همه اینها در یک ساعت رخ میدهد. ۶۰ دقیقهای که برای از هم گسیختن ۱۹ خانواده، زمان خیلی کمی است، فرقی ندارد کجا باشند. هم شهری و هم روستایی. سال گذشته ۱۵۰ هزار خانواده شهری و ۱۴ هزار خانواده روستایی در این یک ساعتها با هم شریک شدهاند. یک ساعتهای فروپاشی و انحلال، همهشان این حس مشترک را داشتهاند. پشت در اتاقهای دادگاه خانواده. نشستن روی صندلیهای چشم انتظاری و بلاتکلیفی تا بالاخره یکی پیدا شود و صدایشان بزند بروند بنشینند روبروی قاضی، بعد یکی این بگوید و دو تا آن. زن از بداخلاقیهای مردش بگوید و مرد از بدخلقیهای زن. کلاف سردرگم سر میخورد روی موزاییکهای کف دادگاه و مدام درهم تنیدهتر میشود، هیچکس حرف دیگری را نمیفهمد. گوشها بستهاند و دهانها باز. هرکس میخواهد از دردها و زجرهای خودش بگوید.
زن شکنندهتر است، در این بازی کلامی کم میآورد و به جای آنکه مانند مرد رگهای گردنش تاب بردارد و بزند بیرون و بلند بلند به حرف زدن ادامه دهد، باقی حرفهایش را میریزد در اشکهایش. با گوشه روسری اشکها را پاک و سعی میکند جلویشان را بگیرد اما مرد همچنان میگوید و با کلامش میتازد. زن دوباره عزمش را جزم میکند تا در کلام چیزی کم نیاورد و هر طور شده با صدای بلند و بغض آلود دوباره شروع میکند به حرف زدن. هر دو با هم داد میزنند و اگر قاضی دستش را محکم روی میز نکوبد معلوم نیست جیغ و دادها تا کجا پیش میرود. نتیجه به هر حال یک چیز است؛ رسیدن به همان ساعتی که پایان راه، آغاز میشود، ساعت فروپاشی.
قصههایی که به پایان نزدیک شدهاند
ساعت ۱۰ صبح، اینجا دادگاه خانواده، میدان ونک. باید از بین جمعیت رد شد تا به پلهها رسید. پیچ وخم پلهها شلوغ است و از راهگرد باریک پلهها به سختی میشود رد شد اما هرچه هست از آسانسور تنگ و کوچکی که جلوی درش صف بستهاند بهتر است. بعد از پاگرد دوم، سالن انتظار نمایان میشود و جمعیتی که پرونده به دست ایستادهاند تا منشی صدایشان کند و به اتاق قاضی بروند و کار تمام؛ خلاص. اینجا پر از نگاههایی است که حکایت از هجوم کلمات بر ذهنها دارند. نگاههایی مبهم که ترس، ناامیدی، دلهره و سرخوردگی را انعکاس میدهند، بعضیها افکارشان را رها کردهاند تا مانند رمه اسبهای وحشی ذهنشان را لگدکوب کنند. این را میشود از صورتهایشان فهمید.
بعضیها هم کنترل افکار را به دست گرفتهاند و در چهرههایشان خونسردی و بیتفاوتی نسبت به شرایط را میشود دید. شاید یک جور امید به آیندهای بهتر و شروعی دوباره و فصلی تازه. هر کدامشان یک داستان دارند. قصه زندگی مشترکشان هر چه باشد، کوتاه باشد یا طولانی، کهنه باشد یا جدید، پیش میرود به سوی همان ساعت مشترک.
از در ورودی سالن به سختی میشود رد شد. باید از بین کسانی که در رفت و آمد هستند گذشت و آنها را که ایستادهاند کنار زد. دختر کمسنوسال همراه با پیرمردی که به نظر میرسد پدرش باشد به گوشهای از چارچوب در که به دیوار وصل شده تکیه زده و به پروندهای که در دست دارد هر از گاهی نگاهی میاندازد و هر بار چنان زیر و رویش میکند که انگار چشمهایش به دنبال چیزی تازه میگردد. گاهی هم زل میزند به مردی که روبه رویش به دیوار تکیه داده و خودش را با بند کیف پولش سرگرم کرده.
هنوز شروع نکرده به خط پایان رسیدهاند اما هنوز هلهله جشن عروسی در گوششان تازه است. نرگس ۲ سال بیشتر نیست که زندگی مشترکش را آغاز کرده اما هنوز چیزی از ابتدای راه نگذشته که مسیر زندگی مشترکش به اینجا ختم شده. از روزی میگوید که سعید همکارش بود و هر روز در مسیرش قرار میگرفت تا از شرکت برساندش به خانه. نرگس هر بار بهانهای میآورد تا اینکه بالاخره احساس کرد او هم به سعید علاقهمند شده، ۳ سال آشنایی و بعد ازدواج.
ماه اول همه چیز خوب سپری شد اما از ماه دوم ورق برگشت. نرگس دو ماه بعد از ازدواج، نخستین کتکش را خورد: «وقتی در خیابان سر کوچکترین مسألهای با کسی درگیر میشد، کار به کتککاری میکشید، حتی دیده بودم که چند باری در دعواهای خانوادگی دستش روی پدرش بلند شده است. اما آنقدر به من ابراز عشق میکرد که فکر نمیکردم روزی با من هم همین رفتار را داشته باشد. بهمن ماه با هم ازدواج کردیم و من نخستین کتک را ۲ ماه بعد یعنی در نوروز و به خاطر یک بحث ساده برای رفتن به منزل یکی از اقوام خوردم. باورم نمیشد که این همان مردی است که تا این حد من را دوست داشت. وقتی این کار را کرد خیلی پشیمان شد و قول داد که دیگر تکرار نمیشود اما درست یک ماه بعد این وضع تکرار شد و باز هم معذرتخواهی... انگار دیگر زشتی این کار برایش ریخته بود، در دعوای بعدی گفت که نمیتوانم خودم را عوض کنم و میخواهم خودم باشم پس تا میتوانست بدنم را سیاه و کبود کرد، من هم هرچه تلاش کردم، نتوانستم او را تغییر دهم. این فکر از اول اشتباه بود، من اشتباه کردم، آدمها هیچ وقت عوض نمیشوند.»
کنار نرگس زنی میانسال ایستاده که دختر جوانش او را همراهی میکند. زن مدام اشکش را پاک و سعی میکند بغضش را قورت بدهد. دختر هم هر چند ثانیه یکبار دست میاندازد گردن مادرش و پیشانی مادر را میبوسد و دلداریاش میدهد. از شوهر معتادش به اینجا پناهنده شده تا کار را یکسره کند.
میگوید جانشان در خطر است، هم خودش و هم دخترش. بارها نیمههای شب با حمله شوهر شیشهای روبهرو شدهاند که آنها را بیدلیل زیر مشت و لگد گرفته، مرد سال هاست که اعتیاد دارد. انواع و اقسام مواد را امتحان کرده و حالا زندگی را به ایستگاه آخر کشانده. روبه روی زن میانسال مردی ایستاده که ۸ سال از ازدواجش نمیگذرد، وقتی حال و روز زن میانسال را میبیند سر درد دلش باز میشود و از زیادهخواهیهای سیری ناپذیر همسرش میگوید: «من تا به حال از گل بالاتر به زنم نگفتهام اما هر کاری میکنم برایش کافی نیست. هیچ چیز راضیاش نمیکند، مدام با مردهای دیگر مقایسه میشوم و همین هم میشود شروع یک دعوای بزرگ که اصلاً سر و تهش معلوم نیست.»
آماری که رو به افزایش است
خیلیها حال و حوصله حرف زدن ندارند و بعضیها هم از اینکه ماجرایشان را بگویند استقبال میکنند. انگار نیاز به گوش شنوایی دارند که حرفهایشان را بشنود و اگر هم امکان دارد کمی درکشان کند. ماجراهایی که با هم فرقهای زیادی دارند. ته داستان یکی را که بگیری میرسد به اعتیاد، آن یکی به هوسبازی و خیانت، یکی دیگر از انتخاب عجولانه و نابجا میگوید و یکی دیگر از چشم و همچشمی که دمار از روزگار زندگی درمیآورد. یکی از دخالتهای این و آن در زندگیشان کارش به اینجا کشیده و آن یکی از ازدواج اجباری و جای خالی عشق و علاقه در زندگی مینالد. اختلاف طبقاتی، نخواندن فرهنگها، بیاحترامی و نگه نداشتن حرمتها و... ابتدای داستان هرچه باشد، انتهای داستان به یک نقطه میرسد. انتهایی ناخوشایند که هرچه میگذرد خانوادههای بیشتری را درگیر میکند.
آنطور که علی اکبر محزون مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور میگوید، آمار طلاق در کشور همچنان رو به افزایش است: «در مجموع ۱۶۳ هزار و ۵۷۲ مورد طلاق در سال ۹۳ در کشور به ثبت رسیده، در هر ماه ۱۳ هزار و ۶۳۱ مورد و هر شبانه روز ۴۴۸ مورد طلاق ثبت شده که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل با افزایش ۵/۳ درصدی روبهرو بوده است.»
به گفته محزون، براساس آمارها، نرخ طلاق به ازای هر یکهزار نفر جمعیت کشور، ۱/۲ درصد است یعنی به ازای هر یکهزار نفر جمعیت ۱/۲ مورد طلاق ثبت میشود و در این میان خراسان رضوی، گیلان و تهران رکورد دار هستند. کمترین آمار هم مربوط به سیستان و بلوچستان و ایلام و یزد است. اما نقطه اشتراک همه این طلاقها کجاست؟ دلیل افزایش آمار طلاق و بالارفتن این اعداد و ارقام در کشوری که خانواده یکی از ارکان اساسی آن محسوب میشود و پرقدرتترین نهاد اجتماعی محسوب میشود، چیست؟
ناشناخته اما زیر یک سقف
نخستین پاسخگوی این سؤال قاضی عموزادی است. او سالها شاهد فروپاشی خانوادههایی است که بارها پرونده به دست از پلههای دادگاه بالا و پایین رفتند تا برسند به خط آخر. این قاضی دادگاه خانواده، روش نادرست انتخاب همسر را یکی از اصلیترین عللی میداند که در اکثر این طلاقها مشاهده میشود: «بیشتر زوجهایی که کارشان به اینجا میرسد بدون اینکه آشناییهای عمیق و منطقی با یکدیگر پیدا کنند یکدیگر را بدون شناخت کافی و از روی هوسهای آنی انتخاب میکنند وتصمیم به ازدواج میگیرند. در واقع خیلیهایشان هوسهای زودگذر را با عشق اشتباه میگیرند و رابطهشان را بدون داشتن دلیل منطقی ادامه میدهند. زوجهایی هم هستند که وقتی میآیند و پای میز قاضی میایستند میگویند قبل از ازدواج هم با این مشکلات یکدیگر آشنا شده بودند اما روی تمام ضعفهای طرف مقابل سرپوش گذاشتهاند و آنها را نادیده گرفتهاند.»
به گفته قاضی عموزادی مراجعانی که ازدواج سنتی داشتهاند و حالا پایشان به دادگاه خانواده باز شده هم کم نیستند، کسانی که یا مدت زیادی را صرف شناخت یکدیگر و گذراندن دوران نامزدی نکردند و زیر فشار حرفهای فامیل و اقوام زودتر راهی خانه بخت شدند.
دکتر اکرم اسلامی، روانشناس و مشاور هم ناشناخته ماندن زوجها برای یکدیگر را دلیل مهمی بر این امر میداند و یکی از عوامل شکلگیری این ازدواجها را ناشی از این میداند که جامعه کنونی ما دختران ازدواج نکرده را زیر فشار حرف و حدیثهای زیادی میبرد: «متأسفانه در جامعه کنونی ما افراد متفاوتی از قشرهای مختلفی هستند که با حرفهایشان دختران ازدواج نکرده را تحت فشار قرار میدهند. دختری که فردی را مطابق معیارهای مدنظرش برای ازدواج ندیده و حاضر نیست به هر قیمتی ازدواج کند از سوی این افراد و حتی رسانههای گروهی تحقیر میشود، نمونهاش حتی در فیلمهای تلویزیونی که اصطلاحات زنندهای را درباره دختر ازدواج نکرده به کار میبرند کم نیست. گاهی این فشارها از سوی فامیل و اقوام و دوستان به حدی است که این دختر حاضر میشود فقط برای رهایی از حرف مردم تن به ازدواجی بدهد که هیچ رضایتی در آن نیست.»
دکتر اسلامی علاوه بر این موضوع به مسائل دیگری نظیر تصور رؤیایی برخی از جوانها از ازدواج، ناآگاهی افراد از مسائل زناشویی و توجه نداشتن به نیازهای طرف مقابل و همچنین روابط گسترده پیش از ازدواج هم اشاره میکند که پیش زمینه شک و بدبینیهای پس از ازدواج است: «نقش مشکلات اقتصادی، اعتیاد و مصرف مواد که آمار آن هم روبه افزایش است و همچنین امید به تغییر از عوامل دیگری هستند که زندگیها را با شکست روبه رو میکنند. اما جوانان باید بدانند که نمیشود به تغییر دیگران دل بست و اگر از همان اول مشکلی را در طرف مقابل میبینند و به اصلاح آن دل میبندند باید بدانند که نمیشود در دیگران تغییر بنیادی به وجود آورد و بر این اساس آنها را انتخاب کرد.»
به نظر میرسد نبود شناخت کافی از مسائل و ناآگاهی، یکی از مهمترین مسائلی است که آمار طلاق را رو به افزایش برده، ناآگاهیهایی که مشکلات پی در پی را در پیش دارد و آنقدر گسترده میشود که دیگر نمیشود برایش راهی یافت مانند کلافی سردرگم که سر میخورد روی موزاییکهای کف دادگاه و مدام درهم تنیدهتر میشود. (شیرین مهاجری/ ایران)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
معاون مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از تصمیم وزارت بهداشت برای ادامه برنامه پزشک خانواده در سال آینده خبرداد.
به گزارش مشرق، دکتر محمدرضا میرزایی درخصوص آخرین وضعیت اجرای برنامه پزشک خانواده در کشور گفت: در حال حاضر در استان مازندران حدود 600 و در استان فارس هم بیش از 1000 پزشک با این برنامه قرارداد دارند. این خدمات در مازندران رایگان اســت و در استان فارس نیز تنها 10 درصد فرانشیز از مردم گرفته میشود. دارو های تجویز شده برای بیماران نیز رایگان اســت و فقط از آنها حق مسئولیت فنی گرفته میشود.
وی ضمن تاکید براینکه درسال 95 پرونده الکترونیک سلامت که اساس اجرای بی نقص پزشک خانواده اســت، اجرایی خواهد شد، افزود: این برنامه اشکالات و نیازهایی دارد که یکی از آنها پرونده الکترونیک سلامت اســت. وزارت بهداشت به مدت یکسال اســت که روی اجرایی کردن آن کار می کند. لازمه اجرایی شدن آن نیز برخورداری همه روستاها از امکانات فنی و اینترنت و ارائه آموزشهای لازم تا در نهایت اطلاعات خانواده در مرکز بهداشت و پایگاههای سلامت وجود داشته باشد.
میرزایی ادامه داد: درصورت وجود پرونده الکترونیک، نظام ارجاع هم الکترونیک خواهد شد. وقتی در مرکز بهداشتی و درمانی پزشک عمومی بیمار را معاینه میکند و بعد به متخصص ارجاع میدهد، او هم همان لحظه در پرونده، اطلاعات بیمار و سیر بیماری او را مشاهده میکند. وزیر بهداشت هم برای ادامه این برنامه، گفتند که ما باید اول پایه را درست کنیم و برای همه شهرها و روستاها امکانات لازم را فراهم کنیم؛ بعد از آن پزشک خانواده را ادامه دهیم. همچنین دستور دادهاند که استانهای دیگر در صورتی که توانایی اجرای این برنامه را دارند آن را آغاز کنند.
معاون مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت درخصوص وضعیت درآمد پزشکان خانواده نیز اظهار کرد: اگر دریافتی خوب باشد، پزشکان نیز در برنامه مستقر میشوند. درحال حاضر در استانهای مازندران و فارس پزشکان میخواهند وارد برنامه شوند، اما ظرفیت ما تکمیل شده اســت.
میرزایی با اشاره به برنامه وزارت بهداشت درخصوص جبران کمبود پزشک برای اجرای پزشک خانواده، ادامه داد: امسال اولین سالی اســت که یک گروه از پزشکان خانواده که در حال حاضر فعال هستند، آماده میشوند که برای تخصص پزشک خانواده گزینش شوند.
وی همچنین از تصمیم وزارت بهداشت برای شروع این برنامه در استانهای دیگر از سال آینده خبر داد و گفت: تکمیل نظام شبکه بهداشت و درمان در تمام کشور برای جمعیت شهری و روستایی و همچنین بسط و گسترش پزشک خانواده در استانهایی که امکان تامین پزشک دارند، یکی دیگر از برنامههای ما اســت. تا آن زمان هم پرونده الکترونیک درست میشود، نظام ارجاع شکل میگیرد و پزشکان نیز آمادگی لازم را پیدا میکنند. همچنین مراکز و پایگاههای سلامت در شهر و روستا آماده و تجهیز میشوند و بستر لازم برای اجرای این برنامه در تمام کشور آماده می شود.
میرزایی درخصوص نحوه تامین اعتبار اجرای پزشک خانواده نیز گفت: با اجرای طرح تحول نظام سلامت دولت اعتبار خوبی به وزارت بهداشت داد و بالغ بر چهار هزار میلیارد به حوزه بهداشت تعلق گرفت. از این رقم 2200میلیارد تومان برای جمعیت روستایی و برنامه پزشک خانواده و2000 میلیارد تومان هم برای طرح تحول بهداشت در شهر اســت. در حال حاضر بخش اعظم این اعتبار جذب شده اســت. برای استقرار پزشک خانواده در استانهای دیگر هم به اعتباراتی نیاز داریم که باید تامین شود.
وی افزود: مراکز بهداشتی و درمانی بیش از 90 درصد شهرهایی که جمعیت آنها بین 20 تا 50 هزار نفر اســت، فعال شدهاند. راهاندازی این مراکز و پایگاهها برای شهرهای بالای 50 هزار نفر حتی برای تهران، اصفهان، شیراز و مشهد هم شروع اســت و احتمالا تمام جمعیت تا سال آینده تحت پوشش قرار میگیرند و نظام شبکه بهداشت و درمان کامل میشود.
معاون مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت، رقم قرارداد پزشکان خانواده در استانهای فارس و مازندران را قابل قبول عنوان کرد و گفت: در تامین اعتبار پزشک خانواده تا امروز مشکلی نداشتیم. در حال حاضر نیز دستمزد پزشک رقم قابل قبولی اســت که خودشان هم آن را قبول دارند و هرسال هم سرانه نیز آن افزایش پیدا می کند.
میرزایی تصریح کرد: 70 درصد از درآمد ماهانه پزشکان به آنها داده میشود و 30 درصد باقی مانده هم هر سه ماه پایش میشود. قسمت اعظم پزشکانی که طرف قرارداد برنامه هستند و همچنین قسمتی از مردم نیز از آن رضایت دارند. اگر نارضایتی هم وجود داشته باشد مربوط به خدمات سطح دو و سه و نظام ارجاع اســت که در آینده مشکلات آن نیز حل می شود.
به گفته میرزایی، پزشکان مستقر در این برنامه که در حال حاضر در استانهای فارس و مازندران فعالیت میکنند از شرایط موجود بسیار راضی هستند. همچنین بستههای تشویقی نیز برای پزشکانی که به مادران باردار، کودکان زیر شش سال و سالمندان ارائه خدمت میدهند در نظر گرفته شده اســت، اما در عین حال باید روی دستورالعمل این برنامه باید کار شود.
وی با اشاره به عدم تخصیص اعتبار مناسب به حوزه بهداشت قبل از اجرای طرح تحول بهداشت، افزود: پیش از این میانگین اعتباری که برای تملک و دارایی، ساخت و ساز و تجهیز تمام مراکز بهداشت روستایی و شهری در نظر گرفته میشد 10 تا 15 میلیارد تومان بود. در سال 94 بالغ بر 700 میلیارد تومان اعتبار فقط در حوزه بهداشت در حال هزینه و سرمایه گذاری اســت.
معاون مرکزمدیریت شبکه وزارت بهداشت تصریح کرد: ما سال گذشته ساخت حدود 2000 خانه بهداشت را آغاز کردیم. به این ترتیب 1000 خانه در سال گذشته ، 800 مورد امسال و 200 مورد نیز تا پایان سال ساخته میشود. امسال کار ساخت 322 مرکز بهداشت و درمان روستایی با مساحت 500 متر و 75 میلیون تومان اعتبار شروع شده اســت. بیش از 2500 مرکز نیز تعمیرات اساسی داشته اند و بیش از 3000 مرکز در روستاها تجهیز شده اند.
میرزایی در خصوص وضعیت ساخت و ساز مراکز و پایگاههای سلامت در شهرهای کشور نیز گفت: پایگاهها و مراکز سلامتی در شهرها نیز در حال ساخت و تجهیز اســت. اعتبار پزشک خانواده روستایی قبل از سال 93 به طور میانگین، سالانه 350 میلیارد تومان بود. این رقم در سال 93 به 2200 میلیارد تومان رسید. از این رقم هم 1850 میلیارد تومان تخصیص پیدا کرد. امسال هم برای پزشک خانواده روستایی 2234میلیارد تومان اعتبار پیش بینی شده اســت.
وی همچنین با اشاره به افزایش درآمد پزشکان خانواده در این دوره از وزارت
بهداشت گفت: پزشک خانواده در گذشته حدود 2.5 میلیون تومان حقوق میگرفت،
الان میانگین از هشت میلیون تومان گذشته اســت. در استانی مثل سیستان این رقم
نزدیک به 10 تا 12 میلیون اســت.
معاون مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از تصمیم وزارت بهداشت برای ادامه برنامه پزشک خانواده در سال آینده خبرداد.
به گزارش مشرق، دکتر محمدرضا میرزایی درخصوص آخرین وضعیت اجرای برنامه پزشک خانواده در کشور گفت: در حال حاضر در استان مازندران حدود 600 و در استان فارس هم بیش از 1000 پزشک با این برنامه قرارداد دارند. این خدمات در مازندران رایگان اســت و در استان فارس نیز تنها 10 درصد فرانشیز از مردم گرفته میشود. دارو های تجویز شده برای بیماران نیز رایگان اســت و فقط از آنها حق مسئولیت فنی گرفته میشود.
وی ضمن تاکید براینکه درسال 95 پرونده الکترونیک سلامت که اساس اجرای بی نقص پزشک خانواده اســت، اجرایی خواهد شد، افزود: این برنامه اشکالات و نیازهایی دارد که یکی از آنها پرونده الکترونیک سلامت اســت. وزارت بهداشت به مدت یکسال اســت که روی اجرایی کردن آن کار می کند. لازمه اجرایی شدن آن نیز برخورداری همه روستاها از امکانات فنی و اینترنت و ارائه آموزشهای لازم تا در نهایت اطلاعات خانواده در مرکز بهداشت و پایگاههای سلامت وجود داشته باشد.
میرزایی ادامه داد: درصورت وجود پرونده الکترونیک، نظام ارجاع هم الکترونیک خواهد شد. وقتی در مرکز بهداشتی و درمانی پزشک عمومی بیمار را معاینه میکند و بعد به متخصص ارجاع میدهد، او هم همان لحظه در پرونده، اطلاعات بیمار و سیر بیماری او را مشاهده میکند. وزیر بهداشت هم برای ادامه این برنامه، گفتند که ما باید اول پایه را درست کنیم و برای همه شهرها و روستاها امکانات لازم را فراهم کنیم؛ بعد از آن پزشک خانواده را ادامه دهیم. همچنین دستور دادهاند که استانهای دیگر در صورتی که توانایی اجرای این برنامه را دارند آن را آغاز کنند.
معاون مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت درخصوص وضعیت درآمد پزشکان خانواده نیز اظهار کرد: اگر دریافتی خوب باشد، پزشکان نیز در برنامه مستقر میشوند. درحال حاضر در استانهای مازندران و فارس پزشکان میخواهند وارد برنامه شوند، اما ظرفیت ما تکمیل شده اســت.
میرزایی با اشاره به برنامه وزارت بهداشت درخصوص جبران کمبود پزشک برای اجرای پزشک خانواده، ادامه داد: امسال اولین سالی اســت که یک گروه از پزشکان خانواده که در حال حاضر فعال هستند، آماده میشوند که برای تخصص پزشک خانواده گزینش شوند.
وی همچنین از تصمیم وزارت بهداشت برای شروع این برنامه در استانهای دیگر از سال آینده خبر داد و گفت: تکمیل نظام شبکه بهداشت و درمان در تمام کشور برای جمعیت شهری و روستایی و همچنین بسط و گسترش پزشک خانواده در استانهایی که امکان تامین پزشک دارند، یکی دیگر از برنامههای ما اســت. تا آن زمان هم پرونده الکترونیک درست میشود، نظام ارجاع شکل میگیرد و پزشکان نیز آمادگی لازم را پیدا میکنند. همچنین مراکز و پایگاههای سلامت در شهر و روستا آماده و تجهیز میشوند و بستر لازم برای اجرای این برنامه در تمام کشور آماده می شود.
میرزایی درخصوص نحوه تامین اعتبار اجرای پزشک خانواده نیز گفت: با اجرای طرح تحول نظام سلامت دولت اعتبار خوبی به وزارت بهداشت داد و بالغ بر چهار هزار میلیارد به حوزه بهداشت تعلق گرفت. از این رقم 2200میلیارد تومان برای جمعیت روستایی و برنامه پزشک خانواده و2000 میلیارد تومان هم برای طرح تحول بهداشت در شهر اســت. در حال حاضر بخش اعظم این اعتبار جذب شده اســت. برای استقرار پزشک خانواده در استانهای دیگر هم به اعتباراتی نیاز داریم که باید تامین شود.
وی افزود: مراکز بهداشتی و درمانی بیش از 90 درصد شهرهایی که جمعیت آنها بین 20 تا 50 هزار نفر اســت، فعال شدهاند. راهاندازی این مراکز و پایگاهها برای شهرهای بالای 50 هزار نفر حتی برای تهران، اصفهان، شیراز و مشهد هم شروع اســت و احتمالا تمام جمعیت تا سال آینده تحت پوشش قرار میگیرند و نظام شبکه بهداشت و درمان کامل میشود.
معاون مرکز مدیریت شبکه وزارت بهداشت، رقم قرارداد پزشکان خانواده در استانهای فارس و مازندران را قابل قبول عنوان کرد و گفت: در تامین اعتبار پزشک خانواده تا امروز مشکلی نداشتیم. در حال حاضر نیز دستمزد پزشک رقم قابل قبولی اســت که خودشان هم آن را قبول دارند و هرسال هم سرانه نیز آن افزایش پیدا می کند.
میرزایی تصریح کرد: 70 درصد از درآمد ماهانه پزشکان به آنها داده میشود و 30 درصد باقی مانده هم هر سه ماه پایش میشود. قسمت اعظم پزشکانی که طرف قرارداد برنامه هستند و همچنین قسمتی از مردم نیز از آن رضایت دارند. اگر نارضایتی هم وجود داشته باشد مربوط به خدمات سطح دو و سه و نظام ارجاع اســت که در آینده مشکلات آن نیز حل می شود.
به گفته میرزایی، پزشکان مستقر در این برنامه که در حال حاضر در استانهای فارس و مازندران فعالیت میکنند از شرایط موجود بسیار راضی هستند. همچنین بستههای تشویقی نیز برای پزشکانی که به مادران باردار، کودکان زیر شش سال و سالمندان ارائه خدمت میدهند در نظر گرفته شده اســت، اما در عین حال باید روی دستورالعمل این برنامه باید کار شود.
وی با اشاره به عدم تخصیص اعتبار مناسب به حوزه بهداشت قبل از اجرای طرح تحول بهداشت، افزود: پیش از این میانگین اعتباری که برای تملک و دارایی، ساخت و ساز و تجهیز تمام مراکز بهداشت روستایی و شهری در نظر گرفته میشد 10 تا 15 میلیارد تومان بود. در سال 94 بالغ بر 700 میلیارد تومان اعتبار فقط در حوزه بهداشت در حال هزینه و سرمایه گذاری اســت.
معاون مرکزمدیریت شبکه وزارت بهداشت تصریح کرد: ما سال گذشته ساخت حدود 2000 خانه بهداشت را آغاز کردیم. به این ترتیب 1000 خانه در سال گذشته ، 800 مورد امسال و 200 مورد نیز تا پایان سال ساخته میشود. امسال کار ساخت 322 مرکز بهداشت و درمان روستایی با مساحت 500 متر و 75 میلیون تومان اعتبار شروع شده اســت. بیش از 2500 مرکز نیز تعمیرات اساسی داشته اند و بیش از 3000 مرکز در روستاها تجهیز شده اند.
میرزایی در خصوص وضعیت ساخت و ساز مراکز و پایگاههای سلامت در شهرهای کشور نیز گفت: پایگاهها و مراکز سلامتی در شهرها نیز در حال ساخت و تجهیز اســت. اعتبار پزشک خانواده روستایی قبل از سال 93 به طور میانگین، سالانه 350 میلیارد تومان بود. این رقم در سال 93 به 2200 میلیارد تومان رسید. از این رقم هم 1850 میلیارد تومان تخصیص پیدا کرد. امسال هم برای پزشک خانواده روستایی 2234میلیارد تومان اعتبار پیش بینی شده اســت.
وی همچنین با اشاره به افزایش درآمد پزشکان خانواده در این دوره از وزارت
بهداشت گفت: پزشک خانواده در گذشته حدود 2.5 میلیون تومان حقوق میگرفت،
الان میانگین از هشت میلیون تومان گذشته اســت. در استانی مثل سیستان این رقم
نزدیک به 10 تا 12 میلیون اســت.