جام جم سرا: تازه عروسها معمولا بنا به طبیعت، از نخستین شب بعد از ازدواج اکراه و هراس دارند و علت آن هم اغلب تصور درد جسمانی نیست که اگر همراه با آرامش و خودداری و صبوری مرد باشد خیلی جزئی است؛ بل که غالبا خود دختر هم نمیداند علت این هراس و اکراه در کجاست!
در واقع تازه عروس در این مرحله دچار نوعی «شرم» نیز هست؛ زیرا زن در این مرحله که وارد حیات زناشویی میگردد، دگرگونی مهمی در برابر خود میبیند و به زندگی آینده و مسوولیتها و خطرهای آن میاندیشد و از آن واهمه دارد. همه این واهمهها، چه زن از آن آگاه باشد و چه نباشد، قابل ملاحظه و شایسته توجه است.
این وظیفه شوهر است که وجود این هراس فطری زن را دریابد و همواره آن را به یاد داشته باشد. بنابراین، بهترین فرصت برای جلب اطمینان زن و نشان دادن درک متقابل از سوی مرد در همین دوره کوتاه است.
معروف است که زفاف را نباید با جبر آغاز کرد. ما میگوییم در کار رفع دوشیزگی نه تنها جبری نباید در کار باشد بلکه این عمل باید دنباله و نتیجه نوازشهای صبورانه و معاشقه باشد. شوهر برای رفع هراس و شرم باید عروس را بتدریج متمایل و راغب نماید نه آنکه با شتابکاری، تنها در فکر فرونشاندن حس شهوت خویش باشد. در این صورت فقط جسم زن را تصرف کرده و از همراهی روح او ناتوان مانده است.
بنابراین شوهر در شب زفاف باید تمام تمهیدات لازم را به کار گیرد و در نهایت ملایمت و ظرافت عمل کند و بداند که کوچکترین اشتباه، چندان خستگی و دل آزردگی به دنبال خواهد داشت که به آسانی التیام پذیر نخواهد بود و گاه تا پایان زندگی زناشویی آثار آن بر جای میماند.
اما مهمتر از اینها، آن است که از نظر روانشناسی این دردهای روحی منجر به پیدایش هزاران نوع اختلالات فکری، غم و اندوه مزمن میگردد که درمان آن بسیار مشکل خواهد بود زیرا اغلب منشا و علت اصلی آن ناشناخته میماند.
در واقع علت سرد مزاجی بسیاری از زنانی که لذت جنسی نمیبرند و در طول دوران بعدی زندگی زناشویی خود پیشنهادی به همسرشان در این زمینه نمی دهند از جمله همین است که در شب زفاف و پوشیده از فکر و خیال مرد، ناگواری دیده و رنج و تب روحی کشیدهاند و در نتیجه این تالمات در ضمیر پنهان آنها مانده است. چنین تألمی، اختلالات جسمی و روانی دیگری را هم البته با خود خواهد آورد: بسیاری از امراض دیگر چون پریشانخیالی و بیماریهای عصبی غالبا در اثر همین رویدادهای بظاهر کوچک شب زفاف ایجاد میشود. این است که باز تکرار میکنیم در نوازش و مهربانی و رعایت حال تازه عروس به ویژه در شب رفاف به هیچ نباید کوتاهی کرد.
هیچ دختری فطرتاً مرد را مختار نخواهد دانست تا هر چه میخواهد بکند و اگر حجب و حیای عروس یا هر علت ناشناخته دیگر مانع از آن است که به میل تسلیم شود، بهتر است یک شب یا حتی شبهای متعدد، زفاف را به عقب اندازید تا او ابتدا به تماس جسمانی خو بگیرد و در مراحل بعدی با آرامش خاطر مشتاق و راغب به ارتباط جنسی شود.
درست است که می گویند عمر انسان کوتاه است اما زندگی آن قدر کوتاه نیست که چنین شتابکاری لازم باشد! بخصوص تأکید می شود که در این دوره، صبر و متانت و حوصله به پیروزی و کامروایی در آینده خواهد انجامید. اگر داماد به دلیل ضعف نفس و سستی در رفتار، بخواهد به هر نحو عمل را انجام دهد به نتیجه نمیرسد.
اصولا زن وقتی هم حاضر و راغب به تسلیم است طبیعتا میخواهد بر او ظفر یابند ولی بین فتح عاشقانه و استیلای وحشیانه تفاوت بسیار است. این از جمله تفاوتهایی است که ظاهرا بسیاری از مردهای جوان در ابتدای زندگی زناشویی از آن غافل می مانند و در آینده زندگی خود نیز از خود می پرسند چرا بر خلاف آنها همسرشان پیشنهادی در این زمینه نمی دهد. مرد باید با فراست دریابد که زمان مناسب عمل زناشویی چه هنگام فرا رسیده است.
نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این است که بسیاری از مردان جوان در اولین مواجهه خود با بدن همسرشان، ممکن است رفتاری انجام دهند که به روان خود و بویژه زن لطمه وارد کند. به عنوان مثال ممکن است آنها تصوراتی در ذهن خود از زنان داشته باشند که پس از مواجهه با آن ناخودآگاه لب به بیان شگفتی، تعجب یا حتی بروز رفتاری در زبان بدنشان شود و این نکته از نظر زن پوشیده نماند. بنابراین پیشنهاد می شود زفاف را با تصوراتتان پیش نبرید. اگر برخلاف تصورتان موردی در بدن زن مشاهده کردید، هرگز آن را آشکار نکنید یا اظهار تعجب نکنید مبادا زن اندوهگین شود و آن را مایه حقارت پندارد. یادتان باشد همچون اثر انگشت که شبیه دیگری نیست، بدن افراد هم متفاوت است.(خانواده سالم، با ویرایش و تغییر)
جام جم سرا: دکتر سیدعلی بنیهاشم در گفتوگو با جامجم افزود: متاسفانه بسیاری به اشتباه تصور میکنند که از بین رفتن حساسیت و درد دندان پس از مدتی، نشانه بهبودی آن است. در حالی که این کاهش درد میتواند تحت تاثیر استفاده از خمیردندان ضد حساسیت یا از بین رفتن عصب دندان به علت گسترش پوسیدگی آن اتفاق بیفتد.
به بیان دیگر پوسیدگی از عاج و مینای دندان آغاز میشود و با گسترش به سمت مغز دندان به عصب میرسد. زمانی که عصب دندان تحت تاثیر پوسیدگی عمیق از بین برود، شخص دیگر دردی اساس نمیکند. درمان پوسیدگی در این مرحله از طریق عصب کشی دندان ممکن است.
وی ادامه داد: پس از مدتی چنین دندانی دچار آبسه و عفونت میشود و حتی ممکن است عفونت ناشی از آن لثه را نیز درگیر کند. وقتی عفونت به لثهها سرایت کند راهی جز کشیدن دندان و ترمیم مجدد دندان از طریق کاشت (ایمپلنت) وجود ندارد.
یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 11:29
رسانهها گزارش دادهاند یک مرسدس بنز طلایی رنگ که بتازگی از گمرک بندر عباس وارد کشور شده است سر و صدای زیادی در شبکههای اجتماعی به راه انداخته اما هنوز مشخص نیست که این خودرو دارای برچسب کروم طلایی رنگ است یا اینکه بدنهای از جنس آب طلا دارد. جزئیات دیگری از این خودرو هنوز معلوم نیست.
جام جم سرا: البته با اینکه حرف زدن و شروع کردن به صحبت، بخشی طبیعی از مراحل رشد و پیشرفت بچهها به حساب میآید، اما اگر از همان روزهای اول پس از تولد با فرزندتان صحبت کنید، نهتنها به او کمک کردهاید بهتر و راحتتر حرف بزند که حتی واژگان زیادی را هم در اختیارش قرار دادهاید تا هنگامی که نیاز دارد بتواند از آنها استفاده کند.
کسب مهارت برای پردازش کلمات و استفاده صحیح از آنها درست مانند یادگیری سایر مهارتهای زندگی است. یعنی کودک هرچه بیشتر تمرین کند، موفقتر هم خواهد بود. بنابراین کودکی که بیشتر کلمات را میشنود و آنها را با معنیشان تطابق میدهد، بهتر هم میتواند صحبت کند. در حقیقت باید این نکته را در نظر داشته باشیم که براساس نظر محققان، هرچه بیشتر با فرزندان صحبت شود، آنها هم راحتتر حرفزدن را شروع خواهند کرد. اما اگر شما هم میخواهید با فرزندتان بیشتر صحبت کنید تا او هم راحتتر شروع به حرف زدن کند، بد نیست این موارد را هم در نظر داشته باشید:
1 ـ شاید فکر کنید حرف زدن با یک نوزاد چند روزه کاری بیفایده و حتی غیرعاقلانه است، اما اگر بدانید گوش نوزاد و بخشی از مغز او که به صداها پاسخ میدهد، در همان بدو تولد بخوبی رشد کرده و پرورش یافته است، چطور؟ نظرتان عوض نمیشود؟ برهمین اساس هم متخصصان میگویند تا جایی که میتوانید و فرصتش را دارید با فرزندتان حرف بزنید و مطمئن باشید او خیلی بیشتر از آنچه شما تصور میکنید، از این حرفها استفاده میکند.
2 ـ درباره چه موضوعی با هم حرف میزنید؟ اگر برنامه زندگی شما و فرزند شیرخوارتان ثابت و بدون تغییر باشد، حرفهای شما هم معمولا پیرامون همان موضوعات ساده و پیشپاافتاده خواهد بود. با اینکه چنین صحبتهایی هم میتواند مفید باشد، اما اگر موضوعات بیشتری را برای حرف زدن انتخاب کنید، بهتر است. پس ببینید فرزندتان به چه اجسامی خیره میشود و آنها را با نگاهش تعقیب میکند. همین میتواند موضوع خوبی برای صحبتکردن و دادن اطلاعات مورد نیاز او باشد.
3 ـ در همان ماههای اول تولد، کتابی مناسب سن و سال کودک تهیه کنید و با هم آن را ورق بزنید. به هر صفحهای که میرسید، درباره عکسها با فرزندتان صحبت کنید و قصهای را برایش بگویید. البته در سنین پایین لازم نیست حتما کتابهای داستانی برایش بخوانید، کتابهایی که فقط تصویر دارد یا کودک میتواند با لمس آن موضوعات تازهای را یاد بگیرد هم برای شیرخواران بسیار مناسب است. کتاب خواندن به کودک کمک میکند لغات بیشتری را بیاموزد و بهتر بتواند از آنها استفاده کند.
4 ـ وقتی کودکان یاد میگیرند حرف بزنند، ممکن است مدتی در همین مرحله باقی بمانند. پس بهتر است شما به عنوان پدر یا مادر فرصتی در اختیارشان قرار دهید که بتوانند با شما مکالمه داشته باشند. با این کار آنها پاسخ دادن را هم یاد میگیرند. البته باید به طرف مقابل مکالمهها هم توجه داشته باشید.
5 ـ تلویزیون را خاموش کنید. گاهی والدین به اشتباه فکر میکنند فرزندانشان از برنامههای تلویزیونی هم میتوانند نکات زیادی را بیاموزند. در صورتی که محققان میگویند، شخصیت برنامههای تلویزیونی هیچ ارتباط مستقیمی با کودک ندارند و در نتیجه کودک هم نمیتواند هنگام دیدن برنامهها نقش فعالی داشته باشد. به همین دلیل هم بهتر است به جای اینکه از برنامهها و شخصیتهای تلویزیونی برای آموزش لغات استفاده کنید، خودتان دست به کار شوید و با او بیشتر حرف بزنید. (parents. com/ضمیمه چاردیواری)
جام جم سرا: دکتر حامد محمدی کنگرانی، روانپزشک و مشاور خانواده و ازدواج در گفتوگو با جامجم میگوید: اینکه آرزو کنیم روزی در کشور هیچ طلاقی وجود نداشته باشد، آرزوی درستی نیست؛ زیرا در این صورت بسیاری از ازدواجها از روی تحمل و اجبار ادامه پیدا میکند. آنچه ما باید برای آن تلاش کنیم این است که با آموزش صحیح، در کاهش آمار طلاق در کشور بکوشیم و کمک کنیم تا زوجین در کنار هم زندگی رضایتمند و توام با آرامش داشته باشند و در صورتی که در انتخاب خود به هر دلیلی اشتباه کردهاند، به جای تحمل زندگی زجرآور، خودشان تصمیم بگیرند که یا مشکلاتشان را حل کنند یا از همدیگر جدا شوند. پس طلاق بهعنوان یک راهحل در بعضی موارد میتواند به آرامش انسانها کمک کند.
طلاق؛ مگر خوب هم میشود؟
طلاق در تمام کشورهای دنیا بهعنوان یک راهحل، ولی نه اولین راهحل، برای از بین بردن اختلافات زناشویی کاربرد دارد. در کشور ما متاسفانه بار منفی طلاق از یک سو و نگاه جامعه و قوانین دست و پاگیر قضایی از سوی دیگر، طلاق را به امری نکوهیده و ناپسند تبدیل کرده است.
به گفته کنگرانی، طلاق گرفتن تصمیمی است که نباید عجولانه و بهعنوان اولین راهحل انتخاب شود. درواقع طلاق بهعنوان هر گزینه دیگری قابل بررسی است، چراکه درباره طلاق هیچ دستورالعمل مشخصی وجود ندارد و باید هر مورد به صورت جداگانه بررسی و تصمیمگیری شود. زوجین در این راه باید بدون عجله و با کمک یک مشاور مجرب تصمیمگیری کنند.
فقط زوجین تصمیم بگیرند
اما چه زمانی طلاق، نه بهعنوان تنها گزینه پیش روی یک زوج بلکه بهترین گزینه انتخابی مطرح میشود؟ این روانپزشک در پاسخ میگوید: مهمترین نکته در طلاق این است که فقط زن و شوهر باید برای جدایی از یکدیگر تصمیم بگیرند و هیچ کس، حتی پدر، مادر و مشاور حق تصمیمگیری به جای آنها را ندارند و مشاور نیز حق ندارد بگوید که اگر زندگی کنید یا طلاق بگیرید، بهتر است. اطرافیان و خانواده صرفا میتوانند راهنمایی کنند، اما زوجین باید مسئولیت عمل خود را بپذیرند و وظیفه مشاور هم بررسی شرایط آنها پیش و پس از طلاق و بیان این وضع برای آنهاست.
وی میافزاید: به همین دلیل ممکن است زوجی سالها بتوانند شرایطی را تحمل کنند، اما زوج دیگر در همان شرایط تصمیم به طلاق بگیرند و این موضوع به نوبه خود نه مثبت است و نه منفی. فقط زن و شوهر باید تبعات تصمیم خود را بدانند. از اینرو نمیتوان گفت در کدام شرایط، طلاق تنها گزینه یا بهترین گزینه پیش روی زوجین است.
آغازگر جدایی چه کسی باشد؟
اما کدامیک از زوجین باید آغازگر اتخاذ تصمیمی بهعنوان طلاق باشد و چرا بار منفی چنین تصمیمی همیشه بر شانه شروعکننده این مقوله سنگینی میکند؟
کنگرانی در اینباره میگوید: متاسفانه در کشور ما به علت بار منفی زیادی که از سوی جامعه بر زوجهای طلاق گرفته و بویژه خانمها وارد میشود، هرکدام از طرفین قصد دارند خودشان شروعکننده این مقوله نباشند.
از سوی دیگر به علت آینده مبهم بعد از طلاق، هر دو طرف میخواهند از درستی تصمیم خود مطمئن شوند که در هیچ تصمیمگیری امکان اطمینان مطلق وجود ندارد. نکته مهم در چنین شرایطی آن است که به جای به تعویق انداختن چنین تصمیمی، عوامل موثر بر درست یا نادرست بودن آن با توجه به شرایط هریک از زوجین از نظر روحی، عاطفی، اقتصادی و نیز فرزندان بررسی شود.
طلاق نگرفتن به خاطر فرزند
بسیاری، بویژه قدیمیترها تصور میکنند که وجود فرزند یا فرزندان باید عاملی برای منتفی شدن گزینه طلاق باشد، اما این مشاور خانواده با تائید این مساله که فرزندان خانوادههای طلاق آسیب میبینند و حتی احتمال ابتلا به اختلالات روانپزشکی مانند اضطراب و افسردگی در آنها بالاتر است، میگوید: فراموش نکنید که فرزندان خانوادههای متشنج و به هم ریخته که هر روز شاهد اختلافات پدر و مادر هستند یا فرزندانی که والدینشان طلاق عاطفی گرفتهاند و فقط همخانه هستند، آسیبهای روانی بیشتری نسبت به فرزندان طلاق میبینند. پس اگر زن و شوهری به قصد حمایت از فرزندشان زندگی مشترک را تحمل میکنند، درواقع، آسیب بیشتری به کودک خود وارد میکنند و در این شرایط اگر کودک در خانوادهای آرام و با یکی از والدین زندگی کند، آسیب روانی کمتری میبیند.
ضرورت تامین اقتصادی پس از طلاق
در تمام کشورهای دنیا، مهمترین عامل پس از طلاق بویژه درباره خانمها اشتغال و مسائل اقتصادی است؛ زیرا خانمها پس از طلاق از بعد اقتصادی معمولا بیشتر آسیب میبینند. با وجود این آیا لزوما باید برای انتخاب گزینه طلاق از تامین اقتصادی و روانی پس از طلاق مطمئن بود؟
دکتر کنگرانی در اینباره توضیح میدهد: در این ارتباط معمولا به خانمها توصیه میشود به اشتغال روی بیاورند یا در صورت اشتغال به هیچ وجه شغل خود را از دست ندهند؛ چراکه داشتن امنیت اقتصادی پس از جدایی بسیار پراهمیت است، اما از این مساله مهمتر، حمایت عاطفی خانواده و راهنماییهای منطقی آنها به هر یک از زوجین، پیش و پس از طلاق است.
اگر عشق باشد چرا طلاق؟
تقریبا همه افراد میدانند که هر زندگی مشترکی بر چهار پایه عشق و علاقه، پول، رابطه جنسی و فکر و اخلاق استوار است. کنگرانی با اشاره به این مسائل میگوید: هرکدام از این عوامل، شرط لازم برای زندگی مشترک است و هیچ کدام به تنهایی کافی نیست. پس میتوان گفت که عشق و علاقه نیز به تنهایی نمیتواند باعث تداوم یک زندگی مشترک باشد، همانطور که پول به تنهایی نمیتواند و اگر زوجی آگاهانه و صرفا به دلیل داشتن علاقه میخواهند از دیگر مشکلات و فقدانهای موجود چشمپوشی کنند، احتمالا در آینده با مشکل مواجه خواهند شد.
خیانت همسر مساوی است با طلاق
رابطه خارج از زناشویی که به خیانت معروف است، از آن دست مقولههای چالشبرانگیز در روابط زناشویی است که تداوم زندگی مشترک را با تردیدهای زیادی مواجه میکند، اما این روانپزشک معتقد است که این موضوع نیاز به بررسی دقیق توسط یک مشاور دارد، حتی در صورت تکرار شدن این نوع رابطهها احتمال وجود اختلالهای روانپزشکی نیز مطرح است. پس پیش از هر تصمیمی باید از علل و زمینههای آن مطلع شد و سپس مناسبترین راهکار را در مقابله با آن اتخاذ کرد.
پونه شیرازی
یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 11:20
ساعت 9 و 22 دقیقه صبح امروز یک فروند هواپیمای مسافربری سپاهان که از مهرآباد به سوی طبس در حال پرواز بود در شمال فرودگاه مهرآباد و حاشیه شهرک آزادی سقوط کرد و تعداد زیادی از مسافران آن کشته شدند. 3 مصدوم حادثه نیز که دچار سوختگی وسیع شده بودند، به بیمارستان منتقل شدند. طبق گزارشها برخی مسافران از هواپیما به بیرون پرتاب شده بودند. اولین تصویر از این حادثه را در ادامه ببینید.
جام جم سرا: علی دالوندی یکی از بازماندگان این سانحه درباره سقوط هواپیما گفت: موتور راست هواپیما اندکی پس از برخاستن از باند فرودگاه مهرآباد از کار افتاد، هیچ گزارشی از سوی خلبان و خدمه ارائه نشد اما مشخص شد که هواپیما قصد بازگشت به فرودگاه را دارد.
وی افزود: ظاهراً موقع برگشتن، بال هواپیما به جایی برخورد کرده و دچار سانحه شد. این اتفاق حدود سه دقیقه پس از پرواز و بلافاصله پس از برخاستن رخ داد. من در صندلی بال سمت راست هواپیما نشسته بودم. هواپیما پس از سقوط به زمین آتش گرفت و ما دچار سوختگی شدیم.
به گزارش جام جم سرا، این مصدوم حادثه هوایی بر فراز فرودگاه مهرآباد تهران افزود: الان به کمک مرفین امکان صحبت کردن دارم.
از سویی دیگر پرسنل مذکور اورژانس بیمارستان پیامبران گفت: سی تی اسکن و اقدامات درمانی اولیه برای این مصدومان انجام شده و به علت شدت سوختگی، ۴ تن از مصدومان باقیمانده برای ادامه درمان به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری اعزام میشوند. (دنیای صنعت)
پنج شنبه 30 مرداد 1393 ساعت 17:21
شهریور ۱۳۴۲برای اولین بار در ایران زنی از طرف وزارت کشور به عنوان کدخدا تعیین شد. وی «گلنار یبلوئی» نام داشت و ۳۵ ساله بود که به سمَت کدخدای دهکدۀ «خمسلو» از قراء فریدن اصفهان منصوب شد. تصویر این زن را در ادامه ببینید.
یکشنبه 9 شهریور 1393 ساعت 09:57
کودکان دوست دارند احساس بزرگی کنند؛ به دنیای بزرگترها قدم بگذارند و نقش های جدی تری را ایفا کنند. اولین تجربه آنها برای ورود به این دنیای جدید و احساس بزرگ شدن، غیر از پوشیدن کفش بزرگترها، شاید رویکرد بسیاری از دختران در ورود به دنیای بزرگسالان سر کردن چادر مادرشان و باحجاب شدن باشد.
بدون شک یکی از عجیبترین و در عین حال جالبترین مراحل بارداری، احساس حرکتهای جنین در بدن مادر است.
این حرکات معمولا از هفته هفتم تا هشتم بارداری شروع و در سونوگرافی هم دیده میشود، اما مادر تکانخوردنهای فرزندش را قبل از هفته 16 تا 22 بارداری حس نمیکند؛ هر چند وضعیت فیزیکی هم در احساسکردن این حرکات نقش دارد و خانمهای لاغر تکانها را زودتر از خانمهای چاق حس میکنند.
این در حالی است که حرکات جنین با پیشرفت بارداری بیشتر مشخص میشود و مادر براحتی حرکت دستوپا و چرخش را از هم تشخیص میدهد، چرا که حرکات دست و پا کوتاهتر و حرکات چرخشی جنین شدیدتر است.
وقتی لگد زدنها شروع میشود
حداکثر تعداد حرکات یا به اصطلاح لگدزدنهای جنین بین هفته 28 تا 32 بارداری است، زیرا حجم مایع آمنیوتیک زیاد است و جنین میتواند بخوبی حرکت کند، اما بعد از هفته 32 به دنبال کاهش حجم مایع آمنیوتیک، حرکات چرخشی کمتر میشود و جنین بیشتر دست و پایش را حرکت میدهد.
همچنین در ابتدای بارداری حرکات جنین کوتاه و با فواصل طولانی بوده و حتی ممکن است چند روز هیچ حرکتی را حس نکنید، اما از ماه پنجم تا ششم حاملگی حرکات جنین منظم میشود و شما هم باید روی این موضوع حساس باشید و اگر بیش از دو ساعت حرکت نکرد، حتما متخصص زنان را در جریان بگذارید تا ضربان قلب جنین را بررسی کند حتی از ماه هفتم که جنین برای زندگی در خارج رحم آماده میشود، توجه مادر به حرکات او باید بیشتر باشد.
برخی مادران بعد از دو روز بیتحرکی جنین به پزشک مراجعه میکنند و متاسفانه در چنین شرایطی احتمال مرگ جنین در رحم وجود دارد.
این علائم را جدی بگیرید
وضعیت حرکات جنین در رحم مادر یکی از شاخصهای سلامت جنین در دوران بارداری است و کاهش آنها از هفته 28 تا 30 بارداری به بعد باید یک هشدار جدی تلقی شود.
به عنوان مثال، ممکن است کاهش تحرک به دلیل کاهش مایع آمنیوتیک باشد که در این حالت پزشک مصرف مایعات بیشتری را به مادر توصیه میکند.
همچنین کاهش تحرک ناشی از اختلال رشد، وزن کم جنین و اختلال خونرسانی به جنین را هم نباید نادیده گرفت. در چنین شرایطی پزشک تصمیم میگیرد با چه راهکارهایی سلامت مادر و کودک را حفظ کند.
گاهی اوقات نیز کاهش حرکات جنین نشانه کمبود اکسیژن مثلا ناشی از پیچیدن بند ناف دور گردن جنین یا گرهخوردن آن است که با افزایش شدت حرکات و کاهش ناگهانی آنها همراه خواهد بود.
این یک وضعیت اورژانسی است و باید بلافاصله موضوع را با پزشکتان در میان بگذارید البته باید بدانید حرکت هر جنینی باید نسبت به خودش سنجیده شود و مقایسه کردن اصلا کار درستی نیست، چون برخی جنینها پرتحرک و برخی کمتحرکاند، اما اگر طی یک روز حرکت جنین ناگهان زیاد یا کم شود، باید به متخصص مراجعه کنید تا وضعیتتان بررسی شود.