مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

اختیار زنم دست پدر و مادرش است

جام جم سرا به نقل از خراسان: از چهره‌شان می‌توان به نارضایتی آن‌ها از کنار یکدیگر نشستن پی برد. لحظاتی سکوت بر دادگاه حکمفرما می‌شود تا اینکه قاضی از مرد می‌خواهد دلیل درخواست طلاق را برای دادگاه توضیح دهد.

با اصرار دوست مشترک پدر‌هایمان ازدواج کردیم

مرد در حالی که از لحظه ورود به دادگاه، جمله‌ای را مدام زیر لب زمزمه می‌کند، صحبت‌هایش را این گونه شروع می‌کند: ما تنها ۳ ماه است که با یکدیگر عقد کرده‌ایم و حداقل برای من خیلی سخت است که روی شناسنامه‌ام مهر طلاق بخورد. چند ماه پیش، دوست مشترک پدر من و پدر همسرم، خانواده‌های ما را به هم معرفی کرد. بعد از اینکه من و خانواده‌ام به خواستگاری رفتیم، من متوجه یک سری تفاوت‌ها شدم. به طور مثال، خانواده دختر از من پولدار‌تر بودند و رسم و رسوم عجیبی داشتند. مثلا زمانی که می‌خواستم در جلسه خواستگاری با این خانم صحبت کنم، خواهر او هم در اتاق حضور داشت که این اتفاق، برای من قابل قبول نبود. با این حال و چون دوست مشترک پدر‌هایمان در آن جلسه حضور داشت و به شکل گیری این وصلت اصرار داشت، ما با یکدیگر ازدواج کردیم.

همسرم به حرف‌های من گوش نمی‌دهد

زن انگشت اشاره‌اش را به سمت قاضی می‌گیرد و می‌گوید: آقای قاضی، دلیل اصلی طلاق ما، گوش نکردن همسرم به حرف‌های من است. او فقط حرف خودش را می‌زند. به طور مثال، اگر من بگویم که امشب برویم خانه خاله‌ام حتما مخالفت می‌کند. من از زندگی در این وضعیت خسته شده‌ام، لطفا شما هم مانع خوشبختی ما در آینده نشوید!

هرچه پدر و مادرزنم بگویند باید انجام دهیم

قاضی از مرد می‌خواهد که درباره مخالفت با حرف‌های همسرش توضیح دهد. مرد در حالی که چندین بار، دستش را به پیشانی‌اش می‌زند، می‌گوید: خدا که شاهد است از شما چه پنهان، زن من اختیارش دست پدر و مادرش است. هرچه آن‌ها بگویند، ما باید انجام دهیم. آقای قاضی، شاید باورتان نشود در این ۳ ماهی که در عقد بودیم، من حتی یک شب هم نتوانسته‌ام خانه همسرم بمانم چون خانواده‌اش این را مخالف رسم و رسومشان می‌دانند. متاسفانه زنم مدام من را با برادر‌ها و دایی‌هایش مقایسه و فکر می‌کند، آن‌ها از ابتدای زندگیشان همه چیز داشته‌اند. من نمی‌دانم چه طور دارایی‌های من را با دایی ۹۰ ساله‌اش مقایسه می‌کند! به هر حال، من همسرم را دوست دارم و می‌دانم که تمام ایرادهایی که از من می‌گیرد، پدر و مادرش به او یاد داده‌اند.

من فقط از راهنمایی‌های والدینم استفاده می‌کنم

زن می‌گوید: من نمی‌دانم چرا هر حرفی بزنم، همسرم فکر می‌کند که پدر و مادرم آن را به من یاد داده‌اند. البته قبول دارم که آن‌ها من را راهنمایی می‌کنند و من هم از راهنمایی‌های آن‌ها استفاده می‌کنم. به نظر من بهتر است دیگر این ماجرا را تمام کنیم. ما ده‌ها بار در این باره صحبت کرده‌ایم و برای راحت شدن، باید همین الان از هم جدا شویم.

قاضی که در حال نوشتن، آخرین اظهارات مرد و زن در پرونده‌شان است، به آن‌ها می‌گوید که منتظر رای دادگاه باشند. زن و مرد که هر دو متولد سال ۶۸ هستند از دادگاه بیرون می‌روند.

بی‌توجهی به تفاوت فرهنگی

عبدالحسین ترابیان، کار‌شناس و مشاور خانواده، معتقد است زندگی دختر و پسرهایی که با حداقل شناخت ازدواج می‌کنند، معمولا به طلاق می‌کشد. وقتی دختر و پسر و حتی خانواده‌هایشان قبل از ازدواج با فرهنگ یکدیگر بخوبی آشنا نشده‌اند، باید هم منتظر مشکلاتی برای ادامه زندگی باشند. در پرونده دادگاه این هفته، بخشی از مشکل این زوج به خاطر تفاوت‌های فرهنگی است که قبل از ازدواج به آن توجه نکرده‌اند.

هیجانی شدن با اصرار یک واسطه

این مشاور خانواده می‌افزاید: اگر دختر و پسری می‌خواهند ازدواجی آگاهانه و پایدار داشته باشند، باید برای شناخت یکدیگر در مراسم خواستگاری برنامه ویژه‌ای داشته باشند. جالب است بدانید که شناخت یک سری فرهنگ‌ها و هم کفو بودن‌ها، کار سختی نیست ولی می‌تواند از مشکلات بسیاری در ادامه زندگی جلوگیری کند. وقتی دختر و پسر در جلسه اول خواستگاری با اصرار یک واسطه، هیجانی شوند و ازدواج کنند یعنی دو آدم که شناخت کافی از هم ندارند با هم ازدواج می‌کنند. این نداشتن شناخت با گذشت زمان و بیشتر شدن شناخت، برای آن‌ها مشکلات زیادی ایجاد خواهد کرد.

تلاش برای شناخت بیشتر

ترابیان می‌گوید: زن و شوهرهایی که در دوران عقد هستند، توجه داشته باشند که دوران عقد مرحله‌ای برای شناخت بیشتر همسر و یادگیری مهارت‌های لازم برای شروع یک زندگی مشترک است. خانواده‌های دختر و پسر هم باید مهارت‌های ارتباط با عروس و داماد را فرا بگیرند تا باعث دلخوری عروس یا دامادشان نشوند.

استقلال کامل در دوران عقد شدنی نیست

این کار‌شناس خانواده ادامه می‌دهد: همچنین زن و شوهرهایی که در دوران عقد هستند، باید توجه داشته باشند که در دوران عقد یک زندگی کامل را تجربه نخواهند کرد بلکه در حال گذراندن یک شبه زندگی هستند. بنابراین به طور طبیعی، مرد و زن تحت مدیریت خانواده‌شان هستند و برخوردار بودن از استقلال کامل در این دوران بی‌معناست. زن و مردی که در عقد هستند، نمی‌توانند باورهای خانواده‌شان را کاملا نادیده بگیرند و به حرف‌های همسرشان گوش دهند. توقع اینکه در دوران عقد، زن یا مرد به تمام خواسته‌های همسرش عمل کند منطقی و شدنی نیست. البته اگر زن و شوهری مهارت گفت‌و‌گوی موثر را فرا گرفته باشند، با گفت‌و‌گو می‌توانند بسیاری از این مشکلات را حل کنند.



لینک منبع :اختیار زنم دست پدر و مادرش است

Images for اختیار زنم دست پدر و مادرش است اختیار زنم دست پدر و مادرش است - جام جم آنلاین jamejamonline.ir/sara/.../اختیار-زنم-دست-پدر-و-مادرش-است‎Cached25 ا کتبر 2014 ... با شنیدن شماره پرونده‌شان، وارد دادگاه می‌شوند. زن به همراه پدر و مادرش یک طرف و شوهرش در طرف دیگر اتاق می‌نشینند اما قاضی از زن و شوهر می‌خواهد کنار ... familweb.com - اختیار زنم دست پدر و مادرش است familweb.com/post/1153-اختیار+زنم+دست+پدر+و+مادرش+است.php‎Cachedاختیار زنم دست پدر و مادرش است. اختیار ... زن به همراه پدر و مادرش یک طرف و شوهرش در طرف دیگر اتاق می‌نشینند اما قاضی از زن و شوهر می‌خواهد کنار یکدیگر بنشینند. کسی پشت واژه‌ها پنهان شده است: - Google Books Result https://books.google.com/books?isbn=1780835426 شعله رضازاده - ‎2016 - Fiction این روزهای آخر، وقتی مادرم از خودش برایم عکس می فرستاد، چیزی در نگاهش و چشمانش ... حتی آن روزها که به جای عکسش، به خودش زل می زدم هم خبری از این چیزها نبود. ... البته شانس آورده ام که این جا زیاد کسی را دست در دست مادر یا پدرش نمی بینم، وگرنه ... همین طور که بی اختیار نگاهم به عابرها می افتد، دارم به کرم گران قیمتی فکرمی کنم که ...همسر مهم‌تر است یا پدر‌ و‌ مادر؟! - بولتن نیوز www.bultannews.com/fa/news/.../همسر-مهم‌تر-است-یا-پدر‌-و‌-مادر‎Cached Similarبا وجود فاصله 400 کیلومتری با پدر و مادرم از همین جا دست هر دوی آنها را می بوسم. .... قرآن و خدا اختیار کامل داده بعضی از پدر و مادرها هم از این قضیه نهایت سوء استفاده رو ..... حالا زنم باردار است و خانواده ام بجز مادرم هم از این موضوع خبر دارند و به شدت مخالف اند. دوستی می گفت: Defines a Friend - Google Books Result https://books.google.com/books?isbn=1595845992 Mitra Mofidi, میترا مفیدی - ‎2017 - Poetry ۲۴۷ ایرانی است - من مجبورم از ایران برم، مدتهاست که پدرم تقاضای مهاجرت کرده، من باورم نمی ... با شتاب گفت: نه، نه، معلومه که این طور نیست، همون دیشب با پدرم حرف زدم و ... هنوز غم این عشق رویائی از دلم بیرون نرفته بود که عمویم با همسرش از اروپا برای ... ما بودند، زن عمویم در حالی که نگاه خریداری به سراپای من انداخته بود، دست در کیفش ...دختری از ایران: Dokhtari az Iran - Google Books Result https://books.google.com/books?isbn=1595845984 Setareh Farmanfarmayan, ستاره فرمانفرمایان - ‎2017 - Juvenile Nonfiction سلام صبار، مادرم و سایرین را رساندم . ... چند 3, :دقیقه ی بعد، در حالی که دست اش را می فشردم، گفتم - باز هم به دیدن اتمی آم. و به سرعت راهی خانه شدم. در درشکه بی اختیار زار می زدم. ... که آرزو داشتم پدر واقعی ام باشد، حالا پیر و فرسوده در بیمارستانی پر از آلودگی و ... کمی که آرام تر شدم، اندیشیدم که مقصر وضع موجود نه مادرم و نه صبار است.بچه سهم پدر می شود یا مادر؟ - باشگاه خبرنگاران www.yjc.ir/fa/news/4326875/بچه-سهم-پدر-می-شود-یا-مادر‎Cached Similarحضانت دختر تا 7 سالگی با مادر است و بعد از این سن با پدر است. ... ضمن آن که اگر مشکل اخلاقی پدر و مادر که حضانت طفل را در اختیار دارد، ثابت ... در بسیاری از موارد بعد از به دنیا آمدن کودک به دلیلی مانند تصادف، پدر جان خود را از دست می دهد. ... با سلام من مدت 6 ماه هست از همسرم جدا شدم ومن با بخشیدن مهریه ام حضانت دخترم را که 8 ساله است ... مادر زن www.gtc.ac.ir/dokhtaraneaseman/html/Book/01-7.html‎Cached Similarتنها من نیستم که از دست مادر زنم دل خونی دارم این یک دردعمومی است. .... بسیارند دامادهاییکه با مادر زن و پدر و برادر همسرشان روابطنیک دارند و از معاشرت وپشتیبانی آنها برخوردار ..... زیرا صلاحنیست فرزندان بیگناهش را در اختیار یک زن فاسد قرار دهد. شرح حال سه یار دبستانی و چند داستان دیگر: 3 School Companions - Google Books Result https://books.google.com/books?isbn=1595845496 Parviz aziz golshani, پرویز عزیز گلشنی - ‎2016 - Juvenile Nonfiction روزی پدر منیژه به من گفت: «بهتر آن است که شما باهم جشن نامزدی برپاسازید و حلقه ... هفتهای گذشت من و منیژه دست به کار برپانمودن جشن نامزدی شدیم و دو حلقهٔ طلا خریدیم. پدر یکی از دانش آموزان سالنی در اختیار ما گذاشت. ... من در تهران کسی را نداشتم، تنها به خانواده ام تلفن زدم. گفتند پدر نمی تواند بیاید، تنها مادر و خواهر و برادرم می آیند.