مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

ابتکار و روحانی، کنار پلنگ ایرانی |عکس|

پنج شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 09:28

روز گذشته رئیس جمهوری پس از جلسه هیات دولت از نمایشگاهی با عنوان چالش‌های زیست محیطی بازدید کرد که در آن پیراهن محیط بانی و کارت شناسایی همیار محیط زیست نیز به وی اهدا شد. عکاس ایرنا لحظه بازدید او و برخی اعضاای هیات دولت را از حیوانات تاکسی‌درمی‌شده در این نمایشگاه ثبت کرده است.


ادامه مطلب ...

مرگ تلخ زن ایرانی در فروشگاه استانبول

جام جم سرا:فرانک برای گردش همراه یک تور به استانبول رفته بود که به دلیل سهل انگاری کارکنان فروشگاه به راپله سقوط کرد و پس از دو روز جان خود را از دست داد.

برادر فرانک که علی‌رضا نام دارد و بعد از حادثه خودش را به استانبول رسانده، به مهرگفت: خواهرم هفته گذشته با یک تور مسافرتی راهی ترکیه شد. او شامگاه شنبه، همراه دوستانش وارد فروشگاه لباس 313 شد و در حالی که مشغول انتخاب لباس بود، ناگهان زیرپایش خالی شد و به داخل راه‌پله‌ای که میان بسته‌های لباس پنهان بود سقوط کرد. فرانک در حالی‌که سرش براثر اصابت به پله‌ها به شدت آسیب‌دیده بود، به یکی از بیمارستان‌های مجهز منتقل و از سوی تیم‌پزشکی تحت عمل جراحی قرار گرفت. تلاش‌های تیم پزشکی برای نجات وی ثمری نداشت تا این که فرانک عصر روز دوشنبه روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.

علی‌رضا ادامه داد: به دنبال وقوع حادثه متوجه شدم که تور مسافرتی که خواهرم با آن به گردش آمده اصلا بیمه ندارد و این در حالی است که هزینه‌های درمان بسیار گران است.مسوولان فروشگاه هم در این مدت در بیمارستان حاضر نشدند.

وی ادامه داد: ایرانیان مقیم و کنسولگری ایران درترکیه با ما نهایت همکاری را داشتند. در حال حاضر پلیس دوربین‌های مداربسته محل حادثه را بررسی کرده و مشغول تنظیم شکایت علیه مدیران فروشگاه هستیم.


ادامه مطلب ...

برنامه ای برای شناسایی برنج ایرانی و خارجی

دکتر هدایت حسینی ظهارداشت: برنامه ای را از مهر ماه سال 92 در کشور آغاز کردیم که بر اساس این برنامه، هزار تن برنج از بین نزدیک به 600 محموله خارجی و 150 محموله داخلی آزمایش شد به طوریکه اکثر برندهای موجود یکبار بررسی و آنهایی که مشکل داشتند، از سطح عرضه خارج شده اند.

وی با تاکید بر جمع آوری برنج های مشکل دار از سطح عرضه، تصریح کرد: سعی شد برنجهایی که با ضوابط وزارت بهداشت منطبق نیست، از سطح عرضه جمع آوری شود و این سختگیری که الان در بحث واردات برنج داریم، این است که برای برنج وارداتی یک کد 16 رقمی و ثبت منابع را الزامی کرده ایم. همچنین حد مجاز فلزات سنگین نیز 20 درصد نسبت به سال قبل کاهش دادیم که انتظار می رود با اجرای این برنامه ها، واردات ما مشکلی را نداشته باشد.

حسینی در ارتباط با برنج های خارجی که به اسم برنج ایرانی تبلیغ می شوند، گفت: ما برای برنج داخلی هم برنامه داریم به طوریکه برای انواع برنج ایرانی در حال برنامه ریزی هستیم که پروانه ساخت از ما بگیرند. البته با زمان بندی مشخص که به بحث تولید آسیب نرسد.

مدیرکل نظارت بر موادغذایی، آشامیدنی و آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو ادامه داد: ما معتقدیم که پروانه دار شدن برنج، حمایت از برنج ایرانی است. در گزارشهای ما عنوان شده که "برنج های منتسب" به برنج ایرانی. چون خیلی از موارد برنج هایی به نام برنج ایرانی در کشور بسته بندی می شود که ممکن است برنج ایرانی نباشد و بعضا در این برنج ها آلودگی مشاهده کرده ایم و به همین خاطر ما اینها را منتسب به برنج های ایرانی می دانیم.

حسینی افزود: اگر طرح پروانه ساخت برنج ایرانی به نتیجه برسد، آن وقت اگر روی برنجی نوشته شده باشد برنج ایرانی، حتما ایرانی است و اگر برنج خارجی نوشته باشد، حتما آن محصول خارجی است.

وی گفت: الان در بازار برنج کسی پاسخگو نیست، به طوریکه وقتی نمونه ها را از سطح عرضه انتخاب می کردیم، اسم برنج نوشته شده بود اما شماره تلفنی نداشت که بتوان فهمید صاحب این برنج کیست. اما با اجرای برنامه پروانه ساخت برای برنج داخلی و ثبت کد 16 رقمی رهگیری و ثبت منبع برای برنج وارداتی، اگر مواردی از این قبیل تخلفات هم دیده بشود ، مشخص است که کسی باید پاسخگو باشد و در نتیجه امکان برخورد با تخلفات و متخلف نیز وجود دارد.

حسینی با اعلام اینکه از ابتدای سال 93 واردات برنج مشمول موضوع ثبت منبع و کد 16 رقمی شده که به تدریج این کار در حال انجام است، اظهارداشت: با توجه به اینکه برنج بین یک تا دو سال تاریخ مصرف دارد، در نتیجه به تدریج برنج های پروانه دار و دارای کد رهگیری در سطح عرضه دیده خواهد شد.

مدیر کل نظارت بر موادغذایی، آشامیدنی و آرایشی و بهداشتی سازمان غذا و دارو افزود: با اجرای برنامه وزارت بهداشت برای شناسایی برنج های داخلی و خارجی، امکان ردیابی و برخورد قانونی با تخلفاتی مثل سوءاستفاده از نام برنج ایرانی نیز وجود دارد.(مهر)


ادامه مطلب ...

تقلب برندهای معروف: برنج خارجی با عطر ایرانی

جام جم سرا: غلامرضا خانکشی‌پور (عضو هیات علمی موسسه تحقیقات برنج)، همچنین اعلام کرد: برند مشخصی برای برنج ایرانی در بازار وجود ندارد و برندهای تبلیغاتی به نام ایرانی عمدتا خارجی هستند و برنج ایرانی را تنها برای عطر دادن به محصول خود می‌خرند.

به نقل از ایسنا، خانکشی‌پور اظهار کرد: کانون دانش و صنعت برنج آمادگی دارد هر یک از عرضه‌کنندگان برنج در بازار که می‌خواهند ادعای خود را برای ایرانی بودن محصولشان ثابت کنند به این کانون اجازه دهند نظارت‌های خود را بر بازار و انبارهای آن برند انجام دهد که در این صورت پس از اطمینان از ایرانی بودن این محصول، برند مورد نظر به صورت کامل مورد حمایت کانون دانش و صنعت برنج خواهد بود.

دبیر کانون برنج افزود: بازار برنج ایران اساسا در حوزه برندسازی دچار مشکلات بسیاری بوده و این عقب ماندگی به دلیل تلفیق مالکیت و مدیریت در بازار ایران است.

وی ادامه داد: در ایران هر کسی دارای ثروت باشد در کنار مالکیت کارخانه، از نظر فنی و بازاری مدیریت را هم دست دارد در حالی که این حوزه‌ها در بازار دنیا حوزه‌های کاملا تخصصی و تفکیک شده‌ای است.

دبیر کانون دانش و صنعت برنج تاکید کرد: برای برندسازی برنج باید دوره‌گذاری طی شود و ضمن استانداردسازی که هم اکنون درحال تکمیل در موسسه استاندارد به کمک موسسه تحقیقات برنج است باید ارقام مختلف برنج ایرانی نیز شناسایی شود.

خانکشی‌پور گفت: تلاش‌های بسیاری برای شناسایی ارقام مختلف برنج ایرانی انجام شده که تاکنون در موسسه تحقیقات بیش از 40 رقم بومی در کشور شناسایی شده است و درصدد هستیم به محض تکمیل تحقیقات، کتاب آن را نیز منتشر کنیم، آن وقت است که می‌توان مدیریت درستی در حوزه برندسازی برنج انجام داد چرا که متقاضیان برندسازی و کارخانجات عرضه کننده برنج ایرانی می‌دانند باید چه مواردی را رعایت کنند و چگونه به عنوان برند واقعی برنج ایرانی عرضه کننده این محصول در بازار کشور باشند.

وی اظهار کرد: در حال حاضر خلأ مدیریت باعث شده هر یک از متولیان و ذی‌نفعان در بازار برنج از دستگاه‌های دولتی تا بخش خصوصی راه خودشان را بروند و هدف و مدیریت واحدی دنبال نشود.


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

عشق آتش: دختری ایرانی که استاد آتشبازی است+عکس

جام جم سرا: صدای کف زدن حاضران در جشن بلند می شود، همه نگاه ها به آسمان خیره شده که ناگهان ستاره های دنباله دار در آسمان قیرگون و تاریک می ترکند. ده ها ستاره دنباله دار از کنار هم عبور می کنند و به شکوفه های آتش تبدیل می شوند، توپ های آتشین سبز و قرمز و آبی یکی پس از دیگری مقابل ماه سفید می ترکند، همه ذوق زده شده اند.

هنوز نورهای حاصل از این آتش بازی در آسمان می درخشند که آبشارهای آبی رنگ به سمت آسمان می روند، کوچک و بزرگ هیجان زده شده اند و کف می زنند، اینجا جشنی به پاست که آتش بازی 15 دقیقه ای اش کلی تماشاگر دارد. همه چشم دوخته اند به آسمان، ناگهان همه چیز تغییر می کند، روی زمین پر می شود از آتش و جرقه های زیبا، چند لحظه ای طول می کشد تا صدای سوت و ترکیدن توپ ها کمتر و کمتر بشود اما آتش بازی که کمتر می شود مردم دوباره فریاد می زنند "دوباره دوباره".

این آتش بازی با همه آتش بازی هایی که تاکنون در آسمان تهران دیده اید، فرق دارد. به نظر می رسد طراحی بسیار دقیقی پشت این 15 دقیقه هیجان انگیز است.

سراغ طراح این برنامه جالب را می گیریم، یکی از اعضای گروه آتش بازی، دختری جوان را نشان می دهد که در حال صحبت کردن با آتش نشان هایی است که تا چند دقیقه پیش برای ایجاد امنیت حاضران، تمام هوش و حواسشان به صحنه آتش بازی بود. با متفرق شدن تماشاگران، ماشین آتش نشانی هم صحنه را ترک می کند، دختر جوان به اعضای گروه توصیه می کند پوکه های مصرف نشده مواد آتش زا را به داخل سالن ببرند.

از رایانه تا آتش بازی

مهناز پرماسی 23 ساله است. رایانه خوانده اما شغلی که انتخاب کرده اصلا هیچ ربطی به رشته تحصیلی اش ندارد. می گوید در دوران کودکی علاقه خاصی به آتش بازی داشته و تا آنجا که به یاد دارد هر وقت و هر جا که آتش بازی می دیده هاج و واج مبهوت مراسم می شده، می گوید عادت داشته از همان کودکی به بهانه های مختلف از مادر و پدرش بخواهد برایش مواد آتش بازی بخرند تا بتواند با آنها سرگرم شود. اما با بالا رفتن سنش این عادت نه تنها ترک نشد که علاقه او به این کار هر روز بیشتر از قبل شد تا اینکه بالاخره یک روز تصمیم گرفت در زمینه آتش بازی حرفه ای قدم بردارد و بشود متخصص آتش بازی.

مهناز پرماسی در حالی که به سرعت مواد کهکشانی 25 فشنگی را از مواد چلچله جدا می کند، می گوید این دو ماده با هم خیلی فرق دارند، او از توپ های کهکشانی می گوید که 90 فشنگه هم هستند و از لانچرهایی حرف به میان می آورد که 120 متر بالا می روند و بعد می ترکند.

داستان آتش بازی

"هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم که روزی بتوانم از راه آتش بازی کسب درآمد کنم اما همه چیز از چند سال قبل شروع شد وقتی که بیننده آتش بازی یک گروه چینی در جشن خرمای بم بودم، آن روز یک دل که نه صد دل، به این کار علاقه مند شدم و با خودم عهد کردم که من هم روزی مانند افراد گروه چینی، در زمینه آتش بازی یک حرفه ای بشوم تا دیگر نیازی به حضور افراد خارجی برای اجرای این کار در شهر و کشورم نباشد. آن روز تصمیم گرفتم به جایی برسم که بتوانم خیلی زود خودم در جشن خرمای بم آتش بازی راه بیندازم، آتش بازی که همه را مبهوت کند و نگاه ها را به زمین و آسمان میخکوب کند. از خوش شانسی در آن جشن با کسی آشنا شدم که اطلاعات زیادی درباره آتش بازی های حرفه ای داشت، رشته اش شیمی بود و در زمینه مواد آتش زا می توانست کمکم کند. من هم شروع کردم به سوال پرسیدن و همین شد نقطه شروع کار من."

آنها خطرناکند

پرماسی می گوید که مواد آتش بازی به دسته های مختلف تقسیم می شود و به هیچ وجه این مواد به افراد عادی فروخته نمی شود چرا که این مواد خطرناکتر از آن هستند که مردم فکر می کنند:

"موادی که ما برای آتش بازی از آنها استفاده می کنیم در دسترس عموم مردم قرار نمی گیرد و این مواد در فروشگاه های خاصی فروخته می شود و روش حمل و نقل و نگهداری از آنها به شدت تحت کنترل است و باید ایمنی بالایی را برای استفاده از آنها در نظر گرفت. اگر کسی بخواهد از این مواد برای اجرای برنامه یا جشنی استفاده کند باید از فروشگاه های مجاز آن را خریداری کند و فروشگاه ها در صورتی به او مواد ناریه می فروشند که حتما یک کارشناس مواد و اجرا همراه او برای روشن کردن و اجرای مراسم آتش بازی فرستاده شود."

تخصص و جرأت

مهناز پرماسی می گوید حتی زمانی که کارشناسان مراسم آتش بازی، این مراسم را اجرا می کنند از یک تیم آتش نشانی درخواست می کنند تا همراهی شان کنند چون کار با این مواد بسیار حساس و خطرناک است و هر کسی جانش را در دستش نمی گیرد و سمت این کار نمی آید مگر اینکه عاشق آتش بازی باشد:

"مگر چند نفر در همین تهران هستند که شغلشان این باشد؟ معلوم است که این شغل یک هنر است اما هر کسی جرأت کار با این مواد را ندارد و این حس هیجان طلبی در بعضی آدم هاست که به خاطر این حس به آتش بازی علاقمند می شوند. برای اجرای همین برنامه 15 دقیقه ای که شاهدش بودید بیش از سه میلیون تومان هزینه خرید مواد شده، هر چند این اجراها بسیار هیجان انگیز است و همه را ذوق زده می کند و هیچ کس پیدا نمی شود که با دیدن ستاره های دنباله داری که من و گروه برایشان می سازیم ذوق زده نشود اما به همان مقدار که می تواند هیجان آور باشد می تواند خطرناک هم باشد. در این نوع برنامه ها، همه چیز باید سر جای خودش باشد. ارتفاع، فاصله کارشناس با مواد در زمان روشن کردن آنها و مهمتر از همه، فاصله حضار با مواد خیلی مهم است، بارها شده که برای اعضای گروه و حتی خود من مشکلاتی پیش آمده که سلامتی مان را تهدید کرده است اما از آنجا که همه کسانی که در عرصه آتش بازی حرفه ای کار می کنند علاقه شدیدی به این کار دارند، این علاقه باعث می شود مشکلات جسمی که برایشان پیش می آید را نادیده بگیرند و در عوض سعی کنند کمتر خطا کنند. آتش بازی جرأت می خواهد."

صورت و چشمم سوخت

چند ماه پیش بود که مهناز پرماسی دچار سوختگی صورت و چشم شد. او دلیل این حادثه را که باعث شد چند هفته ای دارو مصرف کند آتش گرفتن مواد کهکشانی زودتر از زمان محاسبه شده دانست.

پرماسی می گوید که این مشکلات برایش عادی است و می داند که باید چطور با این حادثه ها کنار بیاید و نترسد: "چند وقت پیش زمانی که برای برنامه ای در استان البرز مواد آتشزا را طراحی کرده و آتش زدم، ناگهان یکی از مواد کهکشانی مقابل صورتم ترکید و باعث وارد شدن صدمه به صورت و مخصوصا چشمم شد، در آن لحظه من نمی توانستم گروه را ترک کنم چون تماشاگران زیادی برای این برنامه آمده بودند. خدا را شکر هیچ مشکلی برای حضار پیش نیامد، اگر کهکشان ها مقابل صورت یا دست بترکند می توانند حتی باعث شوند چشم فرد آسیب جدی ببیند، به همین خاطر باید کسی که مسئول روشن کردن این کهکشان ها یا چلچله هاست به خوبی بداند که هنگام آتش زدن فتیله، سرش را نباید جلوی مواد بگیرد، مهمتر از همه اینکه این مواد باید در فاصله های دقیق چیده شده و ارتفاع آنها به دقت محاسبه شود."

حدود یک سال پیش هم در یکی از برنامه های مهم برای نیمه شعبان، پوکه های آبشار در یکی از صحنه های اجرا آتش گرفت و با اینکه موضوع برای مهناز پرماسی زیاد خوشایند نبود اما او با آموزش هایی که پیش از این دیده بود توانست به گونه ای برخورد کند که هیچ کدام از حضار، نگران و دلواپس آتش گرفتن مواد آتش زا نشوند: "یکی از خاطرات بد من برمی گردد به برنامه ای که در آن، پوکه های آبشار ناگهان به خاطر جرقه ای آتش گرفت، مردمی که بیننده برنامه بودند، فکر می کردند این یکی از طراحی های هیجان انگیز برنامه بوده، آنها فریاد می زدند و از هیجان جیغ می کشیدند اما هیچ کدام از آنها نمی دانستند که از حرارت این مواد، لباس های من و چند تن از همکارانم سوخت و باعث شد پوستمان ملتهب شود.


خوشبختانه به دلیل آنکه در برنامه هایم فاصله تماشاگران با صحنه اجرا به درستی رعایت می شود، کوچکترین مشکلی برای هیچ کدام از حاضران پیش نیامد اما اگر چند متر به صحنه آتش بازی نزدیکتر بودند، شاید آنها هم دچار سوختگی می شدند."

تخلیه چشم همکار

پرماسی از روزی می گوید که برگزاری یکی از مراسم حرفه ای باعث شد چشم یکی از همکارانش تخلیه شود: "یکی از اتفاقاتی که هیچ وقت فراموش نمی کنم حادثه ای بود که برای یکی از همکارانم پیش آمد و همه ما را ناراحت کرد. این اتفاق ناخوشایندترین حادثه زندگی من بود. یکی از همکارانم هنگام روشن کردن یکی از کهکشان ها، به موقع سرش را عقب نکشیده بود و این موضوع باعث آسیب دیدگی او و تخلیه چشمش شد."

شکار در اینترنت

یکی از شگردهای کاری مهناز خانم این است که پای اینترنت می نشیند و طراحی ها و انجام آتش بازی ها را در تمام دنیا از طریق اینترنت می بیند. او سعی می کند از این طریق اطلاعات خودش را بالا ببرد و طراحی های جدیدی برای مراسم ویژه انجام دهد: "یکی از تفریحاتم این است که فیلم ها و عکس های آتش بازی در سراسر دنیا را دانلود کنم و به دقت ببینم، شاید روزی من یکی از آن متخصصانی شدم که به کشورهای دیگر برای برگزاری مراسم آتش بازی دعوت شوم."

او درباره بهترین آتش بازی هایی که دیده است می گوید: "در بین آتش بازی های مختلفی که دیده ام، یکی از بهترین آتش بازی ها، آتش بازی مراسم امسال کریسمس در دبی بود."

آتش بازی از نوع سرد و گرم

پرماسی در حالی که دارد از آتش بازی سال نو میلادی در دبی می گوید، ما را به یکی از اتاق های کارش می برد و کلی ریموت و پوکه را نشانمان می دهد و درباره تفاوت آتش بازی سرد و گرم می گوید: "ما در کارمان دو نوع آتش بازی داریم. یک نوع آتش بازی گرم که با مواد ناریه (آتش زا) است و مواد باید با حرارت روشن شوند، آتش بازی رنگارنگ است و در آسمان و زمین جلوه های ویژه ای می سازد اما در مقابل این آتش بازی که هیجانش زبانزد خاص و عام است، آتش بازی سرد هم وجود دارد که بدون حرارت یا روشن کردن فتیله صورت می گیرد، این آتش بازی به کمک ریموت صورت می گیرد و البته بسیار زیباست و چیزی از آتش بازی گرم کم ندارد، تنها تفاوت در این است که محل این آتش بازی با محلی که در آن آتش بازی گرم انجام می شود، بسیار متفاوت است؛ برای مثال در سالن ها و صحنه های کوچک باید از آتش بازی سرد استفاده کرد تا مشکلی به وجود نیاید و در مکان های سرباز می توان از آتش بازی گرم استفاده کرد."

آتش بازی ایرانی

پرماسی این روزها سرگرم کار با کارخانه هایی است که می توانند مواد ایرانی برای آتش بازی تولید کنند. او می گوید باید از مواد ایرانی استفاده کرد نه چینی: "ما برای خرید و حمل و نقل و نگهداری مواد آتشزا باید احتیاط زیادی به خرج بدهیم اما مواد چینی میتواند حادثه های بدی را در خاطر ما ثبت کند، به همین خاطر ما مواد آتش بازی را از چند کارخانه در اصفهان و شهرهای دیگر می خریم. مواد ایرانی کیفیت بهتری دارند و می توانیم به آنها بسیار اعتماد کنیم."

علاوه بر آن زمانی که مواد خریداری می شود از انبار کارخانه که بسیار مجهز است توسط ماشین های خاص و با رعایت ایمنی حمل می شود و در انبار نگهداری می شود که بیرون از شهر است، ما این مواد را در انباری های خشک و به دور از رطوبت نگهداری می کنیم.

نگرانی های مادر

مهناز خانم درباره اینکه آیا پدر و مادرش موافق شغلش هستند می گوید: "فکر می کنید اگر تک دختر خانواده باشید آسان است که دنبال چنین کاری بروید؟ من روزها و شب ها با پدر و مادرم صحبت کردم اما آنها راضی نشدند و تنها زمانی که علاقه شدید مرا به این کار دیدند موافقت کردند اما شاید باورتان نشود که من تا به امروز در هر مراسمی که حاضر شده ام مادرم را بین حضار دیده ام که با نگرانی تماشایم می کند و دعا می خواند."(همشهری سرنخ)


ادامه مطلب ...

بازیگر زن ایرانی در کلیپ فشن یاهو +عکس

دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 15:00

یاهو در سایت خود و زیر مجموعه مطالب مرتبط با جام جهانی، تصاویری از لاله اسکندری، بازیگر سینما و تلویزیون ایران را در کلیپ فشن جام جهانی منتشر کرد.


ادامه مطلب ...

محاکمه ۵ ایرانی به اتهام تعرض به زن اندونزیایی

جام جم سرا: زنی اندونزیایی اواخر سال گذشته به پلیس ایران شکایت و ادعا کرد توسط پنج مرد جوان مورد تجاوز قرار گرفته ‌است. او گفت: «آنها من را ربودند و مورد آزار قرار دادند.»
پنج جوان با شکایت این زن شناسایی و بازداشت شدند.

زن اندونزیایی پس از ارسال پرونده به شعبه 77 دادگاه کیفری ‌استان تهران یک‌بار دیگر شکایت خود را مطرح کرد و گفت: «مدتی قبل به ایران آمدم و در خانه‌ای در بالای شهر تهران به‌عنوان کارگر مشغول به کار شدم. چندماه بعد صاحب‌خانه گفت دیگر به من نیازی ندارد و عذرم را خواست. در خانه‌ای دیگر کار پیدا کردم مدتی هم آنجا ماندم. آنها هم بعد از چند ماه گفتند دیگر به من احتیاجی ندارند. مانده‌ بودم که چه کنم و چطور کار پیدا کنم تا اینکه سه ‌پسر جوان که در یکی از این خانه‌ها برایشان کار می‌کردم، گفتند در خانه‌ای برایم کار سراغ دارند. آنها من را سوار ماشین کردند. در راه وقتی با هم صحبت می‌کردند، متوجه شدم حرف‌های عجیبی می‌زنند و بعد هم تغییر مسیر دادند و مرا به یک روستا بردند.»

این زن ادامه داد: «آنها مرا به روستایی در رباط‌‌کریم بردند و آنجا هرسه به من تجاوز کردند و دو دوستشان را هم که در آن روستا بودند، خبر کردند. این دو جوان هم به من تعرض کردند.»
متهمان همگی گفته‌های کارگر اندونزیایی را تکذیب کردند و مدعی شدند او قصد اخاذی دارد. متهمان در بازجویی‌ها گفتند این زن خودش همراه آنها به رباط‌‌کریم رفت تا از مادر یکی از دوستانشان که زنی ناتوان است، مراقبت کند. یکی از متهمان گفت: «زن اندونزیایی وقتی بیکار شد خیلی ناراحت بود. من و دوستانم هم قصد داشتیم به او کمک کنیم. گفتیم زنی ناتوان را می‌شناسیم که به کمک نیاز دارد و می‌توانی در خانه او کار کنی. بعد هم که او را مقابل خانه آن زن پیاده کردیم، برگشتیم. تا اینکه پلیس آمد و ما را بازداشت کرد در حالی‌که کاری نکرده‌ بودیم.»
جلسه رسیدگی به این پرونده روز گذشته در حالی برگزار شد که پیش از این دو جلسه دادگاه به دلیل نبود مترجم، تجدید شده ‌بود اما این بار که مترجم در دادگاه حضور داشت شاکی ایران را ترک کرده بود. این زن به کشورش برگشته است به همین دلیل به جای وی، وکیل‌مدافعش در دادگاه حاضر شد و شکایت موکلش را خواند. پنج جوان ایرانی بعد از حاضرشدن در جایگاه گفتند: «همه اظهارات این زن دروغ است و او قصد اخاذی داشت. او فکر می‌کند ما ثروتمند هستیم و از این راه می‌تواند پول به دست بیاورد.»

پزشکی‌قانونی نیز ادعای تجاوز به این زن را رد کرده‌ است اما وکیل‌مدافع ‌او مصر است که متهمان موکلش را ربوده‌اند. قضات بعد از پایان جلسه دادگاه برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.(شرق)


ادامه مطلب ...

خانواده ایرانی از تفریح می‌زند تا به تغذیه برسد

جام جم سرا: باید تا بهمن‌ صبر کرد و با اعداد و ارقام، این ماجرا را پیگیری کرد. در هرحال، آمارها می‌گویند در سال 1391، به‌طور متوسط هر خانوار ایرانی در مناطق شهری به‌طور ماهانه 62هزارو300تومان بیشتر از درآمد هزینه داشته است. این در وضعیتی بود که هزینه‌های خانوارها 24/5 درصد و درآمدهای آنها 25درصد رشد یافته بود. 26درصد هزینه‌های خانوار خرج خوراکی بود که 31درصد زیادتر شده بود و 32درصد هم سهم مسکن بود که 33درصد رشد داشت. از آن سو، درآمد پولی کارکنان دولت فقط پنج درصد و‌ کارکنان بخش خصوصی 15درصد زیاد شده بود. در این میان، اوضاع مشاغل آزاد غیرکشاورزی خوب بود که درآمد پولی‌شان 25درصد نسبت به سال قبل از آن، رشد یافته بود.

در بهمن سال گذشته، بانک مرکزی گزارش بررسی بودجه خانوار در مناطق شهری ایران در سال 1391 را منتشر کرد. این آخرین آمار در این زمینه است و هنوز شش ماه تا گزارش بعدی درباره سال 92، باقی مانده است. اولین بررسی بودجه خانوار در ایران به سال 1314 بازمی‌گردد که بانک ملی آن را برای ساکنان هفت شهر کشور محاسبه کرد و این سنت تا امروز، راه طولانی‌ای طی کرده و با تاسیس بانک مرکزی، محاسبه بودجه خانوار به این نهاد محول شده است. در این محاسبات، خانوار یک یا چندنفر هستند که در یک اقامتگاه ثابت زندگی می‌کنند و دارای خرج و تغذیه مشترکند که در 79 شهر و بین بازه اردیبهشت یک سال تا فروردین سال بعد، از آنها آمارگیری می‌شود؛ یعنی حدود 12هزار خانوار در کل ایران.


در سال 91، متوسط هزینه ناخالص یک خانواده شهری، ماهانه یک‌میلیون‌و804هزارو500تومان بود که نسبت به سال قبل از آن، 24/5 درصد رشد را نشان می‌دهد. 2/26درصد کل این هزینه، مربوط به هزینه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌هاست. هزینه خوراکی و آشامیدنی در این سال، 4/31 درصد نسبت به سال پیش از آن، افزایش داشت. اگر ریزتر به این آمار نگاه شود، می‌توان دریافت بیشترین سهم خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها مربوط به هزینه‌های انواع گوشت است. میوه تازه با 4/2درصد، تخم پرندگان با 3/3 درصد، سبزی‌های تازه با 2/7 درصد، آرد و رشته و غلات با 2/4 درصد و انواع نان و بیسکوییت با 2/2 درصد، بیشترین نوع خوراکی‌ها و آشامیدنی‌های خانوار را در سال 91 به خود اختصاص داده بودند.
هزینه مربوط به پوشاک و کفش در این سال تنها 4/5 درصد کل هزینه‌های ناخالص خانوار بود که نسبت به سال قبل‌تر از آن، 23/6 درصد رشد داشت. مسکن و انواع سوخت و آب، یکی از مهم‌ترین هزینه‌های خانوار در سال 91 بود که حدود 32/9 درصد هزینه‌های خانوارهای شهری را شامل می‌شد و این هزینه‌ها نسبت به سال پیش از آن، 5/33 درصد افزایش یافته بود. از سوی دیگر، با توجه به اینکه هزینه‌های مصرفی آنی خیلی بالا رفته بود، خانواده‌ها سهم کمی از لوازم و اثاث و خدمات مورداستفاده در مسکن را در هزینه‌های خود در نظر گرفته بودند و این موارد حدود 4/5 درصد هزینه‌های کل خانوار را شامل می‌شد اما همین هزینه‌ها نیز 16/2 درصد نسبت به سال گذشته، افزایش یافته بود.


در کل هزینه‌های ناخالص خانوارها، به‌طور متوسط 5/5 درصد متعلق به گروه بهداشت و درمان بود و4/9 درصد هزینه‌ها به حمل‌و‌نقل، دودرصد به ارتباطات، 2/3درصد به تفریح و امور فرهنگی، دودرصد به تحصیل، 2/1 درصد به رستوران و هتل، 0/4 درصد دخانیات و 2/8 درصد به سایر هزینه‌ها مربوط می‌شد. با تورم بالای آن سال، این هزینه‌ها هم بسیار افزایش یافته بود. هزینه بهداشت و درمان از همه بیشتر رشد داشت و نسبت به سال قبل از آن، 27/5 درصد افزایش یافته بود. هزینه ارتباطات 12درصد، هزینه تفریح و امور فرهنگی 8/1درصد، هزینه تحصیل 15/4 درصد، هزینه رستوران و هتل 14/4 درصد، 54/6درصد دخانیات و بقیه هزینه‌ها 20/6 درصد رشد کرده بودند.
در سال 84 که دولت تغییر کرد، هزینه خوراکی و آشامیدنی23/7درصد هزینه‌های خانوار بود که در سال 91 این میزان رشد داشت و به 26/2 درصد رسیده بود. هزینه مسکن نیز از 27/6درصد هزینه‌های خانوار به 32/9 درصد رسیده بود. اما هزینه‌ حمل‌ونقل از سبد هزینه‌های خانوار کاهش یافته و از 15/8 درصد هزینه‌ها در سال 84 به 9/4 درصد در سال 91 رسیده بود. هزینه پوشاک و کفش هم کاهش داشت و از 5/6 درصد به4/5 درصد رسیده بود. هزینه بهداشت و درمان هم از سبد خانوار کاهش یافته و از 4/3 درصد به 5/5 درصد رسیده بود. هزینه‌های لوازم و اثاث خانه نیز با همین میزان کاهش از 5/8 درصد به 4/5 درصد رسیده بود. هزینه تفریح و امور فرهنگی، تحصیل و رستوران و هتل هم به میزان خیلی جزیی (در حد 0/1 درصد) کاهش یافته بود.
تحلیل‌های ابتدایی درباره این تغییرات می‌توان ارایه کرد؛ از جمله اینکه هزینه مصرفی جاری خانوارها مانند خوراک یا مسکن زیاد شده و خانوارها از هزینه‌هایی مثل تفریحات، رستوران و حتی حمل‌ونقل کم کرده‌اند تا در عین کمبود بودجه، بتوانند هزینه‌های ضروری‌تر خود را جبران کنند. اما در هر حال، بهتر است که در هر حوزه، به ویژگی‌های مخصوص آن توجه داشت و سپس نتیجه‌گیری کرد. وقتی که هزینه‌های درآمدی خانوارها بالا می‌رود، باید درآمدهای آنها نیز افزایش داشته باشد تا خانواده‌ها دست‌کم، همان کیفیت زندگی را داشته باشند که در سال‌های قبل‌تر داشته بودند. خانواده‌های شهری به‌طور متوسط در سال 1391، یک‌میلیون‌و742هزارو200تومان در ماه درآمد داشته‌اند. در این میان، 70/8 درصد درآمدها پولی و بقیه آن غیرپولی بوده است. درآمد خانواده‌ها نسبت به سال قبل از آن، 25درصد رشد داشت؛ درآمدهای پولی نسبت به سال پیش از آن، 19/8 درصد و درآمدهای غیرپولی 39/8 درصد زیاد شده بود. در میان درآمدهای پولی، درآمد از طریق مزد و حقوق بخش دولتی و عمومی تنها 5/3 درصد زیادتر شده بود. به نظر می‌رسید که این وضعیت در بخش خصوصی بهتر بوده است چون مزد و حقوق بخش خصوصی 15/9 درصد رشد داشت. درآمد از مشاغل آزاد کشاورزی 10/2درصد، درآمد از مشاغل آزاد غیرکشاورزی 24/8 درصد و درآمدهای پولی متفرقه 25/3 درصد رشد داشت. درآمد حاصل از فروش کالای دست دوم هم 28/2 درصد رشد یافته22/7 درصد کل درآمدهای خانوار را تشکیل می‌داد.


نتایجی که از آمارگیری بودجه خانوار در سال 91 به دست آمد، اینطور نشان می‌دادند که 23/3 درصد خانوارها بدون فرد شاغل بودند و 57/5درصد خانوارها دارای یک فرد شاغل بودند. تنها در 15/8 درصد خانوارها دو فرد شاغل وجود داشت و 3/4درصد خانوارها نیز دارای سه فرد یا بیشتر شاغل بودند. مقایسه آمارهای سال 91، نشان می‌دادند که تعداد خانوارهای بدون فرد شاغل در این سال نسبت به سال قبل‌تر، افزایش و تعداد خانوارهایی با یک فرد شاغل یا بیشتر، کاهش داشتند. نتایج، نشان‌دهنده تنوع در شغل افراد بودند؛ 3/7 درصد افراد شاغل در بخش کشاورزی، دامپروری، شکار، جنگلداری و ماهیگیری فعال بودند، 16/9 درصد در بخش صنعت و معدن، یک درصد در بخش برق و گاز و آب، 15/4درصد در بخش ساختمان و 22/6 درصد در بخش عمده‌فروشی، خرده‌فروشی، هتلداری و رستوران‌. بخش شاغل در حمل‌ونقل، انبارداری و ارتباطات 11/4 درصد شاغلان، بخش خدمات مالی، بیمه، ملکی، حقوقی و تجاری هفت درصد و بخش خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی نیز 22 درصد از شاغلان سال 91 را شامل می‌شدند. شش درصد از اعضای شاغل خانوارها کارفرما، 32 درصد کارکن مستقل، 18/1 درصد کارکن موسسات دولتی و عمومی، 41/9 درصد کارکن موسسات خصوصی، 0/2 درصد کارکن موسسات تعاونی و 1/8 درصد کارکن خانوادگی و کارآموز بدون مزد بودند. در این آمارگیری، 62/4 درصد خانوارها مالک‌نشین و 27 درصد اجاره‌نشین بودند. 31/6 درصد خانوارها خانه دو اتاق خوابه و 45/7درصد هم خانه سه‌ اتاق خوابه و 43/1درصد خودرو شخصی داشتند.


خانوارها از نظر هزینه و درآمد، در استان‌های مختلف کشور هم متفاوت بوده است. بیشترین هزینه‌ها و درآمدها مربوط به خانوارهای استان تهران بوده است. متوسط هزینه‌های خانوار در استان تهران، ماهی دومیلیون‌و427هزارو300تومان و متوسط درآمدهای خانوار در این استان، ماهی دومیلیون‌و441هزارو800تومان بوده است. خانوارهای استان هرمزگان کمترین هزینه‌ها را با متوسط ماهانه 958هزارو300تومان و خانوارهای استان سیستان‌وبلوچستان کمترین درآمدها را با متوسط ماهانه یک‌میلیون‌و37هزارو400تومان دارا بوده‌اند. جالب اینجاست که کسری بودجه خانوارها در سطح ملی، در استان تهران دیده نمی‌شود.(شرق)


*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر می‌شود.


ادامه مطلب ...

کسری بودجه،گریبان خانواده ایرانی را رها نمی کند

جام جم سرا:کاملا واضح است که دهک های ضعیف جامعه، بر اثر فشار تورم دارای مشکلات بسیار بیشتری از دهک های مرفه هستند. اما در این میان، طبقه متوسط نیز بر اثر فشار اقتصادی با مسایل گوناگونی روبه ­رو است. برای این که فشار اقتصادی بر خانواده­های طبقه متوسط ملموس شود، می ­توان یک خانواده چهارنفره طبقه متوسط ساکن تهران را در نظر گرفت و مخارج یک ماه آنها را بر اساس الگوهای کاملا واقعی، فهرست کرد. این فهرست از ترکیب مخارج چهار خانواده طبقه متوسط ساکن تهران به دست آمده است.

خانواده نمونه این گزارش، دارای دو فرزند چهار و هشت ساله است. مرد خانواده مهندس عمران است که در یکی از شرکت های پیمانکار نیروی انسانی طرف قرارداد با وزارت نیرو مشغول به کار است و زن نیزکارمند یک شرکت خصوصی فعال در زمینه امور اجتماعی است. هر دوی آنها مدرک کارشناسی از دانشگاه­ های تهران دارند. مرد خانواده برای تامین مخارج زندگی، به صورت پروژه ­ای و در خارج از وقت کاری نیز برای یک شرکت خصوصی کار می ­کند. این خانواده ساکن محله تهرانپارس هستند که در شرق تهران واقع شده و محله ­ای متوسط محسوب می­ شود. خانه این خانواده منزلی 80 متری است با دو اتاق خواب که دو سال پیش، پس از هشت سال اجاره­ نشینی خریده شده است اما برای خرید این خانه دو وام گرفته شده است؛ یکی از این بدهی ­ها، وام مسکن 20میلیون تومانی است که ماهیانه 300 هزار تومان باید اقساط آن پرداخت شود و دیگری وام یک موسسه مالی- اعتباری است که ماهیانه 250 هزار تومان بازپرداخت دارد. علاوه بر این دو، این خانواده قرض های شخصی را نیز که از دوستان و آشنایان گرفته است، باید پس بدهند. بنابراین باید ماهیانه 500 هزار تومان برای پس دادن این قرضها باید کنار گذاشته شود.

اولین مخارجی که این خانواده دارد، هزینه خوراک است. قیمت مواد پروتئینی، برنج و نان، لبنیات، میوه و سبزی و نیز خوراکی­های مورد علاقه فرزندان، در ماههای قدری تعدیل شده است ولی همچنان قیمت ها از درآمد ماهیانه خانوار بالاتراست.این خانواده تلاش می­ کند با کاستن از کیفیت مواد خوراکی، هزینه ­ها با پایین نگه دارد. مثلا گاهی به جای گوشت گوسفندی از گوشت مخلوط و گوشت گوساله استفاده می­کنند و به جای برنج ایرانی، برنج خارجی را در سبد مصرف قرار می­ دهد. یکی از مشکلات بزرگ این خانواده، افزایش بسیار زیاد قیمت میوه از اردیبهشت ماه تا کنون است.

هزینه­ های تفریحی فرزندان نیز از دیگر هزینه­ های بالای خانواده است. کودک چهار ساله، باید به مهد کودک برود و این روزها برای ثبت نام کودک هشت ساله نیز اقدام شده است. بچه بزرگتر به مدرسه دولتی می­ رود اما باید 250 هزار تومان بابت هزینه ثبت نام بپردازند. اگر فرزند او به مدرسه غیر انتفاعی می ­رفت، دست کم باید یک میلیون و 500 هزار تومان برای ثبت نام یک سال تحصیلی به مدرسه می ­پرداخت. شهریه ماهیانه مهد کودکی که فرزند دوم خانواده می­ رود نیز، 90 هزار تومان است.

پدرومادر این خانواده چون خود تحصیلکرده ­اند، به تفریحات و فعالیت های فرهنگی فرزندان اهمیت می ­دهند. فرزند اول خانواده به کلاس موسیقی می ­رود اما فرزند چهارم هنوز به فعالیت های فرهنگی نپرداخته است. به علاوه، کتابها، فیلمها، بازیهای رایانه­ ای، اسباب ­بازیها و نیز تفریح در شهربازی ها هم از دیگر نیازهای کودکان این خانواده است. نیاز دیگر فرزندان این خانواده، پوشاک است. پوشاک کودکان بسیار گران است و از سوی دیگر، استهلاک بسیار زیادی دارد. مرد و زن این خانواده سالی یک دست لباس بیشتر نیاز ندارند اما بچه ­ها در هر فصل - یا نهایتا در نوروز و اول مهر- نیاز به لباس جدید دارند. اگر فرزندان پسر باشند، استهلاک لباسها بیشتر نیز خواهد بود.

این خانواده یک خودروی پراید قدیمی دارند که هر ماه هزینه­ های تعمیر و نگهداری به آنها تحمیل می کند و سوخت بدون یارانه نیز به آن اضافه می ­شود. زن خانواده معمولا مصرف­ کننده خودرو است و مرد خانواده با وسایل حمل و نقل عمومی به کارهای خود می­ رسد اما با گران شدن کرایه تاکسی، هزینه ­های حمل و نقل او نیز افزایش یافته است. او در همه مسیر خود و با وقت محدودی که دارد، نمی ­تواند همیشه از اتوبوس و مترو استفاده کند و ناچار است در مسیرهایی سوار تاکسی شود.

قبض های منزل، شارژ ساختمان و نیز هزینه اندک اینترنت نیز از دیگر مخارج این خانواده است. این مخارج تقریبا ثابت است. اما مخارج غیر ثابتی که یک خانواده را واقعا نگران می­ کند، مخارج درمانی است. اگر یک عضو خانواده بیمار شود، با این که همه اعضای خانواده بیمه تامین اجتماعی هستند، مخارج زیادی روی دست خانواده می ­گذارد. معمولا کودکان نیز خیلی بیشتر از بزرگترها بیمار می­ شوند و نیاز به پزشک و دارو پیدا می­ کنند. بیمه تامین اجتماعی عملا بخش کمی از هزینه ­های درمانی را پوشش می­ دهد. علاوه بر درمان، پدر و مادر خانواده باید برای سلامتی خود - که تحت فشار روانی و کار بیش از حد در خطر است- به طور مدام به ورزش بپردازند. هزینه ­های استخر مرد و باشگاه بدنسازی زن خانواده نیز به هزینه­ های سلامت خانواده تحمیل می ­شود. این خانواده در دو سال اول خانه­ دار شدن، حتی فرصت و توانایی مالی رفتن به مکان های ورزشی را نداشت اما در ماه­ ها اخیر توانسته است کمی از فشارها کم کند و دوباره به ورزش روی بیاورد.

خانواده نمونه این گزارش، چون دو سال پیش خانه خریده است، هیچ پس ­اندازی ندارد تا برای مخارج پیش ­بینی ­نشده بتواند از آنها خرج کند. بنابراین فشار روانی زیادی را برای پرهیز از اتفاقات غیر مترقبه زندگی، خسارتها و صدمه به فرزندان تحمل می ­کند. به دلیل این که زن و مرد، هر دو، در شرکت های خصوصی کار می ­کنند، آینده شغلی خود را نیز خیلی پایدار نمی ­دانند و هر لحظه احتمال می­ دهند که بیکار شوند؛ همین موضوع بر فشار روانی روی آنها می­ افزاید. این خانواده دو سال است که به دلیل جلوگیری از مخارج بیشتر، مسافرت را نیز از فهرست برنامه­ های خود خارج کرده است و به همین دلیل، فشار روانی بیشتر از گذشته شده است. معمولا هزینه ­های این خانواده از درآمدها بیشتر می ­شود. در این صورت، مرد و زن خانواده از هزینه­ های مربوط به خود می ­کاهند اما تلاش می­ کنند به هزینه­ های فرزندان دست نزنند. آنها از ورزش، هزینه حمل و نقل یا حتی از بدهکاریهای خود می­ کاهند تا درآمدها بتواند هزینه­ ها را پوشش دهد. حتی در شرایط دشوارتر، دوباره به قرض گرفتن هم رو می­ آورند. خوشبختانه هنوز والدین زن و خانواده زنده­اند و بارها پیش آمده است که برای تامین مخارج زندگی، از سوی والدین کمکهای مالی صورت بگیرد.(خبرآنلاین/سعید ارکانی)


ادامه مطلب ...

درمان ‌همیشگی‌ سرطان توسط یک پزشک ایرانی

جام جم سرا:وی که چند سالی در دانشگاه نیوکاسل به‌عنوان مسئول دپارتمان بیولوژی سلول‌های بنیادی فعالیت داشته در حال حاضر مدیریت انستیتو پزشکی سلولی فرد‌محور در کمبریج و انستیتو پزشکی ملکولی و سلول درمانی در دوسلدورف آلمان را عهده‌دار است.

وی می​گوید: زمینه تحقیقاتی تازه‌ای که از اکتبر سال گذشته بر آن متمرکز شده‌ایم، پزشکی شخصی‌سازی شده است که اساس آن بر تفاوت و منحصر به فرد بودن شرایط سلولی ملکولی بیماری‌ها بخصوص سرطان در بیماران مختلف است، بنابراین برای درمان هر یک از مبتلایان ‌ این بیماری، روش درمانی متفاوتی پیشنهاد می‌کند. در این زمینه تستی با عنوان Onco assay ارائه شده که روشی پیشرفته برای بررسی سرطان در سطح ملکولی است.

نیرنیا با بیان این که بیماری‌هایی مثل سرطان پستان حتی از سال‌ها قبل از بروز نشانه‌های بالینی با معاینه،‌ تست‌های معمول و تاثیرات ملکولی خاص به کمک تکنیک‌های پیشرفته ملکولی قابل تشخیص است، اظهار کرد: با استفاده از تکنیک‌های سلولی ملکولی می‌توان با بررسی ژن‌های موثر در بروز سرطان، علاوه بر تشخیص زودهنگام بیماری در مراحل فوق العاده ابتدایی و درمان موثر آن، خطر ابتلا به بیماری را نیز در افراد مختلف مشخص کرد و همچنین روند درمان بیماری و اثربخشی هر‌یک از داروها و روش‌هایی مثل شیمی‌درمانی یا هورمون درمانی را در افراد پیش‌بینی و پایش کرد. حتی این روش‌ها تخمین خطر و زمان بازگشت بیماری در افراد بهبودیافته را نیز میسر می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد: بررسی‌ای که بتازگی در بیش از 2000 زن مبتلا به سرطان پستان در اروپا انجام‌ شده نشان داده، سرطان پستان که به طور معمول یک بیماری تلقی می‌شود در افراد مختلف بسیار متفاوت است و همچنین منشأ بسیاری از سرطان‌ها به سلول‌های بنیادی سرطان برمی‌گردد؛ لذا اگر بتوانیم در روند درمان، سلول‌های بنیادی سرطان را هدف بگیریم می‌توانیم سرطان را به شکلی ریشه‌ای و موثر درمان کنیم. ‌نیرنیا خاطرنشان کرد: در سلول درمانی سرطان به سیستم ایمنی بدن توجه خاص شده بدین صورت که تلاش می‌شود با تکنیک‌های مختلف، سلول‌های سرطانی را برای سیستم دفاعی بدن قابل مشاهده کرد. در واقع سلول‌های سرطانی با استفاده از مکانیسمی خاص، خود را از سیستم ایمنی بدن که نسبت به هر پروتئین تازه واکنش نشان می‌دهد مخفی می‌کند که با شناخت سازوکار این پدیده می‌توان سلول‌های سیستم ایمنی را به نحوی آموزش داد که سلول‌های سرطانی بخصوص سلول‌های بنیادی سرطان را شناسایی کنند. این روش که در آن از سلول‌های خود بیمار برای درمان‌ استفاده می‌شود از رویکردهای سلول درمانی شخصی‌سازی شده است.‌نیرنیا با بیان این که امروز بحث سلول‌های بنیادی به نحوی فزاینده در حوزه تشخیص و درمان سرطان مورد توجه قرار دارد، تصریح کرد: در روش‌های موجود درمان سرطان صرفا توده سلول‌های سرطانی برداشته می‌شود و به هیچ وجه تضمینی نیست که سلول‌های بنیادی سرطان کاملا حذف شده باشند. این مساله باعث شده براساس آمارها بیش از 50 درصد کل بیماران سرطانی و 70 درصد زنان مبتلا به سرطان پستان در اروپا و آمریکا به روش‌های معمول درمان، بخصوص شیمی‌درمانی جواب ندهند.

روش ما، میزان بیان سلول‌های بنیادی سرطان و این که در دوران معالجه از بین رفته‌اند یا نه را مشخص می‌کند، بنابراین تکنیکی کارآمد برای مانیتورینگ روند درمان بیماری و تصمیم‌گیری درباره ادامه آن یا جایگزینی روش‌های موثرتر درمان است.

وی خاطرنشان کرد: با تست‌های ابداعی امکان تشخیص سریع 12 نوع سرطان مختلف از‌قبیل سرطان کولون، ریه، پستان، پروستات و‌ خون ‌در مراحل اولیه وجود دارد که امکان شناسایی سرطان تخمدان با این تکنیک‌ها هم بزودی فراهم می‌شود.

وی درباره منشأ سلول‌های بنیادی سرطان گفت: چند فرضیه درباره منشأ سلول‌های بنیادی سرطان مطرح است. یک فرضیه این است که هر بافتی، سلول‌های بنیادی خاص خود را دارد که موظف به نگهداری و ترمیم آن بافت هستند و دائما سلول‌های جدید را جایگزین سلول‌های از دست رفته می‌کنند. این سلول‌ها ممکن است در جریان تکثیر جهش‌های ژنتیکی را به ارث برده یا بگیرند و بر اثر عوامل محیطی به سلول‌های بنیادی سرطان تبدیل شوند و چون قادر به تکثیرند به سرطان منجر می‌شوند.

براساس فرضیه دیگر، سلول‌های هر بافت قبل از تبدیل به سلول‌ سرطانی به سلول‌های اپی‌تریال و سپس سلول‌های بنیادی سرطان تبدیل می‌شوند.

نیرنیا خاطرنشان کرد: یک فرضیه هم خودم دارم که منشأ سلول‌های سرطانی را سلول‌های جنسی می‌دانم، چون در بسیاری سرطان‌ها از جمله سرطان پستان، دقیقا ژن‌هایی بیان می‌شوند که در سلول‌های جنسی مردان بیان می‌شود. این پدیده بسیار جالب، تقریبا در تمام سرطان‌ها دیده می‌شود. براساس این فرضیه از آنجا که سلول‌های بنیادی اسپرم فعالیت تکثیری زیادی دارند ممکن است سلول‌های سرطانی هم ابتدا خود را به سلول‌های جنسی تبدیل کنند.

وی خاطرنشان کرد: طی تحقیقات خود دریافتیم بیش از 50 ژن مختلف که در اسپرم مردان بیان شده و در سلول‌های سالم پستان بیان نمی‌شوند در سلول‌های سرطانی پستان فعال هستند. این پدیده که سلول‌ها از حالت اپی‌تریال به جنسی و بعد سرطانی تبدیل می‌شوند برای اولین بار شناسایی شده و یک روش سلول درمانی سرطان ارائه می‌کند که امیدوارم طی یک سال آینده به مرحله بالینی برسد و در این صورت برای اولین بار در مرکز ژنوسل بیمارستان گاندی تهران به بیماران ارائه خواهد شد.

دکتر نیرنیا با تاکید بر ضرورت توجه به پزشکی سلولی ملکولی به عنوان محور پیشرفت‌های پزشکی کشور اظهار کرد: در حال حاضر بیش از 80 درصد بودجه سلامت کشور صرف درمان و نگهداشت بیمارانی می‌شود که در مراحل بالای بیماری بوده و از درد و عارضه‌ای جدی رنج می‌برند، در حالی که اگر این بودجه به سمت پیشگیری می‌رفت، ضمن صرفه‌جویی کلان در بودجه سلامت کشور از درد و رنج بیماران و اثرات اجتماعی و خانوادگی نامطلوب آن نیز کاسته می‌شد.

با بهره‌گیری از تکنیک‌های پیشرفته ابداعی سرطان در مراحل اولیه یعنی در حد یک تکثیر سلولی ساده قابل تشخیص بوده و با توجه به اثربخشی داروها در سطح ملکولی با انتخاب دقیق دارو براساس ژنوم منحصر به فرد بیمار از طریق شیمی‌درمانی قابل درمان است، ولی درمان بیماری که پس از پنج شش سال براساس علائم ظاهری متوجه بیماری خود شده با شیمی‌درمانی و روش‌های مشابه بسیار دشوار است؛ لذا اگر به جای تغییر فیزیولوژی و بافت، تغییرات ملکولی سلولی ناشی از بیماری‌ها که معمولا دو سه سال قبل بروز می‌کنند را شناسایی کنیم روند درمان بسیاری از بیماری‌ها به نحو چشمگیری تسریع خواهد شد.

وی گفت: این که تنها به ظاهر و شرایط کلینیکی بیماران توجه کرده و مثلا برای صد بیمار مبتلا به نوعی سرطان درمان یکسانی تجویزکنیم به هیچ وجه پذیرفته نیست، چرا که وقتی دو یا سه مارکر مبنای تصمیم‌گیری می‌شود قطعا دقت تصمیم با زمانی که سی چهل هزار مرکز مختلف دخیل در بیماری بررسی شوند، قابل مقایسه نیست.

نیرنیا تصریح کرد: در 50 سال آینده قطعا تعریف بیمار هم دگرگون خواهد شد به طوری که بیمار به فردی می‌گویند که تعادل ملکولی منحصر به فردش به هم خورده باشد. اختلالات ملکولی ناشی از بیماری بسیار زودتر از علائم ظاهری و کلینیکی بروز می‌کند و تلاش پزشکی ملکولی این است که یک سلول سرطانی را در بین میلیاردها میلیارد سلول سالم شناسایی‌کند و چند ماه قبل از شروع متاستاز سرطان را تشخیص دهد.

وی با اشاره به توجه جدی کشورهای پیشرفته به انجام تست‌های ژنتیکی و تشخیص زودهنگام بیماری‌ها از بی‌توجهی سیستم سلامت کشور به این مقوله انتقاد کرد و گفت: در آمریکا تا زمانی که تست ژنتیکی در مورد بسیاری از بیماری‌ها انجام نشده باشد بیمه از پرداخت هزینه درمان خودداری می‌کند، چون انجام این قبیل تست‌ها می‌تواند اثربخش بودن یا نبودن روش‌هایی مثل شیمی‌درمانی را در بیمار مشخص کرده و از تحمیل هزینه‌ها و مشکلات استفاده از روش‌های بی‌ثمر به بیماران و بیمه‌ها جلوگیری کند.

نیرنیا با اشاره به نرخ بالای ابتلا به سرطان پستان که حدود یک هفتم زنان کشور را درگیر می‌کند، اظهار کرد: سالانه چند صد میلیارد تومان صرف درمان مبتلایان به این بیماری در کشور می‌شود که متاسفانه در بسیاری موارد نیز به دلیل پیشرفت بیماری بی‌فایده است، در حالی که اگر فقط ده تا 20 میلیارد تومان صرف تهیه تجهیزات تشخیص ژنتیکی بموقع این بیماری شود می‌توان از مرگ بسیاری از بیماران و تبعات فاجعه‌بار آن جلوگیری کرد و صرفه جویی بسیار قابل توجهی نیز در هزینه‌های درمانی کشور صورت داد.

وی خاطر نشان کرد: در حالی که در آلمان 200 تا 300 دستگاه‌ از تجهیزات تشخیصی PET اسکن وجود دارد تعداد این دستگاه‌ها در ایران انگشت‌شمار است. البته این دستگاه‌ها سرطان را در مرحله بافتی تشخیص می‌دهند و متاسفانه تجهیزاتی که می‌توانند سرطان را در مرحله سلولی تشخیص دهند در کشور وجود ندارد.(علی شمس/جام جم )


ادامه مطلب ...