خبرگزاری آریا-اگر ناخنهای شما صورتی رنگ و سفت و محکم هستند، شما سلامتید.
به گزارش خبرگزاری آریا،ثروت حقیقی، سلامتی است. این تکه کلام قدیمی ممکن است دیگر کمی کلیشهای به نظر برسد، اما همچنان حقیقتی را بیان میکند. سلامتی، مهمترین دارایی ماست، پس باید آن را بالاترین اولویت زندگیمان قرار دهیم. حالا سؤالی که ایجاد میشود این است که چطور خواهید فهمید بدن شما سالم و آمادهی جوش و خروش و گذراندن زندگی است؟ ما در این مطلب برخی از علاماتی که نشان دهندهی سلامت شما هستند را فهرست کردهایم. ادامهی این متن را بخوانید تا با این علامتها آشنا شوید.
1- اگر صبحها که از خواب بیدار میشوید سرحال هستید و آمادهاید تا جهان را زیر پاهایتان فتح کنید، این اولین علامتی است که شما سلامتید.
2- اگر میتوانید پس از بالا رفتن از پلهها همچنان تنفستان را کنترل کنید و بصورت عادی راه بروید، تبریک میگوییم! شما سلامتید.
3- اگر شما در عوض پوستی رنگ پریده، دارای پوستی درخشان هستید، به کارت سلامت خود یک امتیاز دیگر بیفزایید.
4- اگر معدهتان هم روبراه است و بصورت منظم به دستشویی میروید، یبوست ندارید و معدهتان ترش نمیکند، میتوانید خوشحال باشید که میزان سلامت شما در حال افزایش است.
5- اگر تمام روز را کار میکنید و در پایان روز هم هنوز برای آماده کردن یک شام کوچک برای همسرتان انرژی دارید، کلاهتان را بالا بیندازید!
6- اگر دندانهایی سالم و بی نقصی دارید و با لبخندهای جادویی خود اطرافیان را جذب میکنید، پس برای اینکه خوشحال باشید دلیل کافی دارید.
7- اگر اشتهایتان خوب است، نه حریصید و نه کم اشتها، نشان میدهد که بدنتان سلامت و روبراه است.
8- اگر ناخنهای شما صورتی رنگ و سفت و محکم هستند، شما سلامتید.
9- اگر در حال مبارزه با بی خوابی، یا پاره شدن خوابتان نیستید، پس سالم و قبراقید. خوب خوابیدن در شبانگاه، شاخصی مهم برای سلامت است.
10- اگر زمانی که دیگران سرفه میکنند و هوای داخل بدنشان را به بیرون میدمند شما عطسه نمیکنید، آنگاه قطعاً سیستم دفاعی بدنتان به خوبی کار میکند. داشتن مصونیت در برابر سرماخوردگی و عفونتهای جزئی، علامت سلامتی شماست.
11- اگر احساس میکنید که به خوبی استرس خود را کنترل میکنید و بیش از اندازه یا به طور غیر معمول خشمگین نمیشوید، بدان معناست که روان شما نیز سلامت است.
12- اگر همه چیز در زندگی عشقی و تمایلات جنسی شما خوب و منظم است، امتیاز دیگری به کارت سلامت خود اضافه کنید.
بسیار خب دوستان، از زندگی سالم و سعادتمند خود لذت ببرید، منظم ورزش کنید و مواد غذایی سالم و مغذی بخورید تا سلامتیتان برای همیشه حفظ شود. سلامتی و سرحالی شما، آرزوی همیشگی ماست.
اگر میخواهید بدانید چقدر شنونده خوبی هستید، به سوالات آزمون زیر پاسخ دهید:
*هنگامی که دوستانم مطلبی در دلشان دارند، من را محرم اسرار خود میدانند. (صحیح/غلط)
*علاقهای به شنیدن مشکلات دیگران ندارم. (صحیح/غلط)
*در محافل اجتماعی و در جمع دیگران هنگام صحبت، مخاطب و موضوع صحبتم را عوض میکنم و سراغ دیگری میروم
*چون فکر میکنم موضوعات بهتر و جالب تری برای سرگرم شدن وجود دارد. (صحیح/غلط)
*از صحبت کردن با فردی که مدام از حواشی صحبت میکند و سر اصل مطلب نمیرود، کلافه و عصبی میشوم. (صحیح/غلط)
*معمولا صحبت دیگران را تمام میکنم و نشان میدهم که ادامه جمله آنها را میدانم. (صحیح/غلط)
*وقتی کسی با من صحبت میکند، به جوابی که میخواهم به او بدهم یا موضوع بعدی برای صحبت فکر میکنم. (صحیح/غلط)
*شنیدن صحبت بیشتر مردم کسل کننده است. (صحیح/غلط)
*در مقایسه با دیگران، من بیشتر در جمعها صحبت میکنم. (صحیح/غلط)
روش محاسبه نمره آزمون
پس از آنکه به تمامی سوالات آزمون پاسخ دادید، نوبت محاسبه نمره است. برای این کار باید مطابق جدول امتیازات عمل کنید؛ یعنی به ازای هر پاسخی که مطابق این جدول باشد باید یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید. به عبارت دیگر اگر در سوال دوم گزینه صحیح را علامت زدهاید یک امتیاز برای خودتان در نظر بگیرید، در حالی که گزینه صحیح در سوال ششم بدون امتیاز است.
جدول امتیازات
شماره سوال: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸
گزینههای دارای امتیاز: صحیح صحیح غلط غلط غلط غلط غلط غلط
تحلیل آزمون
اگر بدرستی امتیاز آزمون را محاسبه کرده باشید، امتیاز نهایی شما عددی بین صفر تا ۸ خواهد بود که به شرح زیر تفسیر میشود:
امتیاز ۶ و بالاتر:
شما شنونده خوبی هستید. دوستان و اطرافیانتان دوست دارند با شما صحبت کنند و همچنین از صحبت کردن با شما لذت میبرند. اطرافیانتان هنگامی که درگیر مسئلهای شده یا با مشکلی مواجه میشوند، نزد شما میآیند.
امتیاز ۳ تا ۵:
مهارتهای خوب شنیدن شما در حدمیانه است. وقتی به کسی علاقهمند باشید یا کسی در مورد موضوعات مورد علاقه شما صحبت کند، به خوبی به صحبتهای او گوش میدهید، اما در مواقع دیگر علاقهای به شنیدن صحبتهایی که به نظرتان کسل کننده میآید، ندارید.
امتیاز کمتر از ۳:
متأسفانه شنونده خوبی نیستید. به همین دلیل کمتر کسی شما را مخاطب خود قرار میدهد. اگر هنوز افرادی در اطرافتان هستند که شما را مخاطب و محرم اسرار خود میدانند، سعی کنید با آموختن مهارتهای خوب شنیدن، آنها را برای خود حفظ کنید.
روشهای تقویت مهارت گوش دادن
ارتباط درست و سالم، راز برقراری و تداوم روابط انسانهاست. مثال بارز این وضعیت، والدینی هستند که وقتی فرزند نوجوانشان با آنها صحبت میکند، در ظاهر به سخنان او گوش میدهند، اما فرزند از چهره و زبان بدن والدینش کاملا متوجه میشود که آنها تمایلی به ادامه این مکالمه ندارند، بنابراین صحبتش را قطع میکند، در نتیجه از آنجا که نوجوان نیاز دارد با کسی که معتمد اوست، ارتباط داشته باشد و صحبت کند، به سمت دوستان و افرادی خارج از خانه میرود و متأسفانه بسیاری از این افراد قابل اعتماد نیستند و نوجوان را از مسیر درست منحرف میکنند، در حالی که اگر والدین روش درست شنیدن را بدانند، فرزندشان هرگز به افراد ناباب و غیرقابل اعتماد پناه نمیبرد.
مردی را تصور کنید که وقتی همسرش در حال صحبت کردن با اوست، به جای تمرکز روی صحبتهای همسرش چشم از صفحه تلویزیون بر نمیدارد، قطعا در چنین شرایطی آن زن تمایلی برای صحبت کردن ندارد.
هنر خوب گوش کردن در دیگر روابط اجتماعی و کاری نیز به درد ما خواهد خورد. البته شنونده خوب بودن فقط به معنی ساکت بودن و شنیدن کلماتی که از دهان گوینده بیرون میآید، نیست بلکه باید نشان دهید متوجه صحبتهای او میشوید و به موضوع صحبت علاقه دارید. با یادگیری مهارتهای درست شنیدن میتوان از بسیاری از مشکلات که در محیط خانواده میان زوجین و در اجتماع رخ میدهد، جلوگیری کرد و حتی روابط را بهبود بخشید.
گوش دادن فعال را بشناسید
بعضی وقتها ما داریم با جان و دل به حرفهای همسرمان گوش میدهیم، اما کار خاصی انجام نمیدهیم که این گوش دادن را نشان دهیم. سرمان را پایین انداختهایم و گوشهایمان را تیز کردهایم و گوش میدهیم و درک میکنیم. در این نوع از گوش دادن با اینکه شما اخلاقاً و وجداناً دارید گوش میدهید اما به طرف مقابلتان حس خوبی منتقل نمیکنید. این حرف شما که «گوشم پیش شماست» هم معمولاً دردی را دوا نمیکند و بیشتر اعصاب او را به هم میریزد. روانشناسان به این نوع گوش دادن تقریباً بیفایده میگویند گوش دادن منفعل.
در مقابل، در گوش دادن فعال علاوه بر اینکه ما دل و جانمان را هم به خدمت گوش دادن گرفتهایم، طوری رفتار میکنیم که این گوش دادن به طرفمان منتقل شود. از سر تکان دادن گرفته تا برگرداندن یک خلاصه از حر فهای طرف به خودش میتواند نشانه گوش دادن ما باشد.
به زبان بدن خودتان توجه کنید
سعی کنید از حالات چهرهای که همسرتان آن را حمل بر تمسخر و سرزنش میکند خودداری کنید. در این مواقع چشمها را نچرخانید و لبهایتان را طوری به هم ندوزید یا طوری کج نکنید که همسرتان تصور کند او را مسخره میکنید.
خلاصه گفته را پس بدهید
این مهارت به شما کمک میکند تا مطمئن شوید که همسرتان را درک کردهاید. شما با این کار به جای آنکه به همسرتان بگویید: میفهمم تو چه میگویی! مفهوم پیامها را با او در میان میگذارید. پیام همسرتان را خلاصه کنید تا نشان دهید که دقیقاً حرفهای او را درک میکنید. برای خلاصه کردن کارهای زیر را انجام دهید:
۱ - آنچه را به عنوان نظر همسرتان شنیدهاید با بیان خود دقیقاً تکرار کنید
۲ - از همسرتان بخواهید خلاصهای را که ارائه میدهید تأیید یا تصحیح کند.
اگر خلاصهتان را با جملهای که نشان دهنده هدف شما از خلاصه سازی است شروع کنید بسیار راهگشاست؛ مثلاً این طور شروع کنید: «برای اینکه مطمئن شم حرفت رو درست فهمیدم...» بعد میتوانید بگویید: «تو گفتی که راجع به... احساس بدی داری. درسته؟» اگر خلاصه شما دقیق باشد، خواهید دید که همسرتان جواب مثبت میدهد. معمولاً با تکان دادن سر یا تبسم نشان میدهد که شما درست متوجه شدهاید.
سوالهای باز بپرسید
پس از اینکه به دقت به حرفهای همسرتان توجه کردید، آنها را تایید کردید، او را به حرف زدن بیشتر دعوت کردید و حرفهایش را خلاصه کردید، هنوز هم ممکن است خواهان اطلاعات اضافی خاصی باشید. برای جمع آوری یا تکمیل اطلاعات ناقص سوالهای باز بپرسید. سوالهای باز اغلب با کلمه «چه» (چه کسی، چه چیزی، چه جایی، چه موقع و چطور) شروع میشوند سوالهای باز موثرترین نوع سوالها است این سوالها دست دیگران را در نحوه پاسخ دادن بیشتر باز میگذارد.
همدلی کنید
تکنیک «شنیدن فعال» بیش از هر چیز به ابراز همدردی اهمیت میدهد. همدردی و ابراز آن به خوبی میتواند میان افراد ارتباط قوی ایجاد کند. در این تکنیک باید مسائل را از دیدگاه طرف مقابل ببینید و تا حد ممکن خود را جای او بگذارید. باید کاملا به طرف مقابل توجه و سعی کنید احساسات او را درک کنید. حس کنید خودتان هم درگیر آن مسئله هستید و همان احساس را دارید. مثلا اگر فرزندتان به شما بگوید: «امروز دوستم برای بازی با من نمیاد» شاید پاسخ صحیح این باشد که به او بگویید: «چون اون امروز وقت دندون پزشکی داره». اگرچه شما با این جمله پاسخ درستی به فرزندتان دادهاید اما احساسات او را درک نکردهاید و در واقع فقط به ظاهر جمله او توجه کردهاید. اگر بخواهید از تکنیک شنیدن فعال استفاده کنید، میتوانید به فرزندتان بگویید: «میدونم که از نیومدن دوستت ناراحت هستی، اما غصه نخور میتونی برای فردا با او قرار بذاری». (خراسان)
سوالات
1- نسبت به آن چیزی که هستم، کاملا احساس خرسندی نمی کنم. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
2- به شدت به دیگران علاقه مندم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
3- احساس می کنم زندگی خیلی باارزش است.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
4- نسبت به دیگران احساسات گرم و صمیمانه ای دارم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
5- به ندرت بعد از بیدارشدن از خواب احساس می کنم خستگی ام در رفته است (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
6- من در مورد آینده چندان خوش بین نیستم. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
7- بیشتر چیزها برایم سرگرم کننده هستند.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
8- من همیشه آدم متعهدی هستم و جا نمی زنم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
9- زندگی خوب است.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
10- فکر نمی کنم این دنیا جای خوبی باشد (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
11- من زیاد می خندم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
12- در مورد همه چیزهایی که در زندگی ام است احساس رضایت می کنم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
13- احساس نمی کنم آدم خیلی جذابی به نظر می رسم. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
15- آدم خیلی شادی هستم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
16- من در بعضی از چیزها زیبایی می یابم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
17- همیشه روی دیگران اثر خوب و شادی می گذارم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
18- برای هرکاری که بخواهم انجام بدهم وقت پیدا می کنم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
19- حس می کنم کنترل چندانی روی زندگی ام ندارم. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
20- من قادر به انجام هر کاری هستم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
21- از نظر ذهنی کاملا هوشیارم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
22- اغلب احساس شادی و سرخوشی می کنم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
23- تصمیم گرفتن برایم کار راحتی نیست (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
24- احساس نمی کنم زندگی ام معنا یا هدف خاصی دارد (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
25- احساس می کنم انرژی زیادی دارم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
26- معمولا اتفاق هایی که در اطرافم می افتد، تاثیر دارم.
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
27- با دیگران خیلی به من خوش نمی گذرد. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
28- احساس نمی کنم کاملا سلامت باشم. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
29- از گذشته خاطرات خوش چندانی ندارم. (*)
کاملا مخالف/ تا حدودی مخالف/ کمی مخالف/ کمی موافق/ تا حدودی موافق/ کاملا موافق
نحوه نمره دهی در این آزمون به صورت زیر است:
برای پاسخ کاملا مخالف 1 امتیاز درنظر بگیرید. برای تاحدودی مخالف 2 امیتاز، کمی مخالف 3، کمی موافق 4، تاحدودی موافق 5 و کاملا موافق 6. برای سوالاتی که با علامت * مشخص شده اند، نمره دهی باشد به صورت برعکس انجام شود؛ یعنی به پاسخ کاملا موافق 1 امتیاز و به پاسخ کاملا مخالف 6 امتیاز بدهید. در پایان امتیاز همه سوالات را با هم جمع و بر 29 تقسیم کنید. عدد حاصل، امتیاز شما در این آزمون است و میزان شادیتان را مشخص خواهدکرد.
اگر امتیازتان بین 1 و 2 است: اصلا آدم شادی نیستید اما احتمالا موقعیتتان به آن بدی ای که خودتان تصور می کنید، نیست. بهتر است از یک درمانگر کمک بگیرید.
اگر امتیازتان بین 2 و 3 است: تقریبا آدم غمگینی هستید و کمتر احساس شادی می کنید.
اگر امتیازتان 4 است: سطح شادی شما متوسط است وضعیت اغلب افراد مثل شماست.
اگر امتیازتان بین 5 و 6 است: آدم خیلی شادی هستید و این قطعا روی موفقیت تان در زندگی، ازدواج، کار و... نقش دارد.
اگر امتیازتان 6 است: بیش از حد شادید! مواظب باشید!
(زندگی مثبت)
بروز پلاکهای زرد در اطراف چشم یا در آرنج است. این علامت، نشان دهنده سطح بالای کلسترول است که دیر یا زود منجر به ابتلاء به مشکلات در کار قلب یا عروق میشود.
پیدایش حلقههای سیاه در زیر چشمها است، این علامت میتواند نشان دهنده کمبود خواب یا آلرژی باشد.
تشکیل ترک در گوشههای لب، ریزش مو، همچنین نازک شدن آنها گویای رژیم غذایی نادرست و اختلال در کار غده تیروئید است. پزشکان توصیه میکنند افراد بر سلامت خود نظارت داشته باشند و به راهنمایهای متخصصان بیاعتنایی نکنند.
چشم انداز کمبود ویتامین ب 12 شامل طیف وسیعی از علائم است. با انجام یک آزمایش خون می توانید سطح این ویتامین را در بدن خود اندازه گیری کنید و در صورت فقر ویتامین ب 12 مکمل های خوراکی یا تزریقی آن را دریافت نمایید.
خستگی بیش از حد: یکی از اولین نشانه های فقر ویتامین ب 12 است. به این دلیل که سلولهای قرمز خون مسئول حمل اکسیژن به اندام هستند و اگر اکسیژن به اندازه کافی به اندام های حیاتی نرسد، هر چقدر هم که بخوابید باز هم احساس خستگی خواهید کرد.
خستگی عضلانی: کاهش گلبولهای قرمز در نتیجه فقر ویتامین ب 12 منجر به احساس خستگی عضلانی و عدم توانایی در بلند کردن اجسام دارای وزن می شود.
احساس سوزن سوزن شدن: برخی افراد مبتلا به فقر ویتامین ب 12 گزارش داده اند که احساس سوزن سوزن شدن و بی حسی در برخی اندام ها را دارند. این احساس نتیجه آسیب های عصبی است و آنهم به خاطر سطوح پایین اکسیژن در سلول ها.
کاهش سطح حافظه: کمبود ویتامین ب 12 منجر به کاهش سطح توانایی های ذهنی روزمره می شود که البته انجام آزمایش خون و جبران سطوح این ویتامین در بدن، این اثرات مغزی را کاهش داده و محو می کند.
احساس سرگیجه، پوست رنگ پریده، تغییرات خلق و خوی، خونریزی لثه ها و بافت های دهان، از علائم دیگر ابتلا به فقر ویتامین ب 12 است.
کمبود ویتامین ب 12 و افسردگی: ویتامین های گروه ب از ریزمغذی هایی هستند که می توانند تاثیری مستقیم بر خلقیات و احساس نشاط داشته باشند. این ویتامین ها در مورد سوخت و ساز بدن نیز نقش موثری دارند. ویتامین ب۱۲ که نام دیگر آن کوبالامین است گاهی در اثر برخی عوامل از جمله رژیم های غذایی گیاهی، مصرف سیگار، بیماری های کبدی، بارداری و… در بدن کاهش می یابد. از آنجا که کمبود آن باعث بروز مشکل در انتقال و جابجایی اکسیژن می شود، می تواند منشا بروز مشکلات روانی مانند افسردگی باشد.
درمان: درمان کمبود ویتامین ب۱۲ با توجه به دلیل پدیدآورنده این کمبود صورت می گیرد. اگر مشکل در جذب ویتامین باشد، تجویز ویتامین لازم است. برای این منظور پزشک یا متخصص تغذیه به بیمار تزریق یا استفاده از قرص های ویتامین را توصیه می کند. در برخی افراد مصرف مکمل ویتامین ب 12 برای درمان توصیه می شود.
اگر در برنامه غذایی تان از محصولات غذایی حیوانی استفاده نمی کنید(گیاهخوار هستید) و به این دلیل دچار کمبود شده اید، باید از طریق مصرف مکمل ها آن را برطرف کنید. مصرف به اندازه و کافی گوشت، مرغ، غذاهای دریایی، شیر، پنیر و تخم مرغ از کمبود این ویتامین جلوگیری می کند.
شاید یکی از پیچیدهترین پرسشهای دنیا که ذهن افراد بسیار زیادی را به خود مشغول کرده است راجع به عشق است. اما همچنان معنای واقعی آن کشف نشده است و حتی زمانی که به فردی میگوییم «عاشقت هستم» همچنان خود نمیدانیم دقیقا چه میگوییم و معنای عمیق آن را درک نمیکنیم.
بنابر مطالعهای جدید که در مجله «مرزهای عصبشناسی بشر» منتشر شد نشان داد برخی فعالیتها در مغز که مرتبط با احساسات و هیجانات است در صورت عاشق شدن افراد افزایش مییابد و این مورد با اسکن مغزی قابل تشخیص است. عشق احساسات متفاوت و فراوانی همچون احساس اشتیاق فراوان، تغییر شخصیت، دلمشغولی و خوشی و سرخوشی را به فرد منتقل میکند و در کسری از ثانیه اتفاق می افتد.
روابط عاطفی بهخصوص عشق بر ساختار و عملکرد برخی قسمتهای مغز تاثیر میگذارد. در این مطالعه که بر روی 100 زن و مرد انجام شد آنها را به سه گروه تقسیم کرد و اسکن مغزی آنها را مورد مطالعه قرار دارد: افرادی که به شدت عاشق شدهاند، افرادی که اخیرا درگیر روابط عاطفی شدهاند و افراد مجردی که تا به حال تجربه عاطفی نداشتهاند. این افراد از جهت سن، تحصیل و درآمد در سطحی مشابه قرار داشتند.
نتایج این مطالعه نشان داد افرادی که عاشق بودند فعالیتهای مغزشان در برخی قسمتها مربوط به عملکرد اجتماعی، امید، انگیزه و احساسات بیشتر از دو گروه دیگر بود. علاوه بر این، محققان دریافتند که افرادی که مدت طولانیتری عاشق بودند، فعالیت مغزشان بیشتر بود و مغزشان عملکرد بهتری نیز داشت.
این مطالعه نشان داد احساس عشق در افراد با افزایش فعالیت برخی از مناطق مغزشان ارتباط مستقیم دارد. در واقع عاشق شدن به نظر آسان میآید اما تاثیر آن بر مغز و بدن بسیار پیچیده است.
منبع : مدیکال دیلی
به گزارش جام جم سرا ، شاید شما نیز در زندگی خود با افرادی روبهرو شده باشید که مدام از خود صحبت میکنند و دغدغه آنها ظاهر و بحثهای مربوط به خودشان است. این گونه افراد معمولا به فردی به جزء خود توجه چندانی نمیکنند و حس همدردی کمی نسبت به سایر افراد دارند. در واقع خودشیفتگی نوعی اختلال روانی محسوب میشود که میتواند روابط افراد، شغل، تحصیل، اوضاع مالی و رویکرد اجتماعی آنها را تحتالشعاع قرار دهد.
خودشیفتگی یا نارسیستی به این معنا است که فرد بیش از حد خود را دوست داشته باشد و همین امر باعث میشود تنها منافع خود را در نظر بگیرد و خودخواه شود. با افزایش مشارکت در دنیای مجازی و افزایش شبکههای اجتماعی خودشیفتگی نیز میان افراد نسبت به قبل افزایش یافته است.
این افراد مدام در جستجوی تصدیق حرف خود یا تشویق و تحسین اطرافیان هستند و هیچ گونه انتقادی را راجع به خود نمیپذیرند و در مقابل آن جبهه میگیرند. افراد نارسیست در شبکههای اجتماعی مدام از خود تصاویر مختلف در حالات مختلف منتشر میکنند و در جستجوی تایید افراد و ابراز علاقه آنها نسبت به تصاویر خود هستند.
این افراد در بیشتر مواقع صحبت یا مکامله افراد دیگر را قطع میکند و راجع به خود یا علاقهشان صحبت میکنند و به موضوعاتی که باب میلشان نیست یا راجع به آنها نیست گوش نمیدهند و از این طریق ممکن است به افراد دیگر بیاحترامی کنند. این گونه افراد بیشتر وقت خود را صرف توجه به ظاهر و تجملات میکنند و دغدغههای مادی فراوانی دارند.
منبع: MedicalDaily
نظر پروفسور کالج لندن درباره تفاوت های دو نیمکره مغز
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت نیوز ، مغز از وسط به دو نیمکره تقسیم شده است که هریک مجموعه نسبتا مجزایی از عملیات را انجام می دهند. پروفسور استفن ویلسون از دانشگاه کالج لندن می گوید: «نبود تقارن مغز برای کارکرد درست مغز ضروری است. این عدم تقارن به دو طرف مغز امکان می دهد که تخصصی شوند، ظرفیت پردازششان را افزایش دهند و از موقعیت هایی که باعث تعارض دو طرف مغز هنگام تلاش برای بر عهده گرفتن کنترل کاری می شود، بپرهیزند؛ اما از طرف دیگر برحسب اینکه کدام نیمکره مغزتان فعال تر باشد نوع توانمندی ها، علایق و رفتارهایتان متفاوت است و می توانید کارهای خاصی را بهتر انجام دهید.»
راست مغز هستید یا چپ مغز؟
معمولا افراد راست مغز با گرایش هایی به ادبیات، زبان، هنر، موسیقی و ... روزگار می گذرانند. این افراد رویاپردازهای درجه یک هستند، آن ها در هرکاری احساسات را دخیل می کنند. در طرف مقابل، افراد چپ مغز خیلی با احساسات میانه خوبی ندارند و برای مثال، آن ها با دیدن فیلم های احساسی خیلی تحت تاثیر قرار نمی گیرند. واضح است که این افراد منطقی تر فکر می کنند. با این حال اگر نمی دانید دقیقا راست مغز هستید یا چپ مغز، تصاویر مقابل برای دریافت این موضوع به شما کمک می کند.
یک نکته بسیار مهم
احتمال دارد پس از خواندن این موارد متوجه شوید که شما مطلقا راست مغز یا مطلقا چپ مغز نیستید. توجه داشته باشید که این کاملا عادی است. به احتمال قوی و برای مثال اگر شما چپ مغز باشید و 80درصد ویژگی های چپ مغزها را داشته باشید باید20درصد ویژگی راست مغزها را هم داشته باشید.
این موضوع در بین زوجین جوان در سنین اولیه ازدواج که هنوز با اخلاقیات هم آشنا نیستند یا نمی دانند که در برابر رفتار خاص همسرشان چه واکنشی نشان دهند بیشتر دیده می شود. اغلب افراد مشکلات یا خستگی کار و ترافیک را از محیط بیرون با خود به خانه می آورند، خانم خانه از این شکایت می کند که همسرش بعد از برگشت به منزل بدون دلیل به موضوعی واکنش نشان داده و عصبانیت خود را سر او خالی می کند. این موضوع در خانم ها اغلب به شکل غر زدن و گیر دادن های کلامی و سوال پیچ کردن های بی مورد اتفاق می افتد.
باهوش ها کمتر به دیگران گیر می دهند
سمیه شاهمردای روانشناس و مشاور خانواده با بیان اینکه خالی کردن خشم، هیجان های عصبی وبه اصطلاح گیردادن ریشه روانشناسی دارد، افزود: در این علم یک مکانیسم دفاعی به نام جابجایی وجود دارد که فرد تکانه یا هیجان درونی خود مانند خشم را به دیگری منتقل کرده یا به عبارتی عصبانیت خود را سر او خالی می کند.
وی افزود: هر چه فرد خودشناسی و خودآگاهی اش کمتر باشد احتمال استفاده او از این مکانیسم دفاعی بیشتر است البته این موضوع به هوش هیجانی نیز مرتبط بوده زیرا یکی از فاکتورهای هوش هیجانی آگاهی ازهیجانات و رصد آن ها است.
این روانشناس عنوان کرد: افرادی که هوش هیجانی فعال تری دارند، سرنخ هیجانات خود را می دانند. فردی با هوش هیجانی فعال هنگام عصبانیت می داند که ممکن است هیجان خود را بر روی فرد مقابل یا همسرش تخلیه کند به همین دلیل سعی می کند با راهکار مناسب از انجام این کار اجتناب کند.
آتو دست فرد عصبی ندهید
شاهمرادی با اشاره به یکی از بهترین راهکارها برای اینکه وقتی عصبانی می شویم کمتر به دیگران گیر بدهیم، افزود: باید سعی کنیم به احساسات و هیجانات خود اشراف داشته باشیم و در این زمان به همسر و سایر اعضای خانواده از احساس خود حرف زده و به آن ها بگوییم تا نیم ساعت با من صحبت نکرده و از جملات تحریک کننده که خشم را زیاد می کند استفاده نکرده و مدام من را سوال پیچ نکنید و صبر کرده تا عصبانیت من فروکش کند.
وی ادامه داد: اگر فکر می کنید همسرتان از جای دیگری ناراحت و عصبی است و در معرض خشم او هستید سعی کنید از دامن زدن به این حالت و تحریک کردن او اجتناب کرده و تا فروکش کردن عصبانیتش از همسرتان فاصله بگیرید و سر یک فرصت مناسب حتما با او در مورد رفتارش صحبت کنید اما نکته مهم این است که نباید نگذارید این موضوع به دست فراموشی سپرده شود.
راهکارهای اورژانسی برای فروکش کردن عصبانیت
در بسیاری از موارد به حدی عصبی و مضطرب هستیم که به حد انفجار رسیده ایم در این موارد به محض اینکه با فردی مواجه شده با یک جرقه عصبانیت خود را بر سر او خالی می کنیم اما راهکارهای اورژانسی در علم روانشناسی وجود دارد که مانند آبی بر روی آتش این حالت شما را ازبین می برد.
شاهمردای با اشاره به راهکار سریع فروکش کردن عصبانیت در این لحظات افزود: سعی کنید محیط مورد نظر را ترک کرده وکمی قدم بزنید، خوردن یک لیوان آب سرد، دوش گرفتن و تمرکز بر روی افکار مثبت از راهکار های موثر و سریع در کنترل عصبانیت و خشم است.
وی افزود: برخی از افراد فوران خشمشان به حدی زیاد است که به محض عصبی شدن عصبانیت خود را بر روی دیگران تخلیه کرده و بدون دلیل به همه گیر می دهند، این افراد حتی خشم خود را نمی توانند با راهکارهای اورژانسی کنترل کنند این اشخاص مانند مبتلایان به اختلال دو قطبی نباید خوددرمانی کرده وباید از کمک های تخصصی روانشناسی و روانپزشکی استفاده می کنند.
نگذارید رفتارهای نادرست به دست فراموشی سپرده شود
این مشاور خانواده با اشاره به یکی از اشتباهات زوجین گفت: در این موارد وقتی خشم همسر فروکش می کند اغلب به جای صحبت کردن و با فراموش شدن این رفتار نادرست باعث می شوند که برخوردهای اشتباه همسر در آینده دوباره تکرار شود. در این زمان با صحبت منطقی همسرتان را متوجه رفتار نادرست و عصبانیت ناگهانی بی دلیلش کنید. همسران نیز باید با فهمیدن رفتار نادرست از طرف مقابل خود عذرخواهی کرده و سعی کنند روی این برخوردها و نیاوردن عصبانیت خود در محیط خانه تمرین کنند.
این متخصص پوست و مو گفت: از بارزترین نشانه کم کاری تیروئید می توان به خشک شدن پوست اشاره کرد. انجام آزمایش تیروئید در افرادی که با خشکی اکتسابی پوست مواجه می شوند، ضروری است و درمان این عارضه سبب بهبود وضعیت پوستی آنها می شود.
وی تاکید کرد: در پرکاری تیروئید تیرگی دور چشم نیز مشاهده می شود، همچنین مبتلایان به کم کاری و پر کاری تیروئید هر دو ممکن است دچار خارش و کهیر پوست شوند که البته این خارش بیشتر در کم کاری تیروئید بروز پیدا می کند.
رضوانی یادآور شد: ریزش مو، موی زائد و اختلالات هورمونی نیز از دیگر نشانه های کم کاری و پرکاری تیروئید است، همچنین کم کاری تیروئید سبب سفید شدن و کاهش رشد ناخن و پرکاری آن منجر به افزایش رشد ناخن می شود.