فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
اعتدال از ریشه عدل اسـت، و قرآن کریم، مسلمانان را به سبب پیروی از اسلام به عنوان «امت وسط» یعنی امت معتدل معرفی می کند تا بفهماند که میانه روی تا چه اندازه اصالت داشته و مهم می باشد.«و کذلِکَ جَعلناکُمْ اُمَّةً وَسَطاً؛ و این گونه شما را امت میانه قرار دادیم». (بقره/14)
خداوند در بیان ویژگی های دین ابراهیمی که به واسطه اعتدال، از اصالت خاصی برخوردار می باشد می فرماید: «ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه موحدی خالص و مسلمان بود و هرگز از مشرکان نبود.»(آل عمران /67)
در روایات اسلامی به پیروی از قرآن از واژة قصد برای بیان اصطلاح اعتدال استفاده شده اسـت. امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: «بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی، روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.»
حضرت امیر در میدان جنگ، یک سرباز و یک فرمانده شجاع اسـت، یک فرمانده درجه اول که خودش فرمود: من از اول جوانی جنگیده ام و در جنگ تجربه دارم. روی کرسی خطابه می نشیند، اول خطیب اسـت. روی کرسی تدریس می نشیند، اول معلم و مدرس اسـت. اعتدال امام علی علیه السلام همه جانبه، چند بعدی و همگراست.
در حدیثی دیگر، علی علیه السلام، نقش کلی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می کند و به سنجش راست گرایی و چپ گرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می فرماید: راست روی و چپ روی، گمراهی اسـت و راه میانه، جادة زندگی اسـت.
منشأ تمام تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد در راه اعتدال می پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط و تفریط دچار می شود.
امیرمومنان علیه السلام می فرماید: هر کس پیش از اقدام، اندیشه کند، درستی عملش افزون می گردد.
امام علی علیه السلام خروج از «اعتدال» را موجب گمراهی می داند و قطعاً آنچه به عنوان روش خود بیان می کند یا آن رفتاری که در اداره حکومت در پیش می گیرد همه در مسیر «اعتدال» و به دور از افراط و تفریط خواهد بود. این گونه اسـت که می توان مفهوم «اعتدال» را مصداقی تر و روشن تر فهمید و مانع از برداشت های غلط از این اصل اساسی حکومت داری شد.
ایشان پس از مرگ عمر بن خطاب و در ماجرای "شورا" از فرصت به دست گرفتن سکان هدایت جامعه اسلامی استفاده نکرد. علت این فرصت سوزی آن بود که امام در صورتی می توانست فرد منتخب شورا باشد که بگوید در اداره حکومت، پیرو قرآن، روش رسول خدا صلی الله علیه و آله و روش خلیفه اول و خلیفه دوم اسـت. اما ایشان گفته بود از قرآن و روش پیامبر صلی الله علیه و آله پیروی می کند و وقتی به او گفتند اگر روش شیخین را هم اضافه کنی به تو رای می دهیم، قبول نکرده بود. هزینه این قبول نکردن، دوران خسارت بار حکومت عثمان بود. این کوتاه نیامدن از حق، حتی برای یک لحظه و حتی تنها در گفتار، مصداقی از «اعتدال» علوی اسـت؛ اعتدالی که موجب نجات جامعه خواهد بود.
امیرمومنان علی علیه السلام می فرماید: «بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی، روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.»
در مورد دیگر وقتی امام به خلافت رسید، اقدام به مقابله، برخورد و عزل معاویه و بسیاری از فرمانداران فاسد کرد. این در حالی بود که تعدادی از بزرگان به امام پیشنهاد دادند تا زمانی که پایه های حکومتش محکم نشده اسـت، با این گروه کاری نداشته باشد و بعد از تثبیت قدرت آن ها را از کار بر کنار کند. اما امام این پیشنهاد را نیز نپذیرفت و فرمود: «به خدا سوگند در دین خود با کسی سازش نخواهم کرد.»
امام علی علیه السلام اولین متفکر و رئیس حکومتی بوده که اعتدال را جزء لاینفک نظام اجتماعی اعلام کرد. او از هر نظر اجتماعی ترین و معتدل ترین فرد اسـت، در عبادت، اول عابد اسـت، در مسند قضا که می نشیند، قاضی عادل اسـت که یک سر مو از عدالت منحرف نمی شود. در میدان جنگ، یک سرباز و یک فرمانده شجاع اسـت، یک فرمانده درجه اول که خودش فرمود: من از اول جوانی جنگیده ام و در جنگ تجربه دارم. روی کرسی خطابه می نشیند، اول خطیب اسـت. روی کرسی تدریس می نشیند، اول معلم و مدرس اسـت. اعتدال امام علی علیه السلام همه جانبه، چند بعدی و همگراست.
امروز در تلاطم تحولات بین المللی و در عصری که مهم ترین آزادی ها و حقوق فردی و اجتماعی بشر مورد تهدید و تجاوز قرار گرفته اسـت، افکار و اندیشه های امام علی(ع) درباره ی اعتدال، باید بیش از هر موقع دیگر مورد توجه و مطالعه قرار گیرد. ومردان دنیای سیاست، این اندیشه والا را در قالب شعار محصور نکنند.
منابع:
- نهج البلاغه، خطبه 16.نامه 70
- امین، سید محسن، اعیان الشیعة، ج1، ص445.
مرتضی مطهری، آزادی معنوی، صص 128-126
تمیمی آمدی؛ غررالحکم و دررالکلم،ص 354 و ص 61
امیرالمؤمنین علی علیه السلام، که گوینده سخن بالاست در سخن دیگرى مردم را از همراهی با اکثریت بر حذر می دارد و مى فرماید : «هرگز در مسیر هدایت از کمى همراهان وحشت نکنید» (و به دنبال اکثریت فاسد گام برندارید).