عصمت صفت لازمه مقام امامت و مورد تأکید آیات و روایات متعدد میباشد. لکن اهل سنت و کسانی که مقام امامان ادامه ...
شبههی عدم استفاده امام از صفات فرابشری در معرفی خودبرخی در انکار صفات فرابشری امامان میکوشند چنین وانمود کنند که امامان نیز خود را مصداق چنین صفاتی ندانسته ادامه ...
ناسازگاری علم غیب با بعض اعمال ائمه اطهاراگر به صفات فرابشری امامان نظیر علم غیب به همه امور و جزئیات گذشته و آینده قائل شویم، برخی از افعال و ادامه ...
عدم اعتبار علم غیب در امام و امامتکسانی که مقام امامت و امام را به حد حاکم و نهایت یک عالم دینی پایین آوردند شبهه در اعتبار علم غیب در ادامه ...
یهود بین الملل (23) The International Jew"مسئلهی یهود" هنوز هم وجود دارد. انکار آن بیفایده است....، در هر جایی که تعداد محسوسی یهودی زندگی ادامه ...
غزل سپیدارگرفته شعلهی صبرت عجیب صحرا را و آب کرده دل سنگهای خارا را به پیش میروی، از موج زخم بیمات نیست کنار ادامه ...
غزل تشنگیگرچه روزی تلختر از روز عاشورا نبود آنچه دیدیم جز پیشامدی زیبا نبود عشق میفرمود «باید رفت» میرفتند ادامه ...
غریبهچقدر آشنا مینمایی غریبه! بگو از کجا از جایی، غریبه در این شهر و این شب چه بی سرپناهی نداری مگر آشنایی ادامه ...
غروبپس از تو آینهها حجمی از غبار شدند چه چشمههای زلالی که بی تو تار شدند پس از غروب تو ای آفتاب تا محشر ادامه ...
بامداد – یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) می گفت: با ایشان به سفر حج رفتم در بین راه زیر درخت خرماى خشکى نشسته بودیم. حضرت فرمود: اى نخل ما را از آنچه خداوند به عنوان روزى بندگانش در تو قرار داده است، بخوران! دیدم نخل پر از خرما شد و به طرف امام خم شد.
امام جعفر صادق (علیه السلام) صاحب علوم کثیر، عبادت فراوان، اوراد دائم، زهد آشکار و تلاوت بسیار بود. معانى قرآن کریم را به دقت بررسى و از اقیانوس قرآن گوهرهاى ارزنده را استخراج مى کرد و نتایج شگفتى به دست مى آورد و اوقاتش را به انجام طاعات گوناگون تقسیم مى کرد به گونه اى که از خود در آن باره حساب مى کشید. دیدنش انسان را به یاد آخرت مى انداخت و شنیدن سخنش باعث پارسایى در دنیا مى شد. نتیجه پیروى از رهنمودهایش بهشت بود، نور جمالش ٍ گواهى مى داد که او از سلاله نبوت است و پاکیزگى اعمالش روشن مى ساخت که او از دودمان رسالت است.
ما در این نوشتار به اجمال برخی فضائل آن حضرت را بازگو می کنیم:
غذای داغی را به حضور امام صادق (علیه السلام) آوردند، چندین بار فرمود: نستجیر بالله من النار: پناه می بریم به خدا از آتش جهنم ، ما قدرت خوردن غذای داغ را نداریم ، پس چگونه قدرت تحمل آتش دوزخ را داشته باشیم . این گفتار را فرمود تا غذا خنک شد و از آن خورد روزی بنده کفشش پاره شد، و کفش از پایش در آمد، با پای برهنه راه رفت ، در حالی که دستهایش ٍ را به سوی آسمان بلند کرده و به خدا عرض می کرد: رب لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا لا اقل من ذلک لااکثر: پروردگارا مرا به اندازه یک چشم بهم زدن و نه کمتر و نه زیادتر به خودم وامگذار(در حالی که) قطرات اشک آنچنان از دیدگانش می ریخت که از اطراف محاسنش سرازیر می شد. جالب اینکه : امام صادق (علیه السلام) همراه خود پارچه سبزی داشت که در آن مقداری تربت (خاک قبر) امام حسین (علیه السلام) گذاشته بود، و هنگامی که وقت نماز می رسید آن تربت را بر سجاده اش می ریخت و بر آن سجده می کرد. آری نمازی که با یاد ایثارگری امام حسین (علیه السلام) باشد، موجب کمال نماز است ، و به نماز روح تازه ای می بخشد.
فضل بن ابی قره گوید: ما بر امام صادق علیه السلام وارد شدیم در حالی که او بروی دیواری مشغول کار بود. عرض کردیم : خداوند ما را فدای شماگرداند اجازه دهید مااین کار را برای شما انجام دهیم یااینکه غلامان آن را انجام دهند. امام علیه السلام فرمود: نه ، بگذارید خود آن را انجام دهم زیرا من دوست دارم که خداوند عزوجل مرا ببیند در حالی که بادستهای خود کار می کنیم و و بازحمت دادن به خود در طلب مال حلال هستم . آنگاه فرمود: امیرالمومنین علیه السلام برای تحصیل حاجت خود تلاش می کرد و دوست داشت که خداوند او را ببیند که خود را در طلب حلال به زحمت انداخته است.
صفوان در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بود، ناگهان مردی از اهل مکه وارد مجلس شد و گرفتاریی که برایش پیش آمده بود شرح داد، معلوم شد موضوع کرایه ای در کار است و کار به اشکال و بن بست کشیده است . امام به صفوان دستور داد:فورا حرکت کن و برادر ایمانی خودت را در کارش مدد کن . صفوان حرکت کرد و رفت و پس از توفیق در اصلاح کار و حل اشکال ، مراجعت کرد. امام سو ال کرد:چطور شد؟. خداوند اصلاح کرد.
بدانکه همین کار به ظاهر کوچک که حاجتی از، کسی برآوردی و وقت کمی از تو گرفت ، از هفت شوط طواف دور کعبه محبوبتر و فاضلتر است . بعد امام صادق به گفته خود چنین ادامه داد:مردی گرفتاری داشت و آمد حضور امام حسن و از آن حضرت استمداد کرد. امام حسن بلافاصله کفشها را پوشیده و راه افتاد. در بین راه به حسین بن علی رسیدند در حالی که مشغول نماز بود. امام حسن به آن مرد گفت :تو چطور از حسین غفلت کردی و پیش او نرفتی گفت :من اول خواستم پیش او بروم و از او در کارم کمک بخواهم، ولی چون گفتند ایشان اعتکاف کرده اند و معذورند، خدمتشان نرفتم . امام حسن فرمود:اما اگر توفیق برآوردن حاجت تو برایش دست داده بود، از یک ماه اعتکاف برایش بهتر بود.
عبداللّه بن علی بن اعین گوید: عده ای از شیعیان در ضمن نامه ای از امام صادق علیه السلام سوالاتی کردند و به من امر کردند که از حق مومن از آن حضرت سوال کنم . وقتی به محضر امام رسیدم آن سوال مطرح کردم اما امام علیه السلام جوابم را نداد. وقتی برای وداع به خدمت او رسیدم عرض کردم من سوال کردم اما شما پاسخ آن را ندادید. حضرت فرمود: ترسیدم با عدم رعایت آن کفران ورزید، همانا از سخت ترین واجبات خداوند بر خلقش سه چیز است : ۱- رعایت انصاف از خودتان آنجا که جزآنچه برای خود می پسندد برای او نپسندد. ۲- کمک مالی به برادر مومن . ۳- یاد خدا در هر حال و آن فقط (سبحان الله) و (الحمداللّه) نیست بلکه یاد خداوند ترک کاری است که خداوند بر او حرام کرده است.
امام جعفر صادق (علیه السلام) فرمودند: چون خدا خیر بنده ای را خواهد او را نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به دین دانشمند کند و به دنیا بینایش سازد و به هر که این خصلتها داده شود خیر دنیا و آخرت داده شده است. (اصول کافی ، ج ۳ ، ص ۱۹۶)
و نیز فرمودند: میان ایمان و کفر فاصله ای جز کم عقلی نیست . عرض شد : چگونه ای پسر پیغمبر ؟ فرمود : بنده خدا در حاجت خود متوجه مخلوق می شود ، در صورتی که اگر با خلوص نیت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزدیکتر از آن وقت به او رسد. (اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۳۲)
منابع:
سایت اندیشه قم
سایت بیتوته
سایت الف
داستان راستان / استاد مطهری
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری
نوشته منش امام صادق (ع) در زندگی خود اولین بار در بامداد پدیدار شد.
بامداد – درد مزمن حس سادهای نیست و تحتتاثیر روشهایی است که مغز سیگنالهای درد را پردازش میکند. درواقع، درد مزمن برحسب باورهای فرد درمورد سیگنالهای درد خود، میتواند واکنشهای بسیار قوی احساسی، مثل ترس، اضطراب یا حتی وحشت، برانگیزد.
تنفس عمیق و ریلکسیشن نقاط شروع خوبی برای تسکین درد مزمنتان است.
تنها نقطه مثبت درد مزمن میتواند این باشد که مغز میتواند تا اندازهای نحوه کنترل و تسکین درد را با استفاده از ترکیبی از تمرکز عمیق، تنفس و تکنیکهای تصویرسازی یاد بگیرد.
تنفس عمیق و ریلکسیشن نقاط شروع خوبی برای تسکین درد مزمن است
تنفس ساده و ریلکسیشن
قبل از هر چیز باید خودتان را ریلکس کنید. برای انجام یک تمرین ریلکسیشن، اول باید زمانی را در نظر بگیرید که میدانید در آن زمان هیچ مزاحمتی نخواهید داشت.
– خودتان را در یک وضعیت آرام (خوابیده یا به راحتی تکیه داده) در اتاقی تاریک قرار دهید. یا چشمهایتان را ببندید و یا روی یک نقطه خاص متمرکز شوید. وضعیت قرارگیریتان باید حتماً راحت باشد.
– به این طریق تنفستان را کندتر کنید: عمیقاً از بینی نفس را داخل بکشید و درحالیکه به آرامی تا ۱۰ میشمارید، با استفاده از قفسه سینه هوا را به داخل شکمتان بکشانید. سپس درحالیکه لبهایتان را جمع کردهاید و تا ۱۰ میشمارید، به آرامی هوا را از دهان بیرون دهید.
– بعد از اینکه احساس کردید ریلکس شدهاید، شروع به استفاده از تکنیکهای تصویرسازی کنید.
وقتی ریلکس شدید، از تکنیکهای تصویرسازی زیر برای کنترل درد مزمن خود استفاده کنید:
تغییر تمرکز: در این تکنیک قدرتمند شما تمرکزتان را بر روی یک قسمت خاص از بدنتان که درد ندارد (مثل دست، پا و …) متمرکز میکنید و حس آن قسمت از برن را تغییر میدهید. بعنوان مثال، تجسم کنید که دستتان گرم میشود. اینکار باعث میشود حواستان از منبع درد منحرف شود.
کوچک کردن توپ درد: در این تکنیک هم دردتان را به شکل یک توپ رنگی تجسم کنید (رنگی را تجسم کنید که یک رنگ استرسآور برایتان است مثل قرمز). هر بار که نفس را داخل میکشید و بیرون میدهید، تصور کنید که «توپ» درد کوچکتر و کوچکتر میشود و بهتدریج رنگ آن به یک رنگ آرامشبخشتر تبدیل میشود (بعنوان مثال برای خیلی از افراد این رنگ آبی یا سبز است). همینطور میتوانید یک کیسه یخ آرامشبخش و خنککننده (یا کیسه گرم) را تجسم کنید که روی ناحیه درد قرار میدهید. تصاویری را انتخاب کنید که برایتان آرامشبخش و تسکیندهنده باشد.
انتقال حس: از ذهنتان برای تولید حسهای متغیر، مثل گرما، سرما یا بیهوشی، در یکی از دستانتان که درد ندارد استفاده کنید و آن دستتان را رو ناحیه دردناک قرار دهید. انتقال این حس خوشایند و لذتبخش را به ناحیه دردناک تجسم کنید.
حرکت درد: دردتان را از نظر ذهنی از یک ناحیه به یک ناحیه دیگر از بدنتان که تصور میکنید تحمل آن برایتان در آن ناحیه راحتتر است منتقل کنید. مثلاً اگر نمیتوانید حتی یک دقیقه درد را در پایتان تصور کنید، دردتان را ذهنی از پایتان به کمرتان منتقل کنید. حتی میتوانید درد را به خارج از بدنتان و به هوا حرکت دهید. اینکار را میتوانید با تکنیک توپ درد هم انجام دهید. میتوانید توپ درد را در ذهنتان به خارج از بدنتان منتقل کنید.
این تکنیکها برای تسکین درد موثر واقع شوند همه نیاز به تمرین دارند. قبل از امتحان کردن تکنیکهای تصویرسازی، تمرین تنفس و ریلکسسازی را برای یک تا دو هفته انجام دهید تا در آن حرفهای شوید. وقتی توانستید به وضعیت دیلکسیشن عمیق دست پیدا کنید، تمرینات تصویرسازی را اضافه کنید.
این تمرین را ۳ مرتبه در هفته هربار به مدت ۳۰ دقیقه انجام دهید. با تمرین متوجه خواهید شد که قدرتتان روی درد افزایش مییابد و دستیابی به تسکین درد از شما انرژی ذهنی کمتری میگیرد. همچنین میتوانید از یک متخصص روانشناس که در زمینه کنترل درد تخصص دارد کمک بگیرید.
منبع: مردمان
نوشته تسکین درد ها با کمک ذهن خود اولین بار در بامداد پدیدار شد.
جام جم سرا:تا رویتت میکنند که به نیمه خیابان رسیدهای، به پدال زور میآورند و شتاب میگیرند تا دستپاچه از آنی که هستی شوی و به نیشخندی از کنارت میگذرند برآمده از سرور و شعف آزار یک همشهری، یک هموطن، یک انسان و اگر جوانمردی ترمزی بزند و راه برایت باز کند از سر مروت، چنان رانندگان در پس و پیشش به باد بوقها و فحشهای آب نکشیدهاش میگیرند بابت این مراعات حال یک همنوع که گویا گناهی کرده است نابخشودنی. حلقه مفقوده در این میان، قائل شدن و احترام به پدیدهای است موسوم به حقوق شهروندی. اینکه غیر از خود، دیگرانی را نیز ببینی و برتابی و چون خویش پنداری و خون خود از دیگر خلق خدا رنگینتر نشماری که «ان اکرمکم عندالله اتقیکم.»
پرده تعارف را کنار بزنیم. حقوق شهروندی هماکنون در ایرانمان حال و احوال مناسبی ندارد و آنچنان از صبح که برمیخیزی تا شام که جسم نیمهجانت را به خانه میکشی، همراه پاهایت در قیامت آدمها و بیتوجهیهایشان لگدمال میشود که اگر بنا را بگذاری بر حساس شدن و عکسالعمل نشان دادن، از بام تا شام باید اره بدهی و تیشه بگیری با جماعت بیملاحظه.
واژه حقوق شهروندی چنان معنی و گستره وسیعی دارد که همه زوایای فردی و اجتماعی را دربرمیگیرد؛ از فرهنگ و اقتصاد و اجتماع و اشتغال و سیاست و پلتیک گرفته تا حریم خصوصی انسانها. از رعایت نکردن ترتیب صف در یک نانوایی کوچک محلی تا اخذ بیحساب و کتاب وامهای بانکی از سوی معدود نورچشمیهای از دماغ فیل افتاده، همه و همه نشات گرفته از متصور نبودن حق و حقوق برای دیگران و بالطبع رعایت نکردن آن است.
دولت یازدهم از بدو روی کار آمدن و سامان یافتن، تنظیم و تبیین منشور حقوق شهروندی را در دستور خود قرار داده که قابل تقدیر است، اگر چه گویا گرهای در کار افتاده و فعلا در پیچ و تاب باید و نبایدها و اما و اگرها گرفتار است. اما فارغ از تلاشهای رسمی، شناخت حقوق دیگران و تکریم آن باید از کوچکترین هستههای تشکیلدهنده جامعه یعنی خانواده آغاز و از خردسالی به اعضایش آموزش داده شود. باید آموخت به انسانها از کودکی که تکریم دیگران، احترام به نفس خویش است. در اصل و حقی را اگر ضایع کنی، حقوقت را پایمال میکنند روزی بیتردید، در عوض.
کتاب فارسی دبستان را یادتان هست. داستان پسرکی که روزی صف نانوایی را رج زده و بینوبت نان گرفته بود و دگر روز، حضورش را نادیده گرفته و حقش را ضایع کرده بودند اساسی. کلامی از معصوم در پایان آن درس آمده بود که آنچه برای خود دوست میداری برای دیگران هم دوست بدار و آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند و این همان مفهوم حقوق شهروندی است به زبان ساده و موجز.(محسن محمدی / جامجم)
جام جم سرا:انسان 4 نیاز روحی اساسی دارد :
نیاز به دوست داشتن ودوست داشته شدن
نیاز به تعلق داشتن
نیاز به داشتن تصور ذهنی خوب از خود
نیاز به آزادی .
حال بر اساس این نیازها ببنید زنان از شوهران خود چه خواسته هایی دارند.
۱)هر روز به او بگویید که دوستش دارید :
هر کسی دوست دارد تایید شود و بداند که اطرافیان او را دوست دارند .بهترین راه برای تایید همسرتان – که برایش بسیار مهم است –این است که خیلی ساده هر روز به او بگویید دوستش دارید . گاهی دستانش را بفشارید و این جمله را زمانی که شما را بدرقه میکند بگویید .
۲)او را درک کنید و ببخشید
روزهایی هست که همسرتان اشتباهاتی انجام دهد و یا کمتر به شما رسیدگی کند . همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ کس کامل نیست . در این مواقع خواسته همسرتان این است که او را درک کنید و او خود را سزاوار بخشش شما می داند . بدانید که هیچ رابطه ای بدون بخشش دوام ندارد.
۳)گفتگو کنید
نگذارید کار به جایی برسد که هیچ حرفی با همسرتان نداشته باشید درباره بچه ها کارتان و حتی آب و هوا با هم صحبت کنید.چرا که گفتگو نکردن اولین جرقه های یک رابطه سرد است.
۴)وقتی برای همسر و فرزندانتان اختصاص دهید
این زمان به دست شما محقق می شود و باید کیفیت با هم بودن را بالا ببرید یعنی تمام طرح ها و برنامه های آن روز را به میل آنها هماهنگ کنید . فقط خالی کردن برنامه روزانه برای با هم بودن کافی نیست بلکه باید برای این زمان برنامه ریزی کنید و به خود ثابت کنید که برای عزیزترین های زندگی تان عشق و احترام قائلید.
۵)بیشتر بگویید بله به جای نه
عادت به منفی نگری و مخلفت شما را از عزیزانتان دور میکند . سعی کنید دربرابر بعضی خواسته ها نه نگویید .با گفتن همین کلمه ساده بله همسرتان را متعجب و خوشحال کنید.
۶)خوب گوش دهید
همسرتان را با این مهارت میتوانید عاشق تر کنید . همسر شما فقط گوش های شما را برای شنیدن نمیخواهد بلکه باید با قلبتان به او گوش دهید و او را بفهمید .
۷) مهربانی کنید
چقدر در طول روز به همسرتان میگویید لطفا یا متشکرم یا اورا میبوسید . متاسفانه بعضی از زوجین فراموش میکنند با هم مهربان باشند و این کلید موفقیت را در زندگی از دست میدهند .
۸)بعضی از وظایف خانه و کودک را با هم تقسیم کنید
یکی از مهمترین دعواهای زناشویی بر سر همین مساله جزئی است.خرده کاری های خانه و بچه ها تنها مسائل همسرتان نیستند چه خوب است کمی غرور و سبقه خانودگی خود را کنار بگذارید و با این کار زندگی شیرین تری داشته باشید . شاید اوائل سخت باشد اما خود کم کم معجزه اندک کمک به همسر را خواهید دید .
۹)برای اوقات فراغت برنامه ریزی کنید
اگر همسر شما شاغل است ساعات بیکاری او و اگر همسرتان شاغل نیست خود به او مرخصی دهید . این روزها بگذارید او آزاد باشد و نگران بچه ها ، شما،خانه و .. نباشد . بگذارید در این اوقات فراغت به خود و خواسته های شخصی اش برسد .
۱۰) مراقب سلامت روحی و جسمی خود و خانواده باشید
بساری از مردان مراقب سلامتی خود نیستند و این برای همسرانشان مشکل به وجود می آورد و این افراد به سلامتی طرف مقبل هم اهمیت نمیدهند و لی به خاطر داشته باشد همسرتان نمیتواند مدام دنبال شما باشد. چرا که او عشق شما و همسر شماست نه مادرتان و خود نیاز به توجه دارد ؛ پس به سلامتی خود و او اهمیت دهید.(ایران مطلب)
جام جم سرا: با ازدواج شرایط زندگی افراد تغییر میکند و از جمله این شرایط، نقشهای فرد در زندگی جدید است. فرد علاوه بر نقشهایی که در خانواده خود داشته از جمله فرزند، خواهر یا برادر بعد از ازدواج نیز نقش همسر، عروس یا داماد را برعهده دارد و این نقشهای جدید وظایفی را به همراه میگیرد که فرد با مدیریت مناسب میتواند از بروز اختلاف جلوگیری کند.
بعد از ازدواج وتشکیل خانواده برقرار کردن تعادل و تعامل مناسب میان والدین و همسریکی از مهمترین تکالیف زوجین است. از طرفی نیز سوء تفاهم و اختلاف با خانواده همسر برای زوجین امری اجتناب ناپذیر است. با ازدواج، زوجین با خانوادهای که تا کنون تعاملی با آنها -به عنوان عروس یا داماد- نداشتهاند وارد ارتباط میشوند. واقعیت این است که وقتی افراد ازدواج میکنند، به این موضوع توجه نمیکنند که با یک خانواده دیگر وصلت کردهاند. دقت کنید با یک خانواده نه با یک فرد. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، اعتقادات و عادتهایی برخلاف شما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا تفاوتها در زمینههای مختلف به شما و همسرتان سرایت کند، کشمکش و درگیری شروع میشود.
در ادامه راهکارهایی برای مدیریت بهترارتباط با خانواده همسر و نیز خانواده پدری ارائه میشود:
ذهنیت منفی خود را تغییر دهید. اینکه افراد چه نگرشی به خانواده همسر دارند بسیار مهم است؛ مثلا اگرخانم در خانوادهای بزرگ شده که خانواده پدر -از جمله مادربزرگ، پدر بزرگ، عمه و...- با دخالت کردن باعث ایجاد تنش و نارضایتی مادر شدهاند در این حالت احتمالا خانم پیش داوری و نگرش خوبی به خانواده شوهر نخواهد داشت. همین عامل میتواند باعث پیشداوری و به وجود آمدن افکار منفی نسبت به رفتارهای خانواده همسرشود که آغاز کننده بسیاری از سوء تفاهمها و تنشها میشود.
به خانواده همسر خود احترام بگذارید. احترام به خانواده همسر جزو ضروریات یک ارتباط خوب است. حتی اگر به شما علاقهای ندارند، رفتاری انجام ندهید که ارتباطتان بدتر شود. هرگز با آنها با لحن بد صحبت نکنید و به آنها توهین نکنید. به ارتباط با آنها علاقه نشان دهید و به حرفشان توجه کنید.
در پی تغییر خانواده همسر خود نباشید. آنها را همان طور که هستند بپذیرید. سعی کنید به جای اینکه منتظر بمانید آنها رفتارخود را تغییر دهند شما با رفتاری معقول و سنجیده همراه با احترام و محبت شاهد تغییرات مثبتی در ارتباطاتتان باشید.
اختلافات و مشکلات خود را با خانوادههایتان در میان نگذارید. دربسیاری از مواقع بیان مشکلات با خانوادهها، ضمن اینکه راه رابرای دخالت در زندگی شما باز میکند، به علت نداشتن آگاهی و تخصص کافی و همچنین از سر دلسوزی راه حلهایی از طرف آنها ارائه میشود که ممکن است اوضاع را از آنچه هست بدتر کند. دیگر اینکه نگرش منفی نسبت به همسر شما در ذهن خانوادهها ایجاد میشود که زمینه ساز اختلافات بیشتر خواهد شد.
علاقه خود را به آنها نشان دهید، از صحبت کردن درباره کدورتهای گذشته، اجتناب کنید وآنها را متوجه این مسئله کنید که ارتباط خوب و صمیمانه به همراه احترام متقابل با آنها یکی ازضروریات زندگی مشترک شماست.
گذشت کنید. گذشت به معنای فراموش کردن مسئله نیست، بلکه گذشت به معنای رها کردن خود از خشم است. گذشت نشانه کنترل شما بر احساساتتان است نه ضعف شما. (سارا هجری - روانشناس بالینی/خراسان)
اگر شما هم از مدیرتان دل چندان خوشی ندارید باید بدانید که در این حس تنها نیستند چرا که تاکنون در سطح جهان بیش از ۸ میلیون نفر اپلیکیشن «رئیس را بزن» را دانلود کردهاند تا از طریق آن حداقل بتوانند در جهان مجازی یک دل سیر رئیسشان را ادب کنند!
در جهان حقیقی باید راههای دیگری را برای ارتباط برقرار کردن با رئیس پیدا کنید بخصوص اگر قرار باشد از عملکرد او انتقاد کنید.
بیان انتقادات البته میتواند با عواقبی مانند از دست دادن شغل همراه باشد به همین خاطر اگر میخواهید در حضور رئیس از برخی شرایط موجود در محیط کار انتقاد کنید، موارد زیر را حتما رعایت کنید:
۱- زمان مناسب
روسا در برخی از روزها خشنتر از همیشه به نظر میرسند. ممکن است ضرب العجل اتمام پروژه نزدیک شده باشد و یا اینکه فشار کار یا اداره مالیات آنها را عصبی کرده باشد، در چنین شرایطی بهتر است که بیان انتقادات خود را به زمان دیگری موکول کنید چرا که حتی سازندهترین انتقادات هم احتمالا با واکنش شدیدی مواجه میشوند.
۲- دیگران را وارد ماجرا نکنید
اگر انتقادی را به رئیس شرکت وارد میدانید، بهتر است که آن را مستقیم به خود او بگویید. در میان گذاشتن انتقادات با دیگر کارمندان ممکن است باعث شود که انتقاد شما به طور غیر مستقیم به گوش رئیس برسد و در این صورت احتمالا رابطه شما و رئیس بشدت آسیب خواهد دید. انتقادات خود از رئیس را تنها به خود او بگویید و اجازه ندهید که فرد دیگری از آنها مطلع شود.
۳- مستدل انتقاد کنید
اینکه ایدهای به نظر شما واضح باشد دلیل نمیشود که برای رئیس هم به همان اندازه روشن باشد به همین خاطر اگر قصد دارید ادعایی را مطرح کنید بهتر است آن را به صورت مستدل و همراه با منابع کافی ارایه کنید، در این صورت شاید انتقاد شما از نظر رئیس منطقی باشد.
۴- طناز باشید
به جای اینکه خیلی رسمی انتقادات خود را مطرح کنید بهتر است که با استفاده از چند لطیفه، خاطره و یا مثالهایی از سریالها و فیلمهای معروف کمی رئیس خود را بخندانید. چنین کاری البته باعث نمیشود که انتقادات شما به حاشیه رانده شوند بلکه باعث میشود که گارد دفاعی رئیس در مقابل انتقادات شما باز شود و در این صورت احتمال اینکه شما شغل خود را از دست ندهید به مراتب افزایش مییابد.
۵- بموقع متوقف شوید
هنگامی که شروع به بیان انتقادات میکنید بهتر است بدانید که چه زمانی باید سخنان خود را متوقف کنید. لازم نیست همه موارد را با جزییات مطرح کنید بلکه به طور سرراست به مشکل اصلی اشاره کنید. طولانی شدن روند مطرح کردن انتقادات میتواند حوصله رئیس را سر ببرد و احتمالا کاسه صبر او را لبریز کند. (خبرآنلاین)
482
افرادی که دائم به فکر رضایت دیگران هستند، در راضی نگهداشتن هرکسی مهارت دارند الا خودشان! آنها ذاتا میدانند دیگران چه میخواهند و به اولویتهایشان بسیار اهمیت میدهند و توجه و مراقبتی را که از خود دریغ کرده نثار آنها میکنند. این افراد ارزشهای خود را براساس ارزشهای دیگران تنظیم میکنند و همانقدر که به مراقبت از دیگران میپردازند، نمیدانند به خودشان چگونه توجه کنند. خود شکنندهشان را با پشتیبانی از دیگران رها میکنند و نمیدانند چنین رفتاری چه هزینه گزافی برایشان به بار خواهد آورد. آنها ارزشها و امنیت فردیشان را کاملا در راضی نگهداشتن دیگران میبینند و دست آخر فراموش میکنند که خودشان برای تکمیل شدن نیازمند چه چیزهایی هستند. از آنجا که این افراد به پذیرفته شدن از سوی دیگران وابستهاند، هرگز نمیتوانند بدون تائید آنها به خود اعتبار بدهند. آنها از اینکه افکارشان خوشایند اطرافیان نباشد، کلامی از عقایدشان به زبان نمیآورند و از اینکه مبادا اوضاع به هم بریزد و کسی آزردهخاطر شود، تصمیمگیرندههای خوبی نیستند. در تلاش بیوقفهشان در دوری از کشمکش و برخورد و سازگاری با هرکس خیلی بندرت پیش میآید افکار و احساسات واقعیشان را به زبان بیاورند. در حقیقت حتی بندرت میدانند که چه باوری دارند و چه چیزی برایشان مهم است. در واقع تلاش میکنند همرنگ اطرافیانشان به ویژه نزدیکانشان باشند. این اشخاص معمولا به سمت افراد مقتدر جذب میشوند.
حقیقت درون یک خشنودکننده
حقیقت و واقعیت وجود یک فرد با شخصیت خشنودکننده مردم را میتوان چنین برشمرد:
ترس از نداشتن تائید اطرافیان و پذیرفته نشدن، وحشت از نابودی هویت و ارزشهای فردی، انکارکننده مشکلات و حتی نپذیرفتن نیازها و حقوق خود، احساس تنهایی کردن، خود را نالایق و زیردست دیدن، تردید نسبت به تواناییها، مهارتها یا دانش فردیشان، بیش از حد نگران راضی کردن دیگران بودن، ترس از خوب به نظر نرسیدن، مضطرب از اجبار به خوب بودن، خسته از تلاش برای فردی کامل بودن و ناامید از ناتوانی در راضی نگهداشتن همه اطرافیان خود.
او همیشه از خود و کارهایش انتقاد میکند، بیشتر مواقع احساس میکند که کسی قدر او را نمیداند یا اینکه اطرافیانش از او سوءاستفاده میکنند. همیشه حس میکند قربانی است و وقتی تحت فشار قرار میگیرد بسرعت درهم میشکند. ذهن او بشدت بههمریخته است.
علت وجود شخصیت خشنودکننده
خشنودکنندهها به طورکلی تصور میکنند دیگران فقط وقتی آنها را دوست دارند که نیازها و خواستهایشان برآورده شود. درست مانند زمانی که کودک بودند و والدینشان وقتی به آنها پاداش میدادند که تسلیم اوامرشان میشدند. در حقیقت کودکانی که والدین مستبد دارند، در بزرگسالی بیشتر گرفتار چنین شخصیتی میشوند. هرگاه این کودکان در برابر والدینشان اعتراض و از خواستهای خود دفاع میکنند، خشم والدین را برانگیخته و حمایت و توجهشان را از دست میدهند. در حقیقت این کودکان نهتنها دیگر تائید والدینشان را ندارند، بلکه احساس تنهایی و طردشدگی وجودشان را میگیرد و به دلیل ترس از دوام این وضعیت دست از خواستههای خود برداشته و رفتارشان را منطبق با خواست والدینشان میکنند. انتخاب آنها (اگر بتوان واقعا نامش را انتخاب گذاشت) مشخص است. آنها یا باید تسلیم قوانین والدین شوند و توجه و محبت آنها را داشته باشند یا به دنبال آرزوهای خود رفته و حمایت والدینشان را از دست بدهند. از آنجایی که طردشدن حتی کوتاهمدت برای یک کودک بسیار وحشتآور است، بنابراین تنها یک انتخاب و آن هم راضی نگهداشتن والدین باقی میماند.
خشنودکنندهها به طورکلی تصور میکنند دیگران فقط وقتی آنها را دوست دارند که نیازها و خواستهایشان برآورده شود. درست مانند زمانی که کودک بودند و والدینشان وقتی به آنها پاداش میدادند که تسلیم اوامرشان میشدند |
آنها به مرور میپذیرند که دست کشیدن از وجود و خواستهای خود بسیار بهتر از آن است که توجه والدینشان را از دست بدهند. آنها از خود و هویتشان فاصله میگیرند و بهمرور احساس میکنند باید تمایلات خود را سرکوب کنند. آرزوی ایمن بودن باعث میشود بر اشتیاقشان در حفظ خود واقعیشان که آن را کم اهمیت میدانند غلبه کرده و به مسائل مهمتر مانند داشتن توجه و حمایت والدین بیندیشند و بتدریج به افرادی تبدیل میشوند که مدام به دنبال خشنود کردن دیگران هستند. این افراد در انتها، افسرده یا خشمگین و گاهی درگیر هر دو احساس میشوند.
کودکان والدین مستبد گاهی اوقات هم بهدلیل اینکه مجبورند احساس خشم و افسردگیشان را پنهان کنند به افراد سرکشی تبدیل میشوند. آنها نمیتوانند احساس بیارزش بودن یا حقارت را در وجود خود تحمل کنند و بهدنبال نیرویی برای رهایی از بار عظیم شرمندگی ناشی از وجود خود هستند و بههمین دلیل به افرادی متخاصم، سرکش و جنگجو تبدیل میشوند و در این مواقع با خود میاندیشند به تائید و توجه کسی نیاز ندارند و البته بیشتر متقاعد شدهاند که نمیتوانند چنین تائیدی را به دست بیاورند. بنابر نظر روانشناسان تنها فشار والدین بر کودکان، آنها را به افرادی با شخصیت خشنودکننده مردم تبدیل نمیکند، بلکه گاهی اوقات مدارس و نحوه تربیتیشان فشار همسالان یا فرهنگ یک جامعه چنین ویژگی را در افراد به وجود آورده و تقویت کند.
ویژگیهای ظاهری یک خشنودکننده
مرتب، دوستداشتنی، اجتماعی، حامی، مودب و با ملاحظه، علاقهمند به رفاه دیگران، همیار، داوطلب در کمک کردن، بخشنده در وقت و انرژی خود، وفادار، سختکوش در راضی نگهداشتن دیگران، گرم و خواهان دوستی با دیگران و محبوب همه است.
او همیشه لبخند برلب دارد و بسرعت درخواست دیگران را عملی میکند. در حقیقت افراد خشنودکننده مردم ظاهر خود را چنین نشان میدهند و با ماسکی که روی چهره واقعی خود میگذارند نمای خود را چنین نشان میدهند.
منبع: psychologytoday
مترجم: نادیا زکالوند
جامجم
رهایی از سندرم خشنودکننده دیگران
اگر شما گرفتار سندرم خشنود کردن دیگران هستید، روشهای زیر به کمکتان میآید:
* به لحظاتی که تسلیم خواستههای دیگران میشوید کاملا توجه کنید. مثلا اینکه چرا و چه وقت و در کنار چه کسانی، شما از قدرت و نیروی فردیتان دست کشیده و به خواسته دیگران تن میدهید. در حقیقت مشخص کنید که چه چیزی باعث میشود بخواهید رابطهای را حفظ کنید.
* یاد بگیرید دائم به دنبال تائید دیگران نباشید. نیازهای خود را نزد کسانی که برایتان مهم هستند مطرح کرده و اجازه دهید آنها هم از خواستهایتان مطلع شوند. این جسارت ابراز وجود خود باعث میشود احساس آرامش کنید. البته برای اینکه بتوانید این کار را براحتی انجام دهید باید بارها و بارها آن را تمرین کنید. در صورت امکان از دوست یا یکی از اعضای خانوادهتان کمک بگیرید و با بیان خواستهایتان به او، این روش را تمرین کنید. حتی میتوانید مقالههای مربوط به ابراز وجود را مطالعه کنید یا از مشاوران زبده کمک بگیرید. هرقدر در رفتارهای جسورانه و مقتدرانه بهتر شوید، احساس بهتری نسبت به خود و اطرافیانتان پیدا میکنید.
* وقتی تصمیم میگیرید تغییر کنید، باید تا جایی که میتوانید از منطقه امن و آسایش عاطفی خود دور شده و بدون واهمه شروع به بیان عقاید، افکار و احساسات خود نمایید و به این موضوع که ممکن است دیگران با شما موافق نباشند اهمیت ندهید. در واقع به خود بگویید اگر کسی به رفاه شما نمیاندیشد و برای هویتتان ارزشی قایل نیست، ارزش محبت دیدن از سوی شما را ندارد و حتی مناسب دوستی نیست، زیرا باعث آزارتان میشود.
* مراقب تمایلات ناخودآگاهتان نسبت به موافقت یا تسلیم شدن در برابر خواستهای دیگران باشید. به جای اینکه در برابر هر سخن یا خواستهای بلافاصله پاسخ دهید، ابتدا کمی روی آن تامل کرده و ببینید چه چیزی واقعا از شما میخواهند. سپس با درنظر گرفتن شرایط و نیازهای خودتان نسبت به قبول یا رد آن خواسته اقدام کنید. هرگز به دلیل دیگران، نیازهای خود را نادیده نگیرید. البته قرار نیست رفتار خودخواهانه ای از خود نشان دهید و همیشه اولویتهای خودتان را مقدم بردیگران بدانید اما باید به خود یادآور شوید که نیازهای شما هم درست مانند نیازهای دیگران مهم هستند و باید همانقدر که برای دیگران ارزش قائل هستید به خودتان هم اهمیت بدهید و از ترس طرد شدن تن به انجام خواستههای دیگران ندهید و توجه به دیگران فقط و فقط به دلیل احساس واقعیتان در محبت کردن به دیگران باشد.
* زخمهای روحی و روانی دوران کودکیتان را شناسایی کنید. زیرا این کار به شما کمک میکند از احساسات بد دوران کودکی و آسیبپذیریتان کاسته شود. ناراحتیهای آن دوران را تنها به بخشی از خاطرات کودکیتان که تمام شده و گذشته اند تبدیل کنید. اکنون خود را فردی بزرگسال که مقتدر است بدانید. کسی که برای زندگی و احساس امنیت نیازی به خشنود کردن دیگران ندارد. البته این کار بسیار سخت و زمانبر است، اما با کمک روان درمانگری که در زمینه کودک درون تخصص دارد، میتوانید از عهده آن برآیید.
* استقلال فردیتان را بالا ببرید. با این روش می توانید خود را از شخصیت خشنودکننده دیگران به شخصیتی مستقل و بینیاز به دیگران تبدیل کنید. یادتان باشد که ممکن است اطرافیان تان همیشه با شما موافق نباشند و بخواهند نظراتشان را به شما تحمیل کنند. زمانی که مستقل بودن را تمرین کنید، می توانید از پس آنها برآمده و هویت و شخصیت خودرا حفظ کنید. ممکن است بخشی از شخصیت خشنودکنندهتان از نامطلوب و گستاخ به نظر آمدن بترسد، اما به خودتان اطمینان بدهید که با این روش میتوانید از هویت و شخصیت خود مراقبت کنید و چنین توجهای بسیار ضروری است.
با طی کردن فرآیند بهبود و بازسازی شخصیتتان میتوانید نسبت به زندگی احساس خوبی پیدا کرده و دچار شرمندگی و حقارت نشوید. با اعتبار بخشیدن به هویت خود، دیگران هم یاد میگیرند به شما احترام بگذارند.
بر اساس مطالعه جدیدی که در دانشگاه بیرمنگهام صورت گرفته، احتمال از دست دادن دندان در بین مردان سیگاری تا ۳.۶ برابر بیشتر از غیر سیگاری ها است. این رقم برای زنان سیگاری ۲.۵ است.
به گزارش مهر، از دست دادن دندان یک مشکل عمده بهداشت عمومی در سراسر جهان است. در انگلستان، ۱۵درصد از افراد ۶۵-۷۴ سال و بیش از ۳۰ درصد از افراد بالای ۷۵ سال همه دندان های طبیعی خود را از دست داده اند.
محققان معتقدند که سیگار عامل خطر مهمی برای لثه و دندان محسوب می شود. سیگار کشیدن می تواند خونریزی لثه را که ازعلائم مهم ابتلا به پریودنتیت می باشد، پنهان می کند و بنابراین لثه یک فرد سیگاری ممکن است سالم تر از آنچه که واقعا هست به نظر بیاید.
پروفسور دیتریش از دانشگاه بیرمنگهام می گوید:«این واقعا مایه تاسف است که سیگار کشیدن عوارض بیماری های لثه را پنهان می کند و فرد زمانی متوجه مشکل می شود که بیماری تا اعماق لثه نفوذ کرده است. با این حال گفتنی است که ترک سیگار می تواند خطر ابتلا به این بیماری های را بطور قابل توجهی کاهش دهد».
بیماری لثه و متعاقب آن از دست رفتن دندان، ممکن است اولین تاثیر قابل توجه سیگار بر سلامت یک فرد باشد. بنابراین، این عامل می تواند به این افراد انگیزه کافی برای ترک سیگار قبل از اینکه فرد دچار بیماری های ریه و سرطان ریه شود، دهد.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ کارشناسان در جدیدترین تحقیقات خود دریافتند صحبت کردن با خود نشان دهنده وجود اختلالات روانی نیست و برعکس نشان دهنده سلامت فرد است.
افرادی که با خود با صدای بلند صحبت میکنند بهتر از دیگران میتوانند احساسات خود را کنترل کنند، سازماندهی افکار مثبت و منفی دراین افراد به خوبی انجام میشود، همچنین آنها قابلیت برنامه ریزی دقیق تری برای کارهای خود دارند.
حافظه این افراد قوی است و در روابط اجتماعی و معاشرتها موفقتر از سایرین ظاهر میشوند.
براساس تحقیقات هر فردی درطول ۲۴ ساعت حداقل به مدت سه دقیقه با خود حرف میزند که بیشتر این حرفها حول محور دلجویی، دادن آرامش، سرزنش کردن، یادآوری کارها، حفظ کردن اطلاعات، تمرین گفتگوی خیالی با اشخاص دیگر و مواردی است که فرد نیاز دارد احساسات خود را کنترل کند و فردی دردسترس نیست تا از او نظرخواهی کند.
در زمانی که فرد احساس تنهایی میکند و به شدت درگیر احساسات است، به طور ناخودآگاه برای کنترل احساسات با خود صحبت میکند و در اکثر زمانها این کار باعث آرامش، تصمیم گیریهای صحیح و بهبود وضعیت روحی میشود.
در گذشته این کارنوعی اختلال ذهنی محسوب میشد، اما اکنون همگام با پیشرفتهای پزشکی این کار به عنوان یک روش درمانی طبیعی برای اعتدال بخشی به ذهن و تثبیت وضعیت روحی نامیده میشود.
این یافتهها حاصل پژوهش دانشمندان علوم روانشناسی دانشگاه Bangor University در کشور ولز است.
کارشناسان اعتقاد دارند انسان به دلیل ماهیت اجتماعی خود نیازبه صحبت با دیگران دارد وزمانی که فرد تنها باشد به طور ناخودآگاه شروع به صحبت با خود میکند تا این خلاء تنهایی را پر کند.
کارشناسان بر همین اساس توضیح میدهند که چرا در بیشتر مسابقات ورزشی مانند تنیس ورزشکار باخود صحبت میکند.
ورزشکار از این شیوه برای افزایش روحیه، آرام سازی ذهن، تقویت قوای جسمی و یادآوری تاکتیکهای مسابقه استفاده میکند.
البته در کنار مفید بودن این شیوه برای آرام سازی ذهن، کنترل آن باید دردست فرد باشد و تنها برای زمان هایی خاص از این شیوه استفاده کند.
حرف زدن بیش از حد باخود با صدای بلند، عصبانی شدن، خندیدن و گریه کردن و به طور کلی عدم توانایی احساسات میتواند درافراد نشان دهنده ابتلا به اختلالات روانی باشد و فرد برای مشاوره باید به متخصص مراجعه کند.