مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی: داعش

[ad_1]
بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی: داعش

بازخوانی-انتقادی-ره-یافت‌های-تبیین-گر-تروریسم-مطالعه‌ی-موردی-داعشتروریسم پدیده‌ای تودرتو و پیچیده است، حجم متراکمی از خشونت مرگ بار که آثار ویران گر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ادامه ...

سلفی گری در مقابل نواندیشی دینی

سلفی-گری-در-مقابل-نواندیشی-دینیسلفی گری در دو دهه اخیر به گروه‌های زیادی تقسیم شده است، به شکلی که نمی‌توان زمینه‌های سیاسی و اجتماعی ادامه ...

تقیه، دست آویز تکفیر شیعه

تقیه-دست-آویز-تکفیر-شیعهاز جمله دست آویزهای برخی اهل تسنن برای تکفیر شیعه، مسئله تقیه است. ابن تیمیه شیعیان را به دلیل اعتقاد ادامه ...

علل روان شناختی تکفیر گرایی

علل-روان-شناختی-تکفیر-گراییلازمه تقابل در عرصه نرم و ذهنی شاکله، جزمیّت و وسواس گرایی و در عرصه سخت و عینی آن، اقتدارگرایی و خشونت ادامه ...

نقش عقل در فهم و استنباط آموزه‎‌ها و گزاره‌های دینی از منظر سلفی‌های تکفیری

نقش-عقل-در-فهم-و-استنباط-آموزه‎‌ها-و-گزاره‌های-دینی-از-منظر-سلفی‌های-تکفیریامروزه سلفی‎‌ها به عنوان ناعقلانی‌ترین فرقه‌ی اسلامی که دخالت عقل در فهم دین را کنار گذاشته و صرفاً به ادامه ...

جلوه‌هایی از آشتی خواهی پیامبر، امیرالمومنین و سبطین در متون تاریخ اسلام

جلوه‌هایی-از-آشتی-خواهی-پیامبر-امیرالمومنین-و-سبطین-در-متون-تاریخ-اسلامدر این نوشتار کوشش می‌شود نمونه‌هایی از عطوفت، مهرورزی و رفتار آشتی جویانه مقام رفیع رسول الله (صلّی ادامه ...

داعش

داعشاز جمله سازمان‌هایی که به تندروی و خون ریزی معروف می‌باشد، داعش است این سازمان بین المللی تلفیقی از حدود ادامه ...

جریان‌های تکفیری در عراق از ظهور وهابیت تا عصر حاضر

جریان‌های-تکفیری-در-عراق-از-ظهور-وهابیت-تا-عصر-حاضرکشور عراق یکی از مهم ترین کشورهای خاورمیانه به شمار می‌رود که به جهتِ پیشینه‌ی آن در تاریخ اسلام و وجود ادامه ...

جنایات جریان‌های تکفیری در لبنان

جنایات-جریان‌های-تکفیری-در-لبنانسلفی گری تکفیری با تکفیر بقیه مذاهب، در راستای اهداف استکبار جهانی حرکت می‌کند. کارنامه مبارزات این گروه ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی داعش بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی داعش


ادامه مطلب ...

بررسی استناددهی تروریسم تکفیری به سنت نبوی و جهاد اسلامی

[ad_1]
نقش روشنفکر در ....؟

نقش-روشنفکر-درآیا روشنفکران گروه پر شماری از مردم‌اند یا دسته‌ای بی‌نهایت کوچک، ولی منحصر به فرد، از آنها را تشکیل ادامه ...

معرفیِ کتاب «نقش روشنفکر»، اثر ادوارد سعید

معرفیِ-کتاب-نقش-روشنفکر-اثر-ادوارد-سعیدریشه‌ی مفهوم «روشنفکر» به معنی امروزی آن، را شاید بتوان در روند دادگاهی یافت که در آن آلفرد دریفوس، افسر ادامه ...

جادوی کلام

جادوی-کلاماین پرسش برای ما مطرح است که ارتباط میان دو مفهومی در ساختار «جهان» ی که به وسیله‌ی گفتار و اسطوره تحقق ادامه ...

زبان و مفهوم‌سازی

زبان-و-مفهوم‌سازیاگر خواسته باشیم به ماهیت ویژه‌ی مفهوم دینی- اسطوره‌ای نه تنها از طریق نتایج این مفهوم بلکه از رهگذر ادامه ...

جای زبان و اسطوره در الگوی فرهنگ بشری

جای-زبان-و-اسطوره-در-الگوی-فرهنگ-بشریافلاطون در نخستین عبارت گفتگونامه‌ی فایدروس وصف می‌کند که چگونه سقراط پس از برخورد با فایدروس می‌گذارد ادامه ...

برهان حدوث در اثبات خدا (2)

برهان-حدوث-در-اثبات-خدا-(2)برخی از ماتریالیست‌ها مدعی‌اند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ادامه ...

برهان حدوث در اثبات خدا (1)

برهان-حدوث-در-اثبات-خدا-(1)یکی از براهین مثبت وجود خداوند تمسک به حدوث جهان امکان و در رأس آن عالم ماده و طبیعت است. به این معنی ادامه ...

برهان صدیقین در اثبات خدا

برهان-صدیقین-در-اثبات-خداصدیقین جمع کلمه صدّیق و صدّیق صیغه مبالغه است یعنی کسی که در راست گفتاری و صدق به مقام اعلی برسد، اما ادامه ...

برهان امکان و وجوب در اثبات خدا (2)

برهان-امکان-و-وجوب-در-اثبات-خدا-(2)شبهه پیشین می‌خواست با انکار اصل علیت به نوعی به تبیین پدیده‌های مادی بپردازد که نیازی به اصل علیت به ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

قانون عرضه و تقاضا قانونعرضهوتقاضاجدول مذکور رابطه بین قیمت برنج و مقداری از آن که به وسیله مصرف کننده ی الف مورد تقاضا قانون عرضه و تقاضا قانونعرضهو جدول مذکور رابطه بین قیمت برنج و مقداری از آن که به وسیله مصرف کننده ی الف مورد تقاضا واقع می é é é


ادامه مطلب ...

ترور، تروریسم و حقوق بشردوستانه

[ad_1]

چکیده

جامعه بین المللی که در نیمه‌ی دوم قرن بیستم با پدیده تروریسم مواجه شده بود، (1) با پذیرش مجموعه‌ای از معاهدات مربوط به انواع خاصی اعمال تروریستی و تعهد دولت‌ها، در برابر آن واکنش نشان داد. به عبارت دیگر، قانون گذاری راجع به تروریسم که در آغاز، تنها شامل اعمال تأثیرگذار بر غیرنظامیان بود به تدریج گسترش یافت تا بعضی اعمال تروریستی علیه کارکنان و تأسیسات نظامی را نیز در بر گیرد. در این مقاله می‌کوشیم با بررسی پویایی موجود بین قانونگذاری‌ها و حقوق بشر دوستانه‌ی بین المللی، خلأهای موجود در جنگ با تروریسم را تبیین کنیم.
کلید واژه : ترور، تروریسم، مخاصمات مسلحانه داخلی و بین المللی، حقوق بشردوستانه.

مقدمه

یکی از پیامدهای گسترش تروریسم، متنوع شدن اشکال آن است. امروزه در مباحث نظری در خصوص تروریسم، سخن از ابعاد و اشکال مختلف آن می‌شود؛ تروریسم هسته ای، بیوتروریسم، تروریسم ملی گرا، تروریسم سیاسی، نارکو تروریسم، تروریسم مذهبی، تروریسم دولتی، سایبرتروریسم، تروریسم کشاورزی، تروریسم شیمیایی، تروریسم جنایی و امثال آن، انواع مختلفی از تروریسم است که در بحث مربوط به انواع و ابعاد تروریسم مطرح می‌شود. یکی از اشکال نام برده از تروریسم، که بعد از حادثه 11 سپتامبر در جامعه به صورت آشکارتر ظاهر شد، تروریسم مذهبی است. در تروریسم مذهبی، برخی فرقه‌های مذهبی معتقدند تلقی آنها از هستی و تحولات جاری زندگی افراد ناب ترین دیدگاه است و کسانی که در خارج از دایره جهانی بینی آنها قرار بگیرند کاملاً باطل‌اند. لذا یا باید به راه راست، که کیش و آیین آنهاست، درآیند یا از بین بروند. بدین منظور پیروان چنین فرقه‌هایی در صورت صلاحدید رهبرانشان، باید با توسل به خشونت و با انجام عملیات‌های جهادی تفکرات و برداشت‌های خاص خود را عملی کنند.
خشونت برخاسته از این دست اقدامات در چارچوب تروریسم مذهبی گنجانده می‌شود. (2) این نوع از تروریسم، تنها رهبر مذهب خود را پذیرفته، سایر مذاهب را تکفیر و سرکوب می‌کند. خشونت تروریسم مذهبی و تکفیری‌ها در عصر کنونی، هم از نظر گستره‌ی فعالیت و هم از نظر ویژگی‌های متمایز و مرگ آور آن، بی سابقه است. در این نوع از تروریسم، تمام کسانی که به تروریسم روی می‌آورند، معتقدند فعالیت‌های آنها از طرف خداوند، امری مقدس محسوب می‌شود. به عبارتی، تروریست‌های مذهبی،
به ویژه تکفیری‌ها، به این دلیل دست خشونت مقدس می‌زنند که با کمک آن از جامعه شان دفاع کنند یا اینکه معتقدند در ازای جهاد، بهشت به آنها وعده داده شده است.
حدود بیست درصد گروه‌های تروریستی علایق مذهبی دارند، اما واقعیت این است که انگیزه این گروه سیاسی است و مذهب، صرفاً ابزار مشروعیت بخشی برای عضو گیری و بهره گرفتن از اعضاست. در حقیقت برای اینکه مردم حاضر شوند به اقدامات خشونت آمیز دست بزنند به مکانیزم‌های مشروعیت بخش نیازمندند و مذهب به خوبی می‌تواند این کارکرد را داشته باشد. این امر سبب شده است تمایز میان تروریسم مذهبی و سیاسی و حوزه مذهب و سیاست در گروه‌های تروریستی مذهبی دشوار شود.
ظهور تکفیری‌ها به عنوان تروریست مذهبی در منطقه خاورمیانه و برخی کشورهای قاره آسیا علل و عوامل مختلفی دارد: فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، (3) حکومت‌های دیکتاتوری، بی عدالتی، نقض فاحش حقوق بشر، وجود ساختارهای قبیله‌ای و عشیره‌ای، (4) رقابت‌های فرقه‌ای و مذهب (5) و دخالت بیگانگان (6) از جمله آنهاست که از حوزه بحث حقوقی ما خارج است. اما از بعد حقوقی، ظهور این شکل از تروریسم در حال حاضر موجب ترویج نوعی افراطی گری خشن توسط گروه‌های متفاوت تکفیری شده است؛ گروه‌هایی که سازمان ملل متحد و دیگر کشورها آنها را تروریستی معرفی می‌کنند. اعمال غیرانسانی و خشونت آمیز تکفیری‌ها در لبنان، مصر، نیجریه (بوکو حرام)، سوریه (سلفی‌ها)، رفتارهایی مانند قتل عام مسلمانان و به ویژه شیعیان (غیرنظامیان)، بریدن سر انسان‌های بی گناه و تبدیل سر آنها به توپ فوتبال، شکنجه، آزار و اذیت، گروگان گیری، خوردن گوشت قربانیان، تجاوز گسترده به زن‌ها، نابود کردن آثار مذهبی، فرهنگی و تاریخی، صدور فتواهای عجیب از سوی مفتی‌ها و رهبرانشان، و به طور کلی عدم رعایت حقوق بشر و حقوق بشردوستانه موجب تروریست خوانده شدن از سوی سازمان‌ها و نهادهای بین المللی شده است. اگرچه این پدیده خطرناک، از حیث فکری از سال‌ها قبل در دنیای اسلام نمود پیدا کرده، ولی در حال حاضر در نقطه‌ای از منطقه، آثار آن قابل مشاهده است. بدیهی است این رفتارهای غیرانسانی از منظر موازین حقوقی شایسته بررسی همه جانبه است تا معلوم شود اگر موازین حقوقی و ساز و کارهای ذی ربط برای خشکاندن این پدیده شوم نارسایی دارند، تلاش‌های لازم برای بهبود نظام حقوقی در سطح جهانی صورت پذیرد. در این مقاله، ترور و تروریسم و عملیات تروریستی با توجه به عملیات تروریستی تکفیری‌ها، که به نوعی موجب درگیری‌های نظامی با دولت مرکزی نیز شده است، از منظر حقوق بشردوستانه بررسی می‌شود.

الف، تعریف تروریسم

ترور و تروریسم در حقوق بشردوستانه از دو منظر متفاوت بررسی می‌شود؛ از نظرگاه نخست، مطرح شدن جنایت ترور و اعمال تروریستی در حقوق مخاصمات مسلحانه‌ی بین المللی و غیر بین المللی و از منظر دوم، رعایت کردن حقوق بشر دوستانه در مبارزه با تروریسم یا فکر کردن درباره آن. آنچه نگاه اول درصدد بیان آن است، لزوم وجود درجه‌ای از توسل به زور یا خشونت از سوی تروریست‌هاست که به آستانه یک درگیری مسلحانه برسد؛ به دیگر سخن، شرط پی گیری مبارزه با تروریسم (منظر دوم)، توسل تروریست‌ها به اعمال جنگی یا حمله مسلحانه است (رویکرد اول)، که عنصر تشکیل دهنده یک درگیری مسلحانه به شمار می‌رود. تروریست‌ها در زمان حاضر قادر به تدارک چنین حمله‌هایی هستند.
تروریست‌ها یا همان بازیگران غیردولتی، که در زمان تصویب منشور به علت ناتوانی در دسترسی به تسلیحات جدی گرفته نمی‌شدند، امروزه به تسلیحات کشتار جمعی دست یافته‌اند و نه تنها از توانایی صدمه شدید به دولت‌ها بهره مندند بلکه توانایی صدمه زدن به نظم نوین جهانی را نیز دارند.
نخست باید به تعریف تروریسم و مجموعه عملیاتی که تروریستی خوانده می‌شود بپردازیم. واژه «تروریسم» از فعل «ترور» مشتق شده است که در لغت به معنای ایجاد رعب و هراس در بین مردم یا مرعوب ساختن دیگران است. در فرهنگ اکسفورد، تروریسم این گونه تعریف شده است: توسل به خشونت برای اهداف سیاسی یا اجبار حکومت به انجام فعل یا ترک فعلی: یه این وسیله که در بین مردم تولید وحشت کند. هدف اصلی تروریسم، ایجاد‌ اندازه‌ای از ناامنی در جامعه از طریق تخریب بنیادهای امنیت عمومی است. عیل رغم وجود تلاش‌های بین المللی، از جمله تلاش‌های سازمان ملل متحد در به تصویب رساندن سیزده کنوانسیون ضد تروریستی (7) در مجمع عمومی، دوازده قطعنامه در شورای امنیت تا سال 2001، (8) 21 قطعنامه بعـد از حوادت یازدهم سپتامبر 2001 (9) و همچنین تلاش‌های منطقه‌ای در محکومیت تروریسم و عملیات تروریستی، هنوز هم این پدیده با شدت بیشتری رواج داشته است. اگرچه تمام این اقدامات در چارچوب منشور ملل متحد، احترام و حمایت از حق در حوزه حقوق بین الملل میسور شده است، اما هنوز تعریف جامع و هماهنگی از تروریسم صورت نگرفته، در برخورد و مقابله با تروریسم نیز برخوردهای چندگانه‌ای صورت می‌گیرد. علی رغم فقدان یک تعریف واحد حقوقی از تروریسم، معیارها و رهیافت‌های یکسان از مفهوم «تروریسم» در قوانین بین المللی و داخلی کشورها موجب شده تا بشر به تدریج برای مبارزه با این پدیده ناخواسته، عناصر و مصادیق یکسانی را شناسایی کند.
چهار رهیافت یا معیار شناخته شده در اهداف تروریست‌ها، همچون بر هم زدن جدی نظم و امنیت عمومی، به خطر انداختن جان و سلامتی غیرنظامیان، وحشت پراکنی بین مردم، تأثیرگذاری بر تصمیمات دولت‌ها و سازمان‌های بین المللی، در معاهدات و قطعنامه‌های یادشده و قوانین داخلی کشورها به شرح ذیل گنجانده شده است:

1. بر هم زدن جدی نظم و امنیت عمومی

تروریست‌ها از طریق بر هم زدن جدی نظم و امنیت عمومی سعی در ناامن نشان دادن جامعه و تحت فشار قرار دادن حکومت دارند؛ از این رو یکی از مؤلفه‌های مهم شناخت تروریسم بر هم زدن جدی نظم و امنیت عمومی است. قانون ضد تروریسم چین، کانادا و فرانسه از یک طرف و کنوانسیون‌های چهارگانه امنیت هواپیمایی و هوانوردی از طرف دیگر، این رهیافت را دنبال می‌کنند. اقدامات تروریستی انجام شده در سوریه توسط مخالفان و شبه نظامیان، که سعی در برکناری ارادی و استعفای بشار اسد رئیس جمهور وقت سوریه را داشتند، نشان از رواج هرج و مرج و وحشت در میان مردم دارد. با این وصف، هدف اصلی تروریسم، ایجاد اندازه‌ای از ناامنی در جامعه بوده که قدرت اثربخشی بر افکار عمومی را دارا باشد. (10)

2. رعب و وحشت بین مردم

معنای لغوی تروریسم، ایجاد رعب و وحشت میان مردم است. این ترس در کنوانسیون‌های تأمین منابع مالی تروریسم، سازمان کنفرانس اسلامی، کنوانسیون بین الملی ضد تروریسم 1979، قانون ضد تروریسم ایالات متحده آمریکا نیز دنبال شده است. پس در تروریسم کشتن، ربودن، مجروح کردن و تخریب اماکن مذهبی فی نفسه هدف نیست؛ بلکه رسیدن به خواسته‌های خود از طریق ایجاد ناامنی و رعب و وحشت است؛ برای مثال، تهدید اولیه گروه تروریستی بوکو حرام مبنی بر نفرستادن دختران و ممنوع بودن حق آموزش برای آنان منجر به گروگان گیری و فروش آنها به عنوان «برده» شد. این اقدام با هدف ایجاد ناامنی، هرج و مرج، رعب و وحشت در بین مردم صورت گرفت. (11)

3. حمله به غیرنظامیان و به خطر انداختن جانشان

هدف قرار دادن افراد بی گناه برای رسیدن به مقاصد سیاسی یکی دیگر از رهیافت‌های تروریسم است. کنوانسیون حمایت از مواد هسته ای، کنوانسیون سرکوب بمب گذاری‌های تروریستی و قانون ضد تروریسم مشدده کشور پرو این رهیافت را در تعریف تروریسم مد نظر قرار داده
است؛ برای مثال، کشته شدن غیر نظامیان در سوریه، افغانستان،
پاکستان و ترور غیرنظامیان به دست گروهک تروریستی عبدالله عزام و کشته شدن شهروندان لبنانی در حمله به مرکز فرهنگی ایران در بیروت از جمله این اقدامات تروریستی است.

4. تأثیرگذاری بر تصمیمات دولت‌ها و سازمان‌های بین المللی

از منظر تروریسم بین المللی، هدف غایی تروریست‌ها نفوذ ناروا بر فرآیند تصمیم سازی، اقدامات و عملکرد دولت‌ها و سازمان‌های بین المللی است. تروریسم دقیقاً هنگامی متولد می‌شود که متوسلان به آن از دست یابی مشروع یا نامشروع خویش به اهدافشان از طرق عادی ناامید می‌شوند. کنوانسیون ضد گروگان گیری 1979، کنوانسیون سرکوب منابع مالی تروریسم و قانون ضدتروریسم ایالات متحده آمریکا، وضوح بیشتری در این مورد دارند. این عناصر و رهیافت‌ها از اسناد بین المللی استخراج شده است که از رهگذر مبارزه با اشکال خاصی از تروریسم بین المللی به تصویب اکثریت قابل توجهی از دولت‌ها رسیده‌اند. علی رغم تعریفی واحد از تروریسم، با عنایت به این عناصر شاید بتوان تروریسم را تهدید به ارتکاب یا ارتکاب جرائم خشونت آمیز علیه امنیت عمومی تعریف کرد که هدف آن ارعاب مردم یا تأثیرگذاری بر تصمیمات یا اقدامات دولت‌ها یا ارکان بین المللی است. البته برخی اهداف مبارزاتی در حقوق بین الملل مشروع تلقی می‌شوند. اهداف مشروع در حقوق بین الملل، اموری همچون اهدای آزادی، مبارزه برای رسیدن به استقلال، نبرد با یک دولت استعمارگر یا مبارزه با یک دولت آپارتاید است. بنابراین، اگر این گروها با دولت‌های ذکرشده بجنگند، دیگر حالت عملیات تروریستی ندارد. در مورد تکفیری‌ها مبارزه با هیچ کدام از دولت‌های ذکر شده مصداق پیدا نمی‌کند و چهار هدف تکفیری‌ها نیز به عنوان تروریست‌های مذهبی از سویشان دنبال می‌شود.

ب. تعریف عناصر حقوقی ترور تروریسم در رویه‌ی دادگاه‌های بین المللی کیفری

ترور، که ریشه تروریسم است، از نظر لغوی به معنای «ایجاد رعب و هراس در میان مردم» یا «مرعوب ساختن مردم» است. طرح جنایت ترور، نخستین بار نزد دادگاه یوگسلاوی سابق، به عنوان یک مرجع کیفری بین المللی در قضیه گالیک و دراگور مسلوویچ مطرح شد. (12) از جمله موضوع‌هایی که در رویه‌ی دادگاه یوگسلاوی مطرح شد، نقض مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه و حقوق بشر در زمان مخاصمه مسلحانه است. در خلال مخاصمه‌های انجام شده در یوگسلاوی سابق در دهه‌ی 1990 طرف‌های درگیر به طور فاحش و جدی مرتکب نقض مقررات حقوق بشر و حقوق بشردوستانه شدند. از این رو، دادگاه بر اساس مقررات اساس نامه، صلاحیت رسیدگی به این موارد نقض را از نظر دادگاه یوگسلاوی سابق قانونی دانست و به بررسی جنایات ترور پرداخت. دادگاه در استنادات قانونی خود، عنصر قانونی جنایت ترور را نقض ماده‌ی 3 اساس نامه دادگاه یوگسلاوی، (13) ماده‌ی 51 پروتکل اول الحاقی (14) به کنوانسیون‌های ژنو و ماده‌ی 13 پروتکل دوم الحاقی به کنوانسیون یاد شده دانست. در مورد عنصر مادی، ترور را اقدام‌ها یا تهدیدهای خشونت آمیز علیه یک جمعیت غیرنظامی یا غیرنظامیان به طور انفرادی دانست که سبب فوت یا ایراد صدمه شدید علیه جسم یا سلامتی جمعیت غیرنظامی و افراد غیرنظامی می‌شود. در عنصر معنوی، دادگاه با اشاره به دو قصد عام و خاص، قصد عام را عبارت از این دانست که مرتکب، عامدانه جمعیت یا یک فرد غیرنظامی را هدف اقدام‌ها یا تهدیدهای خشونت بار قرار دهد و قصد خاص، «گسترش ترور یا وحشت در میان جمعیت غیرنظامی است». قصد خاص جنایاتی ترور را می‌توان از اوضاع و احوال اقدام‌ها یا تهدیدهای خشونت آمیز استنباط کرد. در این خصوص، برای نمونه، می‌توان به ماهیت این اقدامات یا تهدیدها، شیوه‌ی انجام آنها، زمان و مدت استمرار آنها مراجعه کرد. حملات صورت گرفته در خلال آتش بس و ترک مخاصمه یا حملات طولانی و مستمر علیه جمعیت غیر نظامی و همچنین حملات کور می‌تواند معیاری برای قصد خاص گسترش وحشت و قصد خاص جنایت ترور باشد. ترور را همچنین می‌توان از محل حمله استنباط کرد. هدف قرار دادن غیرنظامیان و حمله به آنها در محل‌هایی برای انجام کارهای روزمره، از قبیل بازار، مناطق توزیع آب، یا حمل و نقل عمومی می‌تواند معیار قوی تری در مورد قصد گسترش ترور باشد.
هدف قرار دادن غیرنظامیان در شهر به طور عمدی، با سلاح‌هایی که به افراد بیشتری شلیک می‌کنند، ترور محسوب می‌شود. جنایات ترور در تعریف دادگاه یوگسلاوی سابق، مستلزم عناصر قانونی شبیه جنایت حملات غیرقانونی علیه غیرنظامیان است. اما جنایت ترور نیازمند عنصر اضافی در عنصر معنوی خاص، یعنی گسترش وحشت است. در نهایت، دادگاه در پرونده‌ی گالیک اعلام کرد که حقوق بین الملل عرفی جنایت ترور را منع و جرم انگاری کرده است و این جنایت به عنوان نقض قوانین یا عرف‌های جنگی موضوع ماده‌ی 3 اساس نامه دادگاه است و در نتیجه، دادگاه صلاحیت رسیدگی به آن را دارد. علاوه بر این، جنایت ترور منحصراً مربوط به زمان جنگ نیست و می‌توان در زمان صلح و به عنوان جنایت علیه بشریت انجام شود.
در مورد تروریسم باید گفت اگرچه هیچ تعریف پذیرفته شده جهانی در خصوص آن وجود ندارد و به همین منظور نیز در اساس نامه دیوان کیفری بین المللی نیز گنجانده نشده است، اما بنا به تعریف «کاسسه» - حقوقدان بین المللی- تروریسم مشتمل است بر:
الف. اقداماتی که به طور معمول به موجب هر نظام کیفری داخلی جرم انگاری شده‌اند، یا کمک به ارتکاب چنین اعمالی هنگامی که در زمان صلح ارتکاب یابند؛
ب. قصد این اقدامات باید دامن زدن به حالت وحشت و ترور در مردم یا وادار کردن یک دولت یا یک سازمان بین المللی به انجام عملی [ یا خودداری از انجام عملی] باشد؛
ج. انگیزه‌ی این اقدام‌ها، عقیدتی یا سیاسی است، یعنی مبتنی بر تعقیب اهداف شخصی نیست. (15) اگرچه عنصر مادی جنایت ترور به عنوان یک جنایت جنگی و عنصر مادی اقدامات تروریستی به عنوان جنایت علیه بشریت ممکن است شبیه هم باشند، اما شرط محل وقوع، این دو جنایت را از یکدیگر متمایز می‌کند. جنایت ترور به عنوان یک جنایت جنگی، محدود به مخاصمات مسلحانه (داخلی و بین المللی) و حملات گسترده یا سازمان یافته علیه جمعیت غیرنظامی است، در حالی که اقدامات تروریستی در زمان صلح واقع شده، جنایت علیه بشریت تلقی می‌شوند. به علاوه، عنصر معنوی ترور به عنوان یک جنایت جنگی و عنصر معنوی اقدامات تروریستی از هم متمایز هستند. به طور قطع، قصد گسترش ترور میان جمعیت غیرنظامی تنها شرط عنصر معنوی است، در حالی که همین احتمالی برای اقلامات تروریستی است. قصد، عنصر بنیادین جنایت ترور به عنوان یک جنایت جنگی است. بنابراین، امروزه بدون شک ترور و تروریسم از جمله جنایت‌های بین المللی است که اگر در زمان صلح واقع شوند، تا مستقل و خاص و حتی تحت شرایطی جنایت علیه بشریت محسوب می‌شوند و اگر در زمان جنگ روی دهند تحت شرایطی جنایات جنگی محسوب می‌شوند. (16)
در زمان مخاصمه‌ی مسلحانه در زمره جنایت‌های جنگی و در زمان صلح در زمره جنایت علیه بشریت یا جنایت مربوط به تروریسم بین المللی است. بنابراین، هنگامی که تکفیری‌ها در زمان صلح عملیات تروریستی انجام دهند می‌توان آنها را نه تنها بر اساس قانون داخلی کشور محل وقوع، بلکه در پرتو جنایت علیه بشریت نیز محاکمه کرد. اما اقدامات اخیر تکفیری‌ها در کشورهای خاورمیانه (سوریه و لیبی) هنگامی صورت گرفته است که یک جنگ داخلی بین شبه نظامیان (تکفیری‌ها) با دولت مرکزی روی داده است. (17) پس می‌توان این گونه اقدامات را در زمره جنایت‌های جنگی دانست و در آنها مداقه کرد.

ج. تروریسم به عنوان جنایت جنگی در حقوق بشردوستانه بین المللی

1. تروریسم در درگیری‌های مسلحانه بین المللی

با تمیز درگیری‌های مسلحانه بین المللی از درگیری‌های مسلحانه غیربین المللی، در بررسی عنوان این بند، باید تأکید کرد که منظور از اعمال و روش‌های تروریستی در درگیری‌های مسلحانه بین المللی، بیان مواردی است که صرف نظر از علت بروز درگیری مسلحانه، که فارغ از حملات تروریستی یا عملیات تروریستی است، نیروهای نظامی یا غیرنظامیان یکی از دولت‌های درگیر، مرتکب اعمال و روش‌های تروریستی شوند. حقوق بشردوستانه بین المللی واجد مقرراتی در خصوص چنین وضعیت‌هایی است. البته تروریسم در هنگام تصویب کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو به اندازه امروز نه وجود داشت و نه جدی گرفته می‌شد. از این رو در چهار کنوانسیون مفصل تصویب شده، تنها یک ماده از کنوانسیون چهارم حاوی مقرراتی در خصوص تروریسم است. ماده 33 این کنوانسیون مقرر می‌دارد: «هیچ شخص مورد حمایتی را برای جرمی که او شخصا مرتکب نشده نمی‌توان مجازات کرد. مجازات‌های دسته جمعی همچنین تمامی تدابیر رعب آور و تروریسم ممنوع است».
بر اساس ماده 33، تروریسـم نه به خودی خود، بلکه به عنوان یکی از آثار مجازات‌های دسته جمعی قرار گرفته است و اینکه این گونه مجازات‌ها از سوی دولت نسبت به افراد اعمال شود. پس در حقیقت این ماده اشاره‌ای به تروریسم دولتی دارد. (18) اگرچه کنوانسیون‌های ژنو با شناسایی نقض‌های شدید مقررات خود به عنوان جنایت جنگی، چنین نقض‌هایی را قابل پیگرد دانسته‌اند، ولی متأسفانه کنوانسیون چهارم ژنو نقض مقررات ماده 33 خود را جزء نقض‌های شدید یا فاحش در نظر نگرفته است؛ از این رو مطابق با این کنوانسیون، اعمال تروریستی مندرج در ماده مذکور قابل تعقیب کیفری در سطح بین المللی نیست. (19) اما در بند 2 ماده 51 پروتکل اول الحاقی 1977 به کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو که مربوط به حمایت از قربانیان در درگیری‌های مسلحانه است، ارتکاب اعمال تروریستی علیه سکنه و افراد غیرنظامی ممنوع اعلام شده است. این ماده با عنوان حمایت از سکنه غیرنظامی چنین مقرر می‌کند: «سکنه غیرنظامی فی نفسه و همچنین افراد غیرنظامی نباید هدف حمله قرار گیرند. اعمال و تهدیدهای خشونت آمیزی که هدف اولیه آنها ایجاد جو ترور در میان سکنه غیرنظامی باشد ممنوع است».
پروتکل علاوه بر این ماده، در ماده 37 خود نیز به نحو ضمنی اعمال و روش‌های تروریستی را محکوم کرده است. به موجب بند یک این ماده:
قتل، مجروح یا اسیر کردن یکی از افراد دشمن با توسل به نیرنگ ممنوع است. اعمالی که باعث برانگیختن حس اعتماد یکی از افراد دشمن گردیده و او را متقاعد سازد که طبق حقوق بین المللی قابل اعمال در مخاصمات مسلحانه حق دارد از حمایت برخوردار شود یا وظیفه دارد حمایت خود را اعطا نماید و منظور آن باشد که به این حس اعتماد خیانت شود، نیرنگ محسوب می‌شود. عمل ذیل از مصادیق نیرنگ می‌باشد: «تظاهر به غیرنظامی بودن و برخورداری از وضعیت غیررزمنده».
برخی از فعالان کمیته بین المللی صلیب سرخ همچون «هانس پیتر گاسر» معتقدند به استناد این ماده نیز می‌توان تروریسم را در درگیری‌های مسلحانه ممنوع دانست. بنا به نظر «گاسر» سیاست حمله و اختفا یا فرار تروریست‌ها در حقیقت نه یک اقدام جنگی که یک عمل تروریستی است که در قالب نیرنگ علیه نیروهای نظامی ارتکاب شده و ممنوع است. این استدلال «گاسر» ریشه در اصل تفکیک در حقوق بشردوستانه دارد. (20)
پروتکل الحاقی اول برخلاف کنوانسیون چهارم ژنو نقض مقررات مندرج در مواد 51 و 37 خود را صراحتاً جزء نقص‌های شدیدی دانسته که جنایت جنگی در نظر گرفته خواهند شد.
بند 4 ماده 51 پروتکل اول الحاقی نیز حملات کورکورانه را ممنوع می‌کند. حملاتی که علیه یک هدف نظامی خاص صورت نمی‌گیرد یا با استفاده از روش‌ها و وسایل جنگی انجام می‌شود که نمی‌توان آنها را به یک هدف نظامی خاص محدود کرد، کورکورانه تلقی می‌شوند. تردیدی نیست که «اعمال تروریستی» مشمول ممنوعیت‌های مقرر در این ماده هستند، زیرا هدف اصلی از این اعمال ایجاد وحشت در بین سکنه غیرنظامی است. نمونه بارز تروریسم در درگیری‌های مسلحانه بین المللی را می‌توان جنگ ایالات متحده آمریکا با القاعده در کشور افغانستان دانست که با فروپاشی حکومت طالبان فعالیت‌های خود را آغاز کردند و البته عقاید و معیارهای آنها متفاوت با تکفیری‌هاست. این گروه، برخلاف تکفیری‌ها، داعیه تشکیل حکومت و امت اسلامی نداشتند.

2. تروریسم در درگیری‌های مسلحانه داخلی

قواعدی که اقدامات تروریستی را در چارچوب مخاصمه مسلحانه غیر بین المللی ممنوع می‌کند اساساً مشابه آن قواعدی است که این اقدامات را در مخاصمه مسلحانه بین المللی ممنوع می‌کند. ماده 3 مشترک در یک عبارت پردازی کلی بدون اشاره مستقیم به تروریسم، بسیاری از اقدامات تروریستی را عملاً ممنوع می‌کند. بر طبق آن، با غیر نظامیان باید با اصول انسانیت رفتار شود. گروگان گیری، رفتار بی رحمانه، آزار، شکنجه و ... ممنوع است.
متأسفانه ماده 3 مشترک کنوانسیون‌های چهارگانه از درگیری‌های مسلحانه غیر بین المللی ارائه نمی‌دهد و صرفاً به احصای حداقل حقوق حاکم در حین درگیری بسنده می‌کند با این حال، خوش بختانه بند 1 ماده 1 پروتکل دوم الحاقی 1977 به تعریف. چنین درگیری‌ای اهتمام ورزیده است. بر اساس این ماده، درگیری مسلحانه غیر بین المللی درگیری‌ای است که در سرزمین یک دولت عضو پروتکل، بین نیروهای مسلح آن دولت و گروه‌های مسلح مخالف یا میان چنین گروه‌هایی با هم (سوریه و عراق با داعش یا جبهه النصره، نیجریه با بوکو حرام) تحت فرماندهی مسئول صورت می‌گیرد و آنچنان کنترلی را بر بخشی از سرزمین آن دولت اعمال می‌کنند که آنها را قادر به اجرای عملیات هماهنگ و پایدار نظامی می‌کند. دقت در این ماده، سه شرط را برای شناسایی یک درگیری مسلحانه لازم می‌داند:
1. وجود درگیری مسلحانه؛
2. داشتن فرماندهی مسئول؛
3. اعمال کنترل مؤثر بر بخشی‌هایی از سرزمین دولتی که در آن درگیری داخلی در جریان است.
تعریف مندرج در بند 1 ماده 1 پروتکل دوم به صورت عرفی درآمده است و این به این معناست که حتی لازم نیست دولت‌هایی که در حال مبارزه با گروه‌های تکفیرى تروریست هستند به این پروتکل‌ها پیوسته باشند. (21) همچنین ماده 4 (پاراگراف 2) و ماده 13 (پاراگراف 2) یروتکل الحاقی دوم نیز مؤید این امر هستند. به موجب این مواد، اعمال و تهدیدهای خشونت آمیزی که هدف اولیه آن گسترش ترور و وحشت درمیان جمعیت غیر نظامی باشد ممنوع است. مواد 4 و 13 به صراحت از عناوین «ترور» و «تروریسم» استفاده می‌کنند.
البته اگر این اقدامات تروریستی در مخاصمه‌ی مسلحانه‌ی غیر بین المللی منجر به نقض فاحش کنوانسیون‌ها و پروتکل‌های الحاقی شوند می‌تواند جنایت جنگی تلقی شده، مشمول صلاحیت جهانی کشورهای عضو یا حتی صلاحیت دیوان بین المللی کیفری واقع شوند.
پرسش اصلی این است که این تعهدات بر کدام یک از طرفین بار می‌شود. در مخاصمه مسلحانه غیربین المللی، دست کم یکی از طرفین، دولت نیست. برای طرف دولتی کلیه تعهدات معاهده‌ای (بر طبق اصل وفای به عهد) و آن قسمت از قواعدی که جنبه عرفی یافته است بار می‌شود. ماده 3 و پروتکل دوم چنین تعهداتی را برای نیروهای مخالف دولت و اعضایشان بار می‌کند، چرا که یکی از شرایط تلقی یک درگیری داخلی به عنوان یک مخاصمه مسلحانه، توانایی طرفین به رعایت قواعد حقوق بشردوستانه است. لذا اعضای گروه‌های مخالفی دولت نیز باید به ممنوعیت اقدامات تروریستی توجه کنند. فرمانده‌ی نیروهای مسلح مخالف، به اجرا و رعایت این قواعد متعهد هستند و باید همه اقدامات لازم را برای اجرای قاعده ممنوعیت اقدامات تروریستی انجام دهند. این گروه‌ها بایستی اقدامات ضروری را برای پی گیری و مجازات مرتکبان اقدامات تروریستی، به ویژه مرتکبانی که جزء نیروهای آنها بوده یا تحت کنترلشان هستند انجام دهند. لذا ممنوعیت انجام اقدامات تروریستی در یک مخاصمه مسلحانه غیربین المللی برای هر دو طرف بار شود؛ چه دولت و چه سازمان‌های مسلح مخالف دولت. در کل باید خاطر نشان کنیم که ممنوعیت توسل به اقدامات تروریستی منطقاً در حقوق مخاصمات مسلحانه غیربین المللی نیز همچون مخاصمات مسلحانه بین المللی تثبیت شده است. در مخاصمه مسلحانه داخلی نیز اقدامات با تروریستی ممنوع است. این حتی در خصوص مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی نیز مهم تر نیز هست، چرا که مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی عمدتاً مبتنی بر جنگ نامتقارن بوده، آبستن ارتکاب اقدامات تروریستی است. دولت‌ها باید اولاً از ارتکاب عمل تروریستی، در مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی اجتناب ورزند؛ و ثانیاً کلیه تلاش‌های لازم را برای جلوگیری از ارتکاب عمل توریستی توسط افراد خصوصی یا در سرزمین تحت صلاحیتشان انجام دهند. رویه بین المللی هم پس از، تصویب پروتکل دوم الحاقی، به ویژه اساس نامه‌ها و رویه‌های محاکم کیفری بین المللی رواندا، یوگسلاوی سابق و دیوان کیفری بین المللی، نقض‌های شدید پروتکل دوم الحاقی را نیز به عنوان یک جنایت بین المللی و به تعبیر دقیق تر یک جنایت جنگی واجد ویژگی صلاحیت جهانی دانسته‌اند. (22)
بند چهارم ماده 4 اساس نامه دادگاه کیفری رواندا، به طور ویژه تصریح می‌کند: اقدامات تروریستی، ماده 3 مشترک کنوانسیون‌های ژنو و پروتکل دوم الحاقی را نقض می‌کنند. به علاوه، وقتی مظاهر خاص تروریسم واجد عناصر جرم جنگی باشند؛ یعنی در خلال درگیری مسلحانه یا در ارتباط با آن واقع شوند، در چارچوب ماده 4 اساس نامه دیوان کیفری بین المللی رواندا (در خصوص نقض ماده 3 مشترک کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو و پروتکل الحاقی)، مواد 23 و 3 اساس نامه دادگاه کیفری یوگسلاوی سابق (در خصوص نقض‌های فاحش کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو و نقض مقررات یا عرف جنگ و ماده (23) 8 اساس نامه دیوان کیفری بین المللی قرار می‌گیرند و همان طور که گفته شد به صورت عرفی درآمده است. حتی اگر دولت‌های درگیر تروریسم عضو دیوان کیفری بین المللی هم نباشند می‌توان از طریق شورای امنیت وضعیت این کشورها را به دیوان ارجاع داد. با این اوصاف، شرایط لازم برای تحقق جرم جنگی شامل موارد ذیل است:
1. جرم باید در حین مخاصمه مسلحانه بین المللی یا داخلی صورت پذیرد. در غیر این صورت، جرم ضدبشری قلمداد می‌شود.
2. فعل ارتکابی باید نقض فاحش و گسترده مقررات را در پی داشته باشد. بنابراین، اقدامات خشونت آمیز پراکنده و انفرادی مبین جرم جنگی نخواهد بود.
3. اقدامات ارتکابی باید در قالب برنامه و سیاست عمومی باشد. این شرط، بیانگر عنصر معنوی جرم و آگاهی به آثار اقدام ارتکابی است. (24)
به نظر می‌رسد جنگ تکفیری‌های تروریست را با دولت‌های مرکزی باید در زمره حقوق مخاصمات مسلحانه داخلی گنجاند. زیرا در حال حاضر گروه‌های تروریستی مثل داعش، جبهه النصره و غیره در سوریه و شام یا بوکوحرام در نیجریه، داعیه ایجاد حکومت اسلامی و امت واحد اسلامی را دارند. بنابراین با تصرف سرزمین‌های عراق، سوریه و نیجریه، اعمال کنترل مؤثر و داشتن یک مرکز فرماندهی، با دولت‌های حاکم در حال جنگ‌اند. بر اساس قواعد یادشده، رعایت حقوق جنگ بشردوستانه در حین این درگیری‌ها برای هر دو طرف (هم دولت درگیر و هم گروه تروریست) منطبق با اسناد بین المللی و حقوق عرفی واجب است.

د. مسئولیت بین المللی کمک دهندگان به تروریست‌های تکفیری در پرتو مخاصمات مسلحانه

امکان ادغام یا جذب اعضای گروه یا یک سازمان تروریستی در نیروهای مسلح سازمان یافته، هم در درگیری‌های مسلحانه بین المللی و هم در درگیری‌های مسلحانه غیربین المللی دارای سابقه است. ادغام گروه‌های تروریستی در مخالفان چچنی، تروریست‌های کرد در جنبش کردستان ترکیه و همچنین همکاری گروه‌های تروریستی با مخالفان کشمیری، نپالی، سریلانکایی، کلمبیایی، پرویی و فیلیپینی از جمله مثال‌های عینی در این خصوص هستند. در کلیه این موارد، گروه‌های تروریستی در حقیقت با شورشیان مسلح سازمان یافته‌ای که مطابق با حقوق بشردوستانه بین المللی در حال نبرد با دولت مرکزی هستند، متحد شده‌اند و به تبع حقوق بشردوستانه به طور مساوی بر اعضای تروریست و غیرتروریست این گروه‌های معارض اعمال خواهد شد، چرا که به سختی می‌توان بین اعمال گروه‌های شورشی و اعمال گروه‌های تروریست در چنین وضعیت‌هایی قائل به تفکیک شد. در سطح درگیری‌های مسلحانه بین المللی نیز مهم ترین سابقه، جنگ ایالات متحده با القاعده و رژیم حامی آن در افغانستان یعنی طالبان بود. در درگیری‌های مسلحانه داخلی نیز مهم ترین سابقه، جنگ سوریه با سلفی‌ها و برخی از گروه‌های تکفیری بود که یا خود به صورت گروه‌های شورشی مسلح درآمده بودند یا اینکه با گروه‌های شورشی مسلح سازمان یافته ادغام شده بودند.
علاوه بر سوریه، عراق (داعش) در لیبی نیز با توجه به هرج و مرج و شروع یک جنگ داخلی بین حکومت قذافی با شورشیان و شبه نظامیان که برخی از آنها گروه‌های تکفیری بودند، مثال بارز درگیری مسلحانه داخلی یا همان جنگ داخلی است. در درگیری‌های مسلحانه داخلی که دخالت و انجام اعمال تروریستی تکفیری‌ها در آن صورت گرفته، حمایت، پشتیبانی و کنترل گروه‌های تروریسنتی از سوی دولت‌های خارجی، چه دولت‌های هم مرز و چه دولت‌های غیر همسایه، بر کسی پوشیده نیست.
امروزه برخی مدعی‌اند حتی گروه‌های تکفیری به سلاح‌های کشتار جمعی دست یافته‌اند و استفاده از سلاح‌های شیمیایی در سوریه خود پاسخ به این ادعاست که گروه‌های تکفیری که از سوی سازمان ملل متحد و برخی کشورها به عنوان گروه‌های تروریستی شناسایی شده‌اند. از سوی همان دولت‌های خارجی همسایه یا غیر همسایه خود تجهیز می‌شوند. مطابق حقوق بین الملل عرفی، دولت‌ها متعهد به عدم حمایت، پشتیبانی، تجهیز و پناه دادن تروریست‌ها در سرزمین خود علیه دولت خارجی دیگر هستند. آنها همچنین موظف‌اند که اجازه ندهند تروریست‌ها از سرزمین آنها برای حمله به کشورهای دیگر استفاده کنند. حتی قطعنامه‌ی تعریفی تجاوز، صراحتاً اعزام نیروهای مسلح، گروه‌ها، چریک‌ها و مزدوران را توسط / از جانب یک دولت برای انجام عملیات قهرى علیه دولت دیگر، جزء مصادیق تجاور معرفی کرده است. (25)
تکفیری‌ها، به ویژه سلفی‌ها، که ظاهراً در سرزمین برخی از کشورهای عربی آموزش داده شده، و حمایت و پشتیبانی می‌شوند، ممکن است در برخی موارد، موجبات مسئولیت بین المللی دولت حامی و پشتیبان خود را فراهم آورند. باید دقت کرد که هر حمایت و پشتیبانی، اگرچه ممکن است مسئولیت بین المللی دولت حامی یا یشتیبان را به وجود آورد، ولی نمی‌تواند اعمال، به ویژه حملات مسلحانه تروریست‌های تکفیری، را به دولت حامی و به طور دقیق تر به دولت میزبان منتسب کند. برای اثبات چنین رابطه‌ای لازم است یک دولت خارجی یا در حملات و اعمال تروریستی مسلحانه شرکت داشته باشد، یا چنین حملاتی را تصدیق کرده باشد، یا بر گروه یا سازمان تروریستی مربوط آنچنان درجه‌ای از کنترل داشته باشد که از نظر حقوقی بتوان اعمال گروه تروریستی را در حقیقت اعمال خود آن دولت در نظر گرفت. دو معیار کنترل کلی و کنترل مؤثر، در رویه‌ی دیوان بین المللی دادگستری و دیوان کیفری یوگسلاوی سابق در این خصوص به کار گرفته شد. در قضیه اول، دیوان بین المللی دادگستری در رأی نیکاراگوئه (1996) علیه ایالات متحده آمریکا اعلام کرد برای مسئول شناختن دولت آمریکا در نقض حقوق بشردوستانه تحقق دو شرط ضروری است: از یک سو آمریکا کنترل مؤثر گروه نظامی یا شبه نظامی را بر عهده داشته باشد و از سوی دیگر، کنترل باید در خصوص عملیات خاصی که در جریان آن نقض‌های حقوق بشردوستانه صورت پذیرفته نیز به طور مستقیم اعمال شده باشد.
دیوان در نهایت اعلام کرد در این عملیات هدایت یا دستور مستقیم از سوی آمریکا صورت نگرفته است. در قضیه دوم و در دیوان کیفری یوگسلاوی سابق (2007) در قضیه تادیچ، کنترل کلی، معیار قرار گرفته است. (26) معیار کنترل کلی، که چند سالی است کنترل مؤثر را به چالش کشیده است، آستانه پایین تری را لازم دارد. بنا به نظر دیوان، این گروه‌ها یک ساختار واحد، سلسله مراتب فرماندهی، نماد و شخصیت مجزا از اعضای خود و سلسله قواعد رفتاری دارند. در این گونه سازمان‌ها افراد به میل خود رفتار نمی‌کنند، بلکه بر اساس قواعد و استانداردهای تعیین شده توسط گروه و زیر نظر فرمانده‌ی گروه رفتار می‌کنند. در چنین مواردی، برای انتساب اعمال این گروه به یک دولت، تنها کافی است که این گروه به طور کلی تحت کنترل یک دولت باشد: (27) یعنی اگر یک دولت، عملیات منتهی به نقض‌های شدید حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را سازماندهی و برنامه ریزی کرده باشد در آن صورت مسئولیت اعمال متخلفانه به آن دولت خارجی قابل انتساب است. معیار کنترل کلی در دیوان اروپایی حقوق بشر و دیوان داوری ایران- ایالات متحده آمریکا نیز شناسایی شده است.
به نظر می‌رسد تعیین معیار کلی برای اقدامات تروریستی گروه‌های تکفیری معیار کارآمدتری است. نکته اساسی اینجاست که شاید نتوان به راحتی در دیوان‌های بین المللی، انتساب مستقیم این اعمال را به یک دولت خارجی با توجه به حقیقت‌های موجود در مورد گروه‌های تکفیری مستند کرد و علی رغم حقایقی که وجود دارد دولت‌های خارجی در مورد تکفیری‌ها تنها برخی حمایت‌های مالی یا لجستیکی را ارائه می‌دهند. اما از منظر حقوق ضدتروریسم، کنوانسیون‌های بین المللی و منطقه‌ای که در مبارزه با تروریسم وجود دارد مطمئناً می‌توان کشورهای حامی تکفیری‌ها را در مراجع بین المللی مورد تعقیب قرار داد. قطعنامه 1373 که در 28 سپتامبر 2001 توسط شورای امنیت به تصویب رسید، ابراز می‌دارد: هر گونه حمایت فعال یا منفعل از دولت‌های تروریستی باید ممنوع شود و حمایت‌های مالی از تروریسم نیز ممنوع اعلام شده است. همچنین شرط لازم برای تروریست تلقی کردن این گروه اعلام رسمی توسط قطعنامه‌های مجمع عمومی و شورای امنیت است. بنابراین، ضمن پی گیری کردن کمک مالی دولت‌ها بر اساس حقوق بین الملل می‌توان ریشه‌های کمک مالی توسط دولت‌ها را با یک عملکرد حقوق سازمان ملل متحد خشکاند.

ح. وضعیت حقوقی تروریست‌ها از منظر حقوق بشردوستانه بین المللی

اصولاً اشخاصی که در حین درگیری مسلحانه به اقدامات تروریستی مبادرت می‌ورزند دو دسته‌اند: نظامی و غیرنظامی، چنانچه افراد مرتکب عملیات تروریستی شوند (چه نیروهای دولتی نظامی، چه شبه نظامیان که اعمال تروریستی انجام می‌دهند) پس از دستگیری و بازداشت، وضعیت نظامی خود را حفظ می‌کنند و زندانی یا اسیر جنگی محسوب می‌شوند. دسته دوم، افراد غیر نظامی هستند که در جریان درگیری‌های مسلحانه متوسل به اقدامات تروریستی می‌شوند. بنابراین، گروه‌های تروریستی از منظر برخورداری از حقوق بشرستانه به دو گروه ذیل تقسیم می‌شوند:

1. تروریست‌های نظامی و غیر نظامی در مخاصمات مسلحانه بین المللی

کنوانسیون چهارم لاهه 1907 سه دسته از رزمندگان را به شرح ذیل شناسایی کرده است: اعضای نیروهای مسلح منظم، نیروهای غیرمنظم و نهضت‌های موقت و نهضت‌های مقاومت. بر اساس تعریف ماده 2 این کنوانسیون نیروهای سکنه سرزمین اشغال نشده‌ای هستند که بدون اینکه فرصت سازماندهی خود را داشته باشند، سلاح برداشته و به مقاومت بپردازند، مشروط به اینکه سلاح‌های خود را آشکار حمل کرده و قوانین و عرف‌های جنگی را رعایت کنند. بعد از ایجاد کنوانسیون‌های ژنو، کنوانسیون سوم ژنو این مفهوم را نسبت به کنوانسیون‌های لاهه گسترش داد. (28) به فهرست موجود در کنوانسیون ژنو دو گروه افزوده شده است؛ این دو گروه عبارت‌اند از: اعضای شبه نظامی یا گروه‌های داوطلبی که در عمل بخشی از نیروهای مسلح کشوری محسوب می‌شوند و دیگر اعضای شبه نظامیان یا گروه‌های داوطلب از جمله اعضای نهضت مقاومت. بعد از تهیه پروتکل‌های الحاقی ژنو، پروتکل الحاقی اول در مواد 43 و 44 شرط تفکیک (علامت مشخصه قابل تمییز) را تعدیل و تضعیف کرد. مهم ترین دستاورد این کنوانسیون، تفکیکی است که کنوانسیون سوم ژنو زیر بند 2 ماده 4 میان نیروهای مسلح منظم و نیروهای نامنظم و داوطلب و شبه نظامیان پیش بینی کرده بود. اما مهم ترین دستاورد پروتکل ماده 44، تلقی اسیر جنگی از این نیروهاست. در عملیات تروریستی که در مخاصمات مسلحانه بین المللی صورت می‌گیرد، تخلفاتی که ممکن است عنوان جنایت جنگی یا تخلفات انضباطی را داشته باشد مبارز را از وضعیت رزمندگی و حقوق ناشی از اسیر جنگی محروم نمی‌کند. بنابراین، شبه نظامیان و نظامیانی که در سرزمینهای یک کشور دست به عملیات تروریستی می‌زنند اگر در یک مخاصمه بین المللی یا داخلی شرکت داشته باشند، می‌توانند عنوان رزمنده و اسیر جنگی را گرفته و مورد محاکمه قرار گیرند.
اما ایالات متحده آمریکا در جنگ افغانستان در چارچوب مبارزه از سال 2001 تا 2002 میان دولت دفاکتو افغانستان (طالبان) و نیروهای ائتلافی آمریکا که یک مخاصمه مسلحانه بین المللی بود افراد بازداشت شده را اسیر جنگی تلقی نکرد و در زندان‌های گوانتانامو نگهداری شدند. اما در مورد غیرنظامیان درگیر در مخاصمات مسلحانه‌ی بین المللی این عقیده وجود دارد: در صورتی که غیرنظامیان در خلال درگیری‌های مسلحانه به دلیل مشارکت مستقیم در مخاصمات مسلحانه بازداشت شوند از هیچ کدام از امتیازهای دوگانه بهره مند نخواهند بود. البته در مورد بهره مندی تروریست‌ها از حقوق بشردوستانه، نصِّ صریح حقوقی وجود ندارد، در نتیجه دیدگاههای متفاوت و بعضاً متضادی مطرح است: عده‌ای از حقوقدانان معتقدند از آنجایی که افراد غیرنظامی از وضعیت خود سوء استفاده کرده، به اقدامات تروریستی متوسل شده‌اند، لذا در صورت بازداشت، نه تنها مشمول حمایت‌های مقرر در حقوق بشر دوستانه نیستند، بلکه باید آنها را به دلیل ارتکاب جنایت بین المللی محاکمه و بازداشت کرد، اما با وجود این، آنها از حمایت‌های مربوط به حقوق بین الملل بشر برخوردارند. طرفداران دیدگاه دوم، راه حل میانه را در پیش گرفته‌اند و معتقدند چون این اقدامات تروریستی در جریان درگیری مسلحانه صورت گرفته است، لذا از حداقل حمایت‌های مقرر در حقوق بشردوستانه یعنی ماده 75 پروتکل اول الحاقی که جنبه عرفی یافته برخوردارند و در درگیری‌های مسلحانه غیربین المللی از حمایت‌های موضوع ماده 3 مشترک عهدنامه‌های چهارگانه ژنو برخوردارند.
در دیدگاه سوم، که نظر کمیته بین المللی صلیب سرخ و برخی دیگر از نویسندگان است، شهروندانی که مستقیماً در مخاصمات شرکت کرده‌اند و دارای ضابطه تابعیت مندرج در کنوانسیون چهارم ژنو باشند، همچنان به موجب این کنوانسیون افراد تحت حمایت محسوب خواهند شد. در مورد افراد فاقد ضابطه تابعیت نیز ماده 3 مشترک و ماده 75 پروتکل اول الحاقی قابل اعمال خواهد بود.
در دیدگاه چهارم، عده‌ای معتقدند چون اقدامات تروریستی، اقدامات مسلحانه‌ای است که معمولاً توسط افراد غیرنظامی صورت می‌گیرد و این افراد تغییر وضعیت پیدا کرده و در واقع تبدیل به افراد نظامی می‌شوند، لذا در صورت بازداشت، زندانی یا اسیر جنگی محسوب شده، تابع حمایت‌های مقرر در عهدنامه سوم ژنو هستند. در مجموع چنین به نظر می‌رسد که اقدامات تروریستی در حین درگیری مسلحانه نمی‌تواند خارج از شمول حمایت‌های مقرر در اسناد عرفی بشردوستانه باشد و افرادی که مبادرت به این گونه اقدامات می‌کنند در صورت بازداشت، زندانی یا اسیر جنگی محسوب می‌شوند و از حمایت‌های مقرر در عهدنامه سوم و پرو تکل یکم الحاقی برخوردار می‌شوند و چنانچه درگیری مسلحانه، جنبه غیربین المللی داشته باشد، افراد بازداشت شده مشمول حمایت‌های مقرر در ماده 3 مشترک عهدنامه‌های چهارگانه، شرط مارتنس (29) و تحت شرایطی، پروتکل دوم الحاقی نیز هستند.

2. تروریست‌ها در مخاصمات مسلحانه داخلی

حقوق و قواعد قابل اعمال در عملیات تروریستی درگیری‌های مسلحانه‌ی غیر بین المللی، از حقوق قابل اعمال در درگیری‌های مسلحانه بین المللی متفاوت است. توسعه این حقوق با توجه به حاکمیت کشورها کند است و به آرامی صورت می‌پذیرد. درست به همین جهت در حقوق حاکم بر درگیری‌های مسلحانه غیر بین المللی برخی از حقوق و امتیازات رزمندگان نظیر مصونیت رزمندگی وضعیت اسیر جنگی پیش بینی نشده است. (30) بنابراین، حقوق حاکم بر درگیری‌های مسلحانه غیربین المللی از شناسایی اعضای نیروهای مسلح طرفین درگیر به عنوان رزمنده خودداری کرده است.
ماده 3 مشترک و پروتکل الحاقی دوم به خوبی بیانگر این واقعیت است که اعمال مقررات آنها وضعیت یا امتیاز رزمندگی را به هیچ کدام از طرفین درگیر اعطا نمی‌کند. بنابراین هر کدام از طرفین درگیر اگر نیروهای مسلح طرف مقابل را بازداشت کنند، در صورتی که میان آنها موافقت نامه‌ای دایر بر اعطای رزمندگی یا اعطای اسیر جنگی وجود نداشته باشد می‌توانند آنها را به اتهام ارتکاب اعمال مجرمانه‌ای نظیر قتل، جرح و تخریب اموال عمومی مطابق با قوانین داخلی محاکمه و مجازات کنند. (31)
ماده 3 مشترک ژنو با اذعان به چنین خلأیی صراحتاً از طرفین درگیر خواسته است، صرف نظر از رعایت قواعد مندرج در آن ماده، بکوشند تمام یا بخشی از سایر مقررات کنوانسیون‌های ژنو را از طریق موافقت نامه رعایت کنند. در عمل نیز دیده شده است که گرایش عمومی دولت‌ها به سوی اعطای عملی حقوق اسیر جنگی به بازداشتی‌های جنگی است. دو نمونه از این رویکرد مربوط به جنگ‌های داخلی ایالات متحده آمریکا و درگیری دولت نیجریه با شورشیان مسلح «بیافرا» بوده است. در مورد اول دولت آمریکا بی آنکه صراحتاً به بازداشت کنندگان مصونیت از تعقیب جرم خیانت را بدهد، برخی از امتیازهای مربوط به اسیر جنگی را به آنها اعطا کرد. در مورد دوم نیز دولت نیجریه با وجود شناسایی درگیری خود به عنوان یک درگیری مسلحانه غیربین المللی در کد رفتاری ارتش نیجریه که در 1974 منتشرکرد، صراحتاً به بازداشت کنند

کلماتی برای این موضوع

حقوق بین الملل عمومی علامه طباطبایی نوشته های …حقوق بشر دوستانه اعم ازکنوانسیون های چهارگانه ژنو، پروتکل های الحاقی، حقوق عرفی و دیداد مرجع اخبار و اطلاعات حقوقیآخرین اخبار و اطلاعات حقوقی به همراه مقالات، تالار بزرگان حقوق، قوانین و مقررات و نقش سازمان های بین المللی در تامین صلح جهانی …درباره ما مجمع جهانی صلح اسلامی، سازمانی غیردولتی و نخبه محور است که با درک مسئولیت بانک مقالات حقوقی نشر عدالت ، مقاله حقوق …فراخوان مقاله در اولین کنفرانس حقوق و امور قضایی چاپ مقالات پذیرفته شده در مجلات با الف هشدار صریح وزیر دفاع ایران به آل سعودوزیر دفاع کشورمان گفت جمهوری اسلامی ایران مقابله جدی و همه جانبه با جریانات تروریستی شیمون پرز مُرد ایسنا به گزارش ایسنا، شیمون پرز، رئیس پیشین اسرائیل در پی سکته مغزی و خونریزی شدید مغزی به آخرین خبرهای بین الملل خبر فارسیمدتی است که تحولات موجود در سوریه حول محور شهر الباب و رقابت میان گروه ها و نیروهای جنگ اسرائیل و لبنان ۲۰۰۶ میلادی ویکی‌پدیا، …جنگاسرائیلولبنانجنگ لبنان ۲۰۰۶ بخشی از جنگ اعراب و اسرائیل و جنگ اسرائیل و لبنان دود در شهر صور، پس عملیات انتحاری مرگبار در فرودگاه آتاتورک استانبول عکس و …این گزارش می‌گوید که تاکسی‌های فرودگاه مشغول حمل مجروحان و انتقال آنها به خبرگزاری ایسنا اخبار،آخرین خبرها،خبر فوریخبرگزاری ایسنا خوزستانخبرگزاری ایسنا گیلانخبرگزاری ایسنا خراسان رضویخبرگزاری اخبار امروز باشگاه خبرنگاران اخبار،آخرین خبرها،خبر …ایران و ژاپن به دنبال ارتقای روابط دوجانبه هستند تا سال کسی فقیر نمی ماند پول اخبار سیاسی،اخبار اجتماعی،جدیدترین اخبار سیاسی و …سخنگوی قوه قضاییه گفت برادر رییس قوه قضاییه مورد سوال بود و ایشان به رییس دادگستری کهنه سربازایرانی آموزش نظامی اطلاعاتیجنگ اطلاعاتی اهداف و ابزارها گردآورندهحمیدرضااهریان تاریخچه اصطلاح جنگ اطلاعاتی سینمای هندسینمای هند سینمای هند و جهان عکس از بازیگران بالیوود و هالیوود


ادامه مطلب ...

آمریکایی‌ها از دلقک‌ها بیشتر از تروریسم و مرگ می‌ترسند

[ad_1]

آمریکایی‌ها از دلقک‌ها بیشتر از تروریسم و مرگ می‌ترسند

دانش > دانش - همشهری آنلاین:
آمریکا در روزهای منتهی به مراسم سالانه هالووین در گیر و دار نوعی حمله دلقکی قرار گرفته‌است و شاید به همین دلیل است که نتایج نظرسنجی جدیدی نشان می‌دهد آمریکایی‌ها از دلقک‌ها بیشتر از تروریسم،‌تغییرات اقلیمی و حتی مرگ می‌ترسند.

براساس گزارش وکس، نظرسنجی جدیدی که توسط وب‌سایت وکس انجام‌گرفته نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به معنی واقعی کلمه از دلقک‌ها هراس دارند، حتی بیشتر از تغییرات اقلیمی، تروریسم و مرگ.

این درحالی است که هم‌اکنون جهان درحال سپری کردن دوازدهمین ماه از مجموعه گرمترین ماه‌های تاریخ است و صفحه‌های یخی در قطب درواقع بمب‌های ساعتی هستند که هرلحظه ظهرهای ساحلی را به غرق شدن تهدید می‌کنند.

با این همه از ماه آگوست تاکنون بیش از 100 مورد مشکوک مشاهده دلقک در گوشه و کنار آمریکا گزارش شده‌است که در بسیاری از موارد پلیس نتوانسته آنها را دستگیر کند، اما به نظر می‌آید تنها دیدن این دلقک‌ها نیز باعث وحشت شدید مردم می‌شود.

در نظرسنجی جدید وکس که در میان 1999 نفر و از 15 تا 17 اکتبر سال 2016 انجام گرفته، 42 درصد از شرکت‌کنندگان اعتراف کردند از دلقک‌ها هراس دارند. بیشترین میزان ترس در میان افراد 18 تا 29 ساله بود و از هر سه نفر یک نفر نشانه‌های خفیف دلقک‌هراسی یا کلروفوبیا را از خود نشان می‌داد.

اکثریت این افراد معتقد بودند دولت باید تلاش بیشتری برای متوقف سازی دلقک‌ها داشته باشد و پلیس باید علیه آنها اقدام کند. وکس نتایج نظرسنجی خود را با نتایج نظرسنجی دیگری که اوایل ماه اکتبر توسط دانشگاه چپمن در کالیفرنیا انجام گرفته‌بود مقایسه کرد. در آن نظرسنجی محققان از 1511 نفر درباره بزرگترین ترس‌های زندگیشان پرسیده بودند.

نتایج نشان دادند که تعداد افرادی که از دلقک‌ها می‌ترسند بیشتر از دیگر افراد است،‌البته صرف‌نظر از ترس از فساد دولت. نتیجه ترکیبی این دو نظرسنجی از ترس‌های مردم آمریکا از این قرار است:

  • فساد دولت- 61 درصد
  • دلقک‌ها- 42 درصد
  • حملات تروریستی-41 درصد
  • مرگ اعضای خانواده- 38 درصد
  • تغییرات اقلیمی- 32 درصد
  • ارتفاع- 24 درصد
  • مرگ- 19 درصد

این دو نظرسنجی از نظر پرسش‌های مطرح شده تفاوت‌های ناچیزی با یکدیگر دارند،‌با این همه نتیجه گزارش‌ها هنوز مورد بازبینی قرار نگرفته و مشخص نیست داوطلبان تا چه اندازه در معرض مطالب رسانه ای درباره دلقک‌ها بوده‌اند زیرا این عامل می‌تواند موجب تحریف نتایج شود. همچنین مشخص نیست داوطلبان تا چه حد این نظرسنجی را جدی درنظر گرفته‌اند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

آمریکایی‌ها از دلقک‌ها بیشتر از تروریسم و مرگ می‌ترسند


ادامه مطلب ...

بیل گیتس: نوع بسیار خطرناک تری از تروریسم در راه است

[ad_1]
مفیدستان:
بیل گیتس: نوع بسیار خطرناک تری از تروریسم در راه است

خبرگزاری آریا - بیل گیتس که در مجمع جهانی اقتصاد در داووس سوئیس سخنرانی می کرد اعلام داشت که نوع جدیدی از تروریسم در حال ظهور است. نوعی که بسیار خطرناک تر از نمونه های قبلی بوده و ما به هیچ وجه مهیای مقابله با آن نیستیم.
پیش تر گفتیم که بیل و ملیندا گیتس جزو اعضای اصلی «ائتلاف برای آمادگی جهت مواجهه با بیماری های همه گیر» به حساب می آیند. این بنیاد غیرانتفاعی تمرکز خود را روی تولید واکسن جهت مقابله با شیوع بیماری های همه گیر در آینده قرار داده است.
این تشکیلات با سرمایه ای 700 میلیون دلاری ایجاد شده،‌ اما موسس مایکروسافت معتقد است که احتمالاً چنین رقمی برای مقابله با تهدید اصلی کفایت نکند.
از نظر ثروتمندترین مرد دنیا، بیوتروریسم یا شیوع عمدی یک نوع بیماری خطرناک در یک ناحیه، به تهدیدی بسیار بزرگتر از تروریست های امروزی تبدیل خواهد شد.
«این که برای مقابله با شیوع عمدی بیماری های خطرناک نیاز به چه مقدمات و آماده سازی هایی داریم، مبحثی است که نیازمند بحث و گفتگوست. تعیین احتمال وقوع حملات بیوتروریستی واقعاً دشوار است، اما خسارتی که چنین حملاتی می توانند وارد سازند بسیار بسیار عظیم خواهد بود.
من معتقدم شیوع یک بیماری خطرناک (چه به صورت طبیعی و چه عمدی) ظرفیت آن را دارد که در یک دوره کوتاه تا بیش از 10 هزار نفر را به کام مرگ بکشاند.»
گیتس باور دارد که همه کشورهای دنیا باید در این زمینه با یکدیگر همکاری کنند، چرا که عوامل بیماری زا هیچ توجهی به مرزهای سیاسی ندارند. علاوه بر این، پر واضح است که کنترل دامنه اثر یک حمله بیوتروریستی بسیار دشوارتر از بمب گذاری یا حملات مسلحانه خواهد بود.
بنیان گذار مایکروسافت خطرناک بودن بیش از پیش این نوع از حملات تروریستی را به بین المللی بودن ابعاد آنها مرتبط می داند. وقتی چند کشور درگیر یک ماجرای مشترک شوند، به طور معمول کارها از طریق بروکراسی های طولانی همراه با کش مکش های سیاسی انجام خواهد شد. همین مسئله چابکی لازم را برای اقدام به موقع از بین خواهد برد.
به همین دلایل است که گیتس اعتقاد دارد می بایست پیش از بروز یک اپیدمی طبیعی و یا عمدی در هر نقطه ای از جهان، یک تشکیلات فراملیتی منسجم و چابک برای مقابله با چنین بحران هایی ایجاد شود.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بیل گیتس نوع بسیار خطرناک تری از تروریسم در راه است بیل گیتس نوع بسیار خطرناک تری از تروریسم در راه است


ادامه مطلب ...

بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی: داعش

[ad_1]
بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی: داعش

بازخوانی-انتقادی-ره-یافت‌های-تبیین-گر-تروریسم-مطالعه‌ی-موردی-داعشتروریسم پدیده‌ای تودرتو و پیچیده است، حجم متراکمی از خشونت مرگ بار که آثار ویران گر سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ادامه ...

سلفی گری در مقابل نواندیشی دینی

سلفی-گری-در-مقابل-نواندیشی-دینیسلفی گری در دو دهه اخیر به گروه‌های زیادی تقسیم شده است، به شکلی که نمی‌توان زمینه‌های سیاسی و اجتماعی ادامه ...

تقیه، دست آویز تکفیر شیعه

تقیه-دست-آویز-تکفیر-شیعهاز جمله دست آویزهای برخی اهل تسنن برای تکفیر شیعه، مسئله تقیه است. ابن تیمیه شیعیان را به دلیل اعتقاد ادامه ...

علل روان شناختی تکفیر گرایی

علل-روان-شناختی-تکفیر-گراییلازمه تقابل در عرصه نرم و ذهنی شاکله، جزمیّت و وسواس گرایی و در عرصه سخت و عینی آن، اقتدارگرایی و خشونت ادامه ...

نقش عقل در فهم و استنباط آموزه‎‌ها و گزاره‌های دینی از منظر سلفی‌های تکفیری

نقش-عقل-در-فهم-و-استنباط-آموزه‎‌ها-و-گزاره‌های-دینی-از-منظر-سلفی‌های-تکفیریامروزه سلفی‎‌ها به عنوان ناعقلانی‌ترین فرقه‌ی اسلامی که دخالت عقل در فهم دین را کنار گذاشته و صرفاً به ادامه ...

جلوه‌هایی از آشتی خواهی پیامبر، امیرالمومنین و سبطین در متون تاریخ اسلام

جلوه‌هایی-از-آشتی-خواهی-پیامبر-امیرالمومنین-و-سبطین-در-متون-تاریخ-اسلامدر این نوشتار کوشش می‌شود نمونه‌هایی از عطوفت، مهرورزی و رفتار آشتی جویانه مقام رفیع رسول الله (صلّی ادامه ...

داعش

داعشاز جمله سازمان‌هایی که به تندروی و خون ریزی معروف می‌باشد، داعش است این سازمان بین المللی تلفیقی از حدود ادامه ...

جریان‌های تکفیری در عراق از ظهور وهابیت تا عصر حاضر

جریان‌های-تکفیری-در-عراق-از-ظهور-وهابیت-تا-عصر-حاضرکشور عراق یکی از مهم ترین کشورهای خاورمیانه به شمار می‌رود که به جهتِ پیشینه‌ی آن در تاریخ اسلام و وجود ادامه ...

جنایات جریان‌های تکفیری در لبنان

جنایات-جریان‌های-تکفیری-در-لبنانسلفی گری تکفیری با تکفیر بقیه مذاهب، در راستای اهداف استکبار جهانی حرکت می‌کند. کارنامه مبارزات این گروه ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی داعش بازخوانی انتقادی ره یافت‌های تبیین گر تروریسم مطالعه‌ی موردی داعش


ادامه مطلب ...

بررسی استناددهی تروریسم تکفیری به سنت نبوی و جهاد اسلامی

[ad_1]
نقش روشنفکر در ....؟

نقش-روشنفکر-درآیا روشنفکران گروه پر شماری از مردم‌اند یا دسته‌ای بی‌نهایت کوچک، ولی منحصر به فرد، از آنها را تشکیل ادامه ...

معرفیِ کتاب «نقش روشنفکر»، اثر ادوارد سعید

معرفیِ-کتاب-نقش-روشنفکر-اثر-ادوارد-سعیدریشه‌ی مفهوم «روشنفکر» به معنی امروزی آن، را شاید بتوان در روند دادگاهی یافت که در آن آلفرد دریفوس، افسر ادامه ...

جادوی کلام

جادوی-کلاماین پرسش برای ما مطرح است که ارتباط میان دو مفهومی در ساختار «جهان» ی که به وسیله‌ی گفتار و اسطوره تحقق ادامه ...

زبان و مفهوم‌سازی

زبان-و-مفهوم‌سازیاگر خواسته باشیم به ماهیت ویژه‌ی مفهوم دینی- اسطوره‌ای نه تنها از طریق نتایج این مفهوم بلکه از رهگذر ادامه ...

جای زبان و اسطوره در الگوی فرهنگ بشری

جای-زبان-و-اسطوره-در-الگوی-فرهنگ-بشریافلاطون در نخستین عبارت گفتگونامه‌ی فایدروس وصف می‌کند که چگونه سقراط پس از برخورد با فایدروس می‌گذارد ادامه ...

برهان حدوث در اثبات خدا (2)

برهان-حدوث-در-اثبات-خدا-(2)برخی از ماتریالیست‌ها مدعی‌اند که اصل وجود ماده وجود ثابت و مستغنی از هرگونه علت است، اما تغییر در وضعیت ادامه ...

برهان حدوث در اثبات خدا (1)

برهان-حدوث-در-اثبات-خدا-(1)یکی از براهین مثبت وجود خداوند تمسک به حدوث جهان امکان و در رأس آن عالم ماده و طبیعت است. به این معنی ادامه ...

برهان صدیقین در اثبات خدا

برهان-صدیقین-در-اثبات-خداصدیقین جمع کلمه صدّیق و صدّیق صیغه مبالغه است یعنی کسی که در راست گفتاری و صدق به مقام اعلی برسد، اما ادامه ...

برهان امکان و وجوب در اثبات خدا (2)

برهان-امکان-و-وجوب-در-اثبات-خدا-(2)شبهه پیشین می‌خواست با انکار اصل علیت به نوعی به تبیین پدیده‌های مادی بپردازد که نیازی به اصل علیت به ادامه ...


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

قانون عرضه و تقاضا قانونعرضهوتقاضاجدول مذکور رابطه بین قیمت برنج و مقداری از آن که به وسیله مصرف کننده ی الف مورد تقاضا قانون عرضه و تقاضا قانونعرضهو جدول مذکور رابطه بین قیمت برنج و مقداری از آن که به وسیله مصرف کننده ی الف مورد تقاضا واقع می é é é


ادامه مطلب ...