جام جم سرا:
عمو حاجی 80 سال سن دارد و تا جایی که یادش است حمام نرفته به همین علت چهره ای همانند انسان های غارنشین دارد. رنگ خاکستری با لایه ای ضخیم از چرک بر اندامش او را سنگین وزن نشان می دهد.
او می گوید هیچ وقت حمام نرفته و اصلا از آب می ترسد. با این حال چند نفر از جوانان شهرستان فراشبند استان فارس تصمیم گرفتند او ا به رودخانه ببرند و بشورند. او را پشت وانت گذاشتند ولی وقتی به رودخانه رسیدند دیدند او فرار کرده است. او تصور می کند اگر تمیز شود حتما می میرد.
او از هیچ نوع غذا و آب بهداشتی استفاده نمی کند. لذیذترین غذا برایش لاشه حیوانات است. کسی نمی داند چرا او این نوع زندگی را برای خود انتخاب کرده و چرا از زندگی در میان مردم گریزان است. فقط همه اهالی دهستان دژگاه شهرستان فراشبند می دانند که او مدتهاست زندگی غارنشینی را در کنار چهارپایان و زباله به هر نوع زندگی دیگری ترجیح می دهد.
اما همین مرد به ظاهر کثیف وقتی با مردم عادی صحبت می کند از اطلاعاتی خبر دارد که شاید خیلی از همان مردم توجهی به آن نمی کنند. او می داند انقلاب کبیر فرانسه چیست و چه اتفاقاتی در جریان انقلاب روسیه رخ داده است.
خبرنگار مهر از او درباره رئیس جمهور فعلی ایران پرسید که او هم جواب داد: روحانی برنده شد. عمو حاجی این اخبار و اطلاعات را در جریان صحبت با مردم به دست می آورد. با این حال او از زمانی که عکس و خبرش در رسانه ها نقل زبان مردم شده، می گوید که زندگی را برایش سخت کرده اند. آزارش می دهند و او را کثیف ترین مرد می دانند. حتی برخی از کودکان غریبه به سمتش سنگ پرتاب می کنند درحالی که اهالی روستا احترام او را دارند.
آزار عموحاجی به هیچکس نمی رسد آنقدر که فرماندار فراشبند از وضعیتی که رسانه ها برایش بوجود آورده اند نیز گله می کند و می گوید: متاسفانه چنان وضعیتی از این مرد نشان داده اند که انگار با یک مرد وحشی رو به رو هستیم درحالی که اگر کسی با او هم صحبت شود هیچ وقت از مهربانی او خسته نمی شود.
محسن پورزارعی می گوید که سن تقریبی او 80 سال است در کوهها و جنگل های اطراف دهستان دژگاه زندگی می کند و عاملی که موجب تعجب همه شده این است که او از آب و غذای بهداشتی هیچ وقت استفاده نکرده و اتفاقا این عامل باعث نشده تا به بیماری های مختلفی دچار شود چون گروهی از پزشکان که آزمایش های مختلفی را روی او انجام داده اند متوجه شدند که سالم است و به رغم اینکه بهداشت فردی را رعایت نمی کند اما دچار هیچ نوع بیماری خاصی نیست.
پورزارعی می گوید که با همکاری اداره بهزیستی شهرستان قصد داشتند تا برای او مسکنی تهیه کنند و یا او را به بهزیستی انتقال دهند. برادرش او را متقاعد کرده تا نزد آنها زندگی کند با این حال قصد داریم برایش اتاقکی بسازیم تا اگر این نوع شرایط زندگی را هم نپسندید حداقل به این اتاق برود و دیگر در آن مکان کثیف در دل کوه نباشد.
برای عموحاجی شناسنامه صادر شده و بیمه خدمات درمانی دارد ولی هیچ وقت برگه های دفترچه اش پر نشده چون هیچ دکتری او را ویزیت نکرده است. با این حال او که نه به سرما حساس است و نه به گرما تا به حال بیمار نشده و اگرچه بیشتر ساعات شبانه روز را در میان زباله ها و حیوانات مرده می گذراند اما آزمایش هایی که روی او انجام شده نشان می دهد یک مرد سالم از نظر داشتن هر نوع انگل بیماری زاست.
جواب آزمایش هپاتیت و ایدز عموحاجی هم منفی بود
غلامرضا مولوی دانشیار انگل شناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران اواسط زمستان سال گذشته با کمک همکارانش آزمایشات مختلفی را به منظور شناسایی آلودگی های انگلی روی عمو حاجی انجام داده اند در این باره میگوید: عمو حاجی در مواجهه با مواد غذایی آلوده و محیط زندگی کاملا غیر بهداشتی به هیچ یک از عفونت های انگلی که انتظار آن می رفت آلوده نشده است. همچنین چندی پیش مرکز بهداشت فراشبند نتایج به دست آمده از هپاتیت B و C و ایدز او را نیز منفی گزارش کرده است.
وی ادامه می دهد: تنها آزمایش انگلی که امیدواریم در مورد عموحاجی انجام شود ، عفونت تریشینوز است که در نتیجه خوردن گوشت خوک و یا گراز به انسان سرایت می کند که ایشان سال هاست در شرایط لازم برای ابتلا به آن قرار داشته اند .
مولوی می گوید: در این مدت از عمو حاجی شنیده است که او از لاشه حیوانات از جمله گزار هم تغذیه کرده است. البته نشانه عینی وجود این نوع انگل دردهای عضلانی و اسهال است که عمو حاجی به یاد ندارد دچار چنین مشکلی شده باشد.
مولوی و همکارانش از این جهت عموم حاجی را مورد بررسی قرار دادند که او در شرایط زیستی بسیار آلوده ای بوده و امکان وجود هر نوع انگل و بیماری در بدنش وجود داشته است اما وقتی تمام آزمایشات انجام شده آنها پاسخ منفی داشته بسیار متعجب شده بودند چون امکان دچار شدن او به یک یا چند انگل حتمی بوده است. آن چنان که هر فردی ممکن است به بیماری ها و انگل های مختلفی دچار شود حتی اگر به بهداشت فردی خود نیز اهمیت زیادی بدهد.
مولوی می گوید: بسیاری از ما سعی می کنیم آب آلوده و یا غذای آلوده نخوریم. هر روز حمام می رویم و از دارو برای از بین بردن بیماری استفاده می کنیم. محیطی که در آن زندگی کرده و یا کار می کنیم را هم تمیز می کنیم تا دچار بیماری های انگلی نشویم بنابراین سالم بودن عمو حاجی را تنها می توان به سطح ایمنی او نسبت داد که این مطالعه نیز توسط دیگر همکاران در حال بررسی است.
چگونگی سالم ماندن عموحاجی دربرابر این همه باکتری و انگل پیرامونش، مولوی و همکارانش را به این فکر واداشته که شرایط زندگی اهالی روستا را نیز بررسی کنند. مولوی می گوید: سطح ایمنی عموحاجی در برابر آلودگی های اطرافش قابل اهمیت است. می خواهیم بدانیم بدن مردمی که در آب و هوا و محیط زندگی مشابهی با عموحاجی زندگی می کنند ولی در عین حال مراقب وضع بهداشتی خود هستند چگونه است؟ پرداختن به اینگونه مطالعات پایه به توسعه کرانه های دانش کمک فراوان می کند و همچنین دقت ما را به جنبه هایی از زندگی که احتمالا مورد غفلت واقع می شود جلب می کند. رسیدن به نتایج جامع و قابل استناد علمی نیازمند انجام پژوهش های تیمی و استفاده از همکاری های برون بخشی است.(مهر)
جام جم سرا:
جمشید دانایی فر در روز 17 بهمنماه 92 همراه با چهار سرباز دیگر در مرز جکیگور منطقه سرباز سیستان و بلوچستان به گروگان گروهی درآمد که خود نیز از ساکنان همین منطقه هستند. حالا 4 سرباز به خانه بازگشتند اما جمشید با سرنوشتی نامعلوم در دست گروهی است که با ادعای حمایت از مردم منطقه یکی از همان مردم را وسیلهای کردهاند برای انتقامجوییها، کینه ورزیها و شعله ورتر کردن آتش دشمنیها. با همسر او درباره وضع زندگی پس از دو ماه و نیم انتظار سخت و گفته های سخنگوی جیش العدل درباره همسرش، صحبت کردم. چندان رغبت و رمقی برای گفت وگو ندارد و این را میتوان به راحتی از همان لحظه اول که صدایش از آنسوی خط تلفن به گوش میرسد تشخیص داد. خودش هم این را میگوید و تأکید میکند که گفتوگو طولانی نباشد و با همان صدای گرفته پاسخ سؤالها را میدهد.
*در صحبتی که چند وقت پیش کرده بودید گفتید امیدوار هستید که همسرتان به خانه برگردد. با توجه به مدت طولانی که از این ماجرا گذشته امید تان را هنوز دارید یا اینکه تسلیم ناامیدی شده اید؟
امید و توکلم به خداست و ایمان قلبی که دارم به من میگوید همسرم زنده است و صحیح و سالم به خانه باز میگردد. حالا هم چشم امیدم را به تلاش مسئولان و نهادهای اجتماعی دوختهام تا کمک کنند که من و فرزندم از این بلاتکلیفی درآییم.
*شما درخواستهایی داشتید از مجامع بینالمللی. کمی توضیح دهید که این درخواستها را به چه شکلی مطرح کردید و انتظار چه کمکهایی دارید؟
انتظار دارم مسئولان ماجرا را پیگیری کنند و تمام تلاششان را انجام دهند تا سرنوشت همسرم مشخص شود. فرزند من در غیاب پدرش به دنیا آمد و هر دو انتظار پدرش را میکشیم. من نامهای به شکل مکتوب ننوشتهام اما این درخواستها را به صورت شفاهی اعلام کردهام و یک بار دیگر هم اینجا درخواستم را مطرح میکنم. تقاضا دارم که هر چه سریعتر نسبت به روشن شدن وضع همسرم اقدام شود.
* تاکنون هیچ صحبتی از سوی شخصی مطمئن با شما انجام نشده که شما را از این بلاتکلیفی در آورد و نسبت به قطعیت سرنوشت جمشید مطمئنتان کند؟
هیچ صحبتی.
*آیا سخنان سخنگوی جیش العدل در گفتوگو با یک روزنامهنگار مستقل را خوانده اید؟
نه بیاطلاعم.
*این سخنگو در جایی از سخنانش ادعا کرده که یکی از دلایل تفاوتی که میان همسر شما و چهار سرباز دیگر قائل شدند این است که در طول یکسال گذشته افراد زیادی در درگیریهای این مرز کشته شدهاند و جمشید را به این دلیل مجرم تشخیص دادهاند. جمشید چه مدت در این مرز مشغول به خدمت شده بود؟
4 روز، جمشید فقط 4 روز بود که به این مرز رفته بود و پیش از آن آموزش مرزبانی میدید و در جایی مشغول به خدمت نبود.
*یکی دیگر از مسائل مطرح شده از سوی سخنگو این است که جمشید حقوق بالایی دریافت میکرده؛ با در نظر گرفتن این موضوع که دریافت حقوق بالا نمیتواند دلیل برای مجازات یک انسان باشد اما این سؤال را از شما دارم که آیا جمشید چنین حقوقی دریافت میکرده؟
خیر، نمیدانم منظور از حقوق بالا چیست، اما حقوق جمشید به یک میلیون تومان هم نمیرسید.
*برای امیدرضا شناسنامهای تهیه کردهاید؟
شناسنامه امید را گرفتم چون اگر این کار را نمیکردم جریمه میشدم و مسأله به دادگاه میکشید و دردسر زیادی داشت. اما خیلی دوست داشتم که پدرش بیاید و با هم برایش شناسنامه بگیریم. اگر این امکان بود دست نگه میداشتم و تا بازگشت همسرم شناسنامه نمیگرفتم.
*خانواده، اطرافیان و آشنایان وقتی انتظار و امید شما را میبینند چگونه برخورد میکنند؟ با دیدن این امیدواریها و واکنشهای شما، همراهی تان میکنند یا این کار را بیهوده میدانند؟
هم تشویق میکنند و هم به امیدواری من امیدوارتر میشوند.
*خبرهای ضد و نقیضی دائم منتشر میشود، مثلاً اینکه گفته شد قرار است پیکر همسرتان همراه با چهار سرباز به ایران بیاید اما بعد اینطور نشد، بعد هم گفته شد که دانایی فر شاید زنده باشد و بار دیگر صحت آن رد شد و... وقتی شما در جریان این اخبار متفاوت قرار میگیرید چه تأثیری روی شما میگذارد؟
این اخبار بیتأثیر نیست و به هر حال اثر خودش را میگذارد، اما بیشتر سعی میکنم امیدم به خدا باشد و تا قطعی نشدن سرنوشت همسرم، امیدم را حفظ کنم.
*از فعالیتهای مردمی در فضاهای مجازی خبردار میشوید؟ تا چه اندازه در جریان همدلیهای مردم هستید؟
از مردم واقعاً ممنونم که با من و فرزندم و خانوادهام همراه هستند و ما را فراموش نکردهاند. از آنها میخواهم هنوز هم من و کودکم را فراموش نکنند و حمایتهای معنویشان را از ما دریغ نکنند. ممنونم از همدردیهای آنها.
*برای 4 سرباز دیگری که به خانه بازگشتند پیامی دارید؟
آزادی 4 سرباز دیگر را به خانواده هایشان تبریک میگویم و واقعاً از این بابت خوشحال شدم. آن 4 سرباز در استان ما مهمان بودند و خدا را شکر میکنم که مهمانها سالم به خانه برگشتند. خانوادههای آنها که درد من را میفهمند، میخواهم برای من و کودکم دعا کنند.
*این مدت طولانی بیشتر با کابوس گذشته یا امیدواری تان باعث شده بتوانید شبها را راحت به روز برسانید؟
من به خوابهای خودم اطمینان دارم و تمام خوابهایم امیدوارکننده بوده، تا به حال حتی یک کابوس هم ندیدهام. فقط امیدواری.
* انتخاب نام امید برای فرزندتان هم به همین دلیل است؟
بله، به امید روزی که پدرش بازگردد و هر سه در کنار هم به زندگی مان ادامه دهیم.
* آیا با مسئولان در تماس هستید یا اینکه مانند قبل هنوز هم از طریق اخبار در جریان امور قرار میگیرید؟
آنها یک بار به دیدارمان آمدند و ابراز همدردی کردند، با رئیسجمهوری هم در سفر به استان سیستان و بلوچستان دیداری داشتیم. از آنها تقاضا دارم پیگیر این موضوع باشند.(شیرین مهاجری/ایران)
نسیم سنجری در نشست خبری اولین نمایشگاه ناباروری، تکنولوژی، باروری و بیماریهای زنان و زایمان، با اشاره به متوسط سن یائسگی در زنان، گفت: سن متوسط یائسگی در زنان حدود 51 سال و در ایران 47 سال است،با این حال زمان یائسگی بین سنین 40 تا 56 سالگی طبیعی محسوب میشود.
وی افزود: البته یائسگی قبل از 40 سالگی به عنوان یائسگی زودرس به حساب میآید و قطعاً به بررسی و درمانهای لازم نیاز دارد.
وی ادامه داد: علت یائسگی کاهش ناگهانی و شدید فعالیتهای هورمونی تخمدان است، تخمکهای زنان حداکثر تعداد خود را در زمان جنینی یعنی زمانی که در رحم مادر خود هستند، دارند و با گذشت زمان تخمک جدیدی ایجاد نمیشود، بلکه این تخمکها که در ابتدا چند میلیون هستند، به تدریج استفاده میشوند، به نحوی که در زندگی یک زن حدود 400 بار تخمکگذاری انجام میشود.
نایب رئیس انجمن تخصص زنان ایران اظهار داشت: بین یائسگی و پیری تفاوت زیادی وجود دارد.
وی با اشاره به فعالیت انجمن تخصصی زنان ایران، گفت: این انجمن فعالیتهای علمی و صنفی برای متخصصان زنان انجام میدهد و این فعالیتها در راستای ارتقاء و دانش متخصصان زنان است. این انجمن جای فعالیت علمی برای عموم مردم را خالی میدید، لذا قرار شد با برنامهای عموم جامعه نیز در راستای ارتقاء دانش مشارکت داده شوند.
سنجری تصریح کرد: بر این اساس نمایشگاهی با هدف ارتقاء سطح دانش نهم تا دوازدهم خرداد از ساعت 10 تا 18 بعد از ظهر در سالن حجاب برگزار میشود که هدف آن زایمان امن، مسائل مادران شیرده، بیماریهای جدی زنان مانند سرطانها، نازایی و برخورد منطقی با یائسگی است.
وی افزود: در این نمایشگاه بر مسائل مربوط به یائسگی تاکید خواهیم داشت. هدف اصلی ما تحقق شعار "مادر سالم، فرزند سالم و جامعه سالم" است.
نایب رئیس انجمن تخصصی زنان ایران تصریح کرد: هر چند سلامت زنان، سلامت نیمی از جامعه است، اما با نقش محوری مادران، سلامت مادر چیزی بیش از 50 درصد جامعه است.
وی افزود: شرکتکنندگان در این نمایشگاه، انجمن متخصصان زنان و مامایی ایران، مراکز نازایی و باروری، بیمارستانهای خصوصی و شرکتهای بیمهای، دارویی و یا وابسته هستند.
وی ادامه داد: برنامههایی برای مشاوره عموم گذاشتهایم که بیشتر جنبههای برای زایمانهای امن، مسائل مربوط به نازایی و ناباروری، یائسگی، سرطانهای زنان و سایر بیماریهای جدی آنان است.
سنجری گفت: یکی از مسائل مهم ترویج زایمان امن است که بر اساس آن بهترین نوع زایمان برای فرد در نظر گرفته میشود. آمار سزارین در جهان بین 10 تا 15 درصد است، درحالی که این آمار در ایران در سال 75 حدود 35 درصد و در سال 89 حدود 45.6 درصد بوده است که به نظر میرسد مقداری از آمار جهان بالاتر باشد.
وی اظهار داشت:زایمان سزارین کلاً محکوم و مطرود نیست، اما به نظر میرسد باید روی موارد منطقی آن بیشتر کار شود، تا آمارهای ما به استاندارد جهانی برسد.
وی با بیان میزان سزارین در نواحی مختلف کشور، اظهار داشت: میزان سزارین در برخی مناطق کشور حدود 12 درصد و در برخی نقاط تا 80 درصد نیز میرسد. باید در کاهش آمار سزارین به نحو منطقی کار کرد تا حداقل صدمه به مادر و نوزاد برسد.
وی افزود: باید مواردی که نیازمند عمل جراحی است، به طریق سزارین انجام شود با این حال تعداد زیادی از سزارینها بدون اندیکاسیون و غیر ضروری است.
وی خاطرنشان کرد: یکی از دلایل مهم افزایش سزارین در کشور مسائل قانونی عوارض جنینی و مادری است که بسیاری از متخصصان را وادار میکند زودتر برای انجام سزارین تصمیم بگیرند، همچنین ناآگاهی عمومی، عدم آموزش مناسب مادران باردار در قبل، حین و بعد از بارداری موجب افزایش سزارین شده است.(فارس)
جام جم سرا:
حامد مظاهریان در گفتوگو با خبرگزاری مهر افزود: برنامه دولت برای کاهش تورم در سال جاری به حدود 20 تا 25 درصد در کنار ثبات نسبی نرخ ارز همه و همه تایید میکند که انتظار جهش قیمت مسکن فراتر از نرخ تورم، انتظار واقع بینانهای نیست ضمن اینکه دو عاملی که در کوتاهمدت میتواند به جهش قیمتها منجر شود اول تلاطم در سیاست خارجی و دوم سیاستهای نامناسب پولی خواهند بود که این دو عامل امسال اتفاق نمیافتد.
معاون وزیر تصریح کرد: کار دولت سخت شده چون هم باید تورم را مهار کند و هم باید رکود را کاهش دهد.
جام جم سرا:
حامد مظاهریان در گفتوگو با خبرگزاری مهر افزود: برنامه دولت برای کاهش تورم در سال جاری به حدود 20 تا 25 درصد در کنار ثبات نسبی نرخ ارز همه و همه تایید میکند که انتظار جهش قیمت مسکن فراتر از نرخ تورم، انتظار واقع بینانهای نیست ضمن اینکه دو عاملی که در کوتاهمدت میتواند به جهش قیمتها منجر شود اول تلاطم در سیاست خارجی و دوم سیاستهای نامناسب پولی خواهند بود که این دو عامل امسال اتفاق نمیافتد.
معاون وزیر تصریح کرد: کار دولت سخت شده چون هم باید تورم را مهار کند و هم باید رکود را کاهش دهد.
جام جم سرا:
انتقال بیماریها از طریق آرایشگاه امری جدی است که گاه فراموش میشود.بیماریهای قابل انتقال در آرایشگاهها شامل: بیماریهای خونی و بیماریهای پوستی است.
بیماریهای خونی شامل بیماریهایی است که از طریق خون (حتی به مقدار اندک) و خراشهای پوستی از فرد مبتلا به فرد سالم منتقل میشوند.بیماریهای پوستی نیز مانند بیماریهای قارچی و جوشهای پوستی توسط وسایلی مانند شانه، برس و حوله آلوده انتقال مییابند.
از مهم ترین قارچهای پوست،قارچ کچلی است.از جمله بیماریهای منتقله از طریق آرایشگاهها میتوان به ایدز، هپاتیتهای B و C، زگیل، عفونتهای قارچی و باکتریایی دیگر و بعضی بیماریهای واگیرداراشاره کردکه بعضی از این بیماریها حتّی خطر مرگ دارند.
ایجاد حساسیت پوستی به دلیل مواد استفاده شده برای مو،ناخن یا صورت میتواند برای مشتری و آرایشگر خطرناک باشد.علت انتقال بیماری از طریق آرایشگاهها معمولا بریدگیهای جزئی است که هنگام آرایش مو یا ناخن پیش میآید،بر اثر فعالیتهایی مانند بند انداختن،پوست افراد نازک میشود و منافذ پوستی هم باز میشوند و احتمال انتقال بیماریهای پوستی افزایش مییابد.
تمیز بودن سرشویی عامل مهمی در جلوگیری از انتقال بیماریهای پوست و مو و بیماریهای قارچی است.
ویروسها یکی دیگر از مشکلات پوستی است که ممکن است از طریق آرایشگاهها منتقل شوند. مثلا زگیل ممکن است از این طریق منتقل شود و چون در سنین بالاتر زگیلهایی هم که به وجود میآیند مقاومتر هستند، ممکن است در صورت بروز براحتی قابل درمان نباشند و نیاز به درمانهایی نظیر لیزر، فریز کردن یا دارو داشته باشند.
حتی ممکن است بیماریهای سادهای مانند تبخال در صورت یا بدن آرایشگر یا حتی در محلی که قابل دیدن نیست،وجود داشته باشد و در تماس با پوست سالم منتقل شود.
• ضرورت استفاده از پیشبند یک بار مصرف
یکی از مسائلی که در بیشتر آرایشگاه ها مهم است،استفاده از پیشبند است.به طور معمول از هر پیشبند برای چند مشتری استفاده میشود و به این ترتیب امکان خطر انتقال بیماریهای پوست و مو از طریق قسمتی که دور گردن بسته میشود و در ارتباط مستقیم با پوست است،وجود دارد.در آرایشگاههای معتبر از چسبهای مخصوصی دور گردن استفاده میکنند،به این ترتیب پوست گردن در تماس مستقیم پیشبند نیست.
• توصیههای مهم
ـ ضروری است آرایشگاهها از مواد گندزدا مانند الکل و ساولن در مواردی که وسایل و تجهیزات نیاز به استریل کردن باشد،استفاده کنند.
ـ لازم است برای هر فرد به صورت جداگانه حوله و پیشبند استفاده شود،در غیر این صورت،از آرایشگر بخواهید حوله و پیشبند یک بار مصرف استفاده کند.
ـ به دنبال درمان اساسی قارچهای پوست پا و ناخن خود باشید.
ـ سرشویی آرایشگاهها باید پس از هر بار استفاده،شسته و خشک شود.
ـ افرادی که فقط میتوانند از یک نوع شامپو استفاده کنند،باید هنگام مراجعه به آرایشگاه حتما شامپوی خود را همراه داشته باشند.
ـ آرایشگر زنان باید پیش از شروع اصلاح صورت،نخ را با الکل ضدعفونی کرده و بعد از پایان کار هم برای کاهش التهاب پوست مشتری، از پماد اکسید روی استفاده کند.
ـ برای مشتریان گذری،آرایشگر زنان باید تعدادی موچین ضد عفونی شده آماده داشته باشد و در طول روز یک موچین را فقط برای یک نفر استفاده کند.در پایان روز همه موچینها را برای ضدعفونی شدن در الکل قرار دهد.
ـ قیچی پس از هر بار کوتاه کردن مو باید با الکل ضدعفونی شود.
ـ آرایشگران تیز بین میتوانند با دیدن لک یا خال مشکوک یا ریزش مو و تغییرات ناخن که از دید خود فرد مخفی ماندهاند،به سلامت فرد کمک کنند.
ـ از به کار بردن تیغ برای بیش از یک نفر خودداری شود.
ـ شانهها پس از هر بار استفاده باید شسته و در ظرف محتوی الکل نگهداری شوند.
- کارکنان آرایشگاهها نباید هنگام کار،بریدگی،خراشیدگی یا زخم باز داشته باشند.
- تا آنجا که ممکن است لباس عروس را اجاره نکنید.
- بهتر است هر مشتری هنگام مراجعه به آرایشگاه حوله خود را همراه بیاورد.
- مراقب کرمهای سفیدکننده پوست در آرایشگاهها باشید.(سالم باش)
جام جم سرا:
این پیشبینی با بررسی رقم رشد مصرف آب به میزان دو برابر رشد جمعیت دور از ذهن نخواهد بود. ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و قرارگرفتن در منطقه خاورمیانه از کشورهای کم آب جهان بهشمار میرود اکثر مساحت ایران را نقاط کویری و بیابانهای خشک و سوزان فرا گرفته است و به جز باریکه سرسبز کناره دریای مازندران، میزان بارش در سایر نقاط آن در سطح پایین قرار دارد.
به نقل از آرمان، آبیاری زمین برای کشاورزی در کشورهایی نظیر ایران که از آب و هوایی خشک برخوردارند مقدار زیادی آب طلب میکند. در کشورهای درحال توسعه میزان آب مصرفی برای هر هکتار دو برابر کشورهای توسعهیافته میباشد.
بحران آب از نگاه وزیر نیرو
از اینرو وزیر نیرو با تاکید بر اینکه بحران آب در کشور جدی است، از دولت، مجلس، قوه قضائیه و مردم برای مدیریت مصرف آب کمک خواست. حمید چیتچیان گفت: موضوع آب برای کشور ما بسیار مهم بوده و ضروری است که از ابعاد مختلف به این موضوع پرداخته و آگاهیهای لازم به مردم داده شود. این درحالی است که مطالبی که درباره موضوع آب بیان میکنیم، بسیار عمیق و نگرانکننده است که راهکار هم دارد؛ اما کلید حل مشکل آب تنها در دست مسئولان نیست و تمام مردم شامل شهروندان،روستانشینان٬ صنعتگران و کشاورزان باید کمک کنند تا بتوان موضوع بحران آب را مدیریت کرد. وزیر نیرو افزود: بحران آب جدی است؛ چراکه در 10 سال گذشته میزان آب تجدیدشونده کشور 130 میلیارد مترمکعب بود؛ اما اکنون در اثر کاهش متوسط بارشها از سالانه 250 میلیمتر به 242 میلیمتر، حجم آب تجدیدشونده به 120 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. وی تصریح کرد: با این اتفاق، میزان آب در دسترس کاهش یافته و با افزایش جمعیت، رشد و توسعه صنعت و کشاورزی و توسعه شهرنشینی مصارف آب بهشدت بالا رفته است.
آب تجدیدشونده
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، چیتچیان با بیان اینکه در ابتدای انقلاب٬ سرانه آب تجدیدشونده هر ایرانی چهارهزار مترمکعب بود اما اکنون این رقم به کمتر از 1600 مترمکعب رسیده است، اظهار کرد: طبق استانداردهای موجود، مناطقی که کمتر از 1700 مترمکعب آب تجدیدشونده بهازای یک نفر داشته باشند، در معرض تنش آبی قرار دارند. وی افزود: اگر کشوری تا 40 درصد از آب تجدیدشونده خود را استفاده کند، قابل قبول است و بالاتر از 40 در وضعیت نگرانکننده و بالاتر از 60 در مرحله بحران آبی قرار میگیرد و این درحالی است که ما الان 80 درصد از آب تجدیدشونده را در کشور استفاده میکنیم.
خشکشدن دریاچهها
چیتچیان خشکشدن دریاچهها و تالابها را یکی از علامتهای بحران آب عنوان کرد و گفت: 298 دشت از مجموع 609 دشت کشور دارای بیلان منفی آب هستند و این 298 دشت وضعیتی مشابه دریاچه ارومیه را دارند اما چون زیر زمین است، کسی مشاهده نمیکند. وزیر نیرو افزود: شور شدن منابع آب زیرزمینی و کاهش جریان روانآبها از علامتهای بحران آب در کشور است. ضمن اینکه هماکنون از نظر مقدار سرانه آب در مرحله تنش آبی و از نظر میزان آب تجدیدشونده در مرحله بحران آبی هستیم.
چیتچیان سپس با اشاره به فعالیتهای صورتگرفته برای استحصال و مدیریت آب در کشور و ایجاد مخازن آبی، تصریح کرد: در سالهای گذشته، وزارت نیرو و صنعت آب کشور کارنامه درخشانی از نظر ایجاد تاسیسات استحصال و مدیریت آب دارند.
ظرفیت سدها
وی با بیان اینکه تاکنون در کشور 690 سد احداث شده است که توانایی تنظیم 39 میلیارد مترمکعب و ذخیرهسازی 49 میلیارد مترمکعب آب را دارند، اظهار کرد: سدهایی که تاکنون ساخته شده و یا در حال احداث است، افزونبر 76 میلیارد مترمکعب آب را تنظیم میکنند و این درحالی است که ما بیش از 46 میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم نداریم.وزیر نیرو عنوان کرد: سد ساوه برای ظرفیت 130 میلیون مترمکعب آب ساخته شده اما بیش از 30 میلیون مترمکعب آب در خود ندیده است. همچنین سد کرخه با ظرفیت هفت میلیارد مترمکعب، تاکنون بیش از 7/2 میلیارد مترمکعب آب در خود ذخیره نکرده است و نیروگاه سد سیمره نیز بهدلیل کافی نبودن ذخیره آب، امکان راهاندازی پیدا نکرده است.
میزان بارشها
چیتچیان میزان بارشها و روانآبها در گذشته را بیشتر از زمان حاضر عنوان کرد و گفت: الان در اثر خشکسالیهای پیاپی و تغییر اقلیم، میزان بارشها و روانآبها کاهش یافته است و سدهایی که ساخته شده، براساس محاسبههای پیشین وضعیت منابع آبی کشور بوده است. وی افزود: ما باید با کمک دولت٬ مجلس، قوه قضاییه و مردم به مرحله مدیریت مصرف آب وارد شویم.
جام جم سرا:
این پیشبینی با بررسی رقم رشد مصرف آب به میزان دو برابر رشد جمعیت دور از ذهن نخواهد بود. ایران بهدلیل موقعیت جغرافیایی و قرارگرفتن در منطقه خاورمیانه از کشورهای کم آب جهان بهشمار میرود اکثر مساحت ایران را نقاط کویری و بیابانهای خشک و سوزان فرا گرفته است و به جز باریکه سرسبز کناره دریای مازندران، میزان بارش در سایر نقاط آن در سطح پایین قرار دارد.
به نقل از آرمان، آبیاری زمین برای کشاورزی در کشورهایی نظیر ایران که از آب و هوایی خشک برخوردارند مقدار زیادی آب طلب میکند. در کشورهای درحال توسعه میزان آب مصرفی برای هر هکتار دو برابر کشورهای توسعهیافته میباشد.
بحران آب از نگاه وزیر نیرو
از اینرو وزیر نیرو با تاکید بر اینکه بحران آب در کشور جدی است، از دولت، مجلس، قوه قضائیه و مردم برای مدیریت مصرف آب کمک خواست. حمید چیتچیان گفت: موضوع آب برای کشور ما بسیار مهم بوده و ضروری است که از ابعاد مختلف به این موضوع پرداخته و آگاهیهای لازم به مردم داده شود. این درحالی است که مطالبی که درباره موضوع آب بیان میکنیم، بسیار عمیق و نگرانکننده است که راهکار هم دارد؛ اما کلید حل مشکل آب تنها در دست مسئولان نیست و تمام مردم شامل شهروندان،روستانشینان٬ صنعتگران و کشاورزان باید کمک کنند تا بتوان موضوع بحران آب را مدیریت کرد. وزیر نیرو افزود: بحران آب جدی است؛ چراکه در 10 سال گذشته میزان آب تجدیدشونده کشور 130 میلیارد مترمکعب بود؛ اما اکنون در اثر کاهش متوسط بارشها از سالانه 250 میلیمتر به 242 میلیمتر، حجم آب تجدیدشونده به 120 میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. وی تصریح کرد: با این اتفاق، میزان آب در دسترس کاهش یافته و با افزایش جمعیت، رشد و توسعه صنعت و کشاورزی و توسعه شهرنشینی مصارف آب بهشدت بالا رفته است.
آب تجدیدشونده
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از مهر، چیتچیان با بیان اینکه در ابتدای انقلاب٬ سرانه آب تجدیدشونده هر ایرانی چهارهزار مترمکعب بود اما اکنون این رقم به کمتر از 1600 مترمکعب رسیده است، اظهار کرد: طبق استانداردهای موجود، مناطقی که کمتر از 1700 مترمکعب آب تجدیدشونده بهازای یک نفر داشته باشند، در معرض تنش آبی قرار دارند. وی افزود: اگر کشوری تا 40 درصد از آب تجدیدشونده خود را استفاده کند، قابل قبول است و بالاتر از 40 در وضعیت نگرانکننده و بالاتر از 60 در مرحله بحران آبی قرار میگیرد و این درحالی است که ما الان 80 درصد از آب تجدیدشونده را در کشور استفاده میکنیم.
خشکشدن دریاچهها
چیتچیان خشکشدن دریاچهها و تالابها را یکی از علامتهای بحران آب عنوان کرد و گفت: 298 دشت از مجموع 609 دشت کشور دارای بیلان منفی آب هستند و این 298 دشت وضعیتی مشابه دریاچه ارومیه را دارند اما چون زیر زمین است، کسی مشاهده نمیکند. وزیر نیرو افزود: شور شدن منابع آب زیرزمینی و کاهش جریان روانآبها از علامتهای بحران آب در کشور است. ضمن اینکه هماکنون از نظر مقدار سرانه آب در مرحله تنش آبی و از نظر میزان آب تجدیدشونده در مرحله بحران آبی هستیم.
چیتچیان سپس با اشاره به فعالیتهای صورتگرفته برای استحصال و مدیریت آب در کشور و ایجاد مخازن آبی، تصریح کرد: در سالهای گذشته، وزارت نیرو و صنعت آب کشور کارنامه درخشانی از نظر ایجاد تاسیسات استحصال و مدیریت آب دارند.
ظرفیت سدها
وی با بیان اینکه تاکنون در کشور 690 سد احداث شده است که توانایی تنظیم 39 میلیارد مترمکعب و ذخیرهسازی 49 میلیارد مترمکعب آب را دارند، اظهار کرد: سدهایی که تاکنون ساخته شده و یا در حال احداث است، افزونبر 76 میلیارد مترمکعب آب را تنظیم میکنند و این درحالی است که ما بیش از 46 میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم نداریم.وزیر نیرو عنوان کرد: سد ساوه برای ظرفیت 130 میلیون مترمکعب آب ساخته شده اما بیش از 30 میلیون مترمکعب آب در خود ندیده است. همچنین سد کرخه با ظرفیت هفت میلیارد مترمکعب، تاکنون بیش از 7/2 میلیارد مترمکعب آب در خود ذخیره نکرده است و نیروگاه سد سیمره نیز بهدلیل کافی نبودن ذخیره آب، امکان راهاندازی پیدا نکرده است.
میزان بارشها
چیتچیان میزان بارشها و روانآبها در گذشته را بیشتر از زمان حاضر عنوان کرد و گفت: الان در اثر خشکسالیهای پیاپی و تغییر اقلیم، میزان بارشها و روانآبها کاهش یافته است و سدهایی که ساخته شده، براساس محاسبههای پیشین وضعیت منابع آبی کشور بوده است. وی افزود: ما باید با کمک دولت٬ مجلس، قوه قضاییه و مردم به مرحله مدیریت مصرف آب وارد شویم.
به گزارش واحد مرکزی خبر، آیتالله محمد امامی کاشانی در خطبه دوم نماز جمعه تهران افزود: تمدن اسلامی مبنی بر اصالت خانواده است و باید همه دختران و پسران مسلمان به این تمدن به خاطر اهتمامش به نظام زندگی، افتخار کنند.
وی با اشاره به حدیثی از پیامبر (ص) مبنی بر اینکه هیچ خانهای در پیشگاه خدا محبوبتر از خانهای که در آن ازدواج واقع شود نیست و هیچ خانهای مبغوضتر از خانهای که طلاق در آن وارد شود نیست گفت: گویا دستهایی می خواهند فرهنگ و تمدن اسلامی را از ما بگیرند و هدفشان بی بند و باری است.
خطیب جمعه تهران عفاف و حجاب را باعث تحکیم خانواده دانست و اظهار داشت: وقتی عفاف و حجاب رعایت شود مرد هوسباز نمی شود.
وی افزود: پدران و مادران و معلمان و استادان دانشگاه به موضوع تربیت دختران و پسران توجه کنند و این را به آنان بیاموزند که هیچ تمدنی برتر از تمدن اسلامی نیست و اگر دختر و پسر محدودیتی در این زمینه دارند این محدودیت ذاتی است چنانکه برخی دانشمندان غربی نیز بر آن تأکید میکنند.
امام جمعه موقت تهران گفت: کار فرهنگی مهم است و دختران و پسران بدانند که برخی روابط بنیان خانواده را خراب می کند و توجه به اصالت خانواده باعث تحکیم آن می شود.
وی به پسران و دختران توصیه کرد دنبال سیل بنیانکن تمدن غرب نروند بلکه به لذتهای اساسی یعنی به خانواده و روابط خانوادگی توجه کنند.
آیت الله امامی کاشانی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1388 مصوبه ای داشت که همه دستگاه ها به ویژه صدا و سیما را به ترویج عفت و تقوا ملزم کرد.
جشن طلاق چیست؟
اظهارات امروز آیت الله امامی کاشانی واکنش به رواج سفارش چاپ کارت جشن طلاق و برگزاری جشنی به همین مناسبت از سوی برخی زوجهای جداشده از یکدیگر است؛ رویدادی که کارشناسان و رسانه ها از آن به عنوان « منفورترین جشن» یاد می کنند.
خبرگزاری ایرنا بتازگی مشاهدات خبرنگار خود از چگونگی چاپ و انتشار کارت های جشن طلاق را در خیابان جمهوری تهران اینگونه روایت کرده است:
یکی از فروشندگان کارت در این خیابان به دنبال طرح سوال بدون هیچ مقدمه ای گفت: « ببین داداش ، اگه ماموری یا دنبال دردسر هستی و می خواهی نون ما را آجر کنی، بزن به چاک و برو دنبال کارت ، اینجا همه با هم هماهنگن و کسی به تو نمیگه کی آمد سفارش چاپ کارت جشن طلاق بده.
راستی تو مگه تازه کاری یا نمیدونی که این برنامه ها دارای سلسله مراتب و هماهنگی های لازم خاص خودش است.
اگر کسی بخواد جشن طلاق بگیره، اول میری قنادی تا سفارش یک کیک بزرگ بده، بعدش میره گل فروشی تا سفارش یک دسته گل رُز سیاه بده و بعدش میاد سراغ ما که سفارش چاپ کارت جشن طلاق برای برگزاری آخرین میهمانی متاهلی رو بده، دوزاری افتاد!.
تازه مگر تو خودت کوری و نمی بینی افرادی که توی این خیابان در حال تردد و پرسه هستند آمده اند دنبال کارت عروسی و نامزدی یا دنبال کارت های مراسم ترحیم و بازگشت حجاج ، بابا برو راست کارت.»
یک فروشنده دیگر هم گفت: دنبال چی هستی، اینجا چیزی گیرت نمی یاد؟
- باشه داداش من میرم ولی مردونه اگه چیزی تو این موضوع میدونی به من بگو جای دوری نمیره ما که با شما رفیق شدیم.
- عجب آدم سرتقی هستی، یک کلمه بیشتر حرف نمیزنم چون دیدم رفاقتی وارد شدی، باشه بگو خیرت قبول.
بببین داداش اگه چشاتو خوب بازکنی عده ای مایه دار و مرفه می بینی که توی این خیابان و خیابان های اطراف وول می زنند، این آدما به منظور کلاس گذاشتن و فخر فروختن از اینکه با جدایی از همسرسابقشون هیچ اتفاق عجیبی در زندگی آنها رخ نداده و آماده اند پس از این پایان زندگی نه چندان خوش آیندشون با فرد دیگری ازدواج کنند، میان اینجا تا سفارش چاپ کارت جشن طلاق بدن.
این آدم های فرنگی مآب با خدم و حشم و کلی آرایش و زلنگ و زولونگ و اتومبیل های مدل بالا میان اینجا تا به اصطلاح خودشون کار را برای اعلام رسمی جدایی از همسر سابقشون اعلام کنند.
- و بعد ...
- «وای چقدر سیریشی برو راست کارت دیگه، کلید کردی ها، همین قدر هم که برات تعریف کردم باید کلاتو بندازی هوا، راستی اگه ماموری هوای ما رو داشته باش. ما همیشه اینجا یا تو خیابان ملت پلاسیم.
اما وایستا ببینم، ایول عجب خوش شانسی، اون خانم رو ببین که از سوزوکی مشکی پیاده شد، فکر کنم اومده کارت سفارش بده، اگه خیلی دنبال کشف ماجرا هستی برو از خودش بپرس آقای کارآگاه ، راستی ببین چقدر ناراحته، حتی شال و عینک و لاک ناخنش هم مشکیه، نکنه کسی از او فوت کرده، اما فکر نکنم، اگه اینجوریه چرا ضبط ماشینش روشنه؟!.»
پشت سر این خانم به مغازه فروش کارت های عروسی و نامزدی وارد شدم و پس از سلام به فروشنده و بدون جلب توجه به اطراف، روی صندلی ویژه مشتری ها که مقابل میزی که چند آلبوم مختلف انتخاب کارت های عروس و نامزدی و مراسم ترحیم و بازگشت از حج روی آن قرار داشت، نشستم.
زن جوان بدون مقدمه به فروشنده گفت: من از طرف آقای... آمده ام، ظاهراˈ با شما در خصوص سفارش چاپ کارت مراسم جشن طلاق من با شوهرم صحبت کرده است.
فروشنده جوان: بله، سرکار خانم. لطفاˈ بفرمایید که کارت جشن شما با چه نوع کاغذ، رنگ و چه عنوان چاپ شود ، راستی قرار است مراسم تو همان آدرس کامرانیه برگزار بشه؟!
- بله، مراسم همانجا است که قبلا آقای ... گفتند. راستی کارت ها کی حاضر میشن؟!
- دو روز دیگه ساعت 10 خودم به شما اطلاع میدم.
.....
اینجا خیابان جمهوری در حوالی میدان بهارستان تهران بورس کارت های عروسی و نامزدی است.
صدها فروشگاه چاپ و عرضه اینگونه کارت های را می توانی در کنار ده ها چاپخانه بزرگ و کوچک پیدا کنی که در این خیابان فعال هستند و جدید و به روزترین ترین کارت های عروسی را چاپ و عرضه می کنند.
اما در این رهگذر فلسفه و چرایی سفارش و چاپ کارت جشن طلاق از آن دسته ماجراهایی است که فکر هر خبرنگار و روزنامه نگار را به خود مشغول می کند.
ای کاش اینگونه افراد تحت تاثیر فرهنگ وارداتی غرب به جای برگزاری چنین مراسم بی هویتی به فکر زندگی مجدد، خوشی و آرامش و در کنار هم بودن باشند و از سفارش چاپ کارت برای برگزاری این جشن نامیمون خودداری ورزند.
-اوایل فعالیتتان، آناهیتا نعمتی بودید چه شد که اسمتان را به آنا تغییر دادید؟ این کار قبل از انقلاب خیلی باب بود اما بعد از انقلاب کمتر اتفاق میافتد.
دلیلش تشابه اسمی با خانم آناهیتا همتی بود که قبل از من و در سال ۱۳۷۲ وارد این عرصه شده بود، در حالی که من سال ۷۶ وارد سینما شدم. خب خانم همتی قدیمیتر از من بود. اسمشان هم جا افتاده بود و شناخته شده بودند. سه – چهار سال اولی که وارد این عرصه شدم، اغلب مصاحبه هایی که از من چاپ میشد، اطلاعات غلط داشت! در حقیقت اطلاعات خانم همتی جای من نوشته میشد! از سال تولد بگیرید تا اطلاعات فیلمها و سریالها. و همینطور عکس! حتی گاهی در تیتراژها هم این اشتباه پیش می آمد. به همین خاطر احساس کردم که باید یک تفاوتی ایجاد شود. از فیلم «پارک وی» به بعد بود که تصمیم گرفتم اسمم را به آنا تغییر دهم.
-پس خانواده و دوستانتان همچنان آناهیتا خطابتان میکنند؟
بله. آناهیتا صدایم میکنند.
-کمی از دوران کودکی و نوجوانی و شرایط خانوادگیتان بگویید.
پدر و مادرم هر دو فرهنگی بودند. مادربزرگم هم همینطور. در کودکی بسیار شیطنت میکردم و در فضای ورزش و نقاشی و خطاطی سیر میکردم. چون پدرم همزمان نقاشی و خطاطی هم درس می دادند. ولی زیاد در فضای نمایش و بازیگری و… نبودم. بیشتر علاقه ام سمت موسیقی بود. موسیقیهای مختلف و به خصوص موسیقی های شرقی. کنکور دادم و در حقیقت انتخاب پنجم من هنرهای دراماتیک نوشهر بود و قبولیام در آنجا شاید یک جرقه برای ورود به عالم بازیگری. البته چون شهرستان بود نرفتم و در تهران دورههایی مثل کلاسهای بازیگری استاد سمندریان و… را دیدم. حدودا ۱۸-۱۷ سالم بود که وارد این حوزه شدم و به صورت حرفهای با فیلم «هیوا»ی مرحوم ملاقلی پور به سینما معرفی شدم. وقتی وارد فیلم هیوا شدم، تابلویی را از آقای ملاقلی پور کادو گرفتم که انگیزهام را بیشتر کرد. همینطور منتقدان و اهالی رسانه و مطبوعات که آن سال استقبال خیلی خوبی از من کردند. یادم می آید یک منتقد در گزارش فیلم مطلبی نوشتند و از من به عنوان پدیده جدید سینمای ایران یاد کردند. همه ی اینها انگیزه ای شدند برای علاقه ی بیشتر من به این حرفه.
-خانواده تان مخالفتی نداشتند؟
نه، پدر و مادرم خیلی حمایت و تشویقم کردند و خیلی خوشحال بودند. حتی تابلویی را که آقای ملاقلی پور برایم امضا کردند به خوبی نگه داشتیم.
-کنار امضایشان، نکته یا یادداشتی هم نوشتند؟
بله… نوشتند: «من قول میدهم ۵ سال آینده آناهیتا نعمتی جزو ۵ بازیگر زن اول ایران خواهد بود.» و امضاء و تاریخی که به یادگار برایم گذاشتند. البته بعد از هیوا و دو فیلم دیگری که بازی کردم، ۴- ۳ سالی بازیگری را به دلیل ازدواج و به دنیا آمدن فرزندم کنار گذاشتم و آن چیزی که ایشان گفت محقق نشد تا اینکه مجدد به طور جدی با «پارکوی» شروعی دوباره داشتم.
-البته سریال مسافر هم خیلی با استقبال مواجه شد.
سریال مسافر را بعد از سه فیلم سینمایی اولم هیوا، دلباخته و زندانی ۷۰۷ کار کردم. بعد از زندانی ۷۰۷ ازدواج کردم و بلافاصله سریال مسافر را بازی کردم و دیگر کار نکردم. زمانی که کار نمیکردم این سریال پخش شد و با استقبال ۹۸ درصدی بیننده ها مواجه شد. طوری که رسانه ها میگفتند پنجشنبه ها و زمان پخش این سریال، ترافیک خیابانها کم میشود.
-چرا بعد از مسافر، چند سالی کار نکردید؟
به دلیل به دنیا آمدن دخترم رایکا و زندگی خانوادگی. می خواستم خودم بالای سر رایکا باشم تا او بزرگتر شود و به نقطه ای برسد که از عهده یکسری از کارهایش بربیاید.
-پس این تصور اشتباهی است که می گویند شما به دلیل ازدواجتان خیلی شناخته شدید؟
دقیقا. خیلی ها ادعا کردند که آناهیتا نعمتی بعد از ازدواجش هنرپیشه شد ولی خب، اصلا اینگونه نبود. من کار می کردم و پیشنهادهای خوبی داشتم و حتی فرصت همکاری با چند کارگردان مشهور را هم از دست دادم. دقیقا زمانی که ازدواج کردم دیگر کار نکردم.
-در آن برهه ای که مشکلاتی بر سر زندگی شخصی تان پیش آمد و از همسرتان جدا شدید، آن اتفاقات به زندگی حرفه ای شما آسیب زدند؟ در حقیقت اگر آن اتفاق ها نمی افتاد الان خودتان را جلوتر می دیدید یا اینکه فرقی نمی کرد؟
من اگر ازدواج نمی کردم الان قطعا مسیر دیگری را در کارم پیش می گرفتم. صددرصد پیشرفت می کردم چون پیشنهادات خیلی خوبی از کارگردان های خوب داشتم، ولی خب آن زمان همسرم دوست نداشت من کار کنم. تنها کاری که فقط در همان اوایل ازدواج انجام دادم سریال مسافر بود که خود ایشان هم حضور داشتند.
-یک مقدار اطلاعات غلط در مورد شما در ویکی پدیا و دیگر منابع اینترنتی وجود دارد. مثلا اینکه در سال ۷۲ و با بازی در نمایشی از آقای مرزبان وارد عرصه ی نمایش شدید یا اولین فیلمتان، یک فیلم به نمایش درنیامده است یا در فیلم کوتاهی از آقای مخملباف شرکت داشتید. کمی در مورد این اشتباهات توضیح می دهد.
بله… متاسفانه این اشتباهات وجود دارد. این اطلاعاتی که گفتید هم مربوط به خانم همتی است که امیدوارم در منابعی که گفتید تصحیح شوند. حتی گاهی سال تولد من را ۱۳۵۲ می زنند که باز هم اشتباه است آنقدر که گاهی می پرسند چرا آناهیتا نعمتی پیر نمی شود؟!! (می خندد) در حالی که من تیرماه ۵۶ به دنیا آمده ام. در ۲۶ سالگی نقش چند سال بزرگتر از خودم را در پارک وی بازی کرده ام، در زن دوم اجازه دادم که پیرترم کنند و فیلم هایی مثل شیش و بش که در سن و سال خودم بازی کردم اغلب تعجب کردند که چرا نقش از سن خودم پایین تر است! الان هم در فیلم های آخرم با گریم های سنگین حاضر شده ام یا در یکی می خواد باهات حرف بزنه که ۸-۷ کیلو اضافه وزن پیدا کردم، برای اینکه بتوانند گریم خوبی روی صورتم اجرا کنند و از این قبیل مسائل.
-اولین بار که جلوی دوربین رفتید و اولین بار که پا روی صحنه ی تئاتر گذاشتید چه حسی داشتید؟
اولین بار که روی صحنه ی تئاتر رفتم مثل یک سقوط آزاد بود! آن هم در سالن چهار سو، در جشنواره تئاتر فجر با آن ازدحام جمعیت، خانم ثمینی، زمانی که می خواستم از پشت صحنه به روی صحنه بیایم. وقتی جمعیت را از پشت پرده دیدم، ناخودآگاه دیگر نتوانستم قدم بردارم. چند بار بلند شدم و نشستم و نفس عمیق کشیدم اما باز هم نشد و دیگر نتوانستم بلند شوم. به قول معروف کُپ کرده بودم. نور صحنه هم داشت می آمد.
به هر حال با کمک دوستان و عوامل بلند شدم و زمانی که می خواستم وارد صحنه شوم احساس یک سقوط آزاد را داشتم. انگار پاهایم روی زمین نبود و هیچ استقامتی نداشتم. وقتی قدم برمی داشتم، خدا خدا می کردم که بتونم استقامتم را حفظ و ضربان قلبم را کنترل کنم تا بتوانم شروع کنم به دیالوگ گفتن. خیلی حس عجیبی بود! هر طور بود توانستم به خودم مسلط بشوم و روی صحنه حاضر شوم. ولی برای سینما، آنقدر سخت نبود و راحت با دوربین و… کنار آمدم. یادم می آید وقتی اولین بار که دوربین را گذاشتند و من قرار بود در یک پلانی از هیوا حاضر شوم، باید یک ری اکشن می دادم به یک پایی که از قبر درآمده بود.
آقای ملاقلی پور جلوی من نشست و دستش را جلو آورد و گفت: «دست من را می بینی، فکر کن همین پایی ست که بعد از سال ها از قبر بیرون کشیده اند؟ چه حسی نسبت به آن داری؟ ری اکشنت به آن چیست؟ خب، من تصور می کردم که الان خیلی باید چندشم بشود و حالم بد. صورتم را به هم ریختم و خلاصه یک ری اکشن دادم. آتیلا پسیانی سریع آمد و گفت: «نه، نه… اصلا اینطوری نیست. دارند از تو کلوزآپ می گیرند و لازم نیست اووراکت بکنی و…»
توضیحاتی از این قبیل داد و تاکید کرد که باید یک برداشت این پلان را بازی کنی. با اینکه کم سن و سال بودم اما خیلی حمایتم می کردند. نمی گذاشتند بترسم. همه در پشت صحنه به من امیدواری می دادند. انرژی می دادند. درهر حال، راهنمایی های درست آقای پسیانی باعث شد راحت تر باشم و از پس نقش بربیایم. با یک برداشت اجرا کردم و بعد همه دست زدند و تشویقم کردند. از آنجا به بعد بود که شور و شوقی درونم ایجاد شد و همش می گفتم پس کی نوبت من می شود (می خندد) خلاصه سعی کردم حرفه ای باشم، حرفه ای برخورد کنم، همیشه اخلاق را مدنظر بگیرم. در سینمای ایران و درکارم همیشه مدیون هیوا و عوامل حرفه ای آن هستم.
-تلاش های شخصی هم داشتید برای ارتقاء سطح بازیگری تان؟ گویا در کلاس های بازیگری در آمریکا شرکت داشتید؟
بله، بعد از فیلم «یکی می خواد باهات حرف بزنه» حالم زیاد مساعد نبود و ۳-۲ ماهی سفری داشتم به آمریکا؛ هم سفر شخصی بود و هم شرکت در فستیوال فیلم نور که برای فیلم های ایرانی است و من به جای آقای میهندوست که آن زمان مادرشان به رحمت خدا رفته بودند، شرکت کردم و به کلاس های هالیوود اکتینگ استلا ادلر معرفی شدم.
یک شیوه ی بازیگری متفاوت که با آنچه در ایران آموخته بودم کاملا فرق می کرد. گرچه در ایران باز هم آنچه را آموخته ای نمی توانی کامل به نمایش بگذاری. به دلیل محدودیت هایی که برای یک زن بازیگر وجود دارد. استاد ادلر نقطه ی مقابل شیوه ی استانیسلاوسکی است که با آقای سمندریان کار می کردیم. در کل باید بگویم خیلی دنیای متفاوتی دارد. نکته اینجاست که اگر بتوانی از هر دو شیوه ی بازیگری بهره ببری، موفق خواهی شد.
-شما در حرفه های مختلف هنری دستی بر آتش دارید. از مزون لباس گرفته تا طراحی دکوراسیون و دیزاین. این کارها را برای درآمدزایی انجام می دهید یا علاقه ی شخصی؟
نمی شود گفت درآمدزایی، چراکه مثلا در دکوراسیون با تعدادی از جوانان تحصیلکرده داخل و خارج کار می کنم و به نوعی درکنار آنها هستم. خب، حرفه ی اصلی من هم نیست و تخصص های لازم را می خواهد و به واسطه ی سفارش هایی که می گیریم، کارها را تقسیم بندی می کنیم و انجام می دهیم. در مورد مزون لباس عروس هم باید بگویم که الان به دلیل وقت کمی که دارم بیشتر کارها را واگذار کرده ام، چراکه طرح ها و لباس ها از آن طرف می آمد و رسیدگی زیادی را می طلبد. در حال حاضر بیشتر تمرکزم را روی سینما گذاشته ام و امیدوارم آن اتفاق و آن نقشی را که دوست دارم برایم پیش بیاید، محقق بشود.
-اهل ورزش هم هستید؟
بله، خیلی زیاد. از کودکی همه اش در حیاط و کوچه بودیم و ورزش می کردیم. دوچرخه سواری و والیبال حتی فوتبال! الان رایکا را هم سعی می کنم همین گونه تربیت کنم. چند رشته همزمان البته نه به صورت تخصصی که حرفه اش بشود. از کودکی دوست داشتم ورزش های مختلف را در حد بلد بودن یاد بگیرم. بعد از فیلم «هدف اصلی» رفتم کیک بوکسینگ کار کردم و…
-در وبسایت تان هم عکس با اتومبیل دارید.
بله، یک دوره ای در رالی شرکت می کردم که به دلیل عدم ایمنی در پیست دیگر ادامه ندادم. البته الان شنیدم که پیست را درست کرده اند. ضمن اینکه هزینه های بالایی داشت. آماده سازی ماشین و تجهیز کردنش با خودت بود و باید می رفتی اسپانسر جذب می کردی.
-گویا خیلی اهل سفر هستید.
بله… زیاد… به قول شاعر: بسیار سفر باید، تا پخته شود خامی. سفر در ایران و خارج از ایران بسیار به شناخت آدم کمک می کند. مثلا شیراز، یزد، اصفهان و… از چند سال پیش و به خصوص از زمانی که دخترم رایکا بزرگتر شد اعتیاد به سفر پیدا کردم. خوشبختانه الان کیفیت پروازهای داخلی هم بهتر شده و می توان همه جا رفت. کشورهای مختلف هم همینطور. دیدن آدم های مختلف، شکل ها و قیافه های مختلفشان، فرهنگشان، سبک زندگی هایشان، تنوع غذایی شان و… همه ی اینها را بسیار دوست دارم. شاید در ایران دانستن چند زبان به درد آدم نخورد اما در اغلب کشورها حداقل به سه زبان صحبت می کنند.
-به چه زبان هایی مسلط هستید؟
یک مدت فرانسه را به خاطر فیلمی شروع کردم اما چون فیلم لغو شد رهایش کردم، سخت هم بود واقعا. انگلیسی را هم دست و پا شکسته در حدی که امور روزمره ام در سفر بگذرد. متاسفانه نتوانستم زبان را کامل فرا بگیرم.
-معمولا سفرها را تنهایی انجام می دهید یا با دوستان؟
هم تنهایی بوده و هم با رایکا. با دوستان کمتر ولی پیش آمده.
-هیجان انگیزترین سفری که رفته اید؟
سفرهای هیجان انگیز زیادی داشته ام اما… والت دیزنی خیلی خوب بود. هیجان انگیز بود. طوری که از رایکا هم بیشتر هیجان داشتم. (می خندد)
-از رابطه ی مادر و دختریتان با رایکا بگویید.
خیلی خوشحالم که رایکا را دارم و خوشحالم که با سن و سال کم او را به دنیا آورده ام، چون الان خیلی با هم دوست هستیم. همیشه به خودم می گویم ای کاش در ۱۷-۱۸ سالگی به دنیا می آوردمش. رایکا انگیزه ی زندگی، کار کردن، موفقیت، پیشرفت و ساختن من است. بسیار دختر باهوشی است و منتقد کارهای من. یکی از دلایلی که بعضی از فیلم ها را بازی نکردم رایکا بود.
چطور؟
چند تا از کارهای من را دید و گفت خجالت نمی کشی اینها را بازی کرده ای؟ این چه بازی است کردی؟ (می خندد) ولی خیلی جاها آمده و تئاترهایم را دیده و تشویقم هم کرده. خیلی بیشتر از سنش میفهمد.
-شغل بازیگری و این که مجبور است تنها بماند اذیتتان نمی کند؟
تنها که نمی ماند. چون با پدر و مادرم زندگی می کنیم، همه ی خانواده با همیم. (ریتم زندگی)