مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

من واقعاً نمی‌دانم چطور به شوهرم دلداری بدهم

با توجه به اینکه فقط ۲ ماه از شروع زندگی مشترکتان گذشته، بهتر است کمی صبور باشید تا با شناخت بهتر شوهرتان بتوانید ارتباط موثرتری با او برقرار کنید. با این حال باید توجه داشته باشید که دلداری یا همدلی یعنی اینکه فرد بتواند زندگی دیگران را حتی زمانی که در شرایط آنان قرار ندارد، درک کند. همدلی با دیگران به افراد کمک می‌کند تا بتوانند نظرات انسان‌های دیگر را حتی وقتی با نظرات آن‌ها متفاوت است، بپذیرند و به آن‌ها احترام بگذارند. بنابراین ما توانایی پاسخ دادن به عواطف دیگران با عواطفی شبیه به خود آن‌ها را همدلی تعریف می‌کنیم.

راهکارهای زیر می‌تواند مهارت شما را در همدلی کردن با شوهرتان بالا ببرد؛ بویژه آن‌که گفته‌اید نمی‌دانم چطور با دلداری دادن باعث آرامش شوهرم شوم.


احساسات خودتان را بشناسید

چون همدلی بر پایه خودآگاهی است، باید هرچه بیشتر از احساسات خودتان آگاهی داشته باشید تا بهتر بتوانید احساسات دیگران را درک کنید. همچنین شما باید در زمان همدلی به حالات چهره و حرکات شوهرتان توجه کنید. چنین رفتارهایی باعث می‌شود که شوهرتان حس همدردی شما را باور کند.


خودتان را جای شوهرتان بگذارید

با درک احساسات شوهرتان به او بفهمانید که برایش اهمیت، ارزش و احترام قائل هستید. برای همدلی و همدردی موثر در ارتباط با شوهرتان یا دیگران قبل از اقدام به هر عملی، لحظه‌ای هم که شده خود را به جای آن‌ها قرار دهید تا واکنش شما منطقی‌تر باشد.


احساس همدلی را از بین نبرید

از رفتارهایی که احساس همدلی را در شوهرتان از بین می‌برد و باعث می‌شود که شوهرتان تمایلی به همدردی و همدلی با شما نداشته باشد، پرهیز کنید. به طور مثال، دستور دادن، قضاوت کردن، نصیحت کردن و سرزنش کردن احساس همدلی را از بین می‌برد که باید از این رفتار‌ها پرهیز کنید. در همدلی با شوهرتان، هیچ‌گاه او را مقصر ندانید و سرزنش نکنید. به طور مثال، گفتن جملاتی مانند تقصیر خودت است یا همیشه از این نوع مشکل‌ها داری، به جای همدردی، آرامش شوهرتان را بر هم می‌زند.


احساسات خود را شمرده بیان کنید

هنگام همدلی و همدردی با شوهرتان، احساسات خود را شمرده بیان کنید تا او احساس آرامش بیشتری از ارتباط با شما داشته باشد. همچنین به سخنان شوهرتان کاملا گوش کنید و به او اطمینان دهید که سعی دارید مانند او به مشکل توجه کنید تا با کمک یکدیگر، بهترین راه حل را بیابید.


فقط راه حل ارائه ندهید

سعی کنید در همدلی، راه حل ارائه ندهید چون شوهرتان دلش می‌خواهد فقط ناراحتی خود را با شما در میان بگذارد و از جانب شما درک شود. همچنین در همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم بیجا نداشته باشید. برای مثال، نگویید «وای! بیچاره تو، که چقدر مصیبت کشیدی!» یا «فکر نمی‌کردم چنین مشکل بزرگی داشته باشی.»


مشکلات شوهرتان را کوچک نپندارید

برای اینکه شوهرتان با همدردی شما، احساس آرامش بیشتری پیدا کند، نباید مشکلات او را کوچک و بی‌ارزش بپندارید. برای مثال، نگویید «ای بابا اینکه مشکلی نیست» یا «اگر جای من بودی، با این همه مشکل چه می‌کردی؟» چنین جملاتی باعث می‌شود که شوهرتان از درد دل با شما پرهیز کند و تلاش شما برای دلداری او بی‌نتیجه شود. (نسیم احمدی - کار‌شناس ارشد روان‌شناسی بالینی/خراسان)


ادامه مطلب ...

به بیماران سرطانی محبت کنید، دلداری ندهید!

[ad_1]

آنان که عقیده دارند نباید به بیمار حقیقت را گفت، به یک واقعیت تلخ استناد می‌کنند: «اطلاع از بیماری، بیمار را با انواع مشکلات روحی و روانی درگیر می‌کند». آنان استدلال می‌کنند، دست و پا زدن در شرایط جدال میان مرگ و زندگی بسیار طاقت فرساست و این فشار روحی بیمار را به لحاظ جسمی نیز نحیف‌تر و ناتوان‌تر می‌کند.

به اعتقاد برخی کارشناسان، بیشترین عاملی که بعد از مشکلات خود بیماری، فرد را آزار می‌دهد و درد مضاعفی را ناخواسته به او تحمیل می‌کند، نوع واکنش یا صحبت‌های اطرافیان با بیمار سرطانی است زیرا همیشه واژه‌ها و مفاهیم مسرت بخش بهتر از حرف هایی است که بیهوده به نظر می‌رسد چراکه در این شرایط اضطراب آلود، بیمار نیاز دارد تا درد و رنج این بیماری را با کمک اطرافیان قابل تحمل‌تر کند.


سؤال و حرف بی‌مورد ممنوع!
می توانید بعضی روزها به جای ابراز تأسف، شاخه گلی برای دوست بیمار خود بفرستید. به طور قطع، بعد از طی کردن جراحی و دوران شیمی درمانی، بیمار ضعف و ناخوشی‌های تازه‌ای را تجربه می‌کند.
مصطفی آب روشن، جامعه شناس، در این باره توصیه می‌کند: اطرافیان بیمار نباید این پرسش را مطرح کنند که او در حال حاضر چه حس و حالی دارد؟ زیرا پاسخ به این گونه سؤالات برای بیمار بسیار ناراحت‌کننده است.
نکته دیگر اینکه هر کدام از ما این تجربه تلخ را داشته‌ایم که اقوام و دوستانی مبتلا به سرطان داشته باشیم ولی هیچ ضرورتی ندارد که ماجرا را تعریف کنیم، بخصوص اگر این بیماری منجر به مرگ شده باشد زیرا دانستن این واقعیت کمکی به شخص بیمار یا خانواده او نمی‌کند و فقط روحیه آنها را خراب می‌کند.
از سوی دیگر، ممکن است سؤالاتی در مورد چهره ظاهری بیمار مانند ریختن موها و لاغری بیش از اندازه او برایتان به وجود بیاید، ولی بدانید که سؤال شما و حتی دلداری‌تان در این موارد از جمله ناخوشایندترین جمله‌هایی است که می‌تواند بین شما رد و بدل شود و در نهایت به تشدید استرس بیمار بینجامد.


نکته آخری که این جامعه شناس در زمینه نحوه برخورد با بیماران مبتلا به سرطان یا بیماری‌های سخت دیگر به آن اشاره می‌کند، این است که سعی نکنید احساس گناه را در بیمار ایجاد کنید! برای مثال اگر بیماری فرد ناشی از عادت‌ها یا سبک نادرست او در زندگی بوده، نیازی نیست در شرایط فعلی او را مورد شماتت قرار دهید و سبک زندگی پیشین‌اش را به نحوی یادآوری کنید زیرا احساس تقصیر، تأثیر نامطلوبی را در ذهن و روان بیمار بر جای می‌گذارد و به طور بالقوه می‌تواند سیستم دفاعی بیمار را تضعیف و روند درمان را دچار مشکل کند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

مقالات پزشکی و بهداشتی،توصیه های پزشکی ، …بیماران پروستات برای روش جراحی با پزشک خود مشورت کنند عمر مفید بیمارستان ها در ایران همه چیز در باره سرطان، علائم سرطان، درمان سرطان، …آکاایران سرطان ، بیماری که با شنیدن اسمش ما را یاد درد های مزمن و درمان به صورت


ادامه مطلب ...