مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

این چند هزار میلیارد تومان ناقابل!

جام جم سرا: این تبلیغ تنها جنبه تجاری دارد و نشان می‌دهد یک انتشارات کتاب‌های درسی و به خصوص کنکوری در کشور ما چه قدرت مالی دارد که یک ضلع میدان اصلی شهر را تصاحب کرده است. تنها کتاب‌هایی که هر نوبت تیراژشان 10 هزار عدد و در طول یک سال بیش از 10 بار تجدید چاپ می‌شوند کتاب‌های کنکوری هستند، کتاب‌های انتشاراتی چون گاج، قلم‌چی، گل واژه، الگو، خیلی سبز و انتشارات دیگر. هر روز یک کتاب جدید، یک فلش کارت جدید، یک کتاب جمع‌بندی جدید، یک آموزش تست‌زنی جدید منتشر می‌کنند و هر داوطلب کنکور بیش از یک بار برای خرید جذب فروشگاه‌های اینترنتی مجهز و فروشگاه‌های بسیار بزرگ چند نبش انتشاراتی‌ها در خیابان می‌شود. به عنوان مثال تنها یک عنوان کتاب گاج حداقل 25 میلیارد فروش می‌کند. کتاب‌های چهار جلدی دور دنیا در چهار ساعت گاج را تمام داوطلبین می‌شناسند. کنکورهای عمومی و اختصاصی 10 سال گذشته را همراه با پاسخنامه دارد. هر کتاب 25 هزار تومان است. اگر تنها یک چهارم داوطلبین امسال این کتاب را خریداری کرده باشند، تنها یک عنوان کتاب 25 میلیارد فروش خواهد داشت. اگر تنها هزینه کتاب‌های رشته ریاضی چهارم دبیرستان انتشارات قلم‌چی را برای یک نفر حساب کنید بیش از یک میلیون می‌شود، حال اگر یک چهارم 200 هزار داوطلب ریاضی امسال یعنی تنها 50 هزار نفر این کتاب‌ها را تهیه کنند، مبلغی بالغ بر 70 میلیارد تومان کتاب‌های ریاضی قلم‌چی فروش داشته است. یکی دیگر از نشرهای معتبری که دانش‌آموزان از آن کتاب‌هایشان را تهیه می‌کنند نشر الگوست، این نشر برخلاف نشرهای دیگر سایتی با اطلاعات ناقص دارد و کتاب‌های رشته‌های انسانی و هنر خود را روی سایت نگذاشته است. 24 عنوانی که روی سایت گذاشته را اگر تنها یک چهارم داوطلبین هر کدام از رشته‌ها خریداری کنند، 300 میلیارد نشر الگو فروش کرده است.

امسال تعداد داوطلبین رشته تجربی از تمام رشته‌های دیگر بیشتر است، 522 هزار داوطلب شرکت در کنکور تجربی هستند. حال اگر تنها یک چهارم این تعداد داوطلب یعنی 130 هزار نفر تنها 18 عنوان کتابی که گاج برای پیش دانشگاهی ارایه کرده است را خریداری کرده باشند، انتشارات گاج 124 میلیارد تومان فروش کرده است. حداقل عنوان کتاب‌هایی که انتشارات گاج برای سال چهارم دبیرستان در سه رشته ریاضی، علوم تجربی، انسانی ارایه کرده است 50 عنوان است.
تعداد تیراژهای کتاب‌های کنکور نشان‌دهنده این است که مردم کشور ما متقاضی این کتاب‌ها بوده و آنها را خریداری و مصرف می‌کنند. داوطلبین تحت تاثیر تبلیغات و عوامل دیگر احساس نیاز می‌کنند که کتاب‌های کمک آموزشی خریداری کنند و هر سال کنکور بیش از هزار میلیارد هزینه‌بر می‌شود و بازهم این تراژدی با این هزینه هنگفت تکرار می‌شود.
15 میلیون هزینه یک سال زندگی دانش‌آموز 17، 18 ساله است. یکی از معروف‌ترین مدارس تهران در حوالی خیابان ونک 12 میلیون شهریه در مقطع چهارم دبیرستان یا پیش‌دانشگاهی سابق دریافت می‌کند. این مدرسه دخترانه تعداد دانش‌آموزان پیش‌دانشگاهی‌اش در سال تحصیلی 92-93، 60 نفر بوده است که تنها 720 میلیون شهریه مقطع پیش دانشگاهی این مدرسه در تهران محسوب می‌شود. در رشته ریاضی پیش دانشگاهی گاج 17 عنوان کتاب دارد. در صورتی که تنها یک چهارم 222 هزار داوطلب ریاضی این کتاب‌ها را خریداری کنند، یعنی تنها 50 هزار داوطلب نزدیک به 50 میلیارد فروش از آن انتشارات گاج می‌کند. در حالی که انتشارات گاج تنها یکی از انتشاراتی است که داوطلبان کتاب‌های خود را از آنها خریداری می‌کنند. از طرف دیگر خرید کتاب‌های لازم بیش از یک میلیون دیگر خرج برمی‌دارد و شرکت در آزمون‌های قلمچی و سنجش و گزینه دو و همایش‌ها نیز نزدیک 500 هزار تومان و از طرف دیگر مدارس شرایط مناسبی برای درس خواندن بچه‌ها تا 9 شب به وجود می‌آورند و به طور میانگین برای 100 روز ماندن انها 500 هزار تومان دریافت می‌کنند. اگر یک دانش‌آموز کنکوری تنها پنج جلسه معلم خصوصی بگیرد که هزینه هر جلسه نزدیک 200 هزار تومان است، حداقل هزینه سال پیش دانشگاهی او 15 میلیون می‌شود. از طرف دیگر خانواده‌ها و دانش‌آموز چهارم دبیرستانی هر روز نام یک موسسه به نام، یک مشاور خبره، یک همایش جمع‌بندی و یک معلم خصوصی را می‌شنوند. شرکت کردن در این جلسه‌ها به آنها پیشنهاد می‌شود.
از زمانی که دانش‌آموزان وارد مدرسه می‌شوند کنکور به عنوان مهم‌ترین مرحله تحصیل به آنها معرفی می‌شود، اما آیا در حال حاضر که تمام دانشگاه‌ها ظرفیتی چند برابر گذشته را دارند و باز هم نیاز به برگزاری کنکور وجود دارد؟ کنکوری که در سال 1347 با 47 هزار داوطلب در برای اولین بار برگزار شد و امسال در چهل و چهارمین نوبت برگزاری اش با یک میلیون و 32 هزار داوطلب برگزار می‌شود نباید در طول 44 سال اشکال‌هایش را رفع و دچار دگردیسی شود؟ در اولین دوره برگزاری کنکور داوطلبان تنها می‌توانستند در 30 رشته ادامه تحصیل دهند. داوطلبانی که از طبقه‌های متفاوت بودند کسانی که در زیر نور چراغ‌های پارک با یک موکت زیر پایشان درس می‌خواندند یا کسانی که در خانواده‌های مرفه و فرهنگی از کودکی با معلم سرخانه بزرگ شده بودند. تا سال 1342 معدود دانشگاه‌های ایران، صنعتی آریامهر، پلی‌تکنیک، ملی، فردوسی و جندی‌شاپور هرکدام آزمون جداگانه برای پذیرفتن برگزار می‌کردند پس از گذشت چند سال تعداد دانشگاه‌های کشور به 14 عدد رسید و در سال 1350 افزایش تعداد داوطلبان موجب شد آموزش عالی تاسیس و قدم‌های اولیه برگزاری کنکور در ایران برداشته شود. در سه سال انقلاب فرهنگی کنکور برگزار نشد. تعداد بسیار داوطلبان دهه شصتی موجب شد تمام دانشگاه‌ها ظرفیت خود را بالا ببرند اما تعداد داوطلبان سال‌های بعد افت کرد و کاهش یافت باز هم تراژدی چند هزار میلیاردی کنکور با وجود داوطلبانی که به نسبت سال‌های گذشته بسیار کنکور پیدا می‌کند.

کنکور در حالی برگزار می‌شود که تمام دانشگاه‌ها ظرفیت دارند و قیمت کاغذ روز به روز افزایش پیدا می‌کند و موسسات کنکور هر روز قدرتمندتر و ثروتمندتر از گذشته می‌شوند. از همان سال‌های ابتدایی ورود به دبستان به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود، کنکور آزمونی است که می‌توانند در آن توانایی‌های حقیقی‌شان را نشان دهند و تنها راهی است که می‌توانند به رویاهایشان، رسیدن به شغل دلخواه و آینده مناسب نزدیک شوند.

شاید بد نباشد که آموزش‌ها متمرکز بر یادگیری درست باشد به جای گذراندن سال با هدف شرکت در کنکور، راه حل دیگری اندیشید. فشار و استرس سال کنکور بسیاری از انگیزه‌ها و خلاقیت دانش‌آموزان را نابود می‌کند و چه‌بسا کسانی که سال‌ها پشت کنکور می‌مانند و آخر بدون ادامه تحصیل روانه سربازی می‌شوند. تنها یاد گرفتن خوب تست زدن نمی‌تواند دانش‌آموزان را کارآمد کند یا شایسته تحصیل در بهترین رشته‌های دانشگاهی کند. امروزه راه دستیابی به این دانشگاه‌ها را گروه‌های زیادی مدیریت می‌کنند. موسسات به نام کنکور، انتشارات کتاب‌های کنکوری و مشاوران تحصیلی و مدارسی که دانش‌آموزانشان در کنکور رتبه‌های بالایی آورده‌اند، ماراتن کنکور را برگزار می‌کنند و هر روز بر آمار فارغ‌التحصیل‌های بیکار افزوده می‌شود یا دانشجویانی که در رشته تخصصی شان کار نمی‌کنند یا برای درس خواندن معتاد قرص‌هایی مانند ریتالین می‌شوند.(شقایق طباطبایی/جهان صنعت)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

قلیان آناناس با چای قندپهلو؛ فقط 50 هزار تومان ناقابل!

در این جمع اگر دم از قلیان میوه‌ای با طمع دو سیب و پرتقال و نعنا بزنی با پوزخند و نگاه آنچنانی شاگرد مغازه مواجه می‌شوی که چای‌ قندپهلو را با مهارت میان مشتریان تخس می‌کند.

پوزخند و نگاهش هم شاید به نیابت از این جمله باشد که از این سوسول‌بازی‌ها نداریم. قلیان فقط با سه نوع تنباکو سرو می‌شود؛ کاشانی، خوانساری و برازجانی. کاشانی‌اش در قیاس با دو تنباکو دیگر سبک‌تر است؛ با چند کام خوانساری سرگیجه و فاز را توامان می‌گیری و با برازجانی‌اش هم که کلا می‌روی، چه رفتنی، تا اوج آسمان‌ها.

تنباکوی برازجانی برای استخوان خردکرده‌هایی است که ریه‌هایشان انگار آستر دارد. کاشان را سفارش می‌دهی و دو سه کام که می‌گیری قهوه‌خانه دور سرت می‌چرخد. چای قندپهلویت را داغ‌داغ سر می‌کشی تا فشارت بیشتر نیفتد. شاگرد قهوه‌خانه که انگار دستش آمده این کاره نیستی لبخند بر لب چای دیگری جلویت می‌گذارد. شگفت‌زده می‌شوی از حضور و جنبه و کشش نوجوانان شانزده ، هفده ساله‌ای که با جوانه‌هایی بر پشت لب با ولع کام‌های عمیق و پشت سرهم از این قلیان‌های سنگین می‌گیرند و دودش را با لذت، حلقه حلقه از گلو بیرون می‌دهند. فقط خدا می‌داند که این دود سنگین چه می‌کند با آن ریه‌‌های در حال شکل و کامل رشد نکرده. آبروداری می‌کنی و دو سه کام دیگر می‌گیری، سبک و با احتیاط. دود تا عمق جانت را به تلخی می‌نشاند. حالا طعم و بوی سیگار را هم احساس می‌کنی؛ تنباکو به توتون پهلو می‌زند.

ارتعاش آشکار دست و پاها نشانه مبرهن افت فشار است. قید قلیان را می‌زنی. چای دوم را با قند فراوان جرعه‌جرعه بالا می‌دهی و در زیر فشار نگاه سنگین دیگرانی که با فراغ بال کام‌های گازوئیلی می‌گیرند از قلیان‌هایی که کدری رنگ آب‌شان داد می‌زند یک هفته‌ای است‌ سرویس نشده‌اند، برمی‌خیزی. از صاحب قهوه‌خانه که پشت دخل نشسته است و لنگی بر گردن دارد و کلاهی مخملی بر سر و معلوم نیست چندمین قلیان امروزش را دود می‌کند حسابت را طلب می‌کنی. بفرمایی می‌زند و رقمی را عنوان می‌کند که غیرقابل باور و خنده‌دار به نظر می‌رسد؛ 3000تومان. یک قلیان با دو استکان چای فقط 3000 تومان!

خیابان 17 شهریور: قبل از ورود، موتورهای پارک شده در جدول روبه‌روی مغازه را می‌شماری؛ 35 دستگاه. این تعداد در شب‌های جمعه به 70 تا 80 هم می‌رسد. شیشه‌های دکان را مات کرده‌اند. مساحتش شاید به 25 متر هم نرسد، چند میز باریک یکسره و چهارپایه‌های پلاستیکی که در دو طرف میزها چیده‌اند، تمام دکوراسیون آن است که بتازگی تغییر کاربری داده و چایخانه و به تعبیر بهتر قلیان‌خانه شده. به مغزت که فشار می‌آوری یادت می‌افتد که تا همین چند وقت پیش اینجا چاپخانه بوده و حالا شده چایخانه. سراسر خیابان را که بالا و پایین بروی از این دست مغازه‌های تغییر کاربری داده فراوان است؛ رستوران، چاپخانه، نمایشگاه اتومبیل. تک و توک‌شان علاوه بر چای و قلیان،WIFI هم دارند تا حوصله مشتری سر نرود و وایبر و واتس‌آپ را هم چاشنی دود و دم کند. مشتری‌ها که اغلب‌شان نوجوان و جوان هستند، تنگ و فشرده در کنار هم روی چهارپایه‌های پلاستیکی نشسته‌اند و قلیان می‌کشند و دودش را توی صورت روبه‌رویی که شاید فاصله‌اش به نیم متر هم نرسد، رها می‌کنند؛ قلیان کشیدن دوبله با دود اضافه، ضرر مضاعف. صاحب مغازه با نصب کاغذهایی بر دیوار خط و نشان کشیده که زمان دود کردن یک قلیان حداکثر 45 دقیقه است و ماندن بیشتر مستلزم سفارش یک قلیان تازه، ضرر تازه، سلامت‌سوزی دوباره. سرچراغی که می‌شود و مشتری‌ها پرشمار، هاله سنگینی از دود بر اتمسفر چایخانه خیمه می‌زند؛ چشم، چشم را به سختی می‌بیند. تنباکوها اما میوه‌ای است و دو سیب و پرتقال پرطرفدار. یک ساعت وقت می‌گذاری، ریه‌هایت را با دود دوبله آباد می‌کنی، سلامتی‌ات را به ثمن بخس می‌سوزانی و آخر سر، حدود6000‌ تومان پیاده می‌شوی و می‌آیی بیرون. خروج از جو آلوده و سنگین چایخانه و ورود به هوای سنگین و پر از دود شهر، از چاله به چاه و شاید هم برعکس. همه چیز برای ابتلا به یک سرطان ریه دو نبش مهیاست.

خیابان کریم‌خان زند: اینجا اوضاع کمی بهتر است، دست‌کم از بابت ظاهر و دکوراسیون. تمام مغازه با مبل‌های راحتی یکرنگ پر شده است. موتورهای جلوی جدول هم جایشان را به ماشین‌های نسبتا مدل بالا داده‌اند. قلیان‌های بلند عربی هم روی بورس است و طالب زیاد دارد. یک قلیان همراه با سرویس چای و چند پر پولکی و چهار پنج عدد خرما سر جمع می‌شود 20 هزار تومان. اگر تنباکوی عربی که از دبی وارد می‌شود، بخواهی ده هزار تومان می‌آید روی صورت حسابت. یک ظرف کوچک آلوچه و ترشک هم به مخلفات اضافه می‌شود. شاگردان مغازه که همه لباس متحدالشکل بر تن دارند مشتریان را یکسره دعوت و تشویق می‌کنند به دود کردن چنین تنباکوهایی. می‌گویند که طعم و دودش متفاوت است. مشتری‌ها البته خودشان به اندازه کافی سررشته دارند و چم و خم کار دست‌شان است؛ اکثرا پای ثابت هستند و هر روز پس از پایان ساعت کاری، با همکاران‌شان دمی را با دود قلیان می‌گذرانند. قریب به اتفاق کت و شلوار به تن دارند و تیپ و ظاهرشان داد می‌زند که کارمندان سازمان‌ها و نهادهای همان حول و حوش هستند. کام می‌گیرند و سخاوتمندانه ریه و قلب و در یک کلام سلامت‌ را پیشکش دود قلیان می‌کنند و باکی هم از هزینه‌اش ندارند. تنباکوی عربی هم که دود کنند و بهایش را سرشکن بین خودشان، سهم هر یک، پول یک ساندویچ سرد هم نمی‌شود.

جاده فشم: فیلت که یاد هندوستان کند و اراده کنی که از دود و دم تهران بیرون بزنی تا بادی به سرت بخورد و دلت هوای تازه، اگر هم میل شرق کرده باشی که عشق است اوشان و فشم و لواسان کوچک و بزرگ. شب هم که باشد چه بهتر، آرامش هم چاشنی تفریح و تفرج می‌شود. در جاده که می‌رانی، شبرنگ به دست‌هایی را می‌بینی که هر یک عمله و اکره یک رستوران و سفره‌خانه هستند و تشویق و تحریکت می‌کنند به توقف و ساعتی را سپری کردن در سفره‌خانه‌های حاشیه جاده. دکوراسیون اغلب سفره‌خانه‌ها سنتی است و انصافا شیک و جذاب. از ترس این که مبادا ریه‌ات بدعادت شود با هوای پاک خارج از شهر و دلش غنج بزند برای آلودگی‌های متنوع و پرشمار پایتخت، قلیانی سفارش می‌دهی با پیاله‌ای چای. تا سینی مزه‌ای را که جلویت گذاشته‌اند، مزمزه کنی و تخمه‌ای بشکنی و چیپسی بخوری، قلیان هم رسیده است‌ و چه قلیانی، بزرگ و بلندبالا و تنباکودانش هم نه ظرفی سفالی و گلی که آناناس را خالی کرده‌اند، تنباکو داخلش انباشته‌اند، فویل آلومینیوم رویش کشیده‌اند، ذغال رویش ریخته‌ و سوار قلیانش کرده‌اند. قلیان آناناسی. چای هم استکان و لیوان و قوری سینی نیست؛ یک سماور کوچک برنجی را روی تخت یا میزت می‌گذارند تا هر چقدر و هر زمان که دلت خواست و به میل و اختیار خودت، چای بریزی و بنوشی. قلیان را کوک می‌کنی و چای قندپهلو را هم ضمیمه‌اش. چه کامی هم می‌دهد قلیان مزین به آناناس. می‌کشی و می‌کشی و می‌کشی، یک نفس و بی‌وقفه و پشت سرهم. موقع حساب و کتاب اما همه خوشی و نشئگی، دود می‌شود و زائل می‌شود و خراب می‌شود و کوفت می‌شود. یک قلیان آناناس با سماور کوچک چای فقط 50 هزار تومان، ناقابل.

یک بام و دو هوا

در حالی که مضرات قلیان دیگر بر کمتر کسی پوشیده مانده و سال هاست ‌ از متعدد زیان‌هایش گفته می‌شود و زنهار پشت زنهار که نکشید این ملعبه سلامت سوز را، اما در فاز اجرایی و در مرحله عمل اتفاق خاصی که نیفتاده بماند، وسایل و اسباب و اماکن تهیه و استعمال آن نیز روز به روز گسترش یافته و بیشتر می‌شود. چگونه است که دستگاه‌های دولتی و غیردولتی از یک سو طرح‌ها ارائه می‌کنند و وعده‌ها می‌دهند برای مبارزه با مصرف قلیان و جمع‌آوری آن از سطح اماکن عمومی به طور کل، اما در عمل راه به راه مجوز می‌دهند برای تاسیس و راه‌اندازی قهوه‌خانه (شما بخوانید قلیان‌خانه) و حتی تغییر کاربری از شغلی دیگر به این صنعت پرسود و حاضر و آماده. چه بسیار مغازه و مکاسبی که امروزه تغییر کاربری داده و مامنی شده‌اند برای اهل دود و بخصوص نوجوانان و جوانان تا به دور از چشم پدر و مادر و با خیال راحت، سلامت خود را با تنباکوی آمیخته به هزار و یک افزودنی و مواد نگهدارنده غیرمجاز تاخت بزنند. سه نوجوان با هم به جان یک قلیان می‌افتند و آخر سر یک هزینه ناقابل 5000تومانی را بین خود سرشکن می‌کنند؛ با پول چای می‌شود نفری 2000 تومان. برای یک ساعت سرگرم شدن و در جمع دوستان بودن و گل گفتن و شنیدن رقم منصفانه‌ای است. کاسبی هم که قبلا رستوران داشته و باید پول مواد اولیه می‌داده و کارگر استخدام می‌کرده و دردسر می‌کشیده و ظهر و شب چشم به راه مشتری می‌مانده، حال فکر و خیال خودش را آسوده کرده است. 40 ـ 50 قلیان از چهارراه مولوی جمع کرده است، تنباکو را فله‌ای می‌خرد و ذغال را گونی، یکی دو کارگر و خلاص. مشتری هم که تا دلت بخواهد فراوان است، گویی از آسمان می‌بارد، از زمین می‌جوشد. همه هم می‌آیند، از کودکان دوازده،سیزده ساله تا پیرمردان هشتاد ساله.

سوال اصلی اینجاست که چگونه و براساس چه ضوابطی مجوز تغییر کاربری برای این واحدهای صنفی صادر می‌شود؟ این که متعدد مراکز استعمال قلیان در سطح شهرها ایجاد کنیم، این ملعبه سلامت سوز را به بهای ناچیز عرضه بداریم و بعد توقع داشته باشیم نوجوانان و جوانان به سمت و سویش نروند و دورش را خط بکشند، یک خوشبینی ساده‌انگارانه است و نوعی فرار به جلو.

قبح ندارد

می‌گویند قلیان معادل صد نخ سیگار است، 7000ماده سمی دارد و عامل 22 نوع سرطان، حاوی 70 ماده سرطان‌زاست، در زنان یائسگی زودرس می‌آورد و در مردان کاهنده اسپرم است، پوست را پیر می‌کند و دندان‌ها را فاسد، دودش 4000 ماده سمی دارد، پوکی استخوان می‌آورد و بی‌شمار عوارض دارد، اما هر روز بازارش بیشتر رونق می‌گیرد. انگار یک گوش مردم در است و آن دیگری دروازه. هشدارها را می‌شنوند، اما جدی نمی‌گیرند. یکی از دلایلش شاید، نگاه تفریحی و تفننی است که عموم جامعه به آن دارند. از آنجا که برخی از عوارض قلیان، سریع بروز نمی‌کند و تا سال‌ها نهفته می‌ماند و یک باره سر باز می‌کند، هشدارها جدی گرفته نمی‌شود. از سوی دیگر، قبح قلیان در جامعه ریخته است و به عبارت بهتر اصلا قبحی ندارد. سیگار به دست بودن خصوصا برای نوجوانان و جوانان هنوز هم در نظر اکثریت جامعه قبیح است و نکوهیده اما شیلنگ قلیان را که به دست یک نوجوان ببینند معمولا بی‌تفاوت گذر می‌کنند، چرا که در نگاه کلی، قلیان صرفا یک وسیله سرگرمی است و نمی‌تواند مقدمه ابتلائات مصرف‌کننده‌اش به بلایایی عظماتر شود.(محسن محمدی /روزنامه جام جم )


ادامه مطلب ...

هزینه یک خواستگاری تا عروسی؛ 20 میلیون تومان ناقابل!

یک گزارش میدانی از تالارهای عروسی، گل فروشی‌ها، کرایه خودرو، شیرینی فروشی‌ها، لوازم آرایشی، و آرایشگاه‌ها میانگین هزینه‌های ازدواج و مراسم عروسی را برای صرفا مردان جوان (قشر متوسط جامعه) را مرور می‌کند.

گام اول: خواستگاری و بله برون (حداقل به صورت میانگین یک میلیون تومان)

بر اساس این گزارش، در مراسم خواستگاری مرد جوان ابتدا باید لباس مناسب داشته باشد که اگر قبلا چنین لباسی را نداشته میانگین باید حدود ۲۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان (پیراهن، کت و شلوار، کفش کمربند و غیره) خرید داشته باشد.

غیر از لباس تهیه یک دسته گل با مبلغ ۴۰ تا ۱۵۰ هزار تومان هم بخشی از هزینه‌های خواستگاری محسوب می‌شود. البته اگر کار به «نشون» (معمولا حلقه کوچکی از طلا که به عروس می‌دهند) برسد حلقه هم بخشی از کار است که قیمت یک حلقه حدود ۱۵۰ تا یک میلیون تومان که البته برای قشر مرفه و پردرآمد تا سقف ۵ میلیون تومان هم هزینه می‌شود. غیر از آن شیرینی هم جزو مرسومات خواستگاری است که قیمت آن حدود ۲۵ تا ۶۰ هزار تومان است. در مراسم خواستگاری که از قبل صحبت‌ها شده است (بله برون) یک سری هدایا از سوی داماد به عروس هدیه می‌شود که چادر، روسری، قرآن، کله قند، شاخه نبات و پارچه می‌تواند باشد که قیمت آن حدودا ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان برآورد می‌شود. (میانگین مبلغ برای خواستگاری و بله برون که مرد جوان باید هزینه کند حدود یک میلیون تومان است)

گام دوم: آزمایشگاه و دفترخانه ثبت ازدواج (۲۰۰ هزار تومان)

بعد از مراسم خواستگاری و موافقت هر دو خانواده، عروس و داماد باید آزمایش پیش از ازدواج (اعتیاد، گروه خونی، بیماری‌های خونی، تالاسمی، ژنتیک و غیره) انجام دهند. از آنجائیکه ممکن است مراحل آزمایش در صورت برخی نشانه‌ها پیچیده شود از ۷۰ هزار تا حتی چند میلیون تومان هم جزو هزینه‌های آزمایش می‌توان محاسبه کرد. هزینه ثبت ازدواج در دفترخانه هم حدود ۱۱۰ هزار تومان است.

گام سوم: خرید عروسی (میانگین حداقل ۶ میلیون تومان)

خرید عروسی معمولا به پای داماد است البته برخی خرید‌ها هم برعهده خانواده عروس است که می‌توان به کت و شلوار دامادی، پیراهن داماد، کفش داماد، ساعت داماد و غیره اشاره کرد. اما آنچه برعهده داماد است عبارتند از: ساعت عروس ۵۰ هزار تا یک میلیون تومان، کرایه لباس عروس میانگین ۲۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان، سرویس طلا میانگین ۴ میلیون تا ۱۰ میلیون تومان، چمدان عروس میانگین ۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان، کفش و کیف عروس میانگین ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان، حلقه ازدواج عروس ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان، آینه و شمعدان ۳۰۰ تا یک میلیون تومان، لوازم آرایشی میانگین از ۲۰۰ تا یک میلیون تومان.

گام چهارم: جشن عروسی از آرایشگاه تا سالن (میانگین حداقل ۲ میلیون تومان)

بعد از ثبت قانونی ازدواج و تعیین زمان عقد و عروسی نوبت آمادگی و تدارکات پیش از مراسم عروسی است. از سفارش کارت عروسی تا قرارداد با سالن و تشریفات...

کرایه خودروی عروسی: کرایه خودرو برای عروسی از پژوپارس تا بی‌ام و آخرین سیستم را شامل می‌شود. کرایه پرشیا با راننده از ساعتی ۱۴ تا ۲۵ هزار تومان، کمری ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان، آزرا ۲۲ تا ۳۵ هزار تومان، سانتافه ۲۶ تا ۴۰ هزار تومان، بی‌ام و ۶۳۰ از ۴۲ تا ۶۰ هزار تومان، لندکروز ۵۵ تا ۷۰ هزار تومان است.

کیک عروسی: قیمت کیک عروسی در نقاط مختلف تهران متفاوت است از کیلویی ۱۴ هزارتومان تا ۲۰ هزار تومان هم دیده شده که به گفته قناد‌ها حداقل ۱۰ کیلو کیک برای مراسم عقد و عروسی لازم است که قیمت آن حدود ۱۶۰ تا ۲۰۰ هزار تومان می‌شود.

تزئین خودرو عروس: تزئین خودروی عروس بستگی به تعداد شاخه‌های گل و مدل دارد که می‌توان از ۱۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان هزینه کرد.

آرایشگاه عروس: بر اساس گزارش‌های می‌دانی در سطح شهر آرایش عروس از ۳۰۰ هزار تومان در منطقه جنوب شهر تا ۲ میلیون تومان در منطقه سعادت آباد تهران هزینه می‌شود.

آتلیه عکس و فیلمبرداری: هزینه عکاسی، آتلیه و فلیمبرداری میانگین از ۶۰۰ هزارتومان تا ۳ حتی ۶ میلیون تومان هم هزینه شده است.

البته هزینه‌های دیگری اعم از دسته گل عروس، کارت عروسی، و غیره هم جزوی از هزینه‌های آقا داماد است که باید در مخارج عروسی لحاظ شود.

خواننده ۵ میلیون تومانی

البته هزینه‌های فوق حداقل هزینه‌ها و به صورت میانگین است چرا که به عنوان نمونه هزینه خواننده مطرح بیش از چند میلیون تومان است. بعنوان مثال در یکی از تالارهای بالای شهر خوانندگان اسم و رسم دار بیش از ۵ میلیون تومان برای اجرای مراسم دریافت می‌کنند.

منوی برنامه‌های جانبی: (میانگین حداقل ۴۰۰ هزار تومان)
نوع خدمات میانگین قیمت نوع خدمات میانگین خدمات
نورپردازی ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزار تومان گل آرایی طبیعی ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزار تومان
شمعدانی ۱۵۰ تا ۲۵۰ هزار تومان گل آرایی هر می‌ز ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان
بادکنک آرایی ۸۰ تا ۱۳۰ هزار تومان گل آرایی خنچه عقد ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان
مشعل جلوی در ۵۰ تا ۸۰ هزار تومان

منوی پیش غذا: هات چاکلت، نسکافه، آب معدنی، چای، شربت، بستنی، کرم کارامل، ژله، کیک بستنی، میوه و شیرینی برای هر نفر (۱۰ تا ۲۵ هزار تومان)

منوی شماره یک: زرشک پلومرغ یا جوجه کباب، باقالاپلو با مرغ، سالاد فصل، نوشابه، ژله = (میانگین هر نفر ۲۲ تا ۲۷ هزار تومان مرکز شهر)؛ (۶۰ تا ۷۰ هزار تومان برای هر نفر بالای شهر) که می‌توان برای ۲۰۰ می‌ه‌مان حداقل هزینه ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را محاسبه کرد.

منوی شماره دو: زرشک پلو با مرغ، باقالا پلو با مرغ، شیرین پلو با مرغ، چلوی زعفرانی، خورشت انتخابی، ته چین مرغ، خوراک زبان، جوجه، سالاد فصل، سالاد روس، سالاد اندونزی، ژله، کرم کارامل، نوشابه = (میانگین برای هر نفر ۳۵ تا ۴۵ هزار تومان مرکز شهر)؛ (میانگین ۱۰۰تا ۱۲۰ هزار تومان برای هر نفر بالای شهر) که می‌توان برای حدود ۲۰۰ می‌ه‌مان حداقل ۹ میلیون تومان با قیمت ۴۵ هزار تومان محاسبه کرد.

شاه داماد باید با ۵۰ میلیون تومان وارد مراحل ازدواج شود!

اگر حداقل قیمت‌ها را از مراسم خواستگاری تا خرید عقد و مراسم عروسی محاسبه کنیم حدود ۱۶ تا ۲۰ میلیون تومان می‌شود که با محاسبه هزینه کرایه و ودیعه مسکن برای یک مرد جوان (حداقل ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان) باید داماد ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان پول در جیب داشته باشد تا بتواند مراسم عروسی برگزار و خانه‌ای کوچک را برای زندگی اجاره کند!(مهر/هادی کسایی زاده)


ادامه مطلب ...