زنان معتاد به دلایل اجتماعی، خانوادگی و فردی معتاد شده و عوارض فردی و اجتماعی اعتیاد زنان و موانع ترک اعتیاد آنان نیازمند توجه بیشتر است.
اگرچه تعداد مردان معتاد از زنان معتاد بیشتر است اما روند رو به رشد اعتیاد زنان در سالهای اخیر بسیار نگران کننده بوده است. از آنجایی که مادران نقش تعیین کنندهتری در تربیت و نقشپذیری فرزندان دارند اعتیاد زنان احتمالا تاثیر عمیقتری بر جامعهای که نسل آینده، آن را اداره خواهد کرد میگذارد و لذا توجه زیادی را میطلبد.
به تصور اکثر افراد جامعه سو مصرف مواد عمدتا پدیدهای مردانه است اما علل زیادی وجود دارد که موجب افزایش روز افزون تعداد زنان معتاد در جامعه میگردد. این دلایل اکثرا در گرایش مردان و زنان به اعتیاد مشترک میباشد و در برخیموارد مختص به زنان و دختران است.
1- نبود امکانات گذراندن اوقات فراغت
متاسفانه در جامعه ما برای زنان، زمان، مکان و فعالیتهایی برای گذران اوقات فراغت تعریف نشده است. در چنین حالتی فرد احساس سرخوردگی میکند و از برونگرایی به درونگرایی گرایش پیدا میکند. فرد دچار بیانگیزگی و اضطراب شده و برای تحریک مغزی خود، به سراغ استفاده از مواد مخدر میرود.
2- عادی شدن کشیدن سیگار و قلیان زنان
در سالهای اخیر و با گسترش اعتیاد در میان مردان و ناموفق بودن دولت و سازمان و دستگاههای مسوول در مقابله با این پدیده، قبح این مساله در جامعه شکسته شده است. همچنین کشیدن سیگار و قلیان نیز برای زنان جوان و نوجوان نزد افکار عمومی عادی شده است و بسیاری از زنان در کنار افراد خانواده اقدام به استعمال این مواد میکنند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسایل اجتماعی، سیگار و قلیان دروازهای برای ورود به دنیای اعتیاد است.
3- مصرف مواد مخدر صنعتی برای لاغری
برخی از زنان معتاد در ابتدا برای داشتن اندامی زیباتر و لاغر شدن به توصیه دیگران اقدام به مصرف مواد مخدر صنعتی به ویژه شیشه کرده و فکر میکنند استفاده از این مواد اعتیادآور نمیباشد. استفاده از این مخدرها در مدت زمان کوتاهی، عوارض و اثر خود را نشان میدهد و البته آن زمان متاسفانه فرد وابسته شده و دیگر کاری از دست کسی برنمیآید.
4- گروه همسالان و دوستان ناباب
با گرایش جوانان به سمت زندگی مدرن، زنان برای همسو کردن خود با اینگونه زندگی و نشان دادن خود به عنوان یک فرد روشنفکر در جمع دوستان به پیشنهاد مصرف مواد مخدر نه نمیگویند. متاسفانه استفاده از مواد مخدر به ویژه صنعتی در میهمانیهای شبانه جوانان به یک هنجار تبدیل شده است.
از عوامل موثر دیگر در گرایش زنان به مواد مخدر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
دختران و زنانی که به اعتیاد دچار میشوند، خانواده و جامعه برخورد و برداشت سنگینتری با آنها دارد. به این دلیل که زنانگی که با مادرانگی و محجوبیت در جامعه ما گره خورده، از حرمتی خاص برخوردار است. این تصور در فرهنگ ما وجود دارد که اعتیاد در زنان ضربههای اجتماعی و فرهنگی بیشتری در پی دارد و کمترین عارضه اجتماعی اعتیاد در زنان متلاشی شدن خانواده است.
بر اساس آمار جهانی، اعتیاد در زنان، عوارض خطرناکتری نسبت به مردان ایجاد میکند که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در درمان اعتیاد، پیشآگهی بهتری در زنان نسبت به مردان وجود دارد و این مساله امیدواری بیشتری در به نتیجه رسیدن اقدامات درمانی در زنان معتاد ایجاد مینماید. اما از سوی دیگر یک سری موانع نیز در مقابل زنان جهت اقدام به درمان وجود دارد که بایستی به آنها توجه نمود.
گفته میشود در حوزه اعتیاد نباید مردان و زنان را جدا از هم دید چراکه اعتیاد اختصاص به یک جنسیت، گروه شغلی و یا گروه سنی و تحصیلات مشخصی نیست و باید در همه ردههای سنی، جنسی و شغلی لحاظ شود. با این حال و با توجه به افزایش میزان زنان معتاد به نظر میرسد فعالیتهای صورت گرفته در زمینه مقابله با این پدیده کافی نبوده است و دولت و دستگاهها و ارگانهای مسوول باید تمهیدات ویژه برای پیشگیری از تمایل زنان به مصرف مواد مخدر بیاندیشند و با آموزشهای لازم خانوادهها، زنان و دختران را در این زمینه آگاهتر سازند.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
خبرگزاری آریا -
علائم و نشانه های فیزیکی اعتیاد
اعتیاد به هرگونه وابستگی جسمی یا روانی که به گونه ای منفی زندگی فرد را متاثر سازد اطلاق می شود و در واقع بیماری است با ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی که علاوه بر آسیبهای فراوانی که به سلامتی جسمی و روانی و در نتیجه تمامی ابعاد زندگی فرد وارد می آورد، آثار تخریبی فراوانی را نیز بر روی خانواده و جامعه بر جای می گذارد.
وابستگی روانی ( ذهنی ) مشخصه اصلی اعتیاد بوده و برخلاف تصوری که بعضا در جامعه به چشم می خورد بسیاری از موادی که وابستگی جسمی به همراه ندارند ( و از اینرو اعتیاد آور تلقی نمی گردند) دارای وابستگی روانی و کشش شدید بوده ( یعنی در واقع اعتیاد آور هستند ) و به مراتب فاجعه بارتر از مواد با وابستگی جسمی می باشند.
● چه مواد و داروهایی اعتیاد آور هستند؟
مواد اعتیاد آور طیف بسیار وسیعی را در برگرفته و عمدتا شامل مواد مخدر( مثل تریاک، هروئین، شیره، کدئین، دیفنوکسیلات، مرفین، پتدین، متادون، ترامادول، کرک، تمجزیک یا بوپرنورفین …) ،مواد محرک و توهم زا (مثل کوکائین، شیشه ، قرص اکستازی، حشیش،LSD …)، برخی آرام بخشها ( عمدتا از داروهای گروه دیازپام)، سیگار، الکل می باشد. با توجه به تعریف اعتیاد و نقش مهم وابستگی روانی در آن موارد دیگری از جمله قمار، اینترنت نیز اعتیاد آور می باشند.
علایم و نشانههای فیزیکی و جسمی سوءمصرف مواد :
1) سرخ شدن چشمها
2) نگاههای مات به مدت طولانی
3) نامفهوم و جویده شدن طرز صحبت
4) عدم تعادل در حرکات
5) کم شدن توجه به نظافت
6) محلهای متعدد تزریق سرنگ در بدن
7) غیبتهای مکرر از کلاس درس و کاهش علاقه به تحصیل
8)- بی قراری شدید
9) تغییرات ناگهانی خُلق
10) به مشام رسیدن بوهای غیر عادی از دهان یا لباس
11) وجود سوزنها و سنجاقهای سیاه شده، قاشق خمیده و دود گرفته و ورق آلومینیومی
12) لولههای خالی خودکار، کبریت نیم سوخته در محلهای غیر معمول
13) طولانی شدن زمان ماندن در دستشویی و حمام
14) ناپدید شدن بعضی اشیاء در خانه
15) خواب آلودگی
16) تغییر دوستان
17) تأخیر در حرکات و کند شدن رفتارها
● علائم مصرف مواد مخدر در جوانان و نوجوانان
تشخیص رفتارهاى آشکار دوره نوجوانى از رفتارهاى ناشى از مصرف مواد مخدر دشوار است. زیرا بسیارى از این تغییرات کاملاً شبیه به هم هستند. چنانچه والدین و اعضاى موثر خانواده نسبت به نشانگان و علائم اولیه مصرف مواد در جوانان و نوجوانان حساس و هوشیار باشند، مى توانند در بسیارى از موارد مانع از وخیم تر شدن اوضاع و انحطاط کامل جوان شوند.
مهمترین این علائم عبارتند از:
1 _ انزواطلبى، خستگى و بى تفاوتى نسبت به خانواده و ارزش هاى حاکم بر آن.
2 _ خشونت، پرخاشگرى و قانون شکنى.
3 _ عدم تمایل به صحبت و مشورت با والدین و نزدیکان.
4 _ کاهش نمرات درسى و بى علاقگى نسبت به درس و آموزش.
5 _ نداشتن فعالیت هاى جسمى _ ورزشى.
6 _ کاهش اعتماد به نفس، خویشتن دارى و ثبات درونى.
7 _ تغییرات شدید خواب (بى خوابى، خواب آلودگى، خوابیدن در طول روز، کابوس دیدن و…).
8 _ تغییرات شدید در عادات غذا خوردن (بى اشتهایى، کم خوراکى، پرخورى و…).
9 _ عدم تمایل به برقرارى رابطه دوستى با سایر هم سالان.
10 _ کاهش توان تحمل و بردبارى در برابر مشکلات.
11 _ عدم پذیرش مسئولیت و ضعف در تصمیم گیرى.
12 _ عدم تمرکز بر مسائل، فراموشى و بى توجهى.
13 _ قرمزى چشم ها و آب ریزش بینى.
14 _ نیاز شدید به پول اضافى (براى خرید مواد) و رفتارهاى غیرمسئولانه (بزهکارى و دزدى از خانه).
15 _ بى توجهى به ظاهر و آراستگى.
منبع : ravvan.com
اعتیاد به تلفن همراه می تواند بسیار مضر باشد. به خصوص برای نوجوانان که مدت زمان بسیاری از آن ها در طول روز صرف گوشی های هوشمند می شود. آیا شما هم به تلفن همراهتان اعتیاد دارید و به دردست گرفتن آن عادت کرده اید مدام به صفحه آن نگاه می اندازید و ناخودآگاه و بدون اراده و دائم با آن سرگرم هستید همیشه این وسیله را در کنار بالش خود میگذارید و با شنیدن کوچکترین صدایی خیال می کنید
تلفن همراه شماست که شما را احضار میکند ؟به این حالت موبوفوبیا می گوییم می خواهیم به بررسی عوارض مختلف موبوفوبیا اشاره کنیم .زمانی گفته میشد فلانی سر در لاک خود دارد، اما امروزه لاک جایش را به گوشیهای موبایل که اغلب هوشمند نیز هستند داده است. امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که سرش در گوشی موبایل خود نباشد.
در مورد عدهای، استفاده از موبایل به اعتیاد بدل شده و حتی اگر نیمه شب از خواب بلند شوند گوشی خود را بررسی میکنند. برخی این مساله را نوعی ناامنی روانی میدانند و برخی معتقدند گوشی به عضوی از بدنشان تبدیل شده است.از صبح که بیدار میشویم تا شب که خسته به رختخواب میرویم، گوشی موبایل مدام همراهمان است. نیمههای شب ناخوآگاه کلید قفل گوشی را میفشاریم مبادا پیامی ناخوانده داشته باشیم. صبح هنگام نیز قبل از بیداری کامل،
اول دنبال گوشی زیر بالش و کنار تختخوابمان میگردیم. قبل از خروج از خانه اولین چیزی که برمیداریم گوشی موبایل است؛ گاهی فراموش میکنیم جلوی آینه بایستیم و از منظم بودن وضعیت ظاهریمان مطمئن شویم. شاید موقع بیدار شدن تا خروج از خانه زمان زیادی طول نکشد، اما بیشتر از اینکه حواسمان به خوردن صبحانه و جمعآوری وسایل مورد نیازمان باشد،
مدام گوشی موبایل را چک میکنیم. اگرچه تاثیرات مثبت گوشیهای موبایل را نمیتوان دستکم گرفت اما نتایج منفی آن را هم نمیتوان نادیده انگاشت.
موبوفوبیا چیست؟
موبوفوبیا به معنای بروز استرس و اضطراب شدید به هنگام نداشتن آنتن، قطع تماس، قطع ارتباط با اینترنت، تمام شدن شارژ باتری و از همه بدتر جا گذاشتن یا گم کردن تلفن همراه است. همچنین از این بیماری با نام نوموفوبیا به معنای ترس نبود تلفن همراه یاد میشود. تحقیقات نشان میدهد ۸۰ درصد مردم به اشتباه حس میکنند
که گوشی آنها در جیب میلرزد و ۳۰ درصد به اشتباه حس میکنند که گوشی آنها زنگ میزند. ۸۰ درصد از افراد بین ۱۸ تا ۲۴ سال شب با گوشی میخوابند و والدینی که تمایل بیشتری به استفاده از تلفن همراه دارند بیشتر در ارتباط با فرزندانشان دچار مشکل میشوند. موارد یادشده، بخشی از این بیماری فراگیر است.
انقلاب موبایلی در روابط اجتماعی
باتوجه به جایگاهی که امروزه تلفنهای همراه در زندگی انسانها پیدا کرده اند، باید به چالشهای ناشی از این نوع فناوری پرداخته شود. چتهای طولانی در گوشیهای موبایل جای گفتوگویهای رودررو و نوشتن نامههای پستی را گرفته است. از زمانی که نوشتن نامههای پستی جای خود را به موبایل و تلفن داد و صندوقهای پست از سراسر کشور جمع شد،
کمکم مردم نگارش درست فارسی را فراموش کردند و به نوشتن جملات به شکل محاورهای روی آوردند و این موضوع را میتوان ضربه بزرگی به زبان فارسی دانست. زنگ خوردن گوشی باعث تحریک سیستم عصبی میشود که در یک نظرسنجی هم مشخص شده افراد اصلا راجع به کاری که انجام میدهند فکر نمیکنند، به ویژه اگر مکالمه آنها شکل جدیتری بگیرد
یا درباره موضوع مهمی باشد که علاوه بر اینکه نمیتوانند بنشینند، حرکات غیرارادی بیشتری از آنها سر میزند، حتی برخی از افراد در صورت نشستن برای مکالمه حسی از ناامنی دارند. زمانی که مهمان داریم ناخودآگاه باعث آزرده کردن مهمانمان میشویم، چرا که آن فرد مجازی را به مهمان حاضر در منزل ترجیح میدهیم.
حضورمان در این جمعها آنقدر بی سروصدا و آرام شده که اگر نباشیم هم کسی متوجه نبودنمان نمیشود. این موضوع حتی دامان خانواده و محیط خانه را گرفته است. همه اینها را میتوان تاثیرات منفی و فرهنگ غلط استفاده از موبایل دانست. بهتر است قوانینی را برای خودمان اعمال کنیم تا هم از تکنولوژیهای روز بهره ببریم هم از فرهنگمان دور نشویم.
گوشی را کنار خود نخوابانید!
تحقیقات پژوهشگران دانشگاههاروارد نشان میدهد خوابیدن در کنار تلفن همراه، به ویژه گوشیهای هوشمند باعث ایجاد اختلال در خواب میشود. بیخوابی یکی از مشکلات رایج دنیای امروز است و از هر سه نفر یک نفر در جهان از مشکل کمخوابی رنج میبرد. با این حال، افراد بسیاری از زنگ هشدار تلفن همراه خود برای بیدار شدن
از خواب استفاده میکنند و به همین علت هنگام خواب، گوشی تلفن همراه را در نزدیکی خود قرار میدهند. به گفته محققان، وجود تلفن همراه در کنار فرد در طول شب تاثیرات نامطلوبی بر کیفیت خواب دارد. مشکل اصلی در مورد دستگاه تلفن همراه، نور صفحه نمایش آن است که در نسل جدید گوشیهای هوشمند با وجود کیفیت بالای صفحههای نمایش،
این مشکل دوچندان شده است. شارل شوئلر، محقق دانشگاههاروارد اظهار کرد: «پرتوهایی که از صفحه تلفن همراه ساطع میشود، باعث ایجاد تداخل در روند طبیعی بدن در طول شبانهروز میشود. این پرتوها باعث تحریک شبکیه چشم و افزایش ساعات بیداری تا خواب میشود زیرا نور یادشده مانند سایر نورهای مصنوعی از ترشح هورمون ملاتونین
که در طول خواب ترشح میشود، جلوگیری میکند. شبکیه چشم بالاترین حساسیت را به نور مایل به آبی صفحه تلفن همراه دارد و استفاده طولانی مدت از تلفن همراه یا تبلتها قبل از خواب، باعث ایجاد اختلال در خواب میشود.»
موبایل و آلزایمر
نتایج یک تحقیق در انگلیس نشان داده که سازندگان تلفنهای همراه برای سلامت کاربران باید علاوه بر «حالت پرواز» روی موبایلها «حالت خواب» را در نظر بگیرند. همه ما سالهاست که با «حالت پرواز» در تلفنهای همراه آشنا شدهایم اما تحقیقات جدید نشان میدهند که نور نمایشگرهای تلفن همراه و لپ تابها باعث اختلال در ساعت بدن
و به هم ریختن کیفیت خواب میشود. در این تحقیق آمده است که سازندگان تلفن همراه باید مسئولیت پذیر باشند و وضعیت «حالت خواب» را روی تلفن همراه در نظر بگیرند تا جلوی نور آبی صفحههای نمایشگر در زمان نزدیک شدن به ساعت خواب طبیعی گرفته شود. به گفته محققان، این نور آبی باعث اختلال در ساعت بیولوژیک بدن
و بیدار ماندن بیش از حد کاربران گجتهای مختلف میشود. نور آبی صفحههای نمایشگر، مهمترین عامل جلوگیری از ترشح ماده شیمیایی ملاتونین در بدن است. این ماده شیمیایی ساعت بیولوژیکی بدن را برای خواب تنظیم میکند و ترشح آن از هنگام عصر برای آماده شدن بدن برای خواب شروع میشود. به گفته دانشمندان نمایشگرهای جدید
هر روز با اندازه بزرگتر، کنتراست و شفافیت بیشتر این وضعیت را بدتر میکنند. نور و کیفیت آنها برای روز خوب است اما با استفاده از یک نرمافزار باید در هنگام شب، نور آبی نمایشگرها را فیلتر کرد. اختلال در ساعت بیولوژی و خواب، نقش زیادی در دیابت، چاقی، افسردگی و بیماریهای سیستم عصبی از جمله آلزایمر دارد.
استرس و افسردگی ناشی از موبایل
تحقیقات دانشگاه گوتنبرگ در سوئد نشان داده استفاده بیش از حد از تلفن همراه باعث افسردگی، بیخوابی و استرس کاربران میشود. بر اساس گزارش محققان دانشگاه گوتنبرگ سوئد، کاربران جوانی که از تلفنهای همراه، زیاد استفاده میکنند و از سوی دیگر کاربران رایانه هستند، این موضوع باعث تاثیرات منفی بر سلامت ذهن آنها میشود.
این تحقیقات که از میان ۴هزار و ۱۰۰ نفر انجام شده، نشان داده که ۳۲ درصد افراد، کاربران پروپا قرص فناوری اطلاعات و ارتباطات هستند. براین اساس، افرادی که از این دستگاهها بیش از حد استفاده میکنند در نهایت باعث استرس، اختلال در خواب و افسردگی آنها میشوند. در اغلب موارد محققان نمیتوانند دلیل افسردگی افراد را مشخص کنند
اما این تحقیقات نشان داده بیشترین عامل افسردگی در جوانان استفاده از ابزارهای فناوری موبایلی است. بر اساس گزارش این محققان، افزایش کاربرد موبایل باعث از بین رفتن ارتباطات رو در رو شده و باعث درونگرا شدن افراد میشود. به این ترتیب افراد کم کم از ارتباطات مستقیم دوری میکنند و این مساله در نهایت باعث افسردگی و تنهایی آنها میشود.
روزنامه آرمان
خبرگزاری آریا -
تحقیقات نشان داده کودکانی که با اعتیاد و مواد مخدر آشنا هستند نسبت به کودکانی که آشنایی نداشته اند، کمتر به سمت مواد مخدر رفته اند.
10 سالگی و اوایل نوجوانی بهترین زمان برای آشنا کردن کودک با اعتیاد است. در این دوره کودک به درک و شناخت درستی از زندگی می رسد و آموزش در مدارس در این سال ها اهمیت زیادی دارد و می تواند روی تفکرات کودک تاثیر بگذارد.
البته والدین می توانند در سن کمتر و حتی از هفت سالگی نیز در مورد خطر اعتیاد با کودک صحبت کنند ولی در این زمان نمی توان جزئیات را بیان کرد و باید کلیات واژه اعتیاد را بیان کرد.
دختران نسبت به پسرها زودتر به رشد شناختی می رسند و از نظر عقلانی جلوتر هستند و به همین دلیل می توان در هشت تا 10 سالگی این موضوع را برای آنها بیان کرد.
اطلاع رسانی به کودک و نوجوان باید صحیح باشد و خانواده ها در گفتن این موضوع اغراق نکنند. اگر از ماده مخدری اطلاع ندارند خیلی راحت به کودک بگویند که نمی دانند و بعد در مورد آن تحقیق کنند ولی دروغ نگویند.
با افزایش سن می توان درباره لغات و اصطلاحات درست صحبت کرد و جزئیات را به خوبی بیان کرد و کودک را با مواد مخدر آشنا کرد.
تحقیقات نشان داده کودکانی که با اعتیاد و مواد مخدر آشنا هستند نسبت به کودکانی که آشنایی نداشته اند،کمتر به سمت مواد مخدر رفته اند. در گذشته تصور می شد که اگر در این مورد با کودک صحبت نشود بهتر است در حالی که این تحقیقات خلاف این موضوع را نشان می دهد.
منبع:isna.ir
هرکسی محبت و عشق را دوست دارد و البته به آن نیاز دارد اما وقتی که نیاز به این احساسات بیش از حد شود ممکن است اعتیاد ایجاد شده باشد.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ اعتیاد به روابط عاطفی، برخلاف نام لطیفش، شکلی از اعتیاد است که ممکن است بسیار ویرانکننده باشد. این شکل از اعتیاد به فراوانی در فیلمها و داستانهای بهظاهر عشقی به تصویر کشیده میشود. با توجه به نیاز طبیعی و فطری انسان به روابط اجتماعی و عاطفی و انتظار بروز پدیدهٔ عشق، بویژه در دورهٔ جوانی، گاهی تشخیص نمونههای اعتیاد به روابط احساسی و عاشقانه بسیار دشوار میشود. افراد معتاد به روابط عاشقانه، درگیر روابطی میشوند که نهتنها از نگاه روانشناختی سالم نیست و برای فرد، شادی و تکامل عشق سالم را به همراه ندارد، بلکه در نهایت موجب آزار و زیانِ وی شده و بر کولهبار تجربههای طرد شدن، تنهایی و به عبارتی شکستهای عشقیاش اضافه میشود. در حالت کلی، تقریباً در همهٔ انواع اعتیاد، فرد معتاد، عادت به فرارکردن از احساسات غم و غصه، خشم و تنهایی دارد. معتادان به روابط عاطفی نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در واقع، آنها بر روابط عاطفی تمرکز میکنند تا از پرداختن به مشکلات و هیجانات منفی زندگی خودشان بگریزند. معمولاً افرادی که در کودکی، از مهربانی و مهر کافی بهرهمند نبودهاند، در دام اعتیاد به روابط عاطفی گرفتار میشوند. متخصصان بر این باورند که «خودکمبینی و کمبود عزتنفس» در افرادی که در کودکی مهر و محبت کافی دریافت نکردهاند، در بزرگسالی آنها را به وابستگی شدید و اعتیاد عاطفی سوق خواهد داد. بسیاری از این افراد، در کودکی تنها گذاشته شده یا رها شدهاند و به همین دلیل، با تمام وجود میکوشند تا به روابط عاطفی خود «بچسبند» و از ترکشدن دوباره به هر قیمتی جلوگیری کنند. این افراد گاهی، در گرداب روابط عاطفی ویرانکنندهای میافتند، ولی به جهت ترس از ترکشدن و تنها ماندن، از تمامکردن این رابطه دوری میگزینند.
درمان اعتیاد مستلزم حمایت سالم و واکنش مناسب اعضای خانواده فرد معتاد به اعتیاد، روند درمان، مراقبت بعد از درمان و دوران بهبودی کامل میباشد.
نقش خانواده در درمان اعتیاد بسیار پررنگ است چرا که خانواده اولین و مهمترین منبع روابط اجتماعی است و تاثیر آن بر زندگی انسان انکارناپذیر میباشد. هم ریشه بسیاری از انحرافات اجتماعی در نظام کوچک خانواده قرار دارد و هم رهایی از این آسیبها و انحرافات نیز مستلزم حمایت و واکنش صحیح خانواده و اعضای آن، با فردی از خانواده است که دچار آسیب اجتماعی چون اعتیاد شده است.
نتایج تحقیقات نشان داده است که اعضای خانواده، درگیری نزدیکی با جنبههای اعتیاد دارند. واکنش خانواده در مقابل اعتیاد و فرد معتاد نقش زیادی در معتاد ماندن، روند درمان، مراقبت بعد از درمان، بهبودی و یا بازگشت ناگهانی دارد.
اگر خانواده را اساس ساخت اجتماعی بدانیم بنابراین قبول خواهیم داشت که سلامت جامعه در گرو سلامت خانواده است. خانواده اولین کانونی است که فرد در آن اجتماعی شدن را میآموزد. اگر فردی نتواند نیازهای ارتباطی خود را از طریق خانواده تامین کند به طور حتم برای رفع نیاز به دنبال روشهای دیگری میرود که در اکثر مواقع نامشروع و غیرقانونی میباشند و الگوی رفتاری نادرست در فرد ایجاد میکنند. اعتیاد نیز یکی از همین الگوهای رفتاری نادرست است که از یک ساختار شخصیتی مشکلدار که در راستای ارضای نیازهای خود با محرومیت مواجه بوده، ایجاد میشود.
حال اگر به هر دلیلی فردی از اعضای خانواده دچار اعتیاد به مواد مخدر شده باشد باز هم اعضای خانواده هستند که با حمایتهای سالم خود میتوانند درمان اعتیاد را تسهیل و تسریع کنند. به تجربه ثابت شده است، بسیاری از معتادانی که قادر به ترک مستمر شدهاند اغلب از حمایت خانوادگی مناسب برخوردار بودهاند و در رابطه نزدیک با خانواده خود قرار داشتهاند. در واقع وجود زمینههای مناسب در خانواده شرط مهمی در درمان اعتیاد میباشد و چنانچه محیط آماده نباشد، رفتار اعتیادی نیز ادامه پیدا خواهد کرد.
خانواده معتادساز خانوادهای است که در آن رفتارهای ناسازگارانه و وسواسگونه به وسیله اعضای خانواده یک معتاد آموخته شده است تا بتوانند در خانوادهای مملو از رنج و استرس عاطفی زندگی کنند. برخی از ویژگیهای این خانواده عبارتند از:
اعضای خانواده کارهای زیر را نباید انجام دهند :
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
خبرگزاری آریا - برنامه «تا رهایی» شبکه رادیویی سلامت، پنجشنبه ـ ششم خرداد ماه، به موضوع «علل و انگیزه های شروع مصرف مواد اعتیاد آور » می پردازد.
به گزارش خبرگزاری آریا، «تا رهایی» برنامه ای است گفتگو محور در خصوص معضلات فردی و اجتماعی پیش روی افرادی که در معرض و یا درگیر اعتیاد و سوء مصرف مواد هستند؛ که در این برنامه به بررسی و شناسائی زمینه های اجتماعی گرایش به اعتیاد و ترغیب افراد درگیر به اعتیاد به درمان و مداوا پرداخته می شود.
این برنامه، از ساعت 12 به مدت 40 دقیقه با حضور دکتر پرویز افشار، معاون کاهش تقاضا و مشارکتهای مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر به موضوع «آشنایی با علل و انگیزه های شروع مصرف مواد اعتیاد آور» خواهد پرداخت.
هدف اصلی و رویکرد این برنامه در آموزش و پیشگیری اولیه و ثانویه اعتیاد، بررسی مسائل ریشه ای موجود در جامعه در خصوص معضل اعتیاد، پیشگیری از ابتلا افراد در معرض اعتیاد، کمک به معتادان و خانواده های آنها در زمینه درمان و کمک به خانواده ها در کنترل و شناخت و رمان فردی از اعضای خانواده درگیر اعتیاد و انجام مشاوره به معتادان و خانواده های آنان و ترغیب آنان به درمان است.
گفتنی است، برنامه «تا رهایی» کاری است از گروه سلامت اجتماعی رادیو سلامت که هر هفته پنچ شنبه ها از موج اف.ام ردیف 102 مگاهرتز تقدیم شنوندگان می شود.
تست روانشناسی شهوتی بودن و اعتیاد جنسی به شما کمک میکند خود را از لحاظ رفتار و افکار جنسی بسنجید و تشخیص دهید که اعتیاد جنسی دارید یا نه.
میل جنسی یا کشش جنسی به تمایل افراد به روابط و فعالیتهای جنسی گفته میشود. میل جنسی یکی از امیال طبیعی در انسان است که باید به درستی هدایت و کنترل شود و عدم موازنه و ناتوانی در اداره آن، موجب بروز اختلالات روانی و جسمانی در فرد میشود.
تمایل جنسی معمولترین رویداد جنسی در زندگی زنان و مردان به شمار میآید و نوعی حالت انگیزشی و علاقه به موضوعات و فعالیتهای جنسی است. تمایل جنسی حسی ذاتی است که با محرکهای درونی یا بیرونی برافروخته میشود و میتواند به یک رفتار جنسی آشکار منجر شود و یا نشود و شهوت نیاز یا اجبار به جستجوی موضوعات جنسی یا درگیر شدن در فعالیتهای جنسی میباشد. یک مرکز مغزی سالم و طبیعی، بر اثر احساسهای مختلف و یا به وسیله سیستم اعصاب سمپاتیک، تحریک میشود و به این ترتیب میل جنسی را بیدار میسازد. این میل میتواند از طریق تصورات یا خیالپردازی شهوانی و یا از طریق دیدن شخص جذاب برانگیخته شود. همچنین تمایل جنسی از طریق تنش جنسی یعنی تمایل جنسی که منجر به آمیزش جنسی نشده، نیز ایجاد میشود و یا افزایش مییابد.
تمایل جنسی یکی از وجوه سکسوالیته به شمار میآید که میتواند در هر فردی متفاوت از افراد دیگر باشد. همچنین میتواند بسته به شرایط در زمانهای مختلف تغییر کند. تست روانشناسی شهوتی زیر به شما کمک میکند تا خود را از لحاظ رفتارها و افکار جنسی بسنجید و تشخیص دهید که آیا دچاراعتیاد جنسی هستید و باید از متخصص برای حل مشکلتان کمک بگیرید یا اینکه فردی عادی میباشید. البته تشخیص قطعی به عهده متخصصین امر است.
سوالات تست روانشناسی شهوتی بودن (اعتیاد جنسی) را به دقت خوانده و پاسخ دهید:
1- آیا مجلات خاص مربوط به مسایل جنسی میخرید یا علاقمند به استفاده از سایتها و شبکههای مخصوص این مسایل هستید؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
2- آیا شیفته و گرفتار روابط جنسی هستید؟
الف- خیر
ب- بله
3- آیا خودتان احساس میکنید که رفتار جنسی غیر عادی دارید؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
4- آیا همسرتان تا به حال در مورد رفتار جنسی شما شکایت کرده است؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
5- آیا معمولا احساس بدی در مورد رفتار جنسی خود دارید؟
الف- نه اصلا
ب- تا حدودی
ج- خیلی زیاد
6- آیا دیدگاهتان راجع به رفتار جنسیتان را از شریک زندگی خود مخفی میکنید؟
الف- خیر
ب- گاهی اوقات
ج- معمولا
7- آیا تاکنون پیش آمده است که رفتار جنسی شما با زندگی خانوادگیتان تداخل کند؟
الف- خیر
ب- بله
8- آیا تاکنون پیش آمده است که نتوانید رفتار جنسیتان را متوقف کنید حتی اگر بدانید که کارتان نابجاست؟
الف- خیر
ب- بله
نمرهگذاری سوالات تست روانشناسی شهوتی بودن:
تفیسر نتایج تست روانشناسی شهوتی بودن:
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
اگر میخواهید از دام اعتیاد به فناوری خلاص شوید بهتر است در ادامه این مقاله با ما همراه شوید.
به گزارش آلامتو و به نقل از سپیده دانایی؛ «تقریباً همه کسانی که میشناسم تا حدی به اینترنت اعتیاد دارند.» این را تونی شوارتز در مقالهای در نیویورکتایمز مینویسد. یکی از شکایتهای همهگیر این روزها، درباره اعتیاد اطرافیان به اینترنت است. جریانی ثابت از تیترهای مشابه این، اینترنت و برنامههای مربوطش، شبکههای اجتماعی و بازی های آنلاین را متهم میکنند که ما را به حواسپرتی معتاد کرده.
تردید چندانی در این باره نیست که تقریبا هر کس که به نحوی به اینترنت وصل میشود، به سختی میتواند این اتصال را قطع کند. کافی است به اطرافتان نگاه کنید. مردم همه جا به گوشیهایشان چسبیدهاند. بیشتر ما، مثل شوارتز، به سختی میتوانیم تمرکز کافی را، به جای اینها به کارهایی که به آن نیاز دارند، اختصاص دهیم.
چیزهایی هست که این فناوری را متفاوت میکند: هم فراگیر است، هم متقاعدکننده؛ اما استفاده بیش از حد از آن تقصیر چه کسی است؟ برای پیدا کردن راهحل این مسئله، لازم است که بدانیم با چه چیزی سر و کار داریم. چهار گروه هستند که در توطئه وصلنگهداشتن شما همدستاند و احتمالا شما انتظارشان را ندارید!
خود این فناوریها و سازندگانشان احتمالاً آسانترین مظنونین برای اتهام کوچککردن دامنهٔ توجه ما باشند. نیکولاس کار، نویسنده «The Shallows: What the Internet Is Doing to Our Brains» مینویسد: «اینترنت طراحی شده تا یک سیستم ایجاد وقفه باشد، ماشینی تنظیم شده برای تقسیم توجه.»
سرویسهایی مانند Facebook، Youtube، Twitterو Instagram به عنوان استادان دستکاری و ترغیب خوانده میشوند: آنها محصولاتشان را آنقدر خوب میسازند که مردم نمیتوانند از آنها دست بکشند. من چندین سال روی این محصولات مطالعه کردم و درباره روش کار آنها یک کتاب نوشتم. چیزی که فهمیدم این بود که همه چیز با یک الگوی کسبوکار شروع میشود.
از آنجا که این سرویسها برای کسب درآمد به تبلیغات متکی هستند، هر چه بیشتر از آنها استفاده کنید، پول بیشتری به دست میآورند. عجیب نیست که این شرکتها تیمهایی استخدام میکنند که روی هر چه جذابتر و درگیرکنندهتربودن سرویسهایشان تمرکز کنند. این محصولات تصادفاً عادتساز نیستند. این جزء طراحی آنهاست. آنها از گرفتارکردن ما انگیزه و هدف مشخصی دارند.
اما، هر چقدر هم این سرویسها خوبند، ما با چند قدم ساده میتوانیم آنها را کنترل کنیم. به هر حال فیسبوک و اینستاگرام از مواد مخدر که بدتر نیستند. مثلاً میتوانیم تعداد و زمان نوتیفیکیشنهای حواسپرتکنشان را که وسواس و اضطرار ما برای چککردن را فعال میکنند، تغییر دهیم.
آنطور که آدام مارچیک، مدیرعامل شرکت بازاریابی موبایل کاهونا، میگوید، کمتر از ۱۵درصد کاربران گوشیهای هوشمند زحمت تغییر تنظیمات نوتیفیکیشن را به خود میدهند؛ یعنی ۸۵درصد باقیماندهٔ ما به صورت پیشفرض در خدمت ترجیحات سازندههای برنامهها هستیم. گوگل و اپل، که پرکاربرترین سیستم عاملهای موبایل را میسازند، تغییر این تنظیمات را برای کاربران بیش از حد سخت کردهاند. این ما هستیم که باید با طیکردن مراحل لازم مطمئن شویم، ابزارها طبق نیازهای ما تنظیم شدهاند و نه نیازهای سازندگان برنامهها. [گاهی واقعاً تنظیمات مربوط سخت نیستند و برعکس در ابتدای استفاده از هر محصول به کاربر یادآوری میشوند. چیزی که اتفاقا میافتد تنبلی کاربران و استفاده از سیستم next-next است که باعث میشود، کسی متوجه تنظیمات مربوط نشود.]
در حالی که شرکتهایی مانند Facebook از توجه ما درآمد تبلیغات کسب میکنند، فناوریهای عمومیتر چنین روالی ندارند. برای مثال ایمیل را در نظر بگیرید. [احتمالاً در محیطهای کاری ایران تلگرام بیشتر چنین کاربردی داشته باشد تا ایمیل.] هیچ شرکتی در واقع «صاحب» ایمیل نیست و برای این پروتکل هیچ اهمیتی ندارد که شما چقدر از آن استفاده میکنید؛ اما برای بسیاری ایمیل عادتسازترین ابزار است. ما همه ساعات روز مدام ایمیل چک میکنیم. هر وقت که بتوانیم: قبل از شروع جلسهها، در صف ناهار، پشت چراغ قرمز و… . کاملا در این مورد دچار وسواس شدهایم. اما چرا؟ چون این چیزی است که رئیس میخواهد.
یکی از مؤثرترین افراد در نحوه استفاده و اعتیاد شما به فناوری کسی است که حقوق شما را میدهد. تقریبا برای تمام کارهای دفتری، ایمیل ابزار اصلی ارتباطات سازمانی است. پاسخی کُند و دیر به یک پیام میتواند نه تنها به قیمت شهرتتان بلکه به قیمت شغلتان تمام شود.
متاسفانه، زنجیرشدن به فناوری زمان کمی برای جدیتر فکرکردن باقی میگذارد. کار واقعی که به خلاقیت و توانایی حل مسئلهای احتیاج دارد که فقط با تمرکز بیوقفه ممکن است، دیگر در دفتر کار انجام نمیشود؛ بلکه در خانه و بعد از خواباندن بچهها شروع میشود.
کال نیوپورت، استادیار علوم کامپیوتر دانشگاه جرج تاون، این نوع کار را «کار عمیق» مینامد. او در کتابی که به همین نام نوشته میگوید: «کار عمیق عبارت است از تمرکز بدون حواسپرتی و مزاحمت روی کاری که تواناییهای فکری و شناختی میطلبد و کار سطحی فعالیتهایی را توصیف میکند که در ذاتشان بیشتر لجستیکال هستند و به تمرکز شدیدی احتیاج ندارند». مکالمات ایمیلی پینگپونگی با همکاران شامل کار سطحی میشود.
نیوپورت به مردم توصیه میکند که میزان کار عمیق و سطحی را با کارفرمایشان مورد بحث قرار دهند: «رئیستان را قانع کنید که سعی کند بپذیرد که برای مثال ۵۰درصد از زمان کاری شما باید بدون وقفه و مزاحمت باشد و ۵۰درصد بقیه به این کارهای سطحی اختصاص پیدا کند.» او در ادامه میگوید: «وقتی آنها با حقیقت زمانی که صرف تولید نتایج واقعی با استفاده کامل از مهارتهایتان میکنید، مواجه شوند، با خودشان فکر خواهند کرد که باید شرایط را تغییر دهند.»
این صحنه آشنا را تصور کنید. آدمهایی که دور میز جمع شدهاند و از غذا و دور هم بودنشان لذت میبرند. با هم شوخی میکنند و میخندند. در میانه همین صحنه و در چند لحظه ساکتتر میان صحبتها، کسی گوشیاش را در میآورد تا ببیند کجا چه خبر است. تقریبا هیچکس توجه خاصی به این صحنه نمیکند و کسی چیزی نمیگوید.
حالا همان صحنه را تصور کنید، اما به جای چک کردن صفحه گوشی یکی از افراد بلند آروغ میزند. همه متوجه میشوند. اگر فضا مربوط به یک جمع خوابگاهی پسرانه نباشد، این کار به عنوان رفتاری ناشایست دیده میشود. این بیادبی به عنوان تخطی از اصول اولیه آداب معاشرت عمل میکند.
چرا همین هنجارهای اجتماعی که روی سایر رفتارهای ضداجتماعی اعمال میکنیم درباره چککردن گوشی سر غذا یا در جلسه یا در میان مکالمه به کار نمیبریم؟ گویی به نحوی آن را میپذیریم و وقتی کسی مرتکب این رفتار میشود چیزی نمیکوییم.
واقعیت این است که اولی از دومی بدتر است زیرا برخلاف سایر اشتباهات کوچک، چککردن گوشی واگیردار است. یکی گوشیاش را چک میکند و بقیه احساس نوعی اجبار میکنند که این کار را تکرار کنند و این واکنشی زنجیرهای ایجاد میکند. هر چه تعداد آنهایی که گوشی چک میکنند بیشتر شود، آدمهای ساکت بیشتر میشوند تا جایی که فقط شما نشستهاید و بدون گوشی در دست پیامخواندن و اینستاچککردن بقیه را تماشا میکنید.
از منظر اجتماعی، چککردن گوشی بیشتر شبیه یک عادت بد دیگر است: گوشیهای ما مثل سیگار هستند. چیزی که در شرایط اضطراب و نگرانی یا بیحوصلگی یا بیقراری سراغش میرویم و دستمان را بندش میکنیم. دیدن پکزدن بقیه به سیگار [اگر اهل سیگار باشید] یا نگاهکردنشان به گوشی، وسوسهبرانگیزتر از حد مقاومت ماست و به زودی همه مشغولش میشوند.
فناوری و رئیس و دوستانتان، همه روی میزان و دفعات استفاده شما از این ابزارها تأثیر میگذارند؛ اما هنوز یک نفر مانده که باید نقد شود؛ کسی که گوشی را به دست گرفتهاست.
باید اعتراف کنم، هر چند من به عنوان یک حرفه، فناوریهای عادتساز را مطالعه میکنم، قطع اتصال اینترنت برای من آسان نیست. خیلی بیشتر از آن که دوست دارم، آنلاینم. مثل شوارتز و خیلیهای دیگر، بیشتر وقتها از کار اصلیام منحرف میشوم [و سراغ این ابزارها میروم]. برای اینکه بدانم چرا، شروع به مونیتور کردن خودم کردن تا رفتارم را بفهمم. اینجا بود که با یک حقیقت ناراحتکننده روبرو شدم.
من از فناوری به عنوان یک راه فرار استفاده میکنم. وقتی دارم کاری انجام میدهم که دلم نمیخواهد یا وقتی جایی هستم که ترجیح میدهم نباشم، از گوشیام استفاده میکنم تا خودم را به جایی دیگر بفرستم. منتقل کردن لحظهای توجه در بیشتر موارد به نظرم توانایی خوبی میآمد؛ مثلا وقتی در سیستم حمل و نقل عمومی زمان میگذراندم؛ اما خیلی وقتها استفادهام از فناوری آن قدر هم بیضرر نیست.
وقتی با کار مشکلی مواجهم، مثلاً فکر کردن به یک ایده مقاله یا ویرایش صدباره یک مطلب، صفحه گمراهکنندهتری من را به سمت خود میکشید. خیلی راحت میتوانستم با پاسخدادن به ایمیلها و پیامها و گشتن در اینترنت به اسم «تحقیق»، موقتاً از این زحمت ناراحتکننده فرار کنم. هر چند به شدت میخواستم تقصیر را جایی دیگری ببینم، نهایتاً مجبور بودم بپذیرم که عادات بد من کمتر به فناوریهای عصر جدید مربوط بودند و بیشتر از همان مشکل قدیمی «پشتگوشاندازی» میآمدند.
انداختن تقصیر حواسپرتیها به گردن فناوری کار راحتی است؛ اما حواسپرتی چیز جدیدی نیست. ارسطو و سقراط درباره ماهیت پدیدهای به نام Akrasia بحث میکردند: تمایل ما به انجام کارهایی خلاف منافعمان. اگر با خودمان صادق باشیم، فناوری فقط راه دیگری برای اشغالکردن فکر و زمان ماست. اگر ما مشغول گوشیهایمان نمیشدیم، احتمالاً کار بینتیجه دیگری میکردیم.
حقیقت دارد که فناوریهای شخصی بیشتر از همیشه جذابیت دارند و تردیدی نیست که شرکتها محصولات و خدماتشان را طوری مهندسی میکنند که جذابیت و کشش داشته باشند؛ اما آیا ما طور دیگری ترجیح میدهیم؟ نتیجهٔ مطلوبِ بهتر ساختن چیزی این است که مردم از آن بیشتر استفاده کنند. این لزوما یک مشکل نیست: پیشرفت است.
این پیشرفتها به این معنی نیست که نباید سعی کنیم که استفادهمان از فناوری را کنترل کنیم. برای اینکه مطمئن باشیم آنها ما را کنترل نمیکنند، باید با این حقیقت کنار بیاییم که آنچه مسئول عادات ماست چیزی بیش از فناوری در دسترس ماست. فرهنگ محیط کار و هنجارهای اجتماعی و رفتارهای شخصی همگی نقش خود را ایفا میکنند. برای اینکه فناوری را سر جایش بگذاریم، باید نه فقط نسبت به اینکه فناوری چطور تغییر میکند، بلکه نسبت به اینکه چطور ما را تغییر میدهد، هشیار باشیم.
به گزارش خبرآنلاین،مدیر برنامههای جرج مایکل در مقابل سوالات متعدد خبرنگاران درباره علت مرگ این خواننده در ۵۳ سالگی این مسئله را به دلیل «نارسایی قلبی» اعلام کرده است.
واقعیت این است که مشکلات جسمی جرج مایکل از سال ۲۰۱۱ رسانهای شد و از آن زمان خیلیها حدس میزدند که سلامتی او در خطر است. جرج مایکل سابقه طولانی مصرف مواد مخدر داشته است و بارها این اعتیاد به مواد مخدر او جنجالی شد. در سال ۲۰۰۸ پرونده مصرف کراک و کوکائین او جنجالی شد. او بارها به خاطر رانندگی پس از مصرف مواد بازداشت شده است. در یکی از مهمتری موارد در سپتامبر ۲۰۱۰ او به خاطر مصرف ماریجوانا پس از یک تصادف شدید دادگاهی شد که حکم پرداخت ۱۲۵۰ پوند جریمه و ۵ سال ممنوعیت رانندگی را برایش به دنبال داشت. در سال ۲۰۱۴ پس از دوره سخت بیماری که او را تا سر حد مرگ برد اعلام کرد که مواد مخدر ار کنار گذاشته و ۱.۵ سال است هیچ مخدری مصرف نکرده است.
دست و پنجه با مرگ در ۲۰۱۱
هیچ وقت درباره وضعیت سلامتی او اما کسی اطلاعاتی دقیقی نداشت. در ۲۶ اکتبر ۲۰۱۱ جرج مایکل کنسرت خود در لندن را به دلیل آنچه «بیماری ویروسی» عنوان شد لغو کرد که جنجال گستردهای به دنبال داشت. در ۲۱ نوامبر سال ۲۰۱۱ هم بیمارستانی در وین از بستری شدن جرج مایکل دو ساعت قبل از کنسرتش به خاطر اعلام درد قفسه سینه خبر داد.
گزارشها نشان میدهد که جرج مایکل در اتاق هتلش به کما رفته و پزشکان او را از مرگ نجات دادهاند. خودش اعلام کرده بود که بعد یک از ناهار به دوستانش گفته باید استراحت کند و پس از دراز کشیدن دیگر هیچ چیزی را تا ۵ هفته بعدش به خاطر نمیآورده است.
پس از آن اعلام شد که این خواننده مبتلا به ذاتالریه بوده و 10 روز در آیسییو به سر برد. در ۲۵ نوامبر مقامهای بیمارستان از وخیم شدن حال او خبر دادند و این مسئله باعث شد تا او تمام کنسرتها خود تا پایان سال ۲۰۱۱ را لغو کند.
پس از مرخص شدن از بیمارستان مرکزی وین او نشستی خبری در ۲۳ دسامبر برگزار کرد و از کارکنان این بیمارستان به خاطر نجات جانش تشکر کرد. جرج مایکل اما در این نشست خبری حال و روز خوبی نداشت و نمیتوانست درست تنفس کند. او افشا کرد که در زمان رسیدن به بیمارستان پزشکان مجبور به نایبُری یا نایشِکافی برای نجات او شدهاند. در پزشکی نایشکافی به یک عمل جراحی گفته میشود که طی آن نای در قسمت زیر گلو٬ برش داده میشود تا با استفاده از اتصال لوله امکان تنفس بیمار فراهم شود.
این برش میتواند در حالت فوریت پزشکی مانند ترومای غضروف حنجره بهعنوان یک راه ورود هوا و تنفس مورد استفاده قرار گرفته و یا در بیماران نیازمند به اینتوباسیون یا لولهگذاری تراشه با مدت زمان بیش از یک هفته یا بیماران کما برای نصب لوله تنفسی٬ محل نصب لوله و تیوب تراکستومی خواهد بود. جرج مایکل در میان خبرنگاران بعدها اعلام کرد که پس از خارج شدن از کما مدتی لهجه کشورهای غربی را در زمان حرف زدن داشته است.
در ۱۶ می ۲۰۱۳ هم جرج مایکل یک تصادف شدید رانندگی در بزرگراه ام۱ لندن داشت که باعث شد از خودروی رنجروور به خارج پرتاب شود و امداد هوایی او را به بیمارستان برساند.
علت مرگ اعلام شده: نارسایی قلبی
با این پرونده پزشکی علت مرگ جرج مایکل از سوی مدیر برنامههایش نارسایی قلبی اعلام شده است. نارسایی قلبی (Heart failure)، اغلب به معنای نارسایی مزمن قلب (chronic heart failure) است و زمانی رخ میدهد که قلب قادر به پمپاژ کافی نیست و نمیتواند جریان خون کافی را به اعضای بدن برساند. علائم و نشانههای این بیماری مواردی از قبیل تنگی نفس، خستگی مفرط و ورم ساق پا است. تنگی نفس معمولاً با ورزش، هنگام دراز کشیدن و شب هنگام خواب بدتر میشود. برای افراد مبتلا اغلب محدودیتی برای ورزش کردن وجود دارد، حتی اگر به خوبی هم درمان شوند.
دلایل معمول بیماری نارسایی قلبی شامل مواردی همچون بیماری عروق کرونر از قبیل سکته قلبی (حمله قلبی)، جریان خون بالا، فیبریلاسیون دهلیزی، نارسایی دریچه قلب، سوءمصرف الکل و کاردیومیوپاتی است. این موارد با تغییر ساختار یا عملکرد قلب باعث نارسایی قلبی میشوند. به طور کلی دو نوع نارسایی قلبی وجود دارد: اختلال عملکرد بطن چپ و نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال که این موارد بستگی به این دارد که عملکرد بطن چپ تا چه میزان برای منقبض شدن تحت تأثیر قرار گرفته یا توانایی قلب برای استراحت کردن چطور باشد. شدت بیماری معمولاً با توجه به مقدار کاهش توان شخص برای ورزش کردن سنجیده میشود.
۵۴۵۴