مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

عروس 21 ساله: به من فرصت دهید... لطفاً

جام جم سرا: راضیه که در زندان سپیدار اهواز به سر می‌برد، روز گذشته در گفت‌وگویی تلفنی با شرق، ضمن درخواست از رییس قوه‌‌قضاییه برای نجات جانش جزییاتی از زندگی‌اش را توضیح داده که «جام جم سرا» به منظور اطلاع‌رسانی به خوانندگان، آن را بازنشر می‌کند:

***

‌ وقتی ازدواج کردی نوجوان بودی. رابطه‌ات با شوهرت چطور بود؟

وقتی 14ساله‌ بودم ازدواج کردم. شوهرم با من بدرفتاری می‌کرد. من هم بچه‌ بودم و نمی‌توانستم او را درک کنم همین هم علت اصلی اختلاف ما بود. خیلی اذیت می‌شدم حتی چندین‌‌بار از او کتک خوردم چون می‌دانستم کسی کمکم نمی‌کند و گفتن اینکه چقدر با شوهرم اختلاف دارم فقط خودم را جلوی دیگران خراب می‌کند. به همین خاطر سکوت می‌کردم و تلاشم این بود که خودم اختلافات را حل کنم. او هیچ‌وقت جلو دیگران آنطور که در خانه تنها بودیم با من رفتار نمی‌کرد. همیشه جلو دیگران من را مقصر نشان می‌داد.

‌چرا از هم جدا نشدید؟

مدتی بعد از ازدواج‌ بچه‌دار شدیم وجود بچه وضعیت را سخت‌تر کرد. طلاق هم سخت‌ شده‌ بود البته به‌خاطر مشکلاتی که داشتم یکبار تصمیم به جدایی گرفتم اما‌ مساله با وساطت خانواده حل شد و من دوباره به زندگی‌ با شوهرم برگشتم. رفتار شوهرم طوری بود که همیشه تحقیر می‌شدم هر وقت سر مساله‌ای با هم بحث می‌کردیم دعوا راه می‌افتاد و او با فحاشی سعی می‌کرد من را ساکت کند. این رفتارها خسته‌ام کرده‌ بود تا اینکه روز حادثه به میهمانی رفتیم و برگشتیم و دوباره با هم بحث کردیم. او دو سیلی به صورتم زد و بعد خوابید آنقدر ناراحت شدم که تا صبح نتوانستم بخوابم. خیلی ناراحت بودم. اصلا متوجه کاری که می‌کردم نبودم اگر می‌فهمیدم چه ضربه‌ای به خودم و فرزندم و اطرافیانم می‌زنم این کار را نمی‌کردم نمی‌دانستم اگر شوهرم را بکشم چه عاقبتی در انتظارم است. به سمتش شلیک و بعد هم جسد را دفن کردم. آنقدر بچگانه فکر می‌کردم که دروغ گفتم و مدعی ‌شدم شوهرم گم شده ‌است.

در عالم بچگی خودم فکر می‌کردم اگر این حرف را بزنم کسی متوجه نمی‌شود. حتی با یکی از برادرشوهرهایم به دانشگاه شوهرم رفتیم تا مثلا دنبال او بگردیم پدر و برادرشوهرم از بویی که در خانه من بود متوجه شده و جسد را پیدا کرده ‌بودند. بعد که با برادرشوهرم به آگاهی رفتیم آنها به من گفتند جسد پیدا شده و من هم خیلی راحت موضوع را تعریف کردم.

‌می‌دانستی اگر شوهرت را بکشی قصاص می‌شوی؟

هیچ درکی از کاری که کرده‌ام نداشتم. می‌دانم اشتباه‌های زیادی انجام دادم ضربه بزرگی به خانواده شوهرم و فرزندم زدم و با هیچ چیز نمی‌توان آن را جبران کرد اما در آن زمان واقعا بچه‌ بودم. فکر می‌کردم بعد از اینکه شوهرم را بکشم وقتی علتش را بگویم من را آزاد می‌کنند نمی‌دانستم چه کار زشتی مرتکب می‌شوم.

‌پیش از این یک‌بار پای چوبه‌‌دار رفتی. درباره آن روز توضیح بده.

اول اردیبهشت بود ساعت 12ظهر به من گفتند قرار است حکم اجرا شود. خانواده‌ام را خبر کرده‌ بودند. آنها آمدند و ملاقات آخر انجام شد فقط خدا می‌داند من تا صبح چه زجری کشیدم. ساعت 9 صبح بود که من و زنی دیگر را برای اجرای حکم بردند. بعد از اینکه حکم آن زن اجرا شد نوبت به من رسید. مادرشوهرم آمده بود به دست و پایش افتادم به او گفتم فکر می‌کنی اگر خوشبخت بودم و زجر نمی‌کشیدم دست به چنین کاری می‌زدم؟ فکر می‌کنی اگر می‌توانستم کاری را که می‌کنم، درک کنم خودم را این‌طور بدبخت می‌کردم؟ مادرشوهرم خیلی ناراحت بود گریه می‌کرد و می‌گفت این حکم باید اجرا شود تا تو عبرتی باشی برای کسانی که شوهرشان را می‌کشند.

گفتم زمانی که این اتفاق افتاد من 17ساله‌ بودم شما که می‌دانید چقدر بچه ‌بودم خواهش می‌کنم من را این‌طور تنبیه نکنید. واقعا نادان بودم. مادرشوهرم رضایت نداد گفت باید حکم اجرا شود. پایم را روی صندلی گذاشتم تا برای اجرای حکم بالا بروم همانجا گفتم من فقط 17سالم بود در این موقع خانم محمدی (قاضی اجرای حکم) که در محل حضور داشت گفت صبر کنید. او با چند مسوول هماهنگی کرد و بعد گفت حکم فعلا اجرا نمی‌شود او گفت دستور آمده تا درباره پرونده با توجه به نوجوان‌بودن من در زمان وقوع جرم یک‌بار دیگر استعلام گرفته ‌شود.

حال بدی داشتم تا چند روز کاملا گیج بودم. واقعا مردم. تحمل آن لحظات خودش مثل اعدام‌شدن است، هم برای من که داشتم بالای چوبه‌‌دار می‌رفتم و هم برای مادرشوهرم که اشک می‌ریخت و گریه می‌کرد. او داغدار فرزندش است چهارسال است بچه‌ام را ندیدم و می‌دانم ممکن است تا آخر عمرم هم او را نبینم درد مادرشوهرم را می‌فهمم اما از او خواهش می‌کنم به جوانی‌ام رحم کند. اشتباهاتم را می‌پذیرم و درخواست دارم من را زن 17ساله‌ای ببینند که قدرت تصمیم‌گیری درستی نداشت.

‌دقیقا چه خواسته‌ای از مسوولان قضایی داری؟

آن طور که وکیلم گفته درخواست اعاده دادرسی رد شده و حالا فقط رییس قوه‌‌قضاییه می‌تواند به من کمک کند. از آیت‌الله لاریجانی خواهش می‌کنم داستان زندگی‌ام را بخواند و برای بررسی وضعیتم فرصتی دوباره بدهد.


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.



لینک منبع :عروس 21 ساله: به من فرصت دهید... لطفاً

Images for عروس 21 ساله: به من فرصت دهید... لطفاً عروس 21 ساله: به من فرصت دهید... لطفاً - جام جم آنلاین jamejamonline.ir/sara/.../عروس-21-ساله-به-من-فرصت-دهید-لطفاً‎Cached Similar22 ژوئن 2014 ... زنی 21 ساله که شوهرش را در نوجوانی به قتل رسانده و اکنون در انتظار اجرای حکم‌ است با بیان جزئیات زندگی خودش از رئیس قوه‌‌ قضاییه درخواست کمک ... عروس 21 ساله: به من فرصت دهید… لطفاً ( گفتگویی با یک زن جوان ... persianv.com/.../عروس-21-ساله-به-من-فرصت-دهید-لطفاً-گفتگوی.html‎Cachedراضیه که در زندان سپیدار اهواز به سر می‌برد، روز گذشته در گفت‌وگویی تلفنی با شرق، ضمن درخواست از رییس قوه‌‌قضاییه برای نجات جانش جزییاتی از زندگی‌اش را ... نحوه پاسخ دادن به خواستگار - تبیان article.tebyan.net/223247/نحوه-پاسخ-دادن-به-خواستگار‎Cachedبه ‌خودتان و او فرصت دهید تا شرایط را بررسی کرده و با توجه به تمامی مسائل در مورد ... اجازه ندهید که نامزدی ‌تان کمتر از 6 ماه و بیشتر از دو سال باشد چرا که روانشناسان ... عفیفه : چگونه خیانت همسرم را ببخشم! | مدرسه علمیه اسلام شناسی ... www.islamshenasi.ir/?q=node/8238&page=1‎Cachedمن که 27 سال به پایش نشستم و شریک غم وشادی ونداریش بودم حقی ندارم؟ ... هم حاضر به مشاوره وهمکاری نیست لطفا سریعا پاسخ دهید دلشکسته درمانده ای را از ... مثلا فکر کنید عروس شما با شنیدن ماجرا ،چه قضاوتی درباره ی شما و پدر شوهرش و حتی ... فرصت دهید تا با جبران کردنش و با محبت هایش رنگ تازه ای به زندگی 27 ساله تان بدهد . آماندا پالمر: هنر درخواست کردن | TED Talk Subtitles and Transcript ... ► 13:47https://www.ted.com/talks/amanda_palmer_the_art_of_asking/transcript?language=fa Mar 1, 2013 - 14 min و اضافه می کند، "به آن ها اجازه دهید این کار را بکنند. ... 0:21. (نفس عمیق). 0:28. من همیشه از راه موسیقی پول در نمی آوردم. به مدت ... جهان - BBC فارسی - اجاره دوست‌پسر در چین؛ هر بوسه ۸ دلار www.bbc.com/.../130209_mgh_magazine_fake_chinese_boyfriends.shtml‎Cached9 فوریه 2013 ... موعد جشن سال نوی چینی فرارسیده است؛ بزرگ‌ترین جشن تقویم چینی و زمانی که چین برای چند روز تعطیل می‌شود و وقت مردم به ... وقتی به من زنگ می‌زنند، حتی می‌ترسم جواب تلفن را بدهم." ... یک عروس چینی در حال ژست گرفتن برای عکس عروسیش ... اما به نظرم، این کار فرصت خوبی است تا شاید همسر آینده‌ام را پیدا کنم. مشاوره ی خانوادگی - پایگاه اطلاع رسانی حجةالاسلام و المسلمین جاودان new.javedan.ir/porsesh_khanevadegi-index‎Cached Similarهمیشه بعد از هر دعوا که من ازایشون دلگیرم باز به من توهین و ناسزا میگه که تو خجالت ..... بنده مدت 4 ساله که ازدواج کردم با مهریه 14 عدد سکه بعد از عروسی پدرشوهرم زمینی به ... که داریم حاضر به طلاق نیستم سر هر مسئله ای دعوا راه انداخته و زورگویی میکند لطفا .... و سوال بعد اینکه با توجه به تک فرزندی بنده و اینکه با رفتن به حوزه فرصت ... گفت وگو با مادر28 ساله با 8 فرزند: من ۵ ماه بعد از ازدواج باردار شدم + عکس www.seratnews.ir/.../گفت-وگو-با-مادر28-ساله-با-8-فرزند-من-۵-ماه-بعد-از-ازدواج-باردار-شدم-عکس‎Cached Similar19 ژانویه 2013 ... بله، من خودم سبزواری هستم و در قم تنها بودم، به خاطر تنهایی خودم بچه آوردم؛ ... بچه اولم متولد سال ۷۷، بچه دوم ۷۹ و باقی فرزندانم ،به جز فرزند چهارم و پنجم ..... 21. 111. پاسخ. کم کاری خیلی ها رو جبران کردن این زوج عزیز. علیرضا .... این مادر بزرگوار در طول روز چقدر فرصت دارد که به 9 نفر فوت و فن زندگی و بندگی بیاموزد. کد آمارگیر - وبلاگ تخصصی حقوق بهمن نوری vekalatnoori.blogfa.com/post/162‎Cached Similarوبلاگ تخصصی حقوق بهمن نوری - پرسش و پاسخ های حقوقی(خانوادگی 2) - سایت حقوقی بهمن ... پرسش 13: سه سال قبل زن و شوهری با ماهی 100 هزار تومان بابت مهریه توافق کردند ولی حالا .... پرسش21: در ازدواج موقت اگر مدت قید نشود، در عقد نکاح چه تاثیری دارد؟ ..... پرسش 53: لطفاً در مورد اینکه زن باردار را نمیتوان طلاق داد کمی توضیح دهید؟