جام جم سرا:
کنکاش در پروندهای که سالها از مختومه شدن آن میگذرد کار آسانی نیست، به خصوص اگر بهترین دوستتان بگوید: بررسی دوباره پرونده ریحانه به نفع او نیست لطفا ننویس اگر گزارش کمکی نمیکند منتشر نکن! پای خون یک انسان در میان است! اما برای رسیدن به حقیقت باید به سوالات و ابهامات پاسخ داد، به همین دلیل برای ما بهترین گزینه نشستن پای صحبتهای مردی بود که حکم قصاص را صادر کرد واشراف کامل به این پرونده دارد. قاضی بازنشسته حسن تردست به بازخوانی پرونده ریحانه جباری پرداخت و به ابهامات مطرح شده طی چند ماه اخیر پاسخ داد.
جناب تردست شما قاضی پرونده ریحانه جباری بودید و حکم به قصاص او دادید. بعد از گذشت ۷ سال نظر شما در رابطه با پرونده ریحانه جباری چیست، هنوز او را قاتل میدانید؟
چه چیزی ممکن است نظر بنده را در مورد پروندهای که با کمال حوصله، تامل و تعمق ودر یک دادرسی عادلانه با رعایت تشریفات کامل آیین دادرسی کیفری توسط پنج قاضی رسیدگی شده واز ناحیه چند مرجع عالی قضایی اعم از دیوانعالی کشور ومراجع نظارتی تأیید شده است ، تغییر دهد؟! طبق قوانین موضوعه قانون مجازات اسلامی هیچ تردیدی دراینکه خانم ریحانه جباری مرتکب قتل عمدی شده است، وجود ندارد. صادقانه متذکر میشوم چون در این پرونده ادعا شده بود مقتول وابسته وزارت اطلاعات است ومحتمل بودتحقیقات ابتدایی در دادسرا بهلحاظ اثر گذاری نهاد امنیتی ازمسیر قانونی خارج و حقوق قانونی متهمه، رعایت نشده باشد، لذا حقیرطبق رویّه خدمتی (ازابتدای شروع خدمت قضایی از زمان دادیاری) بیش از معمول ومتعارف به این پرونده حساسیت نشان دادم ودر جلسات دادرسی مانند یک رسیدگی ابتدایی مانند بازپرس تحقیق سوال وجواب کردم واگرهر کس حتی غیراهل فن منصفانه وقانونمدار وعدالت خواهانه رای۲۴ صفحهای محکومیت مستند ومستدل ایشان را که متکی به اظهارات خود متهمه بهویژه اظهارات جلسات دادرسی بود را بخواند مطمئن خواهد شد کوچکترین خدشهای برحقانیت آن وارد نیست وطرفه اینکه۱۳قاضی عالیرتبه قضایی آن را تایید کردهاند ویک نظریّه خلاف در آن وجود ندارد ومتصور نیست که همه اشتباه کرده باشند ممکن است عواطف اشخاص عادی را ازمسیرحقیقت دورکند ولی در مقام قضاوت قاضی نباید ونمیتواند تحت تاثیراحساسات اعلام نظر کند.
در حال حاضر کمپین حمایت از ریحانه جباری و تلاش برای جلب رضایت اولیای دم فعال شده است. شما مطالب آنها را دیدهاید؟
مقالات وآرای اشخاص عادی و اهل فن را دیدهام واز ضعف دستگاه قضایی در پاسخگویی به دروغ پراکنی بنگاههای رسمی معاندمتاسفم. بنده شخصا در تمامی احکام صادره قصاص، با آموزههای اسلامی آرزومندم که در مرحله اجرا با توجیه عاقلانه و عادلانه وبا عاطفه اولیای دم نسبت به جلب رضایت ایشان اقدام و قصاص منتفی شودودرهرمورد که پرونده منجر به رضایت شده است شاکر خداوند رحمان شدهام. لیکن با کمال تأسف طبق تجارب پروندههای مشابه، مداخله وجوسازی سیاسی یک عده حقوقدان سیاسیکاروخارج نشین وداخل کشور که بهفکر چهرهسازی به قصدمخالفت سیاسی با نظام حکومتی این کشورو زیر سوال بردن مطلق دستگاه قضایی، هستند، همیشه کسب رضایت از شکات سخت و ناممکن شده است. این افراد باسوءاستفاده از شبکههای گسترده اجتماعی ورسانهای متوسل به دروغ و قلب واقعیتشده وبا زدن تهمت به مقتول موجب کدورت بیش از پیش اولیای دم شده وامکان جلب رضایت ایشان راازبین میبرند.
نظر خانواده مقتول در رابطه با رضایت و عدم قصاص چگونه بود؟
دریکی ازمراجعات خانواده مقتول بهدادگاه به ایشان عرض کردم که وکلای متهمه روش غلطی را در دفاع از وی به کار بردندوبا طرح تجاوز بهعنف، درنتیجه نهایی، هم علیه موکله خود اقدام کرده هم موجب ناراحتی شما شدند ولی بههرحال پدرتان با آن سن ودارای شان خانوادگی واجتماعی در ایجاد رابطه غیر اخلاقی با چنین دختری مرتکب گناه شده است از طرفی هم با توجه به وضع خانوادگی و روحی و روانی این خانم و روابط خشن پدر، مرضی خداوند تبارک وتعالی است که ازگناه بزرگ این دختربدبخت بگذرید. پسر مقتول که جوان تحصیلکرده و برازندهای بود جواب داد: قریب به این مضمون که ما چطوری رضایت بدهیم؟ اولا این خانم اصلا پشیمان نبود و یک ذره از خود ناراحتی و عذاب وجدان نشان نداد و حقیقت رابطه خود را نگفت وبعد اینها پدرم رامانند یک عده اوباش وهرزه خیابانی متجاوز به زورقلمدادکردند، حالا رضایت بدهیم نمیگویند که اولیای دم هم خودشان قبول دارند که پدرشان مقصر بوده وقصد تجاوز داشته و بههمین دلیل رضایت دادند.
صداقت و پشیمانی ریحانه جباری میتوانست تاثیری در جلب رضایت اولیای دم داشته باشد؟
بله، اگرخانم جباری بر خلاف تعلیمات وکلای سیاسیمنش خود (که با خوراک اینگونه پروندهها زمینه پذیرش پناهندگی سیاسی برای خود فراهم کردهاند)، ازخود صداقت نشان میداد ومیگفت که در شرایط روحی وروانی سخت دچار اشتباه شده واز کرده خود اعلام پشیمانی وطلب بخشش میکرد مانند خیلی از پروندهها میتوانست رضایت اولیای دم را که دارای تمکن مالی هستند بگیرد.
شرایط روحی و روانی ریحانه جباری چگونه بود؟
شرایط روحی و روانی این خانم به گونهای بوده که حتی تصور قتل پدر هم از وی می رفت چون حسب پرینت اسام اسهای تلفن وی با یکی از جوانانی که با وی رابطه نامشروع داشت (نام او در پرونده پیوست است) که حاوی لقبهای قبیح و توهین بسیار زشت به پدرش است میگوید که (....) امشب به تیپ هم زدیم واین (...) را امشب میکشم وقتی در مورد این پیامک این شخص سوال میکند ریحانه خانم جواب میدهد که پدرم هر وقت مست میکند مرا زیر کتک میگیرد.
آیا اعترافات ریحانه براثر فشار در مراحل اولیه بازجویی نبوده است؟
بسیاری از دلایل ما در احرازقتل ومحکومیت ایشان حرفها و اعترافاتی است که درجلسات دادگاه بهطور روشن وصریح توسط متهمه بیان شده است. حتی استناد ما بر اعترافات او دردادگاه است نه حتی دوران بازجویی که ظنّ تحت فشار اعتراف کردن مطرح شود اودر دادرسی با حضور وکلای خود به راحتی از اقدامات خود حرف میزد. دلایل کافی و روشن است.
در فضای مجازی وکیل سابق او مصطفایی مدعی شده است او هنگام خروج با توجه به قفل بودن درب با اضطراب و مشکل خارج شده و در مملو از جای چاقو است که نشان میدهد او نمیتوانسته در را باز کند. این ادعا درست است؟
کاملا این ادعا خلاف واقع ودروغ محض است. همانگونه که عرض کردم حرفهای این آقای مدعی قانون و عدالت وحقوق بشر کاملا مانند یک سیاستمدار کذاب است که در یک میتینگ انتخاباتی به هر وسیلهای ولو خلاف قانون و انصاف و وجدان متوسل میشود. طبق اوراق پرونده ودستخط خود متهمه در بازپرسی وحتی حسب اظهارات مکرر خانم جباری در دادگاه، درب ورودی قفل نبوده و بعد ازوارد کردن ضربهکارد آشپزخانه که دوروز قبل خریداری ودر کیف خود داشت با آرامش از خانه خارج شده است. طبق صورتمجلس بازپرس در معاینه محل وقوع جنایت قبل از شناسایی فرد ضارب ودستگیری وی، فقط آثار یک ضربه جسم نوک تیز روی درب بوده است ونه چند ضربه، که مؤید آن اظهارات صریح و روشن خود متهمه است.
توضیح ریحانه در رابطه با وارد کردن یک ضربه به در با چاقو چه بود؟
وقتی از متهمه در دادگاه سوال شد: چرا به در باچاقو زدی وی جواب داد:.... چون هیجان زده بودم و هول کرده بودم یک ضربه با چاقو به در زدم از وی سوال شد: درب قفل بود؟ وی جواب داد: نه قفل نبود و وی ادامه میدهد بعد از زدن ضربه چاقو مقتول گفت منو زدی؟؟!! وبهطرف من صندلی را پرتاب کرد وبعد مقتول از پلهها رفت پایین ومنهم با آسانسورخارج شدم، (اگردر قفل بود چطور میتوانست بلافاصله خارج شود) (بهعلت شدت جراحات که بریدگی ناف اصلی ریه بود مقتول فقط ازطبقه پنجم تا پلههای طبقه سوم میتواند برود و پس از چند بار گفتن دزد! دزد! درهمانجا، جان میدهد).
ریحانه بعد از فرار چهکاری انجاممیدهد؟
ریحانه ادامه میدهد در خیابان مخفی شدم وصبر کردم. بعد از اینکه آمبولانس وماشین ماموران را دیدم با آژانس رفتم خانه.
همسایهها متوجه فریادی یا درخواست کمکی از سوی ریحانه نشده بودند؟
محل وقوع قتل آپارتمان پنج طبقه مسکونی بود که کوچکترین صدایی یا فریاد متهمه میتوانست همسایهها را متوجه موضوع کند. درتحقیقات از همسایگان مجاور گفتهاند که: فقط صدای برخورد چیزی بهدیوارراشنیدیم (این صدا همان پرتاب صندلی توسط مقتول بودکه متهمه بیان کرده است).
وکیل سابق ریحانه برای دفاع مشروع خواندن، حمل چاقو را برای حفظ امنیت تردد در خیابانهای تهران بیان کرده، شما با این ادعا موافق هستید؟
دراین خصوص متهمه کوچکترین اشارهای برصحت ادعای وکیل خودنکرده وبلکه برای اولین بار دوروز قبل ازقتل، توسط متهمه خریداری شده است ودرطول تحقیقات مکررجز این نگفته است! بنده شرف ووجدان انسانهای منصف بیتعصب را به این ادعای سخیف آقای مصطفایی شهادت میطلبم که: چند دختر وزن در تهران با خود چاقو حمل میکنند؟! آیا این توهین به ساحت پاکیزه زنان ودختر ایرانی نیست که آنها را با اراذل واوباش در یک ردیف قرار میدهند؟! البته بنده هم حسب تجارب خدمتی قبول دارم که اشخاصی از افراد لاابالی با خود آلات جارحه و چاقو، حمل میکنند. ولی نوعاً این ویژگی رفتاری جوانانی است که زندگی بیبند وباری دارند وبهلحاظ روحیات ورفتارناهنجاراجتماعی وروابط با خلافکاران درمعرض تعدّی ودرگیری خشونتآمیزهستند والاعموم جامعه ما انسانهای شریف و با خانوادهای هستند که ازدرگیری وناهنجارهای اجتماعی پرهیز میکنندو باید بگویم درحال حاضرکشورایران درنُرم جهانی (بدون سیاست بازی) دربین کشورهای دنیا (همسایگان، کشورهایآفریقایی، آمریکا، آمریکای مرکزی) ازامنترین کشورهای جهان قلمدادمیشودکه شهروندان تاپاسی ازنیمه شب درخیابانها، رستورانها و مراکزتفریحی آزادانه وبا آرامش، بدون مزاحمت ترددمیکنند که حتی مورد تعجب واقرارگردشگران خارجی قرار گرفته است.
آیا رابطه ریحانه با مقتول یک رابطه کاری بود؟
خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس میدادم تا او هم به من خدمات بدهد. اصلاً رابطه کاری مطرح نبود. دراصطلاح این گروه از جوانان بیبندوبار، منظورازسرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع ودر اختیار قراردادن خوداست، متهمه قبل ازرابطه با مقتول با چند نفررابطه ویژه داشته وطبق اعترافات در دادگاه، ایشان با مدیرشرکت محل کارخودچند باربه ویلای اودرسیرا (جاده چالوس) رفته اندوباکره نبوده است. حسب دلالت پرینت تلفن وی اساماسهای رد وبدل شده بین ایشان، بهطورصریح روابط بسیار نزدیک حتی بچهدار شدن را نشان میدهد ونیزاین رابطه، مورد اعتراض یکی از دوستان پسرش که قبلاً نامزد متهمه بوده قرار گرفته که مستندات مسلم آن در پرونده پیوست است.
چند نمونه کوچک مطابق پرینت مخابرات قابل ارائه دررسانهعمومی عرضه میشود:
مدیرشرکت: اگرمهم نبودی اینقدربهت گیرنمیدادم ولی فکرمیکنی میخواهم خونت را توی شیشه کنم. مدیر:... دوستت دارم منم خیلی میخوامت.
مدیر:.... من عزیز تو نیستم جیگرتم اونم جیگر لال. متهمه:..... این خانه ویرانه که باربسته به جانم... مدیر: مواظب باش دستترو نبری. متهمه:.... نخیرنیت من توبودی «توهم» در اومد دیگه.. زود توضیح بده!
علیرغم رابطه نزدیک نامشروع متهمه با مدیرش در همان زمان به نامزدش پیامک میفرستد که بهخدا دیونتم، نامزد متهمه:... تووقتی با....... ریخته روی هم با من خداحافظی کردی...... کثافت! این آخرین اسام اس از طرف من بود.
باتوجه به فاصله سنی به چه دلیل این رابطه شکل گرفته بود؟
مستفاد از اظهارات خود متهمه که در پرونده پیوست است، وی در بیان علت رابطه خود بامرد مسن میگوید: میخواستم یک مقدار سرویس کنترل شده بدهم وسرویس بگیرم ونشان بدهم عُرضه دارم بدون احتیاج به خانواده خودم را تامین کنم. وی در مورد نحوه آشنایی با مقتول میگوید: در خیابان میرفتم یک کمری چند بارترمز کرد.... وبعدسوار شدم آهنگ (دیدو) گذاشت بعد ازسنم وکارم پرسید و..... من هم چند سوال کردم از کارش و... یک زنگ زدم به گوشی اش تا شماره تلفنم را ذخیره کند. لذا آنها یک ماه قبل از قتل با هم به رستوران میرفتند. در اسام اس بازی، لطیفه برای هم میفرستادند ودر روز قتل هم طبق وعده قبلی مقتول به شرکت محل کار متهمه مراجعه و با رضایت کامل باهم به منزل میروند. در تحقیقات از همکاران، یکی از همکاران وی اظهار داشته که:... به دنبال ریحانه یک آقایی با ماشین تویوتا کمری آمد وریحانه میگفت که دوست پدرم است ومیخواهیم ماشین کمری را از او بخریم. حتی مدیر تخم مرغی را برای گذاشتن زیرچرخ ماشین بهوی میدهد.
با توجه به تجارب ۳۰ ساله قضایی شما، دلیل قتل چه بود؟
شرایط خاص محیط خانوادگی ورابطه ناهنجار والدین با هم وآثار مخرب درگیریهای درون خانواده برشخصیت متهمه وروحیه مردانه وخود شیفتگی و خود بزرگ بینی وتصمیم گیری در لحظه عصبانیت وی شاید مهمترین دلیل ارتکاب قتل باشد. وی در دادگاه میگوید که دربچگی دلم میخواست بازیهای پسرها را بکنم وازاینکه نمیتوانستم مانند پسرها با تبرهیزم بشکنم ناراحت میشدم. بههمین دلیل برای استحکام رسیدگی وجلوگیری ازهرگونه شائبه و خلل در تحقیقات در مراحل رسیدگی به پرونده، یک بانوی روانشناس تعیین کردیم که درجلسه دادرسی حالات او را ببیند وبا مصاحبه با متهمه ورفتارشناسی درخصوص شخصیت متهمه اظهارنظرکند. روانشناس منتخب معتقد بود او دچار خود شیفتگی است. دلیل قتل هم به شرایط روحی و عدم ثبات شخصیتی او باز میگردد. البته دچار جنون ومسلوب الاختیار نبوده تا مبری از مسوالیت قانونی باشد. از طرفی حسب اظهارات متهمه چون مقتول بهخاطر مسائل کاری و خرید لوازم پزشکی زیاد سفر میرفت بهوی قول سفر به کشورهای اروپا داده بود اما او را نبرده بود که باعث دلخوری و عصبانیت ریحانه شده بود. یا یکبار قرار بود برای گردش روز پنج شنبه، ماشین تویوتا کمری خود را به او بدهدتا باهمکارانش به تفریح برود که با عدم انجام این کار باعث ناراحتی شدید ریحانه شده بود و او میگفت نزد دوستان بسیار غرورش جریحه دار شد وضایع شده است.
یعنی ریحانه با قصد قبلی مرتکب قتل شده بود؟
خانم جباری باخود شیفتگی به دنبال اثبات خود به خانواده بحران زدهاش بود وشاید با روحیه مردانه خود ، فکر میکرد با کنترل سرویس دادنهایش دست وی است وبازیچهشدن را تحمل نمیکرد ولذا وقتی مقتول بهطرف وی میآید تا اورا طبق معمول اینگونه روابط، لمس کند وی امتناع کرده ودر مقابل این جمله که «روسریت را درآر وراحت باش وجایی نمیتونی بری»، بهشدت عصبانی ووقتی مقتول برای نماز دوم بهطرف سجاده میرود، ریحانه بدون اعلام اعتراض و یا فریاد اینکه میخواهد منزل را ترک کند از کیف خود چاقوی ۲۵ سانتی تازه خریداری شده را درآورده وناگهان ازپشت به کتف او با شدت ضربه میزند که بهعلت بلندی تیغه چاقو از بین استخوانها وارد فضای سینه شده وناف اصلی ریه را میشکافد وحتی چاقو را هم باخود میبرد وبا جلد مقوایی زیر تختش پنهان میکند. آثارخون در سجاده و صندلی کنار آن مشهود ودر پرونده مضبوط است.
یعنی ضربه ریحانه نوعا کشنده بود؟
مشخصا ضربه وارده ریحانه بهعلت نوک تیز بودن کارد وتیغه فولادی بلندآن، ضربه را نوعا کشنده میکند زیرا وارد ریه شده بود. ادعای ضربه ساده به کتف که از سوی اقای مصطفایی طرح شده خلاف نظریه صریح کالبدشکافی مرکز پزشکی قانونی است.
خود ریحانه در مورد نحوه قتل چه گفته؟
گفت میترسیدم به من تجاوز کند. چند بارازمن خواست روسریام را بردارم اما من اینکار را نکردم. متاسفانه متهمه هیچ حرف و رفتاری از خود نشان نمیدهد که مقتول را متوجه اکراه وی کند. «از وی سوال میشود آیا مقتول خشونتی نشان داد یا عملی انجام دادکه نشان دهد قصددارد بهزور تجاوز کند؟ وی جواب میدهد: نخیر. ونیز ازوی پرسیده شد وقتی امتناع تورا از دست زدن دید چرا پشت بهتو کرد جواب میدهد رفت نماز دیگرش را بخواند». بازسازی صحنه جنایت هم نشان میداد که سجاده روی زمین پهن بوده وآثار خون روی سجاده و آینه وجود داشت که حکایت میکند درلحظه قتل و وارد کردن ضربه کارد مقتول پشت به متهمه روی سجاده بوده است. اصولا ریحانه یک کلمه غیر این درطول مراحل مختلف تحقیقات ودادرسی نگفته است. صرفنظرازعمل غیرشرعی واخلاقی مقتول، باتوجه به زاویه داشتن روحی وروانی اینگونه افراد بیاعتقاد نسبت به مذهب ونماد آن نماز، بهنظرم نماز خواندن وی دراین شرایط که اورا بهظاهر مذهبی نشان میدهد برنفرت متهمه افزوده است وامید خدمات گرفتن از این مرد مذهبی (باضعف ایمان ومقهور شیطان) به باد میرود چون قبل از ورود به خانه این حس وذهنیت وجود نداشته بهطوری که در مسیر خانه، مقتول کاندوم میخرد ودرداخل منزل جلوی چشمان ریحانه خانم روی میز میگذاردوبرای وی ناآشنا نبوده است.
ادعا شده داروی بیهوشی در شربت ریحانه وجود داشت. شما نوشیدنیها را به آزمایشگاه فرستادید؟
دو لیوان محتوی آبمیوه روی میزبوده که ثابت میکند دونفر بودند ومحتوای هردو لیوان برای سمشناسی ارسال وحسب گزارش کارشناسان آزمایشگاه یکی از لیوانها فاقد هرگونه سم یا دارو بوده ولی در لیوان دوم داروی دیفنوکسیلات که داروی ضد اسهال است مشاهده شده است.
ازدیگرابهامات مطرح شده در پرونده ریحانه، خرید لوازم پیشگیری از بارداری از داروخانه است. این اتفاق افتاده؟
ابهامی در خرید آن وجود ندارد. زیرا رفتن یک زن ومرد به یک خانه خلوت بهقصد صرف خوردن قهوه نیست ونیت ایشان عمل جنسی بوده است که در مسیر بهخانه کاندوم خریداری شده. نکته قابل تامل اینکه این وسیله روی میز قرار داشته وکاملا در معرض دید بوده و خانم ریحانه با توجه به تجربههای قبلی به آن ناآشنا نبوده است و خرید لوازم پیشگیری از بارداری نشانه تجاوز نیست فقط نشانه قصد رابطه جنسی است.
شما موافق تلاش برای جلب رضایت اولیای دم هستید؟
توصیه میکنم این سیاهکاران سیاستکار سرنوشت اینگونه محکومان را با تبلیغات رسانهای وگزافه گوییهایی برای نمایاندن خود وچهره سازی مجازی به نتیجه تلخ اجرای قانون وگرفتن فرصت رضایت اولیایدم دچارنکنند. ازتجارب تلخ گذشته مانند پرونده مرحوم بهنود شجاعی که مداخلات علنی ورسانهای کردن موضوع باعث انفعال اولیای دم شد و نامبرده را از امکان گرفتن رضایت اولیایدم محروم ساخت عبرت گیرند. هرچند اینجانب بازنشسته شدم وصرفنظر از اینکه هیچ تردیدی در استحقاق قصاص خانم جباری ندارم وآنرا حق مسلم خانواده محترم میدانم ولی برای رضای خدابا توجه به اینکه قصاص حیات است ولیکن خداوند تبارک وتعالی اولیای دم را دعوت به عفو و بخشش کرده است. بنده حاضرم در جلب رضایت ایشان بهطریق مقتضی مساعدت کنم.(قانون)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران بازنشر میشود.
ناگفتههایی درباره یکی از 15 بازار اصلی فروشندگان مواد مخدر در دنیا در اینترنت عمیق است؛ از فروشندگان و خریداران خردهپا تا کسانی که با اعداد و ارقام بالا سر و کار دارند. و پنهان اینترنت
انگار از دو سیاره متفاوت بودند و نه از یک شهر مشترک. اولی باغهای محلی و زمینهای حاصلخیز در کنار اتوبانهای زیبا و مجهز را نشان میداد، درحالیکه در دومی شاهد محلههای بدنام، کثیف و نابسامان بودیم.
این حکایت بیشتر شهرهای بزرگ است که زاغهها در سایه ساختمانهای بلند و مجلل رشد میکنند و مجموع این دو، شهرهای بزرگ را میسازد.
هر شهری روی تاریک و مخوف خود را در محلههای بدنام پنهان میکند؛ جایی که خلافکاران شهر در آن خانه دارند. یافتن این محلههای بدنام که پایتخت شرارت هستند، کار دشواری نیست. وقتی وارد شهری میشوی کافی است دقت کنی که مردم به کدام سو نگاه نمیکنند. این محلهها ناخودآگاهِ شهرهای تمیز و متمدن هستند.
زاغه اینترنت کجاست
پهنه عظیم اینترنت مانند متروپلیسی است که از هر سو رشد کرده و سره و ناسره را یکجا و درهم در خود دارد. از زمانی که مرورگر را باز میکنی و نام گوگل را در جایگاه نشانی مینویسی، هر آنچه بشود جستوجو کرد و بتوانی در این جایگاه آن را پیدا کنی، فقط درصد کمی از حجم کل اینترنت را تشکیل میدهد. میگویند چیزی حدود 15 درصد و باقی مانند شخصیت انسان که چون کوه یخ بیشترش زیر آب است، در شبکه عمیق (DeepNet) جا گرفتهاند.
درست است که شبکه عمیق را جایی خطرناک و مخوف میدانند اما به اعتقاد کارشناسان فناوری، زیربنا و تأسیسات سیستمها و رژیمهای سیاه، همین فضای عجیب است. اینکه نام این بخش از فضای مجازی را تاکنون نشنیدهاید یعنی تاکنون گذرتان به آنجا نیفتاده و این اتفاقی خوب است اما واقعیت این است که فضای اینترنت عمیق هر روز بزرگ و بزرگتر میشود و خود را برای استفادههای خوب و بد آماده میکند.
گزارشهای جدید مراکز امنیتی در اینترنت این فضا را اینگونه تعریف میکنند: دیتای مجازی که بهصورت عادی و از سوی موتورهای جستوجوی مرسوم فهرست نمیشوند و دسترسی به این اطلاعات از مسیرهای استاندارد ممکن نیست.
برای دسترسی به نیمه مبهم اینترنت کاربران باید بهصورت ناشناس حضور یابند و برای این کار نیز به ابزارهای مخفیکننده هویت احتیاج دارند. نیمه عمیق اینترنت در ماههای اخیر، همزمان با محاکمه «راس اوبریخت» (Ross Ulbricht)، یکی از فعالان این زمینه، سر زبانها افتاد اما با وجود این خبر، هنوز ماهیت این فضای مبهم کاملا مشخص نشده است.
حجم اینترنت عمیق چقدر است
هرگز نمیتوان ابعاد و اندازههای محتوای اینترنت عمیق را درک کرد. هرگز نمیتوان تصویر جامع و کاملی از آنچه در این فضای تاریک در جریان است ارائه داد. یکی از دلایل این ابهام ماهیت غیرقانونی اطلاعات در این فضای تاریک است؛ برای همین نمیتوان آمار و ارقام تازهای از آن به دست آورد. همچنین گزارشها حاکی از آن است که این فضا مدام در حال تغییر است. شبکههای موجود که در چنین فضایی تنفس میکنند، براساس اتفاقهای تازه محتوای خود را تغییر میدهند. همچنین بازارهای فعال در این عرصه بر رشد نیمه عمیق تأثیر فراوانی میگذارند.
آدمهای خوب هم از اینترنت عمیق استفاده میکنند
بسیاری افراد از این محیط برای خرید دارو و دیگر چیزهای غیرقانونی استفاده میکنند اما این مسئله به افرادی با مقاصد غیرقانونی محدود نمیشود؛ برخی افراد به دلایل مختلف دوست دارند هویت خود را در محیطهای مجازی بهصورت مخفی حفظ کنند. آنها سعی میکنند با استفاده از «اینترنت عمیق» هویت خود را از دولتها و سازمانهای گوناگون مخفی نگه دارند.
برخی از این افراد برای مقاصد مورد نظر خود و برای تأمین امنیتشان لازم است هویت خود را مخفی نگه دارند؛ از این دست افراد میتوان به افشاگران - که در سالهای اخیر تعدادشان زیاد شده - و روزنامهنگارانی که در پی تهیه گزارش باید به اطلاعات محرمانه دست پیدا کنند، اشاره کرد.
بازار فروشندگان و خریداران مواد مخدر
یکی از 15 بازار اصلی فروشندگان مواد مخدر در دنیا در اینترنت عمیق است؛ از فروشندگان و خریداران خردهپا تا کسانی که با اعداد و ارقام بالا سر و کار دارند.
مهمترین مکان برای افرادی که به دنبال مواد خاصی هستند، این فضای وهمآلود است. البته خرید و فروش مواد مخدر در این فضا رقابت سنگینی با دیگر اقلام غیرقانونی دارد. از جمله حسابهای بهسرقترفته اینترنتی مانند بازیهای کامپیوتری و دیگر سرویسها در اینجا به فروش میرسد.
عکس بده، تحویل بگیر
درخواست و دریافت مدارک تقلبی که به افراد برای گرفتن تابعیت کشورهای دیگر کمک میکند، در این فضا رد و بدل میشود. از سوی دیگر دریافت شناسنامه، گذرنامه و دیگر مدارک بهصورت غیرقانونی از این محیط مهیا میشود. در اینترنت عمیق و فعالیتهای غیرقانونیاش کار به همینجا ختم نمیشود. استخدام کارآگاه شخصی و حتی قاتل، از فعالیتهای ممکن در این محیط عجیب است.
میزبان بدافزارهای خطرناک
وقتی صحبت از آشوب و بیقانونی باشد، نمیتوانیم بر یکی از مهمترین خرابکاریها در عصر جدید چشم ببندیم. خرابکاریهای اینترنتی که عموما از بدافزارها و نرمافزارهای مخرب استفاده میکنند برای انجام عملیات خود به میزبان نیاز دارند. اینترنت عمیق یکی از بهترین و مخفیانهترین میزبانهای ممکن است. «Cryptolocker» یکی از معروفترین ابزارها برای قربانی گرفتن در محیط اینترنتی است که پایگاه اصلی آن در اینترنت عمیق است.
اینترنت تاریک
اینترنت تاریک به مجموعهای از وبسایتها گفته میشود که بهصورت عمومی میتوان آنها را مشاهده کرد اما «آیپی» و آدرس آنها بهصورت ناشناس است و از اینرو به آنها وبسایتهای مخفی گفته میشود. درباره این وبسایتها باید گفت میتوان آنها را مشاهده کرد اما پی بردن به کارکرد و پشت پرده آنها بسیار دشوار است. نکته دیگر اینکه این سایتها را نمیتوان از طریق موتورهای جستوجوی مرسوم یافت.
بیشتر وبسایتها در اینترنت تاریک، رمزگذاری برای مخفیسازی را با استفاده از فناوری «ثور» انجام میدهند. این ابزار برای مخفیسازی «آیپی» شخصی و مکان یوزرهای عادی نیز استفاده میشوند و استفاده گسترده از آن به ابزاری برای جستوجو در اینترنت تاریک تبدیل شده است. برای همین کاربرانی که در جستوجوی دستیابی به وبسایتی در محیط مخوف و غیررسمی اینترنت هستند، مجبورند از ابزار کدگذاریشده «ثور» استفاده کنند.
در برخی جوامع بسته که استفاده از اینترنت بهصورت معمول ممنوع است، استفاده از این روشها برای ارتباط با دنیا به کار گرفته میشود اما استفاده مرسوم از نیمه تاریک اینترنت برای خرید و تهیه مواد مخدر و حتی اسلحه انجام میگیرد.
شبکه عمیق یا شبکه تاریک
این دو واژه گاهی به جای یکدیگر استفاده میشوند اما باید به این نکته توجه کرد که این دو مفهوم با هم تفاوت دارند. «شبکه عمیق» تمام محتوای اینترنتی را در بر میگیرد که بیرون از دایره موتورهای جستوجو قرار دارد، از اینرو میتوان اینطور در نظر گرفت که «شبکه تاریک» زیرمجموعهای از شبکه عمیق است؛
بنابراین در شبکه عمیق با صفحههایی در ارتباط هستیم که دلایل خرابکارانه و مجرمانه ندارند اما این شرایط در شبکه یا اینترنت تاریک فرق میکند. این دالانهای تاریک و عمیق عجایب فراوانی در خود نهفته دارند. همانطور که نمیتوان ماهیت این شبکهها را در فضای عادی ردیابی و مشاهده کرد، این دالانها نیز هر کدام ماجرای منحصر به خود را دارند.
سکه رایج دنیای مخوف
در اعماق تاریک اینترنت داد و ستد کاری مرسوم است و برای هر داد و ستدی به پول نیاز است اما استفاده از پول عادی در چنین فضایی برای خلافکارانی که همواره در پی نقض قوانین هستند، کاری دردسرساز است؛ برای همین استفاده از «بیتکوین» در این فضا رایج است.
آمار و ارقام نشان میدهد که فقط در آمریکا سالانه صد میلیون دلار صرف خرید و فروش مواد مخدر میشود و همه این تبادلات مادی از طریق بیتکوین، پول دنیای مجازی، انجام میشود. بیت کوین را به دلیل آمیختگی در شبکههای مختلف و شرایط خاص، کمتر میتوان پیگیری کرد و برای همین فعالان در حوزههای مخفی نت از آن استقبال کردهاند.
دولتها در برابر سایهها
پلیس بینالملل بارها از شبکههای بزرگ اینترنتی مانند گوگل، فیسبوک و دیگر شبکهها درخواست کرده برای دستگیری مجرمان بینالمللی به آنها کمک کنند؛ درخواستی که هر بار از سوی این غولهای اینترنتی پذیرفته نشده است. حتی اگر شبکههای بزرگ مجازی درخواست دولتمردان برای افشای اطلاعات کاربران را میپذیرفتند، کمک چندانی به آنها نمیشد، چراکه لانه اصلی تبهکاران، تروریستها و خرابکاران، همان دالانهای تاریک و مخوف اینترنتی است.
«طالبان» در دورانی که «بنلادن» هنوز زنده بود، برای جابهجایی و تهیه برخی تسلیحات نظامی و برای انجام هماهنگیها میان افراد خود از شبکههای تاریک اینترنت استفاده میکردند. در عصر حاضر نیز داعش، به عنوان گروه تروریستی که با ابزار مدرن ناآشنا نیست، برای یورش به مزرهای آرامش، صلح و ثبات از امکانات دنیای مخفی و مخوف استفاده میکند. بارگذاری ویدئوهای تبلیغاتی توأم با خشونت که قرار است در فضای عمومی منتشر شود، از طریق اینترنت مخفیانه و تاریک دست به دست میشود.
پلیس و مأموران امنیتی، بهویژه آنها که به دنبال ایجاد آرامش مجازی هستند برای رودررویی با مجرمانی که در سایه زندگی میکنند، کاری دشوار پیش رو دارند؛ چراکه ناشناسماندن در این دنیا اصل اول و اساسی به حساب میآید. دنبالکردن محتوا و در نتیجه به دام انداختن تولیدکنندگان از آنرو دشوار و تقریبا غیرممکن است که انواع محتواها در این شبکه ناشناسبودن و مخفیماندن را اولویت در نظر میگیرد.
محتوای متنی، شبکههای شخصی، نرمافزاها و آرشیوها از جمله محتواهای موجود در این دنیای ناشناخته هستند. از سوی دیگر با محتوای غیرپیوندی (Unlinked Content) روبهرو هستیم.
درباره این دنیای مبهم و تاریک همهچیز را میتوان باور کرد، غیر از اینکه بیشتر محتواهای موجود در این شبکه، نتیجه و تولید آدمیزاد باشد. هرزهنگاری و سوءاستفاده از دیگر انسانها و کودکان، تصاویر زننده و ناخوشایند آزار حیوانات و معامله کالاهای ممنوعه موجب میشود که اگر متعلق به این دنیا نباشی، دقایق کوتاه حضورت در این فضا به کابوس شبهای متعدد تبدیل شود.
وی در ابتدا گفت: گردشگران ایرانی آن چنان که تصور میشود برای ترکیه در اولویت نیستند و در جایگاه نخست این کشور قرار ندارند. طبق آمارهای رسمی ترکیه، بیشترین گردشگرانی که هر سال به این کشور سفر میکنند، به ترتیب از آلمان، روسیه و انگلیس هستند و ایران در رتبه هفتم این فهرست قرار دارد، به طوریکه سال ۲۰۱۵ میلادی که اوج ورود گردشگر به ترکیه بود و ۳۶ میلیون نفر به این کشور سفر کردند، سهم ایران نزدیک به پنج میلیون نفر بود.
ایران بازار مطمئنی برای تُرکها نیست
او معتقد است: ترکیه بازار گردشگری خود را از طریق ایران پیش نمیبرد، بلکه روی بازارهای روسیه و آلمان حساب و سرمایهگذاری کرده و با آنها وارد رایزنیهایی شده است. البته ترکیه برای همه کشورها مشوقهایی را در نظر گرفته تا اقتصاد گردشگری خود را نجات دهد، اما هدفگذاری اصلی آنطور که ما گمان میبریم "صرفا" ایران نیست، چون درحال حاضر و با توجه به شرایط سیاسی منطقه و روابط بیثبات دو کشور، ایران بازار مطمئنی برای ترکها نیست. هرچند ایران مسافر دائم خود را در شهر استانبول دارد، حتی در سطحی اندک.
وی افزود: درحال حاضر بیشتر ایرانیهایی که به ترکیه میروند، شهر استانبول را انتخاب میکنند و معمولا هدفشان خرید، کسب و کار و تجارت است که اصطلاحا آن ها را «مسافر بیکیفیت» مینامیم، چون با تور ارزان سفر میکنند و دنبال خرید کالا هستند و انگیزهشان گردشگری نیست و بعضی مواقع دردسرهایی هم درست میکنند، مثلا برای جابجایی بار و چمدانهایشان خلاف قوانین پروازی ترکیه عمل میکنند و به جای حمل یک چمدان که در قوانین سفرهای هوایی این کشور وجود دارد، گاهی هفت هشت چمدان توسط سایر مسافران در ازای پرداخت پول، جابجا میکنند و بازار سیاهی راه انداختهاند.
این فعال گردشگری، ترکیه را بازار خوبی برای فعالیتهای حال حاضر گردشگری ندانست و افزود: آنهایی که در این بازار کار میکنند، مدام در یک سال گذشته ضرر دادهاند، برای همین بیشتر تبلیغها برای بازارهای گرجستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان است، خیلیها تلاش میکنند به خاطر شرایطی که در ترکیه پیش آمده، گردشگران ایرانی را به سمت این کشورها هدایت کنند، اما با توجه به پیشینه حرفهای که در این کشورها دارم با یقین اعلام میکنم ظرفیت گردشگری این سه کشور، یکپنجم ترکیه هم نمیشود، ولی شرایط سیاسی و امنیتی منطقه باعث این جهتدهیها شده است، هرچند برخی بدون توجه به اوضاع و احوال ترکیه سعی میکنند شرایط را برای مشتریهایشان طور دیگری شرح دهند.
تور ترکیه به اضافه بمب!
قاسمی اضافه کرد: دیدهام بسیاری از توراپراتورهای ایرانی هنگام معرفی تور با خنده به مشتری توضیح میدهند که این تور شامل ترانسفر و گشت رایگان به همراه یک بمب است و دست آخر هم مسافر آن تور را میخرد، انگار شرایط برای بیشتر مردم عادی شده و اوضاع استانبول را پذیرفتهاند، اما داستان سواحل جنوبی ترکیه متفاوت است.
وی گفت: سال ۲۰۱۶ گردشگری ترکیه به شدت افت کرد، تعداد گردشگرانی که از کشورهای دیگر به ترکیه سفر میکردند تقریبا نصف شده است. البته این اوضاع در استانبول بیشتر حاکم است و آنتالیا به آن اندازه هنوز درگیر نشده است.
او ادامه داد: برای ترکیه مهم آن است که مقاصد تفریحی و درآمدزای خود مثل آنتالیا را حفظ کند، چون اگر حملات تروریستی که در استانبول اتفاق میافتد، در آنتالیا و سواحل جنوبی این کشور رخ دهد، گردشگری ترکیه به شدت به هم میریزد و آنجا هم مثل استانبول ۵۰ درصد از گردشگران خود را از دست میدهد.
ترکها فعلا چشمشان را روی سفرهای نوروزی ایرانیها بستهاند
او در ادامه اظهار کرد: با آن که کمتر از دو ماه تا پایان سال شمسی و آغاز سفرهای نوروزی ایرانیها مانده، اما شرکتهای گردشگری ترکیه برای نوروز ایرانیها هنوز هیچ برنامهریزی نکردهاند، انجام این کار یک ریسک است. چرا که در زمان کودتا شرکت ترکیهای ما پنج هتل خیلی خوب را در شهر استانبول گارانتی کرده بود، ولی آن را از دست داد، آن هتلها هم زیر پرداخت خسارتهای کودتا نرفتند. این هتلها قبل از رزرو، برای گارانتی چک میگیرند، در چنین شرایطی نمیتوان خیلی ریسک کرد.
قاسمی اضافه کرد: خیلی از شرکتهای گردشگری در ایران نیز که نوروز هر سال صد در صد از انرژی و برنامههای خود را در ترکیه متمرکز میکردند، امسال حجم آن را تا ۶۰ درصد کاهش دادهاند، چون وضعیت مجوز پروازها که معلوم نیست، هتلها هم که گارانتی میگیرند و پرداخت هزینه در این شرایطِ بیثبات، ریسک است. نوروز گذشته برخی از این شرکتها هتل را گارانتی کردند تور را هم فروختند، اما مجوز پرواز صادر نشد و تور کنسل و پول هم سوخت شد.
این فعال گردشگری به اختلال در صدور مجوزهای پروازهای مقصد ترکیه که تعاملات گردشگری دو کشور را نیز تحتالشعاع قرار داده اشاره کرد و افزود: سال گذشته که روابط ایران و ترکیه چندان مثبت نبود، مجوز پروازهای نوروزی خیلی دیر و کم صادر شد، مثلا یکی از شرکتهای تُرک که هشت پرواز در هفته داشت، فقط توانست مجوز چهار پرواز را از ایران بگیرد. امسال هم که معلوم نیست چه تصمیمی گرفته میشود، فعلا که از مجوزهای پروازی ترکیه خبری نیست.
خاموشی در هتلهای استانبول و آنتالیا
این توراپراتور ادامه داد: در استانبول نیز هتلها مشتاقاند ببیند روابط ایران و ترکیه به کجا میرسد، چون از کشورهای دیگر کمتر گردشگری به این شهر سفر میکند، بیشتر هتلهای استانبول به سمت ورشکستگی رفتهاند. خیلیهایشان منتظرند ببینند تا پنج شش ماه دیگر چه میشود و اگر اوضاع به همین منوال باشد، خیلی از آنها اقامتگاهشان را تعطیل میکنند، چون از عهده هزینهها برنمیآیند.
قاسمی گفت: زمستانِ هر سال، ایرانیهای زیادی به آنتالیا میرفتند، چون ارزان و خلوت بود، اما حالا این شهر گردشگر زیادی ندارد. بعضی از هتلهای خیلی خوب این منطقه تمام چراغهایشان را خاموش کردهاند و تقریبا تعطیل شدهاند و ظاهرا قصد دارند در نوروز هم غیرفعال بمانند، درحالیکه آنها هتلهایی نبودند که بخواهند نوروز را از دست بدهند. البته ترکیه کشوری نیست که به این زودی از روابط گردشگری خود صرفنظر کند و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از آنچه دارد حفظ کند.