به گزارش شفاف؛ ایرج خسرونیا، رئیس انجمن متخصصان داخلی درباره بالا بودن میزان قصور پزشکی در عملهای زیبایی در گفتوگو با روزنامه آرمان، میگوید: حدود ۱۷۰ هزار مطب در کل کشور وجود دارد که اگر بخواهیم روزانه آنها را مورد بازرسی قرار دهیم، انجام شدنی نیست. بنابراین پزشکان غیر متخصص نباید عمل زیبایی انجام دهند و بیماران هم باید بدانند که پیش چه پزشکی و برای چه عملی میروند و تنها نباید هزینه کمتر را در نظر بگیرند.
عنوان میشودعمده شکایتها از جراحان زیبایی است. علت بالا رفتن قصور پزشکی در عملهای زیبایی چیست؟
عملهای جراحی زیبایی به چند دلیل ممکن است منجر به شکایت شوند. اولین مساله این است؛ افرادی که میخواهند عمل جراحی کنند نمیدانند باید پیش چه پزشکی بروند و اصلا تابلو پزشکان را نمیخوانند. برای مثال برای انجام عملهای زیبایی پیش متخصص داخلی میروند که اصلا رشته اش جراحی نبوده و بنا به دلایلی عمل بینی یا کاشت مو انجام میدهد. در حال حاضر بسیاری از پزشکان عمومی ما جراحی پلاستیک انجام میدهند، حتی برخی فوق تخصصهای سر و گردن نیز عمل زیبایی میکنند ولی چون این گروهها تجربه کافی ندارند به تبع دچار شکایت بیماران میشوند. فردی که برای عمل جراحی پلاستیک به پزشکی مراجعه میکند باید آن پزشک مهارت انجام این عمل را داشته باشد. بیماران به صرف اینکه برخی پزشکان پول کمتری میگیرند نباید سلامتی خودشان را به دست آنها بدهند. به همین دلیل وقتی پس از شکایت از آنها پرسیده میشود چرا پیش پزشکان غیر متخصص رفتهاند میگویند فلانی معرفی کرد و من رفتم. مساله دوم این است؛ برخی افرادی که میخواهند عمل جراحی انجام دهند مشکل روحی و روانی دارند، یعنی با داشتن بینی، لب، پلک و گونه سالم و مناسب احساس میکنند که بد هستند. این افراد هر قدر هم پیش بهترین جراح پلاستیک بروند ناراضیاند. مشکل آنها بد قیافه بودن نیست، بلکه از نظر روحی دچار اختلال هستند و به همین دلیل هیچ وقت رضایتشان جلب نمیشود و به هر طریقی مشکلی را در خودشان پیدا میکنند.
توصیه من به عنوان یک پیشکسوت این است که پزشکان حتما قبل از انجام عملهای زیبایی با افراد متقاضی صحبت کنند و اگر آنها احتیاج به مشاوره دارند حتما به روانشناس ارجاع داده شوند، چون بعد از عمل نیز این افراد هنوز فکر میکنند اعضای بدنشان مناسب نیست. مساله بعدی این است که طرح عمل از اول ریخته شده و بیمار و پزشک آن را تصویب کردهاند ولی نتیجه متفاوت میشود. برای مثال ژلی در یک گونه تزریق شده و با گونه دیگر تقارن ندارد یا آمپول بوتاکس برای افتادگی پلک و از بین رفتن چین و چروک استفاده شده ولی صورت برای مدت کوتاهی فلج شده است. این موارد باعث میشوند تعداد شکایتها بیش از حد باشد. از سوی دیگر، چون عملهای زیبایی لوکس است و بیماران هزینه آن را از جیب پرداخت میکنند از پزشکان درخواست دارند که بنویسند هزینه این عمل به علت انحراف بینی و اختلال چشم است تا به این صورت پول عمل را از بیمه بگیرند و وقتی این کار توسط برخی پزشکان انجام نمیگیرد در نهایت منجر به شکایت میشود و از آنجا که هزینه عملهای زیبایی و جراحی پلاستیک نسبت به عملهای دیگر بیشتر است اکثر خانوادهها قادر به پرداخت آن نیستند؛ یا قرض میکنند یا روز آخر برای پرداخت پول به مشکل میخورند و درگیری بین پزشک و بیمار به وجود میآید. تعداد عملهای پلاستیک در ایران و کشورهای پیشرفته و همجوار بسیار بالاتر از معمول است.
با توجه به اینکه برخی پزشکان بدون داشتن تخصص لازم اقدام به انجام عملهایی زیبایی میکنند، چرا نظارتها در این زمینه آنچنان که باید صورت نمیگیرد؟
وزارت بهداشت و درمان نظارتها را انجام میدهد و به مطبها و کلینیکها مراجعه میکند، اما تعداد پاراکلینیکها، دیکلینیکها و درمانگاهها به حدی زیاد شده که واقعا نمیتوان هر روز از آنها بازدید کرد. علاوه بر آن برخی همکاران ما در مطب خودشان این کار را انجام میدهند و بیماران هم چشم بسته به علت ارزانی به آنها مراجعه کرده و دچار عارضه میشوند و کار به شکایت میکشد. از سوی دیگر، فقط مساله نظارت مد نظر نیست. نباید بیماران هم به این قضیه دامن بزنند، چرا که حدود ۱۷۰ هزار مطب در کل کشور وجود دارد که اگر بخواهیم روزانه آنها را مورد بازرسی قراردهیم، انجام شدنی نیست. بنابراین پزشکان غیر متخصص نباید عمل زیبایی انجام دهند و بیماران هم باید بدانند پیش چه پزشکی و برای چه عملی میروند و تنها نباید هزینه کمتر را در نظر بگیرند. بسیاری از پروندههایی را که در نظام پزشکی و پزشکی قانونی بررسی میکنیم نشاتگرفته از همین مساله است، یعنی پزشکان عمومی بیماران را در مطب خود تحت عمل جراحی قرار داده و مشکلاتی را به وجود میآورند. از سوی دیگر، انجام اعمال جراحی زیبایی در مطب پزشک عمومی صد در صد جرم است. ممکن است عمل بخیه و ختنه در مطب انجام شود ولی عمل جراحی زیبایی توسط هر کس در مطب به علت عدم دسترسی به کمکهای اولیه جرم است و با متخلفان برخورد خواهد شد. از این رو بهتر است به جای زیر سوال بردن عدم نظارت و طرح شکایتها، بیماران آگاه باشند که به هر پزشکی مراجعه نکنند، چون با شکایت باید فرایندی را پشت سر بگذارند که وقتشان گرفته میشود.
برخی عملهای زیبایی به صورت زیر پله ای انجام میشوند. به نظر شما دلیل گرایش پزشکان غیر متخصص به انجام این عملها چیست؟
قبل
از محکوم کردن پزشکان باید بیماران محکوم شوند؛ بیماری که گوش سالم دارد و
حاضر است به پزشکی مراجعه کند که فعالیت او در مراکز رسمی تحت عمل جراحی
قرار نمیگیرد. پس در ابتدا مشکل از بیمار است. با وجود این، اگر پزشکان هم
در مکانهای غیر قانونی و به صورت زیر پله عمل جراحی انجام دهند تا شش ماه
و حتی دائم از طبابت محروم میشوند. دادگاه جرایم پزشکی هم بدون شک برای
پزشکان که اعمال غیر قانونی انجام میدهند زندان و تنبیهات خاصی را در نظر
میگیرد. از سوی دیگر، برخی پزشکان به علت انگیزههای مادی ممکن است اقدام
به چنین کاری کنند ولی از نظر بنده این پزشکان هم از نظر روحی دچار مشکل
هستند، وگرنه پزشکی که یک عمر تحصیل کرده و با شرافت زیسته است چگونه در
ازای چند میلیون تومان تخصص خود را زیر سوال میبرد؟
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مهر ، به گفته محققان، بیماران دارای علائم پیش-فشارخون بالا در صورت عدم اصلاح سبک زندگی خود مبتلا به فشارخون بالا خواهند شد.
دکتر آشتوش آنگریچ، عضو تیم تحقیق، در این باره می گوید: «علائم پیش-فشارخون بالا و فشارخون بالا ریسک بروز حمله قلبی، سکته و نارسایی قلبی را افزایش می دهد.»
مطالعه جدید شامل ۶۰ فرد سالم با فشارخون نسبتا بالا بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی به گروه تمرین یوگا همراه با تغییر در سبک زندگی یا به گروه صرفا تغییر در سبک زندگی (گروه کنترل) اختصاص داده شدند. تغییر در سبک زندگی شامل ورزش های متعادل هوازی، پیروی از رژیم غذایی سالم تر و ترک سیگار بود.
گروه یوگا با میانگین سنی ۵۶ سال، به مدت یک ماه تعالیم یوگا را دریافت کردند و این فعالیت را در خانه انجام می دادند. میانگین سنی گروه کنترل هم ۵۲ سال بود.
بعد از گذشت ۳ ماه، محققان دریافتند افراد گروه یوگا شاهد کاهش قابل توجه فشارخون خود بودند درحالیکه در گروه کنترل چنین کاهشی مشاهده نشد.
پروفسور سلی دیویس در گزارشی در مورد افرادی که از ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ دنیا آمده اند گفت که نباید فواید جسمی و روحی کار کردن یا کار دواطلبانه را دست کم گرفت.
او گفت اشتغال به احساس رضایت بیشتر از زندگی و انزوای کمتر کمک می کند.
پروفسور دیویس گفت: "مردم عمری طولانی تر از هر زمان دیگر در گذشته دارند و زمان بازنشستگی فرصتی واقعی برای ۵۰ تا ۷۰ ساله هاست تا فعال تر از هر زمان باشند."
"برای خیلی از مردم این فرصتی برای بالا زدن آستین ها و انتخاب چالش های تازه است. برخلاف گذشته دیگر نقطه شروع یک زندگی کم تحرک تر نیست."
"ادامه کار، کار داوطلبانه یا پیوستن به یک گروه اجتماعی می تواند باعث شود مردم فعالیت جسمی و ذهنی خود را بیشتر حفظ کنند. فواید بهداشتی این مساله را نباید دست کم گرفت."
چالش های بهداشتی ۵۰ تا ۷۰ ساله ها
دو سوم آنها در بریتانیا ماه گذشته ۳۰ دقیقه ورزش روزانه را انجام ندادند.
۴۲ درصد افراد شاعل۵۰ تا ۶۴ ساله با یک مشکل سلامتی یا ناتوانی روبرو هستند.
۱۸ درصد اعضای این گروه دچار افسردگی یا مشکلات عصبی هستند.
میزان خودکشی در میان مردان حدودا ۵۰ ساله بالاتر از بقیه است.
خبر خوب برای این گروه
طول عمر آنها در بریتانیا نسبت به سال ۱۹۹۰ افزایش یافته یعنی تقریبا ۵ سال برای مردان و ۳ سال برای زنان.
در همین فاصله مرگ زودرس در اثر بیماری قلبی در مردان ۷۵ درصد و در زنان ۸۰ درصد کاهش یافته است.
مرگ زودرس در اثر سرطان از سال ۱۹۹۰ تاکنون ۳۳ درصد کمتر شده است.
5454
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از تبیان، چربی خون یا همان کلسترول خون بی سر و صدا بالا می رود و علائمی بروز نمی دهد. متأسفانه مازاد کلسترول با افزایش خطر بیماری های قلبی ارتباط دارد. از آنجایی که این مسئله علامت خاصی ندارد لازم است که به طور مرتب آزمایش خون بدهید و میزان کلسترولتان را بررسی کنید. اگر بعد از آزمایش مشخص شده باشد که چربی خونتان بالاست باید از برخی عادت ها و مصرف برخی مواد غذایی که باعث افزایش کلسترول می شوند خودداری کنید. در این مطلب 7 عادتی که با کلسترول بالا در ارتباط است را بررسی می کنیم. لطفاً با ما همراه باشید.
به اندازه کافی چربی های خوب مصرف نمی کنید
اگر پزشکتان گفته است که چربی خون دارید یا در کاغذ آزمایش میزان LDL بالا درج شده است به این معنی است که کلسترول خونتان بالا است و این کلسترول بد باعث مسدود شدن عروق می شود. یادتان باشد که در خون علاوه بر این کلسترول بد، کلسترول خوب هم داریم. میزان کلسترول بد نباید از مرز 200 میلی گرم در دسی لیتر با باشد. متخصصان تاکنون تصور می کردند که مصرف مواد غذایی حاوی چربی باعث افزایش کلسترول خون می شود اما هم اکنون به این نتیجه رسیده اند که مصرف بیش از اندازه چربی های اشباع شده و عدم دریافت کافی چربی های غیراشباع و مفید برای قلب روی میزان کلسترول خون تأثیر دارد.
اگر میزان کلسترول بد خونتان بالاست از مواد غذایی سرشار از فیبرهای محلول در آب مانند لوبیاها، عدس، غلات کامل، میوه ها و سبزیجات غافل نباشید. این مواد غذایی به کلسترول چسبیده و آن را از بدن دفع می کنند.
بنابراین مصرف مواد غذایی سرشار از چربی های غیر اشباع مونو و پلی، به کنترل کلسترول بد و تری گلیسیرید خون کمک کرده و باعث افزایش میزان کلسترول خوب خون نیز می شوند. برای این کار توصیه می شود که سالادها و سبزیجاتتان را با روغن زیتون میل کنید چون منبع خوب چربی های غیراشباع محسوب می شود.
گوشت و استیک چرب و چیلی را انتخاب می کنید
اگر جزو استیک خورها هستید و حین انتخاب گوشت به سمت گوشت های قرمز پرچرب می روید کمی دقت کنید. برای سلامت قلبتان لازم است که به سراغ گوشت های سالم تر بروید. برای شروع از تکه های کم چرب گوشت شروع کنید و چربی های چسبیده به آن را جدا کنید. سالم ترین روش برای پخت گوشت ها استفاده از فر و گریل کردن آنهاست. توصیه اکید داریم از مصرف کله پاچه و جگر بپرهیزید چون سرشار از کلسترول هستند.
به میزان کافی ماهی نمی خورید
برخی ماهی ها مانند ماهی آزاد و ماهی خال مخالی سرشار از اسیدهای چرب امگا 3 هستند که تأثیری در افزایش کلسترول بد خون می شوند. برعکس؛ این اسیدهای چرب کلسترول خوب خون را بالا برده و تری گلیسیرید و در نهایت فشارخون را کاهش می دهند. بنابراین توصیه می کنیم که هر هفته حداقل دو مرتبه حدود 100 گرم ماهی میل کنید و تا حد امکان ماهی های سرشار از امگا 3 ها را انتخاب کنید. می توانید از ماهی آزاد به عنوان منبع پروتئین سالادهایتان (برای یک شام سبک و عالی) استفاده کنید.
به میزان کافی لبنیات نمی خورید
نتایج پژوهش ها نشان می دهد جذب کلسیم از طریق مواد غذایی باعث افزایش میزان کلسترول خوب خون می شود و میزان کلسترول توتال و کلسترول بد را کاهش می دهد. محصولات لبنی منبع خوب کلسیم هستند اما بهتر است به سراغ انواع کم چرب بروید. توصیه می کنیم شیر، پنیر و ماست کم چرب را به رژیم غذایی تان اضافه کنید.
عاشق سیب زمینی سرخ کرده، مواد غذایی آماده و صنعتی هستید
مواد غذایی سرخ کردنی، کنسروها و غذاهای آماده حاوی میزان زیادی چربی های ترانس هستند که به راحتی میزان کلسترول بد را افزایش داده و قاتل کلسترول خوب هستند. حتی اگر روی برچسب هر ماده غذایی درج شده باشد «حاوی چربی های اشباع شده اندک» باز تا حدود 2 گرم در هر سهم غذایی از این چربی ها دارند و درج «فاقد چربی های ترانس» نیز به این معنی است که هر سهم غذایی 0.2 گرم اسیدهای چرب ترانس دارد.
مصرف مواد غذایی سرشار از چربی های غیر اشباع مونو و پلی، به کنترل کلسترول بد و تری گلیسیرید خون کمک کرده و باعث افزایش میزان کلسترول خوب خون نیز می شوند. برای این کار توصیه می شود که سالادها و سبزیجاتتان را با روغن زیتون میل کنید.
اگر روی بسته بندی مواد غذایی عنوان «روغن های نیمه هیدروژنه» را مشاهده کردید بدانید که این ماده غذایی حاوی چربی های ترانس است. معمولاً بیسکوییت ها و کیک ها، انواع هله هوله ها مانند ذرت بو داده، چیپس، پفک، غذاهای سرخ کردنی و مارگارین حاوی چربی های ترانس است. بهتر است کیک و بیسکوییت را در منزل تهیه کنید و میزان چربی و قند افزوده را کنترل کنید.
به اندازه کافی فیبر مصرف نمی کنید
اگر میزان کلسترول بد خونتان بالاست از مواد غذایی سرشار از فیبرهای محلول در آب مانند لوبیاها، عدس، غلات کامل، میوه ها و سبزیجات غافل نباشید. این مواد غذایی به کلسترول چسبیده و آن را از بدن دفع می کنند. تا می توانید به غذاها و میان وعده هایتان میوه و سبزیجات اضافه کنید. به سالادهایتان حبوبات افزوده و به طور منظم بلغور جوی دو سر میل کنید.
نوشیدنی های الکلی بدترین عادت
مصرف نوشیدنی های الکلی باعث افزایش میزان کلسترول خون می شود. نتایج پژوهش ها نشان می دهد که این قبیل نوشیدنی ها با افزایش میزان کلسترول خون، کبد و دیگر ارگان های حیاتی را در معرض خطر قرار می دهند.
هوش عقلانی به تنهایی نمیتواند پیش بینی کننده خوبی برای موفقیت درکار و زندگی باشد بلکه این هوش هیجانی است که تصمیمهای فرد را هدایت میکند.
هوش هیجانی یا هوش عاطفی نماینده توانایی تشخیص، ارزیابی و بیان هیجان به نحو صحیح و سازگارانه است. اصطلاح هوش عاطفی این فکر را انتقال میدهد که راههای دیگری برای باهوش بودن وجود دارد که غیر از تاکید بر تستهای استاندارد بهره هوشی میباشد. این که فرد میتواند این تواناییها را پرورش دهد و این که هوش عاطفی میتواند پیش بینی کننده مهمی برای موفقیت در روابط شخصی، خانوادگی و محل کار باشد. هوش عاطفی در مقایسه با مفاهیم سنتی هوش متبلور، اصطلاح امیدوار کنندهای به نظر میرسد و به روانشناسی مثبت تعلق دارد.
برخلاف آنچه همیشه به ما آموختهاند که برای فکر و عقل ارزش قائل شویم و در عوض عاطفه و احساسات بیارزشند. تحقیقات نشان میدهد موفقیتهای زندگی حرفه ای 20 درصد به بهره هوشی و 80 درصد به هوش عاطفی بستگی دارد.
هوش عاطفی ما را قادر میسازد تا بتوانیم احساسات خود را شناخته و آن را به صورت مطلوبی ابراز و اداره کنیم. هوش هیجانی در شناخت و درک هیجانات دیگران و دیدن چشم اندازشان به ما کمک میکند و ما را نسبت به حالت هیجانی گروه، رویدادها و ارتباطات حساس میسازد.
هوش هیجانی به ما کمک می کند که در برقراری ارتباط با همکاران، اعضاء خانواده و آشنایان موفق باشیم و درهای صمیمیت، دوستی و محبت را به رویمان میگشاید. به این حالت در روانشناسی، بلوغ فکری یا پختگی میگویند.
بهره هوشی به عبارتی مفهومی ایستا و تثبیت شده در افراد است در حالی که هوش عاطفی یک صفت یا خصیصه قابل بحث است و کاربرد وسیعی در توسعه و رشد منا بع انسانی دارد. اگر دارای سطح بالایی از این هوش باشیم میتوانیم انتظار نتایج عملکرد مطلوب، افزایش فروش، موفقیت تحصیلی، ازدواج موفق، روابط دوستانه و صمیمی با دیگران و برخورداری از سلامت جسمی و روانی داشته باشیم.
بالا بودن این هوش منجر به افزایش توانایی و حفظ عواطف و برقراری رفتاری اثر بخش با دیگران میشود و موجبات زندگی شادابتر را فراهم میسازد.
امروزه این عقیده مطرح است فردی که دارای هوش عاطفی است بهتر میتواند بر چالشهای زندگی غلبه نماید و به طور موثرتری هیجانات خود را مهار کند که البته هر کدام سهم زیادی در تامین یک بهداشت روانی خوب و کامل دارند.
نمونههای بسیاری نشان میدهد که عمیقترین احساسات و نیز اشتیاقها و آرزوهای ما هستند که ما را در زندگی هدایت میکنند و نوع بشر ادامه حیات خود را تا حدود زیادی وامدار قدرت این عوامل در تعاملات انسانی است. به گفته زیستشناساناجتماعی انجام برخی کارها مهمتر از آنند که تنها به عقل واگذار شوند (کارهایی از قبیل خطرکردن، نجات جان عزیزان، پا فشاری بر دستیابی به هدف به رغم شکستهای مکرر، ایجاد رابطه عاشقانه و تشکیل خانواده)، اینجاست که هوش هیجانی به صورت فطری به کمک ما میآید و تصمیمات ما را رهبری میکند.
اگر دارای سطح بالایی از هوش هیجانی باشیم میتوانیم انتظار نتایج عملکرد مطلوب، افزایش فروش، موفقیت تحصیلی، ازدواج موفق، روابط دوستانه و صمیمی با دیگران و برخورداری از سلامت جسمی و روانی داشته باشیم.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جام جم سرا: آیا دیابتیها میتوانند این قبیل میوهها را براحتی بخورند و نگران افزایش قند خونشان نباشند؟ چرا با خوردن صیفیجات دچار نفخ میشویم و چه باید بکنیم؟ آیا به صیفیجات هم سم میزنند و میتوانند برای سلامت مخاطرهآمیز باشد؟
دکتر رضا امانی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی و فلوشیپ چاقی از دانشگاه سیدنی و عضو هیات علمی دانشگاه جندیشاپور اهواز در گفتوگو با جامجم میگوید: تمام صیفیجات جالیزی همچون خربزه، هندوانه، طالبی، گرمک و ملون از نظر محتوای انرژی و کالریزایی تقریبا با یکدیگر برابری میکنند. البته اگر بخواهیم قدری موشکافانهتر به این موضوع بپردازیم انواعی که محتوی آب بیشتری باشند، کالری کمتری در مقایسه با سایر صیفیجات خواهند داشت.
به نظر میرسد خربزه و ملون، قند بیشتری دارند و برخلاف تصور عامه، مصرف بیش از حد صیفیجات کمشیرین همچون گرمک یا استفاده از قسمتهای فیبری و کمشیرین این میوهها هم حاوی کالری بوده و میتواند چاقکنندهباشد.
دکتر امانی با اشاره به اینکه صیفیجات از نظر میزان ویتامین C و کاروتنوییدها (رنگدانههای گیاهی دارای توان آنتیاکسیدانی) با یکدیگر تفاوت دارند، میگوید: به عنوان مثال طالبی و خربزه ویتامین C و بتاکاروتن (پیش ساز ویتامین A) بیشتری دارد. اما هندوانه لیکوپن بیشتری داشته و توان آنتیاکسیدانی آن بالاتر است یعنی قدرت بیشتری برای محافظت بدن در برابر انواع بیماریها دارد، اما نمیتواند به ویتامین A تبدیل شود. این متخصص تغذیه تصریح میکند هر چه رنگ سبزیها و میوهها بویژه صیفیجات تیرهتر باشد مقدار آنتیاکسیدان آنها بیشتر است.
صیفیجات مدر یا ملین؟
اما این سوال مطرح است، صیفیجات، بیشتر خاصیت فیبری و ملینی دارند یا ادرار آورند؟ آیا میتوانند سبب کاهش فشارخون شوند و دفعکننده سموم بدن باشند؟ دکتر امانی در این باره میگوید به دلیل آنکه میزان آب صیفیجات بیشتر از مواد فیبریشان است اغلب ادرار آورند به شرطی که فرد دچار کم آبی نباشد. او با اشاره به اینکه پاسخهای فردی به غذاها و داروها بسیار متفاوت است، میگوید: مصرف مداوم این میوهها میتواند با افزایش ادرار موجب خروج سدیم و سموم مازاد بدن شده و به کاهش پرفشاری خون کمک کند و از طریق کلیهها سموم را دفع کند. این استاد دانشگاه تصریح میکند با توجه به اینکه محتوای فیبری (الیاف گیاهی) صیفیجات در مقایسه با دیگر میوهها کمتر است، اما برخی افراد ممکن است پس از خوردن آن احساس نفخ را تجربه کنند، بویژه اگر با پوست مصرف شوند. این افراد میتوانند از مقادیر کم شروع کنند و بتدریج آن را افزایش دهند.
دیابتیها هندوانه و خربزه و طالبی بخورند؟
برخی از مبتلایان به دیابت بر این باورند که چون قند موجود در صیفیجات از نوع قند میوه و طبیعی است پس میتوانند از این میوهها براحتی و بدون هیچ محدودیتی استفاده کنند و گاهی هم آب این میوهها را جایگزین آب مصرفی بویژه در فصول گرم سال میکنند. اما به گفته دکتر امانی این باور، یکی از اشتباهات رایج حتی در بین افراد تحصیلکرده و همچنین در میان بسیاری از پزشکان متخصص و فوقتخصص است که گاه ممکن است به گمراهی فرد مبتلا به دیابت و در نهایت به عدم کنترل بیماری بینجامد. لازم است بدانید بدون شک قند این میوهها جذب شده و قند خون را بالا میبرد. اما این نکته مهم را هم باید در نظر داشت که گاه فرد به دلیل ناآگاهی یا آگاهی ناکافی، از خوردن این منابع با ارزش خودداری میکند یا به اندازه کافی از آنها استفاده نمیکند، در حالی که به مواد مغذی موجود در آنها بسیار نیاز دارد. این متخصص تصریح میکند مبتلایان به دیابت میتوانند همچون افراد عادی میوه بخورند، اما ضروری است که به صورت جداگانه و در چند وعده باشد. در این زمینه جدولی به نام «جدول نمایه گلیسمی» وجود دارد که توان بالا بردن قند خون غذاهای حاوی کربوهیدرات را نشان میدهد. بهتر است دیابتیها برای آگاهی از توان بالا بردن قند خون میوههای مختلف به مشاور یا متخصص تغذیه مراجعه کنند و این جدول را یاد بگیرند.
این عضو هیات علمی دانشگاه جندیشاپور درباره آب طالبی و هندوانه یا پوره دیگر صیفیجات که در فصول گرم سال بسیار استفاده میشود، تاکید میکند: باید توجه داشت که هر چه فرآیند بر مواد غذایی بیشتر باشد احتمال بالا بردن قند خون نیز بیشتر میشود. به بیان دیگر، زمانی که میوهها به صورت پوره یا آب میوه مصرف میشوند نمایه گلیسمی آنها بالاتر رفته و قند خون را بیشتر بالا میبرند.
خطر صیفیجات سمی!
دکتر امانی در پاسخ به این پرسش که آیا به صیفیجات هم سم میزنند و آیا این میوهها میتوانند سموم را در خود ذخیره کنند میگوید، به صیفیجات همچون دیگر میوهها سم میزنند، اما اگر این سموم در دوزهای غیرمجاز و در زمان نامناسب به کار رود، جذب پوست و سپس بافت میوه شده و میتواند وارد بدن مصرفکننده شود. برخی از این سموم اثرات هورمونی یا ضدهورمونی داشته و میتواند در روند طبیعی متابولیسم (سوخت و ساز بدن) اختلال ایجاد کند. به عنوان مثال، برخی سموم در بدن هردو جنس اثرات نامطلوب هورمون جنس مخالف را بارزتر نشان میدهد.(فاخره بهبهانی / گروه سلامت)
نظرتان در خصوص هوش خودتان چیست؟ آیا به نظرتان آدم باهوشی هستید یا از بهره هوشی خود چندان رضایت ندارید؟ اگر تاکنون تست آی کیو نداده اید، می توانید با علائم دیگری هوش خود را تخمین بزنید. اگر موارد اشاره شده در مطلب زیر را در خود سراغ دارید، بهتر است بدانید که باهوش تر از حد نرمال هستید.
نشانه های ساده اما مهم داشتن آی کیوی بالا بزرگ تر از خواهرها و برادرهای خود هستید
فرزند بزرگ خانه بودن مزیت هایی دارد، از جمله اینکه مجبور هستید راهنمای خواهرها و برادرهای خود باشید. محققان نروژی با بررسی تست آی کیوی نظامیان به این نتیجه رسیدند که متوسط آی کیوی فرزندان اول 103 است، فرزندان دوم نمره 100 را به خود اختصاص دادند، در حالیکه آی کیو فرزندان بعدی 99 تخمین زده شد. این تفاوت رابطه منحصر به فرد فرزندان بزرگ تر خانه را با والدین و خواهر و برادرهای کوچک تر توجیه می کند.
ادعایتان نمی شود
آیا در خصوص اثر دانینگ-کروگر چیزی شنیده اید؟ اگر نه حتما افرادی را دیده اید که نه سواد حرف زدن دارند و نه شعور خاموش ماندن. اثر دانینگ-کروگر را در سال 1999 دو پژوهشگر دانشگاه کرنل کشف کردند. این اثر در خصوص افرادی صدق می کند که هیچ تخصصی ندارند، دچار خود بزرگ بینی هستند و بر خلاف آگاهی اندک خود، در هر زمینه ای نظر می دهند، ارزیابی می کنند و خود را برتر از دیگران می دانند.
واقعیت این است که این افراد بر خلاف ادعای خود نه تخصصی دارند و نه از بهره هوشی بالایی برخوردار هستند. در حالیکه افراد باهوش قابلیت های خود را چندان باور نداشته و ادعایی نیز ندارند. در واقع افراد باهوش دوست ندارند خیلی خود را تحسین و ستایش کنند، چون هر چه بیشتر می دانند بیشتر نیاز به دانستن را احساس می کنند. در واقع افرادی که خود را همه چیزدان تصور می کنند، در واقع هیچ چیز نمی دانند.
شب ها تا دیروقت بیدار می مانید
البته با ظهور اینترنت، خیلی از افراد جغد شب شده اند. با این حال نتایج پژوهشی که در دانشگاه مادرید انجام شده است نشان می دهد جغدهای شب، یعنی افرادی که شب ها دیر می خوابند، باهوش تر از چکاوکان صبح یعنی افرادی که صبح زود از خواب بیدار می شوند هستند. درست است که همیشه افرادی که شب ها دیر می خوابند مورد سرزنش اطرافیان قرار می گیرند. اما با این حال افرادی که شب ها تا دیروقت بیدار هستند اجتماعی تر و خلاق تر از دیگران هستند. البته ما به هیچ عنوان توصیه نمی کنیم شب ها دیر بخوابید، چون برای سلامت جسم و روح مضر است.
خیلی زود، خواندن را یاد گرفته اید
اگر از زمانی که خیلی کوچک بودید خواندن را یاد گرفته اید، بدانید که جزو باهوش ها محسوب می شوید. نتایج یک پژوهش انگلیسی که در سال 2012 انجام شده است نشان می دهد افرادی که خیلی زود شروع به خواندن کرده اند، بهره هوشی بالاتر از حد متوسط دارند.
استرس دارید
زندگی کردن با استرس همیشه عذاب آور است، اما اضطراب داشتن یکی از مشخصه های افراد باهوش است. در سال 2015 محققان 126 دانشجو را تحت نظر گرفتند و مشخص شد افراد دغدغه مند که نسبت به مسائل پیرامون خود نگران هستند، از دیگران باهوش ترند.
کم حرف هستید
اگر در جمع های خانوادگی یا مراسمی که افراد زیادی شرکت دارند کم حرف می زنید، بدون شک باهوش تر از دیگران هستید. در واقع خانم ها و آقایانی که ترجیح می دهند بدون اینکه حرف بزنند زمان زیادی را برای تحلیل و بررسی شرایط اختصاص دهند، افراد باهوش تری هستند. این نوع سکوت علامت هوش است و این افراد به ندرت از روی حماقت حرف می زنند.
شوخ طبع هستید
خندیدن برای سلامتی مفید است و افرادی که می خندند و می خندانند باهوش تر هستند. محققان بررسی هایی روی تست هوش 400 دانشجوی روانشناسی انجام دادند. آنها متوجه شدند دانشجویانی که نمره بالاتری کسب کرده اند، همگی جزو افراد خوش اخلاق، شوخ طبع و خوش ذوق دانشگاه بوده اند.
قدتان بلند است
این باور وجود دارد که قد بلندها زیباتر هستند و در عشق و عاشقی افراد موفق تری هستند. البته نمی توان در مورد صحت این گفته ها با قطعیت نظر داد. اما نتایج پژوهشی که در سال 2008 انجام شده است نشان می دهد که افراد قدبلند باهوش تر هستند. محققان روی نتایج تست هوش کودکان بررسی هایی انجام داده و متوجه شدند دخترها و پسرهایی که قد بلندتری دارند، در بزرگسالی پول بیشتری درمی آورند.
لاغر اندام هستید
شاید برایتان جالب باشد که بدانید افراد لاغر، باهوش تر از افرادی هستند که اضافه وزن دارند و یا از چاقی مفرط رنج می برند. نتایج پژوهشی که در سال 2006 انجام شده است نشان می دهد هر چه میزان چربی های انباشته شده در بدن فردی زیادتر باشد، قدرت ذهنی او کاهش می یابد.
در پژوهش دیگری نیز محققان روی کودکان 11 ساله تست هایی انجام داده و متوجه شدند دخترها و پسرهایی که نمره های پایین تری کسب کردند کودکانی هستند که در معرض چاقی قرار دارند. بنابراین یک انگیزه دیگر برای کاهش وزن و رسیدن به تناسب اندام پیدا کردید. اگر می خواهید باهوش تر باشید، اجازه ندهید چاق شوید.
همیشه پروژه هایی در ذهن دارید
افراد باهوش هیچ گاه خسته نمی شوند و دست از تلاش بر نمی دارند. این افراد همیشه کاری برای انجام دارند و دوست دارند چیزهای جدید یاد بگیرند. دور از ذهن نیست که افراد باهوش هر هفته 40 ساعت کار کنند. افراد باهوش همیشه پروژه های اجرایی دارند و ذهن شان درگیر مسائل مختلف است.
شیر مادر خورده اید
حتما در خصوص فواید تغذیه با شیر مادر زیاد شنیده اید. اما شاید ندانید کودکانی که با شیر مادر تغذیه می کنند باهوش تر از بقیه هستند. در پژوهشی که در سال 2007 انجام شد، محققان تغذیه سه هزار کودک انگلیسی و نیوزلندی را مورد بررسی قرار دادند. آنها به این نتیجه رسیدند کودکانی که شیر مادر خورده اند، در تست های مربوط به هوش نتایج بهتری کسب می کنند. در حالت کلی، آی کیوی این کودکان 7 نمره بالاتر از کودکانی است که با شیرخشک تغذیه کرده اند.
سیگاری نیستید
در سال 2010 محققان آی کیو بیست هزار مرد جوان را با هم مقایسه کردند. آنها متوجه شدند مردان 18 تا 21 ساله ای که سیگار نمی کشند، بهره هوشی بالاتری (101) در مقایسه با سیگاری ها(94) دارند. علاوه بر این، سیگاری هایی که روزانه بیش از یک پاکت سیگار می کشند، آی کیو پایین تری دارند که به طور متوسط 90 تخمین زده شده است. / تبیان
جامجمسرا: خانمها پس از ۴۰ سالگی معمولا اضافه وزن پیدا میکنند و علایم پوکی استخوان به مرور ظاهر میشود. در افراد مبتلا به میگرن اوضاع بدتر است چراکه سردردهای مزاحم نیز افزایش پیدا میکنند.
به نقل از باشگاه خبرنگاران، پژوهشهای اخیر محققان دانشگاه در آمریکا نشان میدهد که سردردهای میگرنی بعد از ۴۰ سالگی۵۰ تا ۶۰ درصد افزایش پیدا میکند و اکثر بانوان مبتلا به میگرن ادعا میکنند که شدت و میزان سردردها در در دوران پیش از ۴۰ سالگی و بعد از آن افزایش پیدا میکند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که این گفته صحت دارد و میزان افزایش بین ۵۰ تا ۶۰ درصد است.
بررسیها نشان میدهند، مصرف مواد غذایی حاوی آهن نقش زیادی در پیشگیری از سردردهای میگرنی در زنان دارد و با تغذیه سالم و ورزش میتوانند از آسیب به مغز خود جلوگیری کنند.
نتایج این مطالعه همچنین نشان میدهد خانمها باید بدانند حملات عصبی مداوم موجب تغییر ساختار مغزی میشود و میتواند بدن را با مشکلات زیادی روبرو کند از این رو اگر سابقه سردردهای شدید قبل از ۴۰ سالگی را دارید باید حتما به پزشک مراجعه کنید و تحت درمان قرار بگیرید.
دوشنبه 10 شهریور 1393 ساعت 13:31
پورشه باکستر اس، که در خیابان ولی عصر در حال تردد بود از مسیر خود خارج شد و به تیر چراغ برق کنار خیابان برخورد کرد و خسارت دید. پس از گذر این خودرو از روی جدول پیادهرو، و توقف در مجاورت یک تابلو حمل با جرثقیل، این خودرو براستی نیازمند حمل با جرثقیل شد!
جام جم سرا:
به طور کلی در یک بیان علمی، تعریف شما از رفتار چیست؟
انسانها و تمام موجودات دیگر دارای یک ساختار هستند که به عبارتی پیکره وجودی آنها را تشکیل میدهد. این ساختار انشعاباتی دارد که موجب میشود ابرازهای ارادی و غیرارادی بروز پیدا کند که به آن رفتار میگویند. هر انسانی یک ساختار دارد که حکم نهاد را داشته و یک رفتار دارد که از مسائل ژنتیکی، وضعیت جنین در دوران بارداری، محیط اجتماعی و اکتسابات آن نشات میگیرد. بنابراین، رفتار ما مجموعهای است از پندارها، گفتارها و کردارها و عموم اعمال و رفتاری که از انسان سر میزند.
از نکات منفی ایرانیها میتوان به قدرتطلبی، توجه به مادیات، ریاکاری، به دنبال منفعت خود بودن در ارتباط با دیگران و... اشاره کرد در حالی که در مقابل اینها، ایرانیها افرادی مردمدار و مهماننواز و اهل یادگیری بوده و برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش میکنند |
از منظر شما در ارائه یک تعریف کلی از جامعه ایرانی به چه مواردی باید اشاره کرد؟
تعریف چنین چیزی به ویژه برای جامعه ایرانی کار سختی است چراکه، در کشورهای دیگر افراد بیشتر همگن هستند اما، در ایران به دلیل ناهمگن بودن افراد بسیار سخت است که بخواهیم یک تیپ به عنوان شخصیت ایرانی معرفی کنیم. در هر حال برداشت من به عنوان یک رفتار شناس از ایرانیها یک رفتار چندگانه است که دارای نقاط قوت و ضعفی نسبت به قالب رفتاری دیگر کشورهاست.
در فهرستی که چندی پیش از خلق و خوی ایرانی جمعآوری کردم، یافتم که ایرانیها 40 نکته منفی در مقابل 40 نکته مثبت دارند. از نکات منفی اخلاقی آنها میتوان به قدرتطلبی، توجه به مادیات، ریاکاری، به دنبال منفعت بودن در ارتباط با دیگران و... اشاره کرد در حالی که در مقابل اینها، ایرانیها افرادی مردمدار و مهماننواز و اهل یادگیری بوده و برای ارتقای سطح زندگی خود تلاش میکنند. این نکات مثبت به ویژه در مورد خانمهای ایرانی بسیار صدق میکند چراکه، من معتقدم خانمها بسیار به دنبال پیشرفت هستند و این باعث شده در حال حاضر و در جامعه امروزی ما زن شخصیت فاخری پیدا کند که میتوان گفت در مقایسه با سایر کشورها این موضوع از نقاط مثبت ما به شمار میآید.
در صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که جامعه ایرانی یک جامعه ناهمگن است، در رابطه با دلیل این ادعا چه توضیحی میدهید ؟
به نظر من در درجه اول پراکندگی اقلیمی کشورمان دلیل این موضوع است که هر استان کشورمان در گوشهای قرار داشته که فرهنگ خاص خودش را دارد. علاوه بر این، یک دلیل خارجی هم برای این موضوع وجود دارد که بر اساس آن چون اقوام عرب، مغول، ترک و تاتار در دورههای تاریخی مختلف وارد ایران شدهاند و در ایران آثاری را چه از نظر فرهنگی و چه از نظر ژنتیکی بر جا گذاشتند که البته این ترکیبها باعث شده IQ و هوش ایرانیان بالا برود اما متاسفانه نسبت به سطح جهانی EQ و خرد پایینتری دارند.
دلیل پایینبودن EQ چیست و برای ارتقای آن چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
این موضوع بیشتر یک امر ذاتی است به این معنی که، آب و هوا و شرایط اقلیمی در ایرانیها یک فراخناکی به وجود آورده است. کشورهای اروپای شرقی به دلایل شرایط اقلیمی که دارند فقط چهار ماه از سال را میتوانند کار کنند برای تمام سال اما، در کشور ما اینگونه نیست. من معتقدم نه تنها ما خشکسالی نداریم بلکه به جای آن باید بگوییم در کشورمان کم کاری داریم. شاید مهمترین دلیل آن این باشد که همه ما ایرانیها اعم از مسئولان و شهروندان عادی، به چاههای نفت کشورمان امیدواریم. اما در کشورهای اروپایی حتی از بیابانهایشان هم استفاده بهینه میکنند. به همین دلیل شاید خیلی احساس نیاز نمیکنیم که کمی از EQ و خردمان بهره بگیریم.
یکی از اصلیترین معضلات جامعه کنونی ما موضوع قانونگریزی است. آیا شما اصلا چنین موضوعی را قبول دارید و در صورت قبول آن فکر میکنید از کجا نشات میگیرد؟
شاید اگر به کنه موضوع و ریز کار و زیر کار بپردازیم بازهم به همان اختلاف IQ و EQ برسیم که هوش بالایی داریم ولی از خرد کمتر بهره میگیریم به این معنی که، به محض اینکه فردی با مشکلی مواجه میشود راحتترین راه ممکن را برای مقابله با آن انتخاب میکنند یعنی، هوش دارند فکر میکنند و آسانترین راه را انتخاب میکنند اما، از خرد کمتر بهره میگیرند که راجع به آینده فکر کنند و تبعات اقدام و تصمیم خود را بررسی کنند. از این روست که میگویند ایرانیها احساسی هستند و به لحظه فکر میکنند.
جوانان ما الگوهای درستی ندارند، وقتی جوان میبیند در فرهنگ ریا و در اقتصاد رباست دچار دوگانگی میشود که در نتیجه آن یا فرافکنی میکند و آسیب اجتماعی پدید میآید یا درون فکنی میکند و افسرده میشود |
انسان دارای دو نیمکره مغزی است که اغلب ایرانیها تنها از یک نیمکره آن استفاده میکنند اما، انسان زمانی میتواند درست تصمیم بگیرد و درست عمل کند که از هر دو نیمکره مغز خود استفاده کند. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید بگویم قانون گریزی که در میان ایرانیان به صورت یک اپیدمی درآمده است ناشی از همین احساسی رفتار کردنمان است و اینکه خیلی راحت در جو محیط قرار میگیریم و با این بهانه و توجیه که دیگران هم همین کار را میکنند ما هم همین کار را انجام میدهیم. بنابراین باید گفت در جامعه ما مومن واقعی کم است اینکه کسی بداند کاری ناپسند است و نه از روی جبر و زور بلکه از روی انسانیت از انجام کار ناپسند ممانعت کند کم است.
موضوع دیگر که در مناسبات اجتماعی کشورمان به چشم میخورد این است که اغلب ایرانیها، مهارت و توانایی نه گفتن را ندارند. این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد این موضوع دو دلیل داشته باشد. یکی برمیگردد به تعارفی بودن ایرانیها که نمیتوانند روی کسی را زمین بیندازند و دوم اینکه جماعت ایرانی کسر شأن میداند که در جوی که هست کاری را به دلیل نادرستی انجام ندهد و این برمی گردد به همان جوزدگی که به آن اشاره کردم. به ویژه این موضوع در میان آقایان بیشتر رواج دارد که خود را علامه دهر میدانند.
با توجه به آمار و اخباری که به گوش میرسد، کشور ما در زمینه آسیبهای اجتماعی با افزایش آمار رو به روست که این موضوع باعث نگرانی بسیاری از افراد و مسئولان شده است. در مقام یک کارشناس دلیل افزایش آسیبهای اجتماعی در کشورمان را چه میدانید؟
به عنوان یک جرمشناس و آسیبشناس باید بگویم مشکلات و آسیبهای اجتماعی در حال افزایش است. یکی از مهمترین دلایل آن هم این است که در سالهای اخیر ایرانیها دچار انقباض درونی و انبساط بیرونی شدهاند. جوانان ما الگوهای درستی ندارند، وقتی جوان میبیند در فرهنگ ریا و در اقتصاد رباست دچار دوگانگی میشود که در نتیجه آن یا فرافکنی میکند و آسیب اجتماعی پدید میآید یا درون فکنی میکند و افسرده میشود.
در سطح خرد و در خانوادهها چه کار کنیم که فرزندانمان راه درست را بیاموزند و از آسیبهای اجتماعی در امان بمانند؟
والدین باید شرایط اجتماعی و تاریخی را درک کنند و نسبت به آن کرامت جوان خودشان را حفظ کنند. در سالهای اخیر جوانان ما در جامعه با بلاتکلیفی مواجه شدهاند بنابراین، باید به کرامت آنها احترام بگذاریم و حداقل در خانه شرایط مساعدی را برایشان فراهم کنیم. حال اگر به نظرات آنها احترام میگذارند جای شکر دارد.
پدر و مادر فکر نکنند تا ابد قیم فرزندانشان هستند بلکه باید درجهای از رشد به فرزندانشان بدهند که خودشان خوب و بد را از هم تمییز بدهند. برای این کار هم باید در رابطه با مسائل جوانان راحت تر با آنها صحبت کنند تا چشم و گوششان باز شود. من اعتقاد دارم در دوران ما عشق بین زن و مرد را باید قلم گرفت چراکه، عشق فقط در عشق خدا به بنده تجلی پیدا میکند. حال اگر جوانان عاشقانه ازدواج میکنند عاقلانه ادامه دهند.
موضوع دیگری که در سطح جامعه دیده میشود و به نوعی یک آسیب اجتماعی محسوب میشود، شیوع خلق و خوی خشن و نزاع بین افراد جامعه و خانوادههاست که با توجه به قدمت و فرهنگ غنی کشورمان کمی بعید به نظر میرسد. از منظر شما چه دلیل اجتماعی برای این موضوع میتوان در نظر گرفت؟
دلایل متعددی برای این موضوع وجود دارد. اولا اینکه یک مرتبه جمعیت کشور زیاد شده است. به عنوان مثال، در صف نانوایی اگر دو نفر باشند که دعوا نمیشود، اگر دو نفر باشند و نان هم تمام شود دعوا میشود بنابراین، وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشد ناهنجاری پیش میآید.
دلیل دیگر اینکه طبق دلایلی که ذکر کردم وقتی افسردگی پیش بیاید در ادامه تبدیل به افشردگی شده و نتیجه آن میشود همان چیزی که در جامعه میبینیم. از این رو، هر فردی باید تا جایی که میتواند برای خودش شرایط انبساطی ایجاد و سعی کند انعطافپذیرتر بوده و سعه صدر بیشتری داشته باشد و در مناسبات اجتماعی مدام کرامت انسانی را برای خودش بازگو و به خدا توکل و توسل بیشتری کند.
این گونه است که هر فردی میتواند رفته رفته خلق و خوی خودش را تربیت کند وگرنه، به یک باره نمی توان از یک آدم، آدم دیگری به وجود آورد. ضمن اینکه به هر حال، هوای آلوده، سر و صدا و ناهنجاریهای زیستمحیطی در جامعه افزایش یافته و این موضوعات هم باعث کمطاقت شدن افراد شده است.
به نظر شما، هر فردی خودش به تنهایی برای کاهش این ناهنجاریها و آسیبها میتواند چه نقشی داشته باشد؟
دقیقا اشاره کردید به این آیه قرآن که میفرماید: «خدا هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه هرکس خودش را تغییر دهد.» اینکه هر کس در جامعه به عنوان یک مسئول، یک کارمند، یک شهروند و حتی یک فرزند و پدر و مادر و... بخواهد و سعی کند نقشی را که به او محول شده است، با درستکاری و به بهترین نحو انجام دهد. دوم اینکه همه ما باید با طبیعت آشتی کنیم و به آن توجه بیشتری نشان دهیم.
به نظر من دلیل اصلی افزایش آمار طلاق، مستقل شدن خانمهاست که به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که دارند دیگر دلیلی برای سوختن و ساختن نمیبینند |
آسیب اجتماعی دیگری که در جامعه ما وجود دارد و نمیتوان از آن ساده گذشت بحث افزایش آمار طلاق است. دلیل وجود چنین معضلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت طلاق در جامعه امروزی ما نمادی از وضع بحرانی بنیان خانواده در جامعه است و هشدار میدهد پیش از آنکه تبعات نابودی خانوادهها دامنگیرمان شود باید به فکر چاره بیفتیم. خانوادههای ایرانی هنوز در حال گذار از سنت به مدرنیته هستند و به همین علت وقتی میخواهند مظاهر جامعه مدرن را در بافت نسبتاً سنتیشان جا بدهند، دچار مشکل میشوند؛ معمولا این مسئله به افزایش طلاق منجر میشود.
متأسفانه برخی زوجها دیگر یکدیگر را تحمل نمی کنند و طلاق آنقدر آسان شده است که به محض اراده کردن، میتوانند از هم جدا شوند. به نظر من دلیل اصلی این موضوع مستقل شدن خانمهاست که به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی که دارند دیگر دلیلی برای سوختن و ساختن نمیبینند. هماکنون، دختران بیشتر از پسران وارد دانشگاه میشوند، پس دختران بیشتری مدرک دانشگاهی میگیرند، دختران بیشتری صاحب شغلهای کلیدی میشوند، دختران بیشتری درآمد بالا دارند و ... این وضعیت، سطح انتظارات زنان را از همسرشان هم بالا برده است اما، مردان در همان سد اول که کنکور بوده یا سدهای بعدی متوقف شده اند و از زنان عقب مانده اند پس نمیتوانند خواستههای آنها را تأمین کنند.
در چنین شرایطی یا زنان به علت انتظارات بالایشان ازدواج نمی کنند یا این که ازدواج میکنند اما احساس رضایت ندارند و به همین علت زندگیشان بسامان نمیشود. میدانید چرا به افزایش آمار طلاق میگوییم بحران؟ افزایش آمار طلاق یعنی افزایش زنان و مردان مجردی که طعم زناشویی و زندگی مشترک را پیشتر چشیده و به ناگهان از آن محروم شدهاند. افزایش آمار طلاق یعنی زنهای بیسرپرست جوان و رها شده که از حمایتهای اجتماعی برخوردار نیستند. افزایش آمار طلاق یعنی مدتها تجربه احساس اندوه یا شکستخوردگی در یکی از اعضای یک جامعه که کارایی آنها را به شکل قابلتوجهی کاهش میدهد. افزایش آمار طلاق یعنی کودکانی که میان پدر و مادری جدا از هم، دست به دست میشوند یا هیچ کدام از والدین نمیخواهندشان.
عواملی مثل فقر، نارضایتیهای جنسی، اعتیاد و خشونتهای خانگی زوجها را کمتحمل و خسته میکند و زندگی خانوادگی با این احساسهای منفی سخت میشود. در چنین شرایطی دیگر زوجها نمی توانند به آسانی از کنار مشکلات و چالشهای زندگی بگذرند یا آنها را با کمک هم حل کنند بلکه، در مواجهه با مسائلی مانند دخالتهای خانوادههای یکدیگر در زندگی مشترکشان یا با بهانههایی مانند عملینشدن شروط ضمن عقد، از هم جدا میشوند.
صرفنظر از تبعات افزایش آمار طلاق در جامعه، شمار زیادی از جوانان به علل گوناگون ازدواج نمیکنند که به نظر میرسد این موضوع هم نوعی بحران است. در رابطه با این موضوع چه نظری دارید؟
ما هماکنون در شرایطی هستیم که گروهی از جوانان ما به علت رفاهزدگی، تنوع طلبی نامشروع و بیعلاقگی به قبول مسئولیت، ازدواج نمیکنند و گروهی دیگر امکانات لازم برای ازدواج را ندارند و گروهی همچنان زیادهخواه شدهاند که حاضر نیستند زندگی را با شریکشان از صفر آغاز کنند و همه نوع امکاناتی را در آغاز زندگی مشترک طلب میکنند در حالی که، ما در جامعه سنتی گذشته اینگونه رفتار نمیکردیم . زن و شوهر هر چه داشتند با هم به دست میآوردند.
چیزی که چند وقتی است در جامعه مرسوم شده راهاندازی کلینیکهای مهارت آموزی در حوزه مهارتهای اجتماعی است. مانند کنترل خشم و... وجود و عملکرد چنین کلینیکهایی را چگونه ارزیابی کرده و تا چه حد آنها را تایید میکنید؟
در شرایطی که از دانشگاهها و دستگاههای اجرایی فعلا کار مطلوبی در این حوزهها دیده نمیشود، وجود چنین مراکزی قابل توجیه میشود اما، اینکه عملکرد آنها تا چه حد علمی و درست باشد و چه قدر آن مربی و مشاور دلسوز باشد مساله مهمی است. بنابراین، اصل کار درست است چراکه، نیاز جامعه است اما اینکه تا چه حد در این کلینیکها به نیازهای جامعه به درستی پاسخ داده میشود، بحثی است که جای بررسی دارد. (آرمان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.