مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

توقع بیجا مانع شادی است

جام جم سرا: اما گاهی اوقات از خود انتظاراتی داریم که خارج از توان‌مان است و وقتی نمی‌توانیم آنها را برآورده سازیم بشدت ناامید و دلمرده می‌شویم. گاهی هم توقعات ما غیرمعقول نیست. مثلا ممکن است در میانسالی تصمیم بگیریم حرفه‌ای جدید را امتحان کنیم که این کار هرگز ایرادی ندارد، اما مشکل زمانی شروع می‌شود که بخواهیم بسرعت به نتیجه دلخواه برسیم.

وقتی برای خود اهداف غیرمعقول انتخاب کنیم، مسلما نمی‌توانیم به آنها دست یابیم و خود را هر لحظه در خطر افسردگی و شکست قرار می‌دهیم.

البته می‌توانیم اهداف والا و متعالی داشته باشیم، زیرا کسانی که بزرگ فکر می‌کنند می‌توانند دست به کارهای بزرگ بزنند، اما باید این مقوله را از داشتن رویاهای غیرواقعی و توقعات بیجا از خود که نتیجه‌ای جز شکست ندارد، کاملا جدا کرد.

توقع از دیگران

انسان اجتماعی است و نمی‌تواند دور از گروه و تنها زندگی کند. او برای موفق شدن به این تعامل نیازمند است. اما وقتی در کنار خانواده، دوستان و همکاران خود قرار می‌گیرد توقعاتی از آنها دارد یا متقابلا دیگران از او خواسته‌هایی دارند. اما متاسفانه بیشتر مواقع بدون شناخت وارد رابطه و دوستی با دیگران می‌شویم و فقط توقع رفتارهای خوب و مناسب از آنها داریم. می‌خواهیم آنها به ما توجه کافی نشان دهند و وقتی به این خواست قلبی نمی‌رسیم، آزرده خاطر می‌شویم. حتی بعضی مواقع از دیگران توقع داریم بیش از حد لزوم برایمان وقت بگذارند.

این نوع تفکر گاهی ریشه در دوران کودکی مان دارد. زمانی که والدین از ما انتظاراتی داشته‌اند که مجبور بودیم برای برآورده ساختن آنها بسیار تلاش کنیم تا آنجا که به فردی کمال‌گرا تبدیل شده‌ایم و به دلیل این ویژگی همین حد از دیگران متوقع هستیم.

یا برعکس گاهی اوقات خودمان سعی می‌کنیم نقش یک دوست خوب را بازی کنیم و مدام با دوستان و خانواده‌مان در تماس هستیم تا اگر کمکی نیاز داشتند دردسترس باشیم. یا حتی ممکن است در محل کار، کارهای عقب مانده همکارانمان را انجام دهیم تا ثابت کنیم همکار خوبی هستیم.

در ارتباط با دیگران همیشه در شاد نگهداشتن آنها پیشقدم می‌شویم و وقتی چنین تلاش و توجهی از سوی آنها نسبت به خودمان نمی‌بینیم بسیار ناراحت و ناامید می‌شویم و وجودمان پر از خشم و تلخی می‌شود.

با خود فکر می‌کنیم با وقت گذاشتن برای دیگران خود را خسته می‌کنیم، اما دیگران در قبال ما چنین احساس مسئولیتی ندارند. می‌خواهیم همان‌قدر که برای دیگران وقت می‌گذاریم آنها نیز متقابلا همین کار را انجام دهند و وقتی خلاف این موضوع اتفاق می‌افتد، بسیار افسرده می‌شویم.

سرخوردگی‌های ناشی از توقعات غیرواقعی از دیگران پیامدهایی منفی دارد و ممکن است حس دشمنی را در شما به وجود بیاورد و تصور کنید دیگران از شما سوء‌استفاده می‌کنند و این احساس باعث ایجاد مشکلات بعدی بین شما و اطرافیان‌تان شده و روزبه‌روز زندگی برایتان سخت و سخت‌تر شود.

در واقع توقعات بیجا و غیرواقعی داشتن نیز ما را دچار مشکل و ناامیدی می‌کند. گاهی اوقات به دنبال دوست کامل، حرفه کامل و زندگی کامل هستیم و وقتی این اتفاق نمی‌افتد از همه چیز ناامید و سرخورده می‌شویم.

حقیقت این است که توقعات بیش از حد داشتن از خود و دیگران ما را از تجربه‌های زیبای زندگی محروم می‌کند. اگر چنین روشی در زندگی دارید بهتر است روی رفتارتان تجدید نظر کنید و علاوه بر این‌که از شرایط‌تان توقع زیاد نداشته باشید، بلکه مراقب توقعات‌تان از دیگران نیز باشید.

قرار نیست دیگران به تمام خواسته‌های شما پاسخ مثبت بدهند. با داشتن آگاهی مناسب از واقعیت‌های زندگی خود و اطرافیان‌تان می‌توانید روی زندگی‌تان کنترل صحیح و از دیگران توقع به جا و عاقلانه داشته باشید.

توقعات ممنوعه!

اگر می‌خواهید شاد باشید و از زندگی‌تان لذت ببرید این توقعات را از دیگران نداشته باشید:

از دیگران نخواهید عین شما رفتار کنند.

پیش از هر شروع رابطه‌ای مطمئن باشید با کسی دوست می‌شوید که مانند شما خوش قلب است و در برابر رفتارهای محبت‌آمیزتان، رفتار مناسبی در پیش می‌گیرد تا در روابط‌تان احساس نکنید که فریب خورده‌اید. اما به طور کلی ما نباید از دیگران انتظار داشته باشیم که رفتاری درست شبیه خودمان داشته باشند.

بیشتر مواقع مردم توقع ندارند خودمان را برای برآورده ساختن نیازهای آنها به زحمت اندازیم و در انتها چنین توقعی عینا از آنها داشته باشیم. این کار باعث می‌شود بی جهت خود را آزار داده تا آنجا که دچار اضطراب و نگرانی شویم و اطرافیان مان هم حتی دلیل این موضوع را تشخیص ندهند.

از دیگران توقع نداشته باشید تغییر کنند.

فکر نکنید که می‌توانید دیگران را طبق خواست خود تغییر دهید. دوست داشتن کسانی که می‌شناسید ـ مانند اعضای خانواده ـ به معنای دوست داشتن آنها همان‌طور که هستند، است. سعی نکنید آنها را به دلخواه خود تغییر دهید چرا که در این صورت علاوه براین‌که راه به جایی نمی‌برید، بلکه باعث ناراحتی آنها نیز می‌شوید و به طور کلی تنها می‌مانید.

از دیگران توقع نداشته باشید، نظرشان را عوض نکنند.

گاهی اوقات عقاید مردم عوض می‌شود، بنابراین تصور نکنید که اطرافیان‌تان همیشه باید بر سر عقایدشان تا پایان عمر باقی بمانند. احتمال دارد موضوعی باعث شود که فردی نسبت به موضوعی خاص تغییر عقیده دهد و نباید او را از این‌که چرا دیگر مانند سابق نیست سرزنش کنید و از او دلخور شوید. این نوع توقع بجز این‌که باعث آزار خودتان شود هیچ فایده‌ای ندارد. اگر این تغییر آنقدر زیاد است که نمی‌توانید پیامدهایش را تحمل کنید صرفا می‌توانید در روابط‌تان تجدید نظر کنید.

توقع نداشته باشید دیگران به خاطر شما دست از کارهایشان بردارند.

شما تنها کسی نیستید که ممکن است گرفتار روزهای بد شود. معمولا در سختی‌ها دوستان و اعضای خانواده کسانی هستند که می‌توانید روی آنها حساب کنید، اما یادتان باشد از آنها سوء‌استفاده نکنید. یاد بگیرید مراقب خود باشید. مستقل بودن بسیار مفید است. اگرچه مجبور نیستید تمام بار مشکلات زندگی را به تنهایی به دوش بکشید و هرگز از کسی کمک نخواهید ولی نباید آنها را در شرایطی قرار دهید که مجبور شوند کارهای مهم زندگی‌شان را به کناری گذاشته و فقط به مشکلات شما بپردازند.

در انتظارات خود تعادل ایجاد کنید و بدانید که تا چه حد از دیگران می‌توان توقع داشت و در عین حال تقاضایتان را چه زمانی مطرح کنید. البته انجام دادن این کار بسیار سخت است، اما برای داشتن زندگی سالم و شادتر باید مراقب رفتارهایمان با دیگران باشیم.

انتظار نداشته باشید که دیگران همیشه با شما موافق باشند.

برخی از مردم دائم اعتراض دارند که چرا اطرافیانشان افکاری مشابه آنها ندارند و می‌خواهند همه را با خود موافق کنند. اما مسلما چنین اتفاقی نمی‌افتد، زیرا هرکس بنا به نوع زندگی و آموخته‌هایش عقایدی دارد و هرگز نمی‌توان اندیشه‌های دیگران را با خود یکی کرد. بنابراین دست از این کار بردارید تا کمتر دچار سرخوردگی و خشم غیرمنطقی شوید.

یاد بگیرید در قبال دیگران رفتارهای خودخواهانه از خود بروز ندهید. انسان حق دارد شاد زندگی کند و از لحظه‌لحظه آن لذت ببرد. پس با برخوردهای غیرمعقول زندگی را به کام خود تلخ نکنیم.

همان‌قدر که به خود احترام می‌گذارید از دیگران توقع احترام داشته باشید.

قدرت واقعی در روح و روان است نه در ماهیچه‌ها و این قدرت با داشتن ایمان و اعتماد به وجود خود تامین می‌شود. پس از این لحظه به بعد تصمیم بگیرید هرگز از کسی مهر و محبت، احترام و توجه گدایی نکنید. در واقع تنها کسی که می‌تواند به شما کمک کند فقط خودتان هستید. اگرچه مهم است که نسبت به دیگران خوب و مهربان باشید، اما باید خودتان را هم دوست داشته باشید. با نداشتن چنین انتظاری از دیگران آزاد و رها و شاد زندگی خواهید کرد.

مردم بندرت مطابق میل ما رفتار می‌کنند و باید آنها را همان‌طور که هستند بپذیریم و در عین حال از خواست‌های بیجا و غیرمعقول خود بپرهیزیم، زیرا مشکلات دقیقا از لحظه‌ای که توقعات مان برآورده نشود، شروع می‌شود.

elitedaily.com / مترجم: نادیا زکالوند


ادامه مطلب ...

مجری معروف تلویزیون: خیلی‌ها از دختر من توقع چیز دیگری داشتند

مجری معروف تلویزیون: خیلی‌ها از دختر من توقع چیز دیگری داشتند

گپ وگفت دربارۀ دغدغه های ساده و روزمرۀ چهره ای که همیشه در قاب شهرت، دست نیافتنی به نظر می رسد، بی شک جذاب است. در کافه گپ این هفته سراغ «سیدکاظم احمدزاده» تهیه کننده، برنامه ساز و مجری تلویزیون رفتیم و صحبت از ریزه کاری های زندگی او، گپ وگفتی خواندنی را رقم زد.

همسر مجریان مهریه بازیگران خانواده مجری مشهور خانواده سید کاظم احمدزاده بیوگرافی سید کاظم احمدزاده بهترین مهریه

*کمی به گذشتۀ شما سر بزنیم و به عنوان اولین سؤال بفرمایید که در چه خانواده ای پرورش یافتید؟

سال ۴۱ در تهران و محلۀ میدان خراسان به دنیا آمدم و در یک خانوادۀ مذهبی، معمولی و زحمتکش پرورش یافتم. پدر من از آن دسته افراد زحمتکشی بود که با تلاش زیاد سعی در کسب روزی حلال داشت.

*دوران مدرسه چطور دانش آموزی بودید؟

آن سال ها خیلی شاگرد زرنگ نبودم خیلی معمولی بودم و زیاد هم شیطنت نمی کردم.

*از دوران کودکی و مدرسه فاصله بگیریم. چطور با همسرتان آشنا شدید؟

به روش خیلی سنتی به خواستگاری ایشان رفتیم ما را پسندیدند و بنده هم ایشان را پسندیدم و با یک مراسم ساده، ازدواج کردیم. البته مراسم عقد ما سال ۶۴ و جشن عروسی سال ۶۵ بود.

*مهریۀ همسرتان چقدر بود؟

مهریۀ همسرم ۱۴ سکه بهار آزادی بود.

* اوایل زندگی مشترک چه شغلی داشتید و وضع مالی شما چطور بود؟

من در آن سال ها معلم بودم و زندگی را با حقوق کم معلمی شروع کردیم.

*حاصل این ازدواج چند فرزند بود؟

۳ دختر

*فرزندان شما ازدواج هم کرده اند؟

بله، ازدواج کرده اند و من در حال حاضر ۳ نوه هم دارم.

*مراسم ازدواج فرزندانتان چطور برگزار شد؟

خیلی ها از دختر آقای احمدزاده توقع چیز دیگری داشتند ولی مراسم آنها خیلی ساده بود و این سادگی در جهیزیه، جشن عروسی و سیسمونی وجود داشت و نسبت به هم سن و سال های خود مراسم کم هزینه ای داشت البته همسرم در عین سلیقه در تهیۀ جهیزیه و سایر موارد سادگی را رعایت می کرد.

*چقدر اهل هدیه خریدن برای همسرتان هستید؟

الی ماشاءلله!

*بیشتر چه هدیه ای ایشان را خوشحال می کند؟

مورد خاصی نیست که بخواهم الان به آن اشاره کنم یا به عنوان مثال بگویم گل یا طلا ایشان را خوشحال می کند. مثل همۀ زن های عالم همین که متوجه شوند مورد محبت و توجه قرار گرفته اند خوشحال خواهند شد. ولی همسر من خیلی هم اهل طلا و این قسم از هدایا نیست.

*اگر وقت خالی داشته باشید به چه کاری مشغول می شوید؟

هر زمان و فرصتی خالی که داشته باشم به خانواده می پردازم.

*اهل ورزش هم هستید؟

به صورت حرفه ای نه. ولی در جوانی و نوجوانی خیلی اهل ورزش بودم. به والیبال و شنا خیلی علاقه داشتم و هنوز هم به این دو ورزش علاقمند هستم. البته آن زمان به ورزش هایی مثل کوهنوردی، رزمی، قایق رانی و مشت زنی پرداختم و در واقع در هر ورزشی تا جایی که می توانستم، ورود پیدا کردم.

*از اینکه مشغلۀ زیادی دارید و ممکن است کمتر در منزل باشید، همسرتان گله ای کردند؟

گله می کنند ولی به این دلیل که من درکارهایی مثل اجرا، تحقیقات و تهیه کنندگی دچار صدمه می شوم به خصوص تهیه کنندگی که با توجه به شرایط امروز سازمان سختی های بیشتری را به خود گرفته است. ولی به هر حال ایشان هم بعد از گذشت بیست واندی سال و حضور در تلویزیون متوجه هستند که ما فقط متعلق به خود و ایشان نیستیم و در کارهایی که متعلق به اهل بیت و مردم باشد خود را شریک می داند و با رغبت بیشتری شرایط را تحمل می کند.

*در منزل اهل عصبانی شدن هم هستید؟

البته این سؤال را من نباید جواب دهم، همسرم باید بگوید. نام من کاظم است به معنی فرودهندۀ خشم و علی رغم اینکه سید هستم تا جایی که به خاطر دارم زیاد عصبانی نمی شوم. من بسیار شوخ طبع و خانواده دوست هستم و همیشه سعی می کنم فضای خانواده را شاد نگه دارم.

*اگر عصبانی شوید، چه واکنشی از خود نشان می دهید؟

همسر و فرزندان من به خوبی می دانند زمانی که عصبانی باشم فقط سکوت می کنم و در لاک خودم فرو می روم و از تغییر گویش من به ناراحتی یا عصبانیت من پی می برند.

*هردو نفر که زیر یک سقف زندگی می کنند در اوج تفاهم هم که باشند با هم اختلاف نظر پیدا می کنند. شما در اوایل ازدواج به خصوص این اختلاف نظرها را چطور حل می کردید؟

اوایل ازدواج که چه عرض کنم ما همین الان هم اختلاف نظر داریم و این یک امر کاملاً طبیعی است. ولی قراری که از روز اول تا این ۳۱ سال داشتیم این بود که اگر موضوعی پیش آمد اول سکوت کنیم و ۲۴ ساعت راجع به آن حرفی نزنیم و بعد که ناراحتی فروکش کرد، دربارۀ آن گپ بزنیم و همیشه به دنبال رفع مشکلات هستیم و دنبال مقصر نمی گردیم.

* با توجه به اینکه شما خود اهل رسانه هستید این روزها فضای مجازی را چگونه ارزیابی می کنید؟

وجه غالب فضای مجازی مزخرف است ولی اگر کسی زرنگ باشد می تواند از این فضا هم بیشترین استفاده را ببرد، ما هم سعی می کنیم که فقط از این فضا بیشترین استفاده را ببریم.

*این فضای مجازی به تعبیر شما چه تفاوتی بین جامعۀ امروز و گذشته ایجاد کرده است؟

این نسل با نسل گذشته به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. نسل امروز درگیر سرعت بالای تکنولوژی است و این تغییر میل و سلیقه، اجتناب ناپذیر است و باید این تنوع و تغییر را قبول کرد و با آن کنار آمد، هرچند که سخت است.

*در پایان شما به عنوان فردی که سال ها در رسانه دغدغۀ مردم و جامعه را داشته است چه توصیه ای دارید برای دختران و پسرانی که در آستانۀ ازدواج هستد؟

اتفاقاً در حال ساخت برنامه ای با این محتوا هستم. اتفاقی که در جامعۀ امروز ما افتاده این است که از ارزش های مذهبی دور شده ایم. منظور از ارزش های مذهبی نماز و روزه و این قبیل اعمال نیست و عمل نکردن به این ارزش ها نه تنها به کانون خانواده بلکه در اقتصاد و موضوعات دیگر هم اثرگذار بوده است. به نظر من تنها مسئله ای که به وسیلۀ آن جوانان می توانند خود را مصون کنند، رفتن به آغوش باورهای مذهبی است. اخیراً آقای مدیری در برنامۀ دورهمی سؤال جالبی از میهمانان خود می پرسد و آن این است که آیا عاشق شده اید؟ داستان از همین جا شروع می شود. عاشق شدن فعلی نیست که تمامی داشته باشد، طبیعتاً عشقی که من ۳۱ سال پیش نسبت به همسرم داشتم الان ۳هزار برابر است. دختران و پسران امروز توجه داشته باشند که زیبایی های ظاهری ملاکی برای ازدواج نیست البته در شرایطی که خداوند عقل و محبت را بین زن و مرد ایجاد کرده است. عشق های بعد از ازدواج پایدارتر و روزافزون است و این موضوع حرف من نیست بلکه سفارش دین و اخلاق است. باید به همۀ اصول زندگی نگاه اعتقادی داشته باشیم. در بحث پدر و مادر هم همین است زمانی که آنها را برکت بدانیم نمی گوییم گرفتاریم و به پدر و مادر نمی رسیم بلکه می گوییم اگر نرسیم گرفتاریم. باید الگوهای دینی را در همۀ موارد به مردم داد. همه دور شدیم از ارزش های معنوی به همین دلیل این همه آمار طلاق و طلاق عاطفی بالاست. به عنوان مثال وقتی من به این حدیث واقف باشم که اگر زن و مرد به هم لبخند بزنند فرشته ها پایکوبی می کنند انگیزه ای می شود که رفتار خوب و روی خوش با همسرم داشته باشم.

منبع:هفته نامه نماینده

بهترین مهریه بیوگرافی سید کاظم احمدزاده خانواده سید کاظم احمدزاده خانواده مجری مشهور مهریه بازیگران همسر مجریان


ادامه مطلب ...