آشنایی با آداب غذاخوردن سرمیزودر رستوران
نحوه غذا خوردن بر سر میز
آیا میدانستید که مهمان میز غذای کسی شدن آداب معاشرت مخصوص به خودش را دارد؛ این آداب را مختصر و مفید برایتان توضیح میدهیم؛ جزییاتی که اگر آنها را رعایت کنید یک معاشر واقعی و مهمانی مبادی آداب به معنای واقعی کلمه خواهید بود.
اصول باکلاس بودن سر میز ناهارخوری!!
بدون شک تا به حال بارها و بارها بر سر میز غذا، مهمان فردی بودهاید. میزبان هم قطعا تمام تلاشش را کرده تا برای مهمانانش چیزی کم نگذارد. همه چیز خوب و طبق معمول پیش رفته اسـت. با این حال آیا میدانستید که مهمان میز غذای کسی شدن آداب معاشرت مخصوص به خودش را دارد؛ یعنی اینکه ممکن اسـت شما ندانسته حرکتی انجام دهید که خلاف آداب میز غذا باشد و اگر دست بر قضا میزبان شما بر این امور مسلط بوده، شاید رفتار شما به نظرش جالب نیامده اسـت!
با این تفاسیر، لازم نیست زیاد نگران باشید. این آداب را مختصر و مفید برایتان توضیح میدهیم؛ جزییاتی که اگر آنها را رعایت کنید یک معاشر واقعی و مهمانی مبادی آداب به معنای واقعی کلمه خواهید بود.
مراقب باشید حین غذا خوردن روی بشقاب خم نشوید
شما باید صاف و مستقیم بنشینید. به قول معروف شق و رق! با رعایت همین فاصله از بشقاب غذا باید قاشق را به سمت دهانتان بیاورید.
کاربرد دستمال ها را بدانید
این دستمال باید باز شود و بالای زانوهایتان پهن شود تا هر زمان خواستید آن را بردارید. این روش صحیح استفاده از دستمال اسـت.
در دست گرفتن قاشق سوپ مراقب باشید
این نکته را هرگز فراموش نکنید که شما نباید قاشق سوپ را با توجه به شکل و شمایلی که دارد، کاملا داخل دهان خود ببرید بلکه باید از لبه قاشق سوپ را میل کنید. همانطور که از لبه لیوان آب میخورید. در عین حال مراقب باشد که سوپ را هورت نکشید!
به چیدمان قاشق ها روی میز غذاخوری دقت کنید
شما پشت یک میز رسمی غذا نشستهاید، سمت راستتان ردیفی از قاشقهای مختلف چیده شده و سمت چپتان هم به همان ترتیب ردیفی از کارد و چنگالها در اندازه و شکلهای مختلف. (این میز معمولا برای افراد راستدست چیده میشود.) این یک قانون همیشگی اسـت که دورترین قاشق، کارد و چنگال از شما مخصوص اولین غذایی اسـت که قرار اسـت شما وعدهتان را با آن شروع کنید یا به قولی همان پیشغذا.
دستمال سفره فقط به یک منظور استفاده میشود، آن هم پاک کردن دهان به شکل بسیار آرام و آهسته اسـت
هرگز با دستمال سفره دهانتان را خشک نکنید یا اینکه سفت و محکم پاک نکنید. برای این منظور باید از دستمال کاغذی استفاده کنید؛ نه دستمالهای کتانی سرسفره.
با کارد و چنگال خود به افراد دور میز اشاره نکنید
ساده تر اینکه اگر آنها سر میز غذا از طرف شما، مورد خطاب هستند، با کارد و چنگال نشانشان ندهید.
غذایتان را فوت نکنید
اگر غذای داغی مقابل تان قرار گرفت به عنوان مهمان به هیچ عنوان در برابر چشمان بقیه غذا را فوت نکنید! کمی زمان بدهید تا غذا خودش سرد شود.
تلفن همراهتان را حین صرف غذا روی میز نگذارید
ترجیحا آن را بیصدا کنید تا اگر زنگ خورد، مجبور نشوید جواب دهید. مهم تر از همه اینکه حین غذا خوردن اصلا نباید سرتان روی تلفن همراه تان خم باشد؛ برای همین بهتر اسـت اصلا روی میز نباشد.
هرگز این دستمال ها را از یقه خود آویزان نکنید
این حرکت دور از آداب مهمان بودن اسـت و بخصوص برای حضور در یک شام یا ناهار رسمی زیادی خودمانی اسـت؛ بنابراین باید حتما از این حرکت پرهیز کنید.
زندگی ایده ال
اخبارمرتبط :
شما برای غذاخوردن چگونه رفتاری دارید؟!
مضرات ایستاده غذا خوردن
فواید غذاخوردن با دست چیست؟!
تاثیرات سرپا و تند غذا خوردن و عوارض آن
آداب و رسوم جالب غذاخوردن در کشورهای مختلف جهان+ تصاویر
زیانکارترین مردم از دیدگاه قرآن
«قُل انّ الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم» (45/شوری)آداب مهمانی را از همان اوان کودکی، باید به کودک خود و در عمل بیاموزید. زیرا ذهن کودک شکل اجتماعی خاصی نداشته و تنها والدین کودک هستند که می توانند با الگوهای رفتاری شان، شیوه های صحیح برخورد را به آنان یاد دهند.
عصر دومین روز تعطیلات اسـت ، شما به همراه خانواده تان مقابل تلویزیون
نشسته اید و برنامه های طنز آن را تماشا می کنید، ناگهان صدای زنگ همه را
می پراند. با عجله به سمت آیفون می روید و تصویر عروس و پسرعمه تان را می
بینید، با اکراه تمام جواب می دهید و تعارف شان می کنید داخل منزل شوند.
یاد نوروز سال گذشته می افتید که آرمان، چگونه در 45 دقیقه، خانه تان را کن
فیکون کرد و...
سال پیش، کودک 4 ساله پسرعمه تان، از زمان ورود به خانه شما ،که از تمیزی برق میزند و بوی عید می داد، آرام ننشست و هر آنچه را که فکرش کنید انجام داد.به هنگام پذیرایی، زیر دست و پای شما وول میخورد و مدام صندلی خود را برای نشستن تغییر می داد، میوه های بی زبان را یکی یکی گاز می زد و به گوشه و کنار می انداخت ؛ تا به خودتان بیائید ناگه یک مشت شکلات برمی داشت و پس از به نیش کشیدن، با مابقی آن در و دیوار را رنگ آمیزی می کرد و دستهای کثیف خود را بر روی مبلمان سفید و براقتان می کشید و آخر سر هم با شکستن ظرف میوه، خانه تان را ترک کرد.
حالا امسال خدا خدا می کنید پسر عمه تان، وروجکش را به همراه نیاورده باشد و گرنه باید فاتحه تمیز کاری های چند روز پیشتان را بیش از پیش بخوانید.
****************
شاید شما هم در اقوام خود، چنین کودکی را سراغ داشته باشید که با ورود اولبه خانه، تن تان به لرزه درآید و احساس کنید خانه تان هر آن، ممکن اسـت با تمام اسباب و اثاثیه اش، توسط این زلزله چند صد ریشتری فرو بریزد. حیرت تان می شود،
وقتی می بینید مادر کودک از خرابکاریهای فرزندش لذت می برد و میخندد و قربان صدقهاش می رود، لاجرم از تعجب انگشت بر دهان تان می گیرید و می گوئید:
هر چه باشد، دوره، دوره فرزند سالاری اسـت، نباید به کودک امر و نهی کرد، او باید آزاد گذاشته شود و گر نه در آینده ای نه چندان دور، عقده ای می شود و هزاران درد بی درمان می گیرد.
بی تردید شیطنت های بی پایان کودک بی ادب از یک سو، بیخیالی والدینش از سوی دیگر بسیار کلافه تان می کند لاجرم ، صبر از وجودتان رخت بر می بندد و بیقرار و دل آشوب می شوید.
اما مجبورید خودتان را بی خیال شوید و همگام با عقیده ی مهمان ، اجازه دهید کودک او رشد یابد و مسیر تحول و تکاملش را طی کند.
به جرات می توان گفت: والدین این کودکان، هیچ وقت به این موضوع نیندیشیده اند که دلیلی ندارد که هر کاری که کودکشان انجام میدهد و باعث شادی و لذت آنان می شود، مورد پسند و خوشایند میزبان نیز باشد!
چه بسا کارهای کودک، برای شما خوشایند و دلنشین اسـت اما برای دیگری تعبیری متفاوت دارد. همه مثل شما فکر نمیکنند!
احتمالا، بابت این رفتار کودک دلبندتان، متهم به حساب می آئید و در بین دوستان و آشنایان ، نه تنها به عنوان فردی بی ملاحضه و خودخواه شناخته می شوید، بلکه ممکن اسـت حکایت شما و کودکتان نقل و نبات هر محفلی شده و شهره ی خاص و عام و مایه ی عبرت دیگران شوید.
روان شناسان توصیه می کنند آداب مهمانی را از همان اوان کودکی، باید به کودک خود و در عمل بیاموزید. زیرا ذهن کودک شکل اجتماعی خاصی نداشته و تنها والدین کودک هستند که می توانند با الگوهای رفتاری شان، شیوه های صحیح برخورد را به آنان یاد دهند
برخی از والدین ممکن اسـت در قبال شیطنت های بی شمار کودک و بی خیالی خود، دست به توجیه بزنند و هزاران دلیل ناپذیرفتنی را اظهار نمایند.
به برخی از این گفته ها توجه کنید:
از پس این بچه بر نمی آئیم خودمان هم اسیر شدیم، این کارها را از پسر خاله اش یاد می گیرد و گرنه من و باباش مخالفیم، آخه روان شناسان می گویند: ممانعت زیاد والدین، باعث می شود کودک سرخورده شود و آینده ی خوبی نداشته باشد، فرزند سالاری همین که می بینید ما که بچه بودیم جرات این کارها را نداشتیم و...
این جور کارها به صرف این که کودک شما، بچه اسـت و شیطنت، خاص این دوران اوست هرگز درست نیست، اندیشه فرزندسالاری و تربیت بی قید و شرط هم هرگز پسندیده نیست، احساس استیصال و درماندگی شما نیز دردی را دعوا نمی کند، تقلید و همانندسازی او از کودکان دیگر، تنها بهانه ای بیش نیست و...
متاسفانه باید بگوئیم: این گونه رفتارهای زننده و بی ادبانه کودک، با هیچ عبارت و اصطلاحی قابل توجیه نیست جز کوتاهی و قصور والدین در تربیت.
شما به عنوان یک والد مهربان، اما قاطع باید بدانید که در هیچ یک از کتاب های اصول تربیتی و روان شناسی کودک، مطلبی را نخواهید یافت که در جهت تائید و صحت و سقم این شیوه ی تربیتی سهل گیرانه باشد. در اصول بنیادین و برتر تربیتی ، این رفتارها نه تنها تائید نمی شوند بلکه بسیار مذموم و نکوهیده تلقی شده و از موانع اصلی رشد بهینه و سالم یک کودک به شمار می آیند.
آداب مهمانی، هم یکی از آن مولفه های مهم تربیتی اسـت که بایستی والدین بدان، توجه خاص مبذول بدارند.
رفت و آمد، دیدو بازدید، احترام گذاشتن، احترام دیدن و چگونگی رفتار و برخورد در مراسم ها با بزرگترها از مواردی هستند که باید به کودکان آموزش داده شوند.
روان شناسان توصیه می کنند آداب مهمانی را از همان اوان کودکی، باید به کودک خود و در عمل بیاموزید. زیرا ذهن کودک شکل اجتماعی خاصی نداشته و تنها والدین کودک هستند که می توانند با الگوهای رفتاری شان، شیوه های صحیح برخورد را به آنان یاد دهند.
ایام نوروز تمرین بسیار مناسبی برای کودکان اسـت تا اصول ارتباطی صحیح را ،از چگونگی احترام گرفته تا برخورد و رفتارمناسب ، یاد بگیرند.
برای موفقیت بیشتر درآموزش، می توانید از تدابیر ذیل ، استفاده کنید:** تعطیلات، زمانی مناسب برای ارتباط کودک شما با هم سن و سالانش می باشد. بهتر اسـت بر طبق برنامه ی از پیش تعیین شده ای، دوستان او را به خانه دعوت کنید و از آنها بخواهید درباره ی مهمان و آداب رفت و آمد آن صحبت کنند و نقطه نظرات و خاطرات خود را برای همه تعریف کنند.
نکته: سعی کنید به گونه ای ناملموس ، مدیریت این مهمانی کودکانه را خود بدست گیرید و در حین مهمان داری ، خود را نیز ملزم به رعایت اصول مهمان داری کنید و هر از چند گاهی با سوالاتی داستان وار، ذهن کودکان را به تفکر وا دارید.
مثلا بگوئید: بچه ای خونه ی مادر بزرگش رفته بود ، مدام میوه ها را بر می داشت و گاز می زد و ...، داستان خود را به یک سوال ختم کنید: به نظر شما کار این بچه در مهمانی خوب بود؟ نظر بچه ها را بپرسید و راه کار درست را بیابید.
نکته: البته، می توانید از این ترفند به تنهایی و بدون حضور کودکان دیگر هم استفاده کنید، اما به خاطر تاثیر گذاری بیشتر و آشنا شدن کودک با رسم و رسومات خانواده های دیگر، چنین توصیه می شود.
** آداب مهمانی را می توانید با مهمان بازی به او یاد دهید. یک بار شما مهمان خانه ی فرضی او شوید و بار دیگر او مهمان خانه ی شما. هر بار نقش دو کودک (یک بار نقش کودک بی ادب، بار دیگر نقش کودک با ادب)را بازی کنید و هر بار از آدم های خیالی که نقش عمو، خاله، دایی، عمه و... را بازی می کنند نظر خواهی کنید و نظر شان را راجع به هر دو کودک بپرسید.
** از برنامه های آموزشی در قالب داستان، طنز،نقاشی، فیلم ،موزیک و... که مضمونی در این زمینه (مهمانی)دارند و امروزه به وفور در بازار کتاب یافت می شوند، استفاده کنید.
** پیش از رفتن به مهمانی، توصیه های لازم را داشته باشید و در حین دیدارهای خود نیز کودک را تحت نظر بگیرید، به گونه ای که او بداند شش دانگ حواس شما جمع اوست . کودکان گاهی از غفلت شما سوء استفاده می کنند و انجام می دهند کاری را که نباید بکنند.
** اگر در جلسات مهمانی، خطایی از او سر زد چشم پوشی نکنید. در اولین بارها، با حرکات ریتمیک چهره خود، او را به آرامش دعوت کنید، اگر پاسخ لازمه را نگرفتید با کلام او را هدایت کنید، در صورت ادامه ی شیطنت کودک، بلند شوید دست او را بگیرید با کلامی که نشان از خشم شماست او را کنار خود بنشانید؛ و در نهایت اگر نشد، با عذر خواهی از میزبان مهمانی را ترک کنید. پس از خارج شدن از منزل میزبان، علت ترک زود به هنگام خود را توضیح دهید و حتی اگر لازم شد به تنبیه فیزیکی متوسل شوید و با زدن پشت دست او، او را متوجه خطایش کنید.
فراموش کاری شما باعث می شود کودک در دفعات بعدی، روی حرف ها و توصیه های جدی شما هیچ حسابی باز نکند و تنها تهدیدی بیش قلمدادش نکند که عاقبت ترسناکی هم ندارد و ...، لاجرم دوباره کار خود را از سر گیرد و به قول معروف همان آش و همان کاسه شود
از یک سو، موکول کردن تادیب به زمان دیگر، نه تنها از ارزش لحظه ای و به موقع آن می کاهد بلکه باعث می شود کودک نداند بابت کدام رفتار تنبیه شده اسـت، زیرا ذهن سیال کودک ، باعث می شود او سریعا همه چیز را از یاد ببرد و یا توجه اش به چیز دیگری معطوف شود.لذا زمان مناسب تنبیه، همان هنگام وقوع رفتار اسـت.
از سوی دیگر،فراموش کاری شما باعث می شود کودک در دفعات بعدی، روی حرف ها و توصیه های جدی شما هیچ حسابی باز نکند و تنها تهدیدی بیش قلمدادش نکند که عاقبت ترسناکی هم ندارد و ...، لاجرم دوباره کار خود را از سر گیرد و به قول معروف همان آش و همان کاسه شود.
** در ادامه نکته فوق ، لازم اسـت به این مهم هم اشاره نمائیم کهاگر کودک نهایت تلاش خود را در بکار گیری آداب مهمانی به کاربست و حتی اگر در مواردی چند موفق هم نبود، تشویق او حتمی اسـت. در همان جلسه مهمانی و یا پس از ترک خانه ی میزبان بلافاصله از او تشکر کنید و به او بگوئید: از این که مایه ی مباهات شماست به خود می بالید. اگر قصور و کوتاهی هم داشت پس از بیان تشکر خود، آنها را به او گوشزد کنید و بگوئید در مهمانی بعدی دوست دارید آنها را هم مشاهده نکنید.
تبیان
خبرگزاری آریا -
خیلی وقتها صدای تلفنهمراه بعضیها را در سینما یا تئاتر میشنوید. یا خیلیها را میبینید که با دهان پر حرف میزنند.
در دنیای امروز که با سرعت فوقالعاده جلو میرود، به آسانی ممکن است که خیلی از آداب معاشرت اولیه را هم فراموش کنیم. متاسفانه خیلیها آداب و رفتاری که والدینشان به آنها یاد دادهاند را فراموش کردهاند و خیلیها هم تربیت چندان خوبی نداشتهاند.
داشتن رفتار اجتماعی درست، خیلی سخت نیست؛ اما بیشتر ما تصور میکنیم که این آداب و رفتارها دیگر قدیمی شده و در دنیای امروز جایی ندارند. اما این اصلاً درست نیست. اگر هر کدام از ما لحظاتی را به بازبینی اصول و قواعد آداب اجتماعی خوب صرف کنیم، متوجه میشویم که نه تنها در زندگی شخصیمان، بلکه در روابط کاری هم به دردمان خواهند خورد.
در زیر راههایی برای ارتقای این آداب و رفتارها در خودتان اشاره میکنیم که مطمئناً کمک میکند تاثیر بهتری روی دیگران بگذارید.
آداب اولیه را رعایت کنید
نشان دادن ادب و احترام کار سختی نیست. به زبان آوردن «لطفاً»، «خواهش میکنم»، «ممنونم» و «عذر میخواهم» کار آسانی است. این عبارات نشان میدهد که برای دیگران احترام قائل هستید. حتی اگر فردی بیادب باشد و اصلاً از او خوشتان نیاید، خیلی بهتر است که شما مودبانه رفتار کنید تا اینکه بخواهید به سطح تربیت او نزول کنید.
آقایان، در محیطهای بسته کلاهتان را بردارید
این روزها خیلی از مردان جوان از این واقعیت آگاه نیستند که گذاشتن کلاه در محیطهای بسته بیادبانه است. آقایان عزیز، وقتی وارد ساختمانی میشوید کلاهتان را از سرتان بردارید!
در را نگه دارید
این قانون فقط مخصوص مردها نیست. بله، درست است که آقایان باید در را برای خانمها نگه دارند و بگذارند که خانمها زودتر از آنها وارد شده یا خارج شوند اما خانمها هم باید همین کار را برای افراد سالخورده یا کسانیکه دستشان پر است انجام دهند.
وقتشناس باشید
هیچ چیز بدتر از منتظر نگه داشتن دیگران نیست. این کار واقعاً بیادبانه است و نشان میدهد برای وقت دیگران ارزش قائل نیستید. اگر عادت دارید که همیشه دیر بر سر قرارهایتان میرسید، ساعتتان را 10 تا 15 دقیقه عقب بکشید تا سر ساعت برسید.
در انظار عمومی خودتان را آرایش نکنید
اگر نیاز است که روی صورتتان کاری انجام دهید، موهایتان را شانه بزنید و یا آرایش کنید، سعی کنید این کار را جلو چشم بقیه و در محیط عمومی انجام ندهید. به سرویس بهداشتی آن محل بروید و یا صبر کنید تا به خانه بروید. خانمها، زدن سریع رژلب بدون آینه اشکالی ندارد اما درست نیست که کیف لوازم آرایشتان را در یک محیط عمومی بیرون بیاورید و با آینه جیبی شروع به آرایش کردن خودتان کنید. همچنین گرفتن ناخنها یا لاک زدن هم در محیطهای عمومی کار نادرستی است.
تا حد امکان در محیطهای عمومی کمتر آدامس بجوید
اگر به دلیلی منطقی مثل خوشبو کردن دهان یا از بین بردن خشکی دهان، باید آدامس بجوید، سعی کنید این کار را در ماشینتان و بین راه انجام دهید. اگر واقعاً لازم است که در یک محیط عمومی آدامس بجوید، سعی کنید این کار را آرامتر انجام دهید و از باد کردن آن یا ایجاد صدای بلند با آدامس خودداری کنید.
زنگ موبایلتان را در صورت لزوم خاموش کنید
اولین کاری که بعد از وارد شدن به یک محیط عمومی میکنید این است که زنگ موبایلتان را خاموش کنید. به خاطر داشته باشید که نیازی نیست به همه تماسهایی که با شما گرفته میشود همان لحظه پاسخ دهید. اگر میدانید که تماسی ضروری است، عذرخواهی کنید و به محیط یا اتاق دیگری رفته و آنجا با تلفن صحبت کنید. سعی کنید مکالمهتان پشت تلفن کوتاه باشد و از طرف مقابل بخواهید که در اولین فرصت با او تماس بگیرید.
مودبانه حرف بزنید
وقتی با کسی صحبت میکنید، چه سر کار باشد و چه در محیط اجتماعیتر، هیچوقت درمورد پول، مذهب و سیاست حرف نزنید. این موضوعات بسیار حساس هستند و میتواند موجب انفجار احساسی شما یا طرفمقابلتان شود و همین مسئله باعث شود صدایتان را بالا ببرید، حتی فریاد کشیده یا از الفاظ نادرست استفاده کنید.
رفتار خوب نشاندهنده این است که برای دیگران ارزش و احترام قائلید و از تربیت خوبی برخوردارید.
منبع :mardoman.net
اسلام در ارتباط با تربیت کودکان پیش از دبستان چه میگوید؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ با مراجعه به احادیث میتوان به نکات عملی و جالبی در ارتباط با تربیت کودکان در سنین پیش از مدرسه دست یافت.
وقتی حضرت یوسف به برادرش بنیامین رسید، به وی گفت با اینکه برادر عزیزت را گم کرده بودی، چگونه توانستی ازدواج کرده و صاحب زن و فرزند شوی؟! بنیامین گفت من پدر بزرگواری دارم که به من فرمود: فرزندم! اگر میتوانی فرزندانی داشته باشی که زمین را با تسبیح و توحید خداوند گرانبها سازند، این کار را انجام بده! این روایت و روایات مشابه، یکی از پایههای نظری تشکیل خانواده را بیان میکنند. از دیدگاه اسلام، نظریه تشکیل خانواده دو پایه اساسی دارد که یکی مربوط به همسران و دیگری درباره فرزندان است. آنچه مربوط به فرزندان است، «تربیت نسل توحیدی» است. بر اساس این نظریه، یکی از اموری که فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده را تبیین میکند، تربیت فرزندان موحّد است. در این میان، مسئله این است که برای تحقق این امر چه باید کرد و چه اموری به موحّدشدن فرزندان کمک میکنند و وظایف والدین در این باره چیست؟ گاه دیده میشود که برخی والدین در این زمینه بیتفاوت هستند و کاری به این مسئله ندارند و گاه برخی چنان در این زمینه پافشاری کرده و سختگیری مینمایند که نتیجه عکس گرفته میشود.
در برخی متون دینی صحبت از آزادگذاشتن فرزندان در هفت سال نخست است که میتواند دستاویز عملکرد نخست نیز باشد و در برخی دیگر از متون به حساسیت تربیت در کودکی و مسئولیت والدین در باره آن پرداخته شده که میتواند پایه عملکرد دوم قرار گیرد. در این فرصت برآنیم تا این مسئله را از دیدگاه اسلام در مقطع تولد تا پیش از دبستان بررسی کنیم. در این باره مسائلی وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
از این گذشته، امر دیگری که در تربیت توحیدی کودک تأثیر دارد، وفاکردن به وعده است. کودک در این سن، به ویژه پدر خود را «ربّ» خود میداند؛ بنابراین بدقولیکردن پدر میتواند در آینده، فرزند را نسبت به خداوند بیاعتماد کند و او را به سمت گناه بکشاند.
در برخی روایات آمده که این امر از سن تمیز و تشخیص کودک و با موضوع قبله و سجده آغاز میشود. در همان روایت پیشین آمده که پس از آموزش ولایت، کودک را باید رها کرد تا پنج سال او تمام شود. وقتی پنج سال او تمام شد، از او پرسیده شود که دست راست و چپش کدام است. اگر دانست، صورت او به سمت قبله برگردانید و از او بخواهید که سجده کند. سپس تا هفتسالگی به حال خود رها شود. وقتی هفتسال او تمام شد، یک مرحله بالاتر رفته و به صورت ابتدایی وضو به او آموزش داده شود و از او خواسته شود که دست و صورت خود را بشوید و نماز بخواند. این نمازخواندن بیش از یک سجده بهجایآوردن است و طبیعی است که باید در این بین مراحل نماز به او آموزش داده شده باشد. سپس رها شده تا نه سال او تمام شود. آنگاه به صورت کامل، وضو به او آموزش داده شده و خواسته شود به صورت منظم نماز بخواند و بر آن پافشاری شود.
وب سایت همشهری شش و هفت - رامین حاجیان فرد: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی... و واقعا هم، هر سفر، با هزار خاطره، تجربه و اتفاقات بد و خوب همراه اســت. اگرچه همه فصل سفر را تابستان میدانند، اما شاید برای سفر بیش از فصل، آمادگی خود فرد برای رفتن و دل بریدن و گشتن در اولویت باشد...
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی... و واقعا هم، هر سفر، با هزار خاطره، تجربه و اتفاقات بد و خوب همراه اســت. اگرچه همه فصل سفر را تابستان میدانند، اما شاید برای سفر بیش از فصل، آمادگی خود فرد برای رفتن و دل بریدن و گشتن در اولویت باشد.
طبیعی اســت که فصل تابستان با توجه به تعطیلی مراکز آموزشی، امکان سفر رفتن بیش از هر زمان دیگری مهیاست. این بار سفری داشتهایم به دنیای سفر؛ از جادههای باستانی تا قطعهای موسیقی که با الهام از یک وسیله سفر ساخته شده و نیز نگاهی بر کتابی از نویسندهای مشهور که چکیده خاطراتش از یک سفر طولانی اســت. از کاروانسراهای قدیمی گذر کرده و به دنیای نوجوانی و داستانهای جذاب از سفرهای شخصیتی خیالی سفر خواهیم کرد. با ما هم سفر باشید!
شهر رم بهعنوان پایتخت امپراتوری روم و همچنین پس از آن در دوران مسیحیت همواره از اهمیت ویژهای در تمدن مغرب زمین برخوردار بود. این شهر جایی بود که حیات و مرگ امپراتوری به آن وابسته بود و همه تصمیمهای مهم سیاسی و نظامی در آنجا شکل میگرفت. اهمیت و ویژگی این شهر به حدی بود که در ادبیات غرب این اصطلاح که «همه راهها به رم پایان مییابد» راه یافته و هنوز کاربرد دارد.
در بخش باستانی شهر رم سنگ مرمری وجود دارد که گفته میشود در مرکز شهر رم باستان قرار داشته و نقطهای بوده که فاصله تمام راههای امپراتوری نسبت به آن سنجیده میشد. این یعنی این که همه راهها در شهر رم پایان مییافت. این سنگ در سال 20 پیش از میلاد مسیح یعنی در دوران امپراتوری آگوستوس تعبیه شد. گمانهزنیها درباره ماهیت این سنگ متفاوت اســت. بعضی از محققان آن را پایهای از یک بنای بزرگتر میدانند.
گستردگی امپراتوری روم باعث شد که بعضی از این راهها هنوز هم در اروپای کنونی مانند فرانسه و اسپانیا و حتی بخشهایی از خاورمیانه و آفریقا جریان داشته باشند. از جادههای مذکور میتوان به جاده رم به توسکانی، رم به فرانسه و رم به دریای آدریاتیک اشاره کرد. در مسیر این جادهها سنگهایی برای نشان دادن فواصل بین شهرهای مسیر احداث شده بود که درحال حاضر نیز بعضی از آنها باقیمانده اســت.
در هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح (ع) پای یکی از مهمترین اختراعهای بشر یعنی چرخ به میان آمد. شاید فراوانی کاربرد چرخ در زندگی روزمره ما اهمیت آن را در سایه قرارداده باشد ولی با کمی تأمل در اطراف و تصور عدم وجود چرخ در زندگی به نقش حیاتی آن در زندگیمان پیخواهیم برد.
زائران وارناسی
یکی از انگیزههای مهم برای سفر در فرهنگها و آیینهای مختلف، زیارت و بهجای آوردن مناسک آیینی و دینی بوده اســت. شهر وارناسی یا بنارس در مجاور رود گنگ عصارهای از اسطوره و میراث کهن فرهنگی هندوان را در خود جای داده و هر سال پذیرای میلیونها نفر زائر هندو از سراسر دنیاست.
در این شهر که مقدسترین مکان نزد هندوان بهشمار میآید گذر تاریخ از گذشتههای افسانهای بسیار دور تا دوران معاصر در هم آمیخته و مکانی رویایی برای هر مسافری فراهم میکند. در بعضی از متون مقدس هندوان مانند مهابهاراتا از این شهر نام برده شده اســت. غسل در آب رود گنگ یکی از مناسک مهم هندوان اســت که همراه با خواندن دعاها و متنهای مقدس از سوی زائران و روحانیون هندو همراه میشد.
البته شستوشو در آب رود گنگ تنها جاذبه آیینی این شهر نبود بلکه وجود معابد گوناگون در این شهر که بعضی از آنها از قدمت زیادی برخوردارند بر این جذابیتها میافزاید. هر سال در بین ماههای اکتبر و مارس جمعیت بسیار زیادی به این شهر سرازیر شده و هتلهای مختلف مملو از مسافران میشود. علاوه بر این هتلها مکانهایی سنتی به نام دارماشالا در این شهر وجود دارد که در اصل زائرسراهایی هستند که برای استراحت و اقامت زائرین ساخته شدهاند.
برای سفر به شهر وارناسی از هواپیما، قطار یا اتوبوس و خودرو میتوان استفاده کرد. یکی از وسائل نقلیه شهری رایج در داخل وارناسی ریکشا یا همان سه چرخههایی اســت که دارای یک کابین در پشت بوده که توسط رانندهای که رکاب میزند به حرکت درآمده و در تمام شهر به آسانی در دسترس اســت.
این دو خط موازی هزاران کیلومتر به پیش رفته و هیچگاه به هم نمیرسند ولی مسکو را به شرق روسیه پیوند میدهند. طولانیترین خط راهآهن جهان در کشور روسیه از پایتخت یعنی مسکو تا منتهیالیه شرق این سرزمین پهناور یعنی سواحل دریای ژاپن امتداد یافته اســت. درازای این مسیر 9289 کیلومتر اســت که از سال 1916 بدین سو از یک سو به شهر مسکو و از سوی دیگر به شهر ولادیووسک متصل اســت.
عملیات احداث راهآهن سراسری سیبری از اواخر قرن نوزدهم میلادی در دوران زمامداری تزار الکساندر سوم آغاز شد و پس از او در دوران پسرش نیکلای دوم تکمیل شد. این دستاورد بزرگ صنعتی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گوناگونی را داشته و در جنگ و صلح شاهد رخدادهای زیادی بوده اســت.
اهمیت آن به اندازهای بوده که بازتابهایی از حضور آنرا در محصولات فرهنگی و هنری میتوانیم مشاهده کنیم. راهآهن سراسری سیبری دستمایه نویسندگان و فیلمسازان گوناگون روسی و غیرروسی قرار داشته و برپایه آن داستانها و فیلمهای گوناگونی ساخته شده اســت. در بعضی از این آثار راهآهن مذکور حضوری پررنگ و تعیینکننده داشته و در بعضی دیگر بهصورت پدیدهای جانبی حضور مییابد.
فیلم سینمایی «ترانس سیبرین» در سال 2008 با کارگردانی برد اندرسون محصولی مشترک از آلمان، بریتانیا و اسپانیاست. در این فیلم سرنوشت پر فراز و نشیب یک زوج آمریکایی که از پکن عازم مسکو هستند به تصویر کشیده شده اســت. بخش اصلی سفر با قطار بوده و در خط سراسری سیبری سپری شده و ماجراهای جنایی و رمزآلود فراوانی در این فیلم به نمایش درآمده اســت.
سفر به عمق دریا همواره نزد بشر از جذابیت برخوردار بوده و عامل مهمی برای برانگیخته شدن حس کنجکاوی بوده اســت. گاهی نیز نبردها در مناطق ساحلی ایجاب میکرد که عدهای برای هدفهایی مانند جاسوسی یا حتی غافلگیر کردن دشمن، مسیری را در زیر آب طی کنند.
در هر صورت این جذابیتها و نیازها انسان را وادار کرد تا با خطرهای این سفر زیرآبی روبرو شده و در طول تاریخ همگام با پیشرفتهای فنی زوایای جدیدی از دنیای زیر آب را آشکار کند. در یونان باستان اسفنجهای طبیعی کف دریا برای حمام کردن مورد استفاده قرار میگرفت و از اینرو یکی از مشاغل در یونان باستان غواصی برای استخراج این اسفنجها بود .به این شیوه که غواصان حرفهای با نگاه داشتن هوای دم با شیرجهای عمیق به زیر آب، اسفنجها را جمعآوری و به سطح آب میآوردند.
در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی اتاقکهای زیرآبی گوناگونی طراحی شد که میتوانست یک یا دو نفر را در خود جای داده و به آب انداخته شود. در اوایل قرن هجدهم میلادی نخستین لباسهای غواصی طراحی شد که شکل آنها با آنچه که ما امروزه از چنین لباسهایی در ذهن داریم بسیار متفاوت بود.
این لباسها حجیم و بیشتر شبیه به یک بشکه بزرگ بود.در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم توجه زیادی به اختراع لوازم غواصی که مستقل از سطح آب عمل کرده و امکان زیر آب بودن غواص را بدون ارتباط با سطح آب برای مدتی فراهم میآورد ، به عمل آمد.
بسیاری از ما که درحال حاضر این متن را میخوانیم در دوران نوجوانی با کتابهای تنتن مأنوس بودهایم و از رخدادهای هیجانانگیز و تصاویر جذاب داستانهای او لذت بردهایم. نویسنده بلژیکی ژرژ رِمی که با نام مستعار هرژه شناخته میشود در نیمه دوم قرن بیستم به شهرتی جهانی دست یافت. بهطوریکه داستانهایش به زبانهای مختلفی برگردانده شد.
قهرمان این داستانها که جوانی به نام تنتن اســت مسافرتهای گوناگونی را به مکانهایی عجیب و غریب پشت سر گذاشته و همراه با شخصی به نام کاپیتان هادوک و سگ وفادارش و چندین شخصیت دیگر داستان فراز و نشیبهای جذابی را در طول داستانها از سر میگذراند. گاهی او در میان رشته کوههای بلند هیمالیا از تبت سردرمیآورد و گاهی در دریای سرخ با دشمنانی سرسخت روبهرو میشود.
او در کشور کنگو با حیات وحش آفریقا روبهرو شده و در جریان یک هواپیماربایی در جزیرهای دورافتاده در اقیانوسیه گرفتار میشود. در داستانی دیگر تنتن و همراهانش در ماجراهای پر کش و قوس مربوط به یک موشک که عازم کره ماه بوده مشغول هستند. نویسنده در تمام این داستانها برای خلق اثری ماندگار و جذاب دست به تحقیقات گستردهای درباره تاریخ، فرهنگ و اسطورههای مناطق مورد نظرش زده و بدین جهت ارتباط موثری با خوانندگان برقرار میکند.
گرایش طبیعی آدمی به سفر و ماجراجویی در این داستانها که با نقاشیهای جالبی به تصویر کشیده شده سیراب میشود. داستانهای تنتن پس از انتشار در رسانههای دیگر مانند فیلم، تئاتر، رادیو و حتی بازیهای کامپیوتری مورد استفاده قرار گرفت. شرکت پست بلژیک در سال 2011 یک مجموعه تمبر پستی برای یادبود داستانهای تنتن منتشر کرد.
موضوع سفر همواره مورد توجه هنرمندان بوده اســت. بسیاری از نقاشان صحنههایی از مراحل گوناگون سفر مانند ترک خانه و دیار، مواجهه با ناگواریهای طبیعی در جریان سفر، خستگی و رسیدن به مقصد را بر بومهای نقاشی خود ثبت کردهاند.
در قرن هجدهم و نوزدهم و پیش از ظهور رسانههای نوینی همچون تلویزیون و سینما، هنر نقاشی نقش مهمی در راستای آگاهی بخشی عمومی ایفا میکرد. بسیاری از نقاشان اروپایی که به سرزمینهای شرقی و بهویژه اسلامی سفر میکردند تجربههای سفرهایشان را با ثبت به صورت نقاشی در اختیار نسلهای بعدی قرار دادند. این شیوه نقاشی که با واقعگرایی قابل توجهی همراه بود اطلاعات مفیدی را از شهرها، مردم و زندگیشان ثبت کرده اســت.
این سبک هنری که از آن با عنوان خاورنگاری میتوان یاد کرد نزد هنرمندان فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی، هلندی، پرتغالی، اسپانیایی و برخی دیگر از کشورهای اروپایی رواج داشت. یکی از هنرمندان مشهور این سبک ژان لئون ژروم فرانسوی اســت که سفرهای او به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به زیباترین شکلی بر آثار نقاشی او منعکس شده اســت.
ژروم با نگاه تیزبینانه خود زوایایی ناب از زندگی مردم این نواحی را استخراج و ثبت نموده اســت. او در یکی از نقاشیهایش با عنوان عبور اعراب از میان صحرا، صحنهای از سفر عدهای از اعراب شمال آفریقا را در میان صحرای خشک و سوزان شمال آفریقا بازنمایانده اســت. با آنکه چهرههای این مسافران پیاده و سواره کاملا از روبهرو آشکار نیست، ولی دشواری سفر در میان گرما و خاک در قامت آنها پیداست.
ابن بطوطه در قرن چهاردهم میلادی حدود سه دهه به سفر به نقاط مختلف جهان مشغول بود. او که در اصل اهل مراکش بود، در این مدت بیشتر کشورهای اسلامی آن زمان و بعضی از کشورهای غیراسلامی را نیز از نزدیک مشاهده کرده و رخدادها و خاطرات سفرهایش را با دقتی قابل توجه نگاشته و منبعی ارزشمند برای مورخان دورههای بعد فراهم آورد. ابن بطوطه در یکی از سفرهایش پس از زیارت خانه خدا راهش را از کاروان جدا کرده و بهسوی ایران رهسپار و وارد اصفهان شد و سپس از شهرهای شیراز و تبریز نیز دیدن کرد.
از نکات جالب توجه در سفرنامه ابن بطوطه آن اســت که او نه تنها به زندگی اشخاص مهم و مردم شهرها بلکه به هر آنچه که در طول مسیر جالب توجه و منحصر به فرد بود، اشاره کرده اســت. در این میان به شرایط اقلیمی و طبیعتهای مختلف مناطق گوناگون و حیات گیاهی و جانوری نیز اشارات مفیدی داشته اســت.
مثلا در سفرش به هندوستان در سواحل رودها به حضور کرگدن اشاره میکند که برایش جالب توجه به نظر رسیده بود. او در مسیر سفر به چین از جزایر مالدیو دیدن کرد و مدتی را در آنجا بهسر برد. در دیدار از چین او عجایب و دیدنیهای این کشور کهن را دیده و ثبت کرد. از جمله به مزایای کاربرد پول کاغذی در آن دیار اشاره و به خوراکیهای عجیبی که چینیها مصرف کرده و در بازارهایشان به فروش میرساندند اشاره میکند.
میراث او برای اندیشمندان و جهانگردان مسلمان باقی ماند و تلاشهای او سرمشقی برای دیگرانی شد که مسافرتهای مشابهی را به انجام رساندند. در فرهنگ عربی از کسی که زیاد به سفر میرود با عنوان ابن بطوطه یاد میشود. شخصیت او در بسیاری از فیلمها و داستانها مورد اشاره قرار گرفته و در کشور امارات متحده عربی بازاری به نام او نامگذاری شده اســت.
پیش از برگزاری المپیک تابستانی و پارالمپیک سال 2012 در شهر لندن، شهر بیرمنگام شاهد برنامهای فرهنگی و جانبی با عنوان سفر یا «وویاژ» بود. در این مراسم که از یک کشتی به عنوان صحنه اجراء استفاده میشد روایتهایی از سفر و مخاطرات آن، بیمها و امیدهایش، ترک کردن یک مکان و رسیدن به مکانی دیگر و مسائلی از این دست با هنرنمایی گروههای آموزشدیدهای در معرض تماشای عمومی قرار میگرفت. مراسم مذکور در میدان ویکتوریای شهر بیرمنگام اجرا میشد.
شب هنگام با اجرای موسیقی و گروههای همخوان شهر بیرمنگام شاهد اجرای گروههای مختلف هنری در فضایی زیبا همراه با نورپردازیهای خیرهکنند، حرکات آکروباتیک و فعالیت بالابرهای مکانیکی حامل هنرمندان در حال پرواز بودند. در این مراسم داستانهایی از یونان باستان و فراز و نشیبهای مسافران آن روزگار به زبانی هنری و جذاب برای تماشاگران روایت میشد.
اختراع راهآهن و برقراری ارتباط با قطار نه تنها تاثیرات مستقیم بر اقتصاد و جامعه بشری داشته بلکه به شکلهای مختلفی در آثار فرهنگی و هنری ملتها بازتاب یافته اســت. این پدیده سرنوشتساز در دستان هنرمندان گوناگون به شکلهای مختلفی دستمایه ساخت آثار هنریشان قرار گرفته اســت. از جمله در آثار آهنگسازان مشهوری مانند یوهان اشتراوس پدر، هکتور برلیوز و میخائیل گلینکا میتوان نمونههای فاخری از چنین آثاری را یافت.
میخاییل گلینکا که پدر موسیقی کلاسیک روسیه نیز لقب گرفته در سال 1840 آوازی را برای خواننده و پیانو با عنوان «آواز قطار» نوشت. در این اثر که بسیار تند اجرا میشود گویی حرکت واگنهای قطار روی راهآهن با حرکتی سریع بازسازی شده اســت. نوازنده با مهارت تمام این قطعه را اجرا و خواننده با زیر و بمهای متوالی و واژگانی که با سرعت بالایی ادا میشود، قطعه را مانند قطاری شتابان پیش میبرند.
در بخشی از متن این آواز این جمله آمده اســت: قطار با سرعت تمام به پیش رفته و گوشه و کنار میهن را درمینوردد، آزادتر از باد. آهنگساز و رهبر ارکستر مشهور ایرانی لوریس چکناواریان نیز با الهام از حرکت قطار قطعهای را برای پیانو نگاشته که لحظات سفر با قطار و صدای حرکت چرخهای قطار را روی ریلها با مهارت و زیبایی منحصر به فردی به زبان فاخر موسیقایی بازمینماید.
فیلم مستند «سفرچند هزار مایلی صلحبانان» در سال 2015 به کارگردانی شرمین عبید چینوی و گیتا گاندبهیر محصول مشترکی از ایالات متحده و پاکستان اســت. این فیلم 95دقیقهای براساس سفر صد نفر از زنان مسلمان بنگلادشی در سالهای 2013 و 2014 به کشور هائیتی تهیه شده اســت.
زنان مذکور به دنبال زلزله مهیبی که در سال 2010 در این کشور رخ داد در قالب سپاه صلح از سوی سازمان ملل متحد برای برقراری نظم و امنیت و کمک به مردم حادثهدیده هائیتی به این جزیره دورافتاده عازم شدند. از نکتههای جالب این سفر آن اســت که این گروه، یکی از معدود گروههایی اســت که فقط زنان در آن حضور داشتند. مهمتر آنکه زنان مزبور مسلمان بوده و پیشتر به کارهای دیگری مشغول بودند.
این زنان از طبقات و با پیشزمینههای گوناگون از مجرد و متاهل گرفته تا میانسال و جوان عازم هائیتی شدند. فیلم مستند موردنظر بر زندگی سه تن از این زنان در طول سفر تأکید کرده و زوایای جالبی از چالشهای پیش روی آنها را در سرزمینی دور در میان ویرانی، گرسنگی و بیماریهای مسری به تصویر کشیده اســت. در این فیلم ماجرای اعزام این زنان از زمان ثبت نام و مراحل آموزش تا حضور در هائیتی و رخدادهای مرتبط با زندگی جمعی و شخصی آنها به نمایش درآمده اســت.
این زنان در سفر منحصربهفردی که پشت سر گذاشتند تجربیاتی را کسب کردند که روند زندگی آنان را دچار تحول کرده و افقهای اندیشه و رفتاری آنها را به گونهای عمیق تحت تاثیر قرار داده و مفاهیمی ژرف از انساندوستی و کمک به همنوعان را برای آنان آشکار کرد.
خبرگزاری آریا -
هدیه دادن و گرفتن از دیرباز مورد توجه بشریت بوده و به اندازه قدمت انسان، سابقه دارد. در حقیقت هزاران سال است که مردم با به راه انداختن مراسم و جشن های مختلف به یکدیگر هدیه می دهند.
بنا بر تحقیقات انجام شده هدیه، بخش مهمی از روابط و تعاملات جوامع انسانی را در بر می گیرد و تعریف مشخصی از این روابط ایجاد می کند. هدیه، پیوند بین اعضای خانواده و دوستان حتی طرف های کاری و تجاری را محکم می کند. مردم وقتی به یکدیگر هدیه می دهند، اول از همه نشان می دهند که برای یکدیگر ارزش قائل هستند و به یکدیگر اهمیت می دهند. همچنین موجب می شود که به یکدیگر بیشتر فکر کنند و توجه نشان دهند. اگرچه مفهوم هدیه در فرهنگ های مختلف گاهی متفاوت است، اما در اصل نشان دهنده توجهی است که افراد به یکدیگر ابراز می کنند.
هدیه دادن و گرفتن، واضح ترین روشی است که فرد می تواند علاقه خود را به طرف مقابل نشان دهد و حتی برعکس، ممکن است فردی بخواهد با کمترین صدمه به طرف مقابل رابطه شان را پایان دهد. او می تواند این کار را با هدیه دادن انجام دهد. افرادی که به مقوله هدیه توجهی ندارند، معمولا این علائم و اشارات اجتماعی را بسادگی از دست می دهند.
بنا بر گفته روان شناسان هدیه دادن و گرفتن می تواند برای افراد بسیار مهم باشد و موجب سلامت روح و در نهایت جسم دو طرف شود. در حقیقت این عمل افراد را در شرایط برد ـ برد قرار می دهد و احساسات خوب و بسیار خوشایندی در هر دو طرف ایجاد می کند و موجب صمیمیت و در نتیجه احساس امنیت بیشتر می شود. در حقیقت هدیه دادن و گرفتن باعث ترشح هورمون «سروتونین» می شود که در مغز افراد تنظیم کننده حالات روحی شان است.
از طرفی تحقیقات نشان داده است که هدیه دادن به مراتب بیش از هدیه گرفتن شادی می آورد و وقتی این عمل به عادتی در زندگی تبدیل شود، مسلما می تواند جلوی افسردگی را بگیرد. زیرا فرد هدیه دهنده از این که توانسته دیگری را شاد کند، احساس باارزش بودن می کند. در واقع هدیه دادن را می توان در زمره کارهای نوعدوستانه قرار داد. بویژه زمانی که این کار بدون چشمداشت و توقع تلافی انجام شود، بسیار فرحبخش است.
هدیه خوب
هدیه دادن به نظر ساده و بی دغدغه می آید، اما باید گفت کاری بسیار سخت و پیچیده است و اول از همه باید آداب آن را بخوبی بدانید. هدیه خریدن از این نظر سخت است که معمولا نمی دانیم طرف هدیه گیرنده به چه چیزی علاقه مند است. درواقع نمی توانیم براحتی وارد مغز او شده و از دریچه چشم های او دنیا را ببینیم و بفهمیم که او واقعا چه می خواهد. حتی گاهی اوقات این ناتوانی به تهیه هدایایی منجر می شود که از نظر گیرنده ارزشی ندارند.
از طرفی رسم و رسوم های مختلف در فرهنگ های گوناگون هدیه دادن را بسیار سخت تر می کند. معمولا در جوامعی که از تنوع فرهنگی برخوردارند، هنگام تهیه هدیه باید بسیار مراقب بود تا هدیه ایمناسب تهیه شود. درواقع باید از سنت های یکدیگر که گاه از شهری با شهر دیگر متفاوت است باخبر بود. در هر حال دادن هدیه خوب و عالی چیزی است که فرد هدیه دهنده به آن بسیار توجه دارد. در زیر به برخی از ویژگی های یک هدیه خوب اشاره شده است:
هدیه بی منظور
پیش از هر چیز باید گفت یک هدیه خوب و باارزش هدیه ای است که بدون منظور و بدون توقع جبران داده شود. زیرا اگر توقع جبران به میان آید، اولا فرد گیرنده هدیه را در شرایط خاصی قرار می دهید و او احساس می کند که مجبور است برایتان هدیه بخرد و در ثانی به او می فهمانید که هدیه تان صمیمانه و از ته قلب نبوده است.
هدیه گرانقیمت
اگر هدیه تان باعث شود که دریافت کننده احساس فقیر بودن کند، هدیه ای واقعی نیست، بلکه با این کار به او می فهمانید که شما قدرت خرید بسیار بالایی دارید و می خواهید این موضوع را به رخ او بکشید. از آنجا که مردم به محض دریافت هدیه خواه ناخواه به فکر جبران آن می افتند، خریدن هدایای گرانقیمت دریافت کننده هدیه را به دردسر می اندازد و آن هدیه را به تلخ ترین خاطره زندگی اش تبدیل می کند. بنابراین مراقب باشید هدیه ای تهیه کنید که طرف مقابل را به زحمت نیندازید.
هدیه خاص
گاهی اوقات برخی افراد صرفا برای رفع تکلیف هدیه می خرند و در این گونه مواقع جوراب، کمربند و از این قبیل کالاها را مناسب می دانند. اگرچه این اجناس نیز بسیار ضروری است، اما با دادن این نوع هدایا نمی توانید به دریافت کننده این احساس را بدهید که برایتان مهم هستند و آنها احساس خاص بودن نمی کنند. اگر می خواهید چنین حسی به او بدهید بهتر است برایش چیزی بخرید که بسیار شادترش کند. گاهی خریدن یک کتاب که به آن علاقه داشته است می تواند یک هدیه خاص برای او محسوب شود.
پول به عنوان هدیه
برخی به جای خریدن هدیه، پول می دهند. دادن پول این مفهوم را می رساند که فرد گیرنده هدیه آنقدر ارزش و اهمیت نداشته است که به خودمان زحمت فکر کردن درباره هدیه یا بازار رفتن بدهیم و این موضوع را به سادگی با دادن پول به او می فهمانیم. بنابراین اگر می خواهید به گیرنده هدیه بگویید برایتان مهم است هرگز پول هدیه ندهید.
هرگز نمی توان ارزش هدایا را با پول سنجید. دادن هدیه یعنی نشان دادن علاقه فرد به طرف مقابل. بنابراین می توانید کاری غیر از خریدن جنس و کالا انجام دهید. مثلا می توانید غذای مورد علاقه او را آماده کرده و او را به صرف غذا در زمانی مناسب دعوت کنید. در حقیقت با این کار به او نشان می دهید که چقدر برایتان مهم است.
تفکر پشت هدیه
خود هدیه چندان مهم نیست، بلکه تفکر پشت آن از اهمیت برخوردار است. بنابراین در مورد هدیه ای که می خرید به دقت فکر کنید. به طور کلی به کسی که می شناسید هدیه ای بدهید که دوست دارد. معمولا در صحبت هایتان می توانید متوجه شوید که او چه چیزی دوست دارد. اگر هم کاملا نمی دانید طرف مقابل چه چیزی دوست دارد، هدیه ای بگیرید که احتمال می دهید برایش کاربردی باشد.
همیشه خریدن اجناس و کالا نمی تواند خاطره انگیز باشد، ولی می توانید مثلا برای او بلیت یک کنسرت یا یک کلاس تفریحی و ورزشی که دوست دارد، تهیه کنید. به این وسیله می توانید خاطره ای شیرین در ذهن او به جا بگذارید.
اگر فردی که برایش هدیه می خرید وقت بسیار کمی دارد، بنابراین برایش هدیه پردردسر نخرید. مثلا خریدن یک پازل 5 هزار قطعه ای می تواند بدترین هدیه عمرش باشد، اما خریدن کتاب های صوتی که هنگام انجام دادن کارهایش بتواند به آن گوش کند، گزینه مناسبی است.
هیچ چیز جالب تر از این نیست که هدیه تان را کادو پیچ دریافت کنید. حتی اگر بلیت رفتن به یک مکان تفریحی است آن را در یک برگه کادو بپیچید یا در پاکت مخصوص هدیه قرار دهید تا هدیه گیرنده از باز کردن کادو لذت ببرد. در ضمن مهم است برای چه کسی چه کاغذ کادویی انتخاب می کنید، مثلا کاغذ کادو با طرح پروانه برای کسی که به طبیعت علاقه دارد، بسیار مناسب است.
نوشته های زیبا
همیشه روی کاغذ کادوی هدیه تان سخنی زیبا بنویسید. البته تا آنجا که می توانید از نوشتن جملات کلیشه ای اجتناب کنید. گاهی می توانید خاطرات زیبایتان را که با هم داشتید در جمله ای زیبا بیان کنید و به پاس آن روزها هدیه تان را پیشکش نمایید، اما اگر هم نمی دانید چه بنویسید یک جستجوی ساده در اینترنت می تواند جملات بی شمار زیبایی در این خصوص در اختیارتان قرار دهد.
گاهی اوقات دادن هدیه ای که نشان دهد دوست دارید با فرد گیرنده هدیه ارتباط محکم تری برقرار کنید، می تواند بهترین هدیه باشد. مثلا خرید بلیت دونفره سینما و هر مکان تفریحی دیگر.
زمان و توجه
البته هدیه نباید حتما پولی باشد. شما اگر کسی را دوست دارید و می خواهید به او نشان دهید که برایتان مهم است می توانید با اختصاص دادن بخشی از وقت تان و گوش کردن به صحبت های او و همدردی نشان دادن به او بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد. به این وسیله او می تواند باارزش ترین هدیه را که توجه خالصانه شماست، دریافت کند.
منبع:باشگاه خبرنگاران
آداب غذا خوردن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. ممکن است آنچه برای مردم یک کشور مقبول و پسندیده است در کشور دیگر زشت و نکوهیده به شمار می آید. دانستن آداب عجیب غذا خوردن در گوشه و کنار دنیا از یک سو بسیار جذاب و جالب توجه است و از سوی دیگر باعث می شود تا در صورت سفر به این کشورها تجربه بیشتری داشته و از دیدن تفاوت ها تعجب نکنید. در این گزارش با نمونه هایی از آنها آشنا خواهید شد.
با چوب غذا خوری اشاره نکنید
چینی ها اشاره کردن با چوب غذا خوری به سوی یکی از حاضرین بر سر میز غذا را امری نکوهیده و مذموم می دانند.
زیانکارترین مردم از دیدگاه قرآن
«قُل انّ الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم» (45/شوری)
خبرگزاری آریا -
هدیه دادن و گرفتن از دیرباز مورد توجه بشریت بوده و به اندازه قدمت انسان، سابقه دارد. در حقیقت هزاران سال است که مردم با به راه انداختن مراسم و جشن های مختلف به یکدیگر هدیه می دهند.
بنا بر تحقیقات انجام شده هدیه، بخش مهمی از روابط و تعاملات جوامع انسانی را در بر می گیرد و تعریف مشخصی از این روابط ایجاد می کند. هدیه، پیوند بین اعضای خانواده و دوستان حتی طرف های کاری و تجاری را محکم می کند. مردم وقتی به یکدیگر هدیه می دهند، اول از همه نشان می دهند که برای یکدیگر ارزش قائل هستند و به یکدیگر اهمیت می دهند. همچنین موجب می شود که به یکدیگر بیشتر فکر کنند و توجه نشان دهند. اگرچه مفهوم هدیه در فرهنگ های مختلف گاهی متفاوت است، اما در اصل نشان دهنده توجهی است که افراد به یکدیگر ابراز می کنند.
هدیه دادن و گرفتن، واضح ترین روشی است که فرد می تواند علاقه خود را به طرف مقابل نشان دهد و حتی برعکس، ممکن است فردی بخواهد با کمترین صدمه به طرف مقابل رابطه شان را پایان دهد. او می تواند این کار را با هدیه دادن انجام دهد. افرادی که به مقوله هدیه توجهی ندارند، معمولا این علائم و اشارات اجتماعی را بسادگی از دست می دهند.
بنا بر گفته روان شناسان هدیه دادن و گرفتن می تواند برای افراد بسیار مهم باشد و موجب سلامت روح و در نهایت جسم دو طرف شود. در حقیقت این عمل افراد را در شرایط برد ـ برد قرار می دهد و احساسات خوب و بسیار خوشایندی در هر دو طرف ایجاد می کند و موجب صمیمیت و در نتیجه احساس امنیت بیشتر می شود. در حقیقت هدیه دادن و گرفتن باعث ترشح هورمون «سروتونین» می شود که در مغز افراد تنظیم کننده حالات روحی شان است.
از طرفی تحقیقات نشان داده است که هدیه دادن به مراتب بیش از هدیه گرفتن شادی می آورد و وقتی این عمل به عادتی در زندگی تبدیل شود، مسلما می تواند جلوی افسردگی را بگیرد. زیرا فرد هدیه دهنده از این که توانسته دیگری را شاد کند، احساس باارزش بودن می کند. در واقع هدیه دادن را می توان در زمره کارهای نوعدوستانه قرار داد. بویژه زمانی که این کار بدون چشمداشت و توقع تلافی انجام شود، بسیار فرحبخش است.
هدیه خوب
هدیه دادن به نظر ساده و بی دغدغه می آید، اما باید گفت کاری بسیار سخت و پیچیده است و اول از همه باید آداب آن را بخوبی بدانید. هدیه خریدن از این نظر سخت است که معمولا نمی دانیم طرف هدیه گیرنده به چه چیزی علاقه مند است. درواقع نمی توانیم براحتی وارد مغز او شده و از دریچه چشم های او دنیا را ببینیم و بفهمیم که او واقعا چه می خواهد. حتی گاهی اوقات این ناتوانی به تهیه هدایایی منجر می شود که از نظر گیرنده ارزشی ندارند.
از طرفی رسم و رسوم های مختلف در فرهنگ های گوناگون هدیه دادن را بسیار سخت تر می کند. معمولا در جوامعی که از تنوع فرهنگی برخوردارند، هنگام تهیه هدیه باید بسیار مراقب بود تا هدیه ایمناسب تهیه شود. درواقع باید از سنت های یکدیگر که گاه از شهری با شهر دیگر متفاوت است باخبر بود. در هر حال دادن هدیه خوب و عالی چیزی است که فرد هدیه دهنده به آن بسیار توجه دارد. در زیر به برخی از ویژگی های یک هدیه خوب اشاره شده است:
هدیه بی منظور
پیش از هر چیز باید گفت یک هدیه خوب و باارزش هدیه ای است که بدون منظور و بدون توقع جبران داده شود. زیرا اگر توقع جبران به میان آید، اولا فرد گیرنده هدیه را در شرایط خاصی قرار می دهید و او احساس می کند که مجبور است برایتان هدیه بخرد و در ثانی به او می فهمانید که هدیه تان صمیمانه و از ته قلب نبوده است.
هدیه گرانقیمت
اگر هدیه تان باعث شود که دریافت کننده احساس فقیر بودن کند، هدیه ای واقعی نیست، بلکه با این کار به او می فهمانید که شما قدرت خرید بسیار بالایی دارید و می خواهید این موضوع را به رخ او بکشید. از آنجا که مردم به محض دریافت هدیه خواه ناخواه به فکر جبران آن می افتند، خریدن هدایای گرانقیمت دریافت کننده هدیه را به دردسر می اندازد و آن هدیه را به تلخ ترین خاطره زندگی اش تبدیل می کند. بنابراین مراقب باشید هدیه ای تهیه کنید که طرف مقابل را به زحمت نیندازید.
هدیه خاص
گاهی اوقات برخی افراد صرفا برای رفع تکلیف هدیه می خرند و در این گونه مواقع جوراب، کمربند و از این قبیل کالاها را مناسب می دانند. اگرچه این اجناس نیز بسیار ضروری است، اما با دادن این نوع هدایا نمی توانید به دریافت کننده این احساس را بدهید که برایتان مهم هستند و آنها احساس خاص بودن نمی کنند. اگر می خواهید چنین حسی به او بدهید بهتر است برایش چیزی بخرید که بسیار شادترش کند. گاهی خریدن یک کتاب که به آن علاقه داشته است می تواند یک هدیه خاص برای او محسوب شود.
پول به عنوان هدیه
برخی به جای خریدن هدیه، پول می دهند. دادن پول این مفهوم را می رساند که فرد گیرنده هدیه آنقدر ارزش و اهمیت نداشته است که به خودمان زحمت فکر کردن درباره هدیه یا بازار رفتن بدهیم و این موضوع را به سادگی با دادن پول به او می فهمانیم. بنابراین اگر می خواهید به گیرنده هدیه بگویید برایتان مهم است هرگز پول هدیه ندهید.
هرگز نمی توان ارزش هدایا را با پول سنجید. دادن هدیه یعنی نشان دادن علاقه فرد به طرف مقابل. بنابراین می توانید کاری غیر از خریدن جنس و کالا انجام دهید. مثلا می توانید غذای مورد علاقه او را آماده کرده و او را به صرف غذا در زمانی مناسب دعوت کنید. در حقیقت با این کار به او نشان می دهید که چقدر برایتان مهم است.
تفکر پشت هدیه
خود هدیه چندان مهم نیست، بلکه تفکر پشت آن از اهمیت برخوردار است. بنابراین در مورد هدیه ای که می خرید به دقت فکر کنید. به طور کلی به کسی که می شناسید هدیه ای بدهید که دوست دارد. معمولا در صحبت هایتان می توانید متوجه شوید که او چه چیزی دوست دارد. اگر هم کاملا نمی دانید طرف مقابل چه چیزی دوست دارد، هدیه ای بگیرید که احتمال می دهید برایش کاربردی باشد.
همیشه خریدن اجناس و کالا نمی تواند خاطره انگیز باشد، ولی می توانید مثلا برای او بلیت یک کنسرت یا یک کلاس تفریحی و ورزشی که دوست دارد، تهیه کنید. به این وسیله می توانید خاطره ای شیرین در ذهن او به جا بگذارید.
اگر فردی که برایش هدیه می خرید وقت بسیار کمی دارد، بنابراین برایش هدیه پردردسر نخرید. مثلا خریدن یک پازل 5 هزار قطعه ای می تواند بدترین هدیه عمرش باشد، اما خریدن کتاب های صوتی که هنگام انجام دادن کارهایش بتواند به آن گوش کند، گزینه مناسبی است.
هیچ چیز جالب تر از این نیست که هدیه تان را کادو پیچ دریافت کنید. حتی اگر بلیت رفتن به یک مکان تفریحی است آن را در یک برگه کادو بپیچید یا در پاکت مخصوص هدیه قرار دهید تا هدیه گیرنده از باز کردن کادو لذت ببرد. در ضمن مهم است برای چه کسی چه کاغذ کادویی انتخاب می کنید، مثلا کاغذ کادو با طرح پروانه برای کسی که به طبیعت علاقه دارد، بسیار مناسب است.
نوشته های زیبا
همیشه روی کاغذ کادوی هدیه تان سخنی زیبا بنویسید. البته تا آنجا که می توانید از نوشتن جملات کلیشه ای اجتناب کنید. گاهی می توانید خاطرات زیبایتان را که با هم داشتید در جمله ای زیبا بیان کنید و به پاس آن روزها هدیه تان را پیشکش نمایید، اما اگر هم نمی دانید چه بنویسید یک جستجوی ساده در اینترنت می تواند جملات بی شمار زیبایی در این خصوص در اختیارتان قرار دهد.
گاهی اوقات دادن هدیه ای که نشان دهد دوست دارید با فرد گیرنده هدیه ارتباط محکم تری برقرار کنید، می تواند بهترین هدیه باشد. مثلا خرید بلیت دونفره سینما و هر مکان تفریحی دیگر.
زمان و توجه
البته هدیه نباید حتما پولی باشد. شما اگر کسی را دوست دارید و می خواهید به او نشان دهید که برایتان مهم است می توانید با اختصاص دادن بخشی از وقت تان و گوش کردن به صحبت های او و همدردی نشان دادن به او بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد. به این وسیله او می تواند باارزش ترین هدیه را که توجه خالصانه شماست، دریافت کند.
منبع:باشگاه خبرنگاران