رضوانی تیمی قدرتمند از طراحان، تولیدکنندگان و مهندسان را در اختیار دارد و از آنها در طراحی و ساخت خودروهای مسابقه پیشرفته استفاده میکند. سمیر سادیخوف یکی از طراحان برجسته تیم رضوانی است که تاکنون جوایز طراحی زیادی را از آن خود ساخته و بهخاطر طراحی خودرهای استون مارتین DBC و فراری Xezri به شهرت رسیدهاست
این خودرو که توسط Samir Sadikov، یکی از فینالیستهای مسابقه جهانی طراحی فراری، طراحی شده از چهره بسیار به روز و مدرنی برخوردار است و از نظر پیشرانه جزو خودروهای سوپرخودرو محسوب می شود.
برای آن کسانی که با این اسم آشنا نیستند، رضوانی موتورز نام شرکت آمریکایی است که مشغول تولید سوپر خودروهای خاص است و این شرکت توسط آقای فردیس رضوانی که ایرانی الاصل هستند، تاسیس شده است.
دو نوع از خودرو رضوانی Beast تولید خواهد شد. اولین مدل Beast 300 خواهد بود که به یک موتور 2 لیتری 4 سیلندر توربوشارژ مجهز شده و می تواند حداکثر 315 اسب بخار را تولید کند. با توجه به وزن بسیار کم این خودروی خوش چهره یعنی 666 کیلوگرم، این دورگه میتواند در 2.9 ثانیه به مرز صد کیلومتر در ساعت برسد.
نوع دوم Beast 500 خواهد بود که نمونه قدرتمندتری است و با موتور 2.4 لیتری سوپرشارژی که روی آن نصب شده میتواند 500 اسب بخار تولید و در عرض 2.7 ثانیه به مرز صد کیلومتر در ساعت برسد. لازم به ذکر است که هر دو موتور در شرکت DDM Works در جنوب کالیفرنیا تولید خواهند شد.
شرکت رضوانی برای مدل Beast 300 قیمت 119 هزار دلار و برای مدل Beast 500 قیمت 139 هزار دلار را در نظر گرفته است.
فردیس رضوانی کیست؟
فردیس رضوانی فعالیت حرفهای خود را با طراحی و تولید خودروهایی مانند Vencer Sarthe آغاز کرد. او فرزند یک خلبان جنگنده است و همین باعث ایجاد علاقه او نسبت به طراحی هواپیما و خودروهای عجیب شد. رویای او برای ساخت ابرخودروهای خاص با عملکرد متفاوت در نهایت منجر به بنیانگذاری شرکت خودروسازی و طراحی خودروی رضوانی شد. این شرکت برای اشخاص بهصورت خصوصی خودرو طراحی میکند.
رضوانی تیمی قدرتمند از طراحان، تولیدکنندگان و مهندسان را در اختیار دارد و از آنها در طراحی و ساخت خودروهای مسابقه پیشرفته استفاده میکند. سمیر سادیخوف یکی از طراحان برجسته تیم رضوانی است که تاکنون جوایز طراحی زیادی را از آن خود ساخته و بهخاطر طراحی خودرهای استون مارتین DBC و فراری Xezri به شهرت رسیدهاست.
وب سایت پدال - شاهین احمدزاده: سئات بطور جدی در نظر دارد تا نسخهای از آتکا را که روی پرفورمنس تمرکز دارد عرضه کند.
seat ateca cupra rendering
نام کوپرا در حال حاضر در نسخههای داغتر لئون و ایبیزا استفاده میشود و اگر همین نام در شاسیبلند آتکا نیز استفاده شود به خاطر نبود شاسیبلندی سریع در این بازهی قیمتی سئات را جلو خواهد انداخت.
Seat Leon Cupra 290
ازآنجاییکه تقاضا برای آتکای استاندارد زیاد است، مدیران کمپانی ظاهراً تا اواخر سال بعد تولید مدل اسپورت تر را به تأخیر خواهند انداخت تا بازار مدل استاندارد از رونق نیفتد.
در طی سالیان گذشته پژو برخی خودروهای خاص و ناب اسپورت را معرفی کرده اســت. در این لیست ما این خودروها را مرور خواهیم کرد.
خودروهای اسپورت پژو
در طی سالیان گذشته پژو برخی خودروهای خاص و ناب اسپورت را معرفی کرده اســت. در این لیست ما این خودروها را مرور خواهیم کرد.
تاریخ درخشان خودروهای اسپورت پژو به 35 سال پیش بازمیگردد که این خودروساز موفقیتهای همهجانبهای را در مسابقات گوناگون، از رالی گرفته تا لمانز به دست آورد؛ اما همهی این تکنولوژیها و تجربیات با گذشت از فیلترهایی به خودروهای جادهای این خودروساز نیز راه یافت.
در این لیست ما 10 خودروی اسپورت برتر و سریع از پژو را ذکر کردهایم که دربردارندهی برخی از مشهورترین مدلها همانند 205 GTi و 308 GTi اســت. با هم این لیست را مرور میکنیم. شما کدام یک را بیشتر از همه دوست دارید؟
1. پژو 205 T16
205 T16 هایپر هاچبکی اصیل و یکی از متمایزترین قهرمانان گروه ب مسابقات رالی قهرمانی جهان اســت که به عنوان افراطیترین خودروی جادهای و اسپورت پژو شناخته میشود و به درستی در رتبهی یک قرار گرفته اســت.
پیشرانهی 4 سیلندر 1.6 لیتری این خودرو از توربوشارژ Garrett طراحی شده برای تولید حداکثر قدرت بهره میبرد. این پیشرانه 200 اسب بخار قدرت و 255 نیوتون متر گشتاور را برای 200 دستگاه خودرو تولید میکرد. شتاب صفر تا 96 کیلومتر بر ساعت این مدل 6.6 ثانیه بوده و میتواند به حداکثر سرعت 210 کیلومتر بر ساعت دست یابد. پرفورمنس این خودرو خیلی با ظاهر خودرو همخوانی ندارد و خودروی از چسبندگی بالایی برخوردار اســت و توربویی که در دور موتور 3000 غرش میکند، انرژی کافی را برای تاختوتاز خودرو فراهم میکند.
Heuliez تغییراتی را در بدنهی 205 GTi های استاندارد ایجاد کرد و پیشرانه را در نزدیکیهای سیستم تعلیق قرار داد. همهی مدلها توسط Simca سرهم شدند و به رنگ خاکستری تیره درآمدند اما شاسی شماره 1 از رنگ سفید استفاده میکرد.
2. پژو 205 GTi
برای برخی افراد،205 GTi بهترین هاچبک دوران اســت و برای اکثر افراد این خودرویی اســت که دیگر بهتر از آن یافت نخواهد شد. یک چیز برای اثبات کافی اســت: پیشرانههای 1.6 لیتری 113 اسب بخاری و 1.9 لیتری 128 اسب بخاری این خودرو ضربتی فوری بودند. 205 GTi یک انتخاب عالی برای کسانی بود که خواهان خودرویی سبکوزن با احساسی هیجانانگیز و دینامیکی جذاب بودند.
آنچه که باعث برجسته شدن 205 GTi در میان رقبایش میشد، ویژگیهای رانندگی احساسبرانگیز این خودرو بودند. فرمان مستقیم، پرفورمنس عالی و شاسیای که بیشتر به خودروهای اسپورت میخورد تا به هاچبک ها، از جملهی این ویژگیهای دلچسب بودند. برخی رقبا در خط مستقیم سریعتر و قدرتمندتر از این پژو بودند اما هیچ یک نتوانستند طرفداران زیادی به اندازهی 205 GTi داشته باشند.
در طول 30 سالی که این خودرو عرضه شده،205 GTi هنوز هم سنگ محکی قدر برای همهی هاچبک های داغ اســت. پژو در جریان توسعهی 208 GTi نسخهی 30 سالگی از این خودرو الهام گرفته اســت.
3. پژو 106 رالی
جذابیت هاچبک های داغ اغلب به این اســت که برای نشان دادن جادوی خود به اسب بخار زیاد تکیه نمیکنند و پژو با عرضهی نسخههای رالی مدلهایش ثابت کرد که استاد این کار اســت.
خودروی موردنظر ما 106 رالی با پیشرانهی 1.3 لیتری 100 اسب بخاری (مدلهای واپسین پیشرانهی 1.6 لیتری با 3 اسب بخار بیشتر داشتند) و 826 کیلوگرم وزن اســت.106 رالی با این مشخصات کنترل شاسی عالی و بیش فرمانی کاملاً قابل کنترل داشت. فرمان غیرهیدرولیک خودرو یک لذت دیگر داشت و هرگز خودروی دیگری به این اندازه خنده بر لبان راننده جاری نمیساخت.
بنا بر ماهیت خود، هر دو نسل 106 رالی نیازمند پسگردنی بودند تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند! اما درراههای پرپیچوخم این مدلها واقعاً دستنیافتنی بودند و حتی امروزه نیز پرفورمنس 106 رالی خوب محسوب میشود.
4. پژو 306 رالی
پژو هر آنچه را که با 205 و 106 رالی آموخته بود به منظور خلق 306 رالی با هم ترکیب کرد.306 GTi-6 را به عنوان پایهی این خودرو در نظر بگیرید، این نسخهی رالی اکثر مسابقات غیرضروری روزانه را با سربلندی پشت سر میگذاشت و پیشرانه 167 اسب بخاری و شاسی درگیر کنندهی آن لذت رانندگی فراوانی را ایجاد میکردند.
هنوز هم با استفاده از پیشرانهی قوی با گشتاور و ردلاین بالا،306 رالی هیچ کمبودی احساس نمیکند.
5. پژو 208 GTi 30th
پژو سی امین سال تولید هاچبک های داغ خود را با نمونهای کاملاً مناسب جشن گرفت: 205 GTi 30th. زمانی که همهی 100 دستگاه در نظر گرفته فروخته شدند،GTi های امروزی توسط پژو اسپورت متولد شدند.
GTi پژو اسپورت مفهوم ساختههای این خودروساز را وارد سطح متفاوتی کرد. قدرت و گشتاور بیشتر، نسبتهای کوتاهتر دنده، شاسی سفتتر و پایینتر، لاستیکهای چسبندهتر میشلن سوپر اسپورت، ترمزهای برمبوی بزرگتر… جای تعجبی هم ندارد که GTi ساخته شده توسط پژو اسپورت تیزتر و احساسبرانگیزتر از نسخهی پایهی خود اســت.
6. پژو RCZ R
این خودرو نهایت تجسم یک کوپهی دو در و دو سرنشینه اســت. پیشرانهی 1.6 لیتری توربو این نسخه از حجمی یکسان با مدل استاندارد برخوردار اســت اما این خودرو بهطور وحشیانهای با بلوک قویتر، توربوی منحصربهفرد و منیفولد اگزوز و پیستونهای فورج کاری شده بهبود یافته اســت.
نتیجه این اصلاحات، رسیدن قدرت پیشرانه به 266 اسب بخار و گشتاور 329 نیوتون متری اســت که به مصرفکنندگان این اجازه را میدهد تا چیز بیشتری را از شاسی پایینتر و سفتتر RCZ R به دست بیاورند. این نسخه همچنین از دیفرانسیل لغزش محدود تورسن استفاده میکند که کوپهای درگیر کننده را خلق میکند و جایگاه این ساختهی پژو در بازار تثبیت مینماید.
7. پژو 309 GTi
کاتالوگ هاچبک های داغ پژو هر دوستدار خودرویی را به وجد میآورد و بنابراین حضور 309 GTi در جایگاه هفتم این لیست به نوعی جرم محسوب میشود!
این خودرو از فرمانی تیز بهره میبرد و اکثر قطعات آن با 205 GTi یکسان اســت. پیشرانهی 1.9 لیتری 128 اسبی این خودرو برای به حرکت درآوردن این خودروی 1 تنی کافی بوده و شاسی سفت و پایین آن به همراه بدنهای مستحکم،309 GTi را در صدر کلاس خود قرار داده بود.
8. پژو 308 GTi
یکی از جدیدترین ساختههای پژو که شاسی تیز و فرمان حساس و پاسخگویی را دریافت کرده 308 GTi اســت. با پیشرانهی 1.6 لیتری توربو و قدرت 266 اسب بخاری، این خودرو کمی خسته احساس میشود اما پیشرانه در هر دوری شاداب احساس میشود. دیفرانسیل لغزش محدود تورسن به همراه لاستیکهای میشلین سوپر اسپورت، تکمیلکنندهی کار پژو هستند. 308 GTi در هر سانت سانت خود حس خالص هاچبک داغ پژو را به همراه دارد.
9. پژو 205 رالی
این مدل از پژو پیشرانهای 1.3 لیتری با قدرت 102 اسبی داشت. اما این پیشرانهای نبود که در صدر خبرها قرار بگیرد. پژو بدون نیاز به افزایش قدرت خودرو باعث بهبود پرفورمنس 205 رالی شد.
این مهم با حذف کردن هر قطعهی غیرضروری به دست آمد که از جملهی آنها میتوان به حذف پوششهای خفهکنندهی صدای کابین و رادیو اشاره کرد که در کل باعث رساندن وزن خودرو به 794 کیلوگرم شد. 205 رالی برای اکثر افراد خشن و زمخت بود اما درهرحال حد نهایی یک پژوی سبکوزن را نشان میداد.
10. پژو 405 Mi16
اگر چه که این خودرو نه یک هاچبک داغ اســت و نه یک GTi اما 405 Mi16 ارزشی بیش از جایگاه دهمی خود در این لیست دارد.
قلب آهنین خودرو نمونهای 1.9 لیتری و 16 سوپاپ با 158 اسب بخار بوده و از کیت بدنهی تمیزی استفاده میکند که نشان میدهد یک 405 معمولی نیست. وقتی راننده یک جادهی مناسب پیدا کند، رفتارهای سنتی ساختههای اسپورت پژو نمود یافته و شاسی درگیر کننده، فرمان دقیق و مستقیم و… باعث هیجانی زائدالوصف در رانندگی خواهند شد.
عصرخودرو
اخبار مرتبط:
اعلام قیمت پژو جدید از طرف ایران خودرو
محبوب ترین خودروها در ایران+تصاویر
پرفروشترین خودروهای داخلی در بازار
ورود یک خودرو اتومات ارزان قیمت به بازار ایران + عکس
باکیفیتترین و بی کیفیتترین خودروهای داخلی
به گزارش ستاره ها به نقل از برترین ها ؛ از وقتی BMW تمرکز خود را از ساخت ماشین هایی با مزیت های آپشن های پویا برداشت و درست در زمانی که سری سوم مدل F30 را در سال 2012 بازطراحی کرد؛ همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آن ماشین های محبوب بوده ایم که به بازار عرضه شوند.
در بین تازه واردان این عرصه می توان به کادیلاک ATS اشاره کرد که ویژگی های پویای آن واقعاً هر راننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد اما متاسفانه فقط در این زمینه خوب عمل کرده بود و کادیلاک در ساخت آن خودرو، به جنبه های دیگر خودروسازی مدرن توجهی نکرده بود این در حالی است که لکسوس IS یک مدل کم نقص در این رده به شمار می رود.
آیا بدنه آلومینیومی و قیمت جذاب می تواند جگوار XE جدید را به رقابت در این رده با سایر رقبا وارد کند؟
با وجود اینکه این ماشین خاص از تایرهایی به عرض 18 اینچ در تمامی فصول استفاده می کند(البته مدل R اسپورت شش سیلندر این ماشین از تایرهای 20 اینچ استفاده می کند) اما چسبندگی جانبی تایرها به جاده همچنان مناسب به نظر می رسد و عدد 0.88 گرم است که نسبت به مدلی از Xe که صندلی های ان چوبی هستند، به نظر بیشتر به جاده چسبیده است. با این حال، این ماشین از چرخهای چفت و محکم و کنترل بدنه مناسب و فرمان سریعی برخوردار است و توانایی عبور موفقیت آمیز از کنج پیچ های تند را دارد و همه این عوامل می تواند ارزیابی این ماشین را مافوق تصور نشان دهد. این ماشین به طور شگفت انگیزی بزرگتر و سنگین تر از برادر خود یعنی XF است و با این وجود قادر است از پس هر پیچی بر بیاید.
وقتی بر روی صندلی راننده نشستم ابتدا تایرها را تنظیم کردم و باد تایرهای جلو را بر روی 43 psi و تایرهای عقب را بر روی 47 psi برای دور آزمایشی قرار دادم. شاید بپرسید چرا اینقد زیاد؟ وقتی ما سوار بر ماشین شدیم، مسئولین جگوار اعلام کردند که این ماشین وقتی حداکثر طرفیت خود سرنشین و بار دارد بسیار با صلابت در جاده حرکت می کند. اما از آنجایی که ما دیرباور هستیم،از آنجایی که بسیاری از رقبا طوری تنظیم تایرها را مدیریت می کنند که فشار وارد ناشی از بار آنقدرها هم به چشم نیاید؛ از همین حیث به نرخ مصرف سوخت حالت اقتصادی ماشین شک کردیم و تایرها را تا حد ممکن باد کردیم تا نرخ واقعی را اندازه گیری کنیم.
در دفترچه راهنمای این ماشین برای خریداران توصیه شده است که فشار باد تایرهای جلو و عقب را 34 واحد قرار دهند که این فشار باد تایر برای سه سرنشین و یه مورد بار مناسب است. با این تنظیمات باد پایین، Xe را بسیار منعطف و نرم ارزیابی کردیم و در این حالت تایرها بلافاصله با کوچکترین حرکت فرمان تغییر جهت می دادند. حرکت دادن فرمان راحت تر از انچه ایده آل ما بود ارزیابی شد و حتی در اسپورت ترین حالت ماشین، راننده با کوچکترین اشاره ای به فرمان قادر خواهد بود تا آن را به اطراف حرکت دهد. با این واکنش های عالی فرمان، XE سبک تر از وزن واقعی خود به نظر می رسید چرا که به سادگی قادر هستید آن را کنترل کنید. سورپرایز بزرگ در همینجا نهفته است چرا که علی رغم بدنه آلومینیومی این ماشین، اما وزن خالص ان نزدیک 2 تن است که XE را به عنوان سنگین ترین ماشین در این کلاس معرفی می کند.
مصرف سوخت در حالت اکونومی کمتر است اما بر روی عملکرد تاثیر چندانی نمی گذارد.
XE 20d یکی از آخرین بازمانده های این کلاس است که هنوز دیزلی باقی مانده است و به واسطه همین امر قیمت پایه آن 37395 دلار است که 1500 دلار هم برای مدل های اختصاصی برای اضافه کردن یک موتور دو لیتری توربو گازوئیلی به این قیمت اضافه می شود.البته ماشینی که ما در حال تست ان بودیم با کلیه امکانات و آپشن های ویژه قیمتی در حدود 56345 دلار پیدا کرده بود. این افزایش قیمت به واسطه آپشن دو محوره بودن(2500 دلار) و اضافه شدن آیتم های دستیار راننده و حالت رانندگی راحت است که 10 هزار دلار دیگر به قیمت آن اضافه کرده است که در کنار این تغییرات، شاهد بازطراحی سپرهای جلو و اسپویلرهای ماشین نیز هستیم. یکی از گران ترین آپشن های ماشین تستی که ما سوار بر آن بودیم، پکیج رانندگی در حالت راحت است که 2100 دلار قیمت داشت و بسته تکنولوژی که 2700 دلار دیگر به قیمت ماشین اضافه می کرد.
پکیج تکنولوژی شامل آخرین فناوری لمسی InControl و امکانات سرگرمی داخل ماشین و سیستم ناوبری که بر روی یک صفحه نمایش 10.2 اینچی لمسی در کنسول جلوی ماشین قرار داشت و یک سیستم صوتی مریدیان 17 اسپیکری و اتصال وای فای می شد. به همه این موارد 1000 دلار هم بابت شوک تطبیقی و 550 دلار نیز بابت رنگ سفید اختصاصی متالیک در این ماشین اضافه کنید.
موتور انجنیوم دو لیتری دیزلی این ماشین بهترین نوع موتورهای دیزلی به شمار می رود و گشتاوری برابر با 318 پوند بر فوت با 180 اسب بخار قدرت برای این ماشین به فراهم می کند. قدرت موتور این ماشین نرمال است اما گشتاور این ماشین 38 واحد بیشتر از رقیب خود یعنی BMW 328d است.موتور این ماشین با تک استارت خیلی سریع روشن می شود و این اتفاق حتی در سردترین صبح های زمستان نیز رخ می دهد. البته باید به این نکته اشاره کنیم که با روشن شدن ماشین یک تمان کوچک به صندلی راننده و فرمان وارد می شود. عملکرد دکمه Stop/start بسیار خوب است و مخصوصا در خودروهای دیزلی این حالت بیشتر خودش را نشان می دهد. البته هنگام خاموش کردن ماشین نیز یک لرزش کوچک در بدنه ماشین احساس خواهیم کرد. برخی کارشناسان علت این مورد را مرتبط با سیستم stop/start در موتورهای بنزینی می دانند که این لرزش در تمام خودروهایی که موتور دیزلی دارند مشاهده می شود.
موتور این ماشین مثل اسب کار می کند اما هیچ صدایی از آن نمی شنوید. موتور 4 سیلندر این ماشین اصلا سر و صدا ندارد و بر اساس اندازه گیری صدای داخلی کابین ماشین این مقیاس برابر با 73 دسیبل بود. که سه واحد بیشتر از زمانی است که با سرعت 70 مایل بر ساعت در حال حرکت است(این مقیاس هفت دسیبل با مدل شش سیلندر XE تفاوت دارد) اما این مورد آزار دهنده ای برای سرنشینان محسوب نمی شود. در حداکثر شتاب این ماشین، میتوان تا 300 واحد کمتر از بیشترین دور موتور این ماشین یعنی 4800 را مشاهده کرد. اما نتیجه کمی ناامید کننده است چرا که ظرف مدت 8.4 ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت خواهد رسید و ظرف 16.4 ثانیه نیز به سرعت 85 مایل بر ساعت می رسد که این رکورد در مسافت 250 متر به دست آمده است. این رکورد بیش از یک ثانیه بدتر از آخرین سدان دو محوره ای که ما تست کردیم بود(BMW 320d ظرف 7.2 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد).
اما فراموش نکنید که انتظار اصلی از یک ماشین با موتور دیزلی مصرف بهینه سوخت است که XE این مورد را دارد.با این ماشین در بزرگراهی با سرعتی حدود 80 مایل بر ساعت و دور موتور کمتر از 2000 در حرکت بودیم و از روی اعدادی که بر روی نمایشگر مصرف سوخت نمایش داده شد در حدود 10 درصد در مصرف سوخت صرفه جویی می شد و در کمال تعجب XE توانست رکورد طی 42 مایل به ازای هر گالن را در سواری با سرعت 75 مایل بر ساعت در بزرگراه از خود بر جای بگذارد که 2 واحد هم بهتر از آنچه که در دفترچه خودرو آورده شده بود، به نظر می رسید.
این رکورد به خاطر تنظیمات باد تایرها بود و ما مجددا این تست را در حالت رانندگی راحت با فشار باد تایرها در عدد 41 انجام دادیم. در تست اخیری که بر روی BMW 330i با محور عقب داشته ایم این ماشین نیز رکورد 41 مایل به ازای هر کالن مصرف سوخت را از خود بر جای گذاشت اما همچنان مدل های تک محور عقب Xe از BMW عملکرد بهتری داشتند اما در مجموع در همه حالتهای تست شده، به طور متوسط 33 مایل به ازای مصرف هر گالن سوخت طی شد.
طراحی داخلی بسیار فشرده
با وجود اینکه این ماشین یک کامپکت به نظر می رسد، اما XE در واقع طول و عرض زیادی دارد و فاصله بین تایرها بیش از سری 3 BMW است. در کمال شگفتی فضای داخلی XE بسیار شبیه کوپه های سری دوم BMW است تا اینکه شبیه سدان های سری سه BMW باشد که به نظر می رسد این موضوع برای رقابت با BMW و به صورت عمدی طراحی شده است.اگر طراحی خارجی XE را خیلی ساده تصور کنید اشتباه کرده اید چرا که از زوایای متفاوتی نسبت به برادر بزرگتر خود یعنی XF در آن استفاده شده است.
اگرچه این ماشین بزرگتر از کادیلاک ATS است اما فضای صندلی عقب آن کوچکتر از آن و بسیار کوچکتر از BMW سری 3 و آئودی A4 است.بخش های پلاستیکی بزرگی که در گوشه های قسمت عقب ماشین به کار رفته مانع از این می شوند که سرنشینان عقب پای خود را به راحتی در آنجا قرار دهند. در قسمت جلوی ماشین نیز کاهش 1.2 اینچی با سان روف ماشین دیده شده است که این مورد، Xe را به عنوان کم ارتفاع ترین ماشین در بین رقبای کلاس خود معرفی می کند.
رانندگان قد بلند به وضوح احساس می کنند که موهایشان در حال شانه شدن با سقف ماشین است و این موضوع به واسطه کاهش فاصله سان روف با کف ماشین است.
با وجود فضای داخلی کمی که در این ماشین وجود دارد ما واقعا برای هر جابه جایی که می خواستیم انجام دهیم بسیار اذیت می شدیم و مثل این بود که یک مستطیل در درون خود یک دایره را حمل می کند و حرکت این دایره در آن مستطیل متالیک سیاه واقعا سخت به نظر می رسید.
تولید خودرو سوپر اسپورت کانتیننتال بهزودی پایان مییابد، بنتلی بار دیگر نسخه سوپر اسپورت آن را روانه جاده میسازد تا خاطره خوشی از خود بر جای بگذارد.
خودرو سوپر اسپورت کانتیننتال
تولید خودرو سوپر اسپورت کانتیننتال نخستین بار سال 2003 میلادی با انجام تغییرات جزئی در طراحی مدل استاندارد آغاز شد. طی سیزده سال اخیر، بسیاری از قسمتهای داخلی آن تغییر کرد و از یک خودروی اسپورت خوب به نامی باارزش و پر ابهت در دنیای خودرو بدل گردید. با این که تولید خودِ خودرو سوپر اسپورت کانتیننتال بهزودی پایان مییابد، بنتلی بار دیگر نسخه سوپر اسپورت آن را روانه جاده میسازد تا خاطره خوشی از خود بر جای بگذارد.
طبق مدعای خود کمپانی، این قویترین و سریعترین مدل تولیدی بنتلی تاکنون است. پیشرانه غولپیکر شش لیتری 12 سیلندر W شکل توربو دوقلو حداکثر 700 اسب بخار قدرت و 750 پوند بر فوت (1016.8 نیوتونمتر) گشتاور میکند که در مقایسه با نسل پیشین (مدل 2009) به ترتیب 79 اسب بخار و 160 پوند بر فوت (216.9 نیوتونمتر) افزایش را نشان میدهد. شتاب صفر تا 62 مایل بر ساعت (یکصد کیلومتر بر ساعت) 3.9 ثانیه به طول انجامیده و سقف سرعت 209 مایل بر ساعت (336.3 کیلومتر بر ساعت) میباشد. بد نیست اشاره کنم این خروجی فوقالعاده با بهرهگیری از توربوشارژرهای قویتر، سامانه خنکسازی بازبینیشده، میللنگ جدید و چند قطعه دیگر حاصل شده است.
جعبهدنده هشت سرعته ZF این امکان را به پیشرانه میدهد که از حالت ایست کامل،
سریعتر بتواند گشتاور خود را تحویل چرخها دهد.
ترمزها از نوع کربن-سرامیکی بوده و در جلو و عقب به ترتیب 16 و 14 اینچ قطر دارند.
رینگهای آلیاژی فورجکاری شده موجب کاهش وزن 44 پوندی (19.95کیلوگرمی) شدهاند.
همچنین مشتریان میتوانند با سفارش سامانه اگزوز تیتانیومی سفارشی به همراه اسپلیتر،
دیفیوزر، رکابهای جانبی،
سرپوش پیشرانه و کاپوت فیبر کربنی جدید وزن خودروشان به میزان زیادی کمتر کنند.
بنتلی کانتیننتال سوپراسپورت 2018 ,
از ماه جاری (ژانویه-دی) در دو نسخه کوپه و کانوِرتیبِل به فروش خواهد رسید.
قیمت پایه نیز به ترتیب 293,300 و 322,600 دلار ناقابل تعیین شده است.
پدال
معمولا تصوری که از پیشرانه خودروهای سوپر اسپورت داریم، پیشرانهای با ۸ سیلندر به بالا اسـت اما در این مقاله سوپر اسپورتهایی با ۶ سیلندر بررسی شدهاند که چیزی از بقیه کم ندارند.
چند روز پیش خبر استفاده از پیشرانه شش سیلندر برای خودرو R8 ائودی به جای پیشرانه ۱۰ سیلندر این خودرو سوپر اسپورت بر روی خبرگزاریها قرار گرفت. این ایده شاید در نگاه اول ایدهای روشنفکرانه یا ناامیدکندنه باشد اما لازم اسـت بدانیم که آئودی در استفاده از پیشرانه شش سیلندر درخودروهای سوپر اسپورت اولین نیست.
بدون شک بیشتر خودروهایی که با عنوان سوپر اسپورت (super car) تلقی میشوند دارای ۸، ۱۰، ۱۲ و بعضا ۱۶ سیلندر هستند و البته سوپراسپورتهای مفهومی با ۶ سیلندر هم ابتکار جدیدی محسوب نمیشود. در حقیقت چهار خودرو سوپر اسپورت با عملکرد بالا امروزه در جاده (یا به زودی) حرکت میکنند که دارای فقط شش سیلندر و پیشرانه ۳.۵ تا ۴ لیتری هستند. در این مقاله به بررسی مشخصات این چهار سوپر اسپورت خواهیم پرداخت. تا انتهای این مطلب با زومیت همراه شوید.
بدون شک نماد خودروهای سوپر اسپورت شش سیلندر پورشه ۹۱۱ اسـت. این خودر از پیشرانهی ۶ سیلندر خطی که در بخش عقب خودرو واقع اسـت، استفاده میکند. در طی دهه اخیر حجم پیشرانه افزایش پیدا کرده اسـت و همچنین سیستم خنککاری آن از نوع هوا خنک به آب خنک تبدیل شده اسـت. امروزه مدل توربو s پورشه ۹۱۱ به عنوان پرفورمنسترین مدل پورشه ۹۱۱ یاد میشود که دارای یشرانه ۳.۸ لیتری دو با توبروشاژر با قابلیت تولید ۵۸۰ اسب بخار و گشتاور ۷۵۰ نیوتون متری اسـت. این میزان گشتاور ذکر شده به هر چهار چرخ اعمال میشود.مدل توربو s پورشه ۹۱۱ دارای گیبکس مشهور PDK پورشه اسـت و با وجود پکیج کرونو (Chrono) قادر اسـت در ۲.۸ ثانیه به سرعت ۹۶ کیلومتر بر ثانیه برسد. همچنین حداکثر سرعت ایم مدل پورشه ۹۱۱ برابر با ۳۳۰ کیلومتر بر ساعت اسـت.
در صورتی که تمایلی به توربو و همچنین خودرو چهار چرخ محرک ندارید میتواندی مدل GT3 RS پورشه ۹۱۱ را برگزینید. با پیشرانه تنفس طبیعی (naturally aspirated) ۶ سیلندر خطی، این مدل قادر به تولید ۵۰۰ اسب بخار و گشتاور ۴۶۰ نیوتون متری اسـت. این خودرو دارای شتاب صفر تا ۹۶ کیلوکتر در ساعت ۳.۱ ثانیه اسـت. شاید این خودرو کندتر و ضعیفتر از توبرو S به نظر برسد اما احتمالن لبخند عمیقتری و شادتری را روی لبان شما ایجاد خواهد کرد.
به جرئت میتوان گفت که یکی از سرسختترین رقبای پورشه ۹۱۱ نیسان GT-R اسـت که روز به روز بر پیشرفتهتر میشود. قدرت خودرواز پیشرانه ۶سیلندر ۳.۸ لیتری با توربو شارژر Twin تامین میشود. همچنین مانند پورشه ۹۱۱ گیربکس دوکلاچه و سیستم چهارچرخ محرک در این خودرو نیز وجود دارد. نسخهی نیسمو(Nismo) این خودرو دارای قدرت ۶۰۰ اسب بخاری و گشتاور ۶۵۲ نیوتون متری اسـت. نتیجه این قدت شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر در ساعت ۲.۷ ثانیه اسـت برای یک سوپر اسپوتی فقط با ۶ سیلندر بد نیست!
همانند اصالت این خودرو، آکورا NSX جدید از پیشرانهی ۶ سیلندر واقع در میانهی خودرو استفاده میکند با این تفاوت که ین بار دو توربو و سه پیشرانهی الکتریکی وارد استفاده شده اسـت. همچنین گیربکس ۹ سرعتهی دوکلاچه نیز برای این سوپر اسپورت در دسترس اسـت. حجم پیشرانهی ۳.۵ لیتری NSX افزایش نیملیتری نیست به نمونهی قبلی داشته اسـت. نتیجه این قوای محرکه قوی قدرت ۵۷۳ اسب بخاری و گشتاور ۶۴۵ نیوتون متری اسـت. این خودرو با مهندسی ژاپنی و ساخت آمریکایی دارای شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر در ساعت ۲.۷ ثانیه اسـت و بیشترین سرعت NSX جدید ۳۰۷کیلومتر در ساعت اسـت.
آخرین خودرو مودر بررسی فورد GT40 اسـت که ورژن قدیمی این سوپر اسپورت از پیشرانهی ۸ سیلندر با حجم ۷ لیتر بهره میبرد. در مدل قبلی فورد GT به احترام آن مدل اسطورهای از پیشرانهی ۸ سیلندر ۵.۴ لیتری سوپرشارژردار، بهره برده بود. اما شرکت فورد در در نسل دوم GT از تکنولوژی اکوبوست (EcoBoost technology) استفاده شده اسـت. پیشرانهی ۶ سیلندر ۳.۵ لیتری با توربوی Twin قدرتی ۶۰۰ اسب بخاری به این سوپر اسپورت بخشیده اسـت. البته مشخصات و خروجیهای نهایی این خودرو هنوز به صورت کامل اعلام نشده اسـت اما شما میتوانید بر سر این که این سوپر اسپورت فورد بسیاری از سوپرکارهای دیگر با پیشرانههای بزرگتر را خواهد ترساند شرط ببندید.
حالا که این مطلب را خواندهاید هنوز هم باور این مسئله که خودرو سوپر اسپورتی دارای پیشرانه شش سیلندری اسـت برایتان عجیب به نظر برسد ولی مشاهده میشود که مسائل انرژی، مصرف سوخت و دیگر پارامترها گریبان سوپر اسپورتها را نیز گرفته اسـت.
در طی سالیان گذشته پژو برخی خودروهای خاص و ناب اسپورت را معرفی کرده اســت. در این لیست ما این خودروها را مرور خواهیم کرد.
خودروهای اسپورت پژو
در طی سالیان گذشته پژو برخی خودروهای خاص و ناب اسپورت را معرفی کرده اســت. در این لیست ما این خودروها را مرور خواهیم کرد.
تاریخ درخشان خودروهای اسپورت پژو به 35 سال پیش بازمیگردد که این خودروساز موفقیتهای همهجانبهای را در مسابقات گوناگون، از رالی گرفته تا لمانز به دست آورد؛ اما همهی این تکنولوژیها و تجربیات با گذشت از فیلترهایی به خودروهای جادهای این خودروساز نیز راه یافت.
در این لیست ما 10 خودروی اسپورت برتر و سریع از پژو را ذکر کردهایم که دربردارندهی برخی از مشهورترین مدلها همانند 205 GTi و 308 GTi اســت. با هم این لیست را مرور میکنیم. شما کدام یک را بیشتر از همه دوست دارید؟
1. پژو 205 T16
205 T16 هایپر هاچبکی اصیل و یکی از متمایزترین قهرمانان گروه ب مسابقات رالی قهرمانی جهان اســت که به عنوان افراطیترین خودروی جادهای و اسپورت پژو شناخته میشود و به درستی در رتبهی یک قرار گرفته اســت.
پیشرانهی 4 سیلندر 1.6 لیتری این خودرو از توربوشارژ Garrett طراحی شده برای تولید حداکثر قدرت بهره میبرد. این پیشرانه 200 اسب بخار قدرت و 255 نیوتون متر گشتاور را برای 200 دستگاه خودرو تولید میکرد. شتاب صفر تا 96 کیلومتر بر ساعت این مدل 6.6 ثانیه بوده و میتواند به حداکثر سرعت 210 کیلومتر بر ساعت دست یابد. پرفورمنس این خودرو خیلی با ظاهر خودرو همخوانی ندارد و خودروی از چسبندگی بالایی برخوردار اســت و توربویی که در دور موتور 3000 غرش میکند، انرژی کافی را برای تاختوتاز خودرو فراهم میکند.
Heuliez تغییراتی را در بدنهی 205 GTi های استاندارد ایجاد کرد و پیشرانه را در نزدیکیهای سیستم تعلیق قرار داد. همهی مدلها توسط Simca سرهم شدند و به رنگ خاکستری تیره درآمدند اما شاسی شماره 1 از رنگ سفید استفاده میکرد.
2. پژو 205 GTi
برای برخی افراد،205 GTi بهترین هاچبک دوران اســت و برای اکثر افراد این خودرویی اســت که دیگر بهتر از آن یافت نخواهد شد. یک چیز برای اثبات کافی اســت: پیشرانههای 1.6 لیتری 113 اسب بخاری و 1.9 لیتری 128 اسب بخاری این خودرو ضربتی فوری بودند. 205 GTi یک انتخاب عالی برای کسانی بود که خواهان خودرویی سبکوزن با احساسی هیجانانگیز و دینامیکی جذاب بودند.
آنچه که باعث برجسته شدن 205 GTi در میان رقبایش میشد، ویژگیهای رانندگی احساسبرانگیز این خودرو بودند. فرمان مستقیم، پرفورمنس عالی و شاسیای که بیشتر به خودروهای اسپورت میخورد تا به هاچبک ها، از جملهی این ویژگیهای دلچسب بودند. برخی رقبا در خط مستقیم سریعتر و قدرتمندتر از این پژو بودند اما هیچ یک نتوانستند طرفداران زیادی به اندازهی 205 GTi داشته باشند.
در طول 30 سالی که این خودرو عرضه شده،205 GTi هنوز هم سنگ محکی قدر برای همهی هاچبک های داغ اســت. پژو در جریان توسعهی 208 GTi نسخهی 30 سالگی از این خودرو الهام گرفته اســت.
3. پژو 106 رالی
جذابیت هاچبک های داغ اغلب به این اســت که برای نشان دادن جادوی خود به اسب بخار زیاد تکیه نمیکنند و پژو با عرضهی نسخههای رالی مدلهایش ثابت کرد که استاد این کار اســت.
خودروی موردنظر ما 106 رالی با پیشرانهی 1.3 لیتری 100 اسب بخاری (مدلهای واپسین پیشرانهی 1.6 لیتری با 3 اسب بخار بیشتر داشتند) و 826 کیلوگرم وزن اســت.106 رالی با این مشخصات کنترل شاسی عالی و بیش فرمانی کاملاً قابل کنترل داشت. فرمان غیرهیدرولیک خودرو یک لذت دیگر داشت و هرگز خودروی دیگری به این اندازه خنده بر لبان راننده جاری نمیساخت.
بنا بر ماهیت خود، هر دو نسل 106 رالی نیازمند پسگردنی بودند تا بهترین عملکرد خود را نشان دهند! اما درراههای پرپیچوخم این مدلها واقعاً دستنیافتنی بودند و حتی امروزه نیز پرفورمنس 106 رالی خوب محسوب میشود.
4. پژو 306 رالی
پژو هر آنچه را که با 205 و 106 رالی آموخته بود به منظور خلق 306 رالی با هم ترکیب کرد.306 GTi-6 را به عنوان پایهی این خودرو در نظر بگیرید، این نسخهی رالی اکثر مسابقات غیرضروری روزانه را با سربلندی پشت سر میگذاشت و پیشرانه 167 اسب بخاری و شاسی درگیر کنندهی آن لذت رانندگی فراوانی را ایجاد میکردند.
هنوز هم با استفاده از پیشرانهی قوی با گشتاور و ردلاین بالا،306 رالی هیچ کمبودی احساس نمیکند.
5. پژو 208 GTi 30th
پژو سی امین سال تولید هاچبک های داغ خود را با نمونهای کاملاً مناسب جشن گرفت: 205 GTi 30th. زمانی که همهی 100 دستگاه در نظر گرفته فروخته شدند،GTi های امروزی توسط پژو اسپورت متولد شدند.
GTi پژو اسپورت مفهوم ساختههای این خودروساز را وارد سطح متفاوتی کرد. قدرت و گشتاور بیشتر، نسبتهای کوتاهتر دنده، شاسی سفتتر و پایینتر، لاستیکهای چسبندهتر میشلن سوپر اسپورت، ترمزهای برمبوی بزرگتر… جای تعجبی هم ندارد که GTi ساخته شده توسط پژو اسپورت تیزتر و احساسبرانگیزتر از نسخهی پایهی خود اســت.
6. پژو RCZ R
این خودرو نهایت تجسم یک کوپهی دو در و دو سرنشینه اســت. پیشرانهی 1.6 لیتری توربو این نسخه از حجمی یکسان با مدل استاندارد برخوردار اســت اما این خودرو بهطور وحشیانهای با بلوک قویتر، توربوی منحصربهفرد و منیفولد اگزوز و پیستونهای فورج کاری شده بهبود یافته اســت.
نتیجه این اصلاحات، رسیدن قدرت پیشرانه به 266 اسب بخار و گشتاور 329 نیوتون متری اســت که به مصرفکنندگان این اجازه را میدهد تا چیز بیشتری را از شاسی پایینتر و سفتتر RCZ R به دست بیاورند. این نسخه همچنین از دیفرانسیل لغزش محدود تورسن استفاده میکند که کوپهای درگیر کننده را خلق میکند و جایگاه این ساختهی پژو در بازار تثبیت مینماید.
7. پژو 309 GTi
کاتالوگ هاچبک های داغ پژو هر دوستدار خودرویی را به وجد میآورد و بنابراین حضور 309 GTi در جایگاه هفتم این لیست به نوعی جرم محسوب میشود!
این خودرو از فرمانی تیز بهره میبرد و اکثر قطعات آن با 205 GTi یکسان اســت. پیشرانهی 1.9 لیتری 128 اسبی این خودرو برای به حرکت درآوردن این خودروی 1 تنی کافی بوده و شاسی سفت و پایین آن به همراه بدنهای مستحکم،309 GTi را در صدر کلاس خود قرار داده بود.
8. پژو 308 GTi
یکی از جدیدترین ساختههای پژو که شاسی تیز و فرمان حساس و پاسخگویی را دریافت کرده 308 GTi اســت. با پیشرانهی 1.6 لیتری توربو و قدرت 266 اسب بخاری، این خودرو کمی خسته احساس میشود اما پیشرانه در هر دوری شاداب احساس میشود. دیفرانسیل لغزش محدود تورسن به همراه لاستیکهای میشلین سوپر اسپورت، تکمیلکنندهی کار پژو هستند. 308 GTi در هر سانت سانت خود حس خالص هاچبک داغ پژو را به همراه دارد.
9. پژو 205 رالی
این مدل از پژو پیشرانهای 1.3 لیتری با قدرت 102 اسبی داشت. اما این پیشرانهای نبود که در صدر خبرها قرار بگیرد. پژو بدون نیاز به افزایش قدرت خودرو باعث بهبود پرفورمنس 205 رالی شد.
این مهم با حذف کردن هر قطعهی غیرضروری به دست آمد که از جملهی آنها میتوان به حذف پوششهای خفهکنندهی صدای کابین و رادیو اشاره کرد که در کل باعث رساندن وزن خودرو به 794 کیلوگرم شد. 205 رالی برای اکثر افراد خشن و زمخت بود اما درهرحال حد نهایی یک پژوی سبکوزن را نشان میداد.
10. پژو 405 Mi16
اگر چه که این خودرو نه یک هاچبک داغ اســت و نه یک GTi اما 405 Mi16 ارزشی بیش از جایگاه دهمی خود در این لیست دارد.
قلب آهنین خودرو نمونهای 1.9 لیتری و 16 سوپاپ با 158 اسب بخار بوده و از کیت بدنهی تمیزی استفاده میکند که نشان میدهد یک 405 معمولی نیست. وقتی راننده یک جادهی مناسب پیدا کند، رفتارهای سنتی ساختههای اسپورت پژو نمود یافته و شاسی درگیر کننده، فرمان دقیق و مستقیم و… باعث هیجانی زائدالوصف در رانندگی خواهند شد.
عصرخودرو
اخبار مرتبط:
اعلام قیمت پژو جدید از طرف ایران خودرو
محبوب ترین خودروها در ایران+تصاویر
پرفروشترین خودروهای داخلی در بازار
ورود یک خودرو اتومات ارزان قیمت به بازار ایران + عکس
باکیفیتترین و بی کیفیتترین خودروهای داخلی
وب سایت پدال - شاهین احمدزاده: سئات بطور جدی در نظر دارد تا نسخهای از آتکا را که روی پرفورمنس تمرکز دارد عرضه کند.
seat ateca cupra rendering
نام کوپرا در حال حاضر در نسخههای داغتر لئون و ایبیزا استفاده میشود و اگر همین نام در شاسیبلند آتکا نیز استفاده شود به خاطر نبود شاسیبلندی سریع در این بازهی قیمتی سئات را جلو خواهد انداخت.
Seat Leon Cupra 290
ازآنجاییکه تقاضا برای آتکای استاندارد زیاد است، مدیران کمپانی ظاهراً تا اواخر سال بعد تولید مدل اسپورت تر را به تأخیر خواهند انداخت تا بازار مدل استاندارد از رونق نیفتد.
به گزارش ستاره ها به نقل از برترین ها ؛ از وقتی BMW تمرکز خود را از ساخت ماشین هایی با مزیت های آپشن های پویا برداشت و درست در زمانی که سری سوم مدل F30 را در سال 2012 بازطراحی کرد؛ همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آن ماشین های محبوب بوده ایم که به بازار عرضه شوند.
در بین تازه واردان این عرصه می توان به کادیلاک ATS اشاره کرد که ویژگی های پویای آن واقعاً هر راننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد اما متاسفانه فقط در این زمینه خوب عمل کرده بود و کادیلاک در ساخت آن خودرو، به جنبه های دیگر خودروسازی مدرن توجهی نکرده بود این در حالی است که لکسوس IS یک مدل کم نقص در این رده به شمار می رود.
آیا بدنه آلومینیومی و قیمت جذاب می تواند جگوار XE جدید را به رقابت در این رده با سایر رقبا وارد کند؟
با وجود اینکه این ماشین خاص از تایرهایی به عرض 18 اینچ در تمامی فصول استفاده می کند(البته مدل R اسپورت شش سیلندر این ماشین از تایرهای 20 اینچ استفاده می کند) اما چسبندگی جانبی تایرها به جاده همچنان مناسب به نظر می رسد و عدد 0.88 گرم است که نسبت به مدلی از Xe که صندلی های ان چوبی هستند، به نظر بیشتر به جاده چسبیده است. با این حال، این ماشین از چرخهای چفت و محکم و کنترل بدنه مناسب و فرمان سریعی برخوردار است و توانایی عبور موفقیت آمیز از کنج پیچ های تند را دارد و همه این عوامل می تواند ارزیابی این ماشین را مافوق تصور نشان دهد. این ماشین به طور شگفت انگیزی بزرگتر و سنگین تر از برادر خود یعنی XF است و با این وجود قادر است از پس هر پیچی بر بیاید.
وقتی بر روی صندلی راننده نشستم ابتدا تایرها را تنظیم کردم و باد تایرهای جلو را بر روی 43 psi و تایرهای عقب را بر روی 47 psi برای دور آزمایشی قرار دادم. شاید بپرسید چرا اینقد زیاد؟ وقتی ما سوار بر ماشین شدیم، مسئولین جگوار اعلام کردند که این ماشین وقتی حداکثر طرفیت خود سرنشین و بار دارد بسیار با صلابت در جاده حرکت می کند. اما از آنجایی که ما دیرباور هستیم،از آنجایی که بسیاری از رقبا طوری تنظیم تایرها را مدیریت می کنند که فشار وارد ناشی از بار آنقدرها هم به چشم نیاید؛ از همین حیث به نرخ مصرف سوخت حالت اقتصادی ماشین شک کردیم و تایرها را تا حد ممکن باد کردیم تا نرخ واقعی را اندازه گیری کنیم.
در دفترچه راهنمای این ماشین برای خریداران توصیه شده است که فشار باد تایرهای جلو و عقب را 34 واحد قرار دهند که این فشار باد تایر برای سه سرنشین و یه مورد بار مناسب است. با این تنظیمات باد پایین، Xe را بسیار منعطف و نرم ارزیابی کردیم و در این حالت تایرها بلافاصله با کوچکترین حرکت فرمان تغییر جهت می دادند. حرکت دادن فرمان راحت تر از انچه ایده آل ما بود ارزیابی شد و حتی در اسپورت ترین حالت ماشین، راننده با کوچکترین اشاره ای به فرمان قادر خواهد بود تا آن را به اطراف حرکت دهد. با این واکنش های عالی فرمان، XE سبک تر از وزن واقعی خود به نظر می رسید چرا که به سادگی قادر هستید آن را کنترل کنید. سورپرایز بزرگ در همینجا نهفته است چرا که علی رغم بدنه آلومینیومی این ماشین، اما وزن خالص ان نزدیک 2 تن است که XE را به عنوان سنگین ترین ماشین در این کلاس معرفی می کند.
مصرف سوخت در حالت اکونومی کمتر است اما بر روی عملکرد تاثیر چندانی نمی گذارد.
XE 20d یکی از آخرین بازمانده های این کلاس است که هنوز دیزلی باقی مانده است و به واسطه همین امر قیمت پایه آن 37395 دلار است که 1500 دلار هم برای مدل های اختصاصی برای اضافه کردن یک موتور دو لیتری توربو گازوئیلی به این قیمت اضافه می شود.البته ماشینی که ما در حال تست ان بودیم با کلیه امکانات و آپشن های ویژه قیمتی در حدود 56345 دلار پیدا کرده بود. این افزایش قیمت به واسطه آپشن دو محوره بودن(2500 دلار) و اضافه شدن آیتم های دستیار راننده و حالت رانندگی راحت است که 10 هزار دلار دیگر به قیمت آن اضافه کرده است که در کنار این تغییرات، شاهد بازطراحی سپرهای جلو و اسپویلرهای ماشین نیز هستیم. یکی از گران ترین آپشن های ماشین تستی که ما سوار بر آن بودیم، پکیج رانندگی در حالت راحت است که 2100 دلار قیمت داشت و بسته تکنولوژی که 2700 دلار دیگر به قیمت ماشین اضافه می کرد.
پکیج تکنولوژی شامل آخرین فناوری لمسی InControl و امکانات سرگرمی داخل ماشین و سیستم ناوبری که بر روی یک صفحه نمایش 10.2 اینچی لمسی در کنسول جلوی ماشین قرار داشت و یک سیستم صوتی مریدیان 17 اسپیکری و اتصال وای فای می شد. به همه این موارد 1000 دلار هم بابت شوک تطبیقی و 550 دلار نیز بابت رنگ سفید اختصاصی متالیک در این ماشین اضافه کنید.
موتور انجنیوم دو لیتری دیزلی این ماشین بهترین نوع موتورهای دیزلی به شمار می رود و گشتاوری برابر با 318 پوند بر فوت با 180 اسب بخار قدرت برای این ماشین به فراهم می کند. قدرت موتور این ماشین نرمال است اما گشتاور این ماشین 38 واحد بیشتر از رقیب خود یعنی BMW 328d است.موتور این ماشین با تک استارت خیلی سریع روشن می شود و این اتفاق حتی در سردترین صبح های زمستان نیز رخ می دهد. البته باید به این نکته اشاره کنیم که با روشن شدن ماشین یک تمان کوچک به صندلی راننده و فرمان وارد می شود. عملکرد دکمه Stop/start بسیار خوب است و مخصوصا در خودروهای دیزلی این حالت بیشتر خودش را نشان می دهد. البته هنگام خاموش کردن ماشین نیز یک لرزش کوچک در بدنه ماشین احساس خواهیم کرد. برخی کارشناسان علت این مورد را مرتبط با سیستم stop/start در موتورهای بنزینی می دانند که این لرزش در تمام خودروهایی که موتور دیزلی دارند مشاهده می شود.
موتور این ماشین مثل اسب کار می کند اما هیچ صدایی از آن نمی شنوید. موتور 4 سیلندر این ماشین اصلا سر و صدا ندارد و بر اساس اندازه گیری صدای داخلی کابین ماشین این مقیاس برابر با 73 دسیبل بود. که سه واحد بیشتر از زمانی است که با سرعت 70 مایل بر ساعت در حال حرکت است(این مقیاس هفت دسیبل با مدل شش سیلندر XE تفاوت دارد) اما این مورد آزار دهنده ای برای سرنشینان محسوب نمی شود. در حداکثر شتاب این ماشین، میتوان تا 300 واحد کمتر از بیشترین دور موتور این ماشین یعنی 4800 را مشاهده کرد. اما نتیجه کمی ناامید کننده است چرا که ظرف مدت 8.4 ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت خواهد رسید و ظرف 16.4 ثانیه نیز به سرعت 85 مایل بر ساعت می رسد که این رکورد در مسافت 250 متر به دست آمده است. این رکورد بیش از یک ثانیه بدتر از آخرین سدان دو محوره ای که ما تست کردیم بود(BMW 320d ظرف 7.2 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد).
اما فراموش نکنید که انتظار اصلی از یک ماشین با موتور دیزلی مصرف بهینه سوخت است که XE این مورد را دارد.با این ماشین در بزرگراهی با سرعتی حدود 80 مایل بر ساعت و دور موتور کمتر از 2000 در حرکت بودیم و از روی اعدادی که بر روی نمایشگر مصرف سوخت نمایش داده شد در حدود 10 درصد در مصرف سوخت صرفه جویی می شد و در کمال تعجب XE توانست رکورد طی 42 مایل به ازای هر گالن را در سواری با سرعت 75 مایل بر ساعت در بزرگراه از خود بر جای بگذارد که 2 واحد هم بهتر از آنچه که در دفترچه خودرو آورده شده بود، به نظر می رسید.
این رکورد به خاطر تنظیمات باد تایرها بود و ما مجددا این تست را در حالت رانندگی راحت با فشار باد تایرها در عدد 41 انجام دادیم. در تست اخیری که بر روی BMW 330i با محور عقب داشته ایم این ماشین نیز رکورد 41 مایل به ازای هر کالن مصرف سوخت را از خود بر جای گذاشت اما همچنان مدل های تک محور عقب Xe از BMW عملکرد بهتری داشتند اما در مجموع در همه حالتهای تست شده، به طور متوسط 33 مایل به ازای مصرف هر گالن سوخت طی شد.
طراحی داخلی بسیار فشرده
با وجود اینکه این ماشین یک کامپکت به نظر می رسد، اما XE در واقع طول و عرض زیادی دارد و فاصله بین تایرها بیش از سری 3 BMW است. در کمال شگفتی فضای داخلی XE بسیار شبیه کوپه های سری دوم BMW است تا اینکه شبیه سدان های سری سه BMW باشد که به نظر می رسد این موضوع برای رقابت با BMW و به صورت عمدی طراحی شده است.اگر طراحی خارجی XE را خیلی ساده تصور کنید اشتباه کرده اید چرا که از زوایای متفاوتی نسبت به برادر بزرگتر خود یعنی XF در آن استفاده شده است.
اگرچه این ماشین بزرگتر از کادیلاک ATS است اما فضای صندلی عقب آن کوچکتر از آن و بسیار کوچکتر از BMW سری 3 و آئودی A4 است.بخش های پلاستیکی بزرگی که در گوشه های قسمت عقب ماشین به کار رفته مانع از این می شوند که سرنشینان عقب پای خود را به راحتی در آنجا قرار دهند. در قسمت جلوی ماشین نیز کاهش 1.2 اینچی با سان روف ماشین دیده شده است که این مورد، Xe را به عنوان کم ارتفاع ترین ماشین در بین رقبای کلاس خود معرفی می کند.
رانندگان قد بلند به وضوح احساس می کنند که موهایشان در حال شانه شدن با سقف ماشین است و این موضوع به واسطه کاهش فاصله سان روف با کف ماشین است.
با وجود فضای داخلی کمی که در این ماشین وجود دارد ما واقعا برای هر جابه جایی که می خواستیم انجام دهیم بسیار اذیت می شدیم و مثل این بود که یک مستطیل در درون خود یک دایره را حمل می کند و حرکت این دایره در آن مستطیل متالیک سیاه واقعا سخت به نظر می رسید.
خبرگزاری آریا - برترین ها: از وقتی BMW تمرکز خود را از ساخت ماشین هایی با مزیت های آپشن های پویا برداشت و درست در زمانی که سری سوم مدل F30 را در سال 2012 بازطراحی کرد؛ همواره به دنبال جایگزین مناسبی برای آن ماشین های محبوب بوده ایم که به بازار عرضه شوند.
در بین تازه واردان این عرصه می توان به کادیلاک ATS اشاره کرد که ویژگی های پویای آن واقعاً هر راننده ای را تحت تاثیر قرار می دهد اما متاسفانه فقط در این زمینه خوب عمل کرده بود و کادیلاک در ساخت آن خودرو، به جنبه های دیگر خودروسازی مدرن توجهی نکرده بود این در حالی است که لکسوس IS یک مدل کم نقص در این رده به شمار می رود.
آیا بدنه آلومینیومی و قیمت جذاب می تواند جگوار XE جدید را به رقابت در این رده با سایر رقبا وارد کند؟
با وجود اینکه این ماشین خاص از تایرهایی به عرض 18 اینچ در تمامی فصول استفاده می کند(البته مدل R اسپورت شش سیلندر این ماشین از تایرهای 20 اینچ استفاده می کند) اما چسبندگی جانبی تایرها به جاده همچنان مناسب به نظر می رسد و عدد 0.88 گرم است که نسبت به مدلی از Xe که صندلی های ان چوبی هستند، به نظر بیشتر به جاده چسبیده است. با این حال، این ماشین از چرخهای چفت و محکم و کنترل بدنه مناسب و فرمان سریعی برخوردار است و توانایی عبور موفقیت آمیز از کنج پیچ های تند را دارد و همه این عوامل می تواند ارزیابی این ماشین را مافوق تصور نشان دهد. این ماشین به طور شگفت انگیزی بزرگتر و سنگین تر از برادر خود یعنی XF است و با این وجود قادر است از پس هر پیچی بر بیاید.
در دور آزمایشی که با این ماشین داشتیم، لقی پدال ترمز این ماشین را نپسندیدیم چرا که در این حالت به محض فشار بر روی پدال ترمز عمل نمی کند و برای ترمز گرفتن باید فشار مضاعف به پدال وارد آوریم. البته این مورد فقط مختص این مدل از جگوار نیست و یکی از موارد کیفی منفی در تمامی مدل های جگوار به شمار می رود که گاهی وقتها این فرضیه را به ذهن متبادر می کند که شاید این کار عمدی است و جگوار این حالت را جزئی از فلسفه و شخصیت ماشین های خود می داند.
وقتی بر روی صندلی راننده نشستم ابتدا تایرها را تنظیم کردم و باد تایرهای جلو را بر روی 43 psi و تایرهای عقب را بر روی 47 psi برای دور آزمایشی قرار دادم. شاید بپرسید چرا اینقد زیاد؟ وقتی ما سوار بر ماشین شدیم، مسئولین جگوار اعلام کردند که این ماشین وقتی حداکثر طرفیت خود سرنشین و بار دارد بسیار با صلابت در جاده حرکت می کند. اما از آنجایی که ما دیرباور هستیم،از آنجایی که بسیاری از رقبا طوری تنظیم تایرها را مدیریت می کنند که فشار وارد ناشی از بار آنقدرها هم به چشم نیاید؛ از همین حیث به نرخ مصرف سوخت حالت اقتصادی ماشین شک کردیم و تایرها را تا حد ممکن باد کردیم تا نرخ واقعی را اندازه گیری کنیم.
در دفترچه راهنمای این ماشین برای خریداران توصیه شده است که فشار باد تایرهای جلو و عقب را 34 واحد قرار دهند که این فشار باد تایر برای سه سرنشین و یه مورد بار مناسب است. با این تنظیمات باد پایین، Xe را بسیار منعطف و نرم ارزیابی کردیم و در این حالت تایرها بلافاصله با کوچکترین حرکت فرمان تغییر جهت می دادند. حرکت دادن فرمان راحت تر از انچه ایده آل ما بود ارزیابی شد و حتی در اسپورت ترین حالت ماشین، راننده با کوچکترین اشاره ای به فرمان قادر خواهد بود تا آن را به اطراف حرکت دهد. با این واکنش های عالی فرمان، XE سبک تر از وزن واقعی خود به نظر می رسید چرا که به سادگی قادر هستید آن را کنترل کنید. سورپرایز بزرگ در همینجا نهفته است چرا که علی رغم بدنه آلومینیومی این ماشین، اما وزن خالص ان نزدیک 2 تن است که XE را به عنوان سنگین ترین ماشین در این کلاس معرفی می کند.
مصرف سوخت در حالت اکونومی کمتر است اما بر روی عملکرد تاثیر چندانی نمی گذارد.
XE 20d یکی از آخرین بازمانده های این کلاس است که هنوز دیزلی باقی مانده است و به واسطه همین امر قیمت پایه آن 37395 دلار است که 1500 دلار هم برای مدل های اختصاصی برای اضافه کردن یک موتور دو لیتری توربو گازوئیلی به این قیمت اضافه می شود.البته ماشینی که ما در حال تست ان بودیم با کلیه امکانات و آپشن های ویژه قیمتی در حدود 56345 دلار پیدا کرده بود. این افزایش قیمت به واسطه آپشن دو محوره بودن(2500 دلار) و اضافه شدن آیتم های دستیار راننده و حالت رانندگی راحت است که 10 هزار دلار دیگر به قیمت آن اضافه کرده است که در کنار این تغییرات، شاهد بازطراحی سپرهای جلو و اسپویلرهای ماشین نیز هستیم. یکی از گران ترین آپشن های ماشین تستی که ما سوار بر آن بودیم، پکیج رانندگی در حالت راحت است که 2100 دلار قیمت داشت و بسته تکنولوژی که 2700 دلار دیگر به قیمت ماشین اضافه می کرد.
پکیج تکنولوژی شامل آخرین فناوری لمسی InControl و امکانات سرگرمی داخل ماشین و سیستم ناوبری که بر روی یک صفحه نمایش 10.2 اینچی لمسی در کنسول جلوی ماشین قرار داشت و یک سیستم صوتی مریدیان 17 اسپیکری و اتصال وای فای می شد. به همه این موارد 1000 دلار هم بابت شوک تطبیقی و 550 دلار نیز بابت رنگ سفید اختصاصی متالیک در این ماشین اضافه کنید.
موتور انجنیوم دو لیتری دیزلی این ماشین بهترین نوع موتورهای دیزلی به شمار می رود و گشتاوری برابر با 318 پوند بر فوت با 180 اسب بخار قدرت برای این ماشین به فراهم می کند. قدرت موتور این ماشین نرمال است اما گشتاور این ماشین 38 واحد بیشتر از رقیب خود یعنی BMW 328d است.موتور این ماشین با تک استارت خیلی سریع روشن می شود و این اتفاق حتی در سردترین صبح های زمستان نیز رخ می دهد. البته باید به این نکته اشاره کنیم که با روشن شدن ماشین یک تمان کوچک به صندلی راننده و فرمان وارد می شود. عملکرد دکمه Stop/start بسیار خوب است و مخصوصا در خودروهای دیزلی این حالت بیشتر خودش را نشان می دهد. البته هنگام خاموش کردن ماشین نیز یک لرزش کوچک در بدنه ماشین احساس خواهیم کرد. برخی کارشناسان علت این مورد را مرتبط با سیستم stop/start در موتورهای بنزینی می دانند که این لرزش در تمام خودروهایی که موتور دیزلی دارند مشاهده می شود.
موتور این ماشین مثل اسب کار می کند اما هیچ صدایی از آن نمی شنوید. موتور 4 سیلندر این ماشین اصلا سر و صدا ندارد و بر اساس اندازه گیری صدای داخلی کابین ماشین این مقیاس برابر با 73 دسیبل بود. که سه واحد بیشتر از زمانی است که با سرعت 70 مایل بر ساعت در حال حرکت است(این مقیاس هفت دسیبل با مدل شش سیلندر XE تفاوت دارد) اما این مورد آزار دهنده ای برای سرنشینان محسوب نمی شود. در حداکثر شتاب این ماشین، میتوان تا 300 واحد کمتر از بیشترین دور موتور این ماشین یعنی 4800 را مشاهده کرد. اما نتیجه کمی ناامید کننده است چرا که ظرف مدت 8.4 ثانیه به سرعت 60 مایل در ساعت خواهد رسید و ظرف 16.4 ثانیه نیز به سرعت 85 مایل بر ساعت می رسد که این رکورد در مسافت 250 متر به دست آمده است. این رکورد بیش از یک ثانیه بدتر از آخرین سدان دو محوره ای که ما تست کردیم بود(BMW 320d ظرف 7.2 ثانیه به سرعت 60 مایل بر ساعت می رسد).
اما فراموش نکنید که انتظار اصلی از یک ماشین با موتور دیزلی مصرف بهینه سوخت است که XE این مورد را دارد.با این ماشین در بزرگراهی با سرعتی حدود 80 مایل بر ساعت و دور موتور کمتر از 2000 در حرکت بودیم و از روی اعدادی که بر روی نمایشگر مصرف سوخت نمایش داده شد در حدود 10 درصد در مصرف سوخت صرفه جویی می شد و در کمال تعجب XE توانست رکورد طی 42 مایل به ازای هر گالن را در سواری با سرعت 75 مایل بر ساعت در بزرگراه از خود بر جای بگذارد که 2 واحد هم بهتر از آنچه که در دفترچه خودرو آورده شده بود، به نظر می رسید.
این رکورد به خاطر تنظیمات باد تایرها بود و ما مجددا این تست را در حالت رانندگی راحت با فشار باد تایرها در عدد 41 انجام دادیم. در تست اخیری که بر روی BMW 330i با محور عقب داشته ایم این ماشین نیز رکورد 41 مایل به ازای هر کالن مصرف سوخت را از خود بر جای گذاشت اما همچنان مدل های تک محور عقب Xe از BMW عملکرد بهتری داشتند اما در مجموع در همه حالتهای تست شده، به طور متوسط 33 مایل به ازای مصرف هر گالن سوخت طی شد.
این ماشین برای طی مسافت های 600 مایل در جاده گزینه مناسبی به نظر می رسد اما در حین رانندگی با این ماشین همواره به یاد داشته باشید که سیستم حرکت بین خطوط را غیرفعال کنید چرا که ممکن است در برخی لحظات با حالت دستی کنترل فرمان تداخل ایجاد کند و منجر به اتفاقات ناخوشایندی شود.
طراحی داخلی بسیار فشرده
با وجود اینکه این ماشین یک کامپکت به نظر می رسد، اما XE در واقع طول و عرض زیادی دارد و فاصله بین تایرها بیش از سری 3 BMW است. در کمال شگفتی فضای داخلی XE بسیار شبیه کوپه های سری دوم BMW است تا اینکه شبیه سدان های سری سه BMW باشد که به نظر می رسد این موضوع برای رقابت با BMW و به صورت عمدی طراحی شده است.اگر طراحی خارجی XE را خیلی ساده تصور کنید اشتباه کرده اید چرا که از زوایای متفاوتی نسبت به برادر بزرگتر خود یعنی XF در آن استفاده شده است.
اگرچه این ماشین بزرگتر از کادیلاک ATS است اما فضای صندلی عقب آن کوچکتر از آن و بسیار کوچکتر از BMW سری 3 و آئودی A4 است.بخش های پلاستیکی بزرگی که در گوشه های قسمت عقب ماشین به کار رفته مانع از این می شوند که سرنشینان عقب پای خود را به راحتی در آنجا قرار دهند. در قسمت جلوی ماشین نیز کاهش 1.2 اینچی با سان روف ماشین دیده شده است که این مورد، Xe را به عنوان کم ارتفاع ترین ماشین در بین رقبای کلاس خود معرفی می کند.
رانندگان قد بلند به وضوح احساس می کنند که موهایشان در حال شانه شدن با سقف ماشین است و این موضوع به واسطه کاهش فاصله سان روف با کف ماشین است.
کنسولی که برای قرار گرفتن دست راننده در جلوی ماشین قرار داده شده، به صورت دوگانه طراحی شده و سرنشین کنار راننده نی ز می تواند از آن استفاده کند اما قسمت راستی این کنسول کمی بالاتر از قسمت چپ آن است و قسمتی که پایین قرار گرفته نیز آنقدر پایین طراحی شده که تقریبا غیرقابل استفاده است. علاوه بر این، سوییچ های باز و بسته کردن در و پنجره ها در سخت ترین قسمت در قرار گرفته اند و می توان از این مورد به عنوان نکته منفی این ماشین یاد کرد.
با وجود فضای داخلی کمی که در این ماشین وجود دارد ما واقعا برای هر جابه جایی که می خواستیم انجام دهیم بسیار اذیت می شدیم و مثل این بود که یک مستطیل در درون خود یک دایره را حمل می کند و حرکت این دایره در آن مستطیل متالیک سیاه واقعا سخت به نظر می رسید.