بامداد – موضوع شفاعت در عالم برزخ منتفی است و انسان در قبر و در برزخ، با عمل خود دست به گریبان است و نتیجه عمل خوب یا بد خود را میبیند. یعنی بندگان باید خودشان برای عالم قبر و عالم برزخ، فکر و اقدام کنند.
کاربرد توبه در عوالم پس از مرگ
دانستن، گرچه شرط لازم برای فراگیری اصول دین است، ولی شرط کافی نیست. هرکس به فراخور حال خود، باید بداند و بتواند برای عقاید خود، دلیل بیاورد. امّا دانستن و علم وقتی کاربرد پیدا میکند که در دل رسوخ کند و به یک باور قلبی تبدیل شود. اگر باور به معاد، درون انسان نهادینه شد، نیروی کنترل کننده و کاربردی است.
باور و یقین قلبی، در اثر مطالعه و استدلال حاصل نمیشود، بلکه به تعبیر قرآن شریف، باید عبودیت و عمل به دستورات الهی در رأس کارها قرار گیرد:
«وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یأْتِیکَ الْیقینُ»[۱]
باور قلبی و یقین به اصول دین، در گرو عمل و رابطه با خداوند متعال به واسطه اهل بیت«علیهمالسّلام» است. هرچه رابطه با خداوند سبحان محکمتر شود، حالت یقین، بهتر و زودتر برای انسان پیدا میشود.
کاربرد توبه در عوالم پس از مرگ
مهمترین نکته در مبحث توبه، آن است که گناه، هرچه بزرگ و هرچه فراوان باشد، اگر انسان به راستی توبه کند، خداوند رحمان و رحیم، آن را میآمرزد. آمرزش گناهان در اثر توبه، در کلام و نظر بزرگان علم اخلاق، دو معنا دارد؛ معنای اوّل، طبق نظر مرحوم آیت الله کمپانی که از مراجع بزرگ بودهاند، این است که در اثر توبه، بین عامل گناه و اصل گناه فاصله میافتد. یعنی مار و عقربی که در اثر گناه به وجود میآیند، از بین نمیروند، بلکه از قبر شخص تائب بیرون رفته و کاری به او ندارند. امّا معنای دوّم آمرزش و پذیرش توبه، در کلام استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» چنین بیان شده است که با توبه، گناهان و آثار گناهان، محو و نابود میشوند، زیرا خداوند متعال میفرماید: «یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[۲]
اگر انسان جداً توبه کند، مار و عقربی که در پی گناه، در قبر او جمع شدهاند، نابود شده و ظلمت قبر او، به نور مبدّل میگردد و خانه ظلمانی او، نورانی میشود. انیس پیدا میکند و حتّی خداوند متعال با او سخن میگوید.
امام صادق «سلاماللهعلیه»، در آخرین روز حیات دنیوی، همه خویشان خود را جمع کردند. آنها تصوّر کردند که آن حضرت قصد تقسیم ارثی بین آنان دارند، امّا آن امام بزرگوار جمله بسیار ارزشمندی فرمودند و از دنبا رفتند. ایشان فرمودند: «لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَ بِالصَّلَاةِ»
در روایات نقل شده است که وقتی مۆمن را در قبر گذاشتند و روی قبر را پوشاندند، همه افراد از اطراف او پراکنده میشوند و او خود را تنها میبیند و نگران میشود. آنگاه از حانب حق تعالی خطاب میشود که ای بنده من، آنها رفتند، ولی تو مرا داری! معلوم است کسی که خدا را دارد، چقدر لذت دارد و خانه قبر او و همچنین قیامت او چقدر لذّت بخش است. خدا با چنین کسی حرف میزند و او نیز میتواند با خداوند حرف بزند و از این مکالمه لذّت ببرد.
مکالمه خداوند در قبر، در اثر اهمیت به نماز
کسانی که در دنیا از گفتگو با خداوند متعال لذّت بردهاند، مسلّماً در قبر نیز از سخن گفتن خداوند با ایشان، لذّت خواهند برد. نماز در دنیا، بهترین تمرین برای مکالمه با پروردگار متعال است و اهل نماز که در دنیا، در دل شب به نماز و مناجات با خدای خویش پرداخته و نماز آنان به مکالمه و معاشقه با حق تعالی مبدّل گشته است، در قبر، از مکالمهای که خداوند تعالی با آنان دارد، بهرهمند شده و لذّت وصف ناشدنی میبرند.
به بیان روشنتر، نماز انسان در دنیا، میتواند عامل لذّت او در قبر باشد. امّا باید دانست که آنچه آدمی را به اهمیت به نماز وامیدارد و نماز او را به جایگاه متعالی آن، یعنی مکالمه و معاشقه با خداوند میرساند، اعتقاد قلبی به معاد و باور مرگ است.
اعتقاد به معاد، نماز را به مکالمه با خداوند تبدیل میکند
نماز، مراتبی دارد؛[۳] گاهی انسان نماز صحیح را به طور معمول میخواند، این مرتبه از نماز، واجب و ترک آن، مستوجب عقاب است. امّا نماز، در مراتب والاتر، آدمی را به جایگاهی میرساند که گویی خدا را میبیند و از سخن گفتن و مکالمه با او که نوعی معاشقه است، مدهوش میشود.
کسانی که به راستی معاد را باور کردهاند، خداوند را و حقیقت معاد را مییابند و نماز آنها به مکالمه با خداوند مبدّل میگردد. از این جهت مشتاق اقامه نماز هستند و با فرا رسیدن وقت نماز، از خود بیخود میشوند و به جز نماز، به چیزی نمیاندیشند. در روایات داریم که چهره مبارک پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» هنگام نماز، تغییر میکرد، رنگ ایشان عوض میشد و میفرمودند:
«أَرِحْنَا یا بِلَال»[۴]
همسران رسول خدا«صلّی الله علیه و آله و سلّم» نقل میکنند که در هنگام نماز، به گونهای پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» تغییر میکردند که گویا ما را نمیشناختند و ما ایشان را نمیشناختیم.[۵] این نمازها و تغییر حالات، از باور درونی و یقین قلبی سرچشمه میگیرد.
کسانی که به مراتب والای نماز دست مییابند، با زبان نماز میخوانند، اما دل آنها نیز در نماز، همراه آنان است. وقتی میگویند: «إِیاکَ نَعْبُدُ وَ إِیاکَ نَسْتَعینُ»، دل نیز واقعاً همین آیه شریفه را میخواند و به آن باور دارد. به راستی در برابر خداوند خاشع بوده، تنها به او امید میبندد و فقط از او استعانت میطلبد. وقتی به رکوع و سجده میروند، با خداوند متعال حرف میزنند و توجه دارند که خداوند میشنود و پروردگار عالم نیز جواب آنان را میدهد. چنین کسانی هیچگاه دوست ندارند نمازشان که مکالمه میان عاشق و معشوق است، به اتمام برسد؛ لذا تا میتوانند نماز را طولانی میکنند. نماز این افراد، کم کم به نماز امام سجّاد«سلاماللهعلیه» شبیه میشود که وقتی به آیه شریفه «مالِکِ یوْمِ الدِّین» یا ذکر رکوع و سجود میرسیدند، مرتّب آنرا تکرار میکردند.[۶] آنها عاشق خداوند متعال هستند و خداوند نیز عاشق آنهاست؛ از این رو از نماز خود لذت میبرند و این لذت، بالاترین لذتها است. خداوند متعال به بندگان خود خطاب میکند که شما یک قدم بیایید، من ده قدم میآیم. اگر شما عاشق من شدید، من صد در صد عاشق شما میشوم.
اگر نماز کسی اینگونه شد و با شوق به اقامه آن پرداخت و از آن خسته نشد، به مرور دانستنیهای او یابیدنی میشود. در آن وقت است که خدا را مییابد و میبیند و رسیدن به این مقام، از نظر اولیای الهی، لازم است. امام حسین«سلام الله علیه» در دعای عرفه میفرمایند: «عَمِیتْ عَینٌ لَا تَرَاک»، یعنی کور باد چشمی که خدا را نبیند.
یابیدن نظیر آن است که کسی تشنه باشد و آب بنوشد، وقتی سیراب شد، تشنگی و سیرابی را مییابد. اگر کسی بگوید که تشنهام و شما از او بپرسید تشنگی چیست؟ او نمیتواند آن را تعریف کند و شما نمیتوانید آن را درک کنید، مگر آنکه خود نیز تشنه شوید و آن معنا را دریابید.
اینکه بعضی از بزرگان میتوانند در شبانه روز یک ختم قرآن بخوانند و خسته نشوند، برای آن است که درک میکنند خداوند متعال با آنها حرف میزند و اگر کسی بیابد که خداوند سبحان با او حرف میزند، ابداً خسته نخواهد شد. خدمت به خلق خدا نیز همین طور است؛ کسانی که با ایثار و گذشت و فداکاری، دل بندگان خدا را به دست میآورند و از ایشان دستگیری میکنند، هیچگاه خستگی را درک نمیکنند و هرچه بیشتر خدمت میکنند، بیشتر لذّت میبرند.
سبک شمردن نماز، مانع شفاعت اهل بیت«علیهم السلام»
امام صادق «سلاماللهعلیه»، در آخرین روز حیات دنیوی، همه خویشان خود را جمع کردند. آنها تصوّر کردند که آن حضرت قصد تقسیم ارثی بین آنان دارند، امّا آن امام بزرگوار جمله بسیار ارزشمندی فرمودند و از دنبا رفتند. ایشان فرمودند:
«لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَ بِالصَّلَاةِ»[۷]
کسی که نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما اهل بیت نمیرسد
نکته بسیار حائز اهمیت در این روایت شریف آن است که معنای سبک شمردن نماز، نخواندن نماز و ترک این فریضه نیست، آنکه کفر عملی است و عاقبتی جز جهنّم ندارد؛ بلکه سبک شمردن نماز، یعنی اینکه انسان در وقت نماز به کار دیگری مشغول باشد. مثلاً کسی که در وقت نماز ظهر، ناهار میخورد و یا در وقت نماز صبح، خواب است و در وقت نماز مغرب و عشا، بر سر کسب و کار و یا مشغول تفریح است، نماز خود را سبک شمرده و مصداق فرمایش امام ششم است.
قرآن کریم با شدّت تمام، غفلت از نماز را نکوهش میکند و میفرماید:
«فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّینَ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[۸]
میفرماید: وای به آن بی دینی که وقت نماز، غافل از نماز است. یعنی نماز میخواند، امّا به وقت نمیخواند. وقتی انسان فرزند عزیزی دارد و آن فرزند از او چیزی میخواهد، پدر او، با تمام تلاش به اجابت خواسته فرزند روی میآورد و وقتی خواسته فرزند برآورده شد، فوق العاده لذّت میبرد. اگر محبّت بندگان به خداوند متعال، دست کم به اندازه محبّت آنان به فرزند و عیال باشد، آنگاه نماز خود را به تأخیر نمیاندازند!
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری
نوشته در این مکان شفاعت پذیرفته نیست اولین بار در بامداد پدیدار شد.
شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناهکار بتواند وسیله ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. اما شفاعت صحیح که تأیید کنندة قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می کند بر دو گونه است:
۱٫ شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل».
۲٫ شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».
شفاعت رهبری، شفاعتی است که شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می باشد.
شفاعت مغرفت، شفاعتی است که تأثیر در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداکثر ممکن است سبب وصول به حسنات و ثواب ها هم بشود، ولی بالا برندة درجة شخص نخواهد بود، و رسول اکرم ـصلّی الله علیه و آله ـ دربارة این قسم از شفاعت فرمود: «من شفاعتم را برای گناهکارانی از امتم که مرتکب گناه کبیره شده اند ذخیره کرده ام، اما نیکوکاران مورد مۆاخذه قرار نمی گیرند.»[۳]
چه کسانی شفاعت می کنند؟
از جمله شفاعت کنندگان پیغمبران می باشند و در اینکه رسول گرامی اسلام دارای مقام شفاعت می باشد تردیدی نیست و اهل سنت و شیعه نیز در آن اتفاق نظر دارند.در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است که هیچ یک از انبیاء و رسل شفاعت نمی کنند تا اینکه خدا به آنها اجازه دهد به جز پیغمبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ که خدا قبل از قیامت اجازة شفاعت را به او داده است و شفاعت نخست، برای او و امامان از فرزندان او سپس برای انبیاء است.[۴]
به یقین امامان معصوم نیز شفاعت خواهند کرد و روایاتی برای این معنی دلالت دارد که برخی از آنها را ذکر می کنیم: از امام صادق ـ علیه السّلام ـ دربارة آیة شریفة (فَمَا لَنَا مِن شَافِعِینَ )[۵] (کافران گویند) پس برای ما نه شفیعانی هست و نه دوستان صمیمی. فرمود: شفیعان ائمه هستند و دوستان از مۆمنین.[۶] روایات بسیاری دربارة شفاعت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و فرزندان او غیر از ائمه هدی و مۆمنان حتی بچه های سقط شده آنها نیز وارد شده است.[۷] پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: فقرای از شیعیان علی و خاندان علی را پس از او سبک مشمارید که هر یک از آنان عده ای همچون قبایل ربیعه و مضر را شفاعت می کنند.[۸]
امیرمومنان امام علی علیه السلام می فرمایند: از جمله شفیعان علماء و شهدا می باشند. حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: چون روز قیامت شود خداوند عالم و عابد را برانگیزد، پس به عالم می گویند بایست و برای مردم شفاعت کن به پاداش اینکه آنان را نیکو تربیت کردی…[۹]
از جملة شفیعان، زائران قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ هستند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: … به زوار قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفته می شود دست هر که را که دوست دارید بگیرید و آنها را به
بهشت ببرید…[۱۰] و از جمله شفاعت کنندگان ملائکه می باشند[۱۱] همان طور که قرآن کریم نیز شفاعت می کند.[۱۲]
قرآن در قیامت شفاعت می کند
هر کسی که در جوانی قرآن را بخواند به طوری که با گوشت و خون او مخلوط شود خداوند او را با سفرای گرامی و ابرار خود قرار می دهد و قرآن روز قیامت از او حمایت و جانب داری می کند و در درگاه الهی عرض می کند خداوندا هر صاحب کرداری به اجر عمل خود رسیده است مگر آنکس که به گفتار من عمل نمود خداوندا اعطایای خود را به او برسان. خداوند دو حله از حله های بهشت به او می پوشاند و تاج کرامت بر سر او می نهد آنگاه به قرآن خطاب می فرماید و می گوید فزونتر از این مایل بودم سپس خداوند مقام امن را در دست راست و مقام خلد را در دست چپ او می نهد و وارد بهشت می گردد به او گفته می شود یک آیه از آیات قرآن را تلاوت کن و یک درجه بالاتر برو آنگاه به قرآن خطاب می شود آیا عطایای خود را به او دادیم و تو را راضی نمودیم؟
قرآن می گوید: آری خداوندا. بنابراین قرآن از خداوند در خواست می کند و در درگاه الهی شفاعت می کند. (الکافی، ج ۲، ص ۶۰۱) راجع به شفاعت قرآن روایت فراوانی در کتاب سنی و شیعه نقل شده است: از پیامبر اسلام نقل شده: قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعت او پذیرفته می شود و شکایت کننده ای است که خصومت او تصدیق می شود. از پیامبر اسلام نقل شده: قرآن را بیاموزید زیرا قرآن برای اصحاب خود روز قیامت شفاعت خواهد نمود.از پیامبر اسلام نقل شده:
روزه و قرآن برای کسی که روزه گرفته است و در شبها قرآن تلاوت کرده استشفاعت می کنند روزه می گوید پروردگارا این شخص را از خوردن غذا و انجام شهوات در روز مانع شدم پس شفاعت مرا درباره او بپذیر.
قرآن می گوید من این شخص را از خواب شب باز داشتم پس شفاعت مرا درباره او بپذیر. پس شفاعت هر دو درباره او پذیرفته می شود.
از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده:سوره تبارک که سی آیه است برای شخصی که آن را خوانده است شفاعت می کند تا او آمرزیده شود.
از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: شفاعت کنندگان پنج تایند: ۱ – قرآن ۲ – خویشاوندان ۳ – امانت ۴ – رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ۵ – اهل بیت علیه السلام
امیرمومنان امام علی علیه السلام می فرمایند:
بدانید که قرآن شفاعت کننده است و شفاعت او پذیرفته می شود و گوینده است و گفتارش تصدیق می گردد و هر کس قرآن برای وی روز قیامت شفاعت کند شفاعت قرآن در باره او پذیرفته می شود. (تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲)
پی نوشت ها:
[۱]. راغب اصفهانی، مفردات، چاپ دوم، انتشارات مرتضوی، چاپخانه حیدری، ص ۲۷۰٫
[۲]. جعفر سبحانی، الهیات، ج ۴، ص ۳۴۴، چاپ دوم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی قم.
[۳]. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، ص ۲۴۷٫
[۴]. علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ج ۱، چاپ گلشن، ص ۲۳۸٫
[۵]. سورة شعرا، آیة ۱۰۰٫
[۶]. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج اول، ترجمة سیدمهدی حائری قزوینی، چاپ نگین، ص ۴۵۳، و بحارالانوار، ۸/۴۲٫
[۷]. تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۸٫
[۸]. مکیال المکارم، ج اول، ص ۴۵۴، و، ج ۸، ص ۵۹٫
[۹]. همان، بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۹٫
[۱۰]. مکیال المکارم، ج اول، ص ۴۴۴ و ۴۴۵، و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۷٫
[۱۱]. تفسیر المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ص ۲۲۷٫
[۱۲]. مجموعه آثار شهید مطهری، ج اول، ص ۲۵۴
منبع:aghigh.ir
نوشته چگونه قرآن شفاعت میکند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.
سید حسین سیدی- کارشناس حوزه/ بخش قرآن تبیان
یکی از کسانی که مقام شفاعت را داراست؛ حضرت فاطمه ی معصومه (سلام الله علیها) است؛ ولی فرقه ضاله وهابیت که منکر شفاعت غیر خدا هستند و آن را شرک می دانند (در حالی که نیست) [1] ، شفاعت این بانوی گرانقدر را هم منکر هستند [2] البته شفاعت هر کسی، من جمله کریمه اهلبیت (سلام الله علیها) هم بدون حساب و کتاب نیست.
در قرآن کریم در مورد شفاعت می خوانیم: «یَوْمَئذٍ لَّا تَنفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَانُ وَ رَضىِ لَهُ قَوْلا[طه/109] در آن روز (درباره اسقاط یا تخفیف کیفر و یا ترفیع مقام) شفاعت کسى سودى نبخشد جز آن که خداوند رحمان او را اذن دهد و گفتارش را بپسندد (همانند انبیا و فرشتگان و صالحان). [3]
یکی از کسانی که مقام شفاعت را داراست؛ حضرت فاطمه ی معصومه (سلام الله علیها) است؛ ولی فرقه ضاله وهابیت که منکر شفاعت غیر خدا هستند و آن را شرک می دانند (در حالی که نیست) [1] ، شفاعت این بانوی گرانقدر را هم منکر هستند [2] البته شفاعت هر کسی، من جمله کریمه اهلبیت (سلام الله علیها) هم بدون حساب و کتاب نیست
حضرت معصومه (سلام الله علیها) یکی از آن صالحات است که مقام شفاعت را داراست؛ زیرا ایشان یکی از دوستداران و ارادتمندان مولا علی (علیه السلام) بوده است؛ چنانکه مولا امیرالمومنین می فرماید: « لَنَا شَفَاعَةً وَ لِأَهْلِ مَوَدَّتِنَا شَفَاعَةً [4] ما شفاعت میکنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»
امام صادق (علیه السلام) درباره مقام شفاعت کریمه اهلبیت می فرماید: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ[5] با شفاعت حضرت معصومه (سلام الله علیها) تمام شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»
شکی نیست همانطور که خدا به افراد گزینش شده، اجازه شفاعت می دهد، افراد شفاعت شده هم باید دارای استانداردها و شرایط مناسبی باشند.
درباره حضرت معصومه (سلام الله علیها) از قول امام رضا (علیه السلام) می خوانیم: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ» [6] کسی که فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را زیارت کند، در حالی که حق او را بشناسد، بهشت برای او است.»
آن بانوی شایسته، برای دیدن امام زمان خویش، راه خراسان را در پیش گرفت و در این راه سختی ها و مرارتهایی کشید و دست آخر هم بر اثر همان سختی ها از دنیا رفت؛ ما اگر بخواهیم نسبت به آن بانوی ارجمند «عارفا بحقها» باشیم، بباید ببینیم چقدر، درد دین و معارف اسلامی داریم و تا چه حدی پای دین و ارزشهایش هستیم؛ خدا نکند که بفرمایش امام حسین (علیه السلام) تا وقتی روزگارمان بر وفق مراد باشد و دنیای ما تأمین باشد، از خوبی دین بگوییم. [7] چنانکه خداوند می فرماید: «اما انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مىکند و نعمت مىبخشد (مغرور مىشود و) مىگوید: پروردگارم مرا گرامى داشته است* و اما هنگامى که براى امتحان، روزیش را بر او تنگ مىگیرد (مأیوس مىشود و) مىگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!» [8]
هنگامی که این نکات گفته شده در آیات فوق، با حال ما مطابقت داشته باشد، معلوم می شود که تا رسیدن به حد مطلوب (از نظر دین) فاصله داریم.
درباره حضرت معصومه (سلام الله علیها) از قول امام رضا (علیه السلام) می خوانیم: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ کسی که فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را زیارت کند، در حالی که حق او را بشناسد، بهشت برای او است»
خلاصه ما باید آموزه های دینی را درزندگی خود پیاده کنیم و بعداً انتظار شفاعت از اهلبیت و کریمه اهلبیت را داشته باشیم. «مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ الْمَلَئکَةِ وَ الْکِتَابِ وَ النَّبِیِّنَ وَ ءَاتىَ الْمَالَ عَلىَ حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبىَ وَ الْیَتَامَى وَ الْمَسَاکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السَّائلِینَ وَ فىِ الرِّقَابِ وَ أَقَامَ الصَّلَوةَ وَ ءَاتىَ الزَّکَوةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَ الصَّابرِینَ فىِ الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُوْلَئکَ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ [بقره/177] کسى که به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتاب (آسمانى) و پیامبران، ایمان آورده و مال (خود) را، با همه علاقه اى که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق مىکند، نماز را برپا مىدارد و زکات را مىپردازد و (همچنین) کسانى که به عهد خود- به هنگامى که عهد بستند- وفا مىکنند و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج مىدهند؛ اینها کسانى هستند که راست مىگویند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اینها هستند پرهیزکاران»
در آیه بالا از انفاق و زکات و دستگیری از نیازمندان سخن به میان آمده است که این صفات آدمی، حکایت از دست کریمانه دارد؛ صفتی که حضرت معصومه (سلام الله علیها) را با آن می شناسیم.
حضرت معصومه (سلام الله علیها) را به عنوان کریمه اهلبیت می شناسیم؛ ما اگر بخواهیم نسبت به آن بانوی ارجمند «عارفا بحقها» باشیم، باید در کمک کردن به فقیران و نیازمندان کوتاهی نکنیم؛ یکی از راه های کمک کردن به فقیران جامعه خمس و زکات است. ارادتمندان و مشتاقان کریمه اهلبیت، باید نسبت به خمس و زکات واجب خود (در صورت توانایی) کوتاهی نکنند.
خدا نکند در همسایه ی ما، افراد فقیری باشند و ما بتوانیم از آنها دستگیری کنیم، ولی ...
سخن از خمس و زکات به میان آمد، در بسیاری از آیات قرآن، وجوب زکات و نماز با هم آمده است. [9] اتفاقاً در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) که بی ربط به بحث ما (شفاعت) نیست، در باره اهتمام به نماز، می خوانیم: «بىگمان شفاعت ما به کسى که نمازش را کوچک و سبک بشمارد نخواهد رسید.» [10]
طبق حدیث امام صادق (علیه السلام) شفاعت حضرت معصومه (سلام الله علیها) شامل حال تمام شیعیان می شود؛ ولی ما شیعیان باید بدانیم که آن بانوی ارجمند، برای دیدار امام زمانش (امام رضا) سختیها و رنجهایی را به جان خرید؛ ما هم باید درد دین داشته و ونسبت به شناخت و محبت اهلبیت و انجام فرائض دینی اهتمام داشته باشیم تا به شفاعت آن بانوی ارجمند برسیم.
پی نوشت ها:
1ــ خبر گزاری رسا
2ـــ سایت ادیان
3ــ ترجمه مشکینی، ص319
4ــ بحار الأنوار، ج10، ص 103
5ــ بحارالانوار 57 ص228
6ــ بحارالانوار، ج 102، ص 2660
7ــ «مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبانشان است، تا وقتی که دنیایشان تأمین است حرف دین را میزنند، اما وقتی که بلا وگرفتاری در زندگی آنها وارد شد، معلوم می شود که دین داران واقعی کمند.» (بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج75، 117)
8ــآیات 15 و 16 فجر
[9] به عنوان نمونه آیات 43 و83 و 110 بقره
9ــ ادب حضور (ترجمه فلاح السائل) ، ابن طاووس حلی، ص 228
بامداد – موضوع شفاعت در عالم برزخ منتفی است و انسان در قبر و در برزخ، با عمل خود دست به گریبان است و نتیجه عمل خوب یا بد خود را میبیند. یعنی بندگان باید خودشان برای عالم قبر و عالم برزخ، فکر و اقدام کنند.
کاربرد توبه در عوالم پس از مرگ
دانستن، گرچه شرط لازم برای فراگیری اصول دین است، ولی شرط کافی نیست. هرکس به فراخور حال خود، باید بداند و بتواند برای عقاید خود، دلیل بیاورد. امّا دانستن و علم وقتی کاربرد پیدا میکند که در دل رسوخ کند و به یک باور قلبی تبدیل شود. اگر باور به معاد، درون انسان نهادینه شد، نیروی کنترل کننده و کاربردی است.
باور و یقین قلبی، در اثر مطالعه و استدلال حاصل نمیشود، بلکه به تعبیر قرآن شریف، باید عبودیت و عمل به دستورات الهی در رأس کارها قرار گیرد:
«وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یأْتِیکَ الْیقینُ»[۱]
باور قلبی و یقین به اصول دین، در گرو عمل و رابطه با خداوند متعال به واسطه اهل بیت«علیهمالسّلام» است. هرچه رابطه با خداوند سبحان محکمتر شود، حالت یقین، بهتر و زودتر برای انسان پیدا میشود.
کاربرد توبه در عوالم پس از مرگ
مهمترین نکته در مبحث توبه، آن است که گناه، هرچه بزرگ و هرچه فراوان باشد، اگر انسان به راستی توبه کند، خداوند رحمان و رحیم، آن را میآمرزد. آمرزش گناهان در اثر توبه، در کلام و نظر بزرگان علم اخلاق، دو معنا دارد؛ معنای اوّل، طبق نظر مرحوم آیت الله کمپانی که از مراجع بزرگ بودهاند، این است که در اثر توبه، بین عامل گناه و اصل گناه فاصله میافتد. یعنی مار و عقربی که در اثر گناه به وجود میآیند، از بین نمیروند، بلکه از قبر شخص تائب بیرون رفته و کاری به او ندارند. امّا معنای دوّم آمرزش و پذیرش توبه، در کلام استاد بزرگوار ما حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» چنین بیان شده است که با توبه، گناهان و آثار گناهان، محو و نابود میشوند، زیرا خداوند متعال میفرماید: «یبَدِّلُ اللَّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ»[۲]
اگر انسان جداً توبه کند، مار و عقربی که در پی گناه، در قبر او جمع شدهاند، نابود شده و ظلمت قبر او، به نور مبدّل میگردد و خانه ظلمانی او، نورانی میشود. انیس پیدا میکند و حتّی خداوند متعال با او سخن میگوید.
امام صادق «سلاماللهعلیه»، در آخرین روز حیات دنیوی، همه خویشان خود را جمع کردند. آنها تصوّر کردند که آن حضرت قصد تقسیم ارثی بین آنان دارند، امّا آن امام بزرگوار جمله بسیار ارزشمندی فرمودند و از دنبا رفتند. ایشان فرمودند: «لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَ بِالصَّلَاةِ»
در روایات نقل شده است که وقتی مۆمن را در قبر گذاشتند و روی قبر را پوشاندند، همه افراد از اطراف او پراکنده میشوند و او خود را تنها میبیند و نگران میشود. آنگاه از حانب حق تعالی خطاب میشود که ای بنده من، آنها رفتند، ولی تو مرا داری! معلوم است کسی که خدا را دارد، چقدر لذت دارد و خانه قبر او و همچنین قیامت او چقدر لذّت بخش است. خدا با چنین کسی حرف میزند و او نیز میتواند با خداوند حرف بزند و از این مکالمه لذّت ببرد.
مکالمه خداوند در قبر، در اثر اهمیت به نماز
کسانی که در دنیا از گفتگو با خداوند متعال لذّت بردهاند، مسلّماً در قبر نیز از سخن گفتن خداوند با ایشان، لذّت خواهند برد. نماز در دنیا، بهترین تمرین برای مکالمه با پروردگار متعال است و اهل نماز که در دنیا، در دل شب به نماز و مناجات با خدای خویش پرداخته و نماز آنان به مکالمه و معاشقه با حق تعالی مبدّل گشته است، در قبر، از مکالمهای که خداوند تعالی با آنان دارد، بهرهمند شده و لذّت وصف ناشدنی میبرند.
به بیان روشنتر، نماز انسان در دنیا، میتواند عامل لذّت او در قبر باشد. امّا باید دانست که آنچه آدمی را به اهمیت به نماز وامیدارد و نماز او را به جایگاه متعالی آن، یعنی مکالمه و معاشقه با خداوند میرساند، اعتقاد قلبی به معاد و باور مرگ است.
اعتقاد به معاد، نماز را به مکالمه با خداوند تبدیل میکند
نماز، مراتبی دارد؛[۳] گاهی انسان نماز صحیح را به طور معمول میخواند، این مرتبه از نماز، واجب و ترک آن، مستوجب عقاب است. امّا نماز، در مراتب والاتر، آدمی را به جایگاهی میرساند که گویی خدا را میبیند و از سخن گفتن و مکالمه با او که نوعی معاشقه است، مدهوش میشود.
کسانی که به راستی معاد را باور کردهاند، خداوند را و حقیقت معاد را مییابند و نماز آنها به مکالمه با خداوند مبدّل میگردد. از این جهت مشتاق اقامه نماز هستند و با فرا رسیدن وقت نماز، از خود بیخود میشوند و به جز نماز، به چیزی نمیاندیشند. در روایات داریم که چهره مبارک پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» هنگام نماز، تغییر میکرد، رنگ ایشان عوض میشد و میفرمودند:
«أَرِحْنَا یا بِلَال»[۴]
همسران رسول خدا«صلّی الله علیه و آله و سلّم» نقل میکنند که در هنگام نماز، به گونهای پیامبر اکرم«صلّی الله علیه و آله و سلّم» تغییر میکردند که گویا ما را نمیشناختند و ما ایشان را نمیشناختیم.[۵] این نمازها و تغییر حالات، از باور درونی و یقین قلبی سرچشمه میگیرد.
کسانی که به مراتب والای نماز دست مییابند، با زبان نماز میخوانند، اما دل آنها نیز در نماز، همراه آنان است. وقتی میگویند: «إِیاکَ نَعْبُدُ وَ إِیاکَ نَسْتَعینُ»، دل نیز واقعاً همین آیه شریفه را میخواند و به آن باور دارد. به راستی در برابر خداوند خاشع بوده، تنها به او امید میبندد و فقط از او استعانت میطلبد. وقتی به رکوع و سجده میروند، با خداوند متعال حرف میزنند و توجه دارند که خداوند میشنود و پروردگار عالم نیز جواب آنان را میدهد. چنین کسانی هیچگاه دوست ندارند نمازشان که مکالمه میان عاشق و معشوق است، به اتمام برسد؛ لذا تا میتوانند نماز را طولانی میکنند. نماز این افراد، کم کم به نماز امام سجّاد«سلاماللهعلیه» شبیه میشود که وقتی به آیه شریفه «مالِکِ یوْمِ الدِّین» یا ذکر رکوع و سجود میرسیدند، مرتّب آنرا تکرار میکردند.[۶] آنها عاشق خداوند متعال هستند و خداوند نیز عاشق آنهاست؛ از این رو از نماز خود لذت میبرند و این لذت، بالاترین لذتها است. خداوند متعال به بندگان خود خطاب میکند که شما یک قدم بیایید، من ده قدم میآیم. اگر شما عاشق من شدید، من صد در صد عاشق شما میشوم.
اگر نماز کسی اینگونه شد و با شوق به اقامه آن پرداخت و از آن خسته نشد، به مرور دانستنیهای او یابیدنی میشود. در آن وقت است که خدا را مییابد و میبیند و رسیدن به این مقام، از نظر اولیای الهی، لازم است. امام حسین«سلام الله علیه» در دعای عرفه میفرمایند: «عَمِیتْ عَینٌ لَا تَرَاک»، یعنی کور باد چشمی که خدا را نبیند.
یابیدن نظیر آن است که کسی تشنه باشد و آب بنوشد، وقتی سیراب شد، تشنگی و سیرابی را مییابد. اگر کسی بگوید که تشنهام و شما از او بپرسید تشنگی چیست؟ او نمیتواند آن را تعریف کند و شما نمیتوانید آن را درک کنید، مگر آنکه خود نیز تشنه شوید و آن معنا را دریابید.
اینکه بعضی از بزرگان میتوانند در شبانه روز یک ختم قرآن بخوانند و خسته نشوند، برای آن است که درک میکنند خداوند متعال با آنها حرف میزند و اگر کسی بیابد که خداوند سبحان با او حرف میزند، ابداً خسته نخواهد شد. خدمت به خلق خدا نیز همین طور است؛ کسانی که با ایثار و گذشت و فداکاری، دل بندگان خدا را به دست میآورند و از ایشان دستگیری میکنند، هیچگاه خستگی را درک نمیکنند و هرچه بیشتر خدمت میکنند، بیشتر لذّت میبرند.
سبک شمردن نماز، مانع شفاعت اهل بیت«علیهم السلام»
امام صادق «سلاماللهعلیه»، در آخرین روز حیات دنیوی، همه خویشان خود را جمع کردند. آنها تصوّر کردند که آن حضرت قصد تقسیم ارثی بین آنان دارند، امّا آن امام بزرگوار جمله بسیار ارزشمندی فرمودند و از دنبا رفتند. ایشان فرمودند:
«لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَ بِالصَّلَاةِ»[۷]
کسی که نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما اهل بیت نمیرسد
نکته بسیار حائز اهمیت در این روایت شریف آن است که معنای سبک شمردن نماز، نخواندن نماز و ترک این فریضه نیست، آنکه کفر عملی است و عاقبتی جز جهنّم ندارد؛ بلکه سبک شمردن نماز، یعنی اینکه انسان در وقت نماز به کار دیگری مشغول باشد. مثلاً کسی که در وقت نماز ظهر، ناهار میخورد و یا در وقت نماز صبح، خواب است و در وقت نماز مغرب و عشا، بر سر کسب و کار و یا مشغول تفریح است، نماز خود را سبک شمرده و مصداق فرمایش امام ششم است.
قرآن کریم با شدّت تمام، غفلت از نماز را نکوهش میکند و میفرماید:
«فَوَیلٌ لِلْمُصَلِّینَ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[۸]
میفرماید: وای به آن بی دینی که وقت نماز، غافل از نماز است. یعنی نماز میخواند، امّا به وقت نمیخواند. وقتی انسان فرزند عزیزی دارد و آن فرزند از او چیزی میخواهد، پدر او، با تمام تلاش به اجابت خواسته فرزند روی میآورد و وقتی خواسته فرزند برآورده شد، فوق العاده لذّت میبرد. اگر محبّت بندگان به خداوند متعال، دست کم به اندازه محبّت آنان به فرزند و عیال باشد، آنگاه نماز خود را به تأخیر نمیاندازند!
پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مظاهری
نوشته در این مکان شفاعت پذیرفته نیست اولین بار در بامداد پدیدار شد.
شهید مطهری می گوید: شفاعت اقسامی دارد که برخی از آنها نادرست و ظالمانه است و در دستگاه الهی وجود ندارد ولی برخی، صحیح و عادلانه است و وجود دارد. نوع نادرست شفاعت که به دلایل عقلی و نقلی مردود شناخته شده است این است که گناهکار بتواند وسیله ای برانگیزد و به توسط آن از نفوذ حکم الهی جلوگیری کند، درست همان طوری که در پارتی بازی های اجتماعات منحطّ بشری تحقق دارد. اما شفاعت صحیح که تأیید کنندة قانون و حافظ نظام است و آیات و روایات زیادی از طریق شیعه و سنی وجود آن را اثبات می کند بر دو گونه است:
۱٫ شفاعت «رهبری» یا شفاعت «عمل».
۲٫ شفاعت «مغفرت» یا شفاعت «فضل».
شفاعت رهبری، شفاعتی است که شامل نجات از عذاب و نیل به حسنات و حتی بالا رفتن درجات می باشد.
شفاعت مغرفت، شفاعتی است که تأثیر در از بین بردن عذاب و در مغفرت گناهان است و حداکثر ممکن است سبب وصول به حسنات و ثواب ها هم بشود، ولی بالا برندة درجة شخص نخواهد بود، و رسول اکرم ـصلّی الله علیه و آله ـ دربارة این قسم از شفاعت فرمود: «من شفاعتم را برای گناهکارانی از امتم که مرتکب گناه کبیره شده اند ذخیره کرده ام، اما نیکوکاران مورد مۆاخذه قرار نمی گیرند.»[۳]
چه کسانی شفاعت می کنند؟
از جمله شفاعت کنندگان پیغمبران می باشند و در اینکه رسول گرامی اسلام دارای مقام شفاعت می باشد تردیدی نیست و اهل سنت و شیعه نیز در آن اتفاق نظر دارند.در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است که هیچ یک از انبیاء و رسل شفاعت نمی کنند تا اینکه خدا به آنها اجازه دهد به جز پیغمبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ که خدا قبل از قیامت اجازة شفاعت را به او داده است و شفاعت نخست، برای او و امامان از فرزندان او سپس برای انبیاء است.[۴]
به یقین امامان معصوم نیز شفاعت خواهند کرد و روایاتی برای این معنی دلالت دارد که برخی از آنها را ذکر می کنیم: از امام صادق ـ علیه السّلام ـ دربارة آیة شریفة (فَمَا لَنَا مِن شَافِعِینَ )[۵] (کافران گویند) پس برای ما نه شفیعانی هست و نه دوستان صمیمی. فرمود: شفیعان ائمه هستند و دوستان از مۆمنین.[۶] روایات بسیاری دربارة شفاعت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و فرزندان او غیر از ائمه هدی و مۆمنان حتی بچه های سقط شده آنها نیز وارد شده است.[۷] پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: فقرای از شیعیان علی و خاندان علی را پس از او سبک مشمارید که هر یک از آنان عده ای همچون قبایل ربیعه و مضر را شفاعت می کنند.[۸]
امیرمومنان امام علی علیه السلام می فرمایند: از جمله شفیعان علماء و شهدا می باشند. حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: چون روز قیامت شود خداوند عالم و عابد را برانگیزد، پس به عالم می گویند بایست و برای مردم شفاعت کن به پاداش اینکه آنان را نیکو تربیت کردی…[۹]
از جملة شفیعان، زائران قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ هستند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: … به زوار قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفته می شود دست هر که را که دوست دارید بگیرید و آنها را به
بهشت ببرید…[۱۰] و از جمله شفاعت کنندگان ملائکه می باشند[۱۱] همان طور که قرآن کریم نیز شفاعت می کند.[۱۲]
قرآن در قیامت شفاعت می کند
هر کسی که در جوانی قرآن را بخواند به طوری که با گوشت و خون او مخلوط شود خداوند او را با سفرای گرامی و ابرار خود قرار می دهد و قرآن روز قیامت از او حمایت و جانب داری می کند و در درگاه الهی عرض می کند خداوندا هر صاحب کرداری به اجر عمل خود رسیده است مگر آنکس که به گفتار من عمل نمود خداوندا اعطایای خود را به او برسان. خداوند دو حله از حله های بهشت به او می پوشاند و تاج کرامت بر سر او می نهد آنگاه به قرآن خطاب می فرماید و می گوید فزونتر از این مایل بودم سپس خداوند مقام امن را در دست راست و مقام خلد را در دست چپ او می نهد و وارد بهشت می گردد به او گفته می شود یک آیه از آیات قرآن را تلاوت کن و یک درجه بالاتر برو آنگاه به قرآن خطاب می شود آیا عطایای خود را به او دادیم و تو را راضی نمودیم؟
قرآن می گوید: آری خداوندا. بنابراین قرآن از خداوند در خواست می کند و در درگاه الهی شفاعت می کند. (الکافی، ج ۲، ص ۶۰۱) راجع به شفاعت قرآن روایت فراوانی در کتاب سنی و شیعه نقل شده است: از پیامبر اسلام نقل شده: قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعت او پذیرفته می شود و شکایت کننده ای است که خصومت او تصدیق می شود. از پیامبر اسلام نقل شده: قرآن را بیاموزید زیرا قرآن برای اصحاب خود روز قیامت شفاعت خواهد نمود.از پیامبر اسلام نقل شده:
روزه و قرآن برای کسی که روزه گرفته است و در شبها قرآن تلاوت کرده استشفاعت می کنند روزه می گوید پروردگارا این شخص را از خوردن غذا و انجام شهوات در روز مانع شدم پس شفاعت مرا درباره او بپذیر.
قرآن می گوید من این شخص را از خواب شب باز داشتم پس شفاعت مرا درباره او بپذیر. پس شفاعت هر دو درباره او پذیرفته می شود.
از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده:سوره تبارک که سی آیه است برای شخصی که آن را خوانده است شفاعت می کند تا او آمرزیده شود.
از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: شفاعت کنندگان پنج تایند: ۱ – قرآن ۲ – خویشاوندان ۳ – امانت ۴ – رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ۵ – اهل بیت علیه السلام
امیرمومنان امام علی علیه السلام می فرمایند:
بدانید که قرآن شفاعت کننده است و شفاعت او پذیرفته می شود و گوینده است و گفتارش تصدیق می گردد و هر کس قرآن برای وی روز قیامت شفاعت کند شفاعت قرآن در باره او پذیرفته می شود. (تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۲)
پی نوشت ها:
[۱]. راغب اصفهانی، مفردات، چاپ دوم، انتشارات مرتضوی، چاپخانه حیدری، ص ۲۷۰٫
[۲]. جعفر سبحانی، الهیات، ج ۴، ص ۳۴۴، چاپ دوم، نشر مرکز جهانی علوم اسلامی قم.
[۳]. شهید مطهری، مجموعه آثار، ج ۱، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، ص ۲۴۷٫
[۴]. علامه طباطبایی، المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ج ۱، چاپ گلشن، ص ۲۳۸٫
[۵]. سورة شعرا، آیة ۱۰۰٫
[۶]. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج اول، ترجمة سیدمهدی حائری قزوینی، چاپ نگین، ص ۴۵۳، و بحارالانوار، ۸/۴۲٫
[۷]. تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۲۳۸٫
[۸]. مکیال المکارم، ج اول، ص ۴۵۴، و، ج ۸، ص ۵۹٫
[۹]. همان، بحارالانوار، ج ۸، ص ۵۹٫
[۱۰]. مکیال المکارم، ج اول، ص ۴۴۴ و ۴۴۵، و بحارالانوار، ج ۱۰۱، ص ۲۷٫
[۱۱]. تفسیر المیزان، ترجمه مکارم شیرازی، ص ۲۲۷٫
[۱۲]. مجموعه آثار شهید مطهری، ج اول، ص ۲۵۴
منبع:aghigh.ir
نوشته چگونه قرآن شفاعت میکند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.