مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

با این ماسک ۱۰ سال جوان شوید!

قرن‌ها است که زنان ژاپنی از مزایای برنج نهایت استفاده را برده‌اند. راز زیباییِ آن‌ها اما ریشه در هدیه‌ی گرانبهای طبیعت به آن‌ها دارد.

برنج منبع عظیم اسید لینولئیک و اسکوآلن و همچنین آنتی‌اکسیدانی قوی است که محرک تولید کلاژن در بدن است. برنج روند به وجود آمدن چین و چروک بدن را کند می‌کند. اسکوآلن هم از پوست در برابر نور خورشید محافظت می‌کند.

علاوه بر این موارد، برنج سرشار از ویتامین ای و «گاما اوریزانول» است. گاما اوریزانول به دلیل مراقبت از قلب و کاهش سطح کلسترول خون شناخته می‌شود.

زن ژاپنی راز زیبایی دختر ژاپنی خواص برنج بهترین ماسک زیبایی

متاسفانه به غیر از ژاپنی‌ها، خیلی‌ها در مورد خواص شگفت‌آور برنج اطلاعی ندارد. وقتی که از جوان‌سازی پوست حرف می‌زنیم، نمی‌توان به برنج اشاره نکرد، چرا که معجزه می‌کند. در ادامه قصد داریم یک ماسک برنج را به شما آموزش دهیم که طرز تهیه آن ساده است. این ماسک می‌تواند عمق چروک‌هایتان را کمتر کند تا جوان‌تر به نظر برسید.

مواد مورد نیاز

  • سه قاشق غذاخوری برنج
  • یک قاشق غذاخوری شیر
  • یک قاشق غذاخوری عسل

طرز تهیه
برنج را در آب جوشانده و آن را آب بکشید. حواستان باشد که آب برنج دور نریزید، بنابراین بهتر است آن را در ظرفی نگه دارید. یک قاشق غذاخوری شیرِ جوشانده شده در برنج ریخته و آن‌ها را خوب هم بزنید. سپس یک قاشق غذاخوری عسل به آن اضافه کنید.

فراموش نکنید که این ماسک را باید بر روی پوست تمیز و خشک قرار دهید. پس از اینکه ماسک را روی صورتتان گذاشتید، اجازه دهید تا زمانی که ماسک خشک شد بر روی صورتتان باقی بماند. سپس صورت خود را پاک کرده و با همان آبی که برنج را در آن جوشاندید، بشویید.

 زن ژاپنی راز زیبایی دختر ژاپنی خواص برنج بهترین ماسک زیبایی

آبِ برنج خواص آنتی اکسیدان قوی دارد که می‌تواند پوست را مرطوب و گردش خون را در آن محل تحریک کند. آب برنج همچنین می‌تواند لکه‌های پوستیِ ناشی از سالخوردگی یا اشعه فرابنفش را از بین ببرد و التهاب را نیز کم کند. پوست با کمک آب برنج سالم و مرطوب می‌شود. شما حتی می‌توانید از آن برای حفاظت در برابر نور خورشید استفاده کنید.

برای اینکه نتیجه بگیرید کافی است این کار را حداقل هفته‌ای یک مرتبه انجام دهید تا آثار آن را مشاهده کنید. شما از کیفیت پوست صورت خود شگفت زده خواهید شد، چرا که ۱۰ سال جوان‌تر خواهید شد.

منبع: healthtipsportal


ادامه مطلب ...

چرا جوان ایرانی به شلوار پاره و لباس های تنگ علاقه نشان می دهد؟!

ایرانی ها اعتماد به نفس پایینی دارند واین امر را می توان در نوع پوشش، آرایش مو و صورت افراطی و حتی پیشی گرفتن از سایر کشور ها در عمل های جراحی زیبایی به خوبی  مشاهده کرد.

این روزها کافی است به یک مرکز خرید در بالای شهر تهران مراجعه کرد تا تلاش بسیاری از مردم از زن گرفته تا مرد و از پیر تا جوان را برای دیده شدن به خوبی مشاهده کرد.

دخترها با آرایش های غلیظ و عطرهای تند و لباس های رنگارنگ و کفش های آنچنانی و  پسرها هم با  لباس های خاص و تنگ و آرایش مو، ریش های داعشی  و ابروی خاص!

در این میان زنان و مردان میانسال هم از قافله عقب نمانده اند و با پوشش خود به نوعی به دنبال جلب توجه میان عموم هستند اما در هر حالی این مساله میان جوان تر ها به خصوص دختران جوان بسیار مشهود تر است و وسواس بیمارگونه آنها را برای جلب نگاه دیگران نمایان می کند.

این اتفاق اما در حالی رخ می دهد که لباس و پوشش برای مردان و زنان امری فطری و ذاتی قلمداد می شود.تاریخ بشریت نشان می دهد که  زن و مرد از بدو خلقت؛ تلاش کرده اند تا به هر شکل ممکن خود را بپوشانند. در حقیقت این عمل پاسخ به ندای فطرت آنها بوده است.فطرتی که سرچشمه در ذات انسان دارد. قرآن کریم در سوره مبارکه اعراف . ۲۲) می فرماید :«هنگامی که آدم و حوا پس از چشیدن از آن درخت بهشتی که از آن نهی شده بودند از بهشت اخراج شدند خود را برهنه یافتند و شروع کردند با قرار دادن برگ های بهشتی بر یکدیگر تا همدیگر را بپوشانند.»

مد و لباس زن تهرانی دختر تهرانی دختر پولدار دختر بالای شهر جراحی زیبایی پسر تهرانی

به این ترتیب است که می توان گفت، نوع و کیفیت لباس افراد مبتنی بر جهان بینی و ارزش های حاکم بر جامعه ای است که در آن زندگی می کنند. از این رو لباس نه تنها متأثر از فرهنگ جامعه است بلکه آیینه ی شخصیت یکایک افراد جامعه نیز محسوب می شود.

با این تفاسیر می توان گفت، در فرهنگ ایرانی – اسلامی موضوع لباس جایگاه والایی دارد. طرح، مدل ، رنگ و تزئینات لباس از منظر اینکه متناسب با سن افراد و شرایط اجتماعی، اقتصادی ، جغرافیایی و محیطی باشد، اهمیت به سزا دارد.

اما نکته اساسی اینجاست که امروزه طراحان لباس؛ با طراحی لباس به دلیل عدم مطالعه و آشنایی همه جانبه در فرهنگ سنتی اقوام ایرانی، نتوانسته اند متناسب با شرایط جامعه آثار و الگوهای قابل قبولی با پشتوانه و معیارهای فرهنگی ایرانی ـ اسلامی ارائه دهند و این خلاء موجب شده که طراحان لباس در جوامع عمدتاً غربی، نبض سلیقه مردم و بازار مد و لباس کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما را به دست گیرند و اصطلاحاً «مد آفرینی» کنند.

با توجه به این شرایط است که گاهی طراحان مد داخلی نیز راه را به اشتباه طی می کنند و در طراحی لباس افراط می کنند.ماجرا هم از این قرار است که هر چند پوشش و لباس هر جامعه ای بیانگر نگرش و فرهنگ آن جامعه است اما گاهی افراط در وارد کردن فرهنگ به لباس ، هم باعث بی حرمتی ارزش های فرهنگی و دینی  می شود و هم از لباس وسیله ای برای جلب توجه می سازد.این موضوع را می توان به خوبی در نوع طراحی مانتوها یا  تی شرت ها ی پسرانه دید.حتی طراحی شال ها و روسری ها نیز بهنوعی است که به جای فرهنگ،ضد فرهنگ را تبلیغ می کند.

نظر یک جامعه شناس درباره مدهای عجیب و غریب

امیر محمود حریرچی، جامعه‌شناس در خصوص گرایش به مدها و لباس های عجیب و غریب در جوانان می گوید: هرگاه در مورد جوانی صحبت می‌کنیم باید بدانیم که فرد در این دوران گرایش زیادی به استقلال در رفتار،‌ اندیشیدن، سبک زندگی و حتی نوع پوشش خود دارد. همچنین آنکه جوانان به شدت خواهان همگرایی و همراهی با گروه‌های دوستی همسالان خود هستند.

وی در خصوص این گروه‌های دوستی تصریح کرده: جوان ممکن است با این گروه‌ها ارتباط مستقیم، غیر مستقیم، پنهانی و یا مجازی داشته باشد. جوان برای اینکه بتواند این استقلال را به اطرافیان خود نشان دهد در وهله اول چنانچه راه‌های بروز استعدادش انسداد یافته باشد به مد روی خواهد آورد. این مد ممکن است به استفاده جوان به یک نوع لباس و یا آرایشی خاص اختصاص یابد.

وی ادامه داده: گاهی این گرایشات به شکلی هستند که جوان با استفاده از آنها به ارزش‌ها و هنجارهای جامعه خود دهن کجی می‌کند؛ در جامعه ما متاسفانه مدت زیادی است که جوانان را ندیده‌ و به آنها اهمیت نداده‌ایم و یا چنانچه جوان اعتماد به نفس کافی در عرضه خود را داشته باشد هیچگاه به سمت چنین مسائلی گرایش نخواهد یافت.تمام افراد در تمام سنین دوست دارند خود را به نمایش بگذارند که البته این نمایش صرفا نمایشی منفی و با استفاده از مدهای ناهنجار و ضد ارزشی نیست بلکه در صورت وجود شرایط کافی برای بروز استعدادها و مهارت‌های فرد این نمایش می‌تواند به نوعی جلوه‌گر استعدادهای فردی جوان باشد.

حریرچی در ادامه ضمن تاکید بر آنکه ما به جوانان خود نه گفتن را یاد نداده‌ایم، اظهار کرده: از کودکی انتظار داریم که هرچه به فرزندمان می‌گوییم بدون چون و چرا و بدون قدرت اظهار نظر در خصوص امر و نهی‌های خانواده چشم بگوید؛ در چنین شرایطی چطور انتظار داریم که فرد در بزرگسالی در مقابل بسیاری از مسائل از جمله انحرافات، آسیب‌های اجتماعی و یا خواسته‌های برخی از همسالان خود پاسخ منفی بدهد؟.

وی ادامه داده: بسیاری از این گرایشات اصلا جنبه زیبایی شناختی ندارد. برای مثال شلوار پاره پوشیدن، ریش داعشی گذاشتن، آرایش‌های غلیظ در دختران و غیره تیپ‌های زیبایی نیستند و جوان خود می‌داند که بسیاری از این مدها نازیبااند اما با این وجود برای جلب توجه بیشتر آنها را می‌پذیرد.

حریرچی ادامه داده: باید از خود بپرسیم که چطور یک جوان با وجود آگاهی از این نازیبایی‌ها آنها را برای جلب توجه بیشتر می‌پذیرد؟. این بدان علت است که در جامعه فرصت‌ها را برای رشد و بروز استعدادها و علایق جوان بسته‌ایم و به علت آنکه فرد فرصتی برای بروز استعدادهای خود نمی‌بیند به چنین مسائلی روی می‌آورد. چرا در جامعه فرصتی برای جوانان فراهم نمی‌کنیم که در عرصه‌هایی که دارای استعداد هستند ورود پیدا کنند؟ زمانی که ما راه‌های پرورش استعداد جوان را می‌بندیم تنها راه ورود به استعدادهای آن را تحصیلاتی قرار می‌دهیم که همواره با فشارهای بسیار زیاد از سوی خانواده برای قبول شدن در فلان دانشگاه و فلان رشته همراه هستند لذا باید بپذیریم که ضد ارزش‌ها ناهنجاری‌ها و نازیبایی‌ها در جامعه گسترش خواهند یافت.

این جامعه شناس در خصوص نحوه صحیح رفتار با جوانان نیز اظهار کرده: باید جوانان را درک کنیم و به بزرگسالان و پدر و مادران یادآور شویم که خود آنها نیز روزی جوان بوده‌اند و با برخوردهای اینچنینی تنها جوانانشان را در تقابل با خود قرار می‌دهند زیرا در حال حاضر به علت افزایش ارتباطات جوان راهی جز درک و شناخت نیازهای آنها وجود ندارد.

وی همچنین عنوان کرهد: خانواده‌ها باید بدانند ایجاد تغییر در جوانی و یا بزرگسالی کار بسیار سختی است زیرا یک جوان از ابتدای کودکی خود با این مسائل رشد کرده و جامعه و خانواده به وی آموزش‌هایی را داده‌اند که تمامی آنها در نهایت منجر به چنین رفتارهایی از سوی جوان شده‌اند. به این ترتیب نمی‌توان با انجام رفتارهای سطحی، کلاس‌های آموزشی و غیره انتظار تحول در فرد را داشته باشیم.

در هر حال با وجود همه این سخنان، نکته مهم حداقل در مورد نوع پوشش ها  اینجاست که ایرانیان فرهنگ چند هزار ساله دارند و بسیاری از مدهایی که غربی ها توسط آن بازار خود و دیگر کشورها را احاطه کرده اند از پوشش مردمان و اقوام اصیل ایرانی الهام گرفته شده است.

این در شرایطی است که تولید کنندگان و دست اندرکاران مد و لباس کشور ما هنوز نتوانسته اند از پوشش های زیبای مناطق مختلف کشور و تلفیق این پوشش ها و الگو برداری از آنها به تولید لباس و ارائه مد بهره برداری کنند و غربی ها نیز ازاین خلاء و فرصت ها نهایت بهره برداری را برده و می برند و با نفوذ در میان جوانان ایران زمین، فرهنگ خود را ترویج می کنند.کافی است مسئولان و طراحان لباس کمی هشیار باشند.

منبع : شفاف


ادامه مطلب ...

پژمان دشتی نژاد ، جوان موفق ایرانی در گوگل و اریکسون

پژمان دشتی نژاد Pejman Dashtinejad متولد ۱۳۵۸ در آبادان

در سالهای اخیر، کسب و کارهای اینترنتی در کشورما رشد خیره کننده ای داشته و فروشگاه های اینترنتی روز به روز سهم بیشتری از بازار کالاهای مختلف رو به خودشون اختصاص داده اند. خوبی کسب و کارهای اینترنتی اینه که با سرمایه خیلی کم هم میشه شروعشون کرد و برخلاف بسیاری دیگه از کسب و کارها که داشتن سرمایه زیاد برای موفقیت ضروریه، در دنیای وب، سرمایه نقش چندانی نداره و با داشتن سه عامل دانش، پشتکار و خلاقیت، میشه یک کسب وکار اینترنتی موفق راه انداخت و ثروت زیادی خلق کرد.

کارآفرین برنامه پایش بیوگرافی پژمان دشتی نژاد برنامه پایش استارت آپ چیست Pejman Dashtinejad

درود بر هموطنان خوبم.  نام من پژمان است. از نخستین وبلاگ نویس های زبان فارسی. همان زمانی که تعداد وبلاگهای فارسی به تعداد انگشتهای دو دست و پا می رسید!

آن روزگار وقایع شگفت انگیزی در وبلاگستان نوپای فارسی اتفاق افتاد که هرگز دیگر تکرار نخواهد شد. یک تجربه ناب که خیلی شانسی و اتفاقی من هم جزیی از آن شدم. سالهای نخستین وبلاگ نویسی یک نمونه کوچک از فضای جامعه ما بود و من از نزدیک تهدیدها، موفقیت ها و فضای متفاوت آن را دیم و تجربه کردم.

در آن سالها وقایع وبلاگهای فارسی در شناختن جامعه ایرانی به صورت فشرده و عملی کمک فراوانی به رشد شخصیتی من کرد. این وبلاگ همیشه تحت عنوان یه وجب خاک اینترنت نوشته شده است. شوربختانه قسمت بسیار زیادی از این نوشته ها بر روی اینترنت وجود ندارند و دلیل آن هم جابه جایی سرویس دهنده و نام دومین بوده است.

علی رغم قبولی در دانشگاه ترجیح دادم که به سربازی بروم چرا که رشته دانشگاهیم را دوست نداشتم و دوران خدمت رو در یکی از سخت ترین پادگان های ایران به اتمام رسانده ام. دوران خدمت به من لایه های مختلف اجتماعی ایران و سیستم پوسیده کشورم رو نشون داد. در یک غروب جانکاه و غم آلود  بود که به هم خدمتیم قول دادم روزی از این دیار بروم و چندی نگذشت که پس از اتمام خدمت سربازی، با یک چمدان نیمه خالی و در تنهایی مطلق کشورم را ترک کردم. هیچ گاه لحظه خداحافظی از مادرم در فرودگاه را از یاد نمی برم. از سویی شوق و فریاد برای رسیدن به آرزوهایم و از سویی گریه های دلتنگی مادر احساس دوگانه ی خفه آوری برایم ایجاد کرده بود. هنوز هم بعد از سالهای طولانی مهاجرت، یادآوری آن لحظات، اشک در چشمانم می آورد.

کارآفرین برنامه پایش بیوگرافی پژمان دشتی نژاد برنامه پایش استارت آپ چیست Pejman Dashtinejad

سه سال و نیم در کشور امارات زندگی کرده ام و مدرک کارشناسی فن آوری اطلاعات را با درجه بسیار ممتاز دریافت کرده ام.  قبل از اتمام تحصیلات لیسانس در دوره کارشناسی ارشد دانشگاه سلطنتی استکهلم قبول شدم و چندی نگذشت که  راهی اروپا شدم. استکهلم را بسیار دوست دارم و احترام بسیار زیادی برای سوئدی ها قائل هستم. رشته فوق لیسانس من شبکه های کامپیوتری با گرایش امنیت شبکه  است.

اجازه بدهید که یک نکته بسیار مهم را برای بسیاری از خوانندگان و یا کسانی که در ملاقاتهای کاری با من آشنا می شوند ذکر کنم. من همواره علاقه بسیار زیادی به کارآفرینی و ارزش آفرینی داشته ام و در واقع بیش از آنکه به مهندسی علاقه مند باشم به دنیای بازرگانی و کارآفرینی علاقه مندم. حتما تعجب کرده اید که چرا من که به دلیل عدم علاقه به رشته دانشگاهیم در ایران، کابوس سربازی را به جان خریدم، رشته مهندسی را انتخاب کرده ام حال آنکه به کارآفرینی و تجارت علاقه دارم! پاسخش این است که من در جوانیم عاشق رشته شبکه های کامپیوتری بوده ام اما از آنجا که علاقه وافری هم به کارآفرینی داشته ام، کوشش کرده ام که رشته ای انتخاب کنم که هر دو مبحث را بگنجاند از همین روی است که اگر کارنامه هر دو برهه زمانی لیسانس و فوق لیسانس مرا نگاه کنید، تقریبا نصف واحدهایی که پاس کرده ام، بازرگانی و یا در زمینه کارآفرینی بوده است. به قولی من هم خر را خواستم و هم خرما و خوش شانس هم بودم که شد!

از تاریخ ماه مه ۲۰۰۷ در شرکت آرزوهای آن زمانم یعنی گوگل مشغول به کار شدم و به مدت یکسال مهمان مردم دوبلین در ایرلند بودم. شغل من در گوگل نگاهداری و مراقبت از سیستم های کنفرانس از راه دور بوده است. در گوگل بسیار دیدم و یاد گرفتم و ملاقات با آدمهای بزرگ به من شجاعت بسیار بیشتری در راه رسیدن به اهدافم داد. پس از حدود یک سال کار در گوگل و تاثیر آن بر بینش کاری من، به دلایل بسیار به استکهلم بازگشتم. از جمله اصلی ترین این دلیل ها، رغبت بسیار زیاد من برای تاسیس شرکت و استارتاپ خودم بوده است. من همچنین سابقه  پژوهش در شرکت اریکسون را هم دارم که در زمینه موبایلهای هوشمند تحقیقاتی انجام دادم.

پس از بازگشت به استکهلم، مانند هر مهاجر دیگری می بایست شروع به ساختن شبکه اجتماعی دوستانی می کردم که در حیطه کارآفرینی می توانستند به من یاری کنند و برای همین در یک بازه چند ساله سعی کردم تا آنجا که می توانم با اکوسیستمهای مختلف کارآفرینی آشنا بشوم، با آنها از نزدیک کار کنم و مشکلات و نقاط قوت و ضعفشان را یاد بگیرم و نهایتا شرکت خودم را تاسیس کنم. از جمله خلاصه این فعالیتها می توان به سمت  مدیر کل بخش خاورمیانه و شمال آفریقا  بنیاد جی بی ال اشاره  که با همکاری انکوباتور (مرکز رشد) دانشگاه اقتصاد استکهلم – از دانشگاه های بسیار مطرح بیزنس دنیا – اشاره کرد که  هدفمان فرهنگ سازی و گسترش مراکز رشد موفق در کشورهای رو به توسعه بود.  از جمله دیگر فعالیت های من همکاری با بهترین مجموعه های کارآفرینی دنیا است که از آن جمله می توان به “موسسه بنیانگزار” اشاره کرد . چنانچه می خواهید راجع به این انیستیتوی قدرتمند که مرکزیتش در دره سیلیکون (مهد کارآفرینی دنیا) آشنا شوید لطفا به این پست وبلاگ مراجعه بفرمایید.

من همچنین بنیانگزار خانه کارآفرینی فانتازیو در ایران هستم که اولین مفهوم  شتاب دهنده کارآفرینی به معنای واقعی در ایران بوده است. فاز آزمایشی این خانه کارآفرینی در سال ۸۷ راه اندازی شد و خیلی هم خوب پیش رفت اما به دلیل این که من به طور دایمی در ایران اقامت نداشتم و علی رغم تلاش بسیار، نتوانستم در آن بازه زمانی خاص به ایران بازگردم فعالیتهای این خانه کارآفرینی متوقف شد. خانه کارآفرینی  فانتازیو شانس و موقعیت بسیار خوبی بود که من با فضای نابالغ اما بسیار پویا و پر انرژی کارآفرینی ایران آشنا بشوم و از سویی بتوانم شروع به ایجاد پلی بین سوئد و ایران بکنم. در تمامی چند سال گذشته این قضیه یکی از دغدغه های من بوده است. در همین راستا، توانستم با همکاری صمیمانه و خوشفکری خوانندگان همین وبلاگ،  چندین کنفرانس و همایش کارآفرینی با موضوعات مختلف در ایران برگزار کنم که نتایجش عالی بود و تحقیقات پیرامونی من در زمینه اکوسیستم کارآفرینی در ایران را تکمیل کرد. من وقت زیادی را در اوقات فراغتم برای پایش فضای کارآفرینی ایران و سوئد اختصاص داده ام و دلیل عمده اش این است که ما در زمینه فضای کارآفرینی استارتپها و بوم سازگان (اکوسیستم) آن از دنیا نیازمند بازسازی جدی هستیم .چنانچه می خواهید نظر من را راجع به این بوم سازگان بخوانید لطفا به پست فضای بکر استارتاپی ایران مراجعه کنید.

در چند سال گذشته در استکهلم تلاش کرده ام تمام فعالیتهایم را معطوف کارآفرینی کنم. فعالیتهایی از قبیل آشنا شدن با سرمایه گزاران خارجی، تاسیس شرکت خودم در یک مقیاس اروپایی  که در حال حاضر چهار سال از تاسیس آن می گذرد و درک مشکلات کار از نزدیک( چرا که اعتقاد ۱۰۰ در صد دارم که کارآفرینی با خواندن و تدریس سودی ندارد و می بایست وارد گود شوید تا مشکلات بسیار سخت یک کارآفرین را با پوست و گوشت خود لمس کنید). از سویی به واسطه کنفرانسهای بسیار زیادی که در سطح اروپا شرکت کرده ام و همچنین گسترش دامنه همکاری با مجموعه های مختلف کارآفرینی همگی دست به دست هم داده اند که این بار وقتی به ایران باز می گردم، بتوانم تجربیات و دانشم را در حیطه کارآفرینی و اکوسیستم کارآفرینی در اختیار هموطنان عزیزم قرار بدم. انشالله.

آینده ام را نمی دانم اما قلب و ذهن من سرشار از آرزوها و کارهای بزرگ است. امیدوارم که خداوند این توفیق را به من بدهد که بتوانم از تجربیاتم و دانشم به بهترین نحو استفاده کنم و در هنگام مرگ خدایم و حجت او بر روی زمین از من راضی باشند. بنده احترام بسیار بالایی برای شهدا و جانبازان و آزادگان قائل هستم. این عارفان سنگرنشین کسانی بودند که ره صدساله را یک شبه رفتند و من حقیر احساس کوچکی در مقابلشان می کنم.  در همین راستا فرازی کوتاه از وصیت نامه شهید همت را می آورم. امید آنکه پیرو راه این مردان آسمانی باشیم:

خودتان می دانید که من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی که (کبوترانی که) همیشه در حال پرواز به سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی) و نزدیکی با خدای چرا که «ان الله اشتری من المومنین».
من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن

خطاب به خوانندگان گرامی:

نکته اول: شوربختانه کسانی که در همایش های من نکته برداری می کنند ممکن است کاملا اشتباه برداشت کنند و یا خبرنگارانی که با من مصاحبه می کنند، ممکن است در متن خبریشان، اطلاعاتی را درج کنند که گاهی ۱۸۰ درجه با آنچه گفته ام تفاوت دارد. من نیز مانند شما دارای کمبود وقت هستم و نمی توانم به طور صد در صد این اخبار را رصد و درخواست ویرایش کنم از این رو تنها منبع موثق حرفهای من همین وبلاگ است و لاغیر.

نکته دوم : علی رغم درخواست خوانندگان این وبلاگ مبنی بر ارایه فایلهای صوتی و یا تصویری همایشهایی که برگزار کرده ام، متاسفانه به دلیل ذیق وقت و همچنین عدم آشنایی با تدوین، این فیلمها در معرض همگان نیستند دلیلش هم این است که باید این فیلمها ویرایش شوند و همچنین با کیفیتهای مناسب در اختیار همطونان قرار بگیرد.


ادامه مطلب ...

سود نیم میلیارد تومانی جوان ۲۲ ساله زنجانی ایجاد شغل با حقوق سربازی

اشتغال جوانان دغدغه سال‌های دور و نزدیک اقتصاد ایران است. اقتصادی که وابسته به درآمد نفت بوده و تفکر پشت میز نشینی را از دبستانی تا دانشگاه‌ در ذهن جوانان پرورانده است و حالا این اقتصاد مریض با موج فارغ التحصیلان جویای کار روبرو شده که قدرت رسیدگی و پاسخ‌گویی به چنین حجمی را ندارد و جوابگوی شاغلان موجود هم نیست.

فصل بهار امسال براساس گزارش مرکز آمار ایران نه تنها شغل جدیدی ایجاد نشده است، بلکه بر جمعیت بیکاران نیز افزوده شده، مسئله‌ای که ربیعی وزیر تعاون کار و رفاه نیز آن را تایید می‌کند، اما سخنگوی دولت چیز دیگری گفته است.

نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور اما معتقد است: ۸۰۰ هزار شغل ایجاد شده اما به مستندات آن اشاره نمی‌کند که کدام گزارش بر آن صحه می‌گذارد.

یکی از مسائل مربوط به اشتغال، هزینه مربوط به ایجاد آن است که در این بین اختلاف نظر میان کارشناسان و نهادهای دست‌اندرکار وجود دارد، از میانگین هزینه اندک ۳ میلیونی تا ۱۰۰ میلیون تومان برای ایجاد هر شغل مطرح است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیات دولت که به مناسبت هفته دولت با اشاره به لزوم توجه به اقتصاد مقاومتی و اشتغال، به برنامه‌ای تلویزیونی اشاره فرمودند: «در تلویزیون یک برنامه‌ای چند روز قبل من دیدم که برنامه‌ی خوبی بود؛ گزارشی تهیّه کردند. یک نفری می‌آید آنجا و میگوید که من با ده میلیون تومان توانسته‌ام این اشتغال را ایجاد کنم که این‌قدر درآمد دارد. مربوط به [پرورش‌] گُل است، می گوید گُل تولید میکنیم. بعد او اشاره میکند و میگوید کسانی که مایلند این کار را انجام بدهند، در فلان‌جا و فلان‌جا زمینهای دولتی هست و در اختیارشان گذاشته می‌شود؛ بروند مثلاً گُل تولید کنند. من یادم هست دوستان اقتصادی در یک برهه‌ای قبل از دولت شما، آمده بودند [بحث می‌کردند] راجع به اینکه با چقدر پول میشود یک شغل ایجاد کرد؛ صحبت صد میلیون و بعضی مشاغل پانصد میلیون و این چیزها بود! خب با ده میلیون میشود شغل ایجاد کرد. حالا این یک نمونه است».

بسیج سازندگی با مشاغل خانگی، خرد و متوسط سر و کار دارد

در همین راستا یکی از نهادهای که مشاغل خرد و کوچک را پیگیری می‌کند بسیج سازندگی است ناصر فصیح جانشین سازمان بسیج سازندگی می‌گوید: بر اساس آمار مرکز قرارگاه اجرایی هزینه ایجاد هر شغل در بسیج سازندگی به طور متوسط ۱۲ میلیون تومان بوده که بسیار کمتر از رقم ایجاد هر شغل در بخش دولتی است، اشتغال دامنه وسیع و انواع متفاوتی دارد. اشتغال زایی در صنایع بزرگ مثل پالایشگاه پتروشیمی ممکن است هزار میلیارد تومان هزینه داشته باشد، اما حداکثر ۱۲۰ نفر مشغول به کار شوند که اگر آن رقم را بر تعداد شغل های ایجاد شده تقسیم کنیم، (هزینه ایجاد هر شغل ۸.۳ میلیارد تومان) خواهد بود. اما ما در بسیج سازندگی با مشاغل خانگی، خرد و متوسط سر و کار داریم. اشتغالزایی در این حوزه ها با صرف رقم های پایین ممکن می شود و بسیج سازندگی از یک تا ۳۰ میلیون تومان در بحث اقتصاد مقاومتی تسهیلات می‌دهد.

حرف حساب بسیج در عرصه اقتصاد

ناصر فصیح با بیان اینکه مردمی کردن اقتصاد یعنی استفاده از ظرفیت های خود مردم برای ایجاد اشتغال، تصریح کرد: بسیج در بحث اقتصاد مقاومتی به هیچ وجه کار را از نقطه صفر شروع نکرد. حرف حساب بسیج این است که می گوید مردم یک سری امکانات در اختیار دارند که ممکن است خودشان نیز از آن ها غافل باشند و باید به مردم کمک کرد تا از توانایی ها و داشته هایشان استفاده کنند. مثلا در بحث مشاغل خانگی وقتی فردی در منزلش زیرزمین خالی دارد، اگر آموزش لازم را ببینید، می تواند آن زیرزمین را به محل پرورش قارچ تبدیل کند، ضمن اینکه مشکل آب و برق و گاز و تلفن هم ندارد. یا مثلا واحد تولیدی مرغ بومی زیر ۵۰۰ قطعه ای به راحتی در حیاط منزل می‌تواند راه اندازی شود.

بر این اساس مرکز اجرایی، بسیج سازندگی برای ایجاد هر شغل در کشور کمتر از ۱۲ میلیون تومان هزینه کرده است.

این در حالی است که به گفته علی ربیعی، وزیر امور کار و رفاه اجتماعی هزینه ایجاد هر شغل در کشور برای دولت در حال حاضر رقمی بین ۲۰ تا ۷۰ میلیون تومان است.

پرورش قارچ خوراکی با حقوق سربازی

ابراهیم شاکر به عنوان یک کارآفرین می گوید: فعالیت تولیدی خود را از سال ۹۱ آغاز کردم. برای اولین بار با هزینه خودم و هنگامی که در جهادکشاورزی امریه بودم و حدود ۱۵۰ هزار تومان حقوق سربازی درآمد داشتم با سرمایه ای حدود یک میلیون تومان به همراه یکی از دوستانم وارد عرصه تولید قارچ شدم. پس از آن با دریافت وام ۵ میلیون تومانی از بسیج سازندگی اردبیل کار تولید را توسعه دادم دادم و توانستم یک کارگاه ۵۰ متری راه اندازی کنم، با توجه به موفقیت کار تولیدی سال بعد ۱۵ میلیون تومان وام دریافت کردم و دو کارگاه دیگر راه اندازی و برای ۳ نفر اشتغالزایی کردم.”

وی می افزاید: از محل تولید قارچ ماهانه حداقل دو و نیم میلیون تومان درآمد خالص دارم. برای فروش قارچ صدفی و بازاریابی مشکل خاصی ندارم چون بسیج سازندگی در بازاریابی به ما کمک می کند و بلافاصله محصولاتمان به فروش می رود.

۱۰ نفر از دوستانم را وارد عرصه اقتصاد مقاومتی کردم

این فعال اقتصادی اضافه می‌کند: حدود ۱۰ نفر از دوستان دوره دانشگاهم را با توصیه و تشویق وارد کار تولید کرده ام، به این صورت که سود و هزینه کار را توضیح دادم و یک دوره آموزشی نیز برای آنها برگزار کردم، آنها نیز با بررسی جوانب کار تولید و با دریافت وام از بسیج سازندگی کارگاه تولیدی قارچ و مزرعه پرورش بلدرچین و کبک راه اندازی کرده اند.

صادرات گل به عراق

شاهرخ پیله وریان دانش آموخته مقطع کارشناسی رشته زراعت و اصلاح نباتات و از فعالان عرصه اقتصاد مقاومتی در استان همدان است. او نیز به مدت ۵ سال در زمینه تولید گل و گیاه زینتی برای سازمان ها و پارک ها فعالیت دارد و طی این مدت ضمن اینکه برای ۶ نفر اشتغالزایی کرده، در زمینه بومی کردن نهال های گیاهی، گام مؤثری برداشته است. تولید گل با کیفیت باعث شده تا شهرداری همدان همه نیازهایش را از گلخانه او تامین کند و از خارج از استان اقدام به واردات گل نکند، او همچنین مشتری هایی در سلیمانیه عراق پیدا کرده است.

تولید ۱۰۰ هزار گلدان کلم زینتی و دو میلیون گل بنفشه

شاهرخ پیله وریان عنوان می‌کند: حدود ۲ هزار متر مربع سطح زیر کشت داریم و همه نیاز شهرداری همدان به گل و گیاه زینتی را تامین می کنیم. در فصل کشت حدود ۱۰۰ هزار گلدان کلم زینتی و ۷۰ هزار گلدان گل جعفری به شهرداری فروختیم. در سال حدود یک تا دو میلیون بوته بنفشه نسل اول خارجی تولید می کنیم. گل های فصلی از لحاظ مصرف آب تفاوت چندانی ندارند و مهمترین معیار انتخاب آنها زیبایی است.

این فعال اقتصادی افزود: با دریافت تسهیلات ۲۰ میلیون تومانی از بسیج سازندگی برای ۴ نفر به صورت مستقیم اشتغالزایی کردیم و حدود ۱۰ نفر به صورت غیر مستقیم شاغل شدند.

چگونه از صفر شروع کنیم؟

این تولید کننده قارچ می افزاید: هر دوره تولید قارچ بین ۲ تا ۲٫۵ ماه طول می کشد. در هر دوره ۵ تن کمپوست می ریزیم و ۲ تن قارچ برداشت می کنیم. هزینه ۵ تن کمپوست به اضافه خاک پوششی و حمل و نقل حدود ۳ میلیون تومان می شود. ۲ تن قارچ را هم حدود ۷ میلیون تومان می فروشیم؛ یعنی در هر دوره ۴ میلیون تومان سود می کنیم. “

از دیگر فعالان عرصه کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک خانم چراغی است. وی درباره آغاز فعالیت تولیدیاش می گوید: “زمستان ۸۹ به همراه شوهرم تولید را از یک سالن ۳۵ متری شروع کردیم. هر دو خیلی علاقه مند بودیم. ۲ سال به همین منوال پیش رفتیم تا اینکه با جهادکشاورزی و بسیج سازندگی آشنا شدیم و از آن ها برای توسعه تولیداتمان در زمینه قارچ کمک گرفتیم.”

نیازمند وام با نرخ سود پایین هستیم

این بانوی جهادگر، در ادامه به یکی از عمده ترین مشکلات تولید کننده های ایرانی اشاره می کند: “ما دو وام به مبلغ ۱۹ و ۱۵ میلیون تومان از وزارت جهاد کشاورزی و بانک مهر اقتصاد دریافت کردیم. بهره وام جهاد کشاورزی ۷ درصد بود و باز پرداخت آن در دوره های ۶ ماهه انجام می شد. این وام کمک بسیار بزرگی به ما کرد و توانستیم یک سالن ۱۲۰ متری برای افزایش تولیداتمان در اختیار بگیریم. متاسفانه وامی که از بانک مهر اقتصاد دریافت کردیم، بهره ۱۶ درصدی داشت و باز پرداخت آن ماهانه بود، این در حالی است که برداشت محصول قارچ در دوره های ۲ تا ۳ ماهه صورت می گیرد و در نتیجه بازپرداخت وام عقب می افتاد و باید جریمه دیر کرد را می پرداختیم.”

درآمد نیم میلیاردی جوان ۲۲ ساله

سود مجتمع تولیدی بنده سال گذشته به لطف خدا ۵۰۰ میلیون تومان بود. فرشاد ملکی از جمله اداره کنندگان نمونه واحد های تولیدی اقتصاد مقاومتی در زنجان است. فرشاد ملکی درباره فعالیت های تولیدی اش می گوید: از سال ۱۳۹۰ با کمک و راهنمایی بسیج سازندگی پرورش ماهی قزل آلا را به همراه دو نفر دوستانم آغاز کردیم. کارمان به قدری با موفقیت و سودآوری همراه بود که با فاصله کمی، پرورش دام های سبک و سنگین و پرورش قارچ را هم آغاز کردیم.

وام مشاغل خانگی سایت مشاغل خانگی پرورش ماهی قزل آلا پرورش قارچ پرورش بلدرچین بیوگرافی فرشاد ملکی بیوگرافی ابراهیم شاکر آموزش مشاغل خانگی

در حال حاضر در زمینی پدری ام به وسعت ۶ هزار و ۶۰۰ متر مربع مشغول به تولید هستیم و عملا یک مجتمع تولیدی راه اندازی کرده ایم. مجتمع تولیدی ما برای ۸ نفر به صورت مستقیم و برای ۱۳ نفر به صورت غیر مستقیم شغل ایجاد کرده است. در قسمت دامداری هم از تحصیل کردگان دامپزشکی برای کار دعوت کردیم و نتیجه مناسبی گرفتیم.»

 


ادامه مطلب ...

یاسر رودی ، جوان ایرانی در جمع ۱۰ دانشمند برتر جهان + عکس

نشریه‌ «ساینس نیوز» با نظرخواهی از ۳۰ نفر از برنگان جایزه نوبل، ۱۰ دانشمندی را که تحقیقاتشان بیش از همه مورد توجه این نوبلیست‌ها بوده انتخاب کرده که در جمع آنها دکتر یاسر رودی، فیزیک‌پیشه جوان ایرانی نیز حضور دارد.

دکتر رودی، محقق ایرانی موسسه‌ علوم اعصاب کاولی و مرکز محاسبات عصبی دانشگاه علوم و فناوری نروژ(NTNU)، خرداد ماه امسال جایزه‌ «اریک کندل ۲۰۱۵» را که هر دو سال یکبار با مشارکت فدراسیون نوروساینس اروپا در حوزه علوم اعصاب اعطا می شود دریافت کرد.

دانشمندان ایرانی بیوگرافی یاسر رودی ایرانیان مشهور ایرانیان آمریکا Yasser Roudi

موضوع اصلی تحقیقات وی، درک ساختار محاسبات و الگوریتم‌های مربوط به نتیجه گیری‌های عددی و آموزش و چگونگی پایه‌ریزی این محاسبات در شبکه‌های عصبی است.

وی با همکاری پروفسور «می بریت موزر» و پروفسور «ادروارد موزر» – برندگان نروژی جایزه‌ نوبل پزشکی ۲۰۱۴ – به نتایج چشمگیری در زمینه‌ی درک ساختارهای شبکه‌ (grid) در سیستم‌های ردیابی انواع پستانداران و کارکردهای حافظه دست یافته است.

به گفته‌ی پروفسور ادوارد موزر، یاسر رودی یکی از معدود محققان جوان در سطح بین‌المللی است که هم در زمینه‌ علم اعصاب و هم در زمینه‌ی فیزیک نظری فعالیت می‌کند. وی با ایجاد فعالیت‌های مشترک نقش بسزایی بر تاثیرپذیری این دو رشته از یکدیگر برعهده دارد.

پروفسور می‌بریت موزر هم می‌گوید: نکته‌ی جالب در مورد یاسر این است که او می‌تواند با استفاده از قوانین پایه‌ای فیزیک محاسبات ذهنی را توضیح دهد که ممکن است حتی در مورد مواد غیر جاندار نیز صدق کند.

دانشمندان ایرانی بیوگرافی یاسر رودی ایرانیان مشهور ایرانیان آمریکا Yasser Roudi

دکتر یاسر رودی Yasser Roudi که در سال ۱۳۶۰ در تهران متولد شده، دوره متوسطه را در دبیرستان البرز و تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته فیزیک در دانشگاه صنعتی شریف به پایان رسانده و در سال ۱۳۸۴ موفق به کسب مدرک دکتری از موسسه مطالعات پیشرفته در تریسته ایتالیا (SISSA) شده است.

وی پس از مدتی فعالیت در واحد علوم اعصاب محاسباتی Gatsby یونیورسیتی کالج لندن به عنوان محقق پسادکتری به هیات علمی Nordita (موسسه فیزیک نظری نوردیک) که هدف آن توسعه تحقیقات فیزیک نظری در کشورهای نوردیک (منطقه شمال اروپا و آتلانتیک شمالی شامل دانمارک، فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد) است ملحق شد.

دانشمندان ایرانی بیوگرافی یاسر رودی ایرانیان مشهور ایرانیان آمریکا Yasser Roudi

رودی در حال حاضر در موسسه Kavli و مرکز محاسبات عصبی دانشگاه علوم و فناوری نروژ، موسسه مطالعات پیشرفته بنیاد Starr در پرینستون و مرکز بین‌المللی تحقیقات فیزیک نظری عبدالسلام در ایتالیا فعالیت دارد.

دانشمندان ایرانی بیوگرافی یاسر رودی ایرانیان مشهور ایرانیان آمریکا Yasser Roudi

در صفحه شخصی رودی در دانشگاه NTNU، این رباعی زیبا از خیام نیشابوری، خودنمایی می‌کند:

«آنان که محیط فضل وآداب شدند

در جمع کمال، شمع اصحاب شدند

ره زین شب تاریک، نبردند برون

گفتند فسانه ای و در خواب شدند»

دانشمندان ایرانی بیوگرافی یاسر رودی ایرانیان مشهور ایرانیان آمریکا Yasser Roudi

در فهرست ۱۰ دانشمند برگزیده «ساینس نیوز» علاوه بر رودی، ویلیام دتمولد، فیزیکدان تجربی در حوزه ذرات بنیادی، بنیامین کیند، پژوهشگر در حوزه بررسی تاثیر تغییرات ژنتیکی بر فعالیت سلول‌های مغزی، ایزاک کیند، محقق در زمینه شناسایی زودهنگام سرطان، پریا راجاستوپتی، متخصص علوم اعصاب، استیو رامیرز، متخصص عصب شناس، سارا ریسمن، شیمیدان جوان، فنگ ژانگ که مکانیزمی آسان و دقیق برای اصلاح ژنوم‌ها گسترش داده، شینسی ریو، فیزیکدانی در مرزهای گیج کننده کوانتوم و فیزیک معمول و جیا ووئلتز، زیست شناس سلولی که دیدگاه‌ها را نسبت به شبکه‌ی آندوپلاسمی تغییر داده است، حضور دارند.


ادامه مطلب ...

ساعت هوشمند مخترع جوان ایرانی، رقیب ساعت اپل شد! + مصاحبه با علیرضا طهماسب زاده

ساعت مچی هوشمند بلاکس، اختراع یک جوان ایرانی، رقیب ساعت اپل شد!

علیرضا طهماسب زاده alireza tahmasebzadeh دانشجوی امپریال کالج لندن و برنده مدال نقره المپیاد فیزیک، ساعت هوشمند «بلاکس اسمارت واچ» رو ساخته که پس از بررسی‌های مختلف، اکنون رقیب ساعت هوشمند کمپانی اپل شناخته میشود. مطبوعات امروز بریتانیا به ستایش این مخترع جوان ایرانی پرداخته‌اند.

ساعت هوشمند بلاکس بیوگرافی علیرضا طهماسب زاده استارت آپ چیست آموزش پولدار شدن alireza tahmasebzadeh

برای علیرضا طهماسب زاده و تیم‌اش تنها یک ساعت کافی بود تا بتوانند ۲۵۰ هزار دلار پول مورد نیازشان برای ساخت یک ساعت هوشمند ماژولار از کیک‌استارتر به دست بیاورند.

استارتاپ بلاک که در آن گروهی از جوانان کشورهای مختلف حضور دارند این امکان را فراهم می‌کند که خریدار امکانات مورد نیازش را خودش روی ساعت سفارش دهد یا بعدا به آن اضافه کند.

تیم بلاک در حالی که ۳۴ روز تا پایان این فراخوان کمک فرصت دارد تا امروز بیش از ۸۰۰ هزار دلار جمع آوری کرده که بیش از سه برابر درخواست اولیه‌شان است.

ساعت هوشمند بلاکس بیوگرافی علیرضا طهماسب زاده استارت آپ چیست آموزش پولدار شدن alireza tahmasebzadeh

شاید یکی از دلایل موفقیت این تیم و این ایده را بتوان در این دانست که آنها توانستند پیش از ورود به این مرحله به خوبی طرح  اولیه ای از آن را آماده کنند که مورد توجه بسیاری از رسانه‌های مشهور حوزه تکنولوژی قرار گرفت. این تیم حدود دو سال است که کار روی این ایده را آغاز کرده است.

 BLOCKS به گفته صاحبانش نخستین ساعت هوشمند ماژولار است که هسته اصلی آن ثابت است اما بند آن به شکل ماژول مانند درست شده که می‌توان قطعات مختلفی را با کاربردهای مختلف به آن اضافه یا کم کرد. مثلا ماژول ضربان قلب، ماژول NFC ، ماژول GPS ، ماژول سیم کارت و …

بلاکس در عین حال یک پلت فرم باز دارد که هر شخص یا شرکتی در آینده بتواند ماژول‌های مختلفی برای آن بسازد.

ساعت هوشمند بلاکس بیوگرافی علیرضا طهماسب زاده استارت آپ چیست آموزش پولدار شدن alireza tahmasebzadeh

شاید یکی از نقاط قوت تیم بلاکس نوع ارایه این ایده هم باشد. انها در کیک‌استارتر به خوبی از دیزاین و کلیپ و کلمات و جملات جذاب برای توصیف این ایده بهره گرفته‌اند. در بخشی از توضیحات درباره بلاکس می‌خوانیم: چرا ما باید یک ساعت هوشمند بخریم که بعد از ارایه نسخه جدیدی از آن با امکانات بیشتر مجبور به کنار گذاشتن آن شویم. در بلاکس میتوان با اضافه کردن یک ماژول امکان جدیدتری را به آن افزود و به نوعی این ساعت مقاوم در برابر آینده! Futureproof است.

تیم بلاکس تاکنون با ۱۵۰۰ برنامه نویس برای توسعه این پلت فرم قرارداد امضا کرده و SDK آن نیز به زودی آماده خواهد شد.

ساعت هوشمند بلاکس بیوگرافی علیرضا طهماسب زاده استارت آپ چیست آموزش پولدار شدن alireza tahmasebzadeh

تازه بیست و دو ساله شده و قرار است اولین ساعت هوشمند ماژولار را تا چند وقت دیگر راهی بازارهای جهانی کند. علیرضا طهماسب زاده دارنده مدال نقره مسابقات جهانی فیزیک در سال ۹۰، ایده طراحی این ساعت را مطرح کرده و حالا همراه یک گروه پانزده نفری روی ایده‌اش کار می‌کند.

آن‌ها روز پنج شنبه ویدئوی کوتاهی از ایده علیرضا و طراحی‌هایی که در این رابطه انجام داده‌اند، در سایت کیک استارتر قرار دادند و اعلام کردند برای عملی کردن این ایده به ۲۵۰ هزار دلار نیاز دارند. تنها ۵۶ دقیقه طول کشید تا کسانی که از این ایده خوش شان آمد، دست به کار شدند و مبلغ مورد نیاز این پروژه را پرداخت کردند.

در دو روز گذشته علیرضا و همکارانش بیشتر از ۸۰۰ هزار دلار از طریق حامیانی و خریدارانی که محصولشان را در وب سایت کیک استارتر دیده‌اند، جمع آوری کردند. آن‌ها ۳۳ روز دیگر زمان دارند تا بتوانند مشتریان و سرمایه‌گذاران بیشتری از طریق این سایت جمع آوری کنند.

سایت کیک استارتر (kickstarter)  یکی از سایت‌های معروفی است که درآن صاحبان ایده با سرمایه‌گذاران ارتباط می‌گیرند. ایده‌پردازان با ارائه یک ایده کوتاه از آنچه در ذهن دارند، سرمایه‌گذاران را برای تولید ایده‌شان و پرداخت کمک مالی متقاعد می‌کنند. علیرضا و گروهش حالا افراد زیادی را با خود همراه کرده‌اند. اسم ساعت هوشمند آن‌ها «بلاکس» است و علیرضا، مدیرعامل شرکت تولید کننده «بلاکس». با او گفت و گو کرده‌ایم.

چه زمانی از ایران خارج شدید؟

سه سال پیش وقتی نوزده ساله بودم، از امپریال کالج لندن در رشته مهندسی پزشکی پذیرش گرفتم و به انگلستان آمدم. دبیرستان را در ایران خواندم. از همان وقت به کارهای عملی علاقه داشتم، در المپیادهای کامپیوتر و فیزیک و جشنواره خوارزمی مدال گرفتم. سال ۹۰ مدال نقره مسابقات فیزیک جهانی را هم دریافت کردم.

پس مدال مسابقات جهانی داشتید و از کنکور ایران معاف بودید، می‌توانستید هر رشته‌ای را در دانشگاه بخوانید چرا وارد دانشگاه شریف یا تهران نشدید؟

اتفاقا سوال بسیار خوبی است. چون من اول در ایران وارد دانشگاه شدم، برق دانشگاه تهران را شروع کردم و شش ماهی هم درس خواندم. در طول این مدتی که اینجا بودم، هیچوقت فکر نکردم که جای بدی بوده و سطح علمی‌اش پائین است. معتقدم حداقل در دوره لیسانس دانشگاه‌هایی مثل تهران و شریف سطح بالایی دارند و اگر هدف من تنها درس خواندن بود، ایران می‌ماندم، چون فکر می‌کنم تحصیل در دانشگاه تهران و یا شریف شروع بهتری بود اما من صرفا به این دلیل که می‌خواستم وارد محیط بین‌المللی شوم از ایران خارج شدم. می‌خواستم زودتر فکرهایم را عملی کنم.

چطور شد که رشته مهندسی پزشکی را انتخاب کردید؟

مهندسی پزشکی را انتخاب کردم چون به موضوعاتی که بشر بتواند کامپیوتر و تکنولوژی را با مغز و فکرش کنترل کند، خیلی فکر می‌کردم. اول به این موضوع فکر می‌کردم که بتوانم امواج مغز را بخوانم و بتوانم موبایلف کامپیوتر و یا گیم را با مغز کنترل کنم. بعد به این فکر کردم که کاش بتوانم کاری برای خواندن حرکات بدن انجام دهم و مثلا یک تلفن هوشمند را با حرکات دست کنترل کنم. یعنی بتوانم کاری کنم که  وقتی در حال موزیک گوش دادن با تلفن هوشمند هستیم با چرخش مچ دست یا ضربه انگشتان موزیک را قطع و یا صدایش را تنظیم کنم.

پس ایده اولیه ساعت بلاکس از این‌جا آمد؟

ایده اولیه این بود که می‌خواستم یک دستبند هوشمند بسازم تا بتواند حرکات دست را تشخیص دهد. مثلا با یک حرکت دست بتوانیم تماس‌هایمان را وصل و با حرکتی دیگر تماس‌مان را قطع کنیم. تابستان دو سال پیش مدام به این فکر می‌کردم که این دستبند چه قابلیت‌های دیگری باید داشته باشد. یکسری قابلیت‌ها به ذهن خودم رسید اما وقتی نظر سنجی کردم و با آدم‌های محتلف در این‌باره حرف زدم، متوجه شدم هر آدمی یکسری ویژگی‌های متفاوت را ذکر می‌کند. بعضی دوست داشتند صفحه نمایش داشته باشد، یکی صفحه نمایش دایره‌ای دوست دارد و دیگری مربعی، یکی دوست دارد ضربان قلبش را بسنجد و دیگری دوست دارد تمام خریدهایش را با آن انجام دهد، یکی دلش می‌خواهد این دستبند، بیماری‌اش را کنترل کند و دیگری دوست دارد جی پی اس داشته باشد. من دوست داشتم همه این قابلیت‌ها را داخل یک دستگاه قرار دهم اما سایز، مصرف باتری و قیمت تمام شده دستگاه این اجازه را نمی‌داد. مدام دنبال راه حلی بودم. تعطیلات کریسمس بود  و به ایران رفته بودم که یکباره به ذهنم رسید اگر این داستان ماژولار باشد، مشکل من حل می‌‌شود و به جای این‌که من تصمیم بگیرم یک ساعت هوشمند ایده‌ال برای مردم چه قابلیت‌هایی باید داشته باشد. می‌توانم قدرت تصمیم‌گیری را به خودشان بدهم و آن‌ها قابلیت‌های مورد نظرشان را انتخاب کنند و با وصل کردن قطعات ساعت دلخواهشان را بسازند. این‌جا بود که بلاکس شکل گرفت.

یعنی این ساعت به شکل قطعه قطعه فروخته می‌شود؟ قیمت قطعات چقدر است؟

بله. این ساعت از یک صفحه اصلی و دستبندی تشکیل شده که هر قطعه‌اش  یک واحد مشخص مثل سیم کارت یا جی پی‌اس و … است و خریدار می‌تواند قطعات را مورد نیاز را خودش انتخاب کند و ساعتش را بسازد. قیمت یک صفحه اصلی دایره‌ای شکل همراه چهار ماژول، ۲۸۵ دلار است.

چطور شد که سراغ کیک استارتر رفتید؟

کیک استارتر یک پروسه معمول است و خیلی از استارتاپ‌هایی که می‌خواهند یک محصول درست کنند، از این سایت استفاده می‌کنند. برای این‌که شما هر چقدر هم به سرمایه‌گذاران بگویید که مشتری برای این محصول وجود دارد، قبول نخواهند کرد. بهترین راه این است که محصولت را در کیک استارتر معرفی کنی و با پیش فروش از مردم بخواهی  که پولش را از اول برایت بپردازند. در واقع یک عده‌ای فکر می‌کنند در کیک استارتر از مردم پول می‌گیری و محصولت را می‌سازی اما برای پروژه‌های بزرگ‌تر این طور نیست. کیک استارتر بیشتر اثبات کننده بازار است برای سرمایه‌گذاران. آنها از طریق این سایت متوجه می‌شوند که برای این محصول بازار خوبی وجود دارد و راحت‌تر سرمایه‌گذاری می‌کنند. ما بخش اولیه پول را از سرمایه‌گذاران گرفتیم و بعد محصول را در کیک استارتر ارائه دادیم که بازار آن را نشان دهیم و بتوانیم سرمایه‌گذاران بیشتری جذب کنیم، طراحی‌ها را تمام کنیم و محصولی درست کنیم که قابل قبول باشد.

فکرش را می‌کردید که در عرض یک‌ساعت بتوانید به هدفتان برسید و در عرض دو روز چهار برابر پولی را که عنوان کرده بودید، دریافت کنید؟

این‌طورنبود که فکرش را نکنیم. چون الان نزدیک دو سال است که این پروزه را راه‌اندازی کرده‌ام و هدایت می‌کنم. الان یک تیم  پانزده نفره هستیم که به صورت تمام وقت روی این ایده کار می‌کنیم و از یکسال پیش تاکنون که از طریق خبرگزاری‌ها خبر ساخت این ساعت مطرح شده، استقبال خوبی دیده بودیم و تقریبا می‌دانستیم که در هر ساعت، چه تعدادی استقبال می‌کنند. ضمن این‌که معمولا شرکت‌هایی که بیشتر کار کرده‌اند، هدف نمادین در سایت کیک استارتر در نظر می‌گیرند و می‌دانند که قرار است پول بیشتری جمع‌اوری کنند.

فکر می‌کنی اگر در ایران ایده را مطرح می‌کردی، چه اتفاقی می‌افتاد؟

چنین طرحی قطعا نمی‌توانست در ایران موفق باشد. نه تنها ایران شاید هر جای دیگری غیر از انگلیس یا سیلکن ولی بود، امکان موفقیت نداشت. چون برای استارت‌تاپی به این پیچیدگی محیط پر از سرمایه گذار وآماده لازم است. در ایران هم آدم‌های زیادی اخیرا روی استارت‌تاپ‌ها مخصوصا در زمینه ساخت نرم افزار کار می‌کنند، به نظرم آینده خوبی دارند. شاید یک روزی خودم تجربه کنم. فکر می‌کنم اگر ایران می‌ماندم به آن سمت می‌رفتم و الان استارت تاپی داشتم.

شما به عنوان یک جوان موفق شناخته می‌شوید، وقتی این موضوع را می‌شنوید چه حسی دارید؟

خب چیزی است که خیلی وقت است، شنیده‌ام. دوست دارم کارهای بزرگتری انجام دهم و دلم می‌خواهد کارهایی بکنم که برای پیشرفت تکنولوژی مهم ترباشد. حالا این‌ها همه‌اش شروع است. آدم‌ها از اول نمی‌توانند کارهای خیلی بزرگ کنند. این اولین استارت‌اپ من است، شاید مرحله به مرحله بهتر شوم، دوست دارم بروم سراغ چیزهایی که برای آدم‌ها و بشریت مهم تر باشد.


ادامه مطلب ...

پرورش مرغ شاخدار ، جوان تبریزی را ثروتمند کرد!

اگر تصمیم گرفته اید که جزو پرورش دهندگان مرغ شاخدار شوید، این گزارش را با دقت بیشتری بخوانید چرا که سوژه این گزارش می خواهد فوت و فن پرورش مرغ شاخدار و البته آن فوت های ریز کوزه گری را با شما در میان بگذارد.

کافی است کمر همت ببندید و تلاش کنید تا به آرزوهایی که دارید جامه عمل بپوشانید. شما این توانایی را دارید تا به آرزوهایی دست پیدا کنید که از نظر بقیه افراد، دست نیافتنی و عجیب هستند، اما باور کنید خیلی از آرزوها زاده شده اند تا شما آن ها را وارد دنیای واقعیت کنید. این آرزو می تواند در هر زمینه ای باشد؛ از خرید یک ماشین گرانقیمت گرفته تا وارد شدن به عرصه کاری که هیچکس حتی به آن فکر هم نکرده است. در اطرافمان آدم های زیادی وجود دارند که از صفر شروع کرده اند و حالا به آرزوهایشان رسیده اند، درست مثل این جوان اهل تبریز که برای اولین بار در ایران به سراغ پرورش عمده مرغ شاخدار رفت و حالا پس از گذشت سال ها، به یکی از پرورش دهندگان این حیوان زیبا که گوشت لذیذی هم دارد تبدیل شده است.

مرغ شاخدار قیمت ماهی زینتی راز موفقیت راز پولدار شدن پرورش مرغ شاخدار پرورش بلدرچین آموزش پولدار شدن

آغاز کار با پرورش ماهی تزئینی

حامد مظفری ۳۵ ساله است، می گوید از سال ۸۹ پرورش مرغ شاخدار را شروع کرده است، پای حرف های او که بنشینید خواهید دید زندگی این جوان ایرانی پر از پستی و بلندی بوده و برای این که به یک پرورش دهنده موفق تبدیل شود، سختی ها و دشواری های زیادی را تحمل کرده است.«قبل از سربازی، مغازه ای برای خودم دست و پا کردم و با خرید چند آکواریم بزرگ، مشغول پرورش و فروش ماهی های زینتی شدم».

او بعد از مدتی راهی سربازی شد اما در این دوران هم به این فکر می کرد که پس از پایان خدمت باید وارد چه شغلی شود که کمتر کسی به سراغش رفته باشد، سود خوبی داشته باشد و البته در زمره کارهایی باشد که بتوان در آن کار آفرینی کرد.

«در دوران سربازی دائم به این فکر بودم که پس از پایان خدمت کاری را تجربه کنم که برایم درآمدزایی خوبی داشته باشد. از آنجا که قبلا دستی در آتش نگهداری پرندگان داشتم، از بین کارهایی که به ذهنم خطور می کرد تصمیم گرفتم پرورش بلدرچین را تجربه کنم. سال ۸۲ در حالی که روزهای آخر خدمت سربازی را پشت سر می گذاشتم، ۴۹ جوجه بلدرچین به قیمت ۵۰۰ تومان خریداری کردم و آن ها را در یکی از آکواریوم های بزرگی که از زمان پرورش ماهی برایم مانده بود نگهداری کردم. از آن تعداد جوجه، ۳۵ قطعه بزرگ شدند و تخم گذاری کردند. وقتی نتیجه کار را دیدم به پرورش بلدرچین علاقه مند شدم و با خرید حیوان مولد و اجاره مکانی برای پرورش، کار حرفه ای ام را آغاز کردم و بعد از چهار سال به یک پرورش دهنده بزرگ تبدیل شدم».

به دنبال یک شغل جدید

اگر از کاری که دارید احساس رضایت نکنید به دنبال شغل جدیدی می روید؟ یعنی آنقدر ریسک پذیر هستید که همه مشکلات یک کار جدید را به جان بخرید اما دنبال کار مورد علاقه تان باشید؟

حامد مظفری این کار را انجام داد و پس از ۷ سال فعالیت در حوزه پرورش بلدرچین به سراغ شغل جدیدی رفت که تا آن روز هیچ کس در کشور تجربه آن را نداشت و حتی کمترین اطلاعاتی از آن در دسترس نبود. حامد درباره این شغل جدید می گوید: «سال ۸۹ احساس کردم در کار بلدرچین، دست زیاد شده و به این فکر افتادم که به دنبال پرورش حیوان دیگری بروم.

طی این سال ها وارد دانشگاه شدم و تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی ارشد پرورش طیور ادامه دادم، به همین خاطر بود که مطالعات و تحقیقات زیادی در این باره داشتم، مدت ها به دنبال حیوانی بودم که مردم آن را نشناسند و هیچکس در داخل کشور آن را پرورش نداده، در میان همه پرندگانی که بررسی می کردم به مرغ شاخدار رسیدم.

حیوان شگفت انگیزی که قدرت تطبیق بالایی با محیط دارد و می تواند از دمای ۴۰ درجه زیر صفر سیبری گرفته تا گرمای طاقت فرسای گینه در آفریقا زندگی کند».

من و مرغ شاخدار

جرقه اولیه پرورش مرغ شاخدار در ذهن حامد خورد و تصمیمش را برای راه اندازی مکان و شرایط پرورش مرغ شاخدار گرفت.

«طبق اطلاعاتی که بدست آورده بودم مرغ شاخدار به صورت اصلاح نژاد برای تولید صنعتی در ایران وجود نداشت و فقط در چند کشور خارجی این حیوان را پرورش می دادند. تحقیقات گسترده ای کردم تا این که با دو شرکت فرانسوی آشنا شدم و از طریق ایمیل با آنها ارتباط برقرار کردم.

حتی برای خرید مرغ شاخدار از این شرکت پولی را هم کنار گذاشته بودم اما متاسفانه به دلیل تحریم هایی که وجود داشت این شرکت ها از فروش حیوان به من خودداری کردند».

مرغ شاخدار قیمت ماهی زینتی راز موفقیت راز پولدار شدن پرورش مرغ شاخدار پرورش بلدرچین آموزش پولدار شدن

“نه” که بیاید پیگیرتر می شوم

«من آدمی هستم که اگر در یک کاری “نه” بیاید مصمم تر می شوم و به قولی سر لج می افتم و تا آن کار را انجام ندهم بیخیال نمی شوم». این جملات را حامد می گوید تا نشان دهد که چقدر در پرورش مرغ شاخدار ثابت قدم بوده است: «به دنبال راهی برای شروع پرورش مرغ شاخدار بودم تا این که فکری به ذهنم رسید.

قبلا اطلاعاتی داشتم که این حیوان را در بازارهای محلی می فروشند به همین خاطر راهی بازار شدم و ۶ قطعه مرغ شاخدار خریداری کردم. این پرندگان را در همان محلی که در آن زمان برای پرورش بلدرچین اجاره کرده بودم نگهداری کردم. جوجه ها را در اواخر فصل سرما خریداری کردم و ۶ ماه از آنها نگهداری کردم تا اینکه در فصل بهار و زمان جفت گیری طبیعی، مرغ های شاخدار تخم گذاری کردند و با استفاده ار دستگاه های جوجه کشی که برای بلدرچین مورد استفاده بود، توانستم ۹۰ قطعه پرنده پرورش بدهم.

این اولین قدم برای آغاز پرورش مرغ شاخدار بود. در قدم بعدی، از بین این ۹۰ قطعه ۲۷ قطعه پرنده را انتخاب کردم، ۱۹ قطعه ماده بودند و ۸ قطعه دیگر نر. این تعداد مرغ به من کمک کرد تا بتوانم پرورش اصلی مرغ شاخدار را آغاز کنم. یک سال بعد، تعداد مرغ های شاخدار به ۱۲۰۰ قطعه رسید و سال گذشته هم حدود ۲۰ هزار مرغ شاخدار پرورش دادم.»

مرغ شاخدار بهتر از مرغ معمولی

با دیدن مرغ شاخدار در درجه اول، زیبایی این پرنده به چشم می آید، اما این حیوان به غیر از زیبایی، خصوصیت مهم دیگری هم دارد که مشتریان را برای خرید آن ترغیب می کند، این که بجای استفاده از مرغ معمولی، از این حیوان برای تغذیه استفاده شود.

«یکی از مزایای پرورش مرغ شاخدار این است که محصولات مستقیم و غیر مستقیم آن را می توانید وارد بازار کنید. به طور مثال می توانید این حیوان را به عنوان یک حیوان تزئینی به فروش برسانید یا اینکه گوشت آن را بفروشید علاوه بر آن می شود تخم خوراکی اش، تخم نطفه دار آن، جوجه، نیمچه و پرنده مولد را به بازار عرضه کنید.

از طرفی این حیوان به خاطر تطابق خوبی که با محیط دارد نسبت به خیلی بیماری ها مقاوم است، البته این حیوان در مقابل بیماری “نیوکاسل” ضعیف است که با مدیریت درست می توان از آلوده شدن گله به این بیماری جلوگیری کرد».

از کجا شروع کنیم؟

اگر تصمیم گرفته اید که جزو پرورش دهندگان این حیوان زیبا شوید، از اینجا گزارش را با دقت بیشتری بخوانید چرا که سوژه این گزارش می خواهد فوت و فن پرورش مرغ شاخدار و البته آن فوت های ریز کوزه گری را با شما در میان بگذارد. مظفری توضیحاتش را با بحث های مالی شروع می کند: «در بخش مالی دامپروری و پرورش طیور دو بخش داریم. بخش اول هزینه هایی مثل خرید یا اجاره محل پرورشگاه و احداث سالن ها و خرید تجهیزاتی مانند دان خوری، آب خوری، تجهیزات سرمایشی و گرمایشی، دستگاه های جوجه کشی و… است. در بخش هزینه های جاری هم می توان به خرید جوجه، دان، ویتامین و غیره اشاره کرد که البته این هزینه ها به توان مالی هر فرد بستگی دارد.

از قدیم گفته اند هرچقد پول بدهی همانقدر آش می خوری اما به نظر من شما می توانید این کار را از صفر شروع کنید همانطور که من شروع کردم یا آنکه با پول زیادی شروع به کار کنید و در هر دو صورت به موفقیت برسید.»

با ۲۰۰ میلیون شروع کنید

این پرورش دهنده مرغ شاخدار در کشور می گوید: «اگر بخواهم مبلغ پایه ای را برای آغاز کار پرورش پیشنهاد کنم می گویم حدودا ۲۰۰ میلیون تومان می تواند به شما کمک می کند تا در این کار موفق تر باشید. هرچند در شرایط کنونی بیشتر افرادی که پول کلانی دارند پول خود را در اختیار بانک ها می گذارند و بدون هیچ دردسری سود ماهیانه شان را می گیرند و ریسک کارهایی مثل پرورش را به جان نمی خرند اما این کار هم سود قابل توجهی دارد.»

۶ ماهه به سود برسند

پرورش مرغ شاخدار جزو مشاغل زود بازده است و در یک بازه زمانی ۶ ماهه شما را به سود خوبی می رساند. حامد مظفری که حالا چند سالی است از پرورش مرغ شاخدار به سوددهی خوبی رسیده درباره مسائل مالی این کار اطلاعات خوبی در اختیارمان می گذارد: «مرغ شاخدار در یک محیط روستایی هم قابل پرورش است و اگر شما چنین مکانی را در اختیار دارید چند قدم از افرادی که باید مکانی برای پرورش تهیه کنند جلوتر هستید. اما مهمترین قسمت این کار تعیین هدف است باید تصمیم بگیرید که می خواهید مولدگیری کرده و بعد از آن جوجه کشی داشته باشید و یا این که به پرورش برای تولید گوشت فکر می کنید.»

قیمت ها را بدانید

«اگر قصد جوجه کشی و مولدگیری دارید می توانید هر جوجه را حدود ۷۵۰۰ تومان بخرید و هر جوجه پس از یک دوره ۶ ماهه ۱۴۰ تخم می گذارد. حالا شما می توانید مقداری از تخم ها را برای مصرف خوراکی وارد بازار کنید و از طرف دیگر این امکان وجود دارد که تخم های نطفه دار را برای جوجه کشی وارد دستگاه جوجه کشی کنید. جوجه کشی از تخم های نطفه دار به غیر از دستگاه جوجه کشی که حدودا ۱۰ میلیون قیمت دارند احتیاج به یک سالن هم دارد که شرایط دمایی مناسب را برای جوجه شدن تخم ها داشته باشد. اما اگر فقط قصد دارید حیوان گوشتی پرورش دهید کافی است جوجه یکروزه خریداری کنید و بعد از ۱۰۰ روز که دوره پرورش آن تمام شد مرغتان را به فروش برسانید.»

تخم این مرغ فروش بیشتری دارد

مظفری درباره قیمت ها نیز می گوید: «یک مرغ شاخدار نهایتا تا یک کیلو و چهارصد گرم گوشت دارد که الان در بازار کیلویی ۳۰ هزار تومان به فروش می رسد، البته هنوز خرید و استفاده از گوشت این پرنده در بین مردم رواج پیدا نکرده است و امیدواریم با تبلیغات بیشتر مردم با این حیوان و مزایای گوشت آن بیشتر آشنا شوند. یکی از مزایای مهم این مرغ چربی بسیار اندکی است که نسبت به مرغ های معمولی دارد.

در شرایط کنونی تخم خوراکی این حیوان متقاضی خوبی دارد و هر دانه آن هزار تومان فروخته می شود البته شما می توانید نطفه دار این حیوان را به قیمت ۵ هزار تومان به افرادی که قصد پرورش این حیوان را دارند بفروشید.

قسمت دیگر درآمدزایی در پرورش این حیوان نیز مربوط به فروش نیمچه پرنده می شود که حدودا ۴۵ هزار تومان قیمت دارد . حیوان مولد نیز ۷۰ هزار تومان قیمت دارد که هم اکنون در بازار عرضه می شود.»


ادامه مطلب ...

چگونه یک جوان ماست فروش ، میلیاردر شد! + عکس

حمدی اولوکایا (انگلیسی: Hamdi Ulukaya) (۴۳–۴۴ ساله) کارآفرین، و بازرگان کرد آمریکایی است. او بنیانگذار و مدیرعامل چوبانی Chobani پرفروش‌ترین برند ماست چکیده در آمریکاست.

ثروتمندان آمریکا بیوگرافی حمدی اولوکایا اخبار کردستان آموزش میلیاردر شدن آموزش پولدار شدن Hamdi Ulukaya Chobani

مؤسسه «چُبانی» در مجموع حدود دو هزار کارمند در استخدام خود دارد و محصول خود را در دو کارخانه که بزرگترین مراکز تولید ماست در جهان هستند، تولید می‌کند.

اولوکایا در ۱۹۷۲ در یک خانواده کرد دامدار در ترکیه به دنیا آمد. خانوادهٔ او یک مزرعه گوسفند، بز و لبنیات را در نزدیکی رودخانه فرات در ایلیک، استان ارزنجان ترکیه اداره کرده و پنیر و ماست تولید می‌کردند

حَمدی اولوکایا، موسس و مدیرعامل شرکت «چُبانی» است که در طول شش سالی که از آغاز فعالیتش می‌گذرد، حدود ۲۰ درصد از بازار ۵/۶ میلیارد دلاری ماست در آمریکا را در کنترل خود گرفته است.
نام آقای اولوکایا که کُرد ترکیه است، در فهرست میلیاردرهای سال ۲۰۱۳ مجله فوربس قرار دارد.

فایننشیال تایمز در گزارشی که در مورد اولوکایا و شرکت تحت مدیریتش نوشته آورده است موسسه چُبانی در مجموع حدود ۲۰۰۰ کارمند در استخدام خود دارد و محصول خود را در دو کارخانه که بزرگ ترین مراکز تولید ماست در جهان هستند، تولید می کند. چُبانی پر فروش ترین ماستی است که در بازار آمریکا به فروش می رسد.

ثروتمندان آمریکا بیوگرافی حمدی اولوکایا اخبار کردستان آموزش میلیاردر شدن آموزش پولدار شدن Hamdi Ulukaya Chobani

حمدی اولوکایای ۴۱ ساله می گوید راز موفقیتش بازگشت به موضوعات اساسی و اولیه در شناخت بازار و پیروی از غریزه خود بوده است.
به گزارش ساتین : وی سال ۲۰۰۵ به این اندیشیده است که گرچه ماست های آمریکا، عمدتا ماست میوه ای و ماست های شیرین آغشته به شکر هستند، ماست واقعی همان ماستی است که در مناطقی مثل کوهستان های مناطق کردنشین تولید و مصرف می شود و قاعدتا باید چنین محصولی بسیار بهتر از ماست های شیرین به فروش برسد.

وی با دریافت یک وام یک میلیون دلاری از اداره کمک به تجارت های خرد در آمریکا توانست اولین کارخانه خود را خریداری کند.
پس از آن آقای اولوکایا مصطفی دوئان، یک کارشناس با تجربه ماست بندی را از ترکیه به آمریکا آورد. آنها به مدت ۱۸ ماه انواع ماست های محصول آمریکا و ماست های وارداتی را آزمایش کرده و بالاخره روش ویژه ماست بندی خود را تثبیت کردند.

آنها می دانستند بازار آمریکا به ماست شیرین عادت کرده، ولی از خلال صحبت با مصرف کنندگان متوجه شدند بسیاری از آنها ماست های طبیعی را که در کشورهای اروپایی و خاورمیانه رایج است ترجیح می دهند.

آقای اولوکایا در عین حال به این نکته نیز توجه کرد که الگوی مصرف مواد غذایی در آمریکا به سمت مواد طبیعی و کاستن از شکر و مواد مصنوعی گرایش پیدا کرده است. همین نکات ساده راز موفقیت بنای امپراتوری ماست بندی در آمریکا بود.

حمدی اولوکایا در حال حاضر در آمریکا صاحب دو کارخانه است؛ یکی کارخانه ای قدیمی در ایالت نیوجرسی که سابقا به شرکت تولید کننده محصولات غذایی «کرَفت» تعلق داشت و دیگری کارخانه جدیدی که با هزینه ۴۵۰ میلیون دلار در ایالت آیداهو احداث شده است.

به گزارش ساتین : موسسه چُبانی سال ۲۰۱۱ یک کارخانه دیگر نیز در اتریش راه اندازی کرد و بسرعت به سومین تولید کننده ماست در آن کشور بدل شد. این مؤسسه در نظر دارد که امسال فعالیت های خود را در بریتانیا آغاز کند.

حمدی اولوکایا نمونه ای از مهاجرانی است که به آمریکا مهاجرت کرده و سرنوشتی موفق و برجسته برای خود رقم زده اند و به قول معروف «آرزوی آمریکایی» در مورد آنها محقق شده است.

در شرایطی که باراک اوباما قصد دارد قوانین و شرایط مهاجرت به آمریکا را به شکلی بنیادین اصلاح کند، مدافعان این طرح افرادی مانند آقای اولوکایا را نماد مهاجران موفقی می دانند که با نوآوری های اقتصادی به رونق بازار کار و تولید در جامعه آمریکا کمک کرده اند.

————————-

علاقه شدید حمدی اولوکایا به ماستی که در دوران کودکی در ترکیه می‌خورد و وجود یک کارخانه قدیمی لبنیات در شمال نیویورک، در کنار هم باعث تولید ماست «چوبانی» شدند و این محصول ظرف سه سال به یکی از پرفروش‌ترین برندهای آمریکا تبدیل شد.

من از کودکی به ماست‌هایی که مادرم در مزرعه خانوادگی‌مان در ترکیه درست می‌کرد، علاقه زیادی داشتم. وقتی در سال ۱۹۹۴ به آمریکا مهاجرت کردم، دریافتم که مواد لبنی آمریکا بیش از حد شیرین، آبکی و غیرقابل تحمل است و من مجبور بودم ماست مصرفی خودم را در خانه درست کنم؛ بنابراین وقتی در مارس ۲۰۰۵ یک ایمیل تبلیغاتی برای فروش یک کارخانه مجهز تولید ماست دریافت کردم، حس کنجکاوی‌ام تحریک شد.

به گزارش ساتین : این کارخانه در ۱۰۰ کیلومتری غرب شرکت تولید پنیر فتای «یوفریتس» بود که چند سال قبل آن را راه‌اندازی کرده بودم. در سال ۲۰۰۵ یوفریتس کمتر از ۴۰ کارمند و حدود ۲ میلیون دلار فروش داشت و می‌توان گفت هیچ سود خالصی نداشت.

ثروتمندان آمریکا بیوگرافی حمدی اولوکایا اخبار کردستان آموزش میلیاردر شدن آموزش پولدار شدن Hamdi Ulukaya Chobani

صاحب کارخانه ماست فردی به نام «کرفت» بود که قصد داشت از کسب‌وکار لبنیات بیرون بیاید. آگهی او عکس‌هایی از ساختمان کارخانه را نشان می‌داد که در سال ۱۹۲۰ ساخته شده بود و ظاهر چندان خوبی هم نداشت. با این حال، من تصمیم گرفتم صبح روز بعد به آنجا رفته و نگاهی به کارخانه بیندازم.

کارخانه در یک شهر کوچک و در محیطی غمناک شبیه قبرستان واقع شده بود. پنجاه و پنج کارمند آن آماده رفتن بودند و تجهیزات زیادی که داشت، کاملا قدیمی شده بودند. بهترین موردی که وجود داشت، قیمت کارخانه بود: کمتر از یک میلیون دلار. بعضی از ماشین‌آلاتی که در کارخانه وجود داشت، اگر نو خریداری می‌شد، بیش از این مبلغ می‌ارزید. 

در راه خانه با وکیلم که در واقع مشاور کاری من هم بود تماس گرفتم. به او گفتم که قصد دارم این کارخانه را بخرم. او به سه دلیل معتقد بود تصمیم من وحشتناک است: اول اینکه چون کارخانه را به همین شکل فعلی می‌خرم، در مورد کارکرد آن هیچ اطلاعاتی ندارم. دوم اینکه کرفت شرکتی کاملا موفق است و اگر تصمیم گرفته کارخانه و صنعت ماست را به طور کامل ترک کند، شاید حقیقتی وجود دارد که من از آن بی‌اطلاع هستم.

سومین و شاید قوی‌ترین دلیل مخالفت او این بود که چنین پولی را قرار است از کجا بیاورم. حق با او بود؛ در آن زمان چنین پولی نداشتم.

وقتی خوب فکر کردم، به این نتیجه رسیدم که می‌توانم برای خرید کارخانه پول قرض بگیرم و بعد از اینکه «چوبانی» توانست در بازار جا بیفتد، برای رشد بیشتر، وام‌های بانکی گرفتم و سودهایی که به دست آورده‌ بودیم را سرمایه‌گذاری مجدد کردم.

این مهم‌ترین بخش داستان چوبانی بود. توانایی رشد بدون اتکا بر سرمایه‌گذاران خارجی در موفقیت‌ ما حیاتی بود. امروز، چوبانی یک کسب‌وکار یک میلیارد دلاری است و من تنها مالک آن هستم. این یعنی می‌توانم کارخانه را به شیوه‌ای که خودم انتخاب می‌کنم اداره کنم و بدون هیچ گونه فشاری از سوی شرکای خارجی برای آینده آن برنامه‌ریزی کنم.

بسیاری از کارآفرینان فکر می‌کنند بدون اتکا بر سرمایه‌گذاری‌های مشترک یا دیگر انواع سرمایه‌گذاری‌ها نمی‌توانند یک کسب‌وکار را اداره کنند. این دیدگاه اشتباه است. اگر من توانستم در کمتر از یک دهه شرکتی را در یک صنعت سرمایه‌بر از صفر به یک میلیارد دلار برسانم، پس کسب‌وکارهای دیگر هم می‌توانند.

برای خرید کارخانه ماست با حمایت اداره کسب‌وکارهای کوچک آمریکا، از بانک وام گرفتم. این پروسه حدود پنج ماه طول کشید و در اوت ۲۰۰۵ کلید کارخانه را در دست داشتم.

فورا یک ماست‌بند حرفه‌ای را از ترکیه‌ آورده و دو سال تلاش کردیم بهترین مزه را ایجاد کنیم. همچنین چهار کارمند کارخانه کرفت را استخدام کردم و چون هیچ دستگاهی برای تولید نداشتیم، از آنها خواستم چند ماه روی تعمیر و بازسازی فضای کارخانه کار کنند. در اواسط سال ۲۰۰۶ فقط برای اینکه کمی درآمدزایی داشته باشیم، تولید به شیوه ماست‌های آمریکایی را برای شرکت‌های دیگر به شکل قراردادی شروع کردیم.

علاوه بر کار کردن روی ایجاد بهترین مزه برای ماست‌ها، سعی کردیم بسته‌بندی خوبی هم داشته باشیم. این کار هزینه‌ای حدود ۲۵۰ هزار دلار به همراه داشت. در آمریکا ماست‌ها همیشه در ظرف‌هایی با دهانه بسیار باریک عرضه می‌شوند، اما در اروپا دهانه ظرف ماست کمی گشادتر است و این همان چیزی است که من برای چوبانی می‌خواستم؛ من قصد داشتم بسته‌بندی ماست‌ها طوری باشد که به مشتری القا کند محتوی درون ظرف محصولی کاملا متفاوت است.

تا اواخر سال ۲۰۰۷ آماده ورود به بازار بودیم. در آن زمان چندین تصمیم حیاتی اتخاذ کرده بودیم که به واسطه آنها می‌توانستیم به محض جهش کسب‌وکارمان، بودجه رشد آن را تامین کنیم.

اول اینکه اصرار داشتیم چوبانی به جای فروشگاه‌های خاص لبنیاتی در خواربار فروشی‌های بزرگ به فروش برسد و به جای قرار گرفتن در قسمت غذاهای طبیعی در قفسه دیگر محصولات لبنی و در کنار دیگر برندهای ماست قرار بگیرد. تا قبل از ورود چوبانی به بازار بیشتر آمریکایی‌ها هیچ وقت در مورد ماست یونانی چیزی نشنیده بودند و فقط یک برند رقیب وجود داشت که از اواسط دهه ۹۰ در فروشگاه‌های ویژه لبنیات این نوع ماست را عرضه می‌کرد، اما چون توزیع آن محدود بود، محصولی ناشناخته و ویژه باقی مانده بود. ما می‌خواستیم چوبانی در دسترس همه قرار بگیرد. اگر به درخواست اولیه لبنیاتی‌ها برای خرید چوبانی پاسخ می‌دادیم، هیچ گاه شرکت به رشد سریعی که اکنون به آن دست یافته، نمی‌رسید.

دومین تصمیم ما این بود که با خرده‌فروشی‌ها در مورد اجاره کردن قفسه‌هایشان مذاکره کردیم. بیشتر سوپرمارکت‌های بزرگ برای عرضه محصول ما در فروشگاه‌شان حداقل ۱۰ هزار دلار مطالبه می‌کردند؛ بنابراین اگر ما می‌خواستیم شش طعم مختلف ماست‌هایمان را در یک فروشگاه عرضه کنیم، حداقل ۶۰هزار دلار باید می‌پرداختیم. ما آن میزان پول در اختیار نداشتیم؛ بنابراین مذاکره کردیم که مبلغ اجاره قفسه‌ها را به صورت مرحله‌ای و بعد از فروش تعدادی از ماست‌ها

بپردازیم.

سومین کاری که کردیم این بود که تلاش کردیم مبنای درستی برای تعیین قیمت فروش داشته باشیم تا رشد آینده را هم تضمین کنیم. من برای تخمین هزینه ظروف، مواد اولیه و نیروی کار زمان زیادی را صرف کردم و مدل ساده‌ای را برای محاسبه قیمت دقیقی که هزینه‌های ما را به محض رسیدن به فروش ۲۰ هزار محصول در یک هفته سر به سر کند، طراحی کردم.

این به آن معنا بود که اگر مشتری از محصول ما استقبال کند، به سرعت به سودآوری می‌رسیم و می‌توانیم سودی که به دست آورده‌ایم را برای رشد بیشتر دوباره سرمایه‌گذاری کنیم. در نهایت قیمت تمام‌شده‌ ما کمتر از ۵/۱ دلار برای هر ظرف اعلام شد که از برندهای آمریکایی قدیمی کمی بیشتر و از ماست‌های اروپایی که ۳ تا ۵ دلار در لبنیاتی‌ها به فروش می‌رسیدند خیلی کمتر بود. بیشتر شرکت‌های تازه تاسیس با قیمت‌های کمتر عرضه محصولات خود را شروع می‌کنند، اما من این کار را نکردم و قیمتی را تعیین کردم که اثری بلند مدت داشته باشد.

معمولا وقتی یک شرکت تازه تاسیس محصولی را عرضه می‌کند، مرحله‌ رنج‌آور بعدی این است که صبر کند تا بازخورد آن را نزد مشتریان ببیند، اما ما این مشکل را نداشتیم. ظرف دو هفته بعد از اینکه چوبانی وارد اولین فروشگاه شد، ۵۰۰۰ سفارش تازه دریافت کردیم.

اولین باری که با طرف سفارش‌دهنده صحبت کردم، دو بار پرسیدم تا مطمئن شوم منظور او ۵۰۰ ظرف است یا ۵۰۰۰ ظرف؛ بنابراین به سرعت مشخص شد که بزرگ‌ترین چالش ما فروش کافی محصولات نبود، بلکه تولید کافی آنها بود.

طی ۱۸ ماه بعد از آن، روش‌هایی را برای افزایش ظرفیت تولید کارخانه، بدون اینکه سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی داشته باشیم پیدا کردیم. چون توانایی مالی خرید تجهیزات و ماشین‌آلات جدید برای کارخانه را نداشتیم، شهرهای مختلف را گشتیم تا تجهیزات دست دوم را قسطی خریداری کنیم. در نهایت ماشین آب‌اندازی را که مهم‌ترین دستگاه کارخانه بود ارتقا دادیم تا توانایی تولید ۱۰۰ هزار ظرف ماست در هفته را داشته باشد. همچنین با تکیه بر نیروی کار دستی به جای اتوماسیون، سرمایه‌گذاری ثابت را محدود کردیم. به عنوان مثال، بسته‌بندی نهایی با دست انجام می‌گرفت. در آن مدتی که مشغول تهیه سفارش‌ها بودیم، من به ندرت کارخانه را ترک می‌کردم و حتی همانجا می‌خوابیدم.

من مسائل مالی کارخانه را به شدت زیر نظر داشتم. بسیاری از بنگاه‌های تازه تاسیس به امید رشد آینده کارمندان خود را استخدام می‌کنند؛ اما ما منتظر بودیم تا ابتدا کسب‌وکارمان بزرگ‌تر شود. جمعه هر هفته من با مسوول مالی شرکت ملاقات می‌کردم.

ثروتمندان آمریکا بیوگرافی حمدی اولوکایا اخبار کردستان آموزش میلیاردر شدن آموزش پولدار شدن Hamdi Ulukaya Chobani

برای من مهم بود که کارمندان و عرضه‌کنندگان شیر پولشان را به موقع دریافت ‌کنند، اما دیگر صورتحساب‌هایمان اگر کمی دیرتر پرداخت می‌شد اشکالی نداشت. چون تصمیم گرفته بودیم کسب‌وکارمان زودتر به سودآوری برسد، هر ظرف ماستی که به فروش می‌رسید نقدینگی ما را بیشتر می‌کرد. مدلی که طراحی کرده بودم مزایای دیگری هم داشت: ماست کالایی فاسدشدنی و امکان ذخیره‌سازی آن محدود است و باید زودتر به فروش برسد؛ و سوپرمارکت‌ها نیز بلافاصله بعد از این که محصول به دستشان می‌رسید، پول ما را پرداخت می‌کردند. این در حالی بود که عرضه‌کنندگان شیر یک تا دو ماه برای دریافت پولشان به ما وقت می‌دادند. این باعث شد جریان نقدی در دست ما بیشتر شود.

هر چقدر به کارهایی که انجام داده بودیم فکر می‌کردم، اعتماد به نفس بیشتری به دست می‌آوردم. ما تجربه کافی نداشتیم، اما بیشتر تصمیم‌هایی که اتخاذ کرده بودیم، درست بودند. کیفیت محصول و بسته‌بندی آن واقعا خوب بود. با اینکه بسیاری از افراد با تجربه گفته بودند محصول ما به بخش مواد غذایی طبیعی تعلق دارد، اما ما آن را در قفسه لبنیات فروشگاه قرار داده بودیم.

یکی دیگر از دلایل اعتماد به نفس من این است که موفقیت سریع چوبانی باعث شد بانک‌ها برای تامین مالی رشد ما تمایل بیشتری پیدا کنند. در سال ۲۰۰۹ به سرمایه‌گذاری بزرگی برای توسعه ظرفیت تولید احتیاج داشتیم. در آن زمان ۲۰۰ هزار ظرف می‌فروختیم و من قصد داشتم آن را به یک میلیون ظرف افزایش دهم. برای این کار حداقل ۳۰ میلیون دلار وام نیاز داشتیم.

در آن موقع بانک‌ها چهار سال بود که ما را زیر نظر داشتند و شاهد سودآوری قابل‌توجه ما بودند. پیش‌بینی رشد ما یک فرمول ساده داشت: فروش ما در منطقه همچنان بالا بود و اگر سوپرمارکت‌های دیگر نقاط کشور هم فروش خود را بالاتر می‌بردند، این تقاضا برنامه‌های توسعه ما را به راحتی توجیه می‌کرد.

من همچنین می‌دانستم به محض اینکه از سرمایه‌گذاران پولی بگیرم، در آینده با مشکل مواجه می‌شوم. سرمایه‌گذارانی که به شکل سهامی سرمایه‌گذاری می‌کنند معمولا بعد از پنج تا هفت سال تصمیم می‌گیرند سهام خود را بفروشند و این موضوع ممکن است ما را مجبور کند چوبانی را به یک شرکت صنایع غذایی بزرگ واگذار کنیم. من شاهد بودم که دیگر شرکت‌های کوچک مواد غذایی این مسیر را پیموده‌اند.

من به انسجام محصول، خوشمزه بودن، مغذی بودن و در دسترس بودن آن برای همه اهمیت زیادی می‌دهم. اگر روی سرمایه‌گذار حساب می‌کردم، توانایی من برای تحقق این ماموریت محدود می‌شد؛ در حالی که دو سال در آن کارخانه زندگی کرده بودم و آن را مانند فرزند خودم بزرگ کرده بودم. در نهایت، درخواست‌های سرمایه‌گذاری را به سادگی رد کردم.

رقبای بزرگ‌تر ماست‌های یونانی خود را وارد بازار کرده بودند، البته خیلی کندتر از آنچه انتظار داشتم. وقتی اولین بار یکی از آنها را چشیدم، به قدری بدمزه بود که فکر کردم شاید فاسد شده باشد، اما وقتی چند ظرف دیگر خریدم و آن را امتحان کردم، فهمیدم همان مزه را دارد.

حتی به این فکر کردم که شاید آن کارخانه قصد دارد با بدنام کردن ماست‌های یونانی مشتری را دوباره به سوی ماست‌های شیرین آمریکایی سوق دهد. وقتی رقبای بزرگ‌تر ما وارد بازار شدند، ۷ میلیون دلار برای تشکیل یک کمپین تبلیغاتی کنار گذاشتم، اما بعد از چشیدن ماست‌های آنها از این کار منصرف شدم.

امروز اتحادیه‌ای از بانک‌ها و خط اعتبار برای نیازهای سرمایه‌ای خود داریم، حدود ۷۰۰ میلیون دلار در کارخانه و تجهیزات آن سرمایه‌گذاری کرده‌ایم و بیش از ۲ میلیون ظرف ماست در یک هفته می‌فروشیم و کسب‌وکارمان هنوز در مسیر رشد قرار دارد. تنها جنبه منفی کسب‌وکار ما این است که تقریبا ۱۰۰ درصد ارزش خالص من در چوبانی نهفته است و از نظر برنامه‌ریزان مالی این یک سناریوی وحشتناک است.

به همین دلیل تک تک مشاورین شرکت توصیه می‌کنند که باید به تنوع‌سازی روی بیاوریم، اما من فکر می‌کنم اشتیاق به محصولات ما عمر کوتاهی ندارد. تنها موضوعی که باقی می‌ماند این است که برای بقای چوبانی بعد از خودم، اگر نخواهم آن را به یک شرکت صنایع غذایی بزرگ بفروشم یا شرکت را به کسب‌وکاری خانوادگی تبدیل کنم، شاید آن را به عرضه عمومی برسانم.


ادامه مطلب ...

زندگی جالب کارآفرینان جوان و پولدار

مجله‌ forbes تصویر جوانان شجاعی را منتشر کرد که مانند مارک زوکربرگ، موسس فیس بوک حوزه‌ کاری خود را حتی قبل از ۲۰سالگی متحول کرده‌اند.

شغل پر درآمد راز پولدار شدن بهترین شغل استارت آپ چیست آموزش میلیونر شدن آموزش پولدار شدن Zach Latta
ژاک لاتا Zach Latta
کشور: آمریکا
سن در هنگام راه‌اندازی پروژه: ۱۶ سال
سن فعلی: ۱۷ سال

اپلیکیشن یو در سال ۲۰۱۴ درآمدی یک و نیم میلیون دلاری کسب کرد. این برنامه این روزها میلیون‌ها دلار می‌ارزد و بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران استارتاپ‌ها به دنبال خرید و توسعه این برنامه کاربردی و جدید هستند. اما در پشت صحنه این برنامه یک مهندس ۱۶ ساله را می‌بینیم که سرپرستی گروه مهندسی آن را به عهده دارد.

شغل پر درآمد راز پولدار شدن بهترین شغل استارت آپ چیست آموزش میلیونر شدن آموزش پولدار شدن Zach Latta

ژاک لاتا ۱۶ ساله دبیرستان را به قصد رفتن به سان فرانسیسکو ترک می‌کند تا شانس خود را در بازار کار و در ارتباط با تکنولوژی که حوزه‌ کاری مورد علاقه‌اش بود امتحان کند. به محض ورود به سان فرانسیسکو، ژاک به‌عنوان مهندس به یو پیوست. ژاک در زمانی‌که اوج شهرت یو بود و در مطبوعات بزرگی چون نیویورک تایمز، وال استریت و NBA ژورنال مورد بحث قرار می‌گرفت، رهبری تیم مهندسی آن را بر عهده داشت.

شغل پر درآمد راز پولدار شدن بهترین شغل استارت آپ چیست آموزش میلیونر شدن آموزش پولدار شدن Zach Latta

بعد از یو دیگر وقت آن رسیده بود که ژاک شرکت خصوصی خود را تاسیس کند. شرکت Hack club به دانش‌آموزان علاقه‌مند به coding کمک می‌کرد تا در زمینه مورد علاقه خود ازجمله برنامه‌ریزی کامپیوتری و رمزگذاری اینترنتی کار کنند. در یک‌سال‌ونیم گذشته Hack club موفق شد فعالیت خود را تا ۷۲ مدرسه در ۱۶ ایالت و ۷ کشور گسترش دهد. تعداد این دانش‌آموزان به ۱۵۰۰ نفر می‌رسد.

جسیکا ماه، هنرمند ماهر در coding
کشور: آمریکا
سن در هنگام تاسیس پروژه: ۱۹ سال
سن فعلی: ۲۵ سال

جسیکا عاشق کمک به تاجرانی است که می‌خواهند در کار خود موفق باشند. به همین دلیل کار خود را با راه‌اندازی سایت‌های اینترنتی برای مشتریان از سن ۱۱ سالگی آغاز کرد و سه سال بعد درحالی‌که جسیکا تنها یک نوجوان بود، هر هفته ۴۰ ساعت از وقت خود را به شرکت خصوصی‌اش اختصاص داده بود. جسیکا مدرسه را ترک کرد و در موسسه Simon’s Rock که به دانش‌آموزان تیزهوش اختصاص داشت مشغول به تحصیل شد. این مؤسسه به دانش‌آموزان تیزهوش کمک می‌کرد قبل از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه شوند.

جسیکا ۱۷ ساله بود که قبل از گرفتن دیپلم وارد دپارتمان UC انفورماتیک شد. سرانجام در ماه می‌۲۰۱۰ با همراهی یکی از دوستانش شرکت خصوصی نرم‌افزارهای حسابداری و مدیریت را تاسیس کرد. شرکتinDinero در مدت چهارسال توانست ۸میلیون دلار سودآوری برای صاحبانش داشته باشد و بعد از این تعداد کارمندانش را به ۷۵ نفر خواهد رساند. او شرکت را از صفر تا چندین میلیون دلار رشد داده است. تحصیلات جسیکا در زمینه کامپیوتر بوده و هم‌اکنون عضو موسسه کارفرمایان جوان است.

بویان اسلات، دوستدار محیط زیست
کشور: هلند
سن در هنگام راه‌اندازی پروژه: ۱۹ سال
سن فعلی: ۲۱ سال

بویان هنوز ۲۲ سال ندارد اما سیستم بازیافت پلاستیک‌های اقیانوس که به تازگی اختراع کرده، هر مخترع با تجربه‌ای را از رو می‌برد. بویان اسلات مخترع، کارفرما و مهندس هوافضاست و روی پروژه‌ تمیز کردن زباله‌های پلاستیکی اقیانوس‌ها کار می‌کند. در ابتدا ایده‌ خلاقانه او طرفدار چندانی نداشت اما بعد از معرفی آن و اینکه چگونه اقیانوس‌ها می‌توانند خود را پاکسازی کنند، این پروژه طرفداران و سرمایه‌گذاران زیادی را به خود جذب کرد. در سال ۲۰۱۴ بویان به کمک تیمی متشکل از ۱۰۰ دانشمند و مهندس به مدت یک سال این تکنولوژی را با چشم‌اندازی ۱۰ ساله برای پاکسازی اقیانوس آرام راه‌اندازی کرد. طرح او هم‌اکنون در موزه‌ طراحی لندن نگهداری شده و به‌عنوان طرح سال شناخته شده است.

مبارک مویکا، کسی که تجارت را به تحصیل در هاروارد ترجیح داد
کشور: کنیا
سن در هنگام تاسیس شرکت: ۱۶ سال
سن فعلی: ۲۱ سال

مبارک مویکا، برنامه‌نویس کامپیوتر و اینترنت و کارفرمای کنیایی است که مجله forbes از او به‌عنوان یکی از جوان‌ترین کارفرمایان آفریقایی نام برده است. باید از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشیم تا به خود اجازه دهیم بورسیه‌ای را که هزینه‌های تحصیل در هاروارد را پوشش می‌دهد رد کنیم و احساس کنیم با تاسیس شرکت خصوصی خودمان بهتر عمل خواهیم کرد. این تصمیمی است که مبارک در پاسخ به این پیشنهاد گرفته بود. مویکا موسس و مدیرعامل شرکت zagace است. کار این شرکت طراحی و فروش برنامه‌هایی مانند مدیریت حساب‌ها و حسابداری، مدیریت منابع انسانی، سرمایه‌ها و مارکتینگ است که ویژه تاجران طراحی شده است.

مبارک بدون هیچ آموزشی، خودش یاد گرفت چگونه سایت‌های تجاری ایجاد کند و این به منزله شروع موفقیت او بود. پس از این یکی از مربی‌های او درهای هاروارد را به روی او باز کرد اما مبارک که به یادداشت بیل گیتس درسش را تمام نکرده و به دنبال تجارت رفت، او نیز به پیروی از ثروتمندترین مرد جهان وارد تجارت شد. مویکا برای رسیدن به هدفش سهام خود را در شرکت Hype century Technologies فروخت و با پول حاصل از آن شرکت خصوصی خود را به نام zagace تاسیس کرد.

شابهام بانرجی، از خلاقیت تا موفقیت
کشور: آمریکا
سن در هنگام آغاز پروژه: ۱۲ سال
سن فعلی: ۱۴ سال

شابهام نوجوان هندی آمریکایی به وسیله خلاقیتش توانست عنوان جوان‌ترین کارآفرین دنیا را از آن خود کند. همه چیز برای شابهام با یک سوال شروع شد که از کنجکاوی او ناشی می‌شد. یک روز زمانی‌که شابهام مشغول نوشتن تکالیف مدرسه‌اش بود، ناگهان این سوال برایش مطرح شد که نابینایان چگونه می‌نویسند؟ و برای یافتن پاسخ پرسشش کنجکاوی و تحقیق می‌کرد. زمانی‌که به جواب رسید، متوجه شد که نابینایان برای استفاده از خط بریل مشکلات بزرگی دارند که مهم‌ترین آن قیمت دستگاه‌های چاپ بریل بود. بنابراین به دنبال راه حلی بود تا کار آنها را ساده‌تر کند.

شغل پر درآمد راز پولدار شدن بهترین شغل استارت آپ چیست آموزش میلیونر شدن آموزش پولدار شدن Zach Latta

او برای یافتن راه‌حل به سراغ بازی مورد علاقه کودکی‌اش که لگو بود رفت و با استفاده از کیت ماینداستورم کمپانی لگو، که مخصوص ساختن روبات‌های اسباب بازی بود، طرح اولیه چاپگر خود را آماده کرد. شابهام بعد از آماده کردن اختراعش، آن را در نمایشگاه مدرسه به نمایش گذاشت و این گونه بود که خلاقیت او کم‌کم شهرت جهانی پیدا کرد و سرمایه‌گذاران بزرگی را به سمت خود کشاند. سپس کارایی دستگاه خود را ارتقا داده و با سرمایه حاصل از آن شرکت خصوصی‌اش را با نام برگو (Braigo) که ترکیبی از نام‌های بریل و لگو است، تاسیس کرد اما چون شابهام هنوز به سن قانونی نرسیده، درحال حاضر مادرش سمت مدیرعاملی شرکت را برعهده دارد.

منبع: فرصت امروز


ادامه مطلب ...

راز موفقیت جلال سجادی ،مخترع جوان ایرانی (مهمان ماه عسل)

سید جلال الدین سجادی متولد ۱۳۶۶ در شهرستان ایذه.

جوانی که ۱۶ اختراع ثبت کرده است: درخشش ایرانی بـا اختـراعـات جـهـانـی

جوانی که در نمایشگاه بین المللی اختراعات ۲۰۰۸ ژنو به خاطر اختراعش مدال طلاگرفت و نامش را در عرصه جهانی ثبت کند.

مخترعان ایران راز موفقیت بیوگرافی جلال سجادی اختراعات جلال سجادی آموزش پولدار شدن

مخترع دستگاه شاخص و رفلکتور در زمینه نقشه برداری.
مخترع ویلچر بالابرند از پله ها،
اختراعات دیگروی هم مربوط به کنترل عبور و مرور ماشین های نظامی، پرده هوشمند الکترونیکی، جا نمازی قبله ثابت، چند طرح نظامی پدافند، سطح طراز شونده زیر هلی کوپتر نظامی، سطح طراز شونده زیر دوربین های نقشه برداری و نظامی، سیستم خاک گیر خانه که در زابل به علت این مشکل مردم در معرض بیماری های خطرناک قرار دارند، عرشه متحرک هواپیمای نظامی روی کشتی و …
از اختراعات وی ۱۶ اختراع به ثبت رسیده و تاییده آنها را نیز ایشان گرفته اند ولی به گفته ایشان تعداد متعدد دیگری از اختراعات وی هنوز به ثبت نرسیده.
پیشنهاد های کشور های خارجی به ایشان ،  از سوئیس، اتریش و دانشگاهی از آمریکا پیشنهاد برای دستگاه شاخص و رفلکتور داشته اند.

برای کسب پول و تجربه به عنوان یک شاگرد بنا و گچ کار شروع به کار کردم و به مرور با فراگرفتن مهارت های مکانیکی در انجام کارهای پیشرفته تر ورود کردم. نمی دانم چرا در کشور ما که کشور جوانی است توجهی به جوانان نمی شود. من به عنوان یک جوان با کلی ایده ثبت شده، برای شرکت در مسابقات جهانی و تولید انبوه نیاز به حمایت داشتم. چون اینجا به من اجازه نمی دادند خودم را ثابت کنم. مهاجرت کردم و در ترکیه بودم که مادرم تماس گرفت و گفت اگر برنگردی حلالت نمی کنم. برگشتم و ماندم.

بیست و ششمین برنامه “ماه عسل” میزبان جوانی بود که با تکیه بر دانش و مهارت خود امروز به عنوان یکی از برترین مخترعین ایران شناخته می شود.جلال سجادی جوانی است که به واسطه افتخاراتی که کسب کرده روز گذشته روی صندلی “ماه عسل” تکیه زد. جلال در سال ۱۳۶۶ در روستای سادات حسینی در شهرستان ایذه استان خوزستان متولد شد و ۸ سال است که در تهران زندگی می کند. جلال از زیبایی، طراوت، سرسبزی و خنکای روستایش تعریف کرد. پدرش بازنشسته سازمان شهرداری و مادرش خانه دار است. ۶ خواهر و برادر دارد و فرزند دوم خانواده است. کودکی پر شیطنتی داشته و از نوجوانی فکر اقتصادی و یاری گر داشته و پس از بازنشستگی پدرش در کار به او کمک می کرده است. جلال اذعان داشت: در دوران دبیرستان برای انجام کارهای ساختمانی به اصفهان می رفتم، این را می گویم تا جوان ها بدانند که هم کار نشد ندارد و هم نباید در خوشان این تفکر را ایجاد کنند که دست به هیچ کاری نزنند. برای کسب پول و تجربه به عنوان یک شاگرد بنا و گچ کار شروع به کار کردم و به مرور با فراگرفتن مهارت های مکانیکی در انجام کارهای پیشرفته تر ورود کردم. وی افزود: تمام وقت خود را صرف درس خواندن نمی کردم اما حتما بعد از آمدن به خانه  درس می خواندم و هر روز مرور می کردم.

دوست داشتم مفید باشم

جلال از آرزوهایش گفت: همیشه دوست داشتم در زندگی یک فرد مفید باشم و بتوانم ۲ نفر را مشغول کنم. چه خلبان، چه پزشک و یا در هر کار دیگری باید مفید بود. جوی که آن زمان وجود داشت با الان خیلی متفاوت بود. آن روزها زجر و نیاز مردم را می دیدی و دوست داشتی مفید باشی و مفید بودن آنجا سرافرازی داشت. در آن منطقه روستایی این امکان وجود نداشت که هر رشته ای که دوست داری درس بخوانی. من در ایذه و در رشته ریاضی تحصیل کردم. اما از میان شغل ها همیشه به دندان پزشکی علاقه داشتم و در آینده یک دندان پزشک خواهم شد. در یکی از قوی ترین دبیرستان ها تحصیل کردم و همیشه شاگرد اول بودم. وی اظهار کرد: ۱۷ ساله بودم که مسئله بیماری پدرم پیش آمد و نیاز بود به اصفهان بروم، کار کنم و درآمد داشته باشم. کارهایی را انجام می دادم که در باور و توان خیلی از دوستانم نمی گنجید، کار هرگز برایم عار نبود. بدون هیچ معلم و کلاس خصوصی درس خواندم و در کنکور شرکت و رتبه خوبی کسب کردم. از همان دوران دبیرستان کارهای مکانیکی می کردم، مثلا سیستم سرمایش و خنک کننده برای اتاقم ساختم. مثلا از کودکی به دنبال اختراع و فکر برای آبیاری متفاوت باغچه بودم اما کسی نبود که حمایت و یا راهنمایی کند. جلال افزود: در یک مقطعی شرایطی پیش می آید که باید خودت را از آن نجات بدهی، شرایط بدی نبود، اما این را می گویم تا دیگران فکر نکنند برای اینکه اتفاقی در زندگی کسی بیافتد و یا به جایی برسد باید همه شرایط در زندگی اش فراهم شده باشد. این طور نیست. مهم این است که یک فکر بزرگ، یک دل بزرگ، و پشتکار داشته باشد. وی تصورش از یک مخترع را این گونه عنوان نمود: در نوجوانی تصور می کردم که مخترع یک آدم خارق العاده و غیر عادی است که دسترسی به او امکان ندارد و فرازمینی است.

تبریک و تسلیت احسان علیخانی به مناسبت دو اتفاق

احسان علیخانی اعلام کرد: جلال سجادی مخترع جوانی است که کلی عنوان و مدال و اختراع دارد و دعوت از جوان های موفق ایرانی که خود را به اثبات رسانده اند و کارهای بزرگی کرده اند، یکی از مطالبات جدی مخاطبین از ما بود. وی همچنین دریافت جایزه بهترین بازیگر و بهترین فیلم جشنواره فیلم مسکو را به فرهاد اصلانی و رضا میرکریمی برای فیلم “دختر” تبریک گفت. وی همچنین با اشاره به ۱۲ تیر سالگرد سقوط هواپیمای ایرباس در آب های خلیج فارس را تسلیت گفت و یادآور شد: هیچ گاه نفهمیدیم چرا این اتفاق افتاد و چرا به فرمانده آن ناو آمریکایی مدال افتخار داده و تشویق و تشکر شد. اما باید به یاد داشته باشیم که برای ماجرایی مثل هیروشیما هر ساله به صورت نمادین و سمبولیک مراسم یادبود برگزار می کنند چون یک پیام بزرگی به دنیا دارد و این که اگر کسی چنین خبط و خطایی بکند تا نوه و نتیجه و ندیده اش باید به تاریخ و بشریت جواب بدهد. پس ساده ترین کاری که می شود کرد این است که حواس مان به چنین روزی باشد، چرا که آن همه زن و مرد و بچه در آن پرواز بودند و بی گناه از بین  رفتند. در ادامه آیتم مراسم یادبود شهادت مسافران پرواز ۱۲ تیر و رهاسازی کبوتران به آسمان با حضور هنرمندانی نظیر پرویز پرستویی، علی نصیریان، حسن پورشیرازی، مهتاب کرامتی، پرویز شیخ طادی و سعید راد پخش شد.

اولین اختراع در ۱۹ سالگی

علیخانی از جلال سجادی پرسید: چگونه از پس شیطنت های دوران کودکی و نوجوانی توانستی به آن جایگاه فرازمینی یک مخترع که در ذهن خود ساخته بودی برسی؟ جلال در پاسخ به این سؤال تصریح کرد: اینکه چگونه می توان ایده های ذهنی را تبدیل به اختراع کرد نکته جالبی است. من معتقدم بهترین و با ارزش ترین اختراع، اختراعی است که بتواند مشکلی را حل کند. بر اساس دسته بند شخصی خودم اگر سطوح تکنولوژی را از ۱ تا ۱۰ در نظر بگیریم، در کشور نیاز داریم که اختراعات مان در سطح ۵ قرار داشته باشد. سطح علمی بچه های ایرانی خیلی بالا است و اختراعات شان همه در سطح ۱۰ است و در دنیا حرف برای گفتن دارند. وی افزود: سال اول دانشگاه در کار با دوربین های نقشه برداری ایراداتی مشاهده کردم و متوجه شدم که در ثبت مختصات خطا به وجود می آید. آن زمان برای خودم یک فضای علمی ایجاد کرده بودم و اکثر اختراعاتم همان زمان بود.

خواستم… توانستم

علیخانی با طرح این سؤال که چه اتفاقی باعث شد تصمیم بگیری خلق و اختراع کنی از جلال خواست تا راجع به انتخاب مسیر خود و انگیزه برای اختراع توضیح دهد. جلال پاسخ داد: این موضوع هیچ ارتباطی به پذیرش دانشگاه و سطح کیفیت آن ندارد. فقط کسی می خواهد این کار را انجام بدهد باید این نکته را در نظر بگیرد که من می خواهم این کار را کنم. چون الان معمولا همه منتظر هستیم که یک اتفاق خاص برای مان رقم بخورد. قرار نیست درس های دانشگاه خود به خود ما را منقلب بکنند، ما باید درس بخوانیم، راه را استاد نشان می دهد و به کیفیت آموزشی دانشگاه نباید کار داشته باشیم. پس انتخاب مسیر یک تصمیم کاملا فردی است و خودت باید عمل کنی. احسان علیخانی از جلال خواست تا درباره تفاوت خودش با دیگران در انتخاب مسیر برای آینده صحبت کند. جلال اظهار کرد: من می توانم به این فکر کنم که دانشگاه بروم یا نروم تأمین هستم و نیازی به ایجاد تغییر و تحول در جایی نیستم، از مؤثر واقع شدن ناامید و یا فقط به دنبال کسب مدرک باشم. یا اینکه بگوید من عمرم را در دانشگاه صرف می کنم و باید انگیزه داشته باشم.

انگیزه برای موفقیت

وی افزود: وقتی برای انجام یک کار بزرگ انگیزه داشته باشی، اما هیچ آشنا و پشتوانه ای نداشته باشی، به این نتیجه می رسی که خودت باید کار را انجام بدهی و نباید هرگز ناامید بشوی. تا زمانی که خودم را ثابت نکرده بودم کسی من را تحویل نمی گرفت. از زمانی که در مسابقات جهانی اختراع شرکت کردم و به عنوان مخترع برتر دنیا شناخته شدم ۸ سال می گذرد و هر سال برای من به اندازه ۶۰ سال تجربه بود. بارها به در بسته خوردم ولی آنقدر پررو بودم که ناامید نشدم. من را یک پسر ۱۸ ساله می دیدند و به هیچ وجه اعتماد نمی کردند و با این بهانه که این کار قانونی نیست من را رد می کردند. خیلی ها هنوز هم من را باور نمی کنند. در مواجهه با هر نهاد و ارگانی با قانون های بسته برخورد می کردم. من در مسابقات استانی و کشوری شرکت کردم. در جشنواره شیخ بهایی به عنوان جوان ترین طرح برگزیده کسب و کار از وزیر کار جایزه گرفتم. علیخانی عنوان کرد: در این جشنواره صاحبان ایده و اختراع با سرمایه گذاران و صاحبین کسب و کار برخورد می کردند و ممکن بود توسط آنها جذب بشوند و این نکته متمایزی است.

مخترعان ایران راز موفقیت بیوگرافی جلال سجادی اختراعات جلال سجادی آموزش پولدار شدن

مهاجرت کردم تا خودم را ثابت کنم

جلال اذعان داشت: نمی دانم چرا در کشور ما که کشور جوانی است توجهی به جوانان نمی شود. من به عنوان یک جوان با کلی ایده ثبت شده، برای شرکت در مسابقات جهانی و تولید انبوه نیاز به حمایت داشتم. من را از استان داری به سازمان جوانان، از آنجا به فرمانداری فرستادند. جلساتی تشکیل شد و در نهایت به هیچ نتیجه ای نرسیدم. فکر می کردم به محض ثبت اختراع کل دنیا به دنبالم می آید و این فکر اشتباهی بود. نا امید نشدم اما تصمیم گرفتم از ایران بروم تا خودم را ثابت کنم. چون اینجا به من اجازه نمی دادند خودم را ثابت کنم. مهاجرت کردم و در ترکیه بودم که مادرم تماس گرفت و گفت با این حال و روز پدرت رفتی، اگر برنگردی حلالت نمی کنم. برگشتم و ماندم. من مشاوری نداشتم و خیلی از نخبه های ما در مسیرشان مشاور نداشتند.

حمایت بسیج سیستان از آقای مخترع

احسان علیخانی از پدر و مادر جلال دعوت کرد تا وارد قاب “ماه عسل” شوند. مادر جلال گفت: من به حضور جلال احتیاج داشتم و حتی در صورت موفقیت و پول بیشتر در خارج از کشور دوست نداشتم برود. جلال گفت: من به خوزستان رفتم، اما تحویلم نگرفتند و ۳ میلیون تومان پول شرکت در مسابقات را برای من تأمین نکردند. استان دار سیستان و بلوچستان و بچه های دانشگاه زابل و آقای دکتر ده مرده به من پول دادند و پدرم ۱۵ میلیون وصیغه برای سربازی را از طریق یکی از دوستانش تأمین کرد. من در مسابقات شرکت کردم و مدال طلا گرفتم. حاج آقا حسین طائب و بچه های یکی از شرکت های دانش بنیان که من را جذب کردند و در تهران خانه و ماشین در اختیارم قرار دادند. امکان تحصیل خواهرانم را در تهران فراهم کردند. مرکز نخبگان آزمایشگاه بسیج تازه راه افتاده بود و تنها از طریق بسیج حمایت شدم و در نهایت مدال هایم را به شهدای تاسوکه در سیستان و بلوچستان اهدا کردم.

مخترعان ایران راز موفقیت بیوگرافی جلال سجادی اختراعات جلال سجادی آموزش پولدار شدن
اختراعی که مشکل را حل می کند

علیخانی از جلال خواست تا راجع به اختراع پهکواد توضیح دهد. جلال سجادی عنوان کرد: ما کوادراتور و پهپاد داریم. جلال با اشاره به اولین اختراعش گفت: یکی از بچه های ما برای بالارفتن از پله با ویلچر اذیت می شد و من به این فکر کردم که چه کمکی می توانم به او بکنم و ویلچر بالارو از پله را اختراع کردم. اختراعات من راجع به علمی بوده که من داشتم و نیازی که در جامعه وجود داشت. به نظرم با اختراع باید مشکلات را حل کرد. پهکواد هم همین است. شناسایی و کارهای امداد و نجات از جمله کارهایی است که به وسیله پهپاد انجام می شود. باندی برای پریدن و باندی برای نشستن می خواهد. برای جلوگیری از زمین خوردن سرعتش باید از یک حدی بیشتر باشد. اما کوادراتور یک پرنده عمودپرواز است که مداومت پروازی نداشته است. من پهکواد را به گونه ای طراحی کردم که بدون نیاز به باند پرواز می کند و این امکان را دارد که در نقطه دلخواه در آسمان ثابت بماند. و مداومت پروازی این پرنده ها بیشتر از ۲۰ دقیقه نبود که من به ۱۰ ساعت رساندم. وی افزود: در حال حاضر روی طرح شیرین کردن آب های شور کار می کنیم تا دستگاه مربوطه را سازگار با محیط کنیم.

بدون سهمیه به دانشگاه رفتم

احسان علیخانی از پدر جلال پرسید: فکر می کردید پسرتان روزی تبدیل به چنین مخترع بزرگی بشود که کشور به او افتخار کند؟ آقای سجادی بیان کرد: از اول چنین فکری نمی کردیم. تا اینکه در مسابقات جهانی شرکت کرد و  مدال و تشویق و عنوان جوان ترین مخترع را کسب کرد. با وجود اینکه پدر و مادر جلال تا کلاس نهم درس خواندند تمام فرزندانشان در رشته های پزشکی تحصیل کرده و به جز جلال دو برادر دیگر او نیز مخترع هستند. جلال اعلام کرد: پدرم تا به حال دو بار پیوند کلیه انجام داده است. امروز، بعد از اینکه ما تحصیلات مان را تمام کردیم، پدرم آزمایش انجام داد و مشخص شده شیمیایی است و به همین دلیل هر بار کلیه اش را از دست داده است. ولی ما از سهمیه استفاده نکردیم. علیخانی گفت: کسی مشکلی با این موضوع ندارد، این یک بحث قدیمی است کسی بخواهد معامله هم بکند هیچ وقت حاضر نمی شود در ازای تحصیل رایگان و بدون کنکور در دانشگاه از جان و سلامتی پدرش بگذرد. وی به عنوان سؤال پایانی پرسید: با توجه به بحث جدی مهاجرت معکوس که می تواند درد کشور ما را درمان کند، تو بعد از جدایی از روستایی که در آن متولد شدی، برای روستا و شهر و خطه ات چه کاری حاضری انجام بدهی؟ جلال پاسخ داد: دوست دارم برگردم و کاری کنم که تمام جوان های آنجا مشغول به کار بشوند. وی همچنین از حاج آقا سام، مهندس رازدشت، آقای حسنی و دکتر زمانی که در این راه به او کمک کرده بودند تشکر کردند. جلال حسینی اذعان داشت: من یک پارتی خیلی قوی داشتم که همه ما می توانیم داشته باشیم. پارتی من خدا بود. با خدا معامله می کردم و پشتوانه من خدا است.

دانلود فیلم ۹۴ مگابایت

مخترعان ایران راز موفقیت بیوگرافی جلال سجادی اختراعات جلال سجادی آموزش پولدار شدن

سمت راست: جلال سجادی،مهمان امروز ماه عسل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺨﺘﺮﻋﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۶ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻪ ﮐﺴﺐ ﻣﺪﺍﻝ ﻃﻼ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﻭ ﻣﺪﺍﻝ ﻧﻘﺮﻩ ﺩﺭ ﺭﺷﺘﻪ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻣﺴﺎﺑﻘﺎﺕ ﻋﻠﻤﯽ ﮊﻧﻮ ﺳﻮﺋﯿﺲ ﺷﺪ.

سمت چپ : سید صفدر حسینی، رییس برکنارشده صندوق توسعه ملی هر دو اهل روستای سادات حسینی از توابع دهدز و ایذه خوزستان

 


ادامه مطلب ...