سه شنبه 15 مهر 1393 ساعت 16:39
اگر از ظاهر شلوارتان خسته شدهاید، از باب تنوع میتوانید با چند برش و کوک و دوخت، و البته گذاشتن اندکی وقت و دخالت دادن کمی هم ذوق و سلیقه، به شلوار جین خود ظاهری متفاوت بدهید. تصاویر پی آمده را ببینید... آنقدر گویا هستند که نیازی به هیچ توضیح اضافه نداشته باشند. البته شما میتوانید به جای مستطیل یا مربعی ساده در قسمت زانو، یا زیپی که پایین ساق دوخته شده، بر حسب میل و سلیقه خود از رنگ و طرحی دیگر (مثلا ستارهای، دایره و...) استفاده کنید.
جام جم سرا:سرهنگ تیمور حسینی در حاشیه مراسم تجلیل از رانندگان نمونه ترافیکی از تغییر حداکثر سرعت تردد در برخی از بزرگراههای تهران خبر داد و گفت: ما به دنبال این هستیم تا سرعت تردد خودروها در بزرگراههای شهر متناسب با نیازهایمان باشد بنابراین چندین جلسه با معاونت حمل و نقل ترافیک شهرداری تهران برگزار کرده و به این نتیجه رسیدیم که میبایست در حداکثر سرعت مجاز تردد خودروها در برخی از بزرگراههای پایتخت تجدیدنظر کنیم.
وی با بیان اینکه با توجه به همین موضوع حداکثر سرعت در طول بزرگراههای آزادگان، نیایش و بخشی از همت به 90 کیلومتر در ساعت رسید، افزود: همچنین با توجه به شرایط و ساختار بزرگراههای خرازی و زینالدین تصمیم بر این شد که سرعت تردد در این بزرگراهها به 100 کیلومتر در ساعت افزایش یابد.
رییس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ گفت: رانندگان باید برای تنظیم سرعت تردد خود در این بزرگراهها به تابلوهای نصب شده توجه کنند و تا زمانی که تابلوها به طور کامل در این بزرگراهها نصب نشده و دوربینهای کنترل سرعت نیز تنظیم نشده است، تردد همچون گذشته و با همان حداکثر سرعت مجاز باید انجام شود.
حسینی با اشاره به طرح گسترده پلیس برای برخورد با تخلفات رانندگان اتوبوسهای تندرو که از مدتی قبل در پایتخت به اجرا در آمده، اظهار کرد: ابتدا این را بگویم که سرعت مجاز برای تردد در خطوط بیآرتی 40 کیلومتر در ساعت است و در راستای اجرای طرح برخورد با تخلفات اتوبوسهای بیآرتی نیز باید بگویم که 20 تیم مشترک میان شرکت واحد اتوبوسرانی و پلیس راهور برای این منظور تشکیل شده و در طی ماه گذشته با 200 راننده متخلف اتوبوس برخورد شده است.
وی در ادامه با اشاره به موضوع بخشش جرایم گردش به راست در تقاطعها نیز اظهار کرد: از اول آبانماه تخلفات گردش به راست در تقاطعها اعمال خواهد شد. از این رو از رانندگان میخواهیم که نسبت به این موضوع توجه داشته باشند چراکه پلیس دوست ندارد کسی را جریمه کند.
رییس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ اظهار کرد: در همین راستا از شهرداری درخواست کردهایم تا تابلوهای ممنوعیت گردش به راست را در تقاطعهایی که گردش به راست در آن خلاف است نصب کنند.
حسینی از کاهش 10 درصدی تلفات حوادث رانندگی پایتخت در نیمه نخست امسال خبر داد و افزود: خوشبختانه در حوزه ترافیکی وضعیت ما نسبت به گذشته بهتر شده و با توجه به تمهیدات پلیس تصادفات ما از ابتدای مهرماه تاکنون نسبت به مدت مشابه پارسال کاهش چشمگیر داشته است.
وی افزود: همچنین در شش ماه گذشته نیز شاهد کاهش 10 درصدی فوتشدگان حوادث رانندگی پایتخت طی مدت مشابه سال قبل هستیم.
به گزارش ایسنا، رییس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ در ابتدای این مراسم، با اشاره به برگزاری مراسم تجلیل از رانندگان نمونه ترافیکی سازمانهای شهری پایتخت تصریح کرد: امروز از 150 راننده نمونه که طی یک سال گذشته که مرتکب هیچگونه تخلفی نشدهاند تقدیر خواهند شد البته ما به دنبال این هستیم تا در اقدامی مشترک با مدیریت شهری شهروندان نمونه ترافیکی را نیز معرفی کند.(ایسنا)
جام جم سرا به نقل از ایرنا: اگر فکر میکنید روانشناسان شیوهای ابداع کردهاند که طی یک جلسه و به محض خارج شدن از دفترشان بتوانید احساسات نامناسبتان را تغییر دهید، اگر فکر میکنید کتابی وجود دارد که بلافاصله پس از خواندن آن تغییر خواهید کرد، اگر فکر میکنید باید فرمولی وجود داشته باشد که به محض یادگیری آن قادر باشید خود را بسرعت تغییر دهید و اگر فکر میکنید باید راهی وجود داشته باشد تا شما بدون هیچ زحمتی و به آسانی خود را تغییر دهید، بدانید که این افکار از همان افکار نامعقولی هستند که ذهن ما انسانها را همواره مشغول کرده است!
تعجب نکنید! امید خود را هم از دست ندهید. گمان نکنید که به هیچ عنوان توانایی ایجاد تغییرات را در خود نداشته و تا آخر عمر همین گونه که هستید باقی خواهید ماند. ما انسانها قادر به ایجاد تغییراتی شگرف در خود هستیم و توانایی تغییر شدیدترین افکار، احساسات و کنشهای خود را داریم؛ البته اجازه دهید واقع بین باشیم و در مورد تغییرات خود اغراق نکنیم. به عبارت واضحتر هرچند که ظرفیت چنین تغییراتی را داریم ولی نمیتوانیم به طور کامل و نامحدود از این ظرفیت استفاده کنیم، چرا که بسیاری از تمایلات ما کاملا انتخابی نیستند و بسیاری از آنها محصول وراثت و شرطی شدن هستند، اما خوشبختانه درمان عقلانی_هیجانی به ما کمک میکند تا بتوانیم تفکر، احساس و عمل مضر خود را تغییر بدهیم.
ما تقریبا همیشه درحال انجام سه کار هستیم؛ فکرکردن، احساس کردن و عمل کردن.
نوع فکر و عقیده ما در موقعیتهای مختلف موجب احساسات مناسب و نامناسب در ما میگردد و این احساسات تعیین کننده نوع عملکرد و رفتار ما هستند.
ما در هر موقعیتی میتوانیم به چهار روش اصلی فکر کنیم که از این چهار روش، سه روش آن بسیار بد و نامناسب است؛ اولین نوع یا روش تفکر اصلی وحشتناک پنداری است؛ با این تفکر ما قادر هستیم از تمام انواع مسایل فاجعه ساخته و آنها را به مسالهای بزرگتر تبدیل کنیم.
دومین نوع تفکر اصلی الزام سازی یا باید انگاری است؛ برخی از ما تمام روز برای خود و دیگران باید سازی میکنیم.
سومین نوع تفکر اصلی توجیه است؛ ما قادر هستیم به شیوهای غیرقابل باور به توجیه پناه برده تا از رفتارهای نامناسب خود دفاع کنیم و اعمال خود را پذیرفتنی جلوه دهیم.
خوشبختانه چهارمین نوع تفکر ما مناسب و معقول است و ترجیحهای واقع بینانه نام دارد؛ این نوع تفکر برای رها شدن از احساسات نامناسب کارساز است اما به کارگیری عملی آن نیازمند تمرین، تمرین و تمرین است.
هنگامی که میخواهیم احساس بهتری داشته باشیم و خود را از چنگال خشم، افسردگی و اضطراب رها سازیم و یا روابط خود را بهبود ببخشیم و رفتار خود را تغییر بدهیم؛ دراغلب مواقع باید این کار را از افکارمان شروع کنیم.
افکار بر نحوه رفتار ما، کاری که تصمیم به انجام یا عدم انجام آن میگیریم و کیفیت عملکرد ما تاثیر میگذارد و تغییر افکار نیازمند آگاهی و تمرین است و آگاهی اولین گام به سوی تغییر عملی شیوه تفکر است.
هرگاه دچار احساسات نامناسبی نظیر خشم، افسردگی، اضطراب و احساس گناه میشویم درگام نخست باید از خود پرسید چگونه در این موقعیت به طور نامناسب احساس و رفتار میکنم؟
در این مرحله با شناسایی احساس نامناسب خود و معادل مناسب آن و به کمک گامهای بعدی باید احساس نامناسب را به احساس مناسب تغییر داد.
احساسات نامناسب محصول افکار دستوری و آمرانه هستند و احساسات مناسب محصول افکاری هستند که تمایل، خواست یا گرایش ما را نشان میدهند. پس هرگاه دچار احساسات منفی و نامناسب شدید، بدانید که این احساسات محصول ورود به محدوده بایدها، حتماها، قطعاها، توقعات، دستورها و الزامها میباشد.
در گام دوم باید از خود پرسید چگونه فکر میکنم که خود را دچار احساسات نامناسب مینمایم؟ در مورد خودم، دیگران و موقعیت چگونه فکر میکنم و به خصوص دنبال تفکرات نامعقول خود بگردید. در این مرحله باید باورهای نامعقولی که ما معمولا درباره آنها به وحشتناک پنداری، الزام سازی و توجیه میپردازیم را به خوبی شناسایی کنیم؛ تعداد این باورها زیاد است اما چهار باور نامعقول اول از بقیه مهمتر هستند و عبارتند از نگرانی بیش از اندازه در مورد طرز فکر دیگران درباره خود یا به عبارت دیگر ترس از طرد شدن، ترس از شکست، تحمل کم در برابر ناکامیها و مقصردانستن خود یا دیگران.
در گام سوم باید از خود پرسید چطور میتوانم تفکرات نامعقول خود را به چالش کشیده و زیر سوال ببرم؟ در این مرحله با چنین پرسشهایی میتوانید تفکر نامعقول خود را زیر سوال ببرید. پرسشهایی نظیر آیا باید... داشته باشم؟ آیا بایستی... باشم؟ آیا لازم است...؟ آیا نیازدارم که او...؟ آیا آنها باید...؟ چرا من باید...؟ چرا آنها باید...؟ آیا اگر طرد شوم وحشتناک، هولناک و افتضاح است؟ آیا حتما باید مورد علاقه و احترام دیگران باشم؟ آیا هرگز نباید شکست بخورم؟ آیا دیگران هرگز نباید با من غیر منصفانه رفتارکنند؟
در گام چهارم باید از خود پرسید کدام ترجیح واقع بینانه را میتوانم جایگزین تفکرات نامعقول خود نمایم؟ در این مرحله با جایگزین کردن تمایلات و خواستههای خود به جای تفکرات نامعقول خود را از احساسات نامناسب رها میسازید. خواستههایی نظیر میخواهم که...، دوست دارم که...، ترجیح میدهم که....، اگر.... بهتر خواهد بود، مایوسم که...، به طورجدی نگرانم... و متعهدم که...
فکر کردن برحسب ترجیحهای واقع بینانه به جای تفکر نامعقول ممکن است در ظاهر آسان به نظر بیاید اما در عمل و به ویژه زمانی که در موقعیت نامناسبی هستیم بسیار مشکل است؛ اما با تلاش و تمرین و از طریق ماندن در محدوده ترجیحهای واقع بینانه و دوری از وحشتناک پنداری، الزام سازی و توجیه میتوانید احساسات خود را تغییر دهید. (فائزه عطاریان - کارشناس ارشد روانشناسی)
جام جم سرا به نقل از خراسان: ما گاهی میخواهیم به هر قیمتی که شده، رفتار همسرمان را تغییر دهیم حتی اگر شده با توسل به زور! این قدرت نمایی از اخم کردن شروع میشود و تا جر و بحث و تهدید به جدایی پیش میرود.
به گزارش ایسنا این دعواهای کلامی، اگر هم تغییری در رفتار همسرمان ایجاد کند، ظاهری و موقتی است. در این مواقع، همسر شما هر زمان فرصتی پیدا کند به رفتار خود بر میگردد و در صدد تلافی برمی آید تا مرهمی بر احساسات جریحه دار شده خود بگذارد.
بازی با احساسات همسر
جملههایی مانند «اگر من را دوست داری پس...» یا «با این کارت نشان دادی که مرا دوست نداری»، گاهی از زبان زوجین شنیده میشود؛ در این شیوه، همسران سعی میکنند با به غلیان درآوردن دیگ احساسات یکدیگر روی هم تاثیر بگذارند. ممکن است چنین روشی در مدت کوتاهی جواب دهد، اما در بلند مدت، ممکن است باعث بیعلاقگی زن و شوهر به یکدیگر شود.
تکرار بیش از حد
در بعضی مواقع برای تغییر رفتارهای همسرمان، به تکرار بیش از حد متوسل میشویم و مرتب رفتار او را به رویش میآوریم و از او میخواهیم آن را تغییر دهد. وقتی مسئلهای بیش از حد تکرار شود، جایگاه و اهمیت خود را از دست میدهد و به مسئلهای پیش پا افتاده تبدیل میشود. زن و شوهرها باید توجه داشته باشند که در صورت متوسل شدن به این شیوه، ضمن عصبی کردن طرف مقابل، امکان موفقیت را از دست میدهند.
با طعنه و کنایه حرف زدن
روش طعنه و کنایه زدن، روش محبوب بسیاری از افراد برای تغییر رفتارهای همسرشان است. توجه داشته باشید که با این برخوردها، احساس همسرتان نسبت به شما تغییر میکند و محبتش رو به سردی میرود؛ بنابراین شما باید انتظاراتتان را شفاف برای همسرتان مطرح کنید و دلایل اشتباه بودن رفتارهایش از نظر خودتان را برای او توضیح دهید.
مقایسه کردن برای ایجاد انگیزه تغییر
یکی دیگر از روشهای نادرست، مقایسه کردن است و ما احساس میکنیم برای تغییر رفتارهای همسرمان، نیاز داریم در او انگیزه ایجاد کنیم و یکی از اشتباهترین روشهایی که به این منظور انتخاب میکنیم، مقایسه همسرمان با دیگران است. نتیجه مقایسه نیز شبیه به ۲ روش پیشین است و جز برانگیختن ناراحتی و حتی شاید احساس حسادت نتیجهای در بر نخواهد داشت.
حل مشکل با دعوا
معمولا هنگام دعوا، مشکلی مطرح میشود و طرفین متوجه موضوع میشوند، اما در یک فضای متشنج نمیتوان انتظار داشت به نتیجهای مطلوب دست یافت، بلکه باید منتظر پیامدهای ناخواسته و نامطلوب بود. بنابراین دعوا و جر و بحث هم نتیجهای برای تغییر رفتارهای نامطلوب همسر نخواهد داشت.
گروکشی برای تغییر رفتارهای همسر
در این روش سعی میکنیم برآوردن خواستههای همسرمان را به تغییر رفتار او منوط کنیم؛ یعنی استفاده از جمله معروف «اگر تو فلان کار را انجام دهی، آن وقت من هم فلان کار را انجام خواهم داد». این کار موجب ایجاد سیکل معیوب لج و لجبازی میشود و به سرعت دعوا و لجبازی بالا میگیرد و رابطه تلخ میشود.
به طور طبیعی در یک زندگی مشترک، هر ۲ نفر خواستههایی از هم دارند و میتوانند از آن به عنوان سلاح استفاده کنند. این شیوه نه تنها جواب نمیدهد بلکه به هیچ عنوان شایسته روابط میان همسران نیست و در تضاد کامل با عشق بیقید و شرط است که یکی از مهمترین عناصر تشکیل دهنده یک زندگی موفق است.
تحقیر و تمسخر همسر حتی با زبان طنز
تحقیر و تمسخر یکی دیگر از روشهای اشتباه مورد استفاده زوجین برای تغییر رفتارهای همسرشان است. گاهی به خیال خودمان با زبان طنز اشتباه طرف مقابل را به او گوشزد میکنیم، اما در همان زمان به شدت همسرمان را میآزاریم، تحقیر میکنیم و چه بسا اعتماد به نفس او را خدشه دار کنیم و به رابطهمان آسیب بزنیم. بنابراین بهتر است همسران تلاش کنند به همدیگر قدرت و اعتبار ببخشند و عزت نفس همدیگر را بهبود دهند باعث پیشرفت و رشد یکدیگر شوند.
احتیاج به تربیت همسر
گاهی اوقات فکر میکنیم خودمان بیعیب و نقص هستیم پس وظیفه خود میدانیم در راه رفع عیوب دیگران بکوشیم، اما در این میان فراموش میکنیم همسرمان شاگرد ما و از آن مهمتر، کودک نیست که ما بخواهیم نقش بزرگتر را برای او بازی کنیم. همسرمان این روش را نمیپسندد، ناراحت میشود و ما هم به مقصود خود نمیرسیم.
بشناسید، بپذیرید و مدیریت کنید
این اشتباه است اگر فکر کنیم بعد از ازدواج میتوانیم همسرمان را به کلی تغییر دهیم. تنها چیزی که میتوان به تغییر در آن امید بست، چند نمونه رفتاری است که آن هم باید با ملاحظاتی ویژه انجام شود؛ بنابراین اگر میخواهید راحت زندگی کنید، در صدد تغییر همسرتان بر نیایید بلکه تلاش کنید در رابطه با او از ۳ راهکار «بشناسید، بپذیرید و مدیریت کنید» بهره ببرید.
در این روش، شما باید ابتدا همسرتان و دیدگاههایش را بشناسید، سپس آنها را بپذیرید و در پایان به جای تغییر سعی در مدیریت آنها داشته باشید.
برای تغییر رفتارهای همسرتان در کنار او باشید نه در مقابل او. همچنین فراموش نکنید که هر فردی برای داشتن رفتار بهتر، نیاز دارد احساس بهتری داشته باشد. هر روشی که موجب برانگیخته شدن احساسات منفی در فرد شود، به طور یقین او را برنمی انگیزد تا رفتار بهتری داشته باشد، اما ایجاد هیجانات مثبت موجب میشود که فرد برای پیشرفت و شادکامی خود و همسرش بکوشد.
جام جم سرا: اگر فکر میکنید روانشناسان شیوهای ابداع کردهاند که طی یک جلسه و به محض خروج از دفتر آنان میتوانید احساسات نامناسبتان را تغییر دهید، یا فکر میکنید کتابی وجود دارد که بلافاصله پس از خواندنش تغییر خواهید کرد، یا اینکه با آموختن و یادگیری فرمولی قادرید خود را بسرعت تغییر دهید و راهی وجود دارد که بدون هیچ زحمتی و بآسانی میتوانید خود را تغییر دهید، بدانید که این افکار از همان افکار نامعقولی هستند که ذهن ما انسانها را همواره مشغول کرده است.
البته با خواندن پاراگراف بالا امید خود را از دست ندهید و دچار وحشتناک پنداری نشوید و گمان نکنید که به هیچ عنوان توانایی ایجاد تغییرات را در خود نداشته و تا آخر عمر همین گونه که هستید باقی خواهید ماند.
انسان با تلاش و تمرین و از طریق ماندن درمحدوده ترجیحهای واقع بینانه و دوری از وحشتناک پنداری، الزام سازی و توجیه میتواند احساسات خود را تغییر دهد. ما انسانها قادر به ایجاد تغییراتی شگرف در خود هستیم و توانایی تغییر شدیدترین افکار، احساسات و کنشهای خود را داریم؛ البته اجازه دهید واقع بین باشیم و در مورد تغییرات خود اغراق نکنیم. هر چند که ظرفیت چنین تغییراتی را داریم ولی نمیتوانیم به طور کامل و نامحدود از این ظرفیت استفاده کنیم، چرا که بسیاری از تمایلات ما کاملا انتخابی نیستند و بسیاری از آنها محصول وراثت و شرطی شدن هستند، اما خوشبختانه درمان عقلانی_هیجانی به ما کمک میکند تا بتوانیم تفکر، احساس و عمل مضر خود را تغییر بدهیم.
به بیان واضحتر، ما تقریبا همیشه درحال انجام سه کار هستیم؛ فکرکردن، احساس کردن و عمل کردن. نوع فکر و عقیده ما در موقعیتهای مختلف موجب احساسات مناسب و نامناسب در ما میگردد و این احساسات تعیین کننده نوع عملکرد و رفتار ما هستند.
ما در هر موقعیتی میتوانیم به چهار روش اصلی فکر کنیم که از این چهار روش، سه روش آن بسیار بد و نامناسب است:
اولین نوع یا روش تفکر اصلی وحشتناک پنداری است؛ با این تفکر ما قادر هستیم از تمام انواع مسایل فاجعه ساخته و آنها را به مسالهای بزرگتر تبدیل کنیم.
دومین نوع تفکر اصلی الزام سازی یا باید انگاری است؛ برخی از ما تمام روز برای خود و دیگران باید سازی میکنیم.
سومین نوع تفکر اصلی توجیه است؛ ما قادر هستیم به شیوهای غیرقابل باور به توجیه پناه برده تا از رفتارهای نامناسب خود دفاع کنیم و اعمال خود را پذیرفتنی جلوه دهیم.
خوشبختانه چهارمین نوع تفکر ما مناسب و معقول است و ترجیحهای واقع بینانه نام دارد؛ این نوع تفکر برای رها شدن از احساسات نامناسب کارساز است اما به کارگیری عملی آن نیازمند تمرین، تمرین و تمرین است.
هنگامی که میخواهیم احساس بهتری داشته باشیم و خود را از چنگال خشم، افسردگی و اضطراب رها سازیم و یا روابط خود را بهبود ببخشیم و رفتار خود را تغییر بدهیم؛ دراغلب مواقع باید این کار را از افکارمان شروع کنیم.
افکار بر نحوه رفتارما، کاری که تصمیم به انجام یا عدم انجام آن میگیریم و کیفیت عملکرد ما تاثیر میگذارد و تغییر افکار نیازمند آگاهی و تمرین است و آگاهی اولین گام به سوی تغییر عملی شیوه تفکر است.
هرگاه دچار احساسات نامناسبی نظیر خشم، افسردگی، اضطراب و احساس گناه میشویم درگام نخست باید از خود پرسید چگونه در این موقعیت به طور نامناسب احساس و رفتار میکنم؟ در این مرحله با شناسایی احساس نامناسب خود و معادل مناسب آن و به کمک گامهای بعدی باید احساس نامناسب را به احساس مناسب تغییر داد.
احساسات نامناسب محصول افکار دستوری و آمرانه هستند و احساسات مناسب محصول افکاری هستند که تمایل، خواست یا گرایش ما را نشان میدهند. پس هرگاه دچار احساسات منفی و نامناسب شدید، بدانید که این احساسات محصول ورود به محدوده بایدها، حتماها، قطعاها، توقعات، دستورات و الزامها میباشد.
در گام دوم باید از خود پرسید چگونه فکر میکنم که خود را دچار احساسات نامناسب مینمایم؟ در مورد خودم، دیگران و موقعیت چگونه فکر میکنم و به خصوص دنبال تفکرات نامعقول خود بگردید.
در این مرحله باید باورهای نامعقولی که ما معمولا درباره آنها به وحشتناک پنداری، الزام سازی و توجیه میپردازیم را به خوبی شناسایی کنیم؛ تعداد این باورها زیاد است اما چهار باور نامعقول اول از بقیه مهمتر هستند و عبارتند از نگرانی بیش از اندازه در مورد طرز فکر دیگران درباره خود یا به عبارت دیگر ترس از طرد شدن، ترس از شکست، تحمل کم در برابر ناکامیها و مقصردانستن خود یا دیگران.
در گام سوم باید از خود پرسید چطور میتوانم تفکرات نامعقول خود را به چالش کشیده و زیر سوال ببرم؟ در این مرحله با چنین پرسشهایی میتوانید تفکر نامعقول خود را زیر سوال ببرید.
پرسشهایی نظیر آیا باید... داشته باشم؟ آیا بایستی... باشم؟ آیا لازم است...؟ آیا نیازدارم که او...؟ آیا آنها باید...؟ چرا من باید...؟ چرا آنها باید...؟ آیا اگر طرد شوم وحشتناک، هولناک و افتضاح است؟ آیا حتما باید مورد علاقه و احترام دیگران باشم؟ آیا هرگز نباید شکست بخورم؟ آیا دیگران هرگز نباید با من غیر منصفانه رفتارکنند؟
در گام چهارم باید از خود پرسید کدام ترجیح واقع بینانه را میتوانم جایگزین تفکرات نامعقول خود نمایم؟ در این مرحله با جایگزین کردن تمایلات و خواستههای خود به جای تفکرات نامعقول خود را از احساسات نامناسب رها میسازید. خواستههایی نظیر میخواهم که...، دوست دارم که...، ترجیح میدهم که....، اگر.... بهتر خواهد بود، مایوسم که...، به طورجدی نگرانم... و متعهدم که...
فکر کردن برحسب ترجیحهای واقع بینانه به جای تفکر نامعقول ممکن است در ظاهر آسان به نظر بیاید اما در عمل و به ویژه زمانی که در موقعیت نامناسبی هستیم بسیار مشکل است؛ اما با تلاش و تمرین و از طریق ماندن در محدوده ترجیحهای واقع بینانه و دوری از وحشتناک پنداری، الزام سازی و توجیه میتوانید احساسات خود را تغییر دهید. (فائزه عطاریان - کارشناس ارشد روانشناسی/ایرنا)
جمشید کمایی اظهار کرد: در متوسطه اول کتاب «مهارت نوشتاری» جایگزین زنگ انشا شده که در این کتاب نحوه نگارش و نوشتن صحیح آموزش داده میشود.
او افزود: در گذشته زنگ انشا بدون اینکه به دانشآموزان آموزشی در رابطه با نوشتن داده شود، وجود داشت ولی در روش جدید تدریس زنگ انشا، آموزش این توانمندیها در همان محیط سابق انشا انجام میشود. هدف از کتاب «مهارت نوشتاری» این است که علاوه بر تقویت قدرت دانشآموزان در نوشتن انشا به افزایش قدرت نویسندگی و اندیشه در مورد یک موضوع معین و بروز توانمندیهای دانشآموزان نیز کمک کند.
کمایی با اشاره به برنامههای آموزشوپرورش در افزایش کیفیت نوشتاری دانشآموزان گفت: در قالب درس مهارت نوشتاری برنامههای درسی از قبیل نویسندگی متن، تبدیل عکس به متن، خاطرهنویسی و گزارشنویسی در مدارس اجرا میشود. همچنین در این درس به دانشآموزان ادبیات، قواعد نگارش و اصول درست نویسندگی آموزش داده میشود.
معاون متوسطه اداره کل آموزشوپرورش خوزستان بابیان اینکه نگاه آموزشوپرورش به نویسندگی مثبت است و برای غنیترسازی این حوزه تلاش میکند، گفت: نوشتن و نویسندگی از اهداف اولیه آموزشوپرورش است و سعی داریم نویسندگی درست در مدارس آموزش داده شود. در این راستا اداره آموزشوپرورش در جهت تشویق دانشآموزان به حوزه نویسندگی، جشنوارهها، مسابقات و برنامههای مختلفی را در در طول سال تحصیلی برگزار میکند. (ایسنا)
این امر همچنین باعث شده مردم با بهانههایی چون کمبود وقت و غرق شدن در زندگی، از یک رژیم غذایی متعادل که به تندرستی و سلامتی کمک میکند، غافل بمانند و در طول زندگی خود دچار بیماریهای سخت جسمانی شوند. از این رو یکی از مشکلاتی که امروزه افراد در زندگی با آن روبهرو هستند، تنظیم رژیم غذایی یا سفره غذایی خانواده است.
اغلب افراد تمایل به مصرف غذاهای آماده دارند و به واسطه زندگی ماشینی به مصرف مواد غذایی آماده گرایش پیدا کردهاند. این دسته از غذاها چون در دسترس بوده و پر انرژی به شمار میروند، منجر به افزایش بیماریهای مختلف میشود که ریشه در افزایش وزن و چاقی دارد.
غذاهای چرب و آماده از میزان بالای چربی برخوردار بوده و میزان اسیدهای چرب اشباع شده این غذاها بالا است. علاوه بر آن، حاوی نمک زیادی هستند. همگی این موارد عاملی برای بروز بیماریهای قلبی و عروقی و انواع سرطانها است.
به عبارت سادهتر، شیوه زندگی غربی و بهکارگیری رژیمهای غذایی غربی در ایجاد و افزایش شیوع بیماریهای مختلف نقش دارد. بنابراین باید سیاستهایی طراحی شود تا افراد بتوانند این سبک از زندگی را تغییر دهند.
نخستین گام برای اجرای این سیاستها این است که به جای مصرف غذاهای پرنمک و پرچرب، غذاهای سالم جایگزین شود از این رو با افزایش مصرف انواع میوهها و سبزیها باید این سیاست را در پیش گرفت و از این طریق به زندگی سالمتر و مؤثرتری دست پیدا کرد.
متأسفانه سبک نادرست زندگی به نسل جدید انتقال داده شده است و در آینده احتمال اینکه بیماریهای مختلف مانند دیابت، بیماریهای قلبی، سرطان و... افزایش یابد، زیاد است.
اطلاعرسانی و آگاهی افراد یکی دیگر از گامهای این سیاستگذاریها به شمار میرود و سیاستهای کلی غذا و تغذیه در کل کشور به عنوان یکی از عوامل پیشگیری بیماری محسوب میشود و نظارت ویژه بر مراکزی که غذاهای آماده را تهیه میکنند نیز مانع از گسترش برخی بیماریهای مربوط به سبک زندگی میشود. با کاهش مصرف نمک، میان وعدهها، اسنکها و غذاهای آماده طبخ ، به سلامت و تندرستی دست خواهیم یافت.
در برخی از کشورها اجرای این سیاستها تا حدی جلوی پیشرفت عوارض ناشی از بیماریها را گرفته و آنها را کنترل کرده است. از این رو نیاز است تا این نظارت بویژه بر آنچه افراد در سفره غذایی خود قرار میدهند، بیشتر شود یا حداقل آگاهی و اطلاعرسانی در این زمینه بیشتر صورت گیرد.
شواهد علمی نشان دهنده این است که کاهش مصرف نمک، قندهای ساده و چربیهای مضر در سلامت جامعه نقش بسزایی ایفا میکند و اینها عواملی است که الگوی دریافت مواد غذایی را به سمت الگوی سالم و شیوه زندگی بهتر سوق میدهد. در کنار این عوامل ذکر شده افراد باید به فعالیتهای بدنی، ورزش و... توجه جدیتری داشته باشند و شاخصهای مرتبط با کنترل وزن را همواره مورد توجه قرار دهند. (دکتر محمدجواد حسینزاده - متخصص تغذیه و مدرس دانشگاه/روزنامه ایران)
692
پاسخ مشاور: با توجه به اینکه ۱۲ سال از زندگی مشترک شما میگذرد و قطعاً در طی این مدت، راههای زیادی را برای تغییر رفتار همسرتان امتحان کردهاید، برای رفع این مسئله چند گام عملی به شما پیشنهاد میشود:
اولین و مهمترین اشتباهی که بیشتر افراد به آن دچار میشوند این است که وقتی میخواهند به همسرشان بفهمانند فلان عمل و یا رفتارش درست نیست، سعی میکنند وی را تغییر دهند؛ برای همین در این کار شکست میخورند. مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که دست از تلاش برای تغییر و اصلاح همسرتان بردارید؛ به عبارت دیگر بهتر است این واقعیت را بپذیرید که تنها یک چیز در دنیا تحت کنترل شماست و آن «خودتان» هستید؛ اینکه چگونه فکر میکنید، چگونه عمل میکنید و حتی چگونه احساس میکنید. همسر من در چه مواقعی عصبانی میشود و به احتمال زیاد بددهنی میکند؟
بهتر است بدانید که ما با هر کسی ازدواج کنیم، آن فرد قطعاً ویژگیهایی خواهد داشت که از دید ما دوست داشتنی نیست. تنها کاری که از دست ما برمی آید این است که آن ویژگیها را بشناسیم و در صدد کنار آمدن با آنها و مدیریت شرایط باشیم. یادتان باشد منظور از کنار آمدن، تایید آن رفتار نیست، بلکه منظور پذیرش آن رفتار و سعی در هماهنگ شدن با مسئله است؛ به نحوی که کمترین آسیب و بیشترین بهره نصیب همه اعضای خانواده شود. به طور مثال ممکن است وقتی همسرتان با بیپولی، ترافیک، مشکلات کاری و... روبه رو میشود، عصبانی شود؛ در چنین شرایطی بهتر است که عوامل ایجاد کننده عصبانیت را بشناسید و رفتار خودتان را طوری تنظیم کنید که اولا از عواملی که باعث بروز تنش میشود، پیشگیری شود و ثانیا در شرایط بروز تنش، زمینه کاهش آن را فراهم کنید.
از خودتان بپرسید سهم من در به وجود آمدن شرایط عصبانیت و بددهنی همسرم چقدر است؟ درواقع چه چیزهایی را رعایت نمیکنید که موجب درگیری بیشتر میشود؟ مثلاً نابلدی در نحوه گفتوگو، ادامه دادن بحث در مواقع پرهیجان، انتقاد غیر منصفانه و...؟
در همه تعارضها معمولاً هر دو نفر سهمی دارند. پس بهتر است سهم خود را در ایجاد تعارض بشناسید و در صدد کم کردن آن باشید.
این را بدانید که وقتی فردی مثل «دیگ زودپز» جوش میآورد و سوت میزند (بددهنی میکند) بهتر است فقط شعله را کاهش دهید؛ گاهی با سکوت، گاهی همدلی و یا حتی عذرخواهی؛ نه اینکه در صدد دفاع از خود برآیید، بحث را ادامه دهید و مدام ایراد بگیرید.
تشخیص دهید که ویژگیهای مثبت واقعی همسرتان کدام است؟ چند بار این ویژگیها را با همسرتان در میان گذاشته و از وی قدردانی کردهاید؟ «نگاه شکرگزارانه به زندگی، به انسان آرامش پایدار میدهد». همواره نعمتهایی در اطراف ما وجود دارد که به خاطر تکراری شدن، از دید ما پنهان میماند. نگاه به موهبتها به انسان سعه صدر میدهد و باعث میشود در مواقع عصبانیت، قدرت بیشتری برای مدیریت شرایط داشته باشید. این ویژگیها را با همسر و فرزندانتان درمیان بگذارید تا فرهنگ قدردانی در خانواده شما گسترش یابد. همسرتان در شرایطی که عصبانی میشود، چه انتظاری از شما دارد؟ بهتراست خیلی شفاف از وی بپرسید که در این شرایط، دوست دارد شما چه کاری انجام دهید. در این گفتوگو سعی کنید که اطلاعات دقیقی به دست آورید؛ مثلا «منو عصبانی نکن» مبهم است و بهتر است به طور مثال بگوید که «وقتی از خانوادهات طرفداری میکنی، عصبی میشوم و اگر چیزی نگویی من هم ادامه نمیدهم».
بهتر است در این گفتوگو فقط شنونده بوده و در صدد کسب اطلاعات بیشتر باشید. فرزندانتان از شما چه چیزهایی میآموزند؟ بگذارید فرزندان دلبندتان از شما مدیریت شرایط بحرانی، انعطاف پذیری و صبوری را یاد بگیرند. این ویژگیها در آینده میتواند زندگی آنها را نیز نجات دهد. (مریم اسودی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
361
با وجود این، گاهی ممکن است بخواهیم در آشپزخانه تغییراتی بدهیم که کوچکی فضا امکان این تغییر را از ما سلب کند. نگران نباشید؛ با یک برنامهریزی هوشمندانه و طراحی خوب میتوان تغییراتی در دکوراسیون فضای کوچک آشپزخانه داد.
از همه گوشه و کنارها استفاده کنید.
شاید این نکته بدیهی به نظر برسد ولی وقتی شما از نظر فضا در تنگنا قرار دارید، استفاده از همه فضاهای ممکن اهمیتی حیاتی دارد. برای این کار ممکن است نیاز به ساخت کابینتهایی سفارشی باشد. قفسهها و کشوهایی که به طور خاص برای فضای شما طراحی شده باشند میتوانند برخلاف کابینتهای پیشساخته از دورترین و عجیبترین گوشهها یا زوایای سقف آشپزخانه شما هم استفاده کنند.
خوشبختانه از آنجایی که تعداد کابینتهایی که میتوانید در آشپزخانه کوچک خود جای دهید محدود است، ساخت این کابینتهای سفارشی از نظر اقتصادی نیز به صرفه خواهد بود.
از آویزهای دیواری استفاده کنید
استفاده از قفسههای دیواری در آشپزخانه کوچک میتواند فضای زیادی را اشغال کند ولی میتوانید با استفاده از آویزهای میلهای، کشویی و قفسههای کمعمق از این دیوارها به شکل بهینه استفاده کنید.
میتوانید به این آویزها و قفسهها چیزهایی مثل ظرف سس، فنجان و ماهیتابه و چاقو و حتی قاشق و چنگال آویزان کنید. پوشاندن دیوار با رنگ تخته سیاه به شما کمک میکند تا بتوانید از آن حتی بیشتر از پیش هم استفاده کرده و آن را به عنوان محلی برای نوشتن لیست خرید و یادداشت مورد استفاده قرار دهید.
وسایل به هم ریخته و نامتناسب با یکدیگر باعث اشغال بیمورد فضا میشوند و در یک آشپزخانه کوچک احساس خفگی شلوغی ایجاد میکنند. از کابینتهایی با ظاهری مینیمال سود ببرید و از کانتری روی آنها استفاده کنید که به صورت یکپارچه روی همه کابینتها کشیده شده باشد و در انتها نیز تبدیل به یک میز صبحانه شود. پایههای ظریف فلزی میز باعث باز باقی ماندن فضا میشوند.
استفاده از فضای زیر پله
معمولا ماشینهای لباسشویی و خشککن را در آشپزخانه قرار میدهیم ولی وقتی آشپزخانه فضای محدودی داشته باشد بهتر است جای دیگری برای این وسایل پیدا کنید. فرورفتگی زیر راه پله میتواند جای خوبی برای آنها باشد.
جزئیاتی هوشمندانه انتخاب کنید.
انواع و اقسام وسایل و جزئیات هوشمندانهای وجود دارند که میتوانید با استفاده از آنها در آشپزخانه جدید خود در فضا صرفهجویی کنید. برای همین هم اگر دارید آشپزخانهای را از نو میسازید به دنبال چیزهایی مثل محل نگهداری ادویه، کشوهای مخصوص چاقو، کشوهای کفی و تختههای خردکن فرورفته در کابینتها باشید. تختههایی که میتوانند روی سینک کشیده شده یا از دیوار بیرون بیایند.
از وسایل پایهدار استفاده کنید.
استفاده از وسایل پایهداری که به دیوارهای آشپزخانه نصب نشده باشند در فضای کوچک، فواید خاص خود را دارد. اگر به این نکته توجه داشته باشید که در یک اتاق کوچک همه وسایل باید چشمگیر و در جای مناسب خود باشند، آنگاه ساختن همه اجزا و وسایل آشپزخانه بصورت توکار و متصل به معماری، منطقی به نظر نمیرسد. یک کابینت پایهدار که دارای سینک، گاز و قفسههای خود باشد، وسیله زیبایی است که به شکلی شیک در فضا جا میگیرد.
تا سقف از دیوارها استفاده کنید.
ممکن است فضای کف شما محدود باشد ولی ارتفاع سقف یک آشپزخانه کوچک معمولا فرق چندانی با ارتفاع یک آشپزخانه بزرگ ندارد. به همین دلیل هم میتوانید برای استفاده بهینه از فضا کابینتهایی بسازید که تا خود سقف، یا نزدیکی آن بالا بروند.
یک فاصله کوچک بین کابینتها و سقف باعث میشود آشپزخانه دچار خفگی نشود. وسایلی که خیلی از آنها استفاده نمیشود را در قفسههای بالایی نگهداری کنید. سعی کنید از درهای بدون دستگیره استفاده کنید تا کابینتها یکدست به نظر برسند و اتاق را در سلطه خود نگیرند.
شاید دلتان بخواهد یک گاز بزرگ پنج شعله در آشپزخانه خود داشته باشید ولی آشپزخانه کوچک جای مناسبی برای نصب چنین وسیلهای نیست. به جای این کار لوازم آشپزخانه خود را در فضا ادغام کنید تا ظاهری یکپارچهتر بدست آورید و استفاده بهینهتری از فضا بکنید. قرار دادن مایکرویو در فضای مخصوصی میان کابینتها باعث باز شدن فضای روی کانتر میشود.
یک میز جزیرهای کوچک در آشپزخانهتان جا دهید.
علاوه بر کابینتهای پیشساخته، یک میز کار کوچک متحرک و دارای چند قفسه، میتواند بسیار کارآمد باشد. چنین میزی جای زیادی نمیگیرد و در عین حال فضای بیشتری برای نگهداری و آمادهسازی مواد در اختیار شما قرار میدهد. همچنین با استفاده از این وسیله میتوانید به حس و حال باز و رهایی دست پیدا کنید که همیشه بدنبالش بودید ولی فکر نمیکردید در آشپزخانه کوچک خود بتوانید به آن برسید. (چیدانه)
193
سرطان در مقام یک عامل مهم مرگومیر در انسانها، همواره ترس و واهمه در دل بیماران و اطرافیانشان ایجاد میکند و اغلب افراد با شنیدن نام این بیماری قالب تهی میکنند؛ غافل از این که این هم یک بیماری است مانند دیگر بیماریها و در صورت تشخیص بموقع ممکن است براحتی در مراحل اولیه درمان شود.
زنان و مردان بنا بر تفاوتی که دارند، در بیماریها نیز با یکدیگر متفاوت هستند و انواع سرطانهای شایع درهریک از دو جنس فرق میکند. در واقع، سرطان علل اصلی مرگ و میر را در جهان به خود اختصاص میدهد و طبق آمارهای ارائه شده سال 2012 حدود 2/8 میلیون نفر بر اثر ابتلا به سرطان جان باختهاند. شمار مبتلایان به سرطان طی دو دهه اخیر در دنیا حدود 70 درصد افزایش یافته است. سال 2012، حدود 47 درصد مبتلایان به انواع سرطان را زنان تشکیل میدادند و هر سال به ازای هر صدهزار زن، 165 زن به سرطان مبتلا میشوند.
سالها سرطان سینه رتبه نخست مرگ و میر را در زنان به خود اختصاص داده بود؛ ولی جدیدترین آمارهای جهانی حاکی از آن است که طی سالهای اخیر این الگو در میان زنان تغییر کرده و به دلیل گرایش روزافزون زنان به استعمال سیگار، شمار زنانی که بر اثر ابتلا به سرطان ریه جان خود را از دست میدهند رو به افزایش است. از این رو در حال حاضر سرطان ریه در بسیاری از کشورهای جهان بویژه کشورهای توسعهیافته و ثروتمند قاتل درجه یک زنان به شمار میرود. گرایش زنان به کشیدن سیگار از حدود چهار دهه پیش آغاز شد و تبعات منفی آن امروز دامنگیر بسیاری از زنان کشورهای مختلف شده است. به عبارتی، شیوع سرطان ریه که امروز در دنیا شاهد آن هستیم، پیامد این گرایش بیش از پیش زنان در طول دهه 1970 به بعد است.
این در حالی است که سرطان سینه در بسیاری از کشورها به وضعیت ثبات رسیده و از چند دهه قبل رو به کاهش است و محققان این روند کاهشی را مدیون تشخیص و درمان زودهنگام میدانند و بر این باورند که با تشخیص سریع بیماری در مراحل اولیه و داشتن سبک زندگی سالم میتوان تا حد قابلتوجهی شمار مبتلایان به سرطان را در جهان کاهش داد.
محققان معتقدند چنانچه تعداد زنان سیگاری کم شود، میزان ابتلا به سرطان ریه در کشورهای توسعهیافته کاهش مییابد و شاهد روند کاهشی طی 30 سال آینده خواهیم بود.
بررسیها نشان میدهد که سرطان سینه شایعترین سرطان در میان زنان به شمار میرود و این در حالی است که سرطان ریه بیشترین علت مرگ و میر در آنها محسوب میشود. از دیگر سرطانهای شایع در زنان میتوان به سرطان روده بزرگ و مقعد اشاره کرد. این نوع سرطان در زنان 10 درصد سایر موارد سرطان را شامل میشود و 9 درصد از زنان بر اثر ابتلا به این بیماری جان میسپارند. آمار سرطان روده بزرگ از هر 19 زن، یک زن محاسبه شده است.
سرطان رحم از دیگر سرطانهای شایع زنان به شمار میرود که 6 درصد تمام مبتلایان را در بر میگیرد. حدود 3 درصد زنان مبتلا بر اثر این بیماری جان خود را از دست میدهند. از هر 41 زن، یک مورد ابتلا به سرطان رحم در سال 2008 به ثبت رسیده است.
عوامل تاثیرگذار بر ابتلا به سرطان در زنان
سن و سال: سن عامل مهمی در این میان به شمار میرود؛ مثلا زنان 55 سال به بالا بیش از زنانی با سن پایینتر به این بیماری مبتلا میشوند.
سابقه خانوادگی: تاثیر وراثت در بروز سرطان سینه نقش مهمی ایفا میکند. در واقع زنانی که در افراد درجه یک خانوادهشان مانند مادر، خواهر یا دختر به این بیماری مبتلا هستند، بیشتر در معرض خطر قرار دارند.
نژاد: زنان سفیدپوست بیش از نژاد سیاهپوست در معرض ابتلا به سرطان سینه و مرگ ناشی از این بیماری قرار دارند. احتمال مرگ بالاتر زنان سیاهپوست بر اثر سرطان سینه، به دلیل رشد سریعتر تومورهای سرطانی در آنهاست.
علاوه بر این بافت حجیم سینه، شروع قاعدگی پیش از دوازده سالگی و یائسگی قبل از پنجاه و پنج سالگی، باردارنشدن و باروری بعد از سیسالگی، هورموندرمانی بعد از یائسگی، شیر ندادن به نوزاد، اضافهوزن و مصرف غذاهای پرچرب و ورزشنکردن خطر ابتلای زنان را به سرطان سینه افزایش میدهد.
بیش از 90 درصد سرطانهای روده بزرگ در سنین 50 سال به بالا اتفاق میافتد. بنابراین علاوه بر سن، سابقه خانوادگی ابتلا به سرطان روده بزرگ، پولیپ یا بیماریهای التهابی شکمی، استعمال سیگار و مصرف نکردن سبزیجات، میوهها، فیبرها و مصرف غذاهای پرچرب، زنان را در معرض ابتلا به این سرطان قرار میدهد.
تغییرات هورمونی بویژه استروژن نقش بسیار مهمی در بالابردن خطر ابتلا به سرطان رحم ایفا میکند. عوامل پرخطر این سرطان عبارتند از: تعداد بالاتر از حد معمول سیکلهای ماهانه، باردارنشدن، استفاده از درمانهای هورمونی بویژه در زنان یائسه، چاقی و مصرف غذاهای پرچرب، استفاده از برخی داروهای خاص برای درمان سرطان سینه، برخی تومورهای تخمدانی، سندرم تخمدان پلیکیستیک، سن و سال، ابتلا به دیابت و سابقه خانوادگی که احتمال بروز سرطان رحم را در زنان بالا میبرد. (جام جم سرا/ترجمه: ندا اظهری/منابع: Everyday Health و Web MD/سیب، ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)