاب - نمکستان namakstan.net/داستان-کوتاه-سگ-باهوش-و-قصاب.html‎Cached6 آگوست 2016 ... داستان کوتاه سگ باهوش و قصاب قصاب در مغازه اش مشغول کار بود که با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که از جلوی مغازه دورش ... داستان های کوتاه پندآموز: داستان سگ باهوش و صاحب ناشکر www.pandamoz.com/2006/08/post200.html‎Cached Similarقصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که از مغازه دورش کند . اما ناگهان کاغذی را در دهان سگ دید . کاغذ را گرفت . روی کاغذ نوشته بود " لطفا ... داستان کوتاه قصاب و سگ باهوش - پارس ناز www.parsnaz.com/news_detail_9781.html قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید.کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران ... قصاب و سگ باهوش websavar.ir/fa/news/862/قصاب-و-سگ-باهوش‎Cached1 فوریه 2014 ... وبسوار: قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه‌اش نزدیک می‌شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود ... قصاب و سگ باهوش! - عصر ایران www.asriran.com/fa/news/266902/قصاب-و-سگ-باهوش‎Cached Similarقصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ ... مرد نگاهی به قصاب کرد و گفت: تو به این میگی باهوش؟ ... برچسب ها: داستان کوتاه. داستان سگ باهوش و قصاب.... - باید بدانید... should-know.vcp.ir/0.../587021-داستان-سگ-باهوش-و-قصاب.html‎Cachedدرپیشگاه تو ایستاده ام, و دست هایم را به سوی تو بلند کرده ام آگاهم که در بندگی ات کوتاهی نموده و درفرمانبرداری ات سستی آنگاه که شنیدم گناه کاران را به درگاهت ... قصاب و سگ باهوش.... 4charkh4u.ir/?t=1609&e=104892305&ref...قصاب...سگ+باهوش.... قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت ... قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت. ... این داستان که نوشته شما نیست دوست عزیز. سگ - داستان های عبرت آموز www.do3tan.blogfa.com/post-42.aspx‎Cached Similarمردی در را باز کرد و شروع به فحش دادن و تنبیه سگ و کرد. قصاب با عجله به مرد نزدیک شد و داد زد :چه کار می کنی دیوانه؟ این سگ یه نابغه است .این باهوش ترین سگی هست ... ساده اما بی ریا - داستان سگ باهوش ake30.blogfa.com/post-116.aspx‎Cachedقصاب با دیدن سگی که طرف مغازه اش نزدیک میشد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید .کاغذ را گرفت . روی کاغذ نوشته بود : ( لطفا 12 سوسیس و یک ران گوشت ... تیک تاک - داستان قصاب و سگ باهوش-پائولو کوئیلو maralik.blogfa.com/post/95‎Cached Similarداستان قصاب و سگ باهوش-پائولو کوئیلو. قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت.