در نرمافزار وایبر انواع و اقسام پیام تبریک و تسلیت و شایعه ... دستبهدست میچرخد و این نرمافزار آنقدر برای مردم کاربرد دارد که خیلیها دنبال گوشیهای وایبردار هستند! حالا همین نرمافزار کار خیلیها را راحت کرده، حضورها را کمرنگ کرده و همهچیز را مجازی و اینترنتی کرده. تنها مردم عادی نیستند که هوادار این نرمافزار پیامرسان شدهاند. پای برخی پزشکان هم به استفاده از این نرمافزار باز شده، نه برای حال و احوال و ردوبدل کردن عکسهای شخصی و خانوادگی که برای ویزیت و حتی درمان بیماران.
ماجرا از آنجایی شروع شد که برخی پزشکان به هزار و یک دلیل در بیمارستانها حاضر نمیشدند و این نبودشان را تلفنی جبران میکردند، جواب آزمایشها، نوار قلبها و هر چیزی را که کاغذی بود فکس شده میدیدند. پرستار و رزیدنت اینها را برای پزشکان میفرستادند و آنها هم از راه دور تشخیص میدادند و نسخه مینوشتند.
حالا ولی با روی کار آمدن تکنولوژیهای جدید، فکس جای خودش را به نرمافزارهای پیامرسان اینترنتی داده و کار را حتی از قبل هم سادهتر کرده.
پرستار یکی از بیمارستانها، از تجربه شخصیاش در اینباره میگوید. او که در بخش آیسییو یکی از بیمارستانهای آموزشی تهران مشغول به کار است، توضیح میدهد: «همین چند روز پیش بود که بهخاطر نبود پزشک در بیمارستان، مجبور شدیم، از نوار قلب بیمار عکس بگیریم و با وایبر برای پزشک معالج بفرستیم.»
او میگوید: «فقط نوار قلب نیست، جواب سیتیاسکن و ... را هم با همین سیستم برای پزشک میفرستند تا او از روی عکس تشخص درمان دهد.»
پرستار یکی دیگر از بیمارستانها هم با تأیید این موضوع میگوید: «اخیرا برخی پزشکانی که بر بالین بیمار نیستند از پرسنل حاضر در شیفت میخواهند تا گرافیها و جواب آزمایشها را با وایبر برایشان بفرستند.» این پرستار تأکید میکند که این کار پزشکان باعث میشود تا خطا در تشخیص بیماری بالا برود و در نهایت خطای پزشکی افزایش پیدا کند.
همینطور هم هست، تجویز تلفنی درصد خطا را بالا میبرد. تشخیصها را نادرست میکند و در نهایت دود همه این کارها، به چشم بیماران از همهجا بیخبر میرود.
محمد شریفیمقدم، دبیرکل خانه پرستار است، او میگوید که این اتفاق بیش از همه ممکن است در بیمارستانهای خصوصی اتفاق بیفتد. چرا که در بیمارستانهای آموزشی، اگر پزشک هم نباشد، رزیدنتها هستند، آنها میتوانند تشخیص دهند و در صورت بروز مشکل با استادشان تماس میگیرند و تلفنی راهنمایی میگیرند. اما در بیمارستانهای خصوصی، معمولا وقتی پزشکان نیستند، پرستاران این کار را برای پزشکان انجام میدهند.
او در توضیح بیشتر میگوید: «کم نیستند پزشکانی که با این روش برای بیماران نسخه تجویز میکنند، در حالی که با این روش نمیتوان درمان را شروع کرد چرا که علاوه بر نتایج آزمایش یا عکس سونوگرافی یا سیتیاسکن، باید علایم بالینی بیمار هم در نظر گرفته شود، نمیتوان تنها با یک عکس، تشخص بیماری داد.»
او همه اینها را بهدلیل حضور نیافتن پزشکان در بیمارستانها میداند.
از دیگر سو، سوپروایزر بیمارستان بوعلی میگوید: که این اتفاقات در بیمارستانها دور از ذهن نیست. او در توضیح این موضوع میگوید: «برخی بیمارستانها، پزشک آنکال مقیم دارند، برای تشخیص مشکل بیمار، چارهای جز فرستادن نتیجه گرافیها با وایبر یا پرسوجوی تلفنی وجود ندارد، در حالی که هیچ بیماری را نباید غیرحضوی ویزیت کرد.»
حمید چراغی به ماجرای دیگری اشاره میکند: «برخی پزشکان هم هستند که با وجود مقیم بودن در بیمارستان، وقتی سوپروایزر یا پرستار آنها را از پاویون صدا میکند، عصبانی میشوند که چرا من را صدا کردید و ...، به هر حال پزشکی که صبح تا شب جراحی داشته، شب هم شیفت بیمارستان است، نمیتواند تا صبح بیدار بماند، این توجیه کار نیست اما باید فکری برای این مشکل شود.»
به گفته چراغی ویزیت غیرحضوری، منجر به درمان اشتباه میشود. «انتقال اطلاعات بیمار به این شکل، احتمال خطا و تشخیص نادرست را افزایش میدهد. نباید میان بیمار و پزشک معالج فاصلهای وجود داشته باشد.»
سوپر وایزر بیمارستان بوعلی معتقد است که این اتفاقها تنها محدود به بیمارستانهای خصوصی نیست، در بیمارستان دولتی هم اتفاق میافتد: «بارها در مقابل من این اتفاق افتاده، چرا که برخی رزیدنتها بهویژه سال اولیها، نمیتوانند آنطور که باید و شاید در بعضی بیماریها، تشخیص درست دهند، به همین خاطر به این روشها متوسل میشوند.»
درمان وایبری مورد انتقاد وزارت بهداشت هم است. محمدحسین میردهقان، مدیرکل نظارت و اعتبار بخشی امور درمان وزارت بهداشت میگوید: «اگر پزشکی به صورت غیرحضوری تلفنی، وایبری یا فکسی و ... تشخیص پزشکی دهد، علاوه بر اینکه مرتکب تخلف شده، اقدام غیراخلاقی هم انجام داده است.»
او تأکید میکند که از این مسائل در بیمارستانها خیلی کم اتفاق میافتد. چرا که ویزیت بیمار بدون حضور پزشک معنا ندارد. «این اقدام جزو اصول اخلاق پزشکی نیست و جامعه پزشکی هم به شدت با آن برخورد میکند.»
طرح تحول نظام سلامت که اجرا شد، قرار بر این شد تا بیمارستانها یک پزشک مقیم داشته باشند، پزشکی که شب تا صبح را در بیمارستان حاضر باشد و پاسخگوی بیماران و مراجعهکنندگان شود اما در تمام بیمارستانها این کار آنطور که وزارت بهداشت گفته بود، عملی نشد. برخی پزشکان یا در شیفت شبانهشان حاضر نمیشوند یا اگر هم میماندند، شب را در پاویون بیمارستانها میگذرانند.
مدیرکل نظارت و اعتبار بخشی امور درمان وزارت بهداشت، در توضیح این موضوع میگوید: «تمام بیمارستانها پزشک مقیم دارند، البته پزشک مقیم در برخی بیمارستانها هنوز کامل نشده و باید به تدریج عملی شود. به هر حال وزارت بهداشت برای حضور این پزشکان، بستههای نظارتی دارد، حتی پرداختهای آخر ماه هم براساس حضور این پزشکان و امتیازهایی که رئیس بیمارستان به این پزشکان میدهد، صورت میگیرد، در همین زمینه هم شیوهنامههای انضباطی نوشته شده، به همین خاطر پزشک نمیتواند در پاویون بنشیند و برای ویزیت به بخشها نرود، اگر موردی اینگونه اتفاق بیفتد، تخلف است و باید برخورد شود.»
با همه اینها میردهقان تأکید میکند: «ممکن است در برخی بیمارستانها، اصول اخلاقی رعایت نشود، مسئولیت این موضوع هم به عهده وزارت بهداشت است که باید نظارتها را تشدید کند.»
او درباره ویزیت بیماران از سوی رزیدنتها در بیمارستانهای آموزشی هم توضیحاتی میدهد. «انترنها در بیمارستان حق طبابت ندارند، اما رزیدنتها به هر حال پزشک هستند و در حال گذراندن دوره تخصص. آنها میتوانند وارد پروسه درمان شوند، بنابراین مشکلی برای ویزیت بیماران وجود ندارد.»
نبود برخی متخصصان در بیمارستان موضوع دیگری است که برای بیماران و پرستاران مشکل ایجاد کرده، بیش از همه این بیماران هستند که ساعتهای طولانی باید منتظر حضور پزشک باشند، پرستاران هم در پروسه تلاش برای حضور پزشک بر بالین بیمار، درگیر مسائل زیادی میشوند.
این مسئول در وزارت بهداشت اما میگوید: «در تمام دنیا سیستم آنکالی برای پزشکان تعریف شده، براساس این سیستم، در برخی رشتههای غیراورژانس که تعداد پزشکان آن هم کم هستند، معمولا پزشکان به صورت آنکال هستند، برای نمونه در رشته روماتولوژی یا فوق تخصص زانو و ... نیازی به حضور پزشک در بیمارستان آنهم به صورت مقیم نیست. تنها کافی است که این پزشکان در دسترس باشند.»
او تأکید میکند: «اتفاقی که با طرح تحول نظام سلامت در مقیم بودن پزشکان افتاده، روند بسیار قابل توجهی از بعد از انقلاب است.» (زهرا جعفرزاده/شهروند)
488
بعضیها فکر میکنند مسئولیتپذیر بودن فقط مربوط به آدم بزرگهاست و کوچکترها مسئولیتی در قبال چیزی ندارند. به خودم میگویم اگر من آدم بزرگم چه مسئولیتهایی دارم؟ نداشتن مسئولیت در زندگی چه عواقبی میتواند برای من داشته باشد؟ اگر من مسئولیتپذیر نیستم مسئولش خودم هستم یا دیگران؟
به میان جوانان دهه شصت و هفتاد رفتم تا ببینم نظرشان درباره مسئولیت و مسئولیتپذیری چیست. بالاخره هر نسلی یک نظری دارد. راستی نظر شما چیست؟
مسئولیت و ابعادش
مطهره، دانشجوی میکروبیولوژی، هفتاد و دویی است و وقتی درباره مسئولیت در زندگی شخصی و اجتماعی از او میپرسم، خودش را متهم به تنبلی میکند: «من بهتازگی عقد کردهام و مامانم دائم سرم غر میزند و شاکی است که چرا اتاقم را تمیز نمیکنم تا وقتی نامزدم میآید، شلخته و به هم ریخته نباشد. اما من دلم نمیخواهد این مسئولیت را قبول کنم و دوست دارم مثل قبل مادرم اتاقم را تمیز کند ولی او میگوید دیگر خودم مسئولم. این را خوب میدانم که مسئولیتهای شخصی مثل تمیز کردن اتاق، حتی از کوچکی، با خود فرد است اما به لطف اطرافیان، این محبت، وظیفه و مسئولیت دیگران تلقی میشود و من امروز پذیرشاش را ندارم و در زمینه مسئولیت جمعی هم اگر اطرافیانم سختگیر نباشند، تا بتوانم از زیر کار در میروم.»
فنآوری، آزادیها را زیاد و مسئولیت پذیری را کم کرده
حسین، دانشجوی مهندسی برق، هفتاد و یکی است. او برای اینکه درباره مسئولیتپذیری دهه هفتادیها حرف بزند، این دهه را به دو نیمه اول و دوم تقسیم میکند تا به این نتیجه برسد: «زمانی که من راهنمایی یا حتی دبیرستان بودم، داشتن تلفن همراه خصوصی برای دانشآموزان معنایی نداشت و تعداد معدودی از همکلاسیهایم تلفن همراه داشتند، اما اکثر بچههای دهه دوم هفتاد، از همان دوره دبستان، تلفن همراه شخصی دارند و در برابر موجی از تکنولوژی و آزادیهای اینترنتی قرار گرفتهاند. به نظر من، ما نیمه اولیهای دهه هفتاد از نیمه دومیها مسئولیتپذیرتریم.»
او در اینباره که آخر چه ربطی بین تکنولوژی و احساس مسئولیت وجود دارد، توضیح داد: «با این آزادیهای زیاد، تعهد و مسئولیت در نیمه دوم دیگر معنایی نــــدارد. وقتی بچهها میتوانند تمام خواستههایشان را آزادانه داشته باشند، دیگر نیازی نیست خود را به زحمت بیندازند و مسئولیتی را قبول کنند.»
نمیدانم این چه حکایتی است که خیلی از متولدان سالهای قبل، متولدان سالهای بعد را به مسئولیتپذیری کمتر متهم میکنند. مثلا خیلی از دهه شصتیها معتقدند دهه هفتادیها نسبت به مسائل توجه و مسئولیت پذیری کمتری دارند. به هر حال، نمیشود بدون تحقیق و عدد و رقم، در این زمینه نظر داد.
سنگ زیرین آسیاب
بهاره، شصت و هشتی، خانهدار، معتقد است دخترها باید مسئولیتپذیرتر از پسرها باشند: «در زندگی مستقل، تاثیرگذاری زن روی شوهر بیشتر است و میتواند او را بسازد؛ بنابراین مسئولیتپذیری و آگاه بودن دختر برای زندگی خیلی مهمتر است. به قول پدرم، زن خوب فرمانبر پارسا، کند مرد درویش را پادشاه. حالا دختری که از نظر دخل و خرج خانه مسئول نباشد و به جیب شوهرش نگاه نکند و بیمسئولانه توقع داشته باشد، در زندگیاش پیشرفت نمیکند.» البته او این را هم قبول ندارد که مسئولیتپذیر بودن دختر، چیزی از مسئولیتپذیری پسر کم میکند، ولی بر این باور است که دختر سنگ زیرین آسیاب است و مسئولیتپذیر بودنش خیلی مهم!
مسئولیت از پسرها، مردان بالغ میسازد
آرام، شصت و نهی، معتقد است: «اکثر پسرهای دهه شصت خیلی با هدف به زندگی نگاه میکنند در صورتی که خیلی از پسرهای دهه هفتاد اغلب منتظرند هدف به سمتشان بیاید»
به نظر او کلمه «عقده» در توجیه رفتار برخی از والدین دهه هفتاد در زمینه تربیت فرزندانشان جایگاه بالایی دارد و والدین همیشه در توجیه رفتارهایشان به دیگران متذکر دوران سخت و عقدههای خودشان میشوند. اکثرشان میگویند هدفشان این بوده که بچههایشان عقدهای نشوند و اگر از جانشان هم مایه بگذارند، هرچه بخواهند برایشان مهیا میکنند.
او میگوید: «به اغلب پسرهای این نسل با محبتهای زیادی و بیجا ظلم شده است. برخی از آنان، امروز تحمل نه شنیدن ندارند و برای رسیدن به هدفهایشان خیلی تلاش نمیکنند. هنگامی که با مشکلات رو در رو میشوند، به جای مسئولیت پذیری و برخورد با مشکلاتشان، مثل بچهها پا به زمین میزنند و رفتارهای کودکانه و سطحی میکنند.»
آخر حرفهایش تاکید میکند: «اگر پسری مسئولیتپذیر نشود پا به دنیای مردانگی نمیگذارد.»
ازدواج؛ دری به سوی مسئولیت یا پنجرهای به آرزوها؟
آزاد، شصت و ششی و خانهدار است. به نظر او هم بچههای دهه شصت مسئولیتپذیرتر از دهه هفتادند. آزاد معتقد است برخی از دهه هفتادیها سطحی نگرتر از دهه شصتیها هستند و این سطحینگری دقیقا در ازدواجهای دهه هفتادیها خودش را نشان داده است.
از او میپرسم آخر چطور به این نتیجه رسیده است؟ توضیح میدهد: «ملاک انتخاب شوهر برای برخی از دخترهای دهه هفتاد که ازدواج کردهاند و من میشناسمشان، خیلی سطحی بوده. انگار عمق مسئولیت در زندگی زناشویی را درک نکردهاند و میخواستند خیلی بیپروا در زندگی زناشویی به دنبال آرزوهای شخصیشان بروند. ازدواج، مجوز رهایی آنان بوده نه شروع مسئولیتهای سنگین و من مطمئنم اگر این فکر سطحی و آرزوهای خیالی را کنار نگذارند، این تفکرات نتیجهای جز از هم پاشیده شدن زندگی برایشان نخواهد داشت. به نظرم برخی از دخترهای دهه هفتادی که من با آنان برخورد داشتم با وجودی که ازدواج کرده بودند، هنوز من و فردیت خیلی برایشان اهمیت دارد تا ما شدن و خانواده و گذشت.»
او علت این فردیت را در شیوه تربیت برخی از والدین این دهه میداند که با برآورده کردن تمام خواستههای معقول و نامعقول فرزندانشان، من سالاری را برایشان به ارمغان آوردهاند.
یک نوع بیمسئولیتی تحت عنوان «به من ربطی نداره»!
سارا، هفتادی است و در یک شرکت کار میکند. میگوید: «اکثر دوستان من بدون در نظر گرفتن شرایط مالی شوهرشان برای کارهای معمول خانه مثل ظرف شستن و جارو و... توقع گرفتن خدمتکار از شوهرشان دارند. وقتی از آنان میپرسم اگر شوهرتان این پول را نداشت که برای شما خدمتکار بگیرد، تکلیف چیست؟ جواب میدهند از یک جا جورش کند، به ما ربطی ندارد. این جواب «به ما ربطی ندارد» به نظر من یک نوع بیمسئولیتی است.» اما معتقد است این برچسب بیمسئولیتی را به همه جوانان هم نسلش نمیشود چسباند و مثال از جوانانی میزند که خیلی هم مسئولیت پذیرند و معتقد است: «بخشی از مسئولیت پذیری، درونی است و فرد میتواند این مهارت را از دیگران یاد بگیرد.»
از جمع کردن دفتر و مداد تا...
یک مثال: پسرخاله، لب تر نکردی میره دنبال نون و نفت و آخر مسئولیته و کلاه قرمزی که وقتی بهش میگی مسئولیت چیه؟ جواب میده: «محسئولیت؟ اینه که از محسئولیت شروع میشه، آخرش بدبختیه. میگی دفتر، مدادتو جمع کن. میگم چشم. بعد میگی محسولیت، کیفتم درست کن. بعد اون کشوئه رو برو درست کن...»
بالاخره مسئولیت هست، از مداد و دفتر جمعکردن بگیر تا نان خریدن و پول نان درآوردن و کارهای جدی. ما چقدر مسئولیت پذیریم؟ (ایران جوان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
45
افزایش موهای زاید در افراد به دو نوع کلی هیپرتریکوز و هیرسوتیسم تقسیم میشوند. هیپرتریکوز در هر دوجنس مرد و زن ایجاد میشود و علل مختلفی دارد؛ اما هیرسوتیسم فقط مخصوص خانمهاست و علل آن کاملا با هیپرتریکوز متفاوت است.
هیرسوتیسم عارضه شایعی است که میتواند در نوجوانان و خانمهای جوان باعث اضطراب و نگرانی و کاهش اعتماد به نفس شود و گاهی عوارض روحی - روانی شدیدی هم به دنبال دارد. در واقغ، هیرسوتیسم به رشد بیش از اندازه مو در مکانهای خاصی از صورت و بدن خانمها که وابسته به آندروژن است گفته میشود.
موهای ناحیه صورت یک خانم به طور طبیعی باید به صورت موهای کمرنگ و نازک باشد. این موها به آسانی قابل دیدن نیستند و اگر در ناحیه صورت هر خانمی به جای این موهای نازک، موهای ضخیم و سیاه با الگوی مردانه رشد کرد، یا اگر در مدت کوتاهی رشد سریع موهای ترمینال در نواحی خاصی از بدن که وابسته به آندروژن است (مثل نواحی سینه، اطراف ناف و شکم، قسمت فوقانی و تحتانی پشت، قسمت داخلی کشاله ران و بازوها) مشاهده شد، حتما باید به پزشک متخصص پوست مراجعه کرد.
باید توجه داشت که این مشکل علاوه براینکه روی ظاهر و اعتماد به نفس بیمار اثر میگذارد، ممکن است مشکلات داخلی فراوانی نیز ایجاد کند، پس این علامت را باید مهم تلقی کرده و نباید آن را از نظر دور داشت.
الگوی طبیعی رشد مو بر اساس رنگ پوست و نژاد بسیار متفاوت است. سفیدپوستها موهای صورتشان نسبت به سیاهپوستها و نژاد زرد بیشتر است و زنان آسیاییتبار و ساکن نواحی مدیترانه به طور طبیعی موهای بیشتری نسبت به زنان اروپایی دارند.
علت زمینهای برای ایجاد هیرسوتیسم را باید در تخمدانها، غدد فوق کلیوی یا هیپوفیز جست اما در صورت ایجاد هر یک از علائمی مانند کلفت شدن صدا شبیه صدای مردان، آکنههای مقاوم به درمان یا شدید و کیستی، ریزش مو با الگوی مردانه در ناحیه پاریتال و جلوی سر، آمنوره یا قطع قاعدگی، اختلالات قاعدگی (کم یا نامنظم شدن آن)، چاقی مرکزی بخصوص در ناحیه شکم و پهلوها، تیره و ضخیم شدن پوست در نواحی زیربغل، آرنج، کشاله ران، گردن یا چینهای زیر پستان، کبودی سریع پوست بدون سابقه ضربه و تروما، ترشح شیر از پستان در خانمهای مجرد یا زنی که کودک شیرخوار ندارد، افزایش کلسترول و چربیهای خون، هیرسوتیسم پیش از بلوغ یا هیرسوتیسمی که به طور ناگهانی رخ میدهد، افزایش فشار خون، دیابت نوع ۲ همراه با سندرومهای مقاومت به انسولین با افزایش قند خون، افزایش حجم عضلات و ناباروری باید به افزایش هورمونهای مردانه در بدن زنان شک کرد و به پزشک متخصص مراجعه کرد.
بهترین روش درمان هیرسوتیسم، شناخت عامل بیماری و درمان با داروهای هورمونی و سپس حذف موها با استفاده از لیزر و سیستمهای نوری و رادیوفرکوئنسی است |
تمام افرادی که دچار هیرسوتیسم هستند باید توسط پزشک معاینه شوند تا علت زمینهای آن مشخص شود. با استفاده از سونوگرافی تخمدانها و غدد فوق کلیوی و آزمایشهای هورمونی، و همچنین در صورت لزوم با نظر پزشک متخصص و انجام سایر اقدامات پاراکلینیکی مانند سی تی اسکن و... میتوان تشخیص قطعی را درباره مشکل رشد زیاد موهای زاید روی پوست زنان مطرح کرد.
اکنون بهترین روش درمانی برای هیرسوتیسم شناخت عامل این بیماری و درمان این عامل با استفاده از داروهای هورمونی و سپس حذف موهای زائد با استفاده از تکنولوژیهای جدید مانند لیزر و سیستمهای نوری و رادیوفرکوئنسی است. البته لیزر مطمئنترین روش در درمان هیرسوتیسم است. (دکتر رضا قادری - متخصص پوست و مو)
دکتر طیبه اسماعیلی اظهار کرد: افرادی که دچار حملههای قلبی و درد در ناحیه قلب میشوند، فشارخونشان بالا میرود و مجبور به استفاده از قرصهای زیر زبانی میشوند.
وی در پاسخ به اینکه چرا برخی قرصهای معروف به زیر زبانی را باید زیر زبان گذاشت، گفت: با توجه به اینکه خونرسانی در زیر زبان بالاست و سد کمتری برای جذب دارو داشته و مخاط فراوانی دارد، خیلی سریع بر بیمار اثر میگذارد. بنابراین قرصهای زیرزبانی حتما باید در زیر زبان گذاشته شوند تا اثر دارویی بر بیمار سریع و مطلوب باشد.
اسماعیلی تصریح کرد: افراد از بلعیدن این گونه قرصها خودداری کنند چرا که بلعیدن، تاثیر قرص و سرعت اثر را کاهش میدهد. به عنوان مثال در فردی که احساس درد در ناحیه قفسه سینه دارد، زیر زبان قرار دادن قرص بسیار سریع وضع او را بهبود میبخشد. (ایسنا)
دکتر مینا پورفرخ، روانشناس، در برنامهای رادیویی گفت: چگونگی دور شدن زنان جوامع صنعتی و مدرن از سرشت و فطرت طبیعی خود مسئلهای است که نمیتوان به راحتی از آن چشم پوشی نمود. از آنجا که هر زنی دارای مردانگی درون (آنیموس) و هر مردی دارای زنانگی درون (آنیما) هست پس لازم است افراد بتواند در این زمینه به تعادل برسند.
وی افزود: از نظر روانشناختی لازم است هر زن ۴ جنبه انرژی روانی درونش را تجربه کند و آنها را به تعادل برساند. اولین بخش که «روح معنوی زن» است بازتابدهنده محسنات کامل زنانه از لحاظ بردباری و وفای به عهد است و از آنجا که این خصوصیت زن در پی کسب عظمت و قدرت نیست و به دنبال نقاط قوت مرد و چشم پوشی از نقاط ضعف است، با روحیهای الهام بخش و خلاق، مرد را در زندگی به سوی موفقیت سوق میدهد.
او ادامه داد: دومین بخش که «انرژی مادرانه» است؛ نقش حامی و سرپرست را برای فرزندان و حتی اطرافیان ایفا میکند و در پروش افراد موثر است.
این روانشناس افزود: سومین بخش که ویژگیهای مردانه درون زن است و «آمازون» نام دارد شدیدا دارای تمرکز درونی حواس بوده و قابلیت ابراز وجود دارد. متکی به نفس و خودکفاست و در ارتباطات اجتماعی با مردان، نقش همکار و رقیب را ایفا میکند.
وی اضافه کرد: چهارمین بخش نقش معشوقه را به عنوان زنی جذاب با حس شادابی و سرزندگی نشان میدهد. زنی که در روابط شخصی خود با مردان در سطوح مختلف عقلانی و عاطفی برخورد میکند، با مرد زندگیاش همخوانی میکند و نظراتش ارزشمند است. این جنبه از زنانگی همیشه مورد ستایش مردان قرار میگیرد.
او همچنین خاطرنشان کرد: با توجه به چهار بعد انرژی درونی زنان میتوان گفت که در صورت به تعادل رساندن این چهار بخش است که یک زن توانایی و قابلیت همسری با حفظ نقش معشوقه بودن و مادری مهربان و کارمند یا مدیری موفق خواهد بود. اگر به هر دلیلی در یکی از ابعاد، پیشرفت چشمگیری داشته باشد و در بعدی دیگر کم کاری و خلاء شکل گرفته باشد خانواده دچار بحران شده و زندگی با تنش مواجه خواهد شد. در چنین حالتی لازم است که با به تعادل رساندن همه ابعاد انرژی زنانه به ثبات خانواده توجه بیشتری نمود. به نظر میرسد با مدرنیته شدن جوامع صنعتی، زن امروزی در جهت بعد مردانگی درون پیشرفت چشمگیری حاصل کرده و احتمالا از ابعاد دیگر انرژی روانی دور مانده است. (ایسنا)
رسول دیناروند با اشاره به برخی اظهارنظرها در خصوص تغییر تعریف کمبود دارویی گفت: اینکه برخی میگویند طبق تعاریف جدیدی که از کمبود دارو شده است به هر دارویی که در دسترس نباشد دیگر نمی توان قید «کمبود» افزود؛ مورد نظر ما نیست بلکه در یک تفسیر عام می توان بیان کرد هر دارویی که پزشک بنویسد و در دسترس نباشد کمبود دارویی به حساب می آید.
وی افزود: اما هنر ما در این است که هم پزشکان و هم بیماران را به درستی و بگونه ای توجیه کنیم که یقین حاصل کنند این کمبود دارویی قابل رفع است و به سلامتی ایشان آسیبی وارد نخواهد آورد.
دیناروند با اشاره به اینکه کمبود برخی داروها، به هر دلیلی و در هر جای دنیا ممکن است اتفاق بیافتد و امری طبیعی است، اظهار داشت: مسئله مهم این است که قطعا برای آنها جایگزین وجود دارد مهم این است که بتوانیم استدلال منطقی داشته باشیم و این موضوع را که داروی داخلی دارای گواهی تائید سازمان غذا و داروی داروی کشور و مورد وثوق بسیاری از پزشکان مبرز است و از پس نیازهای درمانی آنها بر می آید را آویزه باور متقاضیان بکنیم.
رئیس سازمان غذا و دارو به انتظار واردات فلان داروی برند نشستن را باوری بسیار خطرناک عنوان و تصریح کرد: مدیریت صحیح دارویی این است که ضمن اطلاع رسانی سریع کمبود یک دارو، آلترناتیو آنرا نیز به بیمار معرفی کنیم اگر برندش درسترس نیست ژنریک آنرا و اگر ژنریکش هم موجود نبود داروی مشابه اش را معرفی کنیم.
معاون وزیر بهداشت افزود: هرچند ممکن است عده قلیلی از پزشکان باشند که تعمدی نسخه هایی غیر قابل یافت می نویسند و به بیمار مضطر هم تلقین می کنند که همین نسخه شفابخش آنها است و لاغیر؛اما مطمئن هستیم اکثر پزشکان و بیماران اهل لجاجت نیستند و اگر پاسخهای قانع کننده ما را بشنوند مجاب می شوند وحتی اعتمادشان به ما بیش از پیش می گردد.(فارس)
غلامرضا کردافشاری متخصص طب سنتی اظهار کرد: از دیدگاه طب سنتی تعریق به 2 دسته طبیعی و غیر طبیعی تقسیم میشود.
به گفته وی، حکمای طب سنتی ترکیبی را عنوان کردند که برای تعریق مناسب است که این ترکیب به 4 شیره خنک مشهور است و این ترکیب شامل 10 گرم تخم کاسنی، 10 گرم تخم خیار، 10 گرم تخم خربزه و 10 گرم تخم خرفه است.
این متخصص طب سنتی عنوان کرد: افراد میتوانند 10 گرم تخم کاسنی، 10 گرم تخم خیار، 10 گرم تخم خربزه و 10 گرم تخم خرفه را نیم کوب کند و در عرق کاسنی بخیسانند و با پارچهای عصاره آن را بگیرند و استفاده کنند.
کردافشاری افزود: برای رفع تعریق غیر طبیعی میتوان 2 الی 3 روز یک قاشق مرباخوری تخم گیشنیز را در آبغوره بخیسانند و استفاده کنند همچنین میتوانند هلیله زرد را در آبغوره بخیسانند و صبح مصرف کنند توجه داشته باشند، بیشتر از سه روز مصرف نکنند.
برخی از تعریقها به دلیل ضعف عمومی بدن است
وی گفت: افراد توجه کنند که نوع تعریق خود را توسط پزشک حاذق طب سنتی شناسایی کنند سپس اقدام به مصرف دارو کنند چرا که برخی از تعریقها به دلیل ضعف عمومی بدن است. البته نسخه اراده شده بیشتر برای افرادی است که دارای طبع گرم و خشک هستند که معمولاً لاغر اندام هستند و سطح بدنشان داغ است.
عرق کاسنی محلل است و صفرا را از بین میبرد
این متخصص طب سنتی خاطرنشان کرد: مصرف آش گشنیز، و آش آلو، آش آلو اسفناج و زرشک میتواند برای این افراد مفید باشند. عرق کاسنی برای این افراد بسیار مفید است و میتوانند به عنوان نوشیدنی در روز چند بار از عرق کاسنی و شاهتره همراه با کمی نبات یا شکر مصرف کنند چرا که عرق کاسنی محلل است و صفرا را از بین میبرد و کبد را پاکسازی میکند.(تسنیم)
به گزارش مهر، همه ما در معرض ابتلا به زوال عقل هستیم. آمار و ارقام نشان می دهد اگر ما تا سن ۸۵ سال یا بیشتر زندگی کنیم، در معرض خطر ابتلا به آلزایمر قرار داریم که احتمال آن ۵۰ درصد خواهد بود. پس لازم است که هر کاری انجام دهیم تا مغزی سالم را پرورش دهیم.
آنچه ما میخوریم می تواند تاثیر قدرتمندی بر روی انرژی مغز و چگونگی انجام کارها بوسیله ذهن و حالت عمومی ما داشته باشد. تمرکز ما در اینجا بروی آن دسته از مواد غذائی خاص است که موجب افزایش نورونها و ارتباط متقابل در مغز می شود.
غذاهای لیست شده در زیر می توانند به ما در تمرکز، افزایش حافظه، تنظیم مهارتهای حسی و حرکتی، حفظ انگیزه، تسریع سرعت زمان واکنش، کنترل استرس و حتی تقلیل سرعت پیر شدن سلولهای مغزی کمک کنند.
حال در اینجا لیستی از ۱۷ نوع مواد خوراکی مختلف همراه با تاثیر و چگونگی فعالیت آنها وجود دارند که ما می توانیم به رژیم غذائی خود اضافه کنیم.
۱- روغن زیتون: غنی از پلی فنول هاست که جزء آنتی اکسیدان های قدرتمند در حفاظت از مغز به شمار می اید.
۲- روغن نارگیل: همزمان با افزایش توانایی نورون های مغز در مصرف انرژی، موجب کاهش تولید رادیکال های آزاد مخرب هم می شود. دارای چربی اشباع شده است که ماده مغذی ضروری برای عملکرد درست غشاهای سلول مغز می باشد.
۳- ماهی قزل آلا: منبع طبیعی DHA روغن امگا ۳ است. DHA نقش اساسی در حفظ سلامت سلول های مغزی داشته و به تحریک رشد سلول های مغزی در مرکز حافظه مغز کمک می کند.
۴- بلوبری: مملو از آنتی اکسیدان های محافظ مغز است. بلوبری به کاهش تورم و التهاب که عامل اصلی اکثر اختلالات انحطاط کننده مغز هست نیز کمک می کند.
۵- زردچوبه: با تاثیر بر روی DNA به کاهش التهاب کمک می کند. ۳۰۰۰ سال قبل به نقش مهم زردچوبه در سلامت مغز در کتب مقدس ودا اشاره شده بود.
۶- تخم مرغ: غنی از کولن، پیش ماده شیمیایی استیل کولین، یکی از اصلی ترین انتقال دهنده های نورونی است. بعلاوه تخم مرغ حاوی کلسترول است که مولفه مهم غشای سلول مغزی بوده و به عنوان آنتی اکسیدان محافظ مغز عمل می کند.
۷- برگ های قاصدک: غنی از فیبر پروبیوتیک است. فیبری که به پرورش رشد باکتری محافظ مغز در روده کمک می کند.
۸- گردو: غنی از انواع مواد مغذی در حفاظت از سلامت مغز می باشد که از آن جمله می توان به ویتامین E، چربی های امگا۳، مس، منگنز، و فیبر لازم برای باکتری محافظ مغز در روده اشاره کرد.
۹- ورزش: ورزش را هم به عنوان غذای روح در این فهرست قرار می دهیم. ورزش های هوازی با ترشح هورمون رشد و حفاظتی، سلول های مغز را هدف قرار می دهند.
۱۰- مارچوبه: غنی از فیبر پروبیوتیک در حفاظت از باکتریهای محافظ مغز در روده است. مارچوبه دارای مقادیر بالای مواد مغذی ضدالتهابی است.
۱۱- کلم پیچ: غنی از ویتامین های C، K، و A و همچنین پتاسیم و آهن است.
۱۲- کلم بروکلی: مملو از مقادیر بالای سولفوروفان است. این ماده شیمایی به سم زدایی، کاهش التهاب، و کنترل آسیب ناشی از رادیکال های آزاد کمک می کند.
۱۳- آووکادو: غنی از چربی های مونواشباع شده در راستای حفاظت از سلول های مغز است. روغن آووکادو به حفظ سطح سالم فشار خون کمک می کند.
۱۴- شکلات تلخ: غنی از پلی فنول است که به تقویت جریان خون در مغز کمک می کند.
۱۵- اسفناج: غنی از آنتی اکسیدان های محافظ مغز به همراه ویتامین K، فولات و لوتین است.
۱۶- بادام: همانند ماهی های چرب، دارای میزان بالای اسیدهای چرب امگا۳ و مقادیر بالای ویتامین E است.
۱۷- تخم کدو تنبل: منبع غنی روی، ماده معدنی ایی که نقش مهمی در حافظه عملکرد کلی مغز دارد.
به گزارش جام جم سرا ، متخصصان دانشگاه کلمبیا در زمینه بیماریهای آسم، اختلال کمبود تمرکز و بیشفعالی به الگوریتمی دست یافتند که قابلیت پیشبینی این بیماریها را بر اساس ماه تولد افراد دارد.
به عقیده این محققان افرادی که در ماه مه (اردیبهشت) متولد شدهاند به احتمال کمتری نسبت به افراد متولد ماه اکتبر (مهر) به بیماریهای مزمن مبتلا میشوند.
با وجود اینکه برای تایید این موضوع احتیاج به شواهد تجربی بیشتری است، به گفته دکتر نیکولاس تاتونی، استاد بخش بیوانفورماتیک دانشگاه کلمبیا، این اطلاعات میتواند محققان را در کشف علل بروز بیماریها یاری دهد.
وی در این خصوص میگوید: «گرچه ارتباط معناداری بین ماههای تولد و خطر ابتلا به بیماریها کشف شده است، اما باید توجه داشت این خطرات چندان جدی نیست. در واقع عواملی مثل رژیم غذایی و ورزش نقش بسیار مهمتری در ابتلا به بیماریها دارند. بنابراین لزومی ندارد افراد نگران نتایج تحقیقات باشند.»
تاتونی و همکارانش از پایگاه دادههای پزشکی نیویورک برای مقایسه 1688 بیماری با تاریخ تولد افراد استفاده کردند و جهت دستیابی به رابطهای معنادار سوابق پزشکی 1.7 میلیون بیمار را برای سالهای 1985 تا 2013 مورد بررسی قرار دادند.
نتایج تحقیق نشان داد، خطر ابتلا به بیماری آسم در میان متولدین ماههای جولای (تیر) و اکتبر (مهر) بیشتر است. همچنین بیماری ADHD (بیشفعالی و کمتوجهی) در میان متولدین ماه نوامبر (آبان) رواج بیشتری دارد. یک مورد از هر 675 تشخیص بیماری ADHD مربوط به افرادی بوده است که در ماه نوامبر و در شهر نیویورک متولد شدهاند.
در خصوص 9 بیماری قلبی شایع در آمریکا نتایج نشان داد اختلالات قلبی مثل فیبریلاسون دهلیزی، نارسایی دریچه میترال و نارسایی مزمن قلب را میتوان به متولدین ماه مارس (اسفند) نسبت داد.
گفتنی است، بیماریهای قلبی در آمریکا شایعترین علل مرگ و میرهای پزشکی محسوب میشوند.
نتایج حاصل از این تحقیق با تحقیقات مشابه در کشورهای اتریش، دانمارک و سوئد مطابقت داشته است. برای مثال تحقیقی در سوئد نشان داد بیماری ADHD در میان متولدین نوامبر (آبان) از لحاظ آماری دارای بیشترین فراوانی است.
منبع:مدیکال دیلی
یک محقق و پژوهشگر حوزه کودکان در خصوص کودکان مبتلا به اوتیسم یا در خودماندگی گفت: کودکان اوتیسمی به برنامه های ساختاری و فردی نیاز دارند .همچنین در این کودکان مهارت هایی مانند مهارت کنشی،مهارت کلامی ،ارتباطات و مدیریت رفتارها نیز باید افزایش پیدا کند.
یوسف اردبیلی محقق حوزه بیماری های کودکان در خصوص ویژگی های کودکان اوتیسمی افزود: کودکانی که به اوتیسم مبتلا هستند درمان های گفتاری برای آنها از ضروریات است.کار درمانی و درمان فیزیکی نیز باعث می شود تا حدودی ضعف های این کودکان برطرف شود.اغلب این کودکان نیاز دارند تا با یک فردی که تجربه های کافی در زمینه رفتار با کودکان اوتیسمی را فراگرفته است در تماس باشند تا بتوانند خدمات بهتری دریافت کنند.
وی در ادامه با اشاره به این اختلال عصبی و معیارهای مختلف تعریف اوتیسم گفت:اوتیسم در حقیقت یک اختلال عصبی به شمار می رود و انجمن روان کاوی ایالات متحده در سال 2000 میلادی طبقه بندی های مختلفی از اختلالات شایع رشد اوتیسم ارائه داد.قانون تعلیم و تربیت افراد ناتوان سه جنبه اولیه را برای اوتیسم می شناسد که باعث مشکلات جدی در بخش اعظم فعالیت های روزانه آنها به خصوص در تحصیل می شود.
اردبیلی ضمن بیان این مهم که دامنه تعاملات اجتماعی کودکان اوتیسمی محدود است تصریح کرد:این کودکان نه تنها در تعاملات اجتماعی ضعیف هستند بلکه برخی رفتارهای سرزده از سوی آنها به مهارت های ارتباطی شان لطمه وارد می کند.الگوهای مداوم رفتاری مانند لرزیدن،تکان تکان خوردن،فعالیت های غیرکنشی،خط خطی کردن وسایل و... نیز جزء اصلی خصوصیات رفتاری کودکان اوتیسمی به شمار می رود.
این پژوهشگر در ادامه افزود:اوتیسم جزء 5 اختلال مهم رفتاری به شمار می رود که تحت طبقه اختلالات شایع رشد در قانون تعلیم و تربیت افراد ناتوان آورده شده است.همچنین این اختلال نیز در میان پسران شایع تر است و تقریبا چهار برابر دختران نیز به این اختلال مبتلا می شوند.
به گفته این محقق،طیف ناتوانی اوتیسم در آمریکا بسیار زیاد است و نمونه گیری ها نشان می دهد یک نفر در 110 نفر در آمریکا به اوتیسم مبتلا هستند.خیره نگریستن یک مشکل اساسی است که در طیف اختلالات اوتیسم به چشم می خورد . این کودکان به ندرت توانایی برقراری ارتباط با دیگران را دارند .کودکان اوتیسمی الگوهای رفتاری تکراری و یکنواختی دارند .در بازی و تقلید و تعامل اجتماعی با همسالان خود بسیار متفاوت رفتار می کنند.
این پژوهشگر حوزه کودکان در بیان برخی مشکلات رفتاری کودکان اوتیسمی ادامه داد:کودکان مبتلا به اوتیسم در دنیای منحصر و خاص خود زندگی می کنند و کاملا به طور ارادی در تعاملات اجتماعی تمایلی به شرکت در جمع ندارند.کودکان اوتیسمی در سنین نوجوانی به جای تقابل و همبستگی با همسالان به اشیا اطراف شان وابستگی نشان می دهند .
وی افزود:کودکان اوتیسمی همچنین حرکات تکراری را بیشتر دوست دارند و از دنیای واقعی خود را دور می کنند.ارتباط کمی با دنیای اطراف برقرار می کنند و در قبال دستورات و الزامات واکنش عکس از خود نشان می دهند.زیرا وجودشان آکنده از انگیزش های درونی است.
اردبیلی با اشاره به موفقیت های کودکان اوتیسمی در زمینه های مختلف بیان کرد: توسعه و رشد کودکان اوتیسمی نیز در برخی موارد چشمگیر است عده ای از این کودکان مهارت های کنشی بسیار بالایی دارند و در مطالعه پیشرفت زیادی از خود بروز می دهند.همچنین استعداد خارق العاده در انجام محاسبات ریاضی دارند که همین مهم باعث می شود در حد مهارت یک دانشمند قرار گیرند.
منبع:آستان