مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

با کدام زنان و مردان (دختران و پسران) نباید ازدواج کرد؟

دختران عقل کل: اگر زنی تصمیم بگیرد شوهرش را تغییر دهد و برای او یک معلم اخلاق شود یا همه چیزدان، باید بداند فقط شوهرش را از خانه فراری خواهد داد

معمولا دخترها و پسرهای دم بخت، ویژگی‌هایی را برای همسر آینده‌شان در ذهن دارند و گزینه‌هایشان را با آن فهرست تطبیق می‌دهند؛ اما بعضی جوانها به دلایلی مانند عشق، آنها را نادیده می‌گیرند.

در این مطلب به ویژگی های مردان و زنانی اشاره شده که ازدواج با آن ها به احتمال زیاد شکست می‌خورد.

سایت شوهریابی بهترین همسر بهترین مرد بهترین زن انتخاب همسر آینده ازدواج در اسلام ازدواج اینترنتی آموزش همسریابی آموزش ازدواج موفق آموزش ازدواج

با کدام مردان نباید ازدواج کرد؟

۱٫ مردان معتاد: مردی که اعتیاد دارد هرگز نمی تواند آینده ای خوب برای همسر و خانواده خود تأمین کند، او خانواده اش را فدای اعتیادش خواهد کرد.

۲٫ مردان تنبل: مردانی که قدرت کار و تلاش را به دلیل تنبلی از بین برده اند موجب آزار و ناراحتی اطرافیان می شوند و زندگی شان با مشکلات مالی مواجه می شود. در دنیایی که همه چیز برای پیشرفت وابسته به حرفه و درآمد است، چطور می توان زندگی بدون این دو ویژگی را تحمل کرد.

۳٫ مردان منزوی: علاقه به معاشرت در ذات انسان است و اگر این اصل نباشد حس کسالت و افسردگی حاکم می شود. مردانی که از رفت و آمد و جمع های دوستانه فرار می کنند، کمبودهای روانی خود را به همسرشان هم منتقل می کنند.

۴٫ مردان خسیس: خرج و هزینه بخش جدایی ناپذیر زندگی است البته تا حدی که به ولخرجی منجر نشود و اسراف را به همراه نداشته باشد. مردان خسیس با هزینه های ضروری هم مخالفت می کنند و با ایجاد مضیقه هایی مشکلات زندگی را تشدید می کنند.

با کدام زنان نباید ازدواج کرد؟

۱٫ دختران مدپرست: دختران مدپرست از واقعیت های زندگی و دشواری هایش بی اطلاعند؛ بنابراین در بحران و تنگناهای زندگی تحمل خود را از دست می دهند. آن ها به دلیل این که مدام مورد توجه اطرافیان قرار می گیرند، دیگر نیازی نمی بینند که برای ارتباط با اطرافیان یا بهبود روابط اجتماعی با دیگران تلاش کنند و تصور می کنند هنرهای آشپزی، خانه داری و کدبانوگری برایشان لازم نیست.

۲٫ دختران وابسته: این دختران باید قبل از انجام هر کاری حتما آن را با دیگران در میان بگذارند حتی کارهای بسیار جزئی و پیش پا افتاده. گرچه مشورت بسیار خوب است اما نه برای هر کار کوچکی. در میان گذاشتن هر مشکلی حتی یک سوءتفاهم جزئی با همسر، راهنمایی خواستن از دیگران و… نشانه متکی بودن فرد است که به تدریج در زندگی زناشویی مشکل آفرین می شود.

۳٫ دختران جاه طلب: اگرچه مخالف جاه طلبی همراه تلاش سازنده نیستیم اما بیشتر زنانی که چنین خصوصیتی دارند همه چیز را فدای کار خارج از خانه می کنند. آن ها برای مردانشان به صورت رقیب در می آیند و دائم در فکر مقایسه خود با همسرشان هستند. جاه طلبی زمانی مشکل آفرین می شود که فردی بخواهد همه چیز زندگی را تحت کنترل خود درآورد.

۴٫ دختران عقل کل: اگر زنی تصمیم بگیرد شوهرش را تغییر دهد و برای او یک معلم اخلاق شود یا همه چیزدان، باید بداند فقط شوهرش را از خانه فراری خواهد داد زیرا مردها نمی توانند تحت کنترل زن بودن را تحمل کنند. البته حتما شنیده اید که: پشت هر مرد موفق همواره یک زن خوب ایستاده است. این مطلب گویای این واقعیت است که «مشاور مهربان»ِ مرد بودن، با «عقل کل» شدن در خانه تفاوت بسیاری دارد.

چه مرد، چه زن، با این افراد ازدواج نکنید

۱٫ فردی که به تازگی شکست عشقی خورده است: اگر با فردی آشنا شده اید که قبل از شما با جنس مخالف رابطه داشته، ممکن است هنوز او را فراموش نکرده باشد؛ بنابراین تا زمانی که او از گذشته اش پشیمان نشده و به جز منطق، احساساتش هم به آن جدایی مهر تایید نزده باشد نمی توانید از حضور وی در کنارتان مطمئن باشید.

۲٫ فردی که پدر و مادرش با یکدیگر اختلاف دارند: زن ها و مردهایی که والدین خوب و حمایتگری نداشته اند در بزرگسالی از عاشق شدن و اعتماد به جنس مخالف می ترسند. آن ها همیشه شاهد اختلاف پدر و مادرشان بوده اند، از تعهد بیزارند و در زمان مواجهه با بحران های کوچک و قابل حل، تصور می کنند رابطه شان از دست رفته است و نمی توانند وضعیتشان را بهبود ببخشند.

۳٫ فردی که رفیق باز است: اگر متوجه شدید که فرد مورد نظرتان هر شب را با دوستانش می گذراند و تمام فکر و ذکرش، رسیدگی به ظاهرش و حاضر شدن در مهمانی های مجردی است، باید قبل از گفتن بله تکلیف این موضوع و حد و مرز آن را برای آینده زندگی مشترکتان مشخص کنید. معمولا چنین مردهایی در روابطی، محاصره شده اند که خیال وارد شدن به دنیای بزرگ ترها و قبول مسئولیت های زندگی جدی را از سرشان بیرون کرده اند؛ درباره این افراد بیشتر تحقیق کنید.

سخنی با دختر خانم ها و خواستگارهایشان

اگر بعد از مطالعه این مطالب به این نتیجه رسیدید که خواستگارتان یک یا چند مورد از معایب مطرح شده را دارد اما ویژگی های مثبت و قابل تاملی هم دارد، آن موارد را با او در میان بگذارید و به او فرصت بدهید تا خودش را تغییر دهد. همچنین توصیه می شود در صورت داشتن خصوصیات نامناسبی که مطرح شد هرچه زودتر خودتان را اصلاح کنید تا زندگی مشترک موفق تری داشته باشید.


ادامه مطلب ...

چگونه بهترین همسر را برای ازدواج انتخاب کنیم؟

ویژگی‌های همسری ایده‌آل را می‌توان در دو قالب بررسی کرد. یکی از دو عامل عمدهٔ تشکیل‌دهندهٔ ویژگی‌های همسر، عامل بافت است و عامل دوم به نظام عقیدتی اشخاص می‌پردازد.

آنچه در این بین ضرورت دارد بررسی هم‌زمان عامل بافتی و نظام عقیدتی است.دکتر عزت‌الله کردمیرزا روان‌شناس در مقاله ای به بیان این دو عامل پرداخته است.

متخصص روانشناسی روانشناسی ازدواج بهترین همسر آموزش همسریابی آموزش ازدواج موفق

 پسر و دختری که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند، باید چهار مرحله را پشت سر بگذارند. مرحلهٔ اول، انتخاب فرد از میان سایر گزینه‌های در دسترس است. شخص ممکن است فردی را از میان همکاران، هم‌دانشگاهی‌ها، دوستان و سایر آشنایان انتخاب کند. در این مرحله افراد میزان هم‌خوانی خود را با فردی که در نظر دارند، می‌سنجند؛ سپس دست به خوداِفشایی زده و درباره سلایق، علایق و ویژگی‌های خود صحبت می‌کنند. پس از روبه‌رویی با این خودافشایی، در تنهایی خودشان به سبک و سنگین کردن یکدیگر می‌پردازند. در صورتی که طرفین پس از ارزیابی‌های دقیق به این نتیجه برسند که هم‌خوانی‌های لازم میانشان وجود دارد قدم به مرحلهٔ تصمیم‌گیری می‌گذارند. در این مرحله افراد با توجه به برداشت‌های پیشین، میزان موفقیتشان را در ازدواج با یکدیگر تخمین می‌زنند و در صورت رسیدن به قطعیت با یکدیگر ازدواج می‌کنند. این قاعده در مورد تمامی زوج‌ها، به هر شکلی که با هم آشنا شوند و در هر شرایطی که باشند صدق می‌کند.

ویژگی‌های همسری ایده‌آل را می‌توان در دو قالب بررسی کرد. یکی از دو عامل عمدهٔ تشکیل‌دهندهٔ ویژگی‌های همسر، عامل بافت است. در این زمینه، وضعیت شغلی، تحصیلی، جایگاه اجتماعی، سن، ویژگی‌های خانوادگی و عناصری از این دست بررسی می‌شود. عامل دوم به نظام عقیدتی اشخاص می‌پردازد، با این رویکرد که فرد درنظرگرفته‌شده، از لحاظ برخورد و احترام به دیگران دارای چه ویژگی‌هایی است. در واقع افراد از خود می‌پرسند آیا قادرند با فرد درنظرگرفته‌شده تعاملی مثبت و صمیمی داشته باشند یا خیر.

آنچه در این بین ضرورت دارد بررسی هم‌زمان عامل بافتی و نظام عقیدتی است. بر این اساس، کسی که فردی را در محیط کار و از میان همکارانش انتخاب می‌کند هم‌زمان این دو عامل را در نظر می‌گیرد. شغل فرد و میزان درآمدش از جمله مسائلی است که باید بررسی شود. هم‌سانی شغلی یا اطلاع دقیق و مشخص از وضعیت یکدیگر بسیار لازم است. از طرفی، آنکه همسرش را از میان همکاران خود انتخاب میکند باید بداند که وی در محیط کار با چه میزان احترام، تشخص و نحوهٔ برخوردی با دیگران رفتار می‌کند. بدینسان است که اگر انتخاب همسر در محیط کار صورت گیرد، توجه به تمامی عوامل بافتی و عقیدتی امکان‌پذیر خواهد بود.

درباره ازدواج دو همکار، باید به جزئیات دیگری نیز توجه داشت؛ به عنوان مثال، موقعیت کاری و مرتبهٔ شغلی مرد و زن می‌تواند در زندگی آینده‌شان تأثیر مشهودی داشته باشد. بر اساس یک دیدگاه که حتی در حوزهٔ جامعه شناسی نیز مطرح شده است، اگر جایگاه شغلی زن بالاتر از مرد و میزان درآمدش نیز بیش از او باشد این احتمال وجود دارد که خشونت خانوادگی شکل بگیرد. در این خصوص از تعبیر «هویت مردانگی» استفاده می‌شود؛ چنانکه مرد برای ثابت‌کردن توانایی، موفقیت و قدرت خود دست به خشونت زده و زندگی مشترک آنان در معرض خطر قرار می‌گیرد.

سلامت نیوز


ادامه مطلب ...

به دنبال مرد بلند قد برای ازدواج نباشید

مطالعات نشان داده است که مردانی که قد متوسط رو به کوتاهی دارند، انتخاب‌های بهتری برای ازدواج و زندگی مشترک هستند.

مرد ایده‌آل برای شریک زندگی مردی است که درآمدی خوب داشته باشد و همواره آراسته و وفادار باشد و کمی قدش از متوسط پایین‌تر باشد. بر خلاف نظر عموم که تصور می‌کنند مردان قدبلند، تیره و خوش‌تیب گزینه‌های بهتری هستند، مطالعات نشان داده است که در زندگی مشترک، مردان ایده‌آل خصوصیات دیگری دارند.

معيار انتخاب همسر در خواستگاری چه بپوشیم خواستگار یابی بهترین همسر انتخاب همسر انتخاب خواستگار

مطالعات نشان داده است که صرف نظر از جذابیت‌های ظاهری، مردان کوتاه‌تر و تیره و در عین حال شیک‌پوش می‌توانند شریک‌های بهتری باشند. در واقع مردان کوتاه‌تر معمولا درآمد بیشتری دارند و بیشتر امکان دارد که در زندگی مشترک وفادار بمانند و علاوه بر این دوستان و روابط اجتماعی بهتری دارند و به قولی از این طریق یک سر و گردن از همتایان قد بلند خود بالاتر هستند.

در واقع در روابط طولانی همچون ازدواج مردان کوتاه‌قد بسیار مطلوب‌تر از مردان بلندقد هستند. نتایج تحقیقی که بر روی ۵هزار خانواده انجام شد، نشان داد که مردان آن خانواده‌ها که بین ۲۳ تا ۴۵ سال بودند و در دو دسته کوتاه‌قد و بلندقد قرار داشتند، نشان داد که مردان کوتاه قد طلاق‌های کمتری دارند و بیشتر در انجام کارهای خانه به همسر خود کمک می‌کنند و به طور کلی نان‌آور بهتری هستند.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان


ادامه مطلب ...

دلیل ناکامی دختران باهوش در انتخاب همسر و ازدواج چیست؟

چرا دختران باهوش و موفق در انتخاب همسر دچار مشکل می شوند؟

بارها نظیر این جملات را از خانم ها شنیده ایم که می گویند « همیشه مردانی بر سر راه ما سبز می شوند؛ که صد و هشتاد درجه با معیارهای ما فرق دارند. اگر در جایی چندین مرد خوب و یک مرد فریبکار وجود داشته باشد، ما آن مرد فریبکار را جذب می کنیم ؛ هر مردی که تابحال ملاقات کرده ایم کسل کننده و یا متظاهر بوده است، تازه اگر در رسیدن به مرد ایده آل مان خیلی خوش شانس باشیم ، دیر یا زود متوجه می شویم که او متأهل است.

موفقیت در زندگی مشاوره ازدواج زنان باهوش راز موفقیت دلایل طلاق دختر باهوش آموزش موفقیت آموزش ازدواج موفق آموزش ازدواج

براستی چرا چنین است ؟ آیا این مسائل تنها برای دختران با ضریب هوشی متوسط و یا زنانی که موفقیت چندانی در زندگی شان کسب نکرده اند، رخ می دهد؟

آیا شما نیز دختری باهوش و موفق بوده و در جستجوی مرد مناسب هستید؟ آیا مایلید بدانید که چگونه می توان از هوش و خرد خود جهت خلق ارتباطات لذت بخش استفاده نموده و ازدواجی با ثبات و موفق داشت؟

سینا تهرانی مربی خصوصی برخی از دختران و پسران موفق داخلی و خارجی در عرصه های مختلف است و به همین دلیل یکی از بهترین گزینه ها برای پرداختن به این موضوع مهم است. او در بخش نخست سلسله گفت و گوهای خود با خبرنگار فردا، به تشریح نقش پدران و مادران این گروه از دختران در روند انتخاب شریک زندگی فرزندانشان پرداخته است.

امروزه مربیان مهارت های زندگی کاری فراتر از وظایف مشاورین خانواده برعهده دارند و به شدت مورد توجه مردان و زنان و بخصوص افراد موفق و باهوش قرارگرفته اند. زیرا مربیان علاوه بر ارائه راهکارهای هوشمندانه، روش گذر از بحران های مختلف زندگی را نیز به مراجعین خود آموزش می دهند و در شرایط مختلف در کنار آنها هستند. سیناتهرانی یکی از اعضای گروه مربیان سایت درس زندگی دات کام است که روش های مفید و متفاوتی را برای حل مشکلات و اختلافات زناشویی پیشنهاد می کند.

او شیوه اساتید دانشگاه استنفورد را در پیش گرفته است و در زمینه آموزش مهارت های موفقیت در زندگی شخصی ، تنها به دختران و پسرانی خدمات خود را ارائه می دهد که او را قانع کنند که لازم است به آنها برای رسیدن به خواسته هایشان کمک کند و یا آنها باید یک موفقیت قابل توجه در یکی از عرصه های تحصیلی، فردی یا شغلی کسب کرده باشند و یا یکی از مراجعین موفق او، معرّف شان باشد.

قبل از آغاز رسمی گفت و گو از سیناتهرانی خواهش کردیم تا تعریفی کوتاه از جامعه دختران باهوش و موفق مورد بحث ما ارائه دهد؟

ایشان در این مورد به خبرنگار « فردا » گفت: دختران و مردان باهوشی که من با آنها سروکار دارم، یا افرادی هستند که در تحصیلات آکادمیک و کسب مدارج عالی تحصیلی بسیار موفق عمل کرده و در رشته خود جزء بهترین ها هستند و یا زنان و مردان موفقی می باشند که در اموری همچون ورزش، هنر، اقتصاد، سیاست، تجارت و … جزء بهترین ها به حساب می آیند.
از سیناتهرانی پرسید اگر دختری باهوش و یا موفق است پس چرا در انتخاب همسر، احمقانه عمل می کند؟

این مربی مهارت های زندگی گفت « اجازه بدهید از لفظ احمقانه استفاده نکنیم و بجای آن بگوییم چرا درست عمل نمی کند. منظور از درست عمل نکردن این دختران خاص، صرفاً انتخاب شریک زندگی نیست بلکه منظور تصمیمی است که این دسته از زنان می گیرند که چگونه با مردان رفتار کنند.

در دسته زنان باهوش و موفق، گرایش متناقضی وجود دارد که موجب می شود نسبت به گذشته در ارتباط با جنس مخالف اشتباهات فاحش تری مرتکب شوند و برای چنین مسأله ای دلیلی بسیار واقعی وجود دارد. امروزه در میان اغلب این زنان ، شکاف عمیق تری میان انگیزه های ناآگاهانه ،آرزوها ، باورها و توقعات آگاهانه وجود دارد. دیدگاه آنها با دیدگاه مادرانشان تفاوت های زیادی دارد. در زندگی آنها تحصیلات؛ کار، هویت و استقلال مالی از عناصر مهم و چالش برانگیز است. نگرش آنها در مورد عشق و صمیمیت با گذشته فرق دارد و مشکل ایشان یکپارچگی و هماهنگی آن با استقلال شخصی شان در دنیای شغل محور امروز است.

در میان اغلب خانم های باهوش یا موفق این تصور اشتباه در اثر تجربیات واقعی و عینی منفی شکل گرفته است که حتی یک مرد خوب نیز پیدا نمی شود. اما همین خانم ها بعد از فراگیری آموزش های لازم ، طرز فکرشان تغییر کرده و به این باور رسیده اند که مردان خوب زیادی هم وجود دارد، مردان مهربان و با ملاحظه ای که از صمیم قلب خواهان ارتباطی با دوام و ازدواجی موفق هستند.

به عقیده شما اغلب زنان موفق یا باهوش چگونه مردانی را جذب می کنند؟

سیناتهرانی در پاسخ به « فردا » گفت « برخی از زنان مردانی را جذب می کنند که خودمحور بوده و هیچ تمایلی به دادن تعهد پایدار در رابطه ندارند. این دسته از مردان حساسیت چندانی برای حفظ رابطه با ثبات از خود نشان نمی دهند و انتقادپذیری شان نیز ناچیز است. برخی از مردان نیز عاشق کارشان هستند و وقت چندانی را به رابطه مشترکشان اختصاص نمی دهند، به همین دلیل بعضاً رابطه آنها با دختران کسل کننده می شود.

برخی از دختران باهوش یا موفق نیز مردی را جذب می کنند که به ظاهر همه معیارهای یک مرد ایده آل را دارد اما بعدها متوجه می شوند که او متأهل است و با زیرکی خود، زن باهوش و موفق را اسیر خود کرده است و در عین حال تمایلی هم ندارد که از همسرش جدا شود.

بسیاری از زنان خاص نیز مردان موفق و شایسته ای را جذب می کنند اما به دلیل تاثیرپذیری غلط از رفتار دوران کودکی والدین خود و نیز فقدان مهارت لازم در ارتباط با این دسته از مردان، براحتی آنها را از خود دور می کنند.

یعنی شما می خواهید بگویید این زنان خاص، به سادگی مردان نامناسب را انتخاب نموده و یا مردان شایسته را از دست می دهند؟

سیناتهرانی پاسخ داد « موضوع به این سادگی ها نیست، به نظر من آنچه باعث می شود تا زنان موفق چنین افرادی را جذب کنند، انتخاب ناآگاهانه است که ناشی از الگوهایی است که در دوران کودکی آنها شکل گرفته است. بررسی ها و تحقیقات علمی نشان می دهد که هرچه زنی باهوش تر و با درایت تر باشد، انتخاب ها و الگوهای رفتاری او با مردان، مخرب تر و ساده لوحانه تر است. متأسفانه اغلب این زنان با تاثیرپذیری از پدران و مادران خود به دنبال مردی کامل و بی نقص می باشند و چون مهارتهای خارج شدن از قالب نهادینه شده ی الگوهای دوران کودکی خود را ندارند، یا مردانی را جذب خود می کنند که شایستگی های مورد نظر آنها را ندارند و یا براحتی مردان شایسته را ناخواسته از خود دور می کنند.

سیناتهرانی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت: اشتیاق زن برای یافتن مردی کامل، در تجربه های اوایل دوران کودکی و به ویژه ریشه در رابطه بین پدر و دختر دارد. اغلب زنان موفقی که با آنها برخورد داشته ام، عاشق پدرشان بوده اند و همواره دوست داشتند مورد عشق و محبت ایشان قرار گیرند. پدرها نیز نقش حمایتی خود را در قبال دخترشان دوست داشتند و عاشق کمک کردن به او بودند. چنین رفتاری از سوی پدران باعث می شد تا فرزندشان را از رویارویی با موقعیت های دشوار دور کنند، اغلب چنین پدرانی پسرانشان را به قوی بودن، ماجراجویی و دخترانشان را به شیرین، مطیع و منفعل بودن تشویق می کردند.

از سوی دیگر اغلب دختران و زنان موفق امروزی، از الگویی مادرانه پیروی می کنند که احساس ترس و اضطراب را با خود دربردارد. مادری که در ارتباط با شوهرش به شدت مطیع بوده به دخترش فشار زیادی می آورده تا کارهایی را انجام دهد که خودش به شدت از انجام آن پرهیز می کرده و لذا شکل گیری این ترس و وابستگی به نسل بعدی نیز منتقل گشته است، در نتیجه مادران وابسته، بصورت ناآگاهانه به دخترانشان آموزش می دادند در جستجوی مردی باشند که دست به خطر بزند و از آنها حمایت و مراقبت کند.

این مربی حرفه ای مهارت های زندگی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت: من مراجعین بسیاری داشته ام که نسخه جوان تر مادران خود بوده اند. مادری که همیشه تسلیم شوهرش بوده و حتی برای خرید یک چیز جزئی از او اجازه می گرفته ، باعث شده تا دختر کوچکی که اکنون تبدیل به یک دختر موفق در تحصیلات آکادمیک یا تجارت شده است در جستجوی مردی باشد که همه چیز را برایش مهیا کند.

اگر مادر این دختر موفق، اعتمادبه نفس بیشتری داشت و نسبت به برطرف شدن نیازها و حقوق شخصی اش حساس تر بود، امکان نداشت که اجازه دهد همسرش چنین نیروی کنترل کننده یکطرفه ای را در خانواده اعمال کند و در نتیجه اکنون دختر جوانش الگوی متعادل تری داشت تا اطمینان بیشتری به خودش داشته باشد و به زن بودنش افتخار کند.

شما به نقش مادران این دختران باهوش در شکل گیری دیدگاه شان نسبت به مردان اشاره کردید، آیا برای پدران این خانم های موفق نیز در این زمینه نقشی قائل هستید؟

او در این رابطه گفت « بله قطعاً، اتفاقاً نقش پدران بسیار پررنگ تر است. من در اثر تجربیاتی که در مسیر کمک به این دسته از دختران خاص داشته ام با طیف متفاوتی از پدران مواجه بوده و هستم که ناخواسته به بازیگری موثر و منفی در هدایت دخترانشان بسوی انتخاب مردان نامناسب تبدیل شده اند.

سیناتهرانی در ادامه مصاحبه خود با « فردا » به معرفی هریک از این پدران پرداخت.

پدران قدرتمند

وی در این رابطه گفت « یکی از الگوهایی که به ارتباط دختران و زنان موفق با مردان دیگر لطمه می زند داشتن پدران قدرتمند است که باعث شکل گیری آرمان گرایی بیش از حد در این خانمهای باهوش می گردد. بارها در مراجعین خود دیده ام که اظهار می داشتند؛ پدری خوش سیما، محترم و موفق دارند که هر مردی در رقابت با او دچار مشکل می شود. هرچند بسیاری از این خانمها تلاش می کردند که مرد مقابل خود را با پدرشان مقایسه نکنند اما بطور ناخودآگاه چنین چیزی رخ می داد.

مراجعه کننده ای داشتم که مادرش را خیلی زود و بعد از تولد از دست داده بود و لذا با پدرش که مردی پویا ، تندخو و یک تاجر موفق بود، زندگی می کرد. آن خانم جوان غرق در هیبت و عظمت پدرش بود. در نتیجه او مردانی را که دارای قدرت و هیبت پدرش نبودند، ناچیز می شمرد. متأسفانه این نگاه بطور وسیع دامنه ای از مردانی را دربر می گرفت که بطور بالقوه برای ازدواج با او مناسب بودند.

به نظر شما چرا اینگونه است؟

سیناتهرانی به « فردا » گفت: اغلب برای این دختران سخت است که از پدر قدرتمندشان دور شوند. آنها صرفاً با فاصله گرفتن از حضور فیزیکی پدرشان، از قید وابستگی به او رها نمی شوند. رفتن به دانشگاه یا زندگی در خانه ای مستقل یا به سرکار رفتن، لزوماً خواسته زن را برای تحت مراقبت بودن تغییر نمی دهد و این دیدگاه به سهولت به مرد جدیدی که در مسیر زندگی اش قرار گرفته است، انتقال داده می شود.

به عقیده شما چاره کار در چیست؟

رهایی از بند وابستگی مستلزم دانستن مهارت هایی است که به یک دختر خاص بیاموزد که چگونه با ترس های وابستگی و اضطراب ناشی از آنها مقابله کند. همچنین می بایست مهارتهای تصویری او نیز تقویت شود تا مردان را همانگونه که هستند، بپذیرد نه اینکه بر طبق تصورات دوران کودکی خود آنها را با پدرش مقایسه کند.

در آرزوی عشق

سیناتهرانی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت « عده ای از ما بسیار خوش اقبال بوده ایم که پدر و مادرمان احساس ارزش و عشق را در ما شکل داده اند. اما بیشتر ما نیز با احساس عشق ناقص رها شده ایم. زخم های این آسیب اولیه ممکن است به ناامیدی و یأسی منجر شود که در بزرگسالی بصورت مانعی برای عشق دربیاید. در نتیجه بجای محبت، این تصور که ما استحقاق داریم تنها دریافت کننده باشیم، در واقع باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند. مراجعه کننده ای داشتم که از نظر تحصیلات، تجارت و زیبایی بی نظیر بود اما به دلیل آنکه در دوران کودکی والدینش از هم طلاق گرفته بودند، عشق و محبت آنها را بخوبی تجربه نکرده بود، به همین دلیل در بزرگسالی علیرغم خصوصیات مثبت فراوان، مردها را فراری می داد. او به دلیل ترس از شکست عاطفی و از دست دادن عشق طرف مقابلش، از همان ابتدای رابطه تلاش می کرد تا به هر نحوی که شده احساس عاشقانه خود را بروز دهد اما همین امر مردان را به این تصور اشتباه سوق می داد که حتماً او مشکلی دارد که به اینصورت با آنها خودمانی می شود. در حالیکه حقیقتاً او دختری بی نظیر بوده و هست.

از او خواستم تا با روش من در ارتباط با کسی که تصور می کند برای زندگی مشترک مناسب است رفتار کند. اولین گام برای زن در اصلاح این ویژگی تشخیص و پذیرش اشتیاقش است که شاید از کنترل خارج باشد، به ایشان آموختم که چگونه اشتیاقش را مهار کند نه اینکه آنرا انکار یا سرکوب کند. در طی جلساتی، عزت نفس و اعتمادبه نفس لازم را به او دادم و از او خواستم تا اجازه دهد رابطه اش با آن مرد به تدریج و بطور متقابل آشکار شده و رشد کند. خوشبختانه تغییر رفتار او نتیجه مثبت خودش را نشان داد.

باید توجه داشت که نیاز به وابستگی هم مردان را به دردسر می اندازد و هم زنان را، زن یا مردی که در اوایل آشنایی با طرف مقابل به او می گوید دوستش دارد در واقع ذهنیت نیاز به وابستگی را در آن شخص ایجاد کرده و یا او را از خود فراری می دهد و یا باعث می شود تا طرف مقابل، فرد نیازمند عشق را به بازی گرفته و هرگونه که می خواهد با او رفتار کند.

فقدان پدر در دوران کودکی

سیناتهرانی در ادامه به خبرنگار « فردا » گفت « مفهوم والدین مفهومی عمیق و قدرتمند است. وقتی دختری در زندگی اش فاقد پدر است، پدری خیالی خلق می کند. این تخیل از تماشای تلویزیون و فیلم ، مطالعه کتاب و مشاهده پدران دیگر در او شکل می گیرد و به تدریج ترکیبی از پدر رویایی در ذهن او ترسیم می شود. تصویری که شکل گرفته از جالب ترین ، راحت ترین و دوست داشتنی ترین عناصر ترکیب شده است.

پدر تخیلی او پیوسته قوی و حمایتی است. وجود چنین رویای آرزومندانه ای در دختری که بدون پدر، بزرگ شده است کاملاً طبیعی اما اغلب تحریف شده است و به ندرت در این پدر خیالی نقایصی وجود دارد.

اشتیاق قوی به داشتن پدر و برخورداری از عشق او ، اغلب زن را به ادامه جستجویش در بزرگسالی رهنمود می کند. مراجعه کننده ای داشتم که در سن ۳۴ سالگی هنوز قادر نبود با هیچ مردی ارتباطی شاد و با دوام داشته باشد، او می گفت: وفتی دو ساله بودم پدرم فوت کرد، اما من همیشه در این فکر بودم که شخصیت او چگونه بوده است، به همین خاطر در طول دوران کودکی و نوجوانی درباره او رویاپردازی می کردم و او را می دیدم که برای کمک به من می آمد یا مرا از حادثه ای بدنجات می داد. من می دانستم اگر فقط او در کنارم باشد، احساس امنیت می کنم.

سیناتهرانی در ادامه افزود « متأسفانه رویاپردازی این زن موفق در تجارت، باعث بروز مشکلاتی در ارتباطش با مردان شده بود. او هنوز هیچ کس را نیافته بود که در کنارش احساس امنیت کند، کسی که بتواند مطمئن باشد مانند پدرش او را ترک نمی کند. به علاوه مردانی که آن خانم با آنها آشنا شده بود با تصویری که او سالها قبل از پدر خود در ذهنش ساخته بود، جور در نمی آمدند. به همین دلیل او مردان شایسته زیادی را از خود رنجانده بود، به همین دلیل لازم بود تا مهارت های دگرگونی در تصویر ذهنی اش را به او بیاموزم تا گره ذهنی وی در این خصوص بخوبی مرتفع شود.

پدر بی خیال یا بی تفاوت

سینا تهرانی در ادامه به نقش پدران بی تفاوت یا بی خیال در زندگی دختران باهوش و موفق پرداخت و در این مورد به خبرنگار « فردا » گفت: « یکی دیگر از عواملی که باعث می شود تا دختران و زنان موفق در ارتباط با مردان و جذب مرد دلخواه خود با مشکل مواجه شوند، وجود پدرهایی است که تنها سایه ای از آنها در خانواده دیده می شود. پدرهایی که از نظر عاطفی بود و نبودشان در خانه به چشم نمی آید.

چنین پدرانی علاقه چندانی به فرزند خود و کارهایی که انجام می دهد، از خود نشان نمی دهند، رابطه عاطفی خاصی میان آنها وجود ندارد و همین امر باعث می شود تا دختری که اکنون به سن بزرگسالی رسیده در جستجوی مردان شیک و زرق و برقدار باشد، مردانی که جلب توجه زیادی بکنند. مردانی که ویژگی های برجسته و خاصی داشته باشند. چنین افرادی در ابتدا برای دختران باهوش هیجان انگیزند اما در واقع از این فراتر نمی روند و همان کسانی نیستند که این دختران خاص دوست دارند، داشته باشند. چنین دخترانی از درگیر شدن با مردانی که شبیه پدران خود هستند، می ترسند.

خانم جوانی که مدیر یک مجموعه بسیار موفق است، می گفت « در کودکی عاشق پدرم بودم و ناامیدانه به عشق او نیاز داشتم اما او مردی پرمشغله ، کناره گیر و بدون محبت بود. آخرین باری که سعی کردم پدرم را بغل کنم هشت سال سن داشتم. آن روز سالگرد تولد پدرم بود. من با اجازه مادرم تا دیروقت بیدار ماندم که او از سفر کاری برگردد. وقتی پدر جلوی در رسید به طرفش دویدم و بغلش کردم اما او مرا از خودش دور کرد. به نظرم او همیشه با محبت کردن مشکل داشت. وقتی بزرگتر شدم مادرم به من گفت که آنها رابطه زناشویی خوبی نداشتند. »

این خانم موفق در تجارت، هرگز نتوانست بفهمد چرا پدرش به عشق او پاسخ نمی داد. او می گفت« آقای تهرانی! خیلی دلم می خواست بدانم چه ایرادی دارم که پدرم از من فاصله می گیرد و پیوسته تلاش می کردم که دختر بهتری باشم تا عشق و محبت او را بدست بیاورم. »

سیناتهرانی در ادامه به « فردا » گفت: متأسفانه اشتیاق افراطی آن خانم به خوشحال کردن و عطش سیری ناپذیری اش به محبت ، باعث شتاب گرفتن مردان می شد اما نه به سمت او ، بلکه در جهت مخالف.

پدر این خانم مردی بود که نه تنها او، بلکه سایر اعضای خانواده را نادیده می گرفت. حال دختر ۳۸ ساله چنین پدری که صاحب کسب و کار بسیار موفقی است، در اعتماد کردن به مردان مشکل داشت. او همه مردان را مثل پدرش خودخواه و بی ثبات می دید. بنابراین امیدی نداشت که بتواند در کنار مردی احساس امنیت و توجه کند و به قدری از آنچه که در دوران کودکی فاقد آن بوده؛ عصبانی بود که قبل از اینکه مردی فرصت داشته باشد به نحوی شایستگی هایش را به اثبات برساند، خانم جوان وی را کنار می گذاشت.

من به او آموختم که جستجو برای کمبود عشق پدر به وضوح فعالیتی بی فایده است. هر مردی هرقدر هم مایل به انجام اینکار باشد، نمی تواند آنچه را زنی در بچگی فاقدش بوده است، جبران کند. این نوع عشق را فقط پدر و مادر می توانند به کودک خود بدهند. اشتیاق هایی از این دست به ندرت هشیارانه تعریف می شوند. زنانی که درگیر این جستجو می شوند. می دانند که همیشه از جانب مردان ناامید خواهند شد، اما علتش این نیست که مرد انتخابی شان بی کفایت است، بلکه علت آن توقعات از قبل تعریف شده و نابجای خودشان است.

پدرانی که فرشته نجات هستند

آقای تهرانی در ادامه به نقش پدران منجی پرداخت و به خبرنگار « فردا » گفت: دختران و زنان بسیاری را دیده ام که بدون توجه به اینکه چقدر قوی یا شایسته هستند، نیازی پنهانی به یک منجی دارند، متأسفانه در جامعه ما دختران و پسران از دوران کودکی به مستقل بودن تشویق نمی شوند. آنها آموزش می بینند تا بجای اینکه به خودشان کمک کنند، منتظر دریافت کمک از دیگری باشند. دختر خانمی به من می گفت « آقای تهرانی من همیشه به مردان وابسته می شوم. من هرگز تشخیص نداده ام که چرا چنین وضعیتی مرا درمانده و وابسته می کند »

متأسفانه این دختر جوان یادگرفته بود که مهارت های خودش را در حل مشکلات نادیده بگیرد و در عوض به رفتار ماهرانه اش برای دریافت کمک از جانب مردان متکی باشد. او آموخته بود که چطور مردان را ترغیب کند تا او را نجات دهند. پدری که بیش از حد حمایت کننده است، شاید خیال کند که پدری دوست داشتنی و با محبت است اما در واقع او دارد وابستگی و نیازمند بودن را به دخترش آموزش می دهد. به احتمال قوی این دختر در بزرگسالی به دنبال مردی است که احساس مشابهی از امنیت و مراقبت را برایش مهیا کند.

بارها دیده ام که رفتار دختر در یافتن مردی که حامی او باشد اغلب آگاهانه نیست. زنان می دانند که امکان ندارد نجات داده شوند و از خطرات و ناامنی های زندگی دور بمانند. با این حال این تصور گمراه کننده بگونه ای تعجب برانگیز متداول است، حتی بنده بارها در میان زنان خردمند و توانا نیز با این مساله مواجه بوده و هستم.

آقای تهرانی این چه اشکالی دارد ؛ خب همه ما می خواهیم از ما مراقبت شود و مورد عشق و محبت قرار بگیریم؟

این مربی سایت درس زندگی دات کام به « فردا » گفت: هیچ اشکالی ندارد، اما باید برای برخی از این توجهات به خودمان نیز متکی باشیم. متأسفانه بیشتر اوقات زنان آموزش می بینند که این نیازها را از طریق انتخاب همسر برطرف کنند اما من معتقدم شوهر باید چیزی بیشتر از راه حل مشکل باشد.

تنها درکی واضح از تجربیات اولیه با پدر، زنان را قادر می سازد خودشان را از تجربه های ناآگاهانه که می تواند در ارتباطات بزرگسالی مشکل زا باشد، رها کنند. شکست در شکل دادن جدایی از پدر می تواند موجب تعارضاتی عمیق شود و حتی اطمینان بخش ترین ارتباطات را نیز تخریب کند.

پدرانی که صراحت کلام ندارند

سیناتهرانی در این باره به خبرنگار « فردا » گفت: متأسفانه بارها با دخترانی مواجه بوده ام که تحت تأثیر پدری بدخلق و کنترل کننده قرار داشته اند که باعث شده تا این دختران با پدرشان رک و صریح نباشند زیرا رفتار کنترل کننده پدر منجر به شکل گیری احساس ترسی مبهم اما مداوم در درون دختر گردیده است.

این احساس ترس باعث می شود تا دختر به فکر دور زدن پدرش برآید و بیاموزد که چگونه دل پدرش را بدست آورد و او را به مسیری هدایت کند که به نفعش تمام می شود. در اثر ناتوانی پدر در کنترل ارتباط همراه با صداقت، دختر نیز بسوی پنهانکاری و عدم اعتماد سوق داده می شود. بدیهی است این احساسات و رفتارها باعث می شود تا دختری که بزرگ شده است در ارتباطاتش با مردان، بصورت غیرمستقیم و با عدم صراحت عمل کند.

البته بعضاً نیز دیده شده است که دختران در این مورد تحت تأثیر رفتار غیرصریح مادر با شوهر خود قرار گرفته اند. مادری که با تکیه بر ترفندهای غیرصریح، همسرش را به اجابت خواسته های خود ترغیب می کرد و همواره نیز در اینکار موفق بوده است، بطور ناخواسته به دخترش می آموزد که در ارتباط با مردان اینگونه عمل کند زیرا دختران و پسران در دوران کودکی قدرت قضاوت ندارند تا ببینند چه رفتارهایی سالم و قابل تأیید است و چه رفتارهایی تحریف شده و نامناسب. آنها براحتی آنچه را مشاهده می کنند، می آموزند. این فرآیند همان الگوبرداری یا همانندسازی است. نمی توان انتظار داشت دختری کوچک از خودش بپرسد « آیا راههای دیگری برای زن بودن به غیرازآنچه که در مادرم می بینم وجود دارد یا خیر ؟ البته بعدها که دختر بزرگ شد ممکن است چنین سوالی برایش ایجاد شود اما دیگر دیر شده زیرا او در قالب الگوی رفتاری نامناسب فرورفته است و تنها راهش این است که مهارت بیرون آمدن از آن الگو را بیاموزد.

چنین دخترانی در بزرگسالی و در حین ارتباط گرم و صمیمانه با مردان، در مورد هر حرکتی که همانند رفتارهای پدرشان نباشد، به سرعت طلبکارانه و انتقادی رفتار می کنند. آنها توقع دارند مردان دیگر نیز نظیر پدرانشان تحت تاثیر رفتار غیر صریح و متملقانه آنها فریب بخورند و بدون قید و شرط و بدون هیچ ملاحظه ای خواسته هایشان را اجابت کنند. بدیهی است مردان شایسته براحتی چنین دخترانی را کنار می گذارند.

در هفته های آتی و در بخش دوم گفت و گوی خود با سیناتهرانی به واکنش مردان در برابر زنان باهوش و موفق خواهیم پرداخت که می تواند نقش موثری در شکل گیری رفتار هوشمندانه این دسته از زنان در ارتباط با مردان داشته باشد.

به مردان در برابر این دختران کوچولوی بابا چگونه پاسخ می دهند؟

یک تصور اشتباه در میان زنان وجود دارد و آن اینکه مردان در واقعا زنانی را ترجیح می دهند که به قدرتمندی یا باهوشی خودشان نیستند، اما واقعیت ها نشان می دهد که درصد بسیار بالایی از مردان زنانی دلربا ، شیرین، عاشق پیشه و صاف و ساده را ترجیح می دهند.

همانگونه که عرض کردم الگوهای رفتاری نامناسب و انتقال نامناسب نیازها در دختران توسط پدران و بعضاً مادران شکل گرفته و تقویت می گردد. بسیاری از دختران وقتی بزرگتر می شوند به استفاده از همین الگوها ادامه می دهند تا مرد زندگی شان را وادار کنند به گرمی به آنها پاسخ دهد. اساساً مردان نیز به این ویژگی زنان پاسخ مثبت می دهد زیرا این رفتار موجب می شود تا آنها احساس کنند که همه چیز را تحت کنترل دارند.

مردان از احساس درماندگی در یک کودک یا دختربچه آزرده نمی شوند، زیرا این اقتضای سن است اما از زن درمانده آزرده می شوند. زیرا درماندگی زن باعث می شود تا توقعاتش از مرد بیشتر شود. همچنین مردان ممکن است به منفعل بودن زنان، چیزی که از نظر اجتماعی برای خودشان ممنوع شده است، حسادت بورزند.

من بارها از مردان این جملات را شنیده ام که ما نمی خواهیم زنی داشته باشیم که سرجایش لم بدهد و از ما توقع داشته باشد. ما نیاز به همسری واقعی داریم نه دختربچه ای که از او مراقبت کنیم. پس ما چه؟ وقتی احساس آزردگی و ناراحتی می کنیم، چه کسی باید ما را تسلی بدهد؟

اغلب مردان موفق و خاصی که زنان باهوش و موفق به دنبالشان هستند. در جستجوی دختربچه ای نیستند که دائم از آنها توجه و محبت بخواهد. امروزه آنها بیشتر از همیشه در جستجوی شریک زندگی هستند. دختران باهوش و موفق لازم است بصورتی واقع بینانه این موضوع را درک کنند که مردان نیازهای وابستگی نیرومندی دارند که در قشر موفق های آن شدتش بیشتر هم می شود، و وقتی زنی درمانده نشان می دهد، مرد اغلب او را به عنوان شخصی ضعیف در نظر می گیرد که ظرفیتی برای ارضای نیازهایش ندارد و صرفاً برای مدتی کوتاه می تواند او را سرگرم کند.

برای زنانی که رفتار بچگانه را به عنوان راهبردی مسلط در ارتباطاتشان با مرد بکار می برند، مرد کامل همیشه با پدر همیشه ستایشگرشان کمی اختلاف دارد. خواه مردان پدارنه یا ستایشگر باشند یا نه، این زنان آنان را اینگونه مشاهده می کنند.

آقای دکتر، برخی از زنان هشیارانه باور دارند که عشوه گری، حیله گری و به اصطلاح خودشان زیرکی در ارتباطشان با مرد ضروری است و تنها راهی است که می توانند امید داشته باشند، آنچه را می خواهند بدست می آورند

اگر منظورتان جذب مردان به دردنخور و بنجل است بله حق با این زنان است اما من سالهاست که با زنان باهوش یا موفق بسیاری در ارتباطم که ثابت کرده اند چنین رفتار غیرمنصفانه ای عواقب خطرناکی دربرداشته و بارها و بارها باعث شده تا زنان موفق مردانی را جذب کنند که ویژگی مثبت خاصی نداشته اند و بعد از مدتی نیز آنها را کنار گذاشته اند.

اغلب وقتی از دختران می پرسم چرا با طرف مقابلتان بگونه ای غیرمنصفانه رفتار کرده اید، پاسخ می دهند: ما از همان کودکی همینگونه رفتار می کردیم و همواره موفق بودیم.

الگوهایی ارتباطی که بچه ها در اوایل کودکی خود می آموزند اگر با شرایط زندگی بزرگسالی متناسب باشد، بسیار مفید خواهد بود اما اغلب وقتی راه حل های قدیمی برای موقعیت های جدید بکار می روند،مشکل رخ می دهد. آنچه در ارتباط با پدر در کودکی مناسب بود، ممکن است در ارتباط با همسر مخّرب باشد.

به عنوان مثال خانم موفقی می گفت یک روز قرار بود دوستم به همراه گروهی از زنان و مردان به یک تور یکروزه برود من به دوست خود گفتم که اگر بروی من نمی آیم. اما او رفت و برای همیشه مرا ترک کرد.

چه چیزی دختران موفق را به این رفتار غیرمنصفانه ترغیب می کند؟

ترس از برطرف نشدن نیازهایشان ! هر شخصی می خواهد نیازهای اولیه اش برطرف شود، البته آنچه مورد تأکید است، خود نیازها نیست بلکه روشهای مناسبی است که برای ارضای آنها بکار می بریم. احمقانه است که باور داشته باشید رفتار غیرمنصفانه روشی موفق برای کسب هدف موردنظرمان است، این روش براحتی مردان را بیزار می کند و آنها را فراری می دهد.

سیناتهرانی متخصص مهارت های موفقیت فردی و شغلی است و مهارتهای موفقیت در زندگی و کسب و کار را به مردم می آموزد. او مربی خصوصی بسیاری از مردان و زنان موفق است، مربی ای که اصول کاری خودش را دارد و تنها به کسانی مشاوره یا آموزش می دهد که او را تحت تاثیر قرار دهند. به گفته وی آنها باید یک موفقیت قابل توجه در یکی از عرصه های فردی یا شغلی کسب کرده باشند یا افرادی قوی و موفق که اغلب از مراجعین خودش بوده اند، آنها را معرفی کرده باشد.

در بسیاری از موارد شاهد این هستم که شهرت و آوازه مردان موضوع تخیلات زنان بوده است، البته مردان نیز درباره زنان زیبا خیال پردازی می کنند، اما تفاوت این دو در این است که بیشتر تخیلات مردان ، تخیلات جنسی است اما بیشتر تخیلات زنان، تخیلات عاطفی است.

به نظر شما چرا اینگونه است؟

اغلب مردان بزرگسال برای زندگی مستقل آموزش دیده اند اما زنان در طول زندگی خود عشق ، محبت و احساس عاشقانه را آموزش می بینند. در نتیجه مردان گرایش دارند درباره آنچه به وجود خواهند آورد تمرین و خیال پردازی کنند، در حالیکه زنان گرایش دارند درباره آنچه برایشان رخ خواهد داد تصویر پردازی کنند. در بسیاری از مواقع این خیال پردازی ها درباره آینده شامل مرد، ارتباط عاشقانه و عشق است.

من در کارگاه های آموزشی ای که با زنان دارم، گاهی از آنها می خواهم خیالات و تخیلاتشان را درباره مردان بنویسند. نقطه مشترک این نوشته ها، شامل هیجانات، موقعیت ها و خصوصیات مشخصی است که برای بینندگان داستان های درام تلویزیونی و خوانندگان رمان های عاشقانه آشناست. شانس برخوردی فوق العاده در محیطی خارجی ، نظیر رستورانی مجلل، ساحلی آفتابی و هنگام قدم زدن در صبحی مه آلود و رویایی وجود دارد.

یعنی شما می گویید زنان باهوش وقت خود را صرف خیالبافی می کنند و در رویای غریبه های اسرارآمیز و مبهم غرق می شوند؟

نخیر من می خواهم بگویم اشتیاق ها بطور ناخودآگاه با بینش ها و نگرش های آگاهانه تغییر نمی کند و این شکاف میان این دو است که ممکن است باعث شود زنی باهوش دست به انتخابی نادرست بزند. زیرا زنان به روش های مختلف قربانی تلاش های هماهنگی بوده اند که در باورها و رفتارشان نسبت به مردان ریشه دارد. خواه این پیام ها از والدین، کتاب ها، تلویزیون ، فیلم ها یا تبلغات باشد یا نه ، زنان تشویق می شوند که باور کنند براستی شاهزاده ای آرمانی در جایی در بیرون وجود دارد.


ادامه مطلب ...

مرد ایده آل برای ازدواج با دختران ایرانی توقعات زن از همسر آینده

«در روزهایی که خیانت یک مسأله فراگیر شده این موضوع برایم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تا زمانی که مطمئن نشوم که به اصول اخلاقی پایبند نیست نمی‌توانم با مردی ازدواج کنم. بقیه موارد مثل شغل و درآمد و تحصیلات و خانواده در حد متوسط برایم قابل قبول است، فقط و فقط تعهد و پایبندی به مسائل اخلاقی‌اش برایم خاص و ویژه است».

در ادامه این گزارش را به نقل از مهرخانه بخوانید.

همسر ایده آل خانم ها معیار ازدواج معيار انتخاب همسر مرد ایده آل شوهر ایده آل خیانت همسر توقعات زن از شوهر بهترین شوهر آموزش زناشویی
مرد ایده‌آل برای ازدواج از نگاه دختران ایرانی

در این گزارش به سراغ دختران رفته و ایده‌آل آنها را برای انتخاب همسر جویا شدیم. مدت‌‌هاست مسئولان خبر از کاهش آمار ازدواج می‌دهند و عده‌ای این کاهش را دلیل تغییر اهداف زندگی دختران و معیارهای آن‌ها برای ازدواج می‌دانند و با اصطلاح سخت‌گرفتن در مورد این معیارها صحبت می‌کنند.

این گروه عموما بر این اعتقادند که گرایش دختران به دانشگاه و حضور اجتماعی آن‌ها باعث بروز هویتی شده که امکان پذیرش هر مردی را در زندگی خود ندارند و همواره به دنبال فردی در سطح خود یا حتی بالاتر هستند و به دلیل پیچیدگی‌های راه پیشرفت پسران از جمله تحصیلات، سربازی، اشتغال و درآمد مناسب، دختران با داشتن جایگاه مناسب نمی‌توانند با همتایان خود ازدواج کنند. حال سؤال اینجاست که مرد ایده‌آل و مرد مناسب ازدواج از نظر دختران چه ویژگی‌هایی دارد؟

شکل‌گیری ارزش‌های مادی برای ازدواج

همسر ایده‌آل به معنای تصوری که جوانان از ویژگی‌های فرد موردنظرشان جهت ازدواج در ذهن خود می‌سازند، به کار می‌رود. در واقع وقتی از معیارهای ازدواج صحبت می‌کنیم، منظور همان تصورات ذهنی فرد از همسر مطلوبش است. دکتر شیرین احمدنیا؛ جامعه‌شناس و عضو هیأت مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران در مورد تحقیقی در سطح تهران در رابطه با معیار ازدواج جوانان تصریح کرد که هم دختران و هم پسران ظاهر و ثروت را در اولویت‌ها مطرح می‌کردند. ارزش‌های مادی در هر دو جنسیت شکل گرفته است. در این پژوهش معیارهای ایده‌آل برای ازدواج را پرسیدم و همه افراد ابعاد معنوی، صداقت، ایمان و پاکدامنی را بیان کردند، اما در عمل برای پسران در درجه اول زیبایی ظاهری و در رتبه‌های بعدی ثروت دختر اهمیت داشت و دختران ثروت را در اولویت قرار می‌دادند و ظاهر را در اولویت دوم می‌گذاشتند.

مردان نیز برای زنان ابژه جنسی شده‌اند

از طرفی دکتر وحید شالچی، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که امروزه زنان هم فاعلیت‌شان زیاد شده است. البته تاحدی هم فرهنگ جهانی به این سو حرکت کرده است. فیلم‌ها یا تبلیغات بازرگانی را که نگاه کنیم، برخلاف دهه‌های گذشته که صرفاً زن در مقام ابژه جنسی قرار می‌گرفت، مرد هم در مقام ابژه جنسی قرار می‌گیرد. این امر نشان می‌دهد که زنان هم در حوزه عمومی هر چه بیشتر به مردان به‌عنوان یک ابژه جنسی نگاه می‌کنند. همین نگاه باعث شده مردان هم سعی داشته باشند ابژه‌های جنسی خوبی برای زنان باشند. مثلاً بخشی از اقبال گسترده پسرهای ایرانی به بدن‌سازی ناشی از همین نگاه جنسی زنان به مردان است.

اخلاق، مهم‌ترین معیار دختران

همانطور که نتایج تحقیقات احمدنیا نشان می‌داد، زمانی که معیارهای ازدواج پرسیده می‌شود همه افراد ابعاد معنوی را بیان می‌کنند اما بسیاری از دختران معقدند این معیارها صرفاً برای همسر مناسب بیان می‌شود و طبیعتاً مرد ایده‌آل ویژگی‌های بسیار برتری دارد.

منصوره، ۳۳ ساله و دارای مدرک کارشناسی ریاضی محض است. او در مورد ویژگی‌های مورد نظرش برای انتخاب همسر مناسب می‌گوید: «مهربون، صمیمی، محکم (طوری که بشه بهش تکیه کرد)، خوش‌رو، شوخ، اهل مدارا، صبور و هرچه خوبی را داشته باشد. از نظر ظاهر تا حد معمول باشد که به دل بشیند».

ترلان، ٢٢ ساله، معلم و دانشجوی ژنتیک معتقد است: «از نظر خلقیات آدمیزاد ناخودآگاه تمام حسن‌های رفتاری را دوست دارد؛ مهر و محبت، ادب و نزاکت، صبر و شکیبایی (دیر عصبانی شدن) مخصوصاً این‌که پدر من به‌خاطر دیابت زود عصبانی می‌شود و این قضیه در ذهنم پررنگه، تعادل روانی، صداقت، انجام دادن واجبات مثل خودم نه کمتر نه خیلی بیشتر و جدی‌تر (در حد نماز و روزه)».

در زمینه خلقیات تأکید بسیاری از دختران روی عصبی نبودن مرد است. سونا، ۳۲ ساله، دارای مدرک کارشناسی ارشد آموزش زبان آلمانی می‌گوید: «مرد باید تا حدی مهربون و صبور باشد. مرد عصبی به هیچ دردی نمی‌خورد. در هر شرایطی آداب معاشرت را رعایت کند».

فائزه ۲۱ ساله هم معتقد است: «مرد باید صبور، مسئولیت‌پذیر، شجاع و انتقادپذیر باشه. عجول و لوس نباشه. صادق باشه؛ این‌که قبل از ازدواج چی بوده مهم نیست، ولی بعدش حتماً باید با هم صادق باشیم. متعهد باشه یعنی وقتی قولی داد، پاش بایسته، مثلاً همسرت قول می‌ده در سخت‌ترین لحظه‌ها کنارت باشه، ولی نباشع یعنی متعهد نبوده».

مردی که خیانت نکند

اهمیت موضوع خیانت نیز در صحبت‌های دختران شنیده می‌شود؛ به‌طوری‌که بهدخت ۲۱ ساله و دانشجوی مهندسی عمران اهمیت ویژه‌ای برای تعهد قائل شده و می‌گوید: «در روزهایی که خیانت یک مسأله فراگیر شده این موضوع برایم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تا زمانی که مطمئن نشوم که به اصول اخلاقی پایبند نیست نمی‌توانم با مردی ازدواج کنم. بقیه موارد مثل شغل و درآمد و تحصیلات و خانواده در حد متوسط برایم قابل قبول است، فقط و فقط تعهد و پایبندی به مسائل اخلاقی‌اش برایم خاص و ویژه است».

تعاریف مختلف از وضعیت مالی متوسط

براساس پژوهش احمدنیا ثروت مهم‌ترین معیار ازدواج دختران در تهران شناخته شده است. در این رابطه بسیاری از دختران معتقدند وضعیت مالی و درآمدی مرد باید در حد متوسط باشد اما در بررسی‌های جدی‌تر تعریف متوسط از دید هرکدام متفاوت است.

ترلان، ۲۲ ساله می‌گوید: «به نظرم اگر دختر در سطح متوسط مالی بزرگ شده پسر هم نباید از او کمتر باشد چون بعداً در زندگی توقعاتی در حد معمول دارد که اگر برآورده نشود، ناخودآگاه تأثیر منفی می‌گذارد. ایده‌آل از نظر مالی برای من در همین حد است».

حوریه، ۲۵ ساله و شاغل نیز معتقد است: «مرد باید از شرایط کاری متعادل و بیمه برخوردار باشد و ظاهری متناسب داشته باشد. چون الان در جامعه این موارد همه‌گیر شده و معمولاً کار و ظاهر را در کنار هم قبول می‌کنند». سونا ۳۲ ساله با تأکید بر این‌که بسیاری از زوج‌ها در ابتدای ازدواج ناخواسته صاحب فرزند می‌شوند، می‌گوید: «وضعیت مالی حداقل طوری باشد که بتواند زندگی خودش، همسرش و یک بچه را تأمین کند. مردی که نتواند خرج خودش و همسرش را بدهد، چطور می‌تواند بچه‌دار شود؟!»

تعریف زیبایی ظاهر از نظر دختران

ترلان ۲۲ ساله ظاهر را جزو معیارهای ایده‌آل خود قرار نمی‌دهد. او می‌گوید: «از نظر ظاهر فکر می‌کنم جنس مذکر همین که به دل بشیند کافیست یا کمی جذابیت داشته باشد. به هر حال در ایده‌آل‌هایم هیچ‌وقت به جزئیات ظاهر توجه نکردم. بیشتر به خوش‌پوشی و مرتب بودن دقت کردم». اما سونا، ۳۲ ساله خوش لباس و خوشتیپ بودن را برای ظاهر مرد مناسب می‌داند.

طاهره ۲۶ ساله و کارمند بانک از ظاهر همسرش تنها قد بلند برایش ملاک است و می‌گوید: «هیچ‌وقت ظاهر برام مهم نبوده. چون خودم قد بلندی دارم تنها به قد بلند خواستگارانم توجه می‌کردم».

عدم‌ دخالت خانواده مرد، معیاری قابل تأمل

بسیاری از دختران بر اهمیت ویژگی‌های خانواده مرد در انتخاب همسر تأکید دارند و معتقدند دو خانواده باید با هم تناسب داشته باشند اما عموماً ترجیح می‌دهند خانواده در زندگی‌شان دخالتی نداشته باشد. فائزه ۲۱ ساله می‌گوید: «خانواده فرد باید به شکلی باشند که در مسائل زناشویی دخالت نکنند و نظر ندهند. خلافکار نباشند. معتاد نباشند. از پسرشان حمایت مالی بکنند. عروس را واقعاً دوست داشته باشند نه ظاهری. بیشتر از وظیفه‌ام از من توقع نداشته باشند. مثلاً وظیفه ندارم در خانه‌شان کار کنم. وظیفه من همان وظایف شوهرم است».

ترلان، ۲۲ ساله هم معتقد است: «خانواده همسرم از نظر تحصیلات و فرهنگ باید تقریباً هم‌کفه خانواده خودم باشند؛ مثلا اگر در خانواده ما مردسالاری است (نه به شکل زننده) مثل خانواده‌های سنتی، آنجا هم همین باشد. چون من یاد نگرفتم امور خانه را در دستم بگیرم و همیشه به‌عهده پدرم بوده و من تقریباً به سبک مادرم بزرگ شدم. خانواده منطقی و پرمحبتی داشته باشند. از نظر مذهبی هم به نظرم باید کاملاً مشابه باشیم یا حداقل تفاوت‌ها خیلی جزئی باشد».

بر اساس معیارهای تضمین‌کننده سلامت ازدواج کنید

به گزارش مهرخانه، شیرین احمدنیا معتقد است که نسل جوان انتخاب‌گرتر و فعالانه‌تر در مسیر زندگی خود تأثیرگذاری می‌کنند و در همسرگزینی دامنه انتخاب‌شان وسیع‌تر شده است. سطح سواد در جامعه ما در چند دهه اخیر برای هر دو جنس افزایش پیدا کرده، اما برای دختران شتاب بیشتری داشته است. از طرفی با ورود دختران به عرصه تحصیلات تکمیلی مواجه هستیم که به دلیل گسترش حضور دختران، حتی در برخی رشته‌ها مانند پزشکی سهمیه‌بندی قایل شده‌اند. بنابراین با نسل جدیدی از دختران مواجه هستیم که تحصیل‌کرده هستند و در نتیجه ایده‌آل‌های‌شان تغییر کرده است.

این جامعه‌شناس به توصیه در خصوص معیارهای صحیح ازدواج پرداخت و تصریح کرد که توصیه ما به ازدواج با شریک زندگی مناسب بر اساس معیارهای تضمین‌کننده سلامت افراد است. از هر کسی بپرسید که بهترین معیارهای ازدواج چیست، همه را به جز سلامت مطرح می‌کند. در حال حاضر باید نگران سلامت افرادی باشیم که در تجرد می‌مانند یا وارد رابطه‌های کاذب می‌شوند. نتایج پژوهش‌ها نشان داده است که افراد متأهل نسبت به افراد مجرد سالم‌تر هستند؛ زیرا انواع مکانیسم‌ها به سلامت کمک می‌کنند؛ البته در شرایطی که انتخاب درستی صورت گرفته باشد. باید کمک کنیم ازدواج‌ها با مبانی درستی انجام شود. در جامعه‌شناسی بر عوامل افزایش‌دهنده شانس موفقیت در ازدواج تأکید می‌کنیم تا با این روش آمار طلاق کاهش یابد. اگر می‌خواهیم با مسأله نسبت‌های فزآینده تجرد ناخواسته مقابله کنیم، باید فکر کنیم که چرا فرد تمایل به ازدواج ندارد و باید تلاش کنیم نگرش‌ها نسبت به ازدواج تغییر مثبت کند و ترس‌ها و نگرانی‌های فعلی از بین برود.


ادامه مطلب ...

فرزند چندم خانواده هستید و باید با فرزند چندم خانواده ازدواج کنید ؟

از ژنی که به ارث می‌برید گرفته تا تحصیلات پدر و مادرتان، همه و همه می‌تواند روح و روان شما را زیر و رو کند و روی ازدواجی که چند دهه بعد از تولدتان اتفاق می‌افتد تاثیر بگذارد. اما گذشته از تمام چیزهایی که دست خودتان هست و نیست، ترتیب تولدتان هم می‌تواند نقش کلیدی را بازی کند. اینکه شما اولین نوردیده خانواده باشید یا اینکه بعد از خواهر و برادران‌تان به دنیا بیایید تا حدودی می‌تواند سرنوشت عاطفی‌تان را هم تعیین کند. گرچه سال‌هاست که برخی از روانشناسان بر اهمیت این موضوع تاکید می‌کنند اما قبل از خواندن این متن باید بدانید این قانون‌ها، همیشه و در مورد همه آدم‌ها صادق نیست. شاید با بررسی روانشناختی ترتیب تولد، بتوانیم به شکل‌گیری یک پیش‌فرض در ذهن شما کمک کنیم اما قبل از آن به شما هشدار می‌دهیم این قانون‌ها در همه آدم‌ها و با تمام جزئیات صادق نیست.

بچه‌های اول زورگو هستند؟

ذوق و انرژی بیشتر والدین کافی است تا فرزند اول، جور دیگری بار بیاید. برای تازه پدر و مادری که چیز زیادی از فرزندپروری نمی‌دانند، تنها راه مراقبت از این قدم نو رسیده، توجه بیشتر و رسیدگی مداوم است. پدر و مادرهایی که برای اولین‌بار این تجربه را پشت سر می‌گذارند، همیشه نگرانند که مبادا کوتاهی آنها در رسیدگی به فرزندشان دردسرساز شود و به همین دلیل یک توجه ۲۴ ساعته را به او هدیه می‌کنند. این بچه‌ها بیشتر از خواهر و برادرهای بعدی‌شان از امکانات خانواده بهره‌مند می‌شوند و از آنجا که در زمان تولد رقیبی ندارند، همه چیز منحصرا متعلق به آنهاست.

 

از وسایل بازی گرفته تا محبت و توجه والدین، همه چیز تنها و تنها به آنها تعلق دارد و این موضوع سرنوشت روانی آنها را از خواهر و برادرهای بعدی‌شان متمایز می‌کند. شاید به همین دلایل تحقیقات نشان می‌دهد که در میان کسانی که برنده جایزه نوبل شده‌اند آمار بچه‌های اول بیشتر است. روانشناسان می‌گویند از آنجا که بار مسئولیت روی دوش بچه‌های اول سنگین‌تر است، وظایف بیشتری به آنها سپرده می‌شود و دیگران انتظارات بالاتری هم از آنها دارند و این فرزندان توانمندتر بار می‌آیند. رقابت‌جو بودن هم از دیگر خصوصیات آنهاست که البته بچه‌های دوم هم از آن بی‌بهره نیستند.

ویژگی های فرزند دوم روانشناسی مردان روانشناسی فرزند آخر روانشناسی ازدواج خصوصیات فرزندان اول

دلایلی که گفته شد کافی است تا بچه‌های اول، سلطه‌جو‌تر و جاه‌طلب‌تر بار بیایند و بخواهند حق رای و بهره‌مندی از امکاناتی که پیش از این داشته‌اند را تا پایان عمر و در همه جنبه‌های زندگی حفظ کنند. اما از طرف دیگر این بچه‌ها وظیفه‌شناس‌تر هم هستند و خوب می‌دانند که به محض ورود یک فرزند دیگر به خانه، وظیفه رسیدگی به او را داشته و در صورتی که تا پایان عمر تنها فرزند خانواده باقی بمانند، مسئولیت سنگینی در قبال والدین خود دارند.

 

بچه‌های اول باید با بچه‌های چندم ازدواج کنند؟

 

بهترین گزینه برای ازدواج: بچه‌های اول در کنار دومی‌ها آرامش بیشتری را تجربه خواهند کرد، چراکه فرزندان دوم آرام و زودجوش، به راحتی از خواسته‌های آنها تبعیت می‌کنند و از آنجا که به سلطه‌گری بچه‌های اول عادت دارند، وقتی با یک دستور بی‌چون و چرا از طرف آنها روبه‌رو می‌شوند، زیاد سخت نمی‌گیرند و نمی‌رنجند. از طرف دیگر، حمایت‌های همیشگی بچه‌های اول می‌تواند ترس از زورگویی‌شان را کمرنگ‌تر کرده و به همسرشان دلگرمی بیشتری بدهد.

 

بدترین گزینه برای ازدواج: ترکیب ازدواج ۲ بچه اول با هم می‌تواند جنجال‌های زیادی را به پا کند. این زوج سلطه‌جو به سختی می‌توانند به‌خاطر دیگری از خواسته‌های خود بگذرند و حتی به طور موقت در بحث‌ها کوتاه بیایند. گرچه ممکن است آنها به‌دلیل توانایی‌های‌شان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند اما جرقه‌های سلطه‌طلبی همیشه رابطه آنها را تهدید می‌کند.

خسیس‌های همیشه تنه

خصوصیات تک‌فرزندها و بچه‌های اول تاحدودی شبیه به هم است. جاه‌طلبی و سلطه‌جویی در شخصیت تک‌فرزندها هم راه دارد اما نمی‌توان یک تفاوت اساسی میان آن دو را نادیده گرفت. با آمدن بچه دوم، تک فرزند سابق باید توجه اطرافیان را با این قدم نو رسیده هم تقسیم کند و در بسیاری از چیزهایی که پیش از این منحصر به او بوده، با دیگری شریک شود. این اجبار در اشتراک، شکست بزرگی برای او به حساب می‌آید و خصلت حسادت را هم به دیگر خصوصیات او اضافه می‌کند. اما اعتماد به نفس بالاتر و جدیت بیشتر باعث می‌شود بچه‌های اول یک سر و گردن از دیگران جلوتر باشند. حالا اگر بخت با بچه اولی یار باشد و همیشه تک‌فرزند بماند، قطعا دیگر نیازی ندارد که همه زندگی‌اش را با دیگری تقسیم کند. به همین دلیل تک‌فرزندها انحصارطلب‌تر بار می‌آیند و کمتر از بچه‌های دیگر طاقت نه شنیدن را دارند.

بدترین گزینه برای ازدواج: قبلا هم گفتیم که ترکیب ازدواج ۲ بچه اول با هم می‌تواند جنجال‌های زیادی را به پا کند. گرچه ممکن است آنها به‌دلیل توانایی‌های‌شان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند و به دلیل اینکه رقیب دیگری در خانواده ندارند، از والدینشان کمک‌های بیشتری دریافت کنند اما جرقه‌های سلطه‌طلبی همیشه رابطه آنها را تهدید می‌کند. از طرف دیگر، برای تک‌فرزندها آسان نیست که داشته‌هایشان را به اشتراک بگذارند و همین موضوع می‌تواند تهدیدی برای ارتباطات‌شان باشد.

اگر خواستگارتان بچه دوم است خیال‌تان راحت

بچه‌های دومی حرف گوش کن و آرام بار می‌آیند. آنها که همیشه زیر سلطه بچه‌های اول بوده‌اند، یاد گرفته‌اند که باید حرف دیگران را بپذیرند و تا آنجا که می‌توانند در زمان اختلاف‌نظر کوتاه بیایند. بچه‌های دوم گرچه از بچه‌های اول همیشه زور شنیده‌اند، اما از نعمت داشتن یک حامی بزرگ‌تر هم بهره‌مند بوده‌اند. آنها این امکان را داشته‌اند که با خواهر یا برادر بزرگ‌ترشان رقابت کنند و از او چیز یاد بگیرند. این بچه‌ها، مهارت‌های ارتباطی قوی‌تری هم دارند و از آنجا که باید رابطه‌شان را با بچه‌های اول تنظیم می‌کردند و در نقطه تعادل نگاه می‌داشتند، یاد گرفته‌اند چطور به دیگران نزدیک شوند و با آنها کنار بیایند. این ویژگی وقتی قدرتمند می‌شود که بچه دیگری به دنیا بیاید و فرزند دوم، نقش فرزند وسط را بر عهده بگیرد. در این شرایط او همیشه میانجی رابطه فرزند کوچک‌تر و بزرگ‌تر می‌شود و در تنش‌های خانواده، بیشتر از هر کسی برای برقرار شدن صلح و آرامش تلاش می‌کند.

بهترین گزینه برای ازدواج:بچه‌های دوم با هر کسی می‌توانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلق‌وخوی سازگار آنها باعث می‌شود که هم از پس حمایت بچه‌های آخر بر بیایند و هم با شنیدن زورگویی‌های بچه اولی‌ها زندگی را خیلی سخت نگیرند.

بچه‌های آخر نباید باهم ازدواج کنند

حرف گوش کردن در بچه‌های آخر از دومی‌ها هم بارزتر است. آنها که چند بزرگ‌تر بالای سر خود داشته‌اند، نه‌تنها بله قربان‌گو بار می‌آیند، بلکه بیشتر هم به دیگران متکی می‌شوند و به دنبال حمایت آنها می‌گردند. بچه‌های آخر از رسیدگی زیاد والدین به ویژه مادر بهره‌مند بوده‌اند.

بچه‌های آخر خلاق هستند و در جذب آنچه محیط به آنها عرضه می‌کند، تواناترند. آنها ذهنی باز و فعال دارند و از آنجا که عاشق خودنمایی و عرضه توانایی‌های‌شان هم هستند، با تمام وجود دستاوردهای‌شان را به دیگران نشان می‌دهند.

سلطه‌طلب بودن آنها باعث می‌شود که همیشه به دیگران متکی باشند و بیشتر از هر کس دیگری به حمایت دیگران نیاز داشته باشند و با دریافت کردن آن احساس آرامش و اطمینان می‌کنند.

 

بهترین گزینه برای ازدواج: ترکیب ازدواج یک بچه اول با بچه آخر ایده‌آل به نظر می‌رسد.

بچه‌های آخر به خدمت‌رسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچه‌های اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر می‌رسد.

از طرف دیگر، بچه‌های آخر عادت دارند که در مقابل خواسته‌های دیگران تمکین کنند و به همین دلیل یک فرزند اول زورگو نمی‌تواند از نظر آنها همسری نامهربان به نظر برسد.

بدترین گزینه برای ازدواج: گرچه نمی‌توان این قانون را در مورد همه صادق دانست اما ترکیب ازدواج ۲ بچه آخر با هم کمی نگران‌کننده به نظر می‌رسد.

ازدواج ۲ فرد سلطه‌طلب با هم می‌تواند آنها را با چالش‌هایی روبه‌رو کند. بچه‌های آخری که همیشه عادت داشته‌اند که دیگران مشکلات‌شان را برطرف کنند، ممکن است از پس حل مشکلات ریز و درشت زندگی مشترک برنیایند و زود دلسرد و ناامید شوند.


ادامه مطلب ...

خشمگین از ازدواج مجدد همسر | واکنش شما به ازدواج مجدد همسر سابقتان

خشمگین از ازدواج مجدد همسر | واکنش شما به ازدواج مجدد همسر سابقتان

ازدواج مجدد بعد از طلاق با همسر سابق

ممکن است به همه اطرافیانتان گفته باشید که اگر روزی همسر سابقتان ازدواج کند نفسی به راحتی می‌کشید. اگر فردی هستید که متقاضی طلاق بوده‌اید ممکن است با لحنی بخشنده اضافه کنید که یک ذره هم از این موضوع احساس حسادت نمی‌کنید؛ اما موقعی که این اتفاق می‌افتد از یورش ناگهانی احساساتتان شوکه می‌شوید. ترس و خشم و حسادت، رایج‌ترین هیجاناتی هستند که در زمان ازدواج مجدد همسر سابقتان به سراغتان می‌آیند. اگر در این هنگام احساس رهاشدگی و طردشدن می‌کنید یا اگر اعتماد‌به‌نفستان کاهش یافته است، بدانید که تنها نیستید.

 

“ازدواج مجدد همسر سابق” ممکن است به صورت موقت هیجانات مراحل اولیه طلاق را دوباره زنده کند. اگر هر نوع خیالی درباره آشتی با همسر سابقتان داشتید، همین لحظه به صورتی واضح و دردناک و ناگهانی به پایان می‌رسد. این احساسات ممکن است با سایه‌ای از احساسات عاشقانه نسبت به همسر سابقتان همراه باشد.

 

اگر شما تنها هستید و در وهله اول نیز متقاضی طلاق نبوده‌اید، ازدواج مجدد همسر سابقتان برایتان یک اتفاق خیلی خاص می‌شود. این اتفاق ممکن است در شما ایجاد بحرانی کند که بسیار شبیه به آن چیزی است که در آغاز دوران جدایی تجربه کرده‌اید.

 

به هر ترتیب، شیوه واکنش شما به ازدواج مجدد همسر سابقتان بستگی به مجموعه‌ای از عوامل دارد که عبارتند از: 

فاصله بین طلاق و ازدواج مجدد همسر سابقتان

شما درخواست طلاق داده‌اید یا همسر سابقتان

میزان رضایت از وضعیت فعلی

خودتان ازدواج کرده‌اید یا نه

واکنش بچه‌ها و نوع رابطه آنها با همسر سابقتان

نگرش ما نسبت به ازدواج مجدد بعد از طلاق

 

یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین می‌شود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت می‌دهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خشمگین و افسرده می‌شود.

 

خشمگین از ازدواج مجدد همسر سابق 

اگر احساس خوبی درباره زندگیتان دارید، اگر کارتان را دوست دارید، اگر ازدواج کرده‌اید، آسوده باشید زیرا احساس نخواهید کرد که فردی که قرار است با همسر سابقتان ازدواج کند، رقیب شما است. ممکن است اندکی آشفته و نگران شوید؛ اما ناراحتیتان به سرعت از بین می‌رود.

 

همچنین اگر شما متقاضی طلاق بوده‌اید و الان احساس گناه دارید، ممکن است با شنیدن خبر ازدواج مجدد همسرتان احساس آسودگی کنید؛ اما اگر دورهٔ بدی را طی کرده باشید، اگر احساس طردشدگی دارید، اگر طلاق و اتفاقات بعد از آن به سرعت اتفاق افتاده‌اند و اگر نحوه زندگی بعدی همسر سابقتان برایتان حسادت‌برانگیز باشد، احتمالاً با مطلع شدن از “ازدواج مجدد” او خشمگین خواهید شد.

 

چگونه می‌توان این موقعیت را مهار کرد؟ 

پذیرش مسئولیت احساسات و رفتارها. هنگامی که بدانید در برابر خبر ازدواج همسر سابقتان چه کاری انجام می‌دهید و به تبعات آن بر زندگی خودتان و او آگاه باشید، می‌توانید نقاط ضعف خود را بپذیرید و در برابر رفتارهای او با تأمل و منطق بیشتری واکنش نشان دهید.

 

بخشش دوجانبه. هنگامی که از ازدواج مجدد همسر سابقتان به خشم می‌آیید، نشان می‌دهید که هنوز از لحاظ عاطفی به او وابسته هستید و نتوانسته‌اید مسئله طلاق را برای خودتان حل کنید. یکی از مهمترین کارهایی که ممکن است موجب حل مسائل ناراحت‌کننده در فرایند طلاق شود، بخشش دوجانبه است. وقتی بعد از جدایی هر دو نفر تصمیم می‌گیرند که همدیگر را ببخشند و از رفتارهای یکدیگر کینه‌ای به دل نداشته باشند، در زمان شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابق خشمگین نمی‌شوند و اگر هم ناراحت شوند، موقت و زودگذر خواهد بود.

 

تلاش برای بهبود وضعیت زندگی. یکی از دلایلی که یک فرد از شنیدن خبر ازدواج مجدد همسر سابقش خشمگین می‌شود، وضعیت نامناسب خودش است. فرد در یک تعمیم افراطی تمامی اتفاقات ناگوار بعد از طلاق را به همسرش نسبت می‌دهد و از اینکه او با خیالی آسوده در پی ازدواجی دوباره است، خمشگین و افسرده می‌شود؛ ولی زمانی که فرد بتواند مسئولیت زندگی خود را بپذیرد و در جست‌وجوی راه‌هایی برای زندگی بهتر باشد، بی‌تردید از شادی همسر سابقش خشمگین نخواهد شد.

 

بازگشت به زندگی مشترک با همسر سابق. خیال برگشت دوباره به زندگی مشترک با همسر سابق باید بر اساس شواهدی مستند و دقیق باشد، در غیر این صورت خیالی بیش نیست و عاقبت آن شوک ناشی از خبر ازدواج همسر سابق است.

 

مراجعه به یک مشاور یا روان‌شناس. برای حل بحران باقی‌مانده از زمان طلاق مؤثرترین راهبرد این است که به روان‌شناس یا مشاور مراجعه کنید.

 

منبع: سپیده دانایی


ادامه مطلب ...

“مهم ترین دلایلی که باعث طلاق می شوند” | بهترین سن ازدواج

 

انواع طلاق

یکی از دلایل جدایی بین زوج‌ها فاصله سنی زیاد بین آنها بوده است‎

 

چه چیزهایی می‌تواند باعث شود طلاق اتفاق بیفتد؟ البته پاسخ‌هایی وجود دارد اما هیچکس نمی‌تواند به طور قطع پیش‌بینی کند چه اتفاقی ممکن است در شرایط مشابه برای ازدواج شما بیفتد که به جدایی منجر شود.

 

آمار طلاق فقط در ایران نیست که رو به افزایش است. این اتفاقیست که در همه دنیا مصداق پیدا می‌کند و به معضل جدی برای کشورهای بزرگ تبدیل شده. به عنوان مثال نیویورک تایمز در تازه‌ترین گزارشی که درباره ازدواج و طلاق منتشر کرده است از شکست خوردن یک سوم ازدواج‌ها و سرنوشت محتوم طلاق برای آنها نوشته است.

 

همین آمارها از سراسر جهان است که یک سوال آشنا را تکرار می‌کند؛ “چه چیزهایی می‌تواند باعث شود طلاق اتفاق بیفتد؟” طلاق که این‌روزها مشکل جدی بسیاری از کشورها شده موضوع جدی بوده که سال‌های سال مورد بررسی دقیق محققان گرفته و مطالعات بسیاری در این باره انجام شده است.

 

آنچه پیش روی شماست، کند و کاو بیزنس اینسایدر در این تحقیقات و نتایج کلی است که لیست‌وار می‌توانند به عنوان بخشی از دلایل خاص طلاق مطرح شوند.

 

فراموش نکنید همه این مطالعات یک ایده کلی را درباره ازدواج‌های مدرن مطرح می‌کند و در واقع هیچکس نمی‌تواند به طور ۱۰۰ درصد پیش بینی کند چه اتفاقی ممکن است در شرایط مشابه برای ازدواج شما بیفتد.

 

ازدواج در آخرین سالهای دهه بیست سالگی 

اگر در این دوره سنی ازدواج کنید یعنی در آخرین سال‌های دهه بیست سالگی ازدواج شما کمتر در معرض خطر طلاق قرار می‌گیرد. تحقیقاتی که توسط پروفسور نیکولاس وولفینگر استاد دانشگاه یوتا انجام شده نشان می‌دهد دیرتر ازدواج کردن صرفا به این معنا نخواهد بود که شما ازدواج قوی‌تری انجام بدهید اما تحقیقات نشان می‌دهد بهترین زمان برای ازدواج اوایل دهه بیست و اوایل دهه سی سالگی است.

 

بر اساس همین تحقیقات وولفینگر بهترین زمان برای ازدواج می‌تواند در آخرین سال‌های دهه بیست باشد که همان زمان نزدیک به سی سالگی است.

 

مردهایی که کمتر کار می‌کنند 

مردهایی که کمتر کار می‌کنند بیشتر در معرض خطر “طلاق” قرار دارند. بر اساس تحقیقات اخیری که در دانشگاه هاروارد انجام شده است، این شرایط اقتصادی یک زوج نیست که بر طلاق آنها تاثیر می‌گذارد بلکه نحوه تقسیم کار است.

 

طبق این مطالعه که بر روی زوج‌هایی که از سال ۱۹۷۵ میلادی یا ۱۳۵۴ هجری شمسی ازدواج کرده بودند انجام شده ، آنهایی که همسرانشان (مردها) شغل تمام وقت نداشته‌اند ۳٫۳ درصد در معرض خطر جدایی بوده‌اند اما آن عده که شوهرانشان شغل تمام وقت داشته ۲٫۵ درصد با این خطر مواجه بوده‌اند.

 

این تحقیق در نهایت می‌گوید موضوع کلیشه‌ای که حکایت از نان آور بودن مرد دارد همچنان زنده و پابرجاست و در ثبات یک زندگی زناشویی نقش بسزایی دارد.

 

ازدواج و طلاق

زنانی که طلاق گرفته‌اند بیشتر در معرض خطر حمله‌های قلبی قرار دارند‎

 

وقتی با فاصله سنی کم ازدواج می‌کنید… 

زوج‌هایی که به لحاظ فاصله سنی به هم نزدیکتر هستند کمتر در معرض خطر طلاق قرار دارند. یک تحقیق نشان می‌دهد یکی از دلایل جدایی بین زوج‌ها فاصله سنی زیاد بین آنها بوده است.

 

طی تحقیقی که در آتلانتیک منتشر شده، زوج‌هایی با اختلاف سنی یکساله سه درصد بیشتر از زوج‌های هم سن با ریسک طلاق مواجه هستند، زوج‌هایی که اختلاف سنی آنها به ۵ سال می‌رسد ۱۸ درصد و آن عده که اختلاف سنی ده ساله دارند ۳۹ درصد بیشتر با خطر طلاق روبه‌رو هستند.

 

وقتی عروسی‌های پر خرج می‌گیرید 

شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید طبق یک تحقیق زوج‌هایی که در مراسم عروسی خود زیادی ولخرجی می‌کنند بیشتر در معرض خطر طلاق قرار دارند. برای مثال هزینه‌های یک عروسی با رقم‌های فرضی بین ۱۵ تا ۳۰ میلیون، به طور میانگین و عدد اولیه تصور کنید.با این وصف آنهایی که مراسم عروسی خود را با هزینه کمتر از ۱۰ میلیون تومان برگزار می‌کنند کمتر از آنهایی که در مراسم عروسی خود بیش از ۶۰ میلیون تومان خرج می‌کنند در معرض خطر طلاق قرار دارند. در واقع گروه دوم ۱٫۶ بیشتر با ریسک طلاق مواجه می‌شوند.

 

امکان بیماری قلبی برای خانم‌ها پس از طلاق 

جدیدترین تحقیقات نشان می‌دهد زنانی که طلاق گرفته‌اند بیشتر از زنانی که همچنان متاهل هستند در معرض خطر حمله‌های قلبی قرار دارند.

 

طبق گزارش تایمز، زنانی که دست کم یکبار طلاق را در زندگی‌شان گرفته‌اند ۲۴ درصد بیشتر از زنانی که در زندگی زناشویی خود باقی مانده‌اند حمله‌های قلبی را تجربه کرده‌اند.

 

و البته زنانی که جدایی را دو بار یا بیشتر تجربه کرده‌اند با بالا رفتن ریسک ۷۷ درصدی حمله‌های قلبی مواجه هستند.

برای آقایان اما خطر حمله‌های قلبی در چنین شرایطی وقتی زیاد می‌شود که دو بار یا بیشتر جدایی را تجربه کرده باشند.

 

تاثیر طلاق بر بچه‌ها 

طبق گزارش تک اینسایدر، این خود طلاق نیست که می‌تواند بر بچه‌ها تاثیر منفی داشته باشد بلکه مشاجره‌های والدین آنها می‌تواند این اثرگذاری منفی را باعث شود. این تحقیق می‌گوید بچه‌هایی که والدین آنها مرتب در جنگ هستند اما در نهایت از هم جدا می‌شوند در دوران بزرگسالی کمتر در معرض خطر طلاق قرار دارند نسبت به بچه‌هایی که پدر و مادر آنها دائم در مشاجره هستند اما جدا نمی‌شوند. یعنی بچه‌های دسته دوم در دوران بزرگسالی بیشتر با ریسک طلاق مواجه می‌شوند.

 

وقتی زوج‌ها به هم توهین و یکدیگر را تحقیر می‌کنند… 

بنا به گزارش بیزنس اینسایدر طبق تحقیقات کارشناس جان گاتمن ، زوج‌هایی که دعواهایشان با تحقیر و توهین یکدیگر اتفاق می‌افتد بیشتر در معرض خطر طلاق قرار دارند. در واقع این اتفاق کلید پیش بینی وقوع جدایی بین آنهاست.

 

مهم نیست که شما چطور وارد یک بحث می‌شوید ، مهم این است که شما چطور در این بحث پاسخ همسرتان را می‌دهید. آیا هرگز سعی می‌کنید قضیه را از منظر دید همسرتان بنگرید یا اینکه صرفا او را یک فرد سفیه و احمق خطاب می‌کنید؟! اگر تا به حال روش شما این بوده سعی کنید با نگاه مثبت‌تر ، سعه صبر بیشتر و واکنش بهتری مرافعه‌های زندگی‌تان را رفع کنید تا ازدواجتان امن باقی بماند.

 

منبع: سلامت نیوز

 


ادامه مطلب ...

مناسب ترین زمان برای باردرای چه مدت بعد از ازدواج است؟

درمان نازایی با طب سنتی,نازایی چیست

حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد زوج های جوان به نازایی مبتلا می شوند.

از این میان ۴۰ درصد مشکل متوجه مردان است و بین ۴۰ تا ۴۵ درصد زنان با مشکل مواجه اند.

حدود ۱۵ درصد از نازایی ها هم بدون علت است. حالا اما علم پزشکی به روش های موثری در درمان ناباروری رسیده است.

از لقاح آزمایشگاهی گرفته تا فریز کردن تخمک و جنین. آنچه در پی آمده گفت و گو با دکتر آمنه لاهوتی اشکوری، متخصص زنان و زایمان و ناباروری است.

آیا دختران قبل ازدواج هم باید تحت نظر پزشک متخصص زنان باشند؟
همه دختران از وقتی که بالغ و عادت ماهیانه می شوند، باید تحت نظر پزشک متخصص قرار بگیرند.

چنانچه نشانه های بلوغ زودرس و یا ترشحات غیرطبیعی پیش از دوره بلوغ در آن ها دیده شد، لازم است بلافاصله به پزشک مراجعه کنند.

برای مراجعه دختران به پزشک، قانونی وجود ندارد تا بگوییم، چه مدت باید تحت نظر پزشک قرار بگیرند، اما بهتر است، به طور سالانه به پزشک زنان مراجعه کنند؛

باید با بررسی های سالانه در مورد بدن خود آگاهانه رفتار کند. اما لازم است زنان از سه سال بعد از ازدواج، هر شش ماه یک بار به پزشک مراجعه و هر سه سال یک بار تست پاپ اسمیر را تکرار کنند.

بیماری های زنانه با چه علامت هایی همراه است؟
همیشه بیماری های زنانه علایمی ندارد. برخی عفونت ها بدون نشانه اند و ممکن است از قسمت پایین دستگاه تناسلی به بالا کشیده شود و این خود سبب نازایی و چسبندگی لوله رحم می شود.

نازایی های بدون علت نیز ناشی از چسبندگی شدید لوله هاست؛ به همین دلیل تاکید می کنیم بهتر است افراد به طور مداوم به پزشک مراجعه کنند.

آیا ناباروری قبل از ازدواج قابل تشخیص و درمان است؟
چنانچه زوجی پس از گذشت یک سال از زندگی زناشویی و بدون جلوگیری از حاملگی، صاحب فرزند نشوند، گفته می شود که نابارور هستند و باید تحت نظر پزشک متخصص قرار بگیرند.

بنابراین نمی توان صددرصد مطمئن شد که فرد قبل از ازدواج نابارور است یا خیر. اما در برخی مواقع با تشخیص بیماری هایی مثل تبنلی تخمدان، می توان تشخیص داد که ناباروری در بیمار پیش خواهدآمد.

آندومتریوز نیز از دسته بیماری های شایع است. بافتی در داخل رحم به نام آندومتر وجود دارد که با ریزش آن خونریزی ماهانه صورت می گیرد.

گاهی این بافت که باید در داخل رحم باشد به فضاهای دیگر می رود و علائمی مانند چسبندگی رحم بروز می کند که باعث نازایی است.

اگر دختران دچار این بیماری ها شوند، می توان ناباروری آن ها تشخیص داد، اما در بیشتر موارد تا زمان برقراری رابطه و یک سال از آغاز آن نمی توان متوجه نازایی شد.

نازایی همیشه علامت ندارد اما شایع ترین علامت های مشکلات زنانگی دردهای شدید قاعدگی است.

این دردهاممکن است قبل و بعد از قاعدگی هم ادامه دار باشد. در بررسی نازایی علامت های قطعی وجود ندارد و فرد آزمایشات مرتبط را انجام دهد.

چه زمانی دردهای قاعدگی نگران کننده است؟
چنان چه درد قاعدگی خفیف باشد و با مسکن های معمولی رفع شود، نگران کننده نیست.

به دردی که با مسکن های معمول برطرف نشود، به اندازه ای شدید باشد که خانم را از کار و زندگی بیاندازد، باید رسیدگی جدی شود.

درمان نازایی با طب سنتی,نازایی چیست

در دوران قاعدگی خوردن مسکن را توصیه می کنید؟ برای کاهش دردهای قاعدگی چه کار دیگری می توان کرد؟
در طب سنتی، درمان هایی مانند گرم کردن موضع و یا خوردمدم کرده رازیانه و زیره و… توصیه می شود که البته موثر هم هستند.

در مورد درمان های شیمیایی، باید گفت خانمی که چندروز در ماه درگیر عادت ماهانه است اگر یکی دو روز در ماه برای دردهای قاعدگی مسکنی که پزشک متخصص توصیه می کند در دُز مشخصی باید استفاده مشکلی وجود نخواهدداشت.

دردهای ناشی از قاعدگی آثار روانی زیادی دارد، بنابراین خوردن این نوع قرص ها قبل از شروع درد می تواند به توقف درد کمک زیادی کند.

آیا کیست های تخمدان با چاقی زنان ارتباطی دارد؟
توجه کنید که چند مدل کیست وجود دارد. برخی از آنان اصلا هیچ ربطی به چاقی ندارد.

برخی کیست های با نام کیست عملکردی، در سنین بارداری اتفاق می افتد که این نوع نیز ارتباطی با چاقی ندارد.

اما در تنبلی تخمدان که تخمدان فرد پلی کیستی می شود، طیف گسترده ای دارد.

این نوع از کیست ها ممکن است به دیابت ختم شود و در نتیجه منجر به چاقی در زنان هم خواهدشد.

این دسته از خانم ها اگر بخواهند لاغر شوند باید سبک زندگی خود را تغییر دهند و تغذیه و تحرک بدنی را جدی بگیرند.

به نظر شما مناسب ترین زمان برای باردرای چه مدت بعد از ازدواج است؟
برای بارداری باید به سن خانم توجه ویژه ای کرد. حاملگی در اوایل دوران بلوغ و اواخر طیف یعنی قبل از یائسگی، پرخطر است.

به خصوص آن که حوالی سن چهارده تا شانزده سالگی که هنوز استخوان بندی بدن  زنان شکل نگرفته است برای مادر و فرزند دردسرساز است.

اما بارداری در سن بالا، خطر کمتری نسبت به سنین پایین دارد؛ زیرا با کمک تکنولوژی می توان خطرات ناشی از آن را تا حدی کنترل کرد.

به طور کلی بین سن ۲۵ تا ۳۰ سالگی بهترین سال های باروری است.

حاملگی در خانم ها از سن ۲۰ سالگی که استخوان بندی بدن شان کامل می شود تا  حدود ۳۵ سالگی مشکلی ایجاد نمی کند؛

زیرا هم شرایط بدنی و هم این که وضعیت تخمک گذاری در شرایط مطلوبت قرار دارد.

اما کیفیت تخمک پس از چهل سالگی افت می کند. در نتیجه سن خانم از گذران سال های ازدواج زوجین، برای فرزندآوری مهم تر است.

زنان سعی کنند بعد از ازدواج بارداری را به تعویق نیندازند، زیرا نازایی هایی وجود دارد که فرد از آن مطلع نیست و هنگامی که برای درمان اقدام می کند سن طلایی خانم گذشته است و کار سخت می شود.

هرچند همه چیز بر پایه احتمالات است. اما در نظر بگیرید اگر خانم سی ساله و چهل ساله ای دارای پنج مشکل مشترک باشند، احتمال درمان خانم سی ساله و فرزندآوری او بالاتر است زیرا تخمک های زنان از زمانی که به دنیا می آیند در بدن شان وجود دارد و مانند مردان که هر سه ماه اسپرم سازی می کنند؛ تخمک ها تولید نمی شود. بنابراین کیفیت تخمک در زنان ۳۰ ساله بهتر است و درمان آن ها با موفقیت بیشتری همراه است.

آیا تکنولوژی ریسک نابارداری در سنین مختلف را کمتر نکرده است؟
مسلما تکنولوژی اثر زیادی بر کاهش ناباروری داشته است؛

به علاوه آن که روش  های جدید به ما کمک کرده تا ناهنجاری های جنینی و مشکلات ناشی از بارداری را زود تشخیص دهیم.

در حال حاضر با افزایش آگاهی و بهبود شرایط تغذیه ای وضعیت بهتری نسبت به گذشته را شاهدیم.

فاصله میان بارداری ها چند سال باشد برای وضعیت جسمی زنان مناسب است؟
ابتدا باید دید که در گذشته، زایمان طبیعی انجام شده یا آن که سزارین!

خانمی که سزارین شده، خطر حاملگی خارج از رحم او را تهدید می کند و کمترین فاصله برای خانمی که سزارین کرده است حدود ۱۸ ماه است.

اما ابتدا باید در نظر گرفت فرزند قبلی دوره شیری کامل را گذرانده و سپس زوج اقدام به داشتن فرزند دیگری کنند.

زنان در شرایط شیردهی همچنین دچار کمبود کلسیم هستند و چنانچه در زمان شیردهی حامله شوند، به پوکی استخوان دچار می شوند.

حداقل باید به مادر و فرزند قبلی، سه سال فرصت داده شود به علاوه سن مادر دارای اهمیت زیادی است.

درمان نازایی با طب سنتی,نازایی چیست

آیا با فریز کردن تخمک نمی توان مشکل سن ازدواج و باروری را کمتر کرد؟
امروزه هم فریز تخمک و هم فریز تخمدان انجام می شود. که فریز تخمدان راه بهتری برای کاهش ریسک ناباروری خواهدبود. در فریز تخمدان بخشی از تخمدان به صورت مثلث برداشته و چند برش نازک از آن داده می شود تا فولیکول مناسب را برا آینده فریز کنند. این راه همیشه برای کاهش احتمال ناباروری مناسب نیست؛ باید توجه کرد در چه شرایطی تخمک یا تخمدان را فریز می کنیم.

تخمدان خانم چهل ساله برای این کار مناسب نیست و مانند این است که تکه ای گوش فاسد را در فریزر نگهداری کنید. این گوشت به کار نمی آید. تخمک و تخمدان زنان زیر ۳۵ سال برای این کار مناسب است، اما فراد باید آزمایشات هورمونی بدهد تا بدانیم سطح هورمون های خانم برای این کار مناسب هست یا نه.

چنانچه این کار در یک مرکز خوب و در شرایط خوب انجام شود حدود ۸۵ درصد موفقیت آمیز خواهدبود. زمانی که تخمک برای فریزر برداشته می شود از روی شرایط ظاهری در مورد کیفیت آن قضاوت می کنند، اما همه چیز در سطح ریز بررسی نمی شود. تخمک زمانی که از فریز در می آید ممکن است قابلیت لقاح خود را از دست داده باشد؛ بنابراین این روش، صددرصد نگرانی حاصل از ناباروری را از بین نمی برد.

در چه شرایطی فریز تخمک توصیه می شود؟
خانمی که مجبور باشد تخمدانش را در بیارود. قبل از آن باید تخمک را فریز کنیم تا آن که احتمال باروری برای این خانم وجود داشته باشد؛ به خانمی که سنش بالا می رود و فرزند نمی خواهد یا آن که هنوز ازدواج نکرده است هم توصیه می شود که تخمک خود را فریز کند تا امیدی در آینده وجود داشته باشد.

 

منبع: ماهنامه همشهری تندرستی/برترین ها


ادامه مطلب ...

حکم ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج (ارتباط مستقیم و غیر مستقیم)

حکم ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج (ارتباط مستقیم و غیر مستقیم)

حکم ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج ,حکم شرعی ارتباط با نامحرم

در اسلام نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در یک چهارچوب مشخص تعریف شده است.در واقع دیدگاه اسلام ناظر به نگرش (اعتدالی) است.
از نظر شرع مقدس اسلام حکم ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج ، اعم از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم، اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و یا خوف فتنه و ترس افتادن به گناه در آن وجود داشته باشد، جایز نبوده و اشکال دارد.

با نگاهی به پاسخ مراجع عظام تقلید به برخی از استفتاءات، این مطلب روشن می شود:
 آیا در گفتگوی زن و مرد نامحرم، فرقی بین گفت و گوی مستقیم و از راه دور هست؟

همه مراجع: خیر، هیچ تفاوتی در حکم نمی کند و در هر دو مورد، اگر با قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال دارد.[۱]
 چت کردن با جنس مخالف و رد و بدل کردن صحبت های معمولی، چه حکمی دارد؟

همه مراجع: در صورتی که خوف فتنه و کشیده شدن به گناه وجود داشته باشد. جایز نیست.[۲]

 آیا سلام کردن مرد به زن نامحرم و زن به مرد نامحرم، جایز است؟

همه ی مراجع: اگر بدون قصد لذت و ترس افتادن به حرام باشد، اشکال ندارد.[۳]

شوخی کردن با نامحرم چه حکمی دارد؟

همه ی مراجع: اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و یا بترسد به گناه بیفتد، جایز نیست.[۴]
آیا ارتباط صمیمی بین دختر و پسر در هنگام همکاری یا مهمانی اشکال دارد؟

همه ی مراجع: دوستی بین دختر و پسر جایز نیست؛ چون ترس افتادن به گناه در میان است. اما ارتباط شغلی، اگر باعث مفسده نشود و موازین شرع در آن رعایت شود، اشکال ندارد.[۵]

از مجموع مطالب و مسائل مطروحه ی فوق نتیجه می گیریم که: هر گونه ارتباط بین دختر و پسر، قبل از ازدواج، اعم از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم، اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و یا خوف فتنه و ترس افتادن به گناه در آن وجود داشته باشد، جایز نبوده و اشکال دارد.

از مجموع مطالب و مسائل مطروحه ی فوق نتیجه می گیریم که: حکم ارتباط دختر و پسر قبل از ازدواج ، قبل از ازدواج، اعم از ارتباط مستقیم و غیر مستقیم، اگر با قصد لذت (جنسی) باشد و یا خوف فتنه و ترس افتادن به گناه در آن وجود داشته باشد، جایز نبوده و اشکال دارد.

اما ارتباط شغلی و حرفه ای و علمی و تحصیلی، اگر باعث فتنه و مفسده نشود و موازین شرع در آن رعایت شود، اشکال ندارد.
یکى از حدود الهى که متاسفانه خیلی کم رنگ در جامعه شده است و به آن بی توجه هستند، دوست نبودن با نامحرم (جنس مخالف) است. قرآن خطاب به مردان و زنان مسلمان مى ‏فرماید:

وَ لا مُتَّخِذى أَخْدان‏ (مائده/ ۵) ومردان دوست پنهانى نگیرید.

وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدان (نساء/۲۵) وزنان دوست پنهانى نگیرند.

با توجه به این موضوع به پرسش ها و پاسخ های زیر توجه کنید.

پرسش: دوستى زن و مرد نامحرم و نامه نگارى و تماس تلفنى با یکدیگر چه حکمى دارد؟

پاسخ: همه مراجع: حرام است‏. (مسائل جدید، ج ۵، ص ۷۳؛ استفتائات بهجت، ج ۳، س ۶۸۳؛ استفتائات مکارم، ج ۳، س ۶۸۳؛ اجوبه الاستفتائات، س ۷۷۱٫)
پرسش: آیا دوستى با نامحرم به‏ عنوان آزمایش طرف مقابل‏ جایز است؟

پاسخ: جایز نیست. (استفتائات سبحانى، ج ۲، س ۱۲۲۹٫)

پرسش: اگر کسى به جنس مخالف بگوید دوستت دارم چه حکمى دارد؟

پاسخ: جایز نیست، چون ترس افتادن به گناه در میان است . (اجوبه الاستفتائات، س ۷۷۶؛ جامع الاحکام صافى، ج ۲، س ۱۶۶۱؛ استفتائات مکارم، ج ۲، س ۱۰۴۹ و ۱۰۷۵٫)

دوست داشتن شخصیت‏ هاى معنوى از جنس مخالف از روى محبت الهى مانعى ندارد. (احکام نگاه و پوشش، نشر معارف، ص ۷۶٫)

دوستى با نامحرم حرام است، چه با اطلاع و اجازه پدر باشد و چه بدون اجازه، چه با هدف ازدواج باشد و چه نباشد. (استفتائات مکارم، ج ۲، س ۱۰۴۹ و ۱۰۷۵٫)

وعده و قرار با دوستان نامحرم، حرام است و سفر به عنوان دیدار آنها سفر معصیت محسوب مى‏شود و باید در چنین سفرهایى نماز را کامل خواند. قرآن مى‏ فرماید:

لا تُواعِدُوهُنَّ سِرًّا (بقره/ ۲۳۵٫) پنهانى با آنها قرار نگذارید.

منابع:
شهر سوال مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی،
دانا کده بخش احکام شرعی

تبیان


ادامه مطلب ...