پژوهشگران دانشگاه هاروارد به یافتههایی دست پیدا کردهامد که می توان با بهرهگیری از آنها استرس را به اهرمی برای بهبود عملکرد فردی بدل کرد.
استرس گاهی اوقات اجتناب ناپذیر است. اما شما میتوانید آن را به بهترین دوست خود تبدیل کنید. همهی ما میدانیم که استرس بد است و از مشکلات سلامتی گرفته تا از دست دادن بهرهوری را به دنبال دارد. با این حال، گرچه راههایی اثبات شده برای کاهش آن وجود دارد؛ اما در زندگی، استرس اجتناب ناپذیر است. در حقیقت، اگر کارهایی بزرگ میکنید، امری ناگزیر است. اما جدیدترین پژوهشها نشان میدهند که این استرس زیاد میتواند در راههای مثبت مهار شده و به بهره وری تبدیل شود.
برخی از کارشناسان روانشناسی در هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) ما را به چالشی جدید فراخواندهاند. به زمانی فکرکنید که موفق بودید و در بالاترین حالت بهرهوری قرار داشتید. آیا در آن زمان، استرس به شما انگیزه میداد؟
پاسخ شما به احتمال قوی، "بله" است و نشان میدهد که استرس اگر در راهی صحیح مدیریت شود، امری منفی نخواهد بود. کارشناسان هاروارد میگویند که رعایت نکات زیر، سودآوری استرس را بیشتر کرده و تاثیرات مخرب آن بر بدن، روابط و مشاغل ما را کاهش خواهد داد.
استرس اجتناب ناپذیر است. اگر استرس ندارید، آنگاه گونهای نادر هستید و به احتمال زیاد زندگیای بیهدف و بدون سود دارید. اولین قدم در مقابله با استرس، شناخت آن است. آن گاه باید تصمیم بگیرید با آن چه کنید. باید تصمیمی بسیار مهم بگیرید. بله! یک انتخاب: شما نیاز دارید که تصمیم بگیرید استرس را عاملی تقویت کننده ببینید یا عاملی ناتوان کننده.
ساده است: استرس را به عنوان اثر جانبی گشودن بالهای خود و به چالش کشاندن خود ببینید. بر طبق گفتهی شاون اکور (Shawn Achor)، کارشناس روان شناسی مثبت، عملکرد مغز ما وقتی چالشها را مثبت بنگرد، بهبود مییابد. اگر ما مثبت و بادقت (و نه نگران) باشیم، مغز ما قادر خواهد بود تا منبسط شده و پردازشهای سریعتر و بهرهوری بیشتر داشته باشد.
وقتی به مغز خود آموزش دهید تا استرس را به عنوان محصول جانبی موفقیت بشناسد و نه چیزی وحشت آور، آن گاه امر بالا محقق خواهد شد. این کار مثل ورزش کردن میماند؛ هیچ کس دوست ندارد عرق کند یا درد بکشد، اما برای ماهر شدن، اینها را باید تحمل کرد. وقتی در چالش فکری بعدی خود قرار گرفتید، به استرس به عنوان "عرق مغز" نگاه کنید.
استرس برای کشتن ما طراحی نشده است. در حقیقت، در دوران غارنشینی، ابزاری بسیار قدرتمند بود که از مرگ ما جلوگیری میکرد. پژوهشها پیشنهاد میکنند که گرچه ممکن است ما از آن لذت نبریم، اما بسیاری از اثرات آن که ما را هزاران سال قبل از چنگال ببرهای گرسنه نجات داد، در دنیای مدرن امروز نیز میتواند به کار آید.
آلیشیا و توماس کرام کشف کردند که :"هورمونهای استرس در واقع رشد را القا میکنند و موادی را در بدن آزاد میکنند که به بازسازی سلولها، سنتز پروتئینها و بهبود سیستم ایمنی بدن منجر میشود. در واقع بدن سالمتر و قویتر از قبل میشود. پژوهشگران این اثر را پیشرفت فیزیولوژیکی مینامند و همهی ورزشکاران نتایج خوب آن را میشناسند".
صرفا با ارزیابی استرس به عنوان عامل بهبود عملکرد (تا عاملی برای تنفر) این تفاوت را میتوانید ایجاد کنید. پژوهشها نشان میدهد که وقتی داوطلبان آزمایش، نگرش خود را تغییر دادند، بهره وری بیشتری داشتند. این تغیر نگرش میتواند به وحشت صحبت کردن در جمع نیز کمک کند. در واقع همهی ما به کسی نیاز داریم تا به او تکیه کنیم.
امی گالو (Amy Gallo) در مقالهای در هاروارد بیزینس ریویو با عنوان "تبدیل استرس به یک دارایی" ذکر میکند که واقعا مهم است که در طی دورانی که استرس نداریم، روی روابط خود کار کنیم تا زمانی که تحت فشار هستیم و فکر میکنیم هر آن ممکن است از کنترل خارج شویم، دوستانی داشته باشیم که به ما گوش دهند.
این که با چه کسی وقت میگذرانید و این رابطهها را میسازید نیز مهم است. از افرادی که مدام شکایت میکنند و کسانی که خود را با چیزهایی که نمیتوانند تغییر دهند اسیر ساختهاند دوری کنید. زیرا درست مانند فکرها و نگرشهای منفی، شکایت و استرس نیز مسری است. باید بر روی چیزی که میتوانید تغییر دهید، تمرکز کنید.
استفان هاوکینگ (Stephen Hawking) زمانی گفته بود: "یکی از اساسی ترین قانونهای جهان این است که هیچ چیز کامل نیست. کمال وجود ندارد". اگر طبیعت هنوز به کمال دست نیافته است، پس شما نیز نمی توانید. چیزهای بسیار زیادی وجود دارد که فارغ از تلاشی که شما انجام میدهید، از کنترل شما خارج است. بنابراین آنچه خارج از محدودهی اثر شماست را رها کنید.
اکور در کتاب خود، مزایای شادی، تمرینی دارد به نام "آزمایش جزیره". او پیشنهاد میکند که لیستی از استرسها تهیه کنید و آنها را به دو دسته تقسیم کنید و هر یک را در یک جزیره بگذارید. یک جزیره متعلق به چیزهایی است که میتوانید کنترل کنید و جزیرهی دیگر متعلق به چیزهایی است که نمیتوانید کنترل کنید. جزیرهی دوم را نادیده بگیرید و اولی را با تحکم مدیریت کنید. به تدریج استرسهای غیرضروری حذف میشود و شما به سمت هدفهایتان حرکت میکنید.
بله، بهتر! و نه کامل! حتی وقتی در مورد استرس صحبت میکنیم، تمرین، کلیدی برای یاد گرفتن چگونگی مقابله با آن است. به محض آن که احساس کردید، حتی کمی استرس دارید، شروع به تمرین تکنیکهایی کنید که در بالا گفتیم.
فکر کنید که در حال آموزش برای ماراتن هستید. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در روز مسابقه ۴۰ کیلومتر بدون ماهها آمادگی قبلی بدوید. به هر شکل، زندگی یک ماراتن است، نه یک مسابقهی دو سرعت.