رابطه قبلی ام آنگونه بوده است
مطمئنا هر کسی درگیر رابطه ای در زندگی گذشته اش بوده است و طبیعی است که شما مدام طرف مقابل تان را با رابطه گذشته تان مقایسه کنید اما در این مسیر هم باید پایبند بایدها و نبایدهایی باشید.
برای طرف مقابل تان اهمیتی ندارد که عشق قبلی تان برای خوشحالی شما چه می کرد یا شما چه نوع رابطه ای با او داشته اید؟ پس بهتر است صحبت کردن از گذشته تان را رها کنید و به زمان حال بپیوندید تا این رابطه هم مانند رابطه قبلی تان به شکست منجر نشود.
خانواده ام با رابطه ما مخالف اند
حتی اگر خانواده شما با شریک فعلی زندگی تان موافق نیستند، بهتر است که بگذارید خود او به این موضوع پی ببرد. شما با گفتن این که خانواده تان از او خوششان نیامده، تنها به زخم های او نمک می پاشید. اگر هم می خواهید نظرتان را بیان کنید بهتر است خوش بین باشید و به جای افکار منفی، انرژی های مثبت را به او منتقل کنید.
در واقع وظیفه شماست که میان شریک زندگی و خانواده تان یک رابطه مطلوب بسازید. پس دست به کار شوید اما در این راه عجله نکنید زیرا گذشت زمان نیز کارش را خوب بلد است.
دوستان جذابی داری
مطمئنا آدم های جذاب دیگری جز عشق زندگی شما هم وجود دارد و شما آزادید که نظرتان را در مورد آنها بیان کنید اما این موضوع در مورد دوستان او یا برادر و خواهر او صادق نیست. اگر شما به او بگویید که دوستان جذابی دارد، او اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و احساس می کند که شما به دوستان اش بیش از خود او اهمیت می دهید. پس بهتر است که حس حسادت او را به هیچ وجه تحریک نکنید.
عادت بد من این است که...
احتمال این که شما هم مانند دیگران در تنهایی خود عادات بدی داشته باشید، زیاد است. اما دلیلی ندارد که شریک زندگی تان نیز از آنها باخبر شود. اگر چه شما تمام زندگی تان را با هم به اشتراک گذاشته اید اما حریم خصوصی، چیزی است که هر فردی باید آن را در تمام زندگی خود حفظ کند.
با افراد بدی رفت و آمد می کنی
دلیل ندارد که شما تمام آدمها، از جمله تمام دوستان شریک زندگی تان، را دوست داشته باشید. اما اگر بخواهید که مدام سرش غر بزنید که دوستان بدی دارد، یا این که با این و آن ارتباطی نداشته باشد، در واقع او را بیشتر از خودتان می رانید. شریک زندگی تان تنها در صورتی نظر شما را جدی خواهد گرفت و به آن احترام خواهد گذاشت که شما نیز با زبان خوش نظرات تان را بیان و از هر گونه توهینی دوری کنید.
تو در گذشته هم این اشتباه را کرده ای
حتی اگر شریک زندگی تان در گذشته اشتباهی مرتکب شده است، شما نباید آن را به رویش بیاورید. شما او را همانگونه که بوده پذیرفته اید، به همین دلیل زخم زبان زدن های مدام کاری برای شما از پیش نمی برد، جز این که او را بیشتر از شما می راند. در اقع شما با این رفتار، او را وادار می کنید که بار دیگر اشتباهات گذشته خود را تکرار کند.
انقدر با احساس نباش
اگر احساس می کنید که شریک زندگی تان از شما با احساس تر است، به جای این که او را مجبور کنید که منطقی فکر کند و روی احساست اش سرپوش بگذارد، خود شما سعی کنید که با احساس تر باشید تا که او احساس کمبود عاطفی از جانب شما نکند.
هر چه از مادرم بگویم کم است
مسلما شما مادر خود را بی نهایت دوست دارید و این فوق العاده است اما اگر مدام در مقابل شریک زندگی تان به او توجه کنید، احساس حسادت او را بر می انگیزید. این موضوع در مورد دوستان یا حتی اقوام تان هم صادق است. سعی کنید که او را در تک تک لحظه هایتان شریک کنید تا خود را از افرادی که شما به آنها علاقه دارید، جدا نبیند.
این غذا را نخور
هر کسی با یک عادت غذایی خاصی بزرگ می شود. شما نمی توانید شریک زندگی تان را وادار کنید که غذای مورد علاقه اش را نخورد. او آزاد است هر آنچه که دلش می خواهد را بخورد و شما با اصرارتان تنها کاری می کنید که او پنهانی این کار را انجام دهد. این که شما بخواهید در کنار او عادات غذایی سالمی را آغاز کنید، موضوع دیگری است اما تا زمانی که نظر شما را نپرسید، بگذارید هر چه را که خود صلاح می داند، انجام دهد.
من فوق العاده ام
بدون شک شریک زندگی تان به زیبایی و منحصر بفرد بودن شما واقف است، پس دلیل ندارد که در مقابل او مدام از خود و توانایی هایتان تعریف کنید. پس نسبت به آنچه طرف مقابل تان در مورد شما می اندیشد، اعتماد به نفس کامل داشته باشید و از بیان مدام زیبایی هایتان در گوش او، خودداری کنید.
اگر برای گرفتن طلاق از همسر خود مصمم هستید احتمالا درمورد اطلاع دادن آن به بقیه دچار مشکلاتی خواهید شد! در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ تردیدی وجود ندارد که تصمیم به طلاق موجب آشوب و پریشانی روانی میشود. در این زمان دشوار، شما به حمایت خانواده و دوستانتان بیش از هر زمان دیگری نیاز دارید. اما باید چگونه به آنها خبر دهید که زندگی مشترکتان به پایان رسیده اسـت بدون آنکه استرس بیش از حدی به آنها یا خودتان وارد شود؟ چه موقع و چقدر باید به همکارانتان در این مورد اطلاعات دهید؟
میخواهید طلاق بگیرید. با همسرتان در این مورد صحبت کردهاید و به توافق رسیدهاید. با یک روانشناس باتجربه نیز در این مورد مشورت کردهاید و او پس از چند جلسه مشاوره با شما و همسرتان به این نتیجه رسیده که باید از هم جدا شوید. اکنون چگونه باید به بچهها، دوستان و خانوادهتان اطلاع دهید؟ آیا باید به همکاران و رئیستان هم این خبر را بگویید؟ کنستانس آرونس، نویسندة کتاب «طلاق خوب»، 5 مرحله را در فرایند طلاق مشخص کرده اسـت. مراحل یک تا سه عبارتند از؛ تصمیم، اعلام تصمیم و جدایی که موجب بیشتری آشفتگی و ناآرامی میشود. او در این کتاب مینویسد: «تصمیم به طلاق، گفتن آن به همسر و خانواده، و ترک زندگی مشترک هستة هیجانی طلاق اسـت. این سه مرحله با تردید، ابهام، جنگ قدرت، تعمق و استرس مشخص میشود.»
باید توجه داشته باشید که هیچ قاعدة صریحی وجود ندارد که شما از آن تبعیت کنید در زمانی که میخواهید خبر طلاقتان را اعلام کنید. آنچه در زیر ارائه میشود، نکات بنیادی اسـت که برای راهنمایی شما در این مرحله ارائه میشود.
هنگامی که قصدتان را برای ازدواج با فردی که دوستش دارید به خانواده و دوستانتان اعلام میکنید، احتمالاً تصور خوبی از نحوة واکنش آنها دارید: شادی، هیجان و تبریک. خانواده و دوستانتان احتمالاً منتظر آینده نیستند که از شکست در زندگی مشترکتان بشنوند و به همین دلیل واکنش شان به خبر طلاق احتمالاً غیرقابل پیشبینی خواهد بود، مگر اینکه همسرتان فردی نامطلوب و نامناسب باشد.
لاری نیسان، مدیر انستیتو رواندرمانی تورنتو، اشاره میکند: «اگر جداییتان غیرخصمانه اسـت، شما و همسرتان با همدیگر به نزد خانواده هایتان بروید و به آنها در مورد طلاقتان بگویید. اما اگر اختلافتان شدید اسـت، نباید با همدیگر این خبر را اطلاع دهید زیرا این میتواند به دعوای دیگری بین شما و همسرتان در جلوی خانوادههایتان منجر شود و آنها را از هر دوی شما دلخور و ناراحت کند.»
خواه شما به تنهایی این خبر را به خانوادهتان اطلاع دهید یا همراه با همسرتان، این ایده خوبی اسـت که قبلاً تمرین کنید که چه چیزی را باید بگویید و چگونه. تصمیم بگیرید چه میزان از جزئیات برای گفتن به آنها مناسب اسـت، سپس سعی کنید که به ارائه اطلاعات اضافی نپردازید. ارائه اطلاعات بیش از حد در مورد مشاجرات و پیمانشکنیهای زندگی مشترک می تواند موجب شود شنوندگانتان خشمگین و افسرده رها شوند و اگر شما سرانجام با همسرتان آشتی کردید، همه این جزئیات شرمآور میتواند باور یا پذیرش اینکه به زندگی مشترکتان برگشتهاید را برای آنها دشوار سازد.
هنگامی که میخواهید این خبر را به خانوادهتان بگویید، آرام باشید اما با یک مقدمه طولانی شروع نکنید. اگر این خبر را بدون مقدمه طولانی بگویید و سپس موقعیت را تا آنجا که ممکن اسـت با ظرافت برای آنها تبیین کنید، مقداری از اضطراب آنها کم خواهد شد.
دکتر نیسان معتقد اسـت که با فردی که به شما نزدیکتر اسـت شروع کنید، خواه این فرد برادرتان باشد یا مادرتان. او میگوید: «شروع با افرادی که بیشتر حمایتکننده هستند، به شما کمک خواهد کرد تا از این دورة دشوار عبور کنید. انتظار هیچ پاسخ مشخصی از آنها نداشته باشید؛ تضمینی وجود ندارد که افراد مختلف چگونه در مواجهه با این خبر واکنش نشان میدهند. در وهلة اول، ممکن اسـت شوکه و ناراحت شوند اما معمولاً بعد از این حالت شگفتی اولیه، با عشق و حمایت به فرد واکنش نشان میدهند.
اگر ازدواجتان از ابتدا با فرد مناسبی نبوده اسـت، دوستان و خانوادهتان ممکن اسـت به صورتی مثبت به این خبر واکنش نشان دهند. اما مناسب بودن در این مورد واژهای نسبی اسـت. اگر آنها از همسرتان خوششان نیاید، فکر میکنند اتفاق بسیار خوبی در زندگی شما افتاده اسـت. در این مواقع، شما که احتمالاً با این تردید دست و پنجه نرم می کنید که آیا کار درستی کردهاید یا نه، پذیرش آسان آنها ممکن اسـت شوکهتان کند.
اگر خانوادهتان رابطه خوبی با همسرتان داشته باشند، بین وفاداری شان به شما و ارتباط خوبشان با او سرگردان میمانند. سعی نکنید که از خانوادهتان بخواهید که همه روابطشان با او را قطع کنند، مگر اینکه همسر سابقتان در زندگی مشترک به صورتی پنهان از خانوادهتان از شما سوءاستفاده کرده باشد.
اگر دارای فرزند هستید، از هر تلاشی برای داشتن یک رابطه مثبت با همسر سابقتان فروگذار نکنید و خانوادهتان را نیز به رابطه خوب با او ترغیب کنید. بچههایتان از این روابط مثبت منافع زیادی را کسب میکنند.
اگر به نظر میرسد که اعضای خانواده در برابر اتفاقی که برای شما افتاده اسـت بیاحساس هستند، به آنها بگویید که چه احساس ناگواری دارید و به آنها این امکان را بدهید که بر نگرششان دوباره تأمل کنند.
ممکن اسـت قادر نباشید که واکنش دوستانتان را در هنگامی که خبر طلاقتان را اطلاع میدهید به درستی پیشبینی کنید. برخی از دوستان ممکن اسـت از شما جدا شوند، برخی ممکن اسـت دوستان وفادارای برای همسر سابقتان باقی بمانند و برخی ممکن اسـت هر زمان که با شما صحبت میکنند احساس بدی داشته باشند که صحبت شما با آنها اغلب کمتر و کمتر خواهد شد.
دکتر مل کرانتزلر، روانشناس و نویسندة کتاب «مدیریت طلاق»، میگوید: «اگر این اتفاق افتاد، سعی کنید آن را به این صورت حل کنید: نگاهی دقیقتر به ماهیت رابطهتان با افرادی داشته باشید که به عنوان دوست شما هستند و اکنون غیبشان زده اسـت. این زمان مناسبی اسـت که دوباره روابطتان با آنها را ارزیابی کنید. از خودتان بپرسید که چه تعداد از آنها تنها آشنایی معمولی هستند؛ اشخاصی که شما آنها را به این دلیل میشناسید که همسایه تان بودهاند و یا به دلیل متأهل بودن یا بچهداربودنشان سبک زندگی شبیه به شما را داشتهاند. اینها افرادی هستند که شما هرگز افکار درونیترتان را به آنها نگفتهاید یا احساس نمیکنید که عمیقاً نگرانتان هستند. از دست دادن آنها در واقع از دست دادن یک عادت قدیمی اسـت به جای آنکه از دست دادن یک دوست واقعی باشد.»
طلاق مسئلهای شخصی اسـت و شما متعجب هستید که چرا نیاز اسـت به رئیستان و همکارنتان در مورد آن اطلاع دهید. اما گفتن این خبر به افراد مناسبی همچون سرپرستتان مزایایی دارد؛ برنامة کاری شما ممکن اسـت به دلیل قرارهایی که با وکیل یا مشاورتان دارید، تغییر کند و سرپرستتان اگر در مورد این موضوع اطلاع داشته باشد ممکن اسـت حمایت بیشتری از شما کند. همچنین اگر او در طول چند ماه با کاهش بهرهوری شما به دلیل احساس پریشانی یا افسردگی ناشی از طلاق مواجه شود، شما را بیشتر درک خواهد کرد. این ایدة خوبی اسـت که به بخش مددکاری سازمان متبوعتان مراجعه کنید و آنها را از طلاقتان مطلع سازید یا در صورت فقدان چنین بخشی، به بخش نیروی انسانی مراجعه کنید. ممکن اسـت برای برخی از کمکها از سوی آنها واجد شرایط تشخیص داده شوید و این به عبور شما از این دورة دشوار کمک خواهد کرد. ممکن اسـت شما تمایل داشته باشید این خبر را به برخی از همکارانتان اطلاع دهید. در این باره دکتر اسکات فاگان، مشاور و مدیر مرکز مشاوره وارن شپل تورنتو، میگوید: «مراقب باشید که به چه فردی یا افرادی این خبر را اطلاع میدهید.» او میگوید: «برخی از دوستان نزدیک ممکن اسـت از همکارانتان باشند، اما هر فردی که با شما در محل کار ارتباط دارد، نباید جزئیات زندگی شما را بشنود، بنابراین آنچه را میخواهید، اطلاع دهید محدود کنید. این یک مسئله کاری نیست بلکه مسئلهای شخصی اسـت مگر اینکه بر کارتان تأثیر بگذارد.»
فاگان میگوید: «اگر برخی سخن چینیها و شایعات در محل کار شما را آزار میدهد، با افرادی که این گونه شایعات را رواج میدهند صحبت کنید و مشکلتان را تا آنجا که ممکن اسـت صریح بیان کنید. به آنها بگویید که طلاقتان مسئلهای شخصی اسـت و به آنها مربوط نیست. از سوی دیگر، منتظر باشید که آنها نیز صحبت کنند. بر آنچه که برایتان مهم اسـت تمرکز کنید و متوجه باشید که احساس شما حساستر از زمان عادی اسـت. اگر به کارتان یا آبرویتان آسیب نرساند، به این شایعات اهمیتی ندهید.»
جان سینکلیر، مددکار اجتماعی و مشاور خانواده، معتقد اسـت: «نحوة مطلع ساختن بچهها بستگی به سن و میزان رشدشان دارد. برای مثال، بچه های کوچک بین سنین 3 تا 5 سال نیاز به اطلاعات واقعی و عینی دارند. آنها نیاز دارند بدانند که از آنها در هر صورتی مراقبت میشود و ایمن هستند، اسباب بازیهایشان با آنها هست و نیازهایشان مورد توجه قرار خواهد گرفت. به یاد داشته باشید که این مسئله را برای آنها ساده نگهدارید. بچه های شما نیاز ندارند که میزان زیادی از جزئیات شخصی طلاقتان مطلع شوند و اگر هم به آنها این جزئیات را بگویید، متوجه نخواهند شد. بنابراین به آنها اطلاعات غیرضروری ندهید. این بدان معنا نیست که شما میخواهید چیز ی را از آنها پنهان کنید، بلکه تنها به آنها مواردی را خواهید گفت که نیاز دارند بدانند.»
نحوه مدیریت این بحث دشوار با بچه هایتان از سوی شما و همسرتان، نشانهای مناسب از نحوه مشارکت والدینی اسـت. سینکلر میگوید: «این موضوع ممکن اسـت دشوار باشد، اما اگر شما بتوانید همچون یک تیم با همدیگر این خبر را به بچه ها بدهید، به آنها نشان میدهید که میتوانید برای همیشه به عنوان والدین آنها باقی بمانید.» گفتن خبر طلاق به بچهها نیاز به میزان زیادی همکاری دارد. توجه بچهها عمدتاً به مسائل عملی اسـت: آنها تمایل دارند بدانند که کجا و با کدام یک از والدینشان زندگی خواهند کرد، آیا مدرسهشان تغییر خواهد کرد یا نه و غیره. قبل از اینکه به بچهها اطلاع دهید که میخواهید از هم جدا شوید، محل زندگی آیندهتان را انتخاب کنید. تا جایی که امکان دارد اتاقی برای بچههایتان در مکان جدید آماده کنید که به آنها کمک میکند تا در تنظیم زندگی آیندهشان راحتتر باشند.
استن بنر، روانشناس و مشاور خانواده، تاکید میکند: «به دفعات به بچهها اطمینان بدهید که دوستشان دارید. این بهترین روشی اسـت که خبر طلاق را برای آنها قابل هضم میکند. به بچههایتان بگویید که علاقهتان به آنها تغییری نخواهد کرد.»
این یک دوره دشوار برای شما اسـت. احساس میکنید که مجبور هستید یا همهچیز در مورد موقعیتتان را به همه بگویید یا به هیچ کس نگویید. به یاد داشته باشید که اطلاع خبر طلاق با روشی ملایم و آرام به افرادی که شما را دوست دارند سبب می شود از حمایت و علاقه مثبت آنها برخوردار شوید، نه اینکه با دیگران برای نزاع و مشاجره با همسر سابقتان متحد شوید. طلاق یک مرحلة گذار بزرگ اسـت و دیگران برای شما نگران هستند، بنابراین به خودتان و آنها فرصت بدهید تا این خبر را پردازش کنند و با تغییراتی که اتفاق خواهد افتاد کنار بیایند. این آسان نیست اما صبر، حمایت و صداقت میتواند عبور از این مرحله را برای هر فردی آسانتر کند.