مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

وقتی «قلب کسی می‌شکند» چه اتفاقی می‌افتد

جام جم سرا: کاترین همیشه آرزوی مادر شدن داشت بنابراین وقتی متوجه شد باردار است به همراه همسرش جشن باشکوهی برگزار کردند. آنها مدت‌ها بود منتظر چنین روزی بودند اما درست ۱۲ روز قبل از زایمان، پزشکان به زنده بودن جنین شک کردند و بعد از معاینه متوجه شدند جنین مرده است. چند ساعت بعد از اینکه جسم بی‌جان کودک تحویل کاترین شد، او غش کرد و افتاد و این در حالی بود که هیچ مشکل جسمی برای کاترین پیش نیامده بود.

پزشکان بعد از معاینه متوجه شدند که او دچار سندرم قلب شکسته شده است. در این وضعیت قلب واقعا نمی‌شکند بلکه دچار ضعف عضلانی و عملکردی می‌شود و حالتی مانند سکته قلبی را تجربه می‌کند. دلیل این اتفاق هم ناراحتی، دلتنگی و شکست‌های عاطفی و حتی کاری می‌تواند باشد.

به نقل از میگنا، در سال ۲۰۰۵، پژوهشگران گروه مطالعاتی قلبی و عروقی بیمارستان جان هاپکینز، از نشریه پزشکی نیوانگلند به دادگاه شکایت بردند. آنها معتقد بودند که نتیجه تحقیقات علمی‌شان در این نشریه به صورت غیرعلمی به چاپ رسیده است. در واقع نتایج تحقیقات این گروه از پزشکان باعنوان بیماری «قلب شکسته» به چاپ رسیده بود.

در بیانیه این گروه آمده بود: «ما هیچ گاه از واژه سندرم یا بیماری قلب شکسته استفاده نمی‌کنیم و واژه علمی «کاردیومیوپاتی استرس» را به کار می‌بریم که به معنای ضعیف شدن عملکرد عضلات قلب به دلیل اضطراب و استرس است.»

با وجود حمایت گروهی از پزشکان از این دادخواست، دادگاه در نهایت دادخواست این گروه از پزشکان را رد کرد. از آن زمان بسیاری از پزشکان از واژه بیماری قلب شکسته برای توصیف حالت برخی بیماران استفاده و این حالت را یک واقعیت علمی ارزیابی کردند.

ماجرا چیست؟

واقعیت این است که مغز، دستگاه عصبی و قلب انسان در ارتباطی تنگاتنگ با هم قرار دارند. زمانی که هر عاملی باعث استرس، ترس یا ناراحتی ‌شود هورمون‌هایی در بدن ساخته شده و به داخل خون ترشح می‌شود که کار آنها آماده و هیجانی کردن بدن است.

این هورمون‌ها ضربان قلب و قدرت انقباض آن را بالا می‌برند. مثلا در ورزش یا ارتش یک ورزشکار قبل از شروع مسابقه یا یک سرباز قبل از شروع مانور نظامی از افزایش ترشح این هورمون‌ها سود می‌برند و آماده حضور در مسابقه یا مانور می‌شوند. اما در این میان یک نکته وجود دارد که اگر ناگهان میزان زیادی از این هورمون‌‌ها ترشح شود آیا می‌تواند قلب را شوکه کند؟ جواب بله است. در چنین حالتی عضلات قلب ضعیف می‌شوند و نمی‌توانند خون کافی را به مغز پمپاژ کنند. این حالت با نوع معمول نارسایی قلبی که در آن خون کافی به قلب نمی‌رسد، متفاوت است.

در واقع می‌توان گفت سندرم قلب شکسته ناشی از تاثیرات موج پردامنه هورمون‌های استرس روی قلب است. شاید جالب باشد بدانید که تحقیقات نشان داده زنان بیشتر از مردان درگیر بیماری یا مشکل قلب شکسته می‌شوند و این حالت در زنان میانسال شایع‌تر است. شاید علت این مساله کاهش میزان استروژن در دوره یائسگی در این گروه از زنان باشد (هورمون استروژن به نوعی در مقابل مشکلات قلبی حالت محافظتی دارد).

جالب است بدانید که در نتیجه تحقیقات انجام شده در لندن، مردان تنها حدود ۱۰درصد افراد مبتلا به سندرم قلب شکسته را تشکیل می‌دهند. گفتنی است که در فرم کلاسیک و معمول حملات قلبی و نارسایی قلبی میزان ابتلا در مردان چندبرابر زنان است.

این نکته یادتان باشد که حالت یا بیماری سندرم قلب شکسته حالتی نادرست است اما حمله قلبی و نارسایی قلبی کلاسیک‌ حالت‌هایی شایع هستند. برای همین اول باید تشخیص سکته و نارسایی قلبی کلاسیک رد شود تا بتوان از این تشخیص استفاده کرد.

به هر حال گرفتن سابقه از بیمار، گرفتن نوار قلبی از بیمار و اندازه‌گیری میزان ضربان قلب و آزمایش‌های خون می‌تواند پزشکان را به تشخیص این سندرم برساند. اما در مورد بحث درمان واقعیت این است که سندرم قلب شکسته می‌تواند مرگبار باشد اما احتمال مرگ با آن بسیار کم است. اگر فرد از شوک اولیه رها شود، ضربان قلبش طی چند روز تا حداکثر یک هفته به میزان طبیعی بازخواهد گشت در مجموع درمان این حالت هم مشابه برخی مشکلات قلبی دیگر است. اما در مورد تجویز دارو پس از برطرف شدن شوک اولیه اختلاف‌نظر وجود دارد. تحقیقات فعلی ثابت نکرده‌ که داروهای معمول قلبی می‌تواند پس از برطرف شدن شوک اولیه عملکرد قلب و سرعت بهبود یافتن آن را تسریع کند.

برخی از متخصصان قلب معتقدند که بیماری سندرم قلب شکسته فرد را مستعد ابتلا به مشکلات قلبی دیگر می‌کند اما تحقیقات هنوز این موضوع را ثابت نکرده است. در کل گروهی از پزشکان به طنز می‌گویند که هر قلب شکسته‌ای طی گذر زمان خوب می‌شود و بهبود پیدا می‌کند.

سندرم قلب شکسته چیست؟

حتما داستان‌های عاشقانه تراژیک را شنیده‌اید؛ داستان‌هایی مانند خانمی که بعد از خواندن نامه خداحافظی نامزدش به زمین افتاده و دیگر بلند نشده یا داستان مادری که بعد از مرگ دخترش در اثر یک تصادف دچار شوک شده است. در واقع نام این سندرم برای اولین‌بار در سال ۱۹۹۱ با عنوان «تاکوتسوکاردیوپاتی» توسط پزشکان ژاپنی معرفی شد. تاکوتسو به معنی ظرفی است که ژاپنی‌ها در آن ماهی می‌ریزند و کاردیوپاتی به معنی ماهیچه قلب است.

چند مرحله دارد؟

این سندرم دارای ۴ مرحله است؛ مرحله اول فرورفتن است که در آن فرد تلاش می‌کند وقایع را کنترل کند. بعد از آن به زیر رفتن است. در این مرحله او احساس می‌کند که روی وقایع هیچ کنترلی ندارد، سپس مرحله داخل شدن است که در آن فرد به دنبال راه نجاتی در خود می‌گردد و در پایان بیرون آمدن است که فرد از خود بیرون می‌آید و متوجه جهان اطراف می‌شود. این مراحل نشان می‌دهد آنان که از دست دادن را تجربه می‌کنند و آن را به صورت حملات قلبی، آسیب‌پذیری‌های جسمانی و استرس روانی نشان می‌دهند، می‌توانند در مسیر سلامت قرار گیرند.میگنا دات آی آر،توصیه‌ می‌شود افراد کارهایی مانند تقسیم احساسات با دیگران، انجام دادن فعالیت‌های تسکین‌دهنده و پیدا کردن افراد همدل را انجام دهند.

زنان بیشتر مبتلا می‌شوند

تحقیقات مختلف نشان داده که این بیماری زنان را بیشتر از مردان درگیر می‌کند. در میان زنان نیز شیوع سندرم قلب شکسته در میانسالان بیشتر است. دلیل آن هم کاهش میزان استروژن در دوره یائسگی در این گروه است.

حدود ۱۰ درصد از مردان نیز به سندرم قلب شکسته مبتلا می‌شوند اما زنان بیشتر از مردان می‌توانند از این بیماری جان سالم به در ببرند و احتمال مرگ مردها در این رویداد‌ بیشتر است. در پی بررسی‌های انجام شده اطلاعات ثبت شده در هزار بیمارستان نشان داد تنها در سال ۲۰۰۷ حدود ۶ هزار و ۲۲۹ نفر در ایالات‌متحده به این سندرم مبتلا شده‌اند که از این میان ۶۷۱ مورد از مبتلایان مرد بودند. پس از انطباق شرایطی از قبیل فشار خون بالا، سیگار کشیدن و دیگر عواملی که می‌توانند بر اختلالات قلبی تاثیرگذار باشند، دانشمندان دریافتند زنان ۵/۷ برابر مردان به این سندرم مبتلا می‌شوند.

تفاوت سندرم با حمله

زمانی که فردی دچار علائم قلبی می‌شود باید ابتدا تشخیص سکته و نارسایی قلبی رد شود تا بتوان به تشخیص سندرم قلب شکسته رسید. گرفتن سابقه بیمار، نوار قلبی و میزان ضربان قلب و البته آزمایش خون می‌تواند به پزشک در تشخیص این سندرم کمک کند.

بیشتر اوقات حمله قلبی از انسداد کامل عروق قلب به وسیله لخته‌های خونی ایجاد می‌شود اما در سندرم قلب شکسته عروق بسته نمی‌شوند اگرچه جریان خون کندتر می‌شود. آنژیوپلاستی عروق یا گذاشتن استنت در درمان حمله قلبی موثر است ولی این درمان‌ها در این سندرم موثر نیست. برخی از متخصصان قلب معتقدند بیماری سندرم قلب شکسته فرد را مستعد ابتلا به مشکلات قلبی دیگر هم می‌کند اما تحقیقات هنوز این موضوع را ثابت نکرده است. در کل گروهی از پزشکان به طنز می‌گویند هر قلب شکسته‌ای طی گذر زمان خوب می‌شود و بهبود پیدا می‌کند.

آیا این سندرم دوباره رخ می دهد؟

احتمالاً بله. بعضی از تحقیقات نشان می‌دهد سندرم قلب شکسته می تواند در ده درصد موارد چندین بار اتفاق بیفتد.

علائم آن کدام است؟

علائم سندرم قلب شکننده می‌تواند مانند حمله قلبی باشد. علائم این بیماری می‌تواند شامل درد قفسه سینه، تنگی نفس، ضربان قلب نامنظم و ضعف عمومی باشد. هرگونه درد طولانی‌مدت یا درد قفسه سینه می‌تواند نشانه حمله قلبی باشد بنابراین مهم است که جدی گرفته شود. در صورتی که فرد تجربه درد قفسه سینه داشته باشد باید هرچه زودتر به پزشک مراجعه کند همچنین در صورتی که فرد موقعیت استرس‌زایی را تجربه کرده باشد باید پزشک را در جریان قرار دهد.

درمان به چه صورت است؟

به دلیل تحقیقات ناکافی در این زمینه هنوز راه درمان مشخصی برای آن به اثبات نرسیده است اما چیزی که مهم است این است که باید این بیماری را از حمله قلبی جدا کرد. بیشتر افراد خود به خود بهبود می‌یابند ولی پزشک ممکن است داروهای گشاد کننده عروق (یا بتابلاکر) تجویز کند.
برخی متخصصان در سندرم قلب شکسته فایده هم می‌بینند و از خاصیت سازشی آن سخن می‌گویند. به عقیده آنها غم عشق می‌تواند ساز و کار تنظیمی ویژه‌ای در تصور انسان از خود داشته باشد و به فرد مبتلا به اندوه عشق کمک کند.

در مجموع درمان این حالت هم مشابه برخی مشکلات قلبی دیگر است. اما در مورد تجویز دارو پس از برطرف شدن شوک اولیه اختلاف نظر وجود دارد. تحقیقات فعلی ثابت نکرده داروهای معمول قلبی می‌تواند پس از برطرف شدن شوک اولیه عملکرد قلب و سرعت بهبود یافتن آن را تسریع کند.

چند خبر مرتبط با ستدروم قلب شکسته

پزشکان به تازگی اعلام کردند نشانه‌های زیادی وجود دارد که ابتلا به سندروم قلب شکسته می‌تواند منجر به مرگ افراد شود .

به گزارش مهر، دل‌شکستگی بسیار دردناک است، خواه در اثر شکست عاطفی رخ دهد و خواه در اثر مرگ یکی از نزدیکان، اما به نظر می‌آید این رویداد خطراتی جدی‌تر از دردناک بودن را به دنبال داشته باشد، زیرا شواهد زیادی است که نشان می‌دهد اختلالات قلبی که در اثر رویدادهای شدید احساسی به وجود می‌آید می‌تواند منجر به مرگ شود.

"آلکساندر لیون" متخصص قلب و عروق می‌گوید سندروم قلب شکسته عامل ۲ درصد از ۳۰۰ هزار حمله قلبی است که سالانه در بریتانیا رخ می‌دهد. مطالعه جدید به پزشکان کمک می‌کند تا با دقتی بالا سندروم قلب شکسته را تشخیص دهند، به این شکل می‌توانند میزان رواج ابتلا به این سندروم را تعیین کنند.

ابتدا افزایش شدید آدرنالین عامل ابتلا به این سندروم شناخته می‌شد، رویدادی که می‌تواند در اثر وقوع حادثه‌ای خوب یا بد رخ دهد. بر خلاف یک حمله قلبی که در اثر انسداد یکی از شریان‌های قلبی رخ می‌دهد، در سندروم قلب شکسته هیچ شریانی مسدود نمی‌شود.

در عوض پزشکان بر این باورند که افزایش شدید آدرنالین باعث فلج موقت بطن پایینی قلب شده و به این شکل به حفره بالایی فشار بیشتری وارد می‌شود و به این شکل نشانه‌های معمول حمله قلبی مشاهده می‌شوند و به علاوه شکل ظاهری حفره‌های پایینی قلب نیز تغییر پیدا می‌کند.

تحقیقات پیشین نشان داده‌اند که ابتلا به این سندروم در میان زنان بیشتر از مردان است. با این همه به نظر می‌آید زنان بهتر از مردان می‌توانند از تاثیرات افزایش شدید آدرنالینی جان به در ببرند و احتمال مرگ مردها در اثر این رویداد بیشتر از زنان است.

سندرم قلب شکسته از قلب در برابر استرس محافظت می‌کند

براساس تحقیقات منتشر شده در مجله سیرکولیشن، یک شرایط موقتی موجب می شود افرادی که وضعیت پرفشار عصبی را تحمل کرده اند یا به نوعی دچار سندرم قلب شکسته شده اند، قلبشان در مقابل سطوح بالای آدرنالین محافظت شود.

به گزارش مهر، تحقیقات انجام شده نخستین توضیح فیزیولوژیکی را برای سندرم قلب شکسته (تکتسوبو کردیمیپتهی) ارائه کرده چرا که این سندرم بر افرادی تأثیر می گذارد که دچار استرس شدید عاطفی پس از یک داغدیدگی شده اند. یک تا دو درصد از افرادی که مشکوک به داشتن حمله قلبی هستند مشخص شده که در نهایت دچار سندرم قلب شکسته هستند.

تحقیقات کالج سلطنتی لندن که این شرایط را در مدل حیوانی شبیه سازی کرده اظهار می دارد که بدن پاسخ خود را به آدرنالین تغییر می دهد و این امر از طریق تغییر از نقش عادی خود در تحریک قلب به کاهش قدرت تپیدن انجام می دهد. اگرچه این امر به نارسایی شدید قلبی منتهی می شود اما اکثر بیماران ظرف چند روز یا هفته بهبودی کامل خود را بازیابی می کنند.

محققان اظهار داشتند که این تغییر در پاسخ قلب به آدرنالین ممکن است موجب محافظت از قلب از تحریک بیش از حد توسط دوز بالای آدرنالین کمک کند. آدرنالین یک هورمون و انتقال دهنده عصبی است از دسته کاتکول آمینهای‌های درون‌ساز است. این ماده باعث افزایش ضربان قلب، انقباض عروق و انبساط راه‌های هوایی شده و در بروز واکنش جنگ و گریز سیستم عصبی سمپاتیک موثر است.

بیماران مبتلا به سندروم قلب شکسته که بیشتر زنان مسن هستند علائمی را چون یک حمله قلبی تجربه می کنند اما آزمایشهای قلب هیچ انسدادی در رگهای قلبی نشان نمی دهد، به جای آن قلب ظاهری چون یک بالن دارد که این امر به واسطه عملکرد قسمت تحتانی قلب است.

همین شرایط گاهی در افرادی مشاهده می شود که برای درمان واکنشهای شدید آلرژیک آدرنالین دریافت می کنند. در این تحقق جدید محققان شرایط را با تزریق دوز بالای آدرنالین در موشهای بیهوش شده شبیه سازی کردند.

در این موشها چون بیماران سندروم قلب شکسته انقباض ماهیچه قلب در راستای قسمت تحتانی قلب متوقف شد. محققان دریافتند که این موشها در مقابل تحریک بیش از حد قلب که می تواند مهلک باشد محافظت شده اند، به این معنا که آدرنالین از طریق یک مسیر متفاوت که حفاظت قلب از سطوح سمی آدرنالین است، عمل می کند.

این تحقیق همچنین داروهایی را بررسی کرده که شاید بتوان از آنها برای درمان سندروم قلب شکسته استفاده کرد. برخی از این داروهای آزمایشی برای درمان فشارخون بالا، نارسایی قلبی و آنرژین مورد استفاده قرار می گرفتند.

براساس اظهارات دکتر شنون آمویلز مشاور تحقیقاتی بنیاد قلب بریتانیا به عنوان یکی از حامیان این تحقیق، نتایج جالب این تحقیق توضیح ممکنی برای نشانه‌های سندروم قلب شکسته فراهم می کند، شرایط نادری که معمولا به دنبال یک فشار عصبی یا فیزیکی پدید می آید. بیمار معمولا دارای نشانه هایی از حمله قلبی است اما تمام نشانه‌ها ظرف یک مدت کوتاه بهبود می یابد.

وی افزود: این تحقیق همچنین بینش تازه‌ای به این مسئله فراهم می کند که قلب چگونه خود را از استرس و فشار حفظ می کند، اما این آزمایشها تاکنون صرفا روی موشها صورت گرفته است و پیش از اطمینان باید روی اشخاص نیز مورد آزمایش قرار گیرد.

میزان ابتلای زنان به «سندرم قلب شکسته» ۷ تا ۹ برابر مردان است

یافته‌های جدید محققان شواهد علمی را ارائه کرده که نشان می‌دهند قلب زن‌ها بسیار سریعتر و ساده‌تر از قلب مردها می‌شکند.

پزشکان قلب در پی یکی از اولین مطالعاتی که در سرتاسر آمریکا بر روی نوعی اختلال قلبی انجام داده‌اند، اعلام کردند میزان ابتلای زنان به «سندرم قلب شکسته» ۷ تا ۹ برابر مردان است، وضعیتی که در پی وارد شدن فشار عصبی طولانی در اثر شکست سخت عاطفی و یا از دست دادن یکی از عزیزان ایجاد شده و می‌تواند نشانه‌هایی مانند حمله یا اختلال قلبی را در زنان ایجاد کند. معمولا بیماران پس از ابتلا به این سندرم بدون آسیب دیدگی جدی مداوا می‌شوند.

به گفته محققان دانشگاه پنسیلوانیا یکی از رایج‌ترین وضعیت‌هایی که در پی آن زنان دچار این سندرم می‌شوند، از دست دادن همسر یا مشاهده بیماری شدید همسر است. این سندرم برای اولین بار توسط پزشکان ژاپنی و در سال ۱۹۹۰ شناسایی شد. ژاپنی‌ها نام این وضعیت را "بیماری قلبی تاکوتسوبو" گذاشتند. تاکوتسوبو نام دام‌هایی ویژه اختاپوس‌ها است که یادآور فرم کوزه مانند قلب‌های آسیب‌دیده است.

این سندروم زمانی رخ می‌دهد که شوک عصبی شدیدی به بدن وارد می‌شود. این شوک در بدن حمله آدرنالین و دیگر هورمون‌های عصبی ایجاد می‌کند. این حمله هورمونی اتاقک اصلی پمپ خون قلب را به صورت ناگهانی مختل می‌کند. مبتلایان به این سندرم معمولا پس از چند هفته کاملا بهبود می‌یابند اما در نمونه‌هایی نیز فرد جان خود را از دست داده است.

پزشکان برای یافتن دلیل رواج ابتلا به این سندرم در میان زنان، مطالعه‌ای گسترده را انجام داده و نتایج آن را در کنفرانس انجمن قلب آمریکا مطرح کردند. در این تحقیق بررسی اطلاعات ثبت شده در هزار بیمارستان نشان داد تنها در سال ۲۰۰۷ در حدود ۶ هزار و ۲۲۹ نفر در آمریکا به این سندرم مبتلا شده‌اند که از این میان تنها ۶۷۱ مبتلا مرد بودند.

پس از انطباق دادن شرایطی از قبیل فشار خون بالا، سیگار کشیدن و دیگر عواملی که می‌توانند بر روی اختلالات قلبی تاثیرگذار باشند دانشمندان دریافتند زنان ۷٫۵ برابر مردان به این سندرم مبتلا می‌شوند.

همچنین میزان ابتلا به این سندرم در میان زنان بالای ۵۵ سال سه برابر زنان جوان بود و زنان جوانتر از ۵۵ سال ۹٫۵ برابر مردان در سنی مشابه به این سندرم مبتلا شده بودند. هنوز دلیل مشخصی برای این پدیده کشف نشده است و تنها مشخص است این سندرم اختلال قلبی است که زنان را بیشتر از مردان تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

بر اساس گزارش واشنگتن پست، یکی از نظریه‌های ممکن، نقش هورمون‌ها در ابتلا به این سندرم است. نظریه دیگر این است که تعداد گیرنده‌های آدرنالین در سلول‌های قلب مردان بیشتر از قلب زنان است و از این رو مردان بهتر می‌توانند استرس را در خود کنترل کنند.


ادامه مطلب ...

آشنایی با سندروم «قلب شکسته»؛ مراحل و درمان

دلشکستگی بیماری عجیبی است، زیرا در این بیماری هیچ نشانه‌ای از صدمه در بدن دیده نمی‌شود، اما فرد مبتلا بشدت احساس درد و رنج می‌کند.

وقتی دل کسی بشکند، آینده‌ای که در سر می‌پرورانده خراب می‌شود، باناشناخته‌ها مواجه شده و احساس می‌کند آینده مورد علاقه خود را از دست داده است، در نتیجه دچار احساساتی چون عصبانیت، ناامیدی، پریشانی، تاسف، نفرت، شرمندگی و خجالت‌زدگی به سراغ فرد دلشکسته می‌آید.

هنگامی که یک رابطه عاطفی مهم به پایان می‌رسد، فرد احساس درد و فقدان می‌کند، تعادل زندگی‌اش بر هم می‌خورد، دچار بی‌ثباتی شده و کنترل خود را از دست می‌دهد و در دریایی از بلاتکلیفی غوطه‌ور می‌شود. این درد بزرگ احساسی تمام احساسات دیگر فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و فرد احساس می‌کند به یکباره همه چیز خود را از دست داده است. ممکن است فرد احساس بی ارزشی کند و این احساس بخش زیادی از تفکرات و نگرش‌های وی را به جهان و زندگی دچار تغییر اساسی کند.

واضح است فرد دلشکسته برای پذیرفتن شرایط پیش‌آمده آمادگی ندارد، اما واقعیت این است که این اتفاق افتاده و آینده‌ای که فرد پیش‌بینی می‌کرده تغییر کرده است. وی نمی‌داند چه موقع و چگونه حالش بهتر خواهد شد، به هر حال درست این است که فرد برای یک مدت کوتاه خود را به این شرایط عادت دهد و شاید بتوان گفت این اولین گام برای بهبود یک دل‌شکسته است، البته پدیده قلب‌شکسته مراحلی دارد که شناخت آن باعث می‌شود، فرد مبتلا زودتر به حالت عادی برگردد.

مراحل سندرم قلب شکسته

مرحله اول ـ فرورفتن: در اولین مرحله سندرم قلب شکسته فرد احساس می‌کند در فضا رها شده است و ناامیدانه تلاش می‌کند خود را نجات دهد، او احساس سقوط می‌کند و نکته اساسی در این مرحله این است که فرد دلشکسته کنترل خود را از دست می‌دهد و سعی می‌کند فرد از دست رفته را برای مدتی هم که شده در تصوراتش زنده نگه دارد.

در این مرحله افکار و خاطرات عشق از دست رفته همه اوقات او را اشغال می‌کند، خاطره جدایی، مرگ محبوب یا خاطره خیانت او تمام فضای زندگی او را در بر می‌گیرد. اغلب مصرف داروهای آرامبخش و خواب‌آور در این مرحله بشدت افزایش می‌یابد و فرد یا چیزی نمی‌خورد یا شروع به پرخوری می‌کند.

در واقع همه تلاش فرد این است که از قلب زخم خورده خود محافظت کند، اما جالب این است که بر خلاف تلاش‌هایش بیش از پیش سقوط می‌کند و غرق در مشکلات می‌شود.

مرحله دوم ـ به زیر رفتن: در این مرحله فرد خود را کاملا شکست خورده و آسیب‌دیده احساس می‌کند و فرد آن‌قدر افسرده می‌شود که هیچ کاری نمی‌تواند انجام دهد، مقاومت خود را از دست می‌دهد و ممکن است رفتارهای پرخطری همچون سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر را در پیش گیرد.

در این مرحله است که فرد کاملا ناامید است و هیچ گونه قدرت انتخابی ندارد. اتفاقی که افتاده نه تنها در او احساس درد بلکه احساس تهی شدن و پوچی را هم به وجود می‌آورد.این مرحله از سندرم قلب شکسته بسیار خطرناک است، زیرا فرد اصطلاحا از هم می‌پاشد، ممکن است مثلا در محل کار خود با دیگران مشکل پیدا ‌کند و حتی از شغل خود نیز اخراج شود.

مرحله سوم ـ به درون رفتن: در این مرحله فرد به قضاوتی جدید می‌رسد و طرف مقابل را به خاطر رنجی که بر او وارد شده است، مقصر می‌داند و دائم از او انتقاد می‌کند و او را به خاطر عذابی که می‌کشد، گناهکار می‌‌پندارد.

وی در این مرحله دیگر کمتر احساس گناه می‌کند،در حقیقت فرد دوباره متوجه خود می‌شود و به روح و روانش توجه بیشتری می‌کند و به نوعی در خود فرو می‌رود. به نظر می‌رسد که چیزی در درون فرد شروع به صحبت کردن، احساس کردن، درک کردن و خیالپردازی می‌کند و رویاهای فرد همراه با امید، تغییر، حمایت و انتظار است. در این مرحله او سوگوار است و اشک‌هایش آزاد و بی‌محابا فرو می‌ریزد. همچنین در این مرحله خود را به خاطر آن چه هست ملامت می‌کند و در عین حال می‌بخشد.

مرحله چهارم ـ بیرون آمدن: فرد در این مرحله بتدریج از خود بیرون می‌آید و دوباره متوجه جهان اطراف می‌شود و به این نتیجه می‌رسد که باید کاری کند و دوباره شروع کند. این مرحله توجه را از کل زندگی و مشکل حال وی منحرف کرده و به برنامه‌ریزی برای آینده معطوف می‌کند. مسائل زندگی‌اش را بازنگری می‌کند و به حل مشکلات فعلی و مسائل آینده فکر کرده و به زندگی بر می‌گردد.

اگر فرد دلشکسته این چهار مرحله را پشت سر بگذارد، می‌تواند زندگی عادی را باز یابد و سلامتش را دوباره به دست آورد.

از ساده‌ترین راه شروع کنید

ساده‌ترین راه برای از بین بردن احساسات منفی ناشی از دلشکستگی، اختصاص دادن زمانی برای بیرون رفتن، ملاقات و معاشرت با دوستان قابل اطمینان و دیگر افراد است؛ افرادی که بعد از به هم ریختگی رابطه‌شان یا از دست دادن فردی که دوستش دارند، سعی می‌کنند خود را از دیگران دور کنند، به افسردگی و خودخوری گرایش پیدا می‌کنند و هر چه بیشتر افسرده شوند و غصه بخورند، گرایش کمتری به ارتباط برقرار کردن با دیگران پیدا می‌کنند و مشکل دلشکستگی‌شان تبدیل به دو مشکل دلشکستگی و گوشه‌گیری می‌شود.

معمولا کسانی که اجتماعی هستند بسیار سریع‌تر از افراد درونگرا دلشکستگی‌شان بهبود می‌یابد، زیرا این دسته با افراد بیشتری ارتباط دارند وخیلی زود هم متوجه می‌شوند که دنیا با تمام مشکلات هنوز هم در حرکت است و افراد دیگری هم هستند که گرفتاری‌ها و مشکلات بدتر از این دارند؛ البته اجتماعی بودن به تنهایی درمان معجزه‌آسایی برای قلب شکسته فرد نیست،اما همیشه به سرعت بهبود آنان کمک می‌کند. بعد از گذراندن مراحل دلشکستگی اگر فرد بتواند شخص مناسب و دلخواه خود را پیدا کند، عالی است، اما این امر نباید تنها هدف فرد دلشکسته باشد و وقوع آن هم حتمی نیست، بنابراین بهتر آن است که با دوستان قدیمی خود بیرون برود یا دوستان جدیدی پیدا کند و خود را سرگرم کاری کند. همچنین بهتر است در ارتباط خود این توقع را نداشته باشد که حتما اطرافیانش کار خاصی برایش انجام دهند یا لازم نیست حرف خاصی با دوستانش بزند، فقط کافی است بداند که افراد دیگری هستند که به او علاقه‌مندند و بودن با آنها برایش خوب است.

غم و ترس را از خود دورکنید

بسیاری از افراد دلشکسته احساساتی چون غم و اندوه و ترس را تجربه می‌کنند. این احساسات در عین‌حال که واکنش‌های طبیعی انسان در برابر از دست دادن کسی است، اما می‌تواند کوبنده و ویرانگر نیز باشد، زیرا ما برای روابط خود هزینه فراوانی می‌پردازیم و طبیعی است که پایان یک رابطه فقدان محسوب می‌شود.

فرد دلشکسته اغلب این احساس را دارد که بخشی از هویت خود را از دست داده است و گاه حس مهم امنیت و همراه با آن احساس اعتمادبه‌نفس و خودباوری نیز در او از بین می‌رود و این احساس را دارد که هم دنیای درونی و هم دنیای بیرونی‌اش ویران شده و در حال فرو ریختن است.

اندوه در فرد دلشکسته هنگامی شدت می‌یابد که تمام تقصیر فقدان بر سر وی آوار شود و لازم باشد با تمام ابعاد آن بجنگد.اندوه می‌تواند توانایی‌های وی را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و این توانایی را از او بگیرد که نتواند به این مساله بپردازد که رابطه خاتمه یافته همیشه هم خوب نبوده است.

این یک واقعیت است که برخی فقدان‌ها باعث نگرانی‌هایی در مورد آینده می‌شود، اگر چه بعضی از این نگرانی‌ها واقعی‌ بوده، ولی برخی نیز بیهوده است. هر چه هم که ترس بعد از دلشکستگی ادامه داشته باشد باز هم فرد می‌تواند شاد باشد، زیرا احساس فقدان به هر حال در گذر زمان برطرف خواهد شد یا جایگزینی پیدا خواهد کرد.

راهکارها

برای این‌که بتوانید در بحران دلشکستگی به خودتان کمک کنید، لازم است راهکارهای موثری را به کار بندید تا بتوانید به زندگی عادی خود ادامه دهید که این راهکارها عبارتند از:

ـ فرد همدلی را بیابید که بتوانید احساسات خود را برایش بازگو کنید. یافتن فردی مطمئن و قابل اطمینان یعنی کسی که بتواند درکتان کند و بکوشد احساس بهتری داشته باشید یکی از راه حل‌های موثر در درمان دلشکستگی است.

ـ به منظور بهبود، انجام دادن کارها و فعالیت‌های متنوعی که به آنها علاقه‌مندیم، می‌تواند تا حد زیادی تسکین‌دهنده باشد.

ـ از گریه کردن واهمه نداشته باشید. زمانی که شما دچار شکست عاطفی می‌شوید و از لحاظ احساسی آسیب می‌بینید، گریه کردن به شما آرامش می‌دهد.

ـ تصورات منفی را که در مورد خودتان دارید کنار بگذارید و جنبه‌های مثبت و خوب خود را در نظر آورید. خود را بیش از حد سرزنش نکنید.

ـ تلاش کنید با غم و ناراحتی‌تان کنار بیایید آن را بپذیرید و قبول کنید. به خود این فرصت را بدهید که به چیزهای دیگری در زندگی‌تان متمرکز شوید.

ـ برای خودتان ارزش قائل شوید. وقتی برای خود ارزش قائل شوید در واقع با خودتان و خواسته‌هایتان محترمانه برخورد خواهید کرد.

ـ در خودتان تحول ایجاد کنید. ورزش کنید، رژیم غذایی مناسبی داشته باشید، در فعالیت‌های جمعی شرکت کنید و عبادت کنید تا تحولات مثبت را در زندگی‌تان حس کنید.

ـ با خودتان صبور باشید و شروعی مجدد داشته باشید. احساسات خود را ذره ذره به بیرون منتقل کنید و درباره‌اش با افراد قابل اعتماد حرف بزنید.

ـ به انتقام گرفتن فکر نکنید، زیرا انتقام و نفرت می‌تواند شما را از رسیدن به سلامت دور کند.

ـ بعد از بهبود زمانی را به این مساله اختصاص دهید که به توقعات خود از یک رابطه عاطفی فکر کنید و به خود این شانس را بدهید که در یک رابطه دیگر البته این بار به صورت معقولانه درگیر شوید. این را در نظر داشته باشید که «کسی که بازی نکند برنده هم نخواهد شد.»

ـ به دنبال فردی باشید که بتواند شما را به حرکت در آورد. فرد خنثی را انتخاب نکنید.

ـ به دنبال کسی باشید که در مسیر زندگی همراه و همسفر شما باشد و شما را ارتقا بخشد، خود را بیشتر به واقعیت نزدیک کنید.

ـ فراموش نکنید که یک رابطه باید بهترین شرایط را برای خودتان و طرف مقابلتان ایجاد کند.

ـ مراقبت از خود را فراموش نکنید. یک قلب شکسته می‌تواند بشدت آسیب‌پذیر باشد.

معصومه اسدی /‌ جام‌جم


ادامه مطلب ...