چهارمین همایش هماندیشی وزارت ارتباطات با فعالان بخش خصوصی حوزه ICT کشور، بعدازظهر روز دوشنبه برگزار شد.
وی در ادامه افزود: در شش سال گذشته در بخش دسترسی و توسعه پهنای باند غفلتهایی صورت گرفته است که ما تلاش کردیم در 4 سال گذشته با راهاندازی طرحهای توسعهای و تحول در معماری شبکه زیرساخت، این شکاف ایجاد شده را از بین ببریم.
رضا باقری اصل، معاون دولت الکترونیک سازمان فناوری اطلاعات نیز با اشاره به تغییر روشها و مهاجرت تصدیگری به خدمات دولت الکترونیک گفت: در سه سال گذشته تلاشهای گوناگونی برای راهاندازی سرویسهای دولت الکترونیک شده است و نخستین کاری که در این زمینه انجام دادیم احصا شناسنامه خدمات دولت بود. دستهبندی خدمات و کشف مدلهای بهبود یافته خدمات از دیگر فعالیتها در این زمینه بوده است. راهاندازی مرکز ملی تبادل اطلاعات از جمله دیگر فعالیتها در بخش دولت الکترونیک بود تا بتوانیم فعالیت دقیق مجموعههای مختلف دولت در بخش الکترونیک را رصد کنیم. باقری یکی از مشکلات بر سر راه دولت الکترونیک را کیفیت پایین خدمات در این حوزه اعلام و تأکید کرد براساس ارزیابیهای صورت گرفته متوسط کیفیت وبسایتهای دولتی کشور 50درصد است که با برنامهریزی مشخص و فعالیت بخش خصوصی در این حوزه میتوان این کاستیها را پشت سر گذاشت.در ادامه علیاصغر عمیدیان، رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی با اشاره به رشد و توسعه زیرساختهای ارتباطی در سه سال گذشته گفت: با حذف محدودیتهای تکنولوژی در پروانههای ارتباطی، جهش قابل ملاحظهای در زمینه استفاده پهنای باند قابل مشاهده است به طوری که تعداد کاربران اینترنت تلفن همراه از شروع به کار دولت یازدهم از رقمی در حدود 300هزار کاربر حالا به 28 میلیون کاربر رسیده است. از سوی دیگر نیز تعداد کاربران اینترنت ثابت از حدود 5میلیون نفر حالا به حدود 8 میلیون رسیده است. عمیدیان خبر از برنامهریزی برای سرمایهگذاری هزار میلیارد تومانی در حوزه شبکههای اجتماعی داد و گفت: در تلاشیم برنامهریزیها به گونهای باشد که این سرمایهگذاری با سود منطقی همراه شود.
مشکلات بخش خصوصی
اما در پنل دوم مراسم، فعالان بخش خصوصی به بیان مشکلات و دغدغههای خود پرداختند. ناصرعلی سعادت، رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای کشور با اعلام اینکه نمیتوان CT و IT را از هم جدا کرد از وزارت ارتباطات خواست تا توسعه در این بخش همپای یکدیگر باشد و اگر قرار است بودجهای به این دو بخش تعلق گیرد بودجه IT شش برابر CT در نظر گرفته شود.وی از وزارت ارتباطات خواست همانطور که برای پیشروی شبکه ملی اطلاعات جلسات منظمی با فعالان و افراد درگیر با این طرح برگزار میشود این وزارتخانه جلسههای مشخص و هدفمندی هم برای توسعه فاوا در کشور برگزار کند تا این صنعت جایگزین درآمد نفتی کشور شود. اما ویدا سینا، مدیرعامل مرکز تحقیقات انفورماتیک نیز ازجمله مشکلات حوزه ICT را شفاف نبودن قوانین و به روز نبودن آن عنوان کرد. او همچنین تأکید کرد که در حوزه سختافزار هیچ نقشه راهی وجود ندارد و همین شرایط باعث میشود یک سرمایهگذار ترس از ورود به این بازار داشته باشد.سینا در ادامه با اشاره به راهاندازی سامانههای مختلف در دولت الکترونیک گفت: صحبت از سامانههایی در راستای اجرای دولت الکترونیک میشود و این درحالی است که مشخص نیست به بحث امنیت و کیفیت در این سامانهها تا چه حد توجه شده است. او سیاستگذاری در حوزه امنیت شبکه و اطلاعات در کشور را دارای ضعف اساسی دانست و تأکید کرد که وزارت ارتباطات باید برنامهریزی و سرمایهگذاری مشخص و هدفمندی برای این حوزه در نظر بگیرد. ویدا سینا در پایان از وزارت ارتباطات خواست تا بیشتر به بحث تولیدات سختافزاری که دانش و تکنولوژی تولید آن در کشور وجود دارد، توجه شود.
حاشیههای پررنگتر از متن
چهارمین جلسه هماندیشی فعالان بخش خصوصی ICT با وزارت ارتباطات با سخنرانی معاونان وزیر ارتباطات و فعالان بخش خصوصی آنقدر طولانی شد تا فرصت به سخنرانی وزیر ارتباطات نرسد و او مجبور شد برای رسیدن به جلسه بعدی خود، مراسم هماندیشی با فعالان بخش خصوصی را ترک کند. همین اتفاق نیز صدای اعتراض گروهی از فعالان بخش خصوصی را بلند کرد.
امیرحسین سعیدی نائینی رئیس سابق سازمان نظام صنفی رایانهای بعد از خروج وزیر ارتباطات از برنامه اعلام کرد که حضور فعالان بخش خصوصی در شرایطی که جلسه آنقدرطولانی میشود که وزیر ارتباطات آن را ترک میکند و بخش خصوصی هم مجال مطرح کردن مشکلاتش را ندارد چه فایدهای دارد؟ عمده انتقاد وی این بود که چرا فرصت به برخی تشکلهای بخش خصوصی داده میشود که اعضای زیادی ندارند و در مقابل، سازمان نظام صنفی فرصت لازم برای صحبت کردن ندارد. به دنبال این بحثها و زیر سؤال بردن تشکلهای مختلف «فاوا» از سوی برخی حاضران در جلسه، امیرحسین دوایی معاون فناوری و نوآوری وزارت ارتباطات تأکید کرد وزارت ارتباطات از ابتدا این جلسهها را با هدف حل مشکلات بخش خصوصی برگزار کرده و قصدی هم ندارد با انتخاب سخنرانان جلسه، حضورگروهی دیگر از فعالان بخش خصوصی را پررنگ یا کمرنگ کند.
وی در ادامه تأکید کرد بخش خصوصی فقط کسانی نیستند که صدایشان را در جلسات بلند کنند و در حال حاضر از تمام فعالان حوزه ICT نمایندگانی در جلسه حضور دارند. باقر بحری، نایب رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای تهران برخی سخنان دوایی را توهین به بخش خصوصی و شخص خود دانست و با قطع سخنان معاون فناوری وزارت ارتباطات باعث شد تا دوایی نیز از ادامه توضیحات خود صرفنظر کند. در پایان نیز افشین کلاهی، رئیس مجمع تشکل های دانش بنیان در اتاق بازرگانی از فعالان بخش خصوصی خواست تا با پرهیز از بیان مطالب تفرقه انگیز، اهداف اصلی این جلسات که حل مشکلات بخش خصوصی است را به بیراهه نکشانند. معاون وزیر در چهارمین هماندیشی وزارت ارتباطات با فعالان بخش خصوصی اعلام کرد
منبع :روزنامه ایران
کشور کره شمالی قصد دارد شبکه اجتماعی مخصوص به خود را ایجاد کند. روز جمعه وبسایت جدیدی به عنوان بهترین شبکه اجتماعی کرهشمالی در دسترس قرار گرفت و مدت کوتاهی پس از آن هک شد
منبع: زومیت
در این نشست علیاصغر عمیدیان معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات با ارائه گزارشی از وضعیت بخش ICT در کشور اظهار داشت: در حال حاضر 28 میلیون استفاده کننده از پهن باند موبایل و 8 میلیون و 300 هزار مشترک پهن باند ثابت در کشور وجود دارد که نشان از رشد چشمگیر پهنباند در سالهای اخیر دارد.
رئیس سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی با اشاره به تعداد زیاد پروانههای صادر شده در این حوزه در سالهای اخیر گفت: واگذاری پروانهها نشان از اعتماد بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در این بازار دارد.
وی با بیان اینکه در رویکرد جدید رگولاتوری بر مقرراتگذاری حداقلی تأکید داریم، گفت: تلاش داریم تنها چارچوبها را مشخص کنیم و دست بخش خصوصی از نظر مقررات باز باشد، مگر جایی که به ضرر مردم و بخش ICT تمام شود.
عمیدیان افزود: در حوزه پست با ورود 2 اپراتور خصوصی خدمات پست مدرن به مردم ارائه خواهد شد.
وی به اپراتورهای مجازی تلفن همراه توصیه کرد هر چه زودتر از فرصت خود برای ورود به بازار و آغاز ارائه خدمات استفاده کنند.
معاون وزیر ارتباطات ادامه داد: همچنین برای شبکههای اجتماعی فضای هزار میلیارد تومانی سرمایهگذاری با سود منطقی در کشور وجود دارد.
انتهای پیام/م
* سهم مخابرات و ارتباطات در بازار ICT از 80 به 60 درصد کاهش یابد
در این نشست برات قنبری معاون برنامهریزی وزیر ارتباطات حجم بازار ICT در ایران را 34 هزار میلیارد تومان اعلام کرد و گفت: حجم این بازار گنجایش رشد تا 3 برابر تا 5 سال آینده را دارد.
وی ادامه داد: در بازار ICT ایران 75 درصد بازار سهم ارتباطات و مابقی سهم IT است در حالی که در بازارهای جهانی این نسبت 60 به 40 است.
قنبری اضافه کرد: 80 درصد بازار ICT ایران متعلق به مخابرات و ارتباطات است که این سهم باید به 60 درصد کاهش یابد.
وی ادامه داد: برای افزایش سهم بازار ICT در کشور 60 میلیارد تومان در نظر گرفته شده که 40 میلیارد تومان از این مبلغ را دولت و مابقی را بخش خصوصی تأمین خواهد کرد.
معاون وزیر ارتباطات سهم ICT در تولید ناخالص کشور را 2.6 درصد اعلام کرد و گفت که باید به سهم 4.8 درصد برسیم.
به گفته قنبری پهنای باند کشور در شبکه ملی اطلاعات از 4 ترابایت به 100 ترابایت افزایش یافته که طی 10 سال باید به هزار ترابایت برسد.
وی با بیان اینکه 11 سیاست در بخش ICT برنامه ششم دیده شده است، گفت: مهمترین این سیاستها رعایت توازن منطقهای و کاهش شکاف دیجیتالی در کشور، آزادسازی خدمات نوین و رعایت بیطرفی در ارائه پروانههای اپراتوری هستند.
قنبری گفت: همچنین در این برنامه اقدامی اساسی برای ساماندهی طیف فرکانسی کشور دیده شده است.
فارس
جام جم سرا:
او البته منکر این نیست که در برخی بیماران شدیدترین علائم بیماری ظاهر میشود و آنها را در تنگنا میگذارد، ولی طبق گفتههای او اگر بیمار شانس بیاورد و در این گروه قرار نگیرد، میتواند مثل افراد عادی درس بخواند، کار کند، زندگی مشترک تشکیل دهد، بچهدار شود و مثل بقیه آدمها عمر کند.
با این حال چون اماس هنوز جزو بیماریهای ناشناخته جهان است و علت بروز آن و دارویی که این بیماری را کامل درمان کند کشف نشده، افراد مبتلا به این بیماری محدودیتهایی دارند که به گفته دکتر معتمد اگر مورد حمایتهای درمانی و بیمهای قرار گیرند از رنجشان کاسته خواهد شد.
به نظر میرسد بیماری اماس در کشور در حال گسترش است. این موضوع را قبول دارید؟
بله، چنین نظریهای وجود دارد و بر اساس تعداد بیمارانی که روزانه به کلینیکها و مراکز درمانی مراجعه میکنند، احتمال میدهیم این نظریه درست باشد. البته هنوز نمیدانیم علت افزایش شیوع این بیماری چیست، ولی شاید یکی از دلایل آن به توسعه راههای تشخیصی این بیماری مربوط باشد. در سالهای قبل معیارهای دقیقی برای تشخیص بیماری اماس وجود نداشت، اما هر چه جلوتر میرویم با توجه به پیشرفتهای علم پزشکی در حوزه تصویربرداری و آزمایشگاهی، تشخیص این بیماری آسانتر شده است.
با این حال چون بیماری اماس یک بیماری چند فاکتوری است و احتمال میرود عوامل متعددی در بروز آن نقش داشته باشد، نمیشود نسبت به عواملی چون آلودگی هوا، ابتلا به برخی ویروسها مثل سرخک، استرس و شرایط تغذیهای بیتوجه بود. البته اظهار نظر دقیق و قطعی در این باره و ربط دادن این عوامل به بیماری اماس منوط به انجام بررسیهای کارشناسی است.
بیماری اماس را میشود بیماری قرن جدید دانست یا این که این بیماری در گذشته نیز وجود داشته و فقط شناخته نشده بود؟
نه این بیماری از قرنهای قبل از میلاد مسیح وجود داشته و این موضوع در تاریخچه علم پزشکی بیان شده است.در واقع در برخی کتابهای پزشکی قدیمی درباره بیماریای صحبت شده که علائم آن بسیار شبیه اماس است. پس این بیماری از گذشتههای دور نیز وجود داشته، ولی چون در قرن حاضر بهتر شناخته شده و بویژه افراد جوان هر جامعه را درگیر میکند، مورد توجه قرار گرفته و به همین دلیل اکنون در بسیاری از کشورها هزینههای بسیار زیادی صرف تحقیق درباره این بیماری و پیدا کردن راههای درمان میکنند.
گفته میشود هر چقدر ازخط استوا دورتر میشویم شیوع بیماری اماس بیشتر میشود. آیا میشود گفت میزان تماس با نور خورشید و تولید ویتامین D در بدن با بیماری اماس ربط دارد؟
آمارهای جهانی نشان میدهد هر چقدر از خط استوا دورتر میشویم و به سمت دو قطب پیش میرویم شیوع این بیماری بیشتر میشود، یعنی بیماری اماس در مناطق سردسیر جهان که آفتاب کم و ویتامین دی فعال کمتری دارند، شایعتر است؛ اما باز هم نمیشود با قطعیت این موضوع را تائید کرد؛ هرچند آمارها نشان میدهد یکی از عوامل بروز این بیماری کمبود ویتامین D است. البته وقتی این نکته را میگوییم برخی گمان میکنند برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری باید ویتامین D فراوان مصرف کنند، غافل از این که مصرف بیش از حد این ویتامین نیز مسمومیتآور است و مشکلاتی را ایجاد میکند.
شما اشاره کردید که احتمال دارد عاملی چون آلودگی هوا در بروز اماس نقش داشته باشد که این موضوع برای ما مردم که در آلودگی زندگی میکنیم، مهم است. آلودگی هوا با بدن چه میکند که آن را مستعد ابتلا به اماس میکند؟
باز هم تاکید میکنم ارتباط آلودگی هوا و اماس قطعی نیست و فقط آمارهای موجود از این موضوع حکایت دارد؛ اما بهطور کلی در هوای آلوده موادی سمی از جمله سرب وجود دارد که بر سیستم عصبی بدن و بافتهای مغزی اثر میگذارد.
چرا شیوع اماس در زنان چند برابر بیشتر از مردان است؟
بیماری اماس در زنان معمولا دو برابر بیشتر از مردان و در برخی مناطق حتی تا سه، چهار برابر بیشتر اتفاق مثل ایران میافتد که شاید بتوان آن را به هورمونهای جنسی ربط داد، چون بیماری اماس یک بیماری خود ایمنی است و این بیماری در زنان بیشتر دیده میشود بویژه در زنانی که در سنین فعالیت حداکثری هورمونها قرار دارند.
آیا راهی برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری وجود دارد؟
چون عامل اصلی بروز بیماری اماس هنوز شناخته شده نیست، پاسخ خیر است؛ اما براساس مطالعات شیوع شناسی که در دنیا انجام شده، به تغذیه سالم، پرهیز از عادات ناصحیح مثل مصرف سیگار، دوری ازچاقی، انجام حرکات منظم ورزشی و پرهیز از استرس توصیه میشود.
پس طبق توضیحات شما احتمال این که هر کدام از ما به بیماری اماس مبتلا شویم وجود دارد.
بله، مثل خیلی از بیماریهای دیگر که ممکن است هر فردی را مبتلا کند.
این که گفته میشود ژنتیک در بروز بیماری اماس موثر است، میتواند برای کسانی که این ژن را در خانواده خود ندارند جای امیدواری باشد؟
واقعیت این است که احتمال بروز این بیماری در کسانی که پیشینه ابتلا به اماس در اعضای درجه یک خانواده دارند، بیشتر است، ولی در بسیاری از موارد هم دیده میشود ژنتیک در بروز اماس نقش ندارد و نمیتوان گفت افرادی که ژن بیماری را ندارند تا پایان عمر مصون میمانند.
در کشور ما باورهایی درباره اماس وجود دارد مثل این که مثلا افراد مبتلا نباید لبنیات مصرف کنند. این باورها تا چه حد درست است؟
اینها جزو باورهای نادرست است، چون تاکنون چند تحقیق درباره نقش تغذیه در تشدید بیماری اماس انجام شده، اما هیچ کدام این موضوع را تائید نکرده است. بنابر این برای بیماران هیچ ماده یا پرهیز غذایی خاصی به آنان توصیه نمیشود، مگر همان توصیههای عمومی که درباره همه بیماریها بیان میشود مثل پرهیز ازمصرف فست فودها، نوشابههای گازدار، غذاهای فرآوری شده، مواد قندی و حاوی چربی زیاد، همچنین مصرف مرتب میوهها و سبزیجات.
آیا انجام طب مکمل مثل طب سوزنی برای این بیماران توصیه میشود؟
تاثیر این درمانها بر بهبود علائم بیماری اماس ثابت شده نیست و اگر این روشهای درمانی را به بیماران توصیه کنیم فقط در صورتی است که در کنار درمان اصلی انجام شود. این در شرایطی است که در بسیاری از موارد دیده شده بیماران به سمت این درمانها رفتند و از درمان اصلی غافل شدند و بیماری شان پیشرفت کرده است.
در عین حال چون ماهیت بیماری اماس به گونهای است که گاهی در مراحل اولیه بیماری علائم آن فروکش میکند برخی افراد سودجو، درمانهایی چون طب سنتی، طب مکمل یا استفاده از سلولهای بنیادی را در ازای دریافت هزینههای گزاف از بیماران انجام میدهند که ما بارها از طریق انجمن اماس درباره عوارض این روشها به خانوادهها هشدار دادهایم.
اگر بیماران به سمت چنین درمانهایی میروند به علت ناآگاهی یا کم کردن از دردها یا جلوگیری از بدتر شدن وضع جسمانیشان است چون تصوری که در مورد این بیماری وجود دارد این است که در نهایت افراد معلول میشوند. شما چه توصیهای دارید که بیماران به مرحله معلولیت، ناتوانی شدید و به اصطلاح ویلچرنشینی نرسند؟
به شما اطمینان میدهم همه بیماران مبتلا به اماس به این مراحل نمیرسند. اولین پرسشی که بیماران از ما میپرسند این است که ما کی فلج میشویم که من برایشان مثال میزنم بیماری اماس مثل تصادف ماشین است به این معنا که هر تصادفی باعث مرگ افراد نمیشود و گاه ممکن است بر بدنه ماشین خش بیفتد. خوشبختانه بیشتر مبتلایان به اماس در طیف خوب بیماری قرار میگیرند و بیماران زیادی هستند که براحتی در جامعه زندگی میکنند بویژه اگر بیماران به توصیههای درمانی توجه کنند.
با این حال نمیشود کتمان کرد برخی افراد که فرم بیماری شان پیشرونده است به درجه حاد بیماری میرسند و دچار شرایط خاص میشوند، اما این نکته نباید باعث نگرانی مردم شود چون تحقیقات زیادی در دنیا انجام شده و ثابت کرده عمر بیماران اماسی خیلی کمتر از افراد عادی نیست.
مدتهاست دغدغهای در جامعه وجود دارد که تاکیدش بر اطلاق عنوان بیماری خاص به اماس است تا شاید از این طریق بیماران حمایت بیشتری شوند. شما موافق بیماری خاص تلقی شدن اماس هستید؟
واقعیت این است که اماس یک بیماری مزمن است و بیماران از این بابت متحمل هزینههای سنگینی میشوند بویژه این که شغلشان را از دست میدهند یا به محض اطلاع کارفرما از ابتلای آنها به اماس از پذیرش آنها سرباز زده میشود. پس چه عنوان بیماری خاص به اماس داده شود و چه هر عنوان دیگری، موضوع مهم این است که این بیماران مورد حمایت سیستمهای درمانی و بیمهای قرار بگیرند، چون این بیماران علاوه بر رنجی که از بیماری میبرند از حواشی اجتماعی بیماری اماس نیز در تنگنا قرار میگیرند.
وضع دارو و درمان این بیماران چطور است؟
تقریبا دو سال پیش برای تهیه داروهای این بیماران مشکلاتی وجود داشت، اما خوشبختانه از یک سال گذشته تا امروز مشکل دارویی بیماران اماس حل شده و جز یکی، دو مورد داروی جدید که در دنیا مصرف میشود بقیه داروها در کشور وجود دارد و برخی از این داروها در داخل کشور تولید میشود.
اثر گذاری داروهای ایرانی چطور است؛ چون میدانید همیشه یک نوع جدال میان داروهای ایرانی و خارجی بر سر میزان تاثیر آنها وجود دارد؟
خوشبختانه میزان اثرگذاری داروهای تولید کشور کمتر از داروهای خارجی نیست و میتوانند براحتی با داروهای خارجی رقابت کنند.
همه میدانیم داروهای اماس تسکیندهنده است، نه از بین برنده بیماری. با توجه به این موضوع آیا امیدهای تازهای برای درمان قطعی این بیماری وجود دارد؟
چون این بیماری قشر جوان جامعه را که سرمایه هر کشوری است، درگیر میکند در بسیاری از کشورها سالانه هزینههای زیادی صرف تحقیقات و تلاش برای شناخت بهتر بیماری و یافتن راه درمان قطعی بیماری اماس صرف میشود و به همین دلیل میتوانیم امیدوار باشیم در سالهای آینده روشهای تشخیصی و درمانی بهتری برای این بیماری ایجاد شود و به روزی برسیم که علت بروز بیماری بهطور کامل شناخته شود.(مریم خباز - گروه جامعه)
ماجرا از این قراراست که براساس قانون باید 3 درصد سهمیه استخدام سازمانهای دولتی و خصوصی در اختیار معلولان قرار بگیرد، اما در آگهی استخدام این سازمان که بتازگی منتشر شده هیچ توجهی به این مهم نشده است.
رییس فراکسیون حمایت از حقوق معلولان مجلس نیز در واکنش به این خبر و نادیده گرفتن حقوق معلولان از سوی سازمان تامین اجتماعی به مهر گفته با توجه به این آگهیها از رییس سازمان تامین اجتماعی درخواست کردیم در این استخدامها 3 درصد سهمیه استخدامی به معلولان اختصاص داده شود که وی نیز این درخواست را پذیرفت، اما متاسفانه در آخرین آگهی که بیست و پنجم مرداد به چاپ رسید این موضوع مورد توجه قرار نگرفت. البته باید تاکید کرد این اقدام سازمان تامین اجتماعی با قانون نیز همخوانی ندارد.
این در حالی است که باید یادآور شد تاکنون براساس قانون جامع حمایت از معلولان وعدههای زیادی به معلولان کشور داده شده که کمتر عملی شده است، برای نمونه میتوان به بازنشستگی پیش از موعد، مسکن اجاره به شرط تملیک، مناسبسازی معابر و آموزش عالی رایگان معلولان اشاره کرد.
واقعیت اینجاست که حدود 12 میلیون معلول در کشورمان زندگی میکنند که بیشتر آنها توانایی به کارگرفته شدن در دستگاههای دولتی و خصوصی را دارند،اما توجه نکردن دستگاههای حمایتی مانند سازمان تامین اجتماعی و بهزیستی به حقوق این افراد سبب شده شرکتهای خصوصی نیز تمایلی به جذب این افراد نداشته باشند بنابراین باید از مسئولان این سازمان خواست دستکم برای رعایت حقوق معلولان و تشویق شرکتهای خصوصی به استخدام معلولان، اصلاحیهای برای این آگهی منتشر کند.
مهدی آیینی - گروه جامعه
جام جم سرا: هنوز سازمانها و مسئولانی هستند که به دستفروشی در شهر عادت نکردهاند؛ برای همین هم است که هرچند وقت یکبار مانند شهرداری تهران طرحهایی را برای آنچه «جمعآوری» یا «ساماندهی» آنها خوانده میشود، اجرا میکنند.
«پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری» و «مجمع حق بر شهر باهمستان» در ادامه سلسله نشستهای مدنی حق بر شهر، سومین نشست این نشستها را درباره دستفروشی در شهر برگزار کرد. در این نشست «پرویز صداقت» (پژوهشگر اقتصاد سیاسی)، «فاطمه دانشور» (عضو کمیسیون فرهنگی- اجتماعی شورای شهر تهران)، «هادی زند» (قائممقام معاونت فرهنگی- اجتماعی شرکت بهرهبرداری راهآهن شهری) و «بنفشه سامگیس» (روزنامهنگار حوزه اجتماعی) سخنرانی کردند.
«فاطمه دانشور» در این نشست ابتدا به نقش و جایگاه دستفروشی در اقتصاد شهر تهران پرداخت: «ما اول باید ببینیم که این جایگاه کجاست. از نظر من دستفروشی زاییده فقر و بیعدالتی است که به دلیل نوعی خشونت اجتماعی و رانش طبقاتی در ایران بهوجود آمده و هرسال هم این فاصله طبقاتی بیشتر میشود. علت تشدید این پدیده این است که ما نهادهای حامی برای افراد فقیر در کشور نداریم؛ ممکن است در قانون این نهادها وجود داشته باشند ولی در عمل به وظایفشان درست عمل نمیکنند.»
او ادامه داد: «موضوع دیگر این است که میبینیم برای محصولاتی که دستفروشان در نقاط مختلف شهر عرضه میکنند، تقاضا وجود دارد. این موضوع نشان میدهد طبقه پایینی در کشور وجود دارد که مصرفکننده این محصولات است؛ این افراد میگویند اگر محصولاتی را که نیاز دارند از مترو بخرند، هم راحتتر است و هم ارزانتر.»
دانشور در ادامه، دستفروشی در شهر را یک شغل کاذب ندانست: «تعداد زیادی از دستفروشان شهر، زنان هستند. زنانی که معمولا سرپرست خانوارند و برای تأمین معاش مجبورند دستفروشی کنند، تعداد زیادی از دستفروشها را کودکان تشکیل میدهند و متاسفانه با وجود انجمنهایی که برای کمک به آنها کار میکنند بازهم مشکلات آنها روزافزون است. از طرف دیگر گاهی اوقات دستفروشی جزو آسیبهای اجتماعی دانسته نمیشود در حالی که خود من کسانی را سراغ دارم که حتی همین دستفروشی را هم نتوانستهاند انجام دهند و دچار آسیبهای فراوانی هستند. من مردی را میشناسم که برای تأمین اجاره یک اتاق ١٢متری، دخترش را یکسال به مرد دیگری اجاره داده است.»
این عضو شورای شهر در ادامه درباره برخورد با دستفروشان گفت: «اگر میگوییم معابر عمومی مکانی اختصاص برای همه است ولی میبینیم با دستفروشان برخورد قهری میشود ولی با کسانی که باعث بهوجود آمدن شرایط فقر برای این دستفروشان هستند، هیچ برخوردی نمیشود.»
او ادامه داد: «در ایجاد آسیبهای اجتماعی عوامل مختلفی دخیلند که بخشی مربوط به شهرداری است و بخشی مربوط به دولتهاست. دولت قبل میراث بدی را برای ما گذاشت. ما چیزهایی را در این دولت از دست دادیم که فعلا باید دنبالشان باشیم تا به آنها برسیم. در دولت قبل سه وزارتخانه کار و تعاون و رفاه اجتماعی در هم ادغام شدند و مسائل اجتماعی شهید شد. در حال حاضر هم با اینکه آقای ربیعی، وزیرکار و تعاون تلاشهایی برای توجه به مسائل اجتماعی کرده اما هنوز هم بیشتر نگاهش به مسائل کار است تا اجتماعی. از طرف دیگر اینکه ما میبینیم تعداد زیادی از دستفروشان را زنان تشکیل میدهند به این دلیل است که در دولت قبل دریافت یارانه توسط زنان خانوادهها دیده نشده و این پول مستقیم به حساب همسران آنها یا پدرانشان میرود، بنابراین تعداد زیادی از زنانی که بدسرپرستند، پولی دریافت نمیکنند، چون شوهرانشان پول یارانهها را دود میکنند و به هوا میفرستند. همین زنان مجبورند دستفروشی کنند.»
دانشور در ادامه با اشاره به این که عدمتعامل دولتها و شهرداری دلیل دیگر ایجاد مشکلات اجتماعی در شهر است، گفت: «در دولت قبلی هیچ تعاملی بین دولت و شهرداری وجود نداشت. ما سیاستزدگی را فراموش نکنیم.»
او درباره کارگری که در حال جابهجایی نخاله زباله در منطقه ٤ تهران بود و توسط مامور رفع سد معبر شهرداری کشته شد هم گفت: «معاونت خدمات شهری شهرداری قرار است امروز گزارش کاملی در اینباره به شورا بدهد، چون آقای عبداللهی هنوز شک دارد که آیا این کارگر با پنجه بوکس کشته شده یا نه. ما معتقدیم شهرداری باید در اینباره پاسخگو باشد. از طرف دیگر ما از شهرداری میخواهیم پیمانکارانش را از میان انسانهای بااخلاق استخدام کند، نه کسانی که ماموری را سر کار میآورند که پنجه بوکس همراه دارد. باید کارگروهی برای رسیدگی به امور دستفروشان تشکیل شود و متخصصان اجتماعی از گوشه و کنار به عضویت آن دربیایند».
«هادی زند»، قائممقام معاونت فرهنگی- اجتماعی مترو در ادامه این نشست درباره وضع دستفروشی در متروی تهران سخن گفت.
او در اینباره گفت: «ما در شرکت مترو بعد از آنکه دیدیم پدیده دستفروشی در مترو رو به افزایش است، این موضوع را بررسی کردیم و به لایههای پنهان دستفروشی رسیدیم. در حال حاضر نگاه به پدیده دستفروشی در شهر در شرکت مترو، نگاه آسیبی است، موضوعی که باید با اهتمام همه مردم و مسئولان حل شود.»
او ادامه داد: «معاونت اجتماعی مترو بعد از مطالعه درباره این پدیده به این نتیجه رسید که دستفروشان به دلیل مهاجرت، فقر و بیکاری این کار را انجام میدهند. شرکت مترو به دستفروشان پیشنهاد کرد چون رفتوآمد آنها در قطار باعث مزاحمت برای مردم میشود و در سیر خدماترسانی مترو هم خلل ایجاد میکند، یک فضای تجاری برای آنها در نظر گرفته شود تا از قطار بیرون بیایند تا این مشکلات حل شود اما اتفاقی که افتاد این بود که این افراد این پیشنهاد را نپذیرفتند و گفتند نمیخواهند شناخته شوند. از سوی دیگر اجناس آنها هم استاندارد و قابل قیمتگذاری نبود. از طرف دیگر پلیس مترو به ما آماری را اعلام کرد که براساس آن مشخص شد تعداد زیادی از این دستفروشان در مترو اقدام به عضوگیری میکنند و به این ترتیب تعدادشان اضافه میشود.»
زند در ادامه گفت: بیرون آمدن دستفروشان از متروی تهران، خواست مردم است: «این درخواست مردم است چون متروی تهران که جزو تمیزترین متروهای جهان است، در حال زشت شدن است. ما برخلاف دیدگاههای امنیتی که دستفروشان را مخوف میدانند، معتقدیم آنها ممکن است شبکه باشند ولی مخوف نیستند. ما در معاونت اجتماعی اینطور به این پدیده نگاه میکنیم که باید برای این موضوع راهحل پیدا کرد. هرچند معتقدیم این موضوع یک راهکار واحد ندارد و نمیتوان برای آن نسخه واحد پیچید.»
در ادامه «پرویز صداقت»، پژوهشگر اقتصاد سیاسی در واکنش به این سخنان زند، قائممقام معاونت فرهنگی - اجتماعی مترو گفت: «نوع مدیریت شهری تهران در ٢٥سال گذشته، زشتترین فضا را در تهران ایجاد کرده که سودش به جیب سرمایهداران میرود اما از نظر شما کسانی که برای معیشتشان در مترو کار میکنند، فضا را زشت میکنند؟ آیا از نظر شهرداری تهران، این شهر زشت نیست؟»
«بنفشه سامگیس»، روزنامهنگار اجتماعی هم گفت: «اگر مردم از حضور دستفروشها در مترو ناراحت بودند، قطعا از آنها خرید نمیکردند. مسئولان مترو میگویند مردم مخالف حضور دستفروشها در مترو هستند چون میخواهند آرامش داشته باشند، حرف من با این مسئولان این است که در مترو جای نشستن و نفس کشیدن نیست، چه آرامشی؟ از طرف دیگر در دهه گذشته نگاه مسئولان شهرداری، نگاه جمعآوری دستفروشان بوده. این ادامه همان سیاستی است که برای کودکان کار، معتادان و زنان خیابانی هم در سالهای گذشته و در نهادهای مختلف در پیش گرفته شده؛ سیاستی که همیشه به جای حمایت، بازتوانی و آموزش مهارتهای مقابله با آسیب، جمعآوری افراد دچار آسیب را در پیش گرفته و به این افراد به شکل زباله نگاه کرده است.»
او ادامه داد: «دستفروشی با تکدیگری متفاوت است. آدمهایی که در مترو دستفروشی میکنند، تنها سرمایهشان همین است و ماموران مترو با گرفتن آنها، آن را نابود میکنند.»
«کیوان توکلی»، نماینده اداره ساماندهی مشاغل شهرداری از دیگر سخنرانان این نشست بود. او با اشاره به این که معاونت خدمات شهری شهرداری تهران در حال حاضر تصمیم جدی برای برخورد با پدیده دستفروشی در شهر دارد، گفت: «در حال حاضر حدود ٢٠هزار دستفروش هر هفته توسط شهرداری ساماندهی و در مکانهای مختلف مستقر میشوند. ما معتقدیم همه دستفروشهای تهران، ذاتا دستفروش نیستند و خودشان تولیدی و مغازه دارند. آنها پادوهایشان را بهویژه در روزهای پایان سال برای دستفروشی به خیابانها میفرستند چون میدانند سود خوبی برای آنها دارد.» (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: دکتر غلامرضا علیزاده افزود: معمولا در شهرهای بزرگ و کلانشهرها به دلیل خرده فرهنگهای زیادی که کنار هم زندگی میکنند، پارهای از رفتارها و ناهنجاریهایی مشاهده میشود که باعث بروز آسیبهایی در جامعه خواهد شد اما نمیتوان این پدیده را به کل جامعه آماری کشور اختصاص داد؛ بنابراین استانهایی مانند تهران ممکن است به دلیل تغییر الگو و یا سبک زندگی دچار آسیبهایی شوند اما این دلیلی نیست برای اینکه در استان دیگری نیز همان آسیب وجود داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه برخی از مدیران ما به دلیل نگرانی از سلامت اجتماع برخی از ارتباطها و ناهنجاریهای اجتماعی را یک رفتار نهادینه شده تلقی میکنند و بر همین اساس احساس نگرانی میکنند، گفت: این درست نیست؛ به دلیل اینکه پارهای از این رفتارهای نادرست در سطح اجتماع هستند و به عمق آن ورود پیدا نمیکنند و وارد لایههای دینی و ارزشی مردم نیز نخواهند شد و به نوعی خود اصلاحی نیز شکل میگیرد بنابراین وجود یک پدیده دلیلی برای رشد آن در جامعه نیست.
به نقل از مهر این استاد دانشگاه همچنین اضافه کرد که نمیتوان گفت آسیبهای اجتماعی در جامعه زنانه شده است و نگرانیهایی که وجود دارد از بعد جامعهشناختی نیست بلکه از نگاه معرفتی انجام میگیرد و بر همین اساس آن را جزئی از واقعیتهای اجتماعی تلقی میکنند که نباید این گونه باشد.
علیزاده تاکید کرد: مناسبتهای رفتاری در جامعه مشکل و بحران نیستند بلکه واقعیتهای اجتماعی هستند مانند تکدیگری که باید برای رفع آن راهکاری تعریف کنیم اما نباید جامعه را نسبت به آن نگران و مضطرب نماییم.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه حساسیت بیش از حد در برخی از مواقع باعث ایجاد تنش و استرس و فشار عصبی در میان مردم میشود، گفت: بازتاب آن نمیتواند به نفع مردم باشد و در برخی موارد قبح قضیه نیز از بین میرود.
به گفته وی، باید مشارکت و وفاق جامعه وهمچنین همبستگی اجتماعی را با روشهای آموزشی در خانوادهها و همچنین مهدهای کودک و... افزایش دهیم و با آگاهی دادن و آموزشهای لازم باعث شویم که آسیبهای اجتماعی نیز در جامعه کاهش پیدا کند. منظور این نیست که نباید آسیبهای اجتماعی در جامعه رصد شود بلکه باید علاوه بر این کار، راهکارهای لازم برای رفع آن در نظر گرفته شود و فقط نباید مردم را نگران کرد.
وی افزود: اساسیترین کاری که باید انجام شود این است که راه حل برای رفع مشکل باید از جنس خود آن باشد. اگر مشکل موضوعی اجتماعی است باید راه حل آن نیز اجتماعی باشد و اگر فرهنگی و یا سیاسی است به تبع آن راه حل نیز باید از جنس خودشان انتخاب شود و در مجموع هنگامی که راه حل از جنس مشکل نباشد به نتیجه لازم دست پیدا نمیکنیم.
به گزارش جام جم سرا، چندی پیش موسوی چلک مدیر کل توسعه مشارکتهای اجتماعی ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده بود در حوزه آسیبهای اجتماعی شیب سن به سمت پایین بوده و آسیبهای ما زنانهتر شده است.
جام جم سرا: زنان سرپرست خانوار عمدتا به دلیل جدایی از همسر، فوت، اعتیاد و از کارافتادگی او مجبور به اداره زندگی خود هستند و در بسیاری موارد باید برای بقا در بیرون از خانه مشغول به کار شوند و با توجه به اینکه کار در خارج از خانه مشکلاتی را به همراه دارد این زنان در دنیای مردانه در معرض آسیب قرار میگیرند.
بر اساس آمارهای موجود حدود یک میلیون و ۶۴۰ هزار زن سرپرست خانوار در جامعه زندگی میکنند که از این میان یک میلیون نفر تحت پوشش کمیته امداد و ۱۷۳ هزار نفر نیز تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار دارند و در مجموع ۴۶۷ هزار نفر این زنان تحت پوشش هیچ نهادی نیستند و از حمایتهای دولتی بیبهرهاند و باید بار مشکلات زندگی خود را به تنهایی به دوش بکشند.
به طور کلی زنان نسبت به مردان از لحاظ روحی و روانی شکنندهتر هستند و به همین دلیل در صورت قرار گرفتن در مسیر پر تلاطم زندگی زودتر دچار مشکل میشوند و در این میان زنان سرپرست خانوار نیز چون در زندگی از حمایتهای همسر خود محروم هستند آسیب پذیر ترند و آسیبهای اجتماعی هر لحظه آنان را نشانه میگیرد.
رشد آسیبهای اجتماعی در پی افزایش زنان سرپرست خانوار
همچنین آمارهای بدست آمده نشان میدهد که طی ۱۰ سال گذشته تعداد خانوادههای دارای سرپرست زن نسبت به مردان ۵۸ درصد افزایش داشته که بیشترین دلیل آن طلاق بوده است. از سوی دیگر آسیبشناسان معتقدند همزمان با افزایش آمار طلاف طی سالهای گذشته، آسیبهای اجتماعی نیز در میان زنان افزایش یافته است بطوریکه ادامه این روند طی سالهای آینده مشکلات زیادی را ایجاد میکند. اعتیاد، فقر، فساد، بزهکاری، سرقت، قتل، فرار و... از جمله آسیبهای در کمین این زنان است.
ازدواج مجدد زنان راهی برای کاهش آسیب
مسئولان کمیته امداد مدتی است که در جهت رفع مشکلات و آسیبهای زنان تحت پوشش خود طرحها و برنامههایی را اجرایی میکنند؛ فراهم کردن زمینه ازدواج این افراد یکی از این اقدامات است بطوریکه سرپرست کمیته امداد امام خمینی (ره) اعلام کرد که زنان سرپرست خانوار کشور غیر از درگیر بودن با مشکل فقر مادی، درگیر معضلاتی از قبیل فقر فرهنگی، عدم نشاط و آسیبهای عاطفی مواجه هستند که باید برای حل اینگونه مشکلات آنها نیز برنامه ریزی شود.
حسین انواری با تأکید بر اینکه باید بستههای حمایتی را برای ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار هماهنگ کنیم افزود: در این زمینه باید مجلس شورای اسلامی و همچنین دولت تمهیداتی را در نظر بگیرد.
همچنین کارشناسان معتقدند تغییرات فرهنگی نسبت به گذشته و تنوع در نوع زندگی و آداب و رسوم باعث شده که زنان بخصوص زنان سرپرست خانوار در مقایسه با قبل بیشتر در معرض انواع آسیبها و مشکلات قرار گیرند که البته در این میان نبود نگاه ویژه و جای خالی اقدام جدی مسئولان نیز از دیگر دلایل افزایش آسیبهای زنان مطرح است که بیش از گذشته خود را نشان میدهد.
بررسی راهکارهای کاهش آسیب در مجلس
محمداسماعیل سعیدی عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس در همین رابطه، از بررسی راهکارهای ویژه کاهش آسیبهای اجتماعی زنان در این کمیسیون خبر داد و گفت: با نهادهای ذیربط جلساتی برگزار کردیم تا بتوانیم اقدامات لازم را در جهت کاهش آسیبهای مخصوص زنان انجام دهیم.
وی گفت: آسیبهای مختلفی زنان بخصوص زنان سرپرست خانوار را تهدید میکند که یکی از دلایل اصلی آن گذر از این وضعیت و شرایط فعلی جامعه است.
سعیدی تاکید کرد: زمانی آداب و رسوم، فرهنگ، سنت و غیره در جامعه حاکم بود اما این شرایط در حال حاضر طوری رقم خورده که در حال دگرگونی و تغییر هستند و در این وضعیت زنان بالاخص زنان سرپرست خانوار در معرض آسیب قرار میگیرند. باید در این خصوص فرهنگسازی شود و دستگاههای مسئول به صورت جدی به این موضوع ورود پیدا کنند البته اقداماتی در حد بیمه زنان سرپرست خانوار و برخی حمایتهای دیگر از زنان مطرح شده اما هنوز کافی نیست و نمیتواند تمامی آنها را پوشش دهد و از این بابت یکسری آسیبهایی متوجه زنان است.
عدم حمایت از زنان سرپرست خانوار
سعیدی گفت: برخی از زنان برای ادامه زندگی و تامین معیشت، بهداشت، مسکن و غیره نیاز به این دارند که در ماه درآمدی داشته باشند و به همین دلیل باید از شغلی مناسب برخوردار باشند که متاسفانه در جامعه ما آنطور که باید از زنان سرپرست خانوار حمایت نمیشود و بسیاری از مشکلات در زمینه اشتغال آنان وجود دارد.
وی به اقداماتی که در مجلس برای زنان انجام شده اشاره کرد و گفت: مرخصی زایمان، کاهش ساعت کاری زنان سرپرست خانوار و غیره از جمله مواردی است که از سوی مجلس مطرح شده که امیدواریم بتوانیم در آینده میزان ساعت کاری زنان شاغل را کم کنیم که البته این مربوط به زنان شاغل میشود و باید اقدام جدی در مورد زنانی که کار نمیکنند نیز انجام دهیم.
عضو هیئت رئیسه کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: این نگرانی وجود دارد که برای زنان غیر شاغل و سرپرست خانوار اقدامات جدی انجام نشده و بعد از انقلاب باید اقدامات اساسی صورت میگرفت ولی متاسفانه با توجه به مشکلات این افراد متوجه میشویم که اقدامی مناسب حال و شرایط آنها انجام نشده است.
شرایط امروز جامعه نیازمند نگاه ویژه به آسیبهای زنان
به گفته سعیدی، با توجه شرایط جدید جامعه حتما باید یک نگاه ویژهای به زنان و زنان سرپرست خانوار انجام شود در غیر این صورت شاهد افزایش زنان خیابانی و همچنین آسیبهای دیگر فقر، اعتیاد و غیره از سوی این افراد خواهیم بود.
وی افزود: هیچ انسان عاقلی که برای زندگی خود ارزش قائل است به سمت آسیبها و مشکلاتی مانند بزهکاری، فساد و اعتیاد حرکت نمیکند بنابراین در صورت حمایت دولت و نهادهای مسئول آسیبهایی که در کمین زنان است کاهش مییابد یا رفع خواهد شد.
سعیدی ادامه داد: کمیسیون اجتماعی مجلس مدتی است که با جلساتی که با بهزیستی و کمیته امداد برگزار کرده به فکر یک راهکار اساسی و تبادل نظر برای کاهش آسیبهای اجتماعی زنان است که امیدواریم بتوانیم با کمک دستگاههای مسئول آسیبهایی که زنان را تهدید میکند کم کنیم.
البته سازمان بهزیستی طرح پیشگیرانه از آسیبهای ویژه زنان را در دستور کار دارد و همچنین گروههای محلی نیز برای آموزش مهارتهای زندگی و کاهش آسیبهای اجتماعی مختلف مانند، اعتیاد، بزه، آسیبهای ناشی از فضای مجازی و... را نیز تشکیل داده است.
در هر حال با توجه به افزایش سطح تحصیلات و اجتماعی شدن و همچنین مشارکت بیشتر زنان به همین دلیل تغییراتی نیز در آسیبها ایجاد شده بطوریکه آسیبهای زنان بویژه زنان سرپرست خانوار نیز افزایش پیدا کرده است به همین دلیل به اعتقاد کارشناسان برای جلوگیری از بحرانهای احتمالی پیش رو، باید نهادهای حمایتی و همچنین دولت اقدامات جدی برای جلوگیری و کاهش آسیبهای زنان سرپرست خانوار در نظر بگیرند. (گزارش از مهناز قربانی/مهر)
جام جم سرا: در جوامع کنونی، آمادگی برای قرار گرفتن در وضع توسعه پایدار، باید به جامعیت برسد. برای آماده شدن جو جامعه، بعد ذهنی و روانی که عموم با آن همراهی کنند، لازم است و فراهم ساختن زمینههای اجتماعی و فرهنگی از مولفههایی است که در صورت عدم توجه به آنها، نمیتوان به توسعه پایدار دست یافت.
کشورهای حاشیه خلیج فارس از نظر اقتصادی به ظاهر توسعهیافته قلمداد میشوند، اما به توسعه اجتماعی و فرهنگی نرسیدهاند. برجهای بسیار بلند، شهرهای پر از تردد توریست و سرمایههای کلانی که در این کشورها قرار گرفته است، تنها ظاهر توسعهیافتگی را به ذهن متبادر میسازد. اما نگاه اجتماعی و فرهنگی در این کشورها بسیار ضعیف است. برای اینکه به خوبی این مفهوم در ذهن مخاطبان انگاره سازی شود، باید به کمبود دموکراسی و تبعیض جنسیتی و نژادی و حتی قومی در این کشورها اشاره کرد.
درحال حاضر که قرن ٢١ را سپری میکنیم، زنان عرب در بسیاری از این کشورها، همچنان حق رأی، اظهارنظر و رانندگی ندارند. اما از بعد اقتصادی بسیار ثروتمند و در تراز کشورهای سرمایهدار قرار میگیرند. این به معنای توسعه همهجانبه و فراگیر نیست. زمانی که آحاد جامعه به اجماع برسند و به سمت رشد و پیشرفت حرکت کنند، مسلما زمینههای بنیادین توسعه ریخته خواهد شد. این آمادگی زمانی حاصل میشود که توسعه اجتماعی و فرهنگی در شکل وسیع به وقوع بپیوندد. ممکن است حتی یک کشور کوچک باشد، اما از لحاظ توجه به بخشهای زیربنایی به تعادل همهجانبه برای تحقق توسعه پایدار رسیده باشد. زمانیکه تعاملات اجتماعی و فرهنگی به سطح آگاهی و دانایی نزدیک شده باشد، زمینه توسعه اجتماعی و فرهنگی که بنیان توسعه است، فراهم میشود.
عواملی که کشورهای توسعه یافته را از غیر مجزا میسازد، از میان رفتن نگاههای تبعیضآمیز در تمامی بخشها و حوزههای مهم ساختار اجتماعی برای عموم مردم است. در کشورهای توسعهیافته، رفاه نسبی برای زندگی عموم در حد طبیعی فراهم شده است و دیگر شاهد نابرابریهای بسیار فجیع حداقل در بعد مشارکت سیاسی و مردم نهاد نخواهیم بود. اکثر افراد از حداقلهای زندگی اجتماعی بهرهمند میشوند و میتوانند برای سرنوشت خود تاثیرگذار و تصمیمگیر باشند.
برای رسیدن به توسعه اجتماعی باید کودکان را از طفولیت در فضای تعاملات اجتماعی قرارداد. نهادهای آموزشی از سطح ابتدایی تا عالی سکاندار، ایجاد توسعه اجتماعی و فرهنگی هستند. اگر کودکان را برای آیندهای که به دنبال توسعه پایدار هستیم، از هماکنون آمادهسازیم، دیگر نگران شرایط و قرار گرفتن در موقعیتهای سخت و بحرانی نخواهیم بود. زیرا با آموزش و حضور فعال کودکان در عرصههای مختلف اجتماعی، ذهن آنها را برای مشارکت فعال در عرصههای اجتماعی میتوان آماده کرد. بهعنوان مثال، احترام به محیطزیست، بهعنوان مهمترین عنصر اصلی زندگی انسانی و توسعه اجتماعی قلمداد میشود و باید از زمان کودکی برای صیانت و حفاظت از آن به آموزش افراد پرداخت. قشر آگاه جامعه در کنار رسانهها بهخصوص صداوسیما، وظیفه هدایت و رهبری افراد را برای ایجاد توسعه اجتماعی و فرهنگی برعهده دارند. درحال حاضر در هر خانهای یک تلویزیون وجود دارد و بهعنوان عضو ثابت خانوادهها، بسیاری از اوقات آنها را پر میسازد. از طریق این وسیله فراگیر میتوان به ساخت برنامههای مختلف اقدام کرد، تا حس مشارکت و آگاهی عموم را نسبت به مسائل اجتماعی و بهخصوص حوزههای مختلف عمومی، اجتماعی و فرهنگی افزایش داد. اما متاسفانه تاکنون برنامههای تاثیرگذار و مهمی برای بالا بردن حس مشارکت عمومی در زمینههای اجتماعی و فرهنگی که عموم را به حضور فعالتر ترغیب کند، ساخته نشده است و همواره ما در کمبود اطلاعات در عصر ارتباطات و فناوریها دست و پا زدهایم. درکشور ما، مشارکتهای اجتماعی به صورت شعارهای تبلیغاتی روی تابلوها و بیلبوردهای شهری باقی مانده و زمان آن رسیده تا از شعار دادن بپرهیزیم. در صورتیکه از مردم بخواهیم، حضور واقعی و فعال در عرصههای اجتماعی داشته باشند، قدمهای اولیه برای حصول به توسعه اجتماعی برداشته شده است. این راه با استفاده از نظرات اندیشمندان، صاحبنظران و فعالان حوزههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امکانپذیر است. ممکن است بسیاری از افراد نخبه و متفکر، ایدههای خود را اعلام کنند، اما تا زمینه مشارکت عمومی فراهم نشود، این ایدهها عملیاتی نخواهد شد و مسلما سیاستگذاران و دولتمردان میتوانند از این رهنمودها برای رسیدن به برنامهریزی و توسعه کلان بهرهمند شوند.
بهترین راه رسیدن به توسعه پایدار، دخالت و مشارکت آحاد مردم در امور اجتماعی است. زمانیکه مردم را برای حفاظت از محیطزیست، درگیر کنیم، مسلما بسیاری از مشکلات فعلی که در حوزه زیستی با آن درگیر هستیم، از میان میرود. در حوزه اقتصادی هم، اگر آموزش کارآفرینی و مشارکت جمعی در استفاده از سرمایههای کوچک به مردم داده شود، به توسعه اقتصادی نزدیکتر خواهیم شد و همچنین اگر مردم را تشویق به حضور مستمر در عرصههای مختلف اجتماعی و جامعه کنیم راه رسیدن به توسعه پایدار هموارتر خواهد شد.
در حال حاضر مردم به بیتفاوتی عمیقی، نسبت به تمامی مسائل بهخصوص در حوزههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرفتار شدهاند. این بزرگترین آسیب اجتماعی است که در جامعه ما وجود دارد.
بیتفاوتی نسبت به دیگران و بیتوجهی به مسائل اجتماعی، شرایط را برای تعاملات اجتماعی و جمعی و تغییر نگاه عموم به سرنوشت عمومی، سخت ساخته است. زمانی که افراد از خودرو خود زباله به بیرون پرتاب میکنند، بدین معناست که نسبت به حقوق شهروندان تعلق خاطری نداشته و ترجیح میدهند، حقوق دیگران را زیرپا بگذارند. اما اگر وارد خانههایشان شویم، کوچکترین زبالهای را نخواهید دید و اگر به آنها تذکر دهید، مورد شماتت قرار میگیرید.
مهمترین علت بیتفاوتی مردم را میتوان به دلیل عدم مشارکت همهجانبه عموم در حوزههای مختلف از سوی دولتمردان و سیاستمداران دانست و تا زمانی که این تفکر تغییر نیابد، مردم سهم خود را برای کاهش آسیبهای اجتماعی نمیپردازند. (گیتی اعتماد استاد د انشگاه/شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.