آداب غذا خوردن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است. ممکن است آنچه برای مردم یک کشور مقبول و پسندیده است در کشور دیگر زشت و نکوهیده به شمار می آید. دانستن آداب عجیب غذا خوردن در گوشه و کنار دنیا از یک سو بسیار جذاب و جالب توجه است و از سوی دیگر باعث می شود تا در صورت سفر به این کشورها تجربه بیشتری داشته و از دیدن تفاوت ها تعجب نکنید. در این گزارش با نمونه هایی از آنها آشنا خواهید شد.
با چوب غذا خوری اشاره نکنید
چینی ها اشاره کردن با چوب غذا خوری به سوی یکی از حاضرین بر سر میز غذا را امری نکوهیده و مذموم می دانند.
یک کارشناس طب سنتی گفت: اگر پس از غذا دست را نشوئید، ذرات غذا بعد از مدتی، تغییر ماهیت داده و ممکن است موادی آزاد شود که وارد پوست، چشم یا دهان شوند؛ همچنین فوت کردن غذاهای داغ موجب دمیدن گازهای خروجی ریه (CO۲ و گازهای دفعی) به غذا میشود.
انتظار: انتظار یک مقوله اعتقادی ـ اجتماعی است؛ یعنی منتظر کسی بودن بهخاطر فکری که در دل و شناخت و انجام تعهدات ویژه و احساس و وظیفهای که نسبت به فردی داریم. شاید برای اغلب ما اتفاق افتاده باشد که موقع قرار ملاقات یا جلسه با شخص و افراد مختلف نتوانیم سر موقع حضور پیدا کنیم. برای اینکه نسبت به این انتظارها بد قول نشویم بهترین کار برنامهریزی مرتب و کمی با وقتهای اضافه است.
یعنی طوری زمان را تنظیم کنیم که خودمان همیشه کمی زودتر در جلسه و قرار حضور داشته باشیم چون اغلب ما آدمها دوست نداریم برای هر کاری زیاد انتظار بکشیم. البته اگر زمان انتظار کم باشد مانعی ندارد ولی بیش از اندازه انسان را دچار نوعی پریشانی و حتی پرخاشگری میکند پس سعی کنیم در هر موقعیتی تا آنجا که میشود در ملاقاتها کسی را منتظر نگذاریم. این را هم فراموش نکنیم که کلمه صبر با انتظار خیلی فرق میکند اگر در زندگی کسی را منتظر گذاشتیم حداقل سعی کنیم با عذرخواهی و اینکه هرگز تکرار نمیشود و روی خوش ختم به خیرش کنیم.
بنی آدم از یک پیکرند: برای کمک کردن به همنوع فصل و زمان خاصی وجود ندارد و راههای زیادی برای محبت کردن هر چند کوچک وجود دارد. الان هم که فصل سرما شروع شده و خیلی از افراد بیخانمان هستند دیوار مهربانی باید آنقدر محکم و استوار باشد که همه بتوانند از این دیوار به عنوان تکیه گاه مهربانی استفاده کنند تا دیگر در هیچ فصل و موقعیتی گرفتار و محتاج نباشند .
برای این کار کافی است از کسانی که میشناسیم یا جایگاههای مخصوص این نیازها اطلاع پیدا کنیم و به آنها دست یاری دهیم. خداوند میفرماید هر چیز خوبی که برای خودت می خواهی برای دیگران هم بخواه پس ما هم از وسایل اضافی و سالم یا دستنخورده به این عزیزان هدیه کنیم تا افراد بی خانمان و نیازمند بتوانند از آنها استفاده کنند، فراموش نکنیم فرزندان و خانوادههای نیازمند هم مانند فرزندان ما نیاز به پوشاک سالم و خوب دارند، نه این که لباسهای مندرس و وسایل خراب را هدیه کنیم!
آداب غذا خوردن: غذا خوردن هم مثل سایر رفتارهای اجتماعی آداب خود را دارد. اما متاسفانه شاید برای خیلی از آدمها چنین حساسیتی وجود نداشته باشد. ولی در این قسمت ما به چند مورد از این رفتار اجتماعی اشاره میکنیم و شما به اهمیت آن پی میبرید. یکی از نکات حضور در مراسم شادی مخصوصا عروسی است. بارها شاهد بودیم وقتی که موقع سرو شام میشود همه افراد در مجلس هجوم میبرند به سمت یک غذای محبوب و خاص که خیلی زیبا تزئین شده و در وسط میز قرار دارد و ما بدون میزان و اندازه شکممان از آن میکشیم و در آخر بیشتر غذا در بشقاب میماند. سعی کنیم بشقاب بچهها را زیاد پر نکنیم. میتوانیم از همه غذاهای سر سفره یا میز استفاده کرده، اما به اندازه و اسراف نکنیم.
بعد از سرو غذا از خلال دندان یا نخ دندان آن هم بهطوری که زننده نباشد استفاده کنیم. موقع غذا خوردن و آشامیدن نگاهمان به دیگران همراه با ملچملوچ نباشد. حتما یک دستمال کنار خودمان و کودکان بگذاریم. سر میز یا سفره دستمان را دراز نکنیم چیزی برداریم با احترام از نزدیکترین شخص به آن وسیله درخواست کنیم.
غذا کاملا جویده بعد بلعیده شود و از همه مهمتر خوردن غذا را با نام خدا شروع کنیم و با شکرنعمت به پایان ببریم و این موضوع را به فرزندانمان هم بیاموزیم.
ضمیمه چاردیواری- اعظم سادات سیدبرقی
بامداد – همان طور که می دانید فرهنگ سرو غذا در کشور های مختلف متفاوت است، ما در اینجا قصد داریم شما را با آداب و رسوم غذا خوردن در یونان آشنا کنیم.
مهم ترین نکته در اینجا ساعات سرو غذا است، در کشور یونان وعده ناهار در ساعت یک و شام ساعت ۹ شب در رستوران ها عرضه میشود از این رو اگر زود تر از این ساعات به رستوران های محلی این کشور مراجعه کنید بی تردد با در بسته مواجعه خواهید شد. البته لازم است بدانید در سطح شهر رستوران های محدودی هستند که در ساعات ۶ بعد از ظهر آماده سرویس دهی هستند.
در یونان بر خلاف خیلی از کشور ها وعده صبحانه بسیار سبک و مختصر است شاید یک فنجان قهوه غلیظ به همراه نان کنجدی و یا پای پنیر صبحانه اهالی یونان را تشکیل دهد.
پیشغذاها در یونان شامل گوجهفرنگی، خیار، انواع زیتونها، انواع فلفلها و پنیر فِتا میباشد. جالب است بدانید که یونانیها هرگز سیبزمینی سرخ کرده به شکلی که در تمام (فستفودها) دیده میشود میل نمیکنند، آنها سیبزمینی سرخ کردهای که با دست خلال شده و تازه باشد میخورند نه سیبزمینیهای خلال شده و منجمد که در اکثر (فستفودها) تهیه میشود.
نیز در بین یونانی ها بسیار مختصر و ساده سرو میشود، ناهار آنها شامل پایِ پنیر، پای اسفناج، پنیر برشته شده، ساندویچ «سُوولاکی) و یا برگ درخت انگور که با برنج، پیاز، و گوشت پُر شده و بهنام (دُلمِدز) است که شبیه همان دلمه برگ مُو در ایران است.
در این وعده یونانی ها غذاهای سنگین و پر ملات میل میکنند انواع گوشت ها و غذاهای محلی این کشور برای شام در نظر گرفته میشود.
خوب است بدانید که یونانی ها به سلامت و تازگی مواد اهمیتی فراوانی میدهند و تمامی مواد از جمله گوجه فرنگی و زیتون و پنیر و …را کاملاً تازه که همان روز و مستقیماً از مزارع خریداری میکنند تهیه مینمایند.
موضوعی که شاید برای شما عجیب و یا جالبی که در یونان هر رستورانی که مشاهده میکنید این است که رستوران ها دارای یک اسم یونانی است و این یک دستور قانونی است که هر رستورانی باید اسم یونانی داشته باشد حتی اگر اسم رستوران یک کلمه یونانی نمیباشد ولی باید حروف آن به یونانی نوشته شود. هر چند بسیاری از مکانهای توریستی در یونان این قانون را نادیده میگیرند و برای جلبِ مشتری بیشتر و اینکه به سلیقه خارجیها بیشتر خوش آید اسم رستورانشان را با حروف انگلیسی مینویسند حتی اگر اسم یونانی باشد و این نشان دهنده آن است که بعضی از یونانیها برای جلب توریست و مشتری بیشتر حاضرند نقض قانون کنند.
اگر در یونان به رستورانی میروید و زمانی که پشت میز غذا مینشینید گارسون با مِنویی در دست نزد شما میآید و از شما میخواهد که غذای خود را از روی مِنو انتخاب کرده و سفارش دهید. شما به یک رستورانِ اصیلِ یونانی نرفتهاید، زیرا مسافرخانهها و یا رستورانهای معتبر و اصیل یونانی هرگز مِنوی از پیش نوشته شده ندارند؛ و منوها چیزهای غیر قابل استفادهای هستند. زیرا مِنوها فقط یک سری غذاهای مشخص شدهای را همراه با قیمت در خود لیست کردهاند و غذایی را که برای همان روز آماده شده به ما معرفی میکند، و اما سادهترین راه این است که از گارسونِ رستوران سوال شود، یک گارسونِ یونانی بسیار علاقمند است که از وی در مورد غذاهای آن روزِ رستوران سوال شود و او توضیح میدهد که چه غذایی برای آن روز تهیه شده و از شما میخواهد که بهترینِ آنها را انتخاب کنید زیرا در نهایت و در صورت رضایتمندی شما انعام خوبی هم نصیب وی میشود.
در یونان، وعدههای غذایی اعم از صبحانه و ناهار و شام فرصتی است برای دور هم جمع شدن، از اینرو زمانی که با هم به رستورانی میروند غذا برای «میز» سفارش داده میشود نه برای هر فرد به تنهایی. از هر چیزی به میزان کم سفارش داده میشود و در سراسر میز گذاشته میشود و یا اغلب چندین نوع غذا بر روی میز گذاشته میشود و هرکسی از هر نوع غذا کمی میل میکند و اگر غذایی بیشتر خورده شود مجدداً آن غذا برای «میز» سفارش داده میشود. البته یک عامل در سفارش دادن غذا دخیل است و آن مقام و موقعیتِ افرادی است که غذا را برای میز سفارش میدهد بعضی اوقات فردی که سفارش غذا میدهد بیش از میزانی که غذا نیاز است برای میز سفارش میدهد و در این صورت یا میخواهد موقعیت خود را به رُخ بکشد و یا آدم بسیار دست و دل بازی است و این رفتار برای یونانیها چندان غیر معمول نمیباشد؛ و البته این عمل منجر به هدر رفتن مقدار بسیار زیادی از غذاها خواهد شد.
البته عادات غذاخوری بر سرِ یک میز چندان سفت و سخت نیست و میتوانید آن را تغییر دهید. البته در نزد یونانیها این رفتار اصلاً پسندیده نمیباشد که وقتی گروهی بر سر میز مینشینند بهصورت فردی سفارش غذا بدهید. اما شما میتوایند طبق عادات غربیها رفتار کرده و هر فرد برای خود یک نوع غذا سفارش دهد و سفارش غذا بهصورت مشترک نباشد، مردم یونان به افراد خارجی و عادت آنها نیز عادت کردهاند و این شما هستید که یک تجربه خوبِ غذا خوردن به صورت گروهی را از دست میدهید و این خیلی معمول است که انواع پیشغذاها را برای میز سفارش دهید و غذای اصلی را برای هر فرد به تنهایی سفارش دهید.
پرداخت صورتحساب نیز مانند سفارش دادن غذا همراه با مهماننوازی است، زمانی که یونانیها بهطور گروهی و دستهجمعی به رستوران میروند (یک فرد هرگز به تنهایی به رستوران نمیرود در یونان) هرگز صورتحساب غذایی را که در یک رستوران صرف شده بهصورت مشارکتی پرداخت نمیکنند و یا حداقل جلوی چشم دیگران این کار را نمیکنند که هرکسی پول خودش را بدهد؛ یک نفر صورتحساب را پرداخت میکند و اغلب هم بر سر این که چه کسی اَرجحتر است برای پرداخت صورتحساب چک و چانه میزنند.
اگر شما، بهعنوان یک فردِ خارجی با یونانیها به رستوران میروید بسیار سخت است که اجازه دهند شما صورتحساب پرداخت کنید مگر اینکه شما به راههای دیگری متوسل شوید. مثلاً دور از سر میز و زمانی که کسی متوجه شما نیست آن را پرداخت کنید که البته این کار هم برای یونانیها بسیار ناپسند و زشت میباشد. زیرا از نظر یونانیها شما مهمان هستید و آنها میزبان و وظیفه آنهاست که از شما مهماننوازی کنند. البته این آداب و رسوم غیر قابل نقص نمیباشد و ممکن است بین خانوادههای مختلف و یا اهالی یک شهر و یک دهکده متفاوت باشد.
در یونان، خوردن غذا با دست به جای استفاده از کارد و چنگال بسیار رایج است، زیرا از نظر آنها غذا چیزی است که باید لمس شود و خورده شود و نه اینکه با چنگال برداشته شود. از نظر یونانیها خوردن غذاهای گوشتی مانند (بره، مرغ و یا ماهی) با کارد و چنگال احمقانه است زیرا در اینصورت شما آن حسِ شیرین لمس کردن غذا را در حین خوردن از دست دادهاید. یونانیها عادت دارند که در وعده غذایی خود از نان استفاده کنند و این نام بهعنوان وسیلهای است برای هدایت غذا به سمت چنگال (اگر از چنگال استفاده میکنند) و همچنین جمع کردن غذا در بشقاب و جذبِ روغن غذا از طریق نان مورد استفاده قرار میگیرد.
ماست یونانی که ماستی غلیظ و خامه ای ست و تقریباً در هر وعده غذایی میل میشود. یک پیشغذا بهنام «تِسازیکی) که مخلوط از ماست، خیار، و سیر معمولاً در هر وعده بر سر میز غذا وجود دارد. یک ظرف حاوی ماست که با عسل شیرین شده و مغز بادام و پسته و ….. روی آن پاشیده میشود از دسرهای مطلوب یونانیها است. اکثراً از گوشتِ بره استفاده میکنند اما گوشت خوک، مرغ، گوشت گاو و غذاهای دریایی نیز بهصورت کاملاً تازه استفاده میشود. از غذاهای دریایی که در یونان خورده میشود میتوان انواع صدفها، میگو، هشتپا، ساردین، ماهی حلوا، نیزهماهی و شاهماهی را نام برد.
پنیر مورد استفاده یونانیها نیز فِتا است، نوعی پنیر نرم و سفید و خامهای که به آن پنیر یونانی هم میگویند و از شیر بُز درست میشود، و این پنیر یکی از مواد اصلی و ضروری در سالادهای یونانی بهشمار میآید. در سالادهای اصیل یونانی هرگز کاهو سرو نمیشود و بیشتر از گوجه فرنگی، خیار، پیاز، پنیر فتا و زیتون استفاده میشود.
ساندویچ «سوولاکی» ساندویچ معروف در یونان میباشد به همان اندازه که همبرگر در امریکا معروف است، این ساندویچ شامل گوشتی است که به همان روش کباب تُرکی که در ایران نیز رایج است طبخ میگردد و سپس داخل نان مخصوصی بهنام نان «پیتا» گذاشته میشود و گوجهفرنگی و پیاز هم به آن اضافه میشود و همراه با سُسی بهنام «تسازیکی» که مخلوطی از ماست و خیار و سیر میباشد میل میگردد.
منبع:مجله نظاره
نوشته با آداب و رسوم غذا خوردن کشور یونان بیشتر آشنا شویم اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بر ارباب تحقیق حقایق و ادراک دقایق پوشیده مباد که سفره داری و خوان گستری کاری است فراتر از پختن آش و بارگذاردن آبگوشت. برای میزبانی مهمانانی بزرگوار می بایست ظرایف و لطایف بسیاری را رعایت کرد. سخن در این باب بسیار است و اخلاق نامه ها و نصیحت نامه های قدیم پر است از ذکر آدابی که بر مهمان و میزبان واجب است. قابوس نامه در دو باب دهم و دوازدهم به آداب میزبانی مهمان کردن و مهمان شدن پرداخته است.
این آداب چنان با روح ما عجین شده که هر ایرانی بی تردید آن را از کودکی آموخته است و امروز اگر می بینیم که کسی خدای ناکرده «ادب سفره» ندارد و رسم خوان گستردن و مهمان شدن به جای نمی آورد، بی شک از ندانستن نیست. همه می دانیم که اگر افتخار میزبانی نصیبمان می شود، باید خوش رو و خشو رفتار و گشاده دست باشیم و رسم ارج نهادن بر بزرگ تر و مقدم داشتن کودکان را هنگام تقسیم خوراک به جای آوریم و بر سر سفره زیر دست بزرگان بنشینیم و آن چنان مایحتاج سفره را آماده کنیم که مهمان عزیز کمبودی نبیند و همه چیزش در دسترس باشد. نگاه بر اندازه خوراک در ظرف مهمان خارج از ادب است.
باید به گونه ای سفره را ترتیب داد که مهمان نازنین خود به هر اندازه که میل داشت- بیش و کمش بر عهده خود اوست- از آن برچیند و آزاد از هر فشار و تعارف باشد.
عنصرالمعالی در قابوس نامه می فرماید: «از ممانان عذر مخواه که عذر خواستن کار بازاریان باشد و هر ساعت مگو که نان نیکو بخور و هیچ نمی خوری، به جان تو که شرم مدار و من خود سزای تو چیزی نتوانم ساخت، مگر که بار دیگر این ساخته شود- که این سخنان اهل همت نباشد... از چنین گفتارها آن مردم شرمزده گردند و چیزی نتوانند خورد...» این نصایح همچنان معتبرند و به کار می آیند.
همه ما در این موقعیت و اصرار و تعارف میزبانانی مهربان گیر افتاده ایم و از شرم عرق کرده ایم و خجالت زده و معذب شده ایم و احتمالا خودمان مهمانان عزیزمان را در همین شرایط قرار داده ایم. سنت ایرانی به ویژه در آشپزی و سفره داری بر مدار اعتدال و میانه روی و صدالبته رعایت مکارم اخلاقی است. میزبانیِ درخور به معنی آکندن سفره از خوراک های گوناگون رنگین نیست. مهمانداری ایرانی بیشتر به رفتار و منش و روی باز و رعایت احترام است تا خوراک هایی گران قیمت و با حجم بسیار بر سر سفره نهادن.
رسم مهمانداری و مهمان نوازی در سفره خانه ها و رستوران ها و هتل ها هزار بار ظرافت بیشتری دارد، چرا که مهمان در این جا بابت بر سر خوان نشستن پول هم پرداخت می کند و از این حیث دو بار بر سر میزبان منت دارد؛ اول آن که بر سر خوان او نشسته و مهمانش شده و دوم از باب این که مشتری است و رزق میزبان از قدم مبارکش تامین می شود. افسوس و هزار افسوس که در این معرکه بی در و پیکر و بی ضابطه هر کس رستوران دار و مهماندار شده و آبروی این شغل شریف را که کسبه قدیم بس محترمش می داشتند به کلی برده است.
در فرهنگ غالب امروز، رستوران موفق، غذاهای گران قیمت بدمزه و بی مزه و من درآوردی، دکوراسیون گران قیمت بی ربط و کارکنان به دور از ادب دارد. معمولا باید از دو ماه پیش برای خوردن وعده ای غذا در آن وقت گرفت. کارکنان متکبر با ادبی ساختگی و خشونت ذاتی و رفتاری، صدایی یکنواخت و جملاتی بی روح که از فرط تکرار مانند گوش سپردن به نواری ضبط شده و تکراری است، منتظر شما هستند.
میزان احترام به مشتری به جایگاه اقتصادی اش مربوط است و کارکنان البته با تجربه از روی نوع لباس و سلوک مشتری توان اقتصادی او را تشخیص می دهند و متناسب با آن جایگاه با او برخورد می کنند. این رستوران های بی هویت که برپایه تشخیص صاحب سرمایه ای برای کار انداختن پول در این عرصه به راه افتاده اند، به دور از کرامت انسانی، رسم مهمانداری و مهربانی را زیر پای می نهند و با توهین و تحقیر، به جیب مشتریان نگون بخت دستبرد می زنند. شوربختانه افراد بسیاری از این که در رستوران گران قیمت که وقتش تنگ است و غذایش عجیب و غریب است و فضایش به شدت تاریک است و کارکنانش بی ادب و متفرعن هستند، غذابخورند شادان و خوشحال می شوند!
در این جاست که به عرض خوانندگان معزز مکرم می رسانم که سفره داری و خوان گستری از خلق الله پول هم بگیرند که دیگر لزوم رعیات این ادب و ظرافت و لطافت صدچندان می شود.
خوردن خوراک خوب و لذت بردن از صرف وعده ای غذا به همراه دوستان نازنین بیرون از منزل نیازمند کمی دقت نظر است. خوراک خوب و فضای دوستانه، اتفاقا در رستوران های جدید گران قیمت شمال شهر تهران کمتر به دست می آیند تا رستورانی قدیمی و نظیف، در مرکز و جنوب تهران. نگارنده خود مشتری پر و پا قرص تعدادی از این رستوران های خوب دوست داشتنی هستم که خوراک ایرانی مرغوب عرضه می کنند و فضایشان مهرآمیز و صمیمی است.
حال حکایتی دیگر؛ جمعه یکی، دو هفته پیش سردبیر نازنین مهربان و چند تن از دوستان قدم بر دیده ام گذاشتند و به خانه ام برکت آوردند و بر سر خوان آبگوشتم نشستند. پس از سخن هایی که در باب آبگوشت گفتم، یکی ازر دوستان مهربان لابد به قصد آزمایش آنچه گفته ام، امر به پختن آبگوشت فرمود. به دیده منت تقاضا کردم که کرم نمیاند و جمع ناهار به صرف آبگوشت بادمجان و غوره تشریف فرما شوند.
ناگفته نگذارم که در پی فرصتی بودم تا در برابر سردبیر محترم و دوستان بزرگوار مجله «کرگدن» ابراز وجودی کرده و بگویم آن چیزهایی که می نویسم در حد قلم اندازی و تئوری و نوشته و حرف نیست و اصلا پخت و پز خانه در بیشتر اوقات بر عهده من است و با همسر عزیز یا به قول نادر میرازی قاجار «خدای°خانه» بر سر این مهم به توافق کلی رسیده ایم که خرید و پخت و پز یک سره بر عهده من باشد و رسیدگی به کارهای فرزند و مدیریت خانه بر عهده ایشان.
آبگوشتی بار گذاشتم جای شما خالی، به جز آن که در وقت سیب زمینی و زردچوبه یکی دو، دو مشت، غوره تازه و سه، چهار بادمجان قلمی سرخ کرده و دو، سه گوجه متوسط هم اضافه کردم و حاصلش شد آبگوشت غوره و بادمجان. افزودن آبغوره به این آّگوشت را توصیه می کنم و خودم این آّبگوشت را کمی ترش مزه می پسندم. اگر از این آبگوشت طبخ فرمودید البته بر وسوسه خوردن بادجان ها، جدای از گوشت کوبیده غلبه کنید و غوره و بادمجان و گوجه ها را با هم بکوبید. گوشت کوبیده این آبگوشت مایه دارتر و خوشمزه تر است. رفقای حاضر به دور سفره محقر من تشویق ها فرمودند، امید دارم از خوردن دست پخت من به راستی محظوظ شده باشند.
اگر آبگوشت غوره و بادمجان طبخ فرمودید، به کنسرت افشاری مرکب جناب استاد پرویز مشکاتیان، نادره آهنگ سازی و نوازندگی گوش فرادهید که با صدای ایرج بسطامی عزیز و گروه عارف، اثری ماندگار و بی بدیل آفریده است. به ویژه چهار مضراب گروهی و تصنیف «الا یا ایها الساقی» که حالی به خصوص دارند و وقت را خوش و حال را بهتر می کنند.
یاری در برچیدن سفره و شست و شوی ظروف را هم البته فراموش نفرمایید که طریق مهربانی و دوستی است.
آداب مهمانی را از همان اوان کودکی، باید به کودک خود و در عمل بیاموزید. زیرا ذهن کودک شکل اجتماعی خاصی نداشته و تنها والدین کودک هستند که می توانند با الگوهای رفتاری شان، شیوه های صحیح برخورد را به آنان یاد دهند.
عصر دومین روز تعطیلات اسـت ، شما به همراه خانواده تان مقابل تلویزیون نشسته اید و برنامه های طنز آن را تماشا می کنید، ناگهان صدای زنگ همه را می پراند. با عجله به سمت آیفون می روید و تصویر عروس و پسرعمه تان را می بینید، با اکراه تمام جواب می دهید و تعارف شان می کنید داخل منزل شوند. یاد نوروز سال گذشته می افتید که آرمان، چگونه در 45 دقیقه، خانه تان را کن فیکون کرد و...
سال پیش، کودک 4 ساله پسرعمه تان، از زمان ورود به خانه شما ،که از تمیزی برق میزند و بوی عید می داد، آرام ننشست و هر آنچه را که فکرش کنید انجام داد.به هنگام پذیرایی، زیر دست و پای شما وول میخورد و مدام صندلی خود را برای نشستن تغییر می داد، میوه های بی زبان را یکی یکی گاز می زد و به گوشه و کنار می انداخت ؛ تا به خودتان بیائید ناگه یک مشت شکلات برمی داشت و پس از به نیش کشیدن، با مابقی آن در و دیوار را رنگ آمیزی می کرد و دستهای کثیف خود را بر روی مبلمان سفید و براقتان می کشید و آخر سر هم با شکستن ظرف میوه، خانه تان را ترک کرد.
حالا امسال خدا خدا می کنید پسر عمه تان، وروجکش را به همراه نیاورده باشد و گرنه باید فاتحه تمیز کاری های چند روز پیشتان را بیش از پیش بخوانید.
****************
شاید شما هم در اقوام خود، چنین کودکی را سراغ داشته باشید که با ورود اولبه خانه، تن تان به لرزه درآید و احساس کنید خانه تان هر آن، ممکن اسـت با تمام اسباب و اثاثیه اش، توسط این زلزله چند صد ریشتری فرو بریزد. حیرت تان می شود،
وقتی می بینید مادر کودک از خرابکاریهای فرزندش لذت می برد و میخندد و قربان صدقهاش می رود، لاجرم از تعجب انگشت بر دهان تان می گیرید و می گوئید:
هر چه باشد، دوره، دوره فرزند سالاری اسـت، نباید به کودک امر و نهی کرد، او باید آزاد گذاشته شود و گر نه در آینده ای نه چندان دور، عقده ای می شود و هزاران درد بی درمان می گیرد.
بی تردید شیطنت های بی پایان کودک بی ادب از یک سو، بیخیالی والدینش از سوی دیگر بسیار کلافه تان می کند لاجرم ، صبر از وجودتان رخت بر می بندد و بیقرار و دل آشوب می شوید.
اما مجبورید خودتان را بی خیال شوید و همگام با عقیده ی مهمان ، اجازه دهید کودک او رشد یابد و مسیر تحول و تکاملش را طی کند.
به جرات می توان گفت: والدین این کودکان، هیچ وقت به این موضوع نیندیشیده اند که دلیلی ندارد که هر کاری که کودکشان انجام میدهد و باعث شادی و لذت آنان می شود، مورد پسند و خوشایند میزبان نیز باشد!
چه بسا کارهای کودک، برای شما خوشایند و دلنشین اسـت اما برای دیگری تعبیری متفاوت دارد. همه مثل شما فکر نمیکنند!
احتمالا، بابت این رفتار کودک دلبندتان، متهم به حساب می آئید و در بین دوستان و آشنایان ، نه تنها به عنوان فردی بی ملاحضه و خودخواه شناخته می شوید، بلکه ممکن اسـت حکایت شما و کودکتان نقل و نبات هر محفلی شده و شهره ی خاص و عام و مایه ی عبرت دیگران شوید.
روان شناسان توصیه می کنند آداب مهمانی را از همان اوان کودکی، باید به کودک خود و در عمل بیاموزید. زیرا ذهن کودک شکل اجتماعی خاصی نداشته و تنها والدین کودک هستند که می توانند با الگوهای رفتاری شان، شیوه های صحیح برخورد را به آنان یاد دهند
برخی از والدین ممکن اسـت در قبال شیطنت های بی شمار کودک و بی خیالی خود، دست به توجیه بزنند و هزاران دلیل ناپذیرفتنی را اظهار نمایند.
به برخی از این گفته ها توجه کنید:
از پس این بچه بر نمی آئیم خودمان هم اسیر شدیم، این کارها را از پسر خاله اش یاد می گیرد و گرنه من و باباش مخالفیم، آخه روان شناسان می گویند: ممانعت زیاد والدین، باعث می شود کودک سرخورده شود و آینده ی خوبی نداشته باشد، فرزند سالاری همین که می بینید ما که بچه بودیم جرات این کارها را نداشتیم و...
این جور کارها به صرف این که کودک شما، بچه اسـت و شیطنت، خاص این دوران اوست هرگز درست نیست، اندیشه فرزندسالاری و تربیت بی قید و شرط هم هرگز پسندیده نیست، احساس استیصال و درماندگی شما نیز دردی را دعوا نمی کند، تقلید و همانندسازی او از کودکان دیگر، تنها بهانه ای بیش نیست و...
متاسفانه باید بگوئیم: این گونه رفتارهای زننده و بی ادبانه کودک، با هیچ عبارت و اصطلاحی قابل توجیه نیست جز کوتاهی و قصور والدین در تربیت.
شما به عنوان یک والد مهربان، اما قاطع باید بدانید که در هیچ یک از کتاب های اصول تربیتی و روان شناسی کودک، مطلبی را نخواهید یافت که در جهت تائید و صحت و سقم این شیوه ی تربیتی سهل گیرانه باشد. در اصول بنیادین و برتر تربیتی ، این رفتارها نه تنها تائید نمی شوند بلکه بسیار مذموم و نکوهیده تلقی شده و از موانع اصلی رشد بهینه و سالم یک کودک به شمار می آیند.
آداب مهمانی، هم یکی از آن مولفه های مهم تربیتی اسـت که بایستی والدین بدان، توجه خاص مبذول بدارند.
رفت و آمد، دیدو بازدید، احترام گذاشتن، احترام دیدن و چگونگی رفتار و برخورد در مراسم ها با بزرگترها از مواردی هستند که باید به کودکان آموزش داده شوند.
روان شناسان توصیه می کنند آداب مهمانی را از همان اوان کودکی، باید به کودک خود و در عمل بیاموزید. زیرا ذهن کودک شکل اجتماعی خاصی نداشته و تنها والدین کودک هستند که می توانند با الگوهای رفتاری شان، شیوه های صحیح برخورد را به آنان یاد دهند.
ایام نوروز تمرین بسیار مناسبی برای کودکان اسـت تا اصول ارتباطی صحیح را ،از چگونگی احترام گرفته تا برخورد و رفتارمناسب ، یاد بگیرند.
برای موفقیت بیشتر درآموزش، می توانید از تدابیر ذیل ، استفاده کنید:** تعطیلات، زمانی مناسب برای ارتباط کودک شما با هم سن و سالانش می باشد. بهتر اسـت بر طبق برنامه ی از پیش تعیین شده ای، دوستان او را به خانه دعوت کنید و از آنها بخواهید درباره ی مهمان و آداب رفت و آمد آن صحبت کنند و نقطه نظرات و خاطرات خود را برای همه تعریف کنند.
نکته: سعی کنید به گونه ای ناملموس ، مدیریت این مهمانی کودکانه را خود بدست گیرید و در حین مهمان داری ، خود را نیز ملزم به رعایت اصول مهمان داری کنید و هر از چند گاهی با سوالاتی داستان وار، ذهن کودکان را به تفکر وا دارید.
مثلا بگوئید: بچه ای خونه ی مادر بزرگش رفته بود ، مدام میوه ها را بر می داشت و گاز می زد و ...، داستان خود را به یک سوال ختم کنید: به نظر شما کار این بچه در مهمانی خوب بود؟ نظر بچه ها را بپرسید و راه کار درست را بیابید.
نکته: البته، می توانید از این ترفند به تنهایی و بدون حضور کودکان دیگر هم استفاده کنید، اما به خاطر تاثیر گذاری بیشتر و آشنا شدن کودک با رسم و رسومات خانواده های دیگر، چنین توصیه می شود.
** آداب مهمانی را می توانید با مهمان بازی به او یاد دهید. یک بار شما مهمان خانه ی فرضی او شوید و بار دیگر او مهمان خانه ی شما. هر بار نقش دو کودک (یک بار نقش کودک بی ادب، بار دیگر نقش کودک با ادب)را بازی کنید و هر بار از آدم های خیالی که نقش عمو، خاله، دایی، عمه و... را بازی می کنند نظر خواهی کنید و نظر شان را راجع به هر دو کودک بپرسید.
** از برنامه های آموزشی در قالب داستان، طنز،نقاشی، فیلم ،موزیک و... که مضمونی در این زمینه (مهمانی)دارند و امروزه به وفور در بازار کتاب یافت می شوند، استفاده کنید.
** پیش از رفتن به مهمانی، توصیه های لازم را داشته باشید و در حین دیدارهای خود نیز کودک را تحت نظر بگیرید، به گونه ای که او بداند شش دانگ حواس شما جمع اوست . کودکان گاهی از غفلت شما سوء استفاده می کنند و انجام می دهند کاری را که نباید بکنند.
** اگر در جلسات مهمانی، خطایی از او سر زد چشم پوشی نکنید. در اولین بارها، با حرکات ریتمیک چهره خود، او را به آرامش دعوت کنید، اگر پاسخ لازمه را نگرفتید با کلام او را هدایت کنید، در صورت ادامه ی شیطنت کودک، بلند شوید دست او را بگیرید با کلامی که نشان از خشم شماست او را کنار خود بنشانید؛ و در نهایت اگر نشد، با عذر خواهی از میزبان مهمانی را ترک کنید. پس از خارج شدن از منزل میزبان، علت ترک زود به هنگام خود را توضیح دهید و حتی اگر لازم شد به تنبیه فیزیکی متوسل شوید و با زدن پشت دست او، او را متوجه خطایش کنید.
فراموش کاری شما باعث می شود کودک در دفعات بعدی، روی حرف ها و توصیه های جدی شما هیچ حسابی باز نکند و تنها تهدیدی بیش قلمدادش نکند که عاقبت ترسناکی هم ندارد و ...، لاجرم دوباره کار خود را از سر گیرد و به قول معروف همان آش و همان کاسه شود
از یک سو، موکول کردن تادیب به زمان دیگر، نه تنها از ارزش لحظه ای و به موقع آن می کاهد بلکه باعث می شود کودک نداند بابت کدام رفتار تنبیه شده اسـت، زیرا ذهن سیال کودک ، باعث می شود او سریعا همه چیز را از یاد ببرد و یا توجه اش به چیز دیگری معطوف شود.لذا زمان مناسب تنبیه، همان هنگام وقوع رفتار اسـت.
از سوی دیگر،فراموش کاری شما باعث می شود کودک در دفعات بعدی، روی حرف ها و توصیه های جدی شما هیچ حسابی باز نکند و تنها تهدیدی بیش قلمدادش نکند که عاقبت ترسناکی هم ندارد و ...، لاجرم دوباره کار خود را از سر گیرد و به قول معروف همان آش و همان کاسه شود.
** در ادامه نکته فوق ، لازم اسـت به این مهم هم اشاره نمائیم کهاگر کودک نهایت تلاش خود را در بکار گیری آداب مهمانی به کاربست و حتی اگر در مواردی چند موفق هم نبود، تشویق او حتمی اسـت. در همان جلسه مهمانی و یا پس از ترک خانه ی میزبان بلافاصله از او تشکر کنید و به او بگوئید: از این که مایه ی مباهات شماست به خود می بالید. اگر قصور و کوتاهی هم داشت پس از بیان تشکر خود، آنها را به او گوشزد کنید و بگوئید در مهمانی بعدی دوست دارید آنها را هم مشاهده نکنید.
تبیان
وب سایت همشهری شش و هفت - رامین حاجیان فرد: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی... و واقعا هم، هر سفر، با هزار خاطره، تجربه و اتفاقات بد و خوب همراه اســت. اگرچه همه فصل سفر را تابستان میدانند، اما شاید برای سفر بیش از فصل، آمادگی خود فرد برای رفتن و دل بریدن و گشتن در اولویت باشد...
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی... و واقعا هم، هر سفر، با هزار خاطره، تجربه و اتفاقات بد و خوب همراه اســت. اگرچه همه فصل سفر را تابستان میدانند، اما شاید برای سفر بیش از فصل، آمادگی خود فرد برای رفتن و دل بریدن و گشتن در اولویت باشد.
طبیعی اســت که فصل تابستان با توجه به تعطیلی مراکز آموزشی، امکان سفر رفتن بیش از هر زمان دیگری مهیاست. این بار سفری داشتهایم به دنیای سفر؛ از جادههای باستانی تا قطعهای موسیقی که با الهام از یک وسیله سفر ساخته شده و نیز نگاهی بر کتابی از نویسندهای مشهور که چکیده خاطراتش از یک سفر طولانی اســت. از کاروانسراهای قدیمی گذر کرده و به دنیای نوجوانی و داستانهای جذاب از سفرهای شخصیتی خیالی سفر خواهیم کرد. با ما هم سفر باشید!
شهر رم بهعنوان پایتخت امپراتوری روم و همچنین پس از آن در دوران مسیحیت همواره از اهمیت ویژهای در تمدن مغرب زمین برخوردار بود. این شهر جایی بود که حیات و مرگ امپراتوری به آن وابسته بود و همه تصمیمهای مهم سیاسی و نظامی در آنجا شکل میگرفت. اهمیت و ویژگی این شهر به حدی بود که در ادبیات غرب این اصطلاح که «همه راهها به رم پایان مییابد» راه یافته و هنوز کاربرد دارد.
در بخش باستانی شهر رم سنگ مرمری وجود دارد که گفته میشود در مرکز شهر رم باستان قرار داشته و نقطهای بوده که فاصله تمام راههای امپراتوری نسبت به آن سنجیده میشد. این یعنی این که همه راهها در شهر رم پایان مییافت. این سنگ در سال 20 پیش از میلاد مسیح یعنی در دوران امپراتوری آگوستوس تعبیه شد. گمانهزنیها درباره ماهیت این سنگ متفاوت اســت. بعضی از محققان آن را پایهای از یک بنای بزرگتر میدانند.
گستردگی امپراتوری روم باعث شد که بعضی از این راهها هنوز هم در اروپای کنونی مانند فرانسه و اسپانیا و حتی بخشهایی از خاورمیانه و آفریقا جریان داشته باشند. از جادههای مذکور میتوان به جاده رم به توسکانی، رم به فرانسه و رم به دریای آدریاتیک اشاره کرد. در مسیر این جادهها سنگهایی برای نشان دادن فواصل بین شهرهای مسیر احداث شده بود که درحال حاضر نیز بعضی از آنها باقیمانده اســت.
در هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح (ع) پای یکی از مهمترین اختراعهای بشر یعنی چرخ به میان آمد. شاید فراوانی کاربرد چرخ در زندگی روزمره ما اهمیت آن را در سایه قرارداده باشد ولی با کمی تأمل در اطراف و تصور عدم وجود چرخ در زندگی به نقش حیاتی آن در زندگیمان پیخواهیم برد.
زائران وارناسی
یکی از انگیزههای مهم برای سفر در فرهنگها و آیینهای مختلف، زیارت و بهجای آوردن مناسک آیینی و دینی بوده اســت. شهر وارناسی یا بنارس در مجاور رود گنگ عصارهای از اسطوره و میراث کهن فرهنگی هندوان را در خود جای داده و هر سال پذیرای میلیونها نفر زائر هندو از سراسر دنیاست.
در این شهر که مقدسترین مکان نزد هندوان بهشمار میآید گذر تاریخ از گذشتههای افسانهای بسیار دور تا دوران معاصر در هم آمیخته و مکانی رویایی برای هر مسافری فراهم میکند. در بعضی از متون مقدس هندوان مانند مهابهاراتا از این شهر نام برده شده اســت. غسل در آب رود گنگ یکی از مناسک مهم هندوان اســت که همراه با خواندن دعاها و متنهای مقدس از سوی زائران و روحانیون هندو همراه میشد.
البته شستوشو در آب رود گنگ تنها جاذبه آیینی این شهر نبود بلکه وجود معابد گوناگون در این شهر که بعضی از آنها از قدمت زیادی برخوردارند بر این جذابیتها میافزاید. هر سال در بین ماههای اکتبر و مارس جمعیت بسیار زیادی به این شهر سرازیر شده و هتلهای مختلف مملو از مسافران میشود. علاوه بر این هتلها مکانهایی سنتی به نام دارماشالا در این شهر وجود دارد که در اصل زائرسراهایی هستند که برای استراحت و اقامت زائرین ساخته شدهاند.
برای سفر به شهر وارناسی از هواپیما، قطار یا اتوبوس و خودرو میتوان استفاده کرد. یکی از وسائل نقلیه شهری رایج در داخل وارناسی ریکشا یا همان سه چرخههایی اســت که دارای یک کابین در پشت بوده که توسط رانندهای که رکاب میزند به حرکت درآمده و در تمام شهر به آسانی در دسترس اســت.
این دو خط موازی هزاران کیلومتر به پیش رفته و هیچگاه به هم نمیرسند ولی مسکو را به شرق روسیه پیوند میدهند. طولانیترین خط راهآهن جهان در کشور روسیه از پایتخت یعنی مسکو تا منتهیالیه شرق این سرزمین پهناور یعنی سواحل دریای ژاپن امتداد یافته اســت. درازای این مسیر 9289 کیلومتر اســت که از سال 1916 بدین سو از یک سو به شهر مسکو و از سوی دیگر به شهر ولادیووسک متصل اســت.
عملیات احداث راهآهن سراسری سیبری از اواخر قرن نوزدهم میلادی در دوران زمامداری تزار الکساندر سوم آغاز شد و پس از او در دوران پسرش نیکلای دوم تکمیل شد. این دستاورد بزرگ صنعتی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گوناگونی را داشته و در جنگ و صلح شاهد رخدادهای زیادی بوده اســت.
اهمیت آن به اندازهای بوده که بازتابهایی از حضور آنرا در محصولات فرهنگی و هنری میتوانیم مشاهده کنیم. راهآهن سراسری سیبری دستمایه نویسندگان و فیلمسازان گوناگون روسی و غیرروسی قرار داشته و برپایه آن داستانها و فیلمهای گوناگونی ساخته شده اســت. در بعضی از این آثار راهآهن مذکور حضوری پررنگ و تعیینکننده داشته و در بعضی دیگر بهصورت پدیدهای جانبی حضور مییابد.
فیلم سینمایی «ترانس سیبرین» در سال 2008 با کارگردانی برد اندرسون محصولی مشترک از آلمان، بریتانیا و اسپانیاست. در این فیلم سرنوشت پر فراز و نشیب یک زوج آمریکایی که از پکن عازم مسکو هستند به تصویر کشیده شده اســت. بخش اصلی سفر با قطار بوده و در خط سراسری سیبری سپری شده و ماجراهای جنایی و رمزآلود فراوانی در این فیلم به نمایش درآمده اســت.
سفر به عمق دریا همواره نزد بشر از جذابیت برخوردار بوده و عامل مهمی برای برانگیخته شدن حس کنجکاوی بوده اســت. گاهی نیز نبردها در مناطق ساحلی ایجاب میکرد که عدهای برای هدفهایی مانند جاسوسی یا حتی غافلگیر کردن دشمن، مسیری را در زیر آب طی کنند.
در هر صورت این جذابیتها و نیازها انسان را وادار کرد تا با خطرهای این سفر زیرآبی روبرو شده و در طول تاریخ همگام با پیشرفتهای فنی زوایای جدیدی از دنیای زیر آب را آشکار کند. در یونان باستان اسفنجهای طبیعی کف دریا برای حمام کردن مورد استفاده قرار میگرفت و از اینرو یکی از مشاغل در یونان باستان غواصی برای استخراج این اسفنجها بود .به این شیوه که غواصان حرفهای با نگاه داشتن هوای دم با شیرجهای عمیق به زیر آب، اسفنجها را جمعآوری و به سطح آب میآوردند.
در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی اتاقکهای زیرآبی گوناگونی طراحی شد که میتوانست یک یا دو نفر را در خود جای داده و به آب انداخته شود. در اوایل قرن هجدهم میلادی نخستین لباسهای غواصی طراحی شد که شکل آنها با آنچه که ما امروزه از چنین لباسهایی در ذهن داریم بسیار متفاوت بود.
این لباسها حجیم و بیشتر شبیه به یک بشکه بزرگ بود.در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم توجه زیادی به اختراع لوازم غواصی که مستقل از سطح آب عمل کرده و امکان زیر آب بودن غواص را بدون ارتباط با سطح آب برای مدتی فراهم میآورد ، به عمل آمد.
بسیاری از ما که درحال حاضر این متن را میخوانیم در دوران نوجوانی با کتابهای تنتن مأنوس بودهایم و از رخدادهای هیجانانگیز و تصاویر جذاب داستانهای او لذت بردهایم. نویسنده بلژیکی ژرژ رِمی که با نام مستعار هرژه شناخته میشود در نیمه دوم قرن بیستم به شهرتی جهانی دست یافت. بهطوریکه داستانهایش به زبانهای مختلفی برگردانده شد.
قهرمان این داستانها که جوانی به نام تنتن اســت مسافرتهای گوناگونی را به مکانهایی عجیب و غریب پشت سر گذاشته و همراه با شخصی به نام کاپیتان هادوک و سگ وفادارش و چندین شخصیت دیگر داستان فراز و نشیبهای جذابی را در طول داستانها از سر میگذراند. گاهی او در میان رشته کوههای بلند هیمالیا از تبت سردرمیآورد و گاهی در دریای سرخ با دشمنانی سرسخت روبهرو میشود.
او در کشور کنگو با حیات وحش آفریقا روبهرو شده و در جریان یک هواپیماربایی در جزیرهای دورافتاده در اقیانوسیه گرفتار میشود. در داستانی دیگر تنتن و همراهانش در ماجراهای پر کش و قوس مربوط به یک موشک که عازم کره ماه بوده مشغول هستند. نویسنده در تمام این داستانها برای خلق اثری ماندگار و جذاب دست به تحقیقات گستردهای درباره تاریخ، فرهنگ و اسطورههای مناطق مورد نظرش زده و بدین جهت ارتباط موثری با خوانندگان برقرار میکند.
گرایش طبیعی آدمی به سفر و ماجراجویی در این داستانها که با نقاشیهای جالبی به تصویر کشیده شده سیراب میشود. داستانهای تنتن پس از انتشار در رسانههای دیگر مانند فیلم، تئاتر، رادیو و حتی بازیهای کامپیوتری مورد استفاده قرار گرفت. شرکت پست بلژیک در سال 2011 یک مجموعه تمبر پستی برای یادبود داستانهای تنتن منتشر کرد.
موضوع سفر همواره مورد توجه هنرمندان بوده اســت. بسیاری از نقاشان صحنههایی از مراحل گوناگون سفر مانند ترک خانه و دیار، مواجهه با ناگواریهای طبیعی در جریان سفر، خستگی و رسیدن به مقصد را بر بومهای نقاشی خود ثبت کردهاند.
در قرن هجدهم و نوزدهم و پیش از ظهور رسانههای نوینی همچون تلویزیون و سینما، هنر نقاشی نقش مهمی در راستای آگاهی بخشی عمومی ایفا میکرد. بسیاری از نقاشان اروپایی که به سرزمینهای شرقی و بهویژه اسلامی سفر میکردند تجربههای سفرهایشان را با ثبت به صورت نقاشی در اختیار نسلهای بعدی قرار دادند. این شیوه نقاشی که با واقعگرایی قابل توجهی همراه بود اطلاعات مفیدی را از شهرها، مردم و زندگیشان ثبت کرده اســت.
این سبک هنری که از آن با عنوان خاورنگاری میتوان یاد کرد نزد هنرمندان فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی، هلندی، پرتغالی، اسپانیایی و برخی دیگر از کشورهای اروپایی رواج داشت. یکی از هنرمندان مشهور این سبک ژان لئون ژروم فرانسوی اســت که سفرهای او به کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به زیباترین شکلی بر آثار نقاشی او منعکس شده اســت.
ژروم با نگاه تیزبینانه خود زوایایی ناب از زندگی مردم این نواحی را استخراج و ثبت نموده اســت. او در یکی از نقاشیهایش با عنوان عبور اعراب از میان صحرا، صحنهای از سفر عدهای از اعراب شمال آفریقا را در میان صحرای خشک و سوزان شمال آفریقا بازنمایانده اســت. با آنکه چهرههای این مسافران پیاده و سواره کاملا از روبهرو آشکار نیست، ولی دشواری سفر در میان گرما و خاک در قامت آنها پیداست.
ابن بطوطه در قرن چهاردهم میلادی حدود سه دهه به سفر به نقاط مختلف جهان مشغول بود. او که در اصل اهل مراکش بود، در این مدت بیشتر کشورهای اسلامی آن زمان و بعضی از کشورهای غیراسلامی را نیز از نزدیک مشاهده کرده و رخدادها و خاطرات سفرهایش را با دقتی قابل توجه نگاشته و منبعی ارزشمند برای مورخان دورههای بعد فراهم آورد. ابن بطوطه در یکی از سفرهایش پس از زیارت خانه خدا راهش را از کاروان جدا کرده و بهسوی ایران رهسپار و وارد اصفهان شد و سپس از شهرهای شیراز و تبریز نیز دیدن کرد.
از نکات جالب توجه در سفرنامه ابن بطوطه آن اســت که او نه تنها به زندگی اشخاص مهم و مردم شهرها بلکه به هر آنچه که در طول مسیر جالب توجه و منحصر به فرد بود، اشاره کرده اســت. در این میان به شرایط اقلیمی و طبیعتهای مختلف مناطق گوناگون و حیات گیاهی و جانوری نیز اشارات مفیدی داشته اســت.
مثلا در سفرش به هندوستان در سواحل رودها به حضور کرگدن اشاره میکند که برایش جالب توجه به نظر رسیده بود. او در مسیر سفر به چین از جزایر مالدیو دیدن کرد و مدتی را در آنجا بهسر برد. در دیدار از چین او عجایب و دیدنیهای این کشور کهن را دیده و ثبت کرد. از جمله به مزایای کاربرد پول کاغذی در آن دیار اشاره و به خوراکیهای عجیبی که چینیها مصرف کرده و در بازارهایشان به فروش میرساندند اشاره میکند.
میراث او برای اندیشمندان و جهانگردان مسلمان باقی ماند و تلاشهای او سرمشقی برای دیگرانی شد که مسافرتهای مشابهی را به انجام رساندند. در فرهنگ عربی از کسی که زیاد به سفر میرود با عنوان ابن بطوطه یاد میشود. شخصیت او در بسیاری از فیلمها و داستانها مورد اشاره قرار گرفته و در کشور امارات متحده عربی بازاری به نام او نامگذاری شده اســت.
پیش از برگزاری المپیک تابستانی و پارالمپیک سال 2012 در شهر لندن، شهر بیرمنگام شاهد برنامهای فرهنگی و جانبی با عنوان سفر یا «وویاژ» بود. در این مراسم که از یک کشتی به عنوان صحنه اجراء استفاده میشد روایتهایی از سفر و مخاطرات آن، بیمها و امیدهایش، ترک کردن یک مکان و رسیدن به مکانی دیگر و مسائلی از این دست با هنرنمایی گروههای آموزشدیدهای در معرض تماشای عمومی قرار میگرفت. مراسم مذکور در میدان ویکتوریای شهر بیرمنگام اجرا میشد.
شب هنگام با اجرای موسیقی و گروههای همخوان شهر بیرمنگام شاهد اجرای گروههای مختلف هنری در فضایی زیبا همراه با نورپردازیهای خیرهکنند، حرکات آکروباتیک و فعالیت بالابرهای مکانیکی حامل هنرمندان در حال پرواز بودند. در این مراسم داستانهایی از یونان باستان و فراز و نشیبهای مسافران آن روزگار به زبانی هنری و جذاب برای تماشاگران روایت میشد.
اختراع راهآهن و برقراری ارتباط با قطار نه تنها تاثیرات مستقیم بر اقتصاد و جامعه بشری داشته بلکه به شکلهای مختلفی در آثار فرهنگی و هنری ملتها بازتاب یافته اســت. این پدیده سرنوشتساز در دستان هنرمندان گوناگون به شکلهای مختلفی دستمایه ساخت آثار هنریشان قرار گرفته اســت. از جمله در آثار آهنگسازان مشهوری مانند یوهان اشتراوس پدر، هکتور برلیوز و میخائیل گلینکا میتوان نمونههای فاخری از چنین آثاری را یافت.
میخاییل گلینکا که پدر موسیقی کلاسیک روسیه نیز لقب گرفته در سال 1840 آوازی را برای خواننده و پیانو با عنوان «آواز قطار» نوشت. در این اثر که بسیار تند اجرا میشود گویی حرکت واگنهای قطار روی راهآهن با حرکتی سریع بازسازی شده اســت. نوازنده با مهارت تمام این قطعه را اجرا و خواننده با زیر و بمهای متوالی و واژگانی که با سرعت بالایی ادا میشود، قطعه را مانند قطاری شتابان پیش میبرند.
در بخشی از متن این آواز این جمله آمده اســت: قطار با سرعت تمام به پیش رفته و گوشه و کنار میهن را درمینوردد، آزادتر از باد. آهنگساز و رهبر ارکستر مشهور ایرانی لوریس چکناواریان نیز با الهام از حرکت قطار قطعهای را برای پیانو نگاشته که لحظات سفر با قطار و صدای حرکت چرخهای قطار را روی ریلها با مهارت و زیبایی منحصر به فردی به زبان فاخر موسیقایی بازمینماید.
فیلم مستند «سفرچند هزار مایلی صلحبانان» در سال 2015 به کارگردانی شرمین عبید چینوی و گیتا گاندبهیر محصول مشترکی از ایالات متحده و پاکستان اســت. این فیلم 95دقیقهای براساس سفر صد نفر از زنان مسلمان بنگلادشی در سالهای 2013 و 2014 به کشور هائیتی تهیه شده اســت.
زنان مذکور به دنبال زلزله مهیبی که در سال 2010 در این کشور رخ داد در قالب سپاه صلح از سوی سازمان ملل متحد برای برقراری نظم و امنیت و کمک به مردم حادثهدیده هائیتی به این جزیره دورافتاده عازم شدند. از نکتههای جالب این سفر آن اســت که این گروه، یکی از معدود گروههایی اســت که فقط زنان در آن حضور داشتند. مهمتر آنکه زنان مزبور مسلمان بوده و پیشتر به کارهای دیگری مشغول بودند.
این زنان از طبقات و با پیشزمینههای گوناگون از مجرد و متاهل گرفته تا میانسال و جوان عازم هائیتی شدند. فیلم مستند موردنظر بر زندگی سه تن از این زنان در طول سفر تأکید کرده و زوایای جالبی از چالشهای پیش روی آنها را در سرزمینی دور در میان ویرانی، گرسنگی و بیماریهای مسری به تصویر کشیده اســت. در این فیلم ماجرای اعزام این زنان از زمان ثبت نام و مراحل آموزش تا حضور در هائیتی و رخدادهای مرتبط با زندگی جمعی و شخصی آنها به نمایش درآمده اســت.
این زنان در سفر منحصربهفردی که پشت سر گذاشتند تجربیاتی را کسب کردند که روند زندگی آنان را دچار تحول کرده و افقهای اندیشه و رفتاری آنها را به گونهای عمیق تحت تاثیر قرار داده و مفاهیمی ژرف از انساندوستی و کمک به همنوعان را برای آنان آشکار کرد.
تجارت کردن موجب زیاد شدن عقل می شود
مکروهاتى که باعث کمى عقل مى شوند
۱ – پرهیز از خوردن گوشت تا چهل روز
۲ – شوخى و مزاح کردن زیاد
۳ – زیاد خوردن گوشت حیوانات وحشى
۴– بول کردن در آب ایستاده (راکد)
۵ – دست کشیدن از تجارت
گردآوری:بخش مذهبی بیتوته
منبع:گنج های معنوی
نوشته زیاد شدن عقل با رعایت این آداب اولین بار در بامداد پدیدار شد.
آدابى که موجب صحت بدن مى شوند
۱- روزه گرفتن
۲ –خوددارى کردن از انداختن آب دهان در مسجد
۳ –خوردن آب به حال ایستاده در روز
۴ – کم خوردن
۵ – مسافرت کردن
۶ – جویدن طعام به طور کامل پیش از فرو دادن
۷ – دست کشیدن از خوردن در حالى که هنوز سیر نشده باشد
۸ – نخوردن طعام مگر وقتى که گرسنه باشد
۹ – دفع بول و غایط در وقت خواب
۱۰ – خوردن میوه در اوایل فصل آنها
۱۱ –کم آب خوردن
۱۲ – خوردن بیست و یک دانه مویز سرخ هر صبح ناشتا
۱۳ – حفظ نمودن خود از سرما در فصل پاییز و حفظ نکردن از سردى هوا در بهار
۱۴ – خوردن آب باران
۱۵ –خوردن سه کف از آب گرم حمام
۱۶ – ریختن آب سرد به قدمها بعد از خارج شدن از حمام
۱۷ – شستشوى دست ها پیش از خوردن غذا
۱۸ –خواندن نماز شب
۱۹ – به جا آوردن حج و عمره
آشامیدن آب در بین غذا باعث بیماری بدن می شود
مکروهاتى که موجب بیمارى بدن مى شوند
۱ – ایستاده آب خوردن در شب
۲ – خوردن بین نهار و شام
۳ –پرخورى
۴ – شام نخوردن
۵ – آشامیدن آب در بین غذا خوردن
۶ – خوردن گوشت خام
۷ – نشستن در آفتاب
۸ – بالا رفتن از پله ها
۹ – آب خوردن زیاد
۱۰ – نشستن در جاى نمناک
۱۱ – خوردن چوبک
۱۲ – زیاد ماهى خوردن
۱۳ – مجامعت با زن سالخورده
۱۴ – غم و غصه خوردن
گردآوری:بخش مذهبی بیتوته
منبع:گنج های معنوی
نوشته با رعایت این آداب بدنی سالم داشته باشید اولین بار در بامداد پدیدار شد.