مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

داستان روشنایى ادامه داشت

[ad_1]

پلاک 1

داستان روشنایى ادامه داشت

کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان:
الحَمدُ لِلهِ فَاطِرِ السَّمَوَاتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَلَائِکَةِ رُسُلاً أُولِی أَجنِحَةٍ مَثنَی وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ یَزِیدُ فِی الخَلقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللهَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ

سپاس خدای را که پدید‌آورنده‌ی آسمان و زمین است و فرشتگان را که دارای بال‌های دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه‌اند پیام‌آورنده قرار داده است. در آفرینش هر چه بخواهد می‌افزاید، زیرا خدا بر هر‌چیزی تواناست. (سوره‌ی فاطر، آیه‌ی اول)

گاهی آن‌قدر کوچک‌اند که باید خوب حواسم را جمع کنم. باید از همان اول آن‌ها را ببینم تا یادم بماند و دلم را به وجودشان قرص کنم. کاری به قوانین فیزیک ندارم، اما یک چیز را خوب یاد گرفته‌ام: اتم؛ کوچک‌ترین ذره‌ی هرماده. آن‌قدر کوچک که به چشم نمی‌آید اما با این وجود، هست.

در دنیای ذهن من، لا‌به‌لای تمام شلوغی‌ها و دغدغه‌ها، میان تمام هدف‌ها و آرزوها، همیشه از این کوچک‌ترین‌ها هست که گاهی حواسم به آن‌ها نیست، اما تمام روزهایی که حواسم نیست باز هم می‌دانم هستند.

هرروز یکی از این کوچک‌ترین‌ها به دنیایم اضافه می‌شود. هر روز بیش‌تر از روز قبل می‌دانم، حس می‌کنم، یاد می‌گیرم و با تجربه‌ای تازه رو‌به‌رو می‌شوم. هرروز در دنیایم اتفاق‌های تازه‌ای رخ می‌دهند. من رد تمام آن‌ها را گرفته‌ام، راستش گه‌گاه دقیقه‌ها در موردشان فکر کرده‌ام و پایان این رد تو را پیدا کرده‌ام.

امروز از گفت‌وگوی بی‌وقفه‌ی پنجره و آفتاب چیز تازه‌ای یاد گرفتم. تازه از مدرسه آمده بودم و داشتم خستگی‌ام را با آفتاب ظهر که از پنجره به داخل اتاق می‌تابید، دور می‌کردم که به گفت‌و‌گوی زیبای نور و پنجره فکر کردم. کم‌کم چشم‌هایم سنگین شد و به خواب رفتم.

آفتاب باشکوه‌تر، دنباله‌دار و پررنگ‌تر از هرزمان دیگر بود. چشم‌هایم بسته بودند اما باز هم وجود روشنایی را حس می‌کردم. یک لحظه با خودم فکر کردم عجیب است که نور می‌تواند به تاریکی نفوذ کند.

حتی وقتی چشم‌هایم را به خواست خودم می‌بندم، نور باز هم مرا تنها نمی‌گذارد. هست و دلم را قرص می‌کند. نور، پرده‌ای است که کنار می‌زنم و همه‌چیز را آن‌طور که هست نشانم می‌دهد.

داشتم با خودم از روشنایی منحصر به فردی حرف می‌زدم که می‌تواند به تاریک‌ترین‌ها راه پیدا کند که بیدار شدم.

هنوز آفتاب هم‌صحبت پنجره بود. داستان روشنایی ادامه داشت و من بی‌هوا یاد چیزهای کوچکی افتادم که هرروز در دنیای ذهنم به دنیا می‌آیند. آن کوچک‌ترین‌ها، درست مثل آفتاب‌اند؛ زمانی‌که احساس می‌کنم خسته‌ام، نمی‌خواهم ادامه بدهم و یا موقتاً باید دست از تلاش بردارم، به ذهنم می‌تابند و قلبم را روشن می‌کنند.

آن‌ها به هرتاریکی ناشی از خستگی، ناامیدی و بی‌حوصلگی رخنه می‌کنند و دنیایم را آن‌طور که واقعاً هست، نشانم می‌دهند.

من در برابر تعداد بی‌شماری «کوچک‌ترین» تازه قرار می‌گرفته‌ام که هرروز در ذهنم متولد می‌شوند. بعد یادم می‌افتد می‌توانم شگفت‌زده شوم و حالم از تمام کوچک‌های زیبای زندگی‌ام خوب شود.

همین امروز آفتاب را از بُعد تازه‌ای کشف کردم؛ بُعد همیشه روشن‌بودن، بُعد گفت‌و‌گو با پنجره و راه پیدا‌کردن به خواب و بیداری من. امروز از آفرینش کوچک‌ترین‌ها حالم خوب است. آن‌هایی که در عین کوچک‌بودن، بیش‌تر از هر‌رویداد بزرگ دیگری مرا به لبخند و سرزندگی وصل می‌کنند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

داستان شب معراج پیامبرص داستان شب معراج …داستان شب معراج پیامبرص داستان شب معراج پیامبر اعظم حضرت محمدصو ملاقات با آشنایی با ادیان جهان۱۱ عقاید و تاریخ دین زرتشت نظر …آشنایی با ادیان جهان۱۱ عقاید و تاریخ دین زرتشت نظر رهبر انقلاب درباره اهل کتاب بودن گنجور حافظ غزلیات غزل شمارهٔ ۳۱۷پدرام نوشته می گسار عزیز در مورد تفسیر بیتی از این غزل حافظ واژه ملک را پادشاه زبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسیزبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسی آریا ادیب احوال و آثار ناصر خسرو بهارناصر خسرو قبادیانی ابومعین حمیدالدین ناصرخسرو قبادیانى مروزى، در سال هجرى در متن کامل شازده کوچولو شازده کوچولو یا شهریار کوچولو به فرانسوی ‏ داستانی نوشته آنتوان دو سن تعبیر خواب قرانابن …تعبیر خواب قرانابن سیرینسلمانحضرت یوسفروانشناسیزیست شناسیمعاصررویای صادقه معجزات حضرت محمدص معجزه دات کامآیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشت احادیثی از امام علی ع در باره آخرالزمان احادیثی از امام علی ع در باره آخرالزمان ضد بها و بهائیتدرباره حقایق پنهانی که شاید ما نبینیم تفسیر …اى انسان بنگر از چه آفریده شده اى ؟ این سوره نیز همچون بسیارى دیگر از سوره هاى جزء آخر داستان شب معراج پیامبرص داستان شب معراج پیامبر اعظم حضرت داستان شب معراج پیامبرص داستان شب معراج پیامبر اعظم حضرت محمدصو ملاقات با پیامبران و آشنایی با ادیان جهان۱۱ عقاید و تاریخ دین زرتشت نظر رهبر زردشت، زرتشت، زرادشت، زراتشت، زردهشت و کلماتى از این قبیل از واژه «زرثوشتر» در گاتهابخشى زبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسی زبان و ادبیات فارسی فولکلور ایران، توده شناسی آریا ادیب گنجور » حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷ ابراهیم زراعت گر نوشته سلام این شعر به نظر بنده اشاره به این دارد که حافظ خود را از جنش احوال و آثار ناصر خسرو بهار ناصر خسرو قبادیانی ابومعین حمیدالدین ناصرخسرو قبادیانى مروزى، در سال هجرى در روستاى متن کامل شازده کوچولو شازده کوچولو یا شهریار کوچولو به فرانسوی ‏ داستانی نوشته آنتوان دو سن اگزوپری است معجزات حضرت محمدص معجزه دات کام آیا میدانید حضرت محمدصپیامبر ما هزار تا معجزه داشت تعبیر خواب قرانابن سیرینسلمانحضرت یوسف تعبیر خواب قرانابن سیرینسلمانحضرت یوسفروانشناسیزیست شناسیمعاصررویای صادقهبرحسب حروف احادیثی از امام علی ع در باره آخرالزمان احادیثی از امام علی ع در باره آخرالزمان ضد بها و بهائیت درباره حقایق پنهانی که شاید ما نبینیم تفسیر سوره طارق تفسیر نمونه جلد صفحه ستارهاى است بلند و درخشان و شکافنده تاریکها النجم الثاقب



لینک منبع :داستان روشنایى ادامه داشت

داستان روشنایى ادامه داشت - همشهری آنلاین www.hamshahrionline.ir/details/352769‎Cached18 نوامبر 2016 ... داستان روشنایى ادامه داشت. کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - خانه فیروزه‌ای > یاسمن رضائیان: الحَمدُ لِلهِ فَاطِرِ السَّمَوَاتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَلَائِکَةِ رُسُلاً ... داستان روشنایی ادامه داشت | الحَمدُ لِلهِ فَاطِرِ السَّمَوَاتِ - قطره www.ghatreh.com/news/nn34661839/داستان-روشنایی-ادامه-داشت 17 نوامبر 2016 ... داستان روشنایی ادامه داشت. الحَمدُ لِلهِ فَاطِرِ السَّمَوَاتِ وَ الأَرضِ جَاعِلِ المَلَائِکَهِ رُسُلاً أُولِی أَجنِحَهٍ مَثنَی وَ ثُلَاثَ وَ رُبَاعَ یَزِیدُ فِی الخَلقِ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللهَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ ... زندگی داستان‌سرای دانمارک: - Google Books Result https://books.google.com/books?isbn=1780831315 اشکان آویشن - ‎2012 - Literary Collections ... و همجنان تا سالیان دراز ادامه داشت، طبیعى بود که من روحیهى بسیار خوبى ییدا کرده بودم. ... اما از آنجا که خداى من، خواهان تکامل و رشد من بوده است، در عوض، روشنایى هایى خارج از ... انتشار داستان ها و واکنش منفى منتقدان و مردم تنها جند ماه یس از انتشار ( بدیهه ...همشهری دوچرخه | صفحه نخست 2charkheh.hamshahrilinks.org/Home/2390 17 نوامبر 2016 ... این تکرار بی‌اختیار است. این تکرار بی‌اختیار است. داستان روشنایى ادامه داشت. داستان روشنایى ادامه داشت. Agahi-04_01; farakhan-side1; ads3 ... روشنایى بى انتها داستان - پیام زن payamezan.eshragh.ir/article_51770.html‎Cachedروشنایى بى انتها داستان ... و دیگر نتوانست ادامه دهد و باقى کلمات را فرو داد. ... داشت به سمت روشنایى مى رفت که یک آن احساس کرد روى دستش خیس شد, نگاه کرد تازه ... سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست - (5) خلوت طلبیدن طبیب از ... naab.blogfa.com/post-30.aspx‎Cachedو اینک ادامه ی داستان... چون حکیم از این سخن آگاه شد وز درون هم داستان شاه شد. گفت ای شه خلوتی کن ... سوی قصّه گفتنش می داشت گوش سوی نبض و جستنش می داشت هوش. تولید تاریکی شب روشنایی روز به زودی آغاز می شود pr.irib.ir/persian/ModulesPage.aspx?modulename=news2...‎Cached23 مه 2017 ... p>کارگردان سریال «تاریکی شب، روشنایی روز» گفت: ... وی ادامه داد: از آنجایی که فاز دوم این سریال در زمان گذشته و دهه 50 می‌گذرد، در حال حاضر گروه دکور و ... قاسم زاده اصل با اشاره به حضور بازیگران جدید در این سریال بیان داشت: غیر از فرهاد ... داستان این سریال در دو برهه زمانی امروز و گذشته اتفاق می‌افتد. داستان یک زن - Ipso's Cultural Container https://ipsocontainer.org/داستان-یک-زن/?lang=fa‎Cachedهرچند او در ادامه اذعان می‌کند که خشونت در افغانستان یک پدیده بسیار پیچیده و چند جانبه است. ... زهرا می‌گوید: ” از یک منظر کوچک، روشنایی خاکستر شاید تنها داستان سرگذشت ... من چندین زنگ، ایمیل و پیام دریافت کردم که خوانندگان کتابم از برداشت و ... جنگ و شعر - Google Books Result https://books.google.com/books?id=uUDKs-ozWCsC ‎2012 بى اختیار زیرلنب زمزمه کردم: «اوه، ماه برو، برو ماه" داستان من به بایان رسیده، داستان من ... ولى اینکونه که معلوم است مى بایست هنوز ادامه داشته باشد، یس خورشید کى طلوع مى کند؟ یس خورشید کى روشنایى وکرما را براى من و این قبرستان به ارمغان مى آورد؟ ... وقت که دوست داشت به دیدن من و همسرم و یسرم به لندن بیاید، او نیز اصرار داشت که مرتبا ...جنگ زمان ۱۵: - Google Books Result https://books.google.com/books?isbn=178083277X منصور کوشان - ‎2012 - Literary Collections ... خود داشته باشند٠ به صحنهى درخشان رمان روشنایى ماه اوت در همان بند اول دقت کنین زنى ... مهب بودناش، در ادامه داسقان، حتا تا اخر ان هم، نثر نمىتواند از شاءرانه بودناش رها شود،٠ ... سوى بایان داستان هدایت مىکند و به ئونهاى بریشت نایذیر به سوى وضوح و کشف و ... این طرف مىدرخشیذ) یرتوهاى زرد رنک ان که شجاهت داشت به ذرات ابى که از تنابباش ...