مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

شعاعی از انوار آفتاب هشتم

[ad_1]

امام رضا علیه السلام فرمودند: بر شما باد به میانه روى در فقر و ثروت ، و نیکى کردن چه کم و چه زیاد، زیرا خداوند متعال در روز قیامت یک نصفه خرما را چنان بزرگ نماید که مانند کوه احد باشد. (بحار الانوار، ج 78، ص 346)

فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

امام رضا

امام رضا علیه السلام همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) دارنده تمام کمالات و فضائل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی بود. ایشان آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش او پرداخته اند. درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می گوید: «هرگز ندیدم که امام رضا (علیه السلام) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی داد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند خنده کند، بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره می نشاند.» (عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 182)
آن چه خوانندگان عزیز و محترم در پیش رو دارند، گامی است در بیان فضائل اخلاقی و صفات حمیده پیشوای هشتم شیعیان امید است که ره توشه ای باشد برای پویندگان راه امامت و ولایت.

تعیین اجرت

سلیمان بن جعفر گوید: برای انجام بعضی از کارها همراه امام رضا علیه السلام بودم تا این که خواستم به خانه ام باز گردم. حضرت فرمود: برگرد و با من بیا و امشب را نزد من بمان. من هم برگشتم و به همراه او حرکت کردیم تا اینکه وارد منزل شدیم. حضرت نگاهی به غلامان خود کرد که مشغول گل کاری و ساختن اصطبل بودند و بعضی از آنها کارهای دیگر انجام می دادند. در بین آنها غلام سیاهی که غریب بود کار می کرد.
امام علیه السلام به غلامان خود گفت: این مرد اینجا چه می کند؟ آنها در جواب گفتند: او به ما کمک می کند و ما هم چیزی در برابر به او خواهیم داد. امام علیه السلام فرمود: اجرت او را تعیین کردید؟ گفتند: نه ما هر چه به او بدهیم راضی است. حضرت به سراغ ایشان رفت تا با تازیانه آنها را کتک بزند و بسیار ناراحت شد که چرا اجرت او را معین نکردید؟
سلیمان بن جعفر می گوید: من به امام علیه السلام عرض کردم: چرا شما خود را ناراحت کرده اید؟ فرمود: من بارها آنها را از این کار نهی کرده ام که باید اجرت هر کس را که می خواهند به کار گیرند با او تعیین کنند و ای سیلمان این را بدان کسی بدون تعیین مزد برای تو کار نمی کند مگر اینکه اگر سه برابر مزد او هم به وی بپردازی باز هم گمان دارد به او کم داده ای، اما وقتی مزد او را معین کردی و به او پرداختی از تو تشکر می کند که به آنچه معین شده عمل کرده ای، حال اگر کمی بر آن بیفزایی از تو قدردانی می کند و می بیند که تو بر مزد او افزوده ای.

امام رضا علیه السلام فرمود: عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد: از او امید خیر باشد، از بدى او در امان باشند، خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد، خیر بسیار خود را اندک شمارد، هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود، در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود، فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد، خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد: چیست ؟ فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است . (تحف العقول ، ص 467)

ادعای تشیع

هنگامی که امام علیه السلام در خراسان بود گروهی از راه دور برای زیارت او به درب منزل حضرت آمدند و اجازه خواستند به حضور او شرفیاب گردند. دربان حضرت به حضور او رسید و عرض کرد: گروهی آمده اند و می خواهند به محضر شما برسند و می گویند ما شیعه علی علیه السلام هستیم.
امام رضا علیه السلام فرمود: من مشغولم ، به آنها بگو برگردند.
دربان کنار در آمد و به آنها گفت : حضرت مشغول است و کسی را نمی پذیرد.
آنها رفتند و روز دوم آمدند و همان سخن خود را تکرار کردند و امام علیه السلام آنها را نپذیرفت تا دو ماه هر روز می آمدند و می گفتند: ما شیعه علی علیه السلام هستیم و می خواهیم به حضور امام علیه السلام برسیم و حضرت آنها را نمی پذیرفت تا اینکه از ملاقات امام مایوس شدند و به دربان گفتند: به مولای ما بگو ما شیعیان پدرت علی بن ابیطالب علیه السلام هستیم و با این نپذیرفتن شما دشمنانمان ما را مورد شماتت قرار می دهند، ما این بار بر می گردیم و بخاطر شرمندگی و خجالت و عجز از تحمل شماتت دشمنان از دیار خود هم می گریزیم.
پیام آنها را به حضرت رسانید. آنگاه امام علیه السلام به دربان فرمود: اجازه بده وارد شوند، آنها به حضور آن حضرت رسیدند و سلام کردند اما امام علیه السلام جواب آنها را که نداد اجازه نشستن نیز به آنها نداد و همین طور ایستاده بودند تا اینکه گفتند: یا بن رسول اللّه ! این چه ستم بزرگی است که بعد از دو ماه نپذیرفتن و در بدری به ما می رسد و چه آبروئی بعد از این از ما می ماند؟

از امام رضا درباره بهترین بندگان سوال شد. فرمود: آنان هرگاه نیکى کنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند، و هرگاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند، درگذرند. (تحف العقول ، ص 469)

امام علیه السلام فرمود: این آیه را بخوانید: و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفو عن کثیر (یعنی: آنچه از سختی به شما رسید از خود شما بود و خداوند بسیاری از گناهان را می آمرزد.)
من جز به پروردگارم و به رسول خدا و امیرالمومنین و پدران پاک و معصومم علیهم السلام اقتدا نکردم ، شما خود را سرزنش کنید، من از آنها پیروی کردم.
گفتند: چرا ای پسر رسول خدا؟
فرمود: بخاطر اینکه ادعا کردید شیعه علی بن ابیطالب هستید.
وای بر شما، شیعه علی همانا حسن و حسین و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابی بکرند که هیچ یک با امر و نهی او مخالفت نکردند اما شما ادعای پیروی از او را دارید در حالی که در اکثر اعمال خود مخالف او هستید و در بسیاری از واجبات مقصرید، در بسیاری از حقوق برادران دینی خودی سستی می کنید و آنجا که نباید تقیه کنید تقیه می کنید و آنجا که باید تقیه کنید نمی کنید.
اگر می گفتید دوستدار علی علیه السلام هستید و دوستدار دوستان او می باشید و دشمن دشمنان او هستید مخالف سخن شما نبودم ، اما شما ادعای مرتبه بزرگی (شیعه علی علیه السلام) را نمودید که اگر قول و عمل شما یکی نباشد هلاک می شوید مگر اینکه رحمت خدا شما را حفظ کند.
گفتند: یابن رسول اللّه ! ما از سخن خود را خداوند استغفار کرده و بسوی او توبه می کنیم و همان گونه که به ما آموختید می گوییم ما دوستدار شما و دوستان شما و دشمن دشمنان شما هستیم.
امام علیه السلام فرمود: مرحبا ای برادران و دوستان من ، بیایید، بیایید، بیایید و همه را یک به یک در آغوش گرفت و به دربان فرمود: چند مرتبه مانع ورود آنها شدی؟
دربان عرض کرد: شصت بار.
حضرت فرمود: شصت بار متوالی نزد آنها برو و به آنها سلام کن و سلام مرا به آنها برسان که با استغفار و توبه ای که کردند گناهان آنها بخشیده شد و بخاطر محبتی که به ما دارند مستحق کرامت شدند، به امور آنها و خانواده شان رسیدگی کن و مشکلاتشان را بر طرف نما و از پول و بخششهای دیگر بهره مندشان گردان.

و حسن ختامی پرنور:

امام رضا علیه السلام فرمود: عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد: از او امید خیر باشد، از بدى او در امان باشند، خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد، خیر بسیار خود را اندک شمارد، هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود، در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود، فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد، خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد: چیست ؟ فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است. (تحف العقول، ص 467)
از امام رضا علیه السلام درباره بهترین بندگان سوال شد. فرمود: آنان هرگاه نیکى کنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند، و هرگاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند، درگذرند.
(تحف العقول، ص 469)


منابع:
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
سایت حوزه
سایت اندیشه قم
ایثار

ایثار

مفهوم‌شناسی ایثار

مفهوم‌شناسی ایثار

نفاق جدید در نگاه شهید مطهری

نفاق جدید در نگاه شهید مطهری

مکارم اخلاق خورشید هشتم!

مکارم اخلاق خورشید هشتم!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بهتر از کیمیا تعقیب نماز از حاج حسنعلی نخودکیاز حضرت آیة الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است که در سفری که حضرت امام و پدرم برای ضرر موسیقی از دید دانشمندان جهانموسیقی برای بسیاری از ما حکم آب حیات را پیدا کرده است به گونه ای که در هر حال گوش خود را بهتر از کیمیا تعقیب نماز از حاج حسنعلی نخودکی از حضرت آیة الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است که در سفری که حضرت امام و پدرم برای زیارت ضرر موسیقی از دید دانشمندان جهان موسیقی برای بسیاری از ما حکم آب حیات را پیدا کرده است به گونه ای که در هر حال گوش خود را دربست


ادامه مطلب ...

شعاعی از انوار آفتاب هشتم

[ad_1]

امام رضا علیه السلام فرمودند: بر شما باد به میانه روى در فقر و ثروت ، و نیکى کردن چه کم و چه زیاد، زیرا خداوند متعال در روز قیامت یک نصفه خرما را چنان بزرگ نماید که مانند کوه احد باشد. (بحار الانوار، ج 78، ص 346)

فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

امام رضا

امام رضا علیه السلام همانند دیگر امامان معصوم (علیهم السلام) دارنده تمام کمالات و فضائل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی بود. ایشان آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار داشت که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت به مدح و ستایش او پرداخته اند. درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می گوید: «هرگز ندیدم که امام رضا (علیه السلام) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی داد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند خنده کند، بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که خلوت می کرد و کنار سفره می نشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره می نشاند.» (عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 2، ص 182)
آن چه خوانندگان عزیز و محترم در پیش رو دارند، گامی است در بیان فضائل اخلاقی و صفات حمیده پیشوای هشتم شیعیان امید است که ره توشه ای باشد برای پویندگان راه امامت و ولایت.

تعیین اجرت

سلیمان بن جعفر گوید: برای انجام بعضی از کارها همراه امام رضا علیه السلام بودم تا این که خواستم به خانه ام باز گردم. حضرت فرمود: برگرد و با من بیا و امشب را نزد من بمان. من هم برگشتم و به همراه او حرکت کردیم تا اینکه وارد منزل شدیم. حضرت نگاهی به غلامان خود کرد که مشغول گل کاری و ساختن اصطبل بودند و بعضی از آنها کارهای دیگر انجام می دادند. در بین آنها غلام سیاهی که غریب بود کار می کرد.
امام علیه السلام به غلامان خود گفت: این مرد اینجا چه می کند؟ آنها در جواب گفتند: او به ما کمک می کند و ما هم چیزی در برابر به او خواهیم داد. امام علیه السلام فرمود: اجرت او را تعیین کردید؟ گفتند: نه ما هر چه به او بدهیم راضی است. حضرت به سراغ ایشان رفت تا با تازیانه آنها را کتک بزند و بسیار ناراحت شد که چرا اجرت او را معین نکردید؟
سلیمان بن جعفر می گوید: من به امام علیه السلام عرض کردم: چرا شما خود را ناراحت کرده اید؟ فرمود: من بارها آنها را از این کار نهی کرده ام که باید اجرت هر کس را که می خواهند به کار گیرند با او تعیین کنند و ای سیلمان این را بدان کسی بدون تعیین مزد برای تو کار نمی کند مگر اینکه اگر سه برابر مزد او هم به وی بپردازی باز هم گمان دارد به او کم داده ای، اما وقتی مزد او را معین کردی و به او پرداختی از تو تشکر می کند که به آنچه معین شده عمل کرده ای، حال اگر کمی بر آن بیفزایی از تو قدردانی می کند و می بیند که تو بر مزد او افزوده ای.

امام رضا علیه السلام فرمود: عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد: از او امید خیر باشد، از بدى او در امان باشند، خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد، خیر بسیار خود را اندک شمارد، هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود، در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود، فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد، خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد: چیست ؟ فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است . (تحف العقول ، ص 467)

ادعای تشیع

هنگامی که امام علیه السلام در خراسان بود گروهی از راه دور برای زیارت او به درب منزل حضرت آمدند و اجازه خواستند به حضور او شرفیاب گردند. دربان حضرت به حضور او رسید و عرض کرد: گروهی آمده اند و می خواهند به محضر شما برسند و می گویند ما شیعه علی علیه السلام هستیم.
امام رضا علیه السلام فرمود: من مشغولم ، به آنها بگو برگردند.
دربان کنار در آمد و به آنها گفت : حضرت مشغول است و کسی را نمی پذیرد.
آنها رفتند و روز دوم آمدند و همان سخن خود را تکرار کردند و امام علیه السلام آنها را نپذیرفت تا دو ماه هر روز می آمدند و می گفتند: ما شیعه علی علیه السلام هستیم و می خواهیم به حضور امام علیه السلام برسیم و حضرت آنها را نمی پذیرفت تا اینکه از ملاقات امام مایوس شدند و به دربان گفتند: به مولای ما بگو ما شیعیان پدرت علی بن ابیطالب علیه السلام هستیم و با این نپذیرفتن شما دشمنانمان ما را مورد شماتت قرار می دهند، ما این بار بر می گردیم و بخاطر شرمندگی و خجالت و عجز از تحمل شماتت دشمنان از دیار خود هم می گریزیم.
پیام آنها را به حضرت رسانید. آنگاه امام علیه السلام به دربان فرمود: اجازه بده وارد شوند، آنها به حضور آن حضرت رسیدند و سلام کردند اما امام علیه السلام جواب آنها را که نداد اجازه نشستن نیز به آنها نداد و همین طور ایستاده بودند تا اینکه گفتند: یا بن رسول اللّه ! این چه ستم بزرگی است که بعد از دو ماه نپذیرفتن و در بدری به ما می رسد و چه آبروئی بعد از این از ما می ماند؟

از امام رضا درباره بهترین بندگان سوال شد. فرمود: آنان هرگاه نیکى کنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند، و هرگاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند، درگذرند. (تحف العقول ، ص 469)

امام علیه السلام فرمود: این آیه را بخوانید: و ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم و یعفو عن کثیر (یعنی: آنچه از سختی به شما رسید از خود شما بود و خداوند بسیاری از گناهان را می آمرزد.)
من جز به پروردگارم و به رسول خدا و امیرالمومنین و پدران پاک و معصومم علیهم السلام اقتدا نکردم ، شما خود را سرزنش کنید، من از آنها پیروی کردم.
گفتند: چرا ای پسر رسول خدا؟
فرمود: بخاطر اینکه ادعا کردید شیعه علی بن ابیطالب هستید.
وای بر شما، شیعه علی همانا حسن و حسین و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابی بکرند که هیچ یک با امر و نهی او مخالفت نکردند اما شما ادعای پیروی از او را دارید در حالی که در اکثر اعمال خود مخالف او هستید و در بسیاری از واجبات مقصرید، در بسیاری از حقوق برادران دینی خودی سستی می کنید و آنجا که نباید تقیه کنید تقیه می کنید و آنجا که باید تقیه کنید نمی کنید.
اگر می گفتید دوستدار علی علیه السلام هستید و دوستدار دوستان او می باشید و دشمن دشمنان او هستید مخالف سخن شما نبودم ، اما شما ادعای مرتبه بزرگی (شیعه علی علیه السلام) را نمودید که اگر قول و عمل شما یکی نباشد هلاک می شوید مگر اینکه رحمت خدا شما را حفظ کند.
گفتند: یابن رسول اللّه ! ما از سخن خود را خداوند استغفار کرده و بسوی او توبه می کنیم و همان گونه که به ما آموختید می گوییم ما دوستدار شما و دوستان شما و دشمن دشمنان شما هستیم.
امام علیه السلام فرمود: مرحبا ای برادران و دوستان من ، بیایید، بیایید، بیایید و همه را یک به یک در آغوش گرفت و به دربان فرمود: چند مرتبه مانع ورود آنها شدی؟
دربان عرض کرد: شصت بار.
حضرت فرمود: شصت بار متوالی نزد آنها برو و به آنها سلام کن و سلام مرا به آنها برسان که با استغفار و توبه ای که کردند گناهان آنها بخشیده شد و بخاطر محبتی که به ما دارند مستحق کرامت شدند، به امور آنها و خانواده شان رسیدگی کن و مشکلاتشان را بر طرف نما و از پول و بخششهای دیگر بهره مندشان گردان.

و حسن ختامی پرنور:

امام رضا علیه السلام فرمود: عقل شخص مسلمان تمام نیست ، مگر این که ده خصلت را دارا باشد: از او امید خیر باشد، از بدى او در امان باشند، خیر اندک دیگرى را بسیار شمارد، خیر بسیار خود را اندک شمارد، هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود، در عمر خود از دانش طلبى خسته نشود، فقر در راه خدایش از توانگرى محبوبتر باشد، خوارى در راه خدایش از عزت با دشمنش محبوبتر باشد، گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد. سپس فرمود: دهمى چیست و چیست دهمى ! به او گفته شد: چیست ؟ فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزگارتر است. (تحف العقول، ص 467)
از امام رضا علیه السلام درباره بهترین بندگان سوال شد. فرمود: آنان هرگاه نیکى کنند خوشحال شوند، و هرگاه بدى کنند آمرزش خواهند، و هرگاه عطا شوند شکر گزارند، و هرگاه بلا بینند صبر کنند و هرگاه خشم کنند، درگذرند.
(تحف العقول، ص 469)


منابع:
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
سایت حوزه
سایت اندیشه قم
ایثار

ایثار

مفهوم‌شناسی ایثار

مفهوم‌شناسی ایثار

نفاق جدید در نگاه شهید مطهری

نفاق جدید در نگاه شهید مطهری

مکارم اخلاق خورشید هشتم!

مکارم اخلاق خورشید هشتم!


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بهتر از کیمیا تعقیب نماز از حاج حسنعلی نخودکیاز حضرت آیة الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است که در سفری که حضرت امام و پدرم برای ضرر موسیقی از دید دانشمندان جهانموسیقی برای بسیاری از ما حکم آب حیات را پیدا کرده است به گونه ای که در هر حال گوش خود را بهتر از کیمیا تعقیب نماز از حاج حسنعلی نخودکی از حضرت آیة الله آقا موسی شبیری زنجانی نقل شده است که در سفری که حضرت امام و پدرم برای زیارت ضرر موسیقی از دید دانشمندان جهان موسیقی برای بسیاری از ما حکم آب حیات را پیدا کرده است به گونه ای که در هر حال گوش خود را دربست


ادامه مطلب ...