من نمیفهمم مگر بعضیها جعبه مداد رنگی هستند؟! من روز اولی که تو را دیدم و پسندیدم والله و بالله یک رنگ دیگر بودی. البته همه تقصیرها به گردن فرد نیست و نقش تبلیغات و شست و شوی مغزی را نمیشود در این میان نادیده گرفت. وقتی از بچگی دخترها را طوری بار میآوریم که «باید آرایش کنی تا خوشگل بشی و یک پسر خوب بیاد خواستگاریت!» دیگر چه انتظاری میتوان داشت.
بمباران «آرایش کن تا خوشگل بشی» تا جایی ادامه مییابد که بچه بیآرایش واقعاً خوشگلمان تبدیل به موجودی شود که دیگر خودمان هم نشناسیمش. مخصوصا با آن آرایشهای عجیب و غریب «خلیجی» که خدا را شکر بالاخره از مد افتاد!
البته در سمت جنس مقابل هم اوضاع به همین منوال است و متاسفانه هستند پدر و مادرهایی که پسربچهها را از کودکی در باره اهمیت آرایش برای زیباییتر شدن جنس مخالف حساس بار میآورند. واقعاً یک دختربچه و پسربچه پنج شش ساله این چیزها را از کجا یاد میگیرند؟ غیر از کانون گرم خانواده؟ واقعا چرا؟ چرا تا این حد ساده و نادانسته تحت تاثیر تبلیغات قرار میگیریم؟ هیچ میدانید کشور انگلستان که از بزرگترین تولیدکنندگان لوازم آرایش در دنیاست، به لحاظ سرانه مصرف این محصولات در ردیف کم مصرفترینهاست؟ خب حالا که فهمیدید فکر میکنید به چه دلیل؟ البته دلایل بیشماری میتواند وجود داشته باشد و یکی از آنها شاید این باشد که مردم انگلستان احتمالاً وقتشان را صرف کارهای بهتر و مفیدتری میکنند!
همسر من در یک مهد کودک کار میکند. صبحها در بدو بدوی صبحانه خوردن و حاضر کردن بچهها و منی که ماشین را گرم کرده و هر ٢ دقیقه یک بار زنگ آیفون را به صدا در میآورم که «زود باشین دیر شد»، او خیلی بخواهد خودش را بکشد فوقش بتواند یک رُژ ساده بزند. من هم که طاقت ادا و اطوار بچهها را ندارم به بهانه گرم کردن ماشین جیم زدهام، خیلی بخواهم محبت کنم احتمالاً بگویم «بَه چه خوشگل شدی» و بعد گازش را بگیرم تا به کارهایمان برسیم و باز مدرسه بچهها دیر نشود!
به گفته همسرم سر و ظاهر مادر یکی از بچههای مهد هر روز به نحوی است که مربیها به شوخی راجع به او میگویند «انگار میخواد بره عروسی» و از طرف دیگر مادرهایی هم هستند که با چشمهای پف کرده بچههایشان را تحویل داده و با عجله راهی محل کار خود میشوند. با خودم فکر کردم اتفاقی که نهایتاً میافتد هم این است که آن خانم محترم احتمالاً تا ظهر میخوابد و این یکیها تازه ساعت ١٢ شب بعد از خشک کردن سینک ظرفشویی از خستگی بیهوش میشوند.
دیروز در لابهلای تعریفهای هر روزه همسرم از ماجراهای مهد کودک متوجه شدم گویا چندی پیش خانمی که ویزیتور کتابهای کمک آموزشی بوده و با یک شرکت پخش کتاب همکاری داشته، یک کتاب کمک آموزشی خوب را به مدیر مهد معرفی میکند و خانم مدیر هم بعد از مشورت با مربیها تصمیم میگیرد این کتاب را به عنوان بخشی از لوازم کمک آموزشی به اولیای بچهها ارایه کند تا در صورت تمایل آن را خریداری کرده و در خانه دقایقی را با بچههایشان به مطالعه بگذارند. نتیجه اینکه از بین همه پدر و مادرها فقط یک نفر از خریدن کتاب فوق برای فرزندش خودداری میکند. حتما میتوانید حدس بزنید چه کسی؛ بله، همان خانمی که کمی بالاتر غیبتش را کردیم!! (جمشید رضایی- کارشناس منابع طبیعی/شهروند)
از پرندگان رنگارنگ و منحصر بهفرد آفریقا
کودک و نوجوان > فرهنگی - اجتماعی - محمد مصطفینیا:
سالها برای عکاسی از پرندگان رنگارنگ، منحصر بهفرد و متنوع آفریقایی وقتگذاشتهام و اینها بعضی از عکسهای مورد علاقهام هستند.
بورارد لوکاس، عکاس حیاتوحش
درناهاى تاجدار خاکسترى
عقاب بندباز
سار براق
سبز قباى سینه یاسى
کنه خوار قرمز
لکلک نیل
مرغان زنبور خوار کارمنِ جنوبى(آفریقا)
عقاب جنگى
جغد کوتوله
این را «بورارد لوکاس» (Burrard Lucas)، عکاس حیات وحش، در بخش پرندگان آفریقایی سایت خود نوشته است. این عکاس انگلیسی دوستدار حیاتوحش همچنین میگوید: «از عکاسی از حیاتوحش در سراسر جهان لذت میبرم، اما در سالهای اخیر روی حیاتوحش قارهی آفریقا تمرکز کردهام.»
بخشی از دوران کودکی لوکاس در تانزانیا گذشته و بهگفتهی خودش از همانجا شور و شوق و علاقهی او به آفریقا و حیاتوحش آن رشد کرد.
او خودش را آدم پرشوری در حفاظت از حیاتوحش معرفی میکند، با شماری از سازمانهای حفاظت از محیط زیست در کشورهای گوناگون همکاری میکند و بخشی از وقت و عکسهای خود را برای کمک به این سازمانها میگذارد و در راه جمعآوری کمکهای مالی برای حمایت از حیاتوحش تلاش میکند.
او امیدوار است کارش در دستیابی آدمها به درک بهتری از حیاتوحش کرهی زمین کمک کند.
آیا بدون نقد میتوان زندگی کرد؟
اشاره
هرچند که شهرها بزرگتر و زندگیها مدرنتر میشود، به نظر میرسد که اعتنای افراد به همدیگر کمتر میشود. به این صورت که دیگر کسی کاری با دیگری ندارد و تا جایی که مزاحمتی برای او نداشته باشد، برایش مهم نیست دیگران چگونه رفتار میکنند. به این معنا ارتقای زندگی دیگران برای افراد جامعه مهم نیست و حتی در بسیاری موارد، دخالت در حریم خصوصی و کاری ناپسند تلقی میشود. اما با این وجود میتوان نوع دیگری از اعتنای جدی افراد به یکدیگر را مشاهده کرد. آنجا که هر فردی در قیاس با زندگی دیگران، زندگی خودش را رقم میزند. مراد از «نقد» در این نوشتار، همان مفهوم رایج از نقد اســت که مترادف «اعتراض» قرار میگیرد.پینوشتها:
1- کارشناسی ارشد مدیریت دولتی از دانشگاه علامه طباطبایی.
منبع مقاله :