خبرگزاری آریا -
پرخوری عصبی اختلال در خوردن است که در آن فرد ابتدا مقدار زیادی غذا میخورد و سپس با ایجاد استفراغ عمدی یا مصرف ملین یا مدر میکوشد از افزایش وزن خود جلوگیری کند. این شرایط میتواند منجر به ایجاد عوارض حاد و جدی همچون کم آبی در بدن، مشکلات در ریتم قلب و آسیب دائمی به مری شود. این بیماری بیشتر در نوجوانان یا بزرگسالان جوان دیده میشود اما احتمال بروز آن در هر سنی وجود دارد. در ایالت متحده آمریکا، حدود 1.5 درصد از زنان و 0.5 درصد از مردان به این بیماری مبتلا هستند.
نشانهها پرخوری عصبی:معمولا بر اساس گفتههای موسسه ملی سلامت، این بیماری با پرخوریهای مکرر شناخته میشود که معمولا با پاکسازی همراه است. در طول دورههای پرخوری، بیمار حس میکند کنترل خود را بر روی غذا خوردن از دست داده است. به همین خاطر احساس شرمندگی، گناه یا ناراحتی خواهد داشت و سعی میکند رفتار خود را از دید سایر افراد پنهان کند. برای جبران چنین رفتارهایی، بیمار تلاش میکند پاکسازیهای لازم را انجام دهد. این پاکسازی معمولا در برگیرنده استفراغ عمدی، استفاده از ملینها و تمرینات ورزشی شدید است. چنین کارهایی معمولا تنها بعد از وعدههای غذایی بزرگ رخ نمیدهد بلکه فرد سعی میکند این کارها را بعد از یک میان وعده نیز انجام دهد. افرادی که مبتلا به پرخوری عصبی هستند ممکن است از اضافه وزن خود بترسند. آنها فکر میکنند بسیار سنگین تر از وزن واقعی خود هستند. از آنجایی که افراد مبتلا به این بیماری اغلب وزن نرمال و طبیعی دارند، شرایط آنها ممکن است توسط سایر افراد قابل شناسایی نباشد. بر اساس مطالعات انجام شده در سال 2012، حدود 65 درصد از افرادی که مبتلا به پرخوری عصبی بودند وزن طبیعی داشتند و تنها 3.5 درصد از آنها دچار اضافه وزن شده بودند. دوستان و اعضای خانواده ممکن است متوجه این موضوع شوند که افراد مبتلا به پرخوری عصبی بعد از مصرف وعدههای غذایی به دستشویی یا حمام میروند. والدین کودکانی که دارای این اختلال هستند نیز ممکن است متوجه ناپدید شدن حجم بسیار زیادی از غذاها شوند. نشانه دیگر این بیماری، تلاش مکرر افراد برای کاهش وزن است. نشانههای فیزیکی آن شامل اسیب به دندان و لثه، زخم در دهان، چرخه قاعدگی نامنظم و ضربان قلب غیر عادی است.
دلایل ایجاد پرخوری عصبی:هنوز مشخص نیست چه چیزی باعث ایجاد اختلال پرخوری عصبی میشود اما فاکتورهای فرهنگی، روانی و ژنتیک میتواند نقش مهمی در ایجاد آن بازی میکند. وجود مشکلات روانی همچون کمبود اعتماد به نفس و رفتارهایی مانند رژیم غذایی دشوار میتواند خطر توسعه این اختلال را تا حد زیادی افزایش دهد. خطر افزایش پرخوری عصبی در افرادی که مادر یا خواهرشان از آن رنج میبرند نیز وجود دارد. زنان نیز به خاطر فشارهای فرهنگی ممکن است به لاغر شدن روی بیاورند.
تشخیص پرخوری عصبی:تشخیص پرخوری عصبی بعد از معاینه،آزمایش خون و ادرار و ارزیابی روانی انجام میشود. در آزمایش خون و ادرار پزشک متخصص به دنبال تعادل الکترولیتها یا کم آبی خواهد بود. همچنین بررسی قلب، ریهها و استخوانها نیز انجام میشود. از آنجایی که پرخوری عصبی به عنوان یک بیماری روانی در نظر گرفته میشود پزشکان از معیارهای موجود در dsm استفاده میکنند. این راهنما بیان میکند که به منظور تشخیص افراد مبتلا به پرخوری عصبی، باید یک فرد دوره پرخوری و پاکسازی را حداقل به مدت یک هفته و دوره زمانی سه ماهه داشته باشد.
فاکتورهای خطر:زنان بیشتر از مردان در معرض ابتلا به این اختلال قرار دارند. بر اساس یافتههای مرکز سلامت زنان، حدود 85 تا 90 درصد از بیمارانی که به پرخوری عصبی مبتلا میباشند، خانم هستند. اما این اختلال در مردان نیز میتواند وجود داشته باشد. اختلالات مرتبط با خوردن در میان ورزشکاران همچون ژیمناستها، دوندهها و کشتی گیران بیشتر شایع است.
درمان پرخوری عصبی:غلبه کردن بر پرخوری عصبی به نظر فرایند دشواری می رسد زیرا بیماران به چرخه خوردن و پاکسازی پایبندند. به همین خاطر شکستن چنین چرخه ای بسیار سخت خواهد بود به خصوص اگر درمان به درستی انجام نشود. به طور کلی حدود یک سوم از بیماران بهبود می یابند و یک سوم از آنها همانگونه که قبلا بودهاند باقی میمانند. یک سوم از بیماران نیز در طول زمان بدتر میشوند. درمان پرخوری عصبی شامل ترکیبی از روان درمانی، استفاده از دارو، آموزش تغذیهای و گروههای حمایتی است. مشاوره نیز ممکن است دربرگیرنده درمانهای رفتاری شناختی یا خانواده درمانی باشد. درمان رفتاری شناختی نیز به منظور آموزش افراد برای تشخیص رفتارها و افکار پرخطر مورد استفاده قرار میگیرد. خانواده درمانی نیز برای افراد جوان یا کودکانی که مبتلا به این بیماری هستند استفاده میشود. خانواده درمانی بر روی حمایت خانواده و والدین تکیه دارد. گروههای حمایتی برای افرادی که مبتلا به پرخوری خفیف هستند و مشکلات سلامتی دیگری ندارند مفید است.برخی از افراد ممکن است برای ادامه درمان خود از مراکز موجود کمک بگیرند.داروهای ضدافسردگی نیز برای درمان هر نوع افسردگی یا اضطراب مرتبط با پرخوری عصبی تجویز میشود. متخصص تغذیه نیز می تواند در توسعه رژیم غذایی سالم و بهبود عادتهای خوردن به فرد کمک کند.برای بیمارانی که وزن بسیار کمی دارند، متخصص تغذیه برنامه ای را برای بازگشت به وزن نرمال و طبیعی ایجاد میکند. برخی از اوقات ممکن است بیمار برای تصحیح عدم تعادل الکترولیتها در بیمارستان بستری شود. البته طول بستری شدن تنها یک یا دو روز است. خانواده یا دوستانی که متوجه نشانههای پرخوری عصبی در یک فرد میشوند باید هر چه سریع تر او را نزد پزشک متخصص ببرند.
روانشناسان میگویند تیک عصبی بیشتر در صورت، گردن و سر ظاهر میشود و پرش پلکها از شایعترین نوع تیکهای عصبی است، اما گاهی این پرشهای ظریف که در پلک تحتانی و فوقانی احساس میشود، توسط دیگر افراد قابل مشاهده نیست. به هر حال تیک، نمایانگر نوعی تخلیه روانی و نشانه ناراحتیهای عصبی است.
حتی استرس موجب اختلالات جسمی چون ضربان قلب، اختلال در تنفس و گوارش و احساس دردهای استخوانی و جسمی میشود.
مرگ عزیزان، ستیزه و جدایی در کانون خانواده، ترس از بیکاری، نداشتن امکانات مناسب اجتماعی، شهرنشینی و سکونت در محلات پرجمعیت و ترافیک سنگین در راه خانه و محیط کار، همگی از عوامل استرسزا به حساب میآید.
تخمین زده میشود بین ۵ تا ۲۵ درصد کودکان در سنین مدرسه نیز نوعی از اختلال تیک را تجربه می کنند.تیکها حرکات غیرطبیعی ناگهانی، مکرر، سریع و هماهنگی هستند که معمولاً به راحتی قابل تقلید هستند. تیک های عصبی در کودکی بسیار شایعاند و معمولا پس از یک سال (اغلب طی چند هفته) خود به خود بهبود می یابند و عمدتا نیاز به درمان ندارند.
حرکات به صورتی مشابه مکرراً رخ میدهند و بیمار قادر است به صورتی ارادی برای مدتی کوتاه آنها را مهار کند، اما این امر ممکن است سبب اضطراب بیمار شود.تیکها در نتیجه فشار روانی تشدید میشوند و حین فعالیتهای ارادی و تمرکز فکری کاهش یافته و در خواب از بین میروند.
تیک های حرکتی معمول که اغلب در حدود ۵/۳سالگی شروع می شوند ،به کودکان کمک می کنند تا انرژی عصبی را آزاد کنند. ۷۵ درصد از کودکان، این نوع تیک را در عرض ۶ ماه پشت سر می گذارند. اگر کودک شما گرفتار تیک شد، بهترین راه، نادیده گرفتن آن است. هیچ گاه او را سرزنش نکرده و یا تنبیه نکنید. شما می توانید برای جلوگیری از تبدیل شدن این عمل به یک عادت، با تمرین کردن روش های پیشگیرانه، به کودکان تان کمک کنید، ولی تیک های گذرا نباید در برنامه کامل ترک عادت مورد توجه قرار گیرد. تیک های مزمن: اگر تیک بیش از ۱۲ماه ادامه یابد، تیک مزمن محسوب می شود. تیک های مزمن پایدار هستند و معمولاً انقباض ماهیچه در آن ها بیش از حد و بسیار شدید است.
این تیک ها مشخصاً به صورت حمله های دورهای هستند و غالباً شدت آن ها ماه به ماه، روز به روز یا حتی ساعت به ساعت تغییر می کند. در حقیقت رفتار تیکی ممکن است برای هفته ها یا ماهها کاملاً محو، اما دوباره ظاهر شود. ممکن است در هر سنی پدیدار شوند،
اما اغلب در کودکی شروع می شوند. درمان در اکثر موارد لازم نیست. باید به بیمار توضیح داد که این اختلال اهمیتی ندارد. تیک های ساده یا متعدد مداوم: معمولا از کودکی یا نوجوانی و قبل از ۱۵سالگی آغاز می شود. در بسیاری از موارد تیک های موردی روی می دهد، اما بهبود کامل در خاتمه نوجوانی رخ می دهد. سندرم تیک های حرکتی و صوتی متعدد مزمن: این سندرم به نام پزشک فرانسوی ای که نخستین بار این بیماری را توصیف کرد، "سندرم ژیل دولا توره” نامیده می شود. این اختلال معمولا همراه با تحریک پذیری و وسواس است که می تواند موجب رانده شدن فرد از اجتماع شود .
درمان تیک
معمولا هدف از درمان تیک، قطع کامل آن نیست، چون چنین شرایطی ممکن است عملی نباشد. بنابراین هدف این است که با وجود چنین حرکات و تیکهایی، فرد زندگی و عملکرد نرمالی داشته و زندگیاش مختل نشود.
علاوه بر دارو درمانی برای بهبود تیکها، روان درمانی نیز بسیار مهم و قابل توجه است. به این معنی که خانواده و خود فرد باید آموزشهای لازم را در این زمینه کسب کنند تا مشکلاتشان به حداقل برسد.
درباره تیکهای خفیف که اختلالی در کارکرد فرد ایجاد نمیکند، فقط لازم است بیمار را کنترل کنیم و مراقبش باشیم که اگر تیک شدت یافت، درمان را آغاز کنیم.
بروز اختلال در تعاملات اجتماعی، ناراحتی یا درد فیزیکی و ایجاد اختلال در جنبههای مختلف زندگی مانند شغل و تحصیل فرد از مواردی است که به درمان نیاز دارد و نباید فراموش کنیم اولین قدم در درمان تیک، آموزش بیمار، اعضای خانواده و کسانی است که با او در ارتباط هستند.
هدف از درمان، حذف کامل تیکها نیست، بلکه میخواهیم احساس ناراحتی فرد کاهش یابد و تیکها نیز تا حدی کنترل شود که تداخلی در زندگی فرد ایجاد نکند.
کاهش استرس، درمان بیماریهای همراه با تیک مانند بیشفعالی و وسواس در درمان علائم تیک موثر هستند. همچنین در مواردی که عملکرد فرد به علت بروز تیک عصبی مختل شود، درمان دارویی صورت میگیرد.
جام جم سرا:
به گفته افشین یداللهی، گاهی تیکها با افزایش استرس و شدت آن بیشتر و شدیدتر میشود. در واقع میزان تیک به استرس مربوط است.
این متخصص حوزه بهداشت روان، چنان که فارس خبر داده، با تشریح وضعیت مذکور گفته است: در تیکهای پیچیده ممکن است فرد گردن را کج کند، شانه را بالابیندازد و در نهایت نیز فوت کند. به طور کلی تیکها میتوانند با رفتارهایی نظیر بالاانداختن شانهها، پلک زدن، تنگ کردن چشمها، شکلک در آوردن، تکان دادن سر به طرفین یا پایین آوردن سر یا چین دادن بینی دیده شود.
وی درباره درمانهای این اختلال افزود: دارو درمانی میتواند این اختلال را کنترل کند. از طرفی آرام سازی عضلانی به عنوان روان درمانی موثر این اختلال شناخته شده است. وی اظهار کرد: اساس آرام سازی عضلانی بر این پایه استوار است که سیستم پاراسمپاتیک بدن فعال شود تا اضطراب و استرس کاهش پیدا کند.
تیک عصبی چیست
اختلال تیک یا در اصطلاح عامیانه تیک عصبی، به اختلالی گفته میشود که شخص مبتلا حرکات و صحبتهای تکراری را در طول روز چندین بار انجام میدهد تیک یا پرش ناگهانی، غیر ارادی، سریع و تکراری یک عضله مشکلی با ریشههای عصبی است.
به نقل از شهرفارسی، تیک یکی از شایعترین مشکلات روانی است که دلیل آن تا کنون مشخص نشده است طبق نظر روانشناسان تیک عصبی بیشتر در صورت، گردن و سر ظاهر میشود. پرش پلکها از شایعترین نوع تیکهای عصبی است.
تیک نمایانگر نوعی تخلیه روانی و نشانه ناراحتی عصبی است. تقریبا تیک امری عادی است که همه افراد به نوعی با آن درگیر هستند اما در بعضی افراد این درگیری عصبی بیشتر از سایرین دیده میشود. اختلال تیک میتواند ریشه هیجانی داشه باشد منشأ بروز اختلالات تیک خانواده فرد است فضای متشنج خانواده میتواند در بروز این مشکل تأثیر داشته باشد.
عواملی که در بروز تیک عصبی تأثیر دارد عبارتند از:
۱-وراثت
۲-استرس و اضطراب
وراثت: ژن در اختلال تیک نقش مهمی دارد افرادی که به تیک عصبی مبتلا میشوند احتمالا یکی از افراد خانواده به این مشکل مبتلاست. ممکن است در دو قلوهای یک تخمکی نیز تیک دیده شود.
استرس و اضطراب: وقتی شخص بیش از اندازه استرس و اضطراب دارد احتمال اینکه دچار اختلال تیک شود بسیار است در خانوادههایی که بین والدین مشاجره و اختلاف زیاد است استرس بیش از اندازه به فرزندان وارد میشود که ممکن است سبب بروز اختلال تیک در آنها شود. زمانی که فشارهای عصبی بر افراد زیاد است رفتارهای تیکی افزایش مییابد.
تیک صوتی
تیک صوتی ممکن است در فرد بصورت سرفههای پشت سر هم، بالا کشیدن بینی، صاف کردن سینه بصورت تکراری و غیر ارادی بروز کند بعضی اوقات شخص زمانی که دچار تیک صوتی میشود کلمات و عبارتهای زشت و ناهنجار بیان میکند که غیر ارادی و بیاختیار این کلمات را بر زبان میآورد علاوه بر استرس و اضطراب عوامل فیزیو لوژیک نیز در ایجاد تیک مؤثر است مانند کار زیاد و خستگی، بدخوابی
درمان تیک عصبی
برای درمان و کاهش رفتار تیکی اولین قدم ایجاد فضایی پر از آرامش و بدور از تنش و اضطراب است. اگر کودکی به تیک عصبی مبتلا است نباید او را تنبیه و یا مسخره کرد زیرا هر گونه توجه نشان دادن به این مشکل آن را تشدید میکند باید والدین فضایی آرام و بدون ترس و وحشت و نگرانی برای کودک ایجاد نمایند و با او مهربان باشند تا به مرور زمان اختلال تیک کودک برطرف شود البته در مراحل حادتر باید حتما به روان پزشک مراجعه شود.
این افراد دورههای پرخوری کنترل نشده را نیز تجربه میکنند و حتی با اینکه سیر هستند، اما باز هم اقدام به خوردن میکنند و اغلب وعدههای غذایی آنها هم تعداد بیشتری دارد و هم حجم بالاتری را در بر میگیرد. این افراد غذای خود را به صورت تعمدی بالا میآورند.
علاوه بر عوامل جسمانی و فشارهای اجتماعی عواملی مانند افسردگی و اضطراب، خشم و تنهایی، عزت نفس پایین و احساس ناتوانی در کنترل زندگی میتوانند شدت بروز این مشکل را افزایش دهد.
برای رفع پرخوری عصبی درمانهای ترکیبی توصیه میشود. یعنی در صورت لزوم هم از دارو استفاده شود و هم درمانهای روانشناختی.
یکی از روشهای درمان غیردارویی درمان شناختی است. در این روش برای حل این اختلال لازم است تا نگرش فردی که این رفتار را از خود بروز میدهد مورد بررسی قرار گیرد. گام اول، مشخص کردن تعداد و نوع رفتار است.
یعنی فرد باید بنویسد که پس از پرخوری چه رفتارهایی را از خود نشان میدهد و هر کدام از این رفتارها را چند بار در طول روز یا هفته تکرار میکند. در گام دوم به هدف از بروز رفتار پرداخته میشود و آنچه روی آن تاکید بسیار میشود اصلاح شیوه رسیدن به هدف در فرد مبتلا به پرخوری عصبی است.
گام سوم، تهیه فهرست رسیدن به اهداف است: یعنی اگر هدف لاغری و تناسب اندام است، لازم است تا فهرستی از راههای رسیدن به این هدف را مشخص کنید. در این مرحله مهمترین نکته لحاظکردن زمان رسیدن به هدف است که هم منطقی باشد و هم به اندازهای دیر نباشد که فرد منصرف شود.
گام چهارم، افزایش آگاهی است که در آن اطلاعات کاملی در خصوص عوارض استفراغ تعمدی و استفاده بیش از حد از ملینها و ورزشهای غیراصولی و همچنین فواید استفاده از راههای مفید به فرد داده میشود.
گام پنجم کنترل حملههای خوردن است و به فرد آموزش داده میشود که در زمانهایی که بشدت پرخوری از خود نشان میدهد از تنفس عمیق شکمی استفاده کند و با چشمان بسته حدود سه تا پنج دقیقه تمرکز کند و به مباحث مرحله آگاهی فکر کند. علاوه بر آن استفاده از تکنیکهای حواسپرتی مانند شمارش اعداد معکوس یا نام بردن اسامی گلهای مختلف نیز میتواند حواس فرد را از خوردن افراطی پرت کند.
گام ششم، تمرین گفتوگوی درونی است که از فرد خواسته میشود که جملات امیدبخش و کنترلکنندهای را در ذهن خود تکرار کند. بهتر است که این تمرینات همراه با پیادهروی باشد و فرد در حین انجام پیاده روی جملات امیدبخش را در ذهن خود مرور کند. آخرین تمرین، تصویرسازی قبل از خواب است که در آن فرد چند نفس عمیق میکشد و خود را در حالت شایسته تصور میکند.
دکتر مهرنوش دارینی - روانشناس و مشاور
جام جم سرا: افراد عصبی اکثر مواقع رفتارهای غیرمنطقی و بچگانه از خود بروز میدهند و هرگز نمیتوانند برنامه منظم و درستی در زندگی داشته باشند.
گاهی مواقع نمیتوان این افراد را از دیگران براحتی تشخیص داد، چراکه ممکن است خود را زیر پوششی تقلبی مخفی کنند و در برابر دیگران تا آنجا که میتوانند برخورد مناسبی داشته باشند.
بسیاری از آنها حتی از هوش سرشار و استعدادهای فوقالعادهای برخوردارند، اما با گذر زمان معلوم میشود به دلیل عصبی بودن نمیتوانند از تواناییهای خود بهره ببرند. این موارد از دیگر خصوصیات این افراد است:
داشتن احساس بد نسبت به خود
اگرچه همیشه رویاهای بزرگی در سر دارند، اما معایب خود را چنان بزرگ میبینند که تصور میکنند مانعی بر سر رسیدن به حتی کوچکترین خواستههایشان است. از آنجا که معتقدند وجودشان پر از نقص است، از رسیدن به موفقیت به کلی ناامید هستند و دست از تلاش برمیدارند.
سرزنش و احساس گناه
این افراد دائم خود و دیگران را سرزنش میکنند. آنها در انجام دادن کارها با وجود توانایی، تنبل و سست هستند و هرگاه با مانعی در کار و زندگیشان روبهرو میشوند به جای تفکر درست، زبان به اعتراض میگشایند و زمین و زمان را سرزنش میکنند و حتی خود را بدشانس و بدبخت میدانند.
دشمنی
بسیاری از انسانهای عصبی رفتاری توام با دشمنی و نفرت دارند. آنها چون خود را بیارزش و بیخاصیت میدانند، قبل از هر چیز دشمن شماره یک خودشان میشوند و سپس دامنه نفرتشان به اطرافیانشان نیز گسترده میشود و معمولا نسبت به دیگران با ستیزهجویی رفتار میکنند.
فرار از واقعیت
افراد عصبی معمولا به خود دروغ میگویند و از پذیرش واقعیتها طفره میروند. به جای اینکه با ناکامیهای خود منصفانه و صحیح برخورد کنند یا نقاط ضعفشان را بپذیرند، از مشکلاتشان فرار میکنند و دیگران را مسبب ناراحتیهای خود میدانند.
آنها به این رفتارشان چنان ادامه میدهند تا در نهایت در گردابی از توهمات نابخردانه فرو میروند و هرگز نمیتوانند خود را از شر ناملایمات زندگیشان برهانند.
حساسیت بیش از حد
در برابر رفتارهای دیگران بیش از حد حساس هستند و واکنشهای نامناسب و هیجانی نامعقول نشان میدهند. هر نوع برخورد و رفتار نامطلوب دیگران را به حساب تنفر آنها از خود میگذارند و حتی در برابر کوچکترین دلخوری، غوغا به پا میکنند. همیشه تصور میکنند دیگران درصدد آزردن آنها هستند.
نگرانی بیش از حد
افراد عصبی، پیوسته نگران هستند و با تمام وجود رنج میبرند. آنها معتقدند هیچ چیز درست نمیشود و فقط یک معجزه میتواند از شرایط بد زندگی، نجاتشان دهد. هرگز لحظهای آرامش ندارند و به همین سبب با دیگران به تندی و خشونت رفتار میکنند.
چگونه به یک فرد عصبی میتوان کمک کرد؟
اگر دوست یا یکی از اعضای خانوادهتان رفتاری عصبی دارد، قبل از هر چیز باید ناراحتیهای روحی آنها را بپذیرید و قبول کنید رفتارهایشان غیرعادی و ناهنجار است و باید نحوه برخورد مناسب با این افراد را بیاموزید تا بتوانید در رفع مشکل، آنها را کمک کنید.
در حقیقت، این اولین گام در کمک به فرد عصبی است. گام بعدی این است که آنها را تشویق کنید تا باورهای غلط و تصورات اشتباه درخصوص خود را دور ریخته و به وجود و شخصیت خود احترام بگذارد. آنها باید متوجه شوند برخی عقاید و حتی اصولشان اشتباه و غیرمنطقی است و باید آنها را اصلاح کنند. از آنجا که این افراد نمیپذیرند دچار مشکل هستند، باید ابتدا آنها را به وجود چنین مشکلی متقاعد کرده و سپس در رفع آن به آنها کمک کنید و تحت هیچ شرایطی آنها را تنها نگذارید.
هرگاه رفتار مثبت و مناسبی از آنها دیدید با ترفندهای زیرکانه آنها را تائید کنید و کارهای مثبتشان را در نظرشان بیاورید.
در برخورد با آنها مراقب باشید موجب دلخوریشان نشوید. به این منظور که به صحبتهایشان خوب گوش کنید و اجازه دهید احساساتشان را بدون نگرانی از سرزنش شدن ابراز کنند. با این رفتار شما، آنها متوجه میشوند مورد احترام دیگران هستند؛ بنابراین خودشان نیز برای وجود خود ارزش قائل میشوند و اندکی رفتارهای بیمارگونهشان را کنار میگذارند.
مراقب باشید تحت هیچ شرایطی از آنها انتقاد نکنید. واقعیت این است که آنها به دلیل حساسیت زیادی که دارند با انتقاد به صورت نادرستی برخورد میکنند و علاوه بر اینکه به احساسات کسی که از او انتقاد کرده صدمه میزنند، وجود خود را نیز بیارزش تلقی میکنند و رفتارشان بیش از پیش بد میشود.
افراد عصبی معمولا بعد از هر برخورد تند و بد با دیگران احساس شرمندگی و گناه میکنند و این احساس در وجود آنها دائمی خواهد شد بنابراین به آنها کمک کنید این احساس آزاردهنده در وجودشان را از میان بردارند.
شما میتوانید در برابر رفتار تندشان ملایمت به خرج دهید و هرگاه احساس کردید برنامهای صحیح و مناسب برای زندگیشان دارند، آنها را تشویق به پیشبرد بیکم و کاست برنامههایشان کنید. همچنین این افراد را به شرکت در موقعیتهای اجتماعی و برنامههای گروهی تشویق کنید. با این کار علاقه آنها به مردم بیشتر میشود و دیگر اجتماعگریز نخواهند بود. در میان جمع بودن به آنها کمک میکند بتدریج احساسات بد و منفی را از وجود خود دور کنند.
زندگی با یک فرد عصبی
همانطور که گفته شد باید این افراد را با مشکلات روحیشان کاملا بپذیرید و توقع نداشته باشید آنها رفتاری باثبات و معقول و منطقی داشته باشند و حتی انتظار خوشرفتاری از سوی آنها نداشته باشید.
در غیر این صورت ممکن است آنها را به دلیل رفتارهایشان سرزنش کنید و به مشکلشان بیفزایید. اگر آنها را با همین روحیات بپذیرید، میتوانید ارتباط خوبی با آنها برقرار کرده و حتی در بهبود رفتارشان بسیار موثر عمل کنید.
گاهی میتوانید شرایط زندگی را طوری تنظیم کنید که از دردسرهای ناخواسته آنها تا حدی رهایی یابید. مثلا اگر همسرتان گاهی دوستانش را به خانه دعوت میکند و شما تمایلی به این کار ندارید، میتوانید برنامهتان را به گونهای تنظیم کنید که هر وقت شما در منزل نیستید، او دوستانش را دعوت کند. اگر بدانید رفتار یک فرد عصبی خارج از کنترل اوست و نیاز به کمک دارد، هرگز از دست او عصبانی نمیشوید و مانند یک بیمار نیازمند به او مینگرید.
اگر همسر یا کسی که کنار شما زندگی میکند و رفتارهای عصبی دارد، اما نمیپذیرد خود را اصلاح کند و به رفتار بد و تلخش ادامه میدهد، بهترین راهحل دوری کردن از اوست.
میتوانید به طور موقت ارتباط عاطفی خود با او را قطع کنید. به انتقادها و حرفهای تلخش توجهی نکنید و او را جدی نگیرید البته این روش را به طور موقت انجام دهید تا آنجا که او متوجه وجود مشکل در خود شود و تصمیم به کنترل و تسلط روی رفتار ناهنجارش بگیرد. در این میان خود نیز باید مراقب واکنشهایتان باشید و هرگز برخوردی نکنید که فرد عصبی را آشفتهتر کند.
همچنین بدانید که نمیتوان یک فرد عصبی را یکشبه عوض کرد و او را تغییر داد. به جای این تفکر او را همانگونه که هست بپذیرید و وقتتان را بیهوده هدر ندهید، چراکه آخر کار افسرده و ناامید باقی میمانید.
تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که روحیه خود را قوی سازید تا بتوانید از پس چنین فردی برآیید. در حقیقت خودتان را تغییر دهید. اگر به تنهایی نمیتوانید راهحلهای مناسب اتخاذ کنید، از مشاوران آگاه کمک بگیرید.(indiana/مترجم: نادیا زکالوند)
جام جم سرا: این اختلال در جوامع صنعتی بیشتر به چشم میخورد و بیشتر زنان دچار این اختلال میشوند و پژوهشها نیز نشان میدهد زنان 10 برابر مردان دچار این مشکل میشوند. این اختلال از اواخر نوجوانی شروع شده و بندرت زنان بالای 40 سال مبتلا به این بیماری میشوند.
افراد مبتلا بشدت از افزایش وزن هراس دارند و به صورت وسواسگونه وزنکشی میکنند و به طور مکرر از آینه برای نگریستن به اندام خود استفاده میکنند و عزتنفس خود را از دست میدهند.
این اختلال به دو شکل به چشم میخورد؛ در نوع اول (محدودسازی) فرد وزن خود را از طریق رژیم غذایی، روزه گرفتن یا ورزش شدید و افراطی از دست میدهد.
در نوع دوم (پاکسازی) فرد مبتلا به صورت افراطی غذا میخورد و سپس غذای خورده شده را تخلیه میکند.
بیاشتهایی عصبی، نوعی اختلال است که در اثر عوامل عاطفی، هیجانی و بیولوژیکی ایجاد شده و باعث میشود فرد اشتهای خود را برای خوردن غذا از دست بدهد.
دراین اختلال با وجود اینکه فرد احساس گرسنگی میکند، اما از خوردن امتناع میکند. فرهنگ خانواده، اختلافات خانوادگی، نوع تربیت، وراثت، تغییرات زندگی و تغییرات هورمونی و جسمی در بروز این اختلال نقش دارند.
تبلیغ جنبههای نادرست حفظ تناسب اندام در رسانهها بر نوجوانان بخصوص دختران نوجوان در بروز این اختلال بسیار موثر است.
این اختلال چنانچه ادامه یابد میتواند فرد را دچار افسردگی، اختلالات اضطرابی، شخصیتی و وسواسی کند.
علائم فرد مبتلا عبارتند از: امتناع از خوردن، انکارگرسنگی، ورزش کردن زیاد، خلق یکنواخت، بیاحساس بودن، مشکل در تمرکز، اولویت دادن امور روزمره به غذا خوردن، ظاهر لاغر، شمارش خونی غیرطبیعی، خستگی و کوفتگی، سرگیجه و غش، ناخنهای شکننده، موهای نازک و شکننده و دچار ریزش، موهای نرم و کرکداری که بدن را پوشاندهاند، قطع عادت ماهانه، پوست خشک، عدم تحمل سرما، نامنظم بودن ضربان قلب، فشار خون پایین، کمآبی بدن و پوکی استخوان.
درمان این اختلال، هم دارویی است و هم روانشناختی و باید تغذیه بیمار به حالت عادی برگردانده شود و اعتماد به نفس ارتقا یافته و افکار وسواسی پیرامون مساله لاغری کاهش یابد. فرد مبتلا اعتماد به نفسش در گرو لاغری است و با تغییر نگرش و شناسایی الگوهای فکری ناکارآمد میتوان گام اول را برای اصلاح شیوه تفکر این افراد برداشت.
برای اصلاح شیوه دریافت مایعات لازم است تا فرد مبتلا هر روز پس از ادرار وزن شود و میزان دریافت مایعات او نیز ثبت شود و تعداد دفعات استفراغ تعمدی و میزان ورزش نیز ثبت و با مشورت پزشک تغذیه و عمومی برنامهای برای تغذیه و ورزش تنظیم شود.
علاوه بر آن لازم است تا فرد احساس و ترسهایی که نسبت به چاقی دارد، در جدولی ثبت کند.
برای تغییر نگرش لازم است اطلاعات عمومی و عوارض اختلال برای فرد مبتلا مفهومسازی شود و سپس میتوان با استفاده از روشهای شناخت درمانی به تغییر نگرش فرد مبتلا پرداخت.(دکتر مهرنوش دارینی - روانشناس و مشاور)
جام جم سرا به نقل از ایسنا: سعید رضایی افزود: بازیها و ورزشهای گروهی بیشترین تأثیر را در شکلگیری شخصیت کودکان دارند تا حدی که این تأثیر نزدیک به 40 درصد شکلگیری شخصیت کودکان را شامل میشود.
وی اظهار کرد: رفتار والدین کمتر از 20 درصد حتی نزدیک به 11 درصد در تربیت کودکان خود نقش دارد. در واقع، بازی برای کودکان مثل آب برای ماهی بوده و همانطور که آب نقش حیاتی در زندگی ماهی دارد بازی و ورزش نیز نقش مهمی را در زندگی کودکان ایفا میکند.
رضایی با بیان اینکه امروز یکی از تأکیدات روانشناسان کودک فراهم کردن مکان برای بازیهای کودکان است، ادامه داد: بازی و کنشهای بازیگونه به خصوص بازیهای گروهی باعث شکلدهی به رفتارهای اجتماعی و ایجاد زمینه برای برقراری ارتباط میشود.
به توصیه این روانشناس، باتوجه به افزایش تک فرزندی و کم بودن تعامل اجتماعی در بستر خانواده، به شرط مناسب بودن شرایط برای رشد کودکان، کودکان پس از 3 سالگی باید وارد مهدکودک شده و زندگی اجتماعی خود را اینگونه آغاز کنند. امروزه کودکان تک بعدی بزرگ میشوند و با توجه به اهمیت حضور در اجتماع باید یادگیری مهارتهای اجتماعی را در اولویت قرار دهیم.
این روانشناس اظهار کرد: کودکان با بازیگوشی میخواهند اول خود و سپس محیط اطراف خود را کشف کنند، باید شرایط را برای کشف هرچه بهتر محیط اطراف کودکان فراهم کنیم، چون در صورت نبودن شرایط مناسب و آشنا نشدن این کودکان با محیط اطراف خود، این کودکان دچار افسردگی شده و برای رهایی از دیوارهای افسردگی دست به بازیگوشی و لجبازی میزنند که این افسردگی را به اشتباه بیشفعالی مینامند.
رضایی تصریح کرد: معلمان نقش زیادی در رشد کودکان داشته و با توجه به این امر باید با درک شرایط رشدی کودکان نسبت به شاگردان خود توزیع مناسبی از توجه را داشته باشنذ.
وی گفت: امروزه در اغلب مدارس به مقولهی بازی، سرگرمی و ورزش تأکید زیادی دارند، این فعالیتها روی زندگی مسالمتآمیز و رشد و بالندگی کودکان تأثیر بسزایی دارد، چون با پیشرفت در زمینهی بازی و ورزش علاوهبر رشد تفکر اجتماعی، کودکان احساس موفقیت نیز میکنند. خوشبختانه امروزه در آموزشگاهها زنگ ورزش احیا شده و معلمان متخصص ورزش کودکان نیز به کار گرفته شدند، اما باید اذعان کنیم که هنوز در ایجاد فضاهای ورزشی ضعف داریم.
رضایی با بیان اینکه ورزشهای گروهی که فعالیتهای گروهی را بهدنبال دارند سبب ایجاد ارتباط و تعامل گروهی شده و کنار آمدن با قوانین و یادگیری بایدها و نبایدها را بهدنبال دارد، افزود: این امر موجب افزایش مسئولیتپذیری کودکان و در نتیجه کاهش استرس و تأمین سلامت آنها میشود. ورزشهای انفرادی برای کودکان توصیه نمیشود، چون اصل فعالیت گروهی است، در ورزشهای انفرادی برخی اصلها از قبیل طرد شدن تجربه نمیشود.
این روانشناس تصریح کرد: ورزشهای گروهی بهلحاظ اجتماعی و روانشناختی تأثیر بسزایی در شخصیت کودکان دارند، این در حالی است که بازیهای مجازی باعث ایجاد آسیبهای عصب شناختی و پرخاشگری میشود. بازیهای مجازی روح اجتماعی نداشته و باعث بروز مشکلات و مرگ نورونهای عصبی در کودکان میشوند، کودکان امروزی در شرایط امروزی از بدو تولد تا 20 سالگی هرروز یک نورون عصبی را از دست میدهند که نبود فعالیتهای گروهی مناسب و سالم موجب افزایش مرگ این نورونها میشود، این در حالی است که حضور در گروههای اجتماعی به هرس شدن منطقی نورونها کمک کرده و باعث کاهش ریزش سلولهای عصبی در کودکان میشود.
جام جم سرا: برگها و گلبرگهای گل ختمی را میتوان به شکل دمنوش و عرقیات مصرف کرد که برای درمان انواعی از بیماریها مفید است. به لحاظ تاریخی گل ختمی در فرهنگهای مختلف به عنوان گزینهای برای درمان چندین بیماری کاربرد داشته است. در مصر باستان از دم نوش گل ختمی برای کاهش دمای بدن، درمان بیماریهای عصبی و قلبی و افزایش دهنده ادرار استفاده میکردند.
در کشورهای آفریقایی نیز دمنوش گل ختمی را برای درمان یبوست، سرطان، بیماری کبد و علائم سرماخوردگی تجویز میکردند. همچنین خمیر تولید شده از برگهای این گیاه برای درمان جراحت روی پوست قرار داده میشد.
در ایران این دم نوش به عنوان روش درمانی برای کاهش فشار خون بالا مورد استفاده بوده است. مطالعات جدید هم حاکی از آن است که گل ختمی میتواند در کاهش فشارخون و کلسترول بالا موثر باشد. هرچند لازم است بررسیهای بیشتری در این باره انجام گیرد.
همچنین این گیاه دارای خواصی است که میتوان در درمان سرطان و کاهش وزن مورد استفاده قرار داد.
در نتایج یک مطالعه دیگر آمده است عصاره گل ختمی روی متابولیسم اثر میگذارد و از چاقی و تشکیل چربی در کبد جلوگیری میکند.
این گیاه استوایی به عنوان ترکیبی دارویی در درمان شپش سر نیز تاثیرگذار است.
به نقل از هلث لاین، با این حال در برخی از مطالعات آمده است گل ختمی میتواند در فرآیندی که بدن استامینوفن را فرآوری میکند تاثیر بگذارد؛ هرچند این تاثیرگذاری احتمالا بسیار ضعیف است. (ایسنا)
در بسیاری موارد چنین بیمارانی دچار کولیت عصبی هستند، ولی برای یافتن پاسخ مناسب این پرسش توجه به چند نکته لازم است.
1 ـ خونریزی رودهای همیشه نشانه یک بیماری جدی است.
2 ـ وقتی علامت یک بیماری در سن بالای 40 سال برای اولین بار ظاهر میشود، حتما باید با دقت مورد بررسی قرار گیرد.
3 ـ دردهایی که خواب را به هم میزند، نشانه مهم یک بیماری در ساختار روده یا معده است.
روده تحریک پذیر که به آن کولیت عصبی نیز گفته میشود، یکی از بیماریهای شایع در اکثر جوامع است. در این بیماری، رودهها از نظر ساختمانی مشکلی ندارند و در صورتی که به روش کولونوسکوپی به دقت بررسی شوند، معمولا در آنها ضایعهای مشاهده نمیشود. علامت اصلی این بیماری درد شکم بخصوص قسمت زیر ناف است که به طور متناوب (مثلا سه روز در طول یک ماه) ایجاد میشود. در این بیماری درد معمولا با اجابت مزاج بهتر میشود و شروع دردها با تغییر اجابت مزاج (اسهال یا یبوست) همراه است.
این بیماران بهطور مداوم دچار تغییرات فرم و تکرار مدفوع میشوند. به عبارت ساده اگر یک فرد عادی هر روز یکبار دچار اجابت مزاج میشود، فرد دچار روده تحریکپذیر مدتی هر روز سه بار اجابت مزاج دارد و پس از آن تا چند روز هر دو روز یکبار، دفع مدفوع خواهد داشت.
از دیگر مشخصات این بیماری وجود نفخ زیاد و آروغ زدنهای پیاپی و گاز زیاد روده است. خیلی از مواقع نیز این بیماران دچار احساس دفع ناکامل مدفوع هستند و مجبورند مرتب برای تخلیه مدفوع اقدام کنند. بسیاری از بیماران دچار روده تحریکپذیر همزمان دچار علائم سوءهاضمه مثل ترش کردن، تهوع و دردهای معده نیز هستند.
نکته جالب در مورد این بیماری ارتباط آن با مشکلات روحی است، به طوری که بیشتر این بیماران همزمان دچار بیماریهایی مثل اضطراب، وسواس، افسردگی و... هستند. از طرف دیگر با استرسهای زیاد زندگی روزمره، علائم این بیماری تشدید میگردد. روده زخمی، نقطه مقابل کولیت عصبی است. این بیماری بهدلیل آسیب جدار روده در اثر سیستم ایمنی ایجاد میشود و برخلاف کولیت عصبی بیمار دچار کاهش وزن و بیحالی و ضعف میشود. این بیماری گاه با درد همراه است و به دلیل آسیب جدی جدار روده بیمار دچار خونریزیهای گاه گاه رودهای میشود.
خوشبختانه هر دو بیماری دارای درمانهای خوب و موثر است. لیکن زمانی میتوان درمان را شروع کرد که تشخیص درست داده شود و نوع بیماری به درستی مشخص شود.
درمان کولیت عصبی اطمینان دادن به بیمار در مورد ماهیت خوشخیم بیماری و خطرناک نبودن آن و اجتناب از خوردن خوراکیهایی مثل قهوه، کلم، حبوبات و شیرینکنندههای مصنوعی و استفاده بیشتر از فیبرهای گیاهی و نیز تکنیکهای ایجاد آرامش است.
درباره کولیت زخمی داروهای موثر روی سیستم ایمنی تاثیرگذار است.
دکتر رضا کریمی
فوق تخصص بیماریهای غدد
موضوعات پیشنهادی را که دوست دارید درباره آن در این ستون بیشتر بدانید به شماره 300011215 پیامککنید.
خسرو گورابی در گفتوگو با فارس در پاسخ به سوال شهروندی درباره علت آهسته شنیدن صداها، اظهارداشت: این مشکل میتواند ناشی از کمشنوایی حسی عصبی باشد، وقتی حلزون یا عصب شنوایی که سیگنالهای جمعآوری شده توسط حلزون را به مغز میرساند، آسیب ببیند، کمشنوایی حسی عصبی رخ میدهد که این عارضه ممکن است موجب شود تا همه صداها آهستهتر به گوش برسد.
وی افزود: مبتلایان به کمشنوایی حسی عصبی ممکن است با صدای بلند صحبت کنند و در محیط پر صدا دچار مشکل شوند.
نقش سمعک در درمان کمشنوایی حسی عصبی
این شنوایی شناس گفت: سمعک میتواند به مبتلایان کمک کند تا بهتر بشنود ولی ممکن است عدم وضوح صدا وجود داشته باشد که ممکن است فرد را ناراحت کند البته این مشکل همیشه از سمعک نیست و ماهیت این نوع کمشنوایی غالباً مشکلساز است.
کمشنوایی حسی عصبی غیرقابل جراحی است
رئیس انجمن شنوایی شناسی ایران تصریح کرد: کمشنوایی حسی عصبی غیرقابل جراحی است همچنین اگر کمشنوایی یک گوش بسیار شدید باشد ممکن است کاشت حلزون صورت گیرد و در واقع نوع پیشرفتهای از سمعک است.
گورابی خاطرنشان کرد: کمشنوایی عصبی حسی به راحتی قابل درمان نیست اما خوشبختانه این نوع کمشنوایی به طور کامل شنوایی را از بین نمیبرد به گونهای که سمعک میتواند آن را جبران کند.