جام جم سرا:
این که فردی در تعامل با دیگران منزوی شود و به اصطلاح در حضور دیگران در لاک خود فرو رود، می تواند دلایل متعدد و پیچیده ای داشته باشد. به طور معمول اولین قضاوت درمورد چنین افرادی، این است که آن ها خجالتی هستند اما درحقیقت فرآیند پیچیده تری در میان است. با توجه به اطلاعات محدودی که شما از همسرتان ارائه کرده اید، پاسخ داده شده تنها احتمالاتی درمورد مشکل همسر شماست:
کمرویی تا حدودی طبیعی است
پیش از هر چیز باید به این نکته توجه کنید که با در نظر گرفتن سن پایین همسرتان این کمرویی تا حدودی طبیعی است. دخترها زمانی که ازدواج می کنند، معمولا کمی سردرگم هستند. گسترده شدن روابط اجتماعی، پیش از آن که آن ها به صورت جدی وارد اجتماع شوند، سطحی از اضطراب را در آن ها به وجود می آورد که ناشی از مبهم و ناشناخته بودن شرایط جدید است و به مرور زمان این احساس کاهش می یابد. اما اگر این ویژگی همیشگی شخصیت همسر شماست، موضوع کمی متفاوت است.
معمولا کمرویی ناشی از یک تجربه ناموفق است
در وهله نخست باید به جست وجوی این نکته پرداخت که چه ویژگی یا ویژگی هایی در همسر شما وجود دارد که به اجتناب از موقعیت ها و برخورد با افراد جدید منجر می شود. کم رویی، توجهی اضطراب آلود به خویش است. درواقع افراد خجالتی در مواجهه با دیگران، اضطراب شان به درجه ای بالاتر از حد متوسط می رسد. سیستم روانی انسان، در مواجهه با پدیده هایی که از نظر روانی آزاردهنده هستند، تغییراتی می کند. درواقع فرد ناخودآگاه برای مواجه نشدن با موضوعی که خیلی آزارش می دهد، با آن مقابله می کند اگرچه این مقابله ها گاهی آزار دهنده هستند و پیامدهایی مانند خجالتی شدن و گریز از روابط اجتماعی را برای فرد به همراه دارند. این که فرد خجالتی در گذشته چه حوادثی را از سر گذرانده یا چه ناامنی هایی را تجربه کرده است، موضوعی مهم است که باید مورد توجه قرار گیرد.
درواقع اضطرابی که فرد در مواجهه با افراد جدید تجربه می کند، برای او تداعی کننده روابط ناکام گذشته در خانواده، مدرسه یا گروه های دوستی است. در چنین حالاتی، افراد موقعیت جدید را خطرناک برآورد می کنند و این از ویژگی های ذاتی انسان است که وقتی موقعیتی را خطرناک تشخیص دهد، از قرار گرفتن در آن موقعیت اجتناب می کند.
پیشنهادهایی برای حل مشکل خجالتی بودن
افراد بسیاری پیشنهادهایی برای حل چنین مشکلاتی به افراد خجالتی می دهند. به طور مثال تمرین در آینه با فرد یا افراد خیالی، تمرکز نکردن فرد بر قضاوت دیگران از خودش، حفظ ارتباط چشمی با مخاطب، دوری از تکلف و ساده و بی آلایش وارد روابط اجتماعی شدن، خندیدن هنگام افزایش اضطراب، پیدا کردن موضوعاتی که فرد درباره آن ها تسلط کافی دارد و صحبت درباره آن مسائل در جمع و تمرین مکرر می تواند به افراد خجالتی کمک کند. اگرچه این تکنیک ها ممکن است در کوتاه مدت تاثیر داشته باشد، اما درحقیقت دردی را از فرد دوا نمی کند.
بازسازی احساس امنیت برای حل همیشگی مشکل خجالت
این تکنیک ها در واقع نوعی نادیده گرفتن مشکل اساسی و سرپوش گذاشتن بر آن است. فردی که از قضاوت دیگران درباره خودش به شدت مضطرب می شود، خود را کمتر از آنچه هست ارزیابی می کند یا آن قدر ایده آل گراست و از خود توقع کامل بودن دارد که با داشتن کوچکترین نقصی در جمع احساس اضطراب می کند. در چنین وضعیت هایی نیاز است تا به مشکل این افراد عمیق تر و پایه ای تر توجه کرد.این که چه اتفاق یا اتفاقاتی در گذشته و کودکی فرد وجود داشته که ناامنی بنیادینی را در او فعال کرده است، نیاز به تحلیل طولانی مدت دارد. ما اکنون با فردی روبه رو هستیم که مواجهه شدن با موقعیت های جدید اجتماعی سبب برانگیخته شدن اضطرابش می شود و اضطراب بالا سبب می شود رفتارهای ناخواسته ناپخته ای از او سر بزند. این سبک رفتارها سطح اضطراب فرد را بالا می برد و به صورت چرخه معیوب، زنجیروار ادامه می یابد و معمولاً با پیامدهای زیستی-روانی همراه است. به طور مثال، تشدید ضربان قلب، تغییر رنگ چهره، اشکال در تنفس، لرزش بدن و دستان، تغییر درجه صدا، لکنت، خشکی دهان، انزوا طلبی و فرار از فعالیت ها که بسته به سطح اضطراب، درجه ای از این علامت ها را در فرد می بینیم. درواقع تنها کمک شما به همسرتان، پایین آوردن سطح اضطرابش برای درک بی واسطه احساسی است که پشت اضطرابش پنهان شده است. تجربه خشم یا غم از روابط ناکام گذشته یا اکنون یا هر احساسی که پشت اضطراب یا اعتماد به نفس پایین او، پنهان است. درواقع کار اساسی بازسازی احساس امنیت شکل نگرفته یا ضعیف شکل گرفته در همسر شماست. تجربه کردن فضایی امن در کنار شما باعث می شود همسرتان بتواند این احساس امنیت را به موقعیت های دیگر نیز تعمیم دهد. اگر توجه کنید کودکانی که احساس امنیت مناسبی را در خانه تجربه می کنند و درباره علاقه والدین به خود مطمئن هستند، کنجکاوانه به جست وجوی محیط می پردازند اما کودکانی که احساس امنیت پایینی دارند، به والدین خود می چسبند و لحظه ای از کنار آن ها تکان نمی خورند. کار اصلی شما بازسازی این امنیت در همسرتان است. این که او پذیرش بی قید و شرط خودش را از جانب شما به عنوان نزدیک ترین فرد زندگی اش احساس کند باعث می شود که به تدریج این احساس را به بیرون از خانه تعمیم دهد و این مشابه اتفاقی است که در اتاق درمان رخ می دهد. هم چنین نیاز است شما به جنبه هایی از وجود و شخصیت همسرتان توجه کنید و آن را برجسته سازید که خودش توانایی دیدن آن جنبه ها را ندارد. شاید بازگشتن به گذشته و تحلیل و بازسازی زندگی همسرتان در حیطه توانایی شما نباشد، اما به طور قطع ایجاد فضای امن برای همسرتان بر عهده شماست.(ری را سپهری- کارشناس ارشد روان شناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: برای آنکه بفهمیم فرزند ما کودکی کمرو است یا خیر باید در شرایط گوناگون رفتار او را ارزیابی کنیم. کودکان کمرو معمولاً در موقعیت های متعددی مانند میهمانی ها، مدرسه و محیط هایی که باید ابراز وجود کنند دچار مشکلاتی هستند.
خصوصیات یک کودک کمرو
همچنین رفتار این گونه کودکان معمولاً از الگویی با چند ویژگی اصلی پیروی می کند. نخستین خصوصیت آن ها، این است که اغلب تلاش می کنند تا محیط و دامنه تعامل های اجتماعی خود را به تعداد معدودی از افراد محدود کنند آن هم صرفاً اشخاصی که به خوبی شناخته شده هستند، به عنوان مثال، والدین، مادر بزرگ یا یک هم بازی.
۱ - تمایلی برای برقراری ارتباط با دیگر افراد ندارند: نکته دیگری که در رفتار این کودکان مشهود است تمایل نداشتن به برقراری تعامل، در موقعیت های ناآشنایی است که احتمالاً امکان پیش بینی رفتار دیگران به راحتی وجود ندارد؛ به همین دلیل شاید تا زمانی که در محیطی آشنا قرار دارند معمولاً ناراحتی خاصی بروز ندهند؛ هر چند که گاه در موارد شدید، همین محیط ها نیز برایشان آزار دهنده است.
با این حال، هر نوع عدم تمایل به ارتباط را نمی توان به خجالتی بودن کودک نسبت داد اما زمانی که کودک از ارتباط با دیگران بیمناک باشد آن گاه باید به عنوان یک مشکل ویژه به آن نگاه شود و حتی در صورت شدت این امر، باید به یک روان شناس یا روان پزشک مراجعه شود.
۲ - درون گرا هستند و زود عصبانی می شوند: یکی از عمده ترین مشکلات این کودکان بلد نبودن مهارت هایی است که برای زندگی اجتماعی بدان نیاز دارند، این نقص باعث می شود تا کودکان خجالتی، در خود احساس ناامنی و بی کفایتی کنند و سبک رفتاری درون گراتری را نسبت به دیگران انتخاب کنند اما گاه نیز به همین دلیل تحریک پذیر و خیلی زود عصبانی می شوند یا ناراحتی خود را به صورت بهانه گیری بروز می دهند. در واقع همین امر است که در سنین بالا زمینه ساز پدید آمدن مشکلات متعددی برای فرد می شود. والدین نیز معمولاً از این خصوصیت فرزند خود رنج می برند و نگران این هستند که کودک شان با چنین ویژگی چه آینده ای در پیش دارد.
۳ - سکوت اختیار می کنند و فرار را بر قرار ترجیح می دهند: اضطراب نیز در رفتار این کودکان مشهود است. تصور قرار گرفتن در محیط های ناآشنا یا مواجهه با افرادی که آن ها را مورد ارزیابی قرار دهند باعث می شود که گاه حتی با وجود دارا بودن توانمندی های لازم، آن را ابراز نکرده، در نتیجه امکان پیشرفت یا رفع مشکل را از خود سلب کنند. مثلاً ممکن است در کلاس درس پاسخ سوالی را بدانند اما به علت کمرویی آن را بیان نکنند. در واقع با آن که به شدت دچار چالش می شوند نمی توانند برای مطالبه حق خود اقدامی کنند. این رفتار یک دور باطل میان سکوت، احساس ناتوانی از برقراری رابطه، به تعویق انداختن کارها و در نتیجه احساس کسالت، زود رنجی و در نهایت فرار از موقعیت رقابت برانگیز را در پی دارد.
درمان کمرویی کودکان
اگر در رفتار کودک شما چند ویژگی از موارد گفته شده به دفعات دیده می شود، می توانید با استفاده از راهکارهایی که در ادامه بیان می شود به او در رفع خجالت و کمرویی کمک کنید.
* به کودک فرصت اظهارنظر بدهید: هر قدر هم که کودک کم سن و سال باشد تلاش کنید فرصت اظهار نظر در تصمیمات خانواده را برایش فراهم آورید. البته بهتر است برای مدیریت بهتر خواسته های کودک در سنین پایین تر از او بخواهید خواسته اش را از بین چند گزینه انتخاب کند.
* تعاملات اجتماعی کودک را افزایش دهید: با این کار کودک می تواند توانایی های خود را محک بزند. البته بهتر است موقعیت هایی انتخاب شود که کودک بتواند در آن ها با تجربه های موفق رو به رو شود نه آن که شکست بخورد. شرکت در کلاس های ورزشی و تفریحی نیز از جمله این موارد محسوب می شود. البته برای شروع مکان هایی را انتخاب کنید که کودکان دیگر رفتار خصمانه ای نداشته باشند.
* مهارت های برقراری ارتباط را به کودک آموزش دهید: در قالب بازی یا گفت و گو و حتی گفتن داستان، مهارت های برقراری ارتباط را با کودک تمرین کنید، سپس هر پیشرفت هر چند جزئی را با ابراز هیجان، نوازش و تهیه پاداش مورد تشویق قرار دهید. پرورش هر کودکی به صرف حوصله و وقت والدین نیاز دارد. بنابراین به رفتارهای او حقیقتاً با دقت نظر توجه کنید.
* کودک را با محیط های مختلف آشنا کنید: موقعیت های جدید را به نحوی قابل پیش بینی سازید تا آمادگی مواجهه با آن از قبل برای کودک فراهم شود مثلاً پیش از شروع یک کلاس او را به آن جا ببرید و شرایط را برایش تشریح کنید یا به صورت بازی موقعیت هایی را که احتمالاً با آن برخورد خواهد کرد تمرین کنید.
* مسئولیت بدهید اما مقایسه نکنید: برای کودک شرایطی فراهم آورید که بتواند مسئولیت هایی را بپذیرد. سعی کنید انجام کارهایی را از کودک درخواست کنید که می دانید از عهده آن ها بر می آید اما موفقیت و شکست او را با دیگر کودکان مقایسه نکنید. بلکه به پیشرفت او در قیاس با رفتارهای قبلی خودش اهمیت دهید.
* حوصله به خرج دهید و از مشاور راهنمایی بگیرید: در هر حال تاکید می شود که این رفتار در طول زمان به وجود آمده است پس باید انتظار داشته باشید که با گذشت زمان و تلاش شما بهبود یابد اما چنانچه مشکل کودک بسیار شدید است و حضور او در اجتماع را با اختلال همراه می کند بررسی همه جانبه موضوع از سوی یک روان شناس موثر خواهد بود(زهرا حسین زاده ملکی - روان شناس/خراسان)
جام جم سرا: بیشتر افراد خجالتی به علت اضطراب و نگرانی که دارند، تواناییهای خودشان را دست کم میگیرند و این امر باعث میشود تا بیشتر فرصتهای کاری و موقعیتهای خوب اجتماعی را از دست بدهند. به هر حال این حس در روابط شخصی و خانوادگی، در محیط کار و در تمام ابعاد زندگی حتی وقتی که به کمک دوستان، همکاران و… احتیاج دارند، مشکل ایجاد میکند.
اما بد نیست خجالتیها بدانند کمتر کسانی هستند که تا سنین سالمندی این خصلت خود را کاملاحفظ کرده باشند و بیشتر خجالتیها در مقاطع مختلف زندگی و تحت شرایط گوناگون خجالت کشیدنهایشان کمتر و کمتر شده و در بعضی موارد هم کاملا از بین رفته است؛ پس خیلی هم نگران نباشید.
ترس از جمع
خجالت از نوع حسهای پایهای است که رفتار انسان را هدایت میکند. حس خجالت باعث نبود تطبیق فرد با اجتماع شده، ارتباط ناقص افراد را سامان میدهد و باعث طرد آنها از سوی جامعه میشود.
خجالت همیشه منشأ اجتماعی دارد. خجالتزدگی معمولا با حس مورد بیاعتنایی و بیاعتمادی قرار گرفتن و حس دوستداشتنی نبودن و طرد شدن آغاز میشود. فرد خجالتزده فکر میکند رفتاری متفاوت از معیار رایج در جامعه دارد و در نتیجه برآورده نشدن توقع و انتظار فراتر از توان خود سبب خجالت میشود.علامتهای مشخصه ظاهری خجالت، قرمز شدن، عرق یا بغض کردن و بالا رفتن ضربان قلب میباشد. در این حالت فرد خجالتزده از ترس اینکه طرد شود شخصا از جمع کنارهگیری میکند. این مساله میتواند در نهایت باعث بیماری «ترس از جمع» گردد.اما باید به این نکته توجه کرد که خجالتی بودن یا همان چیزی که باعث میشود فرد در ارتباط برقرارکردن با دیگران راحت نباشد، تنها یک احساس است؛ احساسی که تنها در درون فرد وجود دارد و فقط خود فرد آن را میفهمد.
در مهدکودک چه میکنند؟
کودکان خجالتی رویشان را از دیگران برمیگردانند، به پایین نگاه می کنند و حرکات و سخنانشان بسیار احتیاطآمیز است. صدای آنها حین گفتوگو خیلی آهسته، لرزان و مردد است. همچنین در خردسالی ممکن است انگشت دستشان را بمکند، حرکات محجوبانه از خود نشان دهند، لبخند بزنند و خودشان را به کناری بکشند.
کودکان زیر دو سال، نسبت به افراد غریبهای که در اطراف خود میبینند، احساسی از دوری گزیدن و امتناع از روبهرو شدن دارند. برخی از کودکان سه، چهار ساله نیز ممکن است بازیهای آرام و دور از جمع را که کمترین نیازی به تعاملات اجتماعی دارد، به بازیهای گروهی و جمعی ترجیح دهند.دکتر کتایون خوشابی، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، با بیان اینکه هر یک از ما با ویژگیهای سرشتی خاص خود به دنیا میآییم، میگوید: کودکان خجالتی محتاط، ترسو و محافظه کار هستند. آنها نسبت به هر نوع تغییر حتی تغییر در برنامه غذاییشان حساساند. به طور مثال این کودکان ممکن است به غذاهای جدید حتی اگر بارها آن را دیده باشند تمایلی نشان ندهند.
این فوقتخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان با اشاره به این که اغلب والدین ویژگی سرشتی خود را به بچهها منتقل میکنند، یادآور شد: والدین میتوانند با صحبت از تجربیات مثبت خود مانند سختیهایی که روزهای اول مهد کودک داشتند و چیزهایی که بعد از آن یاد گرفتند تعامل اجتماعی کودک دیرجوش خود را تقویت کنند یا در هنگام رفتن به مغازه پول را به او بدهند تا به مغازهدار بپردازد و در مرحله بعد بخواهند که خودش چیزی را که میخواهد به مغازهدار بگوید.خوشابی با بیان اینکه کودکان دیرجوش مستعد ابتلا به انواع اختلالات اضطرابی مانند اضطراب جدایی از مادر و اضطراب حضور در جمع میشوند، اظهار کرد: سن حضور در مهدکودک بویژه برای کودکان دیرجوش سهسالگی است و معمولا یکی دو سال هم به آنها فرصت داده میشود تا سازگاری آنها با محیط مهد تقویت شود، اما اگر بعد از این مدت هنوز اختلال ارتباطی در کودک وجود داشته باشد، از حضور در فعالیتهای جمعی خودداری کند، با همسالان ارتباط خوبی نداشته باشد و نتواند جواب مربی را بدهد باید از یک روانشناس کمک گرفت.وی به مربیان مهد و مدرسه توصیه کرد با کودکان دیرجوش ملایمتر و با ملاطفت بیشتری تعامل و برخورد کنند و افزود: هرچه افراد بزرگسال روی برقراری رابطه با کودکان دیرجوش وقت بیشتری بگذارند، مهارتهای ارتباطی آنها تقویت میشود، اما یک مربی سختگیر باعث افزایش اضطراب و کاهش اعتماد به نفس آنها میشود و مشکلات این کودکان را تشدید میکند.
ازدواج درونگراها
واقعیت این است که بهترین شکل ازدواج، پیوند دو فرد مثل هم است، اما اگر افراد این دو گروه دچار افراط در خصوصیت شخصیتیشان شوند، یعنی مثلا ویژگیهای درونگرایی در یکی و خصوصیتهای برونگرایی در دیگری در حد بسیار بالایی وجود داشته باشد، نمیتوانند با فردی از گروه مقابل زندگی راحت و موفقیتآمیزی داشته باشند.افراد برونگرا افرادی هستند که بیشتر به دنیای اطرافشان توجه میکنند. ارتباطات پیرامونی این افراد زیاد است، یعنی اهل معاشرت، تفریح و شلوغیاند، اما افراد درونگرا و خجالتی درست عکس این شخصیت را دارند.
گاهی اتفاق میافتد که دو نفر که یک نفرشان خجالتی و دیگری یک برونگرای معمولی و منطقی است؛ ازدواج میکنند، در این حالت شاید زندگی به شکست صددرصد و در نتیجه طلاق منجر نشود، اما به طور حتم عرصه بر فرد برونگرا بشدت تنگ خواهد بود و وی باید از بسیاری از حقوق طبیعی و مسلم خود در زندگی بگذرد که معمولا پس از چند سال از حوصله و توان افراد خارج میشود و زندگی مشترک را به سمت تنش و اختلاف سوق میدهد.
کود کان خجالتی در مدرسه
به طور کلی خجالتی بودن عیب و عار نیست. کودکان خجالتی، اغلب اوقات شنوندههای خوبی هستند؛ خجالتی بودن وقتی بحرانزا میشود که کودک را به فردی افسرده و گوشهگیر تبدیل کند.
بیشتر کودکان در شرایط مختلف قدری احساس خجالت و کمرویی میکنند، اما کودکانی که این مشکل را به صورت حاد دارند، در تمام اوقات زندگیشان احساس خجالت و شرمساری میکنند. این احساس نه تنها میتواند بر رشد اجتماعی کودک تاثیری منفی به جا گذارد، بلکه میتواند موجب کاهش عملکرد تحصیلی و افت آموزش و یادگیری او شود. خجالتی و ساکت بودن اغلب اوقات مشکلساز نیست و طبیعی تلقی میشود، اما توجه داشته باشید که یکی از نشانهها خطوط قرمز محسوب میشود و نیازمند درمان است. اگر فرزند شما به صورت مرتب پیش از مدرسه و در مدرسه گریه یا کجخلقی میکند، همواره منزوی است، نگاهش را از نگاه دیگران میدزدد یا در مدرسه با کودکان و معلم با خشونت رفتار میکند، نمیتواند در مدرسه دوست پیدا کند، حوصله مهمانی رفتن یا دیدن مسابقات ورزشی را ندارد، این موضوع را با پزشک مربوطه یا روانشناس مطرح کنید.
راهکارهای از بین بردن خجالت
ممکن است فکر کنید بهترین راه برای رفع خجالت این است که فرد به طور مرتب به خود تلقین کند که دلیلی برای خجالت نیست و نباید خجالت بکشد، اما باید گفت این نوع تلقین وضع شخص خجالتی را به مراتب بدتر میکند.
اگر فرد خجالتی قبل از روبهرو شدن با موقعیت جدیدی به طور مثال شرکت در جمعی ناآشنا یا صحبت با افرادی که تاکنون با آنها آشنایی نداشته و... به خود تلقین کند، من خجالت نخواهم کشید دست و پای خود را گم نمیکنم رنگم سرخ نمیشود، مطمئن باشید که به محض روبهرو شدن با موقعیت دچار خجالت همیشگی خواهد شد.
راههای زیادی برای غلبه بر احساس خجالت وجود دارد؛ اما نخست باید شناخت خود از تواناییها، استعدادها و ویژگیهای شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید؛ معاشرت خود را با دیگران بیشتر کنید؛ صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید. اگر از حرف زدن در جمع میترسید، در کلاسهایی که به همین منظور برگزار میشود، ثبتنام کنید.
قبل از شرکت در یک جمع یا مهمانی اطلاعاتی در مورد آن جمع به دست آورید و درباره چیزهایی که میخواهید یا میشود در آنجا مطرح کرد، فکر کنید؛ هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلفهای بیمورد نسازید و ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاص، هدفتان را بیان کنید؛ تا حد ممکن از انزوا و گوشهگیری دوری کنید.
یکی دیگر از راههای رفع خجالت این است که با افراد فعال و پرتحرکی که احساس خجالت نمیکنند، بیشتر مانوس باشید؛ همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید و در جاهایی که کمتر احساس کمرویی میکنید و شبیه کلاس است، فعالتر باشید.
توقعتان را کم کنید. بنا نیست در پایان یک گفتوگو، شما افراد را کاملا مجذوب خود کرده باشید. همین که همه از همصحبتی یکدیگر لذت برده باشید، کافی است. باور کنید!
پذیرش محدودیتها و توانمندیها در کنار هم نکتهای است که نباید آن را نادیده گرفت چرا که هر فردی حداقل یک یا چند نقطه ضعف دارد، اما مهم این است که نقاط ضعف خود را بدون نگرانی و ناراحتی بپذیریم و از آنها احساس گناه و شرمساری نکنیم چرا که هیچ فردی نمیتواند انسانی کامل باشد.
در واقع یک فرد موفق با آگاهی و پذیرش نقاط مثبت و ضعف خود احساس رضایت و خشنودی میکند و اجازه نمیدهد تا محدودیتها و نقاط ضعف جلوی موفقیتهای او را بگیرد . چرا که همواره درصدد برطرف کردن نقاط ضعف خود است.
شغلهای مناسب
افراد ساکت، خجالتی و درونگرا میتوانند در زمینههای مختلف کسب و کار، علم، آموزش، سیاست و هنر موفق باشند.شغلهایی را پیدا کنید که با تواناییهای شما درخواندن، پژوهش، نگارش، تمرکز و توانایی حل مساله سروکار دارند.اگر خجالتی هستید و شخصیتی گوشهگیر دارید شغلی مناسب شماست که نیاز به ارتباط وسیع با افراد دیگر نداشته باشد چون هر قدر هم که سعی کنید با روحیهتان جور درنمیآید؛ همینطور نیاز به خلاقیت بالا دارد چون معمولا افراد خجالتی خلاقیت بالایی دارند ولی به دلیل کمرو بودن مجال بروز آن را پیدا نمیکنند.
با انتخاب شغلهایی مانند نقاشی، طراحی گرافیک، نویسندگی و... بهخوبی میتوانید بدون نیاز به برقرار کردن ارتباط مستقیم با دیگران، حس خود را به آنها منتقل کنید.
اگر به رشتههای هنری علاقه ندارید؛ ولی خلاقیتتان نسبت به اطرافیانتان بیشتر است. سراغ رشتههای کامپیوتری بروید و طراحی سایتهای اینترنتی را به عنوان گرایش شغلی اصلی انتخاب کنید.
و نکته بعدی اینکه افراد خجالتی باید به دنبال شغلهایی باشند که نیاز به تمرکز بالایی دارد چون در شغلهایی مانند حسابداری و مسئول بایگانی تمرکز شرط اول است.
نقش خانواده در خجالتی شدن فرزندان
یکی از مهمترین عوامل خجالتی شدن جوانان، محیط خانه و نیز طرز برخورد افراد خانواده بخصوص والدین با آنها است. بیشتر کودکانی که مورد محبت و توجه پدر و مادرشان قرار نگیرند، در سن جوانی اعتماد به نفس خویش را از دست میدهند و دچار خجالت میشوند.
متاسفانه اغلب والدین وقتی فرزندشان اشتباه میکند، او را سرزنش میکنند و نیز رفتار و گفتار او را مایه خجالت خود میدانند و از هر کاری که او انجام میدهد، انتقاد میکنند. آیا میدانید سرزنشها و انتقادهای شما چه ضربه بزرگی بر روح و روان فرزندتان میگذارد؟ و چگونه او را بیاعتماد به خویشتن میکند؟ بنابراین والدین آگاه و دانا بهتر است به جای انتقاد و سرزنش فرزند خویش با لحنی دوستانه و صمیمی با او صحبت کنند و علت رفتارش را جویا شوند.خانوادهها باید از مسخره کردن یا سربهسر گذاشتن فرزند خجالتی خود دوری کنند و هیچگاه عملکرد کودک دیگری بخصوص برادر یا خواهرش را به رخ او نکشند، زیرا این کار علاوه بر ایجاد حس کینه در فرد به خجالت بیشتر او منجر میشود.
بهترین راه این است که به فرزندتان کمک کنید تا گروهی از همسالانش را دعوت و با آنها گفتوگو کند؛ این کار سبب میشود فرزندتان از ارتباط برقرار کردن نترسد یا به بیانی دیگر ترسش بریزد.
به فرزندانتان اجازه دهید از مهارتهای اجتماعیشان در موقعیتهای گوناگون استفاده کنند، مثلا از کودکتان بخواهید تا با صندوقدار فروشگاه حرف بزند و پول پرداخت کند یا هنگامی که به رستوران رفتهاید، از او بخواهید غذا سفارش دهد. از تجربه پیروزی خود بر کمرویی برای او صحبت کنید و در کل به او عشق بورزید و تائیدش کنید تا بر خجالت خود پیروز شود و حس خجالت به مرور در او از بین برود.
نبود اعتماد به نفس
مهمترین علت خجالت کشیدن در مقابل دیگران یا موقعیتهای تازه این است که فرد بیش از حد به محدودیتها، کمبودها و نقطه ضعفها فکر میکند. یک فرد خجالتی قبل از روبهرو شدن با کسی که او را نمیشناسد، به طور مرتب با خود فکر میکند که اگر از من چیزی بپرسد که ندانم چه کنم؟ اگر از من کاری را بخواهد که بلد نباشم، چه کنم؟ و... به این ترتیب میبینیم که تمام فکر شخص خجالتی روی ناتواناییها متمرکز میشود. به طور مسلم در افراد ناتوانایی و ضعفهایی وجود دارد. باید توجه داشت که در وجود انسان، نیرو، توانمندیها و استعدادهای فراوان نهفته شده که باید آنها را کشف کرد، به آنها بها داد و برای تقویت آنها تلاش کرد. برای موفقیت در رفع احساس خجالت باید قبل از هر چیز خود را قبول داشته و درواقع خود را درست همانگونه که هستیم، بپذیریم. برای این منظور لازم است نگاهی بیطرفانه و دقیق به خود بیندازیم و ببینیم که دارای چه قابلیتهایی هستیم.
در این حال با کشف خود و توانمندیهای فراوان، احساس خجالت بتدریج محدود و نابود میشود. هرچه شناخت از توانمندیها و استعدادها بیشتر باشد، اعتماد به نفس بیشتر خواهد بود و جایی برای خجالت کشیدن باقی نمیماند.
تربیت بچههای خجالتی
اولین گام در پرورش کودک خجالتی، پذیرش اوست. کودک خود را آنطور که هست، بپذیرید، نه آنطور که دوست داشتید یا انتظار دارید باشد. کودک با دانستن این مطلب که «همینطور که هست» بسیار دوستداشتنی است، اعتماد به نفساش ترمیم خواهد شد؛ البته این مطلب در مورد بزرگترها نیز صدق میکند.سعی در تغییر رفتار خجالت کودکتان داشته باشید، با تاکید بر این نکته که مجبور نیست کاری را که دوست ندارد، انجام دهد؛ زیرا اصرار بر انجام کار، روحیه تدافعی در کودک را افزایش میدهد.احساسات کودک خود را شناخته و اجازه دهید خودش باشد. اطمینان داشته باشید با صرف وقت، عشق و حمایت شما، او میتواند بر ترسهای خود غلبه کند. به عبارت دیگر فرزند خود را باور کنید تا او نیز خود را باور کند.کودک خود را در یافتن فرصتهای زمانی که میتواند خارج از محیط آشنای خود قدم بردارد، یاری دهید. همه ما در موقعیتهای سخت و مبهمی برای تصمیمگیری درباره مسائل قرار گرفتهایم. ما دوست داریم کاری را انجام دهیم، ولی میترسیم و همین ترس ما را منصرف میکند. زمانی که چنین موقعیتهایی هم برای کودکتان پیش میآید، او را تشویق به پریدن از مانع و سعی در رسیدن به مقصود کنید. اگر او سعی کرد، از او تقدیر کرده و تشویق کنید، ولی اگر سعی نکرد، مشکلی نیست و به او بگویید همچنان مقبول نظر شماست.
پرخاشگری نسبت به کودکی که با ترسهایش درگیر است، به هیچ وجه مناسب نیست. پذیرش، عشقورزی و تشویق از نکات کلیدی پرورش کودک خجالتی است. بنابراین درک این نکته که موفقیت یا شکست او در رفع خجالت و کمرویی آنقدر مهم نیست تا یادگیری دوست داشتن خود، از اهمیت بیشتری برخوردار است.
روی آوردن به اینترنت
بسیاری اوقات مردم اینترنت را به عنوان راهی برای گریز از واقعیات یا راهی برای برقراری ارتباط با دیگران بدون نگرانی درباره پیامدهای اجتماعی آن برمیگزینند. مطالب بسیاری درباره اعتیاد اینترنتی منتشر شده است. بسیاری از محققان مطالبی درخصوص رابطه میان اعتیاد اینترنتی و مشکلات اجتماعی از قبیل اضطراب و افسردگی منتشر کردهاند؛ اما یافتن رابطه میان کمرویی و اعتیاد اینترنتی مشکل است.شکی نیست که اینترنت در حال گرفتن جای زندگی فعال واقعی است. اینترنت از نظر اجتماعی کاملا امن است. افرادی که از نظر روابط اجتماعی، حال به دلیل کمرویی و کمبود اعتماد به نفس یا هر دلیل دیگری موفق نیستند در اینترنت میتوانند هر جا که دوست دارند با هر هویتی که میخواهند بروند؛ میتوانند خیلی راحت وانمود کنند که جوان، زیبا و خوشهیکل هستند، دخترها و پسرهای خجالتی میتوانند روابط اینترنتی داشته باشند بدون ترس از اینکه پس زده شوند.
تحقیقاتی که در این زمینه انجام گرفته نشان داده است نوجوانان بیشتر از افراد بزرگسال در معرض خطرند، دخترها و پسرهای خجالتی در مدرسههای بزرگ در معرض مشکلات زیادی هستند آنها از مدرسه به خانههایشان پسزده میشوند و بیصبر و ناراحت میشوند؛ جای تعجب نیست که خیلی از آنها دنیای مجازی اینترنت را به دنیای واقعی که در آن تنها هستند، ترجیح دهند.استفاده از اینترنت الزام سنی ندارد و بسیاری از نوجوانان در دسترسی به آن محدودیتی ندارند. این نوجوانان در معرض تغییرات متعددی هستند که هم فیزیکی و هم عاطفی است و عموما در دوره بسیار کمرویی قرار داشتهاند بویژه هنگامی که آنان میخواهند با دیگران ارتباط برقرار کنند. لذا خجالتی بودن عاملی است کهزمینه را برای اعتیاد نوجوانان به اینترنت فراهم میکند.
تحقیقات نشان داده است که افزایش محبوبیت اینترنت و امکانات ارتباطی آن میتواند برای آنهایی که مشکلاتی با جنبههای خارج از اینترنت دارند زیانآور بوده و بویژه موجب انزوای اجتماعی آنهایی شود که از سطح کمرویی بالایی برخوردارند. همچنین این نکته حائز اهمیت است که اعتیاد به اینترنت یک پدیده فرهنگی نیست و سرانجام اینکه گرچه برخی کارشناسان کمرویی را به عنوان عاملی کمکی در استفاده نادرست از اینترنت نشناختهاند، اما آنها فرضیاتی را تنظیم کردند که براساس آن کمرویی به استفاده مفرط از اینترنت برای برقراری ارتباط کمک میکند. همانطور که اعتیاد به اینترنت زیادتر میشود، به منزوی شدن و رفتار نابهجا از نظر اجتماعی بیشتر کمک خواهد کرد. برخی دیگر هم برای اینکه بر احساس خجالتی بودن خود غلبه کنند به موادمخدر یا الکل روی میآورند که این شرایط از اوایل نوجوانیشان شروع میشود. آنها به خیال خود اینگونه شهامت حضور در جامعه را پیدا میکنند، اما متاسفانه با این نوع رفتار آنها مهارتهای اجتماعی واقعی و دانش برخورد با دیگران را نمیآموزند و نهفقط در روابطشان با افراد جامعه بهبودی مشاهده نمیشود، بلکه سرخوردهتر از پیش به موادمخدر بیشتری پناه میآورند. (الهام طباطبایی/ضمیمه چاردیواری)
جام جم سرا به نقل از خراسان: علایم فیزیولوژیک مثل داغی یا سرخی صورت در همه انسانها واکنشی طبیعی در برابر بعضی اتفاقات است و هر انسانی هنگام شرمندگی وخجالت این علایم را از خود بروز میدهد که سردرد یا دیگر عوارض مثل تپش قلب یا گیجی و تمرکز نداشتن از نتایج بعدی آن است.
در چه شرایطی خجالت میکشید؟
اصولا بررسی عوامل زیرساختی یا افراط در ابتلا به این مشکل، مهم است که باید کنترل و مدیریت شود و نکاتی را در این زمینه باید رعایت کرد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. در قدم اول باید تلاش کنید تا متوجه شوید در چه شرایطی خجالت کشیدنتان بیشتر میشود و خودتان را متقاعد کنید که میتوانید مانع این واکنشهای رفتاری شوید.
خودتان را خجالتی میدانید؟
تقویت حس اعتماد به نفس، گسترش روابط بین فردی، مصاحبت و همنشینی بیشتر با دوستان و آشنایان، به شما کمک میکند تا خجالت بیش از حد شما از دیدار با دیگران کاهش یابد.
یکی دیگر از نکات بسیار مهم این است که شما خود را محکوم به داشتن چنین ویژگی ندانید، بلکه سعی کنید خود را قوی و مبرا از این موضوع بدانید و با اعتماد به نفس بالا، در جمعها حاضر شوید و حتی در گفتوگوها اظهار نظر کنید.
مسئولیت کار گروهی را بر عهده میگیرید؟
گرفتن مسئولیت در کارهای گروهی به طور داوطلبانه یا سر گروه شدن در کار و وظیفهای که به عهده دارید، در کاهش خجالت شما تاثیر زیادی دارد. شرکت در فعالیتهای مشارکتی یک راه موثر برای شماست؛ چراکه در این گونه روشها شما میتوانید با شرکت در گروه و در اثر گفتوگو و برقراری ارتباط، مهارتهای ارتباطی خودتان را ارتقا دهید. البته خانواده و اطرافیان نیز با آگاهی مناسب نسبت به این مسئله میتوانند کمک شایانی به شما داشته باشند. (عباسعلی براتی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی)
همان گونه که افراط در ابراز وجود و برقراری ارتباط با دیگران همراه با جسارت، آسیبهایی را متوجه شما خواهد کرد، تفریط و آشنا نبودن با مهارتهای برقراری ارتباط صحیح نیز میتواند برای شما آسیبزا باشد. با این حال، امیدوارم این توصیهها به شما برای حل مشکلتان کمک کند:
توجه به شخصیت طرف مقابل
در قدم اول بررسی کنید که آیا فقط از صحبت کردن با خانمها خجالت میکشید یا اساسا روابط عمومیتان ضعیف است و حتی برای ارتباط با دوستان و همکاران هم جنستان هم مشکل دارید. توجه داشته باشید که برای ارتباط با هر فردی با توجه به جنس، سن و سطح فرهنگی و اجتماعی او، باید متفاوت عمل کنید تا طرف مقابلتان به راحتی منظور شما را متوجه شود و توقع نداشته باشید که بتوانید با همه به یک شکل رفتار کنید.
گفتوگو با خانمهایی که محرمتان هستند
برقراری ارتباط کلامی ضروری و مناسب با جنس مخالف، باید همراه با متانت و وقار باشد اما در صورت خجالت و گوشه گیری، افت روحی و انزوای اجتماعی را در پی خواهد داشت. بنابراین برای اینکه کمروییتان در جلسات خواستگاری مانع بیان صحبتها و نظراتتان نشود، توصیه میشود که در ابتدا برقراری ارتباط کلامی صحیح را در منزل با مادر و خواهر خود تمرین کنید چراکه در چنین ارتباطهایی با نقطه نظرات خانمها بیشتر آشنا خواهید شد.
همچنین شما میتوانید در مهمانیهای خانوادگی و فامیلی با خانمهایی که محرمتان هستند مانند خاله و عمههایتان درباره موضوعات مختلف بیشتر صحبت کنید تا کمروییهای بیدلیلتان کاهش یابد.
آمادگی پیش از جلسه خواستگاری
شما ۲۶ ساله هستید و نباید زمان ازدواج بموقع را از دست بدهید بنابراین فهرستی از همه ویژگیهای خوب خود تهیه کنید چراکه این کار به شما کمک میکند تا با عوامل تضعیف کننده روحیهتان مبارزه کنید. همچنین قبل از جلسات خواستگاری از قبل برنامه ریزی کنید که درباره چه موضوعاتی قرار است صحبت کنید. حتی پیشبینی خودتان از متن گفتوگوهایتان را بنویسید و تا قبل از شروع جلسه خواستگاری، آنها را مرور کنید.
خودپندارۀ مثبت
توجه داشته باشید که نکات یاد شده، تنها در صورتی اثربخش خواهد بود که شما در بحث خودشناسی به متغیرهایی مثل خودپنداره مثبت، یعنی برداشت مثبت داشتن از خود، اعتماد به نفس یا باور کردن تواناییهای خود و نیز عزت نفس یعنی ارزش و احترام قائل شدن برای خود اهتمام داشته باشید و با جرأتی متعادل در جمعهای دیگران حضور یابید. فراموش نکنید که هیچگاه نباید خودتان و توانمندیهایتان را دست کم بگیرید. (عباسعلی براتی - کارشناس ارشد روانشناسی/خراسان)
اما اگر شما فاقد میل برای رابطه جنسی (چه به دلایل احساسی وچه به دلایل فیزیکی) هستید باید به دنبال درمان آن باشید. این روزها جستجو برای درمان مشکلات جنسی از نظر اجتماعی قابل قبولتر شده است، اما هنوز هم برای بسیاری از مردم وصحبت در مورد چنین مشکلاتی برایشان سخت وخجالت آوراست وشاید سالها ازداشتن اینچنین مشکلاتی رنج ببرند واحساس نارضایتی بکنند.
اگر دچار مشکلی درزمینه روابط جنسی هستید بهتر است ابتدا با یک پزشک متخصص زنان یا اورولوژیست مشورت کرده، چرا که ممکن است مشکل شما ناشی از یک مشکل فیزیکی اعم از مشکلات ناشی از بیماری، پیری، و یا عدم تعادل هورمونی و سوخت و ساز بدن باشد وآنها بتوانند آن را تشخیص دهند ودر حل مشکل به شما کمک کنند.
داروهای تجویزی، داروهای بدون نسخه، الکل و کشیدن سیگارو... میتواند برعملکرد جنسی تاثیر گذارد. با وجود اینکه مسائلی در زمینه جنسی به راحتی بیان میشود، بسیاری از مردم درک کمی از بدن خود و عملکرد جنسی دارند.
کتابها و فیلمهای اطلاعاتی و کمک رسان از بدن و آموزش مسائل جنسی، که به طور گسترده در دسترس هستند، میتواند بسیار مفید است. آگاهی داشتن در این زمینه به شما کمک خواهد کرد که تصمیم بگیرید که آیا واقعا به درمان نیاز دارید یا خیر وقادر به حل مشکل خود خواهید بود.
در درمان جنسی چه اتفاقی میافتد
بسیاری از مردم بعد ازمراجعه به روان درمانی فردی وعدم حل مشکلات جنسی خود، به درمانگر روابط زناشویی مراجعه میکنند.
چیزی که واضح است این است که در برخورد با بدن انسان، نمیتوان فقط با مشاوره به درمان پرداخت بلکه باید مسائل اساسی ومهمی را که با مسائل جنسی در ارتباط هستندوهمچنین تکنیکهای رفتاری را هم، برای مقابله با نشانههای فیزیکی به کمک گرفت.
این تکنیکهای رفتاری شامل تمرینات فیزیکی است که مراجعین در خارج از محیط درمانی نیز باید انجام دهند. هیچ چیز نباید در دفتر درمانگر از طبیعتهای جنسی یا فیزیکی رخ میدهد. درمانگران جنسی باید با عناصر عملیاتی جنسی مراجع مقابله کرده ونباید درگیر شوند.
یکی از روشهای مردمی مورد استفاده در درمان بسیاری از مشکلات جنسی، درمان مبتنی بر تمرکز حسی است، که در آن نوازش و یا ماساژ یکدیگر) زوجین (بدون تماس جنسی است. هدف این است که دو طرف با دریافت لذت و احساس امنیت در کناریکدیگر باشند. بعد از آن، آنها میتوانند به تحریک دستگاه تناسلی پیشرفت کنند.
بسیاری از زوجها با انجام این تمرین، به کشف راههای جدید کسب لذت از مقاربت جنسی نائل میشوند.
ورزشها وتمارینی هم برای درمان مشکلات خاص مانند ناتوانی زنان به اوج لذت جنسی و مشکلات نعوظ در مردان وجود دارد. شکایتهای رایج و معمولی مثل اینها معمولا با مداخله درمانگر از دو تا یک سال منجر به حل وفصل این مشکلات میشود.
انجام این تمرینات اغلب به حس قوی نیاز دارد، سپس از طریق روان درمانی به بررسی مشکل توسط درمانگر پرداخته میشود. افرادی که شوکهای جنسی را تجربه کردهاند و یا در مورد هویت جنسی خود دچار اختلال هستند ممکن است لازم باشد زمان بیشتری صرف درمان آنها شود. برای زن و شوهرها، که اکثریت مراجعین را تشکیل میدهند، تمرکزاصلی بر بهبود ارتباط و ایجاد صمیمیت بیشتر است.
پیدا کردن یک درمانگر
هنگامی که به دنبال یک درمانگردر زمینه روابط زناشویی هستید، بسیار مهم است که برای مقابله با این موضوع یک متخصص در این زمینه را انتخاب کنید.
لازم است در جهت رفع مشکلات جنسی در زمینه روابط زناشویی توسط درمانگر برنامههای معینی در نظر گرفته شود واین برنامهها عبارتند از:
آموزش آناتومی جنسی وجلوگیری از باروریهای ناخواسته وروش صحیح باروری، آداب ارتباط، روش درمان است.
دیگر موضوعات تحت پوشش عبارتند از: سوء استفادههای جنسی، مسائل مربوط به جنسیت و عوامل فرهنگی اجتماعی در ارزشها و رفتار جنسی میباشند.
انتخاب صحیح یک درمانگر
اگر به دنبال یک درمانگردر زمینه روابط زناشویی هستید، مهم است کسی باشد که شما به آن حس اعتماد، احترام داشته باشید وبتوانید ارزشهای سازگارانهای را با وی به اشتراک بگذارید. یک درمانگر خوب میتواند بسیار تاثیرگذار باشد.
اثرات پیری و یا مشکلات جسمی به این معنی نیست که زن و شوهرها نمیتوانند تجربه لذت و شاد بودن فیزیکی رادر کنار یکدیگر نداشته باشند.(مریم عبداللهی /روانشناس و درمانگر روابط زناشویی)
به گزارش جام جم سرا ، محمد یزدانی در آستانه روز ملی سلامت مردان گفت: از آنجا که مردان به وضعیت سلامتی خود کمتر توجه میکنند بنابر این اطلاع رسانی درباره بیماریهای در کمین آنها نشسته و مشاوره و ویزیت رایگان بر اهمیت برگزاری «روز ملی سلامت مردان» نیز میافزاید.
وی افزود: یکی از شایع ترین بیماریها در مردان سرطان پروستات است و از آنجا که مردان کمتر به سلامت شان اهمیت میدهند دیرتر به پزشک مراجعه میکنند به همین خاطر متأسفانه سرطان به سایر اجزای بدن نیز سرایت میکند.
وی افزود: به همین دلیل مردان بالای 45 یا 50 سال باید سالانه و به طور مرتب تست PSA را انجام دهند تا از بروز بیماریهای مهلک جلوگیری شود.
به گفته این اورولوژیست، اگر بیماری در مراحل اولیه شناسایی شد و درمان هم آغاز شد تا حد زیادی قابل درمان است و فرد میتواند به زندگیاش ادامه میدهد. حال آن که متأسفانه به دلیل بی توجهی مردان به سلامتشان گاهی اوقات آنها زمانی مراجعه میکنند که متاسفانه کار از کار گذشته است.
جراح و متخصص کلیه و مجاری ادرار هشدار داد: البته در جوانان نیز سرطان بیضه خیلی شایع و خطرناک است بنابراین هر پسر جوان بعد از لمس کوچک ترین نزول در ناحیه بیضه باید خیلی سریع به پزشک مراجعه نمایند.
وی تصریح کرد: متاسفانه برخی افراد بعد از لمس نزول در بیضه به دلیل خجالت از مراجعه به پزشک ممانعت میکنند و با خلط خونی و سرانجام سرطان پیشرفته جان بیماران را به راحتی میگیرد.
یزدانی بیان کرد: مهمترین مسئلهای که امسال در روز ملی سلامت مردان مطرح میشود در خصوص بیماریهای منتقله از راه جنسی است که به طور تقریبی به دلیل عدم آگاهی اغلب جوانها درباره این قبیل بیماریها، آگاهی رسانی درباره این مسائل بسیار حائز اهمیت است تا افراد به خصوص جوانها سلامت خود را حفظ نمایند.
کمرویی و خجالت با اعتماد به نفس آن ها رابطه مستقیم دارد و در این زمینه می تواند به راه های تغذیه ای رو ارود تا سیر درمانی طی شود. بیشتر اطلاعات ما در حوزه تاثیر مواد غذایی بر جسم اسـت. اما این مواد بر سلامت روانی افراد نیز موثرند. در این مطلب در مورد تاثیر مصرف مواد غذایی تخمیری بر سلامت روانی افراد صحبت میکنیم.
تاثیر مواد غذایی بر سلامت جسم آنقدر بدیهی اسـت که نیاز به توضیح ندارد. اما رژیم غذایی بر سلامت روانی افراد هم تاثیرگذار اسـت. یافتههای تحقیقهای اخیر حاکی از آن اسـت که خوردن غذاهای تخمیری علائم اضطراب اجتماعی را تا حدود قابل توجهی کاهش میدهد. سیستم گوارش علاوه بر هضم و جذب غذا،
بر خلقوخو و احساسات افراد نیز تاثیرگذار اسـت. محققان موسسه پژوهشی ویلیام و مری (William & Mary) به همراه پژوهشگران دانشگاه مریلند طی مطالعات خود دریافتند که بین استفاده از غذاهای تخمیری و اضطراب اجتماعی رابطهای مستقیم وجود دارد.
متیو هیلمایر (Matthew Hilimire) یکی از محققان این پژوهش به مجله خبری ساینس دیلی (Science Daily) گفته: «به احتمال قوی پروبیوتیکهای موجود در مواد غذایی تخمیری موجب تغییراتی در محیط روده میشوند که به نظر میرسد این تغییرات در کاهش اضطراب اجتماعی موثر اسـت».
او در ادامه میافزاید: «خیلی جذاب و هیجانانگیز اسـت که بدانیم میکرو ارگانیسمهایی که در روده زندگی میکنند میتوانند بر ذهن تاثیر بگذارند». تیم تحقیقاتی متیو هیلمایر نزدیک به ۷۰۰ دانشآموز را مورد مطالعه قرار دادند. در این مطالعه این ۷۰۰ دانشآموز طی ۳۰ روز در رژیم غذایی خود از غذاهای تخمیری استفاده میکردند
و همچنین روزانه و به طور مرتب ورزش میکردند، در ضمن تا حدودی میوه و سبزیجات نیز مصرف میکردند. هیلمایر میگوید: «افرادی که در رژیم غذاییشان مواد تخمیری بیشتری بود اضطراب اجتماعی کمتری داشتند. این موضوع بهخصوص در اشخاص روانرنجور بیشتر قابل مشاهده بود».
این تحقیقات همچنین نشان داد که ورزش و تمرینهای ورزشی در کاهش اضطراب و نگرانی موثر اسـت. جردن دیوایلدر (Jordan DeVylder) استادیار دانشگاه مریلند و یکی از پژوهشگران این تحقیق به دیلی ساینس گفته: «جوانان مستعدِ ابتلا به اضطرابهای اجتماعی میتوانند با خوردن غذاهای تخمیری حاوی پروبیوتیک تا حدود زیادی بر استرس و نگرانی خود غلبه کنند».
در یک مطالعه روانپزشکی که بهتازگی منتشر شده، محققان اظهار داشتهاند که مصرف منظم کلم رندهشده و آبپز شده با سرکه در کاهش اضطراب اجتماعی بهخصوص در جوانان موثر اسـت. دانشمندان توصیه میکنند برای کاهش افسردگی و اضطراب، سبزیجاتی را که در مواد ترش طبیعی مانند سرکه و آبلیمو خوابانده شدهاند
در رژیم غذایی خود قرار دهید. تحقیقات مشابه دیگری در این زمینه روی حیوانات انجام شده و نتایج این تحقیقات یافتههای دانشمندان و محققان را در زمینه اثرات مثبت پروبیوتیکها تایید کرده اسـت. غذاهای تخمیری را غذاهای زنده نیز میگویند. در فرآیند تخمیر باکتریها از قند و نشاسته غذا تغذیه میکنند
و در نتیجه اسید لاکتیک تولید میشود. بهترین نمونه غذاهای تخمیری ترشیها و شورها هستند که انواع مختلف و متنوع آن در ایران یافت میشود.ترشی لیته، شور کلم، زیتون پرورده، ترشی بادمجان، ترشی فلفل و … از انواع معروف غذاهای تخمیری ایرانیاند. بهترین نوع ماده تخمیری که از قدیم خواص آن ضربالمثل بوده سرکه اسـت.
سرکه حاوی مواد آنتی اکسیدان اسـت و باکتریهای مضر معده را از بین میبرد. پنیر، خامه ترش، ماست و خیار شور از دیگر مواد غذایی تخمیری معروف و در دسترساند. کفیر هم نوعی نوشیدنی اسـت که در اثر تخمیر حاصل میشود و خوشبختانه در بسیاری از شهرهای ایران در دسترس عموم مردم اسـت. سس سویا هم از مواد تخمیری اسـت که استفاده از آن بهتازگی بین مردم رواج خوبی یافته اسـت.
متاسفانه فرهنگ غذا خوردن و مواد مصرفی سنتی در حال تغییر اسـت و به تدریج این مواد مملو از فواید جای خود را به مواد شیمیایی پرضرر میدهند و حتی ترشیهای امروزی با استفاده از مواد شیمیایی و صنعتی تهیه و تولید میشوند. برای سلامت خود و خانوادهمان در تهیه و مصرف مواد غذایی بهخصوص مواد تخمیری دقت بیشتری داشته باشیم.
کمرویی و خجالت با اعتماد به نفس آن ها رابطه مستقیم دارد و در این زمینه می تواند به راه های تغذیه ای رو ارود تا سیر درمانی طی شود. بیشتر اطلاعات ما در حوزه تاثیر مواد غذایی بر جسم اسـت. اما این مواد بر سلامت روانی افراد نیز موثرند. در این مطلب در مورد تاثیر مصرف مواد غذایی تخمیری بر سلامت روانی افراد صحبت میکنیم.
تاثیر مواد غذایی بر سلامت جسم آنقدر بدیهی اسـت که نیاز به توضیح ندارد. اما رژیم غذایی بر سلامت روانی افراد هم تاثیرگذار اسـت. یافتههای تحقیقهای اخیر حاکی از آن اسـت که خوردن غذاهای تخمیری علائم اضطراب اجتماعی را تا حدود قابل توجهی کاهش میدهد. سیستم گوارش علاوه بر هضم و جذب غذا،
بر خلقوخو و احساسات افراد نیز تاثیرگذار اسـت. محققان موسسه پژوهشی ویلیام و مری (William & Mary) به همراه پژوهشگران دانشگاه مریلند طی مطالعات خود دریافتند که بین استفاده از غذاهای تخمیری و اضطراب اجتماعی رابطهای مستقیم وجود دارد.
متیو هیلمایر (Matthew Hilimire) یکی از محققان این پژوهش به مجله خبری ساینس دیلی (Science Daily) گفته: «به احتمال قوی پروبیوتیکهای موجود در مواد غذایی تخمیری موجب تغییراتی در محیط روده میشوند که به نظر میرسد این تغییرات در کاهش اضطراب اجتماعی موثر اسـت».
او در ادامه میافزاید: «خیلی جذاب و هیجانانگیز اسـت که بدانیم میکرو ارگانیسمهایی که در روده زندگی میکنند میتوانند بر ذهن تاثیر بگذارند». تیم تحقیقاتی متیو هیلمایر نزدیک به ۷۰۰ دانشآموز را مورد مطالعه قرار دادند. در این مطالعه این ۷۰۰ دانشآموز طی ۳۰ روز در رژیم غذایی خود از غذاهای تخمیری استفاده میکردند
و همچنین روزانه و به طور مرتب ورزش میکردند، در ضمن تا حدودی میوه و سبزیجات نیز مصرف میکردند. هیلمایر میگوید: «افرادی که در رژیم غذاییشان مواد تخمیری بیشتری بود اضطراب اجتماعی کمتری داشتند. این موضوع بهخصوص در اشخاص روانرنجور بیشتر قابل مشاهده بود».
این تحقیقات همچنین نشان داد که ورزش و تمرینهای ورزشی در کاهش اضطراب و نگرانی موثر اسـت. جردن دیوایلدر (Jordan DeVylder) استادیار دانشگاه مریلند و یکی از پژوهشگران این تحقیق به دیلی ساینس گفته: «جوانان مستعدِ ابتلا به اضطرابهای اجتماعی میتوانند با خوردن غذاهای تخمیری حاوی پروبیوتیک تا حدود زیادی بر استرس و نگرانی خود غلبه کنند».
در یک مطالعه روانپزشکی که بهتازگی منتشر شده، محققان اظهار داشتهاند که مصرف منظم کلم رندهشده و آبپز شده با سرکه در کاهش اضطراب اجتماعی بهخصوص در جوانان موثر اسـت. دانشمندان توصیه میکنند برای کاهش افسردگی و اضطراب، سبزیجاتی را که در مواد ترش طبیعی مانند سرکه و آبلیمو خوابانده شدهاند
در رژیم غذایی خود قرار دهید. تحقیقات مشابه دیگری در این زمینه روی حیوانات انجام شده و نتایج این تحقیقات یافتههای دانشمندان و محققان را در زمینه اثرات مثبت پروبیوتیکها تایید کرده اسـت. غذاهای تخمیری را غذاهای زنده نیز میگویند. در فرآیند تخمیر باکتریها از قند و نشاسته غذا تغذیه میکنند
و در نتیجه اسید لاکتیک تولید میشود. بهترین نمونه غذاهای تخمیری ترشیها و شورها هستند که انواع مختلف و متنوع آن در ایران یافت میشود.ترشی لیته، شور کلم، زیتون پرورده، ترشی بادمجان، ترشی فلفل و … از انواع معروف غذاهای تخمیری ایرانیاند. بهترین نوع ماده تخمیری که از قدیم خواص آن ضربالمثل بوده سرکه اسـت.
سرکه حاوی مواد آنتی اکسیدان اسـت و باکتریهای مضر معده را از بین میبرد. پنیر، خامه ترش، ماست و خیار شور از دیگر مواد غذایی تخمیری معروف و در دسترساند. کفیر هم نوعی نوشیدنی اسـت که در اثر تخمیر حاصل میشود و خوشبختانه در بسیاری از شهرهای ایران در دسترس عموم مردم اسـت. سس سویا هم از مواد تخمیری اسـت که استفاده از آن بهتازگی بین مردم رواج خوبی یافته اسـت.
متاسفانه فرهنگ غذا خوردن و مواد مصرفی سنتی در حال تغییر اسـت و به تدریج این مواد مملو از فواید جای خود را به مواد شیمیایی پرضرر میدهند و حتی ترشیهای امروزی با استفاده از مواد شیمیایی و صنعتی تهیه و تولید میشوند. برای سلامت خود و خانوادهمان در تهیه و مصرف مواد غذایی بهخصوص مواد تخمیری دقت بیشتری داشته باشیم.
ماهنامه بازاریاب بازارساز - آرزو مرادی: جلسات رودر رو با مشتری در عین حال که می توانند فرصتی برای ارائه مناسب محصول یا خدمت به مشتری باشند، در صورت عدم مدیریت درست از جانب فروشنده خطراتی را نیز برای او در پی خواهند داشت.
در برخی از موارد فروشندگان دچار اشتباهاتی می شوند که به قیمت از دست رفتن یک معامله خوب تمام می شود. این اشتباهات بعضا اشتباهات کوچکی هستند که خیلی راحت می توان جلوی بروز آنها را گرفت. در ادامه به تعدادی از این اشتباهات که از قول یک فروشنده نقل شده اند، اشاره می شود.
2- با مشتری قرار ملاقات را تنظیم کردم. برای آنکه بتوانم به تمام سوالات مشتری پاسخ دهم از مدیرفروش خواستم او هم در جلسه مرا همراهی کند، ای کاش این کار را نمی کردم؛ مدیر به جای آنکه نقش حمایت کننده داشته باشد صحبت های من و مشتری را قطع می کرد، عصبانی می شد و داد و فریاد راه انداخته بود. جالب اینکه بعد از ترک جلسه از من خواست که هر چه سریع تر با آن مشتری قرارداد ببندم!
3- از یکی از مهندسان بخش فنی خواستم مرا در جلسه با مشتری همراهی کند تابه سوالات فنی مشتری پاسخ درستی دهد. هر بار که می خواستم فروش را نهایی کنم آن مهندس می گفت: «البته می توانیم این کار را به این شکل هم انجام دهیم» و ماجرا بار دیگر از ابتدا شروع می شد. او از دیدگاه فنی به مسئله نگاه می کرد و چون ذهنیت فروش نداشت تمام تلاش های مرا خراب کرد.
4- برای آنکه محصولم را بفروشم، درباره مشتری تحقیق کردم و جاهایی را که سازمان آنها نیاز به بهبود داشت یافتم و در پروپوزال خودم برای آنها راه حل ارائه دادم. اعضای هیئت مدیره شرکت مشتری به جلسه رفتند و پروپوزال مرا نیز برای بررسی با خود بردند و از من خواستند منتظر بمانم.
5- برای آنکه یخ جلسه را بشکنم، شروع به لطیفه گفتن کردم. از آنجا که حافظه خوبی ندارم لطیفه هایی را که شب گذشته شینده بودم برای مشتری تعریف کردم. به نظر خودم خیلی خنده دار بودند، اما مشتری فقط لبخند می زد. آن روز نتوانستم به آن مشتری بفروشم و نفهمیدم چرا. به نظر خود خیلی خوب کار کرده بودم. بعدها متوجه شدم زادگاه مشتری همان منطقه ای بود که من لطیفه هایی درباره مردم آنجا تعریف کرده بودم.
6- قبل از آنکه به جلسه با مشتری بروم، چون زود رسیده بودم به سرویس بهداشتی رفتم. پس از من آقایی وارد سرویس شد و شروع به سیگارکشیدن کرد. من از بوی سیگار اصلا خوشم نمی آید و به همین دلیل با لحن بسیار بدی با آن مرد صحبت کردم و خواستم سیگارش را خاموش کند. زمانی که به دفتر مشتری رفتم خانم منشی خواست چند دقیقه ای منتظر مدیرش بمانم. پس از چند دقیقه مدیر وارد دفتر شد. حدس می زنید با چه کسی رو به رو شدم؟