اینکه همسرتان در راس لیست اولویتهایتان حتی بالاتر از پدر و مادرتان باشد، برای موفقیت زندگی زناشوییتان الزامی اســت. البته این به آن معنا نیست که پدر و مادرتان را دوست نداشته باشید و به آنها احترام نگذارید. فقط به این معنی اســت که همسرتان باید مقدم بر آنها باشد.
ازخودگذشتگی و سرسپردگی برای همسر برای موفقیت هر ازدواجی الزامی اســت.
برای شکوفایی یک ازدواج، هم مرد و هم زن باید از خانه پدر و مادرشان بیرون بیایند و زندگیشان را با هم در یک خانه جدید شروع کنند. از آن لحظه باید به فرد شماره یک زندگی همدیگر تبدیل شوند. این به آن معنا نیست که نباید مراقب والدینشان باشند یا به آنها توجه کنند، فقط به این معنی اســت که اولویت اول زندگیهایشان باید از والدین به همسرشان تغییر کند.
در زیر به دلایل آن اشاره میکنیم:
۱. نشاندهنده احترامی اســت که برای همسرتان قائلید.
وقتی همسرتان بداند که برای شما قبل از والدینتان اســت، پیوند زناشویی عمیقتری بین شما ایجاد خواهد شد. اگز زنی به جای اینکه مستقیم با همسرش حرف بزند، برای مشاوره مرتب پیش والدین خود برود، حس بیاعتمادی ایجاد خواهد شد. درمورد مرد هم همینطور اســت. اگر مثل یک زوج درمورد مشکلاتتان با هم حرف بزنید و با هم به دنبال راهحل باشید، ازدواجتان مستحکمتر خواهد شد. میتوان با والدین مشورت کرد، ولی بهتر اســت در زمانی باشد که هر دو شما حضور داشته باشید نه اینکه پشت سر هم حرف بزنید. البته این به آن معنا نیست که نمیتوانید زمانی را به تنهایی با والدینتان دردودل کنید، به این معنی اســت که رفتن پیش والدین برای چارهجویی نباید اولین واکنش یا واکنش عادی شما باشد.
۲. به همسر و والدینتان نشان میدهد که ازدواج محکم و باثباتی دارید.
اگر یکی از دو طرف یا هر دو آنها عادت داشته باشد که مدام پیش والدینش برود و درمورد همسرش شکایت کند، ازدواجتان خراب خواهد شد. مادر دختر جوانی مدام خصوصیات منفی همسر دخترش را از زبان او میشنید، نه خصوصیات بد بزرگ چیزهای کوچکی مثل نامرتب بودن، زیاد تماشا کردن تلویزیون و از این قبیل. وقتی این اتفاق میافتد، والدینتان تصور خواهند کرد که با یک بازنده ازدواج کردهاید، حتی بااینکه خصوصیات فوقالعادهای دارد که عاشق آن هستید. اگر بخاطر شکایتها و بدگوییهای مداوم شما، والدینتان تصویر بدی از همسرتان پیدا کنند، ممکن اســت نتوانند مشاوره خوبی به شما بدهند و حتی تشویقتان کنند که ترکش کنید. این مسئله به جز درمواردی که واقعاً کسی مورد آزار همسر خود باشد، میتواند برای ازدواجتان مخرب باشد. وقتی همسرتان را به اولویت اول زندگیتان تبدیل کنید، والدین و همسرتان متوجه خواهند شد که ازدواجتان تا چه اندازه برایتان مهم اســت.
۳. صمیمیت به مراتب قویتری بین شما و همسرتان ایجاد خواهد کرد.
وقتی تمرکزتان روی همسرتان باشد، خواهید توانست نیازهای همدیگر را برآورده کنید. تقسیم عمیق افکار و تجربیات عشقی بین شما ایجاد خواهد کرد که به هیج ترتیب دیگری قابل تجربه نخواهد بود. چنین صمیمیتی در یک رابطه به مراتب صمیمیتر را به روی شما باز خواهد کرد. اگر احساس نکنید که اولویت اول زندگی همسرتان هستید، صمیمیت واقعی برای شما قابل حصول نخواهد بود. اگر اجازه دهید که آن اولویت اول والدینتان باشد و نه همسرتان، رابطهتان صدمه خواهد دید. زنی تعریف میکرد که چطور مادرشوهرش هر شب قبل از خواب به شوهرش زنگ میزند. میگفت، «درست وقتی که بچهها میخوابند و ما میتوانیم زمانی را با هم تنها باشیم، تلفن زنگ میزند و مادرشوهرم اســت. یک شب که روی کاناپه همدیگر را بغل کرده بودیم، زنگ زد. میدانستیم کیست. شوهرم همیشه احساس معذوریت میکند که باید تلفن را جواب دهد و این کار او آسیب زیادی به صمیمیت ما در ازدواج زده اســت.» این زوج مشکلشان را حل کردند و شوهر به مادرش گفت که آن زمان وقت خوبی برای زنگ زدن نیست و ساعت دیگری را با هم هماهنگ کردند که برای هر دو آنها خوب باشد. بیشتر والدین میخواهند که فرزندانشان زندگیهای زناشویی خوبی داشته باشند و اگر چنین درخواستهایی از آنها شود، واکنش مثبتی به آن میدهند. این کار به آن زن نشان داد که تا چه اندازه برای همسرش اهمیت دارد. ایجاد مرز با والدین به صورتی که از محبت دو طرف کم نکند، لازم و مهم اســت. حفظ نزدیکی با والدین هم مهم اســت و اینکار را میتوانید بدون به خطر انداختن ازدواجتان انجام دهید.
۴. وقتی اوضاع زندگی سخت میشود، میتوانید روی همدیگر حساب کنید.
وقتی همدیگر را در راس لیست اولویتهای خود قرار دهید، دیگر سوالی از وفاداری بر جا نخواهد ماند. زوجی درمورد زمانی که مرد شغل خود را از دست داده بود میگفتند. مرد میگفت، «همسرم همیشه کنارم بود و تشویقم میکرد. حتی وقتی بیزنسم شکست خورد، باز کنارم بود. میدانستم بااینکه ممکن اســت والدین و دوستانم بخاطر اینکه این ریسک را کرده بودم سرزنشم کنند، ولی او همیشه کنارم بود.» هیچکس خودش تصمیم به شکست خوردن نمیگیرد، ولی اگر این اتفاق بیفتد، آرامشبخش اســت که بدانید همسرتان برای انگیزه دادن به شما کنارتان اســت. این شامل چالشهای دیگر زندگی هم میشود. وقتی برای همدیگر اولویت باشید، در سختیها هم کنار هم خواهید ماند. همسر شما دستگاه حمایتی اصلی شماست. برخوردار بودن از عشق و حمایت والدین عالی اســت ولی در آخر این همسرتان اســت که هر روز کنارتان اســت.
۵. وقتی والدینتان به آخر عمر خود برسند، بودن همسرتان در کنارتان بسیار آرامشبخش خواهد بود.
قوی نگه داشتن رابطه با همسرتان همه دلشکستگیهای زندگی را برای شما آسانتر میکند، مخصوصاً این یکی. اگر در تمام مدت به والدینتان احترام میگذاشتهاید و دوستشان داشتید و در عین حال همسرتان اولویت اصلی زندگیتان بوده باشد، خاطراتتان شیرینتر و ازدواجتان قویتر خواهد بود.
احتیاط!
در تمام این موارد، به هیچ عنوان نباید پدر و مادرتان را از خودتان دور کنید. باید به ترتیبی آنها را در جریان زندگیتان قرار دهید که هم خودتان و هم همسرتان از آن راضی باشید. داشتن رابطه عاطفی با والدین برای استحکام خانواده الزامی اســت. شما و همسرتان میتوانید در عین اولویت دادن به همدیگر، آن ارتباط را با والدینتان ایجاد کنید.
منبع مقاله : familyshare.com
مترجم : زینب آرمند
zoomit.ir - منیره پورمظاهری: در برخوردهای اولیه تنها معیار افراد برای شناخت شما، نکاتی اســت که از ظاهرتان دریافت میکنند. در برخی موارد ما زمان زیادی نداریم تا صلاحیت خود را اثبات کنیم، پس بهتر اســت که از چند اصل پیروی کرده تا بتوانیم در گامهای اولیه صلاحیت ظاهری خود را به طرف مقابل نشان دهیم و البته این نکته را فراموش نکنیم که گامهای بعدی، وابسته به دانش و توانایی فرد اســت.
برداشت مردم از شخصیت شما تنها در چند ثانیه شکل میگیرد، این لزوما عادلانه نیست اما واقعیت دارد. مخصوصا در محیطهای حرفهای، چیزی که شما دوست دارید در مدت کوتاهی نشان دهید، با صلاحیت بودن شماست که نیاز به دانش، مهارت و توانایی شما دارد.
در اینجا هفت روش ساده برای اینکه خود را لایق نشان دهید، وجود دارد.
اگر شما حرفی برای گفتن دارید، پس آن را سریع بگویید
در یک مطالعه، محققان دانشگاه بریگهام یانگ از ۲۸ دانشجو خواستند تا به صدای ضبط شده از ۶ نفر گوش دهند. این صداهای ضبط شده کندتر یا تندتر از صدای معمولی افراد شده بود. دانشآموزان داوطلب به صداهایی که سریعتر شده بودند، رای بیشتری برای شایستگی آن افراد دادند و به همین ترتیب صداهای کند شده رای کمتری دریافت کرد.
۲. آراسته باشید
محققان میگویند آراسته بودن باعث شایستهتر به نظر رسیدن افراد میشود.
در سال ۲۰۱۱ نانسی اتکاف، سرپرستی یک مطالعه در دانشگاه هاروارد را بر عهده داشت. در این مطالعه ۲۶۰ فرد بزرگسال عکسهایی از ۲۵ زن با آرایشهایی متفاوت را تماشا کردند. این عکسها به ۴ گروه تقسیم میشد؛ یعنی یک چهارم این عکسها تصاویری بدون آرایش بودند، گروه بعدی کمی آرایش داشتند ولی چهرههایشان طبیعی به نظر میرسید، گروه دیگر کمی بیشتر از آرایش طبیعی و آرایشی حرفهای داشتند و گروه آخر هم آرایشی پر زرق وبرق یا بیشترین آرایش را داشتند.
همانطور که معلوم اســت، شرکتکنندگان بیشترین رای به عنوان توانمندترین افراد را به گروه سوم و چهارم که آرایشی کامل داشتند، دادند.
احتمالا میترسید که سوال یا درخواست کمک شما را نادان جلوه دهد. اما تحقیقات اخیر مدرسه بازرگانی هاروارد نشان میدهد که سوال کردن یا درخواست مشاوره میتواند شما را شایستهتر نشان دهد.
در یک آزمایش در دانشگاه هاروارد به ۱۶۰ دانشجو یکسری وظایف کامپیوتری داده شد و به آنها گفته شده بود کارِ خود را با همگروهیهایشان که وظایفی مشابه داشتند، تطبیق دهند. وقتی کار تمام میشد، همگروهی یکی از این دو جمله را میگفت: "امیدوارم که کار خوب پیش رفته باشد."یا اینکه "امیدوارم که کار خوب پیش رفته باشد، شما توصیهای ندارید؟"
همانطور که مشخص اســت، دانشجویان به همگروهیهایی که درخواست مشاوره کرده بود، رای بیشتری مبنی بر شایستگی دادند و همگروهیهایی که راهنمایی نخواسته بودند، رای کمتری به دست آوردند. محققان بیان میکنند که وقتی کسی از شما درخواست کمک و راهنمایی میکند، در حال تایید هوش و تجربه شما اســت و شما هم متقابلا حسی خوب نسبت به طرف مقابل پیدا خواهید کرد.
در حالی که درخواست کمک و راهنمایی میتواند شما را توانمندتر نشان دهد، یک مطالعه در سال ۲۰۱۵ نشان داد که درخواست راهنمایی از سوی مدیران و رهبران به ویژه یک رهبر مرد، میتواند او را بیصلاحیت جلوه دهد.
پژوهشگران از ۲۵ دانشجوی بازرگانی خواستند تا به سوالاتی در رابطه با تجربیاتشان پاسخ دهند. این سوالات در زمینه تجربیات در جسارت یک رهبر بود. دانشجویان در چالشهایی مانند کوهنوردی در قطب جنوب و بالا رفتن از آتشفشانی در اکوادور شرکت کردند و به نوبت رهبری روز را برعهده داشتند.
نتیجه به دست آمده به این صورت بود که راهنمایانِ مردی که بیشتر درخواست کمک کرده بودند، رای کمتری دریافت کردند که نشان میداد صلاحیت کمی برای رهبری دارند، و در مقابل رهبرانی که درخواست کمی برای کمک کرده بودند، از نظر دانشجویان افرادی لایق برای رهبری بودند.
ما معمولا در اولین ملاقات، افراد را بر مبنای دو ویژگی اصلی قضاوت میکنیم؛ خونگرمی و شایستگی. ولی آیا ممکن اســت که بتوان به هر دو صفت امتیازی بالا داد؟ یک مطالعه در سال 2009 توسط روانشناسان بلژیکی و آمریکایی نشان میدهد افرادی که خونگرمتر هستند، به عنوان افرادی با توانمندی کمتر در نظر گرفته میشوند.
از شرکتکنندهها خواسته شد که به هر گروه تعدادی صفت اختصاص دهند، نتیجهها نشان داد گروههایی که شایستگی بالا داشتند، امتیاز بالایی در صلاحیت و امتیاز پایینی در خونگرمی دریافت کردند.
اگر شما در حال انتخاب یک عکس برای صفحه فیسبوک یا لینکدین خود هستید، بهتر اســت عکسی را انتخاب کنید که درآن چند قدم دورتر از دوربین ایستادهاید.
در آزمایشاتی متعدد با صدها شرکت کننده که در سال ۲۰۱۵ به عمل آمد، محققان به این نتیجه رسیدند که ۱۸ مرد به عنوان افرادی شایسته، قابل اعتماد و جذاب در نظر گرفته شده بودند. این نظرها در حالی بود که عکسهای گرفته شده از این افراد، در فاصله و زاویه مناسبی بود.
تحقیقی که در دانشگاه نیویورک و دانشگاه کانکتیکات در سال 2015 منتشر شد، نشان داد که لایق به نظر رسیدن کاری آسان نیست و دلیل آن برداشت افراد از میزان صلاحیت شماست، دستکم زمانی که این صلاحیت تا حدی وابسته به ظاهر و توانایی فیزیکی اســت و ساختار صورت شما در این میان نقشی مهم بازی میکند، این کار آسان نیست.
در این مطالعه از شرکتکنندگان خواسته شد تا به عکس چندین مرد نگاه کنند. چهره تعدادی از این مردان به صورت دیجیتالی دستکاری و تغییر داده شده بود تا عریضتر به نظر برسند. از شرکتکنندگان خواسته شد که افرادی را انتخاب کنند که از نظر آنها در یک مسابقه وزنهبرداری، برنده خواهند شد. (احتمالا انتخاب آنها بر مبنای توانایی بدنی یا شایستگی ظاهری بوده اســت.). مردانی که چهرههایی عریض و گستردهتر داشتند، به عنوان افرادی که توانایی بردن یک مسابقه وزنهبرداری را دارند، انتخاب شدند.
در اینجا با روشهایی آشنا شدید که میتواند شما را در لحظات و جلسات اول، توانمند جلوه دهد، همانطور که گفته شد، برای اثبات شایستگی، عمل افراد اســت که در جلسات بعدی حرف اول را میزند، پس بهتر اســت در کنار یادگیری این روشها، روی مهارتها و تواناییهای خود کار کنید.
غلات صبحانه
نوشیدنی های انرژی زا
نوشیدنی های انرژی زا طوری طراحی شده اند که در کوتاه مدت کار کنند، بدنتان را پر می کنند از کافئین و قند. اما وقتی این مواد مصرف می شوند، قند خونتان از قبل هم پایین تر می رود، پس احساس خستگی و خواب آلودگی می کنید. بعلاوه این نوشیدنی ها بدنتان را کم آب می کنند، کم آب شدن بدن خستگی تان را دو چندان می کند.
نان سفید
نان سفید و برنج شاخص گلیسمی بالایی دارند و فیبرشان هم کم اسـت، این یعنی بدنتان به راحتی آنها را می شکند و به سرعت از انرژی شان استفاده می کند. از سوی دیگر غلات سبوس دار، گوارششان بیشتر طول می کشد، بنابراین تقویت انرژی تان مدت زمانش افزایش می یابد.
غذاهای سرخ کرده
کمی طول می کشد تا بدن بتواند غذاهای سرخ کرده چرب را هضم کند. بدن باید سخت تلاش کند تا خون را از اندام به ارگان های داخلی بیاورد، وقتی خون اطراف ارگان های داخلی جمع می شود ممکن اسـت به مدت شش تا هشت ساعت احساس خستگی و خواب آلودگی کنید.
قهوه
وعده های کم کالری
اگر بیش از حد میزان کالری دریافتی خود را محدود کنید، بدنتان به حالت قحطی می رود، سوخت و سازتان را کاهش می دهد و سطح انرژی تان را پایین نگه می دارد. در فواصل منظم به اندازه مناسب غذا میل کنید و هرگز وعده ای را جا نندازید و یا اجازه ندهید قبل از یک وعده گرسنگی تان شدت پیدا کند.
غذاهای کم آهن
آهن کمک می کند کالری را تبدیل به انرژی کنید، بنابراین وقتی از برنامه غذایی تان کم می شود ممکن اسـت احساس خستگی کنید. گوشت یکی از منابع بزرگ آهن اسـت، اما عدس، دانه سویا، و آجیل ها نیز انتخاب های مناسبی هستند.
همانطور که اغلب افراد می دانند سیگار کشیدن آسیب ها و صدمات جبران ناپذیری بر روی سلامت انسان دارد. اما چرا با وجود دانستن مضرات سیگار کشیدن عده ایی همچنان نمی توانند بر وسوسه کشیدن آن غلبه کنند؟ آیا واقعا راه کارهای سازنده ای برای ترک سیگار وجود دارد؟
اکنون برای ترک سیگار روش هایی را به شما پیشنهاد می کنیم
1-علل علاقه تان به سیگار را فهرست کنید:
یک روان شناس مرکز درمانی جورج واشنگتن می گوید، کاغذی بردارید و با خط به دو قسمت تقسیم کنید؛ در یک طرف تمام مواردی را که موجب کشش شما به سمت سیگار می شود بنویسید و در طرف دیگر مواردی را که موجب تنفر شما از آن می شود از قبیل این که چگونه سیگار بر سلامت، شغل، خانواده و موارد دیگر، تاثیر منفی دارد بیان کنید.
گاهی درباره این فهرست فکر کنید و آن را تغییر دهید. اگر به اندازه کافی شجاع هستید، درباره بازخوردهای منفی سیگار کشیدنتان از نزدیکان و دوستان خود نیز بپرسید.
اگر جنبه های منفی بر جنبه های مثبت غالب بود، زمان آن فرا رسیده که سیگار را ترک کنید.
2-فهرست چرایی دشوار بودن ترک سیگار را تهیه کنید:
حتی اگر فهرست طولانی و دلسرد کننده اســت، ناامید نشوید و کاملش کنید.
بخش مهم این جاست که در کنار هرچه یادداشت می کنید، راه های غلبه بر آن
چالش را نیز بنویسید؛ برای مثال، نیکوتین دارویی اعتیادآور اســت و راهکار
این اســت که جایگزین دیگری برای نیکوتین بیابید.
یا سیگار استرسم را کم می کند و گزینه شما باید این باشد که به جای آن 5 دقیقه قدم بزنید. هر چه چالش های بیشتری پیش بینی کنید و راه حل هایی برای آن بیابید، احتمال موفقیتتان بیشتر خواهد شد.
3-تاریخ ترک را تعیین کنید:
قراردادی مبنی بر تاریخ ترک سیگار تنظیم کنید که علاوه بر امضای خودتان، امضای یک شاهد مشوق نیز زیر آن باشد.
4-سیگار را نخی بخرید:
به محض آن که آماده ترک شدید، خریدن کارتن های بزرگ سیگار را متوقف کنید.
هر بار فقط یک بسته بخرید و فقط دو یا سه نخ سیگار همراه خود داشته باشید.
نهایتا متوجه می شوید، حتی اگر بخواهید سیگار بکشید، چیزی در دسترس
ندارید.
همین امر کمک می کند به تدریج سیگار را کم و در نهایت ترک کنید.
5-به جای سیگار کشیدن، این کارها را بکنید:
فهرستی از کارهایی که می توان در زمان میل شدید به سیگار انجام داد، تهیه کنید؛ مثل: قدم زدن، نوشیدن یک لیوان آب، بوسیدن فرزندان، بازی کردن، شستن خودرو، تمیز کردن داشبورد یا انباری، گفت و گو و به سر بردن بیشتر با همسر، جویدن آدامس، شستن صورت، مسواک زدن، چرت زدن، نوشیدن چای یا قهوه، کشیدن نفس های عمیق و… یک کپی از این فهرست تهیه کنید، همواره همراه خود داشته باشید تا اگر هوس سیگار کردید با نگاه به فهرست یکی از کارها را جایگزین کنید.
6-متعلقات سیگار را دور بیندازید:
این شامل وسایل مربوط به سیگار، مابقی سیگارها، کبریت، فندک، زیرسیگاری، حلقه سیگار و حتی فندک خودرو می شود.
7-حس سیگار کشیدن را برای خودتان تداعی کنید:
به جای مصرف سیگار، تخمه آفتابگردان، آب نبات بدون قند یا آدامس، هویج و کرفس میل کنید. همچنین می توانید عادت های سالم مانند خوردن آجیل را جایگزین کنید، البته بهتر اســت از آجیل های پوست دار استفاده کنید تا دست و دهانتان همزمان مشغول باشد، که همان حس فیزیکی و دهانی را که از سیگار دریافت می کردید برایتان تداعی کند.
8-منطقه سیگار ممنوع خلق کنید:
اجازه ندهید هیچ فردی در منزل، خودرو یا در کنارتان در رستوران از تنباکو استفاده کند. تابلوی سیگار ممنوع تهیه و در داخل خانه یا خودرو خود نصب کنید و نگذارید فردی بر خلاف قانون تان عمل کند.
9-این فهرست را جلوی دیدتان بگذارید:
هنگام وسوسه شدید، یک سیگار روشن کنید، نگاهی به فهرست صدمات ناشی از سیگار بیندازید که بهتر اســت روی دیوار و جلوی دیدتان نصب کنید: افزایش احتمال خطر ابتلا به سرطان ریه، مثانه، پانکراس، دهان، مری و انواع دیگر سرطان از جمله سرطان خون، افزایش احتمال خطر ابتلا به بیماری های قلبی، سکته و فشار خون، افزایش احتمال ابتلا به دیابت، افزایش خطر ابتلا به بیماری های قلبی، افسردگی و بیماری آلزایمر، تاثیر منفی بر قوه تعقل و حافظه، عامل شکنندگی استخوان، احتمال افزایش ناتوانی جنسی، مشکلات باروری و تاثیر مخرب بر حس چشایی و بویایی.
10-عادت های تان را تغییر دهید:
برای مبارزه با میل به سیگار، عادات خود را تغییر دهید؛ مثلا هنگام صبحانه روی صندلی دیگری بنشینید یا از مسیر دیگری به محل کار خود بروید. اگر پس از پایان کار، نوشیدنی و سیگار مصرف می کردید، به سراغ نوشیدنی هم نروید و به جای آن قدم بزنید. اگر صرف قهوه روزانه با سیگار همراه بود، به جای قهوه چای بنوشید.
11-احساسات خود را بروز دهید:
از احساس خود با دوستان، همکاران، رئیس، همسر یا فرزندانتان صحبت کنید. اگر چیزی مایه عصبانیت شما می شود، به جای آن که آن را با کشیدن سیگار تسکین دهید، آن را بیان کنید. اگر کسل هستید و حوصله تان سر رفته، اقرار کنید و به جای روشن کردن سیگار فعالیتی انرژی زا انجام دهید.
12-دوباره و دوباره ترک را آغاز کنید:
اگر عهد خود را شکستید، دوباره آغاز کنید. شکست را نپذیرید. برخی افراد پیش از موفقیت، بیش از هفت یا هشت بار سیگار را ترک کرده بودند؛ اما هربار شکست خورده بودند.
منبع :سلامت نیوز
در این مقاله تکنیکهای سادهای به شما معرفی میکنیم که از آنها میتوانید برای موثرتر کردن سخنرانیهایتان استفاده کنید.
سه قاعده کلی برای بهتر کردن سخنرانیتان عبارتند از:
۱) قابلدرک کردن آن
آیا شنوندههایتان قادر به درک حرفهایتان هستند؟ یا فقط نیمی از نکاتی که عنوان کردید را فهمیدهاند؟
۲) منطقی کردن آن
آیا استدلالهایتان منطقی هستند؟ یا اینکه توقع دارید شنوندههایتان ازخودگذشتگی کرده و به شما اعتماد کنند؟ ربط دادن صحبتها به هم برای شنوندههایتان ساده اســت؟
۳) واقعی کردن آن
موضوعات جزئی و و واقعی همیشه بهتر از موضوعات کلی و انتزاعی هستند.
حالا به ۱۷ تکنیک خاص برگرفته از این سه اصل کلی اشاره میکنیم:
قابلدرک کردن حرفها
اگر شنوندههایتان حرفهایتان را نفهمند، نمیتوانند تحت نفوذ شما قرار گیرند. برای اینکه سخنرانی موثر داشته باشید، باید حرفهای واضح بزنید. برای اینکه حرفهای واضح بزنید، باید از کلمات، عبارات، نمونهها و تصاویر قابل فهم و واضح استفاده کنید و آنها را با سرعتی مشخص که برای شنوندهها قابل جذب باشد، ارائه کنید.
چطور میتوانید اینکار را بکنید؟ از این طریق…
۱#: از زبان ساده استفاده کنید.
از کلماتی استفاده کنید که شنوندههایتان استفاده میکنند. از اصطلاحات فنی و تخصصی که شنوندههایتان آشنایی با آنها ندارند استفاده نکنید.
سعی نکنید از زبانهایی که در مقالات علمی و آکادمیک میبینید تقلید کنید. زبان تخصصی در آن موقعیتها الزامی اســت ولی برای یک سخنرانی مثل سخنرانی شما هیچ کمکی نمیکند.
البته دقت کنید که زبان ساده به معنی زبان خستهکننده نیست. از زبان توصیفی روشن و مشخص استفاده کنید.
۲#: صریح باشید.
برای اینکه سخنرانی بانفوذ باشید، اول باید سخنرانی صریح باشید.
شنوندهها و تماشاچیان شما نباید برای فهمیدن پیام شما سردرگم شوند. پیام شما باید صریح و واضح ارائه شود. مطمئن شوید که مفهومتان با سوءتفاهم برداشت نشود.
مخصوصاً خیلی مهم اســت که رابطهی بین فرضیات و نتیجهگیریهایتان مشخص و واضح باشد. «بهدلیل» کلمهای جادویی برای این منظور اســت: «بهدلیل فرضیه A و فرضیه B، میتوانیم ببینیم که این نتیجهگیری باید درست باشد.»
اگر سخنرانیتان چندین فرضیه دارد، دقت کنید که شنوندههایتان رابطه بین آنها را بفهمند.
۳#: توالیها و پروسهها را به طور منظم دنبال کنید.
برای کمک به شنوندهها برای فهم توالیها و پروسهها، قدمها و مرحلهها را با نظمی معنادار عنوان کنید. اگر مراحل مختلف موضوع را بدون نظم مطرح کنید و از این شاخه به آن شاخه بپرید، شنوندههایتان سردرگم خواهند شد.
با بالاتر رفتن تعداد مراحل، نیاز به استفاده از نمودار برای صراحت بیشتر بالا خواهد رفت.
۴#: از نمودار استفاده کنید.
نمودارهایی که با دقت طراحی شده باشند درک شنوندهها از موضوع موردبخث را بالاتر خواهد برد. مهم نیست که نمودار را در Powerpoint بکشید یا روی یک وایتبرد یا پشت یک دستمالکاغذی، مهم فقط این اســت که آن مفهوم را برای شنوندههایتان روشن کنید.
ولی دقت کنید که یک نمودار پیچیده غیرلازم را به شنوندهها معرفی نکنید. در بدترین حالت، یک نمودار شلوغ یا نموداری که جزییات غیرمرتبط دارند، تماشاچیها را خسته کرده و درک آنها را از موضوع کمتر میکند.
۵#: از جدول استفاده کنید.
جدول هم مثل نمودار مطالب بسیار زیادی را به شنونده میرساند و میتواند مفاهیم پیچیده و روابط مبهم را به خوبی توضیح دهد.
دقت کنید که هشدار پیچیدگی غیرلازم درمورد جدول هم صدق میکند.
۶#: از ارائه تدریجی استفاده کنید.
نمودار (یا جدول) را در نظر بگیرید که چطور مفهومی که تقریباً پیچیده اســت را به بهترین شکل توضیح میدهد.
در تقریباً تمام موارد، استفاده از ارائه تدریجی باید امکانپذیر باشد. این یعنی کل نمودار را به صورت پیشرونده و تدریجی و تکهتکه که در هر زمان فقط یک قسمت از کل نمودار توضیح داده میشود، ارائه کنید. اگر حین صحبت کردن نمودار را میکشید، درواقع ذاتاً از ارائه تدریجی استفاده میکنید (چند خط میکشید، چیزی که کشیدهاید را توضیح میدهید، بعد چند خط دیگر و توضیحات بیشتر و همینطور تا آخر). این کار با پاورپوینت هم به سادگی قابلانجام اســت.
۷#: از مقایسه، تشابه و استعاره استفاده کنید.
هرجا که مفهوم جدیدی را معرفی میکنید، یک مقایسه مرتبط با آن برای کمک به درک بهتر شنوندهها ارائه کنید.
منطقی کردن حرفها
خوب، حالا که شنوندههایتان متوجه حرفهایتان هستند، باید ببینید آیا حرفهایی که میزنید منطقی به نظر میرسد یا خیر؟
آیا حرفهایتان در آزمونهای منطقیای که شنوندههایتان به صورت ناخودآگاه در ذهنشان انجام میدهند، موفق میشود یا خیر؟
۸#: شنوندهها را با مسائل پیشپاافتاده تحت نفوذ درآورید.
مسائل پیشپاافتاده میتواند باثباتترین پایه برای صحبتهایتان باشد. ایده خیلی خوبی اســت که با اینگونه مسائل شروع کنید چون شنوندههایتان بدون هیچ توضیحی آنها را باور دارند و همین مسائل باعث میشود مابقی صحبتهایتان هم به همان سمت و سو برود.
همچنین بیان موضوع از دیدگاه شنوندههایتان هم راهی عالی برای بانفوذتر کردن آن اســت.
۹#: سوال بپرسید و کاری کنید شنوندههایتان فکر کنند.
سوال کردن شنوندههایتان را هم درگیر میکند و باعث میشود شرکتکنندههایی فعال در سخنرانی باشند. به جای اینکه به صورت منفعل یکجا بنشینند و منتظر پاسخهای خودتان باشند، آنها به پاسخهای سوال فکر خواهند کرد. و بعد که شما به سمت نتیجهگیریها می روید، آنها آن پاسخها را از زبان خودشان خواهند دانست. در ایدآلترین شرایط، احساس خواهند کرد که خودشان به آن نتیجهگیریها رسیدهاند، این روشی فوقالعاده برای متقاعد کردن آنهاست.
۱۰#: نقطهنظر مخالف را مدنظر قرار دهید و آن را تکذیب کنید.
در ظاهر به نظر احمقانه میرسد که ادعاهای مختلف ادعای خودتان را هم مطرح کنید. اگر شنوندههایتان اصلاً به آنها فکر هم نکرده بودند چه؟ با این کار فقط بذر شک و تردید را در دلشان کاشتهاید.
برعکس مطرح کردن نقطهنظر مخالف باعث میشود شما به دور از تعصب به نظر برسید و این اعتبارتان را بیشتر میکند.
۱۱#:روی نقاطی که ارزش بیشتری برای شنوندهها دارد، تاکید کنید.
فقط در صورتیکه واقعیاتی ایدآل و انکارناپذیر عنوان میکنید و استدلالهایتان کاملاً قیاسی اســت (که در آن نتیجهگیری بلافاصله بعد از فرضیه میآید)، در استدلال قیاسیتان مطمئناً نقصهایی وجود خواهد داشت. (این به آن معنا نیست که کارتان را خوب انجام ندادهاید، استدلالهای استقرایی در تعریف خود عدمقطعیتهایی دارد).
ازآنجا که سخنرانی شما طول مشخصی دارد، باید بهترین انتخابها را برای گذراندن این مدت داشته باشید. اگر بخش عمده زمان خود را به بحث کردن درمورد موضوعات موردعلاقه شنوندههایتان کنید، سخنرانی موثرتری خواهید داشت.
واقعی کردن حرفها
جزئیات واقعی و مشخص قدرت مباحثتان را بالا میبرد و درنتیجه پیام کلیتان را نافذتر میکند.
توضیح دادن تئوریای که باعث میشود راهکار شما سود را بالا ببرد شروع خوبی اســت. تعریف کردن داستان شرکتی که توانست با استفاده از راهکارتان سود خود را تا ۱۷ درصد بالا ببرد، اقدام قویتری اســت.
۱۲# از تصویر و عکس استفاده کنید.
حرف زدن درمورد یک چیز به صورت انتزاعی خوب اســت ولی استفاده از اشیاء یا عکسهای واقعی اعتبار بیشتری به حرفهایتان میدهد. شواهد بصری به سختی قابل انکارند.
۱۳#: از جزئیات زنده و واضح استفاده کنید.
با کمک عکس میتوانید ادعاهایتان را با ارائه جزئیات دقیق واقعیتر کنید.
۱۴#: از واقعیات و آمار استفاده کنید.
اعداد تاثیر صحبتهایتان را بیشتر میکنند. مثلاً دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید:
– هر سال افراد زیادی بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
– هر سال ۳۰۰۰ نفر در جامعه بخاطر سرطان جان خود را از دست میدهند.
کدامیک از این جملات احتمال بیشتری دارد که بتواند شنوندههایتان را به اهدای سرمایه برای تحقیقات سرطان راغب کند؟
۱۵#: منابعتان را ذکر کنید.
یک آمار ممکن اســت درست باشد ولی بدون عنوان کردن یک منبع، شنوندههایتان آن را رد خواهند کرد. با ذکر یک منبع، شما صحبتهایتان را قابلباورتر میکنید.
البته اعتبار منبعی که ذکر میکنید هم مهم اســت.
۱۶#: از نمونههای واقعی و نمونههای موردی استفاده کنید.
میتوانید مباحث قانعکنندهای درمورد تئوریها و ایدهها ارائه کنید ولی شنوندههایتان به این فکر خواهند کرد که این تئوریها واقعیت دارند یا نه. نمونههای واقعی و تحقیقات موردی نشان میدهند که تئوری شما در دنیای واقعی جا دارد.
۱۷#: از خاطرات شخصی و حکایات استفاده کنید.
یک داستان و خاطره شخصی قدرت یک نموه واقعی را با آنچه که از منابع قبلاً ذکر کردید ترکیب میکند. اگر تصور کنیم شما منبع معتبری هستید، خاطرات شخصی تاثیری به مراتب بالاتر از تاثیر خاطراهها و داستان دوستان و آشنایانتان خواهد داشت.
چه فکر میکنید؟
تکنیکهایی که برایتان عنوان کردیم چندان کامل نیست. راهها و روشهای دیگری هم برای بالا بردن تاثیر و نفوذ سخنرانیهایتان وجود دارد.
شما چه تکنیکهای دیگری استفاده میکنید؟
وقتی نظارهگر یک سخنرانی هستید، چه کیفیاتی باعث میشود فکر کنید که سخنرانیای منطقی و خوب بوده اســت؟
بامداد-وچگونه به طوطی حرف زدن بیاموزیم کاسکو و طوطی سخنگو برای هر کسی بامزه است. همه از اداها و تقلید صدای آنها لذت می برند. اما گاهی آموزش آنها دشوار است. اول از همه باید در انتخاب گونه ی پرنده دقت کنید. برخی گونه ها دیرتر و برخی زودتر حرف می زنند. برخی دیگر اصلا سخنگو نیستند. این مسئله اکثرا با قیمت پرداختی برای پرنده رابطه ای مستقیم دارد. قبل از خرید طوطی به امید حرف زدن این نکته را در نظر بگیرید.
زمان های سرحالی طوطی را بشناسید و آن زمان را برای آموزش انتخاب کنید
• برای آموزش طوطی یا کاسکو به زمان و حوصله ی زیادی نیاز است. اما زمانی که طوطی یادگیری را شروع کند ادامه ی روند چندان دشوار نیست. در تمام مدت روز حرف زدن با او را از یاد نبرید. آموزش باید مداوم و مرتب باشد. برخی از صاحبان پرنده، حوصله ی تعامل طولانی مدت با آنها را ندارند. به همین دلیل یک سی دی از حرف های مورد نظر خود را ضبط می کنند و برای پرنده دائما پخش می کنند. فراموش نکنید که طوطی پرنده ای اجتماعی است و به توجه و محبت شما نیاز دارد. هر چند استفاده از سی دی در یادگیری حرف زدن تاثیر دارد، اما بهتر است او این کلمات را از شما بشنود.
• زمان های سرحالی طوطی را بشناسید. طوطی ها هم مانند انسان ها برخی ساعات روز حوصله ی حرف زدن یا تعامل ندارند. زمان هایی که او شادتر و سرحال تر است و در زمان عادی بیشتر تولید صدا می کند را برای آموزش انتخاب کنید. در اغلب گونه های طوطی ساعت اولیه ی روز و پیش از غروب آفتاب برای یادگیری بهترین ساعت ها هستند.
• طوطی های وحشی باید به شما اطمینان کنند. آنها باید به شما عشق بورزند و بدانند شما برای آنها اهمیت قائل هستید. اگر طوطی شما را دوست داشته باشد بیشتر به شما توجه می کند و سریع تر یاد میگیرد. در این صورت طوطی در تلاش برای گرفتن محبت از شما یا جلب توجه حتما شروع به تولید صدا خواهد کرد. یکی از راه های جلب اطمینان طوطی آزاد گذاشتن او است. روزی دو ساعت اجازه دهید آزاد باشد و در فضای خانه پرواز کند. البته در لوس کردن او و محبت به وی افراط نکنید. طوطی هایی که محبت زیاد دریافت می کنند و دستی شده اند، به دلیل دریافت توجه و آزادی کافی تلاشی برای حرف زدن نمی کنند.
• به صحبت هایتان تنوع بدهید. برای آموزش یک کلمه آن را با تون های مختلف تکرار کنید. همچنین شکل آن را به او نشان دهید. برای مثال تخمه را در دست بگرید و به او نشان بدهید. به او بگویید «تخمه می خواهی؟»، «تخمه دوست داری؟». در این صورت طوطی راحت تر می فهمد که در مورد چه چیزی صحبت می کند. کلمات را رسا و واضح و بلند بیان کنید. سعی کنید پس از تکرار کلمه در بار اول، آن را در جمله به کار ببرید.
• برای آموزش حرف زدن توجه طوطی را جلب کنید. سعی کنید فاصله ی مناسبی با قفس داشته باشید و به او استرس وارد نکنید. کلمات را بارها و بارها تکرار کنید و با او خوش برخورد باشید.
• حیوانات هم مانند انسان ها خلقیات متفاوتی دارند. برخی طوطی ها به حرف زدن علاقه دارند. زود یادمی گیرند. اما برخی دیگر با حرف زدن میانه ای ندارند و زمان نسبتا طولانی تری می طلبد تا به حرف زدن بیوفتند. برای آغاز آموزش سعی کنید از کلمات رایج در خانه و جملات امری کوتاه استفاده کنید. مثلا تخمه بده، بوس بده، بیا، سلام، حالت خوبه؟ بیا پیشم، جملات خوبی برای شروع هستند. در ادامه می توانید جملات کوتاه را با هم ترکیب کنید و جملات طولانی تری برای او بسازید. برای کلمات پرتکرار در خانه به تلاش چندانی نیاز ندارید. معمولا طوطی اسم صاحب و سایر اعضای خانواده را در اثر تکرار خوب به ذهن می سپارد و تکرار می کند.
• از خرید اسباب بازی برای او غافل نشوید. یک تاب و چند گلوله ی رنگی در اختیارش بگذارید. طوطی های شادتر سریع تر یاد می گیرند. بعد از تکرار یک کلمه به او تخمه یا آجیل جایزه بدهید. در صورتی که طوطی شما حرف زشتی یاد گرفته است، از تنبیه او غافل نشوید. رفتارهای زشت طوطی از قیمت او می کاهد. اگر به صورت تصادفی حرف زشتی را از تلویزیون یا یکی از اعضای خانواده یادگرفته است، با هر بار تکرار روی قفس او پارچه ی سیاه بکشید. از مدت زمان کم شروع کنید و در صورتی که تکرار کرد به مدت تنبیه بیافزایید.
منبع : wikihow.com