مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

فوت‌وفن‌های حذف بگومگو در روابط همسران

جام جم سرا: آنچه رابطه آنها را خراب می‌کند، تمسخر، تحقیر و توهین است. ژست‌های خصمانه، مشت‌های گره‌کرده و دندان‌های به هم فشرده به رابطه مؤثر شما با همسرتان آسیب می‌زند. هربار که چنین اتفاقی می‌افتد، بیشتر احساس بیگانگی و جدایی می‌کنید و بر خشم، رنجش و سرخوردگی شما از همسر و زندگی مشترکتان افزوده می‌شود.

تحقیر و توهین در رابطه ‌زناشویی، عزت‌نفس همسران را از بین می‌برد و حل مشترک مسائل را به امری تقریباً ناممکن بدل می‌کند. در مقابل، ارتباط پاک و مؤثر تقویت‌کننده عزت‌نفس است و فضایی امن برای گشودن گره مشکلات و رهایی از تنش به وجود می‌آورد. ارتباط پاک یعنی پذیرش مسئولیت حرف خود، صداقت و پرهیز از ناگفته‌گذاشتن تکه‌های مهمی از حرف و مهم‌تر از همه، ارتباط پاک یعنی حامی بودن، تقویت صمیمیت و تفاهم به‌جای دفاع و فاصله‌گرفتن از یکدیگر.

مهارت‌های ارتباطی خوب، یکی از مهم‌ترین عوامل رضایتمندی و خشنودی همسران از رابطه زناشویی است. تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی به افراد متأهل روش‌های برقراری ارتباط سازنده آموخته می‌شود، فشار خونشان پایین می‌آید و رضایتمندی آنها از زندگی زناشویی‌شان افزایش می‌یابد.

چگونگی ارتباط، یکی از وجوه بسیار مهم در تمایز میان همسران موفق و ناموفق است. همسران موفق از صحبت‌کردن با هم احساس رضایت می‌کنند و می‌توانند افکار و احساسات خود را با هم در میان بگذارند و یکدیگر را بفهمند و بدین‌سان صمیمیت میان خود را افزایش دهند، در حالی‌ که همسران ناموفق از ارتباط خود رضایتی ندارند و تلاش آنان برای برقراری ارتباط به سوءتفاهم، تنش و درگیری می‌انجامد. بنابراین به نفع همسران است که هرچه زودتر مهارت‌های ارتباطی مؤثر را به‌عنوان عامل پیشگیری‌کننده از مشکلات زناشویی یاد بگیرند و منتظر نمانند تا بعد از فرو رفتن در بحران، به بهبود مهارت ارتباطی خود بپردازند.


کلیدهای ارتباط پاک همسران

* هنگام گفت‌وگو با همسرتان از کلمات دوپهلو و قضاوت‌گر استفاده نکنید. منظور تکه‌پرانی و متلک‌گویی است، کلماتی که به همسرتان می‌فهماند ناقص و ناکامل است: «هیچ تلاشی نمی‌کنی... رفتارت بچه‌گانه است... بی‌فکرتر از تو ندیدم»و... این کلمات تهاجمی‌هستند که تیشه به ریشه احساس ارزشمند بودن می‌زنند.

* به همسرتان برچسب کلی نزنید. برچسب‌های کلی یعنی زیر سؤال ‌بردن کل هویت همسر. کلماتی مثل «تنبل... بی‌عرضه... خودخواه... بی‌مصرف...» توجه داشته باشید که نوک پیکان حمله بلکه متوجه شخصیت اوست. پیامی که این کلمات منتقل می‌کنند، این است که همسرتان آدم بدی است، نه در این لحظه، بلکه همیشه. نتیجه این برچسب‌ها از دست رفتن اعتماد و صمیمیت است و قطعاً ضربه‌ای بزرگ بر روابط زناشویی شما وارد می‌کنند.

* از سرزنش کردن و اتهام زدن در قالب «تو» بپرهیزید. «همیشه دیر به خانه می‌آیی،هیچ‌وقت مرا با خودت جایی نمی‌بری و ... . این جملات یعنی «من در رنجم و باعث آن تو هستی.»

* گذشته را مدام مرور نکنید. ارتباط پاک و سالم به مسئله‌ای می‌پردازد که در حال حاضر مطرح است در حالی‌ که ارتباط توهین‌آمیز از گذشته استفاده می‌کند تا طرف مقابل را تحقیر کند. البته گاهی ممکن است گذشته را به‌ عنوان تجربه‌ای بزرگ مرور کنید؛ اما اگر گذشته‌های دور را معمولاً با این هدف زنده می‌کنید که از آن علیه همسرتان استفاده کنید، در واقع مدرک جمع می‌کنید تا بر جدی‌بودن تقصیرات همسرتان مهر تأیید بزنید. این قاعده کلی را آویزه گوش کنید؛ وقتی عصبانی هستید، هرگز گذشته‌های دور را زنده نکنید. خشم باعث می‌شود از گذشته نه به‌عنوان منبعی برای بهترکردن اوضاع کنونی، بلکه به‌عنوان یک چماق استفاده کنید و خواسته یا ناخواسته رابطه‌تان را خدشه‌دار کنید.

* همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید. ارتباط پاک باعث می‌شود همسرتان در مورد خودش احساس خوبی پیدا کند. این نوع ارتباط برای کمک طراحی‌شده و نه آسیب زدن. مقایسه کردن نه‌تنها چیزی را حل نمی‌کند، بلکه با این کار شما رسماً لذتِ داشتن یک ارتباط سالم و با نشاط را از خود و همسرتان دریغ می‌کنید.

* از تهدیدکردن همسرتان بپرهیزید. تهدید اساساً این پیام را منتقل می‌کند، تو بدی و من می‌خواهم تو را مجازات کنم. پیام «تو بدی» به‌اندازه کافی دردناک هست،‌ اما آسیب رساندن با قصد قبلی، برای رابطه شما بی‌نهایت ویران‌کننده است.

* احساسات خود را به شکلی مؤثر بیان کنید. وقتی احساسات خود را شرح می‌دهید، برای تفهیم بهتر آنها از کلمات واضح و روشن استفاده کنید. «دلم گرفته، می‌خواهم گریه کنم... احساس می‌کنم زودرنج و گوشه‌گیر شده‌ام...» وقتی ارتباط سالم و بانشاط برقرار می‌کنید، صدای خود را تا حدی که می‌توانید به بلندی آهنگ عادی کلام نزدیک کنید. در نتیجه، همسرتان می‌تواند صدای احساس شما را بشنود، بدون آنکه احساس یک بازنده را در این ارتباط داشته باشد.

* از زبان بدنتان برای بیان بهتر احساسات خود استفاده کنید. بدن شما نشان می‌دهد که تا چه اندازه خواهان برقراری ارتباط هستید. وقتی ابروهایتان به هم گره ‌خورده است، یا از گوشه چشم نگاه می‌کنید بدن شما با صدای بلند اعلام می‌کند که تمایلی به یک گفت‌وگو و ارتباط سازنده و سالم ندارید. وقتی دست‌به‌سینه هستید یا یک‌ طرفه نشسته‌اید یا انگشت اتهام را به‌ سوی طرف مقابل نشانه رفته‌اید، باز هم راه ارتباط را سد کرده‌اید. اگر می‌خواهید بدنتان به ارتباط جواب مثبت بدهد، توی چشم همسرتان نگاه کنید، هنگام گوش کردن سر تکان دهید و صورت خود را شل و آرام نگه‌ دارید.

* از پیام‌های کامل، واضح و روشن استفاده کنید. پیام‌های کامل از مشاهدات، افکار، احساسات و نیازها یا خواسته‌ها تشکیل ‌شده‌اند. مشاهدات یعنی بیان امور واقع که خنثی و عاری از قضاوت یا نتیجه‌گیری هستند.

* افکار عبارتند از عقاید، نظرات، نظریه‌ها و تفسیرهای شما از یک موقعیت. افکار نه همچون حقایق مطلق، بلکه به‌عنوان فرضیه‌های شخصی یا ادراکات شما از موقعیت بیان می‌شوند. «به عقیده من... در این فکر بودم که اگر... فکر می‌کنم که... نگران بودم از اینکه... از دید من...» از سوی دیگر بخش مربوط به احساسات در یک پیام کامل، اغلب می‌تواند به مهم‌ترین مؤلفه تبدیل شود، بویژه میان افراد خیلی نزدیک و صمیمی. احساسات سرزنش نمی‌کنند؛ آنها صرفاً وصف حالت هیجانی شما هستند.

* بخشی از یک پیام کامل، بیان نیازهاست. هیچ‌کس نمی‌تواند بداند شما چه می‌خواهید، مگر اینکه آنها را بیان کنید. حتی نزدیک‌ترین کسان شما هم هرچقدر هم که شما را دوست داشته باشند، نمی‌توانند فکرتان را بخوانند. نمونه‌هایی از بیان نیازها یا خواسته‌ها عبارت‌اند از «حالم خیلی بد است، می‌شود لطفاً به بچه برسی؟... نیاز به استراحت دارم.»

* گفت‌وگوهای مهم با همسرتان همیشه باید به شکل یک پیام کامل باشند که مشاهدات، عقاید، احساسات و خواسته‌های شما را به‌روشنی از هم جدا می‌کنند. حذف هر یک از این مؤلفه‌ها یک «پیام ناقص» منتقل می‌کند. بهتر است هنگام عصبانیت با همسرتان گفت‌وگو نکنید. وقتی عصبانی هستید با اعلام عصبانیت خود به همسرتان از او بخواهید که زمان گفت‌وگو و ارتباط خود را با یکدیگر به زمانی غیر از آن موکول کنید.

* در یک ارتباط سالم و سازنده، حتماً دو سوی تعامل باید در حالت تعادل باشند تا نتایج بهتری عایدشان شود؛ عصبانیت وضعیتی ایجاد می‌کند که نه‌تنها شما، بلکه همسرتان نیز در آن آسیب خواهد دید. (منیره کرمانی جهانگیر - کارشناس ارشد روان‌شناسی بالینی/ایسنا)


ادامه مطلب ...

بگومگو بدون تخریب

‌ در‌نتیجه لازم است در زندگی شخصی و اجتماعی خود سبکی را انتخاب کنیم که اختلافات را به حداقل برساند؛ مثلا از رفتارهایی که باعث کشمکش می‌شود مانند دستور دادن (‌سلطه‌جویی‌)، تهدید کردن، قضاوت کردن، برچسب زدن و انتقاد غیر سازنده دوری کنیم و مهارت‌هایی را به کار ببریم تا بتوانیم اختلافات را با کمترین تعارض از بین ببریم .

مانند مقابله کنندگان موفق عمل کنید

در زمان بروز اختلاف معمولا افراد ماهیت خود را بروز می‌دهند و به دو گروه مقابله‌کننده موفق و مقابله‌کننده نا موفق تقسیم می‌شوند. البته احتمال وجود گروه بینا بین هم وجود دارد‌.

در این باره مهدی اکبری، روان‌شناس می‌گوید: مقابله‌کنندگان موفق،‌ آنهایی هستند که سعی می‌کنند به طور موفقیت‌آمیز اختلافاتشان را حل کنند و از مهارت‌هایی چون انعطاف‌پذیری، دور‌اندیشی و منطقی بودن برخوردارند.

این افراد با قبول مسئولیت و تلاش برای پیدا کردن بهترین راه‌حل با اختلافات مواجه می‌شوند. آنان از اختلاف و تعارض با دیگران فرار نمی‌کنند و اغلب ارزیابی درستی از موقعیت دارند، و‌لی در مقابل این گروه‌ مقابله‌کنندگان نا‌موفق قرار دارند که به‌شدت منکر هرگونه تضاد، اختلاف و کشمکش در حیطه‌های متفاوت زندگی‌شان هستند. هنگام بروز اختلاف بسادگی از کوره در می‌روند یا اطرافیان را متهم و مقصر می‌دانند یا این که افسرده و منفعل می‌شوند و در نهایت هیچ‌گاه نمی‌توانند برای حل مشکلاتشان اقدامی اساسی کنند.

رفتارهای رایج در مواجهه با اختلاف

افراد در برخورد با اختلاف و تضاد با دیگران یکی از شیوه‌های زیر را انتخاب می‌کنند:

تسلیم شدن: این نوع رفتار معمولا زمانی به کار گرفته می‌شود که یکی از طرفین در برابر مشکل و اختلاف تسلیم می‌شود و میدان را خالی می‌کند. دلیل فرد تسلیم شونده هم فقط این است که هنوز زمان حل اختلاف و مطرح کردن خواسته‌هایش نرسیده است. به مرور زمان هم یک طرف به آنچه می‌خواهد می‌رسد و طرف دیگر همیشه متضرر و ناراضی باقی می‌ماند.

به تعویق انداختن: در این حالت هر دو طرف تمایل دارند زمان حل اختلاف را به عقب بیندازند و سعی می‌کنند اوضاع را خوب و خوش جلوه دهند و مطمئن هستند که گذشت زمان همه چیز را درست خواهد کرد که این نوع رفتار در روابط زوجین بسیار به چشم می‌خورد و در نهایت، ‌زمانی که از هم جدا می‌شوند،‌ علت جدایی را همین غفلت می‌دانند.

مذاکره: افرادی که می‌خواهند رابطه‌ای صمیمانه، با تحکم و به دور از هر نوع فریب داشته باشند، این راهکار را به کار می‌گیرند برای این‌که به نتیجه‌ای موافق برسند. طرفین مذاکره با وجود زمان و انرژی زیادی که این روش می‌برد، تلاش خود را می‌کنند.

سبک‌های متفات، نتایج متفاوت

اختلاف در روابط همسران غیر‌معمول نیست. آنها به روش‌های متفاوت سعی می‌کنند اختلافاتشان را حل کنند که طبیعی است انتخاب هر یک از این سبک‌ها نتایج متفاوتی هم نصیب آنان می‌کند. دکتر فهیمه رضایی در‌باره این روش‌ها می‌گوید: شیوه‌های رایجی که زوجین به کار می‌گیرند تا اختلافات و تعارضاتشان را حل کنند، شامل انکار، دعوا و مرافعه، بلاتکلیفی، آشتی کردن و مشارکت در حل اختلاف است .‌ در روش انکار، زوجین اختلافاتشان را نادیده می‌گیرند و از آن رد می‌شوند. در روش دوم هر دو یا یکی از آنها دعوا و مرافعه راه می‌اندازد که این روش بسیار آسیب‌زننده است و جز خشم و تنفر نتیجه‌ای ندارد. در روش بلاتکلیفی آنها صورت مساله را پاک می‌کنند و مشکل حل نشده باقی می‌ماند و اما درروش آشتی،‌ هر یک امتیازاتی به دیگری می‌دهد و به تفاهم می‌رسند. در شیوه آخر یعنی مشارکت که موثرترین شیوه است هر یک از زوجین برای حل اختلاف،‌ ایده درست و منطقی ارائه می‌دهد که به نفع هر دوی آنهاست .

مراحل مواجهه با اختلاف به شیوه غیر مخرب

مرحله اول؛ احترام‌آمیز رفتار کنید. مخالفت با فرد دیگر و تضاد میان نیازهای افراد باعث بی‌احترامی نسبت به عقاید و شخصیت فرد دیگر می‌شود،‌ به شکلی که حتی زمانی که برای فرد دیگر احترام زیادی قائل هستیم، ‌در اوج اختلاف آماده‌ایم تا به او توهین کنیم در حالی که می‌توانیم حتی در زمان اختلاف و تضاد با تن صدای مناسب و کلماتی که انتخاب می‌کنیم و با احترام و گوش دادن موثر و استدلال منطقی مشکل را حل کنیم .

مرحله دوم؛ بر احساسات طر ف مقابل تمرکز کنید. بسیار مشکل است که مثلا در اوج اختلاف هیجان‌ها و عواطف فرد دیگر را درک کنیم و درک صحیحی از دیدگاه‌های وی داشته باشیم، اما این کار نا‌ممکن نیست. یکی از راه‌های برقراری ارتباط سازگارتر، کاربرد قانون کارل راجرز است که می‌گوید‌ هر کس تنها پس از این که به عقاید و احساسات فرد دیگر به‌دقت گوش و آنها را چنان تکرار کرد که رضایت گوینده جلب شد،‌ می‌تواند حرف خود را بزند .

مرحله سوم؛ نیازها و احساسات خود را بیان کنید. هنگام اختلاف، دیدگاه خود را به صورت پیام کوتاه و سر راست بیان کنید. حقیقت را همان‌گونه که هست بگویید. احساسات خود را بروز دهید. شاید فردی شما را به ناحق متهم کرده و با این کار باعث خشم و عصبانیت‌تان شده است یا شاید موضوع مورد اختلاف برای شما بسیار حساس است.

مراقب طاعونی‌ها باشید

طاعون عاطفی، سرچشمه بسیاری از اختلافات و تعارض‌های غیر‌ضروری است و افراد طاعونی، افرادی هستند که حتی با کسانی که هیچ تهدیدی برای آنان محسوب نمی‌شود، به شیوه‌ای مخرب و غیر‌سازنده رفتار می‌کنند.

این افراد ممکن است جذاب، باهوش و فعال باشند، اما زمانی که در یک زندگی سالم و دوست داشتنی یا کسی که به‌شدت درگیر یک کار سازنده است در ارتباط قرار می‌گیرند، هر چه از دستشان برمی‌آید، انجام می‌دهند تا مانع خوشبختی دیگری شوند یا آن را از بین ببرند. ‌به همین دلیل در روابط خود لازم است به افراد مبتلا به طاعون عاطفی هم توجه داشته باشیم و سعی کنیم از این افراد دوری کنیم و قاطعانه از روابط شخصی‌مان کنار گذاشته شوند.

اجتناب راه‌حل نیست

بسیاری از افراد، هنگام مواجهه و رو‌در‌رو شدن با اختلاف و هر گونه تعارض و تضاد در روابط بین فردی، سعی در چشمپوشی کردن دارند و از آن اجتناب می‌کنند. اکبری درباره این شیوه می‌گوید: اجتناب،‌ شکلی از انکار و به معنای آن است که فرد برای مقابله و حل مشکل دست به هیچ کاری نمی‌زند و به جای حل اختلاف، وجود اختلاف را منکر می‌شود یا وانمود می‌کند که مشکل به خودی خود حل خواهد شد. در روش اجتناب، افراد با استفاده از تکنیک «رد شدن» یا «تغییر موضوع» معتقدند اتفاق خاصی نیفتاده که این نوع چشم‌پوشی و نادیده گرفتن اختلاف در بلند‌مدت، شخص را دچار آسیب جدی در روابطش با دیگری می‌کند و تاوان سنگینی برایش دارد .

زبانشان خار دارد

اغلب افراد هنگام اختلاف و تعارض با طرف مقابل احساس ضعف و ناتوانی می‌کنند، اعتماد به نفسشان را از دست می‌دهند و از شیوه‌های نادرستی استفاده می‌کنند که یکی از مهم‌ترین آنها آزار کلامی و استفاده از حرف و کلام به عنوان اسلحه است. مهم‌ترین آزارهای کلامی در زمان بروز اختلاف سرزنش کردن، انتقادکردن، ناسزا گفتن، تهدید کردن و آزار به شوخی است. افرادی که با هم اختلاف دارند، سعی می‌کنند از این شیوه‌ها برای تخریب دیگری استفاده کنند؛ مثلا با خیط کردن دیگری یا سرزنش وی، ‌اعتماد به‌نفس او را خدشه‌دار می‌کنند یا وی را با به‌کارگیری روش‌های آزار کلامی شرمنده و به‌خصوص جلوی دیگران، دستپاچه می‌کنند یا با استفاده از شوخی دیگری را تحقیر می‌کنند و بعد هم او را متهم می‌سازند که جنبه شوخی ندارد. این در حالی است که افراد با کلام خود می‌توانند بدترین اختلافات را هم حل و از زبان خود استفاده موثر کنند.

معصومه اسدی


ادامه مطلب ...