در جامعهای که بیشتر روابط افراد خصوصاً جوانان با تلفنهای همراه یا اینترنت صورت میگیرد، لزوم بازنگری در شیوه آغاز این روابط و ادامه آن بسیار مهم است. برای غلبه بر مشکلات پیش رو در این مسیر، توصیههایی را با هم میخوانیم.
۱-سلام کردن
هیچ کس احساس ناخواسته یا ناشناخته بودن را دوست ندارد. اگر چنین برخوردی با کسی صورت بگیرد، فرد احساس رانده شدن میکند و تمایلی به برقراری ارتباط با جماعت پیش رو نخواهد داشت. «سلام کردن» یکی از بهترین شیوهها برای برطرف کردن چنین مشکلی است، یک سلام و احوالپرسی ساده و دست دادن میتواند بسیاری از تردیدها و بیاعتمادیها بین طرفین را براحتی
برطرف سازد.
۲-شرکت در گفتوگو
بهترین راه حل برای کسانی که دوست دارند بدانند در جریان یک گفتوگو چه میگذرد، شرکت در آن گفتوگو است. برخی افراد ذاتاً خجالتی هستند و ترجیح میدهند خود را از هر مکالمه و سخنرانی دور نگه دارند. اگر یکی از دو طرف تمایلی برای شروع گفتوگو نداشته باشد، طرف دیگر باید دست به کار شود. جملات سادهای مثل «حالت چه طور است؟» یا «در این مورد چه فکر میکنی؟»، بهترین گزینهها برای شروع یک گفتوگوی صمیمانهاند.
۳- داوطلب شدن
برخی ترجیح میدهند بنشینند و فعالیت دیگران را تماشا کنند. به خودتان زمان بدهید تا شایستگیهایتان آشکار شود، داوطلبانه در فعالیتهای اجتماعی شرکت کنید و در هر کاری که در آن تخصص دارید، حضور پررنگ داشته باشید. به این ترتیب شما هم میتوانید روی کمک دیگران در زمان لزوم حساب کنید.
۴-مشورت بخواهید
اکثر مواقع، بسیاری از افراد مغرور (یا کله شق) راهی را میروند که خودشان فکر میکنند، درست است. اما مشورت خواستن از یک همکار باتجربه، والدین و در موارد ضروری از مشاور، میتواند بهترین و روشنترین مسیر را در اختیارتان بگذارد تا هیچ وقت از مسیری که رفته اید، پشیمان نشوید.
۵- گروهها
پیوستن به گروههای مختلف اجتماعی میتواند به بهبود روابط تان کمک کند. گروههای خیریه، گروههای دوستدار محیط زیست، گروههای ادبی و... از این دست گروهها هستند.
۶- تبدیل دشمنیها به دوستیها
جمله معروفی میگوید، داشتن یک دشمن زیاد و هزار دوست کم است. بنابراین تا جایی که میتوانید، دشمنیهای تان را به دوستی تبدیل کنید. دلیل بسیاری از دشمنیها یک سوءتفاهم کوچک است که با عذرخواهی یا دادن یک هدیه به دوستی شیرینی تبدیل خواهد شد.
۷- مؤدب باشید
رفتارها و شیوه برخوردتان با افراد تأثیر بسیار مهمی در ترسیم شخصیت شما در ذهن آنها دارد. یک تشکر ساده پس از انجام خدمتی دوستانه میتواند، ضامن تداوم دوستی و بهبود روابط باشد. هیچ گاه از گفتن جملات مؤدبانه حتی به نزدیکترین دوستان یا اعضای خانواده تان دریغ نورزید.
۸- خوش بین باشید
هر شخصی معمولاً با یک شخصیت خوش بین یا منفی بین سایرین شناخته میشوند. خوش بین بودن به این معنا نیست که همیشه چهرهای خندان داشته باشیم، بلکه افراد خوش بین را بیشتر از بدبینها تحسین میکنیم. البته افراط حتی در خوش بینی نیز توصیه نمیشود.
۹- به دقت مشاهده کنید
همیشه، همه چیز در اطراف ما در حال تغییر و دگرگونی است. زمانی که به دوست تان میگویید تغییر کرده و مدل موی جدیدش چه قدر به او میآید، علاقه و توجه خود به او را نشان داده اید. برای دریافت تغییرات، مشاهده دقیق اهمیت بسیار زیادی دارد.
۱۰- صادق باشید
هیچ چیز به اندازه صداقت و راستی نمیتواند ضامن روابط سالم اجتماعی باشد، یک دروغ کوچک شاید به نظر مهم نباشد ولی میتواند بزرگترین اعتمادها را به بیاعتمادی تبدیل کند. (ندافراهانی/ایران)
272
رشد کودکان در بافت خانواده، محله، جامعه، کشور و جهان صورت میگیرد. بنابراین از همه این بافتها تاثیر میپذیرد. کودکان راه و رسم و ارزشهای جامعه خود را در درجه اول از اعضای خانواده یاد میگیرند، اما علاوه بر خانواده، دوستی با همسالان بر رشد اجتماعی کودکان بسیار اثرگذار است. در فرآیند رشد روانی اجتماعی، همه کودکان عادی از چهار مرحله میگذرند.
مهرنوش فهیمی (کارشناس ارشد مسائل تربیتی)، فرآیند رشد روانی اجتماعی کودکان را محصول گذر از چهار مرحله اصلی معرفی میکند:
مرحله اول از تولد تا دو سالگی است، نو پایان دوست دارند با دیگران باشند، ولی با دیگران بازی نمیکنند بلکه در کنار آنها بازی میکنند. بنابراین اگر کودک شما در این دوره سنی با دیگری بازی نمیکند نگران منزوی بودن او نباشید.
کودکان از حدود پنج ماهگی به یکدیگر توجه میکنند، لبخند میزنند، به سمت هم میخزند، همدیگر را لمس میکنند و حتی گاهی یکدیگر را به زمین میاندازند. همچنین کودکان در این دوره سنی گاهی اسباببازی خود را به دیگری تعارف میکنند و البته اگر کسی بخواهد اسباب بازی آنها را بگیرد، مقاومت میکنند. با وجود آن که در این مرحله کارهای دوستانه کودکان بیشتر از اقدامات سلطهجویانه آنهاست، اما انتظار بازیهای مشارکتی در این سن از کودک اشتباه است. آنها در این سن تنها میتوانند در کنار دیگران بازی کنند نه با دیگران. در این دوره کودک آماده شناخت جهان اطراف میشود، رفتارهای به ظاهر سلطهجویانه خبر از کودک قلدر و ناآرام نمیدهد بلکه اجتماعی شدن وابسته به آن است؛ پس کودک خود را برای این گونه رفتارها سرزنش نکنید و فقط از دور مراقب باشید.
فهیمی مرحله دوم را از سن 2 تا 7 سالگی معرفی میکند و آن را مرحلهای مهم میداند که کودک بدون توجه به جنسیت درصدد همراهی با دیگران است. دو سالهها برای بازی، آشنایان خود را ترجیح میدهند، خودمحور هستند، آنها به «عروسک من» و «توپ من» میاندیشند، بنابراین برای محافظت از اسباب بازیهای خود صبوری نشان نمیدهند در نتیجه بروز کشمکش در تعاملات این گروه سنی اجتنابناپذیر است. با افزایش سن تمایل به بازیهای تکنفره کمتر میشود.
در سه سالگی رفتارهای خصمانه کمتر میشود و کودکان به دلیل رشد در مهارتهای کلامی راحتتر ارتباط برقرار میکنند. در این سن کودکان وقتی بازی میکنند همزمان به گفتوگو میپردازند و نقش بزرگسالان را هم بازی میکنند، از این سن فرآیند اجتماعی شدن کودکان بیش از پیش آغاز میشود بنابراین سه سالگی نقطهعطف رشد اجتماعی کودکان است.
علاوه بر این سه سالگی اهمیت زیادی در رشد اخلاقی کودکان دارد، در این دوره رشد وجدان آغاز میشود؛ رشد وجدان به معنای فرآیند درونی شدن ارزشهاست، کودک سه ساله در عین الگوبرداری از جهان اطراف خود به استقلال خود اهمیت میدهد. مهارتهای کلامی رشد یافته در این سن به کودک کمک میکند که آنچه از والدین ثبت کرده است به اجرا درآورد؛ بنابراین اگر در درازمدت از فرزندتان انتظار رعایت ادب و احترام و پایبندی به اصول و ارزشهای مذهبی و خانوادگی را دارید در ابتدا باید خودتان این اصول را رعایت کنید.
مشاهده رفتار والدین بهترین روش یادگیری قوانین است. سه سالگی نقطه عطف رشد کودک است. خواندن قصههای اخلاقی، دیدن فیلمهای مناسب در این دوره بر رشد اخلاقی و اجتماعی کودک بسیار اثرگذار است.
کودکان چهار ساله و پنج ساله تعامل اجتماعی بیشتری با همسالان خود برقرار میکنند، در این مقطع کودکان در احساسات و اشیا با هم شریک میشوند، دختران از روابط دوتایی و پسرها از تعامل گروهی بیشتر لذت میبرند. کشمکش در میان دوستان وجود دارد، اما شدت چندانی ندارد و بسرعت حل میشود.
این دوره بهترین زمان برای آموزش همکاری به کودک است بنابراین خوب است که والدین برای کودک خود فرصت تجربه مستقیم روابط با همسالان را ایجاد کنند؛ دادن مسئولیت به کودک و انجام کارهای مشارکتی بدون حس رقابت زیاد میتواند کودکی همکار تربیت کند. هر چه کودکان بزرگتر میشوند، همراهی با دوستان برایشان مهمتر میشود. وقتی کودکان وارد پایه اول دبستان میشوند نهتنها دیگر علاقهای به تنها ماندن ندارند بلکه در پی یافتن دوست صمیمی هستند.
فهیمی تاکید میکند که نگرانی بیش از حد والدین از بیماری، بازیهای جنگی و دعوا گاهی مانع روابط کودکان میشود و عدم موفقیت کودک در دوستیابی و یادگیری مهارتهای اجتماعی را به دنبال دارد. ضمن این که والدین باید در مورد سود و ضرر اجتماع به طور همزمان با کودک صحبت کنند تا شناخت کودک را ارتقا بخشند.
براساس نظر این کارشناس تربیتی آموزش مهارت نه گفتن سبب توانمندی کودک در مراقبت از خویش میشود، همچنین والدین باید فرصت انتخاب و تصمیمگیری در امور امن را به کودک بدهند و در مقابل «نه گفتن» کودک واکنش منطقی داشته باشند تا کودک بداند برای دوست داشته شدن نباید به همه حتی در مواقع نادرست جواب مثبت دهد. مهارت «نه گفتن» در دوره نوجوانی از اهمیت ویژهای برخوردار است و افراد را از خطرهای اجتماع دور میکند، اما آموزش آن باید از دومین مرحله رشد روانی ـ اجتماعی آغاز شود.
فهیمی مرحله سوم رشد روانی ـ اجتماعی را از سن هشت سالگی تا دوازده سالگی معرفی کرده و ادامه میدهد: در این دوره کودکان بازی با همجنس خود را ترجیح میدهند و بین دختران و پسران درجاتی از ضدیت مشاهده میشود، اما در مرحله چهارم که شامل نوجوانی و بزرگسالی است (از 13 سالگی به بعد) فرد لذت، دوستی و همراهی را نزد هر دو جنس جستجو میکند.
انسان موجودی اجتماعی است بنابراین آگاهی از فرآیند رشد روانی ـ اجتماعی کودکان موجب میشود مداخلات بهنگام والدین نهتنها مانع اثرات منفی گروه همسال بر کودکان باشد، بلکه کودک برای زندگی اجتماعی بهتر آماده شود. نظارت والدین بر روابط اجتماعی کودکان و ایجاد فرصت کافی برای این روابط اهمیت زیادی در سلامت زندگی اجتماعی بزرگسالی دارد، اما یادمان باشد که نظارت و هدایت با دخالت متفاوت است. (جام جم سرا/چاردیواری، ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
21
حسن موسوی چلک اظهار داشت: امسال با توجه به وضعیت موجود و نگاه به آینده، برخی موضوعات اجتماعی در برنامهریزی و سیاستگذاری باید مورد توجه قرار گیرد. چند نکته در حوزه اجتماعی باید اتفاق بیفتد چرا که حوزه اجتماعی وضعیت خوبی ندارد، بسیاری از روندهای مسائل اجتماعی را که مورد بررسی قرار میدهیم روند خوبی نیست ما در سال 94 این انتظار را داریم که چند موضوع مورد توجه قرار گیرد و امور اجتماعی از حاشیه به متن بیاید.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی همچنین گفت: مشکلات ما در حوزه اجتماعی اجرایی نیست و از سمت نگرش کلان سیاستگذاری است ما دائم میگوییم زیربنا و روبنا داریم، زیربنا ساختن سد و کارخانه است و امور اجتماعی و فرهنگی را به روبنا تبدیل کردیم در صورتی که همان سد و کارخانه با نیروی انسانی شاداب و مسئولیتپذیر راه میافتد و نگاه سختافزاری در سیاستگذاری این مسائل را به حاشیه میبرد.
وی افزود: مقام معظم رهبری نیز در فرمایشات خود درباره سه موضوع اقتصاد مقاومتی، فرهنگ و علم کلمه باید را به کار بردند که دو مورد از آن از جنس اجتماعی و فرهنگی است و باید در برنامه ششم مورد توجه قرار گیرد.
موسویچلک بیان کرد: ما نیاز به اختصاص بودجه در حوزه سلامت اجتماعی داریم که با کمک سازمانهای مردمنهاد اوضاع را سامان دهیم و بسنجیم که به لحاظ اجتماعی به کجا میرویم؛ در سال جاری یک فرصت برای مطالبهگری اجتماعی را فراهم کنیم یعنی دولت گزارشی از وضعیت اجتماعی بدهد و سازمانهای مرتبط مطالبهگری کنند البته این فضا لازمه این است که دولت پاسخگو و مشوق پرسشگری باشد که منظور ما فقط قوه مجریه نیست بلکه مدیریت پاسخگو مدنظر است.
وی با اشاره به وجود حدود 900 سکونتگاه غیررسمی در 79 شهر کشور افزود: تمام این سکونتگاهها نیاز به پایگاه خدمات اجتماعی با محوریت مددکاران غیردولتی دارند، نیاز داریم که در شهرهای زیر 50 هزارنفر نیز اورژانس اجتماعی داشته باشیم که دسترسی مردم تسهیل شود.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی افزود: ما نیاز به بازنگری در ساختار اداری دولت در حوزه اجتماعی داریم، نیاز داریم که همزمان با هر طرح که برای آن برنامهریزی میشود پیوست فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم، نیاز داریم سازمانی خاص برای پیگیری مسائل اجتماعی با محوریت مددکاران داشته باشیم که پابه پای سازمانهای دیگر به حوزه آسیبهای اجتماعی رسیدگی کند. (تسنیم)
33
شاید بارها با تیترهای مختلفی در مورد جنایتهای عشقی، قتل و تبهکاریهای آن در جراید روبهرو شده باشید و این سؤال در ذهنتان جرقه بزند که مگر میشود یک عاشق دست به قتل عزیزش بزند و قدم در دنیای تبهکاران بگذارد؟
علم روانشناسی احساس و رفتاری را میپذیرد و آن را سالم میداند که از تعادل برخوردار باشد، بنابراین عشقورزی به شخصیت سالم نیاز دارد. بهترین و ارزشمندترین محبتها از سوی افرادی ابراز میشود که از نظر روانی و شخصیتی سالم هستند به همین خاطر این احساس با لایههای شخصیتی افراد ارتباط دارد.
افرادی میتوانند به دیگران یا به همسر خود عشق بورزند که ابتدا عاشق خود باشند و به خودشان احترام بگذارند. داشتن ادب روانی، کلامی و رفتاری از نشانههای مهم یک فرد سالم و عاشق واقعی است. بنابراین کسی که رکیکترین کلام را به کار میبرد، تهدید میکند، آبروی خانواده را به خطر میاندازد و ایجاد مزاحمت خیابانی میکند را نمیتوان عاشق واقعی دانست؛ چنین دوست داشتنهایی تنها یک عشق کورکورانه است و افراد تنها به خیال خود عاشق هستند.
عشق واقعی مؤلفههایی دارد که یکی از مهمترین آنها تعهد است، به عبارت دیگر فردی که در عشق تعهد نداشته باشد نباید خود را عاشق بداند. به همین خاطر است که چنین روابطی با خوشی به پایان نمیرسد و ماندگار نیست، چه بسا اینکه جنایتهایی رخ میدهد که دیگر قابل جبران نخواهد بود.
تعهد و رعایت موازین اخلاقی و اجتماعی در هر رابطه باعث جلوگیری از بحران و حوادث ناگوار میشود. به عنوان نمونه بارها شاهد پروندههایی بودهایم که دختر یا پسر جوان قبل از ازدواج و با خیال اینکه عاشق هستند دست به هر کاری میزنند تا به دلدادهشان برسند، مثلاً یکی از طرفین در باندهای تبهکاری عضو میشود تا پول میلیونی به جیب بزند و زندگی آرامی را برای همسرش فراهم کند.
اما افراد باید آگاه باشند فردی که از ریشه اخلاقی خوبی برخوردار نباشد عشقش هم ناپخته و نابجا است و احتمال دارد هرگونه رفتار اخلاقی از سوی وی سر بزند. فرد متعهد با شرایط پیرامونش سازگار میشود و مشکلات را تا حد امکان بزرگ نمیکند تا روابطشان پایدار بماند. همین عوامل باعث میشود افرادی که در ابتدا گمان میکردند عشقشان واقعی است و وارد زندگی مشترک شدند پس از مدتی دریابند که با این خیال، خود و دیگری را فریب دادهاند و در پس همه آن احساسها رفتارهای پرخاشگرانه مخفی شده بود.
عقدههای دوران کودکی و نوجوانی تأثیر بسزایی در رابطه سالم بین افراد و جامعه میگذارد. دختر و پسری که محبت و عاطفه والدین را تجربه نکردهاند یا با محرومیتهای شدید روانی و اقتصادی روبهرو بودهاند، ممکن است نوعی بدبینی درباره جنس مخالف یا تشکیل خانواده داشته باشند که این ویژگی در آرامش افراد تأثیرگذار است و منجر به چالشهایی در زندگی میشود.
همچنین باید به این موضوع توجه کرد که عشق به هیچ عنوان خلأها را پر نمیکند و نباید نبود تناسبات فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی تحصیلی، دینی و... را نادیده گرفت.
در عشق واقعی دو نفر به خواستهها و ارزشهای یکدیگر اهمیت میدهند و مراقب هم هستند، آنها هرگز برای رسیدن به مقاصد خود، یکدیگر را به خطاکاری متهم نمیکنند. برخی افراد با قرار دادن طرف مقابل خود در وضع گناهکار بودن، سعی دارند به مقاصد خود برسند. یک عاشق واقعی هرگز چنین کاری نمیکند.
در چنین شرایطی مراجعه به یک متخصص و مشاور خانواده میتواند از بحرانها و آسیبهای پس از ازدواج و عشقهای کورکورانه جلوگیری کند تا شاهد حوادث کمتری در جامعه باشیم. (دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس/ایران)
569
با وجود این، تاثیر این شبکهها بر سلامت، روزافزون و غیر قابلانکار است. امکاناتی مثل مشاوره طبیب و بیمار، مشاوره پزشکان در مورد بیماران دشوار، امکان طبابت از راه دور (تله مدیسین) و هماهنگی برای تحقیق، ارسال تصاویر و ویدئوی بیماران برای استادان، سخنرانی استادان از راه دور و... در حال حاضر به وفور استفاده میشوند اما مثل همه فناوریهای مدرن ناگهان وارد میشوند قبل از آنکه راجع به چارچوبها و باید و نبایدهای آن اندیشیده باشیم، آن هم در شرایطی که درباره تکنولوژیهای بلافصل قبلی هنوز تحلیل و مداقه کافی انجام نشده و بسترها و ضوابط اخلاقی این ابزار نیز بر کاربرد آن تاخیری چشمگیر پیدا کرده است.
در مقایسه با مطبوعات که شبیهترین اجداد زنده شبکههای اجتماعی هستند، به نظر میرسد با مرور ایام در آنجا با وجود اختلافات شدید در سیاست و شیوه و مرام، نوعی ضوابط و اخلاقیات پدید آمده باشد که همه آن را رعایت میکنند.
برخی نشریههایی که زمانی شبنامه و تا همین چند دهه اخیر، گاه حاوی انواع و اقسام عبارتها بودند، حالا همه نشریات وزینی هستند که در بدترین شرایط هم -هم از نظر اخلاقی و هم قانونی- ملزم به رعایت ضوابط بسیاری هستند و برای این منظور بوروکراسی عریض و طویل تعریفشدهای دارند اما در شبکههای اجتماعی با وجود امکاناتی که هر کدام از این برنامهها برای تدوین ضوابط فراهم میکنند، گروههای مختلف ضوابط چندانی برای اعضا در نظر نمیگیرند و در صورت تدوین هم، اجبار و اصرار بر رعایت آنها نمیشود. گروههای مختلف حتی حداقل زمانبندی خاصی را هم رعایت نمیکنند و گاه تا پاسی از نیمهشب گذشته، کسانی که صبح باید در گزارشهای صبحگاهی یا درمانگاهها حضور یابند یا کار در ادارهها را شروع کنند، مشغول فعالیتهای اجتماعی هستند!
گاه متوجه میشوی درست در ساعت دقیقترین کارهای روزانه، صاحبان مشاغل در حین کار کامنتهایی میگذارند! و در میان صاحبان کار –بهخصوص در میان پزشکان که سستترین بند و بستهای سلسله مراتبی را دارند- ظاهرا کسی نگران فعالیت شاغلان در شبکههای اجتماعی در حین کار نیست.
گاه حتی در همان ساعات کاری محدود بخشهای آموزشی هم به نظر میرسد یک فعالیت مجازی علمی دارد جایگزین فعالیت آموزشی و درمانی واقعی میشود و بهخصوص ممکن است برای دستیارانی که فقط به امتحان بورد و ماندن در کتابخانه میاندیشند، روش مناسبتری هم باشد!
چرا باید این وقت بیزبان را در بخشها، راه پلهها و آسانسور تلف کرد، درحالی که در همان زمان میتوانند چند صفحهای بیشتر از آن جدول لگاریتمی که باید به خاطر سپرد، پیشتر رفت و کارها را هم به شبکه سپرد!
گاه احساس میکنی مطالب سنگینی که در خور بررسی بسیار دقیقتری است، در همین شبکههای اجتماعی مطرح میشوند اما بستر و زمان کافی برای تعمق در آنها وجود ندارد. مسائل بزرگ به مسائل حقیر نیمخورده تبدیل و رها میشوند و حتی با کامنت بعدی که از جایی دیگر میآید و مثلا طنزی در مورد اهالی یکی از شهرهاست، بیشتر و بیشتر تحقیر میشوند. از این بدتر بسیاری از ما با نوشتن تحلیلهایی که برای اولین بار به آنها اندیشیدهایم، ممکن است احساس کاذب اشراف بر موضوع پیدا کنیم و این اشراف در شرایطی غیرتخصصی با تعارفات موجود دوستان و آشنایان تقویت شود!
همه آنچه برشمردم، در بدترین حالت هم ورود به دنیای جدیدی از گفتوگو و گفتمان است که مورد نیاز مبرم جامعه ماست و اثر شگرفی بر زندگی همه ما خواهد گذاشت. اخلاقیات، معنویات، ایدئولوژی، متافیزیک این تکنولوژی جدید یا هر نام دیگری که آن را بخوانید، به ناچار متعاقب استفاده روزمره ما پدید خواهد آمد اما چه بهتر که پدید آمدنی آگاهانه، قانونمند و حسابشده باشد. (دکتر بابک زمانی - مدیر گروه مغز و اعصاب دانشگاه علومپزشکی ایران/سلامتیران)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
این روزها مشکل خاصی بین ما وجود ندارد، اما هر دویمان خیلی در زندگی شخصیمان غرق هستیم. همسرم وقتی به خانه میآید، خسته است و بقیه روزش را دراز میکشد و با تلفن همراهش در شبکههای اجتماعی که عضو است، میچرخد. این موضوع دیگر مرا کلافه کرده و هر وقت به او شکایت میکنم، ناراحت میشود و در جوابم میگوید او هم نیاز دارد کمی استراحت داشته باشد و چرا من اینقدر خودخواه هستم که آزادی او را سلب میکنم؟ نمیدانم چگونه زندگیمان را از این سردی نجات دهم و او را از این شبکهها به خانه بیاورم.
پاسخ مشاور: شبکههای اجتماعی با تمام خوبیها و بدیهایشان وارد زندگی ما شده و نمیتوانیم حذفشان کنیم. تلفنهای همراه هم انگار همراه اولمان هستند و در هر شرایطی و هر جایی دست از سر ما برنمیدارند، یعنی ما دست از سر آنها برنمیداریم، اما وقتی در این استفادهها زیادهروی میکنیم که همراهیهایمان در زندگی کمرنگ شده و شبکههای عاطفیمان در خانه فراموش می شود.
اینکه به همسرتان برای این بیتوجهی و نگاه همیشگی به تلفن همراهش و چرخ زدن در شبکههای اجتماعی ایراد بگیرید، مشکلی را حل نمیکند، بلکه ممکن است او لجبازی کرده و بیشتر چنین رفتاری را انجام دهد. شما باید او را از این شبکهها به خانه بیاورید و تنها راهش جذابتر کردن محیط خانه و ارتباطات آن است تا قدم به قدم همسرتان به عقب برگردد.
تا همین چندسال قبل مردان وقتی به خانه میآمدند، استراحتشان دراز کشیدن مقابل تلویزیون و نگاه کردن به آن بود. این کار یک خوبی داشت و آن این بود؛ دنیایی را که برای تغییر ذائقه انتخاب میکردند، با دیگر اعضای خانه به اشتراک میگذاشتند و صفحه تلویزیون فصل مشترک همه اعضای خانواده شده بود، اما به جای آنکه همین دور هم جمع شدن و نگاه کردن به تلویزیون تبدیل شود به دور هم نشستن و حرف زدن و خوش گذراندن، تبدیل شد به دور هم جمع شدن و هر کدام در دنیای خود سیر کردن.
شما نمیتوانید توقع داشته باشید در عرض چند روز و چند هفته همسرتان را از شبکههای اجتماعی به خانه بیاورید بلکه با مهربانی، ایجاد جذابیت و برنامه داشتن برای لحظات باهم بودن، هر روز چند دقیقه او را بیشتر به سمت خودتان متمایل کنید تا به مرور زمان همسرتان مدت بیشتری را با شما و فرزندانتان بگذراند. یادتان باشد برخی از این شبکهها جذابیتهای زیادی دارند پس کارتان سخت است و باید به دنبال جذابیتهایی باشید که نمره بالاتری از آنها بیاورد.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)
۱ـ شبکههای اجتماعی به شما اطلاعات زیادی از سبک زندگی دیگران بویژه دوستانتان در اختیارتان قرار میدهد و خیلی خوب است که بدانید اوضاع و احوال دوستانتان چطور است و هر کسی به چه کاری مشغول است اما در عین حال دقیق شدن در امور زندگی دیگران ممکن است شما را به خودتان و دیگران حساس کند. اینکه دیگران چه میکنند و شما چطور هستید و مقایسه رابطهها ممکن است تاثیر بدی در ارتباط شما داشته باشد. همین که یک رابطه را با زندگی مشترک خودتان مقایسه کنید و یک لحظه خودتان را در موقعیت بدتری ببینید اثرش را در رابطه خواهد گذاشت.
۲ـ بازیهای آنلاین جالب و سرگرم کنندهاند اما بعضی از بازیها بسیار اعتیادآور هستند. من مرد و زنهای بسیاری را میشناسم که تا به خانه میرسند اولین کار مهم و ضروریشان این است که سری به بازیها و مدیریت بازیهای آنلاینشان بزنند! در وقت محدودی که بعد از یک روز کاری در اختیار خانواده قرار میگیرد این یک نوع فرصت سوزی است که بخواهید بخش زیادی از دورهم بودنتان را وقف بازیهای انفرادیتان بکنید.
۳ـ خاصیت شبکههای اجتماعی این است که شما را در ارتباط نزدیک با دیگران نگه میدارد اما گاهی این ارتباطهای مجازی آنقدر نزدیک و تبدیل به دغدغه میشوند که شما به کسی که کنارش زندگی میکنید توجهی نمیکنید. آنقدر که فکرتان مشغول جواب دادن به یک کامنت یا نوشتن یک پست یا همرسان کردن یک موضوع یا پیام است و به کسی که کنارتان زندگی میکند اهمیت نمیدهید. این توجه زیاد به محیط مجازی و فکر کردن به آن میتواند شما را از هم دور کند. واقعیت این است که گوشی تلفن همراه حتی موقع خواب هم دست از سر ما بر نمیدارد. زن و مردهای زیادی حتی نیمههای شب هم مشغول چک کردن پیامهایشان هستند.
۴ـ حالا زن و شوهرها هم در دنیای مجازی با هم مراوده میکنند. علاوه بر بازی و سرگرمی و فرستادن انواع و اقسام پیامها به یکدیگر، تمام مکالمات روزمرهشان هم در درون این دنیای مجازی میگذرد. آدمها حتی برای تهیه فهرست خرید مواد غذایی یا برنامه ریزی برای امور مربوط به زندگی زناشویی هم زحمت مکالمه رودر رو را به هم نمیدهند. حتی دعوا و حل و فصل اختلاف نظرها در انواع و اقسام پیامهای مجازی ردوبدل میشود؛ چه برسد به ابراز عشق و علاقه و یادآوری روزهای خوش و اوقات خوش. این اتفاق خوشایندی نیست چون باعث میشود تجربه یک مکالمه واقعی را از دست بدهید. خیلی حرفها و موضوعات، احساسات و عواطف در این میان از دست می روند.
یادتان باشد شما زن و شوهرید؛ دو آدمی که باید بسیار به هم نزدیک باشید. دنیای مجازی در کنار همه مزایایش میتواند روی ارتباط زناشوییتان تاثیر بدی بگذارد. کمی بیشتر به اتفاقی که در جریان این سبک زندگی برایتان میافتد اهمیت بدهید. (ریحانه دوستدار/ایران)
شرکت حقوق و قضایی Slater and Gordon بریتانیا در مطالعه جدید خود به این نتیجه رسیده است که شبکه های رسانه ای منبع اصلی برای تنش های زناشویی محسوب می شوند و اگر به آنها توجه درست نشود، می توانند مشکلات عدیده ای به وجود آورند. مطالعه جدید روی بیش از دو هزار زوج بریتانیایی انجام شد و کارشناسان به این نتیجه رسیدند که تقریبا یک چهارم آنها در طول هفته یک مشاجره مرتبط به شبکه های اجتماعی دارند و 17 درصد زوجین هم اعلام کردند که به دلیل مشابه هر روز با همسر خود درگیری و جدل دارند.
شبکه های دردسرساز
اندرو نیوبری که مدیریت مرکز قضایی Slater and Gordon را برعهده دارد، توضیح داد که شبکه های رسانه ای ابزار مناسبی برای برقراری ارتباط با اعضای خانواده و دوستان محسوب می شوند و کاربردهای فراوانی برای کاربران هزاره سوم دارند. این سایت ها در حالت کلی به یک فضای کاربردی تبدیل شده اند و محیط پیرامون افراد را تشویق می کند تا در انواع مختلف آن حضور یابند و از فیس بوک گرفته تا ابزارهای پیام رسان مانند وایبر و واتس اپ هر روز خدمات جدید ارایه می دهند تا بر تعداد مخاطبان خود بیفزایند. اما باید توجه داشت که فضاهای مذکور به جز خدمات مفیدی که ارایه می دهند، مشکلاتی را هم به همراه دارند و در برخی مواقع می توانند زمینه ایجاد تفرقه میان افراد متاهل باشند.
او در این خصوص می گوید: «پنج سال قبل فیس بوک شهرت امروزی را نداشت و کمتر کسی برای حضور در این شبکه اجتماعی اصرار داشت. در آن زمان به ندرت دیده می شد که یکی از زوجین به خاطر فعالیت همسر خود در فیس بوک شکایتی داشته باشد و احساس نارضایتی کند. اما این روزها مشکل مذکور جدی شده است و هر روز اخبار مختلف در این زمینه به گوش می رسد که زن یا شوهر به دلیل حضور نادرست طرف مقابل در فیس بوک از او شکایت کرده اند و حتی رابطه آنها به متارکه کشیده است. این شرایط به گونه ای پیش رفته است که برخی مشاورها شبکه اجتماعی را عامل طلاق معرفی می کنند.»
البته باید توجه داشت که نوع رفتار افراد در شبکه های اجتماعی موجب بروز مشکل نمی شود. بررسی جدید این مساله را ثابت کرده که حتی مدت زمان حضور در فضاهایی مانند فیس بوک، اسکایپ، اسنپ چت، توییتر و واست اپ هم عاملی برای مشاجره میان زوجین بوده است.
یک پنجم کسانی که در این مطالعه حضور داشتند اعلام کردند که پس از اطلاع از حضور همسر خود در شبکه های اجتماعی بدون هر دلیلی احساس ناخوشایند داشته اند، 43 درصد در این زمینه با همسر خود مقابله کرده اند و 40 درصد هم به خود زمان داده اند تا بیشتر در این زمینه فکر کنند. نیوبوری اعلام کرد که مطالعه آنها یک توصیه کلی به همه همسران می کند و آن هم توجه بیشتر برای حضور در شبکه های اجتماعی است تا از این طریق خدشه ای به زندگی مشترک آنها وارد نشود.
سعودی های متارکه جو
مشکلات زن و شوهرها در شبکه های اجتماعی برای برخی جوامع جدی تر گزارش شده است. از این فضاهایی مانند فیس بوک و واتس اپ این روزها نقش عمده در متارکه میان ساکنان عربستان سعودی ایفا می کنند و رسانه های محلی اعلام کرده اند در این کشور پادشاهی در هر سال 30هزار نفر و در هر روز 82 نفر از هم جدا می شوند. وزارت دادگستری عربستان اعلام کرد تنها در سال 2014 میلادی 33954 زوج سعودی از هم جدا شدند و در شهرهای مکه و جده بیشترین آمار طلاق به ثبت رسید. اما فاضل العمانی، از محققان برجسته این کشور در بررسی جدید خود 10 عامل اصلی برای متارکه میان زوجین صعودی را مشخص کرد و در راس آنها گفته شد اینترنت و شبکه های اجتماعی مهم ترین عامل برای طلاق میان افرادی محسوب می شوند که به تازگی با یکدیگر ازدوج کرده اند.
این کارشناسان توضیح داده اند شبکه های اجتماعی دست کم 25 درصد طلاق های صورت گرفته در عربستان سعودی را موجب شده اند و پیش بینی می شود در سال های پیش رو این میزان افزوده شود. براساس بررسی جدید، 20درصد طلاق ها در عربستان به دنبال ارسال پیام یا تصویر خصوصی در شبکه های اجتماعی صورت می گیرد و این مساله همه را نگران کرده است.
دولت عربستان و مراکز مشاوره خانواده در آن آمار و ارقام مذکور را بسیار جدی گرفته اند و این روزها می کوشند زنان و مردان جوان را به حاضرنشدن در شبکه های اجتماعی تشویق کنند. در حال حاضر کلاس های آموزشی برای جوانان سعودی برگزار می شود تا با معایب حضور در شبکه های اجتماعی آشنا شوند. این کلاس ها مربوط به دوره پیش از ازدواج می شود و دولت سعودی به این نتیجه رسیده که از این طریق می تواند میزان طلاق را بین جوانان خود پایین بیاورد.
پیام رسانی برای طلاق
براساس قانون جدید که در آمریکا به تصویب رسیده است، زمانی که زوجین با یکدیگر به مشکل برخورده اند و قصد آنها برای جدایی قطعی شده است، اجازه دارند درخواست طلاق را از طریق پیام خصوصی در فیس بوک برای فرد مقابل ارسال کنند. این قانون پس از آن به تصویب رسید که الاتورا بایدو 26 ساله تصمیم گرفت از همسر خود جدا شود و وکیل او پس از دادخواست از دادگاه منطقه ای سرانجام این اجازه را دریافت کرد تا احضاریه طلاق را از طریق پیام خصوصی در فیس بوک به دست طرف مقابل برساند.
خانم بایدو سال 2009 میلادی با یک مرد غنایی به نام سنا دارکو، ازدواج کرد. پس از گذشت مدتی مشکلات فراوانی میان آن دو به وجود آمد. در سال 2011 میلادی پس از مشاجرات فراوان دراکو منزل خود را ترک کرد و طی چهار سال گذشته هیچ خبری از او نبود. سرانجام بایدو یک وکیل زبده در اختیار گرفت تا بتواند نشانی از این مرد پیدا کند که البته این اقدام هم به هیچ نتیجه ای نرسید. بایدو که تصمیمش برای متارکه جدی بود، به دادگاه عالی منهتن مراجعه کرد و از قاضی خواست هرچه سریع تر پرونده مربوط به جدایی آنها را بررسی کند.
تلاش ها در این زمینه هم بی نتیجه ماند و از آنجایی که دراکو آدرسی از خود به جا نگذاشته بود، امکان ارسال احضاریه وجود نداشت. وکیل خانم بایدو به قاضی پرونده پیشنهاد داد تا احضاریه از طریق پیام خصوصی در فیس بوک برای این مرد غنایی ارسال شود و از آنجایی که این اتفاق تا آن زمان در کشور آمریکا صورت نگرفته بود، با آن مخالفت شد. سرانجام دادگاه عالی منهتن جلسات فوق العاده تشکیل داد و پس از چند ماه بررسی قانونی را ارایه کرد تا به موجب آن در شرایط اضطراری دادخواست طلاق از طریق پیام خصوصی در شبکه های اجتماعی ارسال شود.
براساس این قانون، زوجین آمریکایی که هم اکنون قصد متارکه از یکدیگر را دارند و به طرف مقابل دسترسی ندارند، می توانند با ارسال پیام خصوصی احضاریه دادگاه را به دست آنها برسانند.
فیس بوک مشکل آفرین
اگرچه حضور زن و مرد در انواع مختلف شبکه های اجتماعی می تواند روی رابطه آنها تاثیر منفی برجا بگذارد، اما بررسی ها نشان داده که تاثیرات فیس بوک در این زمینه بیش از فضاهای مشابه است. کارشناسان بر این باورند که طی چند سال نخست ازدواج، فیس بوک یک تهدید جدی محسوب می شود و می تواند آثار جبران ناپذیری را روی رابطه دو طرف به جا بگذارد. مرکز Slater and Gordon در گزارش اخیر خود پنج روشی که فیس بوک طی آن رابطه میزان زن و شوهر را تهدید می کند و آنها را تا پای میز متارکه می برد، به قرار زیر معرفی کرده است:
1- فیس بوک موجب ایجاد سوءظن میان افراد می شود و برای زوج هایی که به تازگی ازدواج کرده اند، مشکلات فراوانی برجا می گذارد. نتایج حاصل از مطالعه جدید نشان داده است 58 درصد افراد رمز عبور فیس بوک همسر خود را دارند و این در حالی است که فرد مقابل نمی داند همسرش به رمز عبور او دسترسی دارد. با این اتفاق، هرگونه ارتباط فرد با اطرافیان می تواند عامل مشاجره جدید باشد و اگر این رمز عبور تغییر کند، سوءظن برای روابط مخفیانه بیشتر می شود و احتمال متارکه افزایش می یابد.
2- ابزار ارتباطی فیس بوک برای گفت و گوهای اینترنتی عاملی است که به این مشکل دامن می زند. در بهترین حالت تصور بر این است که زن یا مرد ابزارهای فیس بوک را برای برقراری ارتباط با اعضای خانواده یا نزدیکان خود مورد استفاده قرار می دهد. اما بررسی جدید نشان داد این ابزار در 14 درصد موارد برای دنبال کردن یک ارتباط مخفیانه مورد استفاده قرار می گیرد و پس از گذشت مدتی این اتفاق مشکلات فراوانی را به همراه می آورد.
3- برخی اتفاقات میان زن و شوهر ارزش مشاجره و کشمکش را دارد تا مشکل آنها برطرف شود. اما آیا ارزش فیس بوک هم تا این حد است؟ باید اعتراف کرد که بسیاری از زوجین چنین ارزشی را برای این شبکه اجتماعی درنظر می گیرند. بررسی جدید این مساله را نمایان کرده است که حدود 25 درصد از دو هزار زوجی که در نظرسنجی شرکت کردند، دست کم هفته ای یک مشاجره با همسر خود دارند و 17 درصد آنها این مشاجرات را هر روز تجربه می کنند. البته توجه داشته باشید که مشاجرات و دعواهای مذکور فقط با موضوع فیس بوک میان آنها انجام می شود.
4- ما در عصری زندگی می کنیم که حضور در فیس بوک و شبکه های اجتماعی مشابه اجتناب ناپذیر است و البته اعضای این قبیل سایت ها معمولا به آنچه می خوانند و می بینند اعتماد نمی کنند. در مطالعه جدید مشخص شده است 15درصد زوج ها بر این باورند که شبکه رسانه ای یک خطر جدی برای رابطه شان محسوب می شود. براساس این بررسی خطرناک ترین شبکه های اجتماعی از نگاه زوجین به ترتیب فیس بوک، واتس اپ، توییتر و اینستاگرام بوده اند.
5- کارشناسان معتقدند فیس بوک به تنهایی می تواند یک ازدواج موفق را از بین ببرد. ممکن است این نظریه چندان هم جدی تلقی نشود، اما مطالعه حاضر نشان داده است یکی از هر هفت نفری که تازه ازدواج کرده اند فقط به دلیل حضور همسر خود در فیس بوک، اسکایپ، اسنپ چت، توییتر و... طلاق گرفته اند.
با همه این توضیحات، کارشناسان توصیه می کنند که نقش شبکه های اجتماعی در کیفیت روابط عاطفی میان افراد و زوجین جدی گرفته شود و به خصوص کسانی که به تازگی ازدواج کرده اند این مساله را مدنظر قرار دهند که یک تهدید آنلاین رابطه آنها را زیرنظر گرفته است. البته توضیحات بالا به این معنی نیست که حضور در شبکه های اجتماعی صرفا به معنی متارکه میان زوجین باشد. اما اگر از شبکه های اجتماعی به درستی استفاده نشود، مشاهده چنین نتایجی چندان هم دور از ذهن نخواهدبود.(برترینها)
یکی از مهمترین مشکلات این کودکان، عدم توانایی تفسیر حالات صورت و برقراری ارتباط چشمی است.
مطالعات نشان می دهد که عامل این اختلال، کمبود هورمون وازوپرسین، یک نوروپپتید موجود در مغز است.
این هورمون، پروتئینی شبیه به مولکول است که سبب می شود سلول های عصبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. یکی دیگر از وظایف این هورمون، تنظیم فشار خون است.
عملکرد این هورمون دقیقا مشابه اکسی توسین است. اکسی توسین نوروپپتید دیگری است که رفتارهای اجتماعی را تنظیم می کند.
محققان بر این باورند که این یافته، راه های درمانی توانمدی را برای حل مشکلات کودکان مبتلا به اوتیسم فراهم می کند.
اوتیسم یک اختلال عصبی است که عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار می دهد. این معلولیت رشدی معمولا در سه سال اول زندگی به طور کامل آشکار می شود.
معمولا این سه سال اول، دوره طلایی قلمداد می شود و چنانچه در این دوره مربیان و والدین کودک این عارضه را شناسایی کنند و در صورت درمان و رسیدگی می توان کودک را به مدرسه فرستاد و مهارت های زیادی را به او آموخت.
مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها در آمریکا، گزارش جالبی را در مورد اتیسم در سراسر جهان منتشر کرده است که برخی از مهمترین موارد آن به شرح ذیل است:
-از هر 68 کودک در سراسر جهان، یک نفر به اختلال اوتیسم (ASD) مبتلا است.
-احتمال بروز این بیماری در تمام گروه های نژادی، قومی، اجتماعی و اقتصادی وجود دارد.
-اوتیسم در پسران (از هر 42 پسر یک نفر) شایع تر از دختران (از هر 189 نفر یک نفر) است.
-تحقیقات انجام شده در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی، شمار کودکان مبتلا را حدود یک درصد و در کره جنوبی حدود 2.6 درصد نشان می دهد.
در حال حاضر هیچ آزمایش قابل اعتمادی برای تشخیص این اختلال وجود ندارد و با غربالگری رشد شاید بتوان برخی علایم را تشخیص داد.(ایرنا)
به گزارش مهر، دانشمندان دانشگاه بیلور در تحقیقاتی ویژه به بررسی پدیده مسری بودن خمیازه کشیدن پرداخته اند.
هنگامی که فردی خمیازه می کشد، افراد دیگر با دیدن او تمایل بیشتری به خمیازه کشیدن نشان می دهند.
این پدیده علاوه بر انسان ها در بسیاری از پستانداران که به صورت جمعی زندگی می کنند نیز مشاهده می شود.
حال این امر ارتباط مستقیمی با نوع شخصیت اجتماعی فرد دارد. افرادی که دارای شخصیت روانی ضداجتماعی هستند، به شدت کمتر از افرادی اجتماعی تحت تاثیر این زنجیره انتقال خمیازه قرار می گیرند.
در این تحقیقات از ۱۳۵ دانشجوی این دانشگاه استفاده شده و در تحقیقاتی، نحوه انتقال خمیازه در این افراد مورد بررسی قرار گرفته است.
در این تحقیقات مشخص شد افرادی که خصلت هایی مانند خودسر بودن، نترس بودن، جمع گریز بودن و مداخله جو بودن را در خود دارند، در دفعات کمتری با مشاهده خمیازه دیگران آن را تکرار می کنند.
برای تعیین نوع شخصیت افراد شرکت کننده در این تحقیقات، تعداد ۱۵۳ سوال مختلف روانشناسی از آنها پرسیده شده بود.
این سوال ها در قالب یک پرسشنامه در اختیار این دانشجویان قرار گرفته بود و پاسخ های آنها توسط متخصصان روانشناسی مورد تحلیل قرار گرفته و نوع شخصیت هر فرد تعیین شده بود.
پس از پر کردن نظرسنجی، دانشجویان به یک اتاق انتقال پیدا کردند. در این اتاق هدفون های از بین برنده صدای محیط بر روی گوش آنها قرار داده شد و در یک نمایشگر، به مدت ده ثانیه یک بار چهار نوع تصویر به نمایش در می آمد.
تصویر نخست، چهره فردی در حال خمیازه کشیدن بود، تصویر دوم صورتی در حال لبخند زدن را نشان می داد و تصویر سوم نیز چهره ای عادی و بدون بروز احساسات خاص را شامل می شد. پس از این سه مورد نیز تصویر به مدت کوتاهی سیاه رنگ می شد.
در هر یک از این تصاویر، وضعیت حرکت عضلات صورت و عصب های هر دانشجو با کمک یک حسگر ویژه اندازه گیری شد و در نهایت نیز نتایج یاد شده از این تحقیقات به دست آمد.