آنطور که به نظر میرسد ازدواج برای برخی زوجهای ایرانی برخلاف تصور نتیجه خوشایندی در برندارد.
بسیاری از مردان دلیل این عدمرضایت از زندگی را خواستههای نامتعارف زنان میدانند.
اما واقعا چرا مردان زنان را متهم میکنند؟ علم جامعهشناسی به این سوال تاحدودی پاسخ داده است.
اگر از ازدواج خود پشیمان هستید و حالا پس از گذشت چندین سال، زندگی مشترکتان خوشایندی سابق را ندارد
باید بدانید که تنها نیستید. بیش از صدها پیام و نظر کاربران در دو گزارش منتشرشده درباره نارضایتی از ازدواج نشان میدهد
که بسیاری از زوجهای ایرانی پس از گذشت مدتی از تشکیل زندگی مشترکشان از کرده خود پشیمان هستند.
البته این موضوع خاص ایران نیست و با جستوجوی ساده به زبان انگلیسی میتوانید دریابید که «ازدواج» این واژه شش حرفی، فارغ بر سادگیاش بسیار پیچیده و سخت است.
البته سختی آن زمانی دو چندان میشود که قرار است دو فرد را در جامعهای آمیخته به سنت و مدرن به یکدیگر پیوند زند.
جامعهای که میان «سین» و «میم» این دو فرهنگ اسیر شده و معضلات اقتصادی هم بر مشکلاتش افزوده است. اما دلیل چیست؟
بسیاری از مردم معتقدند؛ اوضاع نابسامان اقتصادی، توقعات بالای زنان، رفتارهای متفاوت زنان بعد از ازدواج، تربیت ناصحیح جوانان در جامعه
و عدم انتخاب صحیح شریک زندگی از جمله دلایل پشیمانی متاهلان از زندگی مشترک است.
اما تا چه اندازه این دلایل از منظر جامعه شناسی درست است و چرا زنان در این بین بیش از دیگران متهم میشوند؟ فتحاللهی، جامعه شناسی و مدرس دانشگاه به سوالات پاسخ داده است.
او معتقد است که روابط زناشویی که در حال حاضر در ایران وجود دارد ظاهرا در شرایطی بحرانی و پرمشکل به سر میبرد.
«این وضعیت درواقع، وضعیتی است که تجربه آن هشدارهایی را به جامعه ایران میدهد، بدین معنی که در جامعه شاهد افزایش فزاینده طلاق و در نقطه مقابل آن کاهش و رشد منفی ازدواج هستیم.
این وضعیت به عبارتی نشان دهنده و بازنمایی از تقابل و رویارویی دو سبک زندگی است.»
این مدرس دانشگاه میافزاید: اولی، سبک زندگی سنتی که ما سابقا آن را تجربه میکردیم، یک چارچوب از پیش تعیین شده در رابطه با برساخت و تداوم زندگی زناشویی بود
و در حال حاضر هنوز بخش اعظمی از وجود ناخودآگاه اجتماعی ما و همچنین انتخاب های ما را پوشش میدهد اما دیگر وجه غالب را ندارد.
دومی، سبک زندگی مدرن است، ما سالهاست که با آن روبهرو شدهایم اما هنوز نتوانستهایم موضع مناسبی نسبت به آن اتخاذ کنیم.
به عبارتی ما در نهایت نه سبک زندگی سنتی و نه سبک زندگی مدرنی را در حوزه زندگی زناشویی انتخاب کردهایم و حالاتی از جابهجایی بین این دو وضعیت قرار داریم.
وضعیتی ناشناخته که نه این است و نه آن ولی در عین حال هم حضی از دنیای مدرن برده و هم پسماندی از سنتهای گذشته بر این وضعیت اثرگذاری میکند.
این سبک مدرن همان طور که میدانیم برآمده و بازنمایی از فاکتورهایی است که در جامعه ما وارد شده است.
مثل بحث رسانههای نوین ارتباطی که روزبهروز در حال گسترش است و بحث نهاد دانشگاه که آن نیز شدیدا در حال رشد است
و ما شاهد افزایش چشمگیر واحدهای دانشگاهی در سراسر ایران با نامهای مختلف هستیم که هر کدام از آنها طیف عظیمی از دانشجویان را تحت لوای خود میبرند.
دانشگاه با فضای فکری خود که به عبارتی شامل اساتید دانشگاه، موضوعات بحثهای کلاسی، سخنرانیها و نشستهای دانشجویی همه و همه قطعا
سبک جدیدی را معرفی و دانشجویان را به این سبک زندگی سوق میدهد.
رویارویی سبک زندگی مدرن و سنتی چه تاثیری بر ازدواج دارد؟
فتح اللهی ادامه میدهد: تکنولوژیهای نوینی که ما به صورت وارداتی از آن استفاده میکنیم که موارد مختلفی را شامل میشود و سبک زندگی مدرن را تقویت میکند
اما سوالی که در این میان پیش میآید این است که رویارویی سبک زندگی مدرن و سنتی چه تاثیری بر روی ازدواج خواهد داشت؟
این سوال سوال خوبی است که به این دلیل باعث لحظهای تفکر در ما میشود. چرا که هر دوی این سبکها از لحظه شروع تا لحظه ورود زوج به زندگی زناشویی را ترسیم
و ساختبندی میکند و هر کدام از این سبکها در واقع برونداد و پیامدهای نظری و عملی متعاقب خود را دارند.
معمولا شرایط امروزه ما ایجاب کرده که جوانان ما بیشتر به سبک زندگی مدرن سوق پیدا کنند و زندگی را با معیارهای زندگی جدید انتخاب کنند
که در آن بحث مواجهه همسان در زندگی زناشویی ایجاد میشود. یعنی پیش از اینکه زندگی زناشویی را آغاز کنند بحث گفتمان دو طرفه، بحث برابر کردن وضعیت نابرابر دوستی یا زناشویی مطرح میشود
که نشانههای آن را شاهد هستیم. برای مثال در شرایط ضمن عقد ما مواردی را داریم که امروزه جوانان ما سعی میکنند
آن مواردی را که قبلا کسی به آن توجه نمیکرد را برابر سازی کنند یا شروطی را اتخاذ نکنند یا تغییری را در آن بدهند که وضعیت همسانی را ایجاد کنند.
این معمولا شکل میگیرد و زوجین وارد زندگی میشوند و با توجه به اینکه با گفتوگو و با وضعیت همسانِ ضمنی وارد زندگی میشوند ما میتوانیم سه دوره را برای این زوجها پیش بینی کنیم.
سه دوره زندگی مشترک زوجها
او در تشریح این سه دوره میگوید: دوره اول که بین ۲ تا ۶ ماهه اول زندگی زناشویی است.
که در این دوره از زندگی مشترک چه در سبک مدرن و چه در سبک سنتی عموما این دوره گذر میکند و عملا به علت مواجه اولیه ذات انسانی با زندگی جدید هر دو و جذابیتهایی که دارد
بدون مشکل و مسائل جدی سپری میشود.
این مدرس دانشگاه ادامه میدهد: اما دوره دوم که میتوان آن را دوره رویارویی اولیه با مشکلات ضمنی است، مطرح میشود.
مشکلاتی از جمله ادامه کار زنان یا بحث حقوق اجتماعی یک زن دارد و آنها را به صورت مدرن با همسر خود توافق کرده است.
این دوره که در واقع یک لحظه گسستی است بین پیوندی که به صورت گفتمانی در سبک زندگی مدرن به وجود آمده بود به چالش کشیده میشود
چرا که افکار، قوانین، شرع و عرف اجتماعی ما معطوف به تعین بخشیدن به قدرت اجتماعی مرد در روابط زناشویی است.
حال تفاوتی وجود ندارد که زندگی مشترک براساس کدام یک از دو سبک به این مرحله رسیده باشد.
این مرحله باعث میشود که زنان آسیب جدی در زندگی زناشویی ببیند چرا که با وجود پیچیدگیها قوانین و عرف به خواستهها و حقوق خود نمیرسند
حتی با وجود آنکه با بحث و گفتوگو پیش از ازدواج به سبک مدرن به آنها رسمیت بخشیده باشند. مرحله رویارویی با مشکلات اولیه ممکن است با سعهصدر و صبر یکی از طرفین سپری شود.
او میافزاید: دوره بعدی رویارویی با مشکلات ثانویه است که یکی از مهمترین این مشکلات ثانویه بحث فرزندآوری و آسیب پذیری زنان است.
این بحث شفافی است که اغلب مردم آن را میدانند که زنان پس از زایمان متوجه آسیبهای روانی بسیاری میشوند
و این آسیبهای روانی که از لحظه پیشا تولد تا لحظه تولد فرزند و پس از آن که ساختار بدنی زن تحت تاثیر قرار میگیرد
به وجود میآید. ما در اینجا مواجه هستیم با قوانین، عرف و شرع و همه چیزی که معطوف به وضعیت و جایگاه مردان است.
و اینجا هم زنان هستند که از مشکلات ثانویه که یکی از آنها، مشکلات متعاقب فرزند آوری است آسیب میبیند.
یک دوره بحرانی دیگر را نیز تجربه میکنند که هر کدام از این دورههای بحرانی میتواند شروعی برای جدایی روانی را رقم بزند.
این مدرس دانشگاه دوره نهایی زندگی مشترک را دوره رویارویی با مشکلات میداند و میگوید:
دوره بعد که دوره نهایی رویارویی با مشکلات است که نهایتا یکی از طرفین فرار را بر قرار ترجیح میدهد. که عموما این دسته، زنان هستند
چرا که آنان با هرسبک از زندگی زناشویی که انتخاب کرده باشند؛ برای مثال سبک مدرن، در وضعیت نابرابر قانونی و اجتماعی یا همان حالت سنتی وارد زندگی اجتماعی شدند
و بر اساس معیارهای زناشویی سنتی مورد قضاوت قرار خواهند گرفت و با این شکل امکان آسیب بالا خواهد بود چرا که تصوری گفتمانی و برابرخواهانه نسبت به زناشویی داشتهاند
اما در رویارویی با زندگی عملی با معیارهای سنتی مورد قضاوت قرار می گیرند.
و ما در این مرحله با جداییهای روانی که به صورت غیر شفاف و دیگری فریب مطرح میشود، مواجه هستیم.
که اگر این جدایی روانی بال و پر بگیرد و بیشتر شود نهایتا ممکن است منجر به طلاق صریح و رسمی شود.
زنانی که ریسک جدایی را میپذیرند آسیب بیشتری میببینند
او ادامه میدهد: اما متاسفانه در اینجا با بحث تسلط سنت بر روی روابط و زندگی زناشویی مواجه هستیم که حتی در لحظه گستت و جدایی هم اجازه جدایی را نمیدهد
چرا که این دو طرف به دنبال جلب رضایت ناظر بیرونی هستند نه ادامه زندگی و نفع شخصی خود فرد.
بدین منوال کسانی که ریسک جدایی صریح و رسمی را میپذیرند قطعا با مسائل و مشکلات اجتماعی جدید مواجه میشوند
. یعنی نه تنها در پذیرش این ریسک راه گریزی نیست بلکه از چاله به چاه افتادن است و دوباره این زنان هستند
که با توجه به شرایط اجتماعی ما آسیب بیشتری چه به لحاظ ازدواج مجدد و چه به لحاظ انتخاب زندگی فردی میببینند.
یعنی هر کدام از آنها چه مرد و چه زن اگر بخواهد دوباره یکی از این دو زندگی جدید را انتخاب کند این زنان هستند که آسیب پذیرترند
و به سبب فقدان قوانین و متناسب با سبک نوین زندگی اجتماعی مورد تعرض واقع خواهند شد.
چرا مردان زنان را مقصر میدانند؟
اکثر مردان در نظراتی که بیان کردهاند دلیل ناراضایتی از زندگی مشترک خود را خواستههای اقتصادی زنان دانستهاند و انگشت اتهام را به سوی آنان نشانه رفتهاند.
حال این سوال مطرح میشود که آیا سبک زندگی مدرن این مشکل یا به عبارت خواستههای اقتصادی فزاینده را به وجود آورده است؟
آیا ازدواج نسلهای گذشته ما هم ازدواجهای رضایت بخشی بدون خواستههای اقتصادی بودند؟
فتح اللهی در پاسخ به این سوالات میگوید: خواستههای زن امروز نشات گرفته از زندگی مدرن امروزی است.
بدیهی است که تغییر و دگرگونی زن در دنیای مدرن و تبدیل شدن او از حالت مفعولی اجتماعی به عنصری فعال، محصول این وضعیت مدرن است.
زن سنتی عموما نیازهای گستردهای نداشته و سوژهگی زن نه در جهت ارضای خواستههای خودش بلکه در جهت توسعه نگهداری و ارتقاء خانواده بوده است.
آیا نسل های گذشته ما زندگی رضایت بخشی داشتند؟
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا نسلهای گذشته زندگی رضایت بخشی داشتهاند،
میگوید: بله و خیر. بله به این دلیل که زنان آگاهی و شناختی نسبت به توانایها و جایگاه خودشان نداشتند.
به این معنا که رضایت امری برآمده از عدم فهم آنان از وضعیت شخصی خویش بوده است. و خیر به این دلیل که زن در زندگی سنتی مجبور بوده که تماما ساحتی مفعول را تجربه کند
به عبارتی تجربه زیسته زنان سنتی سرشار از رفتارهایی بوده که اجبارهای بیرونی عامل انجام شدنشان بودهاند.
بنابراین امر رضایت در دنیای سنتی با اجبارهای بیرونیاش فهم میشود و باید زمینه رضایت سنتی را در نظر داشت.
آیا این آگاهی از توانایی زندگی مرد را مختل کرده است؟
این جامعه شناس به این سوال پاسخ داده و میگوید: زندگی مرد مختل نشده ولی چون ما هنوز دنیای سنتی بر ما احاطه دارد و پیش زمینههایی را میسازد مستلزم ساختن زمینهای برای این فهم جدید از زندگی جدید است.
زمینههایی چون قوانین، روابط اجتماعی و فرهنگ متعاقب آن و چون این زمینهها وجود ندارد پس زندگی زناشویی این زوج مدرن با شکست مواجه میشود و در صورتی این شکست را تجربه نخواهند کرد
که این زوج صبوری داشته باشند و تلاش کنند که به صورت فردی و گفتمانی برابری دو طرف را اجرا کنند. چون معمولا وقتی عرصه برای زوجین تنگ میشود
به ناظر بیرونی رجوع میکند و این ناظر بیرونی نیز براساس سنت، قوانین و اندیشههای سنتی آنها را ارزیابی میکند به همین دلیل آسیبها بیشتر و بیشتر خواهد بود.
آیا زنان نسل گذشته ما رضایت بیشتری از زندگی زناشویی خود داشتند؟
به گفته فتح اللهی، زنان در گذشته رضایت بیشتری داشتند چون فهمی از جایگاه خود نداشتند و یک زندگی مبتنی بر مفعولیت داشتند
و آنها معلول و مفعول شرایط بودند. این که دیگران برای آنها تصمیم میگرفتند که چه نوع و چه سبکی از زندگی را اتخاذ کنند، چگونه آن را ادامه بدهند و چگونه آن را به پایان برسانند.
مثالی قدیمی آن این بود که پدر میگفت: دختر با لباس سفید عروسی به خانه شوهرش وارد میشود و با کفن سفید از خانه او خارج خواهد شد.
این جمله معروف به این معنا است که دیگری برای او ترسیم میکند که حتی اگر زندگی اسفبار و همراه با مشکلاتی را داشته باشد چگونه زندگی کند.
به گفته او این ناظر بیرونی شرایط را درک نمی کند: بلکه شرایط از پیش تعیین شدهای را برای او متصور شده است.
زن در زندگی سنتی باید در هر شرایطی ساختارها و هنجارهای بیرونی را رعایت میکرد اما حالا که زن قدرت سوژگی را پیدا کرده و امروزه همپای مردان کار میکند
و تحصیلات آکادمیک دارند و ارتباط بیشتری با دنیای بیرونی خود برقرار کرده، بسیار سخت است که این زن مدرن را به صورت سنتی مدیریت کنید
و با آن زندگی کنید چرا که هنوز یک پس زمینه سنتی زندگی عموم جامعه را هدایت میکند.
چه کسی از زندگی سنتی رضایت بیشتری داشت؟
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سوال میگوید: طبیعی است که در زندگی سنتی مردان راضیتر بودند چرا که هر اندیشهای که آنها داشتند به مرحله ظهور میرسید
و زن مجری خواستههای مرد بود و اندیشهها و خواستههایی که نهایتا در به وجود آوردن، رشد دادن و متعالی کردن یک خانواده تجسم پیدا میکرد را تحقق میبخشید.
قطعا میتوان گفت که مردان در گذشته احساس رضایت بیشتری داشتند. البته این موضوع به سبک زندگی مرد بستگی دارد.
ممکن است در حال حاضر مردی با توجه به یافتهها و خواستهها و اندیشههای فعلی خود سبک زندگی جدید را انتخاب کند
و اتفاقا از اینکه زن مفعولی برای تعین بخشیدن به خواستههای او باشد و معیارهای صحیح یک زندگی برابر را نداشته باشد ناراضیتر است.
بنابراین همه اینها به نوع اندیشه فرد باز میگردد. این در واقع موقعیت فرد است که میزان رضایت از زندگی را مشخص میکند.
نارضایتی زنان از زندگی مشترک
اما ظاهرا این نارضایتی از زندگی، فقط در ایران نیست؛ «اگر شما فکر میکنید که شوهرتان همان عشق شما نیست باید بدانید که تنها نیستید»
مجله زن روز نیویورک گزارش خود را با این جمله آغاز کرده و نوشته است: بیش از نیمی از زنان مورد مطالعه مجله AOL یا سبک زندگی و مجله روز زن میگویند همسرانشان همان جفت آنها نیستند
و آنها گاهی اوقات از ازدواج با شوهرانشان احساس پشمیان میکنند و گاهی نیز ترک کردن آنها را مطرح میکنند.
از ۳۵هزار زن مورد مطالعه نزدیک به ۵۰ درصد میگویند که شخصیت شوهرانشان در ابتدا آنها را مجذوب خود کرده است
و بیش از ۵۰ درصد آنها میگویند که شخصیت شوهرانشان هنوز هم از جمله ویژگیهای جذاب آنها است.
۵۲ درصد میگویند که آنها به افسانه و سرنوشت باور ندارند و قبول ندارند که شوهرشان باید نیمه دومشان باشد. اما ۷۲ درصد از آنها میگویند که در برخی از مراحل زندگی به جدایی و طلاق فکر کردهاند.
بیش از نیمی از پاسخ دهندگان ادعا کردهاند که شوهرانشان هر روز یا اغلب اوقات به آنها میگویند دوستت دارم. ۷۱ درصد انتظار دارند که تا آخر زندگیشان با شوهرشان بمانند.
بیش از ۵۰ درصد زنان مورد مطالعه میخواهند که همسرانشان یا پول بیشتری برایشان خرج کنند یا وقت بیشتری را برایشان صرف کنند. نزدیک به نیمی از آنها میگویند که شخصیت همسراشان بعد از ازدواج تغییری بدی پیدا کرده یا حداقل این است که آنها در همان شخصیت قبل از ازدواج باقی ماندهاند.
نتایج این بررسی نشان میدهد که آن طور که ما همیشه فکر میکردیم پایان ازدواج خوش و خرم نیست.
منبع: خبرآنلاین
اگر شما در سنین بین ۲۰ تا ۳۰ سالگی هستید و فکر میکنید که به زودی باید برای ازدواج آماده شوید، قانون ۳۷ درصد برای شما بیان شده است. برین کریستین خبرنگار و تام گرفیتث که دانشمند شناختی است، به طور مشترک به الگوریتمی رسیدهاند که علم کامپیوتر برای تصمیمات انسانی نام گرفته و میتواند در صرفه جویی در وقت برای پیدا کردن یک همسر به شما کمک کند.
در واقع قانون ۳۷ درصد این را بیان میکند که بهترین زمانی که شما برای در نظر گرفتن برخی از امکانات (مانند انتخاب شغل، منزلی جدید یا یک شریک مناسب در یک رابطه عاشقانه) در یک بازه زمانی محدود نیاز دارید، در واقع زمانی است که به ۳۷ درصد از هر یک از این گزینهها دست پیدا کنید.
در این فرایند شما اطلاعات کافی برای یک تصمیم آگاهانه را خواهید داشت، اما وقت بسیاری را تلف نکردهاید تا به دنبال گزینههای غیر ضروری باشید. با درصد ۳۷ از کل، شما شانس خود برای انتخاب برترینها را به حداکثر میرسانید.
آزمایشی از یک باور عمومی برای اثبات این نظریه (که در سال ۱۹۶۰ و توسط ریاضیدانان، بدون دخالت کامپیوترها توسعه داده شده بود) وجود دارد که “مسئله منشی” نام دارد.
براساس این فرض، شما میتوانید منشیها را به عنوان مثالی برای کیس ازدواج مدنظر داشته باشید. اگر شما یکی از کاندیدهایتان را رد کنید، نمیتوانید دوباره برگشته و او را استخدام کنید (زیرا ممکن است در جای دیگری مشغول به کار شده باشد). سوالی که پیش میآید این است: تا چه حد باید روی بررسی کاندیداها دقیق شد تا شانس خود را برای پیدا کردن بهترین شخص به حداکثر برسانیم؟
نویسندگان این الگوریتم این طور توضیح میدهند که اگر شما فقط سه کاندید را در نظر بگیرید، بهترین شرط بندی برای شما میتواند تصمیم گیری براساس قدرت کاندیدای دوم باشد. اگر او از اولی بهتر باشد، او را به عنوان منشی استخدام میکنید. اما اگر اینطور نباشد شما منتظر نفر بعدی میمانید. ولی اگر کاندیداها ۵ نفر باشند، باید برای شروع قضاوت خود، تا بررسی نفر سوم صبر کنید.
بنابراین اگر شما در سنین ۱۸ تا ۴۰ سال به دنبال یافتن عشقی واقعی هستید، سن مطلوب برای این که به طور جدی به دنبال همسر آینده خود باشید پس از تولد ۲۶ سالگی شما خواهد بود (۳۷ درصد از ۲۲ سالی که بین ۱۸ تا ۴۰ سالگی وجود دارد). قبل از این سن، ممکن است برخی گزینههای مطلوب برای ازدواج که در آینده با آنها مواجه خواهید شد را از دست بدهید، اما بعد از ۲۶ سالگی هم ممکن است برخی از گزینهها و امکانات به مرور غیر قابل دسترس شوند و شانس شما را برای پیدا کردن بهترین شخص کاهش دهد.
در زبان ریاضی، جستجو برای پیدا کردن یک جفت بالقوه با عنوان “مسئله توقف مطلوب” شناخته میشود. با بیش از ۱۰۰۰ احتمال، کریستن و گریفث میگویند، شما باید کسی را در نظر داسته باشید که ۳۶.۸۱ درصد از کل راه پیش رو را طی کرده، در واقع رقمی بسیار نزدیک به ۳۷ درصد.
به نظر میرسد تحقیقات بر روی ازدواجهای موفق هم از سن ۲۶ سالگی برای شروع این کار پشتیبانی میکنند. در جولای گذشته، جامعه شناس دانشگاه Utah، نیکولاس ولفینگر به این کشف رسید که بهترین سن برای ازدواج که بتواند از طلاق هم جلوگیری کند، در بین ۲۸ سالگی تا ۳۲ سالگی قرار دارد. این رده سنی دقیقا هم تراز قانون ۳۷ درصد نیست (در واقع ۲۸ سالگی به ۴۵ درصد نزدیک است) اما معمولا افراد مدتی پیش از این که مراسم ازدواج را برگزار کنند، درباره شریک آینده خود تصمیم گیری کردهاند. تحلیلهای ولفینگر هم این را نشان میدهد که احتمال به جدایی منجر شدن زوجها با هر یک سالی که از ۳۲ سالگی میگذرد، به اندازه ۵ درصد افزایش مییابد. به بیان دیگر، اگر در ۲۶ سالگی زندگی مشترک خود را آغاز کنید، بهترین زمان را انتخاب کردهاید.
البته باید این را هم در نظر داشته باشید که قانون ۳۷ به طور کامل بینقص نیست. یکی از جنبههای مهم ازدواج، جنبه احساسی آن است ولی نظریه ۳۷ درصد برگرفته از ریاضیات است که کاملا سرد و بیاحساس است. این نظریه اینطور بیان میکند که افراد در سن ۲۶ سالگی به درکی منطقی از آن چه که از شریک خود میخواهند میرسند، اما این یک حقیقت است که معیارها و ویژگیهای مد نظر شخص برای همسر آینده خود، ممکن است در سنین ۱۸ تا ۴۰ سالگی دچار تغییرات زیادی شود.
چیزی که قانون ۳۷ درصد در ۲۶ سالگی به ما میگوید شاید این باشد که در این سن دیگر باید تجربه کردن و قرارها و به دنبال شریک گشتن را رها کرده و اولین قدمهای جدی برای بستن پیمان ازدواج را برداشت.
خبرگزاری آریا-یک متخصص زنان و زایمان گفت: یکی از مهم ترین علل شیوع بالای اندومتریوز بالا رفتن سن ازدواج و بارداری است؛ در واقع بارداری، بیماری را برای مدتی خاموش میکند.
به گزارش خبرگزاری آریا،آمنه سادات حقگو در آستانه برگزاری دومین کنگره بین المللی روش های کم تهاجمی زنان و سیزدهمین کنگره بین المللی زنان و مامایی، افزود: اندومتریوز اختلالی است که طی آن بافت داخل حفره رحم در جایی خارج از رحم قرار می گیرد و بر اساس مکان قرارگیری، علائم متفاوتی ایجاد می کند.
این متخصص زنان و زایمان با عنوان این مطلب که این بیماری جنبه ژنتیکی دارد گفت: اگر یکی از بستگان درجه اول فرد به این بیماری دچار شده باشد، خطر اندومتریوز هفت برابر افزایش می یابد، ولی عوامل دیگری هم به غیر از ژنتیک، در فعال شدن و بروز بیماری دخالت دارد.
وی ادامه داد: اندومتریوز نشانه های متفاوتی مانند علائم رحمی، گوارشی یا ادراری ایجاد خواهد کرد و درد زمان قاعدگی یا هنگام نزدیکی، دردهای مزمن لگنی و کاهش باروری از جمله شایع ترین علائم این بیماری است.
حقگو درباره عوارض آندومترویوز و تاثیر آن بر وضعیت باروری افزود: اگر اندومتریوز از نوع شدید یا متوسط یا همراه با گرفتاری لوله ها و تخمدان ها باشد می تواند موجب ناباروری یا کاهش باروری شود.
وی ادامه داد: اگر اندومتریوز خفیف باشد و محل درگیری هم نزدیک لوله ها و تخمدان ها نباشد، ممکن است تاثیر چندانی بر باروری فرد نداشته باشد و در چنین شرایطی فقط درد و اختلالات قاعدگی بیمار را اذیت می کند.
دومین کنگره بین المللی جراحی های کم تهاجمی و سیزدهمین کنگره بین المللی زنان و مامایی ایران از 30 دی تا 3 بهمن در مرکز همایش های رازی تهران برگزار می شود.
اینجا به ۱۰ باور متداول درمورد ازدواج اشاره میکنیم که نباید باورشان کنید.
براساس گزارشی از مرکز تحقیقاتی پیو (Pew)، این روزها تعداد افرادی که ازدواج نکردهاند و نمیخواهند ازدواج کنند، روز به روز بیشتر میشود که دلایل آن مشخص نیست.
اهداف شغلی، موقعیتهای مالی و انتخابهای عمومی شیوه زندگی و همچنین پیامهایی که از طرف دوستان، خانواده و رسانهها دریافت میشود، بر نگرش افراد درمورد ازدواج اثر میگذارد. در زیر به ۱۰ باور عمومی درمورد ازدواج اشاره میکنیم که ممکن است باعث گمراهیتان شوند.
باید همسر ایدآل را پیدا کنید
آیا واقعاً باید به دنبال فردی کامل و ایدآل برای زندگی مشترک باشید؟ به عقیده متخصصان، برای داشتن یک ازدواج شاد و خوشبخت پیدا کردن فرد ایدآل یک ضرورت نیست و درواقع حتی میتواند موجب بروز اضطراب بین دو طرف شود که انتظار دارند طرفشان از یک استاندارد دستنیافتنی برخوردار باشد. هیچ انسانی کامل نیست و وقتی ما همسرمان را با این ایدآلها قیاس میکنیم، مطمئناً ناامید خواهیم شد. آنوقت به اشتباه تصور خواهیم کرد که فرد اشتباهی را برای ازدواج انتخاب کردهایم و به راحتی رابطهمان را تمام میکنیم.
دعوا کردن ازدواج را نابود میکند
بعضیها عقیده دارند که دعوا کردن و مشاجره داشتن یعنی خاتمه یک رابطه. ولی متخصصین میگویند مشاجرات لفظی رابطه دو زوجها را قویتر میکند.
اینکه از حل اختلافات فرار کنید موجب بروز مشکل میشود ولی مشاجره کردن و رسیدن به یک راهحل برای یک مشکل یا مصالحه باعث میشود دو طرف به هماهنگی بیشتری برسند و صمیمیت بیشتری بین آنها به وجود بیاید. اینکه چطور با اختلافاتتان برخورد کنید سلامت رابطه شما را تعیین میکند.
در میان گذاشتن افکار، احساسات و تجربیات برای خیلی از زوجها بسیار مثبت است. ولی لزومی به گفتن همه جزییات نیست و کمکی هم به صمیمیت بیشتر شما نمیکند.
در مجله Deseret News National به مسئله تاثیرات ویرانگر فیسبوک بر ازدواجها پرداخته شده بود. یکی از راههایی که فیسبوک میتواند برای ازدواجها ویرانگر باشد، تمرکز بیش از اندازه بر زندگیها و نظرات فیسبوکی دیگران است تا خود. بعضیها به این «تاثیر اینستاگرامی» میگویند ولی ایده پشت آن بسیار ساده است: یعنی شما بیشتر از اینکه به کارهایی که همسرتان درست مقابل شما انجام میدهد توجه کنید، به مطالبی که دوستان، خانواده و آشنایان در فیسبوک و ایسنتاگرام به اشتراک میگذارند توجه میکنید.
مراقب خانواده همسر باشید
وقتی واقعاً به آن فکر کنید، خانواده همسر آنقدرها هم ترسناک نیستند. درواقع وقتی میخواهید ازدواج کنید، دیگر باید فهمیده باشید که خانواده همسرتان چه کسانی هستند و چه رفتاری دارند. البته راههای برای به دست آوردن شناخت بیشتر نسبت به خانواده همسر وجود دارد، مثل بیرون رفتن یا مسافرت کردن با آنها و شرکت دادن آنها در فعالیتهایی که به همراه همسر آیندهتان انجام میدهید. اینکار باعث میشود احساس به مراتب بهتری هم نسبت به شما پیدا کنند.
باید سخت کار و تلاش کنید
معمولاً گفته میشود که زوجها برای نگه داشتن یک ازدواج مجبورند سخت تلاش کنند. ولی براساس گفته متخصصان، روش مدیریت شما برای ازدواجتان و حفظ آن تاثیر بیشتری دارد تا تلاش برای عملی کردن آن. وقتی دو نفر برای ازدواج آماده شدند، نباید فقط به دنبال این باشند که ازدواجشان بد از آب درنیاید بلکه باید به دنبال رشد آن باشند.
ازدواج با دوستی خیلی فرق دارد
درست است، ازدواج با دوستی فرق دارد ولی از این نظر که قصد شما دیگر تحتتاثیر قرار دادن طرفمقابلتان نیست بلکه ماندن با اوست. ولی راههایی وجود دارد که مطمئن شوید ازدواجتان هنوز مثل دوستی است و این میتواند تاثیر مثبت قابلتوجهی بر ازدواجتان داشته باشد. با این روشها که در مقالات مختلفی به آن پرداخته شده است، میتوانید کاری کنید که درست مانند دوران دوستی، همچنان از همدیگر شناخت پیدا کنید و طرفتان را همچنان عاشق خودتان نگه دارید.
مدیریت مالی میتواند باعث نابودی ازدواج شود
آیا یک طرف قدرت مدیریت مالی بیشتری دارد؟ یا هر دو شما نمیدانید که چطور باید پولتان را مدیریت کنید؟ حرف زدن درمورد مسائل مالی به ازدواجتان کمک میکند.
وقت یک زوج تصمیم میگیرند درمورد مشکلات مالیشان با هم حرف بزنند و تلاش کنند برای آنها راهحل پیدا کنند، باعث میشود هم درمورد خودشان و هم طرفمقابلشان بیشتر بفهمند. همچنین به آنها کمک میکند از بعضی بحثهای ویرانگر جلوگیری کنند.
با حرف زدن و صادق بودن با همدیگر درمورد مسائل مالی، میتوانید به راحتی از مشکلات و دشواریهایتان عبور کنید و راهکارهایی مثبت برای آنها پیدا کنید.
یک زن خوب یک خانه خوب را مهیا میکند
بله یک زن خوب میتواند زندگی را نگه دارد ولی این همهی ماجرا نیست. والاستریت چاپ کرده است که مردانی که در در کارهای خانه کمک میکنند فرزندان دخترشان را تشویق میکنند که اهداف شغلی بالاتری داشته باشند. وقتی پدر خانواده ظرفها یا لباسها را میشوید، دخترانشان الهام میگیرند که شغلهای مردانه هم انتخاب کنند زیرا برابری جنسیتی را جلو چشمانشان میبینند.
مردها با کمک کردن در کارهای خانه به دخترانشان نشان میدهند که میتوانند از شوهران آیندهشان انتظار همکاری در کارهای خانه داشته باشند و آنها هم وقت کافی برای کار کردن در بیرون از خانه خواهند داشت.
تفاوت زیاد بین دو طرف ازدواج را نابود میکند
تابحال نگران این بودهاید که خیلی با همسرتان فرق داشته باشید؟ هر زمان به این فکر کردید، یادتان باشد که افراد با خصوصیات مخالف همدیگر را جذب میکنند.
از این گذشته، زوجهای زیادی هستند که باوجود تفاوتهای فاحش مثلاً درزمینه اعتقادات سیاسی یا مذهبی، زندگی خوبی را کنار هم دارند. تفاوت در اعتقادات سیاسی حتی میتواند موجب تقویت یک ازدواج شود مخصوصاً چون به هر دو طرف این امکان را میدهد تا از جنبههای مختلف به یک موضوع نگاه کنند. و درمورد اعتقادات مذهبی هم تحقیقات نشان داده است که بسیاری زوجهای با اعتقادات مذهبی متفاوت به خوبی با هم کنار میآیند.
ازدواج شما را به کلی تغییر خواهد داد
بعضیها ممکن است نگران باشند که ازدواج باعث تغییر آنها شود. ولی این الزاماً درست نیست. زوجها باید درک کنند که کسی که میخواهند با او ازدواج کنند ممکن است خصوصیاتی داشته باشد که مورد پسند آنها نباشد ولی این حس کاملاً دوطرفه است. چیزی که باعث منحصربهفرد بودن یک فرد میشود باعث خاص بودن او هم میشود و تغییرات و اصلاحات میتوانند کاملاً تدریجی و آرامآرام صورت گیرند.
به مروز زمان شما خودتان را با عادتهای همدیگر تطبیق خواهید داد و میتوانید درمورد خصوصیاتی از همدیگر که نیاز به تغییر دارد با هم صحبت کنید.
منبع مقاله : familyshare.com
مترجم : زینب آرمند
به گزارش ایران ناز خرید حلقه های نامزدی یکی از خریدهاییاست که برای طولانی مدت و یا همیشه آنرا نگه خواهید داشت پس بهتر است از مدلهای روز یا مدلهای ساده استفاده کنید تا هرگز قدیمی نشود . با ایران ناز همراه باشید اگر به فکر نامزدی و خرید حلقه هستید، نیازی نیست بزرگترین جواهر در طلافروشیها را انتخاب کنید. خوشبختانه به لطف اینترنت و ایدههای خلاقانهای که طراحان جواهرات دراین فضا به اشتراک میگذارند، تنوع مدلهای حلقه برای انواع سلیقهها بسیار زیاد است. اگر به سادگی اعتقاد دارید، یا میخواهید متفاوت باشید یا حتی حلقهای پر از نگین داشته باشید با ایران ناز همراه شوید تا با جدیدترین ایدهها برای حلقه نامزدی آشنا شوید.
حلقههایی با الماسهای عجیب و حلقه های ساده :
Credit: GQ
حلقه نامزدی با الماس عجیب
حلقه نامزدی با الماس عجیب
Credit: GQ
Credit: GQ
حلقه نامزدی با الماس نامتعارف
Credit: GQ
Credit: GQ
Credit: GQ
Credit: GQ
Credit: GQ
Credit: GQ
حلقه نامزدی ساده
حلقه نامزدی ساده
Credit: GQ
حلقه نامزدی ساده
Credit: GQ
حلقه نامزدی با سنگ و جواهر
Credit: GQ
حلقه نامزدی با سنگ و جواهر
Credit: GQ
حلقه نامزدی با سنگ و جواهر
Credit: GQ
حلقه نامزدی با سنگ و جواهر
Credit: GQ
Credit: GQ
حلقه نامزدی با سنگ و جواهر
Credit: GQ
Credit: GQ
مطالب مرتبط:
مدلهای شیک حلقه نامزدی جفت (عکس)
دردسر گیر کردن حلقه در آلت تناسلی این مرد + عکس 18+
خیلی
ها فکر می کنند ترشح هورمون ها در این چاقی موثر است اما واقعیت این است که
هورمون ها هیچ تاثیری روی تغییرات وزنی زوج های جوان ندارند اصلا چرا چاق
شدن بعد از ازدواج مشکل بسیاری از افراد است؟
از ماه ها یا شاید سال ها قبل برای مراسم عروسی برنامه ریزی می کنید و دوست دارید در آن مهمانی خاص بهترین باشید. مثلا در باشگاه ورزشی ثبت نام می کنید و رژیم های عجیب و غریب می گیرید تا لاغر شوید و به اندام متناسبی که آرزویش را دارید، برسید. همیشه هم مراقب خورد و خوراکتان هستید تا دوباره چاق نشوید اما با تمام شدن مراسم معمولا همه این کارها فراموش می شوند و اضافه وزن پیدا می کنید.
متاسفانه بسیاری از خانم ها و حتی آقایان تصور می کنند چاق شدن و داشتن وزن اضافه جزء جدایی ناپذیر متاهل شدن به شمار می رود و امکان ندارد کسی ازدواج کند و دچار اضافه و وزن نشود!
اضافه وزن عشق!
بسیاری از کارشناسان برای تعرف چاق شدن بعد از ازدواج اصطلاحی با عنوان «اضافه وزن عشق» استفاده می کنند و بر این باورند دوسوم خانم ها 2 سال بعد از ازدواج بین 3 تا 12 کیلوگرم اضافه وزن پیدا می کنند.
گروهی معتقدند خانم ها پس از ازدواج تغییرات هورمونی خاصی خواهندداشت و هورمون ها متهم اصلی اضافه وزن عروس خانم ها هستند اما به گفته متخصصان و براساس پژوهش های معتبر علمی، بین هورمون ها و اضافه وزن بعد از ازدواج هیچ رابطه ای وجود ندارد و تغییر سبک زندگی افراد است که زمینه چاقی آن ها را فراهم می کند.
آقایان بیشتر از خانم ها چاق می شوند
یکی از مهم ترین دلایلی که بیشتر خانم ها و البته آقایان پس از ازدواج چاق می شوند، این است که آن ها دیگر خوش اندام ماندن را لازم نمی دانند و به عادات غلط تغذیه ای قبل خود بر می گردند، فعالیت بدنی خود را کاهش می دهند و اگر هم سال ها برای حفظ اندام خود رژیم خاصی را رعایت کرده اند پس از ازدواج از آن دست بر می دارند و به مرور زمان در دام اضافه وزن گرفتار می شوند.
نباید فراموش کنیم فقط مصرف چند کالری اضافه در روز می تواند در طول یک تا دو سال به شکل اضافه وزن بروز کند.
چاق شدن بعد از ازدواج...
رستوران ها کلوپ چاقی اند
یکی از بهترین تفریح های زوج های جوان در ماه های اول ازدواج، امتحان غذاها و دسرهای متنوع در رستوران های مختلف است. از طرفی مدتی طول می کشد که خانم ها به ویژه خانم های شاغل به شرایط جدید و آشپزی روزانه عادت کنند و تا آن زمان، غذا خوردن در رستوران و سفارش غذا از بیرون تنها گزینه های موجود خواهد بود که متاسفانه اضافه وزن تازه عروس و داماد را رقم می زند.
پاگشاها و کالری های مزاحم
حضور مداوم در مهمانی های پس از ازدواج یا همان پاگشاشدن ها و به دنبال آن تعارف فامیل و مصرف غذاها و دسرهای رنگارنگ و خوشمزه و البته سرشار از کالری نیز نتیجه ای جز اضافه وزن نخواهدداشت.
امان از کدبانوگری
یکی از عادت های بد عروس خانم ها این است که در ماه های اول ازدواج به اصطلاح جوگیر می شوند و غذاهای متنوع و دسرهای پرکالری و پرحجمی را برای وعده های غذایی به ویژه برای شام تهیه میکنند تا کدبانو بودنشان را به رخ بکشند! و از همسرشان هم توقع دارند همه خوراکی های سر میز غذا را تا انتها بخورد.
حتی خودشان هم با آقای خانه همراهی می کنند و به هیچ کدام از کالری ها نه نمی گویند و هر روز به این بهانه چند برابر نیاز واقعی بدنشان کالری دریافت می کنند و وقتی به خودشان می آیند که ترازو 10 تا 15 کیلو اضافه وزن را نشان می دهد.
آثار قرص های ضدبارداری
استفاده
از قرص های هورمونی پیشگیری از بارداری هم بی تاثیر نیست اما نباید آن ها
را دلیل اصلی چاقی قلمداد کنید چرا که این هورمون های خوراکی فقط مسوول 2
تا 3 کیلو از اضافه وزن شما هستند.
سبک زندگی را از دوران نازمدی ترعیف کنید
بیشتر خانم ها برای شب عروسیشان رژیم های سخت غذایی می گیرند اما زمانی که به تغذیه عادی و معمولی خود بر می گردند متاسفانه عادت های سالم غذاییشان را از دست داده اند. به جای اینکه خودتان را برای شب عروسی شکنجه دهید و همان شب آخرین شب رژیمتان باشد از همان ابتدای نامزدی درست و به جا غذا بخورید و عادت های غلط غذایی یکدیگر را اصلاح کنید، به بهانه با هم بودن و آشنایی بیشتر سراغ رستوران های فست بود و غذاهای پرکالری نروید، برای آشپزی و ورزش روزانه وقت معینی تعیین کنید و بعد از ازدواج هم پایبند این قوانین باشید.
به اندازه معده خودتان بخورید
بدون شک زوج ما در ماه های اول زندگی مشترک، حرف های زیادی برای گفتن دارند و شور و شوق با هم بودن و گفت و گوهای دو طرفه باعث می شود که هنگام غذا خوردن حواسشان به بشقابشان نباشد. حتی بسیار از تازه عروس و دامادها می خواهند همزمان با هم غذایشان را تمام کنند و پا به پای طرف مقابل به خوردن ادامه می دهند اما حواسشان نیست که نیاز بدن افراد به دریافت کالری با هم متفاوت است.
پس عروس خانم و آقای داماد لطفا هول نشوید و برحسب نیازتان و فعالیت های جسمی تان غذا بخورید تا ازدواج چاقتان نکند.
مخالفت کردن بد نیست
بعضی از عروس خانم ها اوایل ازدواج خجالتی هستند و سر میز غذا در مقابل تعارف های آقای داماد یا فامیل همسرشان تسلیم می شوند چرا که نمی خواهند دست آقای داماد یا فامیل را رد کنند. اگر به فکر تناسب اندام و از همه مهم تر سلامتتان هستید، تعارف را کنار بگذارید و بقیه را هم به سالم غذا خوردن عادت دهید.
مساوی تقسیم نکنید!
اگر به هر دلیلی فعالیت بدنیتان کم است و ورزش نمی کنید، به کالری کمتری نیاز دارید اما اگر شوهر شما اهل ورزش است و یا کارش سنگین است، نیاز دارد بیشتر غذا بخورد. نه او را محروم کنید و نه خودتان را در معرض دریافت کالری های بیشتر قرار بدهید.
اصلا نیازی نیست که مثل هم و با حجم یکسان غذا بخورید. مثلا به جای اینکه برای خودتان هم به اندازه همسرتان غذا بکشید، بشقابتان را پر از سالاد کنید و به این ترتیب تا آخرین لقمه غذای همسرتان او را همراهی کنید.
چیپس و پفک ممنوع
معمولا
تازه عروس و دامادهازمان زیادی را به تماشای تلویزیون اختصاص می دهند. اگر
می خواهید دچار چاقی بعد از ازدواج نشوید، چیپس، پفک، شیرینی و تنقلات
پرکالری را در دسترستان قرار ندهید چون هنگام تماشای تلویزیون حواستان پرت
می شود و هیچ کنترلی روی کالری دریافتیتان ندارید. به میان وعده های سالم
فکر کنید و یادتان باشد سالاد میوه در این شرایط بهترین گزینه است.
آشپزخانه تان سوپرمارکت نیست
پیشخوان آشپزخانه فقط برای قراردادن اشیا و همچنین آماده کردن غذا است و نباید روی آن انواع بیسکوییت ها یا تنقلات دیگر به شما چشمک بزنند. وقتی این تنقلات دم دست باشد معلوم است که تمایل بیشتری به خوردنشان دارید. از این گذشته بعضی از آشپزخانه ها یک سوپرمارکت مجزا هستند و هر خوراکی از هر نوعی که بخواهید در آن ها پیدا می شود. لطفا خوراکی ها را در کابینت های آشپزخانه انبار نکنید چرا که با این کار خطر چاقی در کمین شما است.
پیاده روی عاشقانه
به جای اینکه روزهای تعطیل را در رستوران ها و یا پای تلویزیون در خانه بگذرانید با هم پیاده روی کنید، با دوستانتان قرار کوه بگذارید و فعالیت های بدنیتان را فزایش دهید. حتی می توانید طرز تهیه غذاهای سالم را یاد بگیرید و در اوقات فراغت با همسرتان آشپزی کنید و از با هم بودن و خوردن غذاهای سالم و خوشمزه لذت ببرید و نگران اضافه وزنتان هم نباشید.
برهانی افزود: همه اعضای بدن باید کارکرد معمولی داشته
باشند، تخمدان نیز به همین ترتیب اگر کارکرد پایینی داشته باشد دچارتنبلی
شده و کیست و ناباروری را به دنبال خواهد داشت.
این متخصص طب سنتی به تمامی زنان توصیه کرد که در صورت مشاهده هرگونه اختلال در قاعدگی خود به پزشک مراجعه کنند.
برهانی سندرم تخمدان پلی کیستیک را بیماری قابل درمانی دانست و گفت: با دیدن تغییرات قاعدگی هرچه سریعتر به پزشک مراجعه شود تا درمان سریعتر و راحتر صورت پذیرد.
وی ادامه داد: متاسفانه آمار نازایی در مبتلایان به تخمدان پلی کیستیک بالاست و توصیههای کلی برای درمان این بیماری، ازدواج زودهنگام، جلوگیری از عفونت ومراجعه به متخصص است، پزشک متناسب با مزاج هر فرد داروهای متفاوتی تجویز میکند.
برهانی مصرف داروهایی که سبب تقویت رحم و تخمدان میشوند را در درمان تخمدان پلی کیستیک موثر دانست و همچنین مصرف روزانه یک لیوان عرق رازیانه یا روزی یک قاشق دم کرده گیاه آن را بسیار موثر دانست.
این متخصص طب سنتی در پایان سندرم تخمدان را
قابل درمان دانست و گفت: زمان درمان به این بستگی دارد که چه مدت از زمان
شروع بیماری میگذرد یا اینکه عمق و شدت بیماری چگونه است.
سن مناسب ازدواج دختر و پسر چقدر اســت و عامل سن در یک ازدواج موفق چقدر تاثیر گذار خواهد بود؟
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ سن در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت اســت: یکی از نظر روانی و دیگری از نظر فیزیولوژیکی. سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت اســت؛ معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر ، و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر اســت. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ میشود، مهم این اســت که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند.
انسان در فرایند رشد از نظر روانی در سنین مختلف دارای ویژگیهای متفاوت اســت. روانشناسی کودک با روانشناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت اســت. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگیهای روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینهها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر 18 ساله به دلیل تفاوتهای نیازهای جسمی و روانی به سعادت و خوشبختی نمیانجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری مینماید، یا خواهان طلاق میشود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود میشود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج میگردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام میشود؛ و در مجالس و محافل ممکن اســت همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همهجا مجبور اســت وضعیت خود را توجیه کند. او برای کسب رضایت همسرش، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباسهای گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل میشود ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی نماید. عکس این حالت، یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت. بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تأثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند.
علاوه بر جنبههای روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی اســت. پیرمردی که توانایی عمل جنسی او کاهش یافته و ازدواج وی با یک همسر جوان بیشتر جنبه صحبت و دیدار دارد، قادر نیست به غرایز جنسی همسر خود پاسخ دهد. به قول سعدی «زن جوان را تیری بر پهلو، به که پیری». واقعیت امر چنین اســت جوانی که در کنار پیری نیاز به ارضای غرائز جنسی دارد (و او توانایی این کار را ندارد) جز ملال و سرخوردگی در ازدواج چیز دیگری نصیبش نمیشود. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت اســت؛ معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر ، و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر اســت. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ میشود، این اســت که دختر و پسر احساس کنند از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل اســت. در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری اســت. معمولاً چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر اســت ، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده میشوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران نـُه سال و پسران 15 سال میباشد.
در اینجا ذکر این نکته لازم اســت که چون اسلام دین جهان شمولی اســت ، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص گردیده؛ یعنی در روی زمین مناطقی هست که دختر در نـُه سالگی بالغ اســت ولی این بدان معنا نیست که این دختر 9 ساله باید الزاماً ازدواج کند. ازدواج زمانی مناسب اســت که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه بیفتد. در ایران به طور عرف اکثر دختران بین 18 تا 25 سال ازدواج میکنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین تر و در شهرها بین 25 تا 30 و گاه تا 35 سالگی ازدواج میکنند.
تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت اســت. گاه تفاوت سن تا ده سال هم مشکلی ایجاد نمیکند. یکی از فرمولهایی که در این مورد پس از آمارگیریهای سن ازدواج پیشنهاد شده، آن اســت که در سنین پایین تر ، نصف سن پسر به اضافه هفت سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شدهای نیست؛ آنچه در این مورد میتوان به طور قطعی پیشنهاد نمود آن اســت که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
بعضی از مراجعان به مشاوران اظهار میدارند که سن من 30 سال اســت آیا با مردی 50 ساله ازدواج کنم یا خیر. گاه زنان جوانی هستند که میگویند از پیرمردها خوشم میآید و یا پیرمردانی اظهار علاقه میکنند که با دختر جوان ازدواج کنند و حتی بعضیها معتقدند که ازدواج با زن جوان ، آنها را جوان میکند.
• در مورد دختر و پسری که برای بار اول میخواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا 6 سال مناسب اســت؛ یعنی به علّت رشد سریع دختران، اگر پسر پنج تا شش سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت.
• در مورد مرد و زنی که برای بار دوم ازدواج میکنند، دو حالت وجود دارد. زن برای بار دوم و مرد برای بار اول ، و یا برعکس مرد برای بار دوم و زن برای بار اول قصد ازدواج داشته باشند. در هر یک از حالتهای فوق زندگی متفاوت اســت. ممکن اســت صحبت از داشتن فرزند قبلی باشد و شرایط اقتصادی و فرهنگی متفاوت؛ به هر حال باید وضعیت هر یک را به طور انفرادی بررسی کرد و اطلاعات لازم را در اختیار فرد قرار داد.
مشکلات بین هر زوجی وجود دارد و با صحبت کردن و یا کوتاه آمدن یکی از طرفین قابل حل شدن اســت حتی بین زن و مردی که باهم نامزد کردهاند نیز همچین مسائلی وجود دارد و جای نگرانی نیست اما برخی از مشکلات هم باید به صورت ریشه ای بررسی شوند.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ بعضی زوجها از اول نباید ازدواج میکردهاند. شاید گفتن چنین حرفی زننده و سرد به نظر برسد اما مهم اســت که عروس و دامادها بدانند صرف اینکه قرار ازدواج یا حتی عروسی گذاشتهاند به این معنا نیست که حالا مجبورند با هم ازدواج کنند.
این یک مشکل واقعی اســت. زوجها عاشق هم میشوند، نامزد میکنند و شروع به تنظیم قول و قرارهای عروسی میکنند. گاهی مدتها همدیگر را میشناختهاند و گاهی همهچیز مثل برق و باد جلو رفته. فشار برنامهریزی برای عروسی، اگر عروس و داماد هم نظر نباشند (به خصوص اگر یک عروسی بزرگ باشد) میتواند باعث ایجاد اختلافات و درگیریها شود. اما وقتی دعواها تا حد قهر و آشتی، و صحبت از به هم زدن عروسی پیش برود، وقتش رسیده درباره اینکه اصلا باید ازدواج کنید یا نه فکر کنید.
میتوانید این ۵ دلیل را برای تجدید نظر در ازدواج در نظر بگیرید:
کارهایتان را متوقف کنید. عروسی را عقب بیاندازید. ممکن اســت هزینههایی که کردهاید از دست برود. ممکن اســت احساس شرمندگی کنید؛ احساس کنید که آبرویتان در برابر دوست و آشنا میرود، اما در نهایت، شما نباید با کسی که در موردش کاملا مطمئن نیستید ازدواج کنید. عروسی را عقب بیاندازید و فکر کنید. اگر بنا باشد «زمان» همه چیز را حل کند، عروسی عقب افتاده را دوباره در زمان بهتری برگزار میکنید.
همه اطرافیان، دوستان و همکاران، آماده عروسی شما شدهاند و آن روز را برای شما کنار گذاشتهاند؛ خودتان و والدینتان کلی هزینه کردهاید، لباس عروسیتان آماده اســت و خیلی به شما میآید؛ اینها هیچ کدام دلیل خوبی برای تن دادن به ازدواج نیستند. و شما نباید به خاطر دلایل بد خودتان و یک نفر دیگر را به هم گره بزنید. بیخیال هزینهها باشید؛ اگر با کسی که نباید، ازدواج کنید، چند برابر این مبلغ خرج مشاوره و دادگاه و طلاق خواهد شد.
مهم نیست کدام یک از طرفین روی دیگری دست بلند کرده. من همسر یک افسر پلیس هستم و داستانهای وحشتناکی از خشونت خانگی شنیدهام؛ درباره زوجهایی که با هم درگیر میشدهاند و کار به جایی میرسیده که همسایهها به پلیس زنگ میزدهاند، اما وقتی پلیس میآمده هر دو دعوا را انکار و پلیس را رد میکردهاند (حتی وقتی یکی از آنها در حال خونریزی بوده اما میگفته یک اتفاق باعث آن شده). تا روزی که پلیس دوباره به خانه آنها میآید چون یکی از آنها دیگری را به قتل رسانده. اتفاقات این چنینی بیشتر از آنکه فکرش را بکنید اتفاق میافتد. اگر مرد یا زنی که فکر میکنید عاشقش هستید و میخواهید با او ازدواج کنید خشونت فیزیکی نشان میدهد و به شما صدمه میزند، به هیچ وجه با او ازدواج نکنید.
اگر چنین چیزی برای شما پیش بیاید، یعنی مشکلی جدی وجود دارد که، هر چقدر هم که شما در موردش در انکار باشید، بقیه آن را میبینند. منظورم وقتی که پدر عروس شغل داماد را دوست ندارد یا مادر داماد لباس پوشیدن عروس را، نیست. منظورم نگرانیهای جدی مانند اعتیاد به مشروبات الکلی یا مواد مخدر، خشونت، مسائل جنسی، خیانت یا دورغگویی در یکی از طرفین اســت. احتمالات دلایل قوی دیگری هم وجود دارد که میتواند باعث چنین دخالتی توسط یکی از طرفین شود اما این برای آنها هم آسان نیست. اینکه به فرزند بزرگسالت بگویی در آستانه بزرگترین اشتباه زندگیش قرار دارد نمیتواند کار آسانی باشد. هیچ پدر و مادر دوست ندارد قلب پسر یا دخترش را بشکند. اگر آنها دارند این کار را میکنند، اگر یک دوست یا یکی از اعضای خانواده خیلی جدی مینشیند و با شما درباره نگرانیهایی درست صحبت میکند، این یعنی موضوع آنقدر عظیم بوده که لازم بوده دربارهاش صحبت شود و نمیشده آن را ندیده گرفت. خیلی جدی به موضوع نگاه کنید؛ شاید لازم باشد یک نفر سوم، مثلا یک مشاور را درگیر کنید، تا مطمئن شوید تصمیمی که گرفتهاید فاجعهبار نیست. به قول معروف گاهی درختها نمیگذارند جنگل را ببینید. گاهی لازم اســت کسی که تخصص مشاوره دارد واقعیت را به شما نشان دهد.
اختلافات مالی گاهی چندان مهم نیستند؛ گاهی موضوع فقط به رسم و رسومات ظاهری برمیگردد؛ اما اگر باورهای اساسیتان درباره ازدواج و مسائل مالی اختلاف دارد، شما آماده ازدواج با هم نیستید. مثلا اگر شما واقعا باور دارید که «هر چه من دارم برای خودم و هر چه تو داری برای خودت» اما همسر آیندهتان نه؛ شما با هم مشکل خواهید داشت. همچنین پول هیچوقت نباید دلیل ازدواج با کسی باشد که در زمینههای دیگر رفتار درستی ندارد. به همین ترتیب، اگر دلیلی دارید که باعث شود فکر کنید همسر آیندهتان بیشتر به پول شما علاقه دارد تا خود شما، لازم اســت قبل از اینکه ازدواج کنید تأملی عمیق در این مورد داشته باشید.
اگر نامزد کردهاید و مطمئن نیستید که باید ازدواج کنید یا نه، برنامهریزی برای عروسی را متوقف کنید. یک قدم عقب بروید و درباره علت نگرانی و تردیدتان فکر کنید. یک لیست از دلایل بنویسید. از یک ناظر بیطرف برای مشورت یا یک متخصص برای مشاوره وقت بگیرید. اگر از طرف او اذیت و آزار دیدهاید، خودتان به تنهایی به مشاوره بروید. اگر به حرف دوستان و والدینتان گوش نمیدهید، شاید یک نفر که اسمش «کارشناس» باشد بتواند کاری کند که شما حقیقت را ببینید. شاید یک متخصص بتواند به هر دوی شما کمک کند تا مشکل را رفع کنید و نهایتا با هم ازدواج کنید.
به تعویق انداختن عروسی به این معنی نیست که با هم ازدواج نخواهید کرد. فقط به این معنی اســت که شما آماده برداشتن قدم آخر نیستید. حقیقتا هیچ دلیلی وجود ندارد که شما به خاطرش مجبور به ازدواج شوید.
به تعویق انداختن عروسی و مشاوره میتوانند از خجالتآورترین، ناراحتکنندهترین و آزاردهندهترین کارهایی باشند که در زندگیتان مجبور به انجامشان هستید، اما آیا این باز بهتر از آن نخواهد بود که مجبور باشید توضیح دهید چرا ازدواجتان فقط چند ماه به طول انجامید یا اینکه چرا دوباره صورت و بدنتان به خاطر کتکهای همسرتان کبود شده؟
من هم دلم میخواهد همه عشق واقعیشان را پیدا کنند، با او ازدواج کنند و خوشبخت شوند. اما همه به درد ازدواج با هم نمیخورند. صرف اینکه قرار عروسی گذاشتهاید، به این معنا نیست که باید ادامه راه را هم بروید و ازدواج کنید، در حالی که همه نشانهها به شما میگویند این کار اشتباه اســت.
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
خانواده به عنوان اولین کانونی که شخصیت انسان در آن شکل می گیرد، دارای اهمیتی خاص اســت. اگر اصول زندگی زناشویی و راه کارهای شگفت انگیز دینی، به خوبی تبیین می شد، به جرأت می توان گفت آمار نابسامانی های خانوادگی بسیار کمتر از آن چیزی بود که اکنون می بینیم. تلاش برای حفظ و تداوم زندگی زناشویی از مهمترین وظایف هر مسلمانی اســت و از نظر اسلام راه خوشبختی از خانواده می گذرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «هرگاه خداوند، خانواده ای را دوست بدارد، مدارا و ملایمت را وارد آن خانواده می کند».
حضرت علی علیه السلام خویشاوندان را به بالهایی تشبیه می کند که انسان را در صعود به اهداف عالی کمک می کنند و در صورت نبود یا قطع رابطه با آنان، انسان در رسیدن به آرزوها و اهدافش دچار مشکل می شود. آن حضرت می فرمایند:
«وَ أَکْرِمْ عَشِیرَتَکَ فَإِنَّهُمْ جَنَاحُکَ الَّذِی بِهِ تَطِیرُ وَ أَصْلُکَ الَّذِی إِلَیْهِ تَصِیرُ وَ یَدُکَ الَّتِی بِهَا تَصُولُ؛ خویشاوندانت را گرامی دار، زیرا آنها پر و بال تو می باشند که با آن پرواز می کنی و ریشه تو هستند که به آنها باز می گردی و دست [نیرومند] تو می باشند که با آن حمله می کنی.»
«پسرم! زنان چون گل های بهاری هستند نه پهلوانان سختکوش؛ پس هرگز کاری برتراز توانایی آنها از آنان انتظار نداشته باش و هرگز آنان را با آزار دادن تحریک مکن که آنان در نیروی بدنی و روانی کم توانند.»
امام علی علیه السلام درباره نقش اساسی این کانون گرم در رساندن انسان به هر موفقیتی فرمودند:
«ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند. خویشاوندان انسان، بزرگترین گروهی هستند که از او حمایت می کنند و اضطراب [و ناراحتی] او را می زدایند، و در هنگام مصیبتها، نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند.»
حضرت علی علیه السلام در کتاب شریف نهج البلاغه، توصیه هایی به همسران برای تداوم زندگی و تعالی خانواده دارند: ایشان زنان پاکدامن را فرشته ای از فرشتگان الهی می داند و پاکی آنان را از مجاهدت در راه خدا و شهادت هم بالاتر می داند. و پایبندی به اصول خانوادگی و عدم اجازه ورود نامحرم به حریم زندگی را از صفات کمالی زن می دانند.
همچنین امیر مومنان علیه السلام به مردان می گوید در پوشش همسرانتان و روابطشان دقت داشته باشید که این کار بهترین امور برای حفظ پاکی و سلامت زن اســت. اما این بدان معنا نیست که مرد غیرت و تعصب وسختگیری بی موردی داشته باشد؛ چون در سخنی دیگر تأکید دارند که غیرت بی مورد درستکار را بیمار دل و پاکدامن را به بدگمانی می اندازد.
گرامی ترین و با ارزش ترین فضیلتی که در راس تمام امور خانواده قرار دارد، اخلاق نیکو و سعی در رفع نیازهای یکدیگر اســت.
حضرت در بیانی می فرمایند: «اگر اندوهی از اعضای خانواده بزداییم و دل آنها را شاد سازیم، خداوند این شادی را لطفی برایمان قرار می دهد که هنگام غم روزگار، چون آب زلالی برایمان باریدن می گیرد و اندوه و غم هایمان را می شوید.»
امام علی علیه السلام جهاد زن را نیکو شوهرداری دانسته و به مردان توصیه می کند هرگز با پرخاشگری با زنانتان سخن مگویید و هیچ گاه با چوب و سنگ آنان را می آزارید که این برخورد حتی در جاهلیت هم جایگاهی نداشت و چنین شخصی مورد مذمت بوده وهست.
حضرت در وصیتی به امام حسن علیه السلام می فرمایند: «پسرم! زنان چون گل های بهاری هستند نه پهلوانان سختکوش؛ پس هرگز کاری برتر از توانایی آنها از آنان انتظار نداشته باش و هرگز آنان را با آزار دادن تحریک مکن که آنان در نیروی بدنی و روانی کم توانند.»
«ای مردم، انسان هر مقدار که ثروتمند باشد، از خویشاوندان خود بی نیاز نیست که از او با زبان و دست دفاع کنند.»
با تمام سفارشاتی که حضرت در مورد احترام به زن و خانواده دارند و تلاش برای مهیا کردن شرایط بهتر برای زن را چون جهاد می دانند؛ اما در مواردی نگاه های زن سالاری را محکوم و اشتباه می داند.
اگر خانواده، سامان درستی یافت و در چارچوب صحیح خود قرار گرفت، زن و شوهر به آرامش مطلوبی می رسند، و جامعه هم از ثمرات مادّی و معنوی آن بهره قابل توجّهی خواهد برد. آرامش و نشاط فردی و اجتماعی، دقّت و نظم در محیط کار، بالا رفتن رشد علمی و فرهنگی کشور، تقویت حیا و عفت، تربیت صحیح کودک و فواید ناشی از آن، و نیز ده ها و بلکه صدها فایده ی دیگر، از اموری هستند که از دل خانواده های ایده آل، به جامعه سرایت می کنند.
منابع:
- نهج البلاغه ؛ نامه 31 و ١٤ - خطبه 23 و١٤٠ - حکمت ٤٧٤، ٢٣٤، ٣٦٠، ٣٨، ٢٥٧، ١٣٦
- کنزالعمال، متقی هندی، ج 3، ص52، ح 5449
- آشیانه مهر، احمد نباتی، مقدمه کتاب