مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مرگ جوان ۲۲ ساله پس از اجرای “رولت روسی” در تهران

مرگ جوان ۲۲ ساله پس از اجرای “رولت روسی” در تهران

در بیشتر فیلم‌هایی که از چنین پلان‌هایی استفاده کرده‌اند، آهنگی دلهره‌آور روی تصویر پخش شده است اما معمولا نخستین گلوله سهم نخستین نفر نشده است. اتفاقی که در این حادثه هم وارونه آن روی داده و گلوله، سهم نخستین نفر، بدشانس‌ترین شرکت‌کننده در دوئل، شده است.
«جوان ٢٢ ساله اسلحه را برداشت. تنها یک گلوله در آن گذاشت. با کف دست، خشاب اسلحه را چرخاند و آن را روی شقیقه‌اش گذاشت. می‌خواست نشان دهد که از چهار دوست دیگر خود شجاع‌تر است. دوستانش به او نگاه می‌کردند. شاید منصرف شده بودند اما چیزی نمی‌گفتند. پسر جوان ماشه را چکاند. ناگهان صدای تیر، سکوت را در هم شکست. تنها گلوله خشاب، شقیقه پسر جوان را شکافت و از سمت دیگر خارج شد. دوستانش پس از رهایی از بهت و حیرت اولیه، او را به بیمارستان بردند اما فایده‌ای نداشت؛ «رولت روسی» به مرگ جوان ٢٢ ساله ختم شده بود.»
سایت شرط بندی رولت روسی حوادث تهران اخبار تهران

این چند خط، سناریوی یک فیلم سینمایی نیست که بعد از پایان یافتنش، مرگی در کار نباشد. یک ماجرای واقعی است که ٢۶ اردیبهشت امسال در یک گاوداری در حاشیه تهران اتفاق افتاده و یکی از پرستاران بیمارستان فیروزگر که جنازه پسر جوان به آنجا منتقل شد، آن را برای «اعتماد» تعریف کرده است.

او درباره این حادثه می‌گوید: «هفته گذشته چهار جوان، پسری ٢۴– ٢٣ ساله را که خون از سرش می‌ریخت به بخش اورژانس بیمارستان آوردند، اوضاعش آنقدر وخیم بود که بلافاصله او را به اتاق عمل بردند. دوستانش می‌گفتند که سر یک شوخی، اسلحه‌ای تهیه کرده‌اند تا «رولت روسی» را روی خود اجرا کنند و او نخستین فردی بوده که اسلحه را برداشته است.»

پرستار بیمارستان فیروزگر می‌گوید که این داستان دهان به دهان بین همکارانش می‌چرخد و همه آن را برای یکدیگر تعریف می‌کنند. او ادامه می‌دهد: «گلوله سر پسرجوان را سوراخ کرده و خارج شده بود. چند ساعت در اتاق جراحی بود اما وقتی به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل شد به دلیل وخامت اوضاع جسمانی جان خود را از دست داد.»

کارکنان بیمارستان از زبان چهار پسری که جوان ٢٢ ساله را به بیمارستان فیروزگر آورده بودند شنیده‌اند که این حادثه در یکی از گاوداری‌های شهریار اتفاق افتاده است. پرستار بیمارستان می‌گوید: «وقتی پرستارها از همراهان مضروب چگونگی وقوع حادثه را پرسیدند آنها گفته‌اند که یک اسلحه خریده‌اند و به یکی از گاوداری‌های شهریار رفته‌اند تا آنجا «رولت روسی» را اجرا کنند. آنجا یک تیر در اسلحه گذاشتند. همان جوان ٢٢ ساله به عنوان نفر اول تفنگ را برداشت اما وقتی ماشه را چکاند تیر از اسلحه شلیک شد و سرش را سوراخ کرد و او را به زمین انداخت.»

سایت شرط بندی رولت روسی حوادث تهران اخبار تهران

در حالی که پرستاران بیمارستان فیروزگر روایت این حادثه را این‌گونه تصویر کرده‌اند، مجتبی خالدی، سخنگوی اورژانس کشور درباره آن می‌گوید: «در گزارشی که در اختیار ما است، جزییات و علت وقوع این حادثه مشخص نیست اما ما می‌دانیم که ٢۶ اردیبهشت‌ماه امسال پسری ٢٢ ساله بر اثر اصابت گلوله به سر دچار خونریزی شده و پس از انتقال به بیمارستان فیروزگر، به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست داده است.»

«رولت روسی» نوعی شرط‌بندی سر زندگی یا مرگ با اسلحه است که در فیلم‌هایی نام‌آشنا چون «شکارچی گوزن ها» و «سیزده»، پلان‌های میخکوب‌کننده‌ای را ثبت کرده است. اما این پلان‌ها هیچ مرگی را رقم نزده‌اند و بعد از نخستین کات کارگردان، بازیگرها در سلامت کامل دوباره نفس‌کشیده، خندیده‌اند و برای نشان دادن «بازی بودن این دوئل» به هم چشمک زده‌اند. اما این اتفاق برای جوان ٢٢ ساله‌ای که در گاوداری شهریار «رولت روسی» را به اجرا درآورد، به گونه‌ای دیگر رقم خورد و به مرگش انجامید.

سایت شرط بندی رولت روسی حوادث تهران اخبار تهران
در بیشتر فیلم‌هایی که از چنین پلان‌هایی استفاده کرده‌اند، آهنگی دلهره‌آور روی تصویر پخش شده است اما معمولا نخستین گلوله سهم نخستین نفر نشده است. اتفاقی که در این حادثه هم وارونه آن روی داده و گلوله، سهم نخستین نفر، بدشانس‌ترین شرکت‌کننده در دوئل، شده است.

برای بررسی علت وقوع این حادثه تماس‌های متعددی با مقامات انتظامی تهران برقرار کرد اما موفق به گفت‌وگو با آنها نشد.

منبع: روزنامه اعتماد

اخبار تهران حوادث تهران رولت روسی سایت شرط بندی


ادامه مطلب ...

دستگیری ۸۹ دختر و پسر جوان در حال مصرف مشروب ، رقص و رابطه نامشرع + عکس

دستگیری ۸۹ دختر و پسر جوان در حال مصرف مشروب ، رقص و رابطه نامشرع + عکس

دیشب (سه‌شنبه) ۸۹ دختر و پسر جوان در حال مصرف مشروب و رقص در جریان یک پارتی شبانه در پردیس دستگیر شده و بزرگ‌ترین باند برگزاری پارتی‌های شبانه در شرق استان تهران منهدم شد! محل این مهمانی، یک سفره‌خانه سنتی در اطراف پردیس بوده و در آن دختران و پسران جوانی که از طریق وایبر، فیسبوک، واتس‌اپ، لاین، تانگو و اینستگرام به پارتی دعوت شده بودند، تا نیمه‌های شب به رقص در آغوش هم و مصرف مشروب و مواد مخدر مشغول بوده‌اند.

بزرگترین باند برپایی پارتی‌های شبانه در شرق استان تهران متلاشی شد. ۴٢ مرد و ۴٧ زن در فراخوان‌ شبکه‌های اجتماعی نظیر وایبر، واتس‌آپ، لاین، تانگو و اینستاگرام یکدیگر را برای پارتی‌های شبانه در شهرستان پردیس دعوت می‌کردند. خبری که روز سه‌شنبه روی سایت‌های خبری قرار گرفت کوتاه اما تکان‌دهنده بود.

٨٩ دختر و پسر جوان میهمان سفره‌خانه‌ای شده بودند تا پارتی شبانه‌شان را برگزار کنند.

تحقیقات ماموران نشان می‌داد شخصی با اجاره سفره‌خانه سنتی در روستاهای اطراف شهرستان پردیس، به برگزاری پارتی شبانه اقدام می‌کند؛ در بررسی سوابق صاحب این سفره‌خانه نیز مشخص شد او سابقه خوبی در زمینه نگهداری سفره‌خانه نداشته است. همین موضوع کافی بود تا ماموران پلیس برای متلاشی کردن این باند وارد عمل شوند. ماموران با حکم قضایی به محل برگزاری جشن اعزام شدند و در عملیاتی منسجم و هماهنگ در بن‌بست قانون قرار گرفتند. در این عملیات که با حضور مأموران دستگاه قضا، فرماندهی انتظامی شهرستان پردیس، پلیس امنیت، کلانتری پردیس و بسیج انجام شد، ۴٢ مرد و ۴٧ زن دستگیر شدند. هنگام دستگیری این افراد، چهار لیتر مشروبات الکلی کشف و ضبط شد و برحسب گزارش‌ها هنگام ورود مأموران نیز مشروبات الکلی توسط متهمان معدوم شده است.

اتهام متهمان رابطه نامشروع و شرب خمر بوده و برای دو متهم اصلی پرونده علاوه بر این اتهامات، برپایی مرکز فساد نیز تفهیم اتهام شده است.

عکس رقص مختلط عکس رابطه نامشروع عکس پارتی مختلط سایت پارتی مختلط

در حالی که این روزها فعالیت در شبکه‌های اجتماعی مشتریان متفاوتی را در خود جای داده، پدیده‌های مختلفی نیز درحال فراگیر شدن هستند. یکی از این پدیده‌ها، دعوت‌نامه‌های وایبری و واتس‌آپی برای شرکت در میهمانی‌های شبانه است. این پدیده که این بار سر از شهرستان پردیس درآورد باعث شد تا حیدر فتاحی دادستان شهرستان پردیس نیز واکنش نشان دهد.

دادستان پردیس در رابطه با دستگیری اعضا و انهدام بزرگترین باند برگزاری پارتی‌های شبانه در شرق استان تهران گفت: «شهرستان پردیس با توجه به داشتن مناطق بکر و سرسبز و وجود باغ‌های زیاد در حومه آن شرایط ویژه‌ای دارد. این امر باعث شده است برخی افراد با سوءاستفاده از این موقعیت به احداث باغ‌ها یا اجاره آنها به بهانه برگزاری جشن اقدام کرده و از این موقعیت به بدترین شکل ممکن بهره‌برداری کنند. در رابطه با متلاشی شدن بزرگترین باند برگزاری پارتی‌های شبانه مشخص شد برپاکنندگان این مراسم از طریق شبکه‌های اجتماعی نظیر وایبر، واتس‌آپ، لاین، تانگو، اینستاگرام و… اقدام به دعوت از افراد مختلف برای حضور در این جشن می‌کردند و نیمه‌های شب دختران و پسران بدون هیچ‌گونه رابطه محرمیتی در محل حاضر می‌شدند و به رقص و پایکوبی می‌پرداختند. کسی مخالف شادی جوانان نیست؛ اما این‌گونه شادی‌ها باعث به وجود آمدن جرایم دیگری مانند مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر، قرص‌های روان‌گردان و… می‌شود. خانواده‌ها باید تسلط بیشتری بر فرزندانشان داشته باشند تا در دام این‌گونه افراد نیفتند؛ این‌گونه ارتباطات پنهانی در فضای مجازی باید ریشه‌ای توسط خانواده رصد شود تا جوانانشان از این موارد دور بمانند.»

سایت پارتی مختلط عکس پارتی مختلط عکس رابطه نامشروع عکس رقص مختلط


ادامه مطلب ...

اس ام اس و پیامک ولادت و میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان

اس ام اس و پیامک ولادت و میلاد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان

خدا کند که جوانان زحقّ جدا نشوند
به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند
سر عقیده خود پاى فشارند چو کوه
بسان کاه زهر باد جابجا نشوند
روز جوان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خمیده پشت از آن دارند پیران جهانْ دیده
که اندر خاک مى‏جویند ایام جوانى را
روز جوان گرامی باد

 پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میلاد سرو بوستان ایستادگی، زیباترین گل باغ حسین (ع)! جوان رعنا و رشید حسین (ع) یادگار علی (ع) گلستانی از زیباترین گل های فداکاری! و دریایی از آبیِ عطوفت، مبارک باد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام تهنیت باد

ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه اش باد.

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

۱۱شعبان سالروز تولد حضرت علی اکبر شبیه ترین انسان ها به پیامبـر خیر و برکت بر شما تبریک و تهنیت باد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خواهی که ببینی رخ پیغمبر را
بنگر رخ زیبای علی اکبر را
در منطق و خلق و خوی او می بینی
با دیده ی جان محمدی دیگر را
*میلاد شبیه ترین آینه ی پیغمبری مبارک*

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پیامبر اکرم-ص:
خداوند جوانی را که جوانی خویش را در راه اطاعت خدای تعالی بگذراند، دوست دارد.
.
.
*میلاد سرور جوانان عالم، حضرت علی اکبر و روز جوان مبارک باد*

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بهار عمر، جوانى است مغتنم دارش ***که این بهار ز پى، محنت خزان دارد
روز جوان مبارک

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

به پیرى قدرِ شب‏هاى جوانى مى‏شود ظاهر

سپیدى‏هاى کاغذ مى‏کند روشن سیاهى را

امید که جوانی را دریابیم

روز جوان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ز روزگار جوانى خبر چه مى‏پرسى
چو برق آمد و چون ابر نوبهاران رفت
جوانی را غنیمت شمار

روز جوان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تبه کردم جوانى تا کنم خوش زندگانى را
چه سود از زندگانى چون تبه کردم جوانى را
روز جوان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اندرز پیران ، بیشتر زمان ها مملو از خون و درد است که بدبختانه جوان از فهم آن ناتوان است . ارد بزرگ

روز جوان مبارک

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

نسل جوان را به جهان رهبری
جلوه ی توحید، علی اکبری
هر که هوای رخ احمد کند
در تو تماشای پیمبر کند
//ولادت باسعادت سرو باغ احمدی، آینه ی محمدی و روز جوان مبارک//

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
مبعث، عید شکوفایی خوشبوترین گل هستی، و روز جوان مبارک.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

/*ولادت جوانه ی خورشید کربلا، حضرت علی اکبر و روز جوان، تبریک و تهنیت*/

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کـــو نان دوویل: جوانی پلی میان کودکی و پیری است. خوشبخت آن کسی است که این پل را به سلامت بگذراند.
//* روز جوان مبارک *

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

از دامان لیلا گلى بر آمد
شبیه حضرت پیغمبر آمد
نور دل زینب اطهرآمد
لشکر کربلا را افسر آمد
.
.
ولادت زیباترین، بااخلاق ترین، داناترین و رشیدترین جوان تاریخ مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جوانى شمع ره کردم که یابم زندگانى را
نجستم زندگانى را و گم کردم جوانى را
روز جوان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

. عزیزم! از جوانی به اندازه ‏ای که باقی است، استفاده کن؛
که در پیری همه چیز از دست می‏رود، حتی توجه به آخرت و خدای تعالی!
*امام خمینی(ره)
…………………….. روز جوان مبارک

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چهارچیز را پیش از چهار چیز غنیمت شمار:
جوانی پیش از پیری
صحت پیش ازبیماری
توانگری پیش از فقر
و زندگی پیش ازمرگ (حضرت رسول-ص)
*روز جوان مبارک*

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند
سر عقیده خود پاى فشارند چو کوه
بسان کاه زهر باد جابجا نشوند
روز جوان مبارک

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام تهنیت باد

ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه اش باد.

ای رخ تو مطلع الانوار حُسن
خال لبت نقطه ی پرگار حُسن
بزم وفا را رخ ماه تو شمع
خوبی خوبان جهان در تو جمع
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

سالروز ولادت با سعادت فرخ لقای نگارخانه عاشورا، حضرت علی اکبر(علیه السلام) خجسته باد

خمیده پشت از آن دارند پیران جهانْ دیده
که اندر خاک مى‏جویند ایام جوانى را
روز جوان گرامی باد

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام تهنیت باد

ســـلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه اش باد.

ز روزگار جوانى خبر چه مى‏پرسى
چو برق آمد و چون ابر نوبهاران رفت
جوانی را غنیمت شمار

روز جوان مبارک

تبه کردم جوانى تا کنم خوش زندگانى را
چه سود از زندگانى چون تبه کردم جوانى را
روز جوان مبارک

ولادت جوانه ی خورشید کربلا، حضرت علی اکبر و روز جوان، تبریک و تهنیت

جوانى شمع ره کردم که یابم زندگانى را
نجستم زندگانى را و گم کردم جوانى را
روز جوان مبارک

پیامک میلاد حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک حضرت علی اکبر اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر اس ام اس روز جوان

ولادت زیباترین، بااخلاق ترین، داناترین و رشیدترین جوان تاریخ مبارک

سالروز ولادت با سعادت فرخ لقای نگارخانه عاشورا، حضرت علی اکبر(علیه السلام) خجسته باد…
اس ام اس آماده, پیامک مناسبت, حضرت علی اکبر, علی

حیدر ثانی بیامد یا نبی رخ می نماید
اکبر زیبای لیلا پرده از چهره گشاید
روی او روی محمد، بوی او بوی محمد
خلق او خلق عظیم و خوی او خوی محمد
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ای که باروی چو ماهت، دلربای عالمینی
بانگاهی عاشقانه، قبله جان حسینی
یوسف آل عبائی، قبله دلهای مایی
ای علی دوم عشق، حیدر کرببلائی
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ای رخ تو مطلع الانوار حُسن
خال لبت نقطه ی پرگار حُسن
بزم وفا را رخ ماه تو شمع
خوبی خوبان جهان در تو جمع
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ای شجر علم و حیا را ثمر
وی پسر شیر خدا را پسر
اشبه مخلوق به پیغمبری
یوسف لیلا علیِ اکبری
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بی‌مثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

الا ای خضرِ رحمت تشنه‌کامِ لعلِ لب‌هایت!
خجل گردیده زیبایی، ز شرم روی زیبایت
زیـارت نامه زوار ثـارالله، سیمایت
حسین بن علی گردیده محو قد و بالایت
جـلال احمـد و آلـت، جمـال الله تمثالت
سر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالت
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

اکبر که گل حمیده فاطمه است
نور دل نور دیده فاطمه است
هر چند که از گلشن لیلا باشد
او لاله پروریده فاطمه است
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

خواهی که ببینی رخ پیغمبر را
بنگر رخ زیبای علی اکبر را
در منطق و خلق و خوی او می بینی
با دیده ی جان محمدی دیگر را
میلاد شبیه ترین آینه ی پیغمبری مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

از دامان لیلا گلى بر آمد
شبیه حضرت پیغمبر آمد
نور دل زینب اطهرآمد
لشکر کربلا را افسر آمد
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ای نور خاندان نبوت جمال تو
ای فخر دودمان امامت کمال تو
ای اشبه تمام خلایق بخلق و خلق
بر خاتم نبوت و حسن خصال تو
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد.

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

خورشید دل‌آرای حسین، ثانی احمد
باشد علی‌اکبر، گل فرخنده سرمد
هم‌نام علی باشد و بر فاطمه دلبر
این مظهر حق باشد و گل بانگ محمد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

فرزانه حق، مهر جهان، بحر ولایت
آمد به جهان آیت حق، کان کرامت
آفاق معطر شده از عارض ماهش
مولود حسین آمده، اکبر، مهِ عصمت
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

این سرو قد باغ جنان است، مهِ افلاک
این جان حسین است و نبی، لؤلو لولاک
این دلبر زهرا بود و زاده لیلاست
دارد ز محمد نسب و منطق و ادراک
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ماهی که همه ماه ‌رخان در بر آن ماه
گردیده خجل زان همه زیبایی دلخواه
این سرو دل‌آرا ، ز کدامین چمن استی؟
این اکبر لیلاست بدین حشمت و این جاه
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

عاشقان را دلبری هست بی‌مثال
جمله‌اند شیدای آن حسن و کمال
عالمی دلخواه وصلش، کیست او
این بود آل محمد اکبر نیکو خصال
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

الگوى شجاعت و ادب، علی اکبر
دردانه فاطمى نسب، علی اکبر
فرزند یقین ز نسل ایمان بود
پرورده دامن کریمان بود
آن یوسف حُسن، ماه کنعانى‏
در خلق و خصال، احمد ثانى
آن شاهد بزم، سرو قامت بود
دریا دل و کوه استقامت بود
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

آفاق منور شده از طلعت ماهی
ماهی که اصیل است و برازنده شاهی
این زاده لیلاست، بود مظهر توحید
ثانیِّ محمد بود این نور الهی
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ز فرزند امیرالمؤمنین و زادهْ زهرا
شبیه روی بیغمبر ، علی اکبر آورده
به شام یازده ْشعبان عیان شد آن مه تابان
خرد گفتا حسین از ماه گردون بهتر آورده
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

جمال حضرت جانان، بود نامش علی‌اکبر
عزیز خالق سبحان بود، آن وارث حیدر
که هست ثانی احمد، جز علی‌اکبر، گل لیلا؟
بحق این مظهر ایمان بود، بر عالمی سرور
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

زاده لیلا بُوَد ثانی ختم الانبیاء
مهر عالم‌تاب باشد، چون علی و مرتضی
او اصالت داشت از بابش حسین بن علی
خواند نامش را علی‌اکبر، شهید کربلا
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

نسل جوان را به جهان رهبری
جلوه ی توحید، علی اکبری
هر که هوای رخ احمد کند
در تو تماشای پیمبر کند
ولادت باسعادت سرو باغ احمدی، آینه ی محمدی و روز جوان مبارک
خدا کند که جوانان زحقّ جدا نشوند
به صحبت بد و بدخواه مبتلا نشوند
سر عقیده خود پاى فشارند چو کوه
بسان کاه زهر باد جابجا نشوند
روز جوان مبارک

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

فرزانه حق، مهر جهان، بحر ولایت
آمد به جهان آیت حق، کان کرامت
آفاق معطر شده از عارض ماهش
مولود حسین آمده، اکبر، مهِ عصمت
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

ای سرو بوستان ایستادگی! ای زیباترین گل باغ حسین! ای جوان رعنا و رشید حسین! ای علی را یادگار!
ای علی اکبر! سلام و درود بی پایان بر صورت و سیرت پیامبر گونه ات.
میلاد حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

پیامبر اکرم(ص) می فرمایند:
به راستى که خداوندمتعال به جوان عبادت پیشه بر فرشتگان مى بالدومى فرماید:
به بنده ام بنگرید! به خاطر من از خواهش نفسش دست کشیده است .
ولادت حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد

 پیامک ولادت حضرت علی اکبر(ع)

سالروز ولادت با سعادت فرخ لقای نگارخانه عاشورا، حضرت علی اکبر(علیه السلام) خجسته باد

اس ام اس روز جوان اس ام اس ولادت حضرت علی اکبر پیامک حضرت علی اکبر پیامک روز جوان پیامک میلاد حضرت علی اکبر


ادامه مطلب ...

دختر جوان تهرانی دوست پسرش را کشت + عکس

دختر جوان تهرانی دوست پسرش را کشت + عکس

یک دختر جوان تهرانی به نام بیتا وقتی دید دوست پسرش حاضر به پایان دادن به این رابطه (کات کردن) نیست ، او را کشت .

به گزارش باشگاه خبرنگاران ۲۸ شهریور سال ۹۲ جسد یک مرد جوان حوالی بیابان های پاکدشت کشف شد که بلافاصله پلیس در جریان ماجرا قرار گرفت و تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کرد.

با آغاز تجسس ها هویت مقتول مشخص شد و ماموران دریافتند که مقتول با زن جوانی به نام بیتا در ارتباط بوده است. بنابراین بیتا به عنوان مظنون شماره یک دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت.

دوست دختر دختر تهرانی حوادث تهران اخبار تهران

بیتا در بازجویی های نخست سعی در انکار هرگونه ارتباطی با قتل این مرد داشت، اما در ادامه با توجه به دلایل و مدارک به این جنایت اعتراف کرد و گفت: من مدتی بود که با مقتول در ارتباط بودم، اما قصد داشتم این ارتباط را تمام کنم و ازدواج کنم. ولی مقتول دست بردار نبود و نمی خواست این ارتباط به پایان برسد. هرچه تلاش کردم فایده ای نداشت، تا اینکه در نهایت برای اینکه او را از میان بردارم روز حادثه مقتول را به خانه ام دعوت کردم. بعد از آن با چاقو او را به قتل رساندم و جسدش را در بیابان دفن کردم.

با اعتراف این زن و بازسازی پرونده، پرونده وی پس از صدور کیفرخواست به شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.

قرار بود، متهم صبح روز گذشته در این شعبه محاکمه شود اما به دلیل شناسایی نشدن اولیای دم، قضات دادگاه کیفری این پرونده را به دفتر دادستانی ارجاع دادند تا در این خصوص تعین تکلیف کنند و پس از آن متهم محاکمه شود.

منبع : باشگاه خبرنگاران

اخبار تهران حوادث تهران دختر تهرانی دوست دختر


ادامه مطلب ...

درخواست ازدواج دختر زیبای لبنانی به جوان مشهدی! + عکس

درخواست ازدواج دختر زیبای لبنانی به جوان مشهدی! + عکس

رعنا حربی دختر لبنانی با انتشار پستی در صفحه توئیترش به جوان مشهدی درخواست ازدواج داد.

عکس دختر زیبا دختر لبنانی

رعناحربی‬، دختر لبنانی که صفحه توئیترش بیش از ۲۱ هزار دنبال کننده دارد، با انتشار پستی در صفحه توئیتر خود خطاب به فردی که پرچم عربستان سعودی را از کنسولگری این کشور در مشهد پایین کشیده است. نوشت : “پیدات می کنم و باهات ازدواج می کنم!

عکس دختر زیبا دختر لبنانی

دختر لبنانی عکس دختر زیبا


ادامه مطلب ...

بازیگر زن جوان ایرانی از جراحی زیبایی دماغش پشیمان شد! + تصاویر

بازیگر زن جوان ایرانی از جراحی زیبایی دماغش پشیمان شد! + تصاویر

مریم خدارحمی بازیگر کشورمان می باشد که از انجام دادن جراحی زیبایی بینی خود ابراز پشیمانی کرده است.
مریم خدارحمی که در سال ۱۳۶۲ در اصفهان به دنیا آمده است در سریال های مختلفی از جمله نیز حضور داشته است. این بازیگر ۳۳ ساله با انتشار عکس و متن زیر از جراحی زیبایی خود ابراز پشیمانی کرده است.

همسر مریم خدارحمی دماغ بازیگران جراحی زیبایی بینی جراحی بینی بازیگران بیوگرافی مریم خدارحمی بازیگران قبل از جراحی زیبایی اینستاگرام مریم خدارحمی

سلام دوستان عزیزم

این دوتا عکس قبل و بعد از جراحى پلاستیک بینى من هستش
خیلى از دوستان نظرشون رو در موردش مینویسن و نظرات متفاوتى دارن بیشتر مخالف و تعدادى موافقِ کارى که انجام دادم هستن و البته خیلى ها تلفن جراحم رو خواستن

دوستان این پست از این جهت نیست که خدایى نکرده تشویق به جراحى بشین، من خیلى بدون فکر و سهل انگارانه این جراحى رو انجام دادم و خدا دوستم داشت و اتفاق بدى نیفتاد اما خیلى از آدما رو دیدم که این جراحى صورتشون رو کلاً بهم ریخته و متاسفانه قابل برگشت هم نبوده

در کل جراحى بسیار سخت و ریسک پذیرى هست و من به هیچ وجه به کسى توصیه ش نمیکنم چون متوجه شدم حتى سخت تر از جراحى قلب هستش و اگه آگاهى الان رو سه سال پیش داشتم قطعاً انجامش نمیدادم، در هر صورت این توصیه من هست

امیدوارم به داشته هاتون قانع باشین و مثل من آدم اهل ریسکى نباشین
در ضمن تک تکتون برام عزیزین

همسر مریم خدارحمی دماغ بازیگران جراحی زیبایی بینی جراحی بینی بازیگران بیوگرافی مریم خدارحمی بازیگران قبل از جراحی زیبایی اینستاگرام مریم خدارحمی

خانم بازیگر قبل و بعد از جراحی بینی

همسر مریم خدارحمی دماغ بازیگران جراحی زیبایی بینی جراحی بینی بازیگران بیوگرافی مریم خدارحمی بازیگران قبل از جراحی زیبایی اینستاگرام مریم خدارحمی

کارن هورنای میگه: مشکل عشق نیست؛ بلکه مشکل تاکید بیش از حد بر روی عشق در زندگی است، وقتی بیش از حد بر روی جنس مخالف در زندگی تمرکز صرف داریم و میخواهیم به هر ترتیبی به عشق برسیم، حالمون خوب نیست و عشق برامون حکم ماده مخدر رو داره تا دردمونو تسکین بده. عشق نباید دوای دردهای ما باشه و اگر اینطور باشه و حتی اگر هم بهش برسیم، مطمئنا عشق سالمی نیست و بیمار گونه خواهد بود. هورنای میگوید: در تحلیل روانی بسیاری از زنان به اینجا رسیدیم که این زنان فقط یک فکر را در سر می پروراندند: من باید مردی داشته باشم، یعنی این فکر چنان بر زندگی آنها سایه افکنده که جایی برای افکار دیگر نگذاشته است، گویی در زندگی دیگر نه فعالیتی وجود دارد و نه هدفی… فاجعه اینجاست که فرد معنی و جهت و هدف زندگیشو فقط و فقط در ازدواج جستجو کنه.

همسر مریم خدارحمی دماغ بازیگران جراحی زیبایی بینی جراحی بینی بازیگران بیوگرافی مریم خدارحمی بازیگران قبل از جراحی زیبایی اینستاگرام مریم خدارحمی

اینستاگرام مریم خدارحمی بازیگران قبل از جراحی زیبایی بیوگرافی مریم خدارحمی جراحی بینی بازیگران جراحی زیبایی بینی دماغ بازیگران همسر مریم خدارحمی


ادامه مطلب ...

مصاحبه و راز موفقیت محمد حسن سید شجاع، میلیاردر جوان

ساتین : سید محمد حسن سید شجاع متولد1361 در تهران ، یکی از جوانترین کارآفرینان نمونه ملی است. سیدمحمدحسن سیدشجاع در خانواده ای پرجمعیت در جنوب تهران متولد شد. پدرش تولیدکننده پوشاک بچه گانه بود و همیشه فرزندانش را به کسب روزی حلال تشویق می کرد.

محمدحسن، بعد از گرفتن دیپلم، راه بازار را در پیش گرفت و بعد از ده سال فروشندگی پارچه در بازار تهران، در سال 85 با پس اندازهایش، یک فروشگاه کوچک راه انداخت و از سال88، خود، تولید پوشاک را شروع کرد و در این کار چنان نبوغ از خود نشان داد که طی کمتر از دوسال، یکی از برندهای معتبر در بازار پوشاک را عرضه کرد و در سال91، کارافرین نمونه کشور معرفی شد.

هم اکنون 200 نفر بطور مستقیم و 200 نفر بطور غیرمستقیم از محل کسب و کار سیدشجاع، درآمد دارند.

میلیاردرهای ایرانی میلیاردر جوان کارآفرینان موفق کارآفرین جوان صاحب برند اریکا سید محمد حسن سید شجاع زندگینامه کارآفرینان راز ثروتمندان درامدسید محمد حسن سید شجاع ثروت سید محمد حسن سید شجاع بیوگرافی محمد حسن سید شجاع بیوگرافی سید محمد حسن سید شجاع آموزش کسب درآمد

زندگینامه کارآفرینان موفق – جوانان کارآفرین ایرانی

اریکا در سال 88 برند سال ایران شد، بالاتر از‌هاکوپیان و گراد. انتخاب‌کننده هم در وزرات بازرگانی بود. این انتخاب در همه‌ي رشته‌ها انجام شده بود و برند‌هایی چون تولی‌پرس، فرش شفقی تبریز، و چندین برند‌ معتبر دیگر هم حضور داشتند. سال 88 اولین سال این انتخاب بود و قرار است هر پنج سال یک بار هم برگزار ‌شود، بنابراین اریکا هم اکنون برند برتر عرصه‌ی پوشاک است.

در سال 89 محمدحسن سیدشجاع مدیر برتر در عرصه‌ی پوشاک شد و در همان جشنواره تندیس‌ این عنوان و تندیس جوان‌ترین مدیر کشور را از دست معاون رئیس جمهور دریافت کرد. در سال 90 اریکا در کنار گروه خودروسازی سایپا،‌ ایرانول، مس سرچشمه، عظیم‌زاده، پاکنوش و .. . . به عنوان یکی از ده شرکت برتر توسعه ملی انتخاب شد.

در همین سال، در مسابقه جهانی پوشاک که در دبی برگزار شد، ایتالیا اول شد، فرانسه دوم، اسپانیا سوم و برای اولین بار در تاریخ ایران، ایران چهارم شد و این بالاترین مقام ایران در عرصه پوشاک را،  این جوان مدیر با برندش اریکا به دست آورد. هم اکنون ترکیه‌از آنها دعوت کرده که در کنار برند‌های بزرگی چون بری‌بری، شنل و برند‌های بزرگ دیگر، حضور داشته باشند. اولین برند ایران در زمینه لباس هستند که‌ایزو 9002 گرفته‌اند و خط تولید‌شان کاملا ایزوله‌است.

این‌ها همه بخشي از موفقیت‌های محمد حسن سید شجاع است. در سال 89 به عنوان يكي از سه مشتری برتر بانک ملی از نظر گردش حساب برگزیده شد و به تائید هیات امنای بازار رضا، بهترین مغازه‌دار بازار انتخاب شده‌است. بيش از هزار نفر در مجموعه تولید و صدها نفر در مجموعه بازاریابی، فروش، حقوق و طراحی شرکت او مشغول به کار هستند و اولین برند ایران است که سبک فروش‌شان به صورت همایش است. همه‌ی اقدامات لازم برای معرفی مدل‌های مختلف تولیداتش انجام می‌دهد و تنها برندی است که‌این کار را به دقت و جدیت پیگیری می‌کند.

اینها همه فاز اول طرح‌های این جوان موفق و مدیر است. وقتی می‌پرسم آیا این که‌الان به دست آورده‌ای رویایت بود؟ می‌گوید: «نه، فعلا رویایم این است که در ده شهر مهم اروپا، اريكا به عنوان نمایندگی كشورمان حضور داشته باشد. انشاءالله‌از سال ۹۱ این کار را خواهم کرد.»
محمد حسن سید شجاع متولد سال 13۶۱ است.

·اولین رویایت چه بود؟
در پاساژي كه کار می‌کردم، بتوانم مغازه‌اي اجاره كنم.
·در چه رشته‌ای تحصیل کرده‌ای؟
من در رشته رياضي تحصيل كردم اما  هرچه که یاد گرفته‌ام از بازار و در حین کار کردن بود. روزی که به بازار رفتم هنوز به مدرسه می‌رفتم، بنابراین مجبور شدم درسم را در دبیرستان شبانه مروی بخوانم تا به کارم لطمه نخورد. درسم خوب بود. وقتی در سال سوم دبیرستان بودم در المپیاد ریاضی نفر سوم کشور شده بودم.
·چه سالی بود؟
سال 68. پدرم در توليدي پوشاک کودکان مشغول به كار بود و من از شش- هفت سالگی با پدرم به محیط‌های تولیدی می‌رفتم و کار پوشاک برایم ملموس و آشنا بود. خلاصه آانکه وقتی بخاطر فشار اقتصادي قرار شد بین ادامه تحصيل دادن و کار در بازار یکی را انتخاب کنم، ‌ مردی که تاثیر مهمی‌در زندگی من داشت، گفت: بازار هم مثل دانشگاه ‌است. شما در اینجا درس زندگی را بصورت عملي یاد می‌گیرید و آنجا درس‌های تئوري را. خودت انتخاب کن و ببین می‌خواهی بروی زندگي را تئوري یاد بگیری یا زندگی رابصورت عملي. آن جمله که ‌ایشان به من گفت خط زندگی مرا عوض کرد، چون من تصمیم داشتم زندگی را عملا یاد بگیرم. بنابراین ترجيح دادم کار را ادامه بدهم. حقوق بسیار پایینی می‌گرفتم، خیلی سخت بود و اذیت می‌شدم اما شخصيت مرا ساخت.

·ایشان تولیدی داشت؟
نه. او از ترکیه جنس می‌آورد و من در آنجا با برندهای روز دنیا آشنا ‌شدم. شاگرد مغازه بودم اما این مارک‌های معروف برایم مثل اسم و فامیل دوستانم بود و همه را حفظ می‌کردم.
اتفاقا خوب بود که‌ آنجا کارگاه تولیدی نبود چون دراین صورت ذهنم بسته می‌ماند. مدل‌های مختلف لباس می‌آمد ودر آن سن بچگی همه‌ی آنها در ذهنم می‌نشست و به‌این ترتیب من با کیفیت آشنا شدم.

اولين رمز موفقيتم اين بود كه ده سال بدون آنکه جابجا شوم و از این شاخه به‌ان شاخه بپرم، پیش يك‌نفر کار کردم. مغازه دارهای دیگر می‌دیدند که من چقدر دلسوزانه کار می‌کنم، از من می‌پرسیدند چقدر حقوق می‌گیری؟ می‌گفتم صدوشصت‌هزارتومان. گاهي مي‌گفتند بیا پیش ما کار کن. به تو صدوهشتاد تا دویست‌هزارتومان حقوق می‌دهیم اما من همان‌جا ماندم.

شب‌هایی بود که من به خانه می‌آمدم، غرغر می‌کردم و می‌گفتم من دیگر سر کار نمی‌روم چون ساعت كارم واقعا زياد بود. آن موقع ساعت کار بازار تا پنج بود. پنج که تعطیل می‌شدم صاحب مغازه مرا به دنبال حساب و کتاب می‌فرستاد و به پاساژهاي مختلف تهران مثل  آ.‌اس‌.پ،میلاد نور و تیراژه . . .  بوستان و من هم مجبور بودم بروم.

درآن زمان صاحب‌كارم صد تا تک‌تومانی به من می‌داد تا مثلا به‌ا.‌اس.‌پ بروم. من می‌آمدم میدان توپخانه، بیست تومان می‌دادم کرایه‌اتوبوس و در ونک پیاده می‌شدم و سی تومان می‌دادم  و با سواری به ‌ا‌. ‌اس.‌پ می‌رفتم و سی تومان هم می‌دادم و برمی‌گشتم. وقتی به ونک می‌رسیدم پولم تمام می‌شد، بنابراین باید از ونک تا پیروزی كه محل زندگي‌ام بود، پیاده می‌رفتم.

·اولين بار كي به فكر توليد افتادي؟
یک روز که برای گرفتن حساب به پاساژ  ونک رفته بودم، دیدم مانتو‌هایی آورده‌اند که چروک است و مدل خاصی است. همان مانتو‌های لینن که سفید و صورتی آن مد شده بود. آنجا دیدم که خانم‌ها با علاقه فراوان مانتو‌ها را می‌خرند. کمربندش کنف بود و به آان مهره‌های رنگی آویزان کرده بودند و با شلوار‌های گشاد می‌پوشیدند. از آن آقایی که صاحب مغازه بود پرسیدم اینها چیست؟ ‌گفت: «این مانتو‌ها را تازه ‌از ترکیه آاورده‌ام و خیلی خوش فروشند. اشتباه کردم که کم آورده‌ام.» بازار رضا صبح‌ها ساعت 9 باز می‌شد.

من ساعت 7 آمدم و به بازار پارچه‌فروشها رفتم و پارچه‌اش را پیدا کردم و شب مجددا به‌ آن مغازه رفتم و از آن آقا یکی دوتا از آن مانتو‌ها را امانت گرفتم. گفتم برای خواهرم می‌خواهم. مانتو‌ها را به صاحب کارم نشان دادم و گفتم این مانتو فروش خوبي خواهد داشت. گفت: «نه بابا. ما تاپ و  تی‌شرت فروش هستیم». گفتم:«من دیدم این مانتو ‌فروش خوبي دارد.» گفت: نه. گفتم: «از حقوقم چقدر مانده؟» ‌گفت: «صد هزار تومان» اين پول را گرفتم و یک طاقه سفید از آن پارچه را خریدم و پنجاه هزار تومان دادم و از آن پارچه بیست مانتو و بیست شلوار دوختند. گفتم بعد از هفت، هشت سال کار کردن یک قفسه به من بدهید که خودم آن را بفروشم.

موافقت كرد و گفت: می‌د‌هم اما می‌دانم که ضرر مي‌كني. خلاصه‌ آنکه آوردم و دادم خیاط آن مانتو‌ها و شلوار را دوخت. به خیاط گفتم پولش را وقتی فروختم به شما می‌دهم. روزی که‌این مانتو و شلوار آماده شد و به مغازه آمد، ساعت 10 بود و تا ساعت یازده‌ونیم  همه 20 دست مانتو و شلوار تمام شده بود. صاحب‌کارم تا این را دید لامپ مغزش روشن شد وتصميم گرفت خودش اين مانتو‌ها را توليدكند.

·وقتی آن کار را کردی و مانتو‌ها را فروختی چرا دوباره  ادامه ندادی؟
من از نظر مالی و وضعیت خانوادگی به حقوقی که می‌گرفتم احتیاج داشتم و توان توليد نداشتم. ضمن آن مكاني هم براي عرضه نداشتم ولي ايشان بیست‌هزار‌دست از آن مانتوهارا فروخت و اساسا بعد از آن جرقه، خط فکری‌اش عوض و مانتو فروش شد ولي من هم‌چنان شاگرد مغازه بودم. البته دو سال آخر مثل سال‌ها‌ی اول کارم نبودم. به روز و شیک لباس می‌پوشیدم. یک موتور هم خریده بودم و بعد از ساعت کارم مسافر کشی می‌کردم.

·چه چيزي باعث ميشد تو از ديگران متمايز بشي؟
پشت‌كار. ساعت پنج صبح بلند می‌شدم و به چهارراه خاقانی می‌ر‌فتم و آنجا می‌ایستادم و تا هشت کار می‌کردم. کارمندان که دیرشان می‌شد و دانشجو‌ها را می‌رساندم. روزی دو، سه تا مسافر می‌بردم و تا ساعت هشت صبح هم به بازار می‌رفتم و عصر هم که تعطیل می‌شدم به مولوی می‌رفتم و آنجا هم مسافر می‌بردم. حقوق بازار را به مادرم می‌دادم و درآمد مسافرکشی را برای خودم برمی‌داشتم. با دوستان‌مان بیرون می‌رفتیم و خرج می‌کردیم.

همین‌طور یک مدت کار کردم و با آقایی آشنا شدم که گفت یک مقدار تی‌شرت را از چین آورده‌است. گفت من کاتالوگ آن را به تو می‌دهم و شما برو ویزیتوری کن. من عصر‌ها را به‌این کار اختصاص دادم. به جاها‌ی مردانه‌فروشی می‌بردم و می‌فروختم. حدود ده‌هزارتا تی‌شرت برای ایشان فروختم و پولی به دستم رسید که با آن یک خط ثابت موبایل خریدم.

بياد مي‌آورم شب عید خیاطمان کار را اتو نکرده‌بود و می‌گفت فردا نمی‌رسم بدهم و پس‌فردا می‌دهم. من به کارگاه خیاطی می‌رفتم و تا صبح اتو می‌کردم. همان جنسی را که خودم اتوکرده بودم، صبح در مغازه می‌فروختم چون نمی‌دانم چرا یک عرقی به‌این کار داشتم. درصد نمی‌گرفتم اما دوست داشتم درآمد ما بیشتر از دیگر مغازه‌ها باشد و همه مرا به عنوان یک فروشنده سطح بالا به حساب بیاورند. من علاقه دارم هر کاری که می‌کنم باید اولین نفر باشم.

من آدم خيال‌پردازي هستم و در تخيلم یک حالت رقابتی برای خودم بوجود آورده‌ بودم و می‌گفتم باید بهترین فروشنده در این پاساژ باشم و این فرض را براي خودم گذاشته بودم که یک روز به‌ اینجا می‌آیند و وقتی می‌خواهند بهترین فروشنده بازار رضا را انتخاب کنند، من آنقدر فروشنده خوبی هستم که همه می‌گویند محمد حسن شجاعی بهترین است.

بعد از ده سال که پسر صاحب مغازه در ترکیه بود، دو مغازه در طبقه پایین خالی ماند و صاحب آن، آن را با قیمت بالاتری به ما اجاره داد. مغازه‌ای که‌اجاره‌اش دویست هزار تومان بود به ما داد پانصدهزارتومان.  گفت چقدر پول داری؟‌ گفتم سه‌میلیون. موتورم و موبایلم رافروختم و  شهریه دانشگاه خواهرم را قرض گرفتم  وبا يكي از دوستانم که ‌او هم شاگرد بود شريك شدم. یک میلیون‌ونیم من جور کردم و یک میلیون و نیم او و به ‌اميد خدا با هم شروع کردیم.

او هم مانتوفروش بود و از دوستانی بود که شب جمعه‌ها با هم بیرون می‌رفتیم و رفیق صمیمی‌بودیم. وقتی مغازه را باز کردیم، مغازه سرامیک بود و درست مثل حمام بود. دوستم گفت: «محمد حسن ما اینجا چه بفروشیم؟ همه پول‌مان را دادیم پول پیش مغازه.» گفتم: «خدا بزرگ است. چقدر پول داریم؟» گفت: «پنجاه هزار تومان.» رفتیم منیریه و با آن پنجاه هزار تومان هم کاغذ دیواری خریدیم تا مغازه شکل بوتیک پیدا کند.

رفتیم مولوی گونی خریدیم، از میدان محلاتی خاک‌رس خریدیم و گل درست کردیم، ویترین‌مان را گونی کشیدیم، با پوست تزیین‌اش کردیم و خلاصه آن ویترین خیلی خوشگل شد. خزخریدیم، تنه درخت گذاشتیم. پول نداشتیم مانکن بخریم، رفتیم مانکن شکسته‌های مغازه‌ها را گرفتیم. بالاتنه یا پایین تنه‌شان شکسته بود و آن را کنار گذاشته بودند. یا بعضی جاها شلوارفروش بودند و مانکن بالاتنه ‌اضافه داشتند، آنها را آوردیم، چسب زدیم، تعمیر کردیم و گذاشتیم در ویترین مغازه‌مان.

چون من ده سال پیش یک نفر کار کرده بودم، هرجا که رفتم و نسیه خواستم، دادند. گفتم پول ندارم،‌ جنس می‌برم و هفته به هفته می‌آیم حساب می‌کنم و پول‌تان را می‌دهم. یک میلیون، دو میلیون و پنج میلیون به ما اعتبار دادند و جنس گرفتیم. بازار این‌طوری است و آنجا بیشتر آدم را به آبرو می‌شناسند.

 مي‌دانيد مشكل جواناني كه در ابتداي راه هستند اين است كه سرمايه چند ميلياردي مرا مي‌بينند ولي زحمت‌هايي را كه من كشيده‌ام نمي‌بينند و خبر ندارند كه من يك كارگرزاده هستم كه تمام سرمايه‌ام در هنگام شروع كار همان موتور ويك خط موبايل بوده و البته‌ اعتبار و تجربه‌اي كه 10 سال زحمت پشت آن بوده.

·در آن ده سال که در مغازه آن آقا کار کرده بودی، درست است که برای او کار می‌کردی اما انگار این کار کردن برای خودت هم بود.

دقيقا. هرجا که رفتیم به خاطر سابقه خوبم اعتبار داشتم و خودم کار را شروع کرده‌ام و به من جنس نسیه دادند، چون عموما این استنباط را در ذهن‌شان داشتند که‌اگر قابل اعتماد نبودم صاحب مغازه ده سال در یک مغازه مرا نگه نمي‌داشت. آنها لطف کردند، به ما اعتماد کردند و به ما جنس امانی دادند و ما هم هر هفته می‌رفتیم دفتر فروش‌مان را باز می‌کردیم و فروش ما را می‌دیدند و پول‌شان را می‌دادیم.

شش ماه‌ اینطوری کارکردیم، پولی جمع کردیم، دکور شیکی زدیم و شروع کردیم به تولید. اول سه طاقه پارچه خریدیم و با این سه طاقه پارچه کار را شروع کردم. وقتی رفتم آن مغازه را زدم تمام مشتری‌های صاحب کار قبلی‌ام آمدند سراغ من. گفتند آقا مغازه‌تان عوض شده؟ کسی را غیر از من آنجا نمی‌دیدند و فکر می‌کردند من صاحب آن مغازه‌ام. لطف خدا شامل حال ما شد و با سه طاقه پارچه شروع کردیم، ‌مدل زدیم.

اول مدل‌هایی که می‌فروختند را بررسی می‌کردیم که کدام بیشتر ‌فروش مي‌رود و بعد رفتیم نظير آن مدل را می‌زدیم و دیگر از آنها نمی‌خریدیم. آنها هم فهمیدند و گفتند دیگر به تو مانتو ‌نمی‌دهیم، تومدل‌هایمان را کپی می‌کنی.  به هر حال من به آن کار نیاز داشتم و مجبور بودم خودم مدل‌هاي جديد طراحي كنم.
مدتي بعد شریکم از من جدا شد و من استقلال بيشتري درانتخاب طرح و مدل بدست آوردم و توانستم يك سال بعد یک مغازه در بازار بخرم و سال بعد بهترین مغازه پاساژ رضا را به عنوان کسی که كاسب موفق بازار اجاره كنم.

·چه سالی بود؟
سال 87.

·خودت تنها کار می‌کردی؟
بله، تنها. صبح‌ها پارچه را می‌خریدم و می‌فرستادم برای خیاطی و خودم می‌رفتم سر مغازه می‌ایستادم و ساعت 7 که تعطیل می‌شدم می‌رفتم به خیاطی سر می‌زدم تا ببینم چندتا دوخته و چکار کرده. در بازار یک مغازه بود که من همیشه چشمم دنبال آن بود. همیشه می‌گفتم خدایا چطور می‌شود این مغازه مال من باشد. آنجا دفتر و بهترین مغازه پاساژ بود.

صاحب پاساژ وقتی دید من این‌قدر خوب کار می‌کنم گفت همه برندها آن مغازه را می‌خواستند، به هیچ‌کس ندادم اما آن را به تو واگذار می‌کنم. خدا را شکر آن مغازه‌ الان چهار سال است که مال من است و به عنوان دومین مغازه‌ آن را خریدم. آن مغازه به نظرم بهترین مغازه تهران است، چون همه‌ی تهران است و بازارش، همه‌ی بازار است و پاساژ رضا، همه‌ی پاساژ رضا است و آن مغازه. بعد از آن دو مغازه دیگر خریدم و مغازه‌هایم شد چهار‌تا. آن موقع دیگر برای خودم کارخانه زده بودم.

*کی کارخانه زدی؟
سال 88 بود که به فکرم زد کارم را صنعتی کنم. طراح آوردم، در شیراز کارخانه زدم و الان هزاروصد نفر در کارخانه‌ی شیرازم کار می‌کنند. آنجا بزرگترین مجموعه تولیدی پوشاک کشور است. بعد دیدم مشتری‌ها می‌آیند تک‌تک می‌خرند و وقت مارا زياد مي‌گيرند، بنابراین تصمیم گرفتم همایش برگزار کنم. یک همایش در ساختمان جام جم برگزار کردم و افطاری دادم. تمام مشتری‌های عمده‌ام در شهرستان‌ها و تهران را دعوت کردم. آنجا برای اولین بار يكي از مجريان توامند صداوسيما را دعوت کردم که برنامه را اجرا کرد و مشتری‌های من خیلی از آن برنامه خوششان آمد و به فروش خوبي هم دست پيدا كردم.

·اسم اریکا را از کی روی تولیداتتان گذاشتید؟
مغازه ما سه ماه بدون اسم بود. یک بار توی یک گلفروشی بودم. یک خانم آمد آنجا و به گلفروش گفت چرا این گل باید در گلدان باشد؟ من وقتی آن را در باغچه می‌کارم خشک می‌شود. گلفروش گفت: این گل یک گل حساس است و فقط باید در گلدان باشد. اگر جلوی نور نباشد خشک می‌شود. این گل ‌ناز دارد. گفتم آقا اسم این گل چیست؟ گفت: اریکا. دلم گفت چه‌اسم جذاب و قشنگی است. تک هم هست.

برایم مهم بود که‌اسمی‌‌ را انتخاب کنم که در ایران تک باشد. در دوران شاگردی همه‌ی مغازه‌ها و اسم‌هایشان را هم دیده بودم و همه جای تهران را وجب به وجب بلد بودم و می‌دانستم این اسم در هیچ جا نیست. تا آن آقا گفت اریکا تصمیم گرفتم و فردا اسم مغازه‌ام را اریکا گذاشتم. گفتم با برچسب شبرنگ این اسم را در آوردند. براي خاص‌تر شدن  Iاریکا را کوچک کردم و نقطه پرچم ژاپن را روی آن گذاشتم. چون ژاپن براي من سمبل سخت‌كوشي، استقلال و اعتماد به خود بود.

·نکته دیگر اینکه ‌این اسم به نظر بین‌المللی می‌آید؟
بله، در حالی که یک کلمه‌ی کاملا ایرانی به معنی “با شکوه و با وقار”است و اسم یک گل هم هست كه در ساير نقاط جهان هم  به همين نام است و البته شركت‌هاي بسياري هم در جهان به‌اين نام وجود دارند. از اول دلم نمی‌خواست زارا یا منگو باشم و همیشه می‌خواستم خودم باشم بنابراین وقتی مانتو تولید می‌کردم با عشق روی آن مي نوشتم اریکا كه خداروشكر کم‌کم جا افتاد. خیلی مشتری داشتیم و برند را شناختند. محیط بازار یک محیط پرتردد بود و این به نفع ما بود كه  هم از تهران و هم شهرستان‌ها ما را می‌شناختند .

·لازم نبود این اسم را ثبت کنید؟
تا سال 88 ثبت نکرده بودیم وحتی پنج مغازه در تهران اسم‌شان را گذاشته بودند اریکا. جنس بی‌کیفیت تولید می‌کردند و به‌اسم اریکا می‌فروختند و این داشت اسم برند ما را تحت‌الشعاع قرار می‌داد. اين باعث شد كه‌ اريكا را ثبت كرديم. البته براي ثبت اين نام هم وكيل شركت یک‌سال ‌رفت‌و‌آمد مي‌كرد تا ثابت کند این اسم فارسی است.

در نهايت حالا توانستيم از اين نام دفاع كنيم وتوليدي‌هايي كه‌اريكاهاي جعلي را توليد مي‌كردند طبق قانون كپي‌رايت به پاي ميز قانون بكشيم و طبق دستور قضايي علاوه بر اينكه تابلوهایشان  پایین كشيده مي‌شود، اقلام بی‌کیفیت‌شان هم توقیف و منهدم مي‌شود از 6 ماه تا 3 سال حبس نيز در انتظارشان است .

·اين يعني موفقيت‌هاي بيشتر؟
بله. امنيت در توليد باعث شد سال88 برند ملی شدیم و حالا در سال 90، در طی پنج سال به‌افتخارات بسياري رسیده‌ایم. اين تنديس‌هايي كه در اين قفسه مي‌بينيد يادگار اين افتخارات است.

·مشخصات و ویژگی‌های کار شما چیست؟
مانتوي اريكا از لحاظ کیفیت کاملا با کالاي خارجی رقابت مي‌كند اما از لحاظ قیمت رقيب  مانتوهای داخلي استو اين افتخار ماست كه تنها توليدكننده پوشاك ايراني هستيم كه موفق به كسب ايزو 9002 شده‌ايم.

·چطور كسي نمي‌تواند با شما رقابت كند؟
دليل رسيدن به‌اين مهم در جزء‌جزء سيستم اريكا نهفته ‌است. از خريد پارچه گرفته تا عرضه به مشتري. مثلا توليدي‌هاي مانتو در ايران پارچه خود را از پارچه‌فروشان بازار مي‌خرند كه در واقع واسطه‌اي هستند بين توليدكنندگان پارچه و توليدكنندگان مانتو در حاليكه ‌اريكا بخاطر تيراژ بالا مستقيما به توليدكننده پارچه در خارج سفارش مي‌دهد و طبيعتا نصف قيمت ديگران پارچه بدست ما مي‌رسد و همين مساله توان رقابت را در قيمت از رقباي ما مي‌گيرد.

·چگونه به‌اهداف خود مي‌رسيد؟
من یک عادت دارم که وقتي كاري را شروع مي‌كنم تا تمام نكنم آرام نمي‌گيرم و همانطور كه مي‌بينيد كه در دفترم يك وايت‌برد دارم كه ‌الان پشت سر شما قرار دارد و من اهدافم را روي آن مي‌نويسم كه هدفم همواره جلوي چشمم باشد تا لحظه‌اي از آن غافل نشوم.

·اين عدد “50 هزارتومان”روي وايت برد چيست؟
می‌خواهیم برای فصل بهار، صد و پنجاه هزار مانتو را در طول هفتاد روز تولید کنیم.
عظمت این كار را فقط یک تولیدکننده می‌تواند درك كند. من این صدوپنجاه‌هزار را تقسیم بر هفتاد روز، تقسیم بر قیمت، تقسیم بر پارچه کردم و همه را حساب کردم و پیش خودم حساب کردم در این هفتاد روز، اگر یک دقیقه بیکار باشم، پنجاه هزار تومان ضرر می‌کنم. اگر یک ساعت یک کار بی‌خود انجام بدهم، سه میلیون تومان ضرر می‌کنم. بعد رفتم زیر ساخت لازم را برای تولید این صد و پنجاه  هزار مانتو ایجاد کردم.  مطمئنا تا روز موعود به هدفم مي‌رسم.

الان می‌گویم در نیمه دوم سال 91 باید در رم، بارسلون، استانبول، دبی، مالزی، سنگاپور و فرانکفورت که سی و پنج هزار خانم ایرانی در آن زندگی می‌کنند باید شعبه داشته باشم. بحث مالی آن هم مهم نیست. مهم این است که هموطنان من در اين كشورها با افتخار تابلوی اریکا را به ديگران نشان بدهند. برایم مهم است که کاری را که می‌خواهم انجام بدهم، حتی با زحمت و شب نخوابیدن انجام بدهم. ساعت کاری من شش صبح است تا یازده شب. یازده می‌روم خانه، دوازده می‌خوابم و دوباره شش صبح در دفتر هستم.

·از كودكي مديريت را در خودم پرورش دادم
ما بچه جنوب شهر هستیم. همیشه تابستان‌ها مسابقات فوتبال را بین کوچه خودمان، کوچه روبه‌رویی و کوچه بالایی برگزار می‌کردیم. همه تيم‌ها جايزه‌اي به تیم برنده می‌دادیم. در این مسابقات من همیشه در تیم اجرایی بودم. از بچگی این حس در من وجود داشت که یک مجموعه را رهبری کنم که با هم رقابت کنند. يادم هست پسر بچه‌هایی که پنج شش سال از من بزرگ‌تر بودند از من می‌پرسیدند چکار کنند و بازی کی برگزار می‌شود و مرا به عنوان رئیس فدراسیون خودشان می‌شناختند. همیشه‌این حس مدیریت در من وجود داشت. هر وقت درس خواندم مبصر کلاس بودم.

·ماديات برایم مهم نیست
همواره به خودم مي‌گويم كه من يك كارگرزاده هستم، حتي اگر ميلياردر باشم و اين باعث شده با كمترين هزينه زندگي كنم. در عين حال بسيار آرمان‌گرا هستم. مثلا اگر به من بگویند همه ‌ایران تو را به عنوان بهترین تولید کننده مانتو بپذيرند و در عوض حقوقت ماهی پانصدهزارتومان باشد، قبول می‌کنم. ثروت برایم مهم نیست. وقتی این تندیس‌ها را می‌گیرم خستگی یک سال کار از تنم بیرون می‌رود. من عاشق كارم هستم  و با دل و روحم سعی می‌کنم مشتریان من راضی باشند.

·می‌خواهم اریکا را جهانی کنم
دوست دارم اریکا یک مارک جهانی باشد. اريكا برایم همه چیز است. من جوانی‌ و عمرم را گذاشته‌ام روی این برند و دوست دارم جهانی‌اش کنم. خیلی برایم مهم است که فردا یک نام نيك از من به یادگاری بماند. اميدوارم اريكا در تمام كشورهاي جهان شعبه داشته باشد.

·شعار اريكا
همواره‌اعتقاد داشتم كه ملت ايران با داشتن غناي فرهنگي شايسته ‌احترام است و به همين خاطر اريكا را نشان  احترام به مشتري مي‌دانم و همين را شعار اريكا كرده‌ام. به طور اكيد به  تمام فروشنده‌هاي يكصد شعبه‌اريكا در سراسر ايران توصيه كرده‌ام كه مشتري‌مداري را سر لوحه كار خود قرار دهند و شخصا به نظرات مصرف‌كنندگان محترم در خصوص جزء‌جزء كار از كيفيت دوخت و نوع پارچه گرفته تا نحوه برخورد فروشندگان با مشتري رسيدگي مي‌كنم. در اين خصوص از طريق ايميلم erikawomen@yahoo.com همواره آماده دريافت پيشنهادات و انتقادات تمام هموطنان عزيزم هستم.


ادامه مطلب ...

“امید مستقیمی” جوان ایرانی که توانست “مرسدس بنز” را متحول کند + عکس

او در صفحه شخصی خودش در سایت دانشگاه نیوکاسل چنین عنوان کرده است :

من یک دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشگاه نیوکاسل، انگلستان هستم. تمرکز پژوهش من بررسی توسعه مبدل های قدرت DC-DC برای استقرار در محیط های خصمانه، از جمله کسانی که در محفظه راکتور و یا در اکتشافات فضایی.
این حرکت به این ماژول یکپارچه صرفه جویی قابل توجهی در حجم تحقق، خواهد شد که برای استفاده نهایی از این دستگاه ها در زیر دریایی و سفینه مورد نیاز است.

I’m a postgraduate student at the University of Newcastle Upon Tyne, UK. The focus of my current research is to investigate the development of DC-DC power converters for deployment in hostile environments, such as those found in reactor compartments or in space exploration.
The move to these integrated modules will realise substantial savings in volume, which will be required for the ultimate application of these devices in submarines and space probe.

نشریه “نورتن اکو” با اشاره به فعالیت موفقیت آمیز این ایرانی مقیم انگلیس می نویسد:”امید مستقیمی” فعالیت موفقیت آمیزی در شرکت “مرسدس بنز” داشته است. می توان گفت تمامی خودروهای شرکت کننده در مسابقات “فرمول یک” در مسابقات جهانی در کشورهای مالزی، استرالیا، بحرین و چین همگی توسط این جوان ایرانی طراحی شده اند. او به عنوان مهندس الکترونیک در شرکت “مرسدس بنز” مشغول به کار است. نوآوری های “مستقیمی” در هشت خودروی شرکت مرسدس بنز که در مسابقات اخیر شرکت کرده اند به کار برده شده اند.

شغل امید مستقیمی سوابق امید مستقیمی زندگینامه امید مستقیمی رشته امید مستقیمی بیوگرافی امید مستقیمی امید مستقیمی استخدام مرسدس بنز Omid Mostaghimi

“امید” ۲۹ ساله از کارش بسیار راضی است و در این باره می گوید:”آیا شما می توانید کاری بهتر از طراحی خودروهای “فرمول یک” پیدا کنید. این بهترین چالش برای من در دوره تجربه کاری ام بوده است. احساس می کنم که بسیار خوش شانس هستم که در تیم شگفت انگیزی چون تیم کاری مرسدس بنز حضور دارم. حضور من در دانشگاه “نیوکسل” فرصت بزرگی در زندگی ام بود.

شغل امید مستقیمی سوابق امید مستقیمی زندگینامه امید مستقیمی رشته امید مستقیمی بیوگرافی امید مستقیمی امید مستقیمی استخدام مرسدس بنز Omid Mostaghimi
این نشریه انگلیسی در ادامه می افزاید:”کیت رمزی” مدیر اجرایی کارهای “امید” درباره او می گوید:”سطح کاری امید در بالاترین حد ممکن است. دانش “امید” و مهارت او در کارش به ما در پیشبرد پروژه مان کمک زیادی کرده است. او در مدت زمان کوتاهی به یکی از باارزش ترین اعضای تیم مان تبدیل شده است.”

این نشریه انگلیسی در ادامه می افزاید:”امید” در سال ۲۰۰۸ میلادی به عنوان دانشجوی رشته مهندسی برق و الکتریک به دانشگاه “نیوکسل” پیوست. او درباره علاقه اش به طراحی خودروهای مسابقات “فرمول یک” می افزاید:”فرمول یک” تاثیر زیادی بر عرصه مهندسی گذاشته است. من از فرصتی که در اختیارم گذاشته شد استفاده کردم تا درباره چگونگی توسعه کاربید های سیلیکون در مبدل های قدرت در خودروهای مرسدس بنز برای شرکت در مسابقات فرمول یک تحقیقاتی را انجام دهم.”

شغل امید مستقیمی سوابق امید مستقیمی زندگینامه امید مستقیمی رشته امید مستقیمی بیوگرافی امید مستقیمی امید مستقیمی استخدام مرسدس بنز Omid Mostaghimi
نشریه “نورتن اکو” در پایان می نویسد:”دکتر “آلتون هورسفل” استاد دانشگاه “نیوکسل” که سرپرست فعالیت های امید بوده درباره او می گوید:”امید یکی از پژوهشگرانی است که در فاصله مدت زمان کاری اش به عنوان یک دانشجو به خوبی عمل کرده است. برای ما شگفت انگیز است که می بینیم او تا چه حد کارش را خوب انجام می دهد.”

Omid Mostaghimi
PhD Student in Electrical and Electronic Engineering
School of Electrical, Electronic and Computer Engineering
Merz Court
Newcastle University
NE1 7RU
Tel +44(0)191 222 7256
Email omid.mostaghimi@ncl.ac.uk


ادامه مطلب ...

جوان ایرانی طراح لباس های کریس رونالدو + عکس

یک جوان ایرانی بسیاری از لباس های رسمی کریستیانو رونالدو را طراحی می کند.

نیما بهنود (Nima Behnoud) طراح لباس ایرانی است که برخی از لباس های رونالدو را طراحی می کند. رونالدو را در کنار طراحش می بیند. بد نیست بدانید همانطور که رونالدو طراح لباس ایرانی دارد، مدیربرنامه های نامزدش یعنی ایرینا شایک هم ایرانی است.
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud

نیما بهنود (متولد ۲۷ مرداد ۱۳۵۵ در تهران) طراح مد ایرانی و فرزند مسعود بهنود است. او طراحی لباس را با مهرهای قدیمی و خطوط نستعلیق ایرانی تولید می‌کند و در حال حاضر گروه ۱۷ نفری نیمانی را که یکی از گروه‌های مد نیویورک است، اداره می‌کند. وی در سانفرانسیسکو رشته گرافیک را ادامه داده‌است و در سال ۲۰۰۰ وارد مدرسه عالی مد نیویورک و بعد از چهار سال فارغ‌التحصیل شده‌است. نیما بهنود اولین طراح مدی است که خطوط نستعلیق خاورمیانه‌ای را بر روی لباس طراحی و رایج کرد.

مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud

در میان ایرانیان خارج از کشور، نیمانی و تی شرت هایش، به عنوان یکی از زیبا ترین نمونه های کار آفرینی با استفاده از عناصر فرهنگی ایران شناخته شده است. نیما بهنود ساکن نیویورک است و در 2 سال گذشته با استفاده از خوشنویسی که هنری قدیمی اما ناشناخته در خارج از کشور است اقدام به تولید تی شرت های دست دوزی نموده که در مدتی کم در بازار پر رقابت مد توانسته جای پای محکمی برای خود باز کند. الگو های نیما ساده و بی آلایش هستند که اغلب به صورت استفاده از خطوط و نقوش قدیمی به صورت تک رنگ روی تی شرت های مردانه و زنانه است.

او نه خوش نویس است و نه طرح های مورد استفاده او به طور کلی بدیع است، اما هنر او (تلفیق خوشنویسی و تی شرت) اقدامی بسیار نو آورانه است که با تمجید کارشناسان و منتقدان و خریداران مواجه شده است. برند “نیمانی” امروزه و در مدت بسیار کوتاه به برندی شناخته شده در تولید تی شرت های دست دوز تبدیل شده است. محصولات “نیما نی” در کشورهای مختلف جهان در شوهای کوچک و بزرگ عرضه می شوند. از هنر پیشه های ایرانی تا کنون بهرام رادان و میترا حجار در تبلیغ این محصولات با وی همکاری کرده اند.
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud

همچنین طرح ابتکاری تی شرت های نیمانی در مسابقه طراحی گرانیف توکیو که هر سه سال یک بار برگزار می شود، از بین 15 هزار طرح، مدال برنز را کسب کرده است.

مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
بهنود در مورد طرح تی شرت ها چنین می گوید:
ما از مهرها و شعرهای قدیمی استفاده می کنیم. هیچ کدام از این عناصر معاصر نیستند از مهرها گرفته تا نوشته ها. همه از کتاب های خیلی خیلی قدیمی در آورده می شود. این بخش کار یکی از مهم ترین و سخت ترین قسمت هاست. برای این کار معمولا از جمعه بازارهایی در ترکیه، مراکش و…کتاب های قدیمی خریداری کرده و قسمت هایی از کتاب ها را انتخاب می کنیم و پس از اسکن به وسیله کامپپیوتر طرح ها را اصلاح می کنیم.
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud

نیما در مورد فروش محصولات نیمانی در ایران گفته است:
فعلا هیچ نماینده ای در ایران نداریم و هیچ یک از محصولات ما در ایران به فروش نمی رسد. در همین رابطه هم ایمیل از ایران زیاد داریم که گویا تی شرت هایی با کپی برداری از طرح های نیمانی تولید و به فروش می رسد اما ما کاملا بی خبریم و هیچ نماینده و یا فروشی در ایران نداریم.

مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
مدل جدید مانتو مدل جدید لباس مدل جدید تی شرت بیوگرافی نیما بهنود Nima Behnoud
Nima Behnoud بیوگرافی نیما بهنود مدل جدید تی شرت مدل جدید لباس مدل جدید مانتو ۱۳۹۳-۰۵-۲۶


ادامه مطلب ...

گفت‌ و گو با رکسانا ورزا ؛ دختر جوان موفق ایرانی شاغل در مایکروسافت + عکس

 ایران، استارت‌آپ‌های تازه‌کاری دارد که به گفته این جوان موفق ایرانی، حتی از فرانسوی‌ها هم بلندپرواز‌تر و جسور‌تر هستند.
رکسانا ورزا در آمریکا به دنیا آمده است. تحصیلاتش در زمینه‌ زبان فرانسه و اقتصاد سیاسی بوده اما بعد‌ها راهش به طرف استارت‌آپ کشیده می‌شود. او در حال حاضر با چند شرکت و رسانه معروف فرانسوی‌ و بین‌المللی در زمینه فناوری همکاری دارد.

«ورزا» فارسی را خوب حرف می‌زند، گرچه گاهی برای خواندن متن‌های فارسی به زیر و زبر متکی است اما هنوز به نوشیدنی قهوه‌ای توی فنجان «قهوه» می‌گوید، نه «کافی» و وقتی هم چیزی متعجبش می‌کند، ساده می‌گوید «شوکه شدم»، نه «شاک شدم». مصاحبه با این جوان موفق ایرانی را در ادامه بخوانید.

  • استارت‌آپ هنوز هم در دنیا چندان شناخته‌شده نیست. با این وجود شما یکی از جوان‌ترین و پرکار‌ترین پشتیبانان استارت‌آپ‌ها در جهان هستید. چه شد که به جمع استارت‌آپ‌ها پیوستید؟

کار کردن در رشته‌ استارت‌آپ را از سال ٢٠٠٧ میلادی یعنی حدود ٧ سال پیش آغاز کردم. آن‌ روز‌ها در زمینه‌ سرمایه‌گذاری در «آژانس فرانسه» که یک آژانس دولتی فرانسوی بود، کار می‌کردم.

همسر رکسانا ورزا شغل رکسانا ورزا دختر ایرانی بیوگرافی رکسانا ورزا Roxanne Varza

من همیشه به ایرانی بودنم افتخار کرده‌ام. راستش را بخواهید آمریکا با همه‌ امکاناتش دل آدم را می‌زند، چون مردم آنجا مثل ماشین می‌مانند. در آنجا کسی درباره مسائل مهم زندگی‌ فکر نمی‌کند و مردم کشورهای دیگر برایشان مهم نیست

مرکز فعالیت ما شهر سانفرانسیسکو بود و من به کمپانی‌های آمریکایی کمک می‌کردم تا تجارتشان را در فرانسه گسترش بدهند.‌‌ همان وقت‌ها بود که درباره‌ کار استارت‌آپ‌ها کنجکاو شدم. بعد از مدتی، به عنوان کارآفرین شروع به فعالیت در بعضی از پروژه‌ها از جملهGirls in tech و Falicon (فالیکون) کردم. همزمان با چند پروژه‌ استارت‌آپی دیگر همکاری داشتم. سال پیش، بعد از چند سال تجربه و فعالیت، برای اولین‌بار همراه با چند فرد دیگر یک شرکت به نام Tech. eu (تک دات او) را راه‌اندازی کردیم.

  • استارت‌آپ یعنی بی‌خوابی، پیگیری مداوم اخبار و نوآوری‌های عجیب. چقدر با این موضوع موافق هستید؟

شک نداشته باشید که استارت‌آپ بودن سخت است اما در عین حال بامزه و هیجان‌انگیز هم هست. بیشتر استارت‌آپ‌ها، مثل خیلی از کسانی که در کارهای تجاری کوچکی دارند، زمان و منابعشان محدود است اما خدمات یا محصولاتی را ارائه می‌دهند که احتمالا در گذشته نمونه مشابهی نداشته است. ما بیشتر وقت‌ها باید در کارمان فرز و چابک باشیم تا از رقیب جا نمانیم. کارآفرین‌ها وظایف و چالش‌های خودشان را دارند. یک کارآفرین استارت‌آپ زمانی موفق می‌شود که بتواند با وضعیت بازار خودش را وفق بدهند. چنین کسی باید با خلاقیت در زمینه‌هایی مثل استراتژی بازاریابی، مدل بازرگانی (Business model) و… جای خودش در بازار را پیدا کند. به نظر من، کارآفرین خوب باید هنر گوش کردن را بلد باشد.

  • این‌طور که ما در اطرافمان می‌بینیم، جوان‌تر‌ها رغبت بیشتری به استفاده از تکنولوژی دارند. شما جزو کدام دسته هستید؟ عاشقان تکنولوژی یا مخالفانش؟

راستش را بخواهید، من یک حس دوگانه نسبت به تکنولوژی دارم. هم دوستش دارم، هم از آن متنفرم. از یک طرف آن را می‌ستایم به خاطر اینکه فرصت‌های شگفت‌آوری در جهان ایجاد کرده و به مردم توانایی داده کارهایی بکنند که تا پیش از آن هرگز نمی‌توانسته‌اند انجامش بدهند. از طرف دیگر، تکنولوژی معایبی هم دارد و می‌تواند آسیب‌رسان باشد. به نظر من این منطقی است که هر چیزی در دنیا طبیعتی دوگانه داشته باشد. تکنولوژی هم مستثنا نیست، یک روی خوب دارد، یک روی بد.
اگر نظر من را بخواهید، توصیه می‌کنم که مردم‌ دنیا مراقب این مزیت‌ها و معایب باشند. ما باید قوانین جدیدی وضع کنیم، مردم را آموزش دهیم و مطمئن باشیم که آنها درباره تاثیرات خوب و بد تکنولوژی زندگی‌شان به اندازه‌ کافی اطلاعات دارند.

  • شما به عنوان یکی از بانوان جوان فعال و موفق در زمینه‌ تکنولوژی در جهان شهرت دارید. چه چیزی شما را تا این‌ اندازه موفق کرده است؟

راستش را بخواهید، من خودم را آدم موفقی نمی‌دانم که بتواند برای دیگران الهام‌بخش باشد چون هنوز در اول راه هستیم اما به هرحال چیزهایی وجود دارد که از داشتنشان به خودم می‌بالم.
بگذارید به جای جواب دادن به پرسش شما، برایتان بگویم که چطور به اینجا رسیدم. می‌خواهم بدانید که اوایل، کار به این راحتی پیش نمی‌رفت و خیلی تلاش کردم تا به اینجا برسم. من در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴خ.) به سختی می‌توانستم فرانسوی صحبت کنم. پیدا کردن شغل هم برایم دشوار بود. رزومه‌ام را چند بار به جاهای مختلف می‌فرستادم اما جوابی دریافت نمی‌کردم.
اوایل همه‌چیز واقعا مایوس‌کننده بود اما یواش‌یواش راهم را پیدا کردم، توانستم لیسانسم را در رشته زبان فرانسوی بگیرم و در دو شرکت «مایکروسافت» و «تک کرانچ» فرانسه کار کنم.

همسر رکسانا ورزا شغل رکسانا ورزا دختر ایرانی بیوگرافی رکسانا ورزا Roxanne Varza

در طول این مدت، چندباری برای دیدار با رییس‌جمهوری فرانسه هم دعوت شدم تا درباره نوآوری‌های تکنولوژی به او توضیح بدهم. چند وقت که گذشت، همه‌چیز آرام‌آرام بهتر شد و بعد از یک دوره خیلی سخت، رویایم داشت به واقعیت بدل می‌شد. حالا من به جایی رسیده‌ام که نمی‌دانم الهام‌بخش هست یا نه، هرچه که هست، از بودن در چنین وضعیتی به خودم افتخار می‌کنم.

  • یک استارت‌آپ دقیقا چه کار می‌کند؟

ما طرح تیم‌های به دردبخور جوان‌ها را انتخاب کرده، برایشان منابع و نیازهای اولیه فراهم می‌کنیم تا بتوانند ایده‌هایشان را عملی کنند. البته گاهی به چیزهایی غیر از بودجه هم نیاز هست که ما برای جوانان خلاق فراهم می‌کنیم.

از ۶ سالگی تابه‌حال، معمولا سالی یکبار به ایران آمده‌ام و همیشه با گریه، به آمریکا یا فرانسه برگشته‌ام. ایران یک چیز خاصی دارد که نمی‌دانم چیست ولی به دل آدم می‌نشیند

چند وقتی است که یک رسانه تازه‌کار اروپایی به نام «تک دات ای‌ یو» راه انداخته‌ایم که کارش اطلاع‌رسانی درباره‌ تازه‌های تکنولوژی‌ است. تلاش می‌کنیم تا آخرین دستاوردهای تکنولوژی را آنالیز کنیم و خبرهای کامپیوتری مربوط به تمام اروپا را پوشش دهیم.

  • آیا هرگز تصمیم گرفته‌اید به ایران بیایید و در اینجا کار کنید؟ شما پیش از این چندبار به ایران آمده و با بعضی از جوانان ایرانی استارت‌آپ‌ دیدارهایی داشته‌اید. درباره آنها چه نظری دارید؟

آشنایی با گروه‌های استارت‌آپی ایران برای من خیلی هیجان‌انگیز بود. اولین‌بار که جوانان استارت‌آپ ایرانی را دیدم از خوش‌بینی و بلندپروازی‌شان لذت بردم. این چیز‌ها را در فرانسه بسیار کم می‌بینید. فرانسوی‌ها زود در مقابل چالش‌ها کم‌ می‌آورند و رویاهای بزرگی در سر ندارند اما در ایران این‌طوری نیست. بعضی از ایرانیانی که من دیدم، کاملا برعکس فرانسوی‌ها بودند و پروژه‌های فوق‌العاده‌ای راه‌انداخته بودند.
در واقع مشکلی وجود ندارد که ایرانی‌ها نتوانند حل کنند. این خیلی برای من دلگرم‌کننده بود. خودم خیلی دوست دارم عضو گروه‌های استارت‌آپی ایران باشم اما برای رسیدن به این موضوع باید روی تقویت زبان فارسی‌ام کار کنم. در مجموع هرکاری از دستم بربیاید، دراین‌باره انجام خواهم داد.

  • دنیای استارت‌آپ‌ها به کنار، درباره ایران و مردمش چه نظری دارید؟

من همیشه به ایرانی بودنم افتخار کرده‌ام. راستش را بخواهید آمریکا با همه‌ امکاناتش دل آدم را می‌زند، چون مردم آنجا مثل ماشین می‌مانند. در آنجا کسی درباره مسائل مهم زندگی‌ فکر نمی‌کند و مردم کشورهای دیگر برایشان مهم نیست. مثلا اگر کسی پارکینگ یک مجتمع تجاری را اشغال کند، صدای اعتراض مردم بلند می‌شود اما اگر پای جنگ در میان باشد، اهمیتی نمی‌دهند. من این طرز تفکرشان را دوست ندارم اما فرانسوی‌ها اجتماعی‌ترند. حالا بگذارید از ایرانی‌ها برایتان بگویم. نمی‌دانم ایران چه چیزی دارد اما محیط اینجا همیشه به دلم نشسته است.
از ۶ سالگی تابه‌حال، معمولا سالی یکبار به ایران آمده‌ام و همیشه با گریه، به آمریکا یا فرانسه برگشته‌ام. ایران یک چیز خاصی دارد که نمی‌دانم چیست ولی به دل آدم می‌نشیند. یک‌جور زندگی و هیاهو در ایران هست که جای دیگری نمی‌بینید.
همه با هم احوالپرسی می‌کنند یا وقتی می‌خواهی چیزی بخری، می‌گویند «قابل نداره» یعنی می‌توانی پولش را ندهی. آن‌طرفی‌‌ها خیلی منظم هستند اما اینجا نه. یک‌جوری احساس می‌کنم همه‌چیز طبیعی‌تر است.

  • نگاه مردم کشورهای دیگر به استارت‌آپ‌ چیست؟ شما برای موضوع‌هایی مثل انتخاب شغل با چالش خاصی روبه‌رو بوده‌اید؟

وقتی در کالیفرنیا بودم، پدرومادرم همیشه از من می‌خواستند رشته‌ای بخوانم که یک شغل مطمئن برایش پیدا شود، چیزی مثل حقوق، داروسازی یا مهندسی ولی من همیشه دوست داشتم زبان فرانسه بخوانم. راستش را بخواهید، دلیلش را نمی‌دانستم و در آن زمان هم مطمئن نبودم که با دانستن این زبان چه‌کار می‌شود کرد. حتی می‌گفتند زبان اسپانیایی ممکن است بیشتر به دردم بخورد اما من رفتم سراغ زبان فرانسوی.
پدرم نگران بود که اگر زبان فرانسه بخوانم، نتوانم شغلی پیدا کنم. او همیشه سربه‌سرم می‌گذاشت که در بهترین حالت، یک معلم فرانسوی بد خواهم شد! در آمریکا جو این‌طور است که همه می‌خواهند مهندس، دکتر یا وکیل بشوند تا پول دربیاورند.
کمتر کسی به رشته‌های دیگر فکر می‌کند. من حتی به یاد دارم که با والدینم بحث و جدل‌های فراوانی درباره رشته تحصیلی‌ام داشتیم تا اینکه زمان گذشت و من بعد از دانشگاه در «آژانس فرانسه» مشغول به کار شدم. پدرم که فهمیده بود من یک کار خیلی خوب پیدا کرده‌ام و رشته تحصیلی‌ام به درد خورده، از من عذرخواهی کرد.

  • از خاطره‌هایتان در دوران کار بگویید؟

یکی از بهترین خاطره‌های من، تجربه سردبیری «تک کرانچ»، یکی از رسانه‌های معتبر در زمینه تکنولوژی در فرانسه بود. جریان استخدامم در این رسانه جالب است. من آن روز‌ها سرگرم گذراندن دوره‌ لیسانس بودم و چندان هم از کلاس‌های اقتصاد سیاسی خوشم نمی‌آمد. برای همین تصمیم گرفتم یک وبلاگ درباره استارت‌آپ‌های فرانسه به زبان انگلیسی راه بیندازم. این کار برای من جنبه سرگرمی داشت و هیچ‌وقت فکرش را نمی‌کردم که کسی وبلاگم را بخواند. برای همین یک نام احمقانه برایش انتخاب کردم. نامش را گذاشتم «تک‌باگت» که به فارسی می‌شود «نان باگت تکنولوژی».
چند هفته بعد از راه‌اندازی وبلاگم، یکی از دست‌اندرکاران ارشد «تک کرانچ» اروپا به من ایمیل زد و خواست با آنها همکاری کنم. راستش خیلی جا خوردم. انتظار نداشتم کسی به نان باگت من علاقه‌ای نشان بدهد!
چند وقت بعد هم این مدیر ارشد «تک کرانچ» ‌ را در فرانسه دیدم. ما با هم قهوه‌ خوردیم و او بعد از یک مکالمه طولانی به من پیشنهاد کار به عنوان سردبیر بخش فرانسوی رسانه‌شان را داد. اصلا انتظارش را نداشتم چون شانس خودم را به عنوان کسی که فرانسوی، زبان بومی‌اش نبود در تصاحب این شغل زیاد نمی‌دیدم. طبیعی است که پیشنهادش را خیلی زود پذیرفتم. انتظار داشتم پروسه‌ استخدام در چنین شرکتی دست کم دو ماه طول بکشد اما صبح فردایش با من تماس گرفتند و گفتند تو استخدام شده‌ای. به همین راحتی!

  • از آینده چه خبر؟ برای آینده چه برنامه‌هایی دارید؟

ما در مایکروسافت تلاش می‌کنیم تا بهترین امکانات را برای استارت‌آپ‌ها فراهم کنیم. در حال حاضر ما ٧ کشور دیگر را زیر پوشش داریم. «تک دات او» که من جزو بنیانگذارانش هستم، در حال بزرگ‌تر شدن است. به زودی تلاش خواهیم کرد تا بخش مربوط به بازرگانی شرکت را راه‌اندازی کنیم. چند شعبه‌ از موسسه «گِرز این تک» را در کشورهای دیگر تاسیس کرده‌ایم و می‌خواهیم تا پروژه‌هایمان را به کشورهای دیگر عرضه کنیم. در ضمن یکسری کلاس‌های برنامه‌نویسی هم برای مردم عادی و علاقه‌مندان داریم.


ادامه مطلب ...