جام جم سرا:
مرضیه گرد گفت :شورای نظارت بر عملکرد مدارس غیردولتی در هر استانی متناسب با بخش آموزش ابتدایی باید شهریه پیش دبستانیها را اعلام کند. با توجه به اینکه تعداد کلاسها و ساعت مراکز پیش دبستانی کمتر از مدارس ابتدایی غیردولتی است نباید شهریه این مراکز بیشتر از مدارس ابتدایی اعلام شود.
به گفته گرد، پیش دبستانیها در دو بخش تعریف میشوند که صدور مجوز آنها بر عهده سازمان مدارس غیردولتی و توسعه مشارکتهای مردمی آموزش و پرورش است و تهیه محتوا و نحوه فعالیت آنها بر عهده معاونت آموزش ابتدایی است.
به نقل از مهر، وی افزود: پیش دبستانی ماهیت غیردولتی دارند اما مدارس دولتی که درگذشته مجوزفعالیت دریافت کردهاند، میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. البته به دلیل اینکه از والدین وجه دریافت میکنند نمی توانند عنوان دولتی داشته باشند.
وی درباره نحوه فعالیت مراکز پیش دبستانی در مناطق دو زبانه نیز گفت: در مناطق محروم و دو زبانه باید شرایطی فراهم شود تا خانوادههایی که توان مالی ندارند به شکل خرید خدمات آموزشی از خدمات مراکز پیش دبستانی بهرهمند شوند.
گرد در پایان تعداد دانشآموزان مراکز پیش دبستانی را 531 هزار نفر عنوان کرد که در 15 هزار و 994 مدرسه حضور دارند.
به گزارش جام جم سرا ، مشکلی که اغلب والدین با آن دست به گریبان هستند عدم تمرکز در کودکان پیشدبستانی است. برای کمک به تمرکز کودکان والدین میتوانند با انجام بازیهایی در خانه،ذهن کودک را برای دریافت آموزش عمومی و افزایش تمرکز یاری دهند.
نخست تصاویری را به کودک نشان دهید و از او بخواهید تا به دقت به آنها نگاه کند سپس تصویر را پنهان کرده و در مورد تصویر سؤال بپرسید. مثلاً اینکه چه رنگهایی در عکس دیدهای؟ چه اشکالی را مشاهده کردهای؟ موضوع عکس چه بود؟
دومین راهکار، این است که از کودک بخواهید اتاق و وسایل را با دقت نگاه کند و بعد برای مدت کوتاهی از اتاق خارج شود. تغییری در وسایل اتاق ایجاد کنید و پس از ورود کودک به اتاق از او بخواهید تغییر را حدس بزند. این بازی خوب دیدن و تمرکز را به کودک آموزش میدهد.
همچنین والدین می توانند برای کودک داستانهای صوتی تهیه کنند. موضوع داستانها را میتوانید بر اساس مسائل رفتاری کودک تعیین کنید تا جنبه آموزش رفتاری نیز تقویت شود.
از کودک بخواهید داستان را نه در اتاق خودش بلکه در محیط عادی خانه و حین انجام کارهای روزمره خانواده گوش کند و بعد در مورد داستان سؤال طرح کنید تا مطمئن شوید که کودک گوش داده است.
این کار باعث میشود کودک بهتر شنیدن را تمرین کند و عادت کند که در کلاسهای عمومی با تمرکز بیشتری به صحبتهای معلم توجه داشته باشد.
منبع:شبکه مجازی آستان
اشعار زیبا و خواندنی برای تبریک روز معلم کودکان و بچه های پیش دبستانی، مهد کودک و ابتدایی
هفت ساله که شدم،رفتم مدرسه
معلم یادم داد یک و دو سه
درس اولم آب وب ابا بود
درس آخرم شکر خدا بود
معلم آرام مرا می بوسید
با خنده گرم چون گل خورشید
نور امیدی معلم من
بر من تابیدی معلم من
تو دفتر نقاشی
عکس یه گل کشیدم
گلی از اون قشنگ تر
دور و برم ندیدم
روی گل قشنگم
اسم تو را گذاشتم
اسمی از اون قشنگ تر
واسش سراغ نداشتم
اسم تو را معلم
تو را که مهربانی
در باغ علم و ایمان
همیشه باغبانی
شاعر : سرکار خانم مهری طهماسبی دهکردی
خانم مربی من
با من چه مهربونه
نگاه مهربونش
مثل مامان می مونه
چقدر دو سش دارم من
دلم می خواد بدونه
هر روز تو کودکستان
کنار من بمونه
مثل یه باغه
هر کودکستان
روییده در آن
گلهای خندان
مینا و مریم
نسرین و سوسن
زنبق و نرگس
لاله و لادن
یه خار اخمو
تو باغ ما نیست
چون باغبونش
خانم مربی است
شاعر: متاسفانه شاعر این شعر مشخص نیست
حرف هایت را شنیدم در کلاس مهربانی
گفتی از آهنگ شادی
از خرد . از زندگانی
ای معلم. ای مدرس
ای ژیامت جاودانی
گاه سبزی گاه آبی
مثل جنگل مثل دریا
دست خطت خوب و زیبا
در میان دفتر ما …
شانزده . نوزده . بیست . امضا
یادگاری در دل ما
مدرسه، برای اغلب بچه ها، اولین مکانی است که در آن زندگی در کنار همسالان را تجربه می کنند. مدرسه، یک نهاد کوچک اما پراهمیت است که نمی توان آنرا جدا و متفاوت از جامعه دانست. به این ترتیب ممکن است هر رویداد اجتماعی بر مدرسه هم اثر گذارد.
مدرسه، مکانی مهم برای دانش آموزان است. دانش آموزانی که برای زندگی آماده می شوند، باید بیاموزند اجتماعی شدن و نحوه تعامل با اطرافیان، از طریق احترام به دیگران و پذیرفتن آنان صورت می گیرد.
اما مقوله احترام به دیگران، شاید به ظاهر موضوع پیچیده ای نباشد اما به نظر می رسد ضرورت یادگیری این موضوع برای دانش آموزان، از اهمیت زیادی برخوردار است و اگر یک دانش آموز در سنین اولیه ورود به مدرسه، مقوله رفتاری مربوط به احترام را بیاموزد و یا این الگوی عمل رشد کند و البته به طور مداوم این رفتارهای اجتماعی را از جانب اولیای مدرسه هم مشاهده کند و در خانواده ای زندگی کند که اعضای آن هم به این مقوله معتقد هستند، آن زمان می توان امیدوار بود که فردی با شخصیت طبیعی و با برخورداری از معیارهای یک انسان محترم و مودب رشد کرده و با این خصلت ها به جامعه بزرگتری وارد می شود تا به ایفای نقش خویش بپردازد.
به راستی هر یک از والدینی که فرزند نونهالی دارند که در سال تحصیلی جاری در مدرسه حضور پیدا کرده، تا چه حد به این موضوعات اهمیت می دهند؟
بسیاری از والدین گرفتار دغدغه هایی هستند که به سطح درسی و میزان یادگیری فرزندانشان مربوط می شود، که هرچند بحث علم آموزی هم مهم است و جایگاه توجه به آن محفوظ، اما به نظر می رسد که مسائل و مباحث مربوط به تربیت فرزندان، از هر مقوله ای مهمتر است. این همان اصل مهمی است که شاکله شخصیت یک انسان را می سازد. تربیت همان فرایند پراهمیتی است که کوتاهی در آن، مقدمه ای می شود برای بروز و ظهور انواع مشکلات و آسیب های اجتماعی.
چه باید کرد؟
بسیاری از والدین در شرایط فعلی از اسارت فرزندان در چنگال تکنولوژی می نالند و این معضلی است که والدین نسل های گذشته، هرگز به اندازه والدین فعلی به آن فکر نمی کردند.
ارتباط بچه ها با تلویزیون، سی دی های متنوع فیلم و کارتون، اینترنت و شبکه های اجتماعی، اثرات مختلفی را برای آنها به دنبال دارد که بحث و بررسی در این باره، مجالی طولانی و مفصل می طلبد. به همین جهت در این نوشتار به ذکر یک مثال در این دایره وسیع می پردازیم.
خشونت در بین دانش آموزان
یکی از معضلاتی که والدین و اولیای مدارس و خصوصا مدارس پسرانه با آن روبرو هستند، موضوع خشونت در میان بچه هاست که این خشونت می تواند در سطح کلامی و فیزیکی رخ دهد.
همان طور که می دانید خشونت یکی از مهم ترین آسیب هایی است که سلامت روان فرد و در نهایت جامعه ای را به خطر می اندازد. به همین دلیل است که آموزش خشونت توسط بچه ها، در مدرسه در مقایسه با اماکن دیگر از حساسیت های ویژه ای برخوردار است.
خشونتی که در کلاس، در بین هم شاگردی ها، بین معلم و دانش آموز و خشونت در حیاط و محیط مدرسه بین دانش آموزان مشاهده می شود…این موضوعی است که برای اغلب والدین آزار دهنده است اما متاسفانه تماشای فیلم های هیجانی و خشونت آمیز و خو کردن پسربچه ها با شخصیت هایی همچون مرد عنکبوتی، مرد آهنین، سوپر من و بتمن، نتیجه ای جز بروز رفتارهای هیجانی و خشونتی در بچه ها، نخواهد داشت.
این موضوعی است که توجه ویژه والدین را می طلبد. دور نگه داشتن فرزندان از این موارد احتمالا کار ساده ای نخواهد بود. آنهم در جامعه ای که تصویر مرد عنکبوتی در روی کیف مدرسه و کفش و لباس و کلاه تولد، نفش بسته است. که همین ابزارهای دم دستی هم به طور مجدد برای کودکان تداعی کننده نقشی هستند که ممکن است روزی به تماشای آن نشسته باشد و حتی اگر بخواهد آنرا فراموش کند، این تکرارهای مکرر مانع می شود.
به این ترتیب این عجیب نیست که پسربچه ها در همزاد پنداری با این شخصیت ها، به ایفای نقش های خیالی در محیط های مختلف بپردازند که البته این ایفای نقش در مدرسه و در میان گروه همسالان، برای آنها جذاب تر است تا به این وسیله بتوانند خودی نشان دهند و نگاه ها را به سمت خود برگردانند که وقتی موفق به این کار شدند، احتمالا رفتارهای متنوع تری نشان می دهند، رفتارهایی شامل زورگویی، باج گیری، تهدید، آسیب رساندن به هم کلاسی و یا وسایل مدرسه باشد.
آنچه مهم است شناسایی علل و عوامل بروز خشونت در میان پسربچه هاست که این امر باید با همفکری والدین و اولیای مدرسه صورت گیرد.
دشواری های اجتماعی، نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و خانوادگی می تواند از علل زمینه ساز بروز خشونت در مدرسه باشد. فقر، بیکاری، بیسوادی پدر و مادر، طلاق و اعتیاد مواردی از نابسامانی های اجتماعی به شمار می روند که بیشتر از همه، مدارس مناطق محروم و شهرک های دور از مرکز را گرفتار می سازد. هرچند که قشر مرفه جامعه هم از این موضوع مصون نیستند و موضوع خشونت در مدارس غیرانتفاعی هم وجود دارد که به نظر می رسد بیشتر به تماشای فیلم توسط دانش آموزان مربوط می شود.
بهتر است باور کنیم که شرایط خانوادگی در بروز رفتارهای مختلف از فرزندانمان در مدرسه، تاثیر مستقیم دارد. بنابراین به این موضوع بیندیشیم که محیط خانه را به محیطی امن و آرام تبدیل کنیم تا زمینه های بروز رفتارهای خشن را در بچه ها کاهش دهیم.
منبع:tebyan.net
1- تعلیم مفاهیم اساسی:
در حدود 7 یا 8 سالگی، شاگرد رفته رفته خواندن و نوشتن و حساب کردن را یاد میگیرد پس از شروع تعلیم این مواد که در حکم وسیلهاند و پایهی مطالعات دیگر به شمار میروید، میتوان برای ممارست دادن فکر خاص این دوره و به مدد موادی که برای این منظور انتخاب شده اسـت به تنظیم برنامه پرداخت.الف- آموزش مفهوم عدد
مفهوم عدد پیش از سنین دبستانی پیدا میشود. نخست این مفهوم به صورت تشخیص «یک» از «چند» یا واحد از کثیر ظاهر میگردد. سپس از دو تا پنج سالگی علم به عدد هر ساله بطور متوسط به صورت یاد گرفتن یک واحد صورت میگیرد و این وضع تا پنج سالگی ادامه دارد. آنگاه، چه مربی توجه داشته باشد و چه نداشته باشد، ناگهان ذهن کودک خود در این زمینه به راه میافتد. مع هذا در ظرف ماهها تنها اعداد اصلی را بازگو میکند. در مرحلهی نخستین، عدد هنوز نمودار ذهنی (1) نیست و به همهی اشیاء تعلق میگیرد یعنی کودک آن را در مورد گروهی از اشیاء به هر صورت که باشند به کار میبرد. عملیات اولیه یعنی جمع و تفریق در مواردی که عدد به طور عینی به کار میرود قابل اعمال اسـت. بر اثر عملیات مجرد ضرب و تقسیم رفته رفته ولی به سرعت، عدد از صورت عینی خارج میشود. شاگرد دبستانی در این دوره به مدد حساب مرحلهی بازی کارکردی (فونکسیونی) با عدد را پشت سر میگذارد. چابکی و مهارت وی رسیدن او به مرحلهی جدید را آسان میسازد. در این مرحله، عدد علامتی اسـت که به یاری آن کودک میتواند حساب و استدلال کند. مرحلهی جبر بعد از این مرحله پیش میآید و مرحلهی اخیر با آغاز دورهی نوجوانی هم زمان اسـت.ب- آموزش مفهوم مکان
مفهوم فضا یا مکان نیز زود ظاهر میشود. کودکان بسیار زود از جای اشیاء و وسعت و فاصلهی آنها تصوری به دست میآورند. دست زدن به اشیاء و راه رفتن و تمرین حواس به یاری اصطلاحات خاص، مانند چپ و راست و بالا و پائین و مانند آن، وضع اشیاء را در فضا روشن تر میسازد. در این جا منظور، فضای عینی یعنی بصری و لمسی و حرکتی اسـت نه فضای ریاضی مجرد و متجانس که چندی بعد، به مدد هندسه تصور آن میسر میگردد.ج- آموزش مفهوم زمان
مفهوم زمان به مفهوم مکان وابسته اسـت اما تحول این مفهوم در ذهن کودک کندتر صورت میگیرد و این تفاوت نتایج تربیتی مهمی به بار میآورد. اگر به نخستین خاطرات خود ببندیشیم، خواهیم دید که مفهوم زمان نیز بسیار زود ظاهر میشود. در واقع ، کودک شیرخوار و کودک کودکستانی در حال زندگانی و فکر میکنند. این کودکان متوجه زمانی که میگذرد و خلاصه مدت رویدادها نیستند و گذشته را از حال درست باز نمی شناسند و نسبت به شدن یا صیرورت با آن که خود مظهر آنند، بیگانهاند. طفل ماهها پیش از آن که تصور روشنی از زمان داشته باشد ساعت را میخواند و تاریخها را تکرار میکند. این اختلاط زمانی، در طی کودکی سوم رفته رفته از میان میرود و زمان تاریخی از این پس به صورت توالی حوادث در فکر کودک ایجاد میشود. این مقدمهی زمان شناسی اسـت. همچنین تصور پیری نیز ظاهر میشود. لکن تا دورهی نوجوانی هنوز ابهام ریشه داری دیده میشود و کودک به دشواری میتواند بدون دستیاری دیگران رویدادها را درست در زمان جای دهد.د- آموزش مفهوم علت
کلمهی علت معانی مختلف دارد: یک معنی آن باعث عمل بودن اسـت یعنی وقایع به وسیلهی آنچه که گاهی علت روانی نامیده میشود به هم مربوط میشوند (علت روانی). رابطهی ضروری و پایدار میان دو پدیده نیز یکی دیگر از معانی علت اسـت (علت علمی). علیت نوع اول بر فکر به هم آمیختهی کودک دورهی قبل حاکم اسـت. علیت نوع دوم از 9 یا 10 سالگی در ذهن کودک دبستانی پیدا میشود. اما همان طور که میشو (2) نشان داده ممکن اسـت بقایای خودمداری تا دورهی نوجوانی نیز باقی بماند. تلقین اجتماعی نیز ممکن اسـت باعث ابهامهای عجیبی بشود: یکی از این نمونهها، کلاس هفتم یکی از دبیرستانهای دخترانه اسـت که در زیر زمین آن که انبار کاغذ بود آتش سوزی آغاز شد و دختران آن دبیرستان جداً عقیده داشتند که حریق در نتیجهی ترکیدن لولهی آب داغ به وقوع پیوسته اسـت.2- تربیت ذوق:
بیداری ذوق، به تعلیم ادبیات و کارهای هنری در مدرسه بستگی بسیار دارد. در اینجا باید اثر عمده تدریس زبان مادری به معنی وسیع کلمه یعنی آموختن زبان و قرائتی که با توضیح همراه باشد و نیز نگارش را در تربیت یادآور شد.الف- آموزش زبان و ادبیات
زبان در واقع ابزار فرهنگ یا تمدن و وسیلهی آن به شمار میرود. اثر زبان تنها در زمینهی زیبائی و مسائل ذوقی آشکار نیست، وسیلهی تربیتی مهمی نیز هست.ب- آموزش هنرها
موسیقی و نقاشی دو وسیلهی تربیت ذوق اسـت که غالباً مورد غفلت قرار میگیرد. تعلیم موسیقی در واقع در این دوره منابع جدیدی را در اختیار مربی قرار میدهد. مثلاً آموزش سولفژ که زبان موسیقی نوشته را به شاگرد میشناساند یا به کار بردن یکی از آلات موسیقی و مخصوصاً آواز گروهی از وسائل بسیار مؤثر به شمار میروند. آواز جمعی علاوه بر این که شاگرد را از لذائذ موسیقی بهره مند میسازد در تربیت اجتماعی او نیز بسیار مؤثر اسـت. از این رو، انسان از دیدن این که مقام کوچک مسخره آمیزی در اغلب مدارس ما بدان میدهند متأثر میشود و حال آن که میبایستی تا سنین بلوغ لااقل هر روز یک ساعت درس به این موضوع اختصاص داده شود. البته به نقاشی اهمیت بیشتری داده میشود اما هرچه کودک بزرگتر میشود نقاشی از صورت وسیلهی بیان آزادانه یا طبیعی خارج میگردد و دیگر وسیلهی تربیت ذوق نیست. امروز درس نقاشی غالباً ساعت آزادی و بیکاری و استراحت بدون فایده اسـت و یا صورت تمرین کسل کنندهای دارد. شاگردان غالباً از روی اشیائی که در آن هیچ گونه جنبهی خیال انگیز و شخصیت وجود ندارد نقاشی میکنند. تنها برخی از معلمان و شاگردان با استعداد این تمرین را از بیهودگی و فرومایگی میرهانند و به آن معنی ذوقی و جمالی میبخشند. خوشبختانه فنون زندگانی جدید وسائل جدیدی را در اختیار ما میگذارد که با اشاعهی آثار هنری میتوانند به ایجاد ذوق مدد کنند. به همین دلیل جعبهی آواز (فونوگراف) و رادیو و سینما باید در مدرسه جائی داشته باشد. تزیین کلاس با نسخهی دوم از نگارهها (تابلو)های مشهور نیز میتواند در ضمن این که شاگردان را با زیبائی در تماس دائم میگذارد اثر عمیقی در حساسیت آنان داشته باشد. اغلب نتیجهی این تربیت با توقع ما مطابقت ندارد. ذوق کودک 12 ساله را هر چند با دقت تربیت کرده باشیم طبعاً میان بیمزگی و خستگی و مبالغه در آرایش نوسان دارد.3- تربیت شخصیت:
تربیت منش با حیات اجتماعی بستگی بسیار نزدیک دارد. کودک دبستانی رفته رفته در خانه خود را عضو گروهی میبیند که هیأتی مخصوص به خود دارد. احساس تعلق که در حیات انفعالی فرد مانند حیات اجتماعی بسیار بسیار مؤثر اسـت، نخست در دامان خانواده پرورش مییابد. این احساس که در کودک سالم عنصر ثبات و اعتماد و امن اسـت، غالباً در کودکی فرزند خوانده (3) دستخوش اختلالاتی میشود. شاگرد نباید عادت کند که خانواده خود را از هر خانواده دیگر بالاتر بداند زیرا این امر سبب تحقیر دیگران و حسادت و خصومت نسبت به کسانی میشود که عضو خانوادهی او نیستند- ضمناً امید آن اسـت که وی تعلق خانوادگی را احساس کند و این احساس را محبت و حرکات و سکنات احترام آمیز و شرکت در شادیها و غمها در وی نگاه دارد.نتیجه
رویهمرفته، یک امر اساسی در این دوره از تربیت تفوق دارد و امور دیگر را تحت الشعاع خود قرار میدهد و آن عادت دادن کودک به مدرسه و درس و تحصیل اسـت. هم چنان که سالهای نخستین را میتوان سنین آشنا شدن با خانواده نامید.پینوشتها:
1- Symbole.
2- Michaud.
3- Enfant adoptif.
4- G. Mélinad.
5- René Hubert.
6- Franz Hals.
7- Lucca della Robbia.
به گزارش جام جم سرا ، مشکلی که اغلب والدین با آن دست به گریبان هستند عدم تمرکز در کودکان پیشدبستانی اســت. برای کمک به تمرکز کودکان والدین میتوانند با انجام بازیهایی در خانه،ذهن کودک را برای دریافت آموزش عمومی و افزایش تمرکز یاری دهند.
نخست تصاویری را به کودک نشان دهید و از او بخواهید تا به دقت به آنها نگاه کند سپس تصویر را پنهان کرده و در مورد تصویر سؤال بپرسید. مثلاً اینکه چه رنگهایی در عکس دیدهای؟ چه اشکالی را مشاهده کردهای؟ موضوع عکس چه بود؟
دومین راهکار، این اســت که از کودک بخواهید اتاق و وسایل را با دقت نگاه کند و بعد برای مدت کوتاهی از اتاق خارج شود. تغییری در وسایل اتاق ایجاد کنید و پس از ورود کودک به اتاق از او بخواهید تغییر را حدس بزند. این بازی خوب دیدن و تمرکز را به کودک آموزش میدهد.
همچنین والدین می توانند برای کودک داستانهای صوتی تهیه کنند. موضوع داستانها را میتوانید بر اساس مسائل رفتاری کودک تعیین کنید تا جنبه آموزش رفتاری نیز تقویت شود.
از کودک بخواهید داستان را نه در اتاق خودش بلکه در محیط عادی خانه و حین انجام کارهای روزمره خانواده گوش کند و بعد در مورد داستان سؤال طرح کنید تا مطمئن شوید که کودک گوش داده اســت.
این کار باعث میشود کودک بهتر شنیدن را تمرین کند و عادت کند که در کلاسهای عمومی با تمرکز بیشتری به صحبتهای معلم توجه داشته باشد.
منبع:شبکه مجازی آستان
1- تعلیم مفاهیم اساسی:
در حدود 7 یا 8 سالگی، شاگرد رفته رفته خواندن و نوشتن و حساب کردن را یاد میگیرد پس از شروع تعلیم این مواد که در حکم وسیلهاند و پایهی مطالعات دیگر به شمار میروید، میتوان برای ممارست دادن فکر خاص این دوره و به مدد موادی که برای این منظور انتخاب شده اسـت به تنظیم برنامه پرداخت.الف- آموزش مفهوم عدد
مفهوم عدد پیش از سنین دبستانی پیدا میشود. نخست این مفهوم به صورت تشخیص «یک» از «چند» یا واحد از کثیر ظاهر میگردد. سپس از دو تا پنج سالگی علم به عدد هر ساله بطور متوسط به صورت یاد گرفتن یک واحد صورت میگیرد و این وضع تا پنج سالگی ادامه دارد. آنگاه، چه مربی توجه داشته باشد و چه نداشته باشد، ناگهان ذهن کودک خود در این زمینه به راه میافتد. مع هذا در ظرف ماهها تنها اعداد اصلی را بازگو میکند. در مرحلهی نخستین، عدد هنوز نمودار ذهنی (1) نیست و به همهی اشیاء تعلق میگیرد یعنی کودک آن را در مورد گروهی از اشیاء به هر صورت که باشند به کار میبرد. عملیات اولیه یعنی جمع و تفریق در مواردی که عدد به طور عینی به کار میرود قابل اعمال اسـت. بر اثر عملیات مجرد ضرب و تقسیم رفته رفته ولی به سرعت، عدد از صورت عینی خارج میشود. شاگرد دبستانی در این دوره به مدد حساب مرحلهی بازی کارکردی (فونکسیونی) با عدد را پشت سر میگذارد. چابکی و مهارت وی رسیدن او به مرحلهی جدید را آسان میسازد. در این مرحله، عدد علامتی اسـت که به یاری آن کودک میتواند حساب و استدلال کند. مرحلهی جبر بعد از این مرحله پیش میآید و مرحلهی اخیر با آغاز دورهی نوجوانی هم زمان اسـت.ب- آموزش مفهوم مکان
مفهوم فضا یا مکان نیز زود ظاهر میشود. کودکان بسیار زود از جای اشیاء و وسعت و فاصلهی آنها تصوری به دست میآورند. دست زدن به اشیاء و راه رفتن و تمرین حواس به یاری اصطلاحات خاص، مانند چپ و راست و بالا و پائین و مانند آن، وضع اشیاء را در فضا روشن تر میسازد. در این جا منظور، فضای عینی یعنی بصری و لمسی و حرکتی اسـت نه فضای ریاضی مجرد و متجانس که چندی بعد، به مدد هندسه تصور آن میسر میگردد.ج- آموزش مفهوم زمان
مفهوم زمان به مفهوم مکان وابسته اسـت اما تحول این مفهوم در ذهن کودک کندتر صورت میگیرد و این تفاوت نتایج تربیتی مهمی به بار میآورد. اگر به نخستین خاطرات خود ببندیشیم، خواهیم دید که مفهوم زمان نیز بسیار زود ظاهر میشود. در واقع ، کودک شیرخوار و کودک کودکستانی در حال زندگانی و فکر میکنند. این کودکان متوجه زمانی که میگذرد و خلاصه مدت رویدادها نیستند و گذشته را از حال درست باز نمی شناسند و نسبت به شدن یا صیرورت با آن که خود مظهر آنند، بیگانهاند. طفل ماهها پیش از آن که تصور روشنی از زمان داشته باشد ساعت را میخواند و تاریخها را تکرار میکند. این اختلاط زمانی، در طی کودکی سوم رفته رفته از میان میرود و زمان تاریخی از این پس به صورت توالی حوادث در فکر کودک ایجاد میشود. این مقدمهی زمان شناسی اسـت. همچنین تصور پیری نیز ظاهر میشود. لکن تا دورهی نوجوانی هنوز ابهام ریشه داری دیده میشود و کودک به دشواری میتواند بدون دستیاری دیگران رویدادها را درست در زمان جای دهد.د- آموزش مفهوم علت
کلمهی علت معانی مختلف دارد: یک معنی آن باعث عمل بودن اسـت یعنی وقایع به وسیلهی آنچه که گاهی علت روانی نامیده میشود به هم مربوط میشوند (علت روانی). رابطهی ضروری و پایدار میان دو پدیده نیز یکی دیگر از معانی علت اسـت (علت علمی). علیت نوع اول بر فکر به هم آمیختهی کودک دورهی قبل حاکم اسـت. علیت نوع دوم از 9 یا 10 سالگی در ذهن کودک دبستانی پیدا میشود. اما همان طور که میشو (2) نشان داده ممکن اسـت بقایای خودمداری تا دورهی نوجوانی نیز باقی بماند. تلقین اجتماعی نیز ممکن اسـت باعث ابهامهای عجیبی بشود: یکی از این نمونهها، کلاس هفتم یکی از دبیرستانهای دخترانه اسـت که در زیر زمین آن که انبار کاغذ بود آتش سوزی آغاز شد و دختران آن دبیرستان جداً عقیده داشتند که حریق در نتیجهی ترکیدن لولهی آب داغ به وقوع پیوسته اسـت.2- تربیت ذوق:
بیداری ذوق، به تعلیم ادبیات و کارهای هنری در مدرسه بستگی بسیار دارد. در اینجا باید اثر عمده تدریس زبان مادری به معنی وسیع کلمه یعنی آموختن زبان و قرائتی که با توضیح همراه باشد و نیز نگارش را در تربیت یادآور شد.الف- آموزش زبان و ادبیات
زبان در واقع ابزار فرهنگ یا تمدن و وسیلهی آن به شمار میرود. اثر زبان تنها در زمینهی زیبائی و مسائل ذوقی آشکار نیست، وسیلهی تربیتی مهمی نیز هست.ب- آموزش هنرها
موسیقی و نقاشی دو وسیلهی تربیت ذوق اسـت که غالباً مورد غفلت قرار میگیرد. تعلیم موسیقی در واقع در این دوره منابع جدیدی را در اختیار مربی قرار میدهد. مثلاً آموزش سولفژ که زبان موسیقی نوشته را به شاگرد میشناساند یا به کار بردن یکی از آلات موسیقی و مخصوصاً آواز گروهی از وسائل بسیار مؤثر به شمار میروند. آواز جمعی علاوه بر این که شاگرد را از لذائذ موسیقی بهره مند میسازد در تربیت اجتماعی او نیز بسیار مؤثر اسـت. از این رو، انسان از دیدن این که مقام کوچک مسخره آمیزی در اغلب مدارس ما بدان میدهند متأثر میشود و حال آن که میبایستی تا سنین بلوغ لااقل هر روز یک ساعت درس به این موضوع اختصاص داده شود. البته به نقاشی اهمیت بیشتری داده میشود اما هرچه کودک بزرگتر میشود نقاشی از صورت وسیلهی بیان آزادانه یا طبیعی خارج میگردد و دیگر وسیلهی تربیت ذوق نیست. امروز درس نقاشی غالباً ساعت آزادی و بیکاری و استراحت بدون فایده اسـت و یا صورت تمرین کسل کنندهای دارد. شاگردان غالباً از روی اشیائی که در آن هیچ گونه جنبهی خیال انگیز و شخصیت وجود ندارد نقاشی میکنند. تنها برخی از معلمان و شاگردان با استعداد این تمرین را از بیهودگی و فرومایگی میرهانند و به آن معنی ذوقی و جمالی میبخشند. خوشبختانه فنون زندگانی جدید وسائل جدیدی را در اختیار ما میگذارد که با اشاعهی آثار هنری میتوانند به ایجاد ذوق مدد کنند. به همین دلیل جعبهی آواز (فونوگراف) و رادیو و سینما باید در مدرسه جائی داشته باشد. تزیین کلاس با نسخهی دوم از نگارهها (تابلو)های مشهور نیز میتواند در ضمن این که شاگردان را با زیبائی در تماس دائم میگذارد اثر عمیقی در حساسیت آنان داشته باشد. اغلب نتیجهی این تربیت با توقع ما مطابقت ندارد. ذوق کودک 12 ساله را هر چند با دقت تربیت کرده باشیم طبعاً میان بیمزگی و خستگی و مبالغه در آرایش نوسان دارد.3- تربیت شخصیت:
تربیت منش با حیات اجتماعی بستگی بسیار نزدیک دارد. کودک دبستانی رفته رفته در خانه خود را عضو گروهی میبیند که هیأتی مخصوص به خود دارد. احساس تعلق که در حیات انفعالی فرد مانند حیات اجتماعی بسیار بسیار مؤثر اسـت، نخست در دامان خانواده پرورش مییابد. این احساس که در کودک سالم عنصر ثبات و اعتماد و امن اسـت، غالباً در کودکی فرزند خوانده (3) دستخوش اختلالاتی میشود. شاگرد نباید عادت کند که خانواده خود را از هر خانواده دیگر بالاتر بداند زیرا این امر سبب تحقیر دیگران و حسادت و خصومت نسبت به کسانی میشود که عضو خانوادهی او نیستند- ضمناً امید آن اسـت که وی تعلق خانوادگی را احساس کند و این احساس را محبت و حرکات و سکنات احترام آمیز و شرکت در شادیها و غمها در وی نگاه دارد.نتیجه
رویهمرفته، یک امر اساسی در این دوره از تربیت تفوق دارد و امور دیگر را تحت الشعاع خود قرار میدهد و آن عادت دادن کودک به مدرسه و درس و تحصیل اسـت. هم چنان که سالهای نخستین را میتوان سنین آشنا شدن با خانواده نامید.پینوشتها:
1- Symbole.
2- Michaud.
3- Enfant adoptif.
4- G. Mélinad.
5- René Hubert.
6- Franz Hals.
7- Lucca della Robbia.
به گزارش جام جم سرا ، مشکلی که اغلب والدین با آن دست به گریبان هستند عدم تمرکز در کودکان پیشدبستانی اســت. برای کمک به تمرکز کودکان والدین میتوانند با انجام بازیهایی در خانه،ذهن کودک را برای دریافت آموزش عمومی و افزایش تمرکز یاری دهند.
نخست تصاویری را به کودک نشان دهید و از او بخواهید تا به دقت به آنها نگاه کند سپس تصویر را پنهان کرده و در مورد تصویر سؤال بپرسید. مثلاً اینکه چه رنگهایی در عکس دیدهای؟ چه اشکالی را مشاهده کردهای؟ موضوع عکس چه بود؟
دومین راهکار، این اســت که از کودک بخواهید اتاق و وسایل را با دقت نگاه کند و بعد برای مدت کوتاهی از اتاق خارج شود. تغییری در وسایل اتاق ایجاد کنید و پس از ورود کودک به اتاق از او بخواهید تغییر را حدس بزند. این بازی خوب دیدن و تمرکز را به کودک آموزش میدهد.
همچنین والدین می توانند برای کودک داستانهای صوتی تهیه کنند. موضوع داستانها را میتوانید بر اساس مسائل رفتاری کودک تعیین کنید تا جنبه آموزش رفتاری نیز تقویت شود.
از کودک بخواهید داستان را نه در اتاق خودش بلکه در محیط عادی خانه و حین انجام کارهای روزمره خانواده گوش کند و بعد در مورد داستان سؤال طرح کنید تا مطمئن شوید که کودک گوش داده اســت.
این کار باعث میشود کودک بهتر شنیدن را تمرین کند و عادت کند که در کلاسهای عمومی با تمرکز بیشتری به صحبتهای معلم توجه داشته باشد.
منبع:شبکه مجازی آستان
بامداد – در این پست بازی های آموزشی پیش دبستانی را آماده کرده ایم.
آیا از اینکه فرزندتان کارهای خوبی انجام نمی دهد، دادتان در آمده است؟ باید دست از سخنرانی بردارید و روش تربیتی خود را تغییر دهد و جالب کنید. در خلال بازی می توانید مسوولیت، صداقت، همدلی، صبر و … را به کودک خود بیاموزید.
این روش بسیار کارساز است زیرا کودک متوجه نمی شود به او درس اخلاق می دهید و خیلی راحت آنها را قبول می کند و به مرور یاد می گیرد رفتار درست چیست و در موقعیت های مختلف چه واکنشی باید نشان دهد.
۱٫ قطار بسازید
روش بازی: برای این بازی به چند جعبه مقوایی بزرگ نیاز دارید که کودک و دوستانش بتوانند راحت داخل آن بنشینند. بعلاوه، ابزار کار نیز همچون کاغد رنگی، چسب، ماژیک، مداد رنگی، استیکر و … به آنها بدهید و از آنها بخواهید تا هر کدام جعبه خود را به قطار تبدیل کنند. هنگامی که آنها می خواهند قسمت بیرونی واگن خود را تزیین کنند و برای آن چرخ، پنجره یا … بگذارند، آنها را راهنمایی کنید تا با همکاری هم چند واگن پشت سر هم قطار را بسازند.
نکته آموزشی این بازی: پشتکار. این بازی که مبتنی بر کار گروهی است، حس انجام، ادامه و به ثمر رساندن کاری را به کودک منتقل می کند. کودک با این بازی می آموزد در نتیجه تلاش های خود به نتیجه خوبی می رسد. می آموزد برای رسیدن به هدف باید تلاش کرد و در این مسیر از دوستان نیز کمک گرفت.
نکته آموزشی والدین: توجه داشته باشید، ممکن است کودک از این بازی خوشش بیاید و بخواهد دوباره و دوباره آن را انجام دهید. بنابراین، جعبه های را دور نریزید.
۲٫ بازی های شاد
روش بازی: روی کاغذهای مربعی شکل، تصاویر مختلفی از چهره هایی را ترسیم کنید که به نوعی ناراحت، عصبانی، غمگین و بیمار هستند. کاغذها را داخل سبد بگذارید. از کودک بخواهید یکی از کاغذها را بیرون بیاورد و چهره روی کاغذ را با پانتومیم بازی کند. به طور مثال، برای چهره «غمگین»، کودک باید ادای گریه کردن در بیاورد. وظیفه بچه های دیگر این است تا از او بخواهند احساس بهتری داشته باشد. ابتدا آنها باید از کودک سوال بپرسند؛ چرا غمگینی؟ چطور می توانم به تو کمک کنم؟ و … . کودکی که پانتومیم بازی می کند، پاسخ سوال ها را می دهد و کودکان دیگر سعی می کنند برای داشتن احساس خوب به او راهکاریی ارایه کنند. به طور مثال، او را در آغوش بکشند یا به او بگویند متاسفم.
نکته آموزشی این بازی: همدردی. همدردی یکی از بهترین فضیلت های انسان ها است. کودک تا زمانی که احساس ناراحتی نداشته باشد، متوجه نمی شوند چگونه می توانند به دیگران احترام و مهربانی خود را عرضه کنند.
نکته آموزشی والدین: برای این بازی باید وسایل متنوعی همچون پلاستیک غذا، حیوانات پلاستیکی، جعبه کار پزشکی و … در اختیار داشته باشید. هر چه وسایل همدردی بیشتر در دست باشد، کودک با خلاقیت بیشتری به دوست خود کمک می کند تا ناراحتی اش را فراموش کند. به طور مثال، اگر باند داشته باشد، می تواند دست مثلا آسیب دیده خود را بانداژ کند.
۳٫ بازی دور یا نزدیک
روش بازی: یکی از کودکان را به عنوان یابنده انتخاب کنید. او را به بیرون اتاق بفرستید تا بچه های دیگر چیزی را در اتاق مخفی کنند. از یابنده بخواهید وارد اتاق شود. از او بخواهید مثلا توپ قرمز مخفی شده را بیابد. هنگامی که او به محل اختفای توپ نزدیک شد، با ضربه های سریع روی میز بزنید ولی اگر از محل دور می شد، فاصله ضرب آهنگ ها را بیشتر و صدا را ضعیف تر کنید. این کار را باید تا زمانی انجام دهید تا یابنده توپ موردنظر را بیابد.
نکته آموزشی این بازی: همکاری. این بازی حس همکاری را میان کودکان تقویت می کند. آنها با این بازی می آموزند که چگونه با همکاری هم می توانند توپ قایم شده را بیابند و این همکاری چقدر لذت بخش و شاد است.
نکته آموزشی والدین: این کار را می توانید با نشان دادن سرما یا گرما هم انجام دهید. مثلا وقتی به محل نزدیک می شود، نشان دهید گرمتان شده است یا اگر دور شد، نشان دهید سردتان است.
۴٫ حدس کلمات
روش بازی: به نوبت از بچه ها بخواهید چیزی در ذهن خود تصور کنند و آن را توضیح دهند. به طور مثال: «چیزی که من تصور کرده ام سبز رنگ است.» کودکان دیگر باید حدس بزنند که آن چیست: «درخت!»، «تی شرت بابا!» یا .. . هر کس درست حدس بزند می تواند کلمه ای در ذهن خود تصور کند.
نکته آموزشی این بازی: صبر. کودکان با این بازی صبر کردن را می آموزند. این بازی باعث می شود تا کودکان ساکت و آرام بنشینند و به حرف های دیگران گوش کنند تا نوبتشان فرا برسد.
نکته آموزشی والدین: انجام این بازی در مکان های کسل کننده ای همچون فرودگاه برای کودکان سرگرم کننده و جالب است.
بازی های آموزشی پیش دبستانی
۵٫ مامان، من می تونم؟
روش بازی: از کودکان بخواهید سه متر دورتر و در مقابل شما بایستند. هر مرتبه به یکی از بچه دستوری بدهید. «سارا، یک قدم جلو بیا» سارا باید از شما بپرسد: « مامان، من می تونم؟» و شما در پاسخ می توانید بگویید: «بله، بیا.» یا «نه. نمی توانی». اگر پاسخ شما مثبت باشد، کودک باید پیش از انجام دستور به شما بگوید: «ممنون». هر کودکی که یکی از این مراحل را فراموش کرد یا بدون اجازه حرکت خود را انجام داد دوباره به ابتدای خط فرستاده می شود. این بازی را باید تا زمانی انجام دهید تا کودکان به مادر برسند. می توانید به هر کدام از برنده ها اجازه دهید نقش مادر را بازی کند.
نکته آموزشی این بازی: احترام. این بازی به کودکان می آموزد چگونه باید همیشه احترام یکدیگر را حفظ کنند. این بازی تعارفات رسمی که لازمه احترام اجتماعی است را به کودک می آموزد.
نکته آموزشی والدین: برای اینکه کودکان مراحل مختلف بازی را با هم قاطی نکنند (من نمی دانستم الان باید تشکر کنم!)، پیش از آغاز بازی قوانینی برای بازی تعیین کنید.
۶٫ گفتن حقیقت
روش بازی: اعضای خانواده را دور هم جمع کنید و به همه شرکت کننده ها اجازه تمام کردن جمله را بدهید: «من ترسیدم وقتی … »، پدر و مادر نیز می توانند با گفتن کلمات خود جمله را تمام و در بازی شرکت کنند. («من ترسیدم وقتی رادین در مغازه قایم شد و نتوانستم او را پیدا کنم»). وقتی همه این جمله را با داستان خود تمام کردند، سراغ کلمه یا عبارت نیمه تمام دیگری بروید. من خوشحال شدم .. من تعجب کردم … و … .
نکته آموزشی این بازی: صداقت. وقتی به کودک خود فرصت بیان احساساتش را می دهید، در واقع به او می آموزید می تواند بدون ترس احساسات واقعی خود و حقیقت را بیان کند. کودکان با نگاه کردن به داستان های پدر و مادر یاد می گیرند تا حقیقت را بگویند. هنگامی که بسیار شفاف و روشن سخن می گوید و جلوی کودک از دیگر اعضای خانواده حمایت می کنید، به طور غیر مستقیم رفتار سالم و درست را به کودک آموزش می دهید.
نکته آموزشی والدین: داستان های فرزند خود را به عنوان آغاز کننده بازی بعدی بازی در روزی دیگر یادداشت کنید. به طور مثال: «آیا هنوز هم رعد و برق باعث وحشت تو می شود؟» یا «آیا لحظه شاد
دیگری را به خاطر می آوری؟»
۷٫ پرتاب جوراب در سبد
روش بازی: همه جوراب های تمیز اهالی خانه را در اتاق نشیمن جمع کنید. از کودک بخواهید تا لنگه جوراب ها را بیابد. پس از جفت شدن همه جوراب ها به او بیاموزید تا آنها را در هم داخل کند و به شکل توپ در بیاورد. سپس، چند متر دورتر چند جعبه کفش قرار دهید و نام هر کدام از اعضای خانواده را روی هر کدام از آنها بنویسید. هدف از این بازی این است که کودک جوراب هر کس را در جعبه خودش پرتاب کند.
نکته آموزشی این بازی: مسوولیت. با این بازی کودک را در انجام کارهای خانه وارد کرده اید و او می آموزد هر کسی در خانه وظیفه ای برای انجام دادن دارد. هنگامی که کار خانه را به یک بازی مفرح تبدیل کنید حتی فرزندان کوچک تر نیز مشتاق می شوند تا این کار را انجام دهند.
نکته آموزشی والدین: پس از انجام این کار او را تشویق و تحسین کنید که کارش را درست انجام داده است. شاید دفعه بعد، دوست داشته باشد در تا کردن ملافه ها به شما کمک کند!
منبع:bartarinha.ir
نوشته بازی های آموزشی پیش دبستانی اولین بار در بامداد پدیدار شد.