تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۱:۴۳
یکی از بزرگترین چالشهای افسردگی این است که چطور انرژی را بدست آورید و انگیزه لازم برای ادامه حرکت داشته باشید. با سفر عادت و یکنواختی را بشکنید و راه بیفتید.
مسافرت فرصتی است تا دوباره بیندیشید و ذهنتان را شارژ کنید
بهترین زمان برای تامل و دوباره اندیشیدن و تصمیم گیری زمانی است که ذهنتان عاری از استرس است. صخره نوردی؟ پیاده روی در مسیری طولانی؟ دراز کشیدن کنار ساحل و گوش کردن به صدای امواج؟ سفر این امکان را به شما میدهد تا در زمانی که مخصوص شماست، که هر آنچه میخواهید انجام دهید؛ به آرامش برسید و به آنچه واقعا خوشحالتان میکند فکر کنید.
در مورد آنچه انجام میدهید، قضاوت نکنید
سفر شما را از کارهایی که مجبور به انجام آن هستید، رها میکند. وقتتان را صرف کاری کنید که مایلید. نظر بقیه در مورد کارتان و قضاوت شان، مرکز توجه شما قرار نگیرد. زمانی را به خود اختصاص دهید، اگر دوست داشتید در اتاق هتل بمانید و خود را با خواندن کتابی مشغول کنید یا جزر و مد دریا را به نظاره بنشینید، فقط هر کاری که مایلید انجام دهید.
مسافرت شما را به حرکت در میآورد
گاهی اوقات ممکن است حس کنید، سنگی به پایتان بسته شده و توان حرکت ندارید، اما سفر راه حالی عجیب در جیب دارد، تا این سنگها را چون پر سبک کند. گویی که انگار که اصلا وجود نداشتند. یکی از بزرگترین چالشهای افسردگی این است که چطور انرژی را بدست آورید و انگیزه لازم برای ادامه حرکت داشته باشید. با سفر عادت و یکنواختی را بشکنید و راه بیفتید.
فقط خودتان باشید
آنچه که میخواهیم باشیم برای جسم و ذهنمان ضروری و بسیار با ارزش است. اما اینکه چطور خودمان باشیم، از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. چه از صبح تا شب در حال فعالیت باشیم، چه در استرس رسیدن به کلاسها و یا حتی در ماراتن بی انتهای روزمرگی گرفتار شده باشیم از ارزش سلامتی و وقتمان غافل شدهایم. ترشح آدرنالین، احساس گناه و یا حتی مسولیت همه و همه مرهمی است برای آنکه دردهایمان را فراموش کنیم. سفر میتواند به آرامش و آسایش ذهن و جان را برایمان فراهم کند.
۲_خوابیدن
ارتباط بین خواب و افسردگی یک عامل پیچیده ایی است. افراد افسرده متمایل به خوابهای منقطع هستند. افرادی که اختلال خواب دارند بویژهبیخوابی بیشتر مستعد نشانه های افسردگی هستند. خواب بسیار کوتاه وخواب بسیار زیاد افسردگی افراد را بدتر میکند.
مطمئن بشوید که چرخه ی خواب شما قابل پیش بینی است. ثبات زمان خواب،کلید بالا بردن کیفیت و کمیت خواب شماست.
در ساعت مشخصی به رختخواب بروید و از خواب بیدار شوید. اگر اهل چرت زدن در طول روز هستید،مطمئن شوید که به خواب شبانه ی شما خللی ایجاد نمیکند.
۳_غذا
ارتباط بین خلق و تغذیه هم از عوامل پیچیده است. بعضی از مطالعات نشان میدهد که اسیدهای چرب ترانس غیراشباع و افسردگی با هم مرتبط هستند. غذاهایی که شکر بالایی دارند و یا کربوهیدرات ساده می تواند گلوکز را در سطح بالایی نگه دارد و موجب آشفتگی در خلق میشود. خوردن الکل و کافئین بالا هم میتواند موجب کج خلقی و بالا رفتن قند خون شود.
۴_افراد سمی
همانطور که قبلا درباره افراد سمی گفته بودم، افراد سمی بویژه افراد منفی گرا و تباهگر متوجه آسیبی که به زندگی دیگران میزنند نیستند، اجتناب در ارتباط با این افراد و یا تعدیل کردن ارتباطتان با افراد خوب و صمیمی میتواند کمک کننده باشد.
۵_ رسانه ها
اخبار و داستانهای اضطراب آور و آزاردهنده میتواند افسردگی را شدت ببخشد. مثلا فردی میگوید من میدانم خبرهای وحشت آور و داستانهای رعب انگیز و فیلمهای درام افسردگی مرا بدتر میکند. بنابراین لازم است تا اتفاقات و خبرهای متنوع واخبار و داستانهای منتخب را مطالعه نمایید. رسانه هایی که با آنها آرامش بیشتری دارید پیدا کرده و تماشا کنید. نشانه هایی که حال شما را بد میکند پیدا کنید و از آنها دوری نمایید.
بامداد : یک مطالعه جدید نشان می دهد که با توجه به افزایش شواهد درباره تاثیر افسردگی بر بیماری قلبی، بهتر است مبتلایان به افسردگی هر چه سریعتر درصدد درمان این مشکل برآیند.
به گزارش بامداد به نقل از ایرنا از پایگاه اینترنتی مدیکال نیوز، پس از حمله و یا نارسایی قلبی، برخی افراد که تجربه بیماری افسردگی ندارند، احتمال دارد مشکلاتی را در این زمینه تجربه کنند و برعکس، در افرادی که از بیماری افسردگی رنج می بردند، مشکلات قلبی در مراحل بعدی زندگی آنها به احتمال زیاد افزایش خواهد یافت.
‘هایدی می’ محقق آمریکایی پس از بررسی احتمال تاثیر درمان افسردگی در کاهش پیشرفت بیماری قلبی، گفت که نتایج این مطالعه نشان داد درمان موثر و سریع بیماری افسردگی ظاهرا خطر حمله قلبی را کاهش می دهد.
این محقق برای مطالعه خود، از داده های مربوط به ۷۵۵۰ بیمار که در طی دو سال دستکم دو پرسشنامه را درباره افسردگی پر کرده بودند، استفاده کرد. وی این افراد به چهار گروه تقسیم کرد، گروهی که هیچگاه دچار افسردگی نشده بودند، گروهی که بهبود یافته بودند، گروهی که همچنان به بیماری افسردگی مبتلا بودند و گروهی که در طی دوره مطالعه دچار افسردگی شدند. بروز مشکلات قلبی و عروقی که شامل سکته مغزی، حمله قلبی یا نارسایی قلبی در اینده می شد، در این بیماران پیگیری شد.
نتایج این تحقیق نشان داد، افراد افسرده ای که درمان شدند، درمقایسه با افرادی که هیچگاه افسردگی نداشتند، میزان ابتلا به بیماری قلبی در آنها مشابه بود (به ترتیب ۴٫۶ و ۴٫۸ درصد). اما در گروه افرادی که طی این مطالعه به بیماری افسردگی مبتلا شده بودند و یا همچنان افسردگی داشتند، میزان بیماری قلبی و عروقی بیشتر بود. (به ترتیب ۶ و ۶٫۴ درصد)
به عبارت دیگر، درمان افسردگی به کاهش سطح خطر ابتلا به بیماری قلبی عروقی منجر شد، وضعیتی که مشابه افراد غیر افسرده بود.
منبع – ایرنا
نوشته تاثیر افسردگی بر بیماری قلبی اولین بار در بامداد پدیدار شد.
هر طور شما به بهبود افسردگی خود از طریق ورزش، شناخت درمانی و دارو کمک کنید؛ تحت تأثیر شرایط دیگری به سراغتان می آید (مانند اختلالات تیروئید) و درمان هایی که انجام می دهید ممکن است این مشکل را بدتر کند. مطالب زیر کمک می کند تا با یادگیری عادت های درست روزانه ابر سیاه افسردگی را از زندگی خود دور کنید.
۱. چه چیزی می خورید:
در یک مطالعه انجام شده در مجله روانپزشکی آمریکا، محققان دریافتند غذاهای غربی که شامل غذاهای فرآوری شده یا سرخ شده، غلات تصفیه شده، محصولات شیرین و آب جو هستند، میزان افسردگی در زنان را بالاتر می برند نسبت به کسانی که در رژیم غذایی خود از سبزیجات، میوه، گوشت و ماهی استفاده می کنند. محققان بر این باورند مجموعه ای از اندام های ریز زنده در سیستم گوارش بر سلامت روان افراد تأثیر می گذارند.
۲. چقدر می خوابید (یا اصلاً نمی خوابید): جای تعجب نیست که فقدان خواب نقش عمده ای در سلامت روان دارد اختلال در خواب خود آغاز کننده افسردگی است. ژان کیم استاد یار روانپزشکی در دانشگاه جورج واشنگتن می گوید بهترخوابیدن و رعایت بهداشت خواب یعنی خاموش کردن وسایلی که منعکس کننده نور آبی هستند، چند ساعت قبل از خواب می توانند به درمان افسردگی کمک کنند.
۳. رابطه شما با شبکه های اجتماعی:
رسانه های اجتماعی همیشه یک سرگرمی شاد نیستند. شواهد زیادی از ارتباط افسردگی با فعالیت های دیجیتال بیش از حد مانند پیام کوتاه، تماشای رایگان کلیپ های ویدئویی، ایمیل، چت و غیره وجود دارد. زیرا استفاده بیش از حد از این موارد باعث احساس انزوا و کناره گیری فرد از جامعه می شود و در نتیجه موجب تشدید اضطراب اجتماعی می شود.
۴. روش مدیریت استرس:
موقعیت های استرس زا بیماری افسردگی را تشدید می کنند. اما در همه افراد به طور مساوی اثر نمی گذارند. عامل استرس زا که منجر به افسردگی می شود در واقع مربوط به ژن تنظیم سطح سروتین در مغز است. شما نمی توانید ژن ها را از بین ببرید اما استرس خود را می توانید کنترل کنید. تفکر تعمق درست اندیشیدن و تنفس عمیق می تواند در کاهش استرس روانی مؤثر باشد.
۵. آب و هوا:
اختلال عاطفی فصلی شواهد نشان می دهد، برخی افراد تمایل کمتری به نور خورشید در فصل زمستان دارند در حالی که قرار گرفتن در معرض نور خورشید یک نسخه درمانی برای افسردگی است. نور خورشید صبح زود پیش از ظهر و در اواخر بعداز ظهر در بهبود و اثر گذاری روی رفتار فرد نقش مفیدی دارد.
۶. سیگار کشیدن:
همه می دانند که مصرف سیگار علائم افسردگی را بدتر می کند. براساس مطالعات bmj افرادی که سیگار را ترک می کنند احساس افسردگی کمتر و خلق و خوی بهتری دارند نسبت به کسانی که هنوز سیگار می کشند. نیکوتین دارای اثرات آرام بخشی و تمرکز است، ولی بیرون دادن آن باعث تحریک پذیری و اضطراب می شود.
خودتان را مشغول کنید
همه ما احتیاج داریم خود را به کاری مشغول کنیم. اگر برای حل مشکلات دیگران تلاش کنید کمتر به خودتان میاندیشید. افرادی که دچار افسردگی شدهاند نیازمند یک برنامه برای انجام فعالیتهای روزانه و در واقع ایجاد یک روزمرگی هستند. یکی از اثرات منفی افسردگی این است که فرد برنامه و ساختار طبیعی زندگیاش را از دست میدهد و روزها یکی پس از دیگری هدر میروند. ایجاد یک برنامه روتین و منظم باعث میشود که شما بتوانید به زندگی طبیعی قبلی خود بازگردید.
ورزش کنید
یکی از روشهایی که به درمان افسردگی کمک زیادی میکند ورزش است. ورزش بر روی مواد شیمیایی مغز تأثیر می گذارد. ورزش کردن باعث میشود ماده شیمیایی به نام اندورفین در بدن شما ترشح شود که ماده شادیزا میباشد. تمرینات ورزشی همچنین در دراز مدت نیز مزایای زیادی برای افراد افسرده دارند. فعالیت بدنی و ورزش به صورت منظم باعث میشود مغز عملکرد بهتری داشته باشد و فرد بیشتر مثبتاندیش باشد و افکار منفی را از خود دور کند. حتی چند بار پیادهروی در هفته میتواند کمک بسیاری به نشاط روحی شما کند.
به اندازه کافی بخوابید
خواب کافی و منظم تاثیر زیادی در درمان افسردگی دارد. با قاطعیت میتوان گفت کم خوابی یکی از عواملی است که میتواند روند افسردگی را بدتر کند. در این شرایط بهتر است در روند زندگی خود تغییراتی ایجاد کنید. به عنوان مثال سعی کنید هر روز صبح سر ساعت معینی از خواب بیدار شوید، در طول روز چرت نزنید تا بتوانید شب راحتتر بخواب بروید. هنگام خواب تمام عواملی را که میتوانند حواس شما را پرت کنند از خود دور کنید، برای مثال حداقل یک ساعت قبل از خواب به سراغ تلویزیون یا کامپیوتر نروید. به مرور زمان با رعایت این نکات متوجه خواهید شد که برنامه خواب شما بهتر شده است.
بخندید
به منظور درمان افسردگی خودتان به تماشای فیلمهای کمدی و مطالعه کتابهای سرگرمکننده بپردازید. بهترین کار این است که به همراه دوستانتان بخندید. خندیدن روی مواد شیمیایی مغز تأثیر مثبت میگذارد و باعث میشود احساس خوبی پیدا کنید.
امیدوار باشید
از دست ندادن روحیه و مبارزه با افکار منفی بخش بزرگی از درمان افسردگی را برعهده دارد، چرا که این بیماری، یک بیماری روحی و روانی است. بخاطر داشته باشید که شما تجربهای را پشت سر میگذارید که عده زیادی سپری کردهاند. شما به تدریج این دوره را پشت سر میگذارید، گرچه ممکن است باور این موضوع برایتان مشکل باشد اما افسردگی میتواند تجربه مفیدی باشد. میتواند شما را به شخصی سرسختتر و قویتر تبدیل کند که میتوانید وضعیتها و روابط افراد را شفافتر ببینید و درک بهتری از روابط بین افراد داشته باشید شما ممکن است قادر به اخذ تصمیمات و تغییرات مهمی در زندگی خود باشید که قبلاً از آن اجتناب میکردید.
کارهای جدید را امتحان کنید
وقتی شما افسرده باشید، احساس رخوت و بیحوصلگی دارید؛ برای همین بهتر است کارهای جدیدی انجام دهید تا برای خود تنوع ایجاد کنید. برای مثال به موزه بروید. کتابی را که قبلا خواندهاید انتخاب کنید و دوباره مطالعه کنید ولی اینبار در پارک و یا فضای آزاد! به کلاسهای متفاوت بروید و از محیط خانه و تنهایی کمی فاصله بگیرید. هنگامی که خود را در معرض انجام کارهای جدید قرار میدهید مواد شیمیایی در مغز شما ترشح میشوند. تغییر و افزایش این مواد که دوپامین نام دارند باعث احساس لذت، شادی و یادگیری میشود. بنابراین برای تسریع در روند درمان افسردگی دست از تلاش کردن نکشید و سعی کنید هر کاری را که به شما احساس خوبی میدهد را انجام دهید.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
نوشته برای پیشگیری از افسردگی ماهی مصرف کنید اولین بار در بامداد پدیدار شد.
درمان افسردگی تابستانه بعد از مشاهده علائم افسردگی با یک رژیم مناسب در برنامه ریزی روزانه ممکن می شود. علت افسردگی فصلی تغییر در طول روز است
افسردگی تابستانه نوعی از افسردگی است که به علت تغییر فصل در برخی افراد به وجود می آید. با این که این نوع افسردگی می تواند در اثر اهمال به یک بیماری مزمن تبدیل شود اما می توان آن را به کمک روشهای مختلفی درمان کرد.
افسردگی از جمله بیماریهایی است که عوامل مختلفی از جمله شیوه زندگی، رژیم غذایی، بیماریهای زمینه ای و حتی تغییرات آب و هوایی در ایجاد آن نقش دارند. البته اکثر افسردگی های رایج به علت شیوه های نامناسب زندگی می باشد اما تغییر طول روز و میزان شدت نور خورشید در فصل های مختلف نیز می تواند از جمله عواملی باشد که انسان را دچار افسردگی می کند.
فکرش را بکنید گرفتار تابستان گرمی مثل همین تابستانی که در آن هستیم باشیم، تازه دچار افسردگی تابستانه هم بشویم! کلافگی از گرما از یک طرف امانمان را می برد و علائم افسردگی از جمله کاهش اشتها، اختلال در خواب شبانه، کاهش وزن، افزایش استرس و تپش قلب روزگارمان را تیره و تار می کند. همه این عوامل دست به دست هم می دهند تا زودرنج و پرخاشگر بشویم و خیلی زود از کوره در برویم. البته این بیماری در افراد بالای 45 سال شایعتر است و اگر در عنفوان جوانی به سر می برید لطفاً تمام بی حوصلگی تان را سر افسردگی فصلی نیندازید!
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
بامداد – دوران بلوغ برای شما و فرزندتان می تواند دوران سختی باشد. فرزند نوجوان تان به غیر از اینکه از نظر جسمی تغییر و تحولاتی پیدا می کند، رشد چشمگیری در تکامل روانی- اجتماعی نیز دارد. خیلی از کارشناسان گوشه گیری ها، نوسانات خلق و خو و سایر تغییرات رفتاری را بخشی از روند طبیعی بلوغ می دانند، اما پژوهشگران دریافته اند که در برخی موارد، این ویژگی ها می تواند نشانگر ارتباط بلوغ با افسردگی باشد.
تخمین زده شده که دو درصد از بچه های زیر ۱۰ سال، افسردگی را تجربه می کنند و بین سنین ۱۰ تا ۱۴ سال، به طو میانگین میزان افسردگی به ۵ تا ۸ درصد افزایش پیدا می کند. اگرچه میزان افسردگی پیش از بلوغ، در پسرها بیشتر از دخترهاست، اما در دوران بلوغ، میزان افسردگی برای دخترها دو برابر پسرها می شود.
تئوری های گوناگونی در مورد افزایش افسردگی در زمان بلوغ وجود دارد، اما محققان در این مورد توافق چندانی حاصل نکرده اند:
– هورمون ها: استروژن، که هورمون جنسی زنانه است، ارتباط با افسردگی دارد. میزان این هورمون در دخترها در زمان بلوغ به میزان بسیار زیادی افزایش می یابد که می تواند باعث افزایش افسردگی در آنها شود. اما در مورد پسرها این قضیه برعکس است، یعنی تستوسترون که هورمون جنسی مردانه است و در دوران بلوغ پسرها افزایش می یابد، هیچ ارتباطی با افسردگی ندارد.
– مرحله تکامل جسمی: برخی مطالعات نشان می دهد تغییر و تکامل های جسمی در اواسط دوران بلوغ، باعث افزایش میزان افسردگی می شود.
– زمان شروع بلوغ: یک سری از پژوهش ها نیز نشان می دهند زمان شروع بلوغ روی میزان افسردگی تاثیر دارد، یعنی بلوغ زود هنگام یا دیرهنگام، موجب بروز علائم شدیدتری از افسردگی می شود.
– حوادث استرس زای زندگی: در دوران بلوغ، فعالیت های آموزشی و روابط اجتماعی، پیچیده تر و دشوارتر می شوند که می تواند استرس برانگیز باشد. بعضی از بچه ها بیشتر در معرض افسردگی هستند که دلیلش حوادث استرس برانگیز در زندگی آنهاست.
بلوغ، زمان منحصر بفردی است که به طور طبیعی تغییراتی در ظاهر و رفتار فرد رخ می دهد. به همین دلیل، والدین، معلمان و سرپرست ها باید نسبت به علائم افسردگی نوجوانان آگاه باشند، چون تشخیص و تمایز آن از تغییرات طبیعی رفتاری تا حدودی دشوار است.
نوسانات خلق و خو، گوشه گیری و دورشدن از پدر و مادر و همخوانی با همسالان و گرایش بیشتر به آنها، رفتارهای طبیعی دوران بلوغ هستند. اما رفتارهایی که سبب آسیب به خود شده، اجتناب از رفتن به مدرسه، افت تحصیلی، انجام رفتارهای پرخطر، شکایت های مداوم از وضعیت ظاهری خود، ارتکاب جرم، گریه های بی دلیل، احساس طردشدن و اینکه کسی او را درک نمی کند، از دست دادن علاقه مندی ها، تغییرات وزنی، دلبستگی بیش از حد به یکی از والدین، نگرانی بابت مرگ والدین، اختلالات خواب، خستگی های بی دلیل و عدم تمرکز و بی دقتی می توانند از علائم افسردگی باشند.
برای تعیین علت دقیق افزایش افسردگی در دوران بلوغ به تحقیقات بیشتری نیاز است، با این وجود، تغییرات روحی و رفتاری را در فرزندتان نادیده نگیرید، چون به هر حال شواهد و آمار نشان می دهد که احتمال بروز افسردگی در دوران بلوغ افزایش می یابد.
بنابراین هر رفتار توجیه ناپذیر یا جدید را در فرزندتان بررسی کنید و از کمک خواستن از پزشک متخصص نهراسید. پزشک می تواند، دلایل احتمالی را بررسی کرده و نظر دهد که آیا این دگرگونی ها طبیعی و بخشی از بلوغ هستند و یا از علائم افسردگی می باشند. تشخیص به موقع و درمان افسردگی ضروری است، مخصوصا برای بچه ها.
نوشته ارتباط بین دوران بلوغ و افسردگی اولین بار در بامداد پدیدار شد.
چند روزی است حال و حوصله ندارید و کارهای روزمرهاتان دچار اختلال شدهاست؟ با این تست افسردگی معتبر میتوانید به میزان افسردگی خود پیببرید.
افسردگی حالتی از اندوه، عجز و ناامیدی است که بر اثر ناکامیها یا شکستهای انسان ممکن است در او ایجاد شود. این حالت موجب افت خلق شده و بر فکر، احساس و رفتار فرد تاثیر میگذارد. افراد با خلق و خوی افسرده میتوانند احساس غم، اضطراب، خالی بودن، ناامیدی، درماندگی، بیارزش بودن، گناه، تحریک پذیری و یا بیقراری داشته باشند. ولی افسردگی تنها زمانی حالت بیماری به خود میگیرد یا به اصطلاح نابهنجار تلقی میشود که در عملکرد عادی و به هنجار ما اختلال ایجاد کند و هفتهها بدون وقفه ادامه یابد. اختلالهای افسردگی نسبتا شایع هستند و حدود 17 درصد از ما در طول زندگی، یک دوره افسردگی حاد پیدا میکنیم.
از آنجا که افسردگی دارای جلوههای گوناگونی است، متخصصان به راحتی از تشخیص آن غافل میشوند. از طرف دیگر، نشانههای گسترده افسردگی (سردرد، یبوست، کمشدن اشتها، کمردرد، خستگی مزمن) باعث میشود که کار تشخیص آن با دشواری مواجه شود. از اینرو سنجش میزان افسردگی بسیار مهم است و تست افسردگی در این میان کمک کننده است.
تست افسردگی بک یک تست افسردگی معتبر برای سنجش میزان افسردگی است که شامل 21 گروه عبارت است. بعد از خواندن هر گروه از عبارات زیر، شمارهای (0، 1، 2، 3 ) که بیانگر بهترین احساس شما در طول 2 هفته اخیر است را یادداشت کنید و سپس با هم جمع بزنید. حتما قبل از تصمیم گیری، همه عبارات یک گروه را به دقت بخوانید:
(1)
0-غمگین نیستم.
1- غمگین هستم.
2- غم دست بردار نیست.
3- تحملم را از دست داده ام.
(2)
0- به آینده امیدوارم.
1- به آینده امیدی ندارم.
2- احساس می کنم آینده امید بخشی در انتظارم نیست.
3- کمترین روزنه امیدی ندارم.
(3)
0- ناکام نیستم.
1- ناکام تر از دیگرانم.
2- به زندگی گذشته ام که نگاه میکنم هرچه میبینم شکست وناکامی است.
3- آدم کاملا شکست خوردهای هستم.
(4)
0- مثل گذشته از زندگیام راضی هستم.
1- مثل سابق از زندگی لذت نمیبرم.
2- از زندگی رضایت واقعی ندارم.
3- از هرکس وهر چیز که بگویی ناراضی هستم.
(5)
0- احساس گناه نمیکنم.
1- گاهی اوقات احساس گناه میکنم.
2- اغلب احساس گناه میکنم.
3- همیشه احساس گناه میکنم.
(6)
0- انتظار مجازات ندارم.
1- احساس میکنم ممکن است مجازات شوم.
2- انتظار مجازات دارم.
3- احساس میکنم مجازات میشوم.
(7)
0- ازخودم راضی هستم.
1- ازخودم ناراضی ام.
2- از خودم بدم میآید.
3- ازخودم متنفرم.
(8)
0- بدتر از سایرین نیستم.
1- از خودم به خاطر خطاهایم انتقاد میکنم.
2- همیشه خودم را به خاطر خطاهایم سرزنش میکنم.
3- برای هراتفاق بدی خود را سرزنش میکنم.
(9)
0- هرگز به فکر خودکشی نمیافتم.
1- فکر خود کشی به سرم زده ،اما اقدامی نکردهام.
2- به فکر خودکشی هستم.
3- اگربتوانم خودکشی میکنم.
(10)
0- بیش ازحد معمول گریه نمیکنم.
1- بیش از گذشته گریه میکنم.
2- همیشه گریانم.
3-قبلا گریه می کردم، اما حالا با آنکه دلم هم می خواهد، نمیتوانم گریه کنم.
(11)
0- کم حوصلهتر از گذشته نیستم.
1- کم حوصلهتر از گذشته هستم.
2- اغلب کم حوصله هستم.
3- همیشه کم حوصله هستم.
(12)
0- مثل همیشه مردم را دوست دارم.
1- به نسبت گذشته کمتر از مردم خوشم میآید.
2- تا حدود زیادی علاقهام را به مردم از دست دادهام.
3- از مردم قطع امید کردهام؛ به آنها علاقهای ندارم.
(13)
0- مانند گذشته تصمیم میگیرم.
1- کمتر از گذشته تصمیم میگیرم.
2- نسبت به گذشته تصمیم گیری برایم دشوارتر شده است.
3- قدرت تصمیم گیریام را از دست دادهام.
(14)
0- جذابیت گذشتهها را ندارم.
1- نگران هستم که جذابیتم را از دست بدهم.
2- احساس میکنم هرروز که میگذرد جذابیتم را بیشتر از دست میدهم.
3- زشت هستم.
(15)
0- به خوبی گذشته کار میکنم.
1- به خوبی گذشتهها کار نمیکنم.
2- برای اینکه کاری بکنم به خودم فشار زیادی میآورم.
3- دستم به هیچ کاری نمیرود.
(16)
0- مثل همیشه خوب میخوابم.
1- مثل گذشته خوابم نمیبرد.
2- یکی دوساعتی زودتر از معمول از خواب بیدار میشوم؛ خوابیدن دوباره برایم مشکل است.
3- چند ساعت زودتر از معمول از خواب بیدار میشوم ودیگر خوابم نمیبرد.
(17)
0- بیشتر از گذشته خسته نمیشوم.
1- بیشتر از گذشته خسته میشوم.
2- انجام هر کاری خستهام میکند.
3- از شدت خستگی هیچ کاری از عهدهام ساخته نیست.
(18)
0- اشتهایم تغییری نکردهاست.
1- اشتهایم به خوبی گذشته نیست.
2- اشتهایم خیلی کم شدهاست.
3- به هیچ چیز اشتها ندارم.
(19)
0- اخیرا وزن کم نکردهام.
1- بیش از دوکیلوونیم وزن کم نکردهام.
2- بیش از پنج کیلو از وزن بدنم کم شدهاست.
بیش ازهفت کیلو وزن کم کردهام.
(20)
0- بیش از گذشته بیمار نمیشوم.
1- از سردرد، دل درد ویبوست کمی ناراحتم.
2- به شدت نگران سلامتی خود هستم.
3- آنقدر نگران سلامتی خود هستم که دستم به هیچ کاری نمیرود.
(21)
0- میل جنسیام تغییری نکردهاست.
1- میل جنسیام کمتر شدهاست.
2- میل جنسیام خیلی کم شدهاست.
3- کمترین میل جنسی در من نیست.
تفسیر تست:
برای محاسبه نتایج تست افسردگی نمره هر عبارتی را که انتخاب کردهاید را با هم جمع بزنید، از آنجایی که تعداد سوالات این تست افسردگی 21 عدد بودهاست و بالاترین نمره هر عبارت 3 است، حداکثر نمره مقیاس 63 خواهد بود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
تست روانشناسی افسردگی به شما کمک میکند نسبت به حال خود آگاهتر شوید و اگر مدتیست اندوهگین هستید، دریابید اندوهتان طبیعی است یا افسردهاید.
زمانی که یکی از دوستانتان فوت میکند ویا زمانی که به یکی از اهداف خود نمیرسید، اندوه امری طبیعی است. این احساسات بخشی از زندگی هستند. اندوه نشانه انسان بودن است، اما افسردگی با اندوه طبیعی به لحاظ مختلف متفاوت است:
اگر افسردهاید زمانی باید به روانشناس و روان درمانگر رجوع کنید که تلاشهای شخصی شما برای رهایی از افسردگی به جایی نرسیده باشد. همه ما در برخورد با حوادث دلسرد کننده ناراحت میشویم، اما معمولا در مدت چند روز به حالت نخست برمیگردیم. برای بعضی این بهبود به تاخیر میافتد و احساس افسردگی و اضطراب گاه ماهها دوام میآورد. و یک روانشناس یا روانپزشک خوب میتواند سرعت بهبود را افزایش دهد. یکی از راههایی که خودتان میتوانید نسبت به حال خود آگاهتر شوید پاسخ دادن به تستهای افسردگی مانند تست روانشناسی افسردگی دکتر برنز یا تست روانشناسی افسردگی دکتر بک میباشد.
برای اطلاع از شدت افسردگی یا نگرانی خود، در ادامه به سوالات تست روانشناسی افسردگی دکتر برنز پاسخ دهید.
۱- احساس غم و اندوه میکنید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۲- آیـنده را تـاریک میبینید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۳- احساس میکنید بیارزش هستید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۴- خود را در مقایسه با دیگران حقیر احساس میکنید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۵- آیا مدام از خودتان انتقاد میکنید یا خودتان را سرزنش میکنید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۶- آیا در تصمیمگیری با دشواری روبه رو هستید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۷- اغلب احساس خشم و رنجش دارید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۸- آیا علاقه خود را به شغل، سرگرمی، خانواده یا دوستانتان از دست دادهاید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۹- آیا بیانگیزه هستید و انجام کارها برایتان دشوار شده است؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۱۰- آیا خود را پیر و غیرجذاب میدانید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۱۱- آیا اشتهایتان را ازدست دادهاید یا برعکس بیش از اندازه پرخوری میکنید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۱۲- خوابیدن برایتان دشوار شده یا مدام احساس خستگی میکنید و بیش از اندازه میخوابید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۱۳- آیا میل جنسیتان را ازدست دادهاید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۱۴- آیا بیش از اندازه نگران سلامت خود هستید؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
۱۵- آیا فکر میکنید اگر بمیرید، بهتر است؟
۰-ابدا
۱-کمی
۲-تاحدودی
۳-خیلی
چه نمرهای از تست روانشناسی افسردگی گرفتید؟
امتیازها را براساس ارقامی که کنار هر گزینه نوشته شده با هم جمع کنید و مجموع نمراتتان را به کمک راهنمای زیر تحلیل کنید.
۰ تا ۴
اگر مجموع نمراتتان در این تست روانشناسی افسردگی بین صفر تا چهار است، نشان زیادی از افسردگی در شما نیست. روانشناسان در چنین وضعیتی تشخیص میدهند که اندکی غمگین هستید و معتقدند بدون نیاز به درمانهای طولانیمدت میتوانید شادی را دوباره به زندگیتان برگردانید. احتمالا یک اتفاق خاص دلیل اصلی غمگین بودنتان شده و با برطرف شدن آن، دوباره زندگی شادتان را شروع خواهید کرد، اما اگر اتفاق خاصی هم نیفتاده باشد، با یک اراده جدی میتوانید غمها را دست بهسر کنید.
۵ تا ۱۰
اگر امتیازتان بین ۵ تا ۱۰ است، باز هم جای زیادی برای نگرانی وجود ندارد. وضعیتتان طبیعی است و فقط کمی ناراضی هستید. غم به زندگیتان آمده اما هنوز نتوانسته شما را کاملا محاصره کند. شاید بهتر باشد به کمک کتابهای روانشناسی، کمی ورزش و تلاشهای شخصی، برای بازیابی توانتان تلاش کنید. با چنین نمرهای نمیتوان شما را بیمار دانست و باید بگوییم که تنها غمگینتر از قبل شدهاید و انرژی روانیتان پایینتر از قبل آمده است.
۱۱ تا ۲۰
اگر نمره شما در این تست بین ۱۱ تا۲۰ است، کارتان از غمگین بودن گذشته. شما به افسردگی خفیفی دچار شدهاید و اگر حواستان به خودتان نباشد، خیلی زود افسردگی در زندگیتان ریشه میدواند. از نظر روانشناسان وضعیت شما چندان وخیم نیست اما باید برای ازبین بردن این افسردگی ملایم تلاش کنید و اجازه گسترش آن را ندهید. انگیزه و تلاش خود شما در این شرایط از هر چیزی تاثیرگذارتر است اما بد نیست که گاهی با یک مشاور یا روانشناس درمورد مشکلاتتان صحبت کنید.
۲۱ تا ۳۰
کسب نمره ۲۱ تا ۳۰ در این تست به شما میگوید که سطح متوسطی از افسردگی گریبانتان را گرفته است. درست است که باز هم تلاشهای شما بیشتر از هر چیزی میتواند در تغییر وضعیتتان موثر باشد، اما بد نیست در کنار این تلاشها از یک روانشناس هم کمک بگیرید. اگر در چنین شرایطی به متخصص مراجعه کنید دوره درمانتان زیاد طولانی نخواهد بود و خیلی زود به زندگی عادی برخواهید گشت. پس زود بجنبید و حتی یک روز دیگر را هم به جنگ تن به تن با افسردگی نگذرانید.
۳۱ تا ۴۵
اگر در این تست روانشناسی افسردگی نمره ۳۱ تا ۴۵ را گرفتهاید، حالتان حسابی خراب است. شما به افسردگی شدید دچار شدهاید و احتمالا در کنار کمکهای روانشناسان، به دارودرمانی و مراجعه به روانپزشک هم نیاز دارید. دیر جنبیدن میتواند افسردگی شما را مزمن و تلاشهای متخصصان برای بهبود را بیاثر کند. پس به توانایی خودتان برای بیرون آمدن از این حال اکتفا نکنید. این نمره میگوید که افسردگی تمام توانش را برای فلج کردن زندگی شما به کار بسته است.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره