اگر از شغل خودتان راضی نیستید با دیدن این عکس ها متوجه میشوید که شغل شما یکی از بهترین شغل های دنیا است و شغل های زیادی هستند که شما حتی حاضر نیستید برای چند دقیقه جای آنها قرار بگیرید .
در این آلبوم نمونه هایی از این شغل ها آورده شده است.
مینشینم انتهای پنج ردیف صندلی، پشت سر مصرفکنندگان قدیم شیشه و بهبودیافتههای امروز و دیروز. از پشت سر شبیه آدمهای دیگرند؛ کم مو، پر مو، کچل، چاق، لاغر، متین، بزن بهادر، افتاده، شرور، موهای تیش تیش، گردنبندهای کلفت، جینهای پاره، یقههای باز، لباسهای ساده، جای زخم، پاشنههای خوابیده و کفشهای لِخ لِخ کن.
از پشت سر، دنیای آنها دنیای آدمهای معمولی است، ولی سر که میچرخانند و نیمرخشان پیدا میشود دنیایشان رنگ عوض میکند و رد پای مواد در چهرهشان وغ میزند. پوستها پیرشده و دندانها اغلب ریخته، لب که باز میکنند لثهها ظاهر میشود و دندانهای یکی در میان در تلفیق با تاریکی درون کام، صفحه شطرنجی میشود که همه مهرههای اصلیاش سوخته و چند سرباز شَل از شاهی تنها و پیزوری دفاع میکنند. در بازی ِاینها با شیشه، بازنده خودشان بودهاند و هرچه داشته باختهاند؛ از زن و فرزند گرفته تا شغل، تا دوستان آبرودار و فامیل و آشنا. اما این غرق شدههای دیروز حالا خودشان را رساندهاند به ساحل نجات، شدهاند بیماران یک مرکز درمان سوءمصرف روانگردان و نشستهاند پای درسهای جلسات گروهی ماتریکس، شدهاند معتاد بهبودیافته، یک انسان پاک، کسی که حالش از گذشتهاش به هم میخورد و رازهایش را میریزد روی دایره. در جلسات ماتریکس، آنهایی که سابقه بهبودیافتگیشان بیشتر از دیگران است، گذشته خود را میشکافند تا برای دیگران درس عبرتی باشد و تازه واردها فکر نکنند غرق شدن در دنیای روانگردانها به شیرینی ماههای اول مصرف است.
اینها آخر ماجرا را اول تعریف میکنند تا فلاکت آخر کار، زودتر گفته شود و اگر کسی در بین مراجعان برای ترک شیشه مردد است، دودلی را کنار بگذارد. اینجا پرده شرم راحت کنار میرود و اسرار مگوی آدمها بیخجالت به زبان میآید تا این خودزنی انگیزهای باشد برای مبارزه جدیتر با وسوسهها که همیشه در گوشه ذهن ِ لب به مواد زدهها باقی میماند.
ماه عسل؛ دیوار
روزهای اول ترک شیشه برای مصرفکنندگان آسان است، مصرف شیشه که قطع میشود، معتاد به خوابی عمیق فرو میرود و مثل یک معتاد به تریاک یا هروئین، علایم بدنی پیدا نمیکند. همین پاکی به ظاهر آسان است که خیلیها را به خاک سیاه نشانده و به این خیال انداخته که شیشه میکشم و هروقت میلم کشید ترک میکنم. بدبختیهای حاصل از مصرف شیشه، کم کم بعد از دوهفته ظاهر میشود و آن وقت است که عدهای کم میآورند و دوباره خودشان را به شیشه میرسانند. افسردگی، از دست رفتن انرژی، بدخوابی، افزایش اشتها و کاهش تمرکز حالتهایی است که به آدمهایی که در دوهفته اول ترک شیشهاند دست میدهد، ولی بدتر از اینها وسوسه مصرف و علائم روانی ناشی از ترک است که مثل خوره مغز بیمار درحال ترک را میجود.
درمانگر اینها را توضیح میدهد و مردهای نشسته روی پنج ردیف صندلی با تکانهای سر تائیدش میکنند، درست مثل یک درد مشترک. کسی که بتواند بر این وسوسه قدرتمند غلبه کند، مرحله ترک را پشت سرگذاشته و وارد مرحله پاکی اولیه شده، مرحلهای که چهارهفته طول میکشد و بی حد و اندازه گولزنک است. این چهارهفته، ماه عسل ِترککنندههای روانگردان است که درِ باغ سبز زندگی را به اینها نشان میدهد و شیطانوار بیخ گوش تازه ترک کردهها میگوید، دیدی پاک شدن کار آسانی است.
دراین دوره، مصرفکنندهها حس شفایافتگی دارند و سرشار از انرژی، اشتیاق و احساس خوشبختیاند، شبیه یک عروس و داماد به ماه عسل رفته، اما خطر همین جاست، در این حس خوب، در این انرژی سرشار و این خوشبختی بیپایان که تازه ترک کردهها را مغرور میکند و بی میل برای ادامه درمان. این جملات که گفته میشد مردهای نشسته روی پنج ردیف صندلی باز هم سرهایشان را به نشانه تائید تکان دادند و مثل این که از این درد مشترک دردشان گرفته است، گفتند امان از ماه عسل.
محمد گفت ماه عسل خوبی داشتم، اما زود تمام شد و رسید به ماه زهر و احمد گفت خوشیهای ماه عسل خیلی زود از دماغم در آمد. اینها خوردهاند به دیوار، رسیدهاند به مرحله دوم پاکی، به مرحلهای سخت و نفسگیر، به سماجت دیوار.
مرحله دیوار، مرحله پاکی بلندمدت است که اگر کسی بتواند عمر سه و نیم ماههاش را تحمل کند، چند خان از هفت خان پاکی را رد کرده است. مرحله دیوار بعد از ماه عسل میآید که پر است از علائم و مشکلات احساسی و فکری، سرشار از افسردگی، تحریکپذیری، افت تمرکز، کاهش انرژی و بیشوقی. ترک کردهها در این مرحله میشوند مثل یک بادکنک پلاسیده و بی باد که وسوسههای وحشتناکی سراغشان میآید و هلشان میدهد به سمت مصرف. احسان فاش میکند که چند بار میل شدید مصرف شیشه داشته، حتی چند بار شال و کلاه کرده برای خرید، اما پا روی وسوسهاش گذاشته. امین هم از تنهایی بی پایانش میگوید، از حس پوچی و بدبختی که یقهاش را چسبیده و ول نمیکرده، از کشیده شدن به سمت دوستان قدیمی، از میل بیرون پریدن از این لاک تنهایی و افسردگی و خزیدن به دامن شیشه.
اما همه اینها بر دیوار ساخته شده در مغزشان غلبه کردهاند، این مانع بزرگ را در هم کوبیده و به زندگی پاک سلام گفتهاند، گرچه در این راه موسفید کردهاند، شکسته شدهاند و پوست انداختهاند.
نقشه راه بهبودی؛ چالشهای بزرگ
شیشه، خوره مغز است، ماه عسل و دیوار هم ناشی از عوارض این خوره است. مغز بعد از قطع مصرف میخواهد خود را ترمیم کند و این تلاشهای او، بیمار آلوده به روانگردانها را به حال و روز برزخی میاندازد. اما اگر کسی بتواند پنج ماه تحمل کند، مغز تا حد زیادی بهبود مییابد و شرایط به حالت عادی نزدیک میشود. این مردهای نشسته روی ردیفهای منظم صندلی، همه مغزی بهبود یافته دارند، محمد حتی میگوید مغز احساسیاش تقریبا دست از سرش برداشته و مغز منطقیاش فعال شده. کسانی مثل او حالا خوب و بد را تشخیص میدهند و با پوسته زشت و بیاراده قبلی خداحافظی کردهاند.
ولی جانها کنده شده تا اینها رسیدهاند به این مرحله. برای این که اعتیاد آدمهایی مثل محمد عود نکند باید نقشه راه بهبودی را درست ترسیم کنند و با چند چالش پنجه در پنجه شوند. کسی که میخواهد از شر اعتیاد به روانگردانها خلاص شود باید به اعصابش لگام بزند وعصبانی نشود، حتی در موقعیتهای اعصاب خرد کن وارد نشود و با دیگران چالش نکند، چون عصبانی شدن بهترین بهانه برای مغز است تا شیشه طلب کند و توبه ترک را بشکند. اما احمد اعتراف میکند که غلبه بر خشونت چقدر برایش سخت بوده، او تعریف میکند که به کوچکترین بهانه با همسرش درگیر میشده و در یکی از شدیدترین درگیریها چاقو کشیده و همسرش را زده؛ احمد خجالتزده است که ضربدر آن روز چاقو هنوز روی دست همسرش باقی است؛ این شرم از صدایش پیداست.
چالش دوم، دوری از دوستان قدیمی است، فاصله گرفتن از هم پیالهها و همپالگیها. درمانگر توضیح میدهد که ملاقات با دوستان آلوده قدیمی همان و بازگشت به سمت اعتیاد همانا که همه به نشانه تائید سری تکان میدهند و علی بی شرم میگوید که بارها وسوسه دیدن دوستان آلوده را داشته و مغزش مدام توجیه میکرده که با آنها باش.
نیما جوانتر از بقیه است، با صورتی تکیده و گونههای استخوانی برجسته، زیر دو چشم مات. وسوسه بازگشت به سمت دوستان اهل دود و دم برای او وسوسه سنگینی بوده و خلاص شدن از این وسوسه برایش سخت. نیما اما بر همه این وسوسهها غلبه کرده، ابتدا سیمکارتش را دور انداخته و همه شمارههای قدیمی را پاک کرده. ولی باز هم به محله قدیمی سرزده، به محلهای قرار، به پاتوق بچههای محل، چند بار تا مرز اعتیاد دوباره هم پیش رفته، ولی سرانجام بر وسوسه غلبه کرده تا دیگر نه وابسته به دوستان که وابسته به خودش باشد که تنها دوستی است که میشناسد.
چالش سوم تنهایی است و غرق شدن در دنیایی یک نفره. همه مردان حاضر در جلسه روان درمانی آه میکشند وقتی اسم تنهایی میآید. کسانی که خانواده در مراحل ترک رهایشان میکنند این تنهایی را عمیقتر از دیگران تجربه میکنند که این تنهایی انگیزهای است قوی برای سلام گفتنی دوباره به مواد. درمانگر برای حضار توضیح میدهد خطر این تنهایی وقتی بیشتر میشود که فرد در حال ترک، جاسازهایش را دور نریخته باشد و ابزار مصرف مواد را پیش خودش نگه داشته باشد، کاری که چند نفری از این مردها کردهاند و به دنبال بروز وسوسه، سری به جاسازها و ابزارهایشان زدهاند؛ اینها فاش میکنند که چنین کردهاند.
در جلسات رواندرمانی گروهی به سبک ماتریکس، هیچ موضوع پشت پردهای باقی نمیماند، بخصوص بهبودیافتههای باسابقه همه چیزشان را روی دایره میریزند تا جوانترها و کم تجربهها شرم را کنار بگذارند و آن خود متلاشی گذشته را له کنند و دوباره از نو بسازندش. مصرفکنندههای قدیم و پاک شدههای امروز که توانستهاند آن وجود پرمشکل قدیمی را زیر پا خرد کنند، حالا آدمهای تازهای هستند با پوستی نو شده و افکاری سالم که دیگر دنبال جنس خوب و رفیق ِ پا نمیگردند که تفریحشان بودن با خانواده است و خواسته شان پاک ماندن برای همیشه.
12 قدم برای پاکی
چه مواد مخدر، چه الکل و چه روانگردانها، وقتی فرد را معتاد میکنند خلاص شدن از آنها کار سختی خواهد بود. اراده برای ترک، نخستین چیزی است که از دست میرود و باور به بهبودی، مهم ترین نیرویی که از وجود معتادان رخت میبندد.
برنامههای 12 قدم که اکنون در دنیا شهرت زیادی دارند به این علت طراحی شده تا ارادههای از دست رفته را به معتادان بازگرداند و خودباوری برای بهبود را در آنها تقویت کند. اساس این کار هم استفاده از 12 جمله پرانرژی است، همینطور استفاده از تجریبات کسانی که اعتیاد داشتهاند، ولی توانستهاند مسیر بهبود را طی کنند. برنامههای 12 قدم باور دارد که معتادان بیمارند و در اثر این بیماری از سه بعد جسمی، روانی و روحانی آسیب میبینند.
اکنون دردنیا گروه های12 قدم برای انواع اعتیادها فعال هستند به طوری که کوکائینیها، حشیشیها، قرصیها، قماربازها، الکلیها، احساساتیها و پرخورها براساس اصول 12 گانه برای خلاصی از اعتیاد خود تلاش میکنند. مدتی است گروههای 12 قدم کریستال متهای گمنام هم تشکیل شده که هدفش همیاری و حمایت از افرادی است که میخواهند مصرف مت آمفتامین (روانگردانها) را قطع کنند.
اصول 12 قدم، 12 نکته را به معتادان خواستار ترک گوشزد میکند که اولین آن، این جمله است: ما اقرار کردیم که در برابر اعتیادمان عاجز بودیم و زندگیمان غیرقابل اداره شده بود. این جمله گفته میشود و بهبودیافتگان از اعتیاد در گروههای 12 قدم حاضر میشوند تا به تازه واردها برای پذیرش این ایراد در خود کمک کنند.
گام دوم این است: ما به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر میتواند سلامت عقل را به ما بازگرداند و گام سوم این که: ما تصمیم گرفتیم اراده و زندگیمان را به مراقبت خداوند بسپاریم.
در گامهای بعدی نیز به معتادان آموخته میشود تا ترازنامهای اخلاقی اما بیباکانه و جستجوگرانه برای خود تهیه کنند، به خطاهایشان اقرار کنند و آماده شوند خداوند همه نواقص شخصیت آنها را برطرف کند.
از افرادی که در گروههای 12 قدم حاضر میشوند، خواسته میشود تا فهرستی از کسانی که به آنها صدمه زدهاند تهیه کنند و به دنبال جبران این صدمات باشند. این کار از این افراد آدمهایی مسئول میسازد تا نسبت به زندگی دیگران و عملکرد خود حساس باشند و هر وقت خطایی مرتکب شدند در صدد جبران باشند.
در گروههای 12 قدم، غلبه با معنویات و تقویت باورهای روحانی است، ضمن این که این گروهها مکانی سالم برای رفت و آمد افراد در حال ترک است که در آن هم از حمایت عاطفی و احساسی بهرهمند میشوند، هم از موجی از معنویت و هم بسیار دور از افراد آلوده به اعتیاد به زندگی سالم فکر میکنند.
مریم خباز / گروه جامعه
ذهنمان را پاک کنیم از این که فقط آدمهای مفلوک معتاد میشوند، بشوییم این ذهنیت را که تنها آدمهای محتاج نان از سرناچاری دنبال سیخ و سنگ میروند، خط بکشیم روی این باور که معتادها آدمهای وازدهای بودهاند که از سر بیچارگی پای بساط نشستهاند .
روی دیگر سکه اعتیاد، نقش آدمهایی ضرب شده که نه مفلوک بودهاند و نه آسمانجل که برعکس در رفاهی غرق بودهاند که راه را عوضی نشانشان داده است. زندگی معصومه، سولماز و سپیده سه زن مصرفکنندهای که ماههاست درکمپ ترک اعتیاد چیتگر برای خلاصی از شیشه با وسوسههایشان میجنگند همین روی سکه است. اینها راه راعوضی رفتهاند، هیچ کدام تصور معتاد شدن نداشتند اما شدند، هر سه قصدشان خوش بودن بود ولی ناخوشی نصیبشان شد و هر سه میخواستند حسی متفاوت را تجربه کنند که فقط مواد میتوانست به آنها بدهد .
اینها خیلی چیزها را تجربه کردهاند، حظ پس از مصرف را، عالم هپروت معروف را، نشئگی و خماری را اما هر سه وقتی حسابی اسیر اعتیاد شدند زنی را دیدند شکسته، خموده، عصبی و گستاخ که شباهتی با خود واقعیشان نداشت، موجودی که میتوانست آلت دست این و آن شود، مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و شخصیتش پایمال شود. این سه اما مدتهاست میکوشند با ترک اعتیاد، دوباره تصویری خوب از خود بسازند. این 3 زن پسِ ذهنشان فشارهای سهمگین وسوسههای بازگشت به اعتیاد را دارند، اما در تلاشاند تا به خانوادهای فکر کنند که آنها را رنجاندهاند، به پولهایی که مفت از دست دادهاند، به گذشتهای که نابودش کردهاند، به تفریحات پوچی که دلبستهاش بودند، به جوانیای که آن را سوزاندند و به اینکه باید همت کنند و از دست رفتهها را دوباره به دست بیاورند .
روایت اول: معصومه میخواست غم نخورد
تورج در زندگی معصومه، نامی است که همه روایتها به آن ختم میشود. او کاسب است (فروشنده مواد)، اولین بار مواد را او دست معصومه داده، هم او بوده که معصومه را تا کارتنخوابی کشیده، او که خرج موادش را هم معصومه میداده و برای تورج شده بود موش آزمایشگاهی. معصومه که روبهرویمان مینشیند، زنی تکیدهتر از 40 ساله به چشم میآید، با چند دندان ریخته، سیهچرده و به طور ملموسی ساده و زودباور. خانه شخصی معصومه که دراوج ارتباطاتش با تورج پاتوق مصرفکنندهها بود، حالا به تسخیر یک زورگیر درآمده که مددکاران کمپ ترک اعتیاد بانوان چیتگر میکوشند از راههای قانونی این خانه را پس بگیرد.
او به خاطر دلبستگی به تورج و وابستگی به موادی که او برایش تهیه میکرد خانه و کاشانه خود را ترک و کارتن خواب شد.
گاهی در محوطه درختکاری شده پشت بیمارستان امام، گاهی زیر درختهای کاج ترمینال آزادی، بعضی روزها داخل سرسرههای خرطومیشکل پارکها و پنجشنبهها و جمعهها در صحن حرم شاه عبدالعظیم. معصومه میگوید خوابیدن در حرم بهترین حال او بوده، اما شنبه که میرسیده او هم عزا میگرفته مخصوصا زمستانها که تا مغز استخوانش سوز میگرفته است.
معصومه دستهایش را به هم گره میکند، شانهها را بالا میدهد و نگاهش را به گوشه سقف میدوزد تا اولین بار مصرفش را برایمان تعریف کند، روزی که باز هم نام تورج در آن شنیده میشود. این روز، روزغمناکی برای معصومه بوده، روزی پر از دلتنگی او برای از دست دادن پدر و مادر و برادرش در مدتزمانی کوتاه. تورج آن روز از راه رسید و به معصومه پایپی داد که تعلیمش حبس کردن نفس در سینه و نفس کشیدن با دماغ بود. معصومه ترسید اما تورج گفت که شیشه حالش را جا میآورد و غصههایش را دود میکند که معصومه هم نفسی کشید و بازدمی بیرون داد. این شروع اعتیاد معصومه است، شروع بدبختیهایش، شروع باجگیریهای تورج از او وآغاز شکنجههایش. معصومه دست میگذارد روی پای چپش و توضیح میدهد که این پا، ناقص شده و لنگ میزند، پایی که تورج شیشههایی را که به دستش میرسید رویش امتحان میکرد و با سرنگ انسولین میریخت توی رگهای معصومه، او هم جیغ میکشید، توهم میزد، لشکر حشرات را روی پوستش حس میکرد و درد میکشید، اما این باجی بود که تورج از او میگرفت بابت تهیه موادی که معصومه بیشتر از اکسیژن به آن وابسته بود . معصومه اما دیگر دلش نمیخواهد به آن روزها برگردد، او از خفتی که کشیده تنفر دارد، از کارهایی که مرتکب شده شرمسار است و دنبال معصومه معصوم میگردد، زنی که معصومیتش را برای آرامشی قلابی ذبح کرده است .
روایت دوم: سولماز، همهچیز داشت
داستان بیراهه رفتن سولماز پایانی دارد که پراز افسوس است، با تکرار مداوم واژه پدر. میگوید از پدرش سوءاستفاده کرده، مردی مهربان و دلسوز که تا میتوانست پول به پایش میریخت. بچهپولداریاش هنوز هم بعد از 12 سال مصرف بیوقفه مواد و تکیدگی ناشی از آن در ظاهرش پیداست، دختری 33 ساله، گرافیست و مرفه که امروز سه ماه و 12 روز از پاکیاش میگذرد.
روایت اعتیاد سولماز از بعد از فارغالتحصیلیاش شروع میشود، همزمان با روزگاری که نامزدش رهایش کرد و سراغ زنی شیشهفروش رفت. سولماز فکر میکرد این شیشه چیست که توانست مرد دلخواهش را از او جدا کند و وقتی دنباله این سوال را گرفت خودش هم پای بساط مصرف نشست. کنجکاو بود و زخم خورده، شیشه اما حالش را جا آورد و سرخوشیای در وجودش ریخت که میتوانست با آن فیل هوا کند و سوپرمنی باشد برای خودش.
معصومه دست میگذارد روی پای چپش و توضیح میدهد که این پا ناقص شده و لنگ میزند، پایی که تورج شیشههایی را که به دستش میرسید رویش امتحان میکرد. او هم جیغ میکشید، توهم میزد، لشکر حشرات را روی پوستش حس میکرد و درد میکشید |
سولماز از آزادی زیادش میگوید، از این که هر وقت هر جا که میخواست میرفت، از مهمانیهای شبانهاش، از دورهمیهایی که عاشقش بود، از دود، از هیجان داشتن حالهای متفاوت، از شهامت امتحان کردن چیزهای ناشناخته و از پولی که به او قدرت عمل میداد و همیشه دراختیارش بود .
اما دنیای پوشالی سولماز خیلی زود از هم پاشید، از زمانی که اعتیادش رو شد و وجههاش در خانه شکست با این حال او 12 سال به اعتیادش چسبید، حتی در 2 سالی که پدرش پول توجیبیاش را قطع کرد. در این 2 سال سولماز طلاهایش را میفروخت، گوشوارهها، دستبندها و ساعت طلای نابش را، این گونه بود که او برای خرج مواد کم نیاورد. اما او یک روز بالاخره شکست که همان سرآغاز تحولش شد، روزی که مردی که مواد برایش جور میکرد 2 بار به 2 بهانه به او سیلی زد. ضرب این سیلیها اما سولماز را به خودش آورد، میگوید: «دیدم شخصیتم به کف رسیده، اصلا شخصیت ندارم ».
این حس نابودی او را دوباره روی پا کرد و آورد به سمت کمپ، به محیطی زنانه و تیمارگر که از سولماز شیشهای وغرق شده آن روز، دختری معترف به اشتباه، پشیمان و با انگیزه ساخته. او حالا دوست دارد به شغل سابقش برگردد، به کلاس تعلیم نقاشی به بچهها، البته اگر بتواند با پشیمانی حسی که سوءاستفاده از اعتماد پدرش به جان او ریخته، کنار بیاید .
روایت سوم: سپیده: ایکاش آزاد نبودم
زندگی سپیده با یک افسوس بزرگ و یک ایکاشِ از ته دل گره خورده که مربوط میشود به 9 سال قبل، به روزی که دانشآموزی 16 ساله بود و به سمت شمال رفت. قرار در یکی از ویلاهای شمال بود، جایی که دخترپسرهای مجرد بساط عیش و نوش میچیدند و تا خرخره خلاف میکردند. سپیده اهل الکل بود، آن روز هم تا توانست نوشید، اما لحظهای که کم آورد همپیالهها توصیه کردند که دود بگیرد و راحت شود که شد، با چند کام از شیشه درون پایپ .
این آغاز اعتیاد اوست، آغاز آشناییاش با جوانهای خلافکار، از سارق خودروهای لوکس گرفته تا مردان خیابانی و موادفروش. غرقشدگی سپیده در دنیای اعتیاد فقط چند ماه طول کشید، اما همه چیز را با آن تجربه کرد، طرد شدن از خانه، پناه آوردن به خیابان، ولگردی، وقتکشی، روابط نامشروع، زندان به جرم خرید مواد، باز هم در یکی از ویلاهای شمال .
سپیده میگوید به جایی رسیدم که آب از سرم گذشته بود، انگار دوست داشتم لاابالی و بیقید باشم، میخواستم رها باشم،
بکن نکن نشنوم و اعتیاد و پاتوقگردی این اجازه را به من میداد .
9 سال ازجوانی سپیده در این دنیا گذشت، او همه چیز را از دست داد، او دنبال خوشی میگشت اما ناخوشی نصیبش شد، او که معنی تفریح و جوانی کردن را غلط فهمیده بود .
اما بخت با سپیده یار بود که مردی سر راهش قرارگرفت که او را دوست داشت و نمیخواست سپیده شیشهای شکسته را ببیند؛ امیر نقطه عطف زندگی سپیده است. روایت او که به اینجا میرسد گونههایش گل میاندازد و دهانش با ذوقی کودکانه باز میشود، اما کنج لبش زود جمع میشود، وقتی فلش بکی به 9 سال قبل میزند و یاد سفر16 سالگیاش به شمال میافتد، یاد بزرگترین افسوس زندگیاش که ایکاش آن روز مادرش به او اجازه سفر نمیداد یا روزهای بعدترش خانواده مانع آزادیهای بیحد و حصرش میشدند.
10 عامل اصلی گرایش به مواد مخدر
کمیته مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام چند سال قبل گزارش راهبردی علل گرایش به اعتیاد در کشور را منتشر کرد که تحلیلی برمطالعات انجام شده درکشور دراین حوزه بود. عنوان یکی از این مطالعات «پیمایش نگرش ایرانیان به مصرف موادمخدر» بود که درسال 84 دلایل عمده گرایش به مواد مخدر را میان جوانان بررسی میکرد. این پژوهش در نهایت نشان داد که دوستان ناباب، خانواده معتاد، محل زندگی آلوده، بیکاری، طلاق، ضعف تربیتی و آموزشی، ناآگاهی، دردسترس بودن یا ارزانی مواد، یاس و ناامیدی، مشکلات روانی و تنگناهای اقتصادی و فقرجزو 10 عامل اصلی گرایش به مواد مخدر هستند .
همچنین دراین سال پژوهشی دیگربا عنوان «شیوعشناسی مصرف موادمخدرمیان دانشجویان دانشگاههای دولتی» نیزانجام شد که دلایل گرایش دانشجویان به موادمخدر را این گونه گزارش داد: فرار از مشکلات، یاس و ناامیدی، تفریح و لذتجویی،کنجکاوی، استفاده دارویی برای درمان دردها، غلبه برخواب و خستگی در دورههای خاص مثل امتحانات .
مریم خباز
جامعه
به گزارش جام جم سرا، در روابط جنسی عناصر روانی و جسمانی بسیاری مطرح هستند که به آنها «قاتلان میل جنسی» گفته میشود! این عناصر جنسیت و سن را، نمیشناسند و شاید در هر زمانی زندگی شما و همسرتان را تحت تاثیر قرار دهند.
استرس ناتوانتان میکند
شاید شما هم جزو آن دسته از افراد باشید که زیر فشار استرسهای شغلی یا درسی عملکرد بهتری پیدا میکنند اما باید بدانید که این موضوع در مورد روابط جنسی هرگز صدق نمیکند! استرسهای شغلی، مشکلات مالی، بیماری اعضای خانواده و دیگر عوامل استرسزا همگی میتوانند میل جنسی را کاهش دهند. علاوه براین استرس باعث کاهش سروتونین میشود . برای اینکه سطح استرس خود را تحت کنترل درآورید باید تکنیکهای کنترل استرس مثل مدیتیشن، تنفس آگاهانه و … را بیاموزید یا با یک روانشناس مشورت کنید.
این غذاها را نخورید!
رژیم غذایی نامناسب میتواند باعث کاهش میل جنسی شود. هرچه فرد خوراکیهای مقویتری مصرف کند، توانایی جنسیاش هم بیشتر میشود. برای بهبود این حالت بیشتر از غلات، میوهجات، سبزیجات، گردو و روغن زیتون استفاده کنید و مصرف شکر، غلات بدون سبوس و غذاهای آماده را کاهش دهید.
مادر و پدر بودن
مادر یا پدر بودن به خودی خود باعث از بین رفتن میل جنسی نمیشود اما وقتی بچهها دور و اطرافمان هستند پیدا کردن وقت برای روابط جنسی سخت میشود. جهت رسیدگی به این موضوع، بد نیست گاهی اوقات از یک پرستار بچه یا یکی از اعضای فامیل کمک بگیرید. اگر هم فرزندتان تازه به دنیا آمده سعی کنید موقعی که خواب است برای همسرتان وقت بگذارید.
چاقی
چاق بودن باعث از دست رفتن عملکرد و میل جنسی میشود. دلیل آن کاملا مشخص نیست اما این را میدانیم که چاقی موجب کاهش اعتماد به نفس، افسردگی، بیماریهای جسمی، از دست دادن انرژی و … میشود. در این مورد حتما با یک متخصص رژیمدرمانی صحبت کنید. مطمئن باشید پولی که در این زمینه خرج میکنید ارزشش را دارد. مطالعات نشان داده است که یکسوم افراد چاق مبتلا به اختلال نعوظ، پس از 2 سال ورزش و تلاش در جهت کاهش وزن فعالیت جنسی متعادلی بهدست میآورند.
کمخوابی دشمن شماست
اگر صبحها خیلی زود بیدار شوید و شبها خیلی دیر به تختخواب بروید یا اگر دچار بیخوابی و آپنه خواب (وقفه تنفس در خواب) باشید، به طور حتم میل جنسیتان تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. در واقع هر آنچه از یک خواب راحت جلوگیری میکند باعث از دست رفتن میل جنسی نیز میشود. کمخوابی باعث میشود همیشه احساس خستگی و خوابآلودگی کنید و حوصلهای برای روابط جنسی نداشته باشید. در این مورد حتما با یک روانشناس مشورت کنید.
اختلافات حل نشده
مشکلات حل نشده در روابط عاطفی یکی از بزرگترین قاتلان میل جنسی هستند به خصوص برای خانمها که احساسات عاطفی یکی از اجزای اصلی روابط جنسی شان است. بحثهای مداوم، عدم ارتباط، قهرهای طولانی ، نبود اعتماد و … همگی شما را از لذتهای زناشویی محروم میکنند. موثرترین راهحل در این زمینه صحبت کردن با همسرتان است. هرقدر هم که سخت باشد بنشینید و حرفهای دلتان را به او بزنید و تا وقتی که به توافق نرسیدهاید از این تلاش دست برندارید.
اعتماد به نفس
اگر اعتماد به نفس نداشته باشید و از ظاهر خود راضی نباشید هیچوقت نمیتوانید یک رابطه جنسی خوب برقرار کنید. یک راهحل مهم در این زمینه ورزش کردن است. ورزش نهتنها باعث میشود اندامتان بهتر شود . بلکه جریان هورمونها در بدن به راحتی انجام گیرد. افرادی که ورزش میکنند انرژی بیشتری دارند و در نتیجه از نظر جنسی فعالترند. اگر همسرتان اعتماد به نفس ندارد، سعی کنید با گفتن جملات مثبت و اطمینان دادن به او در مورد اینکه در چشم شما زیباست، رابطه زناشوییتان را نجات دهید.
داروها
داروهای بسیاری هستند که باعث کاهش میل جنسی میشوند؛ از جمله داروهای ضد افسردگی، ضد فشارخون، آنتیهیستامینها، قرصهای ضد بارداری، داروهای شیمیدرمانی، داروهای درمان ایدز، داروهای پروستات و سایر داروهای هورمونی. در این موارد، تغییر دارو یا دوز آن ممکن است مشکلتان را حل کند.
نبود صمیمیت
رابطه جنسی بدون صمیمیت عاطفی باعث کاهش میل جنسی میشود. اگر احساس میکنید رابطه جنسیتان خوب پیش نمیرود سعی کنید اوقات بیشتری را بدون فکر کردن به روابط جنسی با همسرتان بگذرانید و به هم نزدیکتر شوید. حرف بزنید، یکدیگر را در آغوش بگیرید و به هم آرامش بدهید. یاد بگیرید احساسات خود را خارج از رابطه جنسی بروز دهید. وقتی صمیمیت برقرار شود، میل جنسی نیز خود به خود بازمیگردد.
کاهش تستوسترون
هورمون تستوسترون باعث افزایش میل جنسی میشود اما هرچه سن آقایان بالاتر میرود ترشح این هورمون نیز به تدریج کاهش مییابد. البته همه مردان وقتی میزان تستوسترونشان پایین میآید میل جنسی خود را از دست نمیدهند. تستوسترون به میل جنسی زنان نیز مربوط است اما تعادل هورمونها در بدن خانمها بسیار پیچیدهتر از آقایان است و عوامل خیلی زیادی روی این موضوع تاثیر میگذارد. هنوز مشخص نیست آیا درمان با تستوسترون برای افزایش میل جنسی در خانمها مثل آقایان بیخطر است یا خیر، پس بهتر است خانمها این روش را به کار نگیرند. برای مطمئن شدن از وضعیت هورمونیتان هر چند وقت یک بار آزمایش بدهید.
یائسگی
تقریبا نیمی از خانمها وقتی به یائسگی نزدیک میشوند میل جنسی خود را از دست میدهند. علائم یائسگی از جمله خشکی واژن و درد هنگام رابطه باعث از دست دادن علاقه خانمها به روابط زناشویی میشود اما تغییرات هورمونی یائسگی فقط بخشی از مشکل است. میزان صمیمیت با همسر، اعتماد به نفس، داروهای مصرفی و سلامت جسمانی خانمها نیز روی این رابطه تاثیرگذارند و باید به آنها اهمیت داده شود.
منبع : برنا
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت ، برای داشتن یک صبحانه سالم سعی کنید از خوردن مواد غذایی زیر برای صبحانه اجتناب کنید:
۱- انواع آبمیوههای غیرطبیعی
به افرادی که به شما میگویند باید برای صبحانه آبمیوه بنوشید، اعتماد نکنید. این نوشیدنیها انتخاب خوبی نیستند. شما میتوانید صبحتان را با گزینههای بهتری شروع کنید. چای سبز، قهوه بدون کافئین یا تنها مقداری آبمعدنی میتواند یک جایگزین عالی باشد. همچنین میتوانید به جای آبمیوه از خود میوهها استفاده کنید؛ زیرا دارای فیبر هستند.
برای مثال میتوانید یک پرتقال یا سیب بخورید. ما آبمیوه را به شما پیشنهاد نمیکنیم؛ زیرا در ترکیب آنها بیشتر از چیزی که انتظار میرود شکر وجود دارد؛ بنابراین از خرید آبمیوه از مغازه خودداری کنید و سعی کنید به جای آن خودتان آبمیوه طبیعی تهیه کنید. به طور کلی هر چقدر صبحها مواد غذایی و نوشیدنیهای شیرین شده کمتر مصرف کنید، در طول روز احساس بهتری خواهید داشت.
۲- شیرینیهای کمچرب
معمولاً تولیدکنندگان همیشه به هر قیمتی به دنبال جذب مشتری هستند. آنها دائم در حال تولید محصولات جدید هستند. زمانی که محصولی توسط مشتریان کمتر خریداری شود، آنها فرمول محصول را عوض میکنند و فروش خود را بهبود میبخشند. به عنوان مثال زمانی که مردم دریافتند چربی برای سلامتی مضر است، تولیدکنندگان یک نسخه کمچرب از محصولات خود را تولید کردند.
متأسفانه این نسخههای کمچرب ناسالم هستند؛ زیرا حاوی مقدار زیادی مواد افزودنی مصنوعی هستند. محصولات کمچرب عطروطعم ندارند، از این رو تولیدکنندگان به این محصولات طعمدهندههای مصنوعی و مقدار زیادی شکر اضافه میکنند. در واقع چربی، کمتر از شیرینی مضر است. شیرینی شاخص قند خون را بالا میبرد. شکر بیشتر برابر است با غذای ناسالمتر.
۳- نان تست و موادی که روی آن مالیده میشوند
نان تست و چیزهایی که به همراه آن مصرف میشود مانند مربا و کره، رژیم غذایی صبح شما را خراب میکند و به بدن شما آسیب میرساند.
نان تست حاوی هیچگونه مواد مغذی، ویتامین و مواد معدنی نیست، بلکه تنها سرشار از کربوهیدرات است. موادی که به همراه نان تست مصرف میشوند، به سرعت قند خون را افزایش میدهند و ساعاتی پس از مصرف، دوباره میل به خوردن غذاهای شیرین به وجود میآید. همه اینها تنها یک چرخه معیوب است، مگر اینکه پروتئین و مواد غذایی فیبردار را جایگزین این شیرینیها بکنید.
۴- غلات صبحانه (کورن فلکس) مملو از شکر
چه کسی یک کاسه کورن فلکس را برای صبحانه دوست ندارد؟ این ماده غذایی سالهاست که برای صبحانه مصرف میشود.
آنها رنگارنگ، معطر و خوشمزه هستند و در جعبههای زیبا بستهبندی شدهاند. آنها را میتوان به راحتی بدون هیچ دردسری و در کمترین زمان مصرف کرد؛ اما چه چیزی ما را وادار کرده که این ماده غذایی را در فهرست صبحانه خود نامطلوب به شمار آوریم؟ پاسخ واضح است. شکر! یک وعده کورن فلکس شامل ۱۰ گرم شکر است. این میزان شکر خیلی زیاد است! شما به غذای سالمتری نیاز دارید.
۵- اسموتیهای آماده
اگر به تناسباندام و سلامت خود اهمیت میدهید، بایستی خودتان اسموتی خود را درست کنید. شما میتوانید با انتخاب مواد مورد علاقه خود و کمی خلاقیت اسموتی خود را در آشپزخانه درست کنید.
اسموتیهای آماده که در فروشگاهها میبینیم، پر از شکر است. علاوه بر شکر، تولیدکنندگان برای اینکه محصولاتشان به چشم مشتری خوشمزهتر و دلپذیرتر به نظر آید، به آنها مواد افزودنی مانند رنگهای مصنوعی و طعمدهنده اضافه میکنند. همچنین بیشتر اوقات تولیدکنندگان به منظور کاهش هزینههای خود از مواد نامرغوب استفاده میکنند. پس با مواد طبیعی شروع به ساختن اسموتی خود کنید تا در هزینهها نیز صرفهجویی کنید.
شما میتوانید با ترکیب کلم پیچ، اسفناج و سبزیهای دیگر با مقداری شیر بادام برای خود یک صبحانه عالی درست کنید. این اسموتی حاوی مواد معدنی، فیبر و ویتامینهایی است که بدن شما در هنگام صبح به آنها احتیاج دارد.
اگر از شغل خودتان راضی نیستید با دیدن این عکس ها متوجه میشوید که شغل شما یکی از بهترین شغل های دنیا است و شغل های زیادی هستند که شما حتی حاضر نیستید برای چند دقیقه جای آنها قرار بگیرید .
در این آلبوم نمونه هایی از این شغل ها آورده شده است.
برای داشتن یک صبحانه سالم سعی کنید از خوردن مواد غذایی زیر برای صبحانه اجتناب کنید:
۱- انواع آبمیوههای غیرطبیعی
به افرادی که به شما میگویند باید برای صبحانه آبمیوه بنوشید، اعتماد نکنید. این نوشیدنیها انتخاب خوبی نیستند. شما میتوانید صبحتان را با گزینههای بهتری شروع کنید. چای سبز، قهوه بدون کافئین یا تنها مقداری آبمعدنی میتواند یک جایگزین عالی باشد. همچنین میتوانید به جای آبمیوه از خود میوهها استفاده کنید؛ زیرا دارای فیبر هستند.
برای مثال میتوانید یک پرتقال یا سیب بخورید. ما آبمیوه را به شما پیشنهاد نمیکنیم؛ زیرا در ترکیب آنها بیشتر از چیزی که انتظار میرود شکر وجود دارد؛ بنابراین از خرید آبمیوه از مغازه خودداری کنید و سعی کنید به جای آن خودتان آبمیوه طبیعی تهیه کنید. به طور کلی هر چقدر صبحها مواد غذایی و نوشیدنیهای شیرین شده کمتر مصرف کنید، در طول روز احساس بهتری خواهید داشت.
۲- شیرینیهای کمچرب
معمولاً تولیدکنندگان همیشه به هر قیمتی به دنبال جذب مشتری هستند. آنها دائم در حال تولید محصولات جدید هستند. زمانی که محصولی توسط مشتریان کمتر خریداری شود، آنها فرمول محصول را عوض میکنند و فروش خود را بهبود میبخشند. به عنوان مثال زمانی که مردم دریافتند چربی برای سلامتی مضر است، تولیدکنندگان یک نسخه کمچرب از محصولات خود را تولید کردند.
متأسفانه این نسخههای کمچرب ناسالم هستند؛ زیرا حاوی مقدار زیادی مواد افزودنی مصنوعی هستند. محصولات کمچرب عطروطعم ندارند، از این رو تولیدکنندگان به این محصولات طعمدهندههای مصنوعی و مقدار زیادی شکر اضافه میکنند. در واقع چربی، کمتر از شیرینی مضر است. شیرینی شاخص قند خون را بالا میبرد. شکر بیشتر برابر است با غذای ناسالمتر.
۳- نان تست و موادی که روی آن مالیده میشوند
نان تست و چیزهایی که به همراه آن مصرف میشود مانند مربا و کره، رژیم غذایی صبح شما را خراب میکند و به بدن شما آسیب میرساند.
نان تست حاوی هیچگونه مواد مغذی، ویتامین و مواد معدنی نیست، بلکه تنها سرشار از کربوهیدرات است. موادی که به همراه نان تست مصرف میشوند، به سرعت قند خون را افزایش میدهند و ساعاتی پس از مصرف، دوباره میل به خوردن غذاهای شیرین به وجود میآید. همه اینها تنها یک چرخه معیوب است، مگر اینکه پروتئین و مواد غذایی فیبردار را جایگزین این شیرینیها بکنید.
۴- غلات صبحانه (کورن فلکس) مملو از شکر
چه کسی یک کاسه کورن فلکس را برای صبحانه دوست ندارد؟ این ماده غذایی سالهاست که برای صبحانه مصرف میشود.
آنها رنگارنگ، معطر و خوشمزه هستند و در جعبههای زیبا بستهبندی شدهاند. آنها را میتوان به راحتی بدون هیچ دردسری و در کمترین زمان مصرف کرد؛ اما چه چیزی ما را وادار کرده که این ماده غذایی را در فهرست صبحانه خود نامطلوب به شمار آوریم؟ پاسخ واضح است. شکر! یک وعده کورن فلکس شامل ۱۰ گرم شکر است. این میزان شکر خیلی زیاد است! شما به غذای سالمتری نیاز دارید.
۵- اسموتیهای آماده
اگر به تناسباندام و سلامت خود اهمیت میدهید، بایستی خودتان اسموتی خود را درست کنید. شما میتوانید با انتخاب مواد مورد علاقه خود و کمی خلاقیت اسموتی خود را در آشپزخانه درست کنید.
اسموتیهای آماده که در فروشگاهها میبینیم، پر از شکر است. علاوه بر شکر، تولیدکنندگان برای اینکه محصولاتشان به چشم مشتری خوشمزهتر و دلپذیرتر به نظر آید، به آنها مواد افزودنی مانند رنگهای مصنوعی و طعمدهنده اضافه میکنند. همچنین بیشتر اوقات تولیدکنندگان به منظور کاهش هزینههای خود از مواد نامرغوب استفاده میکنند. پس با مواد طبیعی شروع به ساختن اسموتی خود کنید تا در هزینهها نیز صرفهجویی کنید.
شما میتوانید با ترکیب کلم پیچ، اسفناج و سبزیهای دیگر با مقداری شیر بادام برای خود یک صبحانه عالی درست کنید. این اسموتی حاوی مواد معدنی، فیبر و ویتامینهایی است که بدن شما در هنگام صبح به آنها احتیاج دارد.
منبع: گفتمان
استخوان های سالم می خواهید؟ اینها را بخورید
وقتی صحبت از ساختن استخوان های محکم و قوی می شود، دو ماده غذایی مهم می شوند: کلسیم و ویتامین د. کلسیم استخوان ها و ساختمان دندان ها را محکم می کند و ویتامین د جذب کلسیم و رشد استخوان را تقویت می کند.
این مواد غذایی در اوایل زندگی از اهمیت بیشتری برخوردارند، ولی در دوره های بعدی زندگی نیز به بدن کمک زیادی می کنند. اگر پوکی استخوان (بیماری استخوان های شکننده) بگیرید، باید کلسیم و ویتامین د زیادی دریافت کنید تا پیشرفت این بیماری کند شود و از شکستگی ها جلوگیری شود.
افراد زیر 50 سال باید روزانه 1000 میلی گرم کلسیم و 200 واحد ویتامین د مصرف کنند. این افراد بالای 50 سال باید 1200 میلی گرم کلسیم و 400 تا 600 واحد ویتامین د دریافت کنند. با مصرف مواد غذایی زیر می توانید کلسیم و ویتامین د لازم برای تقویت استخوان هایتان را تأمین کنید.
ماست
بیشتر مردم با قرار گرفتن در برابر نور آفتاب ویتامین د لازم را دریافت می کنند، ولی غذاهایی مانند ماست منبعی غنی از ویتامین د هستند. یک کاسه ماست کلسیم روزانه شما را تأمین می کند. ماست های بدون چربی تقریباً 30 درصد از کلسیم و 20 درصد از ویتامین د روزانه شما را تأمین می کنند.
شیر
اینکه شیر، نماد کلسیم معرفی می شود، دلیل دارد. 220 گرم شیر بدون چربی 90 کالری انرژی دارد و 30 درصد از دوز کلسیم روزانه شما را تأمین می کند. سعی کنید شیرهایی بخرید که ویتامین د بیشتری دارند. اگر مزه شیر را دوست ندارید، آن را در اسموتی یا آبمیوه خود بریزید.
پنیر
فقط به این دلیل که پنیر پر از کلسیم است بدان معنا نیست که باید در خوردن آن افراط کنید. فقط 40 گرم پنیر چدار بیش از 30 درصد ارزش روزانه کلسیم بدن را تأمین می کند. بنابر این تعادل را رعایت کنید.
ساردین
ماهی های کوچک ساردین که اغلب به صورت بسته بندی خریداری می شوند، سطوح بالایی از ویتامین د و کلسیم دارند. شاید تصورش برایتان سخت باشد، ولی مزه آنها در پاستا و سالاد فوق العاده است.
تخم مرغ
با آنکه تخم مرغ فقط 6 درصد از ویتامین د روزانه بدن را دارد، ولی راه سریع و آسانی برای دریافت آن است. یادتان باشد که ویتامین د در زرده تخم مرغ است نه سفیده آن.
سالمون
سالمون بخاطر داشتن اسیدهای چرب امگا-3 معروف است، ولی 85 گرم سالمون بیش از 100 درصد از ویتامین د لازم شما را تأمین می کند. بنابراین برای حفظ سلامت قلب و استخوان های خود سالمون میل کنید.
اسفناج
اگر هر روز محصولات لبنی مصرف نمی کنید، اسفناج راه خوبی برای دریافت کلسیم است. یک فنجان اسفناج پخته حدوداً 25 درصد از کلسیم روزانه لازم برای بدنتان و همچنین فیبر، آهن و ویتامین آ برای شما تأمین می کند.
ماهی تن
ماهی تن ماهی چرب دیگری است که سرشار از ویتامین د است. 85 گرم ماهی تن کنسروی حدود 39 درصد از دوز روزانه ویتامین د را تأمین می کند.
کلم برگ
کلم برگ مانند اسفناج پر از کلسیم است و یک فنجان کلم برگ پخته بیش از 25 درصد از دوز روزانه لازم کلسیم بدن را تأمین می کند.
آب پرتقال
آب پرتقال های مصنوعی ممکن است کلسیم یا ویتامین د نداشته باشند، ولی اسید اسکوربیک موجود در آنها جذب کلسیم را بیشتر می کند.
منبع:bartarinha.ir