چند روز پیش پسر جوانی به نام رامین به کلانتری 112 ابوسعید مراجعه کرد و به ماموران تجسس گفت: «پنجم دی بود که گوشی دخترخالهام را که به تازگی به خواستگاری او رفته بودم، گرفتم تا برای تعمیرات به مغازه خدمات گوشیهای همراه ببرم.»
وی ادامه داد: «پس از تعمیر گوشی هنگام برگشتن به سمت منزل خالهام دو جوان موتورسوار من را با تهدید چاقو متوقف کرده و با ضرب و شتم گوشی دخترخالهام را گرفتند و متواری شدند.»
پسر جوان افزود: «من که بسیار از این موضوع ناراحت شده بودم به خانه خالهام رفتم و حادثه را برای آنها توضیح دادم که دخترخالهام با داد و فریاد مرا بیعرضه و بیمسئولیت خواند و با گریه گفت که عکسهای خصوصیاش در گوشی همراهش بوده است.»
وی افزود: «من که خیلی پشیمان بودم از خانه خالهام بیرون آمدم و در خیابانهای اطراف شروع به پرسهزدن کردم که ناگهان تلفن همراهم زنگ خورد، شماره دخترخالهام بود. دزدان در تماس تلفنی گفتند که اگر میخواهم تلفن همراه را بازگردانند، باید مقداری پول با خود به خیابان فرهنگ بیاورم.» پسر جوان افزود: «سریع پول مورد نظر را تهیه کردم و به راه افتادم، اما پس از ملاقات با دو پسر زورگیر، آنها دوباره مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند و با سرقت تمام اموال باارزشم، از محل متواری شدند.» این پسر قربانی افزود: «من که قبل از رفتن به دخترخالهام گفته بودم قرار است تلفن همراهش را برایش بیاورم، دوباره با این حادثه خجالت میکشیدم که در چشمانش نگاه کنم. به همین دلیل در اطراف خانهشان در حال قدم زدن بودم که ناگهان متوجه دو جوان زورگیر مقابل خانه خالهام شدم.»
وی گفت: «دقت که کردم فهمیدم دو جوان زورگیر با دخترخالهام در کنار خانهشان مشغول گفتوگو هستند و پس از چند دقیقه صحبت محل را ترک کردند.»
پس از اظهارات پسر جوان، ماموران کلانتری دخترخاله شیاد را دستگیر کردند و پس از انتقال به کلانتری مورد بازجویی قرار دادند. او به ماموران گفت: «با طراحی نقشه زورگیری و اجیر کردن دو جوان قصد داشتم پسرخالهام را در برابر دید والدینم بیمسئولیت جلوه دهم تا دیگر اصراری بر ازدواج ما نداشته باشد.»
سرهنگ کیومرث حسنوند، رئیس کلانتری 112 ابوسعید درباره این خبر گفت: «با اعترافات متهم، ماموران موفق شدند دو پسر اجیرشده را نیز شناسایی و همان روز دستگیر و به کلانتری منتقل کنند. با دستگیری دو پسر زورگیر پرونده در اختیار مقام قضایی قرار گرفت.» (فرهیختگان)
علی بیرانوند/کارشناس حوزه-بخش قرآن تبیان
یکی از مصیبت ها و گرفتاری های کشورهای اسلامی در جهان کنونی، تحمیل جنگ های نیابتی بر آنان اســت. کشورهای غربی و استکباری برای سیطره و اضمحلال دول اسلامی، به جای اینکه خود با هزینه های سنگین نظامی و تسهیلاتی وارد جنگ با مسلمانان شوند، با شناخت چالش های موجود در جهان اسلام، فتنه ای گسترده از تفرقه و اختلاف و درگیری را در این سرزمین ها مدیریت نموده و گروه های تکفیری و افراطی، که در اتاق های فکر آمریکایی صهیونیستی سازمان دهی شده اند را به جان جوامع اسلامی می اندازند؛ تا اینکه بتوانند با یک برنامه دقیق و از پیش طراحی شده، هم سناریوی اسلام هراسی را در جهان به طور قاطع کلیک کرده باشند و هم با هزینه مسلمانان روز به روز جوامع ایشان را ضعیف تر نمایند.
کسى که خواهان عزّت اســت (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت براى خداست سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى کند، و عمل صالح را بالا مى برد و آنها که نقشه هاى بد مى کشند، عذاب سختى براى آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مىشود (و به جایى نمى رسد).»
در این بین اندیشمندان اسلامی و گروه کثیری از مسلمانان بصیر و متعهد به آموزه های اسلامی به فکر چاره ای برای ریشه کن کردن این فتنه بزرگ بر آمدند، از آنجا که گروه های تکفیری وهابی هیچ کس جز خود را مسلمان و عاقل نمی پندارند و به راحتی حکم به قتل سایر انسان های مظلوم و بی گناه می دهند، عده ای این چنین دریافتند که با این گروهای تکفیری همچون منطق خودشان برخورد نمایند. هر چند از روی اجبار و تحمیل، ولی از روی بصیرت و آگاهی گروه های از جان گذشته ای به نام مدافعان حرم را تشکیل دادند. چنانچه حضرت امیر (علیه السلام) از رزمندگان راستین با این صفت یاد مى کند که: «حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلى َ اسْیَافِهِمْ [1] بصیرت هاى خویش را بر شمشیرهایشان سوار کردند.» یعنى اگر در میدان نبرد تیغ مى زدند از روى بصیرت بود.
در منطق و مکتب اسلام، هر کار و عملی حتی اگر عبادی باشد، دارای ارزش و زیبایی نیست مگر اینکه برای خدای متعال خالص شده باشد. از این رو حتی نماز و سجده در برابر خدای متعال اگر برای رضای دوست و در مسیر صحیح مکتب اسلام نباشد، خالی از ارزش و قیمت اســت؛ کما اینکه فرهنگ قرآن پیش از این به همگان آموخته اســت، هر کاری باید برای خدای متعال خالص باشد: « قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ وَ بِذلِکَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمینَ؛[سوره انعام، آیات 163-162] بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان اســت. همتایى براى او نیست و به همین مأمور شده ام و من نخستین مسلمانم!»
دفاع از حرم و نجات مسلمانان مظلوم جهان از دست آدم خوارهای تکفیری نیز از این امر مستثنی نیست، از این رو اگر به دنبال این هستیم که این عمل ما نیز یکی از مصادیق عمل صالح بوده و به عنوان ذخیره ای برای آخرت ثبت شود، می بایست خالی از احساسات و به دور از شهرت طلبی و ریا کاری باشد. هر چند که نمی توان به سادگی این چنین وانمود کرد که، جان فشانی و حضور در معرکه شهادت از سر شهرت طلبی و ریاکاری، و احساسات زودگذر جوانی و بی منطق بوده اســت.
در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده اســت که فرمودند: «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّه بِعِقابٍ مِنْهُ؛[2] مردم آنگاه که ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار مى رود که خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.»
بر اساس آیات قرآن کریم عمل صالح اســت که به نفع انسان بالا می رود و انسان را نیز ترفیع درجه می بخشد؛ کما اینکه خدای متعال در سوره فاطر می فرماید: «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمیعاً إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَ الَّذینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئاتِ لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ؛ [سوره فاطر، آیه 10] کسى که خواهان عزّت اســت (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت براى خداست سخنان پاکیزه به سوى او صعود مى کند، و عمل صالح را بالا مى برد و آنها که نقشه هاى بد مى کشند، عذاب سختى براى آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود مىشود (و به جایى نمى رسد).»
یک مدافع حرم باید خوب بداند عزت و سربلندی در دنیا و آخرت تنها به صرف حضور در جبهه و بدون رعایت قواعد و قوانین اخلاقی و ارزشی حاکم در مکتب اسلام نیست. همان طور که در مطالب پیشین نیز بیان شد برای تطهیر عمل سزاوار اســت، به دور از هر گونه هوی خواهی و شهرت طلبی و احساسات، با شعور و منطق قرآنی و عقلانی در مصاف با افراطی های تکفیری حاضر شود. یک مدافع حرم لبیک به ندای انسان های مظلومی می دهد که بدون جرم و گناه سر بریده می شوند، و بدون اینکه گناهی مرتکب شوند محکوم به شرک و ارتداد می شوند. در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده اســت که فرمودند: «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَکَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّه بِعِقابٍ مِنْهُ؛[2] مردم آنگاه که ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار مى رود که خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.»
از این روایت بدرستی این چنین استفاده می شود، اگر مجاهدان و مدافعان حرم با از خود گذشتگی و جان فشانی به مصاف با این ابر ظالمان عصر جاهلیت مدرن نمی رفتند، به زودی می بایست در تهران، قم، مشهد و کرمانشاه شاهد حضور تکفیری ها می بودند. حامیان آمریکایی و صهیونیستی داعش با توجه به اینکه خود مسبب گسترش این ظلم در جهان بوده اند یقیناً به زودی می بایست منتظر آتش گروه های تکفیری در دام خود باشند.
هر کار شایسته و مفید و سازنده، چه دعوت به سوى حق باشد، چه حمایت از مظلوم، چه مبارزه با ظالم و ستمگر، چه خودسازى و عبادت، چه آموزش و پرورش و خلاصه هر چیز که در این مفهوم وسیع و گسترده داخل اســت؛ اگر براى خدا و به خاطر رضاى او انجام شود، اوج مى گیرد و به آسمان لطف پروردگار عروج مى کند، و مایه معراج و تکامل صاحب آن، و برخوردارى از عزت حق مى شود. [3] این همان چیزى اســت که در سوره ابراهیم آیه 24 به آن اشاره شده «أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها: آیا ندیدى خداوند چگونه براى سخن پاکیزه، مثالى زده اســت؟ همانند درختى پاک که ریشه آن ثابت و برقرار، و شاخه آن در آسمان افراشته، هر زمان میوههاى خود را به اذن پروردگارش به مشتاقان مىدهد.»
پی نوشت ها:
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح): ص209.
[2]. نهج الفصاحه: ص 323 ، ح 833.
[3]. تفسیر نمونه، ج18، ص195.