مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

دلایل بی‌اعتمادی در محیط کار

اما گاهی اوقات با تمام کوششی که می‌کنیم، نمی‌توانیم اعتماد همکاران‌مان را جلب کنیم و ممکن است آنها همیشه با شک و بدبینی به ما بنگرند. چرا چنین اتفاقی می‌افتد و چه می‌شود همکاران‌مان به ما اعتماد نمی‌کنند.

15 مورد زیر می‌توانند دلایل این بی‌اعتمادی را شرح دهد.

1- همکارمان را قربانی می‌کنیم

یعنی این‌که رفاه و آسایش دیگری را فدای آسایش خودمان می‌کنیم، بویژه این‌که ممکن است آن فرد نسبت به ما آسیب‌پذیرتر باشد. تا به حال پیش آمده تمام گناه شکست پروژه‌ای را به گردن یکی از همکاران‌تان بیندازید؟ یا به رئیس‌تان بگویید دلیل عدم موفقیت‌تان، دخالت بی‌مورد همکارتان بوده است؟ یا بدتر از همه اگر هم واقعا خطایی کرده است، آن را بزرگنمایی کرده و برای همه اعضای محل کارتان بگویید. گاهی اوقات بدون این‌که خودمان متوجه باشیم چنین رفتاری در پیش می‌گیریم.

اگر می‌خواهید اعتماد همکاران‌تان را از دست ندهید یا دوباره کسب اعتماد کنید، دفعه بعد که رئیس‌تان اعتراض کرد چرا پروژه درست پیش نرفته است، درباره همه عوامل موجود در تولید مشکل توضیح دهید و شخص خاصی را متهم نکنید.

2- دروغ می‌گوییم

فرقی نمی‌کند دروغ مصلحت‌آمیز باشد یا هر چیز دیگر، دروغ گفتن به همکارها باعث می‌شود علاوه بر این‌که احترام‌مان را از دست بدهیم، بلکه آنها دیگر به ما اعتمادی نداشته باشند.

اگر می‌خواهید اعتماد از دست رفته همکاران‌تان را به سبب دروغی که به آنها گفته‌اید، دوباره به دست آورید، اول از همه صادقانه بپذیرید که دروغ گفته‌اید. البته می‌توانید دلیل دروغ‌تان را هم بگویید، اما معمولا دیگران آن را فقط توجیه کار زشت‌تان به حساب می‌آورند؛ اعتمادی را که با دروغگویی از بین برده‌اید به راحتی نمی‌توانید دوباره به دست آورید و این موضوع کمی زمان می‌برد. پس صبورانه تلاش کنید و یادتان باشد دیگر کلمه‌ای دروغ بر زبان نرانید.

3- پنهانکاری می‌کنیم

چه از روی بدجنسی این کار را انجام دهیم و چه فقط یادمان رفته باشد، اگر همکاران‌مان را از جلسه‌ای که دارید یا هر موضوع دیگری که به آنها مربوط است، بی‌خبر بگذاریم، موجب خشم و عصبانیت آنها می‌شوید. ما با این کار به آنها نشان می‌دهیم با نگهداشتن آنها در بی‌خبری قصد بهره‌برداری به نفع خود داشته‌ایم.

اگر هم چنین کاری کردیم برای اصلاح فضای محل کار از همکارانمان عذرخواهی کنیم.

4- کارهای مربوط به آنها را انجام می‌دهیم

بدون اجازه تکمیل کردن کار نیمه‌تمام همکارمان، او را بسیار عصبانی می‌کند. ما با این کار به او می‌فهمانیم توانایی انجام کارش را به درستی ندارد و اصلا قابل اعتماد نیست و این‌که می‌خواهیم او را نزد دیگران بی‌لیاقت نشان دهید. یک لحظه خود را جای همکارتان بگذارید و متوجه می‌شوید چه کار ناپسندی در حق او انجام داده‌اید و اگر روزی بدون نیت خاصی این کار را کرده‌اید، از او عذرخواهی کنید و دیگر در کار همکاران‌تان دخالت بیجا نکنید.

5- احساس مسئولیت نمی‌کنیم

مردم نمی‌توانند به کسانی که احساس مسئولیت ندارند، اعتماد کنند؛ اگر دائم از جلسه‌ها فرار می‌کنیم، دل به کار نمی‌دهیم، موجب می‌شویم که همکارانمان به ما چندان اعتماد نداشته باشند و بویژه در کارهای گروهی ما را وارد برنامه‌هایشان نکنند. تعهد داشتن یکی از نشانه‌های اعتماد است. وقتی همکاران‌تان مطمئن باشند شما کار مربوط به خودتان را به درستی انجام می‌دهید، می‌توانند به شما اعتماد کنند.

6- ثبات نداریم

هیچ چیز به اندازه بی‌ثباتی شخصیتی دیگران را گیج نمی‌کند. اگر در حرف‌ها و رفتارهایتان ضد و نقیض عمل کنید فقط موجب بروز بی‌اعتمادی در همکاران‌تان می‌شوید.

مراقب باشید حرف و عمل‌تان یکی باشد تا همکاران‌تان از شما فاصله نگیرند.

7- هنگامی که مشکل دارید روراست نیستیم

متاسفانه اکثر مردم وقتی موضوعی ناراحت‌شان می‌کند به جای این‌که آن موضوع را صادقانه و رودررو مطرح کنند در خود ریخته و دم نمی‌زنند، اما بعدها هنگام انجام دادن کار یا پروژه‌ای دل به کار نداده و حتی عمدا موجب خرابکاری می‌شوند.

بنابراین برای این‌که اعتماد همکاران‌تان را از دست ندهید، شهامت به خرج داده و چیزی را بی‌خود در دل نگه ندارید و تا مشکل کهنه نشده است، آن را حل کنید.

8- اشتباه‌های خود را نمی‌پذیریم

انسان جایزالخطاست. وقتی باعث به‌هم ریختن کاری می‌شوید، چه کار می‌کنید؟ آیا اشتباه‌تان را می‌پذیرید و عذرخواهی می‌کنید یا با اصرار هیچ چیز را به گردن نمی‌گیرید؟ فراموش نکنید پس از مدتی دیگر کسی علاقه‌ای به کار کردن با شما نخواهد داشت.

پس از هر خطایی ـ حتی اگر بسیار سخت بود و مجازاتی در بر داشت ـ بدون تردید آن را پذیرفته و عذرخواهی کرده و سعی کنید اشتباه‌تان را جبران کنید.

9- خبرچین و شایعه‌ساز هستیم

تصور کنید سر میز ناهار نشسته‌اید و مشغول به غیبت و بدگویی از یک همکار تازه‌وارد هستید و اخباری را که از او به دست آورده‌اید به جمع منتقل می‌کنید. با این کار شما اعتماد دیگران را از دست می‌دهید، زیرا آنها به این موضوع می‌اندیشند که ممکن است روزی خودشان سوژه سخن‌چینی‌های شما شوند. بنابراین تا وقتی غیبت می‌کنید، محال است بتوانید اعتباری در محل کارتان کسب کنید.

10- رفتار مناسبی نداریم

گاهی جوک‌هایی تعریف می‌کنید که باعث ناراحتی همکاران‌تان می‌شود و به نظر می‌رسد برای جمع ارزشی قائل نیستید. اگر تاکنون چنین رفتاری داشته و احتمالا تصمیم گرفته‌اید تغییر کنید کافی است فقط در برابر همکاران‌تان نوع حرف زدن‌تان را اصلاح کنید و باعث رنجش آنها نشوید.

11- از خود راضی هستیم

شما از ابتدای سال تمام روزهای تعطیلی خوب را درنظر می‌گیرید و قبل از این‌که اجازه دهید دیگران هم شانسی داشته باشند، مرخصی گرفته و به تعطیلات می‌روید. شما در برابر چشمان همکاران‌تان با خرید هدیه تولد، رئیس‌تان را غافلگیر می‌کنید و این فرصت را از همکاران‌تان می‌گیرید. دیر سرکار می‌آیید و زود هم می‌روید.

اگر می‌خواهید اطرافیان‌تان به شما اعتماد داشته باشند، اندکی هم به آنها و نیازهایشان توجه کنید و خودمحور نباشید.

12- عادت​هایی بد داریم

ممکن است عادت‌های بدی در زندگی پیش گرفته‌اید که موجب سلب آسایش دیگران می‌شود. مثلا روزی یک پاکت سیگار تمام می‌کنید و به این موضوع که دود سیگارتان آرامش همکاران‌تان را به هم می‌ریزد، اهمیتی ندهید. با تغییر‌دادن عادت‌های بد روزمره‌تان می‌توانید اعتماد اطرافیان‌ را به دست آورده و در جمع‌شان پذیرفته شوید.

13- از همه چیز شکایت داریم

لحن پر از گله و شکایت شما و سخنان مسموم‌تان می‌تواند انرژی و شادابی را از گروه گرفته و آنها را از کارشان دلسرد کند. هیچ کس دوست ندارد مدام سخنان ناراحت‌کننده بشنود. با رفتن پیش مشاور و مطرح کردن مشکلاتی که باعث شده به دنیا دید منفی داشته باشید و با اصلاح رفتار خود، پس از مدتی می‌توانید دوباره اعتماد از دست رفته را به دست آورید.

14- گوشه‌گیر هستیم

سرد و بی‌انرژی هستید و از جمع کناره می‌گیرید. شما تقریبا دعوت دیگران را به ناهار نمی‌پذیرید و هرگز به خودتان زحمت نمی‌دهید حال همکاران‌ و این‌که کارهایشان چگونه پیش می‌رود را بپرسید.

درست است ممکن است شما فرد درونگرایی بوده و چندان به فکر دوست‌یابی نباشید، اما حتی درونگراترین افراد، باز هم ظرفیت توجه نشان دادن به دیگران را دارند. گاهی در جمع همکاران‌تان شرکت کنید و به آنها نشان دهید که برایتان اهمیت دارند تا حس بدبینی و تردیدشان نسبت به شما از بین برود.

15- در کار همکاران سرک می‌کشیم

در امور همکاران‌تان دخالت می‌کنید و به طور کلی آنها را لحظه‌ای راحت نمی‌گذارید. مدام از آنها سوال‌های بی‌مورد می‌پرسید و این موضوع آنها را خسته و کلافه می‌کند. ممکن است کنجکاوی‌تان شما را وادار به انجام این کار می‌کند، اما این موضوع باعث می‌شود همکاران‌تان برداشت غلط کرده و شما را خبرچین بدانند. برای این‌که بتوانید این سوء تفاهم را برطرف کنید، خودتان را کنترل کرده و سرتان به کار خودتان باشد.

مترجم: نادیا زکالوند ‌‌/‌‌ Lifestyle.xin.msn


ادامه مطلب ...

تست روان‌شناسی: سنجش میزان اعتماد و بی‌اعتمادی

در اهمیت تصمیم برای ازدواج همین را بدانید که خوشبختی شما در زندگی مشترک به میزان حساسیت به خرج دادن‌های منطقی شما و انتخاب معیارهای صحیح برای انتخاب همسر قبل از ازدواج است.
هرچند داشتن علاقه به تنهایی ضامن خوشبختی نیست اما برای داشتن زندگی مشترک باید معیارهای زیادی مانند هم کفو بودن در زمینه‌های اعتقادی، اقتصادی، فرهنگی و... بین دختر و پسر و خانواده‌هایشان وجود داشته باشد چراکه در غیر این صورت، عشق در سایه اختلافات اساسی هر روز کمرنگ‌تر خواهد شد و زندگی مشترک به سرانجامی غیر از شکست نخواهد رسید، اما علاقه بین زن و شوهر هم یکی از عوامل مهم برای تحمل سختی‌ها و درک احساس خوشبختی در زندگی مشترک است.
اولین شرط برای اینکه متوجه شوید آیا اصلا شخصیت شما به گونه‌ای هست که عاشق شوید، بررسی میزان اعتمادتان به دیگران است چراکه برای داشتن زندگی عاشقانه باید اعتماد دوطرفه در آن شکل بگیرد. اگر می‌خواهید بدانید که آیا می‌توانید عشق حقیقی را در زندگیتان تجربه کنید، باید به ۱۰ سوال آزمون روان‌سنجی ادامه پاسخ دهید.

در خور ذکر است که شما باید برای انتخاب گزینه «صحیح» یا «غلط» برای هر عبارت، اولین گزینه‌ای را انتخاب کنید که به نظرتان با روحیات شما سازگار‌تر است. بدین گونه نتیجه آزمون به واقعیت نزدیک‌تر خواهند بود.


ردیف عبارت: صحیح / غلط

۱ معمولابه دیگران پول قرض نمی‌دهم؛ زیرا از دشواری‌های زمان پس گرفتن پولم بیزارم.

۲ بیشتر افرادی که از دیگران انتقاد می‌کنند، می‌خواهند عیوب خودشان را پنهان کنند. آن‌ها در واقع اصلا نمی‌دانند چه می‌گویند.

۳ بیشتر مردم نظر و دیدگاه واقعیشان را زمانی که برایشان سود داشته باشد، پنهان می‌کنند و واقعیت وجودیشان را نشان نمی‌دهند.

۴ بیشتر مردم زمانی که وسیله‌ای از فردی قرض بگیرند و به آن صدمه‌ای کوچک و غیرقابل تحمل بزنند، مشکل ایجاد شده را پنهان می‌کنند و به قرض دهنده چیزی نمی‌گویند تا مشکلی برایشان ایجاد نشود.

۵ بیشتر مردم بیش از حد به دیگران وابسته هستند و تنها راه پیشرفتشان را از طریق کمک‌های دیگران می‌دانند.

۶ خیلی راحت می‌توانم، دیگران را‌‌‌ رها کنم.

۷ اگر رئیس شرکتی که در آن فعالیت می‌کنم، بگوید که چون سود کمی داشته است نمی‌تواند به کارمندان پاداش بدهد، در صداقت رئیس شرکت شک می‌کنم.

۸ بیشتر افرادی که در مسئولیت‌های مهم مشغول به کار هستند از مراجعه کنندگان رشوه دریافت می‌کنند.

۹ دلیل موفقیت افراد موفق این است که افراد مهمی را می‌شناسند نه اینکه کارهای مهمی را به خوبی می‌توانند انجام دهند.

۱۰ مردم امروز نسبت به افراد نسل قبل کمتر به مسائل اخلاقی اهمیت می‌دهند و بیشتر به دنبال منافع شخصیشان هستند.


نحوه محاسبه امتیاز نهایی

حال که به همه سوالات این آزمون پاسخ داده‌اید، نوبت آن است که امتیازتان را محاسبه کنید. برای محاسبه امتیازتان برای هر سوال که گزینه «غلط» را انتخاب کرده‌اید، یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. مجموع امتیاز همه سوالات، امتیاز نهایی شما خواهد بود که باید عددی بین صفر تا ۱۰ باشد.


تحلیل آزمون

به گزارش موفقیت، اگر نمره آزمون شما:

* کمتر از ۴ باشد:
بیش از اندازه به همه چیز و همه کس مشکوکید. اعتماد کردن به دیگران برای شما دشوار است و به همین دلیل برای هر مسئله‌ای به خصوص در امور مهمی مانند انتخاب همسر، انتخاب شریک اقتصادی و... زمان بسیار زیادی می‌گذارید و شاید در ‌‌نهایت هم نتوانید انتخاب درستی داشته باشید. این ویژگی ممکن است در آینده برای شما مشکلاتی ایجاد کند و شما نتوانید به اندازه کافی با دیگران ارتباط اجتماعی برقرار کنید. در این وضعیت شما باید مهارت اعتماد منطقی به دیگران را در خودتان بالا ببرید که در ادامه نکاتی در این باره مطرح خواهد شد.

* بین ۵ تا ۷ باشد:
میزان اعتماد شما به دیگران در حد میانه است. در واقع شما می‌دانید که در چه کارهایی می‌توانید به دیگران اعتماد کنید و در چه کارهایی خیر. با این حال، به نظر می‌رسد شما از ارتباط‌های جدید با مردم استقبال می‌کنید و برای اینکه بتوانید به کسی اعتماد کنید صبر می‌کنید تا او را بهتر بشناسید. در چنین وضعیتی، شما اولین شرط برای عاشق شدن را دارید و می‌توانید به خودتان امیدوار باشید.

* بین ۸ تا ۱۰ باشد:
باید گفت شما خیلی سریع به دیگران اعتماد می‌کنید و به همین دلیل، بسیار برایتان اتفاق افتاده است که در کارهای کوچک و بزرگ به فردی اعتماد کرده‌اید، اما بعد از آن از اعتماد خود پشیمان شده‌اید. باید قبل از اعتماد به دیگران شناخت کافی از روحیات فرد مورد نظر داشته باشید و صحت و سقم آنچه ادعا می‌کند را دریابید. داشتن چنین روحیه‌ای به مرور زمان، حس اعتماد به دیگران را از شما می‌گیرد و مشکلات زیادی برایتان ایجاد می‌کند.


بی‌اعتمادی و عشقی که از زندگی مشترک رنگ می‌بازد

دختر و پسرهایی که در آستانه ازدواجند، آرزو دارند با انتخاب منطقی و اصولی همسر برای خودشان زندگی عاشقانه‌ای را پایه ریزی کنند. رسیدن به این آرزو جز با دقت در انتخاب معیار‌ها، بررسی آن‌ها و برخورداری از مهارت‌های شروع زندگی مشترک امکان پذیر نیست. همان طور که می‌دانید اولین قدم برای درک احساس عشق، داشتن اعتماد واقعی است و افرادی که مدام با شک‌های بی‌دلیل درگیر هستند، نمی‌توانند عاشق همسرشان شوند.


شناخت صحیح همسر قبل از ازدواج

توصیه اول ما به شما این است که قبل از ازدواج، طرف مقابلتان را به خوبی ارزیابی کنید و با دقت بالا، تمام جنبه‌های مهم شخصیتی وی را بررسی کنید تا قبل از رفتن زیر یک سقف، اعتماد کامل به همسرتان داشته باشید چراکه در غیر این صورت اولین شرط برای عاشق شدن؛ یعنی اعتماد کامل به همسرتان را ندارید. با این حال در ادامه این مطلب راهکارهایی برای مقابله با شک‌های بی‌دلیل به همسر مطرح می‌شود تا علاوه بر بالا بردن مهارت اعتماد به او، نتیجه‌اش داشتن زندگی مشترک عاشقانه‌تر برای شما باشد.


بی‌اعتمادی عشق را می‌کشد

زندگی ایده آل می‌نویسد: وقتی زن و شوهری همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند، اما از لحظه‌ای که شک و نداشتن اعتماد در رابطه زن و شوهری به وجود می‌آید، ذره ذره عشق بین آن‌ها رو به زوال می‌رود و از بین می‌رود و ۲ طرف از هم دور می‌شوند.


آسیب بزرگ بی‌اعتمادی به همسر

اگر از ابتدای زندگی مشترک، شروع به کنترل همسرتان کنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید؛ یعنی آن قدر کنترل‌های شما، همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود.

اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید باید از‌‌ همان ابتدا و در مراسم‌های خواستگاری آن قدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترستان برطرف شود از سوی دیگر، پس از زندگی مشترک آن قدر در رابطه و زندگی مشترک خود، عشق و محبت بگذارید که همسرتان در این باره کمبودی احساس نکند.


حذف احساس بی‌اعتمادی

این روز‌ها وقتی با بعضی آدم‌ها حرف می‌زنیم، متوجه می‌شویم که ترس و نگرانی پشت حرف‌ها و رفتار‌هایشان وجود دارد. در حقیقت آن‌ها از یک چیزی نگران هستند. وقتی این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود، شروع می‌کند به کنترل طرف مقابل. با این رفتار‌ها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود. در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند و کنترلگر هستند، در بیرون نباید به دنبال چاره باشند بلکه باید درون خودشان را درست کنند.


روش برخورد با شک

گاهی پیش می‌آید که به همسرتان شک می‌کنید و دلایلی دارید که شکتان درست است. در این حالت باید با توجه به موضوع و شخصیت وی، راه حل مناسبی را پیدا کنید. سپس در صورت مطمئن شدن از ماجرا، موضوع را با همسرتان مطرح کنید و از او توضیح بخواهید و ۲ نفری مشکل را حل کنید و اگر نشد با بزرگ‌تر یا مشاوری موضوع را مطرح کنید، اما اگر مطمئن شدید که شک شما اشتباه است باید روی خودتان کار کنید تا کاملا موضوع را فراموش کنید. (خراسان)


ادامه مطلب ...